-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

Best of Balatarin for 08/23/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




در تازه‌ترين واکنش مقامات تهران به احتمال حمله نظامی به خاک ايران از سوی اسرائيل يا ايالات متحده، محمود احمدی‌نژاد، . اولین مقام رسمی بلند پایه در تاریخ جهان است که رسما سیاره زمین را در صورت حمله به ایران تهدید میکند وی در مصاحبه‌ای با روزنامه قطری الشرق که روز شنبه منتشر شد در مورد واکنش تهران به چنين حمله‌ای گفت: «گزينه‌های ما حد و حدودی نخواهد داشت و همه کره زمين را در بر می‌گيرد.» ايالات متحده و اسرائيل که از برنامه هسته‌ای ايران ابراز نگرانی می‌کنند تاکنون موضوع استفاده از گزينه نظامی برای متوقف ساختن اين برنامه را منتفی اعلام نکرده‌اند. محمود احمدی‌نژاد در ادامه مصاحبه تازه خود اظهار داشت: «فکر می‌کنم بعضی در فکر حمله به ايران هستند، به خصوص آنهايی که داخل رژيم صهيونيستی هستند. اما آ‌نها می‌دانند که ايران يک قلعه استوار است و فکر نمی‌کنم اربابان آمريکايی‌شان اجازه اين کار را به آن‌ها بدهند.» وی افزود: «آن‌ها همچنين می‌دانند که پاسخ ايران سخت و دردناک خواهد بود.» اظهارات محمود احمدی‌نژاد در مورد واکنش «بی‌حد و حدود» ايران به يک حمله احتمالی بازتاب‌دهنده سخنان آيت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، است که چهارشنبه هفته گذشته در واکنش به خطر حمله به ايران گفت در صورت هرگونه اقدام احتمالی نظامی عليه ايران، «عرصه مقابله با چنين اقدامی محدود به مرزهای ايران نخواهد بود و ميدان گسترده‌تری را در بر خواهد گرفت». در ادامه واکنش‌های مقام‌های ايرانی به احتمال حمله خارجی به تاسيسات اتمی ايران، سپاه پاسداران ايران نيز روز پنج‌شنبه در بيانيه‌ای اعلام کرد در صورت حمله احتمالی، می‌تواند «با بهره‌گيری از ظرفيت بسيج جهان اسلام، منافع آنان را در هر نقطه دلخواه مورد هدف قرار دهد و در نبردی سرنوشت‌ساز شکست قطعی را به دشمنان تحميل کند». درياسالار مايک مالن، رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا، در روز دهم مرداد گفته بود آمريکا طرحی احتياطی برای حمله به ايران دارد، اظهاراتی که باعث واکنش مقامات جمهوری اسلامی شد. در همين زمينه، اسحاق آل‌حبيب، معاون نماينده ايران در سازمان ملل، روز چهارشنبه در نامه‌ای به دبيرکل سازمان ملل و رؤسای شورای امنيت و مجمع عمومی گفت که درياسالار مايک مالن و ديگر مقام‌های آمريکايی ايران را به استفاده از نيروی نظامی «تهديد» کرده‌اند. سوخت‌گيری نيروگاه هسته‌ای بوشهر که روز جمعه آغاز شد نيز بار ديگر مسئله يک حمله احتمالی از سوی اسرائيل به اين تأسيسات را مطرح کرده ‌است. جان بولتون، نماينده پيشين ايالات متحده آمريکا در سازمان ملل، روز چهارشنبه گذشته به اسرائيل گوشزد کرد که وقت زيادی برای حمله به اين نيروگاه ندارد و انتشار اين خبر باعث شد تا رامين مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه ايران، روز سه‌شنبه هشدار دهد که هرگونه تعرض اسرائيل به نيروگاه بوشهر «واکنش جدی» ايران را به دنبال خواهد داشت. شدت گرفتن گمانه‌زنی‌ها در مورد احتمال چنين حمله‌ای موجب شد تا مقام‌های کاخ سفيد روز جمعه به اسرائيل «اطمينان» دهند که بر پايه ارزيابی‌های آنان دستيابی ايران به جنگ‌افزار هسته‌ای «دست‌کم يک سال به طول خواهد انجاميد».
با ۲۷۴ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


پيروزي بزرگ براي اسلام ٬ آنقدر تو بالاترين اين فيروز آبادي رو دست انداختن تا طرف بهش بر خورد رفت رژيم گرفت
با ۱۸۷ امتیاز و ۵۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


خواهر شهرام فرج زاده، جوانی که روز عاشورا زير چرخ های ماشين نيروی انتظامی له شد و جهانی را در حيرت فرو برد، روزه سکوت خود را شکست. وی از لحظاتی گفت که دور از وطن خبر شهادت برادرش را پای تلفن شنيده و فيلم جان باختن او را از صفحه اينترنت به نظاره نشسته است، او گفت:"انگار به شهرام الهام شده بود، چون آخرين اس ام اسی که از شهرام مانده اين است: روی قبرم بنويسيد وفادار برفت، آن جگر سوخته خسته از اين دار برفت. خانم فرج زاده شما چگونه در جريان کشته شدن برادرتان قرار گرفتيد؟ برادرم بهرام ساکن آلمان است. زنگ زد، گريه ميکرد؛ گفت با شهرام صحبت کرده ای؟ خبری از شهرام داری؟ خيلی نگران شدم هر چی پرسيدم چه اتفاقی افتاده نمی توانست حرفی بزند. زنگ زدم ايران منزل مادرم اما کسی گوشی را برنداشت به فاميل زنگ زدم اول گفتند شهرام دستگير شده، بعد گفتند زخمی شده اما جواب درستی نمی دادند و من هم دعا ميکردم که بازداشت شده باشد تااينکه يکی از بچه های فاميل گفت شهرام شهيد شده است. ممکن است از همان لحظات بگوييد. شما دور از ايران بوديد و خبر شهادت برادرتان را شنيديد. چه وضعيتی بود؟ هرگز تصور چنين اتفاقی را ميکرديد؟ خيلی وحشتناک است اصلا قابل توصيف نيست.سه روز تمام لب به چيزی نزدم.بچه های من مانده بودند که چکار بايد بکنند. من با دو بچه ام تنها زندگی ميکنم و کسی را اينجا ندارم. اخبار ايران را دنبال ميکردم، ويدئوها را می ديدم صحنه های کشته شدن بچه های مردم را می ديدم و طاقت نمی آوردم تا آخر نگاه کنم. اصلا توی ذهنم هم نمی گنجيد که ممکن است نزديک ترين کس من هم در بين اين شهدا باشد. اصلا نمی توان اين لحظات را با کلام بيان کرد. من ۲۰ سال است از مملکت خودم دورم؛ در ايران عضو انجمن نويسندگان بودم و به راحتی هر آن چيزی که نمی شد بيان کرد را در قالب نوشته ها تصوير ميکردم اما توصيف و نوشتن و گفتن اينکه چه اتفاقی افتاد و چه وضعيتی بود سخت است. اصلا نمی شود توصيف کرد. همين طور می نشستم و ياد روزی می افتادم که شهرام را از بيمارستان به خانه آوردند با آن چشم های درشت و زيبايش و ما نگاه ميکرديم و می گفتيم اين بچه چقدر بزرگ است. تفاوت سنی من و شهرام طوری بود که شهرام برای من هم برادر بود و هم مثل بچه ام بود و... وقتی دو سالش بود اسم رهبران کشورهای مختلف را به او ياد داده بودم.برای همه جالب بود که هر کشوری را می پرسيدند با آن تلفظ کودکانه اش اسم رهبرش را می گفت و... همه اين خاطرات و لحظه ها در ذهنم مرور می شد و باور کنيد نمی توانم عمق درد و رنجم را بيان کنم. فيلم جان باختن شهرام به سرعت روی اينترنت قرار گرفت، شما چگونه اين فيلم را ديديد؟ وقتی برادرم از آلمان زنگ زد من تازه از کار برگشته بودم و مدام داد ميزدم که چه خبر شده و... مدام به اعضای فاميل زنگ ميزدم تا خبری بگيرم. همزمان به پسرم گفتم کامپيوتر را روشن کند. نگران بودم فکر ميکردم صحنه ای از شهرام را خواهم ديد شايد لحظه بازداشت و... مدام دعا ميکردم که بازداشت شده باشد. من در حال تلفن بودم و پسرم در اينترنت می گشت. همين طور که به اينور و آنورر زنگ ميزدم و به اين در و آن در ميزدم که خبری از شهرام بگيرم، يکباره پسرم داد زد و همزمان که يکی از بچه های فاميل می گفت شهرام شهيد شده. صحنه ای را ديدم که شهرام را بلند کرده اند و می برند. بعد ديگر پسرم نگذاشت چيزی ببينم حالم خيلی بد بود. ناتوان تر از اين حرفها بودم؛ تا دو سه روز بعد که دختر عمه ام آمد. فيلم های صحنه شهادت شهرام را کنار هم گذاشته بود گفت بايد ببينيم تا بفهميم چه اتفاقی افتاده است. آدم باورش نمی شود بتواند ديدن اين صحنه ها را تاب بياورد اما نشستيم و ديديم. صحنه جان باختن برادرتان را نيز به صورت کليپی منتشر کرده ايد؛ درست است؟ بله تلفنی که با برادر بزرگم حرف ميزدم می گفت: "خون شهرام نبايد پايمال شود و تو خود وظيفه ات را ميدانی". فهميدم که به جای گريه بايد کاری بکنم. شهرام به خاطر آرمان های انسانی اش کشته شد؛ انسانی که عاشق زندگی بود؛ به خاطر آرمان هايش به اين شکل فجيع کشته شد.من بايد کاری ميکردم لذا مجبور شدم بارها آن فيلم ها را ببينم واقعا وحشتناک بود اما ديدم و ديدم و با کمک بچه هايم يک سری ويدئو درست کردم. نمی توانم بگويم با چه وضعيتی اين ويدئو ها را درست کرديم. مدام می ديدم و می گفتم من اين را برای دشمن ام هم آرزو نمی کنم اينکه خواهری مجبور شود صحنه کشته شدن برادرش را ببيند و کليپش را بسازد. شهرام به تئاتر و سينما علاقه زيادی داشت و من هرگز تصور نميکردم که من فيلم کشته شدن اش را برای دنيا به صورت ويدئو درست کنم و ويدئو بسازم و... يک نوشته کوتاهی هم تهيه کردم و در اين ويدئو ها گذاشتم با اين مبنا که شهرام يک چريک خيابانی يا سياستمدار جاه طلب نبود و برای ارزش های ساده انسانی اش کشته شد و... خانم فرج زاده پيشتر در گفتگويی که با يکی از نزديکان شما داشتم ايشان می گفتند شهرام يک معترض بود و برای اعتراض به خيابان رفت. ممکن است بفرماييد برادرتان به چه چيزی اعتراض داشت؟ آن اوايل خانواده و فاميل به شدت وحشت داشتند؛ گفته بودند شهرام در حال عبور بوده؛ حتی پای تلفن هم از ترس همين را می گفتند اما واقعيت اين است که شهرام مثل خيلی از جوان های روشنفکر ايرانی خواهان آزادی های اجتماعی و برابری های اجتماعی بود. سمپاتی خاصی به کسی يا گروهی نداشت. نه چريک خيابانی بود نه دنبال خط سياسی بود بلکه دلش برای حقوق انسانی می تپيد. دلش نمی خواست وقتی با خانمش بيرون می رود از او بپرسند با اين خانم چه نسبتی دارد؛اين را توهين به خودش و خانمش ميدانست. می گفت اين آزادی مسلم انسانی را چرا نبايد داشته باشيم؟چرا بايد اين گونه باشد. شهرام نگران دخترش بود نگران دختری که از حقوق اوليه و اساسی که همه دختران دنيا دارند محروم خواهد بود. به همان کوچکترين مساله که اشاره کنيم همين بود که وقتی مدرسه برود بايد حجاب اجباری بگذارد و الی آخر. شهرام اعتراض داشت که چرا شرايط انسانی در جامعه حاکم نيست؛ چرا آزادی نيست؛ به نوعی در خانواده اين شرايط و مشکلات را به صورت ملموس ديده بود.در اصل زندگی شهرام با يک انقلاب شروع شد؛ انقلابی که همه به آن اميد داشتيم. ما آن موقع درمرکز تهران زندگی ميکرديم و جريان انقلاب در همه ما تاثير گذاشته بود. آدم های بی تفاوتی نبوديم.از وقتی شهرام چشمانش را باز کرد ديد که همه اطرافيان درباره تحول حرف ميزنند؛ اما از همان کوچکی متوجه شد که تمام به اصطلاح خواب هايی که ما ديده بوديم سراب بود. شهرام می ديد که چگونه من با وجود وابستگی عاطفی بسيار شديد به خانواده ام ناچار شدم کشورم را ترک کنم. شهرام ديده بود که برادرم بهرام را در ۱۳ سالگی به جبهه بردند دچار موج گرفتگی شد و مدتی بيمارستان بود و بعد در بيت رهبری شروع به کار کرد اما کنار کشيد و رفت آلمان و ديگر بازنگشت. شهرام خوب ميدانست بهرام چرا کنار کشيد چون بارها بهرام مسائلی را تعريف کرده بود. يکبار می گفت به چشم خودم ديدم وزير آموزش و پرورش را که راننده اش با ماشين دو بچه مدرسه ای را زير گرفت اما کک آقای وزير هم نگزيد؛کسی که حتی ذره ای ناراحتی در چهره اش ننشست چگونه می تواند برای مردم کار کند؟ ما خانواده بی تفاوتی نسبت به جامعه نبوده ايم. برای انقلاب هم هزينه داديم؛ همه راهپيمايی ها بوديم و برادر بزرگم توسط ساواک بازداشت شده بود. اما شهرام می ديد که چگونه مردم با روياهايشان، سرکوب شدند و همه چيز تبديل به سراب شد. اينها را در جامعه و خانواده می ديد و نيازی به تعليم سياسی خاصی نداشت. مدام می پرسيد چرا آزادی نيست. او با چشمان خود ديده بود شبهايی که می ريختند و خانه ها را تفتيش می کردند و ما به خاطر چند کتاب چگونه تا صبح می لرزيديم که نکند بيايند و کتاب ها را پيدا کنند؟ گويی بمب اتم در خانه مخفی کرده بوديم. به مرور دختر عمه ام و چند تن از بچه های فاميل بازداشت شدند.شهرام همه اينها را می ديد و می پرسيد به چه جرمی با آدم هايی که انقلاب کردند اين گونه برخورد می کنند. برادر من يواش يواش مثل اکثر جوان ها اميدش را از دست داد که بتواند نقشی در جهت تحول و تغيير در جامعه ايفا کند و بيشتر متمرکز شد به زندگی خودش؛ تا اينکه جريانات سال گذشته پيش آمد و او در اصل رفت تظاهرات به اميد اينکه اعتراضات مردم باعث شود جو اجتماعی تغيير کند و فضای ديگری برای دخترش آوا به وجود بيايد اما متاسفانه در اين مدت فضا بدتر هم شده؛هم برای آوای برادرم و همه آواها. شما سال گذشته سفری به ايران داشتيد. فضا را چگونه می ديديد آيا در خانواده مخالفتی با اينکه شهرام به تظاهرات برود وجود نداشت؟ بله من بعد از سالها وقتی رفتم ايران، اعتراضات شروع شده بود. پدرم می گفت اين بچه ها متوجه نيستند همه بازی است و دارند با جانشان بازی ميکنند و شوخی نيست. از من هم گله ميکرد که تو روی اين بچه ها تاثير گذاشته ای و اين بچه ها به تظاهرات می روند و با جانشان بازی می کنند.در عمل چيزی را هم نمی توانند تغيير دهند. به بچه ها بگو بيرون نروند. پدر من دوران ۲۸ مرداد را از نزديک ديده بود می گفت شما جوان ها خيلی چيزها را نمی دانيد مسائل سياسی دست ما نيست و مردم عادی بازيچه سياسيون قرار می گيرند خودتان را به خطر نيندازيد. من هم احساس عذاب وجدان ميکردم خودم بيرون از معرکه بودم اما بچه ها در اعتراضات شرکت داشتند؛ با شهرام حرف زدم و گفتم اين وضعيت خطرناکی است که معلوم نيست در پايان چه خواهد شد و حتی مشخص نيست که الان اپوزيسيون کی هست. سعی ميکردم تغييری در نگرش او ايجاد کنم. به او می گفتم زندگی با ارزش تر است و نبايد خود را به خطر بيندازد و... اما شهرام می گفت که ما مواظب هستيم ولی آقا جان می گويد که نرويد خب ما نرويم چه کسی برود؟ مادر شما بازنشسته سپاه هستند. آيا ايشان تصور چنين مساله ای را ميکردند؟ می توانم بپرسم اولين واکنش مادرتان نسبت به شهادت فرزندشان چه بود بخصوص اينکه ميدانم مادر شما سالها در جبهه بوده است. مادر من يک زن خيرخواهی بود که در زمان جنگ همه توان و زندگی اش را گذاشت برای دفاع از کشورش. در اصل خانواده ما همه همين کار را کردند.همه فکر می کرديم دشمن آمده و بايد از کشورمان دفاع و دشمن را بيرون کنيم. برادرم جبهه رفت؛ مادرم را خود من بردم بنيادی به نام بنياد خديجه که برای رزمندگان کارهای پشت جبهه را می کردند. مادر من سواد خواندن و نوشتن نداشت و اطلاعات مذهبی اش هم خيلی معمولی بود و در اصل آدمی مذهبی آنچنانی نبود. آدم خيرخواهی بود که به کشورش خدمت کرد. پتوهای رزمندگان را می آورد و می شست، برای مجروحان جنگی که در بيمارستان بودند لباس می دوخت و در اصل کارهای هلال احمری و دوخت و دوز ميکرد. نصف شب ها ازخواب بيدار می شديم می ديديم در سرما در حياط نشسته و پتوها را می شويد و يا صدای چرخ خياطی اش می آيد که در حال دوخت و دوز برای جبهه است. مادر من واقعا کارش در حد خودکشی بود اما طاقت نمی اورد وقتی ديد بچه ها شهيد می شوند زن باغيرتی بود رفت جبهه و می گفت اين همه جوان دارند کشته می شوند من نمی توانم بنشينم و رفت و مدتها در جبهه بود.وقتی من کنکور ميدادم مادرم در جبهه بود. وقتی اين اتفاق برای شهرام افتاد و شهرام شهيد شد، مادرم واقعا قلبش به درد آمد و اولين چيزی که گفت اين بود: "من پاداش اين همه کار و خدمتم برای اينها را گرفتم". وبعد مادرتان عضو رسمی سپاه و بسيج شدند ممکن است در اين مورد بگوييد؟ بله بعد از جنگ بارها به مادرم گفتم که کنار بکشد اما می گفت می ترسم. بخصوص اينکه آخوند مسجد محله مان، بعد از بازداشت دختر عمه ام به پدرم گفته بود که آمده بودند دخترت را بازداشت کنند و ما نگذاشتيم و گفتيم اين خانواده در اين محل اعتبار دارند و اهالی محل آرام نخواهند ماند و... چشم خانواده ام ترسيده بود و مادرم می ترسيد و گمان ميکرد با حضورش در بسيج و سپاه می تواند از ما حمايت کند. فهميده بود که کافی نيست بچه های باهوش داشته باشد و تحقيقات و گزينش شرط اساسی است و می ديد که چگونه من با وجود اينکه باهوش بودم از درس محروم شدم. فکر ميکرد می تواند کمکی بکند و از ما حمايت کند؛اگر او در بسيج و سپاه باشد مشکل گزينش هم حل می شود. از طرفی ما وضع مالی خوبی نداشتيم و پدرم هم کار رسمی دولتی نداشت که بعدها حقوق بازنشستگی داشته باشد و مادرم حساب ميکرد که بعدها حقوق بازنشستگی خواهد داشت. الان هم که مدتهاست بازنشسته شده است. « پيامی برای جوان هايی دارم که الان فکر می کنند کاری نمی توان کرد. فرق يک آدم معمولی با يک قهرمان اين است که آدم معمولی لحظات آخر می برد اما يک قهرمان همان لحظه آخر باز با شجاعت خودش ادامه می دهد. شهرام وقتی آن روز اوضاع بحرانی شد می توانست مثل خيلی های ديگر فرار کند اما نکرد ايستاد و ادامه داد و شهيد شد.» ممکن است به من بگوييد اکنون همسر و دختر کوچک برادرتان در چه وضعيتی هستند؟ دخترش عاشق اش بود. در سفری که به ايران داشتم تمام مدت آوا در بغل پدرش بود و همه جا همراه شهرام بود؛ نميدانم اين بچه چه وضعيت وحشتناکی را تحمل ميکند. من رشته ام روانشناسی است و ميدانيم که بچه ها تا ۹ الی ۱۰ سالگی مفهوم مرگ را به درستی نميدانند. آوا هم با اينکه به او گفته اند پدرش شهيد شده و سر خاک پدرش هم می رود اما هنوز نميداند مرگ يعنی چی؛ فکر ميکند پدرش برميگردد. سر خاک پدرش که ميرود می پرسد اين خاک ها را کنار بزنم می توانم دست بابا را يکبار ديگر لمس کنم؟ هسر شهرام هم خيلی بی تاب است يکبار هم بازداشتش کرده و از او تعهد گرفته بودند.خيلی تحت فشار است می گويد اين خاک که عشق مرا از من گرفت نميخواهم روی اين خاک راه بروم و... ممکن است بفرماييد چرا بازداشت شده بود؟ سر خاک برادرم خيلی ابراز ناراحتی کرده و فرياد زده بود که چرا شهرام مرا کشتيد و... به همين خاطر او را دستگير کرده و از او تعهد گرفته بودند که بعد از آن مراقب حرف زدنش باشد. متاسفانه خيلی از مسائل را خانواده به من نمی گويند؛ پای تلفن می ترسند.من نميدانم همسر برادرم را با خود برده بودند يا در همان سر خاک بازداشت کرده و تعهد گرفته بودند اما ميدانم که بازداشت شده بود. دليل سکوت خانواده شما هم همين است؟ پيشترمصاحبه ای با يکی از نزديکانتان داشتم اما اسم او را به خواست خودش ننوشتم آيا همين فشارها دليلی اين سکوت است؟ بله پدر و مادرم از وضعيت فعلی به شدت وحشت دارندو ضربه بزرگتری را ديگر نمی توانند تحمل کنند. می گويند اگر کسی از خانواده بازداشت شود ديگر تاب نمی آوريم. شما فرض کنيد برادرم شهيد شد و برادر بزرگم که حدود ۵۰ سال دارد و عمويم که آدمی بسيار محترم است و کلی به اين مملکت خدمت کرده دنبال جسد می روند و خيلی وحشيانه و با بی احترامی تمام با آنها برخورد می شود و به جای دادن پيکر برادرم از آنها بازجويی می کنند که خواهر و برادر شهرام چرا خارج هستند و چکار می کنند و... يکی بسيجی ۱۷ – ۱۸ ساله هم می خواسته به عمويم حمله کند و... تصور آن صحنه ها برای من خيلی دردناک است. يعنی به جای اينکه بگويند پيکر برادرم کجاست و چه اتفاقی افتاده شروع به بازجويی کرده بودند و... يک ماه پيش هم که پدرم می گفت رفته اند محل و درباره خانواده ما تحقيقات کرده اند انگار که خانواده ما را نمی شناسند. علنا گفته اند که تلفن هايتان کنترل می شود؛اولتيماتوم داده اند که مراقب حرف هايی که می زنيد باشيد. خانواده ام کاملا تحت فشار هستند و به شدت آنها را ترسانده اند. درست است که بالاتر از سياهی رنگی نيست ولی واقعيت اين است که فقط شهرام در تظاهرات شرکت نداشت و اين وحشت را در خانواده و فاميل ايجاد کرده اند که همه نگران هستند نکند بچه های ديگر فاميل را بيايند و بگيرند. پدرم می گويد اين بچه ها جوان هستند و با کشته شدن شهرام خونشان به جوش آمده و بايد خيلی مراقب باشيم. خانم فرج زاده خانواده شما شکايت کرده و خواهان معرفی و محاکمه قاتل برادرتان شده بودند اين شکايت در چه مرحله ای است و چه پاسخی داده اند؟ عملا هيچ پاسخی نداده اند؛ فقط ادعا می کنند که دارند رسيدگی می کنند.يک ماه پيش هم که رفته اند توی محل و تحقيقات کرده اند.به جای رسيدگی، فضا سازی می کنند. به تعدادی از خانواده های جان باختگان گفته اند بياييد و ديه بگيريد به خانواده شما هم چنين چيزی گفته اند؟ ديه موقعی تعلق می گيرد که قبول کنند بچه های ما را کشته اند در واقع مساله ما هم اين است و می خواهيم که بگويند بچه های ما را کشته اندو اعتراف کنند. اما تاکنون که هيچ پاسخی نداده اند. خانم فرج زاده ميخواهم سئوالی شخصی تر بپرسم شما چرا بعد از کشته شدن برادرتان به ايران نرفتيد آيا مشکل خاصی بود؟ به خاطر اينکه خانواده ام احساس امنيت نمی کردند. در بازجويی از آنها درباره من و برادرم که در آلمان زندگی ميکند سئوال کرده بودند. زمينه هايی هم از قبل وجود داشت؛ من از دانشگاه اخراج و مجبور شده بودم از ايران خارج شوم. خيلی دلم ميخواست در آن لحظات در کنار خانواده ام باشم اما حتی از گريه و زاری با خانواده هم محروم بودم. از ديدن برادرم در آخرين ساعات و قبل از خاکسپاری محروم بودم. ممکن است بفرماييد زمينه ای که می گوييد از قبل وجود داشت چی بود و چرا مجبور به ترک ايران شده بوديد؟ در ايران هر کسی با اين آقايان مخالفت کند به نوعی دچار مشکل می شود. من آدمی سياسی نبودم عضو هيچ جريان و گروهی هم نبودم. دانش آموز بسيار خوبی بودم که در کنکور دو مرحله ای سال ۶۲ جزو ۳۰ نفر اول بودم اما به بهانه های مختلف از جمله اينکه در مدرسه نماز نميخواندی و... مرا در گزينش رد کردند و اجازه ندادند درس بخوانم. در اصل من يکی از بچه های فعال مدرسه مان بودم و هر روز صبح ها در سرصف قرآن ميخواندم و در همه فعاليت ها حضور داشتم اما بعد از انقلاب از همان ابتدا وقتی تغيير رفتارها را ديدم کم کم کنار کشيدم وقتی ديدم آن همه آرزو و آرمان تبديل به سرابی شده است ديگر من هم از قرآن خواندن در مدرسه و ساير فعاليت ها سرباز زدم و همين مساله خيلی حساسيت ايجاد کرد من عضو هيچ جريانی نبودم اما موضوع را بزرگ کردند و در حاليکه اکثر نمراتم ۲۰ بود انضباطم را ۸ ميدادند و... تا اينکه بعد از کنکور گفتند که در گزينش رد شده ای و نماز نميخواندی و از اين بهانه ها و محرومم کردند. عمويم در دانشکده فنی مهندسی خواجه نصير تدريس ميکرد و من هم رفتم و در دفتر او مشغول به کار شدم رئيس دانشکده که استعداد و علاقه مرا ديد خيلی حمايت کرد تا بتوانم ادامه تحصيل بدهم در وزارت علوم مصاحبه ای از من گرفتند و از کارم پرسيدند گفتم که نامه های محرمانه زيادی دست من می آيد که بايگانی ميکنم نگران شدند و پرسيدند که رئيس دانشکده از موضوع خبر دارد؟ گفتم بله و ايشان مرا فرستاده تا از خودم دفاع کنم و بگويم که من کاری نکرده ام که از درس خواندن محروم شوم بالاخره قبول کردند و در دانشکده روانشناسی دانشگاه بهشتی شروع به تحصيل کردم اما بعد از گرفتن ليسانس وقتی برای فوق ليسانس اقدام کردم باز از سوی گزينش رد شدم و وقتی ديدم ديگر نمی توانم در ايران درس بخوانم آمدم اينجا با اينکه خيلی مشکلات داشتم و کسی را هم نداشتم کمک کند اما با کمک و حمايت همين غريبه ها توانستم دکترا هم بگيرم در حاليکه در کشور خودم به بهانه های مختلف جلوی ادامه تحصيلم را گرفتند و محرومم کردند. خانم فرج زاده سپاسگزارم که اين وقت را در اختيار من گذاشتيد و اين تلخی ها را با من قسمت کرديد در پايان اگر حرفی داريد که من در سئوالاتم نپرسيده ام بفرماييد. شهرام قشنگ ترين بچه خانواده ما بود. هميشه به مادرم می گفتم تو بين ما و شهرام تفاوت قائل می شی و مادرم می گفت آخر به شهرام نگاه کنيد به وسايلش نگاه کنيد. او خيلی بچه مرتب و تميزی بود و ما گاهی با آن حسادت های بچگی او را مسخره می کرديم که تو مرتبی و انتظار مامان را از ما هم بالا می بری. او در اصل دلش ميخواست خوب زندگی کند زندگی را زيبا، تميز، مرتب و خوب ميخواست و چرا بايد زندگی چنين آدمی را از او بگيرند؟ شهرام عاشق زندگی بود و شايستگی زندگی کردن را داشت و من هرگز تصور هم نمی کردم شهرام را خون آلود در خيابان ببينم. اما يک پيامی برای جوان هايی دارم که الان فکر می کنند کاری نمی توان کرد. فرق يک آدم معمولی با يک قهرمان اين است که آدم معمولی لحظات آخر می برد اما يک قهرمان همان لحظه آخر باز با شجاعت خودش ادامه می دهد. شهرام وقتی آن روز اوضاع بحرانی شد می توانست مثل خيلی های ديگر فرار کند اما نکرد ايستاد و ادامه داد و شهيد شد.
با ۱۷۹ امتیاز و ۴۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


هر چند وقت یکبار شاهدیم که یه کاربر نسبتا قدیمی لینکی میفرسته با این مضمون " خداحافظ بالاترین " و یا " من از بالاترین خواهم رفت " و یا " دیگر به بالاترین برنخواهم گشت " و یا "بالاترین دیگر مرا نخواهی دید" ! و بدتر از اون یه عده هم دستپاچه میشن و با جون خاله جون و جون عمو جون و محض خاطر گل روی من و به خاطر خدا و جون عمه جون یه فیلم هندی زیر لینک راه میندازن که بیا و ببین !!یکی تجویز میکنه چند وقتی برو استراحت !! یکی میگه وا !! خاک عالم من بمیرم نرو ! بالاترین بیچاره میشه تو نباشی !! اصلا اگه نباشی کمیت بالاترین لنگ میشه ! یه کم که پایینتر میایی ، میبینی که بعله دلیل قهر کردن و لوس شدن این کاربر مثلا اینه که به چند نفر فحش داده و متقابلا فحش هم خورده ! توهین کرده و توهین شنیده !! اما چون محیط محیط خاله بازیه و قهر و آشتی بیداد میکنه به تریج قبای ایشون بر خورده که چرا گفتن بالای چشمت ابروست !!بد بختی اینجاست که توی اینکارا آقایون کاربرا گوی سبقتو از خانوما ربودن ! یاد این شعر زمان بچگی افتادم که میخوندیم : دختره اینجا نشسته گریه میکنه ..... حالا باید خوند که کاربره اینجا نشسته / گریه میکنه / زاری میکنه / از برای من / به خاطر من / جون خاله جون / جون عمو جون / واسه گل روی عمه جون / ترو اون خدا / قهر نکن / بمون / مرگ آخوندا / جون بازجوا /قهر نکن /نرو / اگه تو بری / بالاترین بی اعتبار میشه/ بی کاربر میشه و...... حیفم میاد از شیخ اجل سعدی چیزی ننویسم !چه زیبا زده است این مثل برهمن ::: بود حرمت هر کس از خویشتن /چو دشنام گویی دعا نشنوی ::: به جز کشته خویشتن ندروی /و در آخر به یاد داشته باشیم کسی که در جلوی جمع با چاقو دیگران را تهدید به خود زنی میکند ، هرگز خودش را زخمی نخواهد کرد ! رفتن نیازی به اعلام کردن و توی شیپور دمیدن و جنجال ندارد !! هر کس که ماند و به رقابت سالم و به دور از توهین و بی احترامی ادامه داد ، جای در دل همگان دارد ولی وقتی نخواست و ناتوان از ادامه راه ، باید که چشمهایش را بشوید و رویه خود را تغییر دهد که اگر چنین نکند دوباره چند روز دیگر باید اعلام انصراف و رفتن نماید !! به قول مادر بزرگ من کفری به کمبزه که نشده !! مجلس سنای آمریکا که نیست ! اینجا بالاترین است ! محل خوبی برای تمرین دموکراسی و تحمل عقاید مخالف!!
با ۱۴۸ امتیاز و ۱۸۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آنچه در ايران تحت سيطره حكومت اسلامي پيش ميرود، علم نيست. جنگ افزار است براي جنگ افروزي. اينكه سر و صداي حكومت اسلامي براي هوا كردن موشك و بمب افكن بدون سرنشين و راه اندازي نيروگاه اتمي، چقدر صحت دارد و چقدر از آن نتيجه نرم افزار كاربردي فتوشاپ و تبليغات رسانه اي است، بحث مفصليست كه پرداختن به آن لازم است اما در حوصله اين مقال نيست. اينجا ميخواهم تنها به يك تجربه عيني بپردازم و آن خريد دارو براي يك بيمار سرطاني است. شش نوبت شيمي درماني تنها شروع كار است و پس از آن تكرار اين درمان و يا ورود به فاز راديوتراپي و يا مراحل ديگر است. اما در همان مرحله اول، داروخانه هلال احمر، لطف ميكند و دارو را پس از گذراندن صفي طولاني به شما تحويل ميدهد. البته دارو را نميدهد، بلكه قبضي به شما ميدهد كه به صندوق پرداخت نماييد. ناقابل است . تنها دو ميليون و هشتصد هزار تومان. آمپول تنها پنج سي سي حجم دارد، بعلاوه يك سرنگ و سي عدد قرص مكمل. همين. چهل بشكه نفت خام را استخراج ميكنيم، آنرا سوار كشتي ميكنيم و با سلام و صلوات ميفرستيم به بازارهاي جهاني. خدا عمرشان بدهد، يك آمپول پنج سي سي در مقابل آن ميخريم. آنچه در ايران تحت سيطره حكومت اسلامي پيش ميرود، علم نيست. جنگ افزار است براي جنگ افروزي.
با ۱۴۱ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پس از تهدید رسمی کره زمین توسط احمدی نژاد که در تاریخ جهان بی سابقه بوده . رئیس جمهوران پنج قدرت بزرگ جهان به همراه چند کشور اروپایی در یک کنفرانس ویدئویی فوری ، شب گذشته شرکت کردند و از رئیس جمهور آمریکا خواستند برای جلوگیری از انقراض نسل بشر در پی تهدید حکومت جمهوری اسلامی موضوع دسترسی ایران به بمب اتم را جدی نگیرد . چرا که بمب اتم فقط صدها هزار نفر را به کام مرگ خواهد کشاند که در مقابل تهدید رسمی جدید حکومت ایران ناچیز نیست باراک اوباما در این ویدئو کنفرانس اعلام کرد که ما هم پس از تهدید کره زمین توسط حکومت ایران بی خیال بمب هسته ای این کشور شده ایم باراک اوباما در این جلسه خبر داد سازمان فضایی آمریکا ( ناسا ) پس از تهدید رسمی کره زمین درحال ساخت کشتی های فضایی میباشد که میتواند انتقال نسل بشر را به سیاره دیگری فراهم سازد . به گفته باراک اوباما هنوز نام سیاره ای که برای انتقال بشر از کره زمین در نظر گرفته شده اعلام نمیشود چرا که به گفته باراک اوباما در صورت مشخص شدن سیاره مذکور احتمال منهدم شدن این سیاره توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران بسیار زیاد است
با ۱۳۳ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


اوایل سال جاری (اردیبهشت89) بود كه دركنكور فراگیر دانشگاه پیام نور- مقطع كارشناسی ارشد – شرکت کردم . وقتی چشمم به سوال شماره‌ی پنج (رشته ادبیات
با ۱۲۲ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سوال: ازدواج مجدد مرد بدون رضایت همسر اول چه حکمي ‌دارد؟ پاسخ آیت الله مکارم شیرازی: ازدواج دوم مشروط به اجازه همسر اول نیست؛ ولی دادگاه‌ها معمولا به خاطر مسائلی که بر اثر ازدواج دوم بدون قید و شرط حاصل مي‌شود، محدودیت‌هایی برای آن قائل هستند و بنابراين احتیاط آن است که تا ضرورتی نباشد اقدام به ازدواج مجدد نشود. پاسخ آیت الله وحید خراسانی: در فرض سوال به خودی خود اشکال ندارد؛ مگر اینکه در ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگری زن شرط کند که مرد همسر دیگری اختیار نکند که در این صورت بنابر احتیاط واجب برای مرد ازدواج مجدد جایز نیست؛ ولی اگر ازدواج مجدد انجام داد عقدشان از این جهت اشکالی ندارد. پاسخ آیت الله علوی گرگانی: شرعا مانعی ندارد و ازدواج باطل نیست. پاسخ آیت الله محقق کابلی: اشکال ندارد. پاسخ آیت الله روحانی: همسر اول در حین عقد مي‌تواند در صورتی که با ازدواج مجدد مخالف است شرط کند که مرد بدون رضایت او نمي‌تواند همسر دیگری بگیرد و در این حالت چنانچه مرد اقدام به این کار نماید خلاف شرع مرتکب شده است و همچنین همسر اول در صورت اینکه با ازدواج مجدد همسرش مشکلی نداشته باشد، مي‌تواند در حین عقد اول هیچ شرطی را مطرح نسازد و مرد را محدود به اجازه خودش نکند، نتیجه آنکه در مورد ازدواج مجدد، شارع مقدس رعایت رضایت همسر اول را نموده است.
با ۱۱۶ امتیاز و ۲۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


قاضي مرتضوي تعليق شد . سعيد مرتضوي كه اكنون مي توان نام او را بدون پيشوند قاضي و پسوند دادستان آورد و نام او با كهريزك پيوند خورده است ، كارنامه ي سياهي دارد . ..از قتل زهرا كاظمي ، پرونده ي يزد و تعطيل فله اي ده ها روزنامه در يك روز تا..... اين محاكمه و تعليق ، آنجا اهميت واقعي خود را نشان مي دهد كه بدانيم ، اغلب اتهامات قاضي مرتضوي به روزگاري بر مي گردد كه اصلاحات در اوج قدرت بود و اصلاح طلبان دو قوه ي مجريه و مقننه را به تمامي در اختيار داشتند اما اين مهم در ان دوران ممكن نشد . نه اينكه بخواهم تلاش هاي دولت و مجلس اصلاحات و به خصوص سخنراني ماندگار محسن آرمين در مجلس ششم را دست كم بگيرم و يا انكار كنم . هدف اشارتي است بر عظمت جنبش سبز تا ايمان بياوريم كه اين جنبش هم چنان زنده است و اميدوار باشيم كه اين محاكمه با نام ها و چهره هاي ديگر تكرار شود و.. .
با ۱۰۳ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در لباس رزم
با ۱۰۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


شعر به زبان ترکي با ترجمه فارسي : مدرسه ده موعللیم / در مدرسه معلم یئنه دؤیدو الیمدن / باز هم کتکم زد باجارمادیم فارسینی / فارسی را بلد نبودم ایراد توتدو دیلیمدن / از زبانم ایراد گرفت دئدیم : آغا موعللیم / گفتم اقا معلم وورما ، گؤینه دی الیم / نزن دستهایم درد گرفت نه دیر آخی گوناهیم / گناه من مگر چیست؟ تورکودور منیم دیلیم / زبان من ترکی است یاپیشدی قولاغیمدان / گوشم را گرفت دئدی : بوراخ تورکونو / گفت ول کن ترکی را او قالدی ائوینیزده / ترکی را در خانه گذار اونوت گئتسین کؤکونو / اصل و نسبت را فراموش کن ...............
با ۹۹ امتیاز و ۲۳۳ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


دانشجویان دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان و جمعی از مردم زنجان در اعتراض به برکناری پرفسور یوسف ثبوتی ریاست این دانشگاه و ادبیات زننده ای که برای تودیع ایشان استفاده شده بود امروز در مقابل این دانشگاه تحصن کردند.به گزارش دانشجونیوز، متحصنین با تجمع در مقابل ساختمان اصلی دانشگاه و نصب بنر پرفسور ثبوتی بر بلندای دانشگاه تحصیلات تکمیلی خواستار لغو این حکم و عدم معارفه ریس جدید شدند. پرفسور ثبوتی پس از انتشار حکم تغییر ریاست دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا از سمت مسئولیت دانشگاه استعفا کردید یا برکنار شدید،گفت: تفاوتی نمی کند که برکنار شده باشم یا استعفا داده باشم دانشگاه روال عادی را می گذراند و هیئت علمی آن را می گرداند. من موسس و مبتکر دانشگاه علوم پایه زنجان بودم و الان حدود ۲۰ سال از آغاز به کار دانشگاه می گذرد. پس از انتشار خبر برکناری ریاست دانشگاه زنجان و تجمع دانشجویان، پرفسور ثبوتی با حضور در جمع دانشجویان عنوان کرد که تا ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح روز گذشته از حکم برکناری خود بی خبر بوده است. ایشان به دانشجویان معترض به این حکم عنوان کردند: این نصب و عزل ها دست من و شما نیست و مراسم معارفه ریس جدید برگزار خواهد شد. این در حالی است که دانشجویان معترض در میان اشک ها و لبخندهای خود پرفسور ثبوتی را پدر دانشگاه نامیدند و گفتند از نظر آن ها کسی غیر از ایشان صلاحیت اداره دانشگاه را ندارد. آن ها عنوان کردند: "استاد ما می ترسیم بعد از شما تمام گل های این دانشگاه پژمرده شود". آن ها افتتاح دانشکده های جدید و در حال ساخت این دانشگاه را حق پرفسور ثبوتی دانستند.
با ۹۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس:گفته می‌شود آیت‌الله محمود امجد، از روحانیون مردمی و از واعظان اخلاق‌گرا که حمایت‌اش از مهندس میرحسین موسوی در انتخابات سال 1388 بسیار خبرساز شد، تاکید کرده است که همچنان قاطع و بی‌تردید و تزلزل، پشتیبان و حامی موسوی و مطالبات اوست. این واعظ برجسته که از شاگردان و همراهان مشهور حضرات آیات خمینی، بهاء‌الدینی، بهجت و علامه طباطبایی بوده است به سبب روش تعلیمی، منش اجتماعی، و زهد و اخلاق‌اش از محبوبیت خاصی میان اقشار مختلف جامعه بویژه دانشجویان برخوردار است. این سخن آیت‌الله امجد که »من به صداقت آقای موسوی یقین پیدا کرده‌ام و اگر همه کره زمین غیر این را بگوید من از یقین خود دست بر نخواهم داشت«، در خردادماه 1388 بازتاب گسترده‌ای در محافل سیاسی و فضای انتخاباتی ایران داشت
با ۹۲ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری مهر گزارش داده که سه مقام قضایی مرتبط با تخلفات و جنایات سال پیش در کهریزک، از کار معلق شده و باید در باره اتهام‌های مطرح شده پاسخگو باشند. نامی از این سه تن برده نشده اما گفته می‌شود سعید مرتضوی در میان آنهاست.یک منبع آگاه در گفت‌و‌گو با مهر عنوان کرده که حکم تعلیق این سه مسئول ارشد دادستانی بنا بر کیفرخواست تنظیم شده در دادسرای انتظامی قضات صادر شده است. شعبه یک این دادسرا رای داده که این سه مقام ارشد باید از سمت‌های خود عزل شده و در باره اتهامات موجود در پرونده، خارج از مصونیت قضایی پاسخگویی کنند. وکلا و کارشناسان حقوقی این حکم را در تاریخ احکام قضایی پیش و پس از انقلاب اسلامی بی‌سابقه خوانده‌اند. به نقل از "مهر"، حکم یاد شده بنا بر پرونده‌های مشروح و به‌صورت جداگانه در تاریخ ۲۴ مرداد سال ۱۳۸۹ صادر شده است. خبرگزاری مهر نام این سه‌ مقام سابق دادستانی را منتشر نکرده اما محافل حقوق بشری و همچنین خانواده‌های قربانیان بازداشتگاه کهریزک می‌گویند که متهمان این پرونده، سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، حسن حداد، معاون امنیتی سابق دادسرای انقلاب و حیدری‌فرد، دادیار وقت شعبه اول دادسرای امنیت دادگاه انقلاب هستند. به نقل از سایت "تابناک"، پرونده ۱۸ جلدی متهمان کهریزک سه هزار صفحه و مستندات را در خود جای داده و بررسی آن از اسفند ۸۸ تا فروردین ۸۹ طول کشیده است. ناظران حقوقی تاکید می‌کنند که تعلیق این افراد از عناوین قضایی خود، راه محاکمه‌ی آنان را هموار می‌کند. طبق قوانین جمهوری اسلامی، پیش از تعلیق یک قاضی نمی‌توان به اتهامات او در دادگاه رسیدگی کرد. دادسرای نظامی تهران حدود دو ماه پیش احکام متهمان انتظامی پرونده کهریزک را صادر کرد و آنان را به قصاص، زندان، شلاق و دیه محکوم نمود. محسن روح‌الامینی، امیرجوادی فر و محمد کامرانی قربانیان نگاهداری در کهریزک هستند و پدران آنها همواره خواستار محاکمه و مجازات آمران شکنجه و قتل در کهریزک بوده‌اند. دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک پس از افشای حوادث آن توسط زندانیان و رسانه‌های خبری، در ۲۲ تیرماه ۸۸ از سوی شورای‌عالی امنیت ملی به دادستان وقت تهران ابلاغ شد. قاضی مرتضوی از جمله متهم است به این‌که در انتقال زندانیان سیاسی و تحصیلکرده از این بازداشتگاه تعلل کرده است. آیت‌الله خامنه‌ای به دفعات حوادث روی‌داده در کهریزک را تخلف و جنایت خوانده است.
با ۹۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سرانجام پس از گذشت ماهها جنایت در بازداشتگاه یا قتلگاه کهریزک خبری میرسد ازدادستان تهران که مهره ای اصلی این جنایت بوده است. شخصی به نام سعید مرتضوی .اما این خبر اعدام سعید مرتضوی نیست.تنها، حکم تعليق و عزل سعيد مرتضوی است. اعدام این قاتل هم مرهمی نیست بر زخم های مادران داغ دیده. اینجا کجاست که جنایتکار و قاتل مجازاتش برابر است با عزل.
با ۸۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دستگاه امنیتی بحرین روز گذشته شنبه با انتشار گزارشی هشدار داد که گروه‌های خراب‌کار مرتبط با ایران در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای این کشور دست به حملاتی علیه کشورهای خلیجی خواهند زد. رونامه کویتی القبس درشماره روز گذشته که این گزارش بر اساس اعترفات اعضای یک گروه تروریستی که اخیرن در بحرین دستگیر شدند‌، تهیه شده است. منابع امنیتی بحرین هفته پیش از دستگیری اعضای یک شبکه خراب‌کاری در این کشور که با برخی از نهادهای جمهوری اسلامی در ارتباط بود خبر داده‌اند. به گزارش العربیه، در گزارش دستگاه امنیتی بحرین آمده است که اطلاعاتی از بحرین به دولت کویت و سعودی ارایه شده است که بر اساس آن از هشدار داده شد گروه‌های مسلح مرتبط با ایران در برخی از کشورهای خلیجی در صورت حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران دست به اجرای عملیاتی خراب‌کارانه خواهند زد. لازم به ذکر است بازداشت‌شدگان اخیر در بحرین که تعداد آن‌ها ۲۵۰ نفر است اعتراف کرده‌اند که به یکی از سازمان‌های نظامی در یکی از کشورهای منطقه وابسته هستند و میان آن‌ها و گروهای زیرزمینی مستقر در کویت و عربستان هماهنگی وجود دارد.
با ۸۴ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حکم تعلیق 3 مقام قضایی مرتبط با تخلفات و جنایات سال گذشته بازداشتگاه کهریزک صادر و به آنان ابلاغ شد. یبر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود ، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت 3 نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد. بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است ، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند. این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ 24 مرداد ماه 1389 صادر گردیده است. لازم به یادآوری است که پیش از این و در تاریخ 9 تیر 1389 سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه ای از صدور حکم قصاص نفس عاملان قتل در بازداشتگاه کهریزک خبر داد. این سازمان همچنین با اشاره به صدور کیفرخواست علیه 12 نفر از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک توسط دادسرای نظامی تهران از رسیدگی به اتهامات متهمان با رعایت مقررات قانونی در جلسات متعدد دادگاه با حضور شکات، متهمین و وکلای آنان و همچنین صدور نهایی احکام قضایی برای آنان خبر داده بود.
با ۸۴ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حسن اسدی‌زیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند. به گزارش "ادوارنیوز"، حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیته حقوق‌بشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست است. گفتنی است حسن اسدی‌زیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از ۴۰ روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شده بود. علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود. هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسوول روابط‌عمومی) سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر ‌می‌برند.
با ۸۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ازدواج مجدد مرد بدون رضايت همسر اول به نظر اينجانب حرام و گناه است و از نظر شرعي جرم است، و اگر زن اول بعد از عقد زن دوم رضايت ندهد، اين عقد اثر حقوقي ندارد. حضرت آيت الله العظمي صانعي در گفتگو با راديو«دويچلاند فونك» آلمان ضمن بيان مطلب فوق اظهار داشتند: «ازدواج دوم مرد بدون رضايت زن اول خلاف زندگي با خوبي و معروف و هم چنين خلاف عدالتي است كه در قرآن به صورت شرط براي ازدواج دوم آمده است.» اين مرجع بزرگوار تقليد با ابراز تأسف از ارائه برخي لوايح (كه به مرد اجازه مي دهد بدون رضايت زن اول، مجددا ازدواج نمايد) به مجلس براي تصويب فرمودند: « اميدوارم چنين قانوني در مجلس شوراي اسلامي به تصويب نمايندگان محترم نرسد و من همواره دعا مي كنم كه چنين امري را كه ظلم و خلاف عدالت مي دانم، در حق زنان تبديل به قانون نشود...ايشان افزودند: «چگونه مي توان در جامعه اي كه دختران را زنده به گور مي كردند توقع داشت پيامبر بيايد و زني را به عنوان رهبر يك جامعه منصوب نمايد؟ جامعه آن روز پذيرش اين مطلب را نداشت همانطور كه امروز هم برخي افراد جامعه با همه آگاهي ها و پيشرفت ها توان پذيرش و تحمل برخي ديدگاهها را ندارد.»...
با ۸۲ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


امروز که حکومت نخبه کش نا جمهوری اسلامی دندان طمع و آز خود را برای دریدن شيوا نظر آهاری یکی دیگر از نخبگان این مرز و بوم تیز کرده است ، کسانی که به جرم سرخ بودن زبانشان و استیفای حقوق انسانی ی بشر سرهای سبزشان را بر بدن زیادی میبینند . حال امروز که بیش از هر زمانی حاکمیت خود را در مسیر انحطاط حس ميکند ، و حال که بیش از هر زمان نهال اسلام دروغین ولایتمداران محتاج خون است ، بر ماست که در هر کجا و در هر فرصتی که بدستمان می آيد ، شيوا را فریاد بزنیم . به همین منظور پیشنهادهای زیر مطرح میشود . پیشنهاد اول ( برا ی عزیزان خارج از کشور ) : با بر پا کردن کمپین و درست کردن پتیشن ، تماس با سازمانها و نهاد ها ی حقوق بشری تمام جهانیان را از این جنایت هولناک عليه بشریت... آگاه سازیم . از تمامی محیط ها ا عم از سایتها ، فیس بوک ، یاهو ، تيوتر، ارتباط با رسانه ها و .... پیشنهاد دوم ( برای عزیزان داخل ایران ) : از همین امروز دست به کار میشویم و با شعار ( هر نفر ۳ اسکناس برای شیوا ) فریاد آزادی ی شيوا را بر روی اسکناس ها و دیوار ها و هر جا که ممکن است جاودان کنیم . و از رهبران سبز بخواهیم که برای شیوا نظر آهاری موضع کاملا قاطع گرفته شود . پیشنهاد سوم ( همگانی ) : اگر در خارج از ایران هستیم از خانواده ها یمان میخواهیم که به جا ی ما اسکناسی برای شيوا شعار نویسی کنند ، و به عنوان هدیه به افرادی نیازمند دهند . به خاطر تسهیل در روند کار از همین امروز با ایران تماس بگیریم . در هر اجتماعی چه در داخل و چه در خارج از ایران با به همراه داشتن عکس ها ی شیوا نظر آهاری شرکت کنیم و این مهم را در اولویت قرار دهیم . به عنوان مثال : در اجتماعات پیش رو در روز ایران ( قدس سابق ) شيوا را فراموش نکنیم . اگر در ایرانیم در خیابانها ، و اگر در خارجيم در جلو سفارت خانه ها . یادمان باشد شیوا وظیفه اش را نسبت به این آب و خاک انجام داده و حالا نوبت ماست . که اگر امثال شیوا ها نباشند حاکمان بی کفایت ، ایران را به ثمن بخس به اجانب و اجامر خواهند فروخت . وقت بسیار اندک است . از همین امروز دست به کار میشویم .
با ۸۲ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش ماهانه مرداد ماه از اجرای حکم اعدام دستکم 19 زندانی خبر داد. بنا بر این گزارش، در نیمه دوم مرداد ماه به دلیل همزمانی با ماه رمضان بسیاری از زندانیان را پیش از موعد مقرر و در نیمه نخست ماه اعدام کردند. بدین ترتیب اجرای حکم 19 تن محرز شده است که حداقل چهار تن از ایشان در ملاعام بوده است. این در حالیست که...
با ۷۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


به گزارش پایگاه اینترنتی «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»زندانی سیاسی ارژنگ داودی در اثر شکنجه های صورت گرفته در طی مدت بازداشت و نیز اعتصاب غذا، دچار عوارض حادی شده است که از جمله آنها، افت فشار خون، ضعف شدید عمومی، تقریبا عدم تحرک است...فعالین حقوق بشر و دموکراسی همچنین گزارش کرده اند نزدیک به سه هفته است که ماموران زندان، از انتقال وی به بهداری برای معاینات پزشکی وپیشگیری از شرایط خطرناک خوداری می کنند .زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در بند سه معروف به بند کارگری زندان گوهردشت کرج زندانی می باشد، در تاریخ 23 تیرماه در اعتراض به شرایط و محدودیتهای اعمال شده در زندان، دست به اعتصاب غذا زد. وی خواستار احقاق حقوق اولیه خود همچون پایان دادن به لغو ملاقات و ممنوعیت تماس با خانواده اش، رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی اش، پایان دادن به تصرف منزل شخصی و آوارگی خانواده اش و رسیدگی به شکایتی که علیه علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت نموده است می باشد.ارژنگ داوودی در آبان ماه ۱۳۸۲ بازداشت و۱۶ ماه بعد، در دادگاه انقلاب توسط قاضی حداد محاکمه و به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.داودی در طی مدت بازداشت به زندان‌های مختلفی چون زندان بندر عباس و سپس گوهردشت کرج تبعید شد و هم اکنون در بند ۴ زندان گوهردشت کرج در کنار مجرمین عادی و خطرناک زندانی است.
با ۷۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


ادوارنيوز: حسن اسدی‌زيدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نيروهای امنيتی بازداشت شده‌اند. به گزارش "ادوارنيوز"، حسن اسدی زيدآبادی، مسوول کميته حقوق‌بشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنيتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کميته سياسی سازمان نيز، در محل کار خود، به وسيله نيروهای امنيتی بازداشت شده‌اند.هنوز از دلايل بازداشت و اتهامات اين افراد، اطلاعی در دست است. گفتنی است حسن اسدی‌زيدآبادی آبان ماه سال گذشته نيز بازداشت و پس از ۴۰ روز با قيد ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسيدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه، برگزار شده بود. علی جمالی نيز در طی هفته های اخير، به نهادهای امنيتی احضار و مورد تهديد قرار گرفته بود. هم اکنون احمد زيدآبادی (دبيرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی مليحی (مسوول روابط‌عمومی) سازمان دانش‌آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) در زندان به سر ‌می‌برند
با ۷۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


چقدر این تعریف خانوم مهرانگیز کار جامع و کامل بود: کامبیز حسینی(پارازیت):خانوم «کار» میشه بفرمایید،من یه جوان بعد انقلاب اگه بخام هوادار حقوق زن بشم باید چطور باشم؟ خانوم کار: شما اگر دختر دارید و یا دختر دار شدید سعی کنید هرچی برای دخترتون می خواهید برای همه زنها بخواهید!
با ۷۶ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سال گذشته، روز قدس متفاوت بود با تاريخ 30 ساله گذشته خود. در آنروز مهدي كروبي ساعت 10 صبح و ميدان هفت تير را به عنوان نقطه شروع حركت خود اعلام كرده بود و از ساعتي پيش، بسياري از مردم در حوالي ميدان آماده بودند براي شروع يك حركت اعتراضي به دولت و حكومت جائر. راس ساعت 10 پل كريمخان شاهد يكي از بزرگترين تجمعهاي اعتراضي پس از انقلاب 57 بود و هياهوي حكومت براي ضبط و ربودن آنروز و حكومتي نشان دادن آن نيز آنقدر خفيف و حقير شده بود كه بيشتر به طنز و كاريكاتور ميمانست. در ضلع غربي پل نيروهاي سركوب، تمام مسير را بستند و ادامه حركت عملا ناممكن شد. مانده بوديم چه كنيم و چگونه راهي بيابيم كه ناگهان كروبي و همراهانش به روي پل آمدند و حضور او آنچنان شوري در جمعيت دميد كه ديگر هيچ نيرويي قادر به مهار آن نبود. راه باز شد و حماسه اي ديگر در تاريخ مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران ثبت گرديد. امسال، نه به قدر يكسال كه به قدر قرني تجربه و آموخته داريم در سبد و اينك به نيكي ميدانيم كه حضور ما در صحنه مبارزات، تنها راه رسيدن به فردايي آزاد و آباد است. كروبي در مناظره اي در فضاي مجازي، حقيقتي را بيان كرده است كه بسيار مشتاق شنيدن آن بوديم و آن اينكه او بر نظامي خاص پاي نميفشارد. او تابع راي و نظر و خواست ملت است. امسال نيز شيخ شجاع آمادگي حضور خود را در روز 12 شهريور اعلام كرده است. وقت آن است تا با حمايت همه جانبه از اين حضور، نشان دهيم كه خواست ما، نظامي مبتني بر نظر يكايك ملت ، شزطي بودن قانون به خواست شهروندان و گرفتن مشروعيت از انديشه و آراي ملت است. همراه شويم و بر اين درد مشترك، درماني جمعي بجوييم.
با ۷۴ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


یک سایت لبنانی به نقل از منابع دیپلماتیک این کشور خبر داد که محمود احمدی نژاد ،در سفر آتی خود به لبنان با یک بسته پیشنهادی برای فروش تسلیحات مورد نیاز ارتش لبنان وارد این کشور می شود
با ۷۴ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


برادر امیر جوادی فر، یکی از قربانیان کهریزک با تاکید بر اینکه پیش تر شکایت خود را از عاملین کهریزک عموما و قاضی مرتضوی خصوصا اعلام کرده اند خواستار محاکمه ی قضات خاطی، شد. بابک جوادی فر، در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام کرد که این حکم به طور رسمی به ایشان ابلاغ نشده است و وی نیز ار طریق خبرگزاری ها آن را شنیده و دنبال کرده است.
با ۷۳ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


«مادران عزادار با انتشار اعلاميه ای از تغيير نام خود به «مادران پارک لاله» خبر دادند و بر خواست های خود مجددا تاکيد کردند. مادران پارک لاله، مادران جانباختگان سی و يک سال گذشته هستند که هرگز از خون فرزندانشان نخواهند گذشت ...» . ما، مادران عزادار پس از يکسال عزاداری همراه با دادخواهی، مصمم تر از پيش حرکت خود را تا رسيدن به خواسته های قانونيمان ادامه خواهيم داد و در ادامه اين راه از اين پس خود را مادران پارک لاله می ناميم چرا که اولين ميعادگاه اين خانواده بزرگ پارک لاله تهران بوده و اولين تجمع سکوت در تاريخ ۶/۴/٨٨ در همين پارک برگزار گرديد. مادران به رغم فشار، تهديد، توهين و بازداشت از پای ننشسته، همچنان و همه جا بين مردم حضوری فعال دارند. مادران پارک لاله، مادرانی هستند که فرزندانشان بخاطر شرکت در راهپيمايی اعتراضی، آرام و ميليونی پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوری به صرف اعتراض به نتيجه انتخابات کشته شدند. اعتراضی که با شليک مستقيم به سمت ميليون ها معترض پاسخ گفته شد و در نتيجه آن ده ها تن به قتل رسيدند. مادران پارک لاله، مادران تمامی زندانيان سياسی، عقيدتی، فعالان مدنی و زندانيان گمنامی هستند که در زندان های کهريزک، اوين، رجايی شهر و... کشته شدند، شکنجه گشتند، مورد تجاوز قرار گرفتند و يا در دادگاه های نمايشی محاکمه و به احکام سنگين محکوم شدند. مادران پارک لاله، مادران جانباختگان سی و يک سال گذشته هستند که هرگز از خون فرزندانشان نخواهند گذشت و خواهان محاکمه آمران و عاملان اعدام های فردی و دسته جمعی، کشتارهای قومی و دينی، زندان، شکنجه، تجاوز، ترور، شبيخون به منازل، به خاک و خون کشيدن خوابگاه ها و ... از دهه شصت تاکنون هستند. مادران پارک لاله، مادران تمامی جوانان اين سرزمين هستند که توسط نيروهای امنيتی بازداشت و سپس مفقود شدند و تاکنون هيچ اثری از آنان نيست. مادران پارک لاله، مادران تمامی مجروحان حوادث يکسال اخير می باشند که با معلوليت زندگی مشقت باری را پيش روی دارند. مادران پارک لاله، اعدام را يک قتل سازمان يافته می دانند و مخالف هرگونه قتلی با هر شکل و هر نامی از جمله سنگسار و قصاص می باشند و خواهان لغو قانون مجازات اعدام هستند. مادران پارک لاله، که خود قربانی خشونت و تبعيض عليه زنان بوده و هستند از تمامی فعاليت های مخالف خشونت و برابری خواهانه حمايت می کنند و بر همه زنان و مردان آزاده درود می فرستند.
با ۷۰ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور، فعالیت جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و خانه احزاب ایران را غیر قانونی، غیر شرعی و غیر مجاز خواند و گفت که وزارت کشور طی چهار هفته آینده، لایحه اصلاح قانون احزاب را به دولت ارائه می کند. به گزارش خبرگزاری مهر، معاون سیاسی وزیر کشور با اشاره به اینکه کمیسیون ماده ۱۰ ، فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را غیر قانونی دانسته و انحلال این تشکل‌ها از وظایف دستگاه قضایی است، گفت: «هر نوع اظهار نظر، بیانیه و مصاحبه که از سوی این تشکل ها اتفاق افتد غیر قانونی است.» محمد علی توفیقی، تحلیلگر سیاسی و روزنامه‌نگار در پاریس، در این باره به رادیو فردا می‌گوید: -متاسفانه مانند اکثر اوقات اين آقايان اتهاماتی کلی را وارد کرده و به يک ماده قانونی مشخص اشاره نکردند و مصداق‌های معينی برای غيرقانونی بودن فعاليت خانه احزاب يا حزب مشارکت و مجاهدين انقلاب مطرح نکردند. يعنی چهارچوب خاصی معلوم نيست، جز سليقه آقايان که معتقدند فعاليت اين احزاب يا تشکل‌ها غيرقانونی است. به نظر می رسد هر نوع انتقاد از دولت و وضع موجود يا رويکرد حاکميت، اگر از طرف يک جريان يا حزب سياسی مطرح شود از نظر آقايان غيرقانونی محسوب می‌شود که بايد جلوی آن را گرفت. اما نکته ای که در صحبت‌های آقای مرتضوی شايد تازه به نظر می‌رسد، اشاره به «غير شرعی بودن» فعاليت اين احزاب يا جريان‌هاست. معلوم نيست واقعاً وزارت کشور با چه صلاحيتی و يا با استناد به چه ملاکی حکم به غير شرعی بودن فعاليت خانه احزاب دارد. ما می‌دانيم برای صدور حکم غير شرعی بودن بايد ملاک‌های معين شرعی، مذهبی و فقهی وجود داشته باشد. البته اين احتمال وجود دارد که از قبل سناريويی را برای ايجاد اين محدوديت تازه طراحی کرده باشند، چون اين کارها سابقه دارد. به عنوان مثال چند سال قبل هم جامعه مدرسين حوزه علميه قم حکم به غير شرعی بودن فعاليت سازمان مجاهدين دادند. ممکن است اينها برای محدودتر کردن فعاليت سياسی، سناريوی تازه‌ای را طراحی کرده باشند. ـ شما به بعضی استنادها در اين زمينه اشاره کرديد. اگر بخواهيد آنها را تجزيه و تحليل کنيد، چه نظری داريد؟ اين استنادها يک سری اظهارات کلی است که متاسفانه مصداق و چهارچوب معينی ندارد تا بتوان آن را تجزيه و تحليل کرد. مثلاً اتهام «ضديت با ولايت فقيه» يا «اقدام عليه امنيت ملی» يا يک واژه کلی مانند «ضديت با انقلاب» که در ۳۰ سال گذشته برای بسياری از احزاب مطرح شده است که حتی زمانی حامی حاکميت بودند و يا زمانی خودشان جزيی از حاکميت بودند.
با ۶۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ادوارنیوز: حسن اسدی‌زیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند. به گزارش "ادوارنیوز"، حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیته حقوق‌بشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست است. گفتنی است حسن اسدی‌زیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از 40 روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شده بود. علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود. هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسوول روابط‌عمومی) سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر ‌می‌برند.
با ۶۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته