چند روز پس از اظهارنظر محمد رضا باهنر عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری كه جریان انحرافی را خارج از دایره وحدت وحدت جبهه اصولگرایی خوانده بود، غلامرضا مصباحی مقدم عضو شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز به عنوان یكی از دوبال جامعتین ، شخص رئیس جمهور را نیز خارج از دایره وحدت اصولگرایان خواند و اعلام كرد:" مجموعه جریان اصولگرایی تصمیم گرفته است كه حركت خود را به صورت مستقل از احمدی نژاد، در انتخابات مجلس نهم دنبال كند."
كمتر از دو ماه از ارائه فهرست انتخاباتی به رییس جمهور و آخرین موضعگیری جریان اصولگرایی مبنی بر اینكه احمدی نژاد همچنان به عنوان "عامل وحدت" در انتخابات مجلس نهم مورد پذیرش این جریان است می گذرد؛ اما این بار پس از هفته ها كشمكش میان منتقدان و موافقان حضور دولت در جریان اصولگرایی، اظهارنظرهای با احتیاط مبنی بر جدا بودن خط انتخاباتی اطرافیان رئیس جمهور از اصولگرایان و عدم موضعگیری روشن افراد شاخص این جریان درباره تداوم حضور احمدی نژاد در روند اجماع ، مصباحی مقدم عضو شورای مركزی جامعه روحانیت از تصمیم جدیدی در میان جریان اصولگرایی خبر می دهد و اعلام می كند كه احمدی نژاد دیگر نه تنها محور وحدت میان اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس نهم نیست ، بلكه در برنامه های این جریان برای انتخابات آتی نیز به عنوان یك طرف اصولگرا ، شركت داده نخواهد شد.
خط بطلان بر مواضع گذشته
پاییز سال گذشته رییس جمهور كمیته سه نفره ای را مامور كرد تا تشكیل "جبهه متحد اصولگرایی" را پیگیری كنند و پس از آن آخر فروردین امسال ، لیست 13 نفره ای از سوی اصولگرایان تهیه شد تا پس از تایید احمدی نژاد، افراد این كمیته " استراتژی اصولگرایان برای حضور در انتخابات مجلس نهم را تعیین كنند" با این حال رفتار رئیس جمهور در ماجراهایی چون وزیر اطلاعات و ادغام وزارتخانه ها تردید اصولگرایان را در محوریت وی در اجماع انتخاباتی بر انگیخت و زمزمه هایی مبنی بر لزوم محوریت روحانیت اصولگرا در انتخابات شنیده شد ، در روز های اخیر نیز پس از افشا شدن فساد اعتقادی و اقتصادی گروه اطراف رئیس جمهور ، صریح ترین اظهار نظر یك چهره حزبی اصولگرا در سخنان محمد رضا باهنر دبیر كل جامعه اسلامی مهندسین شنیده شد مبنی بر اینكه " جبهه اصولگرایی منهای جریان انحرافی برای وحدت مشكلی ندارد".
در این شرایط ، موضع امروز مصباحی مقدم خط بطلانی است بر موضعگیری دو ماه پیش اصولگرایان .
خروج احمدی نژاد از محوریت وحدت
غلامرضا مصباحی مقدم در گفتگو با خبرنگار "فردا" در بیان اینكه جریان اصولگرایی چند ماه گذشته استراتژی وحدت حول محور احمدی نژاد را برای حضور در انتخابات مجلس نهم در نظر گرفته بود ، اظهارداشت : این موضوع پیش از وقایع اخیر و موضع جدید رییس جمهور بود و اكنون جریان اصولگرایی با توجه به تحولاتی كه رخ داده است دیگر احمدی نژاد را محور وحدت خود برای حضور در انتخابات قرار نمی دهد.
وی اضافه كرد: مجموعه جریان اصولگرایی اكنون به دنبال محوریت جامعتین برای وحدت میان اصولگرایان در انتخابات مجلس هستند و جامعتین نیز هدایت های خود را استمرار می دهند و با گفتگو و توافقی كه میان جریان اصولگرایی شده است، این حركت ادامه خواهد یافت.
تغییرات جدید در كمیته انتخاباتی اصولگرایان
عضو شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز تاكید كرد: روند فعالیت كمیته سه نفر و 13 نفره كه قرار بود با نظر رییس جمهور استراتژی و راه اصولگرایان را در انتخابات تعیین كنند، تغییر كرده است.
مصباحی مقدم ادامه داد: 4 نفر از اعضای جامعه روحانیت به كمیته سه نفره اضافه می شوند و این افراد به عنوان داوران جریان اصولگرا با جمع دیگر از مجموعه گروههای اصولگرا كه به آن ها اضافه خواهند شد، مشتركا سیاست گذاری انتخابات را دنبال می كنند. وی تاكید كرد: جریان اصولگرایی سعی دارد تا چتر اصولگرایی كاملا فراگیر باشد.
احمدی نژاد در برنامه انتخاباتی جریان اصولگرا جایی ندارد
نماینده مردم تهران در پاسخ به این سئوال كه آیا رییس جمهور نیز در این فعالیت های جریان اصولگرایی برای انتخابات مشاركت داده می شود ، گفت : نه خیر، احمدی نژاد دیگر هیچ طرف برنامه های جریان اصولگرایی برای انتخابات نیست و این جریان حركت خود را مستقلا دنبال می كند.
واكنش به فعالیت های انتخاباتی گروه های منتسب به دولت در استان ها
عضو شورای مركزی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به آغاز فعالیت های انتخاباتی برخی از گروههای منتسب به دولت در استانها گفت: آنها ارتباطی به جریان اصولگرایی ندارند و ما نمی توانیم تصمیمی نسبت به آنان بگیریم.
وی ادامه داد: جریان اصولگرایی به دنبال وحدت با آنها نیست چرا كه ما با اصولگرایان وحدت داریم و آنها خودشان را از اصولگرایان جدا كرده اند.
مصباحی مقدم در بیان اظهارات برخی افراد نزدیك به رییس جمهور مبنی بر اینكه احمدی نژاد عضو هیچ جریان و گروهی نیست، اظهارداشت: آنها خودشان را از اصولگرایان جدا كردند بنابراین ما هم اصراری نداریم كه به ما بپیوندند.
دیدگاه رئیس جمهور در وحدت اصولگرایان جایگاهی ندارد
در همین رابطه محسن یحیوی عضو جامعه اسلامی مهندسین نیز در گفتگو با "فردا" تاكید كرد: در ادامه مسیر حركت اصولگرایان به سوی وحدت، دیدگاهها و نظرات رئیس جمهور جایگاهی ندارد.
وی با بیان اینكه طیف حامیان دولت اصولا راه خود را بدون هماهنگی با دیگر اصولگرایان پیش می برند، افزود : كمیته سه نفره مورد اعتماد اكثریت اصولگرایان هستند ولی حامیان دولت حاضر به همراهی با آنها نیستند.
این نماینده سابق مجلس نیز توافق انجام شده با رئیس جمهوردر نشست پاستور را مردود می داند .
وی با انتقاد از تلاشهای طیف اطراف رئیس جمهور را برای تاثیر گذاری در انتخابات گفت : مفهوم مردم سالاری این است كه مردمی كه در انتخابات شركت می كنند مطمئن باشند كه آرای آنها محفوظ خواهد بود و اگر مجموعه هائی تلاش كنند كه در این روند تاثیر بگذارند قطعا حركت آنها مردود است.
پیش از این نیز محمد نبی حبیبی دبیركل موتلفه هشدار داده بود: جریان انحرافی در پی دستیابی به اكثریت غالب مجلس است و حتی اعلام كرده اند كه رقیب اصولگرایان هستند.
محسن غرویان عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پیش از این در این ارتباط به "فردا" گفته است كه وحدت اصولگرایان منهای دولت شكل خواهد گرفت.
وی با تاكید مجدد بر كمرنگ شدن پایگاه احمدینژاد و جریان دولت در میان اصولگرایان مجلس و حوزههای علمیه، گفت كه این امر قطعا در سرنوشت سیاسی مجلس و ریاست جمهوری آینده كشور تاثیرگذار خواهد بود.
به گزارش "فردا"، همزمان با تشكیل كمیته مشترك جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ( جامعتین) برای وحدت اصولگرایان در پاییز سال گذشته و تدوین منشور اصولگرایی ، رئیس جمهور با دعوت از جمعی گزینش شده از اصولگرایان كه تعدادشان با احتساب تعدادی از وزیران و معاونانش به 30 نفر رسید، پایه تشكیل كمیته ای سه نفره متشكل از حبیب الله عسگر اولادی ، غلامعلی حداد عادل و علی اكبر ولایتی را گذاشت.
ماموریت این كمیته انتخاب كمیته ای بزرگتر و در برگیرنده نمایندگان احزاب اصولگرا برای طراحی راهكار وحدت اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم شد اما ارائه فهرست 13 نفره این كمیته به رئیس جمهور برای تایید نهایی ، با جریانات مربوط به بركناری وزیر اطلاعات و خانه نشینی 11 روزه رئیس جمهور همچنین انتشار اخباری مبنی بر فعالیت جدا گانه انتخاباتی اطرافیان رئیس جمهور در استانها همزمان شد، بر این اساس تشكیل كمیته 13 نفره منتفی شد.
[فردا]
برپایه گزارشهای رسیده به رادیو فردا، نیروهای امنیتی، بسیج و لباس شخصیها در محدوده خیابان یخچال و مسجد اعظم قلهک به وفور دیده میشدند و داخل مسجد نیز این نیروها با چندین دوربین از شرکتکنندگان در مراسم ترحیم هدی صابر فیلم میگرفتند.
به گفته شماری از کسانی که در مراسم یادبود هدی صابر شرکت کرده بودند، نیروهای امنیتی از برگزارکنندگان تعهد گرفتند که سخنی از «شهادت» یا «زندان» در این مراسم به میان نیاید.
با این حال یکی از کسانی که در مسجد اعظم قلهک جهت آزادی زندانیان سیاسی خواستار صلوات جمعیت شده بود، بلافاصله از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شد.
در این مراسم فرزند هدی صابر متن کوتاهی قرائت کرد و خواستار صلوات جمع برای روح پدر «شهید» خود شد؛ حسین شاه حسینی، از کهنهکاران جبهه ملی، نیز در این مراسم سخنرانی کرد.
در مراسم یادبود هدی صابر از جمله فعالان ملی-مذهبی،اعضای نهضت آزادی، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، تحکیم وحدت و دانشجویان حضور داشتند.
در این میان میتوان به چهرههایی نظیر حبیبالله پیمان، محمد رضا خاتمی، هاشم آقاجری، محسن امینزاده، احمد منتظری، عبدالله نوری، محمد نوریزاد، هاشم صباغیان، تقی رحمانی، محمد توسلی، محسن آرمین، مرتضی الویری، خسرو سیف، خانواده آیت الله طالقانی و خانواده علی شریعتی، اشاره کرد که در یادبود هدی صابر شرکت کرده بودند.
روز چهارشنبه نیز فیروزه صابر خواهر هدی صابر مراسمی در خانه خود به یاد برادرش مراسمی برگزار کرد اما مهمانانی به آنجا رفتند که کسی از آنها دعوت نکرده بود.
برپایه گزارشهای رسیده به رادیو فردا، ماموران امنیتی روز چهارشنبه از عزادارانی که در خانه فیروزه صابر بودند خواستند که خانه را هر چه زودتر ترک کنند و از آنها عکس و فیلم میگرفتند.
هدی صابر، روزنامهنگار و فعال سیاسی ملی مذهبی، پس از آن که هاله سحابی در پی حمله نیروهای امنیتی به مراسم تشییع جنازه پدرش، عزت الله سحابی دچار حمله قلبی شد، اعتصاب غذا کرد.
او پس از چند روز اعتصاب غذا در حالیکه دردی در سینه احساس میکرد با تاخیر به بیمارستان برده شد و در بیمارستان به دلیل حمله قلبی درگذشت.
۶۴ زندانی سیاسی همبند با هدی صابر شهادت دادهاند که ماموران زندان در رسیدگی به هدی صابر اهمال کردهاند و حتی او را پیش از اعزام به بیمارستان ضرب و شتم کردهاند.
در حالیکه برخی سازمانهای بینالمللی فعال در حوزه حقوق بشر، جمهوری اسلامی را مسئول مرگ هدی صابر خواندهاند، ۱۰ نماینده مجلس شورای اسلامی نیز خواستار تحقیق و بررسی دستگاه قضایی درباره مرگ هدی صابر شدهاند.
[رادیو فردا]
جمعه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۰
فروردین ماه گذشته، شرکت کنندگان در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو با صدور قطعنامه ای به تعیین گزارشگر ویژهای برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران رأی دادند.
این قطعنامه با ۲۲ رای موافق در مقابل هفت رای مخالف و ۱۴ رأی ممتنع به تصویب رسید.
این نخستین بار است که شورای حقوق بشر سازمان ملل، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، برای کشوری گزارشگر ویژه تعیین می کند.
پیش نویس این قطعنامه توسط آمریکا و سوئد ارائه شده بود.
بریتانیا، فرانسه و برزیل جزء کشورهایی بودند که از این قطعنامه حمایت کردند، اما روسیه و چین به آن رای منفی دادند.
بی بی سی
پلیس ونکوور میگوید: «شورش و غارت در ونکوور پس از شکست تیم ونکووری کانوکس در جام استنلی، توجیه ناپذیر است و عوامل این آشوب، گروهی از آنارشیستها و اراذل و اوباش هستند.»
با آغاز دور سوم و پایانی بازی، اعتراضات توسط چند نفر از هواداران تیم کانوکس با پرتاب بطریهای شیشهای به سمت صفحه نمایش بزرگ در مناطق تجمع در مرکز شهر ونکوور، شروع شد. اما این اعتراضات پس از ساعت ۸ شب همراه با اتمام بازی و شکست تیم ونکووری کانوکس، با به آتش کشیدن تعدادی اتومبیلهای خیابانهای مرکز شهر و شکستن پنجرههای فروشگاههای بزرگی چون سیرز، بیی، لندن دراگ و دیگر خرده فروشیها، به اوج خود رسید. بنا به گفته پلیس، ۱۵ اتومبیل به آتش کشیده شده که دو دستگاه از این اتومبیلها متعلق به پلیس ونکوور بودهاست.
بیمارستانهای منطقه ونکوور اعلام کردند که بیش از ۱۵۰ مورد زخمی را مداوا کردهاند. دو تن از قربانیان این آشوب بطرز شدیدی با چاقو زخمی شدند. یک مرد نیز پس از پریدن از پل راهآهنDunsmuir ، در شرایط بحرانی مرگ و زندگی قرار دارد.
بیش از این یکبار دیگر نیز آشوبی از این دست اما نه به این شدت، در سال ۱۹۹۴ در ونکوور اتفاق افتادهبود. شاید تعدادی زیادی از خوانندگان شهروند ونکوور بیاد داشتهباشند که در آن سال نیز طرفداران جوان تیم کانوکس، کیوسک روزنامهها و صندوقهای پست را به آتش کشیده و تعدادی از شیشههای فروشگاههایی که عمدتاً در حوالی خیابانهای رابسون، دنمن و جورحیا بودند، شکستند. در آن سال صفحه نمایش بزرگ تلویزیون و میدان یا خیابانی که برای گردهمایی تعیین شده باشد، در نظر گرفته نشدهبود و بیشتر تجمعات در بارهای ورزشی صورت میپذیرفت.
جیم چو رئیس پلیس ونکوور میگوید که تعداد نیروهای ضدشورش چهارشنبه شب در ونکوور، به نسبت سال ۱۹۹۴ سه برابر بیشتر بودند اما زمان پایان دادن به شورش و تحت کنترل گرفتن اوضاع درمقایسه با سال ۹۴، دوبرابر بیشتر زمان گرفت.
در طی مدتی که پلیس سعی در به دست گرفتن اوضاع داشت تمامی ورودیهای مرکز شهر مسدود شدند و خدمات قطار شهری به طور موقت بسته شدند.
Bob Whitelaw محققی که در مورد آشوب سال 1994 در ونکوور کانادا به بررسی پرداخته بود، در مصاحبهاش با CTV می گوید: به توصیههای کلیدی او توسط پلیس محلی ونکوور توجهی نشدهاست. یکی از این توصیهها و پیشنهادات او ایجاد یک منطقه بدون پارکینگ اتومبیل در مرکز شهر است که می تواند جلوی افراد آشوبگر را از خسارت وارد آوردن به اتومبیلهای پارک شده، پیشگیری کند.
اما آنچه بر روی ماهوارهها رفت و دنیا را شگفتزده کرد، خشونت برخاسته از درون جامعه مدنیای به نام ونکوور- کانادا بود که مهماننوازی، تمدن، امنیت و زیبایی شهرش در طی برگزاری بازیهای المپیک زمستانی سال گذشته، مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفتهبود. چه چیزی این دو رویداد را از یکدیگر متفاوت میکند. چگونه یک شبه رفتاری از جوانان ونکووری سر میزند که نمونههای آن را بیشتر در فیلمهای هالیودی «ترانسفورمر»، «آیرون من»، «گادزیلا» و یا انواع بازیهای خشونتپرور کمپانیهای سودآور میتوان سراغ کرد. تولید کنندگان بازیهای کامپیوتری و جوراسیک پارکها، چه میزان هیجانهای کاذب را در ذهن نسل امروز و آینده کاشتهاند و میکارند.
خشونت در بازی هاکی که لحظاتی از آن تبدیل به میدان زد و خوردی به مثابه گلادیاتورهای قرن ۲۱ میشود، چه میزان در کاهش و یا افزایش خشونت در میان جوانان نقش ایفا میکند؟ آیا تشویق و کشاندن نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر جوان پرشور به یک مکان با فراهم آوردن امکانات تصویری و صوتی برای آنها، و در مقابل فراهم نکردن امکانات مشابه از سوی شهرداریهای دیگر شهرها، بر تشدید و افزایش جمعیت در یک مکان نمیافزاید؟! آیا این آشوبهای ناشی از هیجانات شکست و یا پیروزی تیم مورد علاقه همراه با مصرف بالای الکل، و کمدی مقلدگونهای از فیلم آیرونمن به جو خشونت کمک نمیکند؟! آسیبشناسان اجتماعی چه راه حلی را پیش روی مسئولان شهری و نیروهای امنیت شهری قرار میدهند و امنیت شهروندان خود را چگونه تامین میکنند؟ آنچه که روی جلد این شماره شهروند بی. سی توسط همکار ما محمد فضلعلی از نورت شور به زیبایی به تصویر کشیده شدهاست، تنهاد نمایی بیرونی از ونکوور ملتهب در ساعات پس از شکست تیم کانوکس است. عکسهای خبرنگاران رسانههای داخلی و بینالمللی چهره زشت و کریه آشوب طلبی در مرکز شهر ونکوور را به درستی به تصویر کشیدهاند.
با نگاهی به این عکسها و دیدن خسارت به اتومبیلهای مردم و خبرهای تصویری تلویزیونی از شکستن شیشههای فروشگاهها و دزدی از مغازههای ونکوور، بیدرنگ مرا به یاد سونامی ژاپن میاندازد. چه چیزی در آن فرهنگ وجود دارد که پس از وقوع حادثه، حتی یک مورد دزدی و سرقت اموال نه تنها صورت نپذیرفته، بلکه نظم و فرهنگ آنانی که نیازمند به کمک هستند، نگاه و تحسین جامعه جهانی را نیز بر می انگیزد. حتی گروه معروف گانگستری یاکوزا در ژاپن نیز، درصدد کمک رسانی به مردم برمیآید. این گروه که نزد ژاپنیها منفور است به دلیل اینکه کمک رسانیاش از سوی مردم ژاپن با دست رد مواجه نشود، بستههایهای کمک خود را بدون نام و نشان برای مردم ارسال میکند.
آنچه که در آنارشیگری و آشوبطلبی ونکوور دیدهشده، در مقایسه با اتفاقی که در ژاپن رخ داده، این حس را در من بر میانگیزد که؛ من چقدر دلم برای مردمی بافرهنگ در کشوری به نام ژاپن - که از خشونتگریزترین مردم دنیا هستند - تنگ میشود.
این دفترگزیدهی ۶۹ شعر شاعر بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۱ را در بر میگیرد. به بهانه انتشار این کتاب، چند شعر از فریده نقش را برای این شماره از مجموعه «چون بادامی تلخ» انتخاب کردهایم.
علاقهمندان می توانند برای تهیه این کتاب از طریق ایمیل با شاعر تماس بگیرند.
faridehnaghsh@yahoo.com .
ناتمام
سفر درازی است نرسیدن
کجا بستر شبانه بگسترم
که خوشید بیدارم کند
گفتهاند
عادت
موش کور خستگی است
من که خستهی
سفر همهی عالمام
باکدام خورشید
از کوری خستگی گذر خواهم کرد
بگذار ببارد بگذار ببارد
سفرنامهها همه یک پایان دارند
کوچه
معیار من
سینههای عریانم هستند
یا
کتابی که در دست دارم
آه
فراموش کردم
جهان به معیار تو میچرخد
تو که عابری
در یک لحظهی گذرا
حماسه گاو
میرقصد
با نیزهای در دست
میرقصد
حرکات موزون
نگاه ثابت
جمعیت بیطاقت
مرد پارچهی آهار زده قرمز را
تکان میدهد
چپ راست پس پیش
پا با گالش تنگ
ثابت
رو در روی
گاوی نر خشمناک
سم بر زمین کوبد
میاندیشد
میدانم
به آخرین بازی
این مرد کوچک
با نیزهی دردناکش
**
و من باندازه تمام گاوان زخم خورده هورا میکشم
بلوغ
وسوسهی عبور از ماه
پاهای برهنه را میسوزاند
و انعکاس موج قایق
آب را
از خواب مهتاب میآشوبد
نبص صریح رفتن
پرواز بیشتاب سارست
و عروج ساقه بهارنارنج
تلخی زرد لیمو
74
بگذار تلخ بگریم
به قربانگاه میبرند
آنکه نه گفتن راز کلام اوست
و به صد زنجیر
(همچون زنجیری که تزاوی
نامیزان عدالت بدان آویخته)
بغایت نامهربانیها
اندام لطیفش را نوازش میدهند
بگذارتلخ بگریم
این یاران نامهربان
مهمیز در دست
پای بر گلوگاه مهربانی میفشارند
و باکرههای سیه چشم را
با صلب سخت نفرت
به صلیب میکشند
بگذار تلخ بگریم
قهقرای عشق را پایانی نیست
آن زمان که لشکر فاتخ دروغ
با سرنیزههای خونآلود
زینت خیابان شهر من شد
دیگرای کوچههای آشنا
از کدامین عشق میتوان
با صمیمیت سخن بمیان آورد
بگذار تلخ بگریم
مهربانی تنپوشی ژنده است
که اندام هیچ پرندهای را
نخواهد پوشاند
و خنده خطی سیاه بود
که هیچ شبی ظلمت آنرا
بیاد ندارد
بگذار تلخ بگریم
بگذار چون بادامی تلخ
چشمانم بگریند......
6/73/ 16
زلزله رودبار
سکوت کارخانهها
طغیان در راه ماندن
از باجههای تلفن صدائی نمیآید
دودکشهای خاموش
انفجار خسته کربن
صدائی نمیآید
بلوطها افسردهاند
و بغض سنجابها
حفرههای خالی را میکاود
آخرین برگ سوختهی
زیتون زار
ترکهای زمین را اندازه میگرفت
صدائی نمیآید
خاک و آسمان در هم امیخته
همچنان که کودکان و مرگ
با اینهمه خروش، هیاهویر، شیون
جز صدای مرگ
صدائی نمیآید
زلزله رودبار 74
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، روز پنجشنبه در گزارشی کوتاه از بازداشت دوباره این حامی سرسخت اسفندیار رحیم مشایی، این بار به دست دادگاه ویژه روحانیت خبر داد.
در حالی که این خبرگزاری میگوید این مقام دولتی در ۴۰ روز گذشته در بازداشت دادستانی عمومی و انقلاب تهران بوده، نخستین گزارشها از دستگیری او در اردیبهشتماه همه به بازداشت او توسط دادگاه روحانیون حکایت داشت.
در جمهوری اسلامی ایران، هیچ دادگاهی جز دادگاه ویژه روحانیت خود را برای رسیدگی به جرائم افراد معمم و روحانی صالح نمیداند.
پس از آن که منابع خبری در اوایل اردیبهشتماه از بازداشت عباس امیریفر در منزلش خبر دادند، وبسایت «مشرقنیوز»، نزدیک به دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی، اتهام او را «مشارکت در تهیه و توزیع سیدی "ظهور بسیار نزدیک است"، توهین و ایراد اتهام علیه برخی شخصیتها و گروههای سیاسی» عنوان کرد.
خبرگزاری ایرنا در خبر تازه خود از بازداشت دوباره این مقام دولتی اعلام کرده است که او این بار نیز به همان اتهام بازداشت شده است.
این خبرگزاری حامی دولت همچنین به نقل از «یکی از اعضای خانواده امیریفر» گفته است که او ۴۰ روز گذشته را در سلول انفرادی گذرانده است.
در ماههای اخیر برخی از مقامهای نظامی و نیز شماری از چهرههای اصولگرا بارها نسبت به بروز «فتنه جدید» و شکلگیری «جریان انحراف» در میان اصولگرایان هشدار داده و در این میان نوک پیکان حملات خود را متوجه برخی از اطرافیان محمود احمدینژاد، بهویژه اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر او، کردهاند.
در این میان عباس امیریفر که مسئول جامعه وعاظ ولایی نیز هست نخستین کسی بود که با آغاز موج انتقادات به محمود احمدینژاد بازداشت شد و پس از او خبر دستگیری حدود ۲۵ نفر دیگر نیز منتشر شد.
پس از مدتی خبری نیز مبنی بر خودکشی آقای امیریفر در زندان منتشر شد که به گفته خبرگزاری ایرنا «بعداً بیاساس بودن آن روشن شد». به گفته این رسانه حامی دولت، «شایعه» خودکشی به خانواده عباس امیریفر «ضربه روحی شدید» وارد کرده است.
[رادیو فردا]
نه تنها هیچ برخوردی با این افراد صورت نمیگیرد و به دستگیری چند چهره دسته چندم آنها بسنده شده، بلكه دفاع تمام قد رییس دولت از بی گناهی و زلالی این گروه از رسانه ملی پخش می گردد. اكنون افكار عمومی در برابر این سوال قرار گرفته است كه آن حملات آتشین و سنگین زبانی را باور كند یا این كم تفاوتی عملی و انعكاس ادعای بی گناهی و زلالی را؟
حسن فاتحی با ارسال یاداشتی به «آینده» در این باره نوشته است:
باورها و تئوری پردازی هایی كه از طرف طیف خاصی از طرفداران دولت (مصطلح به انحرافیها) ارائه میشود، از مكتب ایرانی گرفته تا ولایت و اسلام ایرانی، همه و همه بدون هماهنگی با رئیس محترم جمهوری نمی تواند برای افكار عمومی تبلیغ شود و رئیس جمهور هم بارها از این تفكرات دفاع كرده است ولی با این حال، گروههایی از اصولگرایان هنوز وانمود می نمایند جریان انحرافی پدیده ای جدا از شخص رئیس جمهور می باشد، و با حمایتهای مكرر دكتر از رئیس دفترش، باز ازجریان انحرافی متفاوتی سخن می گویند كه دكتر از آن خبرندارد و یا اینكه انگار بر دكتر تحمیل شده است.
یكی از ویژگی های فرصت طلبانه در عرصه سیاسی امروز، زرنگی های غیرقابل تصور برای مردمان خودی است، یعنی ناگهان می بینیم جمعیت وسیع ده ها میلیونی منتقد كه بیشتر آنها دغدغه آرمانهای امام راحل دارند، غیرخودی محسوب شده و شایسته انواع زرنگی های غیراخلاقی از فریب تا برچسبهای غیرواقعی می گردند.
حالا با شناختی كه از زرنگ بازی جریان هیاهو لمس كرده ایم، نمی توانیم چنین تحلیل كنیم كه جریان انحرافی در واقع تاكتیك عوام فریبانه همین دوستان فرصت طلب است كه برای جابجایی افكار عمومی از اصل انتقادات و چگونگی شكل گیری جریانی خاص، دارد افكار عمومی را به مسائل درجه دومی می كشاند تا همچنان چند صباح باقی مانده مدیریت پرهزینه خود را سپری نماید؟
بنده تصورم این است كه جریان انحرافی با تعریفی كه من از آن دارم، "یعنی نقابداران در لباس ارزشی كه به نام دین مردم را از دین رویگردان می نمایند"، بدون اطلاع خود این دوستان امكان جولان ندارد و هرچند چنین واقعیتی را برخی مدعیان بصیرت نمی خواهند باوركنند، ولی واقعیت تلخ ملموس این است كه در شرایط موجود جریان انحرافی را جریانی زایش شده برای سپر قرار دادن است.
برخی چهره هایی كه تا دیروز با جانفشانی ها طرفدار دولت بودند، امروز از جریان انحرافی سخن می گویند، طیف وسیعی از اصولگرایان و ازجمله همین سایت "آینده" از جریان انحرافی انتقاد می نمایند و سند و دلیل بر فساد آنها بیان می دارند، ولی رئیس محترم جمهور با هماهنگی خاصی كه با رسانه ملی دارد، در یك برنامه رسانه ای همه این حرفها را توطئه عنوان می نماید، و عجیب تر اینكه باز همین جریان منتقد با بصیرت تاخیری كه تازه ایجاد شده، باز ازافشاگریها دست بردارنیست. كدامش را باور كنیم،دم خروس یا قسم حضرت عباس؟!
آیا جریان انحرافی تاكتیكی برای فریب افكار عمومی برای گذران ایام باقی مانده عمر دولت نیست؟
خواهش من به عنوان یك ایرانی معتقد به امام راحل و ارزشهای اسلامی، از مسئولین ارشد این است كه بامردم شفاف باشند، خدا را خوش نمی آید مردمی كه ولی نعمتان واقعی شما هستند، مورد انواع بازیهای سیاسی قرار گیرند. به راستی چرا با این همه افشاگری جریان انحرافی هنوز قادر به نفس كشیدن است و تازه رئیس محترم دولت می آید و از پاكی و زلالی متهمین منتسب به تیم خود سخن می گوید، پس چگونه عده ای نتیجه نگیرند كه جریان انحرافی نوعی بازی پیچیده روانی برای فریب افكارعمومی است و لاغیر؟
مخلص كلام آن كه با این همه افشاگری كه اتفاقا همگی از جانب رسانه های اصولگرا و منتسب به حاكمیت از جمله همین سایت "آینده" انجام شده و میشود، عدم برخورد با آنان افكار عمومی را تنها به یكی از این نتایج میرساند:
-یا همه این افشاگریها دروغ است.
- یا موضوع یك بحث رسانه ای صرف است.
- یا با این همه تخلف و قانونشكنی مشكلی ندارند و لذا با بی تفاوتی و صرفا چند سخنرانی و خبر و مطلب از كنار آن عبور میكند.
نیك می دانیم هیچ یك از این نتایج مقرون به صحت نیست؛ پس آنها كه مسوولند وارد عمل شوند كه "دو صد گفته چون نیم كردار نیست!"
[آینده]
آقای نايب هاشم درباره دستورکار روز چهارشنبه به کمپين گفت: « امروز دستور کار شورای حقوق بشر، عنوان «مسائلی که بايد مورد توجه شورا قرار گيرد» بود اين عنوان را داشت. در اين بخش کشورهای مختلف و سازمان های غير دولتی نظر خود را در مورد کشورهايی که بيشترين موارد نقض حقوق بشر را دارند بيان کردند. حسب انتظار، بسياری از کشورها در موضع گيری خود از نقض حقوق بشر در ايران سخن گفتند. سودويند در صحبت دو دقيقه ای خود به مرگ هدی صابر و اعتصاب غذای او و آقای دليرثانی و شيوه در گذشت آقای صابر اشاره کرد. علاوه بر آن به سالروز نخستين برآمد اعتراضی بعد از ۲۲ خرداد و جان باختن سهراب اعرابی و کيانوش آسا در اين روز و روزه سياسی و اعتصاب غذای تعدادی از مدافعان حقوق بشر در امروز اشاره شد.»
سازمان غيردولتی سودويند از سازمان های دارای مقام مشورتی سازمان ملل متحد است که در حوزه توسعه و کاهش شکاف کشورهای جنوب وشمال فعاليت می کند. آقای نايب هاشم در خصوص دستور کار هفدهمين اجلاس حقوق بشر سازمان ملل به کمپين گفت: « روز گذشته مساله ايتم ۹ مطرح بود که به تبعيض نژادی و بيگانه ستيزی می پردازد. سومين هفته آغاز شده است. روز گذشته صبح مساله فلسطين و کاروانی که برای کمک به مردم غزه حرکت کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت و از زوايای مختلف به آن پرداخته شد. امروز در ايتم ۴ مهمترين مسايلی که بايد مورد توجه شورای حقوق بشرمورد توجه قرار گرفت وبرخی از کشورها موضوع ايران را در صحبت های خود مد نظر قرار دادند. ما هم به نمايندگی از «زودويند» در زمينه موارد عمده نقض حقوق بشر به خصوص آنچه در هفته های گذشته رخ داده از جمله مرگ ناگهانی هدی صابر ودرگذشت هاله سحابی در جريان يکی از سخنرانی ها صحبت کرديم.
وی در خصوص طرح مباحث مربوط به ايران گفت: «تنها نکته مربوط به ايران روز آخر اجلاس يعنی جمعه هفته خواهد بود که به موجب آن گزارشگر ويژه از ميان سه کانديدايی که انتخاب شدند معرفی خواهد شد و رييس شورای حقوق بشر نام گزارشگر ويژه را اعلام خواهد کرد.» وی در خصوص انعکاس درگذشت سه فعال سياسی ايران در جريان نشست گفت: « درهفته گذشته در برخورد با کميسياريای عالی حقوق بشر سازمان ملل خانم پيلای و همچنين گزارشگر ويژه ما مساله مرگ عزت الله و هاله سحابی رو مطرح کرديم. همچنين اعتصاب غذای چهار تن از زندانيان سياسی…. به علاوه خيلی از نمايندگان کشورها و سازمان های غيردولتی حقوق بشری از ايران در جريان اجلاس نام بردند. اما با اينکه اسم ايران به مراتب بيشتر از گذشته در جريان بحث ها مطرح می شود می توان گفت که مرکز توجه در جريان اجلاس دو کشور ليبی و سوريه هستند.»
اين فعال حقوق بشر در خصوص فضای موجود در اجلاس درخصوص مشخص شدن گزارشگر ويژه و برخورد مقامات ايرانی با اين موضوع گفت: «اين اميدواری وجود دارد که بسته به گزارشگری که انتخاب می شود جمهوری اسلامی اجازه بدهد گزارشگر به کشور برود. در مورد رفتن به ايران هم بيشتر از اينکه به اين موضوع بستگی داشته باشد به شرايط کشور و دنيا بستگی دارد واينکه چقدر دولت خودش را تحت فشار ببنيد. مثلا در مورد خانم پيلای که دولت ايران اجازه داد وی در سال ۲۰۱۲ به کشور سفر کند نمی توان از ياد برد که آن زمان بررسی ادواری گزارش وضعيت حقوق بشر کشورها در دستورکار بود که برای اولين بار آقای لاريجانی هم حضور داشت. بنابراين در اين شرايط حضور او را پذيرفتند.»
وی درخصوص ديپلمات های ايرانی حاضر در اجلاس گفت: « مسلم است مانند ساير کشورها در رابطه با هر موضوعی که در شورا مطرح می شود وبسته به موضوعات مختلف ديپلمات های ايرانی اعلام موضع هم می کنند. عمدتا ايران در خصوص نقض حقوق بشر در آمريکا فعال است. در پانلی که در خصوص خشونت عليه زنان برگزار شد نماينده جمهوری اسلامی حضور داشت که از وضعيت مناسب زنان در ايران صحبت می کرد اما سازمان های غيردولتی همچون «زودوينگ» موارد نقض رو مطرح کردند و تصوير متفاوتی را نسبت به آنچه مقامات ايرانی ادعا می کنند در معرض ديد شرکت کنندگان قراردادند.»
[کمپين بين المللی حقوق بشر]
به گزارش رويترز، سيفالاسلام قذافی در گفتوگو با روزنامه ايتاليايی کوريه دلا سرا که روز پنجشنبه منتشر شد، گفته است: «در سه ماه آينده و يا تا پايان سال جاری ميلادی در صورتی که شفافيت کامل و نظارت بينالمللی از سوی سازمان ملل، اتحاديه آفريقا و اتحاديه اروپا باشد، حاکميت ليبی به برگزاری انتخابات رضايت میدهد.»
سيفالاسلام قذافی گفت: «مهم اين است که انتخابات سالم و شفاف برگزار شود. حتی ناتو میتواند بر بروند برگزاری انتخابات نظارت کند. چرا که شک ندارم اگر انتخابات سالم برگزار شود، بيشتر مردم به پدرم رأی خواهند داد و هيچکس از اسلامگرايان فاشيست و تروريستی که بنغازی را اشغال کردهاند، حمايت نخواهد کرد.»
وی در عین حال، مخالفان قذافی در بنغازی را «مزدوران و آدمکشهايی» خواند که به دستور نيکلا سرکوزی، رئيسجمهور فرانسه اجير شدهاند. فرزند معمر قذافی در این مصاحبه همچنين گفته است که معمر قذافی در صورت شکست در انتخابات از قدرت کنار خواهد رفت هرچند حاضر نيست به تبعيد برود.
سيفالاسلام قذافی گفت: «دليلی ندارد پدرم کشور را ترک کند. او اين جا به دنيا آمده و همين جا و در کنار عزيزانش از دنيا خواهد رفت.»
دادستان دادگاه بینالمللی کیفری لاهه، برای معمر قذافی رهبر لیبی، سیفالاسلام قذافی، پسرش و نیز رئیس اداره اطلاعات و امنیت لیبی درخواست صدور حکم جلب کرده است.
هر سه این افراد به دستور کشتار جمعی، جنایت علیه بشریت و استفاده از تجاوز به عنوان یک سلاح متهم هستند. در همین حال گزارشهای مخابره شده از لیبی حاکی است که درگيریها و مبارزه ميان نيروهای حامی معمر قذافی و معترضان و مخالفان هنوز ادامه دارد.
روز پنجشنبه گزارش شد که نيروهای شورشی توانستهاند سه روستای ديگر را به تصرف خود در آورده و از چنگ نيروهای حامی قذافی آزاد کنند.
هواپيماهای ناتو بامداد نیز روز پنجشنبه در جريان يک سری عمليات مجتمع مسکونی قذافی در طرابلس را بمباران کردند. گزارش شده که دود غليظی در ناحيه محل اقامت قذافی مشاهده شده ولی از تلفات احتمالی هنوز خبری منتشر نشده است.
همچنين به گزارش رويترز، روز پنجشنبه «ميخائيل مارگلوف»، نماينده ويژه رئيسجمهور روسيه وارد طرابلس شد تا با تشکيلات معمر قذافی گفتوگو کند. سخنگوی آقای مارگلوف گفت که وی با تمامی مقامات عالی دولتی از جمله نخستوزير و وزير خارجه ديدار خواهد کرد.
در همین حال کاخ سفيد روز چهارشنبه اعلام کرد که رئيسجمهور آمريکا از اختيارات قانونی برای صدور فرمان ادامه عمليات نيروهای آمريکايی در ليبی برخوردار است و نيازی به مجوز کنگره ندارد.
کاخ سفيد با ارسال يک گزارش ۳۰ صفحهای به کنگره اعلام کرد، ارتش آمريکا در جنگ ليبی عهدهدار نقش محدود و پشتيبانیکننده نيروهای ناتو است و به اين ترتيب درگير نبرد پيوسته زمينی و تبادل آتش فعال با نيروهای متخاصم نيست.
این اعلام، واکنشی به یک قطعنامه غيرالزامی است که در آغاز ماه جاری در مجلس نمايندگان به تصويب رسيد و در آن باراک اوباما متهم شده بود که بدون ارائه دليل قانعکننده در مسايل ليبی دخالت کرده است.
[راديو فردا]
به گفته شاهدين عينی مامور اطلاعاتی زن ساعت ۸ شب در تقاطع يوسف اباد و فاطمی او را شناسايی و دستگير می کند و پس از انتقال به پليس امنيت، به عنوان مورد خاص به زندان اوين منتقل می کنند و تا کنون هيچ گونه اطلاع ديگری از وضعيت ايشان به خانواده اش نداده اند.
منصوره بهکيش از خانواده نامدار بهکيش هاست . آن هايی که دستی بر آتش داشته و دارند، آن قاب عکس بزرگ خاوران را به ياد می آورند که پنج فرزند مادر بهکيش را به همراه داماد خانواده در خود قاب کرده بودو زينت خاوران می شد.
از آن خانواده بزرگ تنها يک برادر که هم اکنون در خارج از کشور زندگی می کند و منصوره به جا مانده اند که مسئوليت نگه داری مادر پيرش را بر عهده داشت .
اگر چه از پيش روشن و مشخص است که جمهوری اسلامی ذره ای از انسانيت را با خود به همراه ندارد اما به هر حال از لحاظ انسانی منصوره نبايد يک ساعت هم در زندان باشد .
نگذاريم که اين نامردمان آخرين ضربه ها را بر استقامت اين خانواده وارد کنند. منصوره بهکيش را فورا آزاد کنيد!
[مادران پارک لاله]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر