-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

Best of Balatarin for 06/16/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




من مدرک دارم که اگر خانمها حجاب داشتند باز هم مورد تجاوز قرار می گرفتند... دکتر زهرا بنی یعقوب ، ترانه موسوی از کشته شدگان تجمع مسجد قبا ! زهرا کاظمی ، و ... و دوست خودم در دانشگاه که چهار کمیته ای بهش تجاوز کردند و چون قاری قرآن بود برای اینکه ولش کنند در حال تجاوز بهش با صدای بلند قرآن می خواند... شما آخوندها شرف و ناموس ندارید هنوز ویدئو امام جمعه تویسرکانتان همه جا هست که باجود دو زنه بودن معاونش را می فرستاد به ماموریت تا با زن معاونش هم خوابه بشه... شهرها و خانواده های ان خانم ها باید غیرت و شرفشان را از امروز به بعد نشان بدهند وگرنه شما ها خودتان در زندانها آموزش تجاوز و فتوایش را دارد، شما شیاطین همه قرون...
با ۲۷۳ امتیاز و ۵۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ندارد!
با ۲۰۳ امتیاز و ۵۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


تو این ویدئو سطح زبان ببعی کلاه قرمزی رو با رئیس اوپک مقایسه کنید و خودتون قضاوت کنید. حتما ببینید خیلی باحاله
با ۱۸۸ امتیاز و ۴۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


مگر نه اين که اين مردم، اختيارات و اموالشان را به امانت به تو سپرده‌اند؟ آيا نبايد بدانند تو با اموالشان چه کرده‌ای و چه می‌کنی؟ اين مردم می‌خواهند بدانند چه مقدار از پولشان را به افغانستان و چه مقدار از پولشان را به لبنان و سوريه و به هرکجای اين دنيای بزرگ بخشوده‌ای! اين مردم می‌خواهند بدانند چه پولهايی با اشاره‌ی تو، به کجاها سرازير شده است. علی جان مردم ما آيا حق ندارند بدانند تو با پولشان چه کرده‌ای؟ /// خبرنگاران سبز/ نامه‌ها: محمد نوری‌زاد در نامه‌ای به مناسبت روز پدر و خطاب به حضرت علی (امام اول شیعیان) ولی در واقع خطاب به سید علی خامنه‌ای نگاشته و با نهایت حسن نیت و نیز هشدار دهی‌های فراوان از رهبر ج.ا. خواسته است دست از انحصار کامل قدرت بردارد، قدرت را به مردم بسپارد، از سرنوشت خودکامگان درس بگیرد، از قاتلان همچون بشار اسد حمایت نکند، در سرکوب و کشتار به او یاری نرساند، و خود را از سرنوشت محتوم و مشابه دیگر خودکامان باز رهاند. این نهمین نامه سرگشاده نوری‌زاد به علی خامنه‌ای است. متن کامل این نامه که در وبگاه شخصی ایشان انتشار یافته در زیر می‌آید. -------------------------------------------------------- رهبرما، چه بخواهد و چه نخواهد، پدراين مردم است. ومردم ما، حق دارند از او، رفتاری پدرانه انتظار داشته باشند. که يک پدر، با هرخونی که از فرزندان تند خوی خود به دل دارد، آنان را به تير بلا نمی سپرد. و به نفع فرزندان آرام و سربه زير خود، برسر فرزندان عاصی و معترض خود نمی کوبد. سلام ای علی عزيز. چه خوب که در اين روزها، پای به
با ۱۷۶ امتیاز و ۷۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


متن سخنرانی مهندسی علی آبادی، پدر ورزش و مادر نفت ایران
با ۱۷۰ امتیاز و ۲۲ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


خودت خوب می دانی که بدون استثنا، دلیل خیزش های مردمی این روزها درکشورهای اسلامی و غیر اسلامی، از کجا ناشی می شود. از: رهبری های طولانی و مبسوط الید. که یک نفر، با قدرتی ماورایی، برهمه ی ارکان یک کشور سلطه داشته باشد و به کسی نیز جوابگو نباشد و کسی را نیز حق اعتراض و نقد او نباشد. خودت خوب می دانی که اگر صدام را آمریکایی ها سرنگون نمی کردند، مردمش این روزها او را سرنگون می کردند. صدامی که جزقلب مردم ، جایی را لایق حضور خود نمی دانست. رهبر لیبی نیز مگر جز این خصوصیات دارد؟ ویا رهبر مردم سوریه؟ فصل مشترک همه ی اینان، بلامنازع بودنشان است. که برکل مقدرات کشورشان حاکم اند و کسی را یارای اعتراض به آنان نیست. قانون ، برای این رهبران، شکلاتی است که به وقت ضرورت، به دهان مبارک می برند و نرم نرم به مکیدن آن مشغول می شوند. یا قانون، برای اینان، جامی از شراب است که سرمی کشند تا فراموش کنند مردمی نیز هستند و این مردم حقی وحقوقی نیز دارند. ویا : قانون حبه تریاکی است که باید برسر وافور کیفوری نهاد و مردم را بخاطر جهل مکرر و جهل مرکبشان ستود.
با ۱۲۹ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - در حين اجرای طرح جمع آوری ماهواره در شهر گرگان، يکی از شهروندان اين شهر از بام منزلش سقوط کرد و جان سپرد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، زمانی که ماموران نيروی انتظامی با مراجعه به پشت بام آپارتمان محل سکونت علی کريمي، شهروند ۴۲ سالهٔ گرگاني، قصد جمع آوری ديش ماهوارهٔ وی را داشتند با اعتراض او روبرو شده و در پی مشاجرهٔ لفظی بين کريمی و ماموران نيروی انتظامی وی تعادلش را از دست داده و از طبقه چهارم ساختمان سقوط کرد. به گزارش بيمارستان ۵ آذر گرگان، نامبرده قبل از برخورد با زمين، بر اثر ترس و سکتهٔ قلبی جان خود را از دست داده بود.
با ۱۲۳ امتیاز و ۱۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سوریه به آتش کشیدن عکس خامنه‌ای و حسن نصرالله
با ۱۲۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خیابان ولی عصر تهران ، و جو امنیتی حاکم بر آن ،
با ۱۱۰ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


براي مردان و پدران اين سرزمين متاسفم كه به خاطر علي ابن ابي طالب روزي به نامشان كردند . مردي كه 9 زن رسمي داشت كه عبارتند از : فاطمه دختر محمد، خوله دختر جعفر، لیلی دختر مسعود، ام البنین دختر حزام، اسماء دختر عمیس، الصهبا ام حبیب دختر ربیعه، امامه دختر ابی العاص، ام سعید دختر عروه، محیاه دختر امری/// و فرزنداني داشت از كنيزانش : ام هانی، میمونه، زینب صغری، رمله صغری، ام کلثوم صغری، فاطمه، امامه، خدیجه، ام کرام، ام سلمه، ام جعفر، جمانه، نفیسه. ///// و ديدگاهش در مورد زنان در خطبه 79 نهج البلاغه به بدترين شكل ممكن است : اى مردم ، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره‏منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است . اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان ، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره‏منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است . از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد ، تا به كارهاى زشت طمع نكنند .
با ۱۰۰ امتیاز و ۱۷۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


این فیلم را شخصا گرفته ام.در این فیلم شاهد فضای شدیدا امنیتی هستیم که در دقیقه 2:21 هم شاهد خواهید بود که ساندیس خوران چطور دست دو جوان را پیچ داده و به سمت ون نیروی انتظامی میبرند!
با ۹۵ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ببخشيد شما كه طرفدار موسوي و مخالف احمدي نژادي و معتقدي كه در انتخابات تقلب شده چرا 22 خرداد در راهپيمايي سكوت شركت نكردي؟ __ مگه كُسخُلُم بُرُم راهپيمايي…! نِديدي اي بي ناموسا چيجوري مِزنَن مِردُمه…!! مُو مُخالِفُم ولي نه ازو مُخالِفايي كه بُرُم كُتَك بُخُورُم…مگه كُسخُلُم دِداش…!! به عِشق چي بُرُم …بره كي…؟ نِگا دِداش مُو ازو مخالِفاييُم كه هزينه نِمُدُم…نه جانَن …نه مالَن…! خلاص…! __شما چرا نرفتي راهپيمايي دكتر..؟ __ والا من مريض داشتم مسعود جان والا حتما ميرفتم…! بعدشم ميدوني چيه عزيز…! من روزي ده بيست تا مريض رو ويزيت ميكنم و يه چيزي حدود سيصد چهارصد تومن درامد دارم…! خونه دارم…ماشين دارم…ويلا دارم…! مگه مريضم برم تظاهرات تا بگيرنم برام سوءسابقه بشه…! من فوقش اينه كه تو مهموني ها و پارتي ها روشنگري ميكنم…بيشتر از اين ديگه شرمنده…!! __ شما چرا نرفتي حاج اقا…؟ شما كه هميشه از اينا بد ميگي…! __ مسعود جان تظاهراتُ و نِمدِنُم اين سوسول بازيا مالِ جوونايه…! بَعدِشَم مُو يعني حاجي ميرزا شَم شَم بُرُم اونجه كه يَك سرباز يَك لا قِباي اشخور با باتوم بزنه تو سَرُم… چه توقع هايي دِري ها…والله بُخُدا…! __ شما چرا نرفتي شيما خانوم…؟ __ اَولا كه من وقت آرايشگاه داشتم …! بعدشم من هميشه وقتي ميخوام تظاهرات كنم ميرم پاساژاي سجاد…واي اينقده خوبه كه نگو…كلاس داره…! __ شما چرا نرفتي اقاي عكاس روشنفكر…؟ __ ببين مسعود جان من درسته كه روشنفكرم و موهام رو دمبه اسبي ميبندم ولي اين دليل نميشه طرفدار موسوي باشم…. سقف خواسته هاي من بالاتر ازين حرفاست…!! راستي فهميدي دوتا از عكسام تو نمايشگاه استان قدس برگزيده شده…؟ __ شما چرا نرفتي عِفَت خانوم…؟ __ مُو نِنَم گفت گه مُخُوري بري…! گفت بعدِ سالي يَك خواستگار كَل و كور آمده بَرات مِخي بيگيرنت بُبُرَنِت بي ناموسي سَرت بيارَن بعد بيخ ريشُم بماني ذِلير مُرده…! نِنَم گفت اي گه خوريا به تو نيامده خرس گنده… بيشين سبزيته پاك كن مُرده شور بُرده …! __ شما چرا نرفتي نِنِه…؟ __ مُو ماخاستم بُرُم نِنه جان ولي هم تا دم دره خانَما كه امِدُم صَبر آمَد…!! __ شما چرا نرفتي عباس اقا…؟ __ مو فرداش چك داشتُم دِداش…دنبال پول بودُم…!! راستي دِري دوسه تومن دستي بدي…؟ __ شما چرا نرفتي …شما كه ادعات ميشد يك سبز دواتشه اي…؟ __ والله من با دوستام قرار گذاشته بوديم بريم اما دوستام نيومدن منم رفتم استخر…!! تظاهرات خوبه دسته جمعي باشه…تنهايي حال نميده…!! __ شما چرا نرفتي…؟ __ بُتُوچه كه مُو بره چي نِرَفتُم… داروغه اي تو يَره…………چُسماره…!!
با ۹۱ امتیاز و ۷۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس: محمد نوری زاد در یادداشتی بمناسبت روز پدر به رهبری می نویسد: سیدعلی عزیز، تا دیرنشده، صدای اعتراض مردمت را بشنو! و شانه های خودت را از زیر بار این همه مسئولیت بدر ببر. خودت را سبک کن. به مردمت بها بده. و مسئولیت های بی شمار خود را به شانه های خود مردم بسپار. مگرنه این که این مردم، هماره در سخنان تو، فهیم و همراه و با خردند؟ جای تو آن بالاهاست. قله، بله، آنجا جای توست. بپای خیز. دستت را به من بده . یاعلی ! در این نامه که خطاب به حضرت علی (ع) نوشته شده آمده است: این روزها، ما، با تمام قامت، سرنوشت خود را به سرنوشت بشار اسد قاتل و سرکوبگر گره زده ایم. مردم معترض او را فتنه گر می خوانیم. و در سرکوب آنان، با بشار اسد همراهی می کنیم. اخبار کشتار مردم مسلمان سوریه را جلوی چشم مردم دنیا، سانسور می کنیم. چرا؟ چون اطمینان داریم:مشابهت سقوط بشار اسد، گریبان خود ما را می فشارد. به گزارش وبسایت محمد نوری زاد متن کامل این نامه بشرح زیر است: سلام ای علی عزیز. چه خوب که در این روزها، پای به عرصه ی این دنیا گذاردی تا بشر، برای تماشای همه ی عدالت، بی تاب تو باشد و به تو بنگرد. وبرای تماشای همه ی شایستگی های بشری، رو به سوی تو آورد. تو به معنی واقعی " مرد" بودی. جوری که همه ی مردان و زنان عالم، با تماشای تو، وادی مردانگی را از وادی نامردی و نامردمی بازمی شناسند. چه خوب که رهبرما طرفدار و مشتاق و مطیع و دلمشغول توست. وحتی نسبت جایگاه خود را با تو، در غبار کفش قنبر، غلام تو، می سنجد. اگر تو ای علی عزیز، نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : علی چرا بیست و پنج سال، از حکومتی که حق خود می دانست، برکنار ماند؟ آیا نه تنها به این دلیل که مردم، آن سوتر از او و بزرگی های او، روی به دیگری و دیگران بردند و او را نخواستند؟ برکناری تو ای علی از حکومت، ذره ای از کهکشان خوبی های تو کم نکرد. و بنا به گفته ی خود تو، سکوت و همراهی تو با خواست مردم، جامعه ی جوان اسلامی را از انشقاق و گسستگی و جنگ داخلی بدر برد و بجای آن، یکدلی و یکپارچگی را پدید آورد. اگر تو نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : اداره ی جامعه را به شایستگان، ونه به دوستان، باید سپرد؟ یاعلی، یک پرسش! اگر من نوری زاد، پای به دل تاریخ بگذارم و در بازار کوفه، جلوی چشم خلایق، صریح و شفاف و حتی گستاخانه، راه را برعبور تو بگیرم و با فریادی که همه ی تاریخ بشنود، به تو بگویم : ای علی، من که یکی از پیروان تو هستم، این من گمشده در تاریخ، اصرار بر واشکافی اموال تو دارم. با این که می دانم تو پاک و پاکدستی، می خواهم اما بدانم با پولهای امانتی مردم چه کرده ای و میلیارد میلیارد پول آنان را چرا و در کجاها صرف چه کرده ای؟ من بعید می دانم ای علی عزیز، درهمان بازار کوفه و جلوی چشم مردم، زیر گوش من بخوابانی! و بگویی: ای بی حیا، تو، که به قول خودت هیچ در هیچی، از من علی، که معصوم و پاکزاده ام، می خواهی تحقیق و تفحص کنی؟ تصور حتمی من براین است که تو، دست مرا می گیری و مرا به سرای حکومت خود می بری و دفترهای ثبت اموال عمومی را جلوی من می گذاری و به من می گویی : باهر علمی که داری، درکمال امنیت، بنشین و به دخل ها و خرج های حکومت من نگاه کن. وحتی این را نیز مصرانه از من می خواهی که:هر کاستی و ناروا در کارمن دیدی، حتما مرا خبرکن تا اگر کج رفته ام یا خطایی ندانسته مرتکب شده ام، سریعا آن را اصلاح کنم. و از من خواهی خواست که اگر کشف کردم یک یا جمعی از کارگزاران تو دست به اموال مردم برده اند، تو را خبرکنم تا شخصا به کار آنان رسیدگی کنی. من از این تخیل راستین، پای فراتر می برم و دست تو را می گیرم و به همین امروز جمهوری اسلامی ایران خودمان می آورمت. و تو را برمسند رهبری کشورمان می نشانم و به تو می گویم : علی جان، تو نیک می دانی که شیوه های مملکت داری در دور دست های تاریخ، همان بود که بود. امروز اما، شیوه ها تغییر کرده. دیگر شایسته نیست که تو، که علی ما هستی و چشم و چراغ ما، با وجود معصومیتی که تداری، وباوجود شجاعت و حلم و علم و تقوایی که داری، هم فرمانده ی کل قوا باشی و تک به تک فرماندهان ارتش را و تک به تک اعضای مجمع تشخیص مصلحت را مشخص کنی و در هر دستگاه، نمایندگان مستقیم و غیرمستقیم داشته باشی . تو باید برقله ی این مملکت بایستی و رهبری کنی. مثل رهبر یک ارکستر موسیقی که با حرکات نامحسوس دست خود، استعداد های جامعه ی کوچک خود را به کار می گیرد و از آن همه استعداد، صدای خوش و هماهنگ برمی آورد. تو نیک تر از من می دانی که دخالت تو در جز و کل این دستگاه وسیع، رشته های هماهنگی را می گسلد. حضور بی دلیل نمایندگان تو در هر دانشگاه و در هر وزارتخانه و در هر دستگاه، بساط اعتماد به نفس آن دستگاه ها را بر می چیند. علی جان، تو روح جاری این عالمی. درشان تو نیست که هم تعیین رییس صداو سیما و تعیین رییس سازمان تبلیغات اسلامی با تو باشد و هم تعیین تک به تک امامان جمعه ی کل کشور و تعیین تک به تک اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی. حالا تعیین تک به تک فرماندهان سپاه و نمایندگان خودت در کل سپاه در کل کشور بماند. علی جان، خدا وکیلی با این همه مشغله ی پیچ در پیچ، فرصتی برای تو که علی و معصوم و مستحضر به علم الهی هستی باقی نمی ماند تا به افق های دور و فرداهای سرزمین خودت بنگری . چرا که تو، عمده ی توش وتوان خود را مصروف جزییات امروز جامعه ی خویش می کنی و از نظارت، و بها دادن به نظارت، بازمی مانی. علی جان، تو نیک تراز همه ی ما می دانی که ورود تو به عرصه های جانبداری، مردمان جامعه را از رشد بدیهی شان باز می دارد و کسی را شهامت نقد و شهامت آسیب شناسی از تو و کار کارگزاران تو نمی ماند. وقتی همه ی سرنخ ها به تو ختم شود، کسی اجازه نخواهد یافت به کارهای خود تو ورود کند و سر از اختفای کارهای تو درآورد. و این یعنی ظهور قدرتی مخوف، که برسرخود، زبانم لال، خدا را نیز تحمل نمی کند. ای علی عزیز، مگر نه این که این مردم، اختیارات و اموالشان را به امانت به تو سپرده اند؟ آیا نباید بدانند تو با اموالشان چه کرده ای و چه می کنی؟ این مردم می خواهند بدانند چه مقدار از پولشان را به افغانستان و چه مقدار از پولشان را به لبنان و سوریه و به هرکجای این دنیای بزرگ بخشوده ای! این مردم می خواهند بدانند چه پولهایی با اشاره ی تو، به کجاها سرازیر شده است.علی جان مردم ما آیا حق ندارند بدانند تو با پولشان چه کرده ای؟ اطمینان دارم که تو با آغوش باز از خواست ها و پرسش های مردم استقبال خواهی کرد. اساسا تو به همین خاطرهاست که خواستنی هستی. و سرآخر: این مردم از تو می خواهند بنا به ضرورت های این روزگار، بار سنگین این همه مسئولیت های جوراجور خود را به شانه ی آنان و نمایندگانشان بگذاری. خودت را خلاص و راحت کن. درفردای قیامت تو باید به تک به تک این همه مسئولیت پاسخ بدهی. بیا و از دامنه های رهبری، به قله ی بلند آن بازگرد. جای تو، آنجاست. از همان بالا، مردم را رهبری کن. که تو، آن بالا اگر که بایستی، هم خواستنی ترخواهی بود، هم تماشایی تر، وهم در کار رهبری جامعه، موفق تر. مارا دراین مشورت، یاعلی، با تو خیرخواهی است. می دانیم که می دانی. علی جان، خودت خوب می دانی که بدون استثنا، دلیل خیزش های مردمی این روزها درکشورهای اسلامی و غیر اسلامی، از کجا ناشی می شود. از: رهبری های طولانی و مبسوط الید. که یک نفر، با قدرتی ماورایی، برهمه ی ارکان یک کشور سلطه داشته باشد و به کسی نیز جوابگو نباشد و کسی را نیز حق اعتراض و نقد او نباشد. خودت خوب می دانی که اگر صدام را آمریکایی ها سرنگون نمی کردند، مردمش این روزها او را سرنگون می کردند. صدامی که جزقلب مردم ، جایی را لایق حضور خود نمی دانست. رهبر لیبی نیز مگر جز این خصوصیات دارد؟ ویا رهبر مردم سوریه؟ فصل مشترک همه ی اینان، بلامنازع بودنشان است. که برکل مقدرات کشورشان حاکم اند و کسی را یارای اعتراض به آنان نیست. قانون ، برای این رهبران، شکلاتی است که به وقت ضرورت، به دهان مبارک می برند و نرم نرم به مکیدن آن مشغول می شوند. یا قانون، برای اینان، جامی از شراب است که سرمی کشند تا فراموش کنند مردمی نیز هستند و این مردم حقی وحقوقی نیز دارند. ویا : قانون حبه تریاکی است که باید برسر وافور کیفوری نهاد و مردم را بخاطر جهل مکرر و جهل مرکبشان ستود. علی جان، این روزها، ما، با تمام قامت، سرنوشت خود را به سرنوشت بشاراسد قاتل و سرکوبگر گره زده ایم. مردم معترض او را فتنه گر می خوانیم. و در سرکوب آنان، با بشاراسد همراهی می کنیم. اخبار کشتار مردم مسلمان سوریه را جلوی چشم مردم دنیا، سانسور می کنیم. چرا؟ چون اطمینان داریم:مشابهت سقوط بشار اسد، گریبان خود ما را می فشارد. علی جان، چه خوب که به این دنیا آمدی تا به بزرگان و مسئولان و رهبران جهان، و به ویژه به رهبرما بگویی : ای برگزیدگان مردم، مردم، از شما جز عدالت و درستی و راستی و پاکدستی و گذشت و بردباری نمی پسندند. پوزش خواهی شما از مردم، به تناسب هرخطایی که مرتکب شده اید، کمترین حق بدیهی مردم شماست. و دم گوش رهبرما بگویی: سیدعلی عزیز، تا دیرنشده، صدای اعتراض مردمت را بشنو! وشانه های خودت را از زیر بار این همه مسئولیت بدر ببر. خودت را سبک کن. به مردمت بها بده. و مسئولیت های بی شمار خود را به شانه های خود مردم بسپار. مگرنه این که این مردم، هماره در سخنان تو، فهیم و همراه و با خردند؟ جای تو آن بالاهاست. قله، بله، آنجا جای توست. بپای خیز. دستت را به من بده . یاعلی !
با ۸۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


«لیست جدید ۱۰۶شهيد جنبش سبز» به تفکيک محل خاکسپاري/ راهنماي حضور در اجتماعات ۲۶ خرداد / تاريخ آخرين بروز رساني: ۲۵ خرداد ۱۳۹۰
با ۸۶ امتیاز و ۳۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بدون شرح
با ۸۴ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حتمن خبردار شدید که عرق عرب-خداپنداری حضرات باز گل کرد و برای عرض خایه مالی و سبقت گرفتن از آستان نان قدس رضوی در محو آثار شاهنامه، این بار تندیس آرش در شهر ساری توسط این سوسمار حجازی تبار محو شد. هرچند دریغ است که ادبیات فارسی صرف این جانوران شود ولی من باب بادبزنی برای جگر سوخته ی خودم و شما این چند بیت را به ایشان فرو میکنیم. باشد که باعث تعجیل در فرج آقا شود.
با ۸۳ امتیاز و ۶۳ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


آیا شما هم معتقدید ببعی کلاه قرمزی بهتر از علی آبادی انگلیسی صحبت میکنه و از اون بیشتر میفهمه و لایق وزیر نفت شدنه
با ۸۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


رژیم مستاصل و درمانده برای مقابله یا شعار نویسی روی اسکناس ها به مراجع تقلید حکومتی متوسل شده است. نوری همدانی، علوی گرگانی و حسینی زنجانی سه مرجع تقلید حکومتی هستند که اشکال شرعی برای شعار نویسی روی اسکناس قائل شده اند. اینها همان مراجعی هستند که در برابر کشتار جوانان این کشور در خیابان وتجاوز به زندانیان در کهریزک سکوت کرده اند و حرفی از اشکال شرعی به میان نیاورده اند. اینها همان کسانی هستندکه از بودجه عمومی و وجوهات ملت تغذیه می کنند و از جنایتکارانی که همین ملت را به خاک و خون می کشند حمایت می کنند. این ها همان کسانی هستند که میخواهند فریاد ملت را که در شعار نویسی رو اسکناس تبلور پیدا کرده با توسل به شرع حفه کنند. . درپاسخ به این حرامزادگان بی شرف باید گفت دوره خیانت شما به ملت و پیچیده شدن طومار دین دولتی و طالبانی به سر آمده و ملت ایران خیانت مراجع شیعه را فراموش نخواهد کرد. همه باید دست به دست هم بدهیم و ضمن براه انداختن موج جدید اسکناس نویسی این مراجع خیانتکار را هم بی نصیب نگذاریم.
با ۷۶ امتیاز و ۴۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


رژیم مستاصل و درمانده برای مقابله یا شعار نویسی روی اسکناس ها به مراجع تقلید حکومتی متوسل شده است. نوری همدانی، علوی گرگانی و حسینی زنجانی سه مرجع تقلید حکومتی هستند که اشکال شرعی برای شعار نویسی روی اسکناس قائل شده اند. اینها همان مراجعی هستند که در برابر کشتار جوانان این کشور در خیابان وتجاوز به زندانیان در کهریزک سکوت کرده اند و حرفی از اشکال شرعی به میان نیاورده اند. اینها همان کسانی هستندکه از بودجه عمومی و وجوهات ملت تغذیه می کنند و از جنایتکارانی که همین ملت را به خاک و خون می کشند حمایت می کنند. این ها همان کسانی هستند که میخواهند فریاد ملت را که در شعار نویسی رو اسکناس تبلور پیدا کرده با توسل به شرع حفه کنند. . درپاسخ به این حرامزادگان بی شرف باید گفت دوره خیانت شما به ملت و پیچیده شدن طومار دین دولتی و طالبانی به سر آمده و ملت ایران خیانت مراجع شیعه را فراموش نخواهد کرد.
با ۷۵ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


احمد زیدآبادی روزنامه نگار زندانی از 24 خرداد سال 88 بازداشت شد و از آن روز تاکنون حتی برای یک روز به مرخصی نیامده است...
با ۷۱ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


شورای هماهنگی راه سبز امید با سپاسگزاری از حضور مردم در راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد ، برنامه های دیگر این شورا را در بزرگداشت دومین سالگرد تولد جنبش سبز و گرامی داشت یاد و خاطره شهدای سبز خرداد اعلام کرد. این شورا از مردم خواست در روز ۲۵ خرداد ، روز تولد جنبش سبز در میادین شهرها حضور به هم رسانند. همچنین در روز ۲۶ خرداد به یاد همه شهدای جنبش بر سر مزارشان حاضر شوند. متن کامل بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم ملت هوشیار و پایدار ایران درود بر شما همراهان همدل که در راهپیمایی سکوت اعتراض آمیز در روز ۲۲ خرداد در شهرهای مختلف سرزمینمان حضور یافتید، سکوتی که فریاد پایداری جنبش آزادیخواهی شما آزادزنان و آزادمردان است و نشان از سرزندگی همیشگی حق خواهی تان دارد. شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن سپاسگزاری از یکایک شما، از همة مردم حق طلب ایران دعوت می کند به یاد ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ و روز تولد جنبش سبز، از ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر چهارشنبه ۲۵ خرداد در میادین شهرها در قالب تجمعات مسالمت آمیز حضور بهم رسانید. همچنین، در روز پنجشنبه ۲۶ به یاد همة شهدای جنبش، از ندا تا هاله و از سهراب تا هدی، و نیز به یاد شهدای بزرگوار انقلاب و جنگ تحمیلی، به احترام آن پیشتازان بر مزارشان حضور خواهیم یافت. اطمینان داریم تا زمانی که در راه بزرگداشت مقام و کرامت انسانی، آزادی و عدالت گام بر میداریم، یاری خداوند مهربان توشة راهمان خواهد بود و پیروزی از آن ماست. همراهان شما در شورای هماهنگی راه سبز امید
با ۶۸ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، با صدور بیانیه‌ای، با اشاره به سرکوب معترضان سوری، اظهار داشت که دو سال پیش حکومت ایران هم خواسته‌های «دموکراتیک» مردم ایران را نادیده گرفت و آنها را سرکوب کرد. خانم کلینتون در این بیانیه گفته است: «دو سال پیش در چنین هفته‌ای شهروندان ایرانی با امید به بیان خواسته‌های دموکراتیک خود به پای صندوق‌های رای رفتند.» وزیر خارجه ایالات متحده با اشاره به رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ می‌افزاید: «هنگامی که مردم به آمال خود دست یافتند، دولت با سرکوب بی‌رحمانه به آنها پاسخ گفت.» هیلاری کلینتون تصاویر برخی کشته‌شدگان سوری را یادآور کشته شدن ندا آقا سلطان در تهران دانسته و می‌افزاید: «این تصاویر یادآور زن جوان ایرانی بود که دو سال پیش در خیابان در جلوی چشم همگان کشته شد.» وزیر خارجه آمریکا در پایان تصریح می‌کند: «همچنان که ما وحشت و تراژدی سرکوب در ایران را به خاطر داریم، و در حالیکه با جامعه بین‌الملل برای افزایش فشار بر اسد و رژیم او همکاری می‌کنیم برعزم خود برای همراه بودن با شهروندان و از جمله شهروندان سوریه و ایران، تاکید می‌کنیم، شهروندانی که در آرزوی آزادی و برخورداری از حقوق جهانشمول خود هستند.»
با ۶۷ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بیستم اردیبهشت همین امسال (۱۳۹۰) بود که پس از گذشت۲۳ ماه از شبیخون نیروی‌های نظامی و شبه نظامی معروف به «لباس شخصی‌ها» به کوی دانشگاه تهران، و کشتن و مجروح ساختن عده‌ای از دانشجویان، رئیس قوه قضائیه، دلیل طولانی شدن رسیدگی به پرونده مربوطه را، "پوشیده بودن" صورت حمله کنندگان عنوان کرد. او نامی از متهمان نبرد اما اظهار کرد که احکام حمله به کوی دانشگاه فراتر از حبس و جزای نقدی نخواهد بود. این حمله به دستور سردار عزیزالله رجب‌زاده فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، صورت گرفت. چند روز پس از حمله محسن کوهکن، سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که نیروهای انتظامی با درخواست فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران وارد کوی دانشگاه شده بودند؛ سخنانی که سپس‌تر فرهاد رهبر آن را تکذیب کرد و اعلام داشت در آن شب هیچ کدام از مسئولان کوی دانشگاه حضور نداشتند! در همین ارتباط محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه نیز در اردیبهشت ۱۳۹۰ در یک کنفرانس خبری، از اتمام رسیدگی به اتهامات، متهمان پرونده کوی دانشگاه می‌گوید. به گفته او حکم چهل تن از متهمان " حبس" و "جزای نقدی" است؛ متهمانی که محسنی اژه ای از بازگویی نام آنان امتناع ورزید و خاطر نشان کرد:" تا زمانی که حکم نهايی اين افراد صادر نشود نمی توانيم چيزی اعلام کنيم.". به باور من در میان کسانی که مجرم شناخته شده‌اند شما نام هیچ کله‌گنده‌ای که به عنوان آمر این جنایت مطرح باشد پیدا نخواهید کرد! اما، امروز ۲۵ خرداد ۱۳۹۰ ، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در بیانیه خود فاش کرده است که حاصل پی گیری های انجام شده بعد از حمله به کوی دانشگاه "مجازات عاملان اصلی این حادثه نبوده بلکه عمدتا این دانشجویان بوده اند که به دادگاه ها احضار شده اند.". در ادامه بیانیه آمده است: "بر خلاف تصور رایج، برخورد با دانشجویان در رابطه با پرونده کوی دانشگاه از همان آغاز سال تحصیلی ۸۹-۸۸ صورت گرفت و علاوه بر برخوردهای انضباطی در دانشگاه، تعدادی از دانشجویان در همان زمان محاکمه و زندانی شدند.": این هم از برخوردهای اسلامی حکومت که طبق معمول جای شاکی و مجرم را عوض می‌کند. باید توجه داشت که حکم جنایت وقتل دانشجویان جزای نقدی است، اما حکم نامه نوشتن به خامنه‌ای سالها زندانی شدن و تبعید - احمد زیدآبادی شاهد برجسته این مدعاست! - آیا این حکومت اصلاح‌پذیر است؟
با ۶۷ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


رهسا نیوز -مهدی خدایی، آرش صادقی و احمد شاهرضایی از روز ۱۵ خرداد در اعتراض به فوت هاله سحابی در اعتصاب غذا به سر می برند. به گزارش دانشجونیوز، قرار بود این سه زندانی سیاسی در روز ۲۲ خرداد اعتصاب خود را بشکنند اما این اعتصاب در اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد. بنا بر گزارشات رسیده از داخل زندان اوین، پس از در گذشت هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا نگرانی در مورد سلامت جان زندانیان سیاسی اعتصاب کننده افزایش یافته است. مهدی خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی این بند تحت بیشترین فشار‌ها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ۸۹ از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد. خدایی در اسفند ماه سال ۸۸ نیز بابت پرونده قبلی خود از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات و تبلیغ علیه نظام» به چهار سال زندان محکوم شده بود که این حکم نیز به تایید دادگاه تجدیدنظر رسیده این فعال دانشجویی مجموعا باید ۷ سال زندان را تحمل کند. همچنین، آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی،پس از چندین بار بازداشت و ضرب و شتم های متوالی و در پی آن انتقال به سلول های انفرادی بند ۲۰۹، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد.همچنین گفتنی است در پی حمله ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای بازداشت ارش صادقی مادر وی دچار حمله قلبی می شود و فوت می کند. احمد شاهرضایی در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یکسال و نیم کاهش پیدا کرد. گفتنی است خسرو دلیرثانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از جمله زندانیانی است که همراه هدی صابر در اعتصاب غذا بوده و پس از پایان اعتصاب غذایش از سرنوشت ایشان نیز هیچ خبری در دسترس نیست و نگرانی ها از سلامتی وی افزایش یافته است.
با ۶۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مهدی خدایی، آرش صادقی و احمد شاهرضایی از روز ۱۸ خرداد در اعتراض به فوت هاله سحابی در اعتصاب غذا به سر می برند. قرار بود این سه زندانی سیاسی در روز ۲۲ خرداد اعتصاب خود را بشکنند اما این اعتصاب در اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد. پس در گذشت هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا نگرانی در مورد سلامت جان زندانیان سیاسی اعتصاب کننده افزایش یافته است. مهدی خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی که ماه‌ها در سلول‌های انفرادی این بند تحت بیشترین فشار‌ها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ۸۹ از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد
با ۶۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اعتصاب کار زندانی نیست ، زندانی با اعتراضش به شرایط دیکتاتوری موجود در کشور دین خود را به میهنش ادا کرده است . آنچه باقی میماند کار من و توست که و نهاده ایم به اسیران دربند واگذارش کردیم . زندانیان سیاسی با شرافت ، چه در بیدادگاه های رژیم اسلامی و چه در سیاهچالهای آن ، برای جانشان حتی چانه نمیزنند و همچنان با صلابت و استواری بر سر پیمانشان ایستاده اند و تاریخ میسازند و وقاهت حاکمیت را افشا میکنند . با دهان بسته میمیرند و دم بر نمی آورند . اما ما در کجای تاریخ ایستاده ایم ؟ آنها که بجای ما میگویند ، میمیرند ، اعتصاب میکنند ، پس براستی معنای مقدس ملت چیست ؟ هیچ ملتی با آزادی نرسید مگر آنکه از حرف کاست و به عمل افزود . زندانیان با اعتصاب غذای خود ، هر لحظه به ما می آموزند که ، اگر از جان میشود گذشت ، پس دکانها را هم می توان بست . بیائیم بار فرو نهاده بر زمین را بدوش آنها نگذاریم ، و با اعتصاب بازار و مغازه ها حتی برای مدت محدود همراهی خود را با آنان اعلام کنیم ، میتواند شروع خوبی برای ادامه آن باشد ، با این کار هم به آنها پیام میدهیم که صدای سکوتشان را از اعماق سیاه چالها شندیده ایم هم به خود یادآوری میکنیم که ما ملت اگر بخواهیم میتوانیم . راه اعتصابات سالم ترین ، مطمئن ترین و پر نتیجه ترین راه برای پیروزی ماست ، کاری را که در نهایت انجام میدهیم را به فردا موکول نکنیم . اعتصابات تنها راه امتحان نکرده ماست ، پس به امتحانش می ارزد .
با ۶۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در آستانه بیست و پنجم خرداد، شورای هماهنگی راه سبز امید، علاوه بر دعوت جهت برپایی سالگشت آغاز خیزش جنبش سبز، برای روز بیست و ششم خرداد ماه نیز، از عموم مردم و حامیان جنبش سبز در خواست نموده است تا ضمن حضور یافتن بر قبورِ شهدای جنبش، یاد و نام و راه آنان را گرامی بدارند. در همین رابطه گروهی دیگر از فعالان جنبش، آدرس و کروکیِ مزارِ دهها تن از جانباختگان جنبش را منتشر کرده و جهت ایجاد تسهیلات و هماهنگیِ تجمعاتِ گرامیداشتِ شهدا، آنرا در اختیار حامیان و مردم قرار داده اند. بعد از ظهر ٢۵خرداد ماه ۸۸، و به فاصله یک روز بعد از اینکه محمود احمدی نژاد مدعی گردید مخالفین پیروزی "۶٣ درصدیِ" وی، "خس و خاشاکی در گوشه‌ها هستند که کارهایی می‌کنند"، میلیون ها نفر به خیابان های تهران آمدند تا در بزرگترین تظاهرات ضد دولتی بعد از انقلاب ۵۷، عملکرد حکومتی را به چالش بگیرند، که ابتدائی و مسلم ترین حقوق شهروندی آنان را پایمال کرده بود. در تظاهرات مدنی ٢۵ خرداد، که مسیر چندین کیلومتری میدان امام حسین تا آزادی تهران در احاطه سبزها بود، میرحسین موسوی خطاب به مردم خاطرنشان کرده بود "آمده‌ام تا ادای احترام به این همه ایستادگی و آگاهی بکنم و آمدم تا همه را ضمن دعوت برای دفاع از حق خود، به آرامش دعوت بکنم. آمده‌ام تا بهاری سبز استقامت کنم تا نماد سبز را به یغما نبرند و از نیروهای دولتی می‌خواهم دست از خشونت علیه مردم و فرزندان آن‌ها بردارند
با ۵۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در آستانه بیست و پنجم خرداد، شورای هماهنگی راه سبز امید، علاوه بر دعوت جهت برپایی سالگشت آغاز خیزش جنبش سبز، برای روز بیست و ششم خرداد ماه نیز، از عموم مردم و حامیان جنبش سبز در خواست نموده است تا ضمن حضور یافتن بر قبورِ شهدای جنبش، یاد و نام و راه آنان را گرامی بدارند. در همین رابطه گروهی دیگر از فعالان جنبش، آدرس و کروکیِ مزارِ دهها تن از جانباختگان جنبش را منتشر کرده و جهت ایجاد تسهیلات و هماهنگیِ تجمعاتِ گرامیداشتِ شهدا، آنرا در اختیار حامیان و مردم قرار داده اند. بعد از ظهر ٢۵خرداد ماه ۸۸، و به فاصله یک روز بعد از اینکه محمود احمدی نژاد مدعی گردید مخالفین پیروزی "۶٣ درصدیِ" وی، "خس و خاشاکی در گوشه‌ها هستند که کارهایی می‌کنند"، میلیون ها نفر به خیابان های تهران آمدند تا در بزرگترین تظاهرات ضد دولتی بعد از انقلاب ۵۷، عملکرد حکومتی را به چالش بگیرند، که ابتدائی و مسلم ترین حقوق شهروندی آنان را پایمال کرده بود. در تظاهرات مدنی ٢۵ خرداد، که مسیر چندین کیلومتری میدان امام حسین تا آزادی تهران در احاطه سبزها بود، میرحسین موسوی خطاب به مردم خاطرنشان کرده بود "آمده‌ام تا ادای احترام به این همه ایستادگی و آگاهی بکنم و آمدم تا همه را ضمن دعوت برای دفاع از حق خود، به آرامش دعوت بکنم. آمده‌ام تا بهاری سبز استقامت کنم تا نماد سبز را به یغما نبرند و از نیروهای دولتی می‌خواهم دست از خشونت علیه مردم و فرزندان آن‌ها بردارند اما آنها که پیام میرحسین موسوی را نشنیدند، همان ها بودند که هنگام پایان راهپیمایی مدنیِ ٢۵ خرداد، با آتش‌گشودن به سمت مردم بیدفاع، هزینه های جانی زیادی را به جنبش به تحمیل و بیگناهان بسیاری را روانه خاک سرد آرامگاه کردند. لازم به یادآوری است در همان روز بالغ بر هزار نفر از معترضین نیز، دستگیر و به بازداشتگاهها منتقل شدند، که کماکان ناشناخته باقی مانده است. به گزارش جرس، نام، مشخصات و جزئیاتی از شهدای بیست و پنج خرداد، که اکثرا در قطعه ۲۵۶ و ٢۵۷ بهشت زهرا دفن می باشند، به ترتیب زیر است: ١- حسین اخترزند، ٣٢ ساله، محل شهادت: اصفهان/ نحوه: توسط نیروهای بسیج از ساختمان به پایین پرتاب شده و به شهادت رسید./ محل دفن: اصفهان باغ رضوان قطعه ۷ بلوک ۱ ٢- کیانوش آسا، ٢۵ ساله، دانشجوی كارشناسی ارشد رشته‌ پتروشیمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران، محل شهادت: تهران، میدان آزادی/ نحوه: در اثر اصابت گلوله توسط افراد موسوم به لباس شخصی به شهادت رسید. پیكر وی روز سوم تیرماه در سردخانه پزشکی قانونی شناسایی شد. محل دفن: باغ فردوس کرمانشاه قطعه ۵۸ پلاک ١٢ ٣- سهراب اعرابی، ١۹ ساله، در آستانه کنکور دانشگاه، محل شهادت: زندان اوین تهران// نحوه: بر اثر شكنجه در زندان جان باخت/ شهادت وی در روز بیستم تیرماه، پس از ٢۶ روز سرگردانی، به مادرش اعلام شد. محل دفن: قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا ردیف ۶٢ شماره ٢۸ ۴- علیرضا افتخاری، ٢۹ ساله، روزنامه نگار(خبرنگار سابق روزنامه ابرار)، در اثر ضربات باتوم به سرش و خونریزی مغزی، در بیمارستان رسول اکرم تهران جان باخت . جسد وی مفقود بود و بعد از چند هفته بی اطلاعی خانواده، به خاک سپرده شد./ محل دفن: بهشت زهرا قطعه ٢۵۷ ردیف۵١ شماره ٢۶ ۵- مسعود خسروی، محل شهادت: میدان آزادی، تهران/ دفن: تهران، بهشت زهرا، قطعه ۵۷ ردیف ۷۶ شماره ١٣ ۶- حسین اکبری، دانش آموز، پس از دستگیری در اطراف میدان انقلاب در روز ٢۵ خرداد، تا یک ماه هیچ اطلاعی از سرنوشت وی یا محل نگهداریش به خانواده داده نشد . در ٣١ تیر از خانواده خواسته شد به بیمارستان امام برای تحویل گرفتن جسد مراجعه نمایند ./ محل دفن: بهشت زهرا قطعه ٢١۹ ردیف۹۸ شماره ۵٢ (نزد مادر خود دفن شد) *در مورد صحت و سقم این شهادت میان منابع مختلف اختلاف نظر است ۷- بهزاد مهاجر، بر اصابت گلوله به سینه‌ و بازو ، دهان زخمي و دندان های شکسته، سينه شکافته/ پیكر وی در سردخانه كهریزك بوده است./ محل دفن: بهشت زهرا قطعه ٢۰۸ ردیف٢۴شماره ۷ *این فرد بنا به روایتی در سی خرداد به شهادت رسیده است ۸- احمد نعیم آبادی، در حوالی میدان آزادی تهران، توسط ماموران گردان ١١٧ عاشورا به ضرب گلوله به شهادت رسید. ۹- مهدی کرمی، ١۷ ساله، محل شهادت: تقاطع جنت آباد و خیابان کاشانی تهران/ نحوه: با باطوم سر او له شده بود / پیكر وی در سردخانه بیمارستان پیامبر واقع در بلوار اشرفی اصفهانی بود. / محل دفن وی : بهشت زهرا قطعه۲۵۶ رديف ١۵۸ شماره ٢٢ ١۰- ناصر امیر‌نژاد، ٢۵ ساله، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران (رشته هوا-فضا)، محل شهادت: خیابان محمد علی جناح تهران / نحوه: در تیراندازی نیروهای بسیج به شهادت رسید/ پیكر وی نیز، در سردخانه بیمارستان پیامبر واقع در بلوار اشرفی اصفهانی بوده و در یکی از روستاهای یاسوج به خاک سپرده شده است. ١١- حسین طوفانپور، از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و توسط آمبولانس به سمت بیمارستان فرستاده شد. پیکر وی پنجشنبه ۲۸ خرداد با دو تیر در سینه و یك تیر در دست، در پزشكی قانونی به خانواده تحویل داده شد. محل دفن: بهشت زهرا قطعه ۲٣٣ ردیف ۱۵۲ شماره ٣۴ ١٢- فهیمه سلحشور، ٢۵ سال، محل شهادت: میدان ولی عصر، تهران بر اثر اصابت باتوم به سر و خونریزی داخلی به شهادت رسید/ وی ٢۴ خرداد بر اثر اصابت باتوم به بیمارستان منتقل شد، ولی در تاریخ ٢۵ خرداد به شهادت رسید. بهشت زهرا تهران، قطعه ٢۶۶ ١٣- علی حسن پور، در خیابان آزادی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شهادت رسید// تصویر لحظه شهادت وی (گلوله در جمجمه)، از اولین تصاویر ٢۵ خرداد بود. پیكر وی بعد از مدتها به خانواده اش تحویل داده شد و هنوز پیگیری های قضایی آنان به نتیجه نرسیده است.// بهشت زهرا قطعه ٢٢٢ ردیف ۵١ شماره ۴۴ ١۴- حسین طهماسبی، ٢۵ ساله، محل شهادت: کرمانشاه، خیابان نوبهار، بیمارستان امام رازی/ نحوه: ضربات متعدد باتوم به سر ١۵- حمید مداح شورچه، فعال در ستاد مرکزی میرحسین موسوی، محل شهادت: مشهد/ نحوه: چند روز بعد از آزادی به دلیل شدت جراحات وارده به شهادت رسید/ پزشکی قانونی علت شهادت وی را خونریزی مغزی اعلام کرده است. ١۶- داوود صدری ۲۵ ساله و تکنیسین برق، با شلیک از بام پایگاه بسیج مجروح شد و در بیمارستان رسول اکرم جان باخت. وی هنگام فیلمبرداري از کشتار مردم مقابل پایگاه بسیج مورد اصابت گلوله قرار گرفت . ١۷و ١۸- سرور برومند جوکامی و فاطمه رجب پور (مادر و دختر)، هر دو نفر در مهدکودک روبروی پایگاه بسیج گردان ۱۱۷ عاشورا پناه گرفته بودند که مورد اصابت گلوله قرار گرفتند . پدر خانواده می گوید "به کمر و گلوی زن و دخترم تیر زده بودند. وقتی رسیدم هر دو غرق خون بودند. // دفن: تهران بهشت زهرا قطعه ۴۵ رديف ١٢۰شماره ٣۹ ١۹- سید فرزاد جشنی، بر اثر ضربات باتوم زخمی شد كه بوسیله آمبولانس امداد ابتدابه بیمارستان طالقانی منتقل و پس از مدتی به دلیل نامعلوم به بیمارستان لقمان فرستاده شد و همان شب به دلیل شدت ضربات از ناحیه سر به شهادت رسید .وی در روز سی خرداد با حضور نیروهای انتظامی در زادگاهش آبدانان (ایلام) به خاک سپرده شد وعزاداران تعهد داشتند مراسم بصورت آرام برگزار شود . ٢۰- حسام حنیفه، در اثر اصابت گلوله به چانه توسط نیروهای بسیجی در میدان آزادی به شهادت می رسد. // پیکر وی در سی خرداد در امامزاده عبدالله کرج خاکسپاری می گردد. ٢١- رامین رمضانی، بر اثر شلیک گلوله از قرارگاه بسیج میدان آزادی و اصابت به سینه به شهادت می رسد. / پیکر شهید در روزی که باید مراسم تولد برایش گرفته می شد ، در روز دوم تیر ۸۸، در تهران بهشت زهرا قطعه ٢٥٧ ردیف ۴۶ شماره ٣٢ به خاک سپرده می شود. ٢٢- محرم چگینی قشلاقی، ٣۴ ساله، در مقابل پایگاه بسیج مقداد در خیابان آزادى، گلوله به گونه وی اصابت کرده و به شهادت می رسد. // دفن: تهران بهشت زهرا قطعه ٢۵۶ ردیف ١۴۶ شماره ١٣ ٢٣ تا ٢۹- شش نفر به نام‌های مبینا احترامی، ایمان نمازی، فاطمه براتی، محسن ایمانی، کامبیز شعاعی و کسری شرفی هستند، که منابع خبری و فعالان حقوق بشری، از شهادت آنان در بامداد ۲۵ خرداد و دفن آنها بدون اجازه خانواده خبر داده بودند. (هنوز این شش نفر تایید نشده اند.) لازم به ذکر است شورای هماهنگی راه سبز امید، طی انتشار بیانیه ای، از مردم و حامیان جنبش دعوت کرده است تا "به یاد ٢۵ خرداد ٨٨ و روز تولد جنبش سبز"، از ساعت شش تا هشت بعد از ظهر چهارشنبه ٢۵ خرداد در میادین شهرها در قالب تجمعات مسالمت آمیز حضور بهم رسانده و در روز پنجشنبه ٢۶ خرداد نیز، به یاد تمامی شهدای جنبش، بر مزارشان حضور یابند. گفتنی است روز گذشته پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی، از جانباختگان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری، طی پیامی خاطرنشان کرده بود "اگر همگی دیروز به چگونگی رفتن سایر فرزندان این سرزمین درست می‌اندیشدیم و عمل می‌کردیم، شاید بعد از آن شاهد از دست رفتن صانع‌ها محمدها و هاله ها نمی بودیم. رفع ظلم، حقوق بشر، دموکراسی و تحمل و به رسمیت شناختن حقوق همگی، حتی مخالفین، با صبر و تلاش خستگی ناپذیر همگی ما دور از دسترس نیست. به شرط آنکه به خود نیز بنگریم."
با ۵۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


اکثریت پارلمان لهستان و اکثریت سنای لهستان که رئیس دوره یی اتحادیه اروپا از اول ماه ژوئیه خواهد شد، ازمردم ومقاومت ایران حمایت کرده و خواهان حفاظت از اشرف شدند. اکثریت پارلمان و اکثریت سنای لهستان به دولت این کشور که ازماه آینده میلادی تا پایان ۲۰۱۱ریاست دوه یی اتحادیه اروپا را برعهده دارد -اقدام برای ارجاع پرونده نقض حقوق بشر در ایران به شورای امنیت واعمال تحریمهای موثر -اقدام نزد دولت آمریکا و ملل متحد برای حفاظت ازساکنان اشرف براساس کنوانسیون چهارم ژنو و پایان دادن به شکنجه روانی و محاصره اشرف - برقراری دیالوگ با شورای ملی مقاومت ایران و به رسمیت شناختن مقاومت مردم ایران علیه فاشیسم دینی......................
با ۵۳ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جرس: در حالی که شصت و چهار زندانی هم بند هدی صابر شهادت داده اند که وی در اعتصاب غذای خود و بر اثر بی مبالاتی و بی توجهی مسئولان زندان بوده است، رسانه های حکومتی نیز در سطح گسترده ای به پوشش خبری درگذشت هدی صابر پرداخته اند و همچون اخبار شهادت هاله سحابی، سعی دارند علت مرگ را کاملا طبیعی و ناشی از بیماری مزمن قلبی ذکر کنند. همچنین، رییس بهداری بازداشتگاه اوین ادعا کرده است که هدی صابر اعتصاب غذا نداشت و علت مرگ وی سکته قلبی وسیع بوده است. لازم به یادآوری است که شصت و چهار تن از زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ای با شهادت دادن بر آنچه در آخرین لحظات حضور صابر در بند بر وی گذشته، حاکمیت را مسئول مستقیم مرگ هدی صابر دانسته و نوشته اند: "اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامه ی وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود." همسر صابر با بیان اینکه از همه سازمان های بین المللی می خواهم هر چه سریعتر پیگیری و مشخص کنند که علت مرگ همسر من چه بوده است؟ می گوید: "روز دوشنبه هفته گذشته که به ملاقات همسرم رفتم همچنان در اعتصاب غذا بود و ازش خواهش کردم اعتصاب را بشکند که گفت نه نمی توانم اعتصاب را بشکنم زیرا هاله سحابی خیلی مظلومانه کشته شد. بعد که اصرار کردم گفت هر زمان احساس کنم حالم بد است اعتصاب را می شکنم. همسرم بعد از درد شدید به بهداری می رود اما آنجا به جای رسیدگی مورد ضرب و شتم هم قرار می گیرد. ما در آینده نام کسی هم که ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده منتشر خواهیم کرد. بعد هم که در سردخانه بیمارستان جسد ایشان را دیدم مالامال از خون بود و روی تشک مقدار زیادی خون ریخته بود. سه جای بدنشان هم زخمی بود." هدی صابر و امیرخسرو دلیر ثانی در پی شهادت مظلومانه هاله سحابی در اعتراض به فاجعه و شهادت هاله سحابی، از‌ غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای‌تر می‌زنند. این اعتصاب غذا منجر به شهادت هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی –مذهبی شد،اما هنوز از وضعیت امیر خسرو دلیر ثانی دیگر اعتصاب کننده اطلاع دقیقی در دست نیست. متن گفتگوی جرس با فریده جمشیدی، همسر هدی صابر در پی می آید: خانم جمشیدی ضمن عرض تسلیت، لطفا از مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر آقای صابر صحبت بفرمایید. پیکر آقای صابر را خیلی دیر به ما تحویل دادند بعد هم که ایشان را در بهشت زهرا به خاک سپردیم. آیا توانستید مراسم را با آرامش برگزار کنید؟ با آرامش ؟ فقط می توانم بگویم گارد نیروی امنیتی همه بهشت زهرا را گرفته بود. بیانیه ای به امضای شصت و چهار تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ منتشر شده که در آن به ضرب و شتم آقای صابر در بهداری و درد شدید ایشان اشاره شده است. شما از این موضوع اطلاع دارید؟ بله، این بیانیه را خواندم و خانواده های زندانیان سیاسی هم که منزل آمده بودند این موضوع را گفتند و به شدت از این قضیه متاثر بودند. متاسفانه من الان متوجه شدم که همسرم در بهداری زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به شهادت این زندانیان آقای صابر گفته است شکایت خواهد کرد. آیا شما شکایت ایشان را پیگیری خواهید کرد؟ بله، حتما پیگیری خواهیم کرد زیرا همسر من هیچ ناراحتی جسمی نداشت و بعد از ده روز اعتصاب غذا، آن هم اعتصاب غذای تر فوت شده و به شهادت زندانیان به وضعیت ایشان رسیدگی نشده و همین علت فوت ایشان بوده است. همسرم بعد از درد شدید به بهداری می رود. اما آنجا به جای رسیدگی مورد ضرب و شتم هم قرار می گیرد. ما در آینده نام کسی هم که ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده منتشر خواهیم کرد. خانم جمشیدی رئیس بهداری اوین ادعا کرده که آقای صابر اصلا در اعتصاب غذا نبوده است شما چه زمانی با همسرتان ملاقات داشتید و آیا ایشان در اعتصاب غذا بودند؟ همسرم در اعتصاب غذا بود و روز دوشنبه که به ملاقاتش رفتم همچنان در اعتصاب غذا بود و ازش خواهش کردم اعتصاب را بشکند که گفت نه نمی توانم اعتصاب را بشکنم زیرا هاله سحابی خیلی مظلومانه کشته شد. بعد که اصرار کردم گفت هر زمان احساس کنم حالم بد است اعتصاب را می شکنم. آن موقع وضعیت جسمی اش خوب بود اما وقتی در سردخانه بیمارستان جسد ایشان را دیدم مالامال از خون بود و روی تشک مقدار زیادی خون ریخته بود سه جای بدنشان هم زخمی بود. شما علت را پرسیدید؟ گفتند مال آنژیو است. آیا طبیعی است که با آنژیو اینهمه خون ریخته شود؟ والله چه بگویم، این را پزشکان باید بگویند که آیا این همه خون طبیعی است؟ من فقط می دانم که آقای صابر ورزشکار بود و کسی نبود که با ده روز اعتصاب غذا یا حتی یکماه اعتصاب فوت کند. احتمالا به ایشان رسیدگی نشده است. با توجه به اینکه آقای صابر با آقای دلیرثانی اعتصاب دو نفره خود را شروع کردند و آقای دلیرثانی هنوز در اعتصاب هستند خانواده صابر پیامی برای ایشان ندارد؟ بله، به همسر آقای دلیر ثانی گفتم از ایشان خواهش کنند اعتصاب خود را بشکنند. مراسم بعدی شما در چه زمان و مکانی برگزار می شود؟ از ساعت سه تا پنج بعد ازظهر در مسجد اعظم قلهک قرار است مراسم برگزار شود. اما مشخص نیست حتی بگذارند آن مراسم را هم بگیریم یا نه؟ باید منتظر اجازه کلانتری باشیم! در پایان شما مسئول مستقیم مرگ آقای صابر را چه کسی می دانید؟ همسر من یکسال بود که در زندان نگهداری می شد بارها هم اعتراض کردیم اما بطور غیرقانونی او را در زندان نگهداشته بودند. من مسئول را نیروهای قضایی می دانم . اما سازمان های بین المللی باید تعیین کنند که مسئولیت مرگ همسرم با کیست؟ و من در اینجا از همه سازمان های بین المللی می خواهم هر چه سریعتر پیگیری و مشخص کنند که علت مرگ همسر من چه بوده است؟ با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.
با ۵۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته