-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 04/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



محمدحسین بنی اسدی، کنسول ایران، گفت که پاکستان و ایران این پتانسیل و توان را دارند که نیازهای یکدیگر را تامین کنند.

او روز سه شنبه در سخنرانی اش در اتاق بازرگانی و صنایع لاهور گفت که جامعه تجارتی ایران-پاکستان باید تعاملات شان را برای سهیم شدن در تجربیات یکدیگر در راستای منافع بیشتر مردم دو کشور برادر که شباهت های زیادی با هم دارند، افزایش دهند.

او گفت که حجم مبادلات و تجارت متقابل بین ایران و پاکستان با سطح روابط برادری شان مطابقت ندارد. وی افزود: هر دو کشور و بدنه تجاری شان باید از طریق برپایی نمایشگاه های تک کشوری و یا از طریق مبادله نمایندگی های تجارتی بر توسعه تجارت متمرکز شوند.

اسدی گفت این وظیفه اتاق های بازرگانی دو کشور ایران و پاکستان بود تا انتشار اطلاعات این بخش ویژه و همچنین اطلاعات مربوط به بخش تجارت را تامین و تضمین کنند و البته هر دو طرف نیاز داشتند تا در تجربیات یکدیگر در حوزه علم و تکنولوژی سهیم شوند.

او گفت جامعه تجارت پاکستان می تواند از فرصت های بسیار زیاد در کشاورزی، توریسم و صنایع فلزات ایران سود ببرد. شهرزاد علی ملیک، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع لاهور گفت که ایران و پاکستان دوکشور اسلامی برادر بودند، بنابراین باید تلاش های بیشتری صورت می گرفت تا روابط شان در همه زمینه ها مستحکم تر شود.

او گفت سطح وسیعی برای همکاری در سرمایه گذاری های بزرگ و کوچک و میلیون ها پروژه مثل اکتشاف نفت و گاز، پروژه های تولید انرژی آبی و زغال سنگی، کاغذ و تخته، شکر، سیمان، مواد شیمیایی، حمل و نقل و ارتباطات، احداث جاده ها در پاکستان، همکاری های آموزشی و علمی، صنایع دستی، جواهرات و مصنوعات هنری، فرش، مبلمان و غیره است.

او ادامه داد پاکستان، یک کشور کشاورزی است ولی بسیاری از محصولات کشاورزی این کشور به دلیل کمبود تکنولوژی های بعد از برداشت محصول هدر می روند. به همین دلیل همکاری تکنولوژیکی با ایران می تواند به پروسه تولید مواد غذایی کشاورزی و صنایع لبنی کمک کند.

* در: استسمن


 


با توجه به این که عربستان سعودی خود را رهبر جهان مسلمانان سنی می داند و ایران هم خود را پیشوای مسلمانان شیعه، بازی ژئوپولتیکی به غیر از عوامل دینی به دیگر فاکتورها هم بستگی دارد.

بازی جدید دیگری در حال شکل گیری است. مکان آن هم غرب آسیا و میان عربستان سعودی و ایران است. برخلاف داستان اولیه در سال های آخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، این جریان جدید نه فقط ژئوپولتیک که دینی و مذهبی هم هست. سعودی ها خود را رهبران سنی ها می دانند و ایرانی ها خود را سران شیعه می دانند. هر دو خود را امت اسلام می نامند در حالی که امت اسلامی، به معنای تمامی مسلمانان و نه تنها یک شعبه از آن است. این دو قدرت هرچند همگرایی هایی هم به هم دارند ولی رقابت تند و تلخی هم میان این دو جاری است.

دعوای عرب و فارس میان این دو، ریشه در رقابت شیعه و سنی هم دارد. به عنوان ساده تر و از دیدگاه عربی می توان گفت مسلمان سنی بیشتر با هویت عربی پیوند خورده در حالی که مسلمان شیعه به معنای حرکت خلاف منافع ملی در کشورهاست. این حرکت را می شد در جنگ هشت ساله میان دو کشور با اکثریت شیعه در ایران و عراق دید.

تقریبا بیش از یک میلیارد مسلمان در سرتاسر جهان وجود دارد و اسلام سریع ترین دین فراگیر در سرتاسر جهان محسوب می شود. سنی ها اکثریت را در اختیار دارند و شیعیان حدود پانزده درصد از جمعیت جهان اسلام را به خود اختصاص می دهند.

هر کشوری با اکثریت شیعه یک اقلیت سنی دارد و عکس آن هم هست، یعنی هر کشوری با اکثریت سنی، یک اقلیت شیعه هم دارد. چهار کشور با اکثریت شیعه عبارتند از ایران، عراق، بحرین و آذربایجان. دیگر کشورهای مسلمان دارای اکثریت سنی هستند.

در پاکستان، حدود ۲۰ درصد شیعه وجود دارد، در کویت حدود ۲۵ درصد و در یمن هم حدود همین مقدار شیعه وجود دارد. در لبنان شیعیان حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد هستند در حالی که در مصر تقریبا این آمار خیلی پایین است. افغانستان در مرزهای غربی و در همسایگی ایران، اقلیت شیعه دارد.

تفاوت میان این دو، شیعه و سنی اندکی پس از مرگ پیغمبر اسلام در سال ۶۳۲ و اختلاف بر سر جایگزینی او شروع شد. گروهی که بعد ها به سنی ها معروف شدند، می خواستند ابوبکر جانشین باشد در حالی که گروه معروف به شیعیان خواهان جانشینی علی بودند و می گفتند خون پیامبر باید در رگ های جانشینان جاری باشد و از فامیل پیامبر باشد. علی دست آخر خلیفه چهارم شد و پسرش حسین توسط خلیفه سنی بغداد کشته شد. از آن زمان به بعد، خصومت میان این دو شروع شده و هنوز ادامه دارد.

در شماری از کشورهایی که اکثریت سنی دارند، حتی شیعیان به نام مسلمان رسمیت ندارند. این قضیه چند سال پیش در عربستان سعودی بود و در پاکستان شیعیان تقریبا به طور مرتب هدف اسلامگرایان افراطی قرار گرفته و کشته می شوند.

امروز هم زیرشاخه های شیعه مانند شیعه هفت امامی و شیعه اثنی عشری یا دوازده امامی به عنوان کافر و مرتد شناخته می شوند. در تهران که پذیرای ۱۶ میلیون جمعیت است، اقلیت سنی حتی یک مسجد برای عبادت کردن ندارند. زمانی که چند سال پیش راهی تهران شدم، مردم شیعیان را به عنوان مسلمان و سنی ها را به عنوان اهل سنت معرفی می کردند.

جنگ شیعه و سنی پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بالاتر گرفت. اکثریت شیعه در عراق در زمان حکومت صدام حسین و حتی از زمان تشکیل کشور عراق در سال ۱۹۳۲ مورد تحقیر و سرکوب بودند.

هرچند صدام حسین شماری معدودی از شیعیان و یا حتی مسیحی ها را در مناصب دولتی منصوب کرد، مانند طارق عزیز که عضو حزب بعث و مسیحی بود. اما پس از سرنگونی نظام بعثی در عراق، شیعیان خود را در نوعی از آزادی دیدند که هیچ وقت تجربه اش نکرده بودند و نتیجه آن، نوعی جنگ و رقابت تلخ داخلی بود که هزاران کشته برجای گذاشت. خیلی از آسیب ها وارد شد و حتی عده ای نام و نام خانوادگی خود را تغییر دادند تا خود را محافظت کنند.

خیلی از سنی ها برای حفظ جان خود به اردن یا سوریه گریختند. اما چیزی که حمله آمریکا انجام داد کسی انتظارش را نداشت یا فکرش را نکرده بود، افزایش نفوذ ایران در عراق و در منطقه بود.

الان وضعیت این است که ایران نفوذ گسترده ای در عراق و از راه حزب الله که شیعه است به طور غیرمستقیم در لبنان دارد و حماس را هم در مشت دارد که صد در صد سنی است. در افغانستان هم ایران متحدان زیادی دارد که مشکل افغانستان را بدون کمک ایران حل نمی کند اما ایران فقط در حوزه پرونده فعالیت های اتمی خود حاضر به همکاری است.

از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ ایران به شکل گسترده ای در حال صادرات انقلاب بوده است. زمانی که مصری ها به میدان تحریر ریختند، ایران آن را مشابه انقلاب اسلامی معرفی کرد و گفت میدان تحریر همان میدان آزادی تهران است.

پدیده موسوم به بهار اعراب، موقعیت مناسبی به ایران داده تا نفوذ بیشتری در میان همسایگانش از جمله بحرین به دست آورد. بحرین حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد جمعیت شیعه نشین دارد که زیر حاکمیت یک خاندان سنی هستند. زمانی که بحرینی ها به میدان لوءلوء یا مروارید ریختند، ایرانی ها اول به آن کاری نداشتند و دخالت نکردند ولی وقتی عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای سرکوب ها نیروی نظامی فرستادند، ایران وارد عمل شد.

تقریبا همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس متقاعد شده اند که ایران به نوعی مشغول تقویت و حمایت جنبش برپایی اعتراضی شیعیان در بحرین است. ایران به شدت نسبت به دخالت عربستان سعودی هشدار داده و حتی نوری المالکی نخست وزیر عراق گفت که عربستان نباید جنگ دینی و عقیدتی در منطقه راه بیاندازد. آیت الله سیستانی، مرجع عالی شیعیان عراق هم به حاکمان بحرین هشدار داد دست از خشونت و سرکوب بردارند و با معترضان وارد گفت وگو شوند.

پس از حمله آمریکا به عراق، واشینگتن تلاش کرده حلقه ای از سنی های میانه رو و معتدل ایجاد کند که میان نفوذ ایران مقابله کنند. به عقیده نگارنده در جریان سفرهایش، سنی های عراق در مقابل خطر سرکوب ساکت نمی نشینند. هنوز موقعیت البته به هم نریخته چرا که هیچ کس در منطقه توان برپایی جنگ دیگری را ندارد.

جالب این جاست که ایران تنها قدرت شیعه است که هیچ ارتباط مالی و اقتصادی با عربستان سعودی ندارد ولی در مقابل عربستان سعودی رویه دفاعی دارد. ایران که خود را در محاصره خطر آمریکا در دو طرف می بیند و به اعراب سنی هم دل نمی تواند ببندد، در نوعی انزوا قرار گرفته که این کشور را به دیپلماسی و اقدام عملی سوق می دهد و این انگیزه را ایجاد می کند.

تلاش آمریکایی ها برای جلوگیری از ارسال نیروهای عربستان به بحرین جواب نداد و ریاض به این نتیجه رسید که باید خود دست به کار شود تا مقابل نفوذ ایران را بگیرد. اگر شیعیان بتوانند سهم بیشتری در قدرت بحرین بگیرند، عربستان سعودی به شدت احساس خطر می کند چرا که ممکن است اقلیت حدود ۱۰ درصدی شیعه در این کشور هم طلب سهم کنند. خاندان حاکم سلطنتی سعودی هرگونه نفوذ ایران را به عنوان بدترین خطر می شناسند.

شاید دیگر برای فرو نشاندن آتش خصومت میان شیعه و سنی و ایران عربستان خیلی دیر شده باشد. حتی اگر دولت های عربی کمی آزادی به اقلیت شعیه خود بدهند، باز هم ایران به فشار خود ادامه می دهد تا از آن قدرتی برای خود بسازد. آمریکایی ها هم نمی توانند به شکل انفعالی نظاره گر این بازی باشند.

جالب خواهد بود که منتظر بمانیم و ببینیم بازی جدید چطور ادامه پیدا می کند. ما در هندوستان نگران این نفوذ در داخل کشور نیستیم چرا که تکثرگراترین حکومت دینی هستیم و هیچ کس هم محدود و یا ممنوع نیست. اما به لحاظ خارجی این بازی در سیاست خارجی و دیپلماسی از عدم تعهد (هند) ممکن است به تعهد دوگانه منتهی شود.

* از: کینمایا آر. قره خان (CHINMAYA R. GHAREKHAN) / در: هیندو

عکس از:AP


 


شدت اعتراض ها در سوریه که دستگاه امنیتی می کوشد با ددمنشی آن را سرکوب کند هفته به هفته فزونی می گیرد. روز چهارشنبه تانک ها به دوما در حومۀ دمشق هم وارد شدند. در دارا، کانون اعتراض ها، تانک ها نیز نمی توانند از روز دوشنبه خواستۀ مردم را برای آزادی خاموش کنند. سقوط حکومت دیگر غیرممکن نمی نماید. چنین سقوطی پیامدهای بیشتری از سقوط رئیس جمهور مصر حسنی مبارک در ۱۱ فوریه خواهد داشت.

زیرا برعکس مصر، سوریه در تقریباٌ تمامی بحران های منطقه مستقیم یا غیرمستقیم شرکت دارد. از این رو تغییر حکومت در سوریه در خاورمیانه تغییر بنیادی ایجاد خواهد کرد. برای نمونه سوریه مهمترین متحد عربِ ایران است که بر سر سلطه در خلیج فارس با عربستان سعودی رقابت می کند. سوریه از گروه های افراطی حزب الله و حماس حمایت می کند و در لبنان مانع برقراری سیاست طرفدار غرب می شود و در عراق، با وجود بی اعتمادی بین اسد و نخست وزیر عراق نوری المالکی، از نظرِ مثبت اکثریت شیعه برخوردار است.

از این گذشته سوریه با وجود اقلیت هایش نیز با خارج مربوط است. در هیچ کشوری مانند سوریه کردها اینگونه گسترده زیرفشار نیستند؛ دروزی ها در سوریه و در بلندی های اشغالیِ جولان و لبنان زندگی می کنند. تنوغ مذهبی در سوریه کمتر از لبنان نیست، فقط اینکه در سوریه مسلمانان سنی آشکارا در اکثریت قرار دارند. در صورت ادامۀ بحران ها در سوریه که بر سر به دست آوردن قدرت است اما می تواند به جنگ داخلی منجر شود، نمی توان منتفی دانست که برخی از گروه ها نزد خویشاوندان خود در کشورهای همسایه پناه جویند.

نگرانی ایران از تغییر حکومت در سوریه از همه بیشتر است. زیرا جمهوری اسلامی از سوریه به عنوان پلی به مدیترانه استفاده می کند تا در لبنان به حزب الله و در نوارغزه به حماس، دفترهای سیاسی آنها در دمشق قرار دارد، سلاح برساند. ایران با اتکا به حزب الله می کوشد بین عرب ها در مبارزه علیه اسرائیل امتیاز جمع کند – و برای اینکه بتواند در صورت حمله به تأسیسات اتمی خود علیه اسرائیل جبهۀ اختصاصی بازکند. از این رو غیرمنتظره نبود که دولت آمریکا گفته اسنادی در دست دارد که برطبق آنها ایران به سوریه تجهیزات می دهد تا اعتراض ها را که منافع ایران را به خطر می اندازد سرکوب کند.

اسد به حزب الله نیاز دارد

حکومت اسد هم به نوبۀ خود به حزب الله نیاز دارد تا مانع کار دادگاه ویژۀ بررسی قتل رفیق حریری شود و حزب الله به حمایت سوریه نیاز دارد تا در جنگ قدرت داخلی لبنان دست بالا را در مقابل ائتلاف طرفدار غرب به دست بیاورد. اینگونه بود که حزب الله در ژانویۀ ۲۰۱۱ مؤفق شد دولت نخست وزیر لبنان سعد حریری را سرنگون کند. بدون اسد ایران در منطقه و حزب الله در لبنان نفوذ خود را از دست می دهند. در این صورت ایران مجبور است دنبال راه های تازه ای بگردد تا سلاح به میزانِ سالانه ۲۰۰ میلیون دلار به متحدان شیعه اش در لبنان برساند.

ایران از برخورد با مصرِ بعد از مبارک پی می برد که همکاری بعد از سقوط مشکل است. وزیر خارجۀ ایران علی اکبر صالحی بیهوده کوشید نظر دولت جدید مصر را به از سرگیری مناسبات دیپلماتیک جلب کند. ایران نتوانست بیش از این گفته که ایران خطری برای امنیت منطقه نیست از مصر بیرون بکشد. برعکس، حاکمان ایران همچنان نگرانند که جرقۀ جنبش دمکراسی خواهی بتواند آتش «جنبش سبز» را از نو بگیراند.

برنفوذ عربستان سعودی افزوده خواهد شد

هرچه ایران در صورت تغییر حکومت سوریه عقب رانده شود به همان میزان بر حیطۀ نفوذ عربستان سعودی افزوده می شود- در لبنان به عنوان حامی حریری و در خلیج فارس و احتمالاٌ عراق که در این صورت دولت این کشور که بیشتر اعضای آن شیعه هستند کمتر می تواند به همبستگی از خارج دل ببندد. اما چنین می نماید که پیامدهای سقوط احتمالی اسد برای پادشاهی اردن ناچیز باشد جایی که حتی اسلام گرایان از خانوادۀ سلطنتی حمایت می کنند.

اگر دارا در مرز اردن نمی بود اعتراض ها در این شهر اینقدر سر - و -صدا نمی کرد. اینگونه بود که تظاهرکنندگان از طریق تماس با تلفن های همراه با کشور همسایه اردن توانستند ویدیوهای آماتور خود را به سراسر جهان بفرستند.

تغییرات اساسی در سوریه تغییراتی بنیادی را در توازن قدرت در سراسر منطقه ایجاد خواهد کرد که هدایت پذیر نیستند. از این رو نیز هست که کسانی که در خونریزی لیبی خواستار اقدام فوری شده بودند در مورد سوریه درنگ می کنند.

* از: راینرهِرمان / در: فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ

عکس منتشر شده در F.A.Z.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته