-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

Latest News from Kaleme for 06/14/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دفتر تحکیم وحدت در بیانیه ای ضمن محکوم کردن رفتارهای نابخردانه با خالص ترین نیروهای سیاسی ایران به دانشجویان و ملتی آگاه و عزادار برای چنین داغ سنگین و جبران ناپذیری تسلیت گفته است.

در بخشی از این بیانیه با اشاره به شهادت جانگداز هدی صابر آمده است: در کجای جهان دیده شده فردی را که اعتصاب غذا کرده و دو بار نیز دچار سکته شده است و از درد فریاد می‌زند، به حال خود در زندان رها کنند و تنها در آستانه مردن او را بیمارستان منتقل کنند. در حالی که در شهادت نامه ۶۴ زندانی سیاسی نیز آمده که برای مداوا به بهداری اوین منتقل شده اما به جای درمان او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

شهادت جانگذاز نابهنگام هاله سحابی و سپس هدی صابر، فعال شریف سیاسی و یار همیشگی مردم، فجایعی را در روزهای اخیر رقم زده که نقد را نسبت به رفتار حاکمیت اقتدارگرا به نقاط پایانی خویش نزدیک ساخته. اگر گفته شود که حاکمیت اقتدارگرا در پدید آوردن رسواسازترین وقایع به گونه ای که تمامی اسطوره‌های تاریخی، مذهبی ما و تاریخ معاصر جهان درباره ستم را به خاطرها متبادر کند نقش داشته، پر بیراه نگفته است. گرچه مهندسی گسترده انتخابات ۲۲ خرداد هشتاد و هشت و وقایع سهمناک پس از آن در سی‌ام آن ماه نقطه آغازی برای رسیدن سیاه‌کاری به نقطه اوج خود بود اما فجایع شرم آور این روزها ابعاد جدیدی به ماجرا بخشیده است.

از “اعدام تدریجی” مهندس عزت الله سحابی که امروز به روش رایج حاکمان تبدیل شده و پیش از آن گریبان سیامک پورزند را هم گرفته بود که بگذریم، شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی در پیش چشمان ماست که خواه ناخواه هر ایرانی مذهبی یا غیر مذهبی را به یاد روایت‌هایی می‌اندازد که خود آقایان سال‌ها بر منابر، شخصیت‌های تاریخی را به خاطر آن مورد نفرین قرار داده‌اند. آری؛ ما و وجدان های آگاه ایرانیان می دانیم که هاله جرم بزرگی مرتکب شده بود. او عکس پدر را به دست داشت و می‌خواست بدن بی‌جان او را تشییع کند و از این رو باید به او حمله می‌شد و با پاره کردن عکس و ضرب و شتم شدید به ورطه نابودی کشانند. هنوز داغ سحابی‌ها بر دل سرد نشده بود که مصیبت شهادت هدی ‌صابر گریابنمان را گرفت. در کجای جهان دیده شده فردی را که اعتصاب غذا کرده و دو بار نیز دچار سکته شده است و از درد فریاد می‌زند، به حال خود در زندان رها کنند و تنها در آستانه مردن او را بیمارستان منتقل کنند. در حالی که در شهادت نامه ۶۴ زندانی سیاسی نیز آمده که برای مداوا به بهداری اوین منتقل شده اما به جای درمان او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. هدی صابر که همگان بر انسانیت و سجایای برجسته اخلاقی اش صحه می گذارند، زندگی‌اش را فدای آرمانی نمود که به آن باور داشت. کسی که به گفته خود، ستمی که بر هاله سحابی رفت بر روی دلش سنگینی می‌کرد و نگران پایمال شدن خون او بود و چون تمام آزادی‌هایش سلب شده بود، جز فدا کردن جان و تن خود راه دیگری برای اعتراض نداشت. کیست که گواهی ندهد که طیف ملی-مذهبی همواره نجیب‌ترین منتقدان نظام بوده‌اند و از نظر پاک بودن و اخلاق سیاسی در مرتبه‌ای قرار داشته‌اند که حتی پرونده‌سازان زبده دستگاه سرکوب نیز هرگز نتوانسته بودند اتهام و برچسبی که اندکی باورپذیر باشد برای آنان بسازند؟

گویی کشتن تدریجی مخالفان و نابودی تن و روان آن‌ها امروز تبدیل به راهبرد اصلی بخش‌هایی از حاکمیت اقتدارگرا شده است. گزارشات بهت‌آوری که از درون زندان‌ها می‌آید و هر آزاده‌ای را در جهان به حیرت و درد فرو می‌برد خود دلیلی بر این مدعا است. گزارشاتی که محدود به یک زندان خاص در یک شهر خاص نیست و از این رو این وضعیت را نمی‌توان ناشی از سهل انگاری و بی توجهی دانست بلکه نشانگر شرایط طراحی شده است. همه آنچه که بر زندانیان روا داشته می شود و در شرح‌های آنان آمده روشنگر آن است که بر چند صد دانشجو، روشنفکر و روزنامه نگار که به ناحق در بند گرفتارند چه می گذرد.

اگر به یاد بیاوریم که پس از آزادی آن سانگ سوچی، رهبر جنبش دموکراسی‌خواهی برمه، نظام موجود تنها حاکمیت جهان است که رهبران جنبش آزادی‌خواهی کشورش را در حصر خانگی نگه می‌دارد و این را به موارد قبلی بیافزاییم، شاید به این نتیجه برسیم که حال که آقایان از دسترسی به اهداف سند چشم‌انداز همچون رتبه نخست اقتصاد، علم و فناوری در منطقه ناامید شده‌اند، قصد دارند این برتری را در عرصه‌هایی دیگر و این بار نه در منطقه بلکه در جهان به دست بیاورند. منطق حاکمیت دیگر حتی در ظاهر هم یک منطق دینی، انسانی، مردمی و یا با پایبندی حداقلی به حقوق بشر نیست و این گونه رفتارها را جز با منطق قدرت عریان نمی‌توان توجیه کرد. برای دستگاهی که روزی دم از اقتدار می زد، امروز تقریباً دیگر جز قدرت عریان چیزی باقی نمانده است. قدرتی که باید هر از چندی آن را به خیابان آورد و علیه مردمی بی دفاع، آرام و بی صدا به کار برد، مبادا که چاقوی خشونت اندکی کند شود. در این شرایط است که فعالیت عینی و مادی برای تغییر شرایط باید در کنار سلاح نقد که همواره زنده و پابرجاست قرار گیرد و از این رو دفتر تحکیم وحدت در عین محکومیت شدید این چنین رفتارهای نابخردانه با خالص ترین نیروهای سیاسی ایران به دانشجویان و ملتی آگاه و عزادار برای چنین داغ سنگین و جبران ناپذیری تسلیت می گوید.

دفتر تحکیم وحدت

۲۳ خرداد ۱۳۹۰


 


محمد نوری زاد نویسنده و هنرمندی که به تازگی از زندان آزاد شده در سایت خود شرحی از مراسم تشییع پیکر هدی صابر در بهشت زهرای تهران داده است.

وی نخستین فردی بود که خبر شهادت هدی صابر را اعلام کرد در بخشی از نوشته خود آورده است : او، می توانست برای ما، بقدر "بابی ساندز" قیمتی باشد. می توانست با شکوه تشییع شود و خیابانی و کتابخانه ای به اسمش مزین شود. اما او، غریبانه و معترضانه رفت.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

امروز، دوشنبه، بیست و سوم خرداد ماه سال نود، جسم "هدی صابر" را به دستهای خاک آلود خاک سپردیم. و بر سر مزارش، بارها و بارها سرود سپاس سردادیم . من، غربت، فراوان دیده و شنیده بودم. تشییع و به خاکسپاری "هدی صابر" اما غریبی مضاعفی با خود داشت. گاردها و سپرها و اسلحه های اخم آلود، با زبان بی زبانی به مردم محاصره شده می گفتند : اگر حرف اضافی بزنید، با ما طرفید. و مردم مظلوم هم چیزی اضافه تر از "سپاس" نگفتند.

من بارها در همین همنوایی شورانگیز مردم داغدار گریستم. نه به هدی صابر و گذشته ی شریف او و یا حتی سرانجام غریبانه ی او. و نه به خانواده ی عزادار او که ماموران امنیتی، آنان را قابل ندانسته و از مرگ مردشان، خبری به آنان نداده بودند، بل از سوز مردمی که در اوج نفرت و انزجار، باز به خدا پناه می بردند و باز از بزرگی او یاد می کردند.

مردم برسر مزار "هدی صابر"، یا پیش از آن، بارها برسر جسم او، سوره ی حمد را با سوزی سوزان، همنوایی کردند. به محض این که یکی در می آمد : الفاتحه، مردم به یک جهش، پای دررکاب، به دامان سوره ی حمد دست می بردند. انگار ماهها برای این همنوایی آموزش دیده بودند. کسی از نظم سرود، خروج نمی کرد. گام به گام، کلمه به کلمه، و آیه به آیه. سوره ی حمد که تمام می شد، بلافاصله همنوایی مردم، به سمت سوره ی توحید، خیز برمی داشت.

هدی صابر، از پس عمری تلاش صادقانه، و خدمت به فرهنگ این ملک، بی آنکه مثل صادق محصولی و رحیمی و مشایی، به دزدی از اموال مردم روی برده باشد، و مثل آقای جنتی و احمدی نژاد، مخاطبان خدا و رسول را از گرداگرد این سرزمین ستمدیده رانده باشد، روی در نقاب خاک کشید. هدی صابر، معترضانه از ما روی گرداند. او در حال اعتصاب غذا، از جان خود دست شست.

او، می توانست برای ما، بقدر "بابی ساندز" قیمتی باشد. می توانست با شکوه تشییع شود و خیابانی و کتابخانه ای به اسمش مزین شود. اما او، غریبانه و معترضانه رفت. هدی صابر، نه مثل خیلی ها که دم از دیانت و انقلاب می زنند و خواسته و ناخواسته، آب به آسیاب اجانب می ریزند، جاسوس و مزد بگیر آمریکا و اسراییل بود، و نه جز فرا بردن آبروی مسلمانی، هم و غمی داشت. او غریبانه از همه ی ما روی بر گرداند و ما را با صادق محصولی ها و رحیمی ها و احمدی نژادها و جنتی ها تنها گذاشت تا ما خود به ترسیم فردایی که از دست ما گریز می کند، دست ببریم .

هدی صابر، این نویسنده و فعال فرهنگی ، نه کارخانه ای به اسم خود داشت نه دستی در اموال مردم. آن سوتر از نام بانوانه اش، مرد بود. نام دو پسرش را به یاد مجاهدان راستین سرزمینمان، حنیف و شریف نهاد. و هرگز، دست از دامان قرآن برنداشت. هدی صابر، یک مسلمان ایرانی، با قامتی افراشته بود. او هرگز، تن به ذلت نسپرد. و قلمش را به ناحق نیالود. روانش شاد، و ضمیرش از ما جاماندگان خشنود.


 


رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، از ارسال نامه وزیر جهاد کشاورزی به وزیر بازرگانی برای جلوگیری از واردات میوه به کشور خبر داد و گفت: در این نامه وزیر کشاورزی تاکید کرده است که بنا به دلایل مختلفی و تا اطلاع ثانوی میوه به کشور وارد نشود.

به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران”حسینعلی شهریاری” با اشاره به راه‌های جلوگیری از ورود ویروس “ایکولای” به ایران تاکید کرد: کنترل این بیماری در فرودگاه‌های کشور امکان‌پذیر نیست؛ چرا که این بیماری به گونه‌ای است که در فرد مبتلا شده علائم خاصی را نشان نمی‌دهد.

نماینده مردم زابل و زهک در مجلس، افزود: ما باید در واردات میوه و سبزیجات دقت لازم را داشته باشیم و از آنجایی که سیستم ایمنی اروپایی‌ها با سیستم ایمنی آسیایی‌ها متفاوت است باید توجه بیشتری نسبت به این بیماری داشته باشیم.

وی با بیان اینکه وزارت بهداشت مراقبت‌های لازم در این رابطه را انجام داده است، گفت: اصلی‌ترین راه‌ ورود این باکتری به بدن از طریق خوردن غذا، میوه و سبزیجات است؛ باید در این ارتباط بهداشت غذایی بیشتری را رعایت کرد و همچنین آموزش‌های لازم هم داده شود و در عین حال اطلاع رسانی مناسبی نیز انجام گیرد تا مردم در جریان امور باشند.

بر اساس نتایج تحقیقات بیشتر قربانیان ای کولای زن هستند و قربانی سوئدی در آلمان نیز یک زن بود. نشانه‌هایی حاکی از آن است که این بیماری از اسپانیا آمده است، ۲هزار و ۶۰۰نفر در ۱۴کشور مظنون به آلودگی به باکتری “ایکولای” هستند که البته موارد آلودگی به این باکتری در آمریکا، لهستان و فرانسه هم گزارش شده است.

آنچه توصیه شده این است که گرچه جوانه‌های خوراکی سرشار از پروتئین و ویتامین هستند و مصرف آنها به صورت تازه و نپخته محبوبیت فراوانی دارد، با این حال آنها همواره یکی از دلایل اصلی ابتلا به عفونت‌ها و بیماری‌های ناشی از مواد غذایی هستند.

از همین رو نیز مؤسسات بهداشتی از مدت‌ها پیش نسبت به مصرف آنها به صورت تازه هشدار داده‌اند.دولت آلمان به مردم هشدار داده است که از مصرف هر گونه جوانه خوراکی بپرهیزند.


 


جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و جوانان اصلاح طلب طی بیانیه ای اعلام کردند به مناسبت سومین روز شهادت هدی صابر زندانی سیاسی در روز ۲۵ خرداد روزه خواهند گرفت.

به گزارش کلمه، آنها در بیانیه خود اشاره می کنند که هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را می شنود در حیات زندان اوین نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر این رفتارهای غیر انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمایه و دارایی خود یعنی جان عزیزش بهره می گیرد تا در مقابله با ظلم بایستد و در آخر نیز جان خویش را در این راه از دست داد تا سند رسوایی دیگری برای این حاکمیت ظالم باشد.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

ملت شریف ایران چندی است که یاران و همراهان شما سیاه پوش از دست دادن همراهان سبز خود شده اند، سیاه پوش و عزادار یارانی که کلامشان و قدمشان جز برای آبادی و آزادی و عزت ایران نبوده است.

همراهان و یاوران همیشگی جنبش سبز ایران، تا دیروز ما عزادار هاله مردم ایران بودیم که مظلومانه زیر تابوت پدر به شهادت رسید امروز باید در سوگ هدی صابر زندانی سبز و صبور و استوار خود بنشینیم که حقیقت را فدای مصلحت نکرد و برای آنکه خون فرزندان نجیب این سرزمین بیش از این پایمال نشود دست به اعتصاب غذا زد.

هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را میشنود در حیات زندان اوین نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر این رفتارهای غیر انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمایه و دارایی خود یعنی جان عزیزش بهره می گیرد تا در مقابله با ظلم بایستد و در آخر نیز جان خویش را در این راه از دست داد تا سند رسوایی دیگری برای این حاکمیت ظالم باشد.

او که خود در اعتراض به ظلم اعتصاب کرده بود نیز قربانی ظلم و رفتار های نادرست در زندان شد. دو سال است که با سکوت و فریاد خود، با نامه ها و عریضه های خود ظلم رفته بر زندانیان سیاسی را فریاد می زنیم و بارها خطاب به قاضی القضات و دادستان گفته ایم که مراقب رفتار ماموران خود با زندانیان بی گناه ما در زندان باشید، اما چون همیشه گوش شنوایی در حاکمیت برای صدای تظلم خواهی مردم نبوده است چرا که رفتار حاکمیت در زندان ها آینه رفتار حاکمیت با مردم در جامعه است و این رفتارها در زندان یک رفتار سیستماتیک و نه اتفاقی است و ریشه در نگاه آنان به مردم وجامعه دارد. از این روست که صدای تظلم خواهی ما به گوششان نمی رسد.

بر اساس شهادت ۶۴ نفر شریف ترین فرزندان این سرزمین هدی صابر مورد ضرب و شتم قرار گرفته بوده است. ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین در شهادت نامه خود نوشته اند که : ” هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زده اند و در این هنگام صابر گفته است :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ”

هدی صابر قربانی خشونت زندان بانان شده است، هدی صابر قربانی ظلم صاحبان قدرت شده است، او نیز چون دیگر شهیدان جنبش سبز قربانی کسانی شد که نمی خواهند صدای مردم ایران را بشنوند و وای به روزی که شنیدن این صدا دیر شده باشد.

اینک ما خانواده های زندانیان سیاسی به همراه جوانان اصلاح طلب اعلام می کنیم که همراه و همگام با زندانیان بند ۳۵۰ اوین دست به روزه سیاسی خواهیم زد تا حاکمان و مستبدان بدانند که نه تنها استوار و محکم بر سر پیمان خود با مردم ایستاده ایم و از راهی که دوسال پیش در کنار یکدیگر آغاز کرده ایم باز نگشته ایم و فداکاری و ایثار هدی صابر را به گوش همگان خواهیم رساند و به یاد و او تمام عزیزان در بند و شهیدمان روز ۴ شنبه ۲۵ خرداد همزمان با سوم شهید هدی صابر روزه خواهیم گرفت.

ما روزه میگیریم و همچنین در روز پنجشنبه ۲۶ خرداد در مراسم سوم هدی صابر در مسجد اعظم قلهک و دیگر مراسمی که به یاد او برگزار می شود شرکت می کنیم


 



 


هدی صابر قربانی لجاجت کودکانه ای شد که این روزها از صدر تا ذیل دستگاه قضا بر آن حاکم است. اصل زندانی کردن هدی صابر هم از این جهت زیر سؤال است که بعد از تهدیدات تلفنی و حضوری وی جهت قطع ارتباطش با خانواده زندانیان سیاسی، حکمی مربوط به ۱۱ سال قبل را مبنای فراخوانی او به زندان قرار می دهند.

به گزارش خبرنگار کلمه زندانیان سیاسی عموماً از لحاظ جسمی  و  نیز محیط حاکم بر زندان در شرایطی هستند که  بیماری های  زیادی بر آنان عارض و یا بیماریشان تشدیدمی شود.

به عنوان مثال در حال حاضر محسن میردامادی و محسن امین‌زاده و محسن صفائی فراهانی و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در مرخصی استعلاجی ناشی از  بیماری هایی به سر می‌برند که همگی در دوران زندان بوجود آمده و یا تشدید شدند.

محسن میردامادی برای کنترل نارسائی های قلبی و درمان آرتروز گردن و تکمیل درمان دندانپزشکی و محسن امین زاده برای درمان ناراحتیهای ناشی از نارسائی کلیوی به تازگی به مرخصی آمده اند. محسن صفائی فراهانی نیز مدت‌ها است دستگاه الکترونیکی در قلبش کار گذاشته شده و هر از چندگاه باید این دستگاه کنترل و تعویض شود.

اما از این گذشته، رسیدگی به وضعیت سلامتی زندانیان کمتر شناخته‌شده یا بعضاً زندانیانی که شاید بیشتر مغضوب مسئولین فعلی قوه قضائیه هستند، گویا با کراهت بیشتری انجام می‌شود. بعنوان مثال، مشابه مشکلی که برای آقای هدی صابر بوجود آمد و به دلیل بی‌توجهی مسئولین شیفت زندان، او را مظلومانه از پای درآورد، برای ابوالفضل قدیانی مسن‌ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی نیز بوجود آمده بود که خوشبختانه با مراقبت نسبتاً به موقع، آثار تخریبی کمتری بر جای گذاشت. اما بعضاً مشاهده می شود درخصوص ارائه خدمات درمانی به زندانیان نیازمند، لجاجت کودکانه بر تصمیم گیریهای مسئولین زندان – که بدون شک مسئولیت سلامتی زندانیان بر عهده آنان است – سایه می افکند.

تصمیمات لجوجانه درخصوص وضعیت زندانیان اما تنها در به تعویق انداختن خدمات درمانی مورد نیاز زندانیان نیست. چه اینکه یکی از زندانیان این بند که بیماری اش به واسطه بی‌توجهی مسئولین زندان تا حد غیر قابل بازگشتی پیش رفته بود و دیگر امیدی به درمانش وجود نداشت نیز، بعد از معاینات و قطع امید پزشکان از امکان درمان، مجدداً به زندان بازگردانده شد و حتی در آخرین روزهای زندگی از همراهی خانواده محروم بود تا نهایتاً در اسفندماه سال گذشته از پای در آمد.

معلوم نیست انفعال و بی کفایتی مسئولین زندان که در آخرین مورد باعث از دست رفتن عزیزی نظیر هدی صابر شد و خانواده ای و جمعیتی و جامعه ای را برای همیشه داغدار کرد، آیا مسئولین فعلی زندان اوین و مراتب بالاتر مسئولیت تا شخص رئیس قوه قضائیه را متوجه این لجاجتهای کودکانه زیرمجموعه های خود می کند؟ و آیا آنان خمی به ابرو می آورند؟ یا از این جهت مسئولیتی را متوجه خود نمی دانند؟


 


بازار ارز ایران این روزها برای دولتی‌های حاشیه‌ساز، ارزساز هم شده است و گفته می‌شود در کنار سود هنگفت برخی جریانات انحرافی که به اطلاعات و تصمیمات دولتی دسترسی دارند، گرانی اخیر ارز هفتگی ۱۰۰ میلیارد تومان سود به جیب بانک مرکزی واریز می‌کند.

به گزارش مهر، بازار ارز ایران در سال ۹۰ آرام و قرار نداشته است و هر روز و هفته و ماه این سال شاهد اتفاقات جدیدی در این آشفته بازار بوده‌ایم که آخرین آن، اقدام شتابزده بانک مرکزی برای تک نرخی کردن نرخ ارز است که گرانی ارز را رقم زده است.

“تک نرخی کردن نرخ ارز”؛ این مطلب را هرکه بگوید در ظاهر اقدام خوب و باید دارای منطق اقتصادی باشد و طرحی برای حذف رانت؛ اما پرسش این است که در چه شرایطی و چگونه.

نظام ارزی ایران بنا به گفته مسئولان پولی کشور، “شناور مدیریت شده” است و در قوانین برنامه چهارم و پنجم توسعه نیز بر آن تاکید شده است. برهمین اساس، بانک مرکزی فقط در شرایط نوسانات شدید نرخ ارز باید در این بازار مداخله کند اما به نظر می رسد در عمل این گونه نیست.

براساس جدیدترین تصمیم، بانک مرکزی با وعده تک نرخی کردن نرخ ارز قیمت انواع ارز را به صورت عمدی از چهارشنبه گذشته به طور متوسط ۱۰ درصد افزایش داد تا به اصطلاح، هم جلوی رانت را گرفته باشد و هم بازار را سرو سامان داده باشد.

گزارشها نشان می دهد که بانک مرکزی هفتگی یک میلیارد دلار ارز به بازار عرضه می‌کند که اگر ۱۰ درصد گرانی عمدی ارز را در آن محاسبه کنیم، ۱۰۰ میلیارد تومان می‌شود؛ سود هنگفتی که به جیب بانک مرکزی واریز می‌شود. تازه در این میان، برخی افراد، جریانات و سوداگرانی‌ هم هستند که به دلیل دسترسی زودهنگام به اطلاعات و تصمیمات دولتی، سودهای میلیاردی بادآورده‌ای در این آشفته بازار نصیبشان می‌شود.

تک نرخی کردن ارز نیازمند پشتوانه بسیاری قوی ارزی است، چون دیگر محدودیتی در عرضه نیست و نرخ ارز دولتی و آزاد هم نداریم. در این شرایط، بانک مرکزی باید به صورت شفاف پاسخ دهد که واقعا در عرضه بی محدودیت ارز به بازار مشکلی ندارد؟

ابهام دیگر تک نرخی کردن نرخ ارز به هدفمندی یارانه ها برمی‌گردد که در حال اجراست. گرانی ارز یعنی گرانی واردات، گرانی واردات هم یعنی گرانی هزینه مواد اولیه و کالاها در بازار.

در شرایطی که گزارش رسمی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی از افزایش قیمتها از ابتدای سالجاری تاکنون حکایت دارد، چه اولویت و لزومی دارد که در این شرایط طرحی اجرا کنیم که منطق اقتصادی دارد اما زمان اجرا زمان مناسبی نیست و می تواند شکست این سیاست را رقم بزند.

در صورت شکست این سیاست و عقب نشینی بانک مرکزی از آن، علاوه بر اینکه گرانی ارز رقم خورده، مسئولان پولی کشور هم دیگر در سالهای آینده جرات حرکت به این سمت اجرای سیاست را نخواهند داشت.


 


روزنامه کلمه سبز شماره منتشر نشده ۲۳ خرداد


 


مراسم ترحیم هدی صابر پنجشنبه، در مسجد اعظم قلهک از ساعت ۳ تا ۵ بعد از ظهر برگزار می شود.

به گزارش  جرس، مراسم تدفین این فعال سیاسی و دین پژوه امروز با چهار ساعت تاخیر در ساعت دوازده در بهشت زهرای تهران برگزار شد.

شاهدان عینی از فضای امنیتی حاکم بر بهشت زهرا گفته اند که بیش از هزار نیروی امنیتی و هشتاد موتور سوار حضور داشته اند.

نماز بر پیکر شهید هدی صابر در پشت غسالخانه با شرکت حدود ششصد نفر برپا شد و مراسم تدفین با سرعت به پایان رسید. پیکر رضا هدی صابر، در قطعه ۱۰۰بهشت زهرای تهران ردیف ۱۶۵ به خاک سپرده شد.

بر اساس این گزارش مراسم ترحیم این شهید مظلوم روز پنجشنبه، در مسجد اعظم قلهک واقع در خیابان دولت برگزار می شود.

رضاهدی صابر روزنامه نگارو فعال سیاسی که از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین بود در پی اعتصاب غذا و حمله قلبی سه روز قبل درگذشت.

ماموران روز جمعه وی را به دلیل عارضه قلبی ناشی از اعتصاب غذا از زندان اوین به بیمارستان مدرس منتقل می کنند، اما سنگینی آسیب‌ قلبی ناشی از اعتصاب غذا چنان بوده است که وی تحمل این آسیب را نداشت و در گذشت .

هدی صابر و امیرخسرو دلیر ثانی دو فعال ملی – مذهبی در پی شهادت هاله سحابی اعلام کرده بودند که در اعتراض به فاجعه روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۰ و تهاجم منجر به شهادت هاله سحابی، از‌ غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای‌تر می‌زنند.

هدی صابر پیش از انتقال به بهداری زندان توسط ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.

این اعتصاب غذا منجر به شهادت هدی صابر ، روزنامه نگار و فعال ملی –مذهبی شد ،اما هنوز از وضعیت امیر خسرو دلیر ثانی. دیگر اعتصاب کننده در بند ۳۵۰زندان اوین اطلاع دقیقی در دست نیست .


 


جبهه مشارکت ایران اسلامی در سوگ شهادت هدی صابر بیانیه ای صادر کرد.

به گزارش سایت نوروز در بخشی از این بیانیه آمده است:هدی صابر که از دوران جوانی تا زمانی که قلبش از ظلم و جورظالمان باز ایستاد و به دیدارمعبودش ، خدای عدالت و آزادی ، شتافت دغدغه ای جز خدمت به خلق خدا و کاهش رنج و آلام آنها نداشت اینک به آرامش و رضوان ابدی دست یافته است اما پیکر بی جانش سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

خبر شهادت هدی صابر زندانی سیاسی پس از رحلت جانگدازمهندس عزت الله سحابی و شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی بدست ماموران جور درخردادماه پرحادثه دل همه آزادیخواهان این مرز و بوم را سوزاند و چشمانشان را پر اشک کرد .

هدی صابر که از دوران جوانی تا زمانی که قلبش از ظلم و جورظالمان باز ایستاد و به دیدارمعبودش ، خدای عدالت و آزادی ، شتافت دغدغه ای جز خدمت به خلق خدا و کاهش رنج و آلام آنها نداشت اینک به آرامش و رضوان ابدی دست یافته است اما پیکر بی جانش سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است که متاسفانه بنام دین برمردم شریف ایران حکم می راند . او از زندان کوچک اوین خود را رهایی بخشید تا مبشر آزادی برای همه ایرانیانی باشد که در زندانی بزرگ بنام ایران گرفتار مانده اند و از همه حقوق اساسی و شهروندی خود محروم شده اند .

شهادت هدی صابرکه خود از ستاره های درخشان جنبش سبز بود همچون فقدان دو ستاره پرنور سحابی ها ، پرتو تازه ای از حقیقت برآسمان تیره و تار ما تاباند و برحقانیت و درستی راهی که مردم ما پس از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ درقالب این جنبش پی گرفته اند ، گواهی می دهد و اینکه آزادیخواهان و عدالت طلبان باید با ایمان و صبر و استواری این راه را تا بدست آوردن نتیجه ادامه دهند و در این مسیر این آیه الهی راهنمای عملشان باشد : ” پس صبر پیشه کنید که وعده خدا البته حق و حتمی است و مراقب باشید افرادی که علم و یقین و ایمان ندارند شما را به حفت و سبکی و ترس نکشانند .”(سوره روم آیه ۶۰)

جبهه مشارکت ایران اسلامی با تسلیت شهادت هدی صابر این اسوه ایمان و صبر و پایداری به خانواده رنج و داغ دیده اش، و بازماندگان و همفکران او در قالب نیروهای ملی مذهبی و مردم آزادیخواه و سبز ایران ، خود را در سوگ این عزیز پرواز کرده شریک و عزادار می داند و از همگان می خواهد در مقام پاسداشت از آزادی و عدالت ، که صابرهمه عمرش را ذیل ایندو آرمان سپری و فداکرد ، در مجالس و مراسم گرامیداشت او شرکت فعال و گسترده نمایند . درود بر او روزی که متولد شد ، و روزی که از دنیا رفت ، و روزی که دوباره زنده خواهد شد .

جبهه مشارکت ایران اسلامی

۲۳/۰۳/۱۳۹۰


 


۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال شهادت نامه ای، شهادت دادند که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آنها شرایط بد جسمانی وی را از نزدیک شاهد بوده اند.

به گزارش کلمه ۶۴  زندانی سیاسی در شهادت نامه خود نوشته اند:

هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»

این زندانیان در پایان شهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون ،تا آخر ایستادگی می کنند. شهادت نامه ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ که با نام خود آن را امضا کرده اند، توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است.

متن این شهادتنامه به شرح زیر است:

هدی رضا زاده صابر ، زندانی سیاسی ، ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ در پی اعتصاب غذای نامحدود و عدم رسیدگی مسوولان به شهادت رسید ما هم بندان او و امضا کنندگان این بیانیه که در طول یک سال گذشته در کنار وی حضور داشته ایم به اطلاع عموم ملت ایران می رسانیم و شهادت می دهیم :

روز پنج شنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۹۰ در پی انتشار خبر شهادت هاله سحابی از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می بردند در حالی که آقای هدی صابر همچنان عزادار و متاثر از درگذشت مرحوم عزت الله سحابی رییس شورای فعالان ملی -مذهبی بود در اعتراض به این ظلم و تعدی آشکار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حیاط بند ۳۵۰ زندان اوین اعتصاب غذای نامحدود خود را همراه با آقای امیر خسرو دلیر ثانی ضمن انتشار بیانیه ای آغاز کردند و به آگاهی عموم نیز رساندند .

ما شهادت می دهیم که هدی صابر روزانه علاوه بر مطالعه کتاب، قرائت قرآن و برگزاری کلاسهای تاریخ همواره مدت قابل توجهی به ورزش اختصاص می داد به طوری که در مسابقات ورزشی بند ۳۵۰ همپای جوانان مشارکت می کرد.

ما شهادت می دهیم هدی صابر در طی مدت یک سال گذشته هیچگونه عارضه و بیماری نداشت که طبعا سوابق موجود در پرونده بهداری زندان نیز موید همین نکته خواهد بود.

ما شهادت می دهیم هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود دچار درد در ناحیه سینه و اختلال در سیستم گوارشی شد که در ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام .

ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که: «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»

در این هنگام ودر پی اعتراض هم بندان وی، افسر نگهبان دوباره مقدمات اعزام وی به بهداری را فراهم کرد اما این بار صابر با تکرار اعتراض خود نسبت به برخورد و عملکرد ماموران بهداری گفت :«من به آنها اطمینان ندارم که سپس افسر نگهبان وعده داد تلاش کند او را به بیمارستان خارج از اوین منتقل کنند.»

ما شهادت می دهیم در این هنگام هدی صابر در حالی که توان ایستادن بر روی پاهای خود را نداشت با برانکارد به خارج از بند منتقل شد در این آخرین ساعت حضور در بند وضع گوارشی او به شدت بحرانی بود و بارها گفت دچار اسهال و حالت تهوع شدید شده است.

ملت عزیز ایران

آنچه نقل شد گزارش آخرین ساعات حضور شهید هدی صابر در بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین بود .اما اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامه ی وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود.

گرچه رسیدگی دقیق به پرونده اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملا خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همه دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلا او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد و البته که مدت محکومیت او مدتها پیش از دستگیری اخیر منقضی شده بود. حبس خودسرانه و غیر قانونی صابر به تنهایی برای سلب مشروعیت دستگاه قضایی و اثبات عدم استقلال آن و مقهوریت نسبت به نهادهای امنیتی کفایت می کند و در این شرایط نه فقط شهروندان خارج از زندان که بیش از همه زندانیان امنیت حقوقی، درمانی و جانی نخواهند داشت.

ما تسلیت عمیق خود را به خانواده صبور شهید هدی صابر به ویژه سرکار خانم فریده صابر و فرزندان داغدارش حنیف و شریف اعلام می کنیم.

ما به عنوان نخستین گام این روند غیر انسانی در دستگاه قضایی و این نوع رفتار با زندانیان را محکوم و حاکمیت را مسوول آن می دانیم. بنابراین از این پس با توجه به نوع پی گیری موضوع از سوی مسوولان اقدامات بعدی را اتخاذ کرده و برای تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون تا آخر ایستاده ایم.

امضا کنندگان این شهادت نامه :

۱: قربان بهزادیان نژاد

۲- محمد داوری

۳- بهمن احمدی امویی

۴- عبدالله مومنی

۵- حسن اسدی زید آبادی

۶-علی جمالی

۷- محمد رضا مقیسه

۸- علی ملیحی

۹- بابک داشاب

۱۰- حمید رضا محمدی

۱۱- قاسم شعله سعدی

۱۲- کیارش کامرانی

۱۳- محمد جواد مظفر

۱۴- احسان مهرابی

۱۵- عماد بهاور

۱۶-مجتبی تهرانی

۱۷- جواد امام

۱۸- فیض الله عرب سرخی

۱۹- عمادالدین باقی

۲۰- ابولفضل قدیانی

۲۱ -محمد حسین خوربک

۲۲ – اسماعیل صحابه

۲۳- امیرخسرو دلیر ثانی

۲۴ – سید محمد سیف زاده

۲۵- سیامک قادری

۲۶-سام محمودی سرابی

۲۷- اکبر امینی ارمکی

۲۸– هوشنگ فرزین

۲۹–حامد میرزایی گرجی

۳۰–آرش سقر

۳۱–احمد شاه رضایی

۳۲- آرش صادقی

۳۳- نوید کامران

۳۴– رامین پرچمی

۳۵–علیرضا سهراب پور

۳۶–مهدی حسین زاده

۳۷- محمد صدیق کبود وند

۳۸– مهدی خدایی

۳۹-سیامک رحمانی

۴۰– سعید متین پور

۴۱– مسعود لواسانی

۴۲– محسن غمین

۴۳– محمد پور عبدالله

۴۴– حسین مفیدی

۴۵-مهدی نوذر

۴۶-ابولفضل قاسمی

۴۷– ابراهیم مددی

۴۸- عباس نامی

۴۹–علی بهزادیان نژاد

۵۰–حسین زرینی

۵۱– امیر حسین قنبری

۵۲–غلامرضا آزادی

۵۳–مجید تمجیدی

۵۴-یوسف مهر

۵۵–شاهین زینعلی

۵۶–پیمان عارف

۵۷-جواد علیخانی

۵۸–رامتین غفاری

۵۹- مهدی وطن خواه

۶۰– فریدون صیدی راد

۶۱–سعید مالمیریان

۶۲-جواد علیخانی

۶۳– محسن قلعی

۶۴-میثم رودکی


 


شورای هماهنگی راه سبز امید با سپاسگزاری از حضور مردم در راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد ، برنامه های دیگر این شورا را در بزرگداشت دومین سالگرد تولد جنبش سبز و گرامی داشت یاد و خاطره شهدای سبز خرداد اعلام کرد.

این شورا از مردم خواست در روز ۲۵ خرداد ، روز تولد جنبش سبز در میادین شهرها حضور به هم رسانند. همچنین در روز ۲۶ خرداد به یاد همه شهدای جنبش بر سر مزارشان حاضر شوند.

متن کامل بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت هوشیار و پایدار ایران

درود بر شما همراهان همدل که در راهپیمایی سکوت اعتراض آمیز در روز ۲۲ خرداد در شهرهای مختلف سرزمینمان حضور یافتید، سکوتی که فریاد پایداری جنبش آزادیخواهی شما آزادزنان و آزادمردان است و نشان از سرزندگی همیشگی حق خواهی تان دارد.

شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن سپاسگزاری از یکایک شما، از همة مردم حق طلب ایران دعوت می کند به یاد ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ و روز تولد جنبش سبز، از ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر چهارشنبه ۲۵ خرداد در میادین شهرها در قالب تجمعات مسالمت آمیز حضور بهم رسانید. همچنین، در روز پنجشنبه ۲۶ به یاد همة شهدای جنبش، از ندا تا هاله و از سهراب تا هدی، و نیز به یاد شهدای بزرگوار انقلاب و جنگ تحمیلی، به احترام آن پیشتازان بر مزارشان حضور خواهیم یافت.

اطمینان داریم تا زمانی که در راه بزرگداشت مقام و کرامت انسانی، آزادی و عدالت گام بر میداریم، یاری خداوند مهربان توشة راهمان خواهد بود و پیروزی از آن ماست.

همراهان شما در شورای هماهنگی راه سبز امید


 


دکتر رمضان زاده استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به مرخصی چهار روزه آمد.

به گزارش خبرنگار کلمه دکتر رمضان زاده همراه با بهزاد نبوی در بند موسوم به دو الف زندان اوین تحت نظر سپاه در یک سوئیت کوچک در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد و تا کنون از انتقال وی به بند عمومی ۳۵۰ اوین خودداری شده است.

نگهداری زندانیان برای دوران محکومیت در سوئیت های انفرادی خلاف قانون زندان ها و مصداقی از شکنجه می باشد.


 


عروس و نوه آیت الله امجد ممنوع الخروج شدند.

به گزارش تحول سبز، عروس و نوه آیت الله امجد که روز گذشته قصد خروج از کشور را داشتند با ممانعت مامورین امنیتی موفق به انجام سفر خود نشدند.

این در حالی است که آنها مراحل عادی کنترل گذرنامه را طی کرده بودند و مشکلی برای خروج از کشور نداشتند ولی به دلایل نامعلوم در هنگام سوار شدن به هواپیما با ممانعت مامورین امنیتی مواجه و مانع از سفر آنان شدند.

گفتنی است آیت الله امجد، روحانی منتقد حکومت همواره در سخنرانی های خود سیاستهای جاری را محکوم می کند. وی در سخنرانی هفته گذشته خود ضمن انتقاد شدید به آنچه وی آنرا "غیب گویی و رمالی جمعی بی خرد و گمراه" می نامید با توجه به وقایع اخیر اعلام کرده بود :" اگر تا حالا پشت سر امثال بنده نماز خواندید و حالا سر کش شدیم و ظلم کردیم دیگر نماز نخوانید و استغفار کنید".


 


مراسم دومین سالگرد شهادت مهندس کیانوش آسا از جانباختگان حوادث انتخابات سال ۸۸ که در راهپیمایی مسالمت آمیز ۲۵ خرداد به ضرب دو گلوله به شهادت رسید، بعد ازظهر پنجشنبه ۲۶ خرداد در کرمانشاه برگزار می شود.

به گزارش خبرنگار کلمه، به دلیل ممانعت نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم در مسجد و تالار، امسال خانواده و بازماندگان وی به ناچار این مراسم را بر سر مزار وی واقع در  قطعه ۵۸ باغ فردوس کرمانشاه برگزار می کنند.


 


با اینکه قرار بود تشییع پیکر هدی صابر روزنامه نگار زندانی که سه روز قبل بر اثر عوارض اعتصاب غذا در زندان اوین  جان باخت ساعت هفت و نیم صبح امروز برگزار شود،اما ماموران امنیتی بامحاصره کامل خانواده و تشییع کنندگان پیکر او  تا نیمه ظهر مانع این کار شدند.

به گزارش خبرنگار کلمه، در ساعت حدود ۱۲ بعد از ظهر خانواده پس از ساعتها انتظار در میان حضورسنگین و پر تعداد نیروهای امنیتی و نظامی و آزار و اذیت کلامی آنان  مراسم تدفین این روزنامه نگار را در قطعه ۱۰۰بهداشت زهرای تهران ردیف ۱۶۵ آغاز کردند.

بر این  اساس نماز میت شهید هدی صابر پشت غسالخانه ی بهشت زهرای تهران، تحت محاصره ی کامل نیروهای امنیتی و همراه با حجم انبوه دوربین های آنان خوانده و  هدی صابر به خاک سپرده شد.

رضاهدی صابر روزنامه نگارو فعال سیاسی که از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین بود در  پی اعتصاب غذا و حمله قلبی سه روز قبل درگذشت.

ماموران روز جمعه وی را به دلیل عارضه قلبی ناشی از اعتصاب غذا از زندان اوین به بیمارستان مدرس منتقل می کنند، اما سنگینی آسیب‌ قلبی ناشی از اعتصاب غذا چنان بوده است که وی تحمل این آسیب را نداشت و در گذشت .

هدی صابر و امیرخسرو دلیر ثانی دو فعال ملی – مذهبی در پی شهادت هاله سحابی اعلام کرده بودند که در اعتراض به فاجعه روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۰ و تهاجم منجر به مرگ فرزند اول سحابی بزرگ که مادرصفت و خواهرگونه در خدمت مردمان و آسیب دیدگان وقایع دو سال اخیر میهن بود، از‌ غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای‌تر می‌زنند.

این اعتصاب غذا منجر به مرگ هدی صابر ، روزنامه نگار و فعال ملی –مذهبی شد ،اما هنوز از وضعیت امیر خسرو دلیر ثانی. دیگر اعتصاب کننده در بند ۳۵۰زندان اوین   اطلاع دقیقی  در دست نیست .


 


جمعی از خانواده های زنان زندانی هم بند هاله سحابی به دیدار خانواده ی سحابی رفتند.

به گزارش خبرنگار رسا، در این دیدار که روز شنبه در خانه هاله سحابی انجام گرفت خانواده های زنان زندانی هم بند هاله سحابی از جمله نسرین ستوده، بهاره هدایت، لیلا توسلی، مریم درویش، نازنین حسن نیا و تعدادی دیگر از خانواده ها حضور داشتند.

در این دیدار پیام تسلیت زنان دربند توسط همسر بهاره هدایت قرائت گردید.

در بخشی از این پیام آمده است: ما زندانیان سیاسی بند نسوان زندان اوین، شهادت هاله سحابی و درگذشت مهندس عزت‌الله سحابی را به مردم ایران و خانواده گرامی‌اش، تسلیت می گوییم و ضمن محکومیت دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های حکومتی در جعل واقعیت کشته شدن هاله سحابی، خواهان معرفی هرچه سریعتر عاملان این سرکوب و جنایت هستیم.


 


خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد که ارتش سوریه پس از یک درگیری سنگین کنترل شهر جسرالشغور در شمال غربی این کشور را به دست گرفت.

پیش از این، خبرگزاری رویترز به نقل از ساکنان شهر جسرالشغور از حمله تانک ها و هلی کوپترهای ارتش سوریه به این شهر خبر داده بود. با ادامه این درگیری ها، تاکنون بیش از پنج هزار پناهنده از سوریه به ترکیه رفته اند و سخنگوی کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد گفت که صلیب سرخ جهانی برای ایجاد یک اردوگاه دیگر به ظرفیت ۲۵۰۰ نفر آماده شده است.


 


مدیر مرکز پایش آلودگی هوای محیط زیست استان تهران گفت: هوای تهران به لحاظ آلاینده ذرات معلق در شرایط بسیار ناسالم قرار دارد.

محمد رستگاری در گفت‌‌وگو با فارس، با اشاره به وضعیت آلودگی هوای تهران گفت: در حال حاضر شاخص آلاینده ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون ۲۰۸ است که نشان می‌دهد هوای تهران از نظر این آلاینده در شرایط بسیار ناسالم قرار دارد.

وی در ادامه افزود: شاخص آلاینده ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرون نیز ۲۲۹ است که مشخص می‌کند هوای تهران در شرایط بسیار ناسالم قرار دارد.

مدیر مرکز پایش آلودگی هوای محیط زیست استان تهران تصریح کرد: خوشبختانه میزان مونوکسیدکربن در شرایط پاک قرار دارد.

وی بیان کرد: میزان آلاینده ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرون در ایستگاه‌های آزادی، میدان فتح، امام‌خمینی و بهمن بالاست.

رستگاری افزود: همچنین میزان ذرات معلق ۲.۵ میکرون در ایستگاه‌های پارک سلامت واقع در منطقه ۱۷، فرمانداری شهرری و ایستگاه استانداری بالاست.

وی گفت: تا لحظاتی دیگر اطلاعیه‌ای در این زمینه صادر و وضعیت آلودگی هوا به مسئولان ذی‌ربط اطلاع داده می‌شود.


 


نماینده مردم ایلام، ایوان، مهران، شیروان و چرداول با بیان این که چند روزی است که صد نفر از مدیران سطح بالای استان ایلام با توری تفریحی به استان تهران و قم سفر کرده‌اند، گفت: «هزینه بالای این تور از اعتبارات فرهنگی استان ایلام اختصاص داده شده است.»

“داریوش قنبری” در گفت‌وگو با خبرنگار خانه ملت، با بیان این که استان ایلام از نبود امکانات عمرانی شدید بسیار رنج می‌کشد، افزود: «استان ایلام از نبود امکاناتی مانند آب شرب سالم و حتی ناسالم، نبود راه‌های مناسب و مطمئن و…. بسیار آسیب دیده است.»

نماینده مردم ایلام، ایوان، مهران، شیروان و چرداول در مجلس شورای اسلامی، با بیان این که چند روزی است که حدود صد نفر از مدیران سطح بالای استان ایلام در قالب توری تفریحی به استان‌های تهران و قم سفر کرده‌اند، تصریح کرد: «این تور تفریحی از سوی استانداری استان ایلام مهیا شده است.»

وی با بیان این که تور تفریحی مدیران استان ایلام از بخش اعتبارات فرهنگی استان هزینه‌ شده است، افزود: «استان ایلام هم‌اکنون با مشکلات فراوانی مواجه است؛ اما متاسفانه بیشتر مدیران و به‌ویژه استانداری ایلام هیچ توجهی به این موضوع نمی‌کنند.»

این نماینده با بیان این که هزینه تور تفریحی مدیران استان ایلام بسیار زیاد و قابل توجه است، تصریح کرد: «در کل هزینه اقامت مدیران در هتل‌های مدرن، هزینه حمل و نقل و…. بسیار زیاد است.»

وی با بیان این که استانداری ایلام اگر هم می‌خواست مدیران را به تور تفریحی ببرد باید از اعتبارات عمومی و شخصی هزینه می‌کرد، تاکید کرد: «هزینه کردن اعتبارات دولتی مصداق علنی از اسراف بیت المال است.»

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، با بیان این که وزارت کشور مقصر اصلی این‌گونه بی‌نظمی‌ها در سطح مدیران است، تاکید کرد: «وزارت کشور خود نظارت مناسبی بر استانداری‌های کشور ندارد و این عامل بی‌نظمی شده است.»

این در حالی است که “داریوش قنبری” نماینده ایلام، ایوان، مهران، شیروان و چرداول به رییس جمهور درباره صدور دستور بررسی علل هزینه‌کرد اعتبارات استان ایلام جهت اجرای تورهای دسته جمعی مدیران استان تذکر کتبی داد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

۱ نظر:

خبرهاي گذشته