-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

Latest News from Norooz for 06/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



جبهه مشارکت ایران اسلامی در حمایت از زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده و درخواست شکستن اعتصاب اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد:

آزادگان در بند، زندانیان سیاسی سرافراز بند 350 زندان اوین
برای همه ما عمق اندوه شما در شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر قابل درک است همانگونه که ملت ما نه فقط داغدار آنها است بلکه سوگوار مرگ شرافت و مردانگی در وجود کسانی است که اگر دین ندارند ، آزاده هم نیستند ! ما شهادت می دهیم که شما اسوه های حق طبلی و مظلومیت رسالت خود را به تمامی انجام داده اید و دیگر نباید با جسم نحیف خود متحمل رنج بیشتر شوید بلکه باید جان سترگ خود را برای روزهایی که چندان دیر نیست به پرواز در آورید. ما به این کلام معصوم باور عمیق داریم که روز پاسخگویی ظالمان بسیار دردناک تر از روزی است که بر مظلومان رفته است.
جبهه مشارکت ایران اسلامی در برابر این همه فداکاری زندانیان سیاسی و خانواده انها سر تعظیم فرود می آورد و از عزیزانی که دست به اعتصاب غذا زده اند چون همیشه می خواهد به این اقدام پایان دهند و نیز از قوه قضاییه که مسئول همه این حوادث تلخ است می خواهد تا دیر نشده است به این همه ظلم پایان دهد و با آزاد کردن همه زندانیان سیاسی بخش مهمی از ماموریت نماینده حقوق بشر سازمان ملل را که بی تردید در برابر آن تسلیم خواهند شد بلاموضوع کند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
30 خرداد 1390
 


 


جبهه مشارکت ایران اسلامی در سوگ شهادت هدی صابربیانیه ای بشرح زیر صادر کرد :
خبر شهادت هدی صابر زندانی سیاسی پس از رحلت جانگدازمهندس عزت الله سحابی و شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی بدست ماموران جور درخردادماه پرحادثه دل همه آزادیخواهان این مرز و بوم را سوزاند و چشمانشان را پر اشک کرد .
هدی صابر که از دوران جوانی تا زمانی که قلبش از ظلم و جورظالمان باز ایستاد و به دیدارمعبودش ، خدای عدالت و آزادی ، شتافت دغدغه ای جز خدمت به خلق خدا و کاهش رنج و آلام آنها نداشت اینک به آرامش و رضوان ابدی دست یافته است اما پیکر بی جانش سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است که متاسفانه بنام دین برمردم شریف ایران حکم می راند . او از زندان کوچک اوین خود را رهایی بخشید تا مبشر آزادی برای همه ایرانیانی باشد که در زندانی بزرگ بنام ایران گرفتار مانده اند و از همه حقوق اساسی و شهروندی خود محروم شده اند .
شهادت هدی صابرکه خود از ستاره های درخشان جنبش سبز بود همچون فقدان دو ستاره پرنور سحابی ها ، پرتو تازه ای از حقیقت برآسمان تیره و تار ما تاباند و برحقانیت و درستی راهی که مردم ما پس از کودتای انتخاباتی خرداد 88 درقالب این جنبش پی گرفته اند ، گواهی می دهد و اینکه آزادیخواهان و عدالت طلبان باید با ایمان و صبر و استواری این راه را تا بدست آوردن نتیجه ادامه دهند و در این مسیر این آیه الهی راهنمای عملشان باشد : " پس صبر پیشه کنید که وعده خدا البته حق و حتمی است و مراقب باشید افرادی که علم و یقین و ایمان ندارند شما را به حفت و سبکی و ترس نکشانند ."(سوره روم آیه 60)
جبهه مشارکت ایران اسلامی با تسلیت شهادت هدی صابر این اسوه ایمان و صبر و پایداری به خانواده رنج و داغ دیده اش، و بازماندگان و همفکران او در قالب نیروهای ملی مذهبی و مردم آزادیخواه و سبز ایران ، خود را در سوگ این عزیز پرواز کرده شریک و عزادار می داند و از همگان می خواهد در مقام پاسداشت از آزادی و عدالت ، که صابرهمه عمرش را ذیل ایندو آرمان سپری و فداکرد ، در مجالس و مراسم گرامیداشت او شرکت فعال و گسترده نمایند . درود بر او روزی که متولد شد ، و روزی که از دنیا رفت ، و روزی که دوباره زنده خواهد شد .
جبهه مشارکت ایران اسلامی
23/03/1390

 


 


جبهۀ مشارکت ایران اسلامی در گرامی داشت یاد و خاطرۀ حماسه های 22و 25 خرداد سال 88 بیانیه ای بشرح زیر صادر کرد:


بسم الله الرحمن الرحیم


حضور چشمگیر مردم در انتخابات دهم ریاست جمهوری در 22 خرداد سال 88 می توانست سرمایه ای عظیم برای وحدت ملی، آبادانی کشور وارتقای جایگاه بین المللی ایران باشد که متاسفانه در کمال شگفتی و با بی بصیرتی کامل اصحاب کودتا، رأی مردم به سرقت رفت و دولتی نامشروع و ناکارآمد و دارای سوءاخلاق بر کشور حاکم شد که در کمتر از دو سال کشور را در آستانۀ ورشکستگی کامل قرار داده است. حاصل دولت تقلبی همان است که بارها توسط رهبران اصلاحات و جنبش سبز بخصوص رهبران آن جناب آقای موسوی و حجة الاسلام والمسلمین کروبی، که اکنون بناحق در حبس خانگی بسر می برند، بیان شده است یعنی عقب افتادگی تقریبا غیر قابل جبران، سقوط آزاد اخلاق و دیانت، ورشکستگی اقتصاد و فرهنگ و از دست رفتن سرمایه های انسانی و مادی.


اما حماسۀ دوم در 25 خرداد رقم خورد که بی سابقه ترین حضور مردم پس ازانقلاب اسلامی شکل گرفت. مردم کشور بویژه تهران در این روز تاریخی در اوج بلوغ سیاسی با شعار جاودان "رأی من کجاست" نشان دادند که از حق خود نمی گذرند و با اتخاذ شیوه های مدنی در راه کسب آن استوارهستند. بدین سان بود که جنبش سبز حیات تازه ای یافت و امروز الهام بخش بسیاری از جنبش های تحول خواه منطقه شده است واگر این حرکت مردم توسط حاکمیت پاسخ در خور می یافت امروز جمهوری اسلامی به جای آنکه در صدر کشورهای ناقض حقوق بشر باشد الگوی پیشرفت،استقلال و دموکراسی بود. لکن با کمال تاسف امروز پس از دوسال فشار و سرکوب همچنان در وضعیتی هستیم که نارضایتی در همه زمینه هاوجه بارز در بین همه اقشار است و شکاف دولت- ملت به گسلی پر ناشدنی تبدیل شده است که اگر همین الآن هم برای آن چاره ای اندیشیده شود، شاید بسیاردیر باشد.


به نظر ما مهمترین اقدام در راه باز سازی اعتماد ملی که اینک به شدت مخدوش شده است، بازگشت به حاکمیت قانون و جبران همه قانون شکنی ها است. خونبهای ندا، سهراب، سیدعلی موسوی، هاله سحابی و دهها شهید دیگر لزوماً قصاص قاتلین آنها نیست بلکه آزادی، حاکمیت قانون و دموکراسی است. در اینصورت است که می شود از گذشته تلخ عبرت گرفت و با سماحت از آن گذشت و به آینده پر امید چشم دوخت. در این راه و در اولین گام، اجرای کامل فصل سوم قانون اساسی که متضمن حقوق ملت است، الزامی است و قدم پس از آن می تواند در انتخاباتی کاملا آزاد، که در آن حقیقتاً میزان رأی ملت باشد، تجلی کند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی با گرامیداشت این ایام فراموش نا شدنی ازحاکمیت می خواهد تمام امکانات خویش را بجای سرکوب، در راه ایجاد زمینه آرام برای بیان مسالمت آمیز خواسته ها و مطالبات از سوی مردم بکار بندد تا با بوجود آمدن امکان برگزاری تجمعات و راهپیمایها و مراسم قانونی باردیگر امنیت به مردم و جامعه بازگشته و فضای پرنشاط سیاسی درکشور پدید آید.
ما بر روش مسالمت آمیز برای پیشبرد اهداف جنبش تأکید می کنیم و به همین دلیل رادیکالیسم را آفت بزرگ جنبش مردمسالاری ایران می دانیم و اگرچه عامل اصلی بروز تند روی ها را رفتار نابخردانه و تندروانۀ نهاد های حکومت می دانیم که نقطۀ مقابل خود را تولید کرده و سپس هماهنگ و دست در دست با آن تلاش می کند تا جنبش را به برهوت آنارشیسم سوق دهد، اما در عین حال ازعموم مردم فهیم و صبور می خواهیم همچون گذشته در تمام برنامه های سیاسی واجتماعی خود، آرامش و مسالمت را سرلوحۀ حرکت خود قرار دهند و به هیچ روی و در هیچ حال از چارچوب قانون خارج نشوند و در دام رادیکالیسم کور که جز
انحراف و سر خوردگی افراد جنبش سبز حاصلی ندارد نیفتند.
جنبش سبز با حضور پر نشاط و پر رنگ مردم در تمام برنامه هایی که درامتداد پاسداشت آراء مردم و قانون، گرامی داشت یاد شهدا و قدر شناسی ازفداکاریهای آسیب دیدگان، زندانیان سیاسی و خانواده های بزرگوار آنها برگزار می گردد امتداد می یابد. دور نباشد روزی که مشی و مرام مسالمت جویانه جنبش سبز دستورالعمل حکومت نیز گردد و همۀ ملت با یکدیگر در بنای
جامعه ای فاضل هم داستان شوند که در آن هر حقی و برای هر کس بخوبی پاس داشته شده، آرامش، عدالت و آزادی در کشور حاکم گردیده و چشم انداز توسعه و پیشرفت بار دیگر در پیش روی ملت قرار گیرد.

جبهۀ مشارکت ایران اسلامی
20/3/90
 


 


حضور پرشور اما ساکت معترضان سبز در راهپیمایی آرام دومین سالگرد 22 خرداد 88 در تهران زنده و پویا بودن جنبش سبز را بار دیگر به نمایش گذاشت . پس از دوسال و به رغم فراز و فرودهای پیموده شده و هزینه های گرانی که برای پیشبرد جنبش سبزآزادیخواهانه و عدالت طلبانه پرداخت شده است ، و به رغم همه تمهیدات و تبلیغاتی که آقتدارگرایان برای مهار و کنترل این جنبش بکار بسته و هر روز خبر از به پایان رسیدن و مردن فتنه داده و می دهد حضور خیابانی سبزها اثبات کرده که این جنبش ریشه در درون و عمق جامعه ما دارد و هر روز که می گذرد بر عمق و گستره آن افزوده می شود چراکه گذر زمان بر رسوایی هرچه بیشترسرکوبگران و درستی حرف ها و مدعاهای راهبران جنبش سبز افزوده است و امروز در درون حاکمیت آتشی را درافکنده است که هر باند و جناح در پی حذف دیگری به بهانه انحراف فکری وآلودن به مفاسد مالی و دراصل بدلیل ناکارآمدی حاکمیت در اداره کشور و فساد مالی و اداری گسترده وفراگیر است .
در دو سال گذشته حاکمیت که در ابتدا می توانست برخوردی منطقی وقانونی و اقناعی با معترضان داشته باشد و با تکیه بر خرد جمعی راهی کم هزینه و پرفائده را در ارتباط با معترضان به نتیجه انتخابات بطور خاص و در ارتباط با شهروندان بطور عام در پیش گیرد در دام تحلیل برخی نهادهای نظامی و امنیتی گرفتار آمد که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم ، انتخابات را به انقلاب مخملی تاویل و تحویل می کردند و برهمین پایه برنامه عمل تدوین کرده و به انجام کودتا پرداختند . نوار سخنرانی سردار مشفق که خواسته یا ناخواسته از درون این نهادها بیرون زد شاهدی محکم در این باره است. گرفتاری حاکمیت در این دام زمینه ساز اشتباهات و خطاهای پی در پی و مشروعیت زدایی شده است که متاسفانه تا امروز ادامه داشته ، و دلیل بارز آنهم این است که حاکمیت به رغم حضور میلیونی افراد معترض در راهپیمایی روز 25 خرداد 88 و دیگر روزها هرگز حاضر نشد که وجود معترضان و صدای آنها را به رسمیت شناسد و همواره در پی نایده گرفتن وانکار جنبشی برآمد که تخمش را عملکرد نادرست و مسئله دار خودش کاشت و کودتای انتخاباتی بدان آب داد .از اینرو درست در زمانی که حاکمیت سرخوش از سرکوب و مهار جنبش و پایان فتنه بدلیل غیبت بیش از یکساله خیابانی معترضان بود دعوت رهبران جنبش سبز به راهپیمایی حمایت از جنبش های مردمی تونس و مصر و حضور میلیونی سبزها در 25 بهمن ماه 89 آنها را غافلگیر ساخت و این بار ناچار شد برخلاف سیاست انکار جنبش سبز ، آنرا از طریق حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان به عنوان رهبران این جنبش برسمیت شناسد . آنها فکر می کردند که با این حبس و قطع ارتباط رهبران با بدنه ، جنبش از حرکت باز می ایستد اما با تمهیدی که از سوی رهبران جنبش برای فعالیت شورای هماهنگی راه سبز امید شده بود و با به میدان آمدن این نهاد و تداوم تظاهرات اعتراضی نشان داد که افراد جنبش سبز به آن بلوغی دست یافته اند که در غیبت رهبران نیز راه را ادامه خواهند داد و...
قطعا برای همه آنانی که در عمر دوساله جنبش در هرسطحی حضورفعالانه داشته اند این دوسال سخت و دشوار و بقولی عمری بوده، و ممکن است برخی از به نتیجه نرسیدن جنبش خسته و ناامید شده باشند اما باید دانست در پهنه تاریخ این دوسال همچون چشم برهم زدنی بوده است و برای پخته شدن و به نتیجه رسیدن جنبش هنوز نیاز به زمان است . برای اینکه اگر جنبش اینگونه زمانبر نشده بود افراد جنبش به خیلی از آسیب ها و عفونت هایی که در نظام سیاسی موجود لانه کرده است آگاه نشده و وجوه سلبی ای از حکومت و حکومتداری را که در آینده باید اصلاح کرد متوجه نمی شدند . درعین حال به رغم گذشت این دوسال و همه بحث ها و گفتگوهایی که انجام شده و با توجه به تنوع و تکثری که در جنبش سبز وجود دارد خرد جمعی جنبش هنوز موفق به منشوری نهایی که در برگیرنده همه وجوه اثباتی و اجماعی اهالی جنبش باشد نشده است هرچند دستیابی به دو ویرایست منشور جنبش سبز را باید غنیمت شمرد . زمانبر بودن به افراد جنبش کمک می کند تا دراین باره به بحث و گفتگوی بیشتر بپردازند و بر روی منشوری که بتواند ترسیم و تصویری از مطالبات اجماعی و در برگیرنده جنبش برای آینده باشد تمرکز و توافق کنند و از این طریق هم افزایی بیش از پیش نیروهای درونی جنبش را فراهم آید و افق روشنی را بروی همه کسانی که به آینده ایران می اندیشند ، باز نماید.
جنبش سبز در طی مسیر اهداف و راهبردهای خود را یافته است ، اهداف عبارتند از حاکمیت قانون (اجرای بدون تنازل قانون اساسی) ، تحقق مردمسالاری ،و دستیابی به آزادی و عدالت همه جانبه . و راهبردهایی همچون آگاهی بخشی ، حضورخیابانی ، مصالحه و مذاکره ، و انتخابات آزاد و سالم . این راهبرد ها در پیوستگی باهم معنا می یابند و باید آنها مکمل یگدیگردانست و قطعا کاربرد جدا جدای آنها معنا و مفهوم ندارد و باید با توجه به مقتضیات و شرایط و در یک همبستگی کامل در ارتباط با اهداف جنبش بکار گرفته شوند ، و البته انتظار می رود که با ابتکار و خلاقیت نیروهای درونی جنبش بتوان راهبردهایی جدیدی را هم به اینها اضافه کرد که تسهیلگر راه دستیابی به اهداف جنبش باشد .
در یک نگاه تاریخی می توان دریافت که جنبش سبز از پایدارترین جنبش های تاریخ معاصر و با گفتمانی نو در قله تکاملی تاریخ ایران ایستاده است که وجوه عقلانی ، مسالمت آمیز و خشونت گریزبودن، درون زا بودن ، حقوق محوری و تکیه بر مردم آنرا از جنبش های گذشته متمایز و ممتاز می سازد و یقینا می تواند طلایه دار تحولاتی بس ژرف و سازنده در کشورمان باشد . نجات نظام سیاسی موجود در روی آوری به این جنبش و گفتمان نو آن نهفته است چراکه امروز نه تنها گفتمان و قرائت رسمی حاکمیت از اسلام و انقلاب از کمترین جاذبه ای در جامعه به ویژه برای نسل جوان برخوردار است بلکه شکست و ناکارآمدی مفرط در اداره کشور به حدنهایت رسیده و چاره ای جز تغییر و اصلاح باقی نگذاشته است . از نگاه راهبران جنبش سبز چون ایران را برای همه ایرانیان می خواهند این جنبش سر ستیز با افراد و نهادهایی خاص را ندارد بلکه همه را به اصلاح امور و رعایت حقوق شهروندان فرا می خواند و آنقدر بر این دربسته حاکمیت خواهد کوبید تا در باز شود . موج تحول و دموکراسی خواهی که در میان کشورهای منطقه افتاده است و نظام های استبدادی یکی پس از دیگری درحال دگرگونی یا سقوط اند خود بهترین شاهد براین موضوع و مدعاست و قطعا جمهوری اسلامی ایران نمی تواند خود را از دامنه تاثیراین تحولات برهاند . هرچند بنظر می رسد جنبش سبز ایران سردمدار این سلسله جنبش ها در کشورهای منطقه بوده است و بعضا آنها زودتر به نتیجه رسیده اند اما باید در نظر داشت که فاصله بین مطالبات جاری در جنبش سبزملی ایران با این جنبش ها راز زمانبری آنرا تفسیر می کند و باردیگر کشورمان پیشتاز در دستیابی به الگویی از مردمسالاری خواهد شد که در این کشورها غائب است و تحققش نیاز به زمان بیشتر دارد.
دوسالگی جنبش سبز را درابعاد دیگری همچون طی مراحلی که پیموده است نیز می توان مورد توجه قرار داد و نامگذاری کرد اما به جد می توان گفت که دوره کنونی جنبش را باید دوره بسط و ارتقاء آن دانست و باید تمام توان دورنی افراد جنبش مصروف این امر در جهات نظری وعملی شود . این شعار که جنبش سبز جنبش زندگی است باید بگونه ای تئوریزه و عملیاتی شود که هرشهروندی در زندگی روزمره خود احساس مشارکت در آنرا بنماید و بشود از ارزش افزوده ای که هر فرد در هر حدی برای پیشبرد این جنبش تولید می کند برای بسط و ارتقاء و همبستگی جنبش استفاده کرد . اگر روزی شعار "هر شهروند یک ستاد " برای پیروزی موسوی در انتخابات داده می شد ، و پس از کودتای انتخاباتی این شعار به "هرشهروند یک رسانه " برای آگاهی بخشی در مقابله با سرکوب و سانسور حاکم تبدیل شد و کارآمدی خود را نشان داد ، در شرایط غیبت و حبس خانگی دو رهبر شعار "هر شهروند یک رهبر" باید راهنمای عمل افراد جنبش در هر سطحی باشد و هر فرد جنبش باید در هرحدی که می تواند در این باره تلاش نماید . باید به این نکته متفطن بود که در عرصه عمل اجتماعی و در جنبشی بوسعت جنبش سبز نمی توان انتظار داشت که همه افراد به یک گونه عمل کنند و حاضر به پرداخت هزینه های یکسانی باشند بلکه از هر فردی باید انتظاراتی متناسب با ظرفیت و توانایی ها و دانشش داشت ، و از اینرو در راهبری جنبش باید بر روی شیوه هایی تکیه و تاکید شود که هزینه های مترتب بر آنها بگونه ای باشد که بتواند بیشترین افراد را به همراهی وا دارد و جنبش را با زندگی روزمره شهروندان پیوند زند و راز و رمز پایداری جنبش تاکنون در رعایت همین امر بوده است که باید بیش از پیش با غنا بخشی به شیوه ها برآن افزود .
توضیح ضروری : برای پرهیز از هرگونه بهانه گیری توسط بهانه گیران یاد آور می شود که آنچه آمد تحلیل و برداشت من به عنوان یکی از همراهان و افراد کوچک جنبش سبز است و بنده هیچ داعیه ای به عنوان سخنگو یا حتی چهره شاخص جنبش سبز را ندارم و اگر دیگران به هر عنوان و دلیلی از این القاب برای بنده استفاده کنند ارتباطی به من ندارد . همه هم و غم من این بوده و خواهد بود که به عنوان عضوی کوچک از این جنبش سبز بزرگ و ملی بتوانم به ایفای مسئولیتی که دراین باره احساس می کنم بپردازم و هرچند خود را در این باره ناتوان و خجل می بینم اما امیدوارم با نقد و انتقاد و همراهی دیگر همرهان سبز بتوانم رو به مقصد باشم و اگر کمک چندانی نمی کنم خار و سنگ راه هم نباشم .
.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته