-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

Latest New from Green Correspondents for 04/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

تقلب دوم تقلبی بود که به بين خودی‌ها به رای آقا مجتبی مشهور شده بود و احتمالا زير نظر مجتبی خامنه‌ای و وحيد حقانی و توسط سپاه انجام شده بود. ده‌ای را نشانده بودند و تعرفه در اختيارشان گذاشته بودند و نوشته بودند که اگر اولی جواب نداد با اين کار را جلوببرند. ميزان رای آقا مجتبی ۱۰ تا ۱۲ ميليون برآورد شده است. اينها همان ارائی بود که در بازشماری آوردند وقتی قرار شد ده درصد آراء بصورت نمونه بازشماری شود، صندوق‌های حاوی اينها را آوردند که خيالشان راحت باشد که همان ترکيب مورد نظر را دارد و آن برگ رای‌های تا نخورده و يک خط و يک خودکارکه عکس‌هايش به بيرون درز کرد همين‌ها بود.
خبرنگاران سبز/سیاست/ نقد و نظر:
رسم مافیا چنان است که وقتی يکی از اعضای به دستور پدرخوانده جنايتی را انجام می دهد، اسناد ومدارک مربوط به دستور رییس را مستند و پرونده می‌کند تا در صورت نیاز برعليه او استفاده کند؛ گاهی هم  نشانی از رئيس را در صحنه جنايت باقی می‌گذارد و گوشه پرونده را به رئيس نشان می‏دهد تا رئيس بداند که شيشه عمرش در دستان زیردست اوست.

در داستان جمهوری اسلامی، سعيد امامی شاید کسی بود که ماهيت پدرخواندگان را نمی‏دانست که چنين پرونده‌ای را برای قتل‌های زنجيره‌ای نساخت و قربانی شد. اما پدرخوانده درنیافت که همیشه نمی‌تواند اين بازی را تکرار کند.

احمدی نژاد اما که به دستور پدرخوانده تقلب در انتخابات را سامان داد کاری کرد تا تمام رد پاهای پدر خوانده بماند. مثلا شاید بشود لو رفتن نامه (ظاهری؟) نامه وزارت کشور به رهبری که پيروزی ميرحسين موسوی را گزارش کرده‌بود در روزهای بعد از انتخابات را به چنین تلاشی نسبت داد.

دو جور تقلب درانتخابات صورت گرفت يکی تقلبات متداول که در انتخابات گذشته هم بود و خصوصا در انتخابات رياست جمهوری نهم احمدی‌نژاد را به پيروزی رساند. بسيج کردن عده‌ای که شناسنامه‌شان مهر نخورد و از صبح تا شب بچرخند و در صندوق‌های مختلف رای بدهند، خريد شناسنامه، دست‌کاری در صورتجلسات در شعب اخذ رای در آنجاها که ممکن است و امثال آن که سه تاپنج ميليون رای از آن در می‌آيد.

تقلب دوم تقلبی بود که به بين خودی‌ها به رای آقا مجتبی مشهور شده بود و احتمالا زير نظر مجتبی خامنه‌ای و وحيد حقانی و توسط سپاه انجام شده بود. ده‌ای را نشانده بودند و تعرفه در اختيارشان گذاشته بودند و نوشته بودند که اگر اولی جواب نداد با اين کار را جلوببرند. ميزان رای آقا مجتبی ۱۰ تا ۱۲ ميليون برآورد شده است. اينها همان ارائی بود که در بازشماری آوردند وقتی قرار شد ده درصد آراء بصورت نمونه بازشماری شود، صندوق‌های حاوی اينها را  آوردند که خيالشان راحت باشد که همان ترکيب مورد نظر را دارد و آن برگ رای‌های تا نخورده و يک خط و يک خودکارکه عکس‌هايش به بيرون درز کرد همين‌ها بود. اما اينکه با آن همه کنترل و خفقان چگونه عکس اينها به بيرون درز کرد هم مسئله‏ای شایان توجه است.

اما دولت و وزارت کشور ابتکار عمل تقلب را از دست سپاه و همه گرفتند و با تقلب سوم و اصلی، کاررا تمام کردند. اصولا اعلام آراء بر مبنای صندوق‌های حاوی تقلب اول و تقلب دوم نبود بلکه برمبنای طراحی نرم‌افزاری بود که به احتمال زياد از روسيه خريداری شده بود. اطلاعات پايه جمعيتی و ترکيب جمعيتی و صاحبان رای در مناطق مختلف کشور واطلاعات انتخابات‌های گذشته به اين نرم‌افزار داده شده بود و وظيفه نرم‌افزار اين بود که ترکيب بيش از ۶۰ درصد به نفع احمدی‌نژاد حدود ۳۰ درصد به نفع موسوی و بقيه راهم برای دونفر ديگر و باطله بين مناطق و صندوق‌ها توزيع کند. نتيجه باگ‌های نرم‌افزاراين بود که در بسياری از صندوق‌ها تعداد آرا دقيقا سر راست و دارای دوصفر بود، دربسياری از موارد آراء باطله يا رای مهدی کروبی منفی بود و امثال آن.

احمدی‌نژاد دستورپدرخوانده برای بيرون آمدن نام خودش از صندوق را اجرا کرد اما به اندازه کافی به قول معروف تابلو عمل‌ کرد و به اندازه کافی ردپا  باقی گذاشت. اينک پرونده‏ی انتخابات يکی از مهمترين ابزارها و اهرم‌های احمدی‌نژاد بر عليه خامنه‌ای است که ميتواند ته‌مانده حيثيت پدرخوانده را نابود کند.

در همین جهت، احمدی‌نژاد هر از چند گاهی گوشه‌ای از پرونده را نشان می‏دهد. مثلا، چند ماه پيش در حضور خود پدرخوانده اظهار داشته بود که در مورد انتخابات ترديدهائی داشته است اما  آقا گفتند که ما مديريت کرده‌ايم و شما جلو برويد و ما حرکت کرديم. و با اين عبارت پرونده انتخابات و مسئوليت تقلب را بدوش پدرخوانده‌ انداخت. اخيرا نيز ظاهرا بعد از ماجرای مصلحی، در جمعی گفته است که آقا ميخواست که من رئيس جمهور شوم. (در اینجا بخوانید)

احمدی‌نژاد با اين ابزارهاست که محکم در مقابل پدرخوانده ايستاد است و دردی شده است که نه قابل تحمل است و نه قابل دفع.
_____________________________

(نوشته بالا ایمیل رسیده به سردبیری است که با ویرایش خبرنگاران سبز منتشر می‏شود. خبرنگاران سبز آمادگی دارد مخالفت و یا موافقت شما با نوشته بالا را منتشر کند)

 
 

با شاگردان مان پیمان بستیم تا برای رهیدن از استبداد جهل و نادانی از هیچ کوششی دریغ نورزیم. ما که چاره کار را در «اعتراض» می دیدیم و مشی مان «انتقاد» بود، به گرداب تهدید گرفتار آمدیم و به اتهامی ناروا دربند شدیم و این البته سرانجام کوشش در ساختارهای غیرمدنی و غیردموکراتیک است.
خبرنگاران سبز/جامعه:
به مناسبت روز معلم، معلم‌های سبز زندانی اقدام به صدور بیانیه‌ای کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است: برای دومین سال است که ما روز معلم را در زندان سپری می کنیم، در حالی که دغدغه های مان هم چنان پابرجاست و در کشاکش دوگانه «عشق و رنج معلمی» به امید روزهایی هستیم که آموزگاران با شور و شوق درس زندگی بدهند، مدرسه های ما در نظامی مشارکت محور، دارای جذابیت و بامحتوا صحنه پویایی و خلاقیت شوند تا در راستای ایفای نقش جامعه پذیری بتوانند سرمایه های انسانی را بارور سازند، با تربیت مدنی از کودکان و نوجوانان «شهروندی مسوول» بسازند و نسل فردا را امیدوار کنند."

متن کامل این بیانیه به گزارش خبرنگار ادوارنیوزبه شرح زیر می‌باشد:

بیانیه معلمان سبز زندانی از اوین؛
راهی که از زندان مدرسه به زندان اوین منتهی شد.

قدم نهادن در مسیر آگاهی موهبتی است که به جبر زمانه در تقدیرمان جا گرفته است. در روزگار کودکی که گام های نخستین در این مسیر نهاده می شود کسی به استقبال مان می آید که تصویر منحصر به فردش یکی از ماندگارترین و به یادماندنی ترین خاطرات ماست.
«معلم» پس از پدر و مادر و حتی برتر از آنان، یکی از معماران بنای شخصیت انسان هاست. نقاشی های عاشقانه او بر لوح ذهن هان مان، نقش می بندند و او تبدیل به اسطوره دوران کودکی و جوانی ما می شود. و این گونه بود که ما به تاسی از او پا در جای پایش نهادیم و هم چو او عاشقی را پیشه کردیم. گمان ما این بوده و هست که رسالت نظام آموزش، تربیت نسل جدید و سرمایه انسانی جامعه است. رویای ما ساختن نسلی هست که روحیه نقادی، پرسشگری، ایثار، مشارکت جویی، مهربانی، نودوستی، رواداری و حق مداری در جودش نهادینه شود. ما کوشیدیم به فرزندان این دیار «زندگی کردن» براساس آموزه های مدنیت و بنیان های حقوق شهروندی را بی آموزیم، با وجود آن که ساختار آموزش کشور چونان زنجیری بر پای ما سنگینی می کرد اما عزم ما و بلندای ارزش و اعتبار جایگاه بلندمرتبه معلم بود.

ما آموزش دادیم و آموزش دیدیم، پا به پای معلمی، دانشجویی را از یاد نبردیم و در مسیر مدرسه و دانشگاه کوشیدیم تا آن جا که می توانیم در اصلاح رویه های ناصواب سیستم آموزشی موثر باشیم و با خود شاگردان مان پیمان بستیم تا برای رهیدن از استبداد جهل و نادانی از هیچ کوششی دریغ نورزیم. ما در این راه پر فراز و نشیب از رسالت های بزرگ اما مغفول مانده از سوی نظام آموزش نیز غفلت نورزیدم و فراتر از کتاب های درسی و بخشنامه های اداری در جست و جوی خروج از بن بست هایی بودیم که نفس ها را بریده و انگیزه ها بی فروغ کرده است.

در این سالیان برای ما تردیدی نبود که نظام آموزشی متمرکز، دستوری و بخشنامه محور ره به جایی نمی برد، بدین روی وظیفه خود دانستیم تا زبان به انتقاد بگشاییم و به بیان ناکارآمدی ها و نارسایی ها بپردازیم. ما معلمی را تنها حضور در کلاس و تدریس کتاب های درسی نمی دانستیم و خود را در برابر انحراف ها و ناکارآمدی های نظام آموزشی از رسالت های حرفه ای اش، مسوول می دانستیم. این باور راهی متفاوت را پیش روی مان قرار داد؛ راهی که از زندان مدرسه به زندان اوین منتهی شد. ما که چاره کار را در «اعتراض» می دیدیم و مشی مان «انتقاد» بود، به گرداب تهدید گرفتار آمدیم و به اتهامی ناروا دربند شدیم و این البته سرانجام کوشش در ساختارهای غیرمدنی و غیردموکراتیک است.

«روز معلم» بهانه ای شد تا در کنار تبریک به همکاران ارجمند خود در سراسر کشور، با یاد شادباش های دانش آموزان در سال های پیش شاد و امیدوار باشیم. برای دومین سال است که ما روز معلم را در زندان سپری می کنیم، در حالی که دغدغه های مان هم چنان پابرجاست و در کشاکش دوگانه «عشق و رنج معلمی» به امید روزهایی هستیم که آموزگاران با شور و شوق درس زندگی بدهند، مدرسه های ما در نظامی مشارکت محور، دارای جذابیت و بامحتوا صحنه پویایی و خلاقیت شوند تا در راستای ایفای نقش جامعه پذیری بتوانند سرمایه های انسانی را بارور سازند، با تربیت مدنی از کودکان و نوجوانان «شهروندی مسوول» بسازند و نسل فردا را امیدوار کنند.

در این روزها هنوز هم از پشت میله های زندان به روزهای شیرینی می اندیشیم که آن روز در مدرسه ایران همه مشق آزادی نمایند و با استقرار دموکراسی، عدالت را به ارمغان آورند. ما نمی خواهیم به مراکز آموزش، مدرسه ها و دانشگاه هایی برگردیم که به سبب متفاوت اندیشیدن از تدریس و تحصیل بازبمانیم. خواست ما؛ روزگاری است که معلمان و آموزگاران که به دلیل فعالیت های صنفی، اجتماعی و سیاسی بازداشت و محاکمه نگردند و حق داشتن تشکل، برگزاری تجمع، انتقاد و اعتراض آن ها به رسمیت شناخته شود.

امیدوارانه به ادامه مسیری می اندیشیم که به گاه انجام رسالت خود برای ساختن دانش آموزانی مسوول و منتقد، تحقیر نشویم و به یک سیستم آموزشی درست می اندیشیم که حاکمان، آموزگاران را بازیچه دست خود نخواهند. خواست ما قدم نهادن در کلاس درسی است که آزادگی و آزاداندیشی درس نخست آن باشد و کتابی را تدریس می کنیم که امید به آینده را در نسل فردا پدید آورد.
چگونه می توانیم؛ درس «شجاعت» را به دانش آموزان مان بدهیم، وقتی می بینند که پاداش نقاید، زندان است، چگونه آن ها را به «مسوولیت پذیری» تشویق کنیم، وقتی سرانجام مسوولیت پذیری در این کشور را با چشمان خود می بینند، مگر می توانیم از «عدالت» سخن بگوییم، وقتی خود گرفتار حکم های ظالمانه زندان هستیم.

ما نمی توانیم، به دانش آموزان خود بگوییم، شهروند خوب باید «ساکت»، «منفعل»، «بله قربان گو»، «ریاکار» و «ترسو» باشد چرا که بر این باوریم؛ رفتار مستبدانه و غیردموکراتیک خود نتیجه ترویج کژی هایی از این دست است.
به امید ایرانی سبز و آزاد
عبدالله مومنی و محمد داوری
اردیبهشت ماه ۹۰
بند ۳۵۰

 
 

بايد پرسيد مختارنامه چقدر از اين نمايش ها کمک گرفته است. پاسخ يک کلام است. هيچ. متأسفانه اين مجموعه ناسازی و ناهمخوانی بسياری دارد . تنها به يک نمونه اشاره می کنم . داستان فيلم در بصره اتفاق می افتد با آن دمای گرم ولی شما شاهد لباس هايی شبيه پالتو در اين فيلم هستيد. بهتر نبود الگوی بهتری برای لباس و سلاح درنظرگرفته می شد؟ ده سال برای ساخت يک مجموعه زمان کمی نيست . شايد اگر اين مجموعه از روی نقاشی های کشيده شده از روی تعزيه ها ساخته می شد نتيجه بهتر بود.
خبرنگاران سبز/ فرهنگ و هنر:
فیلم مختار نامه که قبلا از سوی محمود دولت آبادی به علت خشونت نامتوازن آن مورد انتقاد قرار گرفته بود این بار از سوی ناصر تقوایی به انتقاد گرفته شده است. وی با اشاره به زمان طولانی ساخت فیلم (ده سال) از کم توجهی به سنت تعزیه و یا اشتباه در انتخاب نوع لباس و پوشش این فیلم را فیلم موفقی نمی داند.

به گزارش پارس توريسم، در دومين روز از همايش انسان شناسی هنر و در بخش نمايش فيلم اين همايش ، فيلم «آخرين تمرين» با موضوع تعزيه در سالن سعدی حوزه هنری استان اصفهان به نمايش درآمد و پس از آن در ميزگردی با حضور ناصر تقوايی کارگردان فيلم، فرهاد ورهرام، محمد تهامی نژاد و زاون قوکاسيان نقد و بررسی شد.

 در پايان اين ميزگرد ناصر تقوايی با اشاره به انواع تعزيه تصريح کرد: تعزيه غم نامه نيست . به جزء تعزيه حضرت اباعبدالحسين (ع) ما انواع ديگر تعزيه نيز داريم مانند تعزيه مختار ، تعزيه سليمان و بلقيس که اين دو حتی به دليل اغراق زياد در صحنه های خود به کمدی نزديک می شوند. کمدی ترين تعزيه، تعزيه ی مختار است. در متون جديد اغراق زيادی شده است و تعزيه مختار با هزينه زياد به مجموعه ی مختارنامه تبديل شده است.

بايد پرسيد مختارنامه چقدر از اين نمايش ها کمک گرفته است. پاسخ يک کلام است. هيچ. متأسفانه اين مجموعه ناسازی و ناهمخوانی بسياری دارد . تنها به يک نمونه اشاره می کنم . داستان فيلم در بصره اتفاق می افتد با آن دمای گرم ولی شما شاهد لباس هايی شبيه پالتو در اين فيلم هستيد. بهتر نبود الگوی بهتری برای لباس و سلاح درنظرگرفته می شد؟ ده سال برای ساخت يک مجموعه زمان کمی نيست . شايد اگر اين مجموعه از روی نقاشی های کشيده شده از روی تعزيه ها ساخته می شد نتيجه بهتر بود.

 پيش از اين محموددولت آبادی داستان نويس مشهور در اظهار نظری  که درسالنامه روزنامه شرق منتشر شده از سريال مختار نامه انتقاد کرده بود  .

به گزارش پارس توريسم ،دولت آبادی در پاسخ به سوالی گفته بود :گاهی سريال مختار نامه را می بينم که به نظرم بسيار خشن است و با روحيه مسالمت آميز جامعه امروز ما مغايرت دارد.

 
 

طرح هدفمند کردن يارانه ها عامل تباهی زندگی و معيشت ميليون ها خانواده کارگری شده است.کسی حق اظهار نظر آزادانه در باره طرح هدفمند شدن يارانه ها را ندارد.
خبرنگاران سبز/جامعه/بیانیه ها و مواضع:
هفت تشکل مستقل کارگری در ايران با انتشار بيانيه ای در آستانه روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر، خواستار توقف اجرای طرح قطع يارانه ها و تعيين دستمزدها توسط نمايندگان واقعی کارگران شدند. اين تشکل های غير دولتی کارگری همچنين تعيين حداقل دستمزد ۳۳۰ هزار تومانی در ماه را توهينی به کارگران دانستند.

به گزارش راديو فردا، اين بيانيه از سوی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران نقاش و تزئينات ساختمان و هيئت بازگشايی سنديکای فلزکار مکانيک امضا شده است.

در عين حال، کانون مدافعان حقوق کارگر، کميته پيگيری ايجاد تشکل های کارگری و کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری، اين قطعنامه ۱۴ ماده ای را امضا کرده اند.

اين هفت تشکل مستقل کارگری طرح هدفمند کردن يارانه ها را عامل تباهی زندگی و معيشت ميليون ها خانواده کارگری دانسته اند.

آنها در اين بيانيه نوشته اند: کارگران ايران علاوه بر محروميت از حقوق اجتماعی خود از قبيل بر پايی تشکل و اعتراضات خيابانی، هر روزه و هر لحظه در معرض شديدترين تهاجمات به زندگی و معيشت خود قرار دارند.

اين تشکل های کارگری با اشاره به برخوردهايی که حکومت با اعتراض کارگران می کند، افزوده اند: کسی حق اظهار نظر آزادانه در باره طرح هدفمند شدن يارانه ها را ندارد.

اين تشکل ها با اشاره به افزايش سرسام آور قيمت های انرژی، تعطيلی کارخانه ها، بيکار شدن رو به رشد کارگران، تغيير بيمه بيکاری به زيان کارگران و دريافت فرانشيز از آنان در بيمارستان ها و مراکز درمانی از آنان نوشته اند: کارگران علاوه بر محروميت از حقوق اجتماعی خود از قبيل بر پايی تشکل و اعتراض های خيابانی، در معرض شديدترين تهاجم ها به زندگی و معيشت خود هستند.

اين تشکل های کارگری اعلام کرده اند که به رغم فشارها، کارگران ناظر مرگ تدريجی خود و همسر و فرزندانشان نخواهند شد و در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحميل شده بر خود ايستادگی خواهند کرد.

در اين بيانيه به ۱۴ درخواست نيز اشاره شده است که آزادی بی قيد و شرط برپايی تشکل های مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، راهپيمايی، آزادی احزاب، تجمع و آزادی بيان و مطبوعات نخستين ماده آن است.

اين هفت تشکل مستقل کارگری ضمن درخواست برای برچيده شدن تمامی نهادهای دست ساز دولتی از محيط های کار و زندگی، تعرض به اعتراض های کارگری و مردمی را محکوم کرده اند.

لغو مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قيد و شرط تمامی کارگران زندانی و ديگر جنبش های اجتماعی از زندان، توقف فوری پيگرد های قضايی عليه آنان و بر چيده شدن فضای امنيتی موجود از ديگر خواسته های اين تشکل های کارگری است.

سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، اتحاديه آزاد کارگران ايران و پنج تشکل ديگر کارگری همچنين خواستار محو قراردادهای موقت و سفيد امضاء، بر چيده شدن شرکت های پيمانکاری و انعقاد قرارداد مستقيم و دسته جمعی، تامين امنيت شغلی کارگران و رعايت بالاترين استاندارد های بهداشت و ايمنی در محيط های کار و زندگی شده اند.

اين تشکل ها در عين حال، بر پرداخت حقوق معوقه کارگران و توقف اخراج کارگران تاکيد کرده و نوشته اند: تمامی کسانی که بيکار شده و يا به سن اشتغال رسيده اند، بايد تا زمان اشتغال به کار از بيمه بيکاری متناسب با يک زندگی انسانی برخوردار شوند.

لغو قوانين تبعيض آميز نسبت به زنان و تضمين برابری کامل و بی قيد و شرط حقوق زنان و مردان، برخورداری بازنشستگان از يک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و مخالفت با اخراج کارگران افغان از کارشان از ديگر خواسته های اين هفت تشکل کارگری است.

اين تشکل ها با تاکيد بر لغو کار کودکان و برخورداری آنها از تامين اجتماعی گسترده و کامل خواستار آن شده اند که امکانات آموزشی رفاهی و بهداشتی يکسان و رايگان جدا از موقعيت اقتصادی و اجتماعی خانوادگی، نوع جنسيت و وابستگی های ملی و ن‍‍ژادی و مذهبی بايد به رسميت شناخته شود.

اين تشکل های کارگری در بخش ديگری از قطعنامه خود با حمايت از مبارزات و اعتراض های مردمی در تمامی کشورهای خاورميانه، هر گونه سرکوب اين اعتراض ها و بند و بست دولت ها برای سمت و سو دادن به تغييرات از بالای سر مردم و دخالت در سرنوشت مردم کشورهای خاورميانه را محکوم کرده اند.

آنها همچنين از تمامی حمايت های بين المللی و مردمی از مبارزات کارگران قدردانی کرده و خواستار آن شده اند که اول ماه مه در ايران تعطيل رسمی اعلام شود و در عين حال، هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روز لغو شود.
 

 
 

لذا از حاميان جنبش سبز درخواست می شود، به یاد « شهید مصطفی غنیان » که الله اکبر گویان آسمانی شد و به یاد رهبران جنبش سبز، « شنبه ۱۰ ارديبهشت، در ساعت ۱۰ شب » به نشانه اعتراض به وضعيت اقتصادی و همراهی با قشر کارگر که روزگار سختی را می گذراند، بر پشت بام منازل خود رفته و با فرياد « الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور » يک بار ديگر زنده بودن جنبش سبز را در آستانه سومين سال کودتای انتخاباتی نشان داده و خود را آماده حضور پر رنگ در کنار قشر شريف کارگر در راهپيمايی صنفی روز جهانی کارگر( ۱۱ ارديبهشت ) کنيم.
خبرنگاران سبز/فراخوان سبز:
در شرايطی قرار داريم که کشور گرفتار بحران و مشکلات افتصادی ، سياسی و اجتماعی وسيعی شده است و هر روز نيز کابوس گرانی و تورم نعمت خواب راحت را از همگی امان دريغ کرده است. تورم، پايين آمدن نرخ سرمايه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مديريت ، حقوق ثابت و اندک کارگران که به آن دستمزد معوقه و بيکاری روز افزون اين قشر زحمت کش را نيز اضافه کنيد، تعطيلی روزافزون کارخانه ها يا با ظرفيت پايين کار کردن کارخانه ها از جمه مشکلات کنونی کشور است که در جمهوری اسلامی هيچ مسئولی خود را پاسخگوی اين وضعيت بغرنج نمی داند.

همچون ديگر اقشار مردم ايران، کارگران و معلمان نيز با معضلات معيشتی که به دليل گرانی به وجود آمده دست‌وپنجه نرم می‌کنند. امسال کارگران، معلمان به علاوه حاميان نظام نيز پی برده اند مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و بلندپروازی های حاکمان ايران که قدرت و ثروت را تنها برای خودشان می خواهند، تحريم های بين المللی را برايشان به ارمغان آورده است.

خواست يک کارگر و يک معلم اگر با زبان حال گفته شود اين است که: آنها کار می خواهند، حقوق به موقع و مناسب با افزايش تورم می خواهند، آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکلهای صنفی و سياسی خودشان را تشکيل دهند و فعاليت سياسی کنند و راهی برای گشايش امور خود و ملت پيدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. آنها به دنبال خدمت به کشور هستند تا برای کشور ثروت ايجاد کنند تا بهتر بتوانند از اقتصاد کشور با فعاليت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند.

تمامی آحاد کشور بلاخص کارگران شريف به دنبال آزادی، عدالت، توسعه و پيشرفت کشور هستند .آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظيم نفتی می شود و صدها ميليارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها يی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسايی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که اين به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنيت ملی و آتيه کشور است. به طور طبيعی و به صورت آگاهانه و به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سياسيت های خارجی متعادلی داشته باشيم. آنقدر ماجرا آفرينی نکنيم. اينقدر بی برنامه پيش نرويم. اينقدر با بالا و پايين رفتن منافع ملی خود را به خطر نياندازيم.

یکشنبه با حضور سبزمان در خیابان ولو بطورپراکنده میتوانیم سینه به سینه از فساد مالی مقامات کشور و ناپدید شدن موجودی صندوق ذخیره ارزی کشور سخن بگوییم و ساده تر اینکه می توان مشکلات روزمره خود را با آنان در میان بگذاریم.

در آخر ضمن تبريک روزهای کارگر و معلم به اين دو قشر شريف پرتلاش کشور اين نويد را می دهيم که به عنوان چندی از اعضای خانواده ميليونی جنبش سبزخود را موظف به همراهی با اين دوقشر زحمت کش کشور می دانيم و مصرانه در جهت کرامت جايگاه و مقام کارگران و معلمان همگام با آنان در روز يکشنبه قدم خواهيم گذاشت.

لذا از حاميان جنبش سبز درخواست می شود، به یاد « شهید مصطفی غنیان » که الله اکبر گویان آسمانی شد و به یاد رهبران جنبش سبز، « شنبه ۱۰ ارديبهشت، در ساعت ۱۰ شب » به نشانه اعتراض به وضعيت اقتصادی و همراهی با قشر کارگر که روزگار سختی را می گذراند، بر پشت بام منازل خود رفته و با فرياد « الله اکبر و مرگ بر ديکتاتور » يک بار ديگر زنده بودن جنبش سبز را در آستانه سومين سال کودتای انتخاباتی نشان داده و خود را آماده حضور پر رنگ در کنار قشر شريف کارگر در راهپيمايی صنفی کارگران کنيم.


 
 

محمدتقی مصباح یزدی در سخنانی ضمن حمله به مرتاض‌ها و جن‌گیرها، فقها را وارثان قرآن و معصومین اعلام کرد و مخالفت با ولایت فقیه را مخالفت با ائمه و در حد شرک بالله دانست.
خبرنگاران سبز/جامعه:
محمدتقی مصباح یزدی، در دیدار با جمعی از اعضای سپاه اعلام کرد که طبق روایات، هراتفاقی برای بنی اسرائیل رخ داده است، برای امت اسلام نیز رخ خواهد داد. وی مخاطبین خود را از سامری‌هایی که ممکن است آنان را بفریبند برحذر داشت و گفت:«مردم نسبت به امامان معصوم(ع) بی‌وفابودند. برخی از آنان با ائمه دشمنی و ستیز کردند و بعضی دیگر هم از امام خود حمایت نکردند»

مصباح یزدی در ادامه آموزش دین را مختص به متخصصین دین دانست و  مرتاض‌ها را «شیاطین انسی» دانست که می‌توانند با قدرت خود، مردم را فریب دهند. او افزود: «دین را باید به کمک علما از قرآن و کلمات معصومین آموخت، نه از مرتاض و جن‌گیر»

او فقها را «وارثان قرآن و معصومین(ع)» نامید و تاکید کرد:«اگر پس از بررسی ادله ولایت فقیه، به حقانیت آن پی بردیم، باید پای آن بایستیم و بدانیم که مخالفت با ولی فقیه؛ مخالفت با ائمه و براساس روایات، در حد شرک بالله است.»

پایگاه خبری جهان نیوز بخش بیشتری از این سخنان را منتشر نموده است.



 
 

ديگر طرفداران نظام نيز از گرانی و مقدار پايين حقوق ماهيانه خود نالان هستند. آنانی که اگر تا ديروز ترجيح می دادند وارد مسائل سياسی کشور نشوند امروز با پيش کشيدن مشکلات اقتصادی، زبان به انتقاد باز ميکنند و از بی لياقتی دولت کودتا و حکومت اسلامی می نالند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
بعد از اجرا شدن طرح هدفمند سازی يارانه ها دولت با پرداخت يارانه به صورت نقدی سعی کرد با عوام فريبی مردم را ساکت نگه دارد. کارشناسان و معترضين به اين طرح بارها به نبود بستر مناسب در کشور برای اجرای اين طرح گله و انقتاد کردند اما برای مردمی که در ابتدا شرخوش از اينکه سرانجام توانسته اند درصدی از سهم فروش نفت و گاز کشورشان را از حکومت بگيرند همين کفايت می کرد تا بطور مقطعی سکوت کنند.

پيشبينی اينکه بازخورد اين طرح پس از چند ماه از اجرايی شدنش در جامعه نمايان خواهد شد کار مشکلی نبود. تنها بايد قبوض حامل های انرژی ( آب، برق، گاز )  برای مشترکين صادر ميشد تا هموطنان خوش باورامان که به دولت کودتايی با ديده مثبت می نگريستند، در هنگام جمع و تقسيم کردن مقدار دريافتی خود با ميزان بدهی خود به دولت متوجه شوند که چه کلاه گشادی بر سرشان گذاشته شده است.

فصل جابجايی و تغيير مسکن نزديک شده است. کافيست گذری به بنگاه های مسکن بيندازيد و خبری از قيمت های جديد اجاره و رهن بگيريد آنگاه متوجه خواهيد شد به دليل تورم مرگ بار به طبع صاحب خانه نيز مجبور است اجاره خانه اش را چند برابر کند . در اين بين تنها مستاجر است که توان ميزان کردن دخل و خرج خود را ندارد.

ديگر طرفداران نظام نيز از گرانی و مقدار پايين حقوق ماهيانه خود نالان هستند. آنانی که اگر تا ديروز ترجيح می دادند وارد مسائل سياسی کشور نشوند امروز با پيش کشيدن مشکلات اقتصادی، زبان به انتقاد باز ميکنند و از بی لياقتی دولت کودتا و حکومت اسلامی می نالند.

در اين بين چندی می شود که شايعاتی از طرف خود دولت و مجلس شنيده شده است که مبنی بر توقف طرح قانون هدفمندسازی يارانه ها است . اما استاندار تهران با تکذيب شايعه توقف اين طرح از توصيه رئيس دولت برای بررسی مشکلات و دغدغه های مردم در اجرای اين قانون خبر داده است.
مرتضی تمدن در جريان پنجاه و پنجمين سفر شهرستانی خود به پاکدشت افزود: برخی از مردم در طول اجرای اين قانون، مشکلات و دغدغه های احتمالی دارند که نيازمند بررسی و پيگيری مسئولان است.

وی تأکيد کرد: دغدغه مهم رئيس دولت و مسئولان ارشد کشور و استان ها، اجرای خوب و بهينه اين قانون است تا مردم ايران، رضايت خاطر يافته و اثرات مثبت قانون هدفمندسازی يارانه ها را بچشند.

تمدن افزود: ممکن است اجرای هر قانونی مانند قانون بزرگ هدفمندسازی يارانه ها، در آغاز با برخی فراز و فرودها و کاستی ها همراه باشد زيرا قرار است فکر، روش و سنتی که سالهای طولانی در متن جامعه نهادينه شده، تغيير يابد.


 

 
 

«آنان که در اين ظلم ها نقش دارند و يا با سکوت خود زمينه ميدان گيری اين جماعت را فراهم می کنند بدانند اين امر گزينشی نخواهد بود و دير يا زود دامن آن را خواهد گرفت».
خبرنگاران سبز/سياست/خانواده رهبران سبز:
فاطمه کروبی عصر ديروز بعد از انجام بخشی از امور درمانی خود، به حبس خانگی بازگشت. پيش از بازگشت خانم کروبی فرصتی کوتاه برای سحام نيوز بدست آمد تا با ايشان در ارتباط با شرايط و مشکلات ۷۱ روز حبس و وضعيت آقای کروبی مصاحبه ای کوتاه داشته باشيم.

در اين مصاحبه فاطمه کروبی ابتدا به تجمع ۶ شب متوالی عده ای از اراذل و اوباش حکومتی بعد از راهپيمايی ۲۵ بهمن ماه که در سايه حمايت های نيروهای امنيتی و نظامی به فحاشی، سلب آسايش از همسايگان در نيمه های شب، سرقت اموال نظير دوربين های مدار بسته، تخريب منزل و نهايتا انداختن نارنجک های صوتی به منزل پرداختند. ايشان با اظهار تاسف از توسل به اوباش به جای قبول بار مسئووليت، تحليل برخی از مقامات امنيتی که اين جماعت اوباش را مردم خودجوش می نامند را به سخره گرفتند و تصريح کردند: « توسل به اراذل و اوباش کاری ساده برای حکومت های ديکتاتوری است و امروز می بينيم که در کشور های ديگر منطقه نيز اعمال می شود اما فراموش نکنيم که لکه ننگ آن برای حاکميت باقی خواهد ماند».

همسر مهدی کروبی همچنين در ادامه تاکيد کردند: «آنان که در اين ظلم ها نقش دارند و يا با سکوت خود زمينه ميدان گيری اين جماعت را فراهم می کنند بدانند اين امر گزينشی نخواهد بود و دير يا زود دامن آن را خواهد گرفت».

در ادامه اين مصاحبه از خانم کروبی درباره شرايط حبس و بازداشت پرسيديم. در پاسخ ايشان اظهار نمودند: « تا پيش از عيد شرايط بسيار سخت و و برخوردها خشن بود و اساسا من و همسرم از حقوق اوليه يک زندانی انفرادی هم برخوردار نبوديم. اما در سال جديد رويکرد ديگری حاکم شد و اوضاع حبس من و همسرم کمی بهتر گرديد».

فاطمه کروبی تصريح کرد:«واژه حصر که در بيرون رايج است درست نيست زيرا ماموران امنيتی نه تنها تمام مجتمع مسکونی را تصرف کرده اند بلکه حتی آپارتمان مسکونی ما را نيز در اختيار دارند» .

ايشان تاکيد کردند: « من حقوق رايج يک زندانی نظير حق هواخوری روزانه و يا دسترسی به تلفن؛ حتی برای يکبار هم در ۷۱ روز گذشته نداشته ام. در اين باب سخن بسيار است که ان شاالله در آينده به آن خواهم پرداخت ».

در ارتباط با وضعيت آقای کروبی ايشان تصريح کردند: «روحيه آقای کروبی بحمد لله بسيار خوب است و همانطور که بارها خود گفته اند به مسير خود در جهت اصلاح انحراف بوجود آمده در انقلاب و دفاع از حقوق مردم ايمان دارند و در اين راه آماده پرداخت هر هزينه ای هستند».

خانم کروبی در پايان از محبت بی دريغ و حمايت های مردم شريف ايران در داخل و خارج از کشور نسبت به وی و آقايان کروبی، موسوی و خانم رهنورد تشکر و سپاسگذاری کرد. ايشان همچنين از همسايگان که بواسطه حضور اراذل و اوباش مجبور به شنيدن عربده کشی و الفاظ کثيف و زشت در نيمه های شب شدند، عذر خواهی و اظهار اميدواری کرد که در آينده نزديک به جای مزدور پروری به محرومين و دردمندان رسيدگی شود.

 
 

 عليرغم آن که عليرضا شيخ‌عطار، سفير جمهوری اسلامی ايران در آلمان مدعی شده است ايران و آلمان مناسبات حسنه‌ای با يکديگر داشته و دولت آلمان تحت فشار ديگر کشورها با اعمال تحريم‌ها عليه کشورمان موافقت کرده است، سخنگوی وزارت خارجه آلمان در يک موضع‌گيری رسمی، ادعاهای سفير ايران را مردود دانست.  
خبرنگاران سبز/ تحریم:
در حالی که سفیر ایران در آلمان اخیرا در مصاحبه‌ای با ایرنا از روابط حسنه میان دو کشور ایران و آلمان سخن گفته و موافقت آلمان با اعمال تحریم‌ها علیه ایران را «تحت فشار دیگر کشورها» دانسته بود، سخنگوی وزارت خارجه آلمان در گفتگو با دویچه‌وله، ضمن رد این ادعا نظر رسمی کشورش را در خصوص اعمال تحريم‌ها، حمايت بی قيد و شرط از تحريم‌های سازمان ملل و اتحاديه اروپا عنوان کرد و افزود:« برخورد دولت آلمان در مورد ايران، به ويژه در رابطه با برنامه‌ی اتمی اين کشور، کاملاً روشن است. اين برخورد در سطح بين‌المللی هماهنگ می‌شود و همه از آن اطلاع دارند.»

وی همچنين ضمن رد ادعای سفير ايران مبنی بر افزايش حجم مبادلات تجاری ميان دو کشور، عنوان کرد که «از ميزان مبادلات بازرگانی بين ايران و آلمان کاسته شده است. در چهارماهه‌ی پايانی سال ۲۰۱۰، ميزان مبادلات بين ايران و آلمان نسبت به سال گذشته، شانزده و هفت دهم در صد کاهش يافته است.»
سفير ايران در گفتگوی چند روز پيش خود با خبرنگار سياسی ايرنا، ادعا کرده بود که حجم مبادلات تجاری ميان دو کشور افزايش يافته و اين افزايش را نشانه‌ی بارز برقراری اين روابط حسنه دانسته بود. شيخ‌عطار مدعی شده بود که حجم اين مناسبات در سال ۲۰۱۰، نسبت به سال ۲۰۰۹، ۹ درصد افزايش يافته است.

 
 

در ادامه گفته های جريان منحرف اطراف رهبری که با استقبال او نيز مواجه شده است،محمد تقی مصباح يزدی از روحانی افراطی در قم تاکيد کرده است که مخالفت با ولی فقيه در حد شرک به خدا است. اين گفته در حالی مطرح می شود که اين نظريه توسط بسياری از علمای شيعه مورد پذيرش قرار نگرفته است.
خبرنگاران سبز/سياست/ازديگر رسانه ها:
پرده ديگری از تقدس نمايی علی خامنه ای توسط روحانيون افراطی که برای حفظ جايگاه و فعاليت های اقتصادی اشان با تملق گويی سعی در معصوم سازی رهبری دارند، به لطف الصم والبکم بودن و تعقل نکردن بسیجیان مذهبی، با يکسان سازی جايگاه ولايت فقيه با جايگاه اقدسيت و شکر گویی سرعت بیشتری گرفته است.

- انتشار فيلمی  تحت عنوان "ظهور نزديک است"  که در آن ادعا شده علی خامنه‌ای٬ محمود احمدی‌نژاد و حسن نصر‌الله از ياران امام زمان هستند.

- دوم اتفاق مهم، اظهارات اخير اقای سعيدی امام جمعه ی قم در مورد رهبری معظم انقلاب و اظهارات برخی کسان ديگر بود که سعی داشتند علی خامنه ای را که پس از فتنه اخير دنيا و آخرت خود را به حراج گذاشت، تا حد اميرالمومنين بالا ببرند .

در ادامه گفته های جريان منحرف اطراف رهبری، محمد تقی مصباح يزدی از روحانی افراطی در قم تاکيد کرده است که مخالفت با ولی فقيه در حد شرک به خدا است. اين گفته در حالی مطرح می شود که اين نظريه توسط بسياری از علمای شيعه مورد پذيرش قرار نگرفته است.

به گزارش خبرگزاری اصولگرای "رجا نيوز" مصباح يزدی پنجشنبه ۲۸-۴-۲۰۱۱ در ديدار جمعی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در استدلال بر نظريه ولايت فقيه گفت: "حتی در زمان حضور معصوم که برخی از مردم يه امام دسترسی نداشتند، ائمه افرادی را به عنوان نائب و جانشين خود قرار می ‌دادند و اين همان امری است که در فرهنگ ما ولايت فقيه نام دارد."

سيد احمد علم‌الهدی، نماينده مردم مشهد در مجلس خبرگان که با توهين به معترضين تکليف خود با مردم ايران را مشخص کرده است، در گفت‌و‌گو با فارس با اشاره به نظام ولايی جمهوری اسلامی و نقش ولی‌‌فقيه در نظام سياسی اسلام،‌ اظهارداشت: مشروعيت نظام جمهوری اسلامی به ولايت‌فقيه وابسته بوده و در واقع هر نظامی منهای ولايت‌فقيه طاغوت است.

اين عضو مجلس خبرگان که در بيان شِرک ابايی ندارد با بيان اينکه بر مبنای اعتقاد شيعه هر نظام و حکومتی غير از حکومت ولايی، طاغوت است، ادامه داد: تمام مشروعيت اين نظام از نظر دينی به مقام ولايت و تبعيت از ولی فقيه وابسته است، رهبری علی خامنه ای را با رهبری معصومين برابر دانسته است.

اما در حاليکه کشور به دليل مخالفت با پادشاهی  و برقراری جمهوری و آزادی انقلاب کرده بود،اين عضو خبرگان به راحتی صحبت از بی اهميت بودن رای مردم می کند که اين گويای تفکر کودتای انتخاباتی و هيچ دانستن نظر و خواست مردم است. علم الهدی خاطر نشان کرده است: چنانچه تبعيت از ولی‌فقيه از سوی کارگزاران کشور وجود نداشته باشد، حکومت آنها نامشروع است حتی اگر تمام مردم کشور به او رأی داده باشند.

آيت‌الله علم‌الهدی با بيان اينکه طبق مبنای امام راحل ولايت‌فقيه همان ولايت معصوم است،‌ ياد‌آور شد: امام در اين خصوص می‌فرمايند هر اختياری که امام معصوم عليه‌السلام دارد، آن اختيار را ولی فقيه نيز داراست بنابراين نمی‌توان اختيارات ولی فقيه را درچند ماده قانونی محدود کرد.

اما تاکيد بر جايگاه ولايت فقيه و حمايت از علی خامنه ای در حالی است که سپاه پاسدارن و روحانيون افراطی و تملق گوی اطراف بيت رهبری اقتصاد کشور را به يک تجارت خانوادگی و دوستانه تبديل کرده اند .با توجه به اختلافات اخير ميان محمود احمدی نژاد و اطرافيانش با علی خامنه ای ، اين بار اين سخنان مصباح يزدی و علم الهدی احمدی نژاد را نشانه گرفته است.
 

 
 

به دليل محبوبيت سايت بالاترين در وب فارسی، عده ای از نيروهای امنيتی پس از کودتای انتخاباتی برای برهم زدن و لوث کردن فراخوان های جنبش سبز در اين سايت نفوذ کردند بنابراين بسيار واضح است عده ای از همان نفوذی ها که به « سانديس خور» معروف هستند، با ارسال لينک هايی از اين دست، سعی در تضعيف روحيه حاميان جنبش سبز دارند.
خبرنگاران سبز/سياست.از ديگر رسانه ها/نقدو نظر:
سايت "عماريون" که زير نظر حزب الله اداره می شود چند صباحی است که با حمايت کورکورانه از کودتاگران پا در عرصه رسانه مجازی گذاشته است. گردانندگان اين سايت در تازه ترين نوشته اشان با عنوان « فشار رسانه ای سبزها چقدر است؟ » با لحنی توهين آمز جنبش سبز را نشانه گرفته است که به دليل نوشته مغرضانه اين سايت، وظيفه خود دانستيم چند خطی را به برادران  ارزشی! اين سايت، يادآوری کنيم.

نويسنده اين نوشته با تکيه بر لينک يکی از کاربران سايت « بالاترين » که نوشته بود: " اگر ما واقعا جدی هستيم چرا صفحه موسوی را آزاد کنيد در فيس بوک فقط ۲۶۰۰ عضو دارد؟ واقعا فشار رسانه ای ما چقدر است؟ " جنبش سبز را به سخره گرفته است.

به دليل محبوبيت سايت بالاترين در وب فارسی، عده ای از نيروهای امنيتی پس از کودتای انتخاباتی برای برهم زدن و لوث کردن فراخوان های جنبش سبز در اين سايت نفوذ کردند بنابراين بسيار واضح است عده ای از همان نفوذی ها که به « سانديس خور» معروف هستند، با ارسال لينک هايی از اين دست، سعی در تضعيف روحيه حاميان جنبش سبز دارند.

سايت عماريون با گفتن اينکه کاربران بالاترين عموما خارج نشين هستند، حتی به خوانندگان بسيجی خود نيز ناخواسته توهين کرده است. برای ما نامشخص است اين سايت برچه اساسی به اين نتيجه رسيده است که بيشتر کاربران بالاترين خارج نشين هستند. به لطف نظام ديکتاتوری جمهوری اسلامی، حتی سايت های حاميان دولت نيز در امان فيلترينگ حکومت قرار ندارند چه برسد به سايت های سبز با اين اوصاف تنها راه حل برای دور زدن فيلترينگ و پنهان کردن « آی پی آدرس » سيستم، استفاده از پراکسی ويا فيلترشکن است که با اين تفاصيل نمی توان آمار دقيقی از تعداد کاربران فعال در کشور تهيه کرد.

اين سايت در ادامه گفته است : " اپوزيسيون ورشکسته فعال در شبکه هايی مانند بالاترين، تلاش می کرد اضمحلال خويش در فضای واقعی جامعه ايران را با بزرگ نمايی های بعضا چند ده هزار برابری! در فضای مجازی جبران کند و به عنوان مثال با روی «رگبار» گذاشتن کليک در برخی نظرسنجی های مجازی، سعی در القای کثرت و فزونی می کند.

پس از کودتای انتخاباتی ، سايت هايی همچون « عماريون » با اين گفته های سراپا بی مغز، سعی کردند تا نشان دهند جنبش سبز پايگاه مردمی خود را از دست داده است. اما هربار که يکی ازعوامل نظام، سعی در تحقير جنبش سبز داشت، حاميان جنبش، با هوشمندی فراخوانی را صادر کردند و تمام دروغ های چندين ماهه حکومت را نقش برآب کردند.

تظاهرات ميليونی ۲۳ خرداد، تظاهرات ميليونی ۲۵ خرداد، تظاهرات حمايتی چهلم شهدای جنبش سبز در سراسر کشور، نمازجمعه ميليونی و تاريخی ۲۶ تير آيت الله هاشمی رفسنجانی، تظاهرات ميليونی روز قدس که در آن روز سردار سعيد قاسمی نيز به ميليونی بودن جمعيت حاميان ميرحسين موسوی و کروبی اعتراف کرد، تظاهرات ۱۸ تير، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر، مراسم ميليونی و تاريخی خاکسپاری پدر معنوی جنبش سبز مرحوم آيت الله منتظری، تظاهرات ميليونی عاشورای ۸۸ که در اين روز به اعتراف فرماندهان بسيج و نيروی انتظامی تهران از دست نيرويهای امنيتی خارج شده بود، تظاهرات ۲۲ بهمن ۸۸، تظاهرات ۲۵ بهمن ۸۹ و چهارشنبه سوری ۸۹ جنبش سبز . اينها نمونه ای از تظاهراتی بود که برخلاف گفته های حاميان رهبری، نشان از بی شماری جنبش سبز و ريشه دواندن اين ريشه در سراسر کشور می دهد . جنبش سبز با وجود محدوديت های فراوان از قبيل فيلترينگ سايت های سبز و پلمپ کردن روزنامه های اصلاح طلبان و بازداشت عده ای بيمشاری از خوشفکرانش، همچنان همچون سرو استوار ايستاده است.

به علاوه بد نيست خدمت سايت عماريون و ديگر سايت های حامی علی خامنه ای گفته عده ای از اطرافيان رهبری را که به ريزش نيروهای خودی اعتراف کرده اند را نيز يادآوری کنيم.

- عليرضا پناهيان يکی از معتمدين اتاق فکر نهاد نمايندگی رهبری در دانشگاه‌ها، درگفتگوی تلوزيونی " ديروز، امروز ، فردا " صراحتا صحبت از ريزش خودی ها و " توده مردمی " کرد. وی اينگونه ريزش نيروهای خودی را توجيه کرد: اين بار شاهد ريزش کسانی بوديم که انتظار نمی رفت ريزش کنند.بدون نگاه به وضع سياسی امروز. بدانيد که ريزش ها بدتر خواهد شد
- محسنی اژه ای وزير سابق اطلاعات و سخنگوی فعلی قوه قضاييه در مصاحبه ای با روزنامه خراسان نيز ريزش خودی ها را با اين گفته بيان کرد: از زمان صحبت رهبری در ۲۸ خرداد ريزش ها شروع شد و تا الان ادامه پيدا کرده است.

- مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه نيز در يک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علميه قم و روحانيون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند با دلخوری از بيمشاری حاميان جنبش سبز و ريزش طرفداران رهبری ياد کرده است .

وی با اين گفته که : درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آميز مراسم تشييع جنازه مرحوم مير اسماعيل موسوی نيز گفت: راستش را بخواهيد ما نمی توانيم اجازه هيچ گونه تجمع و راهپيمايی را به اينها بدهيم. چون به محض اينکه فرصتی پيدا می کنند، جمعيت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همين ۲۵ بهمن بود که پرسنل نيروی انتظامی در همان اوايل کار مرعوب بزرگی جمعيت شدند و اگر بچه های سپاه و بسيج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بيفتد.

اين روحانی شاغل در نيروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختيار دوستان می گذاريم، اما هنوز نمی توانند جمعيت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بياورند؛ نمونه آن در همين سفر اخير به قم بود، به گونه ای که جمعيت برخی جلسات تکراری شد.

ذالنور در بخش ديگری از سخنان خود ضمن گلايه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و هميشگی هم ديگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شايد جمعيت آن کمتر از نصف ميزان جمعيت فعلی باشد.

اينها تنها بخشی از اعترافاتی بود که در اين مدت از زبان طرفداران رهبری شنيده شده است و بر بيمشار بودن جنبش سبز و ريزش خودی ها اشاره شده است.

در آخر به کاربران سبز توصيه می شود با اين دست لينک های تخريبی برخورد مناسب شود تا بهانه ای دست نيروهای کودتاگر داده نشود.نظام جمهوری اسلامی اگر از حمايت مردم نسبت به مشروعيت خود اطمينان داشت، يک مرتبه مجوز صدور راهپيمايی به معترضين می داد.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته