
دفتر تحکیم وحدت در بیانیه ای ضمن محکوم کردن رفتارهای نابخردانه با خالص ترین نیروهای سیاسی ایران به دانشجویان و ملتی آگاه و عزادار برای چنین داغ سنگین و جبران ناپذیری تسلیت گفته است.
در بخشی از این بیانیه با اشاره به شهادت جانگداز هدی صابر آمده است: در کجای جهان دیده شده فردی را که اعتصاب غذا کرده و دو بار نیز دچار سکته شده است و از درد فریاد میزند، به حال خود در زندان رها کنند و تنها در آستانه مردن او را بیمارستان منتقل کنند. در حالی که در شهادت نامه ۶۴ زندانی سیاسی نیز آمده که برای مداوا به بهداری اوین منتقل شده اما به جای درمان او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
شهادت جانگذاز نابهنگام هاله سحابی و سپس هدی صابر، فعال شریف سیاسی و یار همیشگی مردم، فجایعی را در روزهای اخیر رقم زده که نقد را نسبت به رفتار حاکمیت اقتدارگرا به نقاط پایانی خویش نزدیک ساخته. اگر گفته شود که حاکمیت اقتدارگرا در پدید آوردن رسواسازترین وقایع به گونه ای که تمامی اسطورههای تاریخی، مذهبی ما و تاریخ معاصر جهان درباره ستم را به خاطرها متبادر کند نقش داشته، پر بیراه نگفته است. گرچه مهندسی گسترده انتخابات ۲۲ خرداد هشتاد و هشت و وقایع سهمناک پس از آن در سیام آن ماه نقطه آغازی برای رسیدن سیاهکاری به نقطه اوج خود بود اما فجایع شرم آور این روزها ابعاد جدیدی به ماجرا بخشیده است.
از “اعدام تدریجی” مهندس عزت الله سحابی که امروز به روش رایج حاکمان تبدیل شده و پیش از آن گریبان سیامک پورزند را هم گرفته بود که بگذریم، شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی در پیش چشمان ماست که خواه ناخواه هر ایرانی مذهبی یا غیر مذهبی را به یاد روایتهایی میاندازد که خود آقایان سالها بر منابر، شخصیتهای تاریخی را به خاطر آن مورد نفرین قرار دادهاند. آری؛ ما و وجدان های آگاه ایرانیان می دانیم که هاله جرم بزرگی مرتکب شده بود. او عکس پدر را به دست داشت و میخواست بدن بیجان او را تشییع کند و از این رو باید به او حمله میشد و با پاره کردن عکس و ضرب و شتم شدید به ورطه نابودی کشانند. هنوز داغ سحابیها بر دل سرد نشده بود که مصیبت شهادت هدی صابر گریابنمان را گرفت. در کجای جهان دیده شده فردی را که اعتصاب غذا کرده و دو بار نیز دچار سکته شده است و از درد فریاد میزند، به حال خود در زندان رها کنند و تنها در آستانه مردن او را بیمارستان منتقل کنند. در حالی که در شهادت نامه ۶۴ زندانی سیاسی نیز آمده که برای مداوا به بهداری اوین منتقل شده اما به جای درمان او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. هدی صابر که همگان بر انسانیت و سجایای برجسته اخلاقی اش صحه می گذارند، زندگیاش را فدای آرمانی نمود که به آن باور داشت. کسی که به گفته خود، ستمی که بر هاله سحابی رفت بر روی دلش سنگینی میکرد و نگران پایمال شدن خون او بود و چون تمام آزادیهایش سلب شده بود، جز فدا کردن جان و تن خود راه دیگری برای اعتراض نداشت. کیست که گواهی ندهد که طیف ملی-مذهبی همواره نجیبترین منتقدان نظام بودهاند و از نظر پاک بودن و اخلاق سیاسی در مرتبهای قرار داشتهاند که حتی پروندهسازان زبده دستگاه سرکوب نیز هرگز نتوانسته بودند اتهام و برچسبی که اندکی باورپذیر باشد برای آنان بسازند؟
گویی کشتن تدریجی مخالفان و نابودی تن و روان آنها امروز تبدیل به راهبرد اصلی بخشهایی از حاکمیت اقتدارگرا شده است. گزارشات بهتآوری که از درون زندانها میآید و هر آزادهای را در جهان به حیرت و درد فرو میبرد خود دلیلی بر این مدعا است. گزارشاتی که محدود به یک زندان خاص در یک شهر خاص نیست و از این رو این وضعیت را نمیتوان ناشی از سهل انگاری و بی توجهی دانست بلکه نشانگر شرایط طراحی شده است. همه آنچه که بر زندانیان روا داشته می شود و در شرحهای آنان آمده روشنگر آن است که بر چند صد دانشجو، روشنفکر و روزنامه نگار که به ناحق در بند گرفتارند چه می گذرد.
اگر به یاد بیاوریم که پس از آزادی آن سانگ سوچی، رهبر جنبش دموکراسیخواهی برمه، نظام موجود تنها حاکمیت جهان است که رهبران جنبش آزادیخواهی کشورش را در حصر خانگی نگه میدارد و این را به موارد قبلی بیافزاییم، شاید به این نتیجه برسیم که حال که آقایان از دسترسی به اهداف سند چشمانداز همچون رتبه نخست اقتصاد، علم و فناوری در منطقه ناامید شدهاند، قصد دارند این برتری را در عرصههایی دیگر و این بار نه در منطقه بلکه در جهان به دست بیاورند. منطق حاکمیت دیگر حتی در ظاهر هم یک منطق دینی، انسانی، مردمی و یا با پایبندی حداقلی به حقوق بشر نیست و این گونه رفتارها را جز با منطق قدرت عریان نمیتوان توجیه کرد. برای دستگاهی که روزی دم از اقتدار می زد، امروز تقریباً دیگر جز قدرت عریان چیزی باقی نمانده است. قدرتی که باید هر از چندی آن را به خیابان آورد و علیه مردمی بی دفاع، آرام و بی صدا به کار برد، مبادا که چاقوی خشونت اندکی کند شود. در این شرایط است که فعالیت عینی و مادی برای تغییر شرایط باید در کنار سلاح نقد که همواره زنده و پابرجاست قرار گیرد و از این رو دفتر تحکیم وحدت در عین محکومیت شدید این چنین رفتارهای نابخردانه با خالص ترین نیروهای سیاسی ایران به دانشجویان و ملتی آگاه و عزادار برای چنین داغ سنگین و جبران ناپذیری تسلیت می گوید.
دفتر تحکیم وحدت
۲۳ خرداد ۱۳۹۰
محمد نوری زاد نویسنده و هنرمندی که به تازگی از زندان آزاد شده در سایت خود شرحی از مراسم تشییع پیکر هدی صابر در بهشت زهرای تهران داده است.
وی نخستین فردی بود که خبر شهادت هدی صابر را اعلام کرد در بخشی از نوشته خود آورده است : او، می توانست برای ما، بقدر “بابی ساندز” قیمتی باشد. می توانست با شکوه تشییع شود و خیابانی و کتابخانه ای به اسمش مزین شود. اما او، غریبانه و معترضانه رفت.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
امروز، دوشنبه، بیست و سوم خرداد ماه سال نود، جسم “هدی صابر” را به دستهای خاک آلود خاک سپردیم. و بر سر مزارش، بارها و بارها سرود سپاس سردادیم . من، غربت، فراوان دیده و شنیده بودم. تشییع و به خاکسپاری “هدی صابر” اما غریبی مضاعفی با خود داشت. گاردها و سپرها و اسلحه های اخم آلود، با زبان بی زبانی به مردم محاصره شده می گفتند : اگر حرف اضافی بزنید، با ما طرفید. و مردم مظلوم هم چیزی اضافه تر از “سپاس” نگفتند.
من بارها در همین همنوایی شورانگیز مردم داغدار گریستم. نه به هدی صابر و گذشته ی شریف او و یا حتی سرانجام غریبانه ی او. و نه به خانواده ی عزادار او که ماموران امنیتی، آنان را قابل ندانسته و از مرگ مردشان، خبری به آنان نداده بودند، بل از سوز مردمی که در اوج نفرت و انزجار، باز به خدا پناه می بردند و باز از بزرگی او یاد می کردند.
مردم برسر مزار “هدی صابر”، یا پیش از آن، بارها برسر جسم او، سوره ی حمد را با سوزی سوزان، همنوایی کردند. به محض این که یکی در می آمد : الفاتحه، مردم به یک جهش، پای دررکاب، به دامان سوره ی حمد دست می بردند. انگار ماهها برای این همنوایی آموزش دیده بودند. کسی از نظم سرود، خروج نمی کرد. گام به گام، کلمه به کلمه، و آیه به آیه. سوره ی حمد که تمام می شد، بلافاصله همنوایی مردم، به سمت سوره ی توحید، خیز برمی داشت.
هدی صابر، از پس عمری تلاش صادقانه، و خدمت به فرهنگ این ملک، بی آنکه مثل صادق محصولی و رحیمی و مشایی، به دزدی از اموال مردم روی برده باشد، و مثل آقای جنتی و احمدی نژاد، مخاطبان خدا و رسول را از گرداگرد این سرزمین ستمدیده رانده باشد، روی در نقاب خاک کشید. هدی صابر، معترضانه از ما روی گرداند. او در حال اعتصاب غذا، از جان خود دست شست.
او، می توانست برای ما، بقدر “بابی ساندز” قیمتی باشد. می توانست با شکوه تشییع شود و خیابانی و کتابخانه ای به اسمش مزین شود. اما او، غریبانه و معترضانه رفت. هدی صابر، نه مثل خیلی ها که دم از دیانت و انقلاب می زنند و خواسته و ناخواسته، آب به آسیاب اجانب می ریزند، جاسوس و مزد بگیر آمریکا و اسراییل بود، و نه جز فرا بردن آبروی مسلمانی، هم و غمی داشت. او غریبانه از همه ی ما روی بر گرداند و ما را با صادق محصولی ها و رحیمی ها و احمدی نژادها و جنتی ها تنها گذاشت تا ما خود به ترسیم فردایی که از دست ما گریز می کند، دست ببریم .
هدی صابر، این نویسنده و فعال فرهنگی ، نه کارخانه ای به اسم خود داشت نه دستی در اموال مردم. آن سوتر از نام بانوانه اش، مرد بود. نام دو پسرش را به یاد مجاهدان راستین سرزمینمان، حنیف و شریف نهاد. و هرگز، دست از دامان قرآن برنداشت. هدی صابر، یک مسلمان ایرانی، با قامتی افراشته بود. او هرگز، تن به ذلت نسپرد. و قلمش را به ناحق نیالود. روانش شاد، و ضمیرش از ما جاماندگان خشنود.
رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، از ارسال نامه وزیر جهاد کشاورزی به وزیر بازرگانی برای جلوگیری از واردات میوه به کشور خبر داد و گفت: در این نامه وزیر کشاورزی تاکید کرده است که بنا به دلایل مختلفی و تا اطلاع ثانوی میوه به کشور وارد نشود.
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران”حسینعلی شهریاری” با اشاره به راههای جلوگیری از ورود ویروس “ایکولای” به ایران تاکید کرد: کنترل این بیماری در فرودگاههای کشور امکانپذیر نیست؛ چرا که این بیماری به گونهای است که در فرد مبتلا شده علائم خاصی را نشان نمیدهد.
نماینده مردم زابل و زهک در مجلس، افزود: ما باید در واردات میوه و سبزیجات دقت لازم را داشته باشیم و از آنجایی که سیستم ایمنی اروپاییها با سیستم ایمنی آسیاییها متفاوت است باید توجه بیشتری نسبت به این بیماری داشته باشیم.
وی با بیان اینکه وزارت بهداشت مراقبتهای لازم در این رابطه را انجام داده است، گفت: اصلیترین راه ورود این باکتری به بدن از طریق خوردن غذا، میوه و سبزیجات است؛ باید در این ارتباط بهداشت غذایی بیشتری را رعایت کرد و همچنین آموزشهای لازم هم داده شود و در عین حال اطلاع رسانی مناسبی نیز انجام گیرد تا مردم در جریان امور باشند.
بر اساس نتایج تحقیقات بیشتر قربانیان ای کولای زن هستند و قربانی سوئدی در آلمان نیز یک زن بود. نشانههایی حاکی از آن است که این بیماری از اسپانیا آمده است، ۲هزار و ۶۰۰نفر در ۱۴کشور مظنون به آلودگی به باکتری “ایکولای” هستند که البته موارد آلودگی به این باکتری در آمریکا، لهستان و فرانسه هم گزارش شده است.
آنچه توصیه شده این است که گرچه جوانههای خوراکی سرشار از پروتئین و ویتامین هستند و مصرف آنها به صورت تازه و نپخته محبوبیت فراوانی دارد، با این حال آنها همواره یکی از دلایل اصلی ابتلا به عفونتها و بیماریهای ناشی از مواد غذایی هستند.
از همین رو نیز مؤسسات بهداشتی از مدتها پیش نسبت به مصرف آنها به صورت تازه هشدار دادهاند.دولت آلمان به مردم هشدار داده است که از مصرف هر گونه جوانه خوراکی بپرهیزند.
ندای سبز آزادی: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و جوانان اصلاح طلب طی بیانیه ای اعلام کردند به مناسبت سومین روز شهادت هدی صابر زندانی سیاسی در روز ۲۵ خرداد روزه خواهند گرفت.
به گزارش کلمه، آنها در بیانیه خود اشاره می کنند که هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را می شنود در حیات زندان اوین نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر این رفتارهای غیر انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمایه و دارایی خود یعنی جان عزیزش بهره می گیرد تا در مقابله با ظلم بایستد و در آخر نیز جان خویش را در این راه از دست داد تا سند رسوایی دیگری برای این حاکمیت ظالم باشد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
ملت شریف ایران چندی است که یاران و همراهان شما سیاه پوش از دست دادن همراهان سبز خود شده اند، سیاه پوش و عزادار یارانی که کلامشان و قدمشان جز برای آبادی و آزادی و عزت ایران نبوده است.
همراهان و یاوران همیشگی جنبش سبز ایران، تا دیروز ما عزادار هاله مردم ایران بودیم که مظلومانه زیر تابوت پدر به شهادت رسید امروز باید در سوگ هدی صابر زندانی سبز و صبور و استوار خود بنشینیم که حقیقت را فدای مصلحت نکرد و برای آنکه خون فرزندان نجیب این سرزمین بیش از این پایمال نشود دست به اعتصاب غذا زد.
هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را میشنود در حیات زندان اوین نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر این رفتارهای غیر انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمایه و دارایی خود یعنی جان عزیزش بهره می گیرد تا در مقابله با ظلم بایستد و در آخر نیز جان خویش را در این راه از دست داد تا سند رسوایی دیگری برای این حاکمیت ظالم باشد.
او که خود در اعتراض به ظلم اعتصاب کرده بود نیز قربانی ظلم و رفتار های نادرست در زندان شد. دو سال است که با سکوت و فریاد خود، با نامه ها و عریضه های خود ظلم رفته بر زندانیان سیاسی را فریاد می زنیم و بارها خطاب به قاضی القضات و دادستان گفته ایم که مراقب رفتار ماموران خود با زندانیان بی گناه ما در زندان باشید، اما چون همیشه گوش شنوایی در حاکمیت برای صدای تظلم خواهی مردم نبوده است چرا که رفتار حاکمیت در زندان ها آینه رفتار حاکمیت با مردم در جامعه است و این رفتارها در زندان یک رفتار سیستماتیک و نه اتفاقی است و ریشه در نگاه آنان به مردم وجامعه دارد. از این روست که صدای تظلم خواهی ما به گوششان نمی رسد.
بر اساس شهادت ۶۴ نفر شریف ترین فرزندان این سرزمین هدی صابر مورد ضرب و شتم قرار گرفته بوده است. ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین در شهادت نامه خود نوشته اند که : ” هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زده اند و در این هنگام صابر گفته است :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ”
هدی صابر قربانی خشونت زندان بانان شده است، هدی صابر قربانی ظلم صاحبان قدرت شده است، او نیز چون دیگر شهیدان جنبش سبز قربانی کسانی شد که نمی خواهند صدای مردم ایران را بشنوند و وای به روزی که شنیدن این صدا دیر شده باشد.
اینک ما خانواده های زندانیان سیاسی به همراه جوانان اصلاح طلب اعلام می کنیم که همراه و همگام با زندانیان بند ۳۵۰ اوین دست به روزه سیاسی خواهیم زد تا حاکمان و مستبدان بدانند که نه تنها استوار و محکم بر سر پیمان خود با مردم ایستاده ایم و از راهی که دوسال پیش در کنار یکدیگر آغاز کرده ایم باز نگشته ایم و فداکاری و ایثار هدی صابر را به گوش همگان خواهیم رساند و به یاد و او تمام عزیزان در بند و شهیدمان روز ۴ شنبه ۲۵ خرداد همزمان با سوم شهید هدی صابر روزه خواهیم گرفت.
ما روزه میگیریم و همچنین در روز پنجشنبه ۲۶ خرداد در مراسم سوم هدی صابر در مسجد اعظم قلهک و دیگر مراسمی که به یاد او برگزار می شود شرکت می کنیم
جبهه مشارکت ایران اسلامی در سوگ شهادت هدی صابر بیانیه ای صادر کرد.
به گزارش سایت نوروز در بخشی از این بیانیه آمده است:هدی صابر که از دوران جوانی تا زمانی که قلبش از ظلم و جورظالمان باز ایستاد و به دیدارمعبودش ، خدای عدالت و آزادی ، شتافت دغدغه ای جز خدمت به خلق خدا و کاهش رنج و آلام آنها نداشت اینک به آرامش و رضوان ابدی دست یافته است اما پیکر بی جانش سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
خبر شهادت هدی صابر زندانی سیاسی پس از رحلت جانگدازمهندس عزت الله سحابی و شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی بدست ماموران جور درخردادماه پرحادثه دل همه آزادیخواهان این مرز و بوم را سوزاند و چشمانشان را پر اشک کرد .
هدی صابر که از دوران جوانی تا زمانی که قلبش از ظلم و جورظالمان باز ایستاد و به دیدارمعبودش ، خدای عدالت و آزادی ، شتافت دغدغه ای جز خدمت به خلق خدا و کاهش رنج و آلام آنها نداشت اینک به آرامش و رضوان ابدی دست یافته است اما پیکر بی جانش سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است که متاسفانه بنام دین برمردم شریف ایران حکم می راند . او از زندان کوچک اوین خود را رهایی بخشید تا مبشر آزادی برای همه ایرانیانی باشد که در زندانی بزرگ بنام ایران گرفتار مانده اند و از همه حقوق اساسی و شهروندی خود محروم شده اند .
شهادت هدی صابرکه خود از ستاره های درخشان جنبش سبز بود همچون فقدان دو ستاره پرنور سحابی ها ، پرتو تازه ای از حقیقت برآسمان تیره و تار ما تاباند و برحقانیت و درستی راهی که مردم ما پس از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ درقالب این جنبش پی گرفته اند ، گواهی می دهد و اینکه آزادیخواهان و عدالت طلبان باید با ایمان و صبر و استواری این راه را تا بدست آوردن نتیجه ادامه دهند و در این مسیر این آیه الهی راهنمای عملشان باشد : ” پس صبر پیشه کنید که وعده خدا البته حق و حتمی است و مراقب باشید افرادی که علم و یقین و ایمان ندارند شما را به حفت و سبکی و ترس نکشانند .”(سوره روم آیه ۶۰)
جبهه مشارکت ایران اسلامی با تسلیت شهادت هدی صابر این اسوه ایمان و صبر و پایداری به خانواده رنج و داغ دیده اش، و بازماندگان و همفکران او در قالب نیروهای ملی مذهبی و مردم آزادیخواه و سبز ایران ، خود را در سوگ این عزیز پرواز کرده شریک و عزادار می داند و از همگان می خواهد در مقام پاسداشت از آزادی و عدالت ، که صابرهمه عمرش را ذیل ایندو آرمان سپری و فداکرد ، در مجالس و مراسم گرامیداشت او شرکت فعال و گسترده نمایند . درود بر او روزی که متولد شد ، و روزی که از دنیا رفت ، و روزی که دوباره زنده خواهد شد .
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۲۳/۰۳/۱۳۹۰
ندای سبز آزادی: هدی صابر قربانی لجاجت کودکانه ای شد که این روزها از صدر تا ذیل دستگاه قضا بر آن حاکم است. اصل زندانی کردن هدی صابر هم از این جهت زیر سؤال است که بعد از تهدیدات تلفنی و حضوری وی جهت قطع ارتباطش با خانواده زندانیان سیاسی، حکمی مربوط به ۱۱ سال قبل را مبنای فراخوانی او به زندان قرار می دهند.
به گزارش کلمه زندانیان سیاسی عموماً از لحاظ جسمی و نیز محیط حاکم بر زندان در شرایطی هستند که بیماری های زیادی بر آنان عارض و یا بیماریشان تشدیدمی شود.
به عنوان مثال در حال حاضر محسن میردامادی و محسن امینزاده و محسن صفائی فراهانی و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در مرخصی استعلاجی ناشی از بیماری هایی به سر میبرند که همگی در دوران زندان بوجود آمده و یا تشدید شدند.
محسن میردامادی برای کنترل نارسائی های قلبی و درمان آرتروز گردن و تکمیل درمان دندانپزشکی و محسن امین زاده برای درمان ناراحتیهای ناشی از نارسائی کلیوی به تازگی به مرخصی آمده اند. محسن صفائی فراهانی نیز مدتها است دستگاه الکترونیکی در قلبش کار گذاشته شده و هر از چندگاه باید این دستگاه کنترل و تعویض شود.
اما از این گذشته، رسیدگی به وضعیت سلامتی زندانیان کمتر شناختهشده یا بعضاً زندانیانی که شاید بیشتر مغضوب مسئولین فعلی قوه قضائیه هستند، گویا با کراهت بیشتری انجام میشود. بعنوان مثال، مشابه مشکلی که برای آقای هدی صابر بوجود آمد و به دلیل بیتوجهی مسئولین شیفت زندان، او را مظلومانه از پای درآورد، برای ابوالفضل قدیانی مسنترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی نیز بوجود آمده بود که خوشبختانه با مراقبت نسبتاً به موقع، آثار تخریبی کمتری بر جای گذاشت. اما بعضاً مشاهده می شود درخصوص ارائه خدمات درمانی به زندانیان نیازمند، لجاجت کودکانه بر تصمیم گیریهای مسئولین زندان – که بدون شک مسئولیت سلامتی زندانیان بر عهده آنان است – سایه می افکند.
تصمیمات لجوجانه درخصوص وضعیت زندانیان اما تنها در به تعویق انداختن خدمات درمانی مورد نیاز زندانیان نیست. چه اینکه یکی از زندانیان این بند که بیماری اش به واسطه بیتوجهی مسئولین زندان تا حد غیر قابل بازگشتی پیش رفته بود و دیگر امیدی به درمانش وجود نداشت نیز، بعد از معاینات و قطع امید پزشکان از امکان درمان، مجدداً به زندان بازگردانده شد و حتی در آخرین روزهای زندگی از همراهی خانواده محروم بود تا نهایتاً در اسفندماه سال گذشته از پای در آمد.
معلوم نیست انفعال و بی کفایتی مسئولین زندان که در آخرین مورد باعث از دست رفتن عزیزی نظیر هدی صابر شد و خانواده ای و جمعیتی و جامعه ای را برای همیشه داغدار کرد، آیا مسئولین فعلی زندان اوین و مراتب بالاتر مسئولیت تا شخص رئیس قوه قضائیه را متوجه این لجاجتهای کودکانه زیرمجموعه های خود می کند؟ و آیا آنان خمی به ابرو می آورند؟ یا از این جهت مسئولیتی را متوجه خود نمی دانند؟
ندای سبز آزادی: نیما پوریعقوب از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز پس از بازداشت به صورت مستقیم به اداره ی اطلاعات تبریز منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار «خانه حقوق بشر ایران» وی دانشجوی رشته ی مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد تبریز است و از فعالان با سابقهی این دانشگاه به شمار می رود.
تا زمان انتشار این خبر، هیچ اطلاعی از علت یا علل بازداشت این فعال دانشجویی در دست نیست.
بر اساس این گزارش، وی یکبار پیش از این نیز در آبان ماه سال ۸۷ در تبریز بازداشت شده بود که پس از آزادی موقت و در جریان رسیدگی به اتهامات، در دی ماه ۸۸ از اتهامات وارده تبرئه شد.
ندای سبز آزادی: راه سبز امید، گوتنبرگ(رساگ) در بیانیه ای در گذشت هدی صابر را تسلیت گفت.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
المک یبقی بالکفر و لا یبقی بالظلم
هنوز لباسهای سیاه سوگ رفتن عزت الله سحابی و دختر ایشان، هاله سحابی را از تن مان در نیاورده ایم که حاکمیت جأئر ایران، هدی صابر، دیگر فعال سیاسی ملی و مذهبی و روزنامه... نگار اصلاح طلب را نیز از ما گرفت، حاکمیتی که رفتارش نه بر مدار اخلاق است و نه مذهب و نه شرافت. حاکمیتی که باید بداند که همان مذهبی که داعیهاش را به دروغ دارد وعده به نابودی ظالمین میدهد، وعده به نابودی حکومتی میدهد که پایههایش را با ظلم میگذرد، وعده به جزا میدهد، وعده به عدالت میدهد. دور نباشد آن روزی که سرنوشت تقدیر خود به اجبار فرود آورد و عدالت، چتر خود را بر سر همه ظالمین و مظلومین بگشاید. سرنوشتی که اتکای آن به اراده میلیونها مردمی است که بعد از دو سال این همه ظلمی که از شما دیده اند، هنوز بر همان آرمانها ایستاده اند.
راه سبز امید گوتنبرگ(رساگ)
گزارش ارسالی یکی از شهروند خبرنگاران از تجمع سکوت در تبریز، برای ندای سبز آزادی:
راه پیمایی سکوت در تبریز در سالگرد انتخابات از ساعت 18 در مسیر تعین شده آغاز شد . تقسیم کار صورت گرفته از ناحیه ی نیروهای امنیتی و انتظامی به این نحو بود که :نیروی انتظامی در مقابل بانکها و ادارات مستقر شده بود و نیروهای امنیتی در محل های حساس . آنچه در راه پیمایی تبریز به وضوح آشکار بود ، استفاده از نیروهای لباس شخصی متشکل از جوانان کم سن و سال بود .آنها با نفوذ در بین مردم عملا در پی شنود صحبت های آنها بودند . علی رغم این که راه پیمایی در مسیر فلکه دانشگاه و تقاطع 13 آبان برگزار می شد اما نیروی انتظامی تقریبا در تمام نقاط مرکزی شهر مستقر بود . در این راه پیمایی سعی شده بود از ورود نیروی گارد ویژه به صورت خیابانی جلوگیری شود آما نیروهای گارد در محل پار کینگ هتل گسترش مستقر یودند . در این راه پیمایی نیروهای سیاسی شهر به همراه زنان و جوانان و اغلب دانشجویان حضور مشهودی داشتند . در این راه پیمایی هیچ شعار و در گیری گزارش نشد
ندای سبز آزادی: انجمن حامیان حقوق بشر اصفهان به مناسبت درگذشت هدی صابر بیانیه ای صادر کرذ.
متن کامل این بیانیه به شرح ذیل است:
هدی صابر سنبل مقاومت ، ایستادگی و مظلومیت در راه آزادی بود .
انجمن حامیان حقوق بشر ، وقوع این ضایعه را به ملت شریف ایران و خانواده محترم هدی صابر تسلیت می گوید .
درگذشت هدی صابر بر اثر فشارهای وارده ناشی از اعتصاب غذا در زندان نشان از عدم توجه به حقوق اولیه بشر (ماده یک،سه،شش و هفت اعلامیه جهانی حقوق بشر) و پاسداشت کرامت انسانی است . این در حالیست که بازداشت و زندان وی نیز در هاله ای از ابهام قانونی قرار داشت .
انجمن حامیان حقوق بشر اصفهان با توجه به حقوق شهروندی ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاق های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و همچنین حقوق زندانیان و حق برخورداری از مراقبتهای پزشکی و بهداشتی علی الخصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی ، خواستار رسیدگی به جریانات منجر به فوت این آزادمرد راه آزادی بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 8 قانون اساسی کشور و پاسخ صریح مسئولان نسبت به آن می باشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر