-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

Latest News from Koocheh for 04/23/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

مهرداد نصرتی (مهرشاعر)

گرایشات دینی در افراد جامعه ایرانی از هنگام تولد و با القای اذان و اقامه‌ای که در گوش نوزاد خوانده می‌شود آغاز و به مرگ و لحد‌، هنگامی که دافن شانه‌های میت را می‌لرزاند و عهدین را به او تلقین می‌کند خاتمه می‌یابد .این فرد در مسیر زندگی خود نیز به مراتب با این تلقینات سر و کار دارد و می‌توان گفت عملن فرد به‌صورت دایم تحت تلقین است .در چنین جامعه‌ای عدم جدی گرفتن علق دینی دقیقن به معنای عدم شناخت واقعی از حقیقت این جامعه است.

از سوی دیگر کسانی‌که با زیر و بم‌های این تلقینات آشنا و خود از مدیران عرصه القا می‌باشند دستی باز در تنظیم ریتم آن دارند به نحوی که می‌توانند  مسیر تاثیرات حاصل از این القائات را به سمت و سویی هدایت کنند که خود می‌خواهند . انکار نمی‌کنیم که عوامل دیگری نیز در این میانه دخیل هستند‌ اما  در این جامعه‌،  مقایسه کم و کیف تاثیرات‌، بردار برآیند در نمودار قدرت را به سمت آنانی سوق می‌دهد که می‌توانند در جلسه‌ای یک ساعته‌، چندین بار مخاطب را به قهقاه خنده‌، یا های‌های گریه وادارند و درک کرده‌اند که در چه موردی‌ و چه هنگامی باید مخاطب را خنداند و در چه موقعیتی به او حس تاسف و حتا گریه را القا‌ نمود.

در دنیای امروز سیاست که هدف وسیله را بدون هیچ شرمی توجیه می‌کند چه مانعی بر سر راه تشنگان قدرت وجود دارد تا آن‌ها از ابزار قدرت‌مند فوق جهت دست‌یابی به اهداف خود استفاده نکنند؟ این سوالی است که پاسخ به آن زنگ احتیاط و آژیر اعلام خطر را به صدا درمی‌آورد تا آنان‌که ‌هم‌چنان علقی به دین و دستی در قدرت رسانه‌ای دارند‌، دین خود را به اعتقاد خود ادا نمایند‌. آگاه‌سازی عامه مردم یعنی میزبانان غافل و بی‌خبر‌، از این چنان سفره کریمانه‌ای که پیش چنین میهمانان ناخوانده‌، قدرناشناس و پرولعی گسترده‌اند شرط انصاف است.

در دورانی به سر می‌بریم که شیوع وارونه‌خوانی تاریخ دین‌، به نفع تحصیل اهداف قدرت‌، رو به افزایش است و کم‌تر عنصر عقیدتی از تیررس سودجویان و فرصت‌طلبان مصون مانده است‌. در دورانی که آیات و احادیث تاویل به سلیقه می‌شوند‌، برای شخصیت‌های بارز تاریخی از مترسک‌سازی گرفته تا کاریکاتورسازی شده‌، و به خدمت ارکان رسمی و غیر‌رسمی قدرت  در می‌آیند‌. در دورانی که در دو سوی یک دعوا ی واحد‌، هر جبهه دیگری را شمر و یزید و خود را حسین (ع) و سجاد(ع) می‌خوانند آیا متعلقان واقعی به ایمان و صاحب نفوذان رسانه اندیشیده‌اند که قشر عام جامعه‌شان از میان این همه مالک اشتر  و این همه‌ عمرو عاص‌، این همه عمار و این همه زبیر این همه تشبیه به حق و نا به حق چگونه باید صراط مستقیم را برگزینند و از راه پر از چاهی که فریب‌مداران مردم را به آن روانه می‌کنند و  در تبلیغ آن از هیچ ابزاری روی گردان نیستند‌، بپرهیزند‌؟ آن هم جامعه‌ای که تا حلقوم در باتلاق مشکلات روزمره فرو رفته است و درد معاش امانش نمی‌دهد تا ساعتی از شبانه‌روزش را به مطالعه و تفحص بگذراند‌؟ به‌راستی چه گناهی است بر این مردم اگر راه را از چاه بازنشناسند؟‌

در دورانی به سر می‌بریم که شیوع وارونه‌خوانی تاریخ دین‌، به نفع تحصیل اهداف قدرت‌، رو به افزایش است و کم‌تر عنصر عقیدتی از تیررس سودجویان و فرصت‌طلبان مصون مانده است‌.

چه شاهدی بر این مدعا روشن‌تر از این‌که رفقای دیروز که برای یک‌دیگر جای‌گاه سلمان و اباذر می‌تراشیدند وقتی منافعشان از جانب هم به خطر می‌افتد بی‌درنگ یک‌دیگر را حارس و ابوسفیان می‌خوانند‌، به کفر دیگری سوگند می‌خورند و مدرک و مستند بر شرک و کفر هم می‌آورند‌؟ به‌راستی چه شاهدی از این روشن‌تر؟‌

فتنه‌، این واژه که زیر فشار به کار‌گیری‌های بی‌ملاحظه فرسوده است حقیقتی نیز دارد‌. معنایی دارد که جز در این آینه واقعیات‌، چهره‌اش را نمی‌توان دید‌. یقین بدانیم که فتنه‌ای در کار نیست مگر فتنه گریم‌شدن سیاست‌مداران به صورت شخصیت‌های تاریخی مورد احترام مردم‌. فتنه‌ای نیست جز تشبیه تاریخ ایمان به تاریخ پر نیرنگ و فسون قرن حاضر‌. فتنه‌ای در کار نیست جز فتنه تلبس‌. و دین در این میان گوسفند قربانی شده است که عزای شکست‌خوردگان میدان سیاست و سرور چیره‌شدگان عرصه فریب برایش یک معنا دارد و بس‌: قربانی شدن. مرد مردانی می‌طلبم که فارغ از غم همیان و کرسی فرماروایی سر از پنجره خودبینی و کوتاه‌نگری بیرون کرده‌، فریاد بزند که‌:

آهای مردم،

آخرت‌ خود را به آخرت دیگران فروختن حماقت محض است‌، چه رسد به آن‌که کسی عاقبت خودش را به دنیای دیگری بفروشد‌.

آهای مردم،

رها کنید این دغل‌کاران را و دین خود به سلامت برید که در این میانه نه عماری بود و نه مالک اشتری‌. آن‌چه دیدیم همه فریب‌های زیرکانه کفتاری نابه‌کار بود به نام عمروعاص که هر بار به بهانه‌ای قرآن را بر نیزه کرد.

آهای مردم،

امیرمومنان شما‌، ولی امر شما‌، جانشین پیغمبر شما برای امروز شما جمله‌ای به یادگار نهاده است که اگر از ‌آن درس بگیرید فیروز و رستگارید و اگر از آن روی بگردانید در دام فتنه‌ای افتاده‌اید که مانند فتنه‌هایی که پیش از این شنیده‌اید سیاسی نیست. امیرتان فرموده است‌:

«کن فی الفتنه کابن اللبون لاظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»

در زمان فتنه مانند بچه شتری باش که نه پشتی برای سوار شدن دارد و نه پستانی برای شیر دوشیدن از آن.

والسلام علی من اتبع الهدی

بیشتر بخوانید:

«فتنه جدید- بخش دوم»

 


 


یکی از دوستان نزدیک بهنود رمضانی به مناسبت چهلمین روز کشته شدن این دانش‌جو نامه‌ای نوشته است. این دوست نزدیک بهنود رمضانی به دلایل امنیتی ترجیح داد که نامش افشا نشود.

بهنود رمضانی دانش‌جوی ورودی 89 دانش‌گاه صنعتی نوشیروانی بابل در شب چهارشنبه سوری توسط نیروهای منسوب به بسیج مورد ضرب و شتم قرار گرفته و کشته شده است. مراسم چهلم این دانش‌جو در روز جمعه دوم اردیبهشت در روستای قراخیل از توابع قائم‌شهر (زادگاه و محل دفن بهنود رمضانی) برگزار می‌شود. با وجود این‌که مسوولین دانش‌گاه صنعتی نوشیروانی بابل اجازه‌ی برگزاری هیچ مراسم یادبودی برای این دانش‌جو در سطح دانش‌گاه را نداده‌اند اما دانش‌جویان این دانش‌گاه بارها تصاویر این وی را در نقاط مختلف دانش‌گاه نصب کرده‌اند که هر بار این تصاویر توسط حراست دانش‌گاه امحا می‌شود.

نامه‌ی دوست بهنود رمضانی در ذیل می‌آید:

از یک دوست، هم‌فکر، هم‌خون و … برای بهنودهای حال و آینده که جباران زمان برای حفظ قدرت خویش آن‌ها را طعمه مرگ می‌سازند.

بسم المالک الجبار المنتقم

آن کس که حقیقت را نمی‌داند بی‌شعور است، اما آن کس که حقیقت را می‌داند و آن را دروغ می‌نامد تبه‌کار است.‌ «برتولت برشت»

اینک هر چه بی‌شعور بر زمین بوده، نقاب تبه‌کار به چهره کشیدند تا علاوه بر سرکوب حقیقت، دین را نیز به قربان‌گاه برند. مردانی با تسبیح اهریمنی به دست، خنجر کین به کمر، خباثتی نابخشودنی که در هیت پیامبر نیز می‌نمایند و الله را خواستار این چنین درنده خویی می‌خوانند.

آن الله و اسلام که ما شناختیم دگر است و این‌ها دگر، بسیار واجب است به اسلامی بودن حکومتی این چنین جبار، شک کردن؟‌

مگر آن پیرتان نگفته بود بی‌نیازی در مادیات را غنی‌بودن خود نخوانید(رایگانی آب،….)، فضایل معنوی را در شما به اوج خوهیم رساند؟ به اوج بردن ما پیش‌کشتان باد، ضحاک مفتی را در خود بکشید. اگر این چنین منشی منظور پیرتان بود؛ بسیار خرسندیم که سخنان این چنین پوچ و تهی از محتوا را پذیرا نبودیم و هم چنان در امیال حیوانی خود مانده‌ایم همان به که شما انسان باشید و ما هیچ نباشیم.

Click here to view the embedded video.

بسیار وحشتناک می‌نماید که آن اندازه فردی بی‌دفاع، مورد ضرب و شتم قرار گیرد که جان دهد. اعمالی این چنین وحشیانه از حیواناتی درنده و بی‌شعور بروز خواهد کرد و لعنت خدا بر آنان باد که با ادعای داشتن اسلام و بی‌برنامگی، روح پاک و اهورایی بهنودهایمان را از کالبدشان تهی می‌سازند. هر انسان آزاده و بیدار که این موارد را درک می‌کند و می‌داند، به فراخور بی‌باکی، درد و … فریاد بکشد و این کم‌ترین انتظاری است که از یک «انسان» می‌رود.

و اگر شهید را بر سر نام بهنودهای دوران بیاوریم، چشمان تنگ بعضی گشاد خواهد شد و برهان می‌آورند و از فقه و شرع و قرآن و … می‌گویند که شهید این است و آن است …… همان شرع و فقه ناقص شماست که سر بریده جوان را برای ما به ارمغان می‌آورد. مگر نه این که معنی شهید و شهادت، گواه و گواهی دادن هستند؟! بهنود نیز گواهی ظلمی که بر او و امثالش رفته را داد و ما نیز ظلم ظالمان و جور بی‌امانشان را بر مردم عصرمان شهادن می‌دهیم و به یقین می‌دانیم که روزی ساقط خواهند شد و ما تا ابد پای‌دار خواهیم بود.

Click here to view the embedded video.

قسم به آه بر لب نشسته و اشک سرخ پدران و مادران بهنودها، که ما حوادثی این چنین تلخ را هرگز از یاد نخواهیم برد و تا یافتن پاسخ سوالمان فریاد خواهیم کشید. فریادهایمان به مثابه نامه‌هایی است که جز وجدان‌های بیدار آزادگان آن را دریافت نخواهند کرد. اگرچه جانمان را طعمه مرگ سازند، هرگز روحمان را در زندان تن اسیر نخواهیم داشت و هم چنان خواهیم راند تا قیامت. و هر انسان آزاده و وجدان بیدار باید از خود بپرسد و به دنبال پاسخ باشد که این گونه درندگان در شهرها و کوچه‌ها و خیابان‌هایمان به حال آمد و شد هستند و ما کم‌ترین رنج حتا برای رسوا کردنشان را پذیرا نیستیم و آخر چرا؟

اصلن فرض بر این که وجدانی بیدار یافت نمی‌شود و همه خوابند و فرض بر این که هیچ نامه‌ای هم به مقصد نخواهد رسید و فرض که بعضی جباران در اینجا؛ نان از سفره، کلمه از کتاب، شکوفه از انار و تبسم از لبانمان را گرفته‌اند با رویاهایمان چه می‌کنند؟

 


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش برخی رسانه‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، از رهبران معترضان به دولت روز شنبه، بعد از 71 روز «بازداشت و حبس» خانگی جهت پی‌گیری امور درمانی از منزل خارج شده است.

به گزارش سحام نیوز، فاطمه کروبی که پیش‌تر با ممانعت نیروهای امنیتی برای پی‌گیری درمان خود روبه‌رو بوده است، پس از 71 روز توانست برای انجام معاینات پزشکی از حبس خانگی خارج شود. وی به هم‌راه همسرش مهدی کروبی از تاریخ 21 بهمن 1389 در جبس خانگی قرار گرفته‌اند.

لازم به ذکر است به‌دنبال درخواست مشترک آقایان کروبی و موسوی برای انجام راه‌پیمایی در روز 25 بهمن سال 89 در جهت حمایت از قیام‌های مردمی آزادی‌خواهان مصر و تونس، نیروهای امنیتی از صبح  21 بهمن‌ زهرا رهنورد و فاطمه کروبی را در کنار همسرانشان‌ در حبس خانگی قرار دادند‌.

بیشتر بخوانید:

«شروط دولت برای ادامه فعالیت حزب اعتماد ملی»


 

 


 


خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، بر اساس برخی گزارش‌ها به نقل از وکیل مدافع محمد سیف‌زاده، وکیل دادگستری، وی هم اکنون در زندان شهر ارومیه در بازداشت، و پرونده او در شعبه ششم بازپرسی ارومیه تحت بررسی است.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، مرضیه نیک آرا، وکیل محمد سیف‌زاده ضمن تایید خبر بازداشت او گفت: «دیشب به محض اطلاع از بازداشت ایشان در زندان ارومیه به هم‌راه پسر او به ارومیه آمدیم. آقای سیف زاده در حال حاضر در زندان ارومیه به سر می‌برد و پرونده ایشان در شعبه ششم بازپرسی ارومیه تحت بررسی است. اتهام آقای سیف زاده اقدام علیه امنیت ملی از طریق خروج غیرقانونی از مرز اعلام شده اما آقای سیف‌زاده، در بازجویی‌ها با رد این اتهام گفته است که به منظور انجام کار تحقیقاتی به ارومیه آمده است.»

مرضیه نیک آرا با اشاره به این‌که تنها پسر آقای سیف‌زاده موفق شده است ایشان را به مدت کوتاهی ملاقات کند ادامه داد: «با وجود این‌که از دادستانی برای ملاقات نامه داشتیم به من اجازه ملاقات ندادند و پسرش موفق شد به مدت یک دقیقه ملاقات داشته باشد و بعد از ملاقات گفتند، وضعیت جسمی او بسیار نامناسب بوده، پای ایشان صدمه خورده و به شدت هم لاغر شده‌اند. با این وصف به او هم بیش‌تر از یک دقیقه اجازه ملاقات نداده‌اند.»

این وکیل دادگستری در خصوص پیگیری حقوقی پرونده آقای سیف زاده گفت: «من با بازپرس پرونده صحبت کردم که گفتند پرونده را به تهران احاله می‌دهم اما بازجو اعلام کرده است که تحقیقات هنوز به اتمام نرسیده و آقای سیف‌زاده با قرار بازداشت موقت در زندان ارومیه هستند.»

محمد سیف‌زاده، وکیل مدافع حقوق بشری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر است که آبان ماه سال گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب حکم ۹ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت را دریافت کرد و پرونده او هم‌اکنون در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر در حال بررسی است. اتهامات وی در این پرونده، «تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت داخلی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و نیز «تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر» عنوان شده است.

بیشتر بخوانید:

«بی‌اطلاعی از وضعیت سیف‌زاده با وجود قطعی‌نشدن حکم»

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

دادگاه رسیدگی به اعتراض حسن ارک روز شنبه، 3 اردی‌بهشت‌ماه در شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی برگزار شد و این  روزنامه‌نگار به هم‌راه وکیل خود آقای نقی محمودی اعتراض خود را به حکم صادره اعلام کردند.

‌خاطر نشان می‌سازد، حسن ارک در تاریخ 12 بهمن 88 در دادگاه انقلاب تبریز به اتهامات اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران محاکمه و از اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور تبرئه و برای اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به نود و یک روز حبس محکوم شد.

هم‌چنین پرونده دیگری با اتهامات توهین به رهبر و نیروی انتظامی در شعبه 106 دادگاه جزایی تبریز برای حسن ارک گشوده شده است. وکالت حسن ارک را در هر دو پرونده آقای نقی محمودی بر عهده دارد.

 


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در کشور ما، قضاوت عرف است، سخت است که باور کنیم باید پذیرای یک‌دیگر باشیم و می‌تواند ملحد و مومن برادر شود، در سرزمین ما بسیار کسان هستند که خالصانه معتقد به شریعتند و ولی فقیه را با سراسر وجودشان نماینده خدا بر روی زمین می‌دانند، بحث بر سر چرایی اعتقادشان نیست، سخن از دیدن‌شان است، خدا اگر در زندگی ایرانی آرام بگیرد و در هر مناسبتی سرک نکشد، برادری محال نیست!

آقای خامنه‌ای بازنده شد وقتی که نتوانست اسطوره دگرساخته از خود را تا پایان عمرش حفظ کند، او می‌توانست لااقل در ذهن مومنانش سپید بماند، اما او خود را خرج کرد آن‌ هم بی بها.

یکی از این مومنان «محمد نوری‌زاد» است، دغدغه این نوشته نقد نوری‌زاد نیست، او یکی از آنان است که چون سخن‌گوست، صدایش طنین ریزش هیبت ولایت است، خامنه‌ای به صورتی رقت‌انگیز در طی 6 نامه او از اوج به زیر آمده و برای همیشه نابود شد .

نوری‌زاد از نویسندگان سابق روزنامه «کیهان» که تا پیش از سال 88 از پرشورترین حامیان رهبری جمهوری اسلامی و مخالف سرسخت جریان اصلاح‌طلبی بود در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست ‌جمهوری به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نامه‌های سرگشاده انتقادی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی دست‌گیر شد، تکه‌های کوتاهی از این نامه‌ها را بی‌هیچ دخل و تصرفی فقط روخوانی می‌کنم، تفسیر تغییر لحن و محتوای را به خودتان می‌سپارم، امیدوارم شما هم مثل من به روشنی زوال یک باور را در این نوشته‌ها مشاهده کنید:

نامه اول نوری‌زاد

به نام خالق زیبایی‏ها

محضر رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‏اله خامنه‏ای

من همیشه، چه در نوشته‌هایم و چه در گفت‌وگوی حضوری، شما را با واژگانی چون: آقاجان، مولای‌ من، خامنه‌ای‌ما، مخاطب قرار داده‌ام. اما در این رقعه، مصرم که حضرت ‌عالی را «پدر» خطاب کنم. علتش را نمی‌دانم. شاید به خاطر این‌که با این واژه، الفت عاطفی فراوان‌تری برقرار می‌کنم. اگرچه واژگان پیشین، به لحاظ معرفتی کاربرد ویژه‌ای طلب می‌کنند. من در نوشته‌هایم به یاد ندارم مقام معظم رهبری، یا مقام عظمای ولایت، آورده باشم. در این دو واژه اخیر، رسمیت و تشخصی می‌بینم که شما را بسیار دورتر از مردم می‌نشاند. و حال آن‌که ما دوست داریم شما را در کنار خود ببینیم، پدرگرامی.

نامه دوم نوری‌زاد

نامه نخست مرا نمی‌دانم مطالعه فرمودید یا نه، اگر‌چه می‌دانم عده‌ای از همین دوستان مورد اشاره در اطراف شمایند و چه‌بسا خواست‌شان با خواست شما یکی نباشد و آن نامه را از چشم مبارک شما دور داشته باشند. اما باور کنید من گاه شما را در خیال خود نشانده‌ام در میانه ازدحامی از این دوستان که نمونه‌ای از آنان را اسم بردم. و شرمنده‌ام که بگویم: شما را درآن جمع پرهای وهوی تنها می‌بینم. جمعی که با هر سخن شما سر به تایید تکان می‌دهند و در دل، حوایج خاص خود را مرور می‌کنند و گاه به سخن احساسی شما شورشی می‌آفرینند و اشک می‌ریزند و هوار می‌کشند اما خوب که نگاه‌شان می‌کنی می‌بینی درست همان کاری را می‌کنند که ما در این سی سال انقلاب آموزش‌شان داده‌ایم و ریاکاری‌شان را به نرخی گزاف‌، قیمت‌گزاری کرده‌ایم.

نامه سوم نوری‌زاد

احساس می‌کنم شما بزرگان، ما را جوری شکل داده‌اید که خدا از تماشای ما، دوستی‌اش را از ما دریغ کرده است. خدا از تماشای شکل ما راضی نیست. از ما خوشش نمی‌آید. تمایلی به شاکله ما ندارد. و من، خدا را می‌بینم که از تماشای ما چندشش می‌شود.

راز این محبتی که در میان ما نیست، و ما نسبت به هم‌نوعان خویش، این‌گونه غلیظ و غضب‌ناکیم، شاید در همین شکل نامتجانس ما باشد. و شاید راز تنهایی ما در جهان به این بزرگی، که ملت‌ها تمایل چندانی به مراوده با ما ندارند، به همین شکل ناجور ما مربوط باشد.

قرار بود با این انقلاب، ما توسط شمایان، شکل دیگری از انسان بودن را نشان جهانیان بدهیم. قرار بود به همگان بیاموزیم که اگر بلد نیستند انصاف و عدل و عشق بورزند، به تماشای ما شتاب کنند. اگر راه روشن «شکر» را بلد نیستند، به قدم‌های ما بنگرند. ما با شما قرار بود به اکتشاف قاره‌های کشف نشده معنویت بشری شتاب کنیم. ما به قول هانری کوربن فرانسوی، قرار بود، ایران را – پارس را – نه فقط سرزمینی برای یک ملت، نه فقط خاطره‌ای از یک امپراطوری بزرگ، که به عنوان یک عالم معنوی و کانون تاریخ مذاهب به دنیا بشناسانیم. و باز بقول او‌: ایران را یک سرزمین منتظر تعریف کنیم. قلمرویی که در آن امام غایب دست اندرکار فرا رساندن ساعت موعود در امتداد غیبت خویش است.

نامه چهارم نوری‌زاد

اکنون اما چرا از زندان برای شما نامه می‌نویسم؟ برای این‌که هنوز ناباورانه، به شما، آری به شخص شما، امید بسته‌ام. باورم بر این است که: شما مگر برای این انشقاق بزرگ مردمان چاره‌ای بیندیشید. شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نمی‌بینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسوول و یا خود جناب‌ عالی می‌آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه سخن‌‌رانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچ‌گاه قابل استناد نبوده و نیست. امروز شما بر کشوری رهبری می‌کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونه چه کنم‌های بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یک‌پارچگی‌اش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده. نمی‌دانم امسال را سال چه نامیده‌اید. شنیده‌ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نام‌گذاری، نشان می‌دهد که بعضن مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آن‌جا به شما آفرین می‌گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می‌نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیش‌قدم می‌شدید.

نامه پنجم نوری‌زاد

قبول می‌فرمایید که ما و شما، در این آزمون سی‌ساله، کارنامه درخشانی از عمل به وعده‌های اسلامی انقلاب نیاراسته‌ایم. اگر که با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوان‌های اقتدارمان را خواهیم شنید. متاسفانه آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آورده‌ایم، فراتر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است.

شرمنده‌ام که نوشته من از صراحتی این‌چنین تلخ و گزنده آکنده است. باورم بر این است که ما را فرصت چندانی برای بازگشت و ترمیم خرابی‌ها نیست. وگرنه، من آداب کوچک‌تری خویش، نیک می‌دانم.

اگر انقلاب سی ساله ما، هیچ نداشت الا به صحنه آوردن انصاف، ما پیروز بودیم. و اگر هیچ نداشت الا ادب و پاکی و پاک‌دستی بزرگان، ما پیروز بودیم. من از بلندای سی سالگی انقلاب که به گذشته می‌نگرم، آرزو می‌کنم ای کاش ما را با «اسلام اختراعی» خود کار نبود. و یا حتا اسلام، تنها در سفر به دوردست‌های تاریخی ما محدود و تعریف نمی‌شد. و ما، به جای بار انداختن اسلام اختراعی خود در کوچه بنی‌هاشم، بر سر و سینه کوفتن‌های بی‌پشت‌وانه، اهالی کوچه بنی‌هاشم را به امروز تاریخی خویش فرا می‌خواندیم و از نورشان بهره می‌بردیم.

نامه ششم  نوری‌زاد

در آن وادی پراضطراب، شاکیان شما از شما به خدا شکوه خواهند کرد و ندا در خواهند داد:

خدایا، در زمان سیدعلی، به ویژه در اواخر عمر او، مردمان، که طبق قانون، از حق انتقاد و اعتراض و اعتصاب برخوردار بودند، هیچ‌گاه فرصتی برای ابراز خواسته‌های خود نیافتند. کم‌ترین تقلای نقد و اعتراض آنان به حساب دشمنی و جاسوسی و براندازی گذارده می‌شد، و در حرکتی همه‌جانبه، همه‌ی معترضان به شکنجه و زندان و انفرادی درمی‌افتادند، و در احکامی مضحک و از پیش مشخص، به سه سال و پنج سال و ده سال و اعدام، محکوم می‌شدند.

خدایا، سیدعلی، رسمن در دفاع از فرد کم‌خردی چون احمدی‌نژاد به میدان رفت و سیمای مستقل رهبری خود را خرج او کرد تا به زعم خویش حفظ نظام را که از اوجب واجبات بود، جامعیت بخشد. و حال آن‌که، حفظ نظامی که تا گلو در پلشتی و دروغ و فریب و ورشکستگی فرو رفته بود، جفا به مقام خداوندگاری تو و جفا به ما مردم و نسل‌های بعدی ما بود. باید آن نظام آلوده به دروغ، جایش را به یک نظام درست می‌داد اما خامنه‌ای راه را بر هرگونه تغییر بست تا بساط قدرت، هم‌چنان در اختیار او باشد.


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

چه از سبک کاری او خوش‌مان بیاید و چه نیاید، «مهران‌ مدیری» بدون شک یکی از نوآوران و تغییردهندگان مسیر طنز ایران است. زمانی که برنامه‌های طنز تلویزیونی پر شده بود از شوخی‌های تکراری و بی‌مزه‌ی رادیویی که دیدن یا ندیدن تصاویرش تاثیری در مخاطب نداشت، «مهران‌ مدیری» با هوش‌مندی تمام جنس دیگری از طنز را میهمان خانه‌های مردم کرد و سطح سلیقه‌ی مردم را در این زمینه بالاتر برد. «مدیری» اما از زاویه‌ی دیگر انسان زرنگی است، او هیچ‌گاه آدم اهل ریسک و مبارزه و جدل نبوده و به قول معروف حاضر به پرداخت هزینه‌ای برای عقاید آزادی‌خواهانه‌ نبوده است، گر‌چه که حتا درست نمی‌دانم که چنین دغدغه‌هایی داشته است یا نه.

زرنگی «مهران ‌مدیری» و نان به نرخ روز خوردنش را مردم بارها به چشم خود دیده‌اند، از به تمسخر گرفتن تحصن نمایندگان شجاع مردم در مجلس‌ ششم بگیرید تا داغ‌کردن تنور شعار «انرژی هسته‌ای، حق مسلم ماست». آن‌هایی که یکی دو بار و با دیدن چند کنایه‌ی کوچک در کارهای «مدیری» خواستند او را هم‌ردیف هنرمندان شجاعی چون «جعفر پناهی»، «رضا عطاران»، «رخشان ‌بنی‌اعتماد» و شماری دیگر قرار دهند به سرعت و با دیدن برنامه‌ها‌ی سفارشی دیگر او ناامید شدند. واقعیت این است که «مهران‌ مدیری» هیچ‌گاه نه خواسته و نه توانسته است تا به مقابله با حکومت، حتا در حد یک انتقاد کوچک نیز برخیزد. پرسش این‌جاست که با این حساب، دلیل مخالفت‌های اخیر با سریال «قهوه‌ی ‌تلخ» و محدودیت‌های به‌وجود آمده برای کارهایش از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

ایرانیان به سبب تجربه چند صدساله‌ی زندگی در سایه‌ی حکومت‌های‌ استبدادی و ناتوانی در بیان آشکار انتقادات از حکومت‌ها و ایادی‌شان، به تدریج و در طول تاریخ به گفتن، شنیدن و تعبیر ادبیات‌ ایهامی عادت پیدا کرده‌اند. در برخی موارد حتا اگر گوینده منظوری مطابق با مراد شنونده هم نداشته است، مخاطبان خوش‌تر دیده‌اند که برداشت خود را داشته باشند. در صد سال گذشته و از بدو ورود هنر هفتم به ایران، سینما نیز هیچ‌گاه از این قاعده به کنار نبوده است و شمار فراوانی از فیلم‌ها‌ در پیش و پس از انقلاب پیدا می‌شوند که با این روش از سد سانسور گذشته و گوشه‌ای از آن‌چه می‌خواسته‌اند بگویند را به گوش مردم رسانده‌اند. با بیش‌تر شدن خفقان و تنگ‌تر شدن سانسور در دو سه سال اخیر، مردم خود دست به کار شده و به نوعی دست به مصداق‌سازی برای سریال‌ها و شخصیت‌های به‌نام تلویزیونی زده‌اند. این‌جاست که «مدیری» با زیرکی و فرصت‌طلبی که ویژگی خاص اوست پا به میدان می‌گذارد و سریال«قهوه‌ی ‌تلخ» را می‌سازد که گرچه به لحاظ کیفیت هنری برای خودش نوعی پس‌رفت به شمار می‌آید اما با ساختار ایهام‌گونه‌اش دست مخاطبان را برای برداشت‌های‌شان بازمی‌گذارد.

ادامه‌ی بار زحمت جنجال‌ها و به بازی گرفتن حکومت را، مردم خود به خوبی به دوش کشیدند، بازی‌گران و شخصیت‌های سریال را به این و آن مسوول حکومتی تشبیه کردند و مصداق‌های عینی برای‌شان تراشیدند، کاری که به هیچ عنوان برای مردم سخت نبود و بنا به شرایط قابل تغییر. مثالی می‌زنم تا گفته‌ام را آشکارتر بیان کرده باشم. جلاد سریال را که می‌شناسید، مردم به سبب هیبت و هیکل فربه و درشتش به زیرکی او را به «سرلشگر فیروزآبادی» رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی تشبیه کردند که بسیار برازنده‌اش بود. این انتخاب از سوی «مهران مدیری» بدون هیچ قصد و نیت خاصی صورت‌گرفته است اما مردم کار خود را کرده‌اند و راه خود را رفته‌اند، اگر برای مثال بازی‌گر دیگری و با فیزیک متفاوتی این نقش را بازی می‌کرد بازهم مردم یک نظامی منفور دیگر را به جای او در ذهن‌های خلاق خود می‌نشاندند.

شک نداشته باشیم که حکومت از وفاداری «مدیری» به نظام آگاه است و گرنه می‌توانست به راحتی جلوی کار و ادامه‌ی سریال را بگیرد، اما از سوی دیگر آنتن‌های نظام فرکانس‌های مردم را گرفته و به جای توقیف سریال از این شیوه‌ی کم‌هزینه‌تر برای کنترل آن بهره خواهد برد. پس از این حکومت بازی‌گران نقش‌های جدید را با دقت زیر نظر می‌گیرد تا مبادا نمونه‌ی بیرونی و واقعی برای آن در میان سیاست‌مداران مشهور دیده شود. به همین سبب است که طبق شایعه‌های موجود از حضور آخرین شخصیتی که قرار بود تا به جمع بازی‌گران سریال افزوده شود به سبب شباهت به فردی که بسیاری او را «مجتبی‌ خامنه‌ای» پسر رهبری می‌دانند، جلوگیری به عمل آمد، اما به گمان من نمی‌توان جلوی این ماشین شبیه‌سازی مردم را گرفت. چه این حقیقت به مذاق «مهران‌ مدیری» و مدیران فرهنگی جمهوری ‌اسلامی خوش بیاید یا نیاید، این «قهوه‌ی‌ زهرماری» به کام حکومت شیرین نمی‌شود که نمی‌شود.

 


 


خبر / رادیو کوچه

حکم حبس لاله حسن‌پور، فعال حقوق بشر و زنان، صبح روز شنبه، سوم اردی‌بهشت ماه، به اجرا در آمده است.

به گزارش هرانا، حکم ۵ سال حبس لاله حسن‌پور، که در فروردین ماه سال جاری از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شده بود، با مراجعه وی به زندان اوین به اجرا در آمد.

این فعال حقوق بشر پیش‌تر و توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی، به اتهام «عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر و فعالیت در خبرگزاری هرانا»، «اجتماع و تبانی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «توهین به مقدسات» و «توهین به ریاست جمهوری» به یک سال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

گفتنی ست که وی روز، یک‌شنبه ۲۸ فروردین ماه، احضاریه‌ای کتبی مبنی بر معرفی خود به زندان اوین به منظور اجرای حکم دریافت کرده بود.

بیشتر بخوانید:

«احضار کتبی حسن‌پور‌، فعال حقوق بشر و زنان»

 

 

 


 


مه‌شب ‌تاجیک/ رادیو کوچه

«مایک لی» سینماگری است که با استانداردهای سینمای داستان‌گوی هالیوود چندان هم‌راه نیست و با این‌که در آثارش اثری از شعار نمی‌یابیم اما این آثار سیاسی‌اند و مدام به انتقادی پر‌نشاط از زندگی روزمره می‌پردازند و انتقادهایش همواره ریشه در ناسازگاری‌های فردی شخصیت‌های آثارش دارد. در حالی که بیش‌تر منتقدان، دوره‌ی فیلم‌سازان تئوری مولف را پایان یافته می‌دانند اما مایک ‌لی نویسنده و کارگردان انگلیسی هم‌چنان از بارزترین فعالان این گروه است.  مایک‌لی شبیه‌ترین فیلم‌ساز به «کن لوچ»، نخستین بار در آمریکا، در دهه‌ی هشتاد به عنوان کشف جدید معرفی شد، حال آن‌که او در سال 1971 با نخستین فیلمش «لحظه‌های بی‌پناهی» به عنوان به‌ترین فیلم‌ساز جشن‌واره‌ی لوکارنو معرفی شد.  سینمای مایک لی چه از حیث درون‌مایه و چه از حیث کار با بازی‌گران یکی از غنی‌ترین سینماهای کنونی جهان است. از‌‌ همان ابتدای کار مایک لی در تلویزیون، می‌توان نشانه‌های یک سینماگر بردبار و پر حوصله را در او یافت که با نگاهی سرشار از مهر و شفقت به کاراکترهای خود می‌نگرد و به همه جزییات زندگی آن‌ها توجه دارد.

منتقدان سخت‌گیر، فیلم‌های او را ضد جامعه می‌دانند و تماشاگران ساده‌اندیش از دیدن آثار او به عنوان فیلم‌سازی متفاوت گیج می‌شوند حال آن‌که او سینماگری است که هیچ تمایلی به ساختن فیلمی ندارد که افراد را به غلبه بر موانع و ترقی تشویق کند. سبک کاری لی به گونه‌ای است که برای پرداخت شخصیت‌ها و ساخت خط داستانی فیلم‌هایش از بداهه پردازی‌های بازی‌گرانش استفاده می‌‌کند. او با یک طرح ساده آغاز می‌‌کند و آن‌چه که درباره سرنوشت شخصیت‌ها و داستان فکر می‌‌کند را رو نمی‌‌کند، بلکه این بازی‌گر‌ها هستند که باید نقش خود را کشف کنند و آن را قوام بخشند. مراحل اولیه‌ی کار به صورت محرمانه انجام می‌‌شود و بازی‌گر‌ها اغلب اولین دیدارشان با نقش مکمل‌شان را هنگامی‌‌‌‌‌ تجربه می‌‌کنند که برداشت اول را می‌‌گیرند برداشتی که به احتمال زیاد در نسخه نهایی تدوین شده استفاده خواهد شد. حظات صمیمی‌‌ای در فیلم‌های لی وجود دارد که به‌طور لزوم ارجاعی به پایان فیلم یا داستان فیلم یا شخصیت‌پردازی‌ها دارند و تنها به کمک خلاقیت کارگردان و بداهه‌پردازی بازی‌گرها خلق می‌‌شود. نه تنها به‌طور معمول برخورد بازی‌گر‌ها با هم سر صحنه انجام می‌‌گیرد بلکه اطلاعاتی که بازی‌گرها از نقش‌های‌شان باید داشته باشند نیز سر صحنه به آن‌ها داده می‌‌شود. این سبک کاری مایک لی است.

«مایک‌لی» در «لنکشایر» انگلستان به دنیا آمد، پدرش در یک منطقه کارگری نزدیک منچستر طبابت می‌‌کرد. در یک خانواده‌ی مهاجر یهودی بزرگ شد. فامیلی اصلی خانواده «لیبرمن» بود که پیش از تولد مایک به لی تغییر یافت. پس از آموزش‌های اولیه در «رادا» لی به منظور فراگیری مهارت‌های مربوط به کارگردانی به مدرسه نمایش «پانزده شرقی» رفت و همان‌جا با «الیسون استدمن» آشنا شد که بعد‌ها منجر به ازدواج‌ آن دو با یک‌دیگر شد. در دهه‌ی شصت وی موفق به دریافت بورس تحصیلی برای تحصیل در آکادمی‌‌سلطنتی هنرهای دراماتیک شد. بعدتر به مدرسه صنعت و هنر «کمبرول»، مدرسه مرکزی طراحی و هنر و مدرسه فیلم لندن نیز رفت. در سال‌های آغازین دهه شصت چند نقش کوچک در فیلم‌های انگلیسی بازی کرد .

در سال 1988 «آرزوهای بزرگ» را درباره‌ی یک خانواده کارگری از هم گسیخته ساخت که در خانه‌ای اشتراکی زیر یک پل قدیمی ‌‌‌‌‌زندگی می‌‌کردند. فیلم‌های بعدی او مانند «عریان» و «ورادریک» را می‌‌توان خشن‌تر، وحشی‌تر و با تمرکز بیش‌تر بر قشر کارگری نامید. فیلم دیگر لی «الکی خوش» یک کمدی امروزی است که گرایشات وی به رئالیسم اجتماعی و اومانیسم را می‌‌توان به روشنی در آن دید. فیلم داستان یک خانم معلم سی ساله مجرد اهل لندن را روایت می‌کند که از زندگی خود بسیار راضی و خوش‌حال است و با هر مشکلی به راحتی کنار می‌آید و هیچ‌چیز نمی‌تواند باعث ناراحتی او شود. او در جریان زندگی روزمره خود با افرادی که درگیر مشکلات مختلفی هستند ارتباط پیدا کرده و ناخواسته درگیر مشکلات آن‌ها می‌شود. نقش اصلی فیلم را «سالی‌ هاکینز» بازی کرده است که بازی درخشان او به شدت مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. مایک لی با «الکی خوش»  هویت خنثا و منفعل اقشار پایین طبقه متوسط را محک می‌زند. منتقدان نیویورکی سالی هاکینز را به عنوان به‌ترین بازی‌گر سال و مایک لی را به عنوان به‌ترین کارگردان انتخاب کرده‌اند. انجمن منتقدان لس‌آنجلس نیز جایزه به‌ترین فیلم‌نامه را به مایک لی و به‌ترین بازی‌گر زن را به سالی‌ هاکینز اهدا کردند.

در سال 2005 پس از سال‌ها دوری از صحنه تئاتر، لی به‌طور مجدد با اجرای نمایش «دو هزار سال» در تئاتر ملی لندن به عالم تئاتر بازگشت. این نمایش‌نامه درباره‌ی یک خانواده یهودی سکولار است که پس از این‌که یکی از اعضای جوان خانواده دیندار می‌‌شود، دچار مشکلاتی می‌‌شوند. این اولین باری است که لی از پس زمینه یهودی خود برای یکی از کارهایش مایه می‌‌گذارد. نمایش‌های او به‌طور عمده به طرز هجوآمیزی ابتذال جامعه را نشان می‌‌‌دهد. در «جوش‌های غاز» و «شب نشینی ابی گیل»، هر دو با نشان دادن مراسم جشن قشر متوسط، محدوده‌های خارج از کنترل را به رخ می‌‌‌کشد. سلیقه خاص لی و مخصوصن ایراداتی که به نورپردازی در فیلم‌ها داشت به‌طور مشخص وی را به سمت ساخت فیلم‌های تئاتری سوق داد.

او از چندین جشن‌واره معتبر جایزه گرفته است که می‌توان به جایزه به‌ترین کارگردانی از جشن‌واره کن برای فیلم «عریان» در سال 1993 و نخل طلای کن برای فیلم «رازها و دروغ ها» در سال 1996و شیر طلایی جشن‌واره ونیز در سال 2004 برای فیلم «ورا دریک»  اشاره کرد. شش بار نامزدی اسکار به خاطر کارگردانی ورا دریک، کارگردانی رازها و دروغ‌ها، فیلم‌نامه ابداعی رازها و دروغ‌ها، فیلم‌نامه ابداعی ورا  دریک، فیلم‌نامه ابداعی سروته و فیلم‌نامه ابداعی الکی‌خوش نیز از افتخارات مایک لی محسوب می‌‌شود.


 


دیبا / رادیو کوچه

در کار مشترک شرکت اینتل و Kraft یک ماشین فروش خودکار ساخته‌اند که از روی چهره مشتری به او پیشنهاد غذا می‌دهد.

این ماشین فروش خودکار که Don King نام دارد شبیه به یک کیوسک با یک صفحه نمایشگر لمسی است. به کمک دوربینی که در آن تعبیه شده، چهره فرد را اسکن می‌کند و با توجه به سن و ویژگی‌های ظاهری صورت و هم‌چنین جنسیت هر فرد 10 نوع خوراک متنوع مانند انواع اسپاگتی، پیتزا، همبرگر، ناگت مرغ و … را برای هر فرد پیشنهاد می‌کند.

در کنار آن این ماشین با توجه به زمان به شما پیشنهاد غذا می دهد. یعنی اگر شب باشد غذای متناسب شام را به شما پیشنهاد می‌کند. دستگاه جدید می‌تواند کمک بزرگی به کسانی‌که همیشه در انتخاب غذا از منو مشکل دارند، یا عجله دارند، بکند.

فکر می‌کنید اگر جلوی این ماشین بایستید چه غذایی برای خوردن به شما پیشنهاد می‌کند؟

راز یخ نزدن حیوان‌های قطبی

برای نخستین بار دانشمندان موفق شدند راز یخ نزدن خون موجودات قطبی را کشف کنند.

به گزارش دی ان ای ایندیا (Dnaindia)، دانش‌مندان کانادایی به کمک ترکیب اشعه ایکس و انکسار نوترونی به دنبال کشف چگونگی زندگی حیوانات قطبی و یخ نزدن خون آن‌ها، نحوه عمل‌کرد بدن آن‌ها را توضیح می‌دهند.

با انجام این تحقیقات دانش‌مندان دریافتند که پروتئین زیستی ضد یخ زدگی (Biological antifreeze proteins) (AFP)، که در خون موجودات قطبی وجود دارد، به کریستال‌های یخ چسبیده و مانع رشد آن‌ها می‌شود و به این ترتیب از بدن حیوان در مقابل یخ‌زدگی و مرگ محافظت می‌شود.

داروها در فضا بی‌اثر می‌شوند

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد داروها در فضا اثر خود را از دست می‌دهند، از این رو فضانوردان نمی‌توانند برای تسکین سردرد یا درمان عفونت از مسکن یا آنتی بیوتیک استفاده کنند.

محققان در مرکز فضایی جانسون طی مطالعه‌ای نشان دادند تاثیر داروها در فضا به سرعت کاهش پیدا می‌کند که ممتد بودن تشعشعات کیهانی در فضاپیماها می‌تواند عامل اصلی این رویداد به شمار رود.

منبع‌ها:

نارنجی

کنجکاو

همشهری‌انلاین


 


شهره شعشعانی/ رادیو کوچه

ghesseha@koochehmail.com

آثار «آلبرتو موراویا» (Alberto Moravia) (28 نوامبر 1907 – 26 سپتامبر 1990) رمان‌نویس و روزنامه‌نگار ایتالیایی بیش‌تر به موضوعاتی چون انزوای اجتماعی، اگزیستانسیالیسم و روابط جنسی عاری از عشق می‌پردازد. به عنوان روزنامه‌نگار ابتدا در تورین و سپس در لندن فعالیت کرد. نخستین اثر او «دوران بی‌تفاوتی» (1929) طنز تلخی است که از فساد طبقه متوسط می‌گوید و شاید نخستین رمان اگزیستانسیالیستی مدرن اروپا باشد. در دوران حکومت موسلینی آثار او سانسور شد و در لیست سیاه قرار گرفت. بعدها از آثار مطرح‌تر او مانند «دنباله‌رو» (The Conformist) نوشته (1951) و «دو زن» (نوشته 1957) به ترتیب در سال‌های 1971 و 1961 فیلم‌هایی توسط «برناردو برتولوچی» و «ویتوریو دسیکا» ساخته شد. از مجموعه داستان‌های کوتاهش می‌توان از «قصه‌های رومی» (1954) و «باز هم قصه‌های رومی» (1959) نام برد.

خود زندگی‌نامه‌ی «زندگی موراویا» شرح احوال شخصی نویسنده است که در 1990 به چاپ رسید. بدبینی و تردید‌های فلسفی- سیاسی‌اش سبب نشد که وارد سیاست نشود و در سال 1984 به عنوان نماینده ایتالیا در پارلمان اروپا انتخاب شد. موراویا بیش‌تر عمر خود را در شهر رم در خانه‌ای در نزدیکی میدان پوپولو گذراند. شهر و مردم رم نقش بسیار برجسته‌ای را در آثار او بازی کردند.

موضوع بسیاری از این آثار خشک باوری اخلاقی، ریاکاری و شکست در دست‌یابی به خوش‌بختی، عشق و ازدواج است. این موضوع‌ها اغلب به منزله‌ی نمونه‌هایی از آسیب‌شناسی زندگی طبقه متوسط مطرح می‌شوند. ازدواج به ویژه تم اصلی آثاری چون «زندگی زناشویی» (1949) است. تم‌های سیاسی نیز اغلب حضور دارند، مثلن «La Romana» که داستان فاحشه‌ی جوانی است در برخورد رویارو با پلیس و شبکه‌ای از توطئه گرهای حکومتی دوران فاشیسم.

سبک موراویا بی‌نهایت ساده و عاری از تزیین است. اغلب توصیف وضعیتی روحی‌ست که با در آمیختن با عاملی بیرونی شرایط پیچیده‌ای را خلق می‌کند. در آثار موخرتر او از تک‌گویی هرچه بیش‌تر استفاده شده است. داستان کوتاه «من و او» نمونه‌ای از این تک‌گویی‌ها با ساختاری ساده در وصف عشق یک جانبه است.

«من و او» در مجموعه «نویسندگان معاصر ایتالیا» توسط «فیرزوه مهاجر» به فارسی ترجمه شده است.

موسیقی متن:

ELGAR: Cello Concertos

Bach bach: Cello Suite No. 1 in G major

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

علی‌اکبر صالحی، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی روز شنبه سوم اردیبهشت در همایش سفرای ایران در حوزه خلیج پارس‌ اظهار داشت: «به کشورهای منطقه پیشنهاد برادرانه می‌کنم که از سیاست‌های شتاب‌زده پرهیز کنند.»

به گزارش خبرگزاری‌های داخلی ایران، آقای صالحی از حکومت‌های کشورهای عربی خواست تا در مسیر غلط گام برندارند و تصور نکنند با خاموش کردن صدای ملت خود به مقصود رسیده‌اند.

آقای صالحی گفت: «ما به حاکمیت ارضی کشور بحرین احترام می‌گذاریم اما درعین حال اعتقاد داریم که مردم این کشور حق داشتن حداقل حقوق شهروندی به رسمیت شناخته شده در جهان را هم دارند.»

او از دولت بحرین خواست تا دیر نشده به مطالبات مشروع مردم خود توجه کند و به بحران تصنعی کنونی پایان دهد.

اعتراضات مردمی در بحرین از اواسط ماه فوریه سال جاری میلادی با شعار مقابله با تبعیض علیه شیعیان این کشور – که ۷۰ درصد جمعیت بحرین را تشکیل می‌دهند – شروع شد.

آقای صالحی در ادامه گفت: «هیچ توجیهی برای استفاده از تفاهم‌نامه سپر جزیره، برای دخالت در امور داخلی بحرین وجود ندارد زیرا این تفاهم‌نامه برای زمانی است که کشوری ثالث به این کشور تجاوزکند.»

گفتنی است تفاهم‌نامه سپر جزیره، تفاهم‌نامه‌ای بین کشورهای عربی حاشیه خلیج پارس است که در آن آمده آن‌ها می‌توانند در قبال حمله کشوری ثالث به هریک از اعضا اقدام به اعزام نیروی نظامی به منطقه جنگی کنند.

بیشتر بخوانید:

«‌مقابله به مثل، در صورت تعطیلی سفارت ایران در بحرین»


 


علی انجیدنی/ رادیو کوچه

با سلام خدمت شنوندگان و هم‌راهان عزیز. بار دیگر در خدمت آقای دکتر روان‌پاک هستیم از ایشان خواهش می‌کنم در خصوص انواع بیماری‌های روحی و روانی توضیح خلاصه‌ای برای شنوندگان ما داشته باشند.


با سلام خدمت همه عزیزانم. ببینید هم دکترها و کارشناس‌ها می‌آن و برای شما یک عالمه بیماری روحی و روانی رو لیست می‌کنند که نه خودشون می‌فهمند و نه شما می‌فهمید چی به چی شد. من امروز می‌خواهم یک طبقه‌بندی جدید رو خدمت شما بگم که خودم اختراع کردم

از آن‌جایی‌که بیماری‌های جسمی دو قسمت بیش‌تر نیستند، بیماری‌های گوارشی و بیماری‌های غیرگوارشی.

یعنی چه آقای دکتر؟ پس بقیه بیماری‌ها چی می‌شن سرطان‌ها، کم‌خونی‌ها‌، بیماری‌های عفونی، بیماری‌های استخوانی؟

ببینید خانم مجری من احترام شما را خیلی دارم پس اگه یه بار دیگه وسط حرف من بپری من می‌دونم وشما. این تقسیم‌بندی‌ها مخصوص من یعنی دکتر روان‌پاک است و برای هرکدام از حرف‌هام هزار تا دلیل دارم و یک عالمه تحقیق و پژوهش کردم. الان شما هر بیماری رو که خودتون اسم ببرید رو در نظر بگیرید. آیا تو یکی از تقسیم‌بندی‌های من جا می‌گیره‌؟ درسته ؟

بله آقای دکتر درسته. هرچی شما بگین.

نه عزیزم نترس من اگه بخوام بلایی سرشما هم بیارم که کارهای خشن نخواهم کرد. بگذریم. خودم می‌گم. مثلن سرماخوردگی می‌شه غیر‌گوارشی‌، زخم معده می‌شه گوارشی، سرطان خون می‌شه غیرگوارشی و همین‌جور بگیر و برو جلو.

چه جالب. خوب در مورد بیماری‌های روحی روانی چی؟

آهان، این بیماری‌ها هم سه قسمت کلی می‌شن. بیماری‌های‌ دل‌خوش‌کنک، بیماری‌های سرخوش‌کنک‌، بیماری غمباد.

خیلی از بیماری‌های روحی و روانی در اصل بیماری نیستند و طرف برای این‌که دلش خوش باشه و همه بهش توجه کنند و برای شادی جیب هم‌کاران پزشک خودش را بیمار می‌داند. این‌ها دل‌خوش‌کنک هستند. اون بیماری‌هایی که مغز طرف به علتی تعطیل می‌شود و کلن سرخوش می‌شود، همان‌طور که از اسمش پیداست سرخوش‌کنک گفته می‌شه و دسته آخر غمباد یا افسردگی خفن می‌باشد‌. حالا اگه من بخوام اینا رو لیست کنم هم خودم قاطی می‌کنم و هم شما و تنها کسی که آسیب می‌بینه این خانم مجری بینواست.

اه وا ! نکنید این کارو تو رو به خدا. چقدر تقیسم‌بندی‌های شما بامزه‌اند آقای دکتر!

من همه‌چیزم بامزه است خانم جان. بعللله.

آقای دکتر می‌خواین جواب سوالات شنونده‌های‌مان را بدهیم یه کم فضا عوض بشه؟ خوب شنونده اول

من موندم این مردم کشور ما چرا اول از آدم سوال می‌کنند و بعد قبل از این‌که طرف جواب بده کاری که خودشون دوست داشتند رو انجام می‌دند.

خیلی از بیماری‌های روحی و روانی در اصل بیماری نیستند و طرف برای این‌که دلش خوش باشه و همه بهش توجه کنند و برای شادی جیب هم‌کاران پزشک خودش را بیمار می‌داند. این‌ها دل‌خوش‌کنک هستند. اون بیماری‌هایی که مغز طرف به علتی تعطیل می‌شود و کلن سرخوش می‌شود، همان‌طور که از اسمش پیداست سرخوش‌کنک گفته می‌شه و دسته آخر غمباد یا افسردگی خفن می‌باشد‌.

شنونده: آقای دکتر می‌تونم یه سوال خصوصی ازتون بپرسم می‌خواستم بدونم که…….

ببین عزیزم من الان همین رو توضیح دادم‌. تو اول اجازه گرفتی و منم هنوز اجازه ندادم پس چرا می‌خواستی سوالت را مطرح کنی‌؟ شاید من دلم نخواد به سوالات خصوصی جواب بدم

حالا اجازه بدین بپرسه آقای دکتر‌؟

به خاط گل روی شما باشه‌، بپرس عزیزم

شنونده: آقای دکتر می‌خوام بدونم شما عقیم هستید؟

جان‌؟ چرا این سوال به ذهن شما رسیده؟

شنونده: چون ده ساله ازدواج کردی‌، بچه نداری، ادعا می‌کنی مشکل جنسی هم نداری. زنت هم می‌گه هیچ بیماری نداره تو هم هفته‌ای سه بار……..

عزیز من  تو را ول کنن تمام اتفاقات خونه ما رو پخش زنده می‌کنی‌. اولن این همه اطلاعات دقیق را از کجا آورده‌ای؟ دومن تو که همه ‌این ‌اطلاعات رو داری فکر نکردی طرف شاید دلش بچه نخواد.

شنونده: توغلط می‌کنی بچه نخوای، مگه به دهن توست روز اول که اومدی خواستگاری ………

اه! حاجی شمایی؟ چرا صدات رو عوض کردی‌. شرمنده نشناختم حاج خانم را سلام برسونید انشا‌اله همین روزا دست به کار می‌شویم‌. توکل به خدا.

بعله. حالا شنونده بعدی.

شنونده: الو الو اقای دکتر روان‌پاک  تشریف دارند؟

بله بفرمایید بالا

بله شما روی خط هستید آقای دکتر هم صدای شما رو می‌شنوند‌. می‌تونید سوالتون رو مطرح کنید.

شنونده: چی رو مطرح کنم؟

اصل 25 قانون اساسی رو مطرح کن عزیزم.

عذر می‌خوام آقای دکتر می‌شه این‌قدر سربه‌سر این شنونده ما نذارید؟ حتمن صدا بهشون خوب نمی‌رسه.

خانم محترم شما اگه یه کم مطالعه داشتید می‌دانستی که اصل 25 قانون اساسی ما در مورد مکالمات تلفنی است و من همین‌جوری الکی حرف نمی‌زنم. حالا این بابا کجا رفت؟ هنوز رو خطه؟ به قول ماهواره‌چی‌ها رو ایر تشریف دارند؟ من دکتر روان‌پاک هستم.

شنونده: ابولی چطوری؟ منم صادق ترکه ؟ خوبی داداش؟ چند بار زنگ زدم موبایلت گفت قطعه. بچه‌ها می‌گن چون قبضش رو ….

قطع کنید خانم این تماس‌ها رو. ما قراره این‌جا بشینیم به مردم آموزش بدیم‌. کمک مردم باشیم. کمی در ارتقا‌ فرهنگ روحی و روانی‌شان تلاش کنیم.

خوب از هم‌کاران درخواست می‌کنم که صدای شنونده بعدی رو برای ما پخش کنند

شنونده: سلام دکتر جان. من مغزم معیوبه‌. چون داداشم می‌گه‌. خلقم هم خرابه چون زنم می‌گه. مزاجم خوب کار نمی‌کنه چون….

خوشگل من. بذار یکی‌اش رو حداقل من بگم. تو که همه ‌چیزها رو گفتی‌. حالا مشکلت چیه پدر جان؟

شنونده: گفتی پدر. پدر ندارم ولی وقتی داشتم اون گفت که کلن حس‌اش نیست.

جانم؟ یعنی چی؟ آهان فهمیدم عزیز برادر. شما دچار غمباد شده‌ای ولی گریدت پایینه.

یعنی چی گریدش پایینه دکتر؟

شنونده‌: به گریدر هم ارتباطی پیدا می‌کنه. چون عموم می‌گفت…..

نه عزیزانم گرید یعنی درجه. یعنی غمبادت کمه. همین که این‌قدر حال داشتی شماره این‌جا رو یادداشت کنی بعد زنگ بزنی بعد سوال بپرسی یعنی حالا حالا‌ها جا داری برای گسترش غمباد.  ولی من یک روش ویژه برای درمان غمباد یا همان افسردگی دارم که هیشکی بلد نیست.

چه جالب! ما مشتاقانه منتظر شنیدن این روش‌درمانی شما برای غمباد هستیم

از این اشتیاق شما چیزی هم به ما می‌رسه یا ما باید مفتکی روش‌مون رو ارایه بدیم؟

(با عشوه) آقای دکتر!

بعله. رسید‌. ممنون. خدمت‌تان عرض کنم که غمباد در اصل یک باده مثل باد فتق. نخند خانم. دارم جدی می‌گم.الان که توضیح بدم عمق ماجرا رو درک می‌کنی. بعله. ببینید شما می‌دونید فتق یعنی چی؟ فتق یعنی شکافتن، گشاد کردن‌. یعنی یه جایی‌تون گشاد شده باد رفته توش. حالا در مورد غم هم همین‌جوری است. شما وقتی خلق‌تون رو گشاد کنید غم می‌ره توش. ببند اون خلق گشادت رو پدرسگ. ببخشید حواسم نبود پخش رادیو است. برای درمان غمباد شما باید خلق و روحیه‌تون رو تنگ کنید یعنی هی با همه نگید و بخندید .چون از قدیم گفتند بعد از هر خنده‌ای گریه است.

امیدوارم شنونده ما جواب سوالشون رو گرفته باشند. پشت خط هستید قربان؟ از اتاق فرمان اطلاع می‌دن که شنونده محترم ما همون اول گفتن حس‌اش نیست و تلفن رو قطع کردند. خوب در این‌جا می‌رسیم به پایان قسمت دیگری از برنامه «روان به سلامت» با حضور دکتر روان‌پاک. تا برنامه بعد به امید دیدار.

 


 


شنبه 3 اردیبهشت 90/  23 آوریل 2011

note3اجرا: اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات شنبه ایران

note3پس‌نشینی تند- «قهوه‌ی‌زهرماری»- اکبر ترشیزاد

note3بخش اول خبرها

note3روز نگاشت- «آهنگ‌ساز بزرگ شرق»- محبوبه شعاع

note3مجله خبری کابل- آرین

note3روان به سلامت- «دل‌خوش‌کنک، سرخوش‌کنک‌ و غمباد»- علی انجیدنی

note3بخش دوم خبرها

note3مجله جاماندگان- «مصداق زوال یک باور»- شراره سعیدی

note3دایره شکسته- «وفادار به رنج‌های یک طبقه»- مه‌شب تاجیک

note3بانو گجت- «پیشنهاد غذا از روی چهره»- دیبا

note3قصه‌های ما، از رویا تا واقعیت- «من و او»- شهره شعشعانی

note3بخش سوم خبرها

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر، چهار پناه‌جوی ایرانی در اعتراض به نپذیرفته شدن درخواست پناهندگی آن‌ها در بریتانیا و تصمیم دولت این کشور برای بازگرداندن آن‌ها به ایران، دست به اعتصاب غذا زده و لب‌های خود را دوخته‌اند.

به گزارش روزنامه بریتانیایی گاردین، این چهار مرد ایرانی، که یکی از آن‌ها  ۱۷ سال سن دارد، به هم‌راه شش معترض دیگر از ۱۶ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و لب‌های خود را با استفاده از نخ ماهی‌گیری دوخته‌اند.

این پناه‌جویان ایرانی که در پیاده‌روی مقابل اداره مهاجرت در مرکز شهر کریدون بریتانیا چادر زده‌اند، می‌گویند، در اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال ۱۳۸۸ خورشیدی شرکت داشته و از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی مورد ضرب و شتم واقع شده و شکنجه شده‌اند.

هم‌چنین یکی از این پناه‌جویان که ۱۷ سال سن دارد، گفته است که در جریان اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ در ایران از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در دوره بازداشت مورد تجاوز نیز قرار گرفته است.

با این حال دست‌گاه‌های ذیربط در بریتانیا قصد دارند، این پناه‌جویان ایرانی را که سال گذشته به این کشور پناه آورده‌اند، به ایران بازگردانند.

یکی از این پناه‌جویان در‌باره اقدام خود در دوختن لب‌هایشان گفته است: «هیچ کس در بریتانیا به حرف ما گوش نمی‌دهد و کسی علاقه‌ای به آن‌چه ما می‌گوییم از خود نشان نمی‌دهد، بنابر این ما چاره دیگری نداریم.»

به گفته فعالان حامی حقوق پناه‌جویان، این‌گونه اقدام پناه‌جویان ایرانی نشان‌گر افزایش حس ناامیدی و یاس در میان آن‌ها است.

چندی پیش نیز یک پناهجوی ایرانی در اعتراض به رد شدن درخواست پناهندگی‌اش در مرکز شهر آمستردام هلند خود را آتش زده و جان باخته بود.

هم‌چنین پیش‌تر نیز چند پناه‌جوی ایرانی دیگر در یونان لب‌های خود را دوخته بودند.

بیشتر بخوانید:

«اعتراض با دهانی دوخته»

ویدئو:

«خودسوزی یک پناه‌جوی ایرانی در هلند»


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر، ابراهیم فیروزی، زندانی عقیدتی که به اتهام «تبلیغ مسیحیت» بیش از سه ماه است در زندان رجایی‌شهر کرج و در بازداشت موقت به سر می‌برد، جهت محاکمه به دادگاه انقلاب منتقل شده است.

به گزارش هرانا، ابرهیم فیروزی در ۲۹ فروردین جهت اعزام به دادگاه انقلاب رباط کریم به کلانتری منتقل شد و پس از دفاع آخر خود در دادگاه به زندان بازگشت.

گفته می‌شود مسوولان کلانتری داوودی در رباط کریم با ابراهیم فیروزی در طول این مدت رفتار نامناسبی داشته‌اند.

 


 


خبر / رادیو کوچه

مردم سوریه روز شنبه ده‌ها تن از کشته‌شدگان روز گذشته را که به گفته منابع حقوقی تعداد آن‌ها به بیش از 90 تن رسیده است در شهرهای مختلف این کشور تشییع می‌کنند.

به گزارش العربیه، نیروهای امنیتی سوریه شرکت‌کنندگان در تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی در این کشور را به شدت سرکوب کردند و به سمت هزاران تن از مخالفان آتش گشودند.

به نظر می‌رسد مراسم تشییع‌جنازه کشته‌شدگان یک بار دیگر تعداد زیادی از مردم را به خیابان‌ها بکشاند.

معترضان خواستار برقراری دموکراسی وآزادی های مدنی هستند اما دولت آن‌ها را به وابستگی به خارج متهم می‌کند.

یک فعال حقوق بشری سوری گفته است: «مراسم تشیع جنازه کشته‌شدگان به اعتراض‌های گسترده تبدیل خواهد شد.»

وی افزود‌: «اگرعناصرامنیتی این اندازه خون‌آشام باشند نمی‌توان تضمین داد که آن‌ها دوباره به سمت معترضان شلیک نکنند.»

این افراد روز گذشته در خونین‌ترین روز اعتراضات در این کشور 20 میلیونی در شهرهای لاذقیه‌، حمص‌، حماه‌، دمشق و روستای اذرج کشته شدند.

بیشتر بخوانید:

«کمک ایران به سوریه برای سرکوب معترضان»


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

دوم اردیبهشت برابر با سال‌روز درگذشت «استاد علی سلیمی‌آلود» نوازنده تار و آهنگ‌ساز آذربایجانی است. وی که زاده سال 1301 بود، از آهنگ‌سازان برجسته موسیقی است که «یونسکو» او را آهنگ‌ساز بزرگ شرق معرفی کرد‌‌‌ه است. وی در سال 1376 در چنین روزی در تبریز درگذشت.

استاد‌‌‌ «علی سلیمی آلود»، د‌‌‌ر سال 1301 د‌‌‌ر باکو به د‌‌‌نیا آمد‌‌‌. پد‌‌‌رش «ظهراب» سال‌ها قبل از تولد‌‌‌ وی از روستای «مهماند‌‌‌وست، ارد‌‌‌بیل» به باکو رفته بودو  علاقه علی به موسیقی د‌‌‌ر هشت سالگی آغاز شد وی خود در این باره گفته: «از ﭘــﺪرم ﺧﻮاﺳـﺘﻢ ﺗـﺎ ﺑﺮاﻳـﻢ ﺗـﺎری ﺑﺨﺮد اﻣﺎ ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺷﺪت دین‌دار ﺑﻮد. ﻣﺎدرم ﻫﻢ ﺧﻮاﻫﺮ ﻛﻮﭼکﺗﺮم را هر روز ﭘﻴﺶ ﻣﻦ میﮔﺬاﺷﺖ و ﺑﺮای درس ﻗﺮآن ﺑﻪ ﻣﻜﺘﺐ «ﻣﻼ ﻟﻴﻼ ﺑﺎجی» می‌رﻓﺖ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﻛﻪ ﭘﻴﺮ و ﻛﻮر ﺷـﺪه ﺑـﻮد ﻫـﺮ روز از ﺣﻔـﻆ ﻗﺮآن می‌ﺧﻮاﻧﺪ.»

اﻣﺎ ﭘﺪر در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﺪت اﺷﺘﻴﺎق علی ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﻜﺮد و ﺑﺮای آﻣﻮﺧﺘﻦ ﺗﺎری ﻛﻪ دﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻪاش ﺑﺮای وی ﺧﺮﻳﺪه ﺑﻮد او را ﺑﻪ دﺳﺖ معلمی به نام «گریشا» ﺳﭙﺮد و پس چندی علی سلیمی مقد‌‌‌مات نوازند‌‌‌گی را نزد‌‌‌ موسیقی‌د‌‌‌ان نامی آذربایجان «باکیخانوف» آموخت.

د‌‌‌ر د‌‌‌وران حکومت استالین پد‌‌‌ر علی به جهت ایرانی بود‌‌‌نش از آذربایجان اخراج شد‌‌‌ و او به هم‌راه خانواد‌‌‌ه د‌‌‌ر سال 1317 به ایران و زادگاهش ارد‌‌‌بیل بازگشت. اولین رخد‌‌‌اد‌‌‌ هنری استاد‌‌‌ سلیمی د‌‌‌ر ایران در سال 1332 بود‌‌‌ که وی موفق به د‌‌‌ریافت مد‌‌‌ال طلای در یک جشن‌واره موسیقی شد‌‌‌. وی د‌‌‌ر همان زمان به رهبری ارکستر آذربایجانی راد‌‌‌یو ایران انتخاب شد‌‌‌.

سلیمی، برای تشکیل ارکستر آذربایجانی از بیست و دو  نفر هنرمند‌‌‌ مانند‌‌‌، فاطمه قناد‌‌‌ی، مصطفی پایان و  اسماعیل چشم‌آذر استفاد‌‌‌ه کرد‌‌. وی د‌‌‌ر سال 1338 با یکی از هم‌کارانش به نام «فاطمه قناد‌‌‌ی»، (وارتوش ماچکالیانس) ازد‌‌‌واج کرد که حاصل ازدواج آن‌ها دو فرزند است.

د‌‌‌رسال 1342 ارکستر آذربایجانی راد‌‌‌یو ایران را منحل کرد‌‌‌ند‌‌‌ و استاد‌‌‌ به مدت ده سال خانه‌نشین شد‌‌‌. ولی وی به آهنگ‌سازی در این مدت ادامه داد و د‌‌‌ر این سال‌ها آهنگ‌های ماند‌‌‌گاری مانند‌‌‌ «آیریلیق» را به د‌‌‌نیای هنر و موسیقی عرضه د‌‌‌اشت. د‌‌‌ر سال 1344 «رشید‌‌‌بهبود‌‌‌اف»، د‌‌‌ر سفرش به ایران آیریلیق را شنید‌‌‌ و با اجازه گرفتن از استاد‌‌‌ سلیمی آن را د‌‌‌ر باکو اجرا کرد‌‌‌ و این هم‌کاری باعث شد‌‌‌ تصنیف آیریلیق و استاد‌‌‌ سلیمی به اوج شهرت برسند‌‌‌.

ترانه آیریلیق، اثر برجسته‌ای است از او که براساس اشعار آذری «فرهاد‌‌‌ ابراهیمی» ساخته شد‌‌. استاد‌‌‌ علی سلیمی سپس د‌‌‌ر سال 1357 راهی تبریز شد ‌‌‌و در سال ۱۳۵۸ به عنوان رهبر ارکستر رادیو و تلویزیون مرکز تبریز انتخاب و تا زمان مرگ در این سمت فعالیت کرد.

او در ضمن فعالیت در ارکستر رادیو و تلویزیون، اقدام به تاسیس آموزش‌گاه خصوصی موسیقی کرد که هنرآموزان بسیاری در آن آموزش‌گاه به آموختن موسیقی پرداخته‌اند. او که سال‌های پایانی عمر خود را در تبریز گذرانده بود، تاثیر به‌سزایی بر رشد و گسترش موسیقی آذربایجانی گذاشت. از آثار مکتوب این استاد می‌توان به «متد تار آذربایجانی» اشاره کرد.

د‌‌‌ر سال 1367 وی به د‌‌‌رجه د‌‌‌کترای افتخاری موسیقی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد ایران نایل شد. هم‌چنین تند‌‌‌یس استاد‌‌‌ سلیمی د‌‌‌ر «یونسکو» به عنوان «آهنگ‌ساز برجسته شرق» د‌‌‌ر معرض د‌‌‌ید‌‌‌ علاقه‌مند‌‌‌ان است . اما سرانجام استاد علی سلیمی د‌‌‌ر سحرگاه د‌‌‌وم ارد‌‌‌یبهشت سال 1376 د‌‌‌ر اثر سکته مغزی د‌‌‌ر سن 75 سالگی درگذشت و در گل‌زار هنرمند‌‌‌ان تبریز به خاک سپرده شد.

او در زمینه‌های مختلف موسیقی آذربایجان به تصنیف آثاری در قالب سرود، ترانه، مارش، فانتزی و تعدادی دونوازی برای تار و آثاری برای ارکستر پرداخته است. از وی بیش از هزار قطعه موسیقی به یاد‌‌‌گار ماند‌‌‌ه است، که برخی از آن‌ها عبارتند‌‌‌ از: آیریلیق، سیزه سلام گتیرمیشم، حید‌‌‌ربابا، راحله، آغلاما، لاله، یاد‌‌‌اسالارسان منی، مارش، قهرمانلار، ساللانا ساللانا، سلام، وطنیم، سهند‌‌‌یم، گول‌ارد‌‌‌بیل، تبریزیم، لگاتو، کهلیک، کوراوغلو، سوزلر، اولکه‌میز، علی د‌‌‌یر و جمهوری اسلامی.

منبع‌ها:

روزنامه اطلاعات

سایت آذربایجان

ویکی‌پدیا

آلفته هجرانی


 


خبر / رادیو کوچه

دولت لیبی هشدار داده که قبایل محلی حامی سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی در صورتی که ارتش نتواند بر مخالفان مسلح در مصراته چیره شود، وارد عمل خواهند شد.

خالد الکعیم، معاون وزیر خارجه لیبی گفته است که «قبایل وفادار به سرهنگ قذافی از این که زندگی مردم این شهر به واسطه این درگیری‌ها مختل شده، عصبانی هستند.»

آقای الکعیم افزود ارتش تاکنون در نبرد با معترضان از روش‌های «حساب شده» استفاده کرده تا آمار تلفات کم بماند.

او در عین حال تاکید کرد در صورتی که قبایل مسلح درگیر جنگ شوند، چندان خویشت‌نداری از خود نشان نخواهند داد.

درگیری ها در مصراته دو ماه است که جریان دارد و تا‌کنون تعداد زیادی از شهروندان غیرنظامی در این درگیری‌ها کشته شده‌اند.

ارتش لیبی در روزهای گذشته بر حجم حملات خود در مصراته برای پایان دادن به تسلط مخالفان بر این شهر افزوده است.

این در حالی است که گروه‌های امدادی مستقر در مصراته می‌گویند این شهر با بحران انسانی رو‌به‌رو است.

این گروه‌ها می‌گویند بیش از هزار نفر در درگیری‌ها کشته شده‌اند.

بیشتر بخوانید:

«اعزام یک مقام آمریکایی به ترکیه درباره تحریم‌های ایران و لیبی»


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

شانزده هزار داوطلبان کانکور در افغانستان که با وجود گرفتن نمرات بلند بی‌نتیجه مانده بودند، با تخفیف پنجاه درصد در پرداخت حقوق، به دانش‌گاه‌های خصوصی جذب می‌شوند.

این ابتکار را انجمن جوانان و اتاق تجارت افغانستان به هم‌کاری وزارت تحصیلات عالی این کشور به راه‌انداخته و روند ثبت نام امروز رسمن آغاز گردید.

محمدقربان حقجو رییس عامل اتاق تجارت افغانستان گفت، با گذشت هر سال آمار داوطلبان کانکور در افغانستان افزایش می‌یابد و دولت نیز توانایی جذب تمام این داوطلبان را ندارد.

وی افزود پس از این آنان تلاش می‌کنند زمینه را مساعد می‌کنند تا جوانان با استعداد که نمی‌توانند در دانش‌گاه‌های دولتی راه یابند، با هزینه کم در دانش‌گاه‌های خصوصی به تحصیل بپردازند.

این اقدام با استقبال جوانان رو‌به‌رو شده و شماری از جوانان که برای ثبت نام آمده بودند، آن را یک ابتکار عالی عنوان کردند.

در آزمون کانکور امسال بیش از 117 هزار جوان شرکت کرده بودند، اما تنها بیش از 41 هزار تن آنان در دانش‌گاه‌های دولتی جذب شدند.

در حال حاضر 43 دانش‌گاه خصوصی در افغانستان فعالیت می‌کنند، اما به دلیل حقوق بلند آن بیش‌تر جوانان نمی‌توانند شامل آن شوند.


 


۲۳ نفر از زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌های زندان اوین (‌بند سیاسی۳۵۰، بند ‌دو‌-الف و بند کنترل تحت حفاظت اطلاعات)، زندان رجایی‌شهر (بند سیاسی) و زندان‌های استان خوزستان، از داخل زندان، پیامی خطاب به مراجع تقلید و روحانیون حوزه‌های علمیه نوشته‌اند.

این زندانیان در این نامه ضمن مقایسه دقیق آن‌چه در ایران می‌گذرد با آن‌چه که در کشورهای منطقه در جریان است، نوشته‌اند که «چگونه است که این جنایات در سایر کشورها فریاد یک‌پارچه شما را بلند می‌کند اما همین جنایات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدیر معدودی از مراجع عالی‌قدر و بزرگان حوزه هم‌راه بوده و سایران هیچ واکنش و اعتراضی نسبت به این ظلم‌ها و جنایات نداشتند.

آیا می‌توان ستم‌کاری ستم‌کاران بیگانه را برنتافت اما همان ستم‌ها را در حکومتی که به نام اسلام علوی استقرار یافته نادیده گرفت؟ اسلامی که نه تنها ظلم بر مسلمانان و مومنان که ظلم بر غیر مسلمانان را نیز بر نمی‌تابد؟

آیا واقعن می‌توان در برابر این همه بی‌عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر گذار بوده و طنین انداز شود‌؟»

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به این شرح است‌:

بسم الله الرحمن الرحیم

امام علی (ع) به امام حسن و امام حسین (ع): «حق بگویید و برای ثواب کار کنید و خصم ستم‌گر و یار ستمدیده باشید.»

مراجع محترم تقلید و بزرگان حوزه های علمیه

موضع‌گیری صریح و شجاعانه روحانیت مستقل شیعه در حوزه‌های علمیه در واکنش به ظلم و بی‌عدالتی و تعدی نسبت به ستمدیدگان همواره سنت دیر پای آنان بوده است و در شرایط حساس تاریخ این سرزمین پای‌مردی شخصیت‌های روحانی آنان را برای همیشه در جای‌گاه رفیعی در تاریخ این ملت قرار داده است‌.

بی‌تردید واکنش اخیر مراجع تقلید و بزرگان حوزه‌های علمیه در واکنش به جنایات دولت‌های خاورمیانه از جمله دولت بحرین علیه ملت‌هایشان در اعتراض به استبداد و فساد و در دفاع از حق و عدالت و آزادی به‌پا خاسته‌اند، در همین چارچوب قابل ستایش و احترام است.

اما بر خلاف همیشه به نظر می‌رسد که این بار فریاد اعتراض روحانیت حوزه‌های علمیه در جمهوری اسلامی ایران علیه ظالمان طنین خود را از دست داده است و تحت‌الشعاع پرسشی بنیادین درباره علت عدم اهتمام آنان نسبت به ظلم‌های مشابه اعمال شده علیه مردم بی‌گناه و بی‌دفاع سرزمین خودشان قرار گرفته است‌.

آیا واقعن می‌توان در برابر این همه بی‌عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر گذار بوده و طنین انداز شود‌؟»

از دو سال پیش و به دنبال دخالت گسترده نظامیان و ماموران اطلاعاتی و امنیتی در فرایند انتخابات ریاست جمهوری، جنایات، ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌های گسترده‌ای علیه ملت مومن و شریف ایران اعمال شده است.

دو سال پیش گروهی افراطی از نظامیان و ماموران اطلاعاتی و امنیتی به رسواترین شکل در سرنوشت سیاسی کشور دخالت کرده و انتخابات ریاست جمهوری را به انتخاباتی فرمایشی بدل کرده است و به دنبال آن به بهانه‌های واهی به جان مردم افتادند، عده‌ای را کشتند، جمعی را مجروح و مصدوم راهی بیمارستان کردند، ده‌ها هزار تن از شهروندان را به زندان افکندند و صدها تن را با پرونده‌های جعلی و فاقد هر‌گونه وجاهت قانونی در دادگاه‌های فرمایشی به زندان‌های طویل‌المدت محکوم کردند و متاسفانه بعد از گذشت دو سال نیز دست از این اعمال خلاف خود بر نداشتند.

اگر نظامیان و پلیس حکومت‌های مستبد منطقه به روش‌های خشونت‌بار و با سلاح‌های گرم و سرد به جان مردم می‌افتند در جمهوری اسلامی ایران نیز در دو سال گذشته هزاران نفر بر اثر حملات نظامیان‌، پلیس و ماموران لباس شخصی تحت امر آنان مصدوم و مجروح شده و یا به قتل رسیده‌اند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه نظامیان و پلیس به سوی مردم بی‌دفاع تیر‌اندازی کرده و آنان را به شهادت می‌رسانند در جمهوری اسلامی ایران نیز به ضرب گلوله نظامیان، پلیس و لباس شخصی مجروح و شهید شده‌اند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه، یکی از اقدامات کثیف نظامیان و پلیس ربودن مجروجان تظاهرات از بیمارستان‌هاست، متاسفانه در جمهوری اسلامی نیز مجروحان از بیمارستان‌ها ربوده شده و در همان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان افتاده‌اند که هنوز هم تعدادی از آن‌ها در زندان به سر می‌برند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه مردم هر روز اسامی بیش‌تری از قربانیان خود را اعلام می‌کنند در جمهوری اسلامی آمار واقعی از قربانیان وجود ندارد و بسیاری از شهدا در گورهای مخفی دفن شده‌اند و افرادی که برای شناسایی مدفن قربانیان تلاش کرده اند تحت تعقیب قرار گرفته‌اند و عده‌ای از آنان محکوم گشته و اکنون در زندان به سر می‌برند.

اگر اعمال شکنجه در کشورهای استبدادی منطقه پدیده‌ای تلخ و تکان‌دهنده‌‌ای است در ایران صدها نفر زیر شکنجه وادار به اعترافات دروغ شده و فاجعه بارتر آن‌که عده‌ای از آنان تحت فشار و ضرب و شتم و آزار و شکنجه به قتل رسیده‌اند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه، مردم هر روز به تشییع جنازه قربانیان حوادث اخیر می‌پردازند در جمهوری اسلامی حتا اجازه تشییع جنازه و مراسم سوگواری برای شهیدان اعتراضات خیابانی و زندان‌ها داده نمی‌شود و حتا گاه خانواده آنان از برگزاری مراسم سوگواری برای اموات غیر‌مرتبط با حوادث اعتراضی نیز منع می‌شوند، حتا برای شخصیتی چون میر‌اسماعیل موسوی نیز چون پدر مهندس موسوی است اجازه ختم داده نمی‌شود و شرکت‌کنندگان در تشییع جنازه وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت می‌شوند.

اگر حکومت‌های ظالم منطقه برای منتقدان و مخالفان خود پرونده‌سازی می‌کنند، در جمهوری اسلامی نیز تقریبن تمامی پرونده‌های محکومان حوادث پس از انتخابات ساختگی، جعلی و فاقد هر گونه وجاهت قانونی است در حدی که اگر امکان انتشار محتوایی پرونده‌ها، فرایند محاکمات و متن احکام صادره فراهم شود، هیچ حیثیتی برای دست‌گاه‌های قضایی‌، نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه، خانواده‌های مقتولان و زندانیان، مظلومانه و به حق در پی خون‌خواهی و تعیین تکلیف عزیزان‌شان هستند، در جمهوری اسلامی ایران این خانواده‌ها در مظلومیت مضاعف تحت کنترل دایمی ماموران مخفی حکومت قرار دارند، از فعالیت‌های آنان به اشکال مختلف جلوگیری می‌شود و حتا به خاطر برگزاری مراسم مذهبی قرآن، دعا و نیایش هم تحت فشار قرار می‌گیرند و برخی از آنان به جرم پی‌گیری پرونده شهدا و زندانیان بی‌گناه خود به زندان می‌افتند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه خانواده‌های مقتولان و زندانیان تحت حمایت مردم قرار می‌گیرند و حتا دولتهای مستبد هم سعی می‌کنند آن‌ها را به لحاظ معیشتی تامین کنند، در جمهوری اسلامی رسیدگی به خانواده‌های بی‌گناه شهدای جنبش و زندانیان و کمک به آنان جرم است و بسیاری از اقدام‌کنندگان به کمک به این خانواده‌ها در زندان به سر می‌برند.

اگر در حکومت‌های استبدادی منطقه دادگاه‌ها فرمایشی هستند قضات و دادستان‌هایشان ظاهری از یک نظام قضایی را به نمایش می‌گذراند اما در جمهوری اسلامی ایران افرادی کم‌دانش، بی‌هویت و غالبن آسیب‌پذیر و حتا ناسالم در راس دادگاه‌های انقلاب قرار می‌گیرند که عملن در رسیدگی به پرونده‌های سیاسی جز اطاعت از بازجویان و ماموران مخفی نظامی و امنیتی وظیفه دیگری برای خود نمی‌شناسند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه رسانه‌ها تحت کنترل شدید هستند و حقایق تحریف می‌شود و اطلاعات ما درباره تحولات این کشورها از طریق رسانه‌های خارجی دریافت می‌شود در جمهوری اسلامی ایران نیز هر روز کنترل رسانه‌ای بیش‌تر شده و اخبار تحریف شده‌تری منتشر می‌شود. نه تنها تمامی رسانه‌های منتقد دولت توقیف شده‌اند بلکه تقریبن تمام رسانه‌های مستقل هم بسته شده‌اند و باقی رسانه‌ها هم بر اساس دستور‌العمل‌های کنترلی امنیتی بی‌سابقه از انتشار اخبار واقعی و حقایق منع می‌شوند‌.

در چنین وضعیتی حکومت به خود اجازه می‌دهد که بدیهی‌ترین حقایق را تحت‌تاثیر بیگانگان قلمداد کند متاسفانه این وضع باعث شده در جمهوری اسلامی ایران نیز پس از انقلاب اسلامی بار دیگر مردم برای کسب اخبار واقعی به رسانه‌های خارجی تکیه کنند. امروز تعداد کثیری از جوانان کشور به جرم نشر حقایق از طریق اینترنت و پیام کوتاه تلفن هم‌راه در زندان به سر می‌برند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه حرکت‌های مردم به دخالت بیگانگان نسبت داده می‌شود و مثلن در بحرین مخالفان دولت مرتبط با ایران معرفی می‌شوند‌، در جمهوری اسلامی ایران نیز هر‌گونه اعتراض مدنی و مخالفت با مسوولان و دولت به بیگانگان نسبت داده شده و صدها جزوه بولتن و گزارش سر تا پا دروغ و تحریف و جعل برای توجیه این ادعاهای واهی منتشر می‌شود و در ابتکاری که احتمالن مخصوص ایران است زندانیان بریده‌ی تحت شکنجه و فشار وادار به اعتراف درباره این قصه‌های ساختگی و حتا خلق قصه‌های تخیلی مورد نظر بازجو می‌شوند‌.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه دانش‌جویان معترض در دانش‌گاه‌ها دچار مشکل می‌شوند در جمهوری اسلامی ایران صدها تن از دانش‌جویان معترض و منتقد بدون هیچ دلیل قانونی و صرفن به دلیل اندیشه متفاوت برای همیشه ازادامه تحصیل محروم شده‌اند.

اگر طبق خبرها، در کشورهای استبدادی منطقه تعدادی از مخالفان و منتقدان دولت در محیط‌های مختلف شناسایی و از کار بر کنار شده‌اند در جمهوری اسلامی ایران صدها نفر از استادان برجسته و متفکران سرشناس از دانش‌گاه‌ها و هزاران نفر از کارکنان و کارمندان به جرم حمایت از اعتراض‌های مردمی از محل کار خود اخراج شده‌اند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه دانش‌جویان معترض در دانش‌گاه‌ها دچار مشکل می‌شوند در جمهوری اسلامی ایران صدها تن از دانش‌جویان معترض و منتقد بدون هیچ دلیل قانونی و صرفن به دلیل اندیشه متفاوت برای همیشه ازادامه تحصیل محروم شده‌اند.

اگر در کشورهای استبدادی منطقه فعالیت گروه‌ها و احزاب مخالف همواره دشوار بوده است، در جمهوری اسلامی ایران فشار به گروه‌ها و احزاب منتقد به اوج خود رسیده است و ظرف مدت کوتاهی معتبر‌ترین احزاب قانونی منتقد با تصمیم افراطیون نظامی و اطلاعاتی تعطیل شده‌اند و عضویت در این احزاب قانونی برای افراد به عنوان سو‌سابقه تلقی شده است. این جریان افراطی و بی‌پروا فعالیت سیاسی هر جریان منتقد حکومت و حتا منتقد دولت را تحت عنوان اقدام علیه امنیت کشور به شدت سرکوب می‌کند.

مراجع محترم تقلید و بزرگان محترم حوزه‌های علمیه

چگونه است که همه این جنایات و یا برخی از آن‌ها در سایر کشورها فریاد یک‌پارچه شما را بلند می‌کند اما همین جنایات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدیر معدودی از مراجع عالی‌قدر و بزرگان حوزه هم‌راه بوده و سایران هیچ واکنش و اعتراضی نسبت به این ظلم‌ها و جنایات نداشتند.

آیا می‌توان ستم‌کاری ستم‌کاران بیگانه را برنتافت اما همان ستم‌ها را در حکومتی که به نام اسلام علوی استقرار یافته نادیده گرفت؟ اسلامی که نه تنها ظلم بر مسلمانان و مومنان که ظلم بر غیر مسلمانان را نیز بر نمی‌تابد.

آیا واقعن می‌توان در برابر این همه بی‌عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثیر‌گذار بوده و طنین‌انداز شود‌؟

آیا واقعن مراجع عالی‌قدر و روحانیت معظم در این برهه حساس از تاریخ ایران‌، اسلام و تشیع رسالت خود را دردفاع از حق و حقیقت و مخالفت با ظلم و بی‌داد به انجام رسانده‌اند‌؟ آیا نگران نیستند که مصداق کلام امام صادق باشند که می‌فرمایند‌: «العامل بالظلم‌، العلمین له و الراضی به شرکا ثلاثتهم.»(ستمگر و یاری‌دهنده او و کسی که به ستم او راضی باشد هر سه در ستم شریکند‌. بحارالانوار ۷۷/۳۸۳/۹)

امروز عمل‌کرد این جریان افراطی آن‌چنان چهره نازیبایی از ایران به نمایش گذاشته که در کشورهای در حال تحول منطقه تمامی رهبران دینی، حتا طرف‌داران و حامیان سابق انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی تبری می‌جویند، در حالی‌که اگر نظام گرفتار این مفاسد این جریان‌های انحرافی نمی‌شد و در مسیر مردم‌سالاری و اقامه به حق و عدل در کشور گام بر می‌داشت امروز بهترین الگو و ملجا و ماوای آزادی‌خواهانی قرار می‌گرفت که در کشورهای منطقه در جست‌وجوی آزادی و عدالت و مردم‌سالاری سازگار با اسلام هستند و در مقابل دولت‌های ظالم خود قد علم کرده‌اند.

ما زندانیان سیاسی به عنوان بخشی از قربانیان خودکامگی این جریان افراطی، نظامی، اطلاعاتی‌، امنیتی و قضایی در کشور از شما در خواست می‌کنیم که برای اصلاح امور و زدودن این مفاسد از درون نظام جمهوری اسلامی ایران و برای پاس‌داری از ارزش‌هایی که به نام اسلام و تشیع علوی به انقلاب اسلامی ایران به ملت‌های مسلمان و مستضعفان جهان نویدش را داده‌ایم و برای دفاع از حق و عدالت و انسانیت لااقل هم‌زمان با موضع‌گیری‌هایتان نسبت به جنایت علیه ملت‌های مسلمان منطقه به ایران نیز بازگردید و با بهره‌گیری از اعتباری که از اسلام و قران و رسول خدا و اهل بیت مطهرش کسب کرده‌اید به نام خدا و دین خدا به مسوولان در جهت پایان دادن به این فجایع‌، ظلم‌ها و جنایات فشار آورید و در جهت فساد‌زدایی از دست‌گاه‌های نظامی‌، امنیتی‌، اطلاعاتی کشور قد علم کنید، و در جهت بازسازی و اعتلای ارزش‌های معنوی در جمهوری اسلامی اهتمام ورزید و تردید نکنید که اگر جمهوری اسلامی ایران هم‌چنان در دست افراطیون نظامی، امنیتی، اطلاعاتی اداره شود به جای یک کشور ارایه‌دهنده ارزش‌های متعالی اسلامی و علوی تنها یک نظام دیکتاتوری دینی را به جهان عرضه خواهیم کرد که یاد‌آور نظام‌های دینی قرون وسطی است که تیشه به ریشه دین می‌زند و نتیجه عملی آن بدبین و دور کردن هر چه بیش‌تر نسل جوان از اسلام است.

۲۳  زندانی سیاسی از

زندان اوین (‌بند سیاسی۳۵۰)

زندان اوین( بند تحت کنترل سپاه پاسداران – دو الف)

اوین (‌بند کنترل تحت حفاظت اطلاعات زندان اوین‌)

زندان رجایی‌شهر (بند سیاسی)

زندان‌های استان خوزستان


 


رادیو کوچه

روز بزرگ‌داشت شیخ بهایی در ایران- او دانش‌مندی بود که در حوزه‌های مختلف علمی مانند فلسفه، منطق و ریاضیات تحقیق کرده و در تمامی حوزه‌ها صاحب تخصص و تبحر بود.

1358 خورشیدی- سید «محمدولی قر‌نی» معروف به «سپهبد قرنی» نخستین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران کشته شد. او در سال ۱۳۰۹ وارد دانش‌کده افسری شد و پس از کودتای ۲۸ مرداد به ریاست رکن دوی ارتش رسید. در سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ درجه سرلشکری شد و کم‌تر از یکسال بعد در تیرماه ۱۳۳۷ دستگیر و از ارتش اخراج شد.

با وقوع انقلاب اسلامی ایران، در سمت نخستین رییس ستاد ارتش ایران پس از انقلاب قرار گرفت و هم‌زمان به عضویت در شورای انقلاب اشتغال داشت.  گفته شده در چنین روزی به‌دست گروه «فرقان» کشته شد.

1858 میلادی- «ماکس کارل ارنست لودویگ پلانک»  (Max Karl Ernst Ludwig Planck)یکی از مهم‌ترین فیزیک‌دانان آلمان در شهر «کیل» (kiel) زاده شد. او را پدر نظریه‌ی کوانتوم می‌شناسند.

وی فرزند ششم «ویلهلم پلانک» استاد علوم قضایی دانش‌گاه شهر بود. افراد خانواده پلانک احترام زیادی برای آموزش و پرورش و فرهنگ و حفظ ارزش‌های سنتی خانواده قایل بودند و پلانک این خصوصیات را از والدین به ارث برده بود.

او دوره دبیرستان را در شهر مونیخ گذرانید و در آن‌جا بود که به علاقه‌ی خود به علوم پی برد. پلانک دبیر ریاضیش «هرمان مولر» را نخستین کسی می‌داند که معنای قوانین فیزیک را برای اولین بار به او فهماند. در سال ۱۸۷۴، ابتدا در دوره کارشناسی دانش‌گاه مونیخ و چندی بعد در دانش‌گاه برلین مشغول به تحصیل شد. وی به خواندن فیزیک عملی و ریاضیات پرداخت.

پلانک در سال ۱۸۸۰ با سمت دانشیاری به هیت علمی دانش‌گاه مونیخ پیوست و ۵ سال پس از آن به مقام استادی دانش‌گاه کیل رسید. در سال ۱۸۸۹ پلانک به جای گوستاو روبرت کرشهوف(Gustav Robert Kirchhoff) به عنوان استاد‌یار و مدیر موسسه فیزیک نظری منصوب شد.

در سال ۱۹۱۸ «آلبرت انیشتین»، «نیلز بور»، «ارنست رادرفورد» و «ورنر هایزنبرگ»، که همگی مستحق کسب جایزه نوبل بودند، با توافق پلانک را مستحق‌ترین شخص برای کسب این افتخار دانستند. بدین ترتیب پلانک به اخذ جایزه‌ی نوبل نایل آمد و استاد دانش‌گاه برلین شد.

1850 میلادی- «ویلیام وردزورث» (William Wordsworth) شاعر بزرگ انگلیسی سبک رومانتیک درگذشت. او کسی است که هم‌راه با «ساموئل تیلر کالریج» (Samuel Taylor Coleridge) در سال ۱۷۹۸ با انتشار « نغمه‏های شاعرانه» به شروع دوران رومانتیک در ادبیات انگلیسی کمک کردند.

مهم‌ترین اثر وردزورث را عمومن «پیش درآمد» می‌دانند، شعری زندگی‌نامه‌وار از دوران جوانیش که چندین بار توسط شاعر بازبینی و بسط داده شد. این اثر بعد از مرگ وی چاپ و عنوان‌گذاری شد و پیش از آن به شعر «خطاب به کالریج» معروف بود. وردزورث از ۱۸۴۳ تا زمان مرگش «ملک‌الشعرا»ی انگلستان بود.

وی قسمت اعظم زندگی خود را در شمال انگلستان، در کنار مردم روستایى گذراند و احساسات طبیعی و مناظر طبیعت و صفای باطن مردم این ناحیه، الهام‌بخش آثارش شد. در آثار وردزورث، همه‌جا این نظر پیداست که زندگانی روزمره، برای بشر پر از لذت و شادکامی‏های معنوی است، و وظیفه بشر است که روح خود را برای استفاده از آن‌ها آماده کند.

———————————————

برخی از روی‌دادهای دیگر

1616 میلادی- «ویلیام شکسپیر» (William Shakespeare) شاعر و نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی درگذشت.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا (فارسی و انگلیسی)

راسخون

ریسمون


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: جهان نیوز

یک بیمارستان‌ 2 فرد بیمار را به‌دلیل نداشتن پول درمان سوار بر خودروی آمبولانس و آن‌ها را در کنار خیابان رها می‌کند.

به گزارش خبرنگار جهان چند روز پیش اهالی یک منطقه با اطلاع دادن به کلانتری محل از 2 بیماری خبر دادند که کنار اتوبان خلیج فارس بعد از پل شهید کاظمی و در زمین‌های کشاورزی آن حوالی رها شده‌اند.

پی‌گیری‌ها از افراد حاضر در محل‌، مشخص کرد که یک دست‌گاه آمبولانس مزدا خاکی رنگ با سه نفر سرنشین، 2 بیمار را با وضعیت کاملن نامناسب در کنار جاده رها کرده‌اند.

این 2 بیمار که یکی از آن‌ها دارای شکستگی پا و عفونت و دیگری دارای سوختگی بوده‌اند، در بیمارستان بستری بودند که به علت نداشتن پول کافی برای ادامه درمان به این مکان منتقل شده‌اند.

در حال حاضر این بیماران با هماهنگی کلانتری محل به بیمارستان فیروز آبادی شهر ری منتقل شده‌اند.


 


خبر / رادیو کوچه

باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، با صدور بیانیه‌ای اقدام تازه حکومت سوریه در سرکوب معترضان را به‌شدت محکوم کرده و خواهان پایان فوری خشونت‌ها شده است. او هم‌چنین حکومت بشار اسد را به تلاش برای دریافت کمک از ایران برای سرکوب مردم معترض متهم کرده است.

به گزارش الجزیره، باراک اوباما گفت: «پرزیدنت اسد به جای این‌که به مردم گوش فرا دهد، خارجی‌ها را مقصر می‌داند و از ایران برای سرکوب شهروندان سوریه کمک می‌خواهد و به همان شگردهای وحشیانه‌ای متوسل می‌شود که متحدان ایرانی‌اش استفاده کرده‌اند.»

به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، دست‌کم 90 تن روز جمعه در تیراندازی نیروهای امنیتی سوریه به تظاهرات مخالفان حکومت کشته شده‌اند.

بیشتر بخوانید:

«بیش از نود کشته در تظاهرات سوریه»


 


صدا و سیمای جمهوری اسلامی در خصوص اخبار روز جمعه در سوریه به انتشار ویدئویی پرداخت که در آن رسانه‌های خارجی را به «دروغ‌پراکنی» متهم می‌کند. از سویی دیگر رسانه‌ها و خبرگزاری‌های خارجی در خصوص این روز که آن را یکی از خونین‌ترین روزهای ناآرامی‌های سوریه عنوان کرده ویدئوهای دیگر را از این کشور منتشر کرده‌اند.

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

دادستانی مصر در مصاحبه‌ای با تلویزیون ملی این کشور، روز جمعه عنوان کرد حکم بازداشت موقت حسنی مبارک، رییس جمهوری پشین این کشور که هم‌اکنون در شرم‌الشیخ اقامت دارد به مدت پانزده روز دیگر تمدید می‌کند.

به گزارش الجزیره، حسنی مبارک که به فساد مالی و کشتار معترضان در مصر متهم است و به مدت پانزده روز در بازداشت موقت جهت پاسخ‌گویی به سوالات بازجویان به‌سر می‌برد، به دستور عبدل محمود، دادستان مصر پس از پایان این مدت، این قرار بازداشت پانزده روز دیگر تمدید خواهد شد.

منابع پزشکی در مصر روز جمعه گزارش دادند حسنی مبارک رییس جمهوری سابق مصر بر اثر افسردگی شدید به بیمارستان شهر شرم الشیخ منتقل شد.‏

احمد السباعی رییس سازمان پزشک قانونی مصر با اعلام این خبر افزود‌: «هفته آینده وی به هم‌راه دو پزشک متخصص درمراقبت‌های ویژه‌ برای معاینه جسمی حسنی مبارک و تهیه ‏گزارش برای دادستان کشور به بیمارستان شرم‌الشیخ ره‌سپار خواهند شد.»

بیشتر بخوانید:

«صدور حکم بازداشت حسنی مبارک»

«آمادگی تهران برای اعزام سفیر به قاهره»


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده، در اعتراض‌های روز جمعه در سوریه دست‌کم 90 تن از تظاهرکنندگان به ضرب گلوله کشته شده‌‌اند. این در حالی است که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا ایران را در هم‌کاری برای سرکوب معترضان در سوریه متهم کرده است.

به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، این مرگ‌بارترین تظاهرات در طول یک‌ماه اخیر که منجر به کشته شدن بیش از نود معترض شده، بوده است.

سوریه برای ششمین هفته پیاپی شاهد ناآرامی در شهرهای این کشور است که طی آن صدها نفر جان خود را از دست داده‌اند.

گزارش‌های رسیده از شهرهای مختلف سوریه حاکی از آن است که مردم این کشور پس از برگزاری نماز جمعه، تظاهرات خود را که به نام «جمعه بزرگ» نام گزاری شده است را شروع کردند.

به گزارش الجزیره، شاهدان عینی گزارش دادند تظاهرات مردم دمشق پایتخت این کشور از مسجد «توبه» شروع شد.

هم‌چنین شهرهای حوران‌، درعا‌، خامورا، دیر الزور‌، قامشلی و راس العین پس از برگزاری نماز به تظاهرات پرداختند.

نیروهای امنیتی سوریه برای برخورد با معترضان در دمشق که در حال پیش‌روی به سوی میدان عباسیان بودند‌، برای متفرق کردن آن‌ها از گاز اشک آور استفاده کردند.

هم‌چنین سازمان عفو بین‌الملل و حقوق بشر گزارش دادند که تظاهرات امروز جمعه از نوع خود در سوریه بزرگ‌ترین خواهد بود

این درحالی است که شاهدان عینی از سوریه خبر دادند که نیروهای امنیتی این کشور برای جلوگیری از گسترش بیش از پیش اعتراضات در مناطق اصلی شهرهای بزرگ سوریه از جمله دمشق‌، حلب و حمص مستقر شدند.

از سویی دیگر وزارت کشور سوریه روز گذشته با انتشار بیانیه‌ای از مردم خواست تا از انجام هرگونه برگزاری تجمع اعتراضی خوداری کنند.

تظاهرات امروز سوری‌ها در حالی برگزار می‌شود که دولت سوریه در چارچوب اصلاحات سیاسی قانون وضعیت فوق‌العاده را که نزدیک به پنجاه سال در این کشور اجرا می‌شد در تمام مناطق کشور لغو کرده است.

بیشتر بخوانید:

«لغو قانون وضعیت فوق‌العاده تایید شد»

 


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

رسالت

1) فرمانده کل سپاه: پای‌گاه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه تحت برد موشکی سپاه است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60167

فرمانده کل سپاه با بیان این‌که مقابله با تهدیدات دشمن در دوردست بر عهده سپاه نیز گذاشته شده، از برنامه‌ریزی سپاه برای مقابله با شناورهای جنگی دشمن در نقاط دوری مانند اقیانوس هند خبر داد.

2) امامی‌کاشانی در نماز جمعه تهران: رییس‌ جمهوری در خصوص بحث وزارت اطلاعات، مطیع رهبری است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60172

امام جمعه موقت تهران با بیان این‌که در نظام جمهوری اسلامی هرگاه ولی امر مسلمین نظری را بدهند همه ارکان نظام شرعن، قانونن و اخلاقن مطیع‌ آن هستند، درباره بحث وزارت اطلاعات گفت که رییس جمهوری نیز در این زمینه مطیع رهبر انقلاب است.

خراسان

1) عوامل درگیری مسلحانه پنج‌شنبه شب در حومه سنندج به هلاکت رسیدند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=3&id=680618

با هوشیاری و حضور به موقع نیروهای انتظامی، نظامی و امنیتی استان عوامل درگیری مسلحانه پنج‌شنبه شب در روستای حسن‌آباد سنندج به هلاکت رسیدند. به گزارش مهر در سنندج، با توجه به حضور به موقع نیروهای انتظامی و امنیتی استان کردستان عوامل درگیری مسلحانه شب گذشته روستای حسن‌آباد سنندج بعد از ساعتی مقاومت و مخفی شدن در یک منزل در این روستا به هلاکت رسیدند.

2) رییس جمهوری ترکیه‌: اسراییل در آستانه تبدیل شدن به «جزیره نژادپرستی» است

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=3&id=680610

رییس جمهوری ترکیه در مقاله‌ای با پرداختن به تحولات موجود در خاورمیانه این وضعیت را نشات گرفته از مشکلات موجود در سرزمین‌های فلسطینی دانست. عبداله گل در این مقاله می‌گوید:‌ «موقعیت دشواری که فلسطینی‌ها با آن مواجه هستند یکی از دلایل درگیری‌ها در خاورمیانه است.» وی با هشدار نسبت به ادامه بحران اعراب و رژیم اسراییل تاکید کرده است: «در 50 سال آینده اعراب اکثریت مناطق بین دریای مدیترانه و بحر‌المیت را تشکیل می‌‌دهند و با وجود این نسل جدید اعراب که نسبت به دموکراسی و آزادی هوشیارتر است دیگر اسراییل نمی‌‌تواند به عنوان یک جزیره نژادپرست که با دریایی از خشم و دشمنی عربی احاطه شده به کار ادامه دهد.»

تهران امروز

1) ایرانی‌گرایی وجه عقلی ندارد

http://tehrooz.com/1390/2/3/TehranEmrooz/596/Page/2/

علی لاریجانی رییس مجلس در دیدار با اعضای ستاد بزرگ‌داشت شهید مطهری گفت: «انصافی که در آثار مطهری نهفته باعث جذابیت آن شده و مانند برخی حرف‌های سطحی که گاه در آن دوران زده می‌شد و الان هم شنیده می‌شود، نیست. مثل بحث ایرانی‌گرایی که وجه عقلی ندارد و واقعی و منصفانه هم نیست، زیرا اسلام به واقع ایران را تکامل بخشید و مطهری نیز آن‌ها را بر‌می‌شمرد و این یک امر واقعی است و اگر انسان منصف باشد به آن اذعان دارد اما اگر بخواهد از این طریق شعار بدهد بحث دیگری است.»

رییس مجلس ادامه داد: «قبل از انقلاب عده‌ای می‌خواستند ایرانی‌گرایی کنند و از همین جهت به دروغ مشتی به اسلام می‌زدند و حالا هم جور دیگری عمل می‌کنند. مانند، بحث مکتب ایرانی که مطرح شده و حرف‌های پوچی است که بنیان آن مشخص نیست. زیرا مکتب به فکر و ایدئولوژی مربوط می‌شود نه به جغرافیا و نمی‌توانیم بگوییم مکتب مالزی یا کوبا یا امثالهم.»

2) توصیه رییس مجلس خبرگان به اطرافیان رییس‌ جمهوری:  حفظ انقلاب بر هر چیزی ارجح است

http://tehrooz.com/1390/2/3/TehranEmrooz/596/Page/3/

روز گذشته متن سخنان آیت‌اله مهدوی‌کنی رییس مجلس خبرگان رهبری در دیدار با مسوولان حزب موتلفه اسلامی منتشر شد. آیت‌اله مهدوی کنی در این سخنان به نکات مهمی اشاره کرده که محور آن اهمیت و ترجیح منافع و مصالح انقلاب بر همه منافع شخصی و حزبی و جناحی است. در ذیل این اهمیت، رییس مجلس خبرگان به حضور روحانیت در حوزه مسایل سیاسی- اجتماعی نیز تاکید کرده است. او گفته است: «همیشه دغدغه حقیر به راه‌نمایی بنیان‌گذار انقلاب، این بود که روحانیت در مسایل سیاسی حضور داشته باشد.»

آفرینش

1) گرد و غبارها با غلظت بیش‌تری جنوب غرب کشور را فرا می‌گیرد

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81129

کارشناس سازمان هواشناسی از افزایش میزان غلظت گرد و غبار در کشور خبر داد و گفت: «گرد و غبار طی دیروز و امروز در جنوب غرب و غرب کشور از غلظت بیش‌تری برخوردار است.» امیر سرکرده در گفت‌وگو با فارس با اعلام این خبر افزود: «به دلیل وزش باد شدید در شمال عربستان و کویت، مناطق مرزی، غرب و جنوب غرب کشور طی روزهای جمعه و شنبه با گرد و غبار مواجه خواهند بود.»

2) درخواست بان کی مون از لیبی

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81103

بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل در سفر خود به مسکو پایتخت روسیه و گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران اظهار داشت:‌ «از مقامات لیبیایی می‌خواهیم هرچه سریع‌تر برای توقف کشتار مردم وارد عمل شوند.» وی در ادامه افزود:‌ «آتش‌بس در لیبی یکی از اولویت‌های سازمان ملل است.»

‌بان کی مون هم‌چنین تاکید کرد: «چنان‌چه آتش‌بس در لیبی صورت پذیرد، می‌توانیم کمک‌های بشردوستانه خود را در این کشور توسعه داده و در مذاکرات سیاسی مشارکت کنیم.»

ایران

1) یک مقام وزارت علوم خبر داد، پذیرش دانش‌جوی پولی در دانش‌گاه‌های دولتی

http://www.iran-newspaper.com/#

مدیر کل دفتر گسترش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از آغاز پذیرش دانش‌جوی پولی در دانش‌گاه‌های دولتی در سال 90 خبر داد و گفت: «پذیرش دانش‌جوی پولی در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری طی یکی دو ماه آینده در دانش‌گاه‌ها صورت می‌گیرد.»

2) گسیل هواپیماهای جنگی سیا به آسمان لیبی

http://www.iran-newspaper.com/1390/2/3/Iran/4773/Page/6/Index.htm#

گروه بین‌الملل در تصمیمی جنجالی دیروز دولت اوباما با گسیل هواپیماهای بدون سرنشین خود به جنگ لیبی، ناوگان هوایی ناتو را وادار کرد که اولین حملات خود را به آسمان طرابلس آغاز کنند.

این تصمیم در حالی اتخاذ شد که در اولین ماه مداخله نظامی ناتو در لیبی، وزیر جنگ آمریکا اعلام کرده بود آمریکا از این جنگ فاصله گرفته و فرماندهی حملات نظامی به لیبی را به فرانسه و انگلیس سپرده است.

کیهان

1) وزارت کشور سوریه‌: با آشوب‌طلبان مدارا نخواهیم کرد

http://www.kayhannews.ir/900203/16.htm#other1607

وزارت کشور سوریه اعلام کرد، دمشق از این پس با آشوب‌طلبان مدارا نخواهد کرد و با تمام قدرت امنیت را در کشور برقرار خواهد کرد.

2) ناگفته‌های وزیر سابق اطلاعات از نحوه برکناری‌اش

http://www.kayhannews.ir/900203/2.htm#other204

وزیر اطلاعات دولت نهم ضمن بیان ناگفته‌هایی از چگونگی برکناری‌اش، اقدام دولت را در عزل مصلحی توجیه‌ناپذیر دانست.

غلام‌حسین محسنی اژه‌ای در همایش «ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا» در سخنانی با اشاره به وقایع اخیر رخ داده در کشور و برکناری وزیر اطلاعات اظهار داشت: «رییس جمهوری تلاش‌های فراوانی را در کشور انجام داده‌اند و عمل‌کرد احمدی‌نژاد در زمینه استکبارستیزی، تحرک زایدالوصف و رسیدگی به محرومین در جای خودش قابل تقدیر است ولی گاهی ایشان کارهایی انجام می دهند که هیچ توجیهی برای آن‌ها پیدا نمی‌شود.»

 

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس تصمیم روز جمعه در دولت باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، گزارش‌ها از اعزام یک مقام ارشد وزارت خزانه‌داری این کشور به ترکیه و فرانسه خبر می‌دهد تا از اجرای دقیق تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران و لیبی اطمینان حاصل شود.

این در حالی است که وزارت دادگستری ایالات متحده نیز در تازه‌ترین اقدام خود، سه نفر را به فروش غیرمجاز کامپیوتر به ایران متهم و علیه آن‌ها کیفرخواست صادر کرده است.

دیوید کوهن، کفیل معاونت وزیر خزانه‌داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی، بین روزهای ۲۴ تا ۲۸ آوریل به آنکارا و پاریس سفر و با مقام‌های ترکیه و فرانسه دیدار خواهد کرد.

بنا بر بیانیه روز جمعه خزانه‌داری آمریکا، دیوید کوهن در آنکارا به بخش خصوصی درباره پیامدهای مبادلات عمده با جمهوری اسلامی و اشخاص حقیقی و حقوقی که در رابطه با ایران تحریم شده‌اند، هشدار خواهد داد.

خزانه‌داری آمریکا اعلام کرده است که علاوه بر ایران، اجرای تدابیر تنبیهی علیه حکومت لیبی نیز در دستور کار آقای کوهن قرار دارد.

دولت ترکیه تاکید دارد که درباره تحریم‌های آمریکا و متحدانش علیه ایران تعهدی ندارد، اما تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران را اجرا می‌کند.

ترکیه اخیرن پس از ضبط یک محموله تسلیحاتی ایران که ظاهرن مقصدش سوریه بود، آن‌را به شورای امنیت گزارش داد.

بیشتر بخوانید:

«آقایان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد را تحریم کنید»

«استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در لیبی»


 


خبر / رادیو کوچه

روز نخست هفته سی‌و‌یکم لیگ برتر فوتبال ایران با پیروزی تراکتورسازی تبریز، فولاد خوزستان و مس کرمان و توقف خانگی استیل آذین و شهرداری تبریز هم‌راه بوده است.

تراکتورسازی تبریز در قزوین ۲ بر ۱ پیکان را پشت سر گذاشت و مکان چهارم جدول و شانس حضور در فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا را حفظ کرد.

فولاد خوزستان در خانه با یک گل سایپا را شکست داد و با یک پله صعود در رده ششم ایستاد. مس کرمان هم با برد خانگی ۱ بر صفر مقابل ملوان انزلی به پله هفتم رسید.

استیل آذین قعرنشین پس از بازی جنجالی هفته پیش با پرسپولیس، این هفته میزبان راه آهن بود و در حالی که در نیمه اول با دو گل عقب افتاد در پایان مساوی کرد.

دیدار شهرداری تبریز با شاهین بوشهر هم در شرایطی با تساوی ۲-۲ خاتمه یافت که مردود اعلام شدن گل سوم شهرداری از سوی کمک داور، اعتراض تیم تبریزی را به دنبال داشت.

در پایین جدول رده‌بندی، استیل آذین با ۲۵ امتیاز هم‌چنان در رده آخر و کاندیدای اول سقوط است. پیکان با ۲۹ امتیاز هفدهم است و پاس همدان و راه آهن با ۳۱ امتیاز به ترتیب شانزدهم و پانزدهم هستند.

دیدارهای چهار تیم حاضر در لیگ قهرمانان شنبه و یک‌شنبه برگزار می‌شود. روز شنبه ذوب آهن و استقلال، تیم‌های دوم و سوم جدول با پاس همدان و صنعت نفت آبادان دیدار می‌کنند و روز یک‌شنبه سپاهان صدرنشین با صبای قم و پرسپولیس با نفت تهران روبه‌رو می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«دست سپاهان به پای جام رسید»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته