حاج آقا بلر!
روزنامه انگلیسی «دیلی میل» گزارش داده است که تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس مشغول گذراندن یک دوره «ختم قرآن» است.
البته از این که تونی بلر در حال حاضر کدام جزء قرآن را مشغول تلاوت است خبری در دست نیست.
تونی بلر در این زمینه گفته است: «خواندن کتاب مقدس مسلمانان باعث می شود که از امور دین به دلیل اهمیت این بعد در دنیای جهانی شده آگاه شوم به همین دلیل برای شناخت برخی از امور که در جهان اتفاق می افتد، روزانه قرآن می خوانم.»
او معتقد است «خواندن قرآن در وهله اول در جهت موفقیت در کارش به عنوان نماینده کمیته چهارجانبه صلح در خاورمیانه بسیار مفید بوده است.»
مسئول آفتابههای مسجد شاه چه کسی است!؟
در خبرها آمده بود که علی قلیها داماد حاج منصور ارضی از مداحان قدیمی کشور به عنوان مدیر بهرهبرداری مترو تهران منصوب شده است.
منصور ارضی چند ماه پیش در خصوص رئیس دفتر احمدی نژاد گفته بود: «تو، رييس دفتر رييس جمهوري؟! يا بنگاه معاملات ملكي داري؟! اين ملعون يهودي صفت الآن دارد پول خرج ميكند براي يك روزي كه اگر بخواهد كانديد شود... آنهم با آن پروندهاش! و متأسفانه آن آقا {رييس جمهور} مي گويد به او كاري نداشته باشيد. انشالله من به وقتش همه چيز را خواهم گفت.».
اما قلیها پیش از این در شرکت جهاد نصر به عنوان مسئول روابط عمومی مشغول به کار بود و در دوران دانشجویی در مرکز ثارالله بسیج دانشجویی و با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ به عنوان رییس شاخه جوانان ستاد محسن رضایی فعالیت می کرد. داماد منصور ارضی مدتی نیز به عنوان رییس گروه مشاوران جوان ستاد قاچاق کالا و ارز و در انتخابات دور سوم شوراهای شهر نیز به عنوان معاون شاخه جوانان ستاد «رایحه خوش خدمت» از حامیان محمود احمدینژاد بود.
داماد منصور ارضی پس از انتخابات شوراها به همراه زیاری نامزد ناکام شوراها به راه آهن رفته و معاونت فنی این سازمان را به عهده گرفت و همزمان با مدیریت مهرداد بذرپاش در پارس خودرو مسئولیت حراست این شرکت را نیز به دست آورد.
پس از آن که مهرداد بذرپاش به عنوان مدیرعامل سایپا منصوب شد، داماد منصور ارضی که در آن زمان مسئولیت مدیریت مالی و اداری روزنامه وطن امروز را در دست داشت به عنوان مدیرعاملی شرکت سایپا پرس نیز منصوب شد.
جالب است که حاج منصور ارضی پدر زن این «مدیر همه کاره» چندی پیش در اعتراض به تعدد مسئولیتهای اسفندیار رحیم مشایی گفته بود:«چرا باید این همه پست و مسئولیت به وی داده شود؟ فقط مانده که مشایی مسئولیت آفتابه های مسجد شاه را هم بگیرد!»
مرگ صابر و دشواری زیستن و مردن ما
«برای هدی گریه نکنین. می خواست شهید بشه که شد. بايد شهيد ميشد.می خواست خرداد بره که رفت.رفت راحت شد. برای هدی گریه نکنین. به احترام قهرمان بايد ايستاد.»
این ها را تقی رحمانی یار و همراه همیشگی هدی صابر در منزل این شهید سرافراز خطاب به دوستان و آشنایان او گفته است.
گفتند که «صبر صابر تمام شد» و رفت.
اما واقعیت آن است که «هدی صابرها» نمی روند و میمانند.
میمانند تا زیستن ما را دشوار کنند.
زیستنی که «در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخوریم»
هدی صابرها نمی روند و میمانند.
می مانند تا مردن ما را دشوار کنند.
مردنی که «بر بیهودگی اش سوگوار نباشیم»
فقدان مدیر چند کاره و واردات پیژامه و سنگ قبر
امیر رضا واعظ آشتیانی مدیرعامل سابق باشگاه فوتبال استقلال تهران که مدتی نیز معاونت وزارت صنایع و معادن را برعهده داشت در اظهاراتی درخصوص ادغام دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن گفته است از کجا می خواهیم مدیری پیدا کنیم که بتواند در آن واحد نگاه توامان صنعتی و بازرگانی داشته باشد؟
البته جناب آشتیانی که خود از مدیران چند شغله دولت نهم به شمار میرفت فراموش کرده است که ما مدیران بسیاری در دولت نهم و دهم داشتیم و داریم که نگاه توامان عمرانی،ورزشی،صیادی و نفتی داشتهاند.
مدیرانی که ابتدا در سمت معاونت عمرانی شهرداری تهران تکیه زدند و سپس بر ریاست دستگاه ورزش بوسه زدند و دیگر بار صندلی ریاست سازمان شیلات را با وجود خود مزین کردند و در نهایت به عنوان سرپرست وزارت نفت در قامت رئیس سازمان اوپک در این اجلاس سخنرانی مبسوط نمودند.
واعظ آشتیانی در ادامه سخنان خود با اشاره به واردات بی رویه کالا در سالهای اخیر و تضعیف صاحبان صنایع در کشور گفته است در حال حاضر صنایع زود بازده اعتقاد دارند بیش از ۵۰ درصد از دیون خود را نتوانستند پرداخت کنند. حق دارند که نتوانند پرداخت کنند چرا که از سویی تشویق شدهاند بیایند تا سرمایه گذاری کنند ولی از طرف دیگر دروازه های کشور را باز گذاشتیم به اندازهای که حتی پیژامه هم وارد کشور شد. حتی سنگ قبر هم وارد کشور شد.
حاج عیسی حجت را بر همگان تمام کرد!
در حالی که بیش از دو دهه از زمامداری آیت الله خامنهای بر ایران می گذرد اما حامیان رهبری کماکان سعی دارند که برای رفع هر گونه شبهه و تردید نسبت به انتخاب ایشان مدارک مستندی از تمایل آیت الله خمینی به جانشینی وی پس از خود ارائه کنند.
چندی پیش یکی از دختران آیت الله خمینی در خصوص انتخاب آیت الله خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی پس از مرگ پدرش گفته بود : «خاطرم هست ۳ یا ۴ روز بعد از جریان آقای منتظری که ایشان از قائم مقامی کنار رفتند پیش امام نشستم گفتم: اگرچه زشت است که من این حرف را بزنم، اما بالاخره آدمیزاد از این دنیا می رود و من به نظرم می رسد فردی را نداریم که جانشین شما باشد. آیا بهتر نیست که شورایی باشد؟ تا این حرف را زدم، گفتند: چرا نداریم؟ گفتم: به نظر میآید چنین فردی نیست و ایشان پاسخ دادند: چرا، آقای خامنهای».
زهرا مصطفوی در ادامه با اشاره به خوشحالی خود از انتخاب آیت الله خامنه ای برای رهبری گفته بود: وقتی شنیدم که آقای خامنه ای انتخاب شده اند، قلبا خوشحال و آرام شدم و گویی مرگ پدر را فراموش کردم. حتی کسی به من گفت: «خوشحالی می کنی که جای پدرت جانشین انتخاب شد؟» گفتم: «این حرف چیست؟ بالاخره هرکسی رفتنی است، ولی شخص بسیار خوبی جای ایشان آمد».
اما این بار مدرکی دست اول در این خصوص توسط خبرگزاری فارس ارائه شد که نقطه پایانی برای تمامی حرف و حدیث های پیرامون ماجرای انتخاب آیت الله خامنهای به این سمت است.
حاج عیسی پیرمردی که خادم جماران و مستخدم آیت الله خمینی بوده و خبرنگار فارس او را «پیرمردی که نور امام در چهرهاش موج ميزد» توصیف کرده است با ذکر خاطراتی از روزهایی که آیت الله خمینی در قید حیات بودند گفته است: وقتي آقاي خامنهاي به عنوان رهبر انتخاب شدند، ما خيلي آرام شديم. خدا رحمت كند حاج احمد آقا و خود امام را كه خيلي به اين مسئله اهميت ميدادند. يادم هست روزي آقا به عنوان رئيس جمهور در سازمان ملل سخنراني كردند. بعد از صحبتهاي ايشان حاج احمد آقا در اتاق امام را باز كرد و آمد بيرون و گفت «حاج عيسي! امام تمام صحبتهاي آقاي خامنهاي را گوش داد و بعد گفت كه ايشان به درد رهبري ميخورد».
البته حاج عیسی در بخش دیگری از صحبت های خود خاطرهای از غیب و ظاهر شدن آیت الله خمینی نیز تعریف کرده است او می گوید:دستگاهي توي جيب امام بود و دكترها هميشه شبها ميرفتند و آن را تنظيم ميردند. يك و نيم بعد از نصف شب بود كه با دكترها رفتيم خدمت امام؛ هر چه در زديم امام در را باز نكردند. از اينكه امام در را باز نميكردند، متعجب شدم و به ناچار مجبور شدم، در را باز كنم. داخل رفتم و ديدم امام نيستند، به دكترها خبر دادم گفتم امام نيستند، گفتند مگر ميشود، گفتم بيايد خودتان ببينيد. دكترها هم آمدند ديدند بله ايشان نيستند.
تمام خانه را گشتيم اما امام را پيدا نكرديم، ترسيديم حاج احمد آقا را خبر كنيم، سكته كنند، ميخواستيم فرماندههان را خبر كنيم سر و صدا شود. در حياط خانه ميچرخيديم، بعد از نيم ساعت رفتيم ديديم امام سرجايش در تختش دراز كشيده است و هيچ وقت معلوم نشد، امام در آن مدت كجا رفته بود و چطور رفت و آمد كه هيچكس نفهميد و ايشان را نديد.
غواصِ سیریش!
بیل وارن یک غواص آمریکایی است که سیریش شده و می خواهد برای یافتن جنازۀ اسامه بن لادن، رهبر شبکۀ القاعده، به قسمت شمالی دریای عرب برود. او گفته است به دلیل خودداری دولت آمریکا از انتشار تصاویر جسد اسامه بن لادن، از کشته شدن وی مطمئن نیست.
بیل وارن در مصاحبه ای دربارۀ جست و جوی خود گفته است: «یک نفر باید برود و جسد او را پیدا و کشته شدنش را تأیید کند… نیروهای آمریکایی او را در پارچه ای سفید پیچیده اند که با نوارهایی بسته شده و وی را به آب انداخته اند. اما ماهی ها نمی توانند با این وضع او را بخورند. پیدا کردن جسد بن لادن در اعماق آب مثل یافتن سوزنی در کاهدان است، اما من به شانس باور دارم.»این غواص ۵۹ ساله قرار است ماه آینده جست و جوی خود را برای یافتن جسد رهبر شبکۀ القاعده آغاز کند.
ادامه جایزههای جهانی برای زندانیان ایرانی
پس از آنکه احمدزیدآبادی روزنامهنگار ایرانی که بیش از دو سال است در زندان رجایی شهر کرج زندانی است موفق به دریافت جایزه بزرگ قلم طلایی آزادی و جایزه ویژه یونسکو شد اینبار آرش و کامیار علایی، دو پزشک و پژوهشگر ایرانی فعال در زمینه مبارزه با بیماری ایدز که سه سال پیش به اتهام تدارک «براندازی نرم» از سوی مقام های امنیتی ایران بازداشت شدند موفق به کسب جایزه ده هزار دلاری «شورای بهداشت جهانی» گردیدند.
شورای بهداشت جهانی که در آمریکا مستقر است می گوید این جایزه را بهدلیل آنکه آرش و کامیار علایی سمبل مبارزه جهانی برای کمک به افراد حامل ویروس «اچ آی وی» بودهاند به آنها میدهد.
کامیارعلایی چند ماه پیش پس از دو سال ونیم حبس آزاد شد، اما آرش برادر ۴۲ ساله او همچنان در زندان است. کامیار علایی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت: «که تا زمانیکه آرش آزاد نشده او نیز خود را آزاد نمیداند.»
اسبها به امام توهین کردند
در شرایطی که همهگان تصور میکردند که «مجسمههای تیرانداز و اسبانش» در میدان امام شهر ساری توسط یک عده از خدا بی خبر دزدیده شده است اما مسئولان شورای شهر ساری خیال همه را راحت کردند و اعلام کردند که این مجسمه ها به دستور دادستان شهر شبانه از میدان جمع آوری شدهاند.
سرانجام رئیس شورای شهر ساری سکوت چند روزه مقامات شهری پیرامون علت جمع آوری شبانه این مجسمه ها ساری را شکست.
گویا مسئولان شهر ساری پس از سی سال متوجه شدهاند که وجود این اسبها در میدان امام چیزی جز اهانت به نام امام نیست و به همین دلیل دستور جمعآوری این مجسمهها را به شهرداری ابلاغ کردهاند.
اسبهای برنزی همراه با ارابه و سوار در میدان امام «ولیعهد سابق» ساری، نماد آرش کمانگیر تیرانداز اسطورهای ایران زمین بودهاند که گفته میشود از اهالی ساری بوده است.
تندیس نمادین آرش کمانگیر در سال ۱۳۵۴ در میدان ولیعهد نصب شد که پس از انقلاب نام آن به میدان «امام خمینی» تغییر یافت.
گفتنی است یکی از دوستداران میراث فرهنگی ساری نوشته است اگر می خواستند حرمت شکنی نشود بهتر بود نام میدان را تغییر می دادند نه اینکه آثار فرهنگی را نابود کنند.
مای نِیم ایز علی آبادی... ایت ایز بلک بورد!
سرانجام محمد علی آبادی رئیس اسبق تربیت بدنی و رئیس سابق شیلات ایران و معاونت اسبق عمرانی شهرداری تهران و کاندیدای ناکام وزارت نیرو در جایگاه سرپرست وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران راهی اجلاس اوپک شد.
علی آبادی در سخنرانی خود در این اجلاس در شرایطی که تسلطی به زبان انگلیسی نداشت، کوشید با سخنرانی به زبان انگلیسی در اجلاس افتتاحیه، چنین وانمود کند که انگلیسی بلد است و به همین خاطر وی در افتتاحیه از روی کاغذ ، متنی را با لهجه ای در حد دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی به بدترین شکل ممکن خواند.
هنوز مشخص نیست که متنی که علی آبادی در اجلاس اوپک خواند را به زبان انگلیسی نوشته بودند یا کلمات انگلیسی را به زبان فارسی و یا شاید هم پینگیلیش!
علی آبادی که در افتتاحیه اجلاس وانمود کرده بود انگلیسی بلد است، وقتی ناگزیر شد به عنوان رئیس اجلاس، در یک کنفرانس مطبوعاتی و چند مصاحبه اختصاصی با رسانه اوپک شرکت کند این بار دستش رو شد و عیارش مشخض گردید وقتی که نه می توانست انگلیسی صحبت کند و نه حتی متوجه حرفهای دیگران به زبان انگیسی شد و به همین دلیل، مجبور به استفاده از مترجم گردید.
دولت سیبزمینی اینبار گاو توزیع میکند!
اگر در ایام پیش از انتخابات جنجالی سال ۸۸ دولت محمود احمدینژاد اقدام به توزیع ۳۰۰۰ چک پول ۵۰ هزار تومانی میان دانشجویان و ۴۰ هزار تن سیبزمینی میان مردم سراسر کشور نمود اما اینبار در آستانه انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی محمود احمدی نژاد از توزیع «یک میلیون راس گاو» به خانوارهای روستایی خبر داد.
احمدینژاد که در همایش ملی تعاون، کارآفرینی و اشتغال سخن میگفت،طرح جدید واگذاری یک میلیون راس گاو برای یک میلیون خانواده روستایی را ارائه نمود.
احمدینژاد پیشنهاد تا با همکاری صندوق توسعه و بانکهای کشور این طرح را در قالب «وامِ گاو» ارائه نمود و اگر با کمبود مواجه شدیم ،گاوهای دنیا که با طبیعت ما سازگاری دارند را وارد نماییم.
No Response To Paging!
در خبرها آمده بود برخی سازمانهای دولتی و خصوصی با هدف مدیریت بهتر کار و جلوگیری از بروز برخی اختلالات اقدام به استفاده از ابزاری به نام «مسدودکننده تلفن همراه» در محیط کار کردهاند اما ثمرات و الطاف این پروژهی ملی شامل حال همسایگان این سازمان ها و ادارات دولتی و خصوصی هم شده است.
پیش از این نیز صحبت از استفادهی مسئولان برخی از مدارس و دانشگاههای کشور از مسدود کنندههای تلفن همراه در جلسه امتحانات بود.
مسئولین این مراکز آموزشی نیز برای حصول اطمینان از عدم امکان استفاده از تلفن همراه در جلسه امتحان، قدرت مسدود کننده را به قدری زیاد میکنند که نه تنها در خارج از سالن امتحانات، بلکه 5۵ تا خیابان آن طرفتر نیز امکان استفاده از تلفن همراه برای بنی بشری در آن منطقه امکانپذیر نیست.
گفتنی است آیین نامه استفاده از مسدود کنندههای تلفن همراه، با هدف نظم دادن به استفاده از این فناوری و محدود کردن ارتباط گوشیهای تلفنهمراه در امکان خاص در اردیبهشت ماه سال ۸۸ به تصویب کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی رسید و در ایام اعتراضات خیابانی جنبش سبز به خوبی به مرحله بهرهبرداری رسید!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر