-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
از ابتدای سال ۲۰۱۱ حاکمان ایران دست به مبارزۀ قدرتی زده اند که تاکنون بی سابقه بوده است، و این بحران نشان از تغییرات بنیادی در ماه های آینده دارد. طرف های این جنگ های سنگر به سنگر از یکسو یاران رئیس جمهور محمود احمدی نژاد و از سوی دیگر پیروان رهبر مذهبی آیت الله خامنه ای هستند – بنابراین:محافظه کارانِ افراطی در مقابل اصول گرایانی درس خوانده در حوزۀ علمیۀ قم.
صحبت از توطئه و نفوذ قدرت های خارجی است. و نظاره گران را در خارج ادبیات به کار گرفته شده متعجب می کند: صحبت از همه گونه اتهامی هست، و نیز از اجنه و مرتاض. پیمانی که احمدی نژاد و خامنه ای برای سرکوبی جنبش اصلاحات بسته بودند دیگر وجود ندارد.
بحران در زمانی حاد می شود که رئیس دفتر و مشاور نزدیک رئیس جمهور اسفندیار رحیم مشایی تقاضای تأسیس هفت حزب سیاسی و دو روزنامۀ سیاسی را (تماشا و ۷ صبح) می دهد.
مخالفانش برآنند مشایی به این ترتیب مقدمۀ تبلیغات انتخابات مجلس در ۲۰۱۱۲ می کند. از حدود یک سال پیش طرفداران آیت الله خامنه ای رئیس دفتر رئیس را که دخترش همسر پسر رئیس جمهور است زیرنظر دارند، وی را متهم می کنند علیه رهبرانقلاب اقدام می کند. اما ظاهراٌ سرانجام به این نتیجه رسیده اند که حلقۀ دور احمدی نژاد متشکل از مشایی و بقایی و رحیمی و جوانفکر و بهداد باید از سر راه برداشته شود. و آنهم چون به آنها ظن دارند که می خواهند در انتخابات مجلس نامزدهای خود را در مقابل اکثریت محافظه کار خامنه ای قرار دهند.
چندین شخصیت معروف علناٌ از مشایی در مقابل این حمله ها دفاع می کنند، از جمله محمد جعفر بهداد، یک عضو مهم دولت. وی با حمایت از تأسیس حزب های جدید از مشایی حمایت می کند.
چند هفته بعد عباس امیری، روحانی و امام جماعت نهاد ریاست جمهوری، مؤافقت خود را با جاه طلبی های افراد نزدیک به احمدی نژاد اعلام می کند. وی در ۲۰ آوریل می گوید دولت و سیاستمداران نزدیک به احمدی نژاد مانند مشایی برآنند به صورت قانونی خود را آمادۀ انتخابات مجلس بکنند تا اصول گرایان را شکست دهند. چند هفته بعد امیری بازداشت می شود، دو ماه بعد هنوز در زندان است.
در جانبِ رهبرانقلاب خامنه ای یک گروه کوچک ایجاد می شود که قرار است بر مقدمات انتخابات نظارت کند. اما این تعداد اندک با وجود نفوذ بر رسانه ها مشکل دارند پا به پای تبلیغات احمدی نژاد جلو بروند.
در ۱۰ آوریل ۲۰۱۱، وقتی رئیس جمهور وزیر اطلاعات – فرد مورد وثوق خامنه ای – را از کار برکنار می کند جنجال می شود. مصلحی ظاهراٌ داده بوده نهاد ریاست جمهوری را شنود کنند تا از گفتگوهای بین احمدی نژاد و دست راستش مشایی آگاه شوند.
برخلاف برکناری چندین وزیر که در دوران شش سالۀ ریاست جمهوری احمدی نژاد مجبور بودند از سمت خود کنار بروند، اخراج فرد نزدیک به رهبرانقلاب امر خطیری است. خامنه ای مخالفت می کند و مصلحی در سمت خود باقی می ماند. رئیس جمهور در آخرهای آوریل به صورت اغراق آمیز ۱۰ روز از عرصۀ سیاسی رسمی غایب می شود، برخی صحبت از اعتصاب احمدی نژاد می کنند. مطبوعات ایران متوجۀ جدی بودن اوضاع می شوند.
در ۵ ماه مه نمایندۀ خامنه ای در سپاه در صفحۀ اینترنتی خبرآنلاین دست به حملۀ متقابل می زند: مشایی قصۀ شنود را از خود در آورده، وی بیش از حد بر رئیس جمهور نفوذ دارد، مشایی در رأس گروهی قرار رفته که از ارزش های واقعی منحرف شده اند.
به نظر احمدی نژاد دست راستش بسیار باهوش است، اینقدر باهوش که کسی واقعاٌ نمی تواند او را بفهمد. ظاهراٌ رئیس جمهور در خلوت گفته مشایی نمایندۀ خدا بر زمین است.
واقعاٌ هم شایعه ها در مورد مشایی زیاد می شوند، از جمله اینکه وی با «اجنه» و «شیاطین» در تماس است. رسانه های زیر نظر طرفداران خامنه ای اکنون مستقیم به رئیس دفتر حمله می کنند و اینگونه می کوشند رئیس جمهور را تضعیف کنند. تا مدت زمانی قبل می گفتند احمدی نژاد پسر معنوی خامنه ای است. رئیس جمهور در نزد عوام همچنان محبوب است. و کار آسانی نیست که اکنون تغییر جهت داد و یک شبه دست از حمایت از احمدی نژاد برداشت – حتی برای رهبرانقلاب هم این کارآسان نیست.
بعلاوه به مشایی اتهام زده می شود وی با یک مرتاض زرتشتی که در هند زندگی می کند و چهارصد سال دارد در تماس است. می گویند این مرتاض جهت فکری او را تعیین می کند. – و گفته می شود مشایی از سال ۲۰۰۹ تاکنون ۶۴ بار به هند رفته است.
خبرگزاری دینا که به شورای نگهبان نزدیک است در آغاز ۲۰۱۱ می نویسد مرتاض مورد مشورت مشایی برای شخصیت های با نفوذ طالع بینی می کند. به نوشتۀ این خبرگزاری این مرتاض پیش گویی کرده مدیرکیهان شریعتمداری که منصوب خامنه ای است بر اثر بیماری آلزایمر خواهد مرد.
مشایی ابتدا می کوشد از خود دفاع کند، به این شکل که در سن و سال مرتاض شک می کند، بعد توضیح می دهد این مرتاض اصلاٌ وجود خارجی ندارد...
عضو پر مناقشۀ دولت احمدی نژاد از قرار اسلامی کردن جامعۀ ایران را هم زیر سؤال برده است. در یک سخنرانی به سال ۲۰۰۴ – که ناگهان در یوتیوب ظاهر شده – مشایی توضیح می دهد: «دورۀ اسلام به پایان نزدیک می شود. این به معنای پایان اسلام نیست، اما به این معناست که فایده اش برای جامعه به پایان رسیده است.»
این حرفها و به اصطلاح ارتباطاش با آن دنیا می تواند برای مشایی گران تمام شود. از شروع جنگ سنگر به سنگر جلوی پنج صفحۀ اینترنتی نزدیک به او گرفته شده است. و ۲۵ نفر از نزدیکان رئیس جمهور بازداشت شده اند.
خبرگزاری مهر که زیر نظر طرفداران آیت الله خامنه ای اداره می شود در این باره گفت: «در بین این ۲۵ نفر چندین رمال و جادوگر و طالع بین وجود دارند» و یک طالع بین بازداشت می شود: عباس جعفری( غفاری باید نام درست این فرد باشد.توضیح از نشریه). وی طبق فرمان به مرگ محکوم می شود.
روزنامۀ جوان که موضع سپاه پاسداران را منعکس می کند می نویسد مشایی بارها با این طالع بین مشورت کرده تا از آینده و چشم اندازهای دولت مطلع شود؛ به نوشتۀ فارس این فال گیرها هستند که تقریباٌ تمام تصمیم های دولت را می گیرند. صفحۀ اینترنتی شفاف نیوز می نویسد دفتر جعفری (غفاری) در نهاد ریاست جمهوری است. و بدتر از همه چیز، به نوشتۀ فارس، وی «عامل صهیونیسم» است. شفاف نیوز حتی صریح تر می شود: «گر چه عباس جعفری (غفاری) مسلمان است اما گردن بندی با ستارۀ داود دارد.» به علت این اتهام و اتهام های دیگر بیشتر مخالفان جمهوری اسلامی، نیز فعالان حقوق بشر به مرگ محکوم شده اند.
ماه پیش در آخرین دیدار گروه هشت در فرانسه رهبران جهان دیدند که بهار عرب در ایران نیز آغاز شده است. درست می گفتند: خیزش امروز خاورمیانه از تابستان 2009 با مرگ ندا آغاسلطان آغاز شد؛ در خیابانی در تهران به ضرب گلوله. وقتی او با چشمان باز جان سپرد میلیون ها نفر از مردم به خیابان ها ریختند و پس از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن تغییر (شرایط یا حکومت) را خواستار شدند. دموکراسی های اروپایی و امریکایی از تظاهر کنندگان تقریبا هیچ گونه پشتیبانی نکردند.
با این که این بهارِ زیر پوستِ ایران بارها وحشیانه سرکوب شد، مردمسالاری خواهان ایران از خود پایداری نشان دادند. قتل ندا با مجوز حکومتی کشتارهای بیشتری را به همراه داشت. درست همین ماه در خبرها دیدیم که هاله سحابی، کنشگر، در پی ضرب و جرح لباس شخصی ها در مجلس ختم پدرش به دلیل ایست قلبی جان سپرد. پدر وی عزت اله سحابی از نمایندگان پیشین مجلس و از چهره های سرشناس مخالف نظام بود که به تازگی به خاطرخون ریزی مغزی درگذشته بود. تظاهرکنندگان زیادی در مجلس ختم هاله سحابی شرکت کردند که باز، نیروهای حکومتی به آن ها حمله و (بسیاری از) آنان را دستگیر کردند.
و کسانی هم هستند که از پس مواجهه با جمهوری اسلامی زدنده مانده اند: سعید پورحیدر، اصلاح طلب و زندانی سابق سیاسی که به تازه گی از ایران گریخته، در گفتگوی اخیر خود با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، روایتی مهیب و نفرت انگیز از زندگی درون زندان های ایران را به تصویر می کشد. آقای پورحیدر می گوید که سر و ته آویختن زندانی ها، فرو بردن آنان در آب یخ، تازیانه زدن با کابل، و فشردن بیضه های زندانیان مرد بخشی از رفتار آنان با زندانی هاست. اعدام مصنوعی، و تجاوز و تهدید دختر و همسر زندانیان مرد، از دیگر قواعد سادیسمی زندان است.
وحشیگری حکومت ایران پس از اولین تظاهرات مردمی 2009 به شدت افزایش یافته. ولی چنین رفتاری برای پیروان آیین بهایی تازگی ندارد: در برابر آنان، جمهوری اسلامی از سال 1979 با شروع انقلاب اسلامی، سیاستی حساب شده از تعرض و تهاجم را دنبال کرده است. بهایی ها مدت های طولانی از رفتن به مدارس (مختلف و به ویژه دانشگاه) محروم اند، استخدام نمی شوند و ماه پیش 30 نفر از آنان به جرم شرکت در کلاس های آنلاین موسسات تحصیلات (تکمیلی) بازداشت شدند.
رئيس جمهور باراک اوباما و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هفته گذشته در نشستی به «نگرانی بسیار جدی» خود در مورد برنامه هسته ای ایران اشاره کردند. خوب است که می شنویم تاراج ایران در یاد رهبران دموکرات (مردم سالار) می ماند، ولی این کافی نیست. حکومتی که در آن دختر نمی تواند در تشییع جنازه پدرش شرکت کند و مخالف، حتا پس از مرگش خطرناک قلمداد می شود، حکومتی نیست که بر سر مسائلی چون خلع سلاح اتمی به گونه ای منطقی بتوان با آن به گفتگو نشست.
تا ایران روی آزادی را به خود نبیند دنیا روی آرامش را به ایران نخواهد دید و غرب باید چیزی بیش از مسائل حقوق بشر را جلودارِ داد و ستد با تهران کند. آقای اوباما و خانم مرکل گفتند که پیش از در نظر گرفتن «اقدامات جدی تر» در برابر جمهوری اسلامی، منتظر گزارش این هفته آژانس بین المللی انرژی اتمی بودند. سخت است که مرگ هاله سحابی دلیل کافی به شمار نرود.
از: همایون مبصری مدیر گروه حقوق بشر ندای آزادی ایران و نیر بامز، معاون رییس کانون آزادی خاورمیانه و از بنیانگذاران سایت CyberDissidents.org، سایت صدای مخالفان
در: وال استریت جورنال آنلاین
تصویر: کنشگر (فعال) برجسته اجتماعی و حقوق بشر، هاله سحابی
رهبری ایران به خاطر پیروزی لبنان در تاسیس کابینه جدیدش به این کشور تبریک گفت و هم زمان یک قانونگزار ایالات متحده تهدید کرد که کمک های مالی امریکا به لبنان قطع خواهد شد.
هر دوی این اظهارات در روز دوشنبه پیش، گفته شد: در پاسخ به کابینه تازه تاسیس ماه مارس (اواخر اسفند گذشته)، به رهبری حزب الله، پس از نزدیک به 5 ماه مشاجره و کشمکش سیاسی بر سرِ پست های کلیدی کابینه وزیران.
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران تشکیل کابینه 30 نفره لبنان متشکل از 18 وزیرمتعلق به جریان (نشست انتخاباتی) هشت مارس را پیروزی درخشان برای ملت لبنان و دولت دانست.
صالحی در بیانیه ای ضمن ابزار امیدواری در شکوفایی روابط بیروت- تهران در سایه اقتدار دولت جدید، گفت: «تشکیل دولت جدید لبنان، قدرت نمایی مردم لبنان در برابر تهاجم و سلطه اسراییل است و جهشی به سوی آرامش و ثبات در خاورمیانه.»
بیانات وی با تماس تلفنی جانشین رییس جمهور ایران، محمد رضا رحیمی به نخست وزیر نجیب میقاتی انعکاس بیشتری یافت: تاییدی بر پشتیبانی ایران از دولت جدید لبنان، مردمش و (نهضت) مقاومت.
رحیمی در بیانیه ای که در خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا منتشر شد اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران ضمن ابراز تمایل برای ادامه هم پیمانی با لبنان، حاضر است که توافق نامه های امضا شده میان دو کشور را به انجام برساند.»
اما رشد و پیشرفت مصالح ایران در لبنان، زنگ خطری را برای قانونگذاران امریکا به صدا در می آورد و رییس مجلس کمیته امور خارجه، الینا رز له تینن را هر چه سریعتر به واکنش وا می دارد که به کمک های ایالات متحده به لبنان پایان دهند؛ کمک هایی که در سال 2010 در جمع به 230 میلیون دلار می رسد.
حزب الله و گروه های همکارش سکان هدایت دولت لبنان را به دست می گیرند و شاید از سالیان دراز کمک های ایالات متحده به این کشور و به ارتشش سود ببرند. رز له تینن گفت ایالات متحده باید هر چه سریع تر کمک به دولت لبنان را قطع کند. تا زمانی که هرگونه گروه خشونت گرای افراطی که مندرج در فهرست سازمان های تروریستی (به وسیله ایالات متحده) در اداره دولت لبنان نقش دارد، ادامه کمک رسانی به باید معلق بماند.
رز له تینن، جمهوری خواه و صدای انتقادِ دولت رییس جمهور اوباما همچنین ایالات متحده را بر آن داشت که از کمک به مقامات فلسطین، «جایی که حماس پا جای پای حزب الله می گذارد» نیز خودداری کند.
الفتح، سازمانی که در کرانه باختری (رود اردن) تسلط سیاسی دارد و حماس، تندروترین حزب فلسطین و مسئول غزه، ماه پیش، پس از 5 سال جدایی صلح نامه ای را به امضا رساندند.
«نمی توانیم اشتباهات گذشته را برگردانیم ولی می توانیم از آن ها درس بگیریم و از دلارهای مالیاتی مردم محافظت کنیم که (بیهوده) فرستاده نشوند. رز له تینن با گفتن این نکته افزود: «اکنون زمان آن رسیده که سیاست معاونت خارجی امریکا به جای اندیشیدن به خوشامد حزب اله و شریکانش به فکر مصلحت خودمان باشد.»
اظهارات وی رویکردی متفاوت و محتاطانه و حتا متضاد با گفته های اوباما را نشان می دهد که پیش از آن اعلام کرده بود دولت امریکا کابینه لبنان را با عملکردش خواهد سنجید (و از پیش قضاوت خودداری خواهد کرد). مارک تونر سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه اعلام کرد «چیزی که از دید ما اهمیت دارد وفاداری دولت تازه تاسیس لبنان به قانون اساسی است که این خود به معنی انکار و نفی خشونت است. از جمله تلاش برای مجازات کامل اقدامات علیه مقامات دولت پیشین و اجرای تعهدات بین المللی لبنان در شمار مسائلی است که حائز اهمیت شمرده می شود.»
البته کنگره بندِ کیف کمک به ارتش را در اختیار دارد. در تلاش برای تقویت ارتش لبنان از سال 2005 بیش از 700 میلیون دلار به این نهاد اختصاص یافته. این نگرانی که تجهیزات نظامی اهدایی می تواند به دست حزب اله بیفتد مجلس کمیته امور خارجی را موقتا بر آن داشت که کمک های مالی را در ماه اوت 2010 مسدود کند. با این همه کاخ سفید بر این موضع اصرار دارد که کمک ها از سر گرفته می شود.
دولت فرانسه نیز رویکردی محتاطانه درباره کابینه دارد: وادار کردن لبنان به احترام نهادن به تعهدات بین المللی اش.
وزیر امور خارجه فرانسه روز سه شنبه در بیانیه ای گفت: «تشکیل دولت لبنان... گامی مهم برای لبنان و مردم لبنان است.»
وی گفت: «ضروری است که دولت لبنان اجرای الزامات و تعهدات بین المللی را پی گیری کند، به ویژه درباره دادگاه ویژه لبنان (برای رسیدگی به پرونده کشته شدن نخست وزیر پیشین لبنان، رفیق الحریری) و درباره چگونگی بودجه و هزینه های این دادگاه باید دقت لازم به عمل آید.»
در روز 12 ژانویه (22 دی) در پی بالا گرفتن مشاجره بر سر دادگاه ویژه لبنان و بیرون رفتن یازده وزیرِ(نشست انتخاباتی) جریان هشت مارس، دولت نخست وزیر پیشین، سعد حریری سقوط کرد. دادگاهی به پشتیبانی سازمان ملل مسئول رسیدگی به ترور نخست وزیر پیشین لبنان، رفیق حریری است؛ کشتاری که در سال 2005 اتفاق افتاد. رفیق حریری پدر نخست وزیرِ برکنار شده لبنان بود. نخست وزیر مخلوع، حاضر به شرکت در دولت جدید نشد و اکنون جبهه مخالفان را رهبری می کند.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل در بیانیه ای که روز دوشنبه از سوی دفترش صادر شد اعلام کرد که معتقد است که شکل گیری دولت تازه تاسیس لبنان در روز دوشنبه پس از ماه ها رایزنی در سایه پشتیبانی میشل سلیمان و نخست وزیر (کنونی) نجیب میقاتی، گامی مهم در ایجاد دولتی عمل گرا و مسئولیت پذیر در لبنان است.
همچنین دفتر وی اعلام کرد: «دبیرکل سازمان ملل در انتظار آن است که برنامه و بینش دولت جدید هر چه سریع تر قطعی و نهایی شود. وی از دولت لبنان انتظار دارد که به تعهد خود در اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت پایدار بماند دیگر تعهدات بین المللی خود را نیز به اجرا برساند.»
قطعنامه 1701 شورای امنیت به جنگ 34 روزه لبنان و اسراییل در سال 2006 پایان داد و به روشنی اعلام کرد که تمام احزاب غیردولتی باید خلع سلاح شوند.
از دادگاه ویژه لبنان که به وسیله قطعنامه 1757 ایجاد شد به شدت انتظار می رود که علیه چهره های حزب اله که در کشتار رفیق حریری دست داشتند اعلام جرم کند و با فشار آوردن به اعضای هیات هشت مارس از آن ها بخواهد که همکاری با «دادگاه سیاست زده» را پایان دهند و مسیر تامین مالی (نامشروع به) این دادگاه را مسدود کنند.
میقاتی وعده داده که در (چهارچوب) مرجعی مشخص برای دادگاه ویژه لبنان، به تمام تعهدات بین المللی این کشور پایدار بماند. اگر چه هنوز روشن نیست که وقتی کیفرخواست، صادر شود چه خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری ملی میقاتی لبنان را برای انجام فریضه حج عمره به سوی عربستان ترک گفت. زیارت مقدس ترین مکان مسلمانان وظیفه ای مذهبی است که همه مسلمانان دست کم یک بار در طول عمر خود باید آن را انجام دهند.
عربستان سعودی و قطر تاکنون از ابراز نظر عمومی درباره کابینه خودداری کرده اند که می باید پیش نویس بیانیه خط مشی خود را قبل از گرفتن رای اعتماد از مجلس، با ترکیب جدید وزرا (تطبیق داده و) تنفیذ کنند.
از: سیمونا سیکیمک / در: دیلی استار لبنان
توضیح عکس: سخنرانی نخست وزیر جدید لبنان، نجیب میقاتی پس از اعلام کابینه جدید در کاخ ریاست جمهوری در بعدبا، در شرق بیروت ، لبنان، 13 ژوئن 2011 (23 خرداد 1390)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر