-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه

Latest News from Koocheh for 08/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ترانه رسولی/ رادیو کوچه

………………………………………

 «گسترش افسرده‌حالی در بین ایرانیان، بیماری یا …»

دکتر «مصطفی معین» رییس کرسی یونسکو در آموزش سلامت می‌افزاید: «مشکلات روحی به دلایل فقر، گرسنگی، بحران‌های مدیریتی و سایر عوامل در بین افراد جامعه به وجود می‌آید.»

………………………………………


 


‌شراره سعیدی / رادیو کوچه

به باور نگارنده جناح چپ بسیار سودمندتر از جناح راست برای ثبات جمههوری اسلامی کوشیده است، از آن‌جا که مواضع غیرقابل تغییر جناح موسوم به راست شناخته شده و بعضن منزجرکننده بوده آقای خمینی با تیزهوشی، مجمع روحانیون را از درون جامعه روحانیت غیر‌منعطف خارج کرد و توانست بقای جمهوری اسلامی را چند دهه تضمین نماید‌. در حالی‌که جناح چپ وابسته به مجمع روحانیون دارای مبانی نظری منسجمی نیست و می‌تواند خود را با هر شرایطی منطبق نموده روزی با اسلامی التقاطی ممزوج از افکار مارکسیسمی و در روزگاری دیگر سرتاپا لیبرالی عرض‌اندام نماید، سال‌های زیادیست که با همین حربه مخالفین جوان و ناآشنا به پیشینه خود را در اندام اپوزیسیونی که به بقای نظام کمک می‌نماید آراسته و فرمان خمینی کبیر را جاری می‌سازد.

در برنامه‌های پیش گفتیم آتش اختلاف از دولت موسوی زبانه کشید و نظرات اقتصادی دولتی وی بهانه‌ای شد برای ایجاد اولین شکاف جدی در درون نیروهای انقلاب اسلامی‌. با انشعاب «مجمع روحانیون» از «جامعه روحانیت» با خلق واژه «چپ وراست» هسته اصلی مجمع روحانیون با ارسال نامه‌ای به خمینی اجازه این انشعاب را گرفتند.

ولی این انشعاب بهانه‌ای شد برای اختلاف بین عناصر حزب‌اللهی و طرف‌دار نظام و انحراف اذهان عمومی جامعه از مسایل اصلی به مسایل حاشیه‌ای و با برچسب‌هایی چون «اسلام آمریکایی» و «اسلام متحجر» منتقدان را راندن و سر دست گرفتن ادعای خط امام و خود را تنها مدافع خمینی معرفی کردن از ابتدایی‌ترین ترفندهای مجمع بود.

‌پس از رحلت خمینی و دوران رهبری خامنه‌ای و تعلق خاطرش به جناح راست و خالی شدن پشت جناح چپ که حامی قدرت‌مندی مانند خمینی داشتند، بداقبالی‌های این جریان آغاز شد

حذف طرف مقابل در این جریان تا جایی پیش رفت که وقتی جمعی از نمایندگان مجلس دوم امر خمینی را درباره نخست‌وزیری مصلحتی موسوی به امر «ارشادی، مولوی» تفکیک کردند و به  نخست‌وزیری وی رای اعتماد ندادند «عبداله نوری» به عنوان یکی از اعضا مطرح مجمع روحانیون که در آن وقت‌ نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه را هم عهده‌دار بود فهرست آن نود و نه نفر که برخی از آنان امروز از چهره‌های شاخص اصول‌گرایی هستند به عنوان افرادی که از دایره انقلاب خارج بلکه از دایره اسلام ناب خارج شده‌اند را در جبهه‌ها و مراکز تجمع مردمی انتشار داد و با تکفیر آنان تنفر از آنان را از صدام و دشمنان خارجی در افکار عمومی بالاتر جلوه دادند. کیهان تحت نظر «محمد خاتمی» و رسالت به سردبیری «احمد توکلی» مورد عتاب خمینی قرار گرفتند ولی با این‌حال دفاع از خط امام دست آویزی شده بود برای حذف جناح رقیب. افراد مجمع روحانیون که مانند طرف مقابل‌شان از دور هم دستی در جنگ نداشتند، شرایط التهاب سیاسی را در انتخابات مجلس سوم به جایی رساندند که به مصادره صندوق‌های رای توسط فرمان‌داری تهران به دستور «محتشمی‌پور» وزیر کشور وقت به علت تقلب منجر شد و سرنوشت آن انتخابات را مسئله اصلی کشور کرده و حتا شرایطی پیش آوردند که خمینی خود وارد صحنه شد و تمام این اصلی کردن مسایل فرعی و حاشیه‌سازی‌ها منجر به تضعیف جبهه‌های نبرد و یورش مجدد ارتش عراق و تصرف مناطق استراتژیکی چون «فاو» و «شلمچه» و … شد و سرانجام مدعیان خط امام و جنجال‌آفرینی‌های جناح مقابل مقدمات نوشیدن جام زهر را فراهم آوردند.

‌پس از رحلت خمینی و دوران رهبری خامنه‌ای و تعلق خاطرش به جناح راست و خالی شدن پشت جناح چپ که حامی قدرت‌مندی مانند خمینی داشتند، بداقبالی‌های این جریان آغاز شد، در مرحله اول منجر به رد صلاحیت عده‌ای از آنان وعدم اقبال عمومی به مابقی شد و این جریان تا انتخابات مجلس پنجم به حاشیه رفت و به جز عده‌ای از آنان که در دولت رفسنجانی مشغول به کار بودند مابقی به فعالیت‌های اقتصادی و یا مطبوعاتی خود می‌پرداختند.

و از آن‌جا که آقای رفسنجانی روابط خوبی با آنان داشت و در دعوای دو جناح تنها کسی بود که طرفین نام وی را صدر فهرست انتخاباتی خود قرار می‌دادند با شکل‌گیری حزب دولتی «کارگزاران» جمعی از آنان با قرار گرفتن در فهرست نامزدهای آن حزب قدرت و ثروت، با ورود به  مجلس پنجم توانستند به حیات سیاسی خود ادامه دهند و با انتخاب محمد خاتمی عضو اصلی مجمع روحانیون، نمو این جریان به کمک جریان نوظهوری به نام کارگزاران وارد مرحله جدیدی شد.

از طرف دیگر این گروه که مهم‌ترین برگ برنده خود را در روحانی بودن خود می‌دانند برای تداوم مشروعیت حوزوی خود چاره‌ای جز ایجاد پای‌گاه در حوزه علمیه قم خود ندیدند و در بحبوحه‌ای که دولت دوم خرداد خود را پیروز مطلق میدان می‌دانست و برای منزوی کردن جریانات سنتی انقلاب در کل کشور شعار سرمی‌داد، در حوزه علمیه قم نیز اتاق فکر مجمع روحانیون تصمیم گرفت که در مقابل «جامعه مدرسین حوزه» تشکلی موازی و تأثیرگذار ایجاد کند و اعضایی از مجمع روحانیون که چهره‌ای حوزوی‌تر داشتند  چون «موسوی بجنوردی» و «موسوی تبریزی» و «اسداله بیات» وارد این صحنه شدند و طیفی از طلابی که خود را «روشن‌فکر حوزه» می‌دانند را گرد خود آوردند، ولی این فرصت را در حوزه پیدا نکردند وحداقل در حوزه سنتی  که بدنه اصلی حوزه را تشکیل می‌دهد ناموفق بودند و این مجمع به محفلی سیاسی مبدل شد که به صدور بیانیه و برگزاری متینگ‌هایی به نفع جریانات مورد حمایت‌اش می‌پرداخت.

خامنه‌ای که دیگر مجبور به ادامه روش خمینی نبود و می‌توانست با استرانژی خودش به مباحث ورود کند، اساسی‌ترین نقطه انحطاط آنان را این‌گونه برشمرد:

«جریانی که اوایل انقلاب به جریان چپ مشهور بود و شعارهای خوبی می‌داد با وجود داشتن آدم‌های با تقوا، از مراقبت و تقوای جمعی غافل شد و کار به جایی رسید که (فتنه‌گران ضد امام حسین و ضد اسلام و امام)، به آن‌ها تکیه کردند که این واقعیت نشان می‌دهد غفلت از تقوای جمعی، خطری بسیار بزرگ است.»

به نظر جناح راست، دلیل بارز بی‌تقوایی آنان همین قیام برای شکستن ابهت و اقتدار «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود که مدعیان ورشکسته خط امام تمام قوای خود را برای حذف و انزوای این پای‌گاه در دستور کار خود قرار دادند.

آقای«موسوی بجنوردی» که به عنوان چهره علمی آن‌ها مطرح است با هم‌کاری تنگاتنگ با جریان کارگزاران به عنوان دین‌شناس اصلی موسسه هم‌شهری در دوران شهرداری آقای کرباسچی تفکرات خود را منتشر کرد، مقالات جنجالی «وکالت فقیه، ولایت فقیه» با پشت‌کار عطریانفر- مسوول روزنامه هم‌شهری – در تنها نشریه رنگین و پرتیراژ آن زمان منتشر می‌شد، در آن مقالات اولین‌بار بود که ولی-فقیه در نشریه‌ای دولتی  به وکیلی از جانب مردم تنزل مقام می‌یافت. کرباسچی در دادگاهی که تخلفات و جرائمش را در شهرداری تهران بررسی می‌کرد چند بار در دفاع از خود برخی از اعمال انجام شده خود را مستند به نظر فقهی وی دانسته بود.

آقای «اسداله بیات» که چهره جنجالی مجلس سوم بود و متهم است که تخلفات مالی ثابت شده‌ای هم در پرونده قضایی وی می‌باشد ازدیگر چهره‌های شاخص آنان و آقای «موسوی تبریزی» که مدتی در دستگاه قضا مسئولیت‌های بالایی داشت تنها عضوی است که برخلاف «یوسف صانعی» درگیر جنجال-های کلامی نشده است.

با توجه به مطالب بررسی شده می‌بینیم که این جریان می‌تواند در عین واحد که ملتزم به ولی فقیه است در براندازی آن کوشش کند و انتظار صداقت از این جناح بسیار متوهمانه است، آنان دارای مبانی شکل‌گرفته‌ای در اخلاقیات سیاسی نیستند و تنها مورد استفاده‌شان فریب عوام به قصد تصاحب ارکان قدرت در دایره بسته جمهوری اسلامیست، این کاردستی آقای خمینی از آن‌جایی زیرکانه به وچود آمد که شاهدیم بیش از دو دهه موجب مشروعیت بخشی به بازی زشت قدرت در کشورمان ایران گشته است.


 


دکتر آویده مطمئن‌فر/ رادیو کوچه

avideh@Koochehmail.com

بیماری‌های متعددی، از سرگیجه حرکت تا سرماخوردگی و سرطان می‌تواند بدن انسان را پریشان کند. اولین پزشکان تصور می‌کردند که بیماری نشانه ای از خشم خدا، خشم اجداد، عدم رعایت احکام، بد شانسی، راحت‌طلبی و یا کار ارواح شیطانی بوده است. بعد از آن، بقراط و جالینوس کانسبت ‌humorism، نظریه‌ای که بنابرآن، بیماری از عدم تعادل چهار مایع اولیه در داخل بدن انسان، یعنی خون، بلغم، صفرای سیاه و صفرای زرد، به وجود می‌آید، را ارایه کردند.‌Celsus، پزشک یونانی قرن اول پیش از میلاد، معتقد بود که پیدا کردن علت بیماری بی‌اهمیت است، و باید بر تسکین بیماری متمرکز بود. شاگرد سوییسی او که نام Paracelsus رابرای خود انتخاب کرد و به عنوان یک پزشک، فیلسوف طبیعی، و بنیان‌گذار یک مدرسه جدید پزشکی شیمیایی دوران رنسانس شناخته شد، عقیده دیگری در مورد علل بیماری داشت .‌Paracelsus، که در سال‌های پایانی قرن ۱۵ و آغاز قرن ۱۶ زندگی می‌کرده، معتقد بود که پنج علل عمده برای بیماری وجود دارد. عوامل خارجی یعنی محیط‌زیستی، سموم یعنی ناخالصی‌ها، عوامل روانی یعنی احساسات، عوامل ارثی، عوامل Karmic یعنی معنوی.

ما اکنون می‌دانیم که مرکز احساسات و عواطف ما، سیستم لیمبیک، که در مغز واقع شده است، در بروز بیماری‌ها تاثیر به سزایی دارد. تجربه یک احساس به هیپوتالاموس فرستاده می‌شود که در عمل به نوبه خود بر غده هیپوفیز اثر می‌گزارد. از غده هیپوفیز، پیام سپس به غدد فوق کلیوی که هورمون‌ استرس را در خون انتشار می‌دهند ارسال می‌شود. برخی از این هورمون‌ها می‌توانند اثرافسردگی بر روی سیستم دفاعی ما داشته باشند به طوری که امروزه حتا صحبت از یک محور هورمونی ـ روانی ـ عصبی ـ ایمنی است. بسیاری از مطالعات اهمیت روابط متقابل بین سیستم ایمنی و غدد عصبی درون ریز را روشن کرده‌اند.

ما می‌دانیم که استرس حاد می‌تواند ما را در تطابق با موقعیت های جدید کمک کند و استرس بد در بسیاری از علایم جسمی و روانی بیماری که توسط جامعه مدرن ایجاد می‌شوند، ریشه دارد. استرس به عنوان یک پاسخ غیراختصاصی بدن نسبت به یک حمله تعریف می‌شود. در برابر خطر، تصور شده یا واقعی، مغز فورن یک «توفان هورمونی» و افسردگی سیستم ایمنی بدن را ایجاد می‌کند. این واکنش به منظور بهتر آماده‌سازی بدن برای جواب به حمله است. وقتی استرس وجود دارد لازم است که به سرعت از آن خلاص شد. معمولن به طور ناخودآگاه، فرد یک «استراتژی  مقابله» را برای آزاد کردن تنش‌های عصبی خود در پی می‌گیرد. به عنوان مثال، کودکی که در مدرسه در شرایط استرس زا واقع شده، در راه بازگشت به خانه خود، به یک حیوان سنگ پرتاب می‌کند و یا به یک شی لگد میزند.‌

انسانی که در یک وضعیت ناامید کننده گیر کرده است و نمی‌تواند عکس‌العمل‌های فرار یا مبارزه را داشته باشد و در‌واقع در شرایط « مهار عمل کرد » یا تسلیم باشد در وضعیت جسمی و روحی ناسلامتی قرار می‌گیرد

وضعیت نامساعد، ناامیدی، احساس خیانت، سرکوب اجباری غرایز طبیعی، ناتوانایی در ابراز وجود، ناتوانایی دست‌یابی به محیط خود، مشکلات شغلی، زناشویی و اجتماعی معمولن احساساتی هستند که باعث بروز استرس می‌شوند‌.

اثرات استرس به عوامل ارثی، سابقه پزشکی هر فرد، محیط زیست عاطفی، و شیوه زندگی شخص بستگی دارد. در اغلب موارد، اثرات با تغییر در رفتار یا مشکلات جسمی مانند احساس خستگی ناگهانی و یا خستگی دایم، سرگیجه، ضعف، فراموش کاری، پرخاش گری، تنش عصبی، از دست دادن صبر، مشکل با امور معمولی و روزمره، از دست دادن میل جنسی، اختلالات خواب، تنش عضلانی، احساس گره در معده، احساس تنگی گلو، مشکل تنفسی و غیره خود را نشان می‌دهد.

 تا وقتی که ما می‌توانیم در برابر یک وضعیت استرس‌زا مقابله کنیم، یعنی یک پاسخ فرار یا مبارزه داشته باشیم، در وضعیت جسمی و روحی سالمی قرار داریم. انسانی که در یک وضعیت ناامید‌کننده گیر کرده است و نمی‌تواند عکس‌العمل‌های فرار یا مبارزه را داشته باشد و در‌واقع در شرایط «مهار عمل‌کرد» یا تسلیم باشد در وضعیت جسمی و روحی ناسلامتی قرار می‌گیرد.

برای ما، علت اصلی اضطراب، عدم امکان دست‌یابی به پاداش عمل است، و حتا اجتناب از درد و رنج از طریق فرار و یا مبارزه هم یک راه برای پاداش و تشویق خود است و بنابراین فرار از اضطراب. ولی چه دلایلی ما را از عمل باز می‌دارد؟ شایع‌ترین علت، درگیری است که در مسیر عصبی ما در بین غریزه و یادگیری مجازاتی که ممکن است از ارضاع غریزه نتیجه یابد به وجود می‌آید. مجازاتی که از محیط فیزیکی ما، و در اغلب موارد، از محیط زیست اجتماعی و فرهنگ ناشی می‌شود.

یک منبع دیگر اضطراب، نتیجه کمبود اطلاعات و آگاهی ما از عواقب ناشی از یک عمل برای ما و یا این که چه اتفاقی روز بعد خواهد افتاد است. خیال انسان می‌تواند از طریق تجربه ذخیره‌شده، سناریو‌های غم‌انگیزی بسازد که ممکن است هرگز رخ ندهد اما ما از امکان آن می‌ترسیم.‌

ترس از مرگ، ناآگاهی از آن‌چه می‌تواند پس از مرگ وجود داشته باشد، ناآگاهی از زمانی که مرگ ما رخ خواهد داد و یا، برعکس، آگاهی از رسیدن اجتناب‌ناپذیر مرگ بدون احتمال فرار یا مبارزه، اعتقاد به نیاز به تسلیم به قواعد اخلاقی یا فرهنگی برای داشتن یک زندگی لذت بخش، نقش تخیلی برزخ یا جهنم که مذاهب در به تصویرکشیدن آن تلاش می‌کنند که حتا برای بی‌خدای متقاعد شده هم، در تاریکی ضمیر ناخودآگاه خود و در پیچ و خم سرکوب‌هایش، میراث فرهنگی او است، منابع دیگر اضطراب به شمار می‌آیند.

ما تنها برای حفظ ساختار بیولوژیک خود برنامه ریزی شده‌ایم. از زمانی که تخم بارور می‌شود، فقط برای این منظور برنامه‌ریزی شده است. تمام موجودات زنده هیچ هدف دیگری جز حفظ ساختار بیولوژیک خود در زندگی ندارند. سیستم عصبی اساسن به ما این امکان را می‌دهد که برای نگه‌داری این ساختار عمل کنیم و در رابطه با محیط‌زیست استقلال حرکتی داشته باشیم. اگر انگیزه‌ اساسی زندگی حفظ ساختار خود است اما این انگیزه به پاسخ به نیازهای اولیه، و یا دست‌آوردهای یادگیری شده نیاز و بستگی دارد. در‌واقع در سیستم عصبی، سه سطح سازمان‌دهی عمل کرد وجود دارد. ابتدایی‌ترین سطح، در پاسخ به یک تحریک داخلی یا خارجی، به صورت خودکار، عمل را سازماندهی می‌کند و قادر به انطباق نیست. سطح دوم، عمل را، با توجه به تجربه گذشته از طریق حافظه که کیفیت خوشایند یا ناخوشایند، مفید یا مضر احساسی که از آن‌ها به وجود آمده را نگه‌داری می‌کند، سازمان می‌دهد. و سطح سوم، سطح میل است. این سطح به ساخت خیالی پیش‌بینی شده از نتیجه اقدام، و استراتژی به اجرا در آمده برای اطمینان حاصل کردن از پاداش دار بودن عمل و این که این عمل از محرک مضر اجتناب کند، در رابطه است.

بنابراین، سطح اول شامل تنها یک فرایند است، عمل در حال حاضر. سطح دوم، تجربه گذشته را به عمل اضافه می‌کند. و سطح سوم به عمل در حال حاضر، با تجربه قبلی و پیش بینی از نتایج آینده پاسخ می‌دهد. سیستم عصبی به طور کلی فرمان یک عمل را صادر می‌کند. اگر آن عمل به یک محرک مضر دردناک پاسخ دهد، آن عمل در اجتناب حل و فصل خواهد شد. اگر فرار امکان‌پذیر نباشد، عمل، عکس‌العمل دفاعی پرخاشگری و مبارزه خواهد بود.

اگر این عمل موثر باشد و باعث حفظ یا ترمیم تعادل محیط‌زیست شود و یا به عبارت دیگر پاداش آور باشد، به عنوان یک استراتژی موثر به منظور تکثیر ذخیره می‌شود. بنابراین فرایند یادگیری وجود دارد. اگر این عمل موثر نباشد، چیزی که تنها یادگیری می‌تواند نشان دهد، یک فرایند مهار به وجود خواهد آمد.

علاوه بر تجاوز مستقیم، فیزیکی یا شیمیایی، تجاوز روحی و روانی، بر عکس حتمن از طریق حافظه و یادگیری می‌گذرد، چیزی که می‌تواند برای شخص مضر باشد. اگر تجاوز روحی و روانی نتواند یک راه حل در عمل مناسب پیدا کند، به یک رفتار دفاعی یا تهاجمی و یا خودکشی منجر می‌شود. اما اگر یادگیری مجازات شامل سیستم «‌مهار عمل» شود، تنها راه حل تسلیم خواهد بود که با اثرات روانی خود به افسردگی و یا فرار دردنیای خیالی مواد مخدر و بیماری‌های روانی و یا خلاقیت خواهد بود.

و اما عشق. کلمه‌ای که با آن، همه چیز را توضیح می‌دهیم، همه چیز را می‌بخشیم. به همه چیز اعتبار می‌دهیم. و هرگز تلاش نمی‌کنیم دریابیم که چه در آن وجود دارد. این کلمه، رمز عبوری است که قلب‌ها و جوامع انسانی را باز می‌کند.‌ و با حجابی ظاهرن بی‌طرفانه، حتا متعالی، برای تسلط و غریزه ادعای مالکیت تلاش می‌کند. عشق کلمه‌ای است که  مدام دروغ می‌گوید و این دروغ  مورد قبول واقع می‌شود. و پوشش محترمی برای همه، قاتل، مادر، روحانی، ارتشی، شکنجه‌گر، و سیاست‌مدار درست می‌کند.

عشق ما را بی‌تقصیر می‌کند. چرا که برای این که تمام گروه‌های اجتماعی زنده بمانند، به عبارت دیگر ساختارهای سلسله مراتبی خود و قوانین سلطه را حفظ کنند، لازم است که انگیزه‌های اساسی همه اقدامات انسانی نادیده گرفته  شود. و عشق کلمه‌ای است برای توجیه تسلیم، برای تغییر شکل اصل لذت، برای رضایت به تسلط.

عاشق دیگری بودن به این معنی است که باید قبول کنیم که او می‌تواند فکر کند، احساس کند، و عمل کردی غیر از اساس تمایلات و لذت ما داشته باشد. به عبارت دیگر، آزاد باشد. اما آموزش‌های فرهنگی بیش از هزار سال است که احساس عشق را تا حدی به دراختیار داشتن، مالکیت، و وابستگی ما به تصویری که از یک دیگر داریم، گره زده است،  که اگر کسی این‌طور عمل کند از سوی دیگران در واقع بی تفاوت توصیف می‌شود.

عاشق دیگری بودن به این معنی است که باید قبول کنیم که او می‌تواند فکر کند، احساس کند، و عمل کردی غیر از اساس تمایلات و لذت ما داشته باشد. به عبارت دیگر، آزاد باشد

چیزی که ما «عشق» می‌نامیم از تقویت عمل پاداش‌آور مجاز توسط دیگری که در فضای عملیاتی ما قرار دارد متولد می‌شود و بیماری عشق ناشی از این واقعیت است که آن شخص می‌تواند دیگر حاضر به شی پاداش‌آور بودن ما نباشد و یا تبدیل به شی پاداش آور شخص دیگری شود، و در نتیجه کم و بیش از فضای عملیاتی ما خارج شود. این به تصویر ایده‌آلی که از خود داریم  و به خود پرستی ما صدمه می‌زند و باعث شروع افسردگی، پرخاش‌گری، و یا بد نام کردن معشوق می‌شود.

به نظر من این مهم است که بدانیم که ما تنها به دنیا می‌آییم، تنها زندگی می‌کنیم و تنها در این جهان خواهیم مرد در حالی که در ساختار بیولوژیک خود، تنها یک هدف داریم، ادامه زندگی.

حتا با چشم‌های باز، انسان هیچ چیز را نمی‌بیند و در جاده‌های تاریک زندگی می‌لغزد. نمی‌داند که از کجا آمده و به کجا می‌رود. هم‌چنان مانند یک کودک مضطربی است که در یک اتاق تاریک تنبیه شده است. این دلیل موفقیت مذاهب، پیامبران، اسطوره ها، طالع‌بینان، شفا‌دهنده‌گان، جادوگران و علم امروز است. با این خرت و پرت‌های باطنی، انسان می‌تواند عمل کند.

منبع احساس وحشت و نگرانی عمیق ما، تحت تاثیر قراردادهای زندگی روزمره و روابط میان فردی در یک جامعه تولیدی و مصرفی، تنهایی ما است که در ساختار بیولوژیک ما پیوسته شامل تجاربی است که از دیگران نه آموخته‌ایم. احساس وحشت از عدم درک آن‌چه که هستیم و زندانی اسیر و زنجیرشده به جهانی از تناقض و مرگ.


 


خبر / رادیو کوچه

روز چهارشنبه، 24 اوت، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، ایمان صدیقی دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانش‌گاه نوشیروانی بابل به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش دانشجونیوز، ایمان صدیقی عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت و فعال دانش‌جویی توسط دادگاه انقلاب شهرستان بابل و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.

ایمان صدیقی در روز ١ اسفندماه سال گذشته در مقابل دانش‌گاه نوشیروانی بابل توسط نیروهای اطلاعات سپاه بابل بازداشت شد. وی پس از چند روز به وزارت اطلاعات منتقل و مدت ٢٠ روز را در سلول انفرادی گذراند.

سازمان عفو بین الملل دو بار در جریان بازداشت وی بیانیه صادر کرده بود و نسبت به وضعیت این دانش‌جو هشدار داده بود. سازمان عفو بین‌الملل در فراخوان خود خواسته بود تا اعضای این سازمان نامه‌های جداگانه ای به آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر و صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی نوشته و خواستار آزادی وی شوند. پس از انجام این تلاش‌ها صدیقی با قرار وثیقه ٣٠ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

وی پیش از این دو بار دیگر هم به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام زندان رفته بود و به صورت مشروط از زندان آزاد شده بود.

بیشتر بخوانید:

«اعتصاب غذای صدیقی، دانش‌جوی زندانی بابل»


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های حقوق بشری، در روزهای اخیر، دو تن‌ از شرکت‌کنندگان در تظاهرات ۶ دی ماه ۸۸ (عاشورا) به نام‌های رضا و امیر خطاط‌‌نژاد طی‌ احضاریه‌ کتبی به دادگاه انقلاب احضار شده‌اند.

به گزارش هرانا، رضا و امیر خطاط‌نژاد که به اتهام شرکت در تظاهرات ۶ دی ماه ۸۸ (عاشورا) بازداشت و پس از ۱۲ روز آزاد شده بودند طی‌ یک احضاریه کتبی از سوی شعبه ۲۸ جهت محاکمه به دادگاه انقلاب احضار شدند.

گفتنی است این دو تن‌ در خرداد ماه سال ۸۹ نیز پیرو احضار تلفنی و مراجعه به اوین چند نوبت مورد بازجویی قرار گرفته بودند.

بر اساس احضاریه کتبی در صورت عدم حضور نام‌بردگان به دادگاه انقلاب حکم به صورت غیابی در مورد ایشان صادر خواهد شد.


 


مجید بهشتی / رادیو کوچه

majid.b@koochehmail.com

تابلوی «قضاوت» اثر «رامبراند» که چند روز پیش از هتلی در کالیفرنیا سرقت شده بود، روز گذشته در یکی از کلیساهای این ایالت پیدا شد.

به نقل از خبرگزاری رویترز، تابلوی «قضاوت» رامبراند به ارزش 153 هزار پوند چند روز پیش از نمایش‌گاهی که در یکی از هتل‌های کالیفرنیا برگزار شده بود، سرقت شد.

شخصی ناشناس از طریق تماس تلفنی نیروهای پلیس را به سمت کلیسایی واقع در همین ایالت راه‌نمایی کرد و آن‌ها تابلوی سرقت شده را در آن‌جا کشف کردند.

به گزارش رویترز، هنوز هیچ‌کس در رابطه با این سرقت دستگیر نشده، پلیس نیز هنوز نام کلیسا و چگونگی رسیدن به این شواهد را فاش نکرده است

«تاتیانا سلی»‌ قدیمی‌ترین جایزه ادبی انگلیس را تصاحب کرد»

به نقل از بوک سلر، جایزه ادبی «جیمز تیت بلک» امسال برترین آثار و نویسندگان خود را در دو بخش ادبیات داستانی و شرح حال نویسی انتخاب و معرفی کرد.

در بخش ادبیات داستانی این جایزه امسال هیت داوران از «تاتیانا سلی» به خاطر نگارش رمان «خورندگان لوتوس» نام برده است. علاوه بر این از «هیلاری اسپورلینگ» نیز به خاطر ارایه کتاب «دفن استخوان‌ها؛ پرل باک در چین» در بخش برترین شرح‌ها‌ نام برده شده است.

«تاتیانا سلی» و «هیلاری اسپورلینگ» امسال توانستند جایزه نقدی 10 هزار پوندی این دوره از جایزه ادبی «جیمز تیت بلک» را به کارنامه ادبی خود اضافه کنند.

«سلی» که امسال با ارایه اولین رمانش موفق به دریافت این جایزه شده در این باره می‌گوید: «این اتفاق را به فال نیک می‌گیرم. جایزه ادبی «جیمز تیت» برایم بسیار ارزش‌مند است و از آن مانند یک گنج مراقبت می‌کنم.»

رمان «سلی» امسال در کنار آثار دیگری هم‌چون «هزاران پاییز جیکوب» نوشته «دیود میچل»، «راشل» به قلم «مایکل نات» و «پل نامریی» به قلم «جولی اورینگر» به مرحله نهایی داوری راه یافته بود که سرانجام رمان «تاتیانا سلی» با عنوان «خورندگان لوتوس» توانست این جایزه را به نام خود ثبت کند.

علاوه بر این در بخش شرح حال‌ها نیز کتابهای «یک زندگی در یک قاب»، «اای ام فورستر؛ زندگی‌نامه»، «دفن استخوان‌ها؛ پرل باک در چین» و «ظهور و سقوط شهر جنگلی» دیده می‌شد که این آثار به ترتیب به قلم «آلیسدر گری»، «وندی موفات»، «هیلاری اسپورلینگ» و «گرگ گرندین» به رشته تحریر در آمده است.

از میان این آثار نیز «هیلاری اسپورلینگ» شانس دریافت جایزه نقدی این دوره از جایزه کتاب «جیمز بلک» را داشت.

جایزه یادبود «جیمز تیت بلک» یکی از جوایز قدیمی انگلیس است که هر سال با حمایت دانش‌گاه ادینبورگ برگزار می‌شود. این جایزه با داوری کارشناسان و اساتید ادبی این دانش‌گاه داوری و هر سال برترین کتاب‌های ادبی در حوزه ادبیات داستانی و شرح حال‌نویسی را انتخاب و معرفی می‌کند.

«جایزه شعر« مورگان» برنده‌اش را شناخت»

به نقل از گاردین، «پنجره جذامی» به قلم «ژان مک کی» امسال موفق شد نظر هیت داوران جایزه شعر «ادوین مورگان» را به خود جلب کند و جایزه نقدی این دوره را به نام خود ثبت کند.

جایزه شعر «مورگان» یکی از جوایز شعر معتبر در اسکاتلند است که هر سال به منظور یادبود شاعر ملی اسکاتلند «ادوین مورگان» به ارزش 5 هزار پوند برگزار می‌شود.

امسال در فهرست شاعران راه یافته به مرحله نهایی این جایزه علاوه بر نام «ژان مک‌کی» از شاعرانی مانند «گیلیان اندرو»، «سارا جکسون»، «جین ییه» و «لیندا مک فرسون» نیز نام برده شده است.

این فهرست در سال‌های اخیر یکی از جذاب‌ترین فهرست های نهایی برای جایزه ادبی «ادوین مورگان» بود، زیرا تمامی نامزدهای شایسته دریافت این جایزه در فهرست اعلام شده زن بودند.

به گفته مدیر برگزاری این جایزه امسال جایزه شعر «ادوین مورگان» برنده خود را از میان 2000 شعری که از سوی 900 شاعر در سراسر جهان برای شرکت در این جایزه ارایه شده بود، انتخاب و معرفی کرده است.

«پنجره جذامی» به قلم «ژان مک‌کی» امسال در کنار آثار دیگری هم‌چون «دوست داشتن مدوز» به قلم «گیلان اندرو»، «خاطرات» سروده «سارا جکسون»، «چهار خواهر» نوشته «جین ییه» در فهرست پایانی این جایزه راه یافته‌اند که سرانجام «پنجره جذامی» به قلم «مک‌کی» موفق به دریافت جایزه نقدی 5 هزار پوندی این دوره از جایزه شعر «ادوین مورگان» شد.

جایزه شعر «ادوین مورگان» یکی از جوایز برتر شعر مدرن در سراسر جهان است که هر سال با حضور شاعرانی که آثارشان را به زبان انگلیسی ارایه می‌کنند برگزار می‌شود.

این جایزه هر سال به منظوز زنده نگاه داشتن یاد «مورگان» نویسنده و شاعر اسکاتلندی برگزار می‌شود.

از «ادوین مورگان» این شاعر اسکاتلندی تا امروز 60 عنوان کتاب منتشر و روانه بازار کتاب شده است. وی سال گذشته به دلیل ابتلا به بیماری و کهولت سن چشم از جهان فرو بست.

«دومین سمپوزیوم مجسمه‌سازی کرمان پاییز امسال برگزار می‌شود»

حمید شانس هنرمند مجسمه‌ساز و دبیر نخستین سمپوزیوم مجسمه‌سازی کرمان در گفت‌وگو‌یی با اعلام این خبر گفت: «سال گذشته با هم‌کاری شهرداری کرمان، 12 هنرمند مجسمه‌ساز برجسته ایران را که بالای 50 سال سن داشتند، برای اولین بار در سمپوزیوم مجسمه‌سازی کرمان گرد هم جمع کردیم و امسال هم دومین دوره  این جریان از سوی شهرداری کرمان و با هم‌کاری فرهنگستان هنر ‌شکل می‌گیرد.»

‌وی یکی از تفاوت‌های این سمپوزیوم را نسبت به سال گذشته، حضور نسل دوم هنرمندان مجسمه‌ساز ایران عنوان کرد و گفت: «امسال توافق اولیه‌ای صورت گرفته است که هنرمندان نسل دوم مجسمه‌سازی ایران را در فاصله سنین 35 تا 50 سال دعوت کنیم و تعداد این هنرمندان نیز بیش‌تر از 12 نفر خواهد بود.»

شانس از برگزاری بخش جنبی این سمپوزیوم نیز خبر داد و گفت: «در بخش جنبی به احتمال زیاد ورک‌شاپ خواهیم داشت و از یکی از چهره‌های فرهنگی و هنری کشور تجلیل خواهد شد.»

این هنرمند مجسمه‌ساز هم‌چنین از قالب‌گیری دست‌ها یا چهره یک هنرمند به صورت نمادین در این سمپوزیوم خبر داد و گفت: «سال گذشته دست‌های استاد صنعتی قالب‌گیری شد و در موزه کرمان قرار گرفت و امسال نیز هم‌چون سال گذشته این جریان امیدوارم تداوم یابد و دست‌ها یا چهره یکی دیگر از مفاخر فرهنگی و هنری کشورمان به صورت نمادین قالب‌گیری شود».

به گزارش فارس، نخستین سمپوزیوم مجسمه‌سازی کرمان با شرکت 12 هنرمند مجسمه‌ساز مطرح ایران از جمله سعید شهلاپور،جمشید مرادیان، حمید شانس، محمدحسین عماد، نادر قشقایی و …پاییز سال گذشته در کرمان آغاز به کار کرد.

این گروه از مجسمه‌سازان با استفاده از فلز، چوب و یا تلفیقی از هر دو مواد آثارشان را ارایه کردند.

«فروش تابلو و کتاب عکس‌های سفره‌های افطاری به نفع مردم سومالی»

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی سایت لقمه (دبیرخانه دایمی مسابقات فرهنگی هنری سفره‌های ایرانی)، بیش از 40 عکس برتر از 22 عکاس از شهرهای مختلف با موضوع سفره‌های ایرانی از میان آثار ارسالی به دبیرخانه جشن‌واره عکس «سفره‌های ایرانی» مربوط به دوره دوم و سوم این رقابت، که در بخش جنبی نوزدهمین نمایش‌گاه بین‌المللی قرآن به نمایش درآمده است، به نفع مردم قحطی‌زده سومالی فروخته خواهد شد.

دبیرخانه مسابقات عکاسی «سفره‌های ایرانی»، زمان حراج این تصاویر را از روز شنبه 29 مردادماه تا انتهای زمان برپایی نمایش‌گاه بین‌المللی قرآن اعلام کرد.

این تابلوها در ابعاد 100 در 70 است و از هر کدام تنها یک کپی به فروش خواهد رسید و فروش تعداد بیشتر منوط به اجازه عکاس خواهد بود.


 


جمعه 4 شهریور 90 /  26 اوت 2011

اجرا: دامون

استودیو: دامون

تقویم تاریخ

کوچه سلامتی- «سلامتی یعنی آزاد بودن»- آویده مطمئن‌فر

بخش اول خبرها

مجله جاماندگان- «جناح چپ، کاردستی زیرکانه خمینی»- شراره سعیدی

پس‌کوچه تماشا- «تابلوی «قضاوت» اثر «رامبراند» در کلیسا پیدا شد»- مجید بهشتی

بخش دوم خبرها

گزارش اجتماعی- «گسترش افسرده حالی در بین ایرانیان، بیماری یا …»- ترانه رسولی

گزارش روز تاجیکستان- «فرزانه خورشید؛ محبوس عشق پس از ۱۸ ماه زندان آزاد شد»- کیومرث

مهارت‌های زندگی-«پیاده‌روی به‌ترین سم‌زدایی برای بدن»- سیمین

بخش سوم خبرها

 


 


خبر / رادیو کوچه

سازمان ملل متحد از همه طرف‌ها در مناقشه لیبی خواسته است گام‌هایی برای اطمینان از پرهیز از خشونت و انتقام‌جویی بردارند.

این درخواست درحالی مطرح می‌شود که گزارش‌هایی از بدرفتاری و اعدام‌های ظاهرن بدون محاکمه توسط نیروهای مخالف و نیروهای وفادار به سرهنگ قذافی منتشر شده است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد هم‌چنین با آزاد کردن 1.5 میلیارد دلار دارایی‌های مسدود شده لیبی برای رفع نیازهای انسان‌دوستانه موافقت کرده است.

روز پنج‌شنبه نبردهای سنگین در بخش‌هایی از طرابلس پایتخت لیبی که اکنون به‌طور کامل در اختیار مخالفان مسلح سرهنگ قذافی است ادامه یافت.

در این روز درگیریهای تازه‌ای در محله ابوسلیم گزارش شد. این محله یکی از آخرین سنگرگاه‌های هواداران قذافی در پایتخت است.

مخالفان هم‌چنین برای رسیدن به شهر سرت، زادگاه سرهنگ قذافی، تلاش کرده‌اند اما با مقاومت شدیدی روبه‌رو شده‌اند. گزارش‌هایی از حمله هواپیماهای ناتو به این شهر در طول شب وجود دارد.

شورای انتقالی ملی شام‌گاه پنج‌شنبه گفت که اکنون پای‌گاه سیاسی خود را از بنغازی به طرابلس منتقل کرده است.

روز جمعه، 26 اوت، نماینده شورای ملی انتقالی لیبی با میشل سلیمان، رییس جمهوری لبنان، دیدار و در مورد روابط دو کشور از جمله مسئله ناپدید شدن امام موسی صدر که در سفر به لیبی در سال 1978 ناپدید شد، گفت‌وگو کردند.

نیروهای مخالف گفته‌اند که در ادامه پاک‌سازی طرابلس از طرفداران مسلح معمر قذافی، یک زاغه بزرگ مهمات را کشف کرده و در اختیار گرفته‌اند.

 بیشتر بخوانید:

«مخالفت آفریقا با اعطای دارایی‌های مسدود شده به مخالفان قذافی»


 


کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

فرزانه خورشید، آوازخوان جوان تاجیک پس از ۱۸ ماه که صحنه را به زندان عوض کرده بود، سند آزادی را دریافت و دیوار بلند پر از سیم خار را پشت سر گذاشت. این آوازخوان تاجیک، که تا دو سال پیش صدایش به تن هزارها عاشق جان می‌دمید، به جرم مساعدت به فرار دوست پسرش از تالار دادگاهی‌ در شهر «دوشنبه» به دو سال زندان محکوم شده بود.

‌او می‌خواست دوست پسرش «فروخ روزی‌یف» را که حالا در زندان به سر می‌برد، از تالار دادگاه آزاد کرده و به وصال هم برسند. ولی‌ هر دو به زندان کشیده شدند. دو عاشق زندانی، ولی‌ از هم جدا. مطبوعات تاجیکستان که محاکمه دادگاهی «فرزانه خرشید» را پی می‌گرفتند، با اشاره به داستان عشقی‌اش او را «محبوس عشق» نامیدند. اگرچه تا زمان پایان ختم محهت جزای «فرزانه خورشید» ۶ ماه دیگر باقی مانده بود، ولی‌ به اجرا درامدن قانون عفو راه را برای آزادی‌اش هموار کرد.

 وی زمانی‌ که پای خودرا از دروازه زندان به بیرون گذاشت و از هوای آزادی نفس کشید، زمین را بوسید و گفت، «فکر می‌کنم دوباره تولد شده‌ام.» فرزانه خورشید که خواهر ستاره موسیقی پاپ تاجیکستان «شبنم ثریا» و دختر آوازخوان محبوب و سرشناس «ثریا قاسیم» است، ۲۲ سال سن دارد و در شهر «کولاب»، جنوب تاجیکستان زاده شده است. او هنوز ۱۱ سال پیش از این به روی صحنه پای گذاشته بود. ولی‌ تا زمان محکومیتش به زندان تنها یک البوم ترانه‌های او به بازار درآمده و دو سال پیش نخستین کنسرت بزرگش در «دوشنبه» برپا گردیده بود.

«یار بیا، یار»، «درد نهان دارم» و «چشم خمار» از معروف‌ترین ترانه‌های او هستند. فرزانه به فرق از «شبنم» که بیش‌تر به ترانه‌های افغانی توجه دارد، ترانه‌های ایرانی را بازخوانی کرده است. ولی‌ بیش‌تر تحلیل‌گران موسیقی «فرزانه» را شاگرد نوپای در صحنه تاجیک می‌دانند و می‌گویند «او باید خیلی‌ زحمت بکشد، تا به قله مراد برسد.»

فرزانه می‌گوید، ۱۸ ماه زندگی در زندان نگاه او به انسان‌ها و روزگار را تغییر داده است. او که تا زمان رفتن به زندان با شیوه اروپای لباس به بر می‌کرد و ترانه‌های شاد می‌خواند، گفته است، که در زندان روی به نماز آورد و خودرا هرچه بیش‌تر به اسلام نزدیک‌تر ساخت.

ولی‌ با این حال گفت، صحنه را ترک نخواهد کرد، بلکه با ترانه‌های جدید به نزد هوادارانش که در تاجیکستان کم نیستند، برخواهد گشت. اما فرزانه تنها هنرمندی نیست که زندگی در زندان را تجربه می‌کند. چند سال پیش «غالب یوسف‌اف» یک آوازخان جوان دیگر تاجیک در شمال تاجیکستان با جرم قتل همسرش زندانی شد و دوباره آزاد گردید و روی صحنه آمد.


 


ترانه رسولی/ رادیو کوچه

«80 درصد افرادی که دچار مشکلات روحی می‌شوند، در جهان سوم زندگی می‌کنند»

دکتر «مصطفی معین» رییس کرسی یونسکو در آموزش سلامت می‌افزاید: «مشکلات روحی به دلایل فقر، گرسنگی، بحران‌های مدیریتی و سایر عوامل در بین افراد جامعه به وجود می‌آید.»

بر طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، در حال حاضر بیش از ۴۵۰ میلیون نفر در جهان مستقیمن با اختلالات روانی یا معلولیت‌های ذهنی درگیرند که اغلب آن‌ها در کشورهای جهان سوم زندگی می‌کنند.

سازمان بهداشت جهانی پیش‌بینی می‌کند که تا بیست سال دیگر مردم بیش از هر بیماری دیگری به اختلالات روانی مبتلا خواهند شد.

اضطراب و افسردگی شایع‌ترین بیماری‌های روحی و روانی شناخته شده‌اند و بر طبق آمارهای بین‌المللی زنان تقریبن دو برابر مردان به افسردگی مبتلا هستند.

بر اساس گزارش انجمن روان‌پزشکان ایران آمار دقیقی از مبتلایان به اختلالات روان‌پزشکی در ایران وجود ندارد ولی این آمار در کشور تقریبن هم‌تراز با سایر کشورهاست که براساس آن 22 تا 25 درصد مردم به  اختلالات روحی و روانی مبتلا هستند.

روان‌شناسان در عین حال معتقدند: «با توجه به آمار اختلالات روانی و افسردگی نمی‌توان گفت که از هر چهار یا پنج نفر در ایران یک نفر بیمار روانی است بلکه طیف‌های گوناگون مشکلات روحی و روانی در  کشور وجود دارد.»

دکتر «شیکور ساکسنا» یکی از اعضای بخش بهداشت روانی سازمان بهداشت جهانی از افسردگی به عنوان یک اپیدمی خاموش یاد می‌کند.

به گفته وی افسردگی خیلی رایج‌تر از بیماری‌هایی مانند ایدز و سرطان است که مردم به‌طور گسترده از آن‌ها در هراسند و افزایش بار این بیماری برای بهداشت کشورها به ویژه در جهان سوم مشکل‌ساز خواهد بود چون این کشورها منابع کم‌تری برای بهداشت روانی اختصاص داده‌اند.

دکتر «میترا حفاظی» کارشناس اداره سلامت روان وزارت بهداشت معتقد است‌: «افسردگی در واقع یک اختلال خلقی است که علامت بارز آن از دست دادن علاقه به زندگی است.»

وی با بیان این‌که عمل‌کرد فرد افسرده در مجموع از نظر فردی و اجتماعی دچار اختلال می‌شود، افزود: «شخص مبتلا به افسردگی علاقه به انجام کارهایی که قبلن به آن‌ها رغبت داشته است را ندارد و دچار غم و اندوه می‌شود.»

به گفته وی، کاهش انرژی، مختل شدن تمرکز، اختلال در خواب و اشتها، احساس گناه، دردهای فیزیکی، سردرد، مشکلات گوارشی و در انواع شدیدتر افکاری درباره مرگ و خودکشی از دیگر علایم افسردگی است.

نشانه‌های افسرده حالی و عدم نشاط  در جامعه

بر طبق تعاریف جدید سازمان بهداشت جهانی هم اکنون سلامتی تنها به منزله نداشتن بیماری جسمی نیست بلکه سلامتی دارای چهار بعد جسمی، روحی، اجتماعی و معنوی است و وقتی می‌توان گفت که یک فرد از سلامتی کامل برخوردار است که تمام ابعاد سلامتی را دارا باشد.

با توجه به تعریف سازمان بهداشت جهانی نمی‌توان تمامی افراد جامعه که به لحاظ جسمی مشکلی نداشته و سالم هستند را انسان‌هایی برخوردار از سلامتی قلمداد کرد چراکه از ابعاد دیگر سلامتی به لحاظ  روانی، اجتماعی و یا حتا معنوی برخوردار نیستند.

هم‌چنان‌ که کارشناسان اجتماعی و روان‌پزشکان نسبت به رواج اختلالات روحی و رفتاری در بین مردم ایران هشدار داده‌اند و امروز هر‌کسی با نگاه به خود و اطرافیان‌اش می‌تواند پیامدهای فقدان نشاط و سر زندگی را در جامعه ایران مشاهده کند.

افسرده‌حالی، اضطراب، بی‌حوصلگی، عبوس و عصبی بودن، خشم و پرخاش‌گری، عدم نشاط و سرزندگی و گسترش اختلالات رفتاری و ناهنجاری‌های اجتماعی همه و همه  علایم و نشانه‌هایی از بروز اختلالات روحی و روانی هستند که اکنون در زندگی روزمره ایرانیان قابل لمس و مشاهده است.

از سوی دیگر رواج صفاتی مانند دروغ‌گویی، پنهان‌کاری، زیرآب زنی، حسادت و چشم و هم چشمی و هم‌چنین افزایش ناهنجاری‌های رفتاری و اجتماعی مانند اعتیاد به مواد مخدر‌، تجاوز و نزاع و درگیری نیز از فقدان سلامت معنوی و اجتماعی در بین مردم حکایت دارند.

مردم ایران ناامید و بی‌حوصله‌اند

رییس انجمن‌ علمی‌ مددکاران‌ اجتماعی‌ ایران‌ معتقد است: «بیماری‌ مردم‌ ایران‌ برخلاف‌ آن‌چه‌ رایج‌ شده‌ افسردگی‌ نیست‌، مردم‌ ایران‌ دچار بی‌هدفی‌، ناامیدی‌ و بی‌حوصلگی‌ شده‌اند.»

دکتر «مصطفی اقلیما» افزود: «بیماری‌ باید ریشه‌ ارگانیک‌ داشته‌ باشد در حالی‌ که‌ مردم‌ ما عمومن دچار چنین‌ مشکلی‌ نیستند، آن‌چه‌ ایرانیان‌ را به‌ رخوت‌ کشانده‌ و آن‌ها را به‌ ظاهر افسرده‌ می‌کند، مسایل‌ مختلف‌ است‌، مسایلی‌ که‌ ریشه‌ ارگانیک‌ یا شخصی‌ ندارند بلکه‌ ناشی‌ از شرایط‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌، سیاسی‌ و خانوادگی‌ است‌.»

وی با بیان این‌که اگر دختر جوان‌ شب‌ها دچار بی‌خوابی‌ می‌شود به‌ علت‌ بیماری‌های‌ عصبی‌ نیست‌ بلکه‌ به‌ دلیل‌ بی‌کاری‌ و بی‌هدفی‌ در زندگی‌ است‌، افزود: «امکان‌ اشتغال‌ کم‌ است، امکان‌ ادامه‌ تحصیل‌ محدود است، محدویت‌های‌ عرفی‌ و خانوادگی‌ مانع‌ از فعالیت‌های بسیاری‌ می‌شوند، تفریحات‌ زیادی‌ برای‌ آن‌ها وجود ندارد و او مجبور است‌ تمام‌ روز خود را تنها سپری‌ کند بدون‌ آن‌که‌ هدف‌ خاصی‌ برای‌ زندگی‌اش‌ یا امیدی‌ به‌ آینده‌ داشته‌ باشد.»

دکتر اقلیما معتقد است: «جوانان‌ دیگرمان‌ نیز کم‌ و بیش‌ با همین‌ مشکلات‌ مواجه‌اند، یا بی‌کارند یا شغل‌شان‌ را بر اساس‌ توانایی‌ها، استعدادها و علایق‌شان‌ انتخاب‌ نکرده‌اند و درآمد آن‌ها تکافوی‌ مخارج‌شان‌ را نمی‌کند.»

رییس‌ انجمن‌ علمی‌ مددکاران‌ اجتماعی‌ می‌افزاید: «در چنین‌ شرایطی‌ است‌ که‌ افراد اعتماد و امید خود را به‌ آینده‌ از دست‌ می‌دهند و چون‌ هدف‌ ویژه‌ا‌یی‌ ندارند بالطبع‌ برنامه‌ریزی‌ خاصی‌ نیز برای‌ زندگی‌ خود و پیش‌رفت‌ به‌ سوی‌ کمال‌ درنظر نمی‌گیرند.»

وی با اظهار این‌که اولین‌ نتیجه‌ چنین‌ شرایطی‌ بی‌توجهی‌ و بی‌حوصلگی‌ است‌ یا واکنش‌های‌ عصبی‌ تند و پرخاش‌جویانه‌، افزود: «مردی‌ که‌ از عهده‌ تامین‌ مایحتاج‌ زندگی‌ خود برنمی‌آید و توان‌ عملی‌کردن‌ خواسته‌های‌ کودکش‌ را ندارد با هر حرکت‌ ممکن‌ است‌ دست‌ به‌ پرخاش‌گری‌ بزند.»

وی تصریح کرد: «این‌گونه افراد افسرده‌ و عصبی‌ نیستند چرا که‌ در صورت‌ حل‌ مشکلات‌ و مسایل‌شان‌ و ایجاد شرایط‌ مطلوب‌ تمام‌ این‌ علایم‌ ناپدید خواهد شد و آن‌ها نیازمند درمان‌ نیستند بلکه‌ نیازمند ایجاد شرایط‌ سالم‌ و مطلوب‌ زندگی‌ هستند.»

معاون اجتماعی و فرهنگی‌ شهردار تهران نیز می‌گوید: «انسان زمانی شاد است که زندگی بر وفق‌ مراد او بوده و دغدغه‌‌ای نداشته باشد اما در حال حاضر سه موضوع مهم «شغل، ازدواج و مسکن» به دغدغه اصلی جوانان تبدیل شده است.

دکتر «سید محمد‌ هادی ایازی» افزود: «بر اساس نتایج یک نظر‌سنجی که توسط شهرداری تهران انجام شده  42 درصد از تهرانی‌ها اغلب شاد هستند، 30 درصد گاهی اوقات شاد و گاهی عبوس بوده و 28 درصد همیشه عبوس هستند.»

وی با اشاره به اهمیت ایجاد نشاط و شادی در بین جوانان و شهروندان، گفت: «باید بپذیریم برای گذران اوقات فراغت مردم تهران برنامه مدون و مناسبی وجود ندارد.»

به گفته وی، تمامی دست‌گاه‌هایی که به‌ نحوی مرتبط با این موضوع هستند موظف هستند جدی‌تر به آن بپردازند چرا که شرایط کنونی جامعه اقتضا می‌‌کند برنامه‌‌های شاد و مفرح برای جامعه جوان داشته باشیم.

دبیر انجمن روان‌پزشکان ایران معتقد است: «در شهرهای بزرگ عدم ‌رسیدگی به شهروندان به‌ علت تراکم جمعیت منجر به افزایش شیوع انواع اختلالات روانی به ‌خصوص اضطراب و افسردگی می‌‌‌شود.»

«پرویز مظاهری» می‌گوید: «البته این اختلالات در شهرهای کوچک هم دیده می‌‌شود، اما چون در این شهرها مردم زندگی آرام‌‌تری دارند، کم‌تر دچار اضطراب می‌شوند؛ ضمن این‌که همین مردم به ‌دلیل نبود امکانات کافی و تسهیلات، افسردگی کم‌تری را تجربه می‌کنند.»

سخن آخر این‌که در تاریخ ارزش‌مند و باشکوه  مردم ایران آیین‌ها و مراسمی بوده است که همه شادی‌آور و شادی‌بخش بوده‌اند، برگزاری انواع جشن‌ها، مراسم و آیین‌ها‌، گسترش نشاط و پویایی را در جامعه به ارمغان می‌آورده است.

 اگر در حال حاضر نشاط از جامعه ایرانی رخت بربسته است و اگر پویایی و شادی جای خود را با بی‌حوصلگی و افسرده‌حالی عوض کرده‌اند و هر روز شاهد اختلالات رفتاری و اخلاقی گوناگونی هستیم، علت را در جای دیگر می‌بایست جست‌وجو کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، 26 اوت، هوشیار زیباری، وزیر خارجه عراق گفت که سفیر ترکیه در بغداد به وزارت خارجه احضار شده و ضمن اعتراض به بمباران هوایی شمال عراق، درخواست توقف سریع هرگونه عملیات نظامی به آنکارا اعلام شده است.

به گزارش رویترز، آقای زیباری در بغداد گفت: «روز چهارشنبه سفیر ترکیه احضار شده و مراتب اعتراض شدید ما اعلام شده است. ما ضمن درخواست برای توقف سریع حملات، نامه اعتراض رسمی به آنکارا را هم به سفیر دادیم.»

مقامات عراق می‌گویند حمله هوایی ترکیه در روز یک‌شنبه به اقلیم کردستان در شمال عراق، باعث کشته شدن هفت تن شده و اعتراض‌های مردمی در این مناطق را افزایش داده است.

نیروهای ترکیه از هفته گذشته حملاتی علیه نیروهای پ.کا.کا، حزب کارگران کردستان انجام داده و می‌گویند تا عقب‌نشاندن آن‌ها، به این عملیات ادامه می‌دهند.

صحبت های آقای زیباری در حالی عنوان شد که روز پنج‌شنبه و در جنوب ترکیه، طی انفجاری در یک مینی‌بوس، دو سرباز ترکیه زخمی شدند. هیچ گروه یا شخصی مسوولیت این حمله را به عهده نگرفته است. گفته شده که سربازان یاد شده در حال سفر با یک  مینی‌بوس غیرنظامی بوده‌اند.

خشونت‌های شمال عراق در حالی میان این کشور و ترکیه افزایش یافته که بغداد مشغول مذاکره با آمریکا در مورد امکان افزایش زمان حضور نیروهای نظامی آمریکایی در عراق است. شماری از کردهای عراق خواهان ادامه حضور نیروهای آمریکایی و محافظت از آن‌ها در مقابل همسایه‌های عراق هستند.

مقامات ارتش ترکیه روز سه‌شنبه گفتند در حمله‌های یک هفته‌ای خود حدود یک‌صد تن از شبه نظامیان پ.کا.کا را کشته‌اند. حزب کارگران کردستان در مقابل این آمار را تکذیب کرده و گفته این پ.کا.کا است که در ماه گذشته ۴۰ نیروهای نظامی و مرزی ترکیه را کشته است.

دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان هر دو حملات نظامی ترکیه و ایران به شبه نظامیان پ.کا.کا و پژاک را محکوم کرده و خواهان توقف درگیری‌های نظامی شده‌اند.

 بیشتر بخوانید:

«عراق باید از ایران و ترکیه‌ به‌ شورای امنیت شکایت کند»


 


خبر / رادیو کوچه

شیخ‌حمد بن‌خلیفه آل‌ثانی، امیر قطر، که بعداظهر پنج‌شنبه، 25 اوت، برای گفت‌و‌گو با محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی وارد تهران شده بود در خصوص روابط دو جانبه دو کشور و هم‌چنین اوضاع اخیر سوریه به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند.

به گزارش فارس، امیر قطر به هم‌راه نخست‌وزیر، وزیر خارجه، وزیر تجارت، وزیر تبلیغات و چند تن از مقامات بلندپایه این کشور وارد فرودگاه مهرآباد شده و مورد استقبال علی سعید‌لو، معاون بین‌الملل رییس جمهوری اسلامی، قرار گرفته بود.

طبق این گزارش، شیخ‌حمد بن‌خلیفه آل‌ثانی پس از چند ساعات مذاکره و دیدار با محمود احمدی‌نژاد نیمه‌شب تهران را به مقصد قطر ترک کرده است.

به گزارش رسانه‌های داخلی ایران، امیر قطر با انتقاد از دخالت‌های برخی کشورهای عربی در امور داخلی کشور‌های منطقه گفت: «کسانی که نتوانند نسبت به مطالبات مردم خود پاسخ‌گو بوده و با تفاهم و هم‌دلی مشکلاتشان را حل کنند و صرفن حرف‌های بیگانگان برایشان اهمیت داشته باشد نه تنها کشور و ملت خود بلکه منطقه را به سمت ناامنی سوق می‌دهند.»

رییس جمهوری اسلامی نیز با تاکید بر این‌که دخالت «بیگانگان و قدرت‌های سلطه‌گر» در امور داخلی کشورهای منطقه، شرایط را پیچیده و دشوار می‌کند، گفت: «تجربه تاریخی نشان می‌دهد که بیگانگان صرفن به‌دنبال منافع خود هستند و ارزش و اعتباری برای هیچ یک از کشورهای منطقه قائل نیستند؛ لذا باید همگان هوشیار باشند که مبادا از آن‌ها علیه دیگری سو‌استفاده شود.»

احمدی‌نژاد هم‌چنین تسریع در اجرایی شدن توافق‌نامه‌های مشترک میان ایران و قطر و استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای تحکیم روز افزون مناسبات دو جانبه در بخش‌های مختلف را مورد تاکید قرار داد.

بیشتر بخوانید:

«با حمله نظامی ناتو به سوریه موافقیم»


 


خبر / رادیو کوچه

دیک چنی، معاون رییس جمهوری پیشین آمریکا در خاطرات شخصی خود فاش کرده است که در سال ۲۰۰۷ از جورج بوش، رییس جمهوری وقت آمریکا خواسته بود تا یک مرکز مشکوک به فعالیت هسته‌ای را در سوریه بمباران کند.

به گزارش نیویورک تایمز، آقای چنی در کتاب خاطراتش که به زودی منتشر می‌شود، نوشته است در تلاش برای اقدام نظامی علیه سوریه «صدایی تنها» بوده است.

بر اساس این گزارش آقای چنی از کاندولیزا رایس و کالین پاول هم که هر دو از وزرای خارجه کابینه جورج بوش بودند، انتقاد کرده است.

کتاب خاطرات چنی با عنوان «دوران من: زندگی‌نامه شخصی و سیاسی» هفته آینده منتشر خواهد شد.

بنابر گزارش نیویورک تایمز، آقای چنی در این کتاب نوشته که موضوع برخورد با سوریه را در ماه ژوئن ۲۰۰۷ مطرح کرده است.

او در این باره نوشته است: «اما من صدایی تنها بودم… وقتی پیشنهادم را مطرح کردم، رییس جمهوری از بقیه حاضران پرسید: کسی با این پیشنهاد موافق است؟ حتا یک نفر هم دستش را بلند نکرد.»

آقای چنی دلیل بی‌میلی دیگر نزدیکان و مشاوران رییس جمهوری وقت آمریکا را اطلاعات نادرستی می‌داند که پیش از آن دولت آمریکا درباره زرادخانه‌های تسلیحات کشتار جمعی عراق دریافت کرده بود.

مرکز مورد اشاره آقای چنی در سوریه در منطقه‌ای دورافتاده در صحرا، سال ۲۰۰۷ توسط اسراییل بمباران شد.

روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده است که آقای چنی در خاطرات خود کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا را به دلیل تلاش‌‎هایش برای رسیدن به یک توافق‌نامه هسته‌ای با کره شمالی به ساده‌انگاری متهم کرده است.

او همچنین نوشته که معتقد است کالین پاول، دیگر وزیر خارجه جورج بوش، با انتقاد از سیاست‌های کابینه آمریکا در مقابل افرادی خارج از دولت، تلاش کرده تا آقای بوش را تضعیف کند.

بیشتر بخوانید:

«با حمله نظامی ناتو به سوریه موافقیم»


 


رادیو کوچه

1972 میلادی: گشایش بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۷۲ مونیخ. المپیک تابستانی ۱۹۷۲ که به طور رسمی با نام «بازی‌های المپیاد بیستم» شناخته می‌شود، در چنین روزی در شهر مونیخ در آلمان غربی و با حضور هفت‌هزارو صدوسیزده ورزش‌کار زن و مرد از صدوبیست‌ویک کشور جهان و در بیست‌و‌یک  رشته ورزشی برگزار شد.

ورزش‌گاه بزرگ و مجهز المپیک مونیخ با استخر سرپوشیده، پوشش گسترده خبری و پخش زنده جریان بازی‌های المپیک از رادیو و تلویزیون با حضور بیش از چهارهزار خبرنگار و گزارش‌گر ورزشی، شکوهی ویژه به این دوره از بازی‌ها داد.

1369 خورشیدی: سال‌روز درگذشت «مهدی اخوان ثالث» شاعر پرآوازه و موسیقی‌پژوه ایرانی. وی زاده اسفند سال 1307 در مشهد بود و تخلص وی در اشعارش «م. امید» بود. اخوان ثالث در شعر کلاسیک ایران توان‌مند بود و سپس به شعر نو گرایید و آثاری دل‌پذیر در هر دو نوع شعر به جای نهاده است. هم‌چنین او آشنا به نوازندگی تار و مقام‌های موسیقیایی بوده ‌است. مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد.

اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، «زمستان، در سال ۱۳۳۶» در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت. شعرهای او در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشن‌فکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد و هنر او در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت. اخوان ثالث که در تهران درگذشت سپس در توس و در کنار آرام‌گاه فردوسی به خاک سپرده شد.

1910 میلادی: زادروز «اگنس گونجا بویاجیو» معروف به «مادر ترزا» راهبه کاتولیک آلبانیایی و تاسیس کننده ماموران امور خیریه در هند است. وی در سال ۱۹۲۸ به هندوستان رفت و به گروه خواهران «لورتو» پیوست‌ و به‌خاطر ارادتی که به «ترزا ‌آویلا»، راهبه اسپانیایی و بنیان‌گذار یکی از جریان‌های رهبانیت و خدمات خیرخواهانه داشت‌، نام ترزا را برای خود برگزید و در سال ۱۹۴۸ صومعه را ترک گفت تا پرستاری بیاموزد. مادر ترزا به خاطر خدمات انسان‌دوستانه‌اش در سال ۱۹۷۹، «جایزه نوبل صلح» را به خود اختصاص داد و در سال ۲۰۰۳ از طرف «پاپ ژان‌پل دوم» آمرزیده شناخته شد.

مادر ترزا برای هم‌کاری و کمک به جاهای مختلفی سفر کرد. از جمله برای مبارزه با گرسنگی به اتیوپی، در حادثه چرنوبیل برای کمک به آسیب دیدگان تشعشات هسته‌ای، و هم‌چنین برای کمک به قربانیان زلزله در ارمنستان به این مناطق سفر کرد و در سال ۱۹۹۱ در اولین بازگشت به وطنش «خانه خیریه برادران مبلغ» را در تیرانای آلبانی تاسیس کرد. تا سال ۱۹۹۶ او پانصد‌و‌هفده ماموریت را در بیش از صد کشور جهان انجام داده بود.

1313 خورشیدی: زادروز «محمد اسماعیلی‌متین» نوازنده تنبک. وی شاگرد «حسین تهرانی» و «امیر ناصر افتتاح» بود و در سال ۱۳۳۷ در گروه‌های موسیقی وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار شد و هم‌زمان در گروه هم‌نوازان تنبک هم‌کاری می‌کرد. در سال ۱۳۴۳ به سمت هنرآموز تنبک در هنرستان موسیقی ملی به جانشینی استاد خود آموزش تنبک را عهده‌دار شد.

قابلیت نوازندگی محمد اسماعیلی چه در تک‌نوازی و چه در هم‌راهی با ارکستر مثال‌زدنی بود و دونوازی‌های (سوال وجواب) وی با سنتور استاد «فرامرز پایور» ماندگار است. اسماعیلی در دهه ۱۳۶۰ به سرپرستی فرامرز پایور (سنتور) و هم‌راهی جلیل شهناز (تار)، علی اصغر بهاری (کمانچه) و محمد موسوی (نی)، گروه اساتید را تشکیل داد و با این گروه، مسافرت‌های متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت.

————————————

برخی دیگر از روی‌دادها

1789 میلادی: سال‌روز تصویب اصول «حقوق بشر» در مجلس ملی فرانسه در آغاز انقلاب، که پایه «اعلامیه جهانی حقوق بشر» قرار گرفت و همه اعضای سازمان ملل بر آن صحه نهاده‌اند. طبق مصوبه مجلس ملی فرانسه، انسان که آزاد به‌دنیا می‌آید، در طول عمر با داشتن حقوق برابر باید آزاد زیست کند.

1920 میلادی: با به اجرا گذاشته شدن مصوبه متمم نوزدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا توسط کنگره این کشور، به زنان حق رای در انتخابات سیاسی داده شد.


 


خبر/ رادیو کوچه

وزارت خارجه روسیه از تصمیم دولت جمهوری اسلامی برای شکایت از روسیه به یک دادگاه بین‌المللی به دلیل امتناع از تحویل موشک‌های اس‌-300 به ایران ابراز شگفتی کرده است.

به گزارش اینترفاکس، الکساندر لوکاشویچ، سخن‌گوی وزارت خارجه روسیه گفته است: «با توجه به روابط دوجانبه دوستانه و قدیمی دو طرف، ما تنها می‌توانیم از این مسیر مشخصی که مقام‌های ایرانی در پیش گرفته‌اند، ابراز شگفتی کنیم.»

محمودرضا سجادی، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو از شکایت دولت کشور متبوعش از روسیه به «دادگاه بین المللی کیفری» به دلیل آن‌چه وی «نقض» قرارداد تحویل سامانه موشکی اس‌-300 دانسته خبر داده بود.

آقای سجادی در یک کنفرانس خبری در مسکو درباره این قرارداد گفته بود: «در قرارداد هست که اگر یکی از دو طرف به تعهدات خویش عمل نکند، دیگری می‌تواند به آی‌سی‌سی (دادگاه بین‌المللی کیفری) مراجعه و شکایت کند. یکی از مقامات روسیه که در این رابطه سفری به ایران داشت، به ما مطرح نمود که اگر شما به آی‌سی‌سی شکایت کنید و آن‌ها اعلام کنند که تحویل سامانه اس‌-300 مغایر با قطع‌نامه نیست، ما آن را به شما خواهیم داد.»

سال گذشته دمیتری مدودف، رییس جمهوری روسیه فرمانی صادر کرد که بر اساس آن تحویل موشک‌های زمین به هوای اس‌-300 به ایران به دلیل «تبعیت از تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد» لغو شد.

بیشتر بخوانید:

«‌شکایت از روسیه در مورد تحویل موشک‌های اس-۳۰۰»


 


خبر / رادیو کوچه

یک روز پس از پایان رقابت‌های گزینشی لیگ قهرمانان اروپا و مشخص شدن 32 تیم حاضر در مرحله‌ گروهی، قرعه‌کشی این رقابت‌ها به انجام رسید.

در مهم‌ترین رویارویی‌، بارسلونا مدافع عنوان قهرمانی در گروه H با دومین تیم پر افتخار اروپا یعنی آث میلان ایتالیا هم‌گروه شد.

از نکات جالب در این قرعه کشی قرار گرفتن تیم آرسنال در سید اول بود. توپچی‌ها حتا جواز حضور مستقیم در مرحله‌ گروهی را به دست نیاورده بودند و با پیروزی مقابل اودینزه پا به این مرحله گذاشته‌اند.

اما میلان قهرمان فصل گذشته سری A و دارنده‌ هفت عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان، در سید ۲ قرار گرفت.

بارسلونا مدافع عنوان قهرمانی با قرعه‌ای سخت روبه‌رو شد. آبی و اناری‌ها برای دفاع از عنوان قهرمانی باید با میلان، باته بوریسوف بلاروس و ویکتوریا پلزن جمهوری چک رقابت کنند.

رئال مادرید هم در گروه D با تیم‌های المپیک لیون، آژاکس آمستردام و دینامو زاگرب همگروه شد.

منچستر یونایتد فینالیست فصل گذشته رقابت‌ها نیز در کنار بنفیکا، بازل سوییس و تیم گم‌نام اوتلول گالاتی رومانی قرار گرفته است.

گروه اول نیز متشکل از تیم‌هایی است که همگی مدعی جدی صعود هستند. مصاف منچستر‌‌سیتی با بایرن مونیخ مهم‌ترین بازی این گروه است.

گروه‌بندی کامل رقابت‌های گروهی در لیگ قهرمانان اروپا به این شرح است.

گروه A

بایرن مونیخ آلمان، ویارئال اسپانیا، منچستر سیتی انگلستان، ناپولی ایتالیا

گروه B

اینتر میلان ایتالیا، زسکا مسکو روسیه، لیل فرانسه، ترابوزان اسپور ترکیه

گروه C

منچستر‌یونایتد انگلستان، بنفیکا پرتغال، بازل سوییس، اوتلول گالاتی رومانی

گروه D

رئال مادرید اسپانیا، المپیک لیون فرانسه، آژاکس آمستردام هلند، دینامو زاگرب کرواسی

گروه E

چلسی انگلستان، والنسیا اسپانیا، بایرلورکوزن آلمان، راسینگ گنک بلژیک

گروه F

آرسنال انگلستان، المپیک مارسی فرانسه، المپیاکوس یونان، بوروسیا دورتموند آلمان

گروه G

پورتو پرتغال، شاختار دونتسک اوکراین، زنیت سن پترزبورگ روسیه، آپوئل قبرس

گروه H

بارسلونا اسپانیا، آث میلان ایتالیا، باته بوریسوف بلاروس، ویکتوریا پلزن جمهوری چک

 بیشتر بخوانید:

«چهارمین قهرمانی آبی و اناری‌پوشان شهر بارسلون»


 


خبر / رادیو کوچه

پنجمین هفته از مسابقات فوتبال لیگ برتر باش‌گاه‌های ایران با صعود مقتدرانه استقلال به صدر جدول رده‌بندی و فرهاد مجیدی به صدر جدول گل‌زنان پی‌گیری شد.

به گزارش مهر، پنجمین هفته از مسابقات فوتبال لیگ برتر باش‌گاه‌های ایران شام‌گاه پنج‌شنبه، با برگزاری دو بازی به پایان رسید.

با نتایجی که در دیدارهای این هفته رقم خورد تیم‌های استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز رده‌های اول و دوم جدول رده‌بندی را به خود اختصاص دادند. در این هفته استقلال به واسطه پیروزی پرگل 4 بر یک مقابل فولادخوزستان 13 امتیازی شد، یک پله در جدول رده بندی لیگ برتر صعود کرد و فولاد خوزستان را با چهار پله نزول به سکوی دهم جدول فرستاد.

تراکتورسازی دیگر تیم فاتح هفته پنجم بود که توانست شهرآورد تبریز را با برتری 5 بریک برابر شهرداری پشت سر بگذارد. این پیروزی پرگل تیم تراکتورسازی را 12 امتیازی کرد و به رده دوم جدول فرستاد.

صبای قم هم با 10 امتیاز در مکان سوم قرار گرفت.

بیشتر بخوانید:

«پرسپولیس برد و استقلال صدرنشین شد»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته