-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/15/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



این مرد مشکل به اندازۀ کافی ندارد؟ همین اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده ایران احتمالاٌ «تا مدت کوتاهی قبل» فعالیت های هسته ای با ابعاد نظامی انجام می داده است. پنجمین دور تحریم شورای امنیت سازمان ملل سراغ کشور می آید.

حملۀ نظامی اسرائیل به تأسیسات ااتمی نزدیک تر می شود. باید در چنین اوضاع متشنجی رئیس جمهور به فکر قیمت مناسب برای شتر هم باشد؟ بله، محمود احمدی نژاد باید. دو برابر شدن قیمت رسمی شتر در ایران موضوع پیش پا افتاده ای نیست بلکه مسئله ای بسیار سیاسی است که مجلس و دولت را به خود مشغول داشته و دربارۀ آن قرار است رهبر انقلاب آیت الله علی خامنه ای که برفراز همه چیز و همه کس ایستاده اظهار نظر کند.

موضوع سرمقدار زیادی پول است زیرا قیمت شتر مبنای محاسبۀ دیه است که با آن به قربانیان تصادفات انصافاً خطرناک رانندگی در خیابان ها و جاده های ایران یا اعضای خانواده های آنها خسارت پرداخت می شود. مسئله سر تقریباٌ ربعِ میلیون نفری است که سالانه در تصادفات رانندگی مجروح می شوند، حدود ۲۵ هزار می میرند – به طور متوسط سه نفر در ساعت.

هماندد حقوق غربی، حقوق اسلامی یعنی شریعت هم در صورت مجروح شدن یا حتی کشته شدن انسان نوعی خسارت قائل است که دیه یا خون بها نامیده می شود. دستگاه قضایی در جمهوری اسلامی در بندهای متعدد مشخص کرده دیه چگونه پرداخت می شود. فقط شرحِ جبران عدم اختیار بر ادرار و مدفوع بر اثر تصادف بیش از یک صفحه است.

«قصاص» به قربانی اجازۀ تلافی می دهد

صرفنظر از تعقیب کیفریِ جرم، شریعت به قربانیِ خشونت عمدی یا وابستگان او امکان «قصاص» را هم می دهد – طبق اصل «چشم در برابر چشم، دندان برابر دندان». این حق که در ایران هم مورد مناقشه است چند هفتۀ پیش در ماجرای آمنۀ بهرامی، ۳۰ ساله، در کانون توجه جهانیان قرار گرفت.

یک خاطرخواهِ پس زده شده در سال ۲۰۰۴ به صورتِ دانشجوی در گذشته بسیار زیبا اسید پاشیده و نور دیدگانش را گرفته و صورتش را برهم ریخته بود. مرتکب به دوازده سال زندان محکوم شد. از این گذشته دادگاه به بهرامی حق داد شخصاٌ قصاص کند. زن جوان تا امروز برای انجام قصاص چشم مبارزه می کند. از آنجا که تهران نگران است به عنوان حکومتی وحشی معرفی شود حکم قصاص که قرار آن برای میانۀ مه در بیمارستان زندان گذاشته شده بود – پنج قطره به چشم چپ، پنج قطره به چشم راست – کوتاه زمانی قبل از اجرا متوقف شد.

بهرامی نمی خواهد دیۀ پیشنهادی دادگاه را، گرفتن ۱۳۰ هزار یورو از عامل و وابستگانش و چشم پوشی از قصاص، بپذیرد. در مصاحبه با اشپیگل بهرامی کوشید انتقام خود را توجیه کند: «آنچه را بر من رفت نمی توان با پول جبران کرد.»

دیه و قصاص به دوران پیش از اسلام باز می گردند. چنین سنت حقوقی در دیانت یهود و نیز در رمی ها و ژرمن های قدیم هم دیده می شود. برای مسلمانان این دو امکان حقوقی از آنجا که در قرآن آمده الزام آوراست. در سورۀ دوم خدا به پیامبر جزئیات قصاص و پرداخت دیه را وحی می کند اما قیمت مشخصی را تعیین نمی کند.

در اصل قرار است ارزش یک انسان ده شتر باشد. اما از آنجا که محمد ص احتمالاٌ بر آن بود مؤمن واقعی ده برابر ارزش دارد، از آن به بعد برای مرد مسلمان ۱۰۰ شتر تعیین شد، برای زن نصف این تعداد. برحسب مذاهب مختلف اسلامی، پیروان دین های دیگر با مسلمان برابر یا فقط نصف ارزش مسلمان را دارند. به جای شتر، می توان مرگ مسلمان را با ۲۰۰ گاو و ۲۰۰ جامۀ ابریشم و ۱۰۰۰ سکۀ طلا یا ده هزارسکۀ نقره محاسبه کرد.

حذف یارانه های احمدی نژاد بیش از حد افراطی بود

اما مبنای همۀ محاسبات ریالی در ایران در درجۀ اول قیمت شتر بود و هست. البته این قیمت را دستگاه قضایی در ایران آخرین بار در آغاز قرن تازه در بازار بررسی کرد و تنها سال به سال میزان افزایش تورم رسمی را بر آن اضافه کردند. اکنون دیگر این میزان را عادلانه نمی دانند – و قیمت شتر را به میزان ۳۸۵ یورو رساندند و دو برابر کردند.

بنابراین برای خیلی از خانواده ها ۱۰۰ شتر به ازای مرگ یک شخص پول زیادی هم هست. درآمد متوسط یک خانوار ایرانی ۵۰۰ یورو است. و درآمد و شد مرگبار در خیایان ها و جاده های ایران، بویژه در تهران ۱۳ میلیون نفری، در نهایت کسی وجود ندارد که خویشاوندی نداشته باشد، خویشاوندی که موضوع به او مربوط می شود – چه به عنوان قربانی که در این روزگارِ سخت به گرفتن خسارت امید دارد، یا عامل که باید پول بدهد و اغلب نمی داند از کجا باید پول تهیه کند. از وقتی دولت یارانه های گاز و آب و بنزین یا نیز مواد غدایی اولیه را کم کرده است – گامی در اصل معقول – حتی صرفه جو ترین ایرانی ها کمتر قادر به تأمین حداقل ها هستند.

بیمه ها در برابر افزایش دیه مقاومت می کنند

اما چون غالب مواقع که دولتِ دکتر احمدی نژاد که برای «منطقش» مشهور است کاری انجام می دهد، کاهش یارانه ها هم بیش از حد افراطی بود. هر که تاکنون مثلاٌ صورتحساب گازش ۷ یورو می شده اکنون باید بیش از ۱۰۰ یورو بپردازد، پرکردن باک از ۲ به ۱۵ یورو رسیده است – افزایش قیمت هایی که مردم با در آمد متوسط کمتر قادر به پرداخت آنها هستند.

از این رو دولت اکنون به خانواده ها مستقیم کمک نقدی می کند که به هیچ رو قادر نیست جبران افزایش قیمت ها را بکند. صفحۀ اینترنتی شفافیت برای ایران که خوب مطلع است با توجه به ناخرسندی مردم از افزایش قیمت ها می پرسد: «شورش در راه است؟»

دست کم نسبت به افزایش دیه، شرکت های بیمه اعلام کرده اند مقاومت خواهند کرد. سخنگویان آنها می گویند دو برابر شدن میزان پرداخت دیه آنها را نابود خواهد کرد. به باور اینها احتمالاٌ بیشتر صاحبان خود رو و موتوسیکلت قادر به پرداخت این مبلغ دیه نیستند. همین اکنون هم بسیاری از روی ناچاری از بیمه چشم می پوشند – و در صورت وقوع سانحه همراه با تلفات یا آسیب جانی به خاک سیاه می نشینند.

سیاستمدارانی چون داریوش قنبری از کمیسیون اجتماعی مجلس در افزایش دیه تنها «عیب» می بینند. کارشناسان بیمه، در صورتی که به «موج بازداشتِ» رانندگان بدهکار منجر شود، حتی پیش بینی «تأثیر ویرانگر بر خانواده ها» می کنند. گویی زندان ها از مخالفان پر نیست. ظاهراٌ در وزارت کشاورزی ایران قیمت کمتری برای شتر گذاشته شده، اما دستگاه قضایی به

محاسبات خود پایبند است. رئیس جمهور، دکتر مهندس در مدیریت حمل ونقل، جلوی افزایش را گرفته است. به نظر می رسد قیمت از نظر او هم بالاست. وی می خواهد با رهبرانقلاب مشورت کند. آیت الله چه تصمیمی خواهد گرفت؟ آیا از رئیس جمهور حمایت خواهد کرد؟

اما چون همیشه در ایران موضوع بر سرقدرت و دشمنی هم هست. هرچه باشد پیشنهاد افزایش دیه از دستگاه متبوع غلام حسین محسنی اژه ای می آید، یکی از افراد مورد وثوق رهبر انقلاب. رئیس جمهور تازگی رئیس قوۀ قضایی را کنار گذاشته بود و مجبور شد بر اثر فشار از بالا دوباره به کار برگرداند (در متن به همین گونه است. مشخص است که با وزیر اطلاعات اشتباه گرفته شده است. ازطرف دیگر آقای اژه ای نه رئیس دستگاه قضایی است ونه رئیس جمهورحق عزل رئیس این دستگاه را دارد – م).

پشت ماجرای هواپیمای مرکل چه بود؟

پشت ماجرای جلوگیری موقت از پرواز هواپیمای حامل آنگلا مرکل مطلب بیشتری نهفته است؟ هفتۀ گذشته هواپیمای دولت آلمان مجبور شد در دل شب در آسمان ترکیه پرواز کند به جای آنکه از راه ایران برای دیدار رسمی مرکل به هند برود.

تهران اعلام کرد که اشتباه پیش پا افتاۀ خلبان آلمانی در دادن کد شناسایی به مسئولان کنترل هوایی ایران علت این جنجال بوده است. اما ایران شناسان در قدرت های غربی فوری رد پای رئیس جمهور فجیع را دیده اند: در پشت بی احترامی به مرکل که وزیرخارجۀ آلمان وستر وله را اینگونه خشمگین کرد انتقام پست احمدی نژاد برای سیاست سرسختانۀ برلین در تحریم ایران به علت برنامۀ اتمی این کشور قرار دارد. البته ممکن است این کارِ وزارت خارجۀ ایران هم باشد – به عنوان مقابله به مثل با موردی که معتقد بودند وزیرخارجۀ سابق ایران منوچهر متکی را مأموران امنیت هوایی آلمان معطل کرده بودند.

یا صدراعظم که برای خواب اضافی در هواپیما قاعدتاٌ ناسپاس نیست، فقط قربانی مبارزۀ قدرت در ایران شد؟ آیا راهبردشناس باهوش خامنه ای می خواسته رئیس دولت را با این اقدام دچار یک بحران سیاست خارجی دیگر کند؟

رئیس جمهور مرشد خود را تحریک می کند

آیت الله امکان این کار را داشته است. سپاهیان پاسدار که به هواپیمای صدراعظم دستور بازگشت دادند زیر امر او قرار دارند. و این هم درست است که خامنه ای فقط منتظر است نوچۀ سابق خود را مفتضح کند. برای انتخاب مجدد او در دو سال پیش خامنه ای بر بزرگ ترین تقلب انتخاباتی در جمهوری اسلامی صحه گذاشته شده بود - و از آن به بعد فقط ناسپاسی از احمدی نژاد می بیند.

همانند اکنون، رئیس جمهور مرشد سابق خود را که در مجموع مسئول کشور اسلامی است پیوسته وارد دست اندازهای سیاست روز می کند. خامنه ای مدتهاست در جنگ های قدرت داخلی آن اقتداری را که برای منصبش نیاز دارد از دست داده است.

امام افسانه ای که ظهور می کند؟

احمدی نژاد با نقشۀ نگه داشتن سمت ریاست جمهوری در خانواده، مرشد خود را عملاٌ تحریک کرده است. هنور تا حد زیادی رهبرانقلاب تعیین می کند مردم چه کسی را اجازه دارند به عنوان رئیس جمهور انتخاب کنند. اما احمدی نژاد که طبق قانون اساسی اجازه ندارد دو سال دیگر باز هم نامزد شود دوستی وفادار و همراهی سیاسی را به عنوان جانشین در نظرگرفته بود.

اما اسفندیار رحیم مشایی، ۵۰ ساله، که دخترش همسر پسراحمدی نژاد است زیادی در این باره حرف می زند که هویت ملی مهمتر از اسلام است. روحانیون را شنیدن این حرف هیچ خوش نمی آید. و وقتی مشایی از عقیده اش می گوید منظورش توجه به امام غایب است. این را که روحانیون کمتر هم تحمل می کنند.

همانند رئیس جمهور مشایی هم به بازگشت مهدی امام افسانه ای شیعه ایمان دارد که در سال ۹۴۱ میلادی به عنوان مردی جوان از دنیا غایب شد و قرار است در «آخر زمان» جهان – دست کم کسانی را که مطیع او هستند نجات دهد.

ظاهراٌ معاون اول سابق رئیس جمهور ارتباط مستقیم با مهدی دارد که پیروانش خطاب به او عریضه می نویستد و در چاهی در جمکران نزدیک قم می اندازند. به گفتۀ مشایی وی از این رو به کسی نیاز ندارد که قرآن را برای او توضیح دهد. اما چنین کسی را که از روحانیت شیعه ابراز بی نیازی می کند، رهبر انقلاب علی خامنه ای نمی خواهد در رأس دولت ببیند.

خشم از دی وی دی

ستایش مهدی برای رئیس جمهور و دوستش مشکلات بزرگی ایجاد کرده است. از آنجا که برخی از ظاهراٌ هواداران احمدی نژاد یک دی وی دی دربارۀ ظهور نزدیک مهدی بین مردم پخش کردند علمای مذهبی خشمگین شده اند. آنها اعتقادی به فرقه گرایی ندارند. روحانیون این فیلم را کفر می دانند که اکنون در یو تیوب هم می توان دید، البته ایران جلوی آن را گرفته است. دست اندرکاران این فیلم در بازداشتند.

به مشایی کاری نداشتند، اما تنها عدۀ کمی باور به رئیس جمهور شدن او دارند – مگر مهدی تا انتخابات بعدی در دو سال دیگر خامنه ای را به عنوان فرد اول کشور اسلامی بردارد.

تاکنون مهدی از نهانگاه خود خارج نشده است. اما احتمالاٌ بازگشت نزدیک تر می شود. زیرا اگر کارها به اوج نابسامانی برسد مهدی می آید. رئیس جمهور محمود احمدی نژاد در راه این هدف تلاش می کند – از به انتظار گذاشتن مرکل تا دعوی بر سر قیمت شتر.

* از: دیتِر بِدنارتس / در: اشپیگل آنلاین


 


حدود شش ماه است که توجه و تمرکز جهان بر روی ناآرامی های تاریخی و گسترده جهان عرب، از تونس گرفته تا بحرین متمرکز شده است. اما داستان اصلی خاورمیانه هنوز رو به جلو حرکت می کند و گزارش اخیر حاکی است ایران توانسته برنامه اتمی خود را به فعالیت های نظامی نزدیک تر کند. البته این قدم های اخیر را نه با سکوت که با سر و صدا دنبال می کند.

روز پنجشنبه هفته پیش بود که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش تازه ای از برنامه اتمی ایران را عمومی کرده و گفت به رغم حمله ویروس استاکس نت که به نظر می رسید فعالیت های اتمی تهران را با مشکل روبرو کرده، اما ایران در شش ماه گذشته ۹۷۰ کیلوگرم اورانیوم غنی کرده و ذخیره اورانیوم کمتر غنی شده خود را به چهار هزار و ۱۰۵ کیلوگرم رسانده است.

ایران همچنین حدود ۵۶ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده تولید کرده که راه را برای بمب راحت تر کرده است. برای ساخت بمب، باید اورانیوم را تا حدود ۹۰ درصد غنی سازی کرد. ایران همچنین هفته پیش اعلام کرد تاسیسات غنی سازی نزدیک قم را به فعالیت بیشتر نزدیک می کند.

آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش خود از فعالیت های مشکوک ایران ابراز نگرانی کرده و گفته «ممکن است این فعالیت ها با هدف نظامی پیشرفت کند.» ضمن این که آژانس گفت به احتمال زیاد ایران از سال ۲۰۰۴ به بعد، دوباره به فکر فعالیت نظامی اتمی افتاده و آن را دنبال کرده است. گزارش تخمین یا برآورد اطلاعاتی سال ۲۰۰۷ آمریکا گفته بود ایران از سال ۲۰۰۳ دیگر دنبال بمب اتمی نرفته است اما حالا با توجه به یافته ها و سوالات آژانس، بار دیگر قابلیت توان نظامی هسته ای ایران مورد شک و ظن جدی قرار گرفته است. نویسندگان آن گزارش سال ۲۰۰۳ تخمین یا برآورد اطلاعاتی آمریکا، حالا باید به این پرسش هایی که مطرح می شود پاسخ بدهند.

طبق نتیجه گیری آژانس، «ایران در حال فعالیت روی فلز اورانیوم برای ساخت قطعات اتمی است و آزمایش هایی برای انفجار و یا نوع چاشنی انفجاری انجام داده و بر روی آن تحقیق کرده است. ضمن این که یافته هایی در مورد انطباق این برنامه با برنامه موشکی جمهوری اسلامی هم مطرح شده است.»

شاید یک توضیح مشخص و معصومانه بتوان این وسط داد. مثل این که ایران دارد زحمت می کشد تا در تولید نوعی جدید از یخچال کاری انجام دهد. خیلی هم مدارک در مطبوعات غربی از محمود احمدی نژاد وجود دارد که در تمامی آن ها گفته ایران غیر از فعالیت صلح آمیز اتمی، هیچ کاری با برنامه هسته ای ندارد.

اما مشخص نیست چرا ناگهان در این میان وب سایت سپاه پاسداران از ابعاد آزمایش احتمالی اتمی ایران خبر می دهد. چیزی که به طور مشخص با تمامی گفته های قبلی برای نخواستن بمب، جور در نمی آید.

این مطلب گفته بود: «فردای پس از اولین آزمایش اتمی ایران، شاید به نظر روزی معمولی باشد اما برق نگاه در چشم همه می درخشد.» نویسنده ادامه داده است: «بعد از آن دیگر بحثی از ضعف ایران مطرح نیست و قدرت دانشمندان ایرانی نمایان و مشخص می شود.»

اما نیازی هم نیست که منتظر بمانیم ببینیم به کجا می رسیم آن روزی که ایران آزمایش اتمی کند. در گزارشی که گرگوری اس. جونز در تحقیق مرکز آموزش های سیاست مقابله با گسترش سلاح های کشتار جمعی نوشته، ایران در حال حاضر و با در دست داشتن مقدار کافی اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده، هر زمان بخواهد می تواند به اورانیوم بیشتر غنی شده و ساخت بمب اتمی دست بزند و شاید فقط دو ماه وقت لازم داشته باشد.

این موسسه بعد از آن بیانیه ای داد و گفت این تحقیق آقای جونز، موضع رسمی این موسسه نیست. تحقیق یاد شده همچنین از سکوت آمریکا در قبال حرکت اتمی ایران و سیاست های انفعالی ایالات متحده، انتقاد کرده بود. اما اگر واقع گرا باشیم، شاید بتوانیم زودتر از موقع دست به کار شده و چاره ای برای مشکل اتمی ایران پیدا کنیم.

دولت اوباما پس از تلف کردن زمان بر سر گفت وگو با ایران بالاخره دارد قضیه را جدی تر دنبال می کند. ضن این که به نظر می رسد دولت آمریکا نسبت به تلاش ایران برای تغییر دادن ماهیت ناآرامی های کشورهای عربی هوشمندانه عمل می کند و حواسشان هست. ایران تلاش دارد با حمایت از بشار اسد و تندروهای افراطی در لبنان و غزه، روند را به سمت دیگری ببرد.

اما تا حالا نه تحریم های آمریکا و نه تحریم های شورای امنیت نتوانسته جلوی بلندپروازی های اتمی ایران را بگیرد. اگر باراک اوباما به طور جدی می گوید دست یافتن ایران به بمب اتمی «غیرقابل قبول» است، باید دست به کار شود و دستش را روی نقطه حساس ایران بگذارد تا ملاها این قدر نگویند آمریکا دیگر ضعیف شده یا دیگر کاری از دست آمریکا برنمی آید.

* سرمقاله وال استریت جورنال


 


رضا خلیلی شغلش ابراز شعف است و این کار را با اشتیاق انجام می دهد. بیرون، جلوی پنجره های مینی بوسی که وی بازدیدکنندگان را در قلمروی خود می گرداند لوله های غول آسا و تانک های نفتیِ عظیم و تأسیسات گوگرد زُدایی و خشک کردن گاز دیده می شود و در داخل، خلیلی صفت های برترین لازم را به کار می برد: بزرگ ترین مجموعۀ پتروشیمی دنیا! بنزین بدون امیسیون از گازِ کفِ دریا! و، البته، رویایِ سرمایه گذاران، مطمئن و بدون حقوق گمرکی! این رویای سرمایه گذاران منطقۀ ویژۀ انرژی ایران یعنی پارس جنوبی است. آژانس بین المللی انرژی میزان گاز موجود را در آنجا ۵۱ متر مکعب ارزیابی می کند، پارس جنوبی بزرگ ترین میدان گازی جهان است.

وظیفۀ این مردِ ورزیدۀ سبیلو که کارمند پارس جنوبی است این است که سرمایه داران را به آنجا جذب کند و خبرهای خوب بپراکند. اما اگر چه در زیرخاکِ کشورش دومین ذخیرۀ بزرگ گازی و سومین ذخیرۀ بزرگی نفتی جهان قرار دارد و اروپا مایل است اینقدر به گاز روسیه وابسته نباشد اما کار برای خلیلی آسان نیست. بخت ایران برای تبدیل کردن مادۀ خام به پول در چند جبهه دچار تهدید است – همانند حاکمان این کشور.

چشم اندازی که خلیلی از جلوی آن به اولین جبهه اشاره می کند واقعاٌ مانند جبهۀ جنگ می نماید. شعله ها زبانه می کشند گویی کوه ها آتش گرفته اند، ستون های تیرۀ دود رو به آسمان بالا می روند. تازه از نزدیک، دودکش ها و دیگ ها و لوله ها برای استخراج گاز خود می نمایانند. جبهۀ واقعی نامرئی است و آن سویِ آبی قرار دارد که برفراز آن تانکر های غول آسا در داغی هوا افق را گرفته اند. آنجا اولین رقیب قرار دارد: قطر.

و جبهه زیر زمین است، در عمق سه هزارمتری و در بین حوضچه های گازی در کف خلیج فارس. ایران و قطر در منبع عظیمی سهیم هستند که در ایران پارس جنوبی و در قطر گنبد شمالی نام دارد. خلیلی قطر را متهم می کند بیش از ایران از میدان گازی برداشت می کند – «زیرا ما به دلیل جنگ تحمیل شده از سوی عراق به مردم ایران در دهۀ هشتاد، ده سال عقب هستیم.»

اما این فقط نیمی از واقعیت است. برداشت ایران به دلیل جبهۀ دوم هم که کشور در آن می جنگد آنگونه نیست که باید. زیرا تحریم هایی که سازمان ملل به دلیل برنامۀ پرمناقشۀ اتمی ایران برقرار کرده کار صادرات ابزارهای لازم را به ایران دشوار کرده است.

آثار تحریم را می توان در همین راه بازگشت از میدان گازی به تهران دید. چندتایی خودروی سنگینِ غربی وجود دارد، مثلاٌ مرسدس بنز، تمامی آنها ۳۰ سال از عمرشان می گذرد.

درکنار آنها تریلی ها کاملاٌ نویِ چینی راه خود را درگردنه ها روی آسفالت تازه باز می کنند. در گذشته شرکت نروژی استات اویل سکوهای استخراج گاز را در پارس جنوبی می ساخت و شرکت نفتی فرانسوی توتال سامانه های استخراج را به راه انداخت، بعد نوبت شرکت ایتالیایی اِنی و کنسرسیوم کره ای ال جی شد. اما اینها همه مربوط به گذشته است. شرکت های غربی کمتر در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می کنند. فشار آمریکا بیش از حد است.

امروزه بیشتر شرکت نفتی چینیِ سی اِن پی سی و شرکتِ آنگولایی س.نانگُل نیز شرکت ونزوئلاییِ پی دی وی اِس آ هستند که به عنوان سرمایه گذاران و پیمانکاران خارجی در ایران حضور دارند. قرار است انجام فازهای جدید را در پارس جنوبی شرکت ملی نفت ایران که دولتی است برعهده گیرد و بدین ترتیب تولید گاز را به ۱۷۵ میلیون متر مکعب برساند و بیش از دو برابر کند. قرار است به زودی ۱و۲ میلیون بشکۀ نفت هم اضافه شود.

سپاه مقتدر پاسداران

شرکت ملی نفت ایران باید بعد از خروج شرکت های غربی با شرکت هایی کار کند که ریشه در مجموعۀ نهادهای اقتصادی سپاه پاسداران دارند. سپاه در این فاصله مهمترین تکیه گاه رئیس جمهور محمود احمدی نژاد است و بخش بزرگی از اقتصاد دومین تولید کنندۀ نفت اوپک را در دست دارد. سپاه را تشنۀ قدرت و بی پروا می دانند، اما از فن آوری و شرکت داری اطلاع کمی دارد.

رئیس پارس جنوبی پیروز موسوی این حرف ها را رد نمی کند: این مدیر که به روال معمول در ایران بدون کراوات است می گوید: البته «وقت ما را تلف کرد که شرکت های خارجی برخلاف اخلاق تجارت قراردادهای بسته شده با ما را اجرا نکردند.»

در غذا خوری، کارگران در این باره گمانه زنی می کنند که حرارت کی به بیش از ۵۱ درجه در سایه می رسد زیرا بعد حقوق آنها دو برابر می شود. موسوی می گوید: «اما من می گویم: از تحریم ها متشکریم! زیرا حالا همۀ کارها را خودمان انجام می دهیم، حتی فن آوری خود را صادر هم می کنیم. ما حتی ما سریع تر از زمانی هم جلو می رویم که شرکت های خارجی می خواستند همه چیز را برای ما بسازند.»

نمی شود ادعاهای او را بررسی کرد. در هرحال تحریم ها آنقدر تأثیر داشته اند که جبهۀ دیگری در ایران باز کنند، جبهۀ سیاسی در قلب ایران زیرا وضعیت اقتصادی خوب نیست. در راه فرودگاه عسلویه هیچیک از جرثقیل ها در محل های ساخت وساز کار نمی کند و فن آوری چینی معلوم است که نمی تواند جای فن آوری غربی را بگیرد: کارشناسانی در تهران که مایل نیستند نامشان برده شود می گویند استخراج نفت در ایران سالانه ۲۰۰ هزار بشکه کاهش می یابد.

به سختی می توان اطلاعات رسمی دربارۀ وضعیت اقتصاد انرژی در ایران به دست آورد. جواب های سخنگویان شرکت ملی نفت ایران از «این از اسرار حکومتی است» تا «از وزیر بپرسید» را در برمی گیرد.

هرچه باشد مدتی قبل وزیر نفت سید مسعود میرکاظمی واقعاٌ با روزنامۀ هاندِلس بلات صحبت کرد و گفت نمی خواهد در مورد آمار و ارقام چیزی بگوید – جز اینکه ایران باید در ظرف پنج سال ۱۵۰ میلیارد دلار در صنایع نفت و گاز سرمایه گذاری کند. حالا مرد فربۀ سرطاس دیگر وزیر نیست. رئیس جمهور احمدی نژاد او را کنار گذاشت و می خواست سرپرستی وزارت نفت را خود برعهده گیرد.

از این رو احمدی نژاد قصد داشت به وین برود و ریاست کنفرانس اوپک را برعهده گیرد. اما آیت الله خامنه ای جلویش را گرفت. رهبر انقلاب نفر اول حکومت است و، به باور کارشناس خاورمیانه مئیر جاودان فر که در ایران به دنیا آمده و در تبعید اسرائیل زندگی می کند، خواست با مخالفتِ خود از نفوذ روحانیون بربخش نفت در مقابل سپاه پاسداران دفاع کند.

مجلس که اکثریت آن در دست اصول گرایان است حتی در این فاصله تقاضای بررسی حقوقی علیه احمدی نژاد به دلیل فساد احتمالی مالی کرده است. بسیاری از ناظران در تهران سقوط او را منتفی نمی دانند، نیز به این دلیل که وضعیت اقتصادی خوب نیست.

از طرفی بحران اقتصادی تأثیر زیادی بر ایران گذاشته است. از طرف دیگر فروش نفت ۶۰ درصد درآمد کشور را تأمین می کند – اما درآمدهای ناشی از فروش نفت کاهش می یابد زیرا این بخش به دلیل کمبود سرمایه گذاری رشد مناسبی ندارد. به گفتۀ یکی از معاونان سرپرست تازۀ وزارت نفت علی آبادی که روزگاری رئیس کمیتۀ المپیک ایران بود و تخصصش در این است که از آخرین یاران احمدی نژاد باشد، تولید نفت ایران با این تهدید روبروست که از اکنون ۳/۷ میلیون بشکه در روز به ۲/۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۵ کاهش یابد.

در هرحال اوضاع جدی است. این مطلب را فراخوان اخیر رهبرانقلاب خامنه ای به «جهاد اقتصادی» روشن ساخت. به باور او همۀ نیروها باید مانند «جهاد» بربقای اقتصاد ایران تمرکز یابد.

* از: ماتیاس بروگمان / در: هاندِلس بلات


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته