-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

Best of Balatarin for 06/27/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




در چند روز گذشته دو واقعه خشونت بار و رقت انگيز ديگر در کشور جمهوري اسلامي ايران رخ داد. برخلاف اظهارنظر بسياري از مسئولين جمهوري اسلامي که عنوان مي نمودند حجاب، عامل اصلي تجاوز به عنف است، اين بار پسر 17 ساله اي به طرز فجيعي مورد آزار و اذيت و تجاوز سه نفر قرار مي گيرد، حال در اين مورد چه بهانه اي مي وان داشت؟ آيا مردها هم مي بايست از اين پس حجاب داشته باشند؟ ماجرا از اين قرار بود که: هفته گذشته جوان 17 ساله با حضور در اداره آگاهي شهريار از 2 جوان آزارگر شکايت کرد و به پليس گفت: چند روز پيش در منطقه پل فرديس کرج منتظر تاکسي بودم که خودرويي مقابلم توقف کرد. در همين موقع با مشاهده راننده که پسر همسايه‌مان بود، سوار خودرو شدم. دقايقي بعد از حرکت راننده، او مرا به 2 مرد مسافر که از دوستانش بودند، معرفي کرد اما پس از طي مسافتي راننده پس از گفت‌وگوي تلفني با فردي خود را بشدت عصباني نشان داد و ادعا کرد پدرش بيمار شده و بايد به بيمارستان شهر برود. شاکي با اشاره به ربوده شدن خود از سوي 2 مسافر ـ دوستان راننده ـ گفت: راننده پس از آن از من خداحافظي کرد و با سوار شدن به يک خودروي عبوري از محل دور شد و يکي از دوستانش رانندگي خودرو را به عهده گرفت تا مرا به مقصد برساند. وي افزود: در ميانه راه، مرد جوان به بهانه اين که ترافيک است، تغيير مسير داد و به درخواست‌هاي من براي متوقف کردن خودرو توجهي نکرد و با سرعت به سمت بيابان‌هاي شهر رفت. شاکي ادامه داد: در همين موقع همدست راننده با چاقويي که در اختيار داشت، مرا تهديد به مرگ کرد. با توقف خودرو هر دو نفر مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند و از من فيلم تهيه کردند. متهمان پس از آن در مقابل يک ساختمان نيمه‌کاره مرا از خودرو بيرون انداختند و متواري شدند. آنها چند روز بعد نيز در تماس تلفني از من خواستند چند ميليون تومان به يک شماره حساب واريز کنم، در غير اين صورت فيلم تهيه شده را در شهر پخش مي‌کنند.(تابناک) در اين ارتباط پرونده اي از سوي اين جوان 17 ساله تشکيل مي گردد ولي هنوز متجاوزين دستگير نشده اند، گويا پليس و دستگاه قضايي منتظر آن هستند که اين موضوع نيز در مطبوعات انعکاس گسترده يابد تا براي دستگيري مجرمين دست به کار شوند، هر چند مجازات اينگونه افراد با بي توجهي به نيازهاي واقعي نوجوانان و جوانان دردي دوا نخواهد کرد. اما در ماه گذشته، قرار بود چشم اسيدپاشي توسط دستگاه قضايي کور شود، اخبار مربوط به صدور اين حکم و مجازاتي که براي اين جرم در نظر گرفته شد، اين اميد را به مسئوليني که مجازات را تنها عامل براي رهايي از ارتکاب جرم مي دانند، مي داد تا ديگر شاهد ارتکاب جرم اسيدپاشي نباشيم. اما باز در جند روز گذشته فاجعه اي ديگر رخ داد: موضوع از اين قرار بود که: شامگاه چهارشنبه يکم تيرماه امسال ساکنان محله‌اي در سه‌راه جمهوري با فريادهاي «سوختم، سوختم» دختر جواني از خانه‌هايشان بيرون ريختند و اين در حالي بود که جوان موتورسوار با سرعت زياد صحنه جرم را ترک کرد و گريخت.همه ديدند که دختر 21 ساله به اطراف مي‌دود و با دست و صورتي سوخته کمک مي‌خواهد، وقتي چند زن و مرد به سمت وي دويدند و با ريختن آب روي آثار سوختگي به کنترل درد وي پرداختند، پليس و اورژانس نيز در جريان اين اسيدپاشي قرار گرفتند. ماموران کلانتري 129 جامي که اطلاع يافته بودند دختر جوان به بيمارستان سوانح سوختگي شهيد مطهري انتقال يافته با دستور بازپرس شاهنگيان از شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران به تحقيقات ميداني دست زدند. قرباني اين اسيدپاشي دختري به نام «الميرا» است که فروشنده پوشاک بوده و شب حادثه با تعطيلي محل کارش در حال رفتن به خانه‌ بوده که ناگهان هدف حمله اسيدپاشي قرار گرفته است. خانواده الميرا در تحقيقات پليسي و قضايي گفتند که دخترشان يک خواستگار سمج دارد اما مشخص نيست اسيدپاشي کار وي بوده باشد. بدين ترتيب، ماموران خود را به بالاي سر الميرا در بيمارستان رساندند و در حالي که وي از ناحيه چشم، گوش، گردن و دست چپ بشدت سوخته بود به تحقيق از اين دختر غمگين پرداختند. الميرا که بغض بشدت گلويش را مي‌فشرد، گفت: «من و پسري به نام «بشير» هر دو فروشنده پوشاک بوديم تا اينکه او به من ابراز علاقه کرد و من از همان ابتدا نپذيرفتم. دوبار هم به صورت غيررسمي از خانواه‌ام خواستگاري‌ کرد که باز قبول نکرديم و اصلا باور نمي‌کردم اين پسر دست به اسيدپاشي بزند». وي افزود: شب بود و با تعطيلي فروشگاه من راه افتادم تا به خانه‌مان بروم، «بشير» در تعقيب من بود، خودش به تنهايي سوار موتوسيکلتي شده بود و از من مي‌خواست با او ازدواج کنم، خيلي اذيت ‌شدم.يک لحظه که به سمت وي برگشتم و با ناراحتي خواستم دست از سرم بردارد ناگهان ظرفي از زير لباسش بيرون آورد و مايعي را روي صورتم ريخت. با احساس سوزش در سر و صورتم فهميدم به صورتم اسيد پاشيده است. بشير فرار کرد و من با فرياد از همسايه‌ها کمک خواستم». (تابناک) اينگونه جنايات و فجايع در حالي رخ مي دهد که رئيس دستگاه قضا صرفا شدت بخشيدن در اجراي احکام شرعي را توصيه مي کند و حال از پليس خواسته است که با همکاري نيرو هاي امنيتي، با اينگونه جرايم مقابله کنند. باز هم عقيده دارم تا زماني که وضعيت اقتصادي شهروندان ايراني، مشکلات کار، روابط جنسي و دغذغه هاي آينده آنها، مسکن و تفريحاتشان رو به وخامت رود و توجهي به آنها نگردد، مطمئنا باز هم در اينده شاهد اينگونه حوادث خواهيم بود. محمد مصطفايي وکيل دادگستري
با ۱۸۲ امتیاز و ۳۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آقای رضاپهلوی بارها و بارها (مثلن در گفت و گوی تازه‌ی «شاه‌زاده» با خودنويس) يك جمله را ورد زبان خود كرده كه «شكل حكومت مهم نيست،‌ محتوايش مهم است كه بايد سكولار باشد». روكش شيرين و آرمانی «سكولاريسم» ابزاری می‌شود برای زدودن بی سر و صدای حساسيت مردم نسبت به شكل حكومت «شاهنشاهی» و جای‌دادن اين گزينه در ميان گزينه‌های آينده‌ی سياسی ايران.... مدعای رضاپهلوی بسيار سست و بی‌منطق است... مردم اگر ببينند كه رضاپهلوی برای نفع شخصی خود سينه‌چاك نمی‌كند و هدفش از مبارزه با اين رژيم در درجه‌ی نخست آزادسازی ايران است و نه به تخت نشستن خود، دست او را به گرمی خواهند فشرد. آقای رضاپهلوی اگر سودای سلطنت را فراموش كنی و هم‌چون يك كوشنده‌ی سياسی «تنها» برای آزادی ايران بكوشی آينده‌ی سياسی به‌تری در انتظار تو خواهد بود.
با ۱۷۱ امتیاز و ۱۳۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در حافظه تاریخ …. میرحسین در همین مصاحبه از دولتمداران پرسیده است که…. «چه کسی به شما اختیار داده است که با ماجراجوئی واستبداد رای کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید واین شرایط وخیم را در وضع اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید ؟ و در ادامه به آنها گفته که خودتان برای خودتان هورا نکشید ! رفراندوم برگزار کنید تا ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول می کنند یا نه ؟»
با ۱۳۹ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دستگيري يك دختر در تبريز به جرم بد حجابي و هو كردن و گفتن بي شرف بي شرف به نيروي انتظامي توسط مردم حاضر در صحنه
با ۱۲۱ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آریوبَرزَن (در زبان یونانی Aριoβαρζάνης) نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند. نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته می‌شود که به معنی ایرانی باشکوه‌است. نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده‌اند، به نظر می‌آید نبردگاه جایی در استان فارس در تنگ گجستان نورآباد ممسنی یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت‌ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد و اسکندر می‌تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته می‌شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می‌کشد). آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی‌پروا به سپاه مقدونی زد و شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
با ۱۱۲ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


جناب آقای احمد شهید ، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل ، همانگونه که مطلع هستید 19 تن از زندانیان سیاسی ایران در اعتراض به وضعیت اسفبار زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی و بخصوص قتل همبندان خود خانم هاله سحابی و هدي صابر درهفته های گذشته دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. این مبارزان که از گروهها و جمعیتهای گوناگون معترض در جمهوری اسلامی هستند و تماما از چهره های سر شناس جنبش دموکراسی خواهی ایران می باشند، نه در اعتراضی شخصی بلکه در اعتراض به شرایط غیر انسانی حاکم بر زندانهای سیاسی جمهوری اسلامی از جان خود مایه گذاشته اند. همانگونه که سازمانهای حقوق بشری و بخصوص خانم شیرين عبادی بارها عنوان کرده‌‌اند سیاست جمهوری اسلامی از بین بردن سیستماتیک زندانیان سیاسی است و از آن جاييكه اقدامات جنایتکارانه در گذشته نيز، حداقل در سال های 62 و 67، بصورت اعدامهاي دسته جمعي از سوي سران جمهوری اسلامی دیده شده است، و همينطور با توجه به اینکه همان چهره های جنایتکار هنوز بر دستگاه قضایی، امنیتی و زندانهای ایران مسلط هستند ،امكان بالايي براي به مخاطره افتادن جان زندانيان اعتصاب كننده وجود دارد. اکنون بیش از 8 روز از اعتصاب غذای این مبارزان میگذرد. هر فرد آزادیخواهی در برابر این سئوال قرار گرفته است که چه شرایطی در زندانهای سیاسی ایران می گذرد که این 19 تن بعنوان نماینده‌ي تمام زندانیان سیاسی با آخرین سرمايه‌اي که در اختیار دارند، یعنی جان خویش، به مقابله با آن برخواسته اند. هراتفاق ناگواری برای این دوستان رخ دهد نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه کمیته حقوق بشر سازمان ملل را نيز در مقام پاسخگویی قرار میدهد. ما سکوت تاكنوني جامعه جهانی و سازمان ملل را به هیچ وجه درک نمی کنیم و از شخص جنابعالی که به تازگی بعنوان ناظر حقوق بشر در ایران برگزیده شده اید میخواهیم که این سکوت را بشکنید و پیشنهاد میکنیم که بعنوان اقدامی عملی جمهوری اسلامی را برای ملاقات حضوری شما با این 19 تن در ایران به هر وسیله که در اختیار تان هست تحت فشار قرار دهید. ناگفته روشن است که این درخواست نه در هفته های آتي بلکه در چند روز آینده باید عملی گردد و گرنه فاجعه ای اسفبار در راه خواهد بود. Invitation to Dr. Shaheed, the UN Human Rights Special Rapporteur to Iran, for a face to face conversation with the 19 political prisoners on hunger .strike .Dear Dr. Shaheed, As you may be aware, 19 political prisoners in the Islamic Republic of Iran have gone on hunger strike, protesting the inhumane treatment of their fellow prisoners as well as the murder of Haleh Sahabi and Hoda Saber, in recent weeks. These political prisoners, who are participants of the democratic movement in Iran, have gone on hunger strike not for their own atrocious conditions, but for the cruel and brutal treatment that political prisoners receive as well as the appalling conditions of prisons in Iran. As human rights organizations and Shirin Ebadi have described, the Islamic Republic of Iran has dealt with this situation via the systematic elimination of political prisoners. These criminal activities conducted by the regime are the repeat of mass execution of the political prisoners in the 1980s. This is particularly important because the same system and people are in place that conducted the mass killings in that period. Eight days have passed since the strike started and we wonder what kind of conditions would persuade 19 people to go out of their way and as far as death to confront the existing situation in the Iranian prisons, enforced by the Islamic Republic of Iran. We believe that the Islamic Republic of Iran and the UN are responsible for the safety of these prisoners and in the event that prisoners die, we hold them accountable for their death. It is hard to understand how the world and the UN can be silent about the conditions of these political prisoners and the systematic killings conducted by the regime. As the new representative of the UN to Iran, we ask that you break this silence and use all necessary means to put the Islamic Republic of Iran under pressure in order to meet these prisoners. It goes without saying that these meetings should take place as soon as possible, otherwise, the consequences of UN's inaction may be catastrophic. لطفا اين متن را باز پخش كرده و همينطور آن را به ایمیل ذکر شده در زیر به آقاي احمد شهيد ارسال نماييد .
با ۱۰۵ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مهر/ در حالیکه دادستان یاسوج خواستار پائین آوردن مجسمه آریوبرزن از میدانی به همین نام در شهر یاسوج شد، نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد با برداشن این تندیس مخالفت کرد. پس از آنکه فرمانده سپاه فتح استان نصب مجسمه آریوبرزن در ورودی شهر یاسوج را مورد انتقاد قرار داد، دادستان یاسوج به شهرداری این شهر دستور داد مجسمه آریوبرزن را از میدانی به همین نام در شهر یاسوج پایین بیاورد. سردار شهابی فر صبح پنجشنبه در کنگره سرداران و ۶۰۰ شهید شهرستان بویراحمد گفته بود:"امروز دم اسب آریو برزن را مشرف بر تمثال مبارک شهیدان کرده‌اند که ضروری است دادستان کهگیلویه و بویراحمد دستور تخریب آن را بدهد." دادستان یاسوج در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: سپاه نامه ای به دادستانی نوشته است که با توجه به اینکه ما ارزشهای متعددی داریم که می شود به عنوان نمادهای ارزشی استفاده شود، و در این نامه تقاضا کرده اند که به جای این مجسمه از نمادها و ارزشهای اصیل استفاده شود. حجت الاسلام سید محمود موسوی پور افزود: براین اساس ما هم به شهرداری نامه ای نوشتیم که در این خصوص اقدام کنند. وی بیان کرد: در حالی که رفتگرهای شهرداری به درب خانه های مردم مراجعه کرده و تقاضای کمک مالی می کنند و پارک های ما نیاز به توسعه دارد و فضای سبز ما مشکل دارد، اگر به جای این مجسمه های چند میلیونی و جشن های میلیونی به این ها پرداخته شود، بهتر است. موسوی پور اظهار داشت: نمادهای ارزشی زیادی در جامعه داریم از جمله شهدا، علما و نقش مردم در صحنه های مختلف انقلاب که بهتر است به جای مجسمه هایی که فرهنگ نگهداری از آن را نداریم و فردا خراب می شوند، از این نمادها استفاده کنیم. وی ساخت این مجسمه ها را اسراف دانست و گفت: به شهرداری اعلام کردیم که با توجه به درخواست سپاه و مردم این مجسمه پایین آورده شود. دادستان یاسوج در خصوص مبنای حقوقی این دستور نیز گفت: هرکجا حقوق جامعه مورد تعرض قرار بگیرد دادستان می تواند تذکر دهد و اقدام کند. موسوی پور بیان داشت: در صورتی که شهرداری یاسوج در موعد مقرر نسبت به برداشتن این مجسمه اقدام نکند برخورد قانونی صورت می گیرد. پاسداشت قهرمانان ملی مغایر ارزش های اسلامی نیست/ مخالفت با برداشتن تندیس در این راستا نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد با برداشتن تندیس"آریوبرزن" در میدان ورودی شهر یاسوج مخالفت کرد و گفت: پاسداشت قهرمانان ملی منافاتی با ارزش های اسلامی ندارد. آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی به خبرنگار مهر گفت: آریوبرزن یک سردار ایرانی ضد ظلم، ضد تجاوز و ضد اشغالگری بوده است و پاسداشت آن هیچ اشکالی ندارد بلکه قدردانی از چهره های مثبت و افتخار آفرین وظیفه هر انسان شرافتمندی است. وی اظهار داشت: کسانی که مخالف نصب این تندیس هستند جلوی پخش سریالهایی مثل "جومونگ" و قهرمانهای خودساخته دیگر کشورها را از تلویزیون بگیرند. آیت الله ملک حسینی با بیان اینکه ایران آنقدر قهرمان ملی و اسلامی دارد که امثال "جومونگ" به اندازه خاک پای هیچکدام از آنان نیست، گفت: شاهنامه فردوسی مملو از داستانهای حماسی و قهرمانان ایرانی است و لازم است جوانان ما به جای اینکه وقت خود را صرف داستانهای تخیلی و دروغ پردازیهای سایر کشورها درخصوص قهرمانانشان کنند با قهرمانان کشور خودشان آشنا شوند. عضو خبرگان رهبری تصریح کرد: کسانی که تعصبات بی جا نسبت به این گونه مسائل بی اهمیت دارند در خصوص ناهنجاری های اجتماعی و تظاهر به گناه در شهرهای استان حساسیت و غیرت نشان دهند. وی با اشاره به اختلاف های محلی ساکنان بخش های "اکبرآباد" و "نجف آباد " شهر یاسوج در خصوص مالکیت میدان مکان نصب این تندیس در شهر یاسوج، تصریح کرد: اهالی این منطقه می گویند پس از نصب این تندیس اختلافات قدیمی بر سر این میدان رفع شده که این خود نکته مثبتی است. آریو برزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح در یکی از نقاط کهگیلویه و بویراحمد در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و نموداری از شجاعت و از جان گذشتگی در راه میهن رابرای آیندگان به یادگار گذاشت. مجسمه آریوبرزن چند ماه پیش توسط شهرداری یاسوج در یکی از میادین این شهر نصب شد.
با ۹۴ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


دستگيري يك دختر در تبريز به جرم بد حجابي و هو كردن و گفتن بي شرف بي شرف به نيروي انتظامي توسط مردم حاضر در صحنه
با ۹۲ امتیاز و ۲۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


وقتی رفتارهای افراطی و ضد ایرانی جمهوری اسلامی در نابود کردن تندیس آرش کمانگیر و اسبهایش در ساری و دستور اخیر دادستان یاسوج مبنی بر پایین آوردن مجسمه آریوبرزن در این شهر را در کنار ناپدید شدن مشکوک و شبانه مجسمه های شهر تهران در سال گذشته و نیز دستکاری کتابهای تاریخ مدارس و حذف گسترده قسمت های مربوط به تاریخ ایران پیش از اسلام قرار دهیم، درمیابیم که جمهوری اسلامی حرکتی شتابان را به سوی افراطی گری بیش از پیش آغاز کرده است. به نظر میرسد آخوندهای متحجر هدفی جز پیاده کردن اسلام خشک طالبانی در ایران دنبال نمیکنند. طبیعتا در چنین حکومت بنیادگرایی، تفکر و اندیشه انتقادی یا اساسا هرگونه ذهن پرسشگر تحمل نمیشود. اینجاست که عزم حکومت در نابودی کامل علوم انسانی از طریق اعمال سیاست من درآوردی "اسلامی کردن علوم انسانی" و نیز زندانی کردن گسترده روزنامه نگاران، اندیشمندان و منتقدان در سالهای اخیر، قابل فهم میشود. از طرف دیگر اگر نگاهی به مجسمه های ناپدیدشده و یا تخریب شده اخیر بیندازیم متوجه میشویم که تقریبا همه آنها تندیس شخصیت هایی ملی بوده اند که در مقابل ظلم و جور حاکمان یا حمله بیگانگان ایستاده اند و حاضر به کرنش در مقابل استبداد زمان نشده اند؛ شخصیت هایی همچون ستارخان، باقر خان، استاد شهریار و این اواخر آرش کمانگیر و آریوبرزن. پس از قیام اخیر ایرانیان برای دستیابی به آزادی در قالب جنبش سبز و سرکوب وحشیانه و شدید آن توسط حکومت، جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده است که بایستی راسختر از گذشته با تفکر و اندیشه مقابله کند، لذا کمر به نابودی علوم انسانی بسته است. از طرفی باید ایرانیان را از هویت ایرانی و فرهنگ کهن خود تهی و غرور و افتخار ملی- میهنی را از آنها بستاند. چیزی که از طریق نابودی کتب تاریخی و میراث فرهنگی و نیز پرورش نسلی ناآشنا به تاریخ پرافتخار خود و غوطه خورده در فرهنگ اسلامی شیعه که به طور مستمر از طریق صدا و سیما و دیگر نهادهای حکومتی تبلیغ میشود، امکانپذیر خواهد بود. بدیهی است حکومت بر مردمانی بی هویت، ناآگاه، غیر پرسشگر و مطیع بسیار آسانتر خواهد بود.
با ۹۰ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


من بر این باورم که اعتصاب غذا و گذشتن از خویش در راه حق، آخرین سلاح مبارزاست، بر شکمبارگی ظالم می شوری، به اهانت متهم می شوی! پرده از دزدی آنان برمی داری، مفتری ات می خوانند! از بیدادشان می نالی، تشویش اذهان عمومی کرده ای! بر جنایتشان فریاد می کنی، اقدام علیه امنیت ملی کرده ای! دردت را به کسی می گویی، تبلیغ علیه نظام کرده ای! پس از خویش می گذری و دهان از طعام می بندی، این آخرین سلاح ماست!
با ۸۸ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آخرین ولی‌عهد ایران می‌گوید که انتخاب نهایی‌اش، انتخاب مردم ایران است، چه جمهوری بخواهند چه پادشاهی، گرچه خودش مدل پادشاهی کاملا مشروطه که شاه نماد همبستگی ملی است را می‌پسندد. او می‌گوید: «برای من محتوای حکومت اهمیت دارد نه شکل ظاهری آن، من به یک نظام سکولار که جدایی دین از حکومت کاملا رعایت شود به عنوان یک پیش شرط دموکراسی و حقوق بشر و یک دموکراسی پارلمانی که پاسخگوی مردم باشد اعتقاد دارم.» نخستین بخش گفتگو با رضا پهلوی را امروز می‌خوانید. گفتگو با رضا پهلوی آسان است و آسان نیست! برنامه فشرده او باعث می‌شود که مسوولین دفترش با وجود تمام تلاش، بعد از مدت‌ها وقتی برای گفتگو میان برنامه‌های دیگر پیدا کنند. اتفاقا وقت بسیار خوبی هم هست، درست چند روز بعد از اینکه از امیر ارجمند در باره عدم گفتگو با سلطنت‌طلبان، حتی اگر به دموکراسی اعتقاد داشته باشند سوال کرده بودم. امیر ارجمند، هر گونه ارتباط «شورای هماهنگی» با سلطنت‌طلبان را خط قرمز خوانده بود. بسیاری از «مشروطه‌خواهان» بر خلاف تصور میلیون‌ها ایرانی که تنها منابع تاریخی‌شان، محصولات آموزش و پرورش و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی بوده، نگاه‌شان معطوف به «سلطه» نیست. رضا پهلوی می‌گوید که عنوان سلطنت که ریشه در «سلطه» دارد را نمی‌پسندد و «پادشاهی» مناسب‌تر است.
با ۸۵ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در آخرین نبرد ، اسکندر که از شجاعت سردار ایرانی که با اندک سربازان خویش سپاه فاتح اسکندر را به دردسر انداخته بود پیشنهاد داده بود که تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی آریوبرزن گفته بود:(( شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد.)) اسکندر نیز در جواب او گفته بود:((شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم.)) ولی آریو برزن جواب داده بود:((پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان می‌مانم و آنقدر مبارزه می‌کنم تا بمیرم)) و اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.و آنها آنقدر با تیر و نیزه او را زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند.پس از مرگ او را در همان محل به خاک سپردند و روی قبر او نوشتند "به یاد لئونیداس".....یوتاب (به معنی درخشنده و بی مانند) خواهر آریوبرزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه‌ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند. از شباهت‌های مرگ لئو نیداس با آریوبرزن این است که هر دو در راه محافظت از یک معبر مردند و لئونیداس نیز مانند آریوبرزن حاضر به تسلیم نشدو خشایارشا دستور داده بود او را آن قدر با تیر و نیزه زدند تا از پا در آمد و به دلیل همین شباهت در از خودگذشتگی او و آریوبرزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریوبرزن بنویسند به "یاد لئو نیداس"
با ۷۹ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


عیسی سحر خیز یکی از زندانیان سیاسی اعتصاب کننده زندان رجایی شهر به دلیل وخامت حال به بیمارستان منتقل شد منبع : مهدی سحر خیز --- http://www.facebook.com/onlymehdi/posts/10150221285946864
با ۷۸ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آقایون تا کی میخوان مردم رو احمق فرض کنن! و من نمیدونم چرا مردم اجازه میدن به این راحتی توسط این آقایون احمق فرض بشن !آیا واقعا دغدغه شما از استفاده از ماهواره فقط حفظ مسا ئل دینی و اعتقادی و خانوادگی جامعه است؟!مرده شور اون بنیان خانواده ای رو ببرن که با چند تا فیلم و شو تماشا کردن از ماهواره سست بشه!و نخواستیم اون دین و اعتقادی رو که با تماشای ماهواره و اینترنت بخواد سست بشه!
با ۷۶ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر وارد بیست و چهار مین روز خود شد اما مسوولان زندان هیچ توجهی به شرایط و خواسته های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذای شان نشان نمی دهند. به گزارش کلمه ،سه زندانی سیاسی کرد النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری شان و این که در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر دارند از ۲۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده اند.اما مسوولان زندان به خواسته اصلی آنان که همان انتقال به بند زندانیان سیاسی است بی توجهی نشان می دهند.این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع تر به پرونده خود هستند سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شدند، در حالی به صورت غیر قانونی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که حتی حقوق اولیه آنان نیز رعایت نمی شود. آنها به مدت ۵۰ روز در بند قرنطینه زندان رجایی شهر نگهداری شدند، جایی با امکانات بسیار نامناسب بهداشتی و رفاهی که معمولا زندانیان در ابتدای ورودشان به زندان به مدت یک روز در آن به سر می برند . پس از آن هم به جای آنکه این زندانیان به بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شوند به اندرزگاه ۶ زندان رجایی شهر فرستاده شدند رمضان احمد کمال، داود عبداللهی و رمضان سعیدی از دیگر زندانیان سیاسی کرد هستند که تاکنون به بند زندانیان سیاسی در رجایی شهر منتقل نشده و با زندانیان عادی نگه داری می شوند. این در حالی است که طبق اصل تفکیک جرایم این زندانیان باید درمیان زندانیان سیاسی که جرایمی مشابه دارند نگهداری شوند. این سه زندانی خواستار آن هستند که هر چه زودتر به بند زندانیان سیاسی منتقل شوند و در غیر این صورت به صورت نامحدود به اعتصاب غذایشان ادامه می دهند.
با ۷۳ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مسعود باستانی و عیسی سحرخیز دو تن از زندانیان بند سیاسی زندان رجایی شهر به بهداری این زندان منتقل شدند. بنا بر گزارش های رسیده از ایران، گفته شده است که مسعود باستانی و عیسی سحر خیز دو تن از روزنامه نگاران زندانی در بند سیاسی رجایی شهر که در حمایت از اعتصاب کنندگان زندان اوین دست به اعتصاب زده اند، به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده اند . هنوز اطلاع دیگری درباره وضعیت آنها در دسترس نیست.
با ۷۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


محسن امین زاده یکی از زندانیان سیاسی اعتصاب کننده زندان اوین که به دلیل وخامت حال در بخش سی سی یو بیمارستان مدرس تهران بستری شد اعلام کرد که اعتصاب غذای خود را نمی شکند. بنا به اخبار رسیده به کلمه، وی از روز گذشته به دلیل مشکل فشار خون که در اثر اعتصاب غذا هم تشدید شده از زندان به بیمارستان منتقل شد اما تنها اجازه وصل کردن سرم را می دهد ، آب و قند مصرف می کند و همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد. وی گفته است تا زمانیکه سایر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در اعتصاب غذا هستند وی هم در اعتصاب باقی می ماند. امین زاده، معاون وزارت خارجه در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به همراه یازده نفر دیگر در بند ۳۵۰ اوین در اعتراض به جان باختن هاله سحابی و هدی صابر از زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده است. خانواده محسن امین زاده در همین باره گفته اند که وی مشکل فشار خون دارد و دائماً باید دارومصرف کند و در چنین شرایطی اعتصاب غذا برای وی خطرناک است. همسر محسن امین زاده اضافه کرده است: مسؤولیت جان همسر من با مسؤولان زندان و مسؤولان قضایی است. ایشان دو سال است که به دلیل بی عدالتی ها در زندان به سر می برند و در طول این مدت از نظر جسمانی بسیار ضعیف شده اند. ما به شدت نگران هستیم فاجعه ای که در اثر سهل انگاری مسؤولان زندان رخ داد و آقای هدی صابر عزیز را از دست دادیم دوباره اتفاق بیفتد. من از مسؤولان می خواهم هرچه سریعتر از وقوع فجایع بیشتر جلوگیری کنند. عبدالله مومنی ابوالفضل قدیانی و بهمن احمدی امویی نیز در هفتمین روز اعتصاب غذای خود در بند ۳۵۰ با مشکلات شدید جسمی مواجه شده اند و برای دریافت کمک های پزشکی به بهداری زندان اوین منتقل شده اند.گفته می شود پیش از محسن امین زاده، مهدی کریمیان اقبال، یکی از اعضای جبهه مشارکت نیز به دلیل اوضاع نامساعد جسمی اش به بیمارستان مدرس منتقل شده بود.
با ۶۴ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


این در توان ما نیست که از کنار این همه دروغ بگذریم و دم بر نیاوریم، ما گر چه هر کدام به مثابه گروگانی از یک جناح و گروه سیاسی قربانی سوء استفاده جریان اقتدار گرا از قانون و قوه قضاییه شده ایم، تا با حبس و در بند کشیدن ما منافعشان را پیگیری کنند، اما می خواهیم ندا برآوریم که آقایان: مرگ یک انسان و خونی که به ناحق ریخته شده است چیزی شبیه نرخ تورم و نرخ بیکاری نیست که بتوان آنرا واژگونه نمایش داد. اگر تلاش می کنید تا با بر پایی دادگاه های فرمایشی و نمایشی، گروگان گیری سیاسی از میان فعالان سیاسی و مدنی و تعداد زیادی از شهروندان معترض را اقدامی قانونی و حقوقی جابزنید باور کنید که چنین معامله ای را با جان و حیات انسان ها نمی توانید که به انجام برسانید. آری ما علیه دروغ به پا خواسته ایم.
با ۶۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


احمد زید آبادی که یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت شده تا کنون اجازه مرخصی نداشته است. همسر آقای زید آبادی با اشاره به آخرین ملاقاتی که روز پنج شنبه ۲ تیرماه با همسرش داشته گفت: این بار کاهش وزن خیلی محسوس بود، احساس کردم حداقل ۱۰ کیلو وزنش کم شده زمانی که برای خداحافظی بلند شد، شلوارش داشت از پایش می افتاد. من خیلی نگرانم." خانم محمدی همچنین اضافه کرد: "اینها مدتی با زندانیان عادی زندگی کردند، وسایل آرایشگاه و سلمانی آنها شریک بود. در زندان هزار نوع بیماری وجود دارد. من نگرانم که آقای زید آبادی به یک نوع بیماری مبتلا شده باشد که در زندان قابل تشخیص نیست."
با ۶۰ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


علی‌اکبر عجمی فعال دانشجویی یکی از شش زندانی زندان رجایی‌شهر است که از روز پنج‌شنبه گذشته همراه پنج زندانی دیگر در حمایت از ۱۲ زندانی که در زندان اوین اعتصاب کرده‌اند، دست به اعتصاب غذا زده و سومین روز اعتصاب غذای خود را سپری می‌کند. علی عجمی هفته‌ی گذشته که به بهدای زندان اوین منتقل شده بود، توسط مأموران زندان رجایی‌شهر مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. علت این ضرب و شتم این فعال دانشجویی «قصد فرار از زندان» شده است، در حالی که تا پایان دوران محکومیت وی شش ماه باقی مانده است. بر اساس گزارش‌ها وی که سومین روز اعتصاب غذا را پشت سر می‌گذارد، روز جاری نیز در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. ای در حالی است که یکی از دلایل اعتصاب غذای زندانیان در زندان‌های رجایی‌شهر و اوین اعتراض به کشته شدن هدی صابر زندانی در اعتصاب غذا بود که به جای درمان در زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» علی‌اکبر عجمی دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران و فعال دانشجویی طیف چپ و سردبیر نشریه دانشجویی دنیای بهتر در آن دانشگاه است و از جمله دانشجویانی بود که در یورش به خوابگاه دانشگاه تهران در سال ۸۸ دچار آسیب شد. عجمی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ در محل زندگیش ، روستایی از توابع سبزوار در شرق ایران توسط نیرو‌های امنیتی بازداشت شده بود. وی چند روز را رد بازداشتگاهی در سبزوار گذراند و سپس به زندان اوین تهران و سلول های انفرادی بند ۲۰۹ آن منتقل شد. این فعال دانشجویی طیف چپ نزدیک به ۱۰۰ روز را در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی به سر برد تا این‌که به بند ۳۵۰ زندان اوین که محل نگهداری زندانیان بازداشت شده بعد از انتخابات است منتقل شد. عجمی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱ سال زندان و اتهام «تبانی علیه نظام» به ۳ سال زندان محکوم و جمعا به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ۲ سال زندان کاهش پیدا کرد. علی عجمی به همراه محسن دکمه‌چی که در زندان رجایی‌شهر به خاطر عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد روز ششم بهمن ماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد و تاکنون در این زندان دوران محکومیت خود را سپری می‌کند. در مورد آخرین وضعیت وی که سومین روز اعتصاب غذا را سپری می‌کند از جواد عجمی برادر این دانشجو که برای ملاقات به تهران سفر کرده است، سوال کردم که وی گفت: «هیچ خبری از وضعیت علی ندارم، نزدیک به دو ماه است که نتوانسته‌ام با او ملاقات کنم و نمی‌دانم که در چه وضعیتی به سر می‌برد. تماس تلفنی هم که نمی‌تواند از زندان بگیرد.» جواد عجمی در مورد علت این‌که نتوانسته است با برادرش ملاقات کند، به "خانه" ما گفت: «ما در شهرستان زندگی می‌کنیم و نمی‌توانیم این همه راه را تا تهران بیاییم. در زندان رجایی‌شهر ملاقات‌ها یک هفته برای مردان است و یک هفته برای زنان، من چند بار که آمده‌ام گفته‌اند که امروز ملاقات زنان است و شما نمی‌توانید ملاقات داشته باشید. در این چند ماه هر بار که ما به تهران آمده‌ایم همین وضعیت بوده است. ملاقات حضوری هم به ما نمی‌دهند و برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه ملاقات کابینی مجبوریم این همه راه را به تهران بیاییم.» وی ادامه داد: «آن موقع که در زندان اوین بود بهتر بود، پدر و مادرم به تهران می‌آمدند و او را ملاقات می‌کردند، اما الان که به رجایی‌شهر منتقل شده است، آن‌ها هفت ماه است که نتوانسته‌اند با او ملاقات کنند.» عجمی به همراه رسول بداغی، مسعود باستانی،‌عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی و حشمت‌الله طبرزدی پس از آغاز اعتصاب غذای خود در نامه‌ای به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل برای جمهوری اسلامی نوشته بودند: «استحضار دارید که علت دستگیری ما، زندانیان سیاسی و عقیدتی مستقر در زندان رجایی‌شهر کرج، اعم از روزنامه‌نگار، دانشجو، فعال صنفی و سیاسی یا کنشگر اجتماعی و حقوق بشر این است که تلاش کرده‌ایم در چارچوب فعالیت‌های مدنی، به ویژه مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ ایران تغییر و تحولی دموکراتیک در اوضاع سیاسی و فعالیت‌های حقوق بشری ایران انجام شود؛ فعالیت‌هایی بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر معاهده‌نامه‌ها و قطعنامه‌های مصوب سازمان ملل که حکومت ایران نیز ملزم به رعایت آن‌هاست. اما متاسفانه مقام‌های سیاسی-امنیتی و به تبعیت از آنان مسئولان قضایی ایران چنین فعالیت‌های قانونی مسالمت‌جویانه را براندازای نرم می‌نامند و دست‌اندرکاران آن را، ضد انقلاب می‌خوانند و بر این اساس آنان ما را مستحق دستگیری، بازجویی در شریط نامناسب و فشارهای روحی و جسمی می‌دانند و دادگاه‌های غیرعادلانه و خارج از ضوابط قانونی و اغلب محرمانه و بدون حضور وکیل مدافع برگزار کرده و می‌کنند. پیامد این امر، به ویژه طی دو سال اخیر صدور احکام حبس‌های طویل‌المدت، تبعید و نگهداری در زندان‌های غیراستاندارد و اعمال محدودیت‌های غیرانسانی غیراسلامی علیه زندانیان و خانواده‌هایشان بوده است. ما ضمن استقبال از انتخاب شایسته اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل، مشتاقانه در انتظار سفر جنابعالی به ایران و دیدار با زندانیان سیاسی-عقیدتی و خانواده‌های آنان به ویژه بازدید از زندان‌های جمهوری اسلامی برای آگاهی یافتن از عمق ظلم و بیداد حاکم بر کشور خود هستیم.»
با ۵۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر وارد بیست و چهار مین روز خود شد اما مسوولان زندان هیچ توجهی به شرایط و خواسته های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذای شان نشان نمی دهند. به گزارش کلمه ،سه زندانی سیاسی کرد النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری شان و این که در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر دارند از ۲۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده اند.اما مسوولان زندان به خواسته اصلی آنان که همان انتقال به بند زندانیان سیاسی است بی توجهی نشان می دهند.این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع تر به پرونده خود هستند سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شدند، در حالی به صورت غیر قانونی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که حتی حقوق اولیه آنان نیز رعایت نمی شود. آنها به مدت ۵۰ روز در بند قرنطینه زندان رجایی شهر نگهداری شدند، جایی با امکانات بسیار نامناسب بهداشتی و رفاهی که معمولا زندانیان در ابتدای ورودشان به زندان به مدت یک روز در آن به سر می برند . پس از آن هم به جای آنکه این زندانیان به بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شوند به اندرزگاه ۶ زندان رجایی شهر فرستاده شدند رمضان احمد کمال، داود عبداللهی و رمضان سعیدی از دیگر زندانیان سیاسی کرد هستند که تاکنون به بند زندانیان سیاسی در رجایی شهر منتقل نشده و با زندانیان عادی نگه داری می شوند. این در حالی است که طبق اصل تفکیک جرایم این زندانیان باید درمیان زندانیان سیاسی که جرایمی مشابه دارند نگهداری شوند. این سه زندانی خواستار آن هستند که هر چه زودتر به بند زندانیان سیاسی منتقل شوند و در غیر این صورت به صورت نامحدود به اعتصاب غذایشان ادامه می دهند.
با ۵۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جرس: اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر وارد بیست و چهار مین روز خود شد اما مسوولان زندان هیچ توجهی به شرایط و خواسته های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذای شان نشان نمی دهند. به گزارش کلمه ،سه زندانی سیاسی کرد النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری شان و این که در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر دارند از ۲۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده اند.اما مسوولان زندان به خواسته اصلی آنان که همان انتقال به بند زندانیان سیاسی است بی توجهی نشان می دهند.این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع تر به پرونده خود هستند سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شدند، در حالی به صورت غیر قانونی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که حتی حقوق اولیه آنان نیز رعایت نمی شود. آنها به مدت ۵۰ روز در بند قرنطینه زندان رجایی شهر نگهداری شدند، جایی با امکانات بسیار نامناسب بهداشتی و رفاهی که معمولا زندانیان در ابتدای ورودشان به زندان به مدت یک روز در آن به سر می برند . پس از آن هم به جای آنکه این زندانیان به بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شوند به اندرزگاه ۶ زندان رجایی شهر فرستاده شدند رمضان احمد کمال، داود عبداللهی و رمضان سعیدی از دیگر زندانیان سیاسی کرد هستند که تاکنون به بند زندانیان سیاسی در رجایی شهر منتقل نشده و با زندانیان عادی نگه داری می شوند. این در حالی است که طبق اصل تفکیک جرایم این زندانیان باید درمیان زندانیان سیاسی که جرایمی مشابه دارند نگهداری شوند. این سه زندانی خواستار آن هستند که هر چه زودتر به بند زندانیان سیاسی منتقل شوند و در غیر این صورت به صورت نامحدود به اعتصاب غذایشان ادامه می دهند.
با ۵۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سحام نیوز: مسعود باستانی و عیسی سحرخیز دو تن از زندانیان بند سیاسی زندان رجایی شهر به بهداری این زندان منتقل شدند. بنا بر گزارش های رسیده گفته شده است که مسعود باستانی و عیسی سحر خیز دو تن از روزنامه نگاران زندانی در بند سیاسی رجایی شهر که در حمایت از اعتصاب کنندگان زندان اوین دست به اعتصاب زده اند، به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده اند . هنوز اطلاع دیگری درباره وضعیت آنها در دسترس نیست.
با ۵۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر وارد بیست و چهار مین روز خود شد اما مسوولان زندان هیچ توجهی به شرایط و خواسته های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذای شان نشان نمی دهند. به گزارش کلمه ،سه زندانی سیاسی کرد النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری شان و این که در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر دارند از ۲۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده اند.اما مسوولان زندان به خواسته اصلی آنان که همان انتقال به بند زندانیان سیاسی است بی توجهی نشان می دهند.این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع تر به پرونده خود هستند سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شدند، در حالی به صورت غیر قانونی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که حتی حقوق اولیه آنان نیز رعایت نمی شود...
با ۵۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اتحادیه اروپا روز جمعه 3 تير 90 نام سه تن از فرماندهان سپاه پاسداران رژيم آخوندی را در کنار چهار مقام سوری در ادامه تحریم‌های حکومت سوریه به دلیل سرکوب خشونت‌بار معترضان ، در فهرست تحریمی‌های حکومت بشار اسد اعلام کرد. نام این سه تن را محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه، قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، و حسین طائب، فرمانده اطلاعات سپاه ایران، عنوان کرده است.
با ۵۴ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اعتصاب کردند تا به ما بگویند به خود بنگریم. شهادت گلهای خفته در خون و ایستادگی مردان و زنانی چنین سترگ درسی برای ما دارد که در هیچ شرایطی امکان اعتراض برای ایجاد تغییر غیرممکن نیست حتی اگر در زندان باشی و با اعتصاب غذا بخواهی اعتراض کنی. مطمئن باشیم برای ما که در بیرون از اوین نشسته ایم هر کنشی هزینه کمتری خواهد داشت. نگران سلامتی آنها هستیم اما به وجودشان افتخار می کنیم که چنین زنده بودن شاخه های سبز اعتراض را در روزگار محنت و رخوت به ما نشان دادند. حس می کنیم که هستیم، وجود داریم. رهبران سبز هم چون کوه در کنار ما ایستاده اند. هموطن نمی خواهیم برای انجام عمل خاصی تشویقت کنیم تنها از ویرانی ناگزیر فردا به شدت می ترسیم. با کامنت یا ایمیل بگو که هستی،با هر ابزاری که داری اطلاع رسانی کن تا به زودی دستی در دست هم و با مشتی گره کرده به پا خیزیم. حیات جنبش و ساختن فردا در گرو حضور ماست و فردا روز که به هم بپیوندیم طوفانی خواهیم شد که دیگر هیچ کس نخواهد توانست مهارمان کند. برای ساختن فردا بگو هستم برای روشنی لحظه ای درنگ نکن، نایست، به پاخیز..
با ۵۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در حالیکه جامعه ایرانی در طی روزهای اخیر در نگرانی از وضعیت ۱۸ زندانی سیاسی که در اعتراض به تضییع حقوق زندانیان و به خصوص مرگ «هدی صابر» به دلیل عدم رسیدگی پزشکی لازم به سر می‌برد. مدیرکل سازمان زندان‌ها طی نامه‌ای در تاریخ ۲۵ خردادماه سال جاری، که سند آن در اختیار خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران قرار گرفته است از مدیران زندانهای تحت امر خود خواستار مدیریت بهتر منابع مالی با افزایش سختگیری بر زندانیان در خصوص نیازهای پزشکی شده است. در واکنش به این مسئله که در واقع «درخواست مدیریت منابع» با آنچه که آقای سلیمانی از طریق «عدم ارائه داروی بی‌رویه و اعزام غیرضروری زندانیان به مراکز پزشکی» با طبقه بندی «محرمانه» و در واکنش به «افزایش نرخ دارو و خدمات درمانی» می‌خواند باید خاطرنشان ساخت همواره به خصوص در بحث زندانیان سیاسی سازمان زندان‌ها یکی از مته‌مان عدم رسیدگی پزشکی مناسب به زندانیان که منجر به مرگ یا آسیب‌های جسمی شده؛ بوده است. عدم رسیدگی حداقلی پزشکی به زندانیان سیاسی در طی سالهای اخیر باعث مرگ زندانیانی همچون «عبدالرضا رجبی، ولی الله فیض مهدوی، اکبر محمدی، امیدرضا می‌رصیافی،محسن دکمه چی، حسن ناهید، البرز قاسمی هدی صابر....» شده است، همینطور در حال حاضر زندانیان عقیدتی متعددی همچون «احمد زیدآبادی، حامد روحی‌نژاد، حسین رونقی ملکی، مهدی کوهکن،....» از عدم رسیدگی لازم پزشکی در رنج هستند. همینطور در طی روزهای اخیر ۱۸ زندانی در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی لازم که منجر به مرگ «هدی صابر» دیگر زندانی سیاسی شده است در اعتراض و اعتصاب به سر می‌برند. بنابراین متاسفانه به نظر می‌آید ریاست سازمان زندانهای استان تهران در نامه‌ای که متعلق به روزهای اخیر با طبقه بندی محرمانه است و رونوشتی از این نامه نیز برای معاونت اجرایی ادارهٔ کل زندان‌های استان تهران و معاونت ادارهٔ مالی زندان‌های استان تهران ارسال شده است، بی‌تفاوت نسبت به اعتراض زندانیان در بحث خدمات دهی و لزوم توجه به امر مدیریت نیرو، مدیریت منابع از طریق کاهش خدمات پزشکی را در واکنش به افزایش نرخ دارو و درمان در دستور کار خود قرار داده است. تصویر این سند در پی می‌آید:
با ۵۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


قربان بهزادیان نژاد، مشاور میرحسین موسوی و مهدی کریمیان اقبال، فعال سیاسی و قاری قرآن به خاطر وخامت حال شان بیمارستان مدرس منتقل شدند. به گزارش خبرنگار کلمه، قربان بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و مهدی کریمیان اقبال فعال سیاسی و از اعضای جبهه مشارکت که به همراه ده نفر دیگر از هم بندانش از ۲۸ خرداد در اعتراض به مرگ هاله سحابی و هدی صابر دست به اعتصاب غذا زده بودند، از چند روز گذشته وضعیت جسمانی شان نامساعد گزارش شد. آنها در مرحله نخست برای گرفتن کمک های پزشکی به بهداری اوین منتقل شدند و در نهایت غروب شنبه (چهارم تیرماه )با همراهی تعداد زیادی از ماموران امنیتی به بیمارستان مدرس تهران انتقال پیدا کرده اند. پیش از این محسن امین زاده، معاون وزارت خارجه دولت خاتمی ، یکی دیگر از اعتصاب کنندگان اوین به دلیل نامساعد بودن حالش به بیمارستان مدرس منتقل شد.خانواده امین زاده موفق شدند که با کسب مجوز از دادستان تهران وی را به بیمارستان قلب تهران منتقل کنند و در حال حاضر امین زاده در بیمارستان قلب تهران بستری است پیش از این نیز،عبدالله مومنی، بوالفضل قدیانی و بهمن احمدی امویی در هفتمین روز اعتصاب غذای خود در بند ۳۵۰ با مشکلات شدید جسمی مواجه شده و برای دریافت کمک های پزشکی به بهداری زندان اوین منتقل شده اند براساس خبرهای رسیده به کلمه، با وجودی که زندانیان در آغاز اعلام کرده بودند اعتصاب غذای تر می کنند و به نوشیدن مایعات در دوران اعتصاب ادامه خواهند داد، اما از چند روز گذشته ، دوازده زندانی اعتصاب کننده در اوین تصمیم گرفته اند که حداقل مایعات را مصرف کنند و هم اکنون از خوردن آب و دیگر مایعات نیز تا حدی زیادی خودداری می کنند و همین موضوع شرایط جسمی اغلب اعتصاب کنندگان را رو به وخامت برده است. خانواده های زندانیان اعتصاب کننده در اوین به شدت نگران سلامت عزیزان خود هستند و جمعی از آنها در گفت و گو با کلمه گفته اند که انتظار دارند دادستان تهران که مسوول مستقیم سلامت زندانیان است زودتر به موضوع رسیدگی کند. براساس همین گزارش، سایر اعتصاب کنندگان بند ۳۵۰ اوین نیز در شرایط مشابهی به سر می برند و اوضاع جسمی اغلب آنها نامساعد گزارش می شود. بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، مهدی کریمیان اقبال، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، محسن امین زاده، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی ۱۲ زندانی اعتصاب کننده زندان اوین هستند که در بیانیه ای اعلام کرده اند : "هاله سحابی فرزند وارسته مردی چون مهندس عزت الله سحابی که در مرخصی از زندان به سر می برد و در مراسم تشییع و تدفین پدرش، با هجوم نابخردانه ماموران به شهادت رسید و هدی صابر هم بندیما که در اعتراض به این حادثه ناگوار دست به اعتصاب غذای تر و محدود زد اما دست اجل او را از میان ما برد، اما دو مساله شهادت او را به چالش مشروعیتی بزرگ برای نظام کنونی تبدیل می سازد: اول حبس او به مدت ده ماه بدون محکومیت و هر قرار قانونی و کاملا خودسرانه و جبارانه، آن هم در پیش دیدگان دستگاههای مسوول و مدعیان قضاوت و عدالت و دیگری رفتار سهل انگارانه و مغرضانه در برابر آثار اعتصاب غذای او به همراه ضرب و شتم که منجر به شهادت مظلومانه اش شد. خانواده زندانیان اعتصاب کننده اوین در گفتگو با رسانه ها بار ها تاکید کرده اند که هیچکدام از این زندانیان به اعتصاب غذا تمایلی نداشته و چاره ای برای شان باقی نمانده جز اینکه اینگونه صدای اعتراض شان را بالا ببرند تا دیگر چنین فجایعی در زندانهای کشور رخ ندهد.
با ۵۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سحام نیوز: مسعود باستانی و عیسی سحرخیز دو تن از زندانیان بند سیاسی زندان رجایی شهر به بهداری این زندان منتقل شدند. بنا بر گزارش های رسیده گفته شده است که مسعود باستانی و عیسی سحر خیز دو تن از روزنامه نگاران زندانی در بند سیاسی رجایی شهر که در حمایت از اعتصاب کنندگان زندان اوین دست به اعتصاب زده اند، به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده اند . هنوز اطلاع دیگری درباره وضعیت آنها در دسترس نیست.
با ۵۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سحام نیوز: اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر وارد بیست و چهار مین روز خود شد اما مسوولان زندان هیچ توجهی به شرایط و خواسته های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذای شان نشان نمی دهند. به گزارش کلمه ،سه زندانی سیاسی کرد النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری شان و این که در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر دارند از ۲۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده اند.اما مسوولان زندان به خواسته اصلی آنان که همان انتقال به بند زندانیان سیاسی است بی توجهی نشان می دهند.این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع تر به پرونده خود هستند سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری ،کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شدند، در حالی به صورت غیر قانونی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که حتی حقوق اولیه آنان نیز رعایت نمی شود. آنها به مدت ۵۰ روز در بند قرنطینه زندان رجایی شهر نگهداری شدند، جایی با امکانات بسیار نامناسب بهداشتی و رفاهی که معمولا زندانیان در ابتدای ورودشان به زندان به مدت یک روز در آن به سر می برند . پس از آن هم به جای آنکه این زندانیان به بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شوند به اندرزگاه ۶ زندان رجایی شهر فرستاده شدند رمضان احمد کمال، داود عبداللهی و رمضان سعیدی از دیگر زندانیان سیاسی کرد هستند که تاکنون به بند زندانیان سیاسی در رجایی شهر منتقل نشده و با زندانیان عادی نگه داری می شوند. این در حالی است که طبق اصل تفکیک جرایم این زندانیان باید درمیان زندانیان سیاسی که جرایمی مشابه دارند نگهداری شوند. این سه زندانی خواستار آن هستند که هر چه زودتر به بند زندانیان سیاسی منتقل شوند و در غیر این صورت به صورت نامحدود به اعتصاب غذایشان ادامه می دهند.بیست و چهار روز از اعتصاب غذای زندانیان کرد می گذرد
با ۵۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته