-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 06/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



عجب مردمی هستیم ما!!

از قدیم گفته‌اند هرکسی که دو بار از یک سوراخ نیش بخورد باید در او شک کرد!!

 

ما مردم از یک سوراخ به نام انتخابات سی سال مرتب صدمه می خوریم و باز هم عبرت نمی‌گیریم.

 

·          در انتخابات نوع حکومت جمهوری اسلامی گفتیم :

 

جو گیر شده بودیم و فقط یک گزینه داشت و کسی هم اطلاع رسانی نکرد و... گول خوردیم

 

دیگه دفعه بعد در انتخابات شرکت نمی‌کنیم  وچنین و چنان می‌کنیم و....

 

·          ریاست جمهوری دور اول:

 

گفتیم تحت تأثیر حرف‌های آقای خمینی قرار گرفتیم و اون به ما خط داد و خودش را هم برکنار کردند . نقشی در عزل و نصب نداشتیم و...... دفعه بعد.........

 

·          انتخابات‌های مجلس و شورا‌ها

 

گفتیم همه مسخره بازی و با شوخی و خنده رفتیم به افرادی که قبولشان نداشتیم کمک کردیم که به قدرت برسند و از حضور ما در پای صندوق‌های رأی اعتبار کسب کنند و یک مشت آدم بی‌سواد ، جاه‌طلب و عقده‌ای و... را روی سر خودمان مسلط کردیم . وقتی به خودمان آمدیم گفتیم باشد .........دفعه بعد....... .

 

·          ریاست جمهوری هاشمی:

 

گفتیم رفسنجانی می خواد شاه بشه و یک مشت دزد و رانت خوار در دولتش داره و مردم رو داره می‌چاپه و بچه‌هاش چنین و چنان کردند و باشه....... دفعه بعد......... .

 

·          دوره خاتمی :

 

گفتیم این آدم بی عرضه است و نمی‌تونه هیچ کاری کنه و آدم رهبری شده و ... باز هم فریب خوردیم و گفتیم باشه.......دفعه بعد........ .

 

·          دوره اول احمدی‌نژاد:

 

گفتیم می‌خواستیم هاشمی نیاد بالا به احمدی‌نژاد رأی می‌دیم و هاشمی رو سکه یه پولش می‌کنیم بعد که فهمیدیم چه کردیم گفتیم گول خوردیم باشه .........دفعه بعد..........

 

·          دور دوم احمدی‌نژاد:

 

گفتیم یکی بیاد که احمدی نژاد بره ولی این دفعه موازنه قدرت در نظام فرق داشت پس نرفت و صدمات زیادی خوردیم و بهای سنگینی برای این طرز فکرمان دادیم و گفتیم باز گول خوردیم و دیگه دفعه بعد در انتخابات شرکت نمی‌کنیم  وچنین و چنان می‌کنیم و....

 

·       از اول انقلاب هی گفتیم برای اینکه مهر در شناسنامه‌های‌مان بخورد رأی می‌دیم، چون بچه‌مان می‌خواد دانشگاه بره، سرکار بره، کوپن بگیریم و ... هی گول خوردیم و بهای سنگینی بایت آن پرداختیم و هی گفتیم دفعه بعد. دیگه در انتخابات شرکت نمی‌کنیم و از این حرف‌ها و حالا:

 

·       دور نهم مجلس شروع می‌شود و باز زمزمه در بین مردم و متأسفانه حتی در بین روشنفکران و فعالین سیاسی‌مان و اپوزیسیون نیز شنیده می‌شود که اگر انتخابات باشد ما رفسنجانی و اصلاح طلبان را ترجیح می‌دهیم و بعد باز هم یک بار دیگر باید بگوییم

 

دیگه دفعه بعد در انتخابات شرکت نمی‌کنیم  وچنین و چنان می‌کنیم و....

 

·          یا آن جوک افتادم که طرف توی خیابان داشت می‌رفت دید پوست موزی افتاده گفت ای وای باید باز بخورم زمین!!!

 

·       از مردم عادی که ممکن است از اطلاعات زیادی از بازی های سیاسی ندارند شاید بتوان گذشت ولی مدعیان روشنفکر، تحلیلگران، اپوزیسیونی‌ها و آنهایی که سابقه مبارزه و فعالیت درجهت منافع مردم ایران هستند اصلاً نمی‌توان گذشت و به مردم و تاریخ باید پاسخگو باشند و همینطور به جبران خود باید بگویند که چرا چنین کردند آیا عامل نظام بودند، آیا هدایت شدند، آیا گول خوردند، آیا منافع خود را  در نظر گرفتند و ...و سوالاتی از این قبیل؟!

 

·          امیدوارم که دیگه دفعه بعد در انتخابات شرکت ........  وچنین و چنان ........و....


 


پیام آیت‌الله امجد به ملت ایران
 


رضا پهلوی: محتوای نظام آینده ایران باید سکولار باشد، شکل آن مهم نیست

گفتگو با رضا پهلوی آسان است و آسان نیست! برنامه فشرده او باعث می‌شود که مسسولین دفترش با وجود تمام تلاش، بعد از مدت‌ها وقتی برای گفتگو میان برنامه‌های دیگر پیدا کنند. اتفاقا وقت بسیار خوبی هم هست، درست چند روز بعد از اینکه از امیر ارجمند در باره عدم گفتگو با سلطنت‌طلبان، حتی اگر به دموکراسی اعتقاد داشته باشند سوال کرده بودم. امیر ارجمند، هر گونه ارتباط «شورای هماهنگی» با سلطنت‌طلبان را خط قرمز خوانده بود. بسیاری از «مشروطه‌خواهان» بر خلاف تصور میلیون‌ها ایرانی که تنها منابع تاریخی‌شان، محصولات آموزش و پرورش و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی بوده، نگاه‌شان معطوف به «سلطه» نیست. رضا پهلوی می‌گوید که عنوان سلطنت که ریشه در «سلطه» دارد را نمی‌پسندد و «پادشاهی» مناسب‌تر است.

رضا پهلوی، شاید از نظر سنی با صاحب عکس کتاب‌های دوران کودکی ما فرق کرده باشد، اما چشمانش و نگاهش تغییر چندانی نکرده است. خیلی راحت با تو می‌نشیند و حرف می‌زند و از موضع بالا هم نگاه نمی‌کند. بعضی از مسوولان جمهوری اسلامی که با آنها حرف زده‌ام و گفتگو کرده‌ام، اینچنین نبوده‌اند. اما کسی که روزی می‌توانست سلطان باشد، روبرو من در رستورانی در شمال غرب پایتخت آمریکا نشسته و داریم خیلی راحت حرف می‌زنیم. از «دموکراسی»، «سکولاریسم»، «آزادی انتخابات» و «شاه‌اللهی‌ها».

بسیاری از کسانی که او را می‌شناسند یا کارهای‌اش را دنبال کرده‌اند، می‌گویند با وجودی که رضا پهلوی می‌خواهد بدون مقایسه با دیگران او را بشناسند، اما نام «پهلوی» باعث می‌شود انتظار از او از سوی گروه‌های مختلف زیادتر از خواست او باشد. مخالفان از او انتظار دارند که در مقابل موارد نقض حقوق بشر در دوران پهلوی موضع بگیرد، موافقان «ایدئولوژیک» تحمل هیچگونه عقب‌نشینی از هر آنچه در سال‌های حاکمیت پدرش اتفاق افتاده ندارند. خودش در باره مشکلات با کسانی که به هر چیزی برخورد «ایدئولوژیک» می‌کنند حرف می‌زند، وقتی در باره «شاه‌اللهی‌ها» بحث به میان می‌آید.

رضا پهلوی اعتقاد دارد که ایران به نظامی سکولاری احتیاج دارد که سنگ‌بنای‌اش، اعلامیه جهانی حقوق بشر است، اما این عملا بر خلاف نظامی است که پدربزرگ‌اش به ارمغان آورد. ایران دوران رضاشاه هم نگاه‌اش سکولار بود، اما همه چیز «دیکته» می‌شد.

برخی از کسانی که پیش از این گفتگو طرف مشورت بوده‌اند می‌گویند که رضا پهلوی «نرم‌خو»تر از آنی است که حامیان جدی سلطنت از او انتظار دارند.

وقتی از او درباره کاریکاتورش می‌پرسم، استقبال می‌کند؛ درست برخلاف سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید... تفاوت جالبی است.

اما چیزی که موقع گفتگو رو نکردم این بود که من هم «آبانی» هستم. اگر یک روز دیر به دنیا نیامده بودم، در سال‌های قبل از انقلاب تولدم همیشه تعطیل بود و البته در سال‌های بعد از انقلاب فحش می‌خوردم! به هر شکل نمی‌دانم بابت به‌دنیا آمدن در ۵ آبان باید خوشحال باشم یا نه!

 

اولین سوال من از رضا پهلوی در باره موقعیتی است که خود را در آن می‌بیند؛ شاه‌زاده است؟ پادشاه است؟ فعال سیاسی است یا فعال حقوق بشر؟

رضا پهلوی: من یک ایرانی هستم که از آن روزی که از مملکتم خارج شدم، به قصد ادامه تحصیل در خلبانی بود که اتفاق سال ۵۷ افتاد و از آن زمان در خارج از کشور هستم و با اکراه مجبور به زندگی در تبعید شدم. ولی از همان آغاز کار معتقد بودم که راه ایران و راه ترقی و بهزیستی ایران قطعا نمی‌تواند از طریق یک حکومت مذهبی باشد که نمونه‌اش را در قرون وسطی در اروپا که امروز نمود‌اش را در قرن بیست و یکم مشاهده می‌کنیم، البته این سی سال باید می‌گذشت تا هم‌میهنان ما آگاه بشوند از عواقب و مفهموم آن که زندگی در این حکومت چیست. من از اول خودم را یک ایرانی آزادی‌خواه می‌پنداشتم و با این قصد این سی سال مبارزه را انجام داده‌ام که آنچه از مردم ایران به کلی گرفته شد که حق حاکمیت‌شان بوده مجددا به مردم برگردانیم.  و این حاصل و هدف کار من بوده است. حالا به من چه لقبی بدهند یا چه تعریفی کنند، به بیان و گفتار هم‌میهنان و ناظران واگذار می‌کنم و من دنبال هیچ لقبی نیستم.

- سوال بعدی من در باره نگاه برخی حامیان اوست که او را فقط «سلطان» می‌خواهند؛ اما خودش گفته که می‌خواهد در هر چارچوبی که ممکن باشد، چه جمهوری و چه سلطنت فعالیت کند. 

رضا پهلوی: من این مساله را در سه کتاب و سخنرانی‌های متعددی طرح کرده‌ام. برای من محتوای حکومت اهمیت دارد نه شکل ظاهری آن، من به یک نظام سکولار که جدایی دین از حکومت  کاملا رعایت شود به عنوان یک پیش شرط دموکراسی و حقوق بشر و یک دموکراسی پارلمانی که پاسخگوی مردم باشد اعتقاد دارم و فکر می‌کنم دست یافتن به این دموکراسی را می‌شود هم در فرمول یک نظام پادشاهی و هم در فرمول یک نظام جمهوری پیدا کرد. همینطور که امروز شما می‌توانید در ژاپن، کره، سوئد، فنلاند، در اسپانیا یا در پرتغال، در فرانسه یا در هلند، در کانادا و یا در آمریکا هر دو فرم نظام را داشته باشید که محتوایی دموکراتیک دارند اما شکل نهایی متفاوت است. اما اگر شخصا از من می‌پرسید که کدام شکل نظام را شایسته برای ایران می‌پندارم، تمایل من به نظام پادشاهی است، تنها به این دلیل که به عنوان یک مقام فراحزبی و فراسیاسی، بدون هیچ نوع مسوولیت سیاسی یا حکومتی، اما به عنوان سمبل  وحدت و به عنوان یک عاملی که می‌تواند یک‌پارچگی  مردمی را شاید فراتر از آنچه در یک نظام جمهوری بتوان یافت، بتواند انجام دهد. مع‌هذا نطفه من به این مساله بسته نشده. یادمان باشد، پدربزرگ خود من در زمانی که به قدرت رسید می‌خواست ایران را مثل ترکیه به یک جمهوری تبدیل کند اما به دلایل متعددی دیدند که ممکن است کار نکند و بنابرین همیشه گفته‌ام، تا زمانی که مردم ایران، اهمیت و نقش چنین نهادی را می‌توانند تجسم کنند یا محتاج‌اش باشند، در اختیارشان هست، هر موقع هم دیدند که نیازی به چنین نهادی نیست برای حفظ یک‌پارچگی طبیعتا عمر طبیعی خودش را صرف خواهد کرد و شاید مملکت ما آماده‌تر باشد برای فرم یک جمهوری. به هر حال من هیچ دغدغه شخصی در باره شکل  نظام ندارم؛ مهم این است که نظام دموکراتیک باشد.

- پدر بزرگ رضا پهلوی نظامی سکولار به ارمغان آورد که بسیاری آنرا یک دیکتاتوری می خوانند؛ چه تفاوتی وجود دارد میان نظام سکولار رضا شاه با رضا پهلوی؟

رضا پهلوی: شما در کشور ژاپن یک نظام لائیک دارید، که در آن مذهب رسمی نیست، جدایی کامل دین از حکومت است، پادشاهی هم هست، کاملا دموکراتیک به روز هم هست. اگر قرار باشد من الگویی بدهم و چنین آینده‌ای را جستجو کنیم، من آن فرم می‌بینم. سیستمی که بخواهیم در قرن بیست و یکم در آینده تجسم کنیم، نمی‌توان به تعریف نظام‌هایی که در اوائل قرن بیستم در ایران شکل گرفته مجسم کرد. اصلا ایران عوض شده، جامعه‌اش تحصیل‌کرده تر است، جامعه آماده‌تر است، ذهنیت جامع، رشد تکاملی سیاسی مملکت قابل مقایسه با اواخر دوران قاجار و شروع پادشاهی پدربزرگم نیست. طبیعی است که اگر شما بخواهید فرم حکومت هفتاد سال پیش را در قرن بیست و یکم پیاده کنید، اولا عملی نیست و قابل قبول هیچکس نخواهد بود. بنابراین شما می‌توانید به یک نظام سکولار دست پیدا کنید، چرا که عملا ثابت شده در کل جهان، چرا که اگر بخواهید یک چیز «مطلقه» را وارد قوانین حکومتی بکنید، اجبار باعث یک نوع تبعیض‌هایی خواهد شد و ایجاد نابرابری خواهد کرد، به همین دلیل باید دین از حکومت جدا باشد و سکولاریسم ثابت کرده که دموکراسی قابل انجام نیست و حقوق بشر قابل دست‌یابی نیست یا برابری کامل در مقابل قانون، علیرغم هر مذهب و طیف که باشید، غیر قابل دستیابی است و به خاطر این می‌گویم که این نظام باید سکولار باشد، اما در قالب دموکراتیک.

سکولاریسم به خاطر این است که به حقوق بشر برسیم یا  حقوق بشر رعایت شود. یکی از پایه‌های دموکراسی و نتایج طبیعی یک نظام قانون‌مند که حقوق بشر را رعایت می‌کند، یک نظام [سکولار]  است.

حقوق بشر را نمی‌توان در چارچوب حکومت‌های ایدئولوژیکی، فاشیستی و توتالیتر پیدا کرد. یکی از عوامل کلیدی در رعایت حقوق همه انسان‌ها در برابر قانون، سکولاریسم است و هر گاه یک پارامترمذهبی واردش بکنید، اتوماتیک یک برتری برای آن قائل می‌شوید که آغاز نابرابری است. اشکال در مذهب نیست، اشکال در ورود مذهب به حکومت است. دین جای خودش را دارد و به هر فرد مربوط است...تنها راهی که می‌شود برابری را تضمین کرد، وارد نشدن هر دینی در حکومت است. از این نظر، من سکولاریسم را پیش شرط دموکراسی می‌دانم.

- از رضا پهلوی در باره بخشی از کسانی که در قدرت بوده‌اند و اصلاح‌طلب خوانده می‌شوند پرسیدم؛ که خاستگاه‌شان روشن‌فکری دینی است.

رضا پهلوی: نگاه کنید، صورت مساله چیست؟ شما یا اعتقاد به یک نظام سکولار به مفهوم حکومت و دین جدای از هم دارید یا ندارید. اگر اعتقاد دارید به یک نظام ولایی یا مذهبی یا نظامی که پایه‌اش دین است، هر چقدر بزک‌اش کنید واصلاح‌اش کنید، نمی‌توانید وعوض‌اش کنید چون ماهیت‌اش از بین می‌رود. من یکی پرسش‌ که از اصلاح‌طلبان دینی دارم این است که کدام بخش از نظام دینی را می‌توانید با اصلاح‌اش به خواست‌های دموکراتیک‌تان [اگر می‌گویید هست]دست پیدا کنید؟  شما وقتی چنین نظامی را زیر سوال می‌برید و به شما عنوان محاربه می‌زنند تا حق نفس کشیدن نداشته باشید، و بلکه حق رای هم ندارید، چه جوری می خواهید اصلاح‌اش کنید. وقتی که قانون اساسی نظام عملا به نمایندگان امکان قانون‌گذاری نمی‌دهد و گروهی جامعه صغیر می‌پندارد و محتاج  یک قیم می‌داند، چطور می‌توان به دموکراسی دست پیدا کرد. وانگهی اگر همه اجزای این شیر را جدا کنید که دیگر شیر نیست! چه اصراری دارید که همین نظام را ترمیم کنید. خب جای‌اش یک نظام مردمی/عرفی بیاورید. خب ببینید کشورهای دموکراتیک، آزادی مذهب تضمین شده و در ازادی مذهب هست که روحانیت‌های آن مذاهب حفظ می‌شود. باید تصدیق کرد که در سی سال گذشته بوده که این حکومت بزرگ‌ترین آسیب را به خود مذهب وارد آورده. مگر امروز کنار گرفتن مردم از مذهب و ضدیت با روحانیت به جای باریک نکشیده که صدای روحانیت هم در آمده [ که اکثرشان در نظام هم نبوده‌اند]. اسلام در آمریکا اما بیشترین رشد خود را داشته. اینجا آزاد است اما در ایران نه. فقط در قالب دموکراتیک است که هم آزادی انتخاب مذهب را دارید، آزادی سیاسی‌اتان را دارید، اما نه در نظام مذهبی، آزادی دینی خودتان را هم ندارید!

پایان قسمت اول گفتگو با رضا پهلوی


 


نامۀ سرگشاده ده‌ها روزنامه‌نگار تبعیدی و مقیم خارج به گزارش‌گر حقوق بشر سازمان ملل

متن این نامه که به زبان انگلیسی به گزارش‌گر سازمان ملل ارسال شده به شرح زیر است:

عالی‌جناب احمد شهید

گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران

انتخاب شایسته جناب‌عالی برای تهیه گزارشی از موارد نقض حقوق بشر در ایران باعث دل‌گرمی آزادی‌خواهان و فعالان دموکراسی‌خواه شده است. جناب‌عالی مطمئنا تاکنون بخشی از گزارش‌ها درباره موارد نقض حقوق بشر در ایران را مطالعه کرده‌اید. گزارش‌هایی که نشان‌دهنده سرکوب‌های سیاسی سازمان‌یافته علیه مخالفان حکومت و فعالان نهادهای مدنی است. آمار فاجعه‌بار اعدام‌ها، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه‌های جسمی و روحی در کنار ایجاد جو پلیسی همگی حکایت از وخامت اوضاع حقوق بشر در ایران دارد. حکومت همچنین با مسدود کردن دریچه‌های اطلاع رسانی آزاد که در اشکال گوناگونی چون توقیف رسانه‌ها، پارازیت اندازی بر شبکه‌های ماهواره‌ای و فیلترینگ سایت‌های اینترنتی  بروز یافته است٬ در صدد تحمیل صدای خود به شهروندان است. مسدود شدن رسانه‌های ارتباطی بسیاری از روزنامه‌نگاران را نیز٬ علی‌رغم عشق به میهن خود٬ ناگزیر از مهاجرت ساخته است. به گونه‌ای که ایران در کنار کوبا٬ صاحب عنوان بیشترین روزنامه‌نگاران تبعیدی است.


ما جمعی از روزنامه‌نگاران که به دلایل گوناگون و برخی به دلیل فشارهای حکومت٬ کشور خود را ترک کرده‌ایم٬ از جناب‌عالی انتظار داریم به رسالت خود مبنی بر تهیه گزارشی جامع از وضع حقوق بشر در ایران عمل کنید و امیدواریم که دولت ایران نیز زمینه دسترسی شما را به قربانیان نقض حقوق بشر اعم از خانواده‌های کشته شدگان پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ و زندانیان سیاسی و عقیدتی فراهم آورد.


رسیدگی دقیق درباره وضعیت زندان‌های ایران نیازمند گفتگو با زندانیانی است که طی دو سال گذشته  فجایع حقوق بشری نظیر تجاوز به زندانیان، ضرب و شتم مکرر زندانیان، تهدید خانواده های آنان و ده‌ها مورد دیگر را گزارش کرده‌اند.


همچنین تقاضای فوری ما این است که به طور ویژه نسبت به شرایطی که منجر به اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ بازداشتگاه اوین (ابوالفضل قدیانی٬ محمدرضا مقیسه٬ محمد داوری٬ محمدجواد مظفر٬ عمادالدین باقی٬ فیض‌الله عرب‌سرخی٬ امیرخسرو دلیرثانی٬ عماد بهاور٬ محسن امین‌زاده٬ قربان بهزادیان‌نژاد٬ بهمن احمدی امویی٬ مهدی اقبال٬ حسن اسدی‌زیدآبادی و عبدالله مومنی) و همچنین تعدادی از زندانیان زندان رجایی‌شهر (مسعود باستانی٬ عیسی سحرخیز٬ کیوان صمیمی بهبهانی٬ جعفر اقدامی و علی عجمی) شده، موضع‌گیری کنید.


یکی از خواسته‌های کلیدی آن‌ها رسیدگی دقیق قضایی به پرونده مرگ مشکوک هاله سحابی و هدی صابر دو تن از فعالان دموکراسی خواه است. ظن فراوانی نسبت به تلاش عامدانه ماموران حکومت برای سربه نیست کردن این افراد وجود دارد. چنانچه دولت ایران مانع دسترسی شما برای کسب اطلاعات در این باره شد  می توانید روی کمک روزنامه نگاران تبعیدی که توان خود را طی دو سال اخیر صرف بازتاب دادن صدای معترضان کرده‌اند حساب کنید. امید ما این است که در نهایت گزارش شما از نقض حقوق بشر در ایران باعث عقب نشینی جمهوری اسلامی از اعمال رفتارهای بی قاعده و شرم آور علیه شهروندانش شده یا دستکم این که ادعاهایش برای احترام به حقوق شهروندان ایرانی بیش از گذشته بی‌اعتبار شود.

 

 امضاکنندگان بیانیه:
۱. آذر٬ شبنم
۲. آذر٬ شکوفه
۳. اکبرین٬ محمدجواد
۴. امت‌علی٬ سارا
۵. امیرشاهی٬ فرنوش
۶. امیری٬ نوشابه
۷. امین٬ سعیده
۸. امینی٬ آسیه
۹. اورند٬ مهدی
۱۰. ایزدی٬ محمد
۱۱. بختیارنژاد٬ پروین
۱۲. بختیاری٬ بیتا
۱۳. بنیاد٬ تارا
۱۴. بهاری٬ مازیار
۱۵. بهکام٬ نگین
۱۶. بهنود٬ مسعود
۱۷. بهمنی٬ آرش
۱۸. تاجیک٬ مهدی
۱۹. توکلی٬ دلبر
۲۰. جامی٬ مهدی
۲۱. جلالی‌فراهانی٬ احمد
۲۲. حبیبی٬ فرنگیس
۲۳. حسینی‌پژوه٬ آرش
۲۴. حسین‌زاده٬ محبوبه
۲۵. خردپیر٬ علی
۲۶. داوودی‌مهاجر٬ فریبا
۲۷. رافت٬ احمد
۲۸. رفیع‌زاده٬ شهرام
۲۹. رسول‌پور٬ سامان
۳۰. رضایی٬ علی‌رضا
۳۱. رمضانی٬ بنفشه
۳۲. رهبر٬ محمد
۳۳. سربخشیان٬ حسن
۳۴. سعادتی٬ لیلا
۳۵. صدر٬ بنیامین
۳۶. صدیق٬ رضا
۳۷. صمدبیگی٬ بهروز
۳۸. عابدی٬ احسان
۳۹. علمی٬ حدیث
۴۰. علیجانی٬ ارشاد
۴۱. علیجانی٬ رضا
۴۲. علی‌نژاد٬ مسیح
۴۳. غیبی٬ رضا
۴۴. فخرایی٬ پویان
۴۵. قاضی٬ فرشته
۴۶. قجر٬ آیدا
۴۷. قریشی٬ کاوه
۴۸. قلی‌پور٬ بهنام
۴۹. قلیچ‌خانی٬ سیامک
۵۰. کاظمیان٬ مرتضی
۵۱. کوثر٬ نیک‌آهنگ
۵۲. مدرس‌علوم٬ مژگان
۵۳. مزروعی٬ حنیف
۵۴. ملک‌محمدی٬ لیلا
۵۵. مهتدی٬ علی
۵۶. میردامادی٬ سراج‌الدین
۵۷. نبوی٬ سیدابراهیم
۵۸. نیستانی٬ مانا
۵۹. وحیدمنش٬ پروانه
۶۰. ولی‌زاده٬ رضا
۶۱. یزدان‌پناه٬ محمدرضا


 


خاتمی: بیانات رهبری در ۱۴ خرداد می‌تواند روزنه امیدی به آینده بگشاید

به گزارش سایت آفتاب نیوز، سید محمد خاتمی در دیدار با گروهی از فعالان سیاسی استان گیلان گفت: «جمهوری اسلامی، تأمین کننده خواست تاریخی اکثریت جامعه ما است. در این جمهوری آزادی و حقوق اساسی برای همه شهروندان باید وجود داشته باشد. جمهوری اسلامی به صورتی که عرضه شد و مردم هم به آن رأی دادند این است؛ نظامی که در آن هر کس که سازگارانه در متن آن می زید دارای حق و حرمت است و آن نیست که فقط مسلمانان و از میان مسلمانان فقط شیعیان و از میان شیعیان فقط صاحبان سلیقه و گرایشی خاص از حقوق، امنیت و آزادی برخوردار باشند و بقیه حذف و هتک شوند. مگر امام نمی فرمود که الگو و مدل اسلامی حکومت همان است که امیرالمؤمنین علیه السلام آن را پیاده کرد و مگر امام علی علیه السلام همانگونه که بر حق و حرمت نزدیک ترین یاران خود تأکید می کرد بر حق و حرمت یک بانوی یهودی نیز پافشاری نمی‌کرد؟»

خاتمی تاکید کرد: «ما جمهوری اسلامی را این طور می فهمیم و می خواهیم و از آن دفاع می‌کنیم.»

رییس جمهوری سابق ایران افزود: «اگر کسانی که در ژرفای وجودشان نسبت به امام صادق نبودند و نیستند و به انقلاب هم اعتقاد نداشته و ندارد و مردم را هیچ کاره و رأی آنان را بی اعتبار می دانند امروز چیز دیگری بگویند و پندارهای باطل خود را ایده های انقلاب جا بزنند و نهضت را طوری معنی کنند و از نظام چهره ای نشان دهند که قابل دفاع و پسندیده نیست، نباید جوانان از انقلاب و جمهوری اسلامی روی گردان شوند، بلکه باید بکوشیم و به توافق برسیم که جمهوری اسلامی به جایگاه خود برگردد و از گزند افکار انحرافی و رفتارهای نادرست مصون بماند.»

سید محمد خاتمی افزود: «آنچه اصلاحات همواره بر آن تأکید کرده است این است که نظام باید تقویت شود و تقویت نظام از جمله با اصلاح روش‌ها و سیاست ها است و اینکه نگذاریم ناروای‌یها و نارسایی‌ها به نام اسلام تمام شود.آقایان کروبی و موسوی و بسیاری از کسانی که در حصر و حبس هستند نیز همین را می خواستند و می خواهند و نیز خواست و حرف بسیاری از بزرگان روحانی و سیاسی که متأسفانه مورد کم لطفی واحیاناً تحت فشار هم قرار می گیرند همین است.»


خاتمی همچنین با اشاره سخنان آیت الله خامنه‌ای در ۱۴ خرداد گفت: «بیانات رهبری در ۱۴ خرداد می توانست و می تواند روزنه امیدی به آینده بگشاید. بیاناتی که مؤید سیاست درست جذب حداکثری و دفع حداقلی است. همین ها اگر به درستی مورد اهتمام عملی قرار گیرد و بسیاری از مسائل و مشکلات حل خواهد شد، منتهی باید دید چه کسانی، چه نهادهایی و چه جریاناتی در درجه اول باید آنها را رعایت کنند.»


 


قرار دادن کمد روی دهانه چاه در خیابان تهران
 


مدال آكادمی فرانسه به داريوش شايگان اهدا شد

به گزارش سایت نوول ابزرواتو چاپ پاریس، آكادمی فرانسه روز پنج‌شنبه (۲۴ ژوئن) طی يک گردهمايی در شهر پاريس، برگزيدگان جايزه‌های سال ۲۰۱۱ خود را اعلام كرد و مدال بزرگ خود را در زمینه خلق آثار به زبان فرانسه، به داريوش شايگان اهدا كرد.

داريوش شايگان یک رمان و چندین كتاب‌ به زبان فرانسه نوشته و برخی از آن‌ها به فارسی هم ترجمه شده‌اند.

از ميان آثاری كه شايگان به فرانسه نوشته است، به «افسون‌زدگی جديد؛ هويت چهل‌تكه و تفكر سيار» می‌توان اشاره كرد كه از سوی فاطمه وليانی به فارسي ترجمه شده است. همچنين «زير آسمان‌های جهان» با ترجمه نازی عظيما‌، «هانری كربن و آفاق تفكر معنوی» با ترجمه‌ی باقر پرهام و «تصوف و هندوئيسم» با ترجمه‌ی جمشيد ارجمند از ديگر آثار مربوط به او به زبان فرانسه هستند. رمان «سرزمين سراب‌ها»، «انقلاب مذهبی چين»، «نگاه شكسته» و «عرفان اسلامی» هم كتاب‌های ديگری هستند كه شايگان به زبان فرانسه نوشته است.

داريوش شايگان متولد سال ۱۳۱۳ در تهران است. در ۱۵ سالگی برای تحصيل به انگلستان رفت. در رشته‌های فلسفه، علوم سياسی، حقوق و زبان‌شناسی در دانشگاه ژنو و فرانسه تحصيلات خود را تا مقطع دكتری به پايان رسانده و در دانشگاه تهران هم كرسی زبان سانسكريت و هندشناسی داشته است.

شايگان همچنين از همنشينی با بزرگان حكمت و فلسفه‌ی ايران‌زمين از جمله علامه طباطبایی، حاج ابوالحسن رفيعی قزوينی، حكيم الهی قمشه‌ای و علامه سيدجلال‌الدين آشتياني بهره برده است.

او اولين كتابش را با عنوان «اديان و مكتب‌های فلسفی هند» در سال ۱۳۴۶ منتشر كرده كه درباره‌اش می‌گويد، «بيش از ۴۰ سال است كه از انتشار اين اثر می‌گذرد؛ اما متأسفانه هيچ كتاب ديگری در اين‌باره نوشته نشد كه حتی اين اثر را كامل كند».


 


ده‌ها هکتار از جنگل‌های کردستان در آتش سوخت

بنا به گزارش‌های منتشر شده، این آتش سوزی‌ها بیشتر در اطراف شهرستان‌های مرزی سردشت، مریوان و سروآباد روی داده است.

یک شاهد عینی در مریوان به خودنویس گفت: «تا کنون بیش از ۱۰ مورد آتش سوزی در خرداد ماه سالی جاری در جنگل‌های اطراف شهرستان‌های مریوان و سرو آباد داشته‌ایم.»

این شاهد عینی همچنین گفت: «آتش سوزی‌های اخیر بیشتر در جنگل‌های اطراف روستاهای وسنە، نگل، بالک بیکەرە، ساوا و چندین نقطه دیگر به وقوع پیوسته است.»

انجمن سبز چیا که یک انجمن غیر دولتی مدافع محیط زیست در مریوان است، با ذکر دقیق مکان و زمان وقوع نه مورد آتش سوزی منتشر کرده است.

در همان حال آژانس خبری موکریان در دو گزارش مجزا نوشته است، مجموعا ۳۰ هکتار از جنگل‌های اطراف شهرهای مریوان، سردشت و سروآباد از ابتدای سال جاری در آتش سوخته‌اند.

این در حالی است که سرهنگ تقی ایروانی، فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها به رسانه‌ها گفته است تنها پنج مورد آتش‌سوزی به وقوع پیوسته است.

فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها و مراتع گفته است، تنها چهار هکتار از جنگل‌ها در امسال سوخته است.  

گفته می‌شود در دو سال اخیر جنگل‌های کردستان آتش سوزی‌های چشمگیری به خود دیده است.

طبق آماری که انجمن سبز چیا منتشر کرده است، سال گذشته ۹۰۰ مورد آتش سوزی در جنگل‌های اطراف شهرستا‌ن‌های مریوان و سروآباد رویداده که به از بین رفتن ۳۵ هزار هکتار انجامیده است.

کارشناسان بر این باورند آتش سوزی‌ها در دنیا بر اثر دو عامل انسانی و طبیعی روی می‌دهند.

فعالان مدنی و محیط زیست در مریوان می‌گویند، آتش سوزی‌های امسال عمدی و عامل انسانی در آن تاثیر داشته است.

یکی از فعالان محیط زیست در مریوان که نخواست نامش ذکر شود، به خودنویس گفت: «مردم روستاهای اطراف دیده‌اند، برخی افراد بطور عمد جنگل‌ها را به آتش کشیده‌اند.»

این فعال محیط زیست بر این بارو است که نیروهای دولتی برای مقابله با نیروهای اپوزسیون در دو سال اخیر عامل اصلی آتش سوزی‌ها در کردستان بوده‌اند.

هم‌زمان با آتش سوزی‌های امسال درگیری‌هایی در مناطق کامیاران و سنندج بین نیروهای امنیتی و «اعضای کومله» رخ داد.

به دنبال این واقعه در خردادماه سال جاری حیدر مصلحی وزیر اطلاعات اعلام کرد که هفت تن از اعضای کومله را در استان‌های کردستان و آذربایجان غربی کشته و دستگیر شده‌اند.

به گفته شاهدان عینی و فعالان مدنی بیشترین تلاش‌ها برای کنترل آتش سوزی‌ها از طرف اعضای انجمن سبز چیا و مردم صورت گرفته است.

در این رابطه یکی از شاهدان عینی گفت: «آتش نشانی و نهادهای مربوطه کم‌ترین نقش را در مهار آتش سوزی‌های اخیر داشته‌اند، زیرا با افرادی کم و امکانات بسیار محدودی در محل آتش سوزی‌ها حاضر شده‌اند.»


 


سه تبه‌کار تحریمی
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته