-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

Best of Balatarin for 04/25/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از اصطلاح بی‌کاری برای شرایط فرهنگی جامعه امروز استفاده کرده و گفتند: هیچ یک از مسئولان به فکر حل کردن و پیدا کردن راه حل برای این مشکل نبوده و به نظر می‌رسد دیگر با کار فرهنگی نمی‌توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می‌کنم برای حل این مسأله باید خون‌های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.
با ۲۸۱ امتیاز و ۱۳۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عمر موسی، دبیرکل اتحادیه عرب، در گفت و گو با یک روزنامه فرانسوی گفته است که بادهای فعلی تغییرات به کشورهای عربی محدود نخواهد شد و به زودی به ایران خواهد رسید. دبیر کل اتحادیه عرب در گفت و گو با روزنامه لوفیگارو، چاپ پاریس، اظهار عقیده کرد: «من بر این اعتقادم که بادهای سهمگین تغییر به جهان عرب محدود نخواهد شد و به زودی به سوی ایران وزیدن خواهد گرفت.» عمر موسی در این گفت و گو به جزئیات بیشتری اشاره نکرد و توضیحی درباره چگونگی این تغییرات نداد. در سال ۱۳۸۸ و پس از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری، ایران شاهد اعتراض های گسترده خیابانی به آنچه که مخالفان «تقلب وسیع» در این رای گیری خواندند، بود که این اعتراض ها با سرکوب شدید نیروهای امنیتی روبرو شد و در جریان آن دهها نفر کشته و هزاران نفر نیز بازداشت شدند. برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند که اعتراض های مخالفان در قالب «جنبش سبز» ایران و حوادث تونس و مصر که به سرنگونی روسای جمهور آنها منجر شد الهام بخش قیام های مردمی در جهان عرب بوده است. دبیرکل اتحادیه عرب در بخش دیگری از مصاحبه خود با اشاره به قیام های فعلی در جهان عرب گفته است که «شهروندان این کشورها خواهان مشارکت در تصمیم گیری ها هستند.» وی اظهار داشت که اتحادیه عرب مدلی دقیقی برای ارائه به کشورهای عربی به منظور انجام تغییرات ندارد ولی ما بارها هشدار داده ایم که نیاز به تغییر وجود دارد. آقای موسی تاکید کرد مسیری که جهان عرب به سوی آزادی برگزیده غیر قابل بازگشت است. اعتراض های جهان از ژانویه سال جاری و پس از آن آغاز شد که معترضان تونسی برای بزرگداشت مرگ یک جوان این کشور به خیابان ها ریختند و در کمتر از یک ماه باعث فرار زین العابدین بن علی، رییس جمهوری، از کشور شدند. به دنبال موفقیت این قیام، مردم مصر نیز برای روزهای متوالی تظاهرات گسترده و دامنه داری علیه حسنی مبارک، رییس جمهور، به راه انداختند که با همراهی ارتش مصر منجر به کناره گیری آقای مبارک از قدرت شد. در حال حاضر، کشورهای لیبی، یمن، بحرین و سوریه دستخوش نا آرامی های وسیعی است و در تازه ترین رویداد، علی عبدالله صالح، رییس جمهور یمن، اعلام کرد که طرح شورای همکاری خلیج فارس را پذیرفته و ظرف یک ماه مقام خود را ترک می کند. عمر موسی می گوید که «هر کشوری دارای ویژگی ها و خصوصیات مربوط به خود است. ولی محور این است که کشورهای عرب در حال تجربه نمونه های مشابه خود بوده و بر ضد اقتدارگرایی و فساد در حال مبارزه هستند.» با این حال، دبیرکل اتحادیه عرب از حضور نیروهای نظامی عربستان سعودی در خاک بحرین برای سرکوب معترضان حمایت کرد و آن را قانونی دانست. وی در پاسخ به این پرسش لوفیگارو که آیا تصمیم عربستان در اعزام نیرو به بحرین درست بوده است، گفت: «اعزام نیرو قانونی بوده و در راستای معاهده ای است که میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس امضاء شده است.» اعزام این نیروها با اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران روبرو شده و تهران خواستار خروج هرچه سریعتر سربازان عربستانی از بحرین شده است. این در حالی است که مقام های بحرینی با رد انتقادهای ایران گفته اند تا زمانی که تهدید تهران وجود داشته باشد این نیروها در بحرین باقی خواهند ماند. عمر موسی می گوید که «وضعیت مثل بلور برای ما شفاف است: بحرین یک کشور عربی است و باید عربی هم باقی بماند. حفظ ثبات این کشور حیاتی است.»
با ۱۳۲ امتیاز و ۱۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در جلسه امروز هیات دولت، که با حضور حیدر مصلحی وزیر اطلاعات برگزار شده، محمود احمدی نژاد حضور نیافته است. خبرگزاری فارس نوشت که جلسه هيأت دولت، عصر امروز به‎رياست محمدرضا رحيمي معاون اول رئيس‌جمهوری برگزار شده است. خبرگزاری مهر نیز با تایید این خبر نوشته است برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز صبح از "حضور قطعی" محمود احمدی نژاد در جلسه عصر یکشنبه هیات دولت و دعوت از حیدر مصلحی برای شرکت در این جلسه خبر داده بودند. سایت الف نزدیک به احمد توکلی نماینده تهران و رئیس مرکز پژوهش های مجلس هشتم، دیروز نوشته بود که با وجود حمایت رهبر جمهوری اسلامی از آقای مصلحی، محمود احمدی‌نژاد همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر برکناری وزیر اطلاعات پافشاری می کند و حاضر نیست با آقای مصلحی همکاری کند. به گزارش الف، آقای احمدی‌نژاد تا روز گذشته از آقای مصلحی برای حضور در جمع هیات دولت دعوت نکرده و او را به سفر استانی اخیر خود به کردستان هم نبرده است. هفته پیش و در پی انتشار خبر کناره گیری و سپس ابقای حیدر مصلحی، رسانه‌های ایران دلیل کناره گیری آقای مصلحی را اختلاف میان او و محمود احمدی‌نژاد دانستند.
با ۱۲۶ امتیاز و ۳۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جهان نیوز گزارش داد که احمد خاتمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفته است با با رویکرد آرام و آهسته و به اصطلاح کار فرهنگی نمی‌توان جلوی بدحجابی را گرفت و باید برای ریشه‌کن شدن این مسئله، خون ریخته شود! بر اساس این گزارش، وی همچنین ادعا کرده که دولت برای جذب آرایی که در انتخابات ۸۸ به کاندیداهای دیگر رای دادند در مسئله حجاب روی به سیاست تساهل و تسامح آورده است. احمد خاتمی مسئله حجاب در جامعه امروز را یک مشکل و فاجعه فرهنگی توصیف کرده و مدعی شده که در حوزه مسائل فرهنگی و علی الخصوص حجاب در کشور اصلا کاری در جامعه صورت نمی گیرد. امام جمعه موقت تهران همچنین در اظهاراتی که به تحریک به خشونت نزدیک است، تاکید کرده که با رویکرد آرام و آهسته و به اصطلاح کار فرهنگی دیگر نمی توان این موضوع را حل کرد، و گفته است: به نظر می رسد دیگر با کار فرهنگی نمی توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می کنم برای حل این مسئله باید خون های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.
با ۱۲۳ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


این شورا با تأکید بر حق مسلم کارگران برای طرح مطالبات و حمایت کامل از برگزاری راهپیمایی و تجمع آنان به رسم همه ساله، از همة همراهان و تلاشگران این جنبش فراگیر مردمی می خواهد تا در حمایت از خواسته های کارگران غیور این مرز و بوم، از همراهی و همدلی با آنان دریغ نورزند. شورای هماهنگی راه سبز امید از همه رسانه ها و شبکه های اجتماعی درخواست می کند با توجه به مشکلات اقتصادی و خواسته ها و مطالبات کارگران و زحمتکشان و در شرایطی که حاکمیت اجازه طرح هیچگونه انتقادی به این شرایط را بر نمی تابد، در بازتاب مصائب غم انگیزی که هر روز زندگی را بر اقشار مختلف مردم دشوارتر می کند همت گمارند. مگر ما و مردمان دیگری که همزمان یا دیرتر از ما در راه آزادی و آبادی گام برداشته اند از سرشتی متفاوت آفریده شده ایم که این گونه حقیرانه تن به ذلت بدهیم؟ مگر نمی دانیم که دستیابی به زندگی سعادتمندانه، نیازمند عزم و اراده برای ایجاد دگرگونی در هر چه نادرست است و جایگزین نمودن آن با آنچه ما را به فردایی بهتر رهنمون می کند می باشد؟مگر ندیده ایم که برای رسیدن به جامعه ای آباد، آزاد و عادل، ملت ها چه رنج ها که بر خود هموار نکرده اند و چه فداکاری ها که در تاریخ خود به ثبت نرسانده اند؟ ایران کشوری بزرگ، با سرمایه های بزرگ طبیعی و بهره مند از خیل کاردانان و کارگران و کارآفرینانی است که اگر حق تعیین سرنوشتشان را به خودشان بازگردانند، می توانند در زمانی کوتاه، کشور را به جایگاهی که شایسته آن است برسانند. و مردم ما در همین دو سالی که پشت سر گذاشتند، با اهدای دهها شهید، صدها مجروح و هزاران زندانی و از جمله دهها کارگر زندانی، نشان دادند که از چنین عزمی برخوردارند. صبر و استقامت و تلاش این مردم بزرگ، که بجای بزرگ فروشی به آنان باید در مقابل بزرگیشان سر تعظیم فرود آورد، آنان را به سر منزل مقصود خواهد رساند. اعتراض ها و اعتصاب های کارگری، علیرغم برخوردهای خشونت بار، هر روز در گوشه و کنار کشور رخ می دهند. اقتصاد صدقه ای که منتقدان دولت نسبت به عوارض زیان آور و خفت بار آن هشدار داده بودند، این روزها، امید کارگران و کارفرمایان را نومید کرده و چرخ های صنعت را به سکون کشانده است. درآمد سرشار فروش نفت که طی شش سال گذشته بالغ بر پانصد میلیارد دلار یعنی معادل تمام دوران فروش نفت در دورة پیش از آن بوده، و امانت بزرگ نسل ها در دست دولتیان است و کاهش وابستگی به آن از اهداف بارز مبارزات چند دهه اخیر ملت ما بوده، صرف واردات بی رویه کالاهای نامرغوب می شود؛ گویی هدف این انقلاب بزرگ صرفا عدم وابستگی از یک ابرقدرت و وابسته شدن به ابرقدرتی دیگر بوده است!
با ۱۱۲ امتیاز و ۴۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دیگر نمی‌توانیم بگوییم در حوزه مسائل فرهنگی و علی‌الخصوص حجاب در کشور کم کاری صورت می‌‌گیرد و باید گفت اصلا کاری در جامعه برای حل مشکلات این چنینی صورت نمی‌گیرد. آیت‌الله سید احمد خاتمی در جلسه‌ای با حضور طلاب در پاسخ به سوال یکی از حضار که گفته بود در شهر قم افراد بد حجاب آزادانه در شهر می‌گردند و و هنگامی که از نیروی انتظامی پرسیده می‌شود چرا به وظیفه خود عمل نمی‌کند، می‌گویند ما دستوری برای این کار نداریم، اظهار داشت: دولت برای جذب آرایی که در انتخابات ۸۸ به کاندیداهای دیگر رای دادند در مسأله حجاب روی به سیاست تساهل و تسامح آورده است و در این موضوع قیافه روشنفکری گرفته است. وی با تاکید بر اینکه مسأله حجاب در جامعه امروز ما تبدیل به یک مشکل و فاجعه فرهنگی شده است افزودند: دیگر نمی‌توانیم بگوییم در حوزه مسائل فرهنگی و علی‌الخصوص حجاب در کشور کم کاری صورت می‌‌گیرد و باید گفت اصلا کاری در جامعه برای حل مشکلات این چنینی صورت نمی‌گیرد. عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از اصطلاح بی‌کاری برای شرایط فرهنگی جامعه امروز استفاده کرده و گفتند: هیچ یک از مسئولان به فکر حل کردن و پیدا کردن راه حل برای این مشکل نبوده و به نظر می‌رسد دیگر با کار فرهنگی نمی‌توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می‌کنم برای حل این مسأله باید خون‌های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود. آیت‌الله خاتمی در ادامه افزود: رویکرد فرهنگی دولت در این زمینه به شدت ضعیف بوده و بنده بارها و بارها در نماز جمعه تهران این مسأله را گوشزد کرده و مردم هم در نظرسنجی‌ها این موضوع را با حدود ۹۰ درصد تائید کرده‌اند. وی در پایان تاکید کرد با رویکرد آرام و آهسته و به اصطلاح کار فرهنگی دیگر نمی‌توان این موضوع را حل کرد.
با ۱۰۱ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سید مصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت اصلاحات و شاکی پرونده کودتای انتخاباتی که به جای رسیدگی به شکایتش در زندان به سر می‌برد، در نامه سرگشاده ای خطاب به حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، برای مناظره با وی اعلام آمادگی کرد. تاج زاده در این نامه، که می‌توان آن را آغازی برای یک مناظره مکتوب دانست، با اشاره به اینکه حسین شریعتمداری تاکنون حاضر نشده است به پیشنهادهایش برای مناظره پاسخ دهد، تاکید کرده که در طول بازجویی های خود نیز بارها از بازجوها خواسته است تا امکان مناظره بین او و حسین شریعتمداری را به عنوان نماینده جریانی که در صدد است تا تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ایران از نهضت مشروطه تاکنون را از بین ببرد، فراهم کنند. به گزارش تحول سبز، تاج زاده با ارسال این نامه و تقاضا برای انتشار بدون سانسور آن در کیهان ، عملا مناظره را یک جانبه آغاز نموده است و اعلام کرده نامه های بعدی وی در خصوص مباحث مطرح شده در این نامه به عنوان محورهای پیشنهادی مناظره به تدریج منتشر خواهد شد. او نوشته است: پیشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و یک مقاله من بنویسم ، و کیهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نویسندگان آن روزنامه محترم. به این ترتیب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند یافت.
با ۹۷ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در اينجا مجري با تعجب به شيخ الاسلام گفت: « ‌آقاي وزير !‌ امكان دارد شما در بررسي هايتان كارخانه اي پيدا نكرده ايد و اين دليل نمي شود كه در سوئيس اصلا‌ً كارخانه ساعت سازي وجود نداشته باشد. » كه شيخ الاسلام با تاكيد بيشتري از قبل گفت:‌ خير!‌ ما بررسي كرده ايم در كل سوئيس حتي يك كارخانه ساعت سازي وجود ندارد.
با ۹۵ امتیاز و ۲۷ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


گاهی اوقات، گفته های بی پروای مدافعین اسلام، بسیار موثر تر از صد نوشته امثال من است، از آقای احمد خاتمی متشکرم که بی پروا یکی از وجه های این دین وحشی را به معرض نمایش گذاشته است. /علی رغم اینکه برای ما دیدن واقعیت های وحشی گری اسلام ، عادی است، اما گاهی شنیدن یکی از این جملات ، ما را نیز شوکه می کند. /براستی ، آیا جز وحشی گری و بدویت ، عنوان دیگری را می توان بر اسلام گذاشت ؟!/طنز ماجرا ایجاست که اصولا حجاب اسلامی از جایی به وجود آمد که یک فرد زنباره ، به نام محمد بن عبدالله بنا بر توصیه عمر و برای جلوگیری از چشم چرانی مسلمانان به زنان خوشگل او ، این قانون را هزار و چهارصد سال پیش به وجود آورده است، حال ما باید در سال 2011 شاهد ریخته شدن خون بر زمین باشیم به دلیل این قانون احمقانه!
با ۸۸ امتیاز و ۵۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از اصطلاح بی کاری برای شرایط فرهنگی جامعه امروز استفاده کرده و گفتند: هیچ یک از مسئولان به فکر حل کردن و پیدا کردن راه حل برای این مشکل نبوده و به نظر می رسد دیگر با کار فرهنگی نمی توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می کنم برای حل این مسئله باید خون های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.
با ۸۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تاج زاده: فردی که مواضع و دیدگاه‌های خود را کاملا منطبق بر حق و حقیقت می‌بیند و همه منتقدان را منحرف می‌خواند و شعارش "بصیرت" است، نباید از گفتگو هراسي داشته باشد. اینگونه نیست؟ من آمادگي ام را برای مناظره اعلام کرده ام. در زندان باشد یا در هر جاي ديگر؛ آزاد یا تحت الحفظ. • به سرکوب تظاهرات در فرانسه اعتراض می کنید، در حالی که حتی یک نفر هم کشته نشده، اما خود با ماشین از روی پیکر یک عزادار رد می شوید و دیگری را از پل به زمین پرتاب و فردی را که از نزدیکان نامزد رقیبتان است ترور می‌کنید؟ • اگر جنبش سبز مرده است ، چرا کابوس آن، لحظه ای شما را رها نمی‌کند به گونه ای که کیهان ندیده عرض می‌کنم شماره‌ای در ماه‌های اسارت اینجانب منتشر نشده است که در آن اتهاماتی متوجه سبزها نشده باشد؟ • با وجود اعلام مکرر اتکای جناح حاکم به حمایت آگاهانه اکثریت قاطع ملت ایران، چرا رفتارتان درست در نقطه مقابل ادعای مذکور است؟ همچون اقلیتی نگران از آینده که از سایه خود نیز می‌ترسید. اگر ایرانیان را بصیرترین مردم دنیا می خوانید، چرا همزمان می کوشید تمام مجاری اطلاع رسانی آزاد و قانونی را به روی آنان ببندید؟ اگر این ملت "بصیرترین" است، چرا تا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، به زعم شما به کسانی رأی داده است که یا منحرف بوده‌اند یا جاسوس یا خائن؟ • اگر مدعی پشتیبانی اکثریت مردم از دولت کنونی هستید، چرا به منتقدان سیاست‌های جاری کشور اجازه نمی‌دهید که حتی در اتوبان تهران-کرج یک اجتماع مسالمت‌آمیز و آرام برگزار کنند؟ در کجای دنیا مخالفان را خس و خاشاک خوانده، اما نسبت آنان با انتخابات آزاد، مانند نسبت جن و بسم‌الله است؟ • چرا دم از نهضت تولید علم می زنید و همزمان در صدد مهار کردن و در نهایت تعطیلی علوم اجتماعی و انسانی برآمده‌اید و برای حدود دو میلیون دانشجو دغدغه و نگرانی ایجاد می‌کنید؟
با ۸۵ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در پي رها کردن دو شهروند بيمار در حاشيه شهر تهران که به دليل فقر و نيازمندي و توهين به کرامت انساني اين اشخاص موجي از تاثر و اعتراض در فضاي خبري جامعه و حتي در ميان شهروندان برانگيخته شده است.
با ۸۳ امتیاز و ۳۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


«شبکه ایران» وابسته به خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از یک استاد دانشگاه اعلام کرد «آلودگی‌های اخلاقی» برخی مداحان باعث نارضایتی همسر و خانواده آن‌ها شده است. این شبکه خبری روز یکشنبه (چهارم اردیبهشت) به نقل از مجید غفرانی استاد دانشگاه تهران نوشته که «این دسته از افراد که می‌خواهند مروج اسلام باشند خود دچار آلودگی‌های اخلاقی هستند.»
با ۸۳ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


۱۱ اردیبهشت روز کارگر سبز میشویم ,,,,,,,,,,,,,,,,, جنبش سبز جنبش زندگی است، صبر ما صبر فعال است، با آرزوی پیروزی نفس می کشد و جلو می رود. دست همدیگر را حتی لحظه ای ول نکنیم.
با ۸۲ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مصطفی تاج زاده در اين نامه، با اشاره به اينکه در طول بازجويی های خود بارها از بازجوها خواسته است تا امکان مناظره بين او و حسين شريعتمداری را به عنوان نماينده جريانی که در صدد است تا تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ايران از نهضت مشروطه تاکنون را از بين ببرد، فراهم کنند که تاکنون جوابی داده نشده است. به گزارش تحول سبز، تاج زاده در نامه سرگشاده خود به شريعتمداری، به طرح سوالاتی چالشی که مسئولان از جواب دادن به آن طفره می روند اشاره کرده است. سوالاتی در مورد توهم فتنه انتخاباتی ، مشکلات اقتصادی، سياسی و اجتماعی و دانشگاهی . همچنين پفته است: پيشنهاد دادم که مناظره مکتوب آغاز شود و يک مقاله من بنويسم ، و کيهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نويسندگان آن روزنامه محترم. به اين ترتيب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند يافت. تاج زاده در نامه سرگشاده خود به شريعتمداير، به طرح سوالاتی از اين دست پرداخته است: متن کامل اولين نامه سيد مصطفی تاج زاده به شريعتمداری در ادامه می آيد: جناب آقای حسين شريعتمداری نماينده محترم ولی فقيه و سرپرست روزنامه کيهان با سلام از آن جا که فکر می کردم ممکن است فرصت کافی در ملاقات های هفتگی نداشته باشم تا نامه های سرگشاده ام را برای همسرم بخوانم که او بنويسد، از مشاراليها خواهش کردم تعدادی از مقالاتم را که در ايام مرخصی از زندان نوشته ام و قصد انتشار مستقل آن ها را داشتم به نامه سرگشاده به جنابعالی تبديل کند تا شايد راه گفت و گوی دوطرفه باز شود. روشن است که اگر زمان ملاقات های ما اندکی بيشتر بود، می توانستم درباره همه موضوعات مورد نظرم برای مناظره مکتوب که در پايان همين نامه عناوين آن ها را متذکر شده ام، برای شما بنويسم علت انتخاب مناظره مکتوب آن است که من از سه سال پيش تا کنون بارها جنابعالی را به گفتگو و مناظره دعوت کرده‌ام، اما هرگز با پاسخ مثبت آن جناب مواجه نشده‌ام. مقاله اينجانب با نام "منطق آقای شريعتمداری"، در روزنامه اعتماد ملی يک ماه قبل از انتخابات خرداد ۸۸ نيز نتوانست قلم فعال شما را به يک مناظره مکتوب ترغيب نمايد. با وجود اين، هنگامی که به شکل غير قانونی در سلول انفرادی در بازداشتگاه "۲الف" اوين (قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران) به سر می بردم ، به بازجوی پنجم خود پيشنهاد کردم برای روشن شدن بسياری از مسائل حاد و جاری ، چه خوب است آقای شريعتمداری را دعوت کنيد تا من با وی در حضور شما در همين زندان به گفت و شنودی چند ساعته بنشينم. قضاوت نهايی نيز درباره مواضع و موضوعات به عهده حاضران (بازجويان) باشد که آن پيشنهاد نيز تحقق نيافت. پس از آزادی موقت از زندان در نشستی با کارشناس ارشد اطلاعات سپاه و مسئول بازجوها، به مناسبت بحثی که بين ما درباره انتخابات رياست جمهوری دهم و تخلف‌ها و تقلب‌ها در گرفت، اعلام کردم من آماده‌ام با هر کسی که آنان معرفی کنند، درباره انتخابات ۸۸ در صدا وسيما به مناظره بنشينم. پيشنهاد من در آن جلسه نيز جنابعالی بوديد، زيرا شما را سخنگوی يک جريان فکری و سياسی می‌دانم که با وجود اقليت بودن ، مقدرات کشور را به طور کامل در دست گرفته و در صدد است تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ايران از نهضت مشروطه تاکنون را از بين ببرد. به علاوه جنابعالی به علت سوابق و روابط‌تان، مدعی هستيد که از نيمه پنهان منتقدان و حوادث و صد البته توطئه‌ها آگاهيد و بسياری از وقايع را پيش بينی می‌کنيد. بنابراين مناظره با چنين شخصی می‌تواند رافع بسياری از شائبه‌ها و روشنگر حقايق بسياری باشد. به هرحال وی در جواب من گفت: آقای شريعتمداری در نوشتن تبحر بيشتری دارد تا در گفت و شنود رو در رو. گفتم: اشکال ندارد، من حاضرم با ايشان به صورت مکتوب مناظره کنم. يک مقاله من می‌نويسم، ايشان آن را نقد کند يا بر عکس. ماحصل هر چه باشد، در روزنامه کيهان، به شرط عدم اعمال سانسور منتشر شود. البته اين نکته را نيز اضافه کردم که آقای شريعتمداری مدت‌هاست اعتماد به نفس خود را از دست داده و من مطمئنم وی پيشنهاد اخير را نيز رد خواهد کرد. کارشناس ارشد اطلاعات سپاه پرسيد: آيا از قول شما اين مطلب را به آقای شريعتمداری بگويم؟ پاسخ من روشن بود: بگوييد، ولی قطعا جواب منفی خواهيد شنيد و افزودم: آقای شريعتمداری هم دانش و قلم خوبی دارد و هم در گفتگو حاضر جواب و مسلط است ، ولی در دو سه سال اخير حاضر نشده است به مناظره با من تن در دهد. نه اين که مناظره کننده خوبی نيست و نه من فرد عجيب و غريبی هستم و در مناظره هماوردی ندارم. من همان تاج زاده قديمم ، با همان ضعف‌ها و قوت‌هايم، اما آنچه تغيير کرده و موجب شده است آقای شريعتمداری اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، اين است که احساس می‌کند که جز ادعاها و اتهام‌های تکراری تهی از حقيقت و غير قابل اثبات ، حرفی برای گفتن ندارد، علاوه بر اين با تناقض‌های زيادی مواجه است که اثبات هر ادعا مستلزم نفی اتهام ديگر اوست. به هر حال آن پيشنهاد نيز مورد استقبال قرار نگرفت. باری من آمادگی ام را برای مناظره اعلام کرده ام. در زندان باشد يا در هر جای ديگر؛ آزاد يا تحت الحفظ، برايم فرقی نمی کند. به سند و مدرک نيز نياز ندارم. زيرا تقريبا يقين دارم استدلال‌های شما همان‌هاست که هميشه بوده. اگر غير از اين بود در صدا و سيمايی که به ارگان جناح متبوع شما بدل شده و منعکس کننده ديدگاه‌های ملت ايران با همه تنوع و تکثرش نيست، حتما تغييری مشاهده می‌شد و حرف جديدی به ميان می‌آمد.اتهامات بی پايه که از روز اول بازداشت‌ها در ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ متوجه فعالان ستادهای انتخاباتی منتقد نامزد جناح حاکم شد، چنان سست و ناموجه بود که دوستان شما حتی در احکام دادگاه‌های نمايشی خويش نيز حاضر به تکرار آنها نشدند. اصرار معدودی از اصولگراها که هنوز همچون شما فکر می‌کنند – مانند آقايان حسينيان، عباسی، کوچک زاده، رسايی، الله کرم و شجونی- بر تکرار چنين اتهاماتی در صدا و سيما بيانگر آن است که سخن تازه‌ای در کار نيست. من پيشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و يک مقاله من بنويسم ، و کيهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نويسندگان آن روزنامه محترم. به اين ترتيب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند يافت. با آنکه پاسخ شما به اين پيشنهاد نيز برای من از پيش روشن بود که استقبال نخواهيد کرد، اما به همان علت پيش گفته (نمايندگی از يک جريان فکری و سياسی مؤثر در سرنوشت کشور) تصميم گرفتم با ارسال اين نامه و تقاضا برای انتشار بدون سانسور آن در کيهان ، مناظره را يک جانبه آغاز کنم. اميدوارم واکنش شما به اين اقدام مثبت باشد. تنها خواست من انتشار کامل نامه‌هايم، بی کم و کاست است و هرگز گله نخواهم کرد که پس از انتشار يک نامه، هر تعداد مقاله که لازم می‌دانيد در نقد آن منتشر کنيد و هر وقت احساس کرديد که موضوع مورد بحث برای خوانندگان محترم خود کاملا روشن شده است، نامه بعدی را منتشر و سپس آن را نقد کنيد و مطمئن باشيد من حتی اگر در زندان باشم و روزنامه کيهان دراختيار نداشته باشم تا نقدهای نامه هايم را ببينم، باز حاضر به ادامه مناظره خواهم بود، چون متأسفانه يا خوشبختانه، از ديدگاه‌ها و مواضع کليشه‌ای جنابعالی و دوستانتان که از فرط تکرار کهنه می‌نمايد، کم و بيش آگاهم. اميدوارم از انتشار نامه‌های من يا نقد آنها با اين بهانه که فلانی مجرم و زندانی است خودداری نکنيد، چرا که چنين اقدامی به جای آنکه شما را در موضع برتر بنشاند، مبين منطق و ادعاهای سست جنابعالی خواهد بود. به خصوص که من حاضرم بی هيچ پيش شرطی به هر سؤال و ادعای شما- اگر احيانا جنابعالی مايل باشيد که مناظره را آغاز کنيد- پاسخ دهم. متقابلا انتظار دارم درباره نامه‌ها و موضوعات مورد نظر من نيز نظرات صريح خود را بيان نماييد. جناب آقای شريعتمداری با کمال تأسف بايد بگويم جنابعالی در دوران سرپرستی خود، در روزنامه کيهان سرنوشت غم بار بزرگترين مؤسسه مطبوعاتی کشور را به جايی کشانده‌ايد که نه تنها پرتيراژترين روزنامه ميهن را منتشر نمی‌کنيد، بلکه در يک قلم تيراژ روزنامه همشهری که در دوره آقای کرباسچی تأسيس شد، به تنهايی ده برابر کيهان است! چنانچه مشتاق برون‌رفت از اين بن بست و وضعيت رو به اضمحلال هستيد، چاره کار رها کردن بولتن نويسی و قرار دادن روزنامه کيهان در جايگاه اوليه خود است. يکی از روش‌های جذاب نمودن کيهان درج همين مناظره‌ها در آن جريده محترم است. افزون بر آن فردی که مواضع و ديدگاه‌های خود را کاملا منطبق بر حق و حقيقت می‌بيند و همه منتقدان را منحرف می‌خواند و شعارش "بصيرت" است، نبايد از گفتگو هراسی داشته باشد. اينگونه نيست؟ جناب آقای شريعتمداری برای اينکه در آغاز مناظره و در همين نامه، ادعايی غيرمسئولانه درباره تناقض‌های فراوان بين گفتار و رفتار جنابعالی مطرح نکرده باشم و مناظره را عملا آغاز نمايم، به چند تناقض اشاره و سپس موضوعات پيشنهادی خود را برای تداوم مناظره اعلام می‌کنم. هر عنوانی را بپسنديد يا در اولويت قرار دهيد، در همان زمينه با شما مکاتبه خواهم کرد. چنانچه موضوعی را خود جنابعالی پيشنهاد کنيد، به آن خواهم پرداخت. من با هر اما و اگر شما همراهی می‌کنم مگر با سانسور نامه‌هايم. فکر نمی‌کنم اين درخواست نامعقولی باشد، هست؟ برای آغاز مناظره از جنابعالی می‌پرسم که با وجود اعلام مکرر اتکای جناح حاکم به حمايت آگاهانه اکثريت قاطع ملت ايران، چرا رفتارتان درست در نقطه مقابل ادعای مذکور است؟ همچون اقليتی نگران از آينده که از سايه خود نيز می‌ترسيد. اگر ايرانيان را بصيرترين مردم دنيا می خوانيد، چرا همزمان می کوشيد تمام مجاری اطلاع رسانی آزاد و قانونی را به روی آنان ببنديد؟ اگر اين ملت "بصيرترين" است، چرا تا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، به زعم شما به کسانی رأی داده است که يا منحرف بوده‌اند يا جاسوس يا خائن؟ چنانچه دائم تکرار می‌کنيد که حقايق مربوط به انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن کاملا روشن شده است، چرا وقتی را هرچند اندک به منتقدان خود که در حقيقت مخالف تک حزبی و تک صدايی شدن جمهوری اسلامی ايران هستند، اختصاص نمی دهيد تا در صدا و سيما که طبق قانون و عرف عقل بايد ملی باشد، با مردم سخن بگويند؟ اگر مدعی پشتيبانی اکثريت مردم از دولت کنونی هستيد، چرا به منتقدان سياست‌های جاری کشور اجازه نمی‌دهيد که حتی در اتوبان تهران-کرج يک اجتماع مسالمت‌آميز و آرام برگزار کنند؟ در کجای دنيا مخالفان را خس و خاشاک خوانده، اما نسبت آنان با انتخابات آزاد، مانند نسبت جن و بسم‌الله است؟ چرا اين فرصت را برای همگان فراهم نمی‌کنيد تا در يک انتخابات صد در صد آزاد، بی پايگاهی منتقدان روشن شود؟ اگر منتقدان يکه سالاری در ايران فتنه گرند و مستقيم يا غيرمستقيم آلت دست بيگانه، چرا می‌گويند محاکمه آنان موجب قهرمان شدنشان می‌شود؟ بصيرترين مردم جهان، فتنه‌گران درحال محاکمه را قهرمان ملی می خوانند؟ چرا دم از نهضت توليد علم می زنيد و همزمان در صدد مهار کردن و در نهايت تعطيلی علوم اجتماعی و انسانی برآمده‌ايد و برای حدود دو ميليون دانشجو دغدغه و نگرانی ايجاد می‌کنيد؟ اگر نسل جوان کنونی را آگاه تر و مصمم تر و اميدوارتر از نسل انقلاب می‌دانيد، چرا ايران در صدر کشورهای معتاد جهان است و با کمال تأسف جوانان، آسيب پذيرترين قشرها در اين زمينه به شمار می‌روند؟ اگر کشور در حال پيشرفت سريع اقتصادی است، چرا دولت مانع انتشار آمارهای مربوطه می‌شود؟ چرا در زمينه فرار مغزها و سرمايه ها جزو ده کشور اول دنيا هستيم؟ اگر ايرانيان بهترين مردم طول تاريخ اند، چرا روزانه آنان را تحقير می کنيد و چرا آقای مصباح يزدی وضعيت فرهنگی را در جمهوری اسلامی ايران (که آقای احمدی نژاد تشکيل آن را آرزوی همه انبياء و اولياء در طول تاريخ و نتيجه زحمات و مجاهدت‌های آنان می‌خواند که صالحان عالم در آرزوی نفس کشيدن در آن هستند(۲۲/۸/۸۸))، بدتر از زمان شاه می‌خواند؟ چرا در دوره‌ای که از درآمدهای افسانه‌ای فروش نفت بهره‌مند شده‌ايم، بيکاری ، گرانی، رشوه، فسادهای حکومتی و نااميدی نسبت به آينده حرف اول را می زند؟ چرا وقتی به نقض حقوق بشر در امريکا و کانادا و فرانسه اعتراض می‌کنيد، آن را دخالت در امور داخلی آن کشورها نخوانده، اما متقابلا اعتراض آنان را به نقض حقوق بشر در ايران دخالت در امور داخلی کشورمان می‌دانيد و قربانيان را وابسته به بيگانگان می‌خوانيد؟ به سرکوب تظاهرات در فرانسه اعتراض می کنيد، در حالی که حتی يک نفر هم کشته نشده، اما خود با ماشين از روی پيکر يک عزادار رد می شويد و ديگری را از پل به زمين پرتاب و فردی را که از نزديکان نامزد رقيبتان است ترور می‌کنيد؟ اگر جنبش سبز مرده است ، چرا کابوس آن، لحظه ای شما را رها نمی‌کند به گونه ای که کيهان نديده عرض می‌کنم شماره‌ای در ماه‌های اسارت اينجانب منتشر نشده است که در آن اتهاماتی متوجه سبزها نشده باشد؟ راستی چرا رئيس دولت اصولگرا و منصف و متعادل که چندی پيش جايزه برترين منتقد را به شما داد، امسال اعلام کرد: "من کيهان نمی خوانم"؟ جناب آقای شريعتمداری من به تناسب درباره تک تک موارد فوق نکاتی را متذکر خواهم شد تا معلوم شود که چرا حتی بازجوهايم ، البته پس از طی مراحل اوليه، حاضر نبودند از موضع کيهان دفاع کنند. اکنون صرفا فهرست موضوعاتی را که تصور می‌کنم جنابعالی نيز آنها را ارزيابی می‌کنيد و در هر صورت بحث درباره آنها را برای جامعه مفيد می‌دانم، اعلام می کنم و منتظر نظرات کارشناسانه جنابعالی خواهم ماند: ۱- درباره "دشمن" و "دشمن شناسی" که شاکله هميشگی کيهانيان است. ۲- قانون اساسی و تفاسير "طالبانی" يا «دموکراتيک» از اسلام، حکومت اسلامی و حقوق مردم. ۳- ما و شما و نظام ستم شاهی ۴- انتخابات رياست جمهوری دهم و حوادث قبل از انتخابات، روز انتخابات و پس از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ ۵- ابعاد و نتايج دخالت نظاميان در عرصه های سياسی ، انتخاباتی ، اقتصادی ، فرهنگی ، آموزشی و بين المللی ۶- علل فروپاشی اتحاد جماهير شوروی سوسياليستی ۷- ما و شما و استانداردهای دوگانه ۸- پيامدهای ملی و بين‌المللی اجرای احکامی همچون سنگسار، قطع يد و پرت کردن از روی کوه برای اسلام و مسلمانان ۹- حجاب اجباری؛ هزينه‌ها و فايده‌ها ۱۰- وعده های امام خمينی قبل از پيروزی انقلاب و وضعيت کنونی ما و آسيب های تهديد کننده نظام سياسی ۱۱- وحدت ملی و راه‌های کسب و تداوم آن با احترام سيد مصطفی تاجزاده
با ۸۰ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


از بین بردن کامل این انگل‌ها خیلی‌ سخت است، باید روشی‌ پیدا کرد که در عین همزیستی‌، از اختلال این انگل‌ها در کارکرد سالم جامعه جلوگیری کرد.باید یادآور شد که دسته‌ای از این انگل‌ها استعداد تحول دارند و میتوانند به موجوداتی بی‌ زیان و حتی مفید تبدیل شوند. این دسته در اقلیت مطلق هستند.
با ۷۸ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سید مصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت اصلاحات و شاکی پرونده کودتای انتخاباتی که به جای رسیدگی به شکایتش در زندان به سر می‌برد، در نامه سرگشاده ای خطاب به حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، برای مناظره با وی اعلام آمادگی کرد
با ۷۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


امروز دوست دارم کلامم را از قسمتی از شعر با چشمها اثر جاودانه زنده یاد احمد شاملو وام گیرم که می‌فرماید: ای یاوه یاوه یاوه خلایق. مست‌اید و منگ. یا به تظاهر تزویر می کنید *** حکومت بدش نمی‌آید، برای کسب محبوبیت و ماندن در قدرت، یکبار و برای همیشه مساله آزادی حجاب را حل کند و خلاص. مهمترین مانعی که بر سر راه خامنه‌ای برای آزاد کردن حجاب وجود دارد، ترس از واکنش عده‌ای از مراجع سنتی و همچنین قشر خیلی متعصب مذهبی است که از قضا در میانشان کمتر طرفدار حکومت یافت می‌شود (طرفداران اصلی حکومت، یا قالتاق‌ها و شیادان هستند و یا کسانی که بند نافشان به حکومت وصل است و دارند به‌گونه‌ای مزدورانه یا رانت‌خوارانه، تغذیه می‌شوند) و اگر خامنه‌ای می‌توانست این اطمینان را کسب کند که بلوای تازه‌ای در رابطه با آزادی حجاب رخ نمی‌دهد، همین فردا آنرا آزاد اعلام می‌کرد. حکومت چند سالی است که پی برده است که دختران و زنان از دشمنان سرسخت و اثرگذار حکومت و حکومتیان هستند، که صد البته نه بخاطر محدودیت حجاب که به لحاظ زن ستیز بودن ماهیت مرد سالار حکومت مذهبی مستقر در کشورمان و رویکرد مسولان و سیاستگزاران مملکت مبنی بر درجه ۲ انگاشتن زنان که نیمی از جمعیت را شکل می‌دهند، اما حکومت در اندیشه است که چگونه رای آنها را جذب و جلب کند، و به گمان من یکی از راه‌هایی که بنظرشان رسیده سهل‌گیری حجاب است! حال سوال اساسی از این آقا یعنی احمد خاتمی که با هر بهانه‌ای بدنبال ریختن خون هم‌وطتنان‌مان می‌باشد، اینست که با توجه به اینکه اعتقاد دارید حجاب منشا نیکبختی زنان و درپی آن خوشبختی جامعه می‌شود، چرا با گذاشتن ۳۲ سال حجاب بر سر دختران و زنان در کشور، نرخ رشد فحشا و اعتیاد و آمار سرانه خودفروشی، خودکشی و قتل در میان زنان افزایش سرسام‌آور داشته (طبق آمارهای رسمی خودتان) و با مقایسه با کشورهایی که در آنها از حجاب خبری نیست، اما تمامی شاخص‌های توسعه‌یافتگی در آنها در حد قابل قبول است، کشور ما دارای ناهنجاری‌های فراوان اجتماعی است؟ آری، مشکل مملکت ما حجاب نیست. مشکل، شما هستید که راههای پیشرفت و توسعه کشور را نه در شعار که در عمل مسدود کرده‌اید!
با ۷۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جلسه هیئت دولت به ریاست محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور برگزار شد. به گزارش آخرین نیوز به نقل از مهر، جلسه امروز بعد از ظهر هیئت دولت به ریاست محمد رضا رحیمی و با حضور حیدر مصلحی تشکیل شد. برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز صبح از حضور قطعی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری در جلسه عصر یکشنبه هیئت دولت و دعوت از حیدر مصلحی برای شرکت در این جلسه خبر داده بوده اند.
با ۷۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سید مصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت اصلاحات و شاکی پرونده کودتای انتخاباتی که به جای رسیدگی به شکایتش در زندان به سر می‌برد، در نامه سرگشاده ای خطاب به حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، برای مناظره با وی اعلام آمادگی کرد. تاج زاده در این نامه، که می‌توان آن را آغازی برای یک مناظره مکتوب دانست، با اشاره به اینکه حسین شریعتمداری تاکنون حاضر نشده است به پیشنهادهایش برای مناظره پاسخ دهد، تاکید کرده که در طول بازجویی های خود نیز بارها از بازجوها خواسته است تا امکان مناظره بین او و حسین شریعتمداری را به عنوان نماینده جریانی که در صدد است تا تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ایران از نهضت مشروطه تاکنون را از بین ببرد، فراهم کنند. به گزارش تحول سبز، تاج زاده با ارسال این نامه و تقاضا برای انتشار بدون سانسور آن در کیهان ، عملا مناظره را یک جانبه آغاز نموده است و اعلام کرده نامه های بعدی وی در خصوص مباحث مطرح شده در این نامه به عنوان محورهای پیشنهادی مناظره به تدریج منتشر خواهد شد. او نوشته است: پیشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و یک مقاله من بنویسم ، و کیهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نویسندگان آن روزنامه محترم. به این ترتیب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند یافت. تاج زاده در نامه سرگشاده خود به شریعتمدایر، به طرح سوالاتی از این دست پرداخته است که: - با وجود اعلام مکرر اتکای جناح حاکم به حمایت آگاهانه اکثریت قاطع ملت ایران، چرا رفتارتان درست در نقطه مقابل ادعای مذکور است؟ همچون اقلیتی نگران از آینده که از سایه خود نیز می‌ترسید. اگر ایرانیان را بصیرترین مردم دنیا می خوانید، چرا همزمان می کوشید تمام مجاری اطلاع رسانی آزاد و قانونی را به روی آنان ببندید؟ اگر این ملت "بصیرترین" است، چرا تا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، به زعم شما به کسانی رأی داده است که یا منحرف بوده‌اند یا جاسوس یا خائن؟ - چنانچه دائم تکرار می‌کنید که حقایق مربوط به انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن کاملا روشن شده است، چرا وقتی را هرچند اندک به منتقدان خود که در حقیقت مخالف تک حزبی و تک صدایی شدن جمهوری اسلامی ایران هستند، اختصاص نمی دهید تا در صدا و سیما که طبق قانون و عرف عقل باید ملی باشد، با مردم سخن بگویند؟ - اگر مدعی پشتیبانی اکثریت مردم از دولت کنونی هستید، چرا به منتقدان سیاست‌های جاری کشور اجازه نمی‌دهید که حتی در اتوبان تهران-کرج یک اجتماع مسالمت‌آمیز و آرام برگزار کنند؟ در کجای دنیا مخالفان را خس و خاشاک خوانده، اما نسبت آنان با انتخابات آزاد، مانند نسبت جن و بسم‌الله است؟ -اگر منتقدان یکه سالاری در ایران فتنه گرند و مستقیم یا غیرمستقیم آلت دست بیگانه، چرا می‌گویند محاکمه آنان موجب قهرمان شدنشان می‌شود؟ بصیرترین مردم جهان، فتنه‌گران درحال محاکمه را قهرمان ملی می خوانند؟ - چرا دم از نهضت تولید علم می زنید و همزمان در صدد مهار کردن و در نهایت تعطیلی علوم اجتماعی و انسانی برآمده‌اید و برای حدود دو میلیون دانشجو دغدغه و نگرانی ایجاد می‌کنید؟ - اگر نسل جوان کنونی را آگاه تر و مصمم تر و امیدوارتر از نسل انقلاب می‌دانید، چرا ایران در صدر کشورهای معتاد جهان است و با کمال تأسف جوانان، آسیب پذیرترین قشرها در این زمینه به شمار می‌روند؟ -اگر کشور در حال پیشرفت سریع اقتصادی است، چرا دولت مانع انتشار آمارهای مربوطه می‌شود؟ چرا در زمینه فرار مغزها و سرمایه ها جزو ده کشور اول دنیا هستیم؟ - به سرکوب تظاهرات در فرانسه اعتراض می کنید، در حالی که حتی یک نفر هم کشته نشده، اما خود با ماشین از روی پیکر یک عزادار رد می شوید و دیگری را از پل به زمین پرتاب و فردی را که از نزدیکان نامزد رقیبتان است ترور می‌کنید؟ - اگر جنبش سبز مرده است ، چرا کابوس آن، لحظه ای شما را رها نمی‌کند به گونه ای که کیهان ندیده عرض می‌کنم شماره‌ای در ماه‌های اسارت اینجانب منتشر نشده است که در آن اتهاماتی متوجه سبزها نشده باشد؟ متن کامل اولین نامه سید مصطفی تاج زاده به شریعتمداری در ادامه می آید: جناب آقای حسین شریعتمداری نماینده محترم ولی فقیه و سرپرست روزنامه کیهان با سلام از آن جا که فکر می کردم ممکن است فرصت کافی در ملاقات های هفتگی نداشته باشم تا نامه های سرگشاده ام را برای همسرم بخوانم که او بنویسد، از مشارالیها خواهش کردم تعدادی از مقالاتم را که در ایام مرخصی از زندان نوشته ام و قصد انتشار مستقل آن ها را داشتم به نامه سرگشاده به جنابعالی تبدیل کند تا شاید راه گفت و گوی دوطرفه باز شود. روشن است که اگر زمان ملاقات های ما اندکی بیشتر بود، می توانستم درباره همه موضوعات مورد نظرم برای مناظره مکتوب که در پایان همین نامه عناوین آن ها را متذکر شده ام، برای شما بنویسم علت انتخاب مناظره مکتوب آن است که من از سه سال پیش تا کنون بارها جنابعالی را به گفتگو و مناظره دعوت کرده‌ام، اما هرگز با پاسخ مثبت آن جناب مواجه نشده‌ام. مقاله اینجانب با نام "منطق آقای شریعتمداری"، در روزنامه اعتماد ملی یک ماه قبل از انتخابات خرداد ۸۸ نیز نتوانست قلم فعال شما را به یک مناظره مکتوب ترغیب نماید. با وجود این، هنگامی که به شکل غیر قانونی در سلول انفرادی در بازداشتگاه "۲الف" اوین (قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران) به سر می بردم ، به بازجوی پنجم خود پیشنهاد کردم برای روشن شدن بسیاری از مسائل حاد و جاری ، چه خوب است آقای شریعتمداری را دعوت کنید تا من با وی در حضور شما در همین زندان به گفت و شنودی چند ساعته بنشینم. قضاوت نهایی نیز درباره مواضع و موضوعات به عهده حاضران (بازجویان) باشد که آن پیشنهاد نیز تحقق نیافت. پس از آزادی موقت از زندان در نشستی با کارشناس ارشد اطلاعات سپاه و مسئول بازجوها، به مناسبت بحثی که بین ما درباره انتخابات ریاست جمهوری دهم و تخلف‌ها و تقلب‌ها در گرفت، اعلام کردم من آماده‌ام با هر کسی که آنان معرفی کنند، درباره انتخابات ۸۸ در صدا وسیما به مناظره بنشینم. پیشنهاد من در آن جلسه نیز جنابعالی بودید، زیرا شما را سخنگوی یک جریان فکری و سیاسی می‌دانم که با وجود اقلیت بودن ، مقدرات کشور را به طور کامل در دست گرفته و در صدد است تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ایران از نهضت مشروطه تاکنون را از بین ببرد. به علاوه جنابعالی به علت سوابق و روابط‌تان، مدعی هستید که از نیمه پنهان منتقدان و حوادث و صد البته توطئه‌ها آگاهید و بسیاری از وقایع را پیش بینی می‌کنید. بنابراین مناظره با چنین شخصی می‌تواند رافع بسیاری از شائبه‌ها و روشنگر حقایق بسیاری باشد. به هرحال وی در جواب من گفت: آقای شریعتمداری در نوشتن تبحر بیشتری دارد تا در گفت و شنود رو در رو. گفتم: اشکال ندارد، من حاضرم با ایشان به صورت مکتوب مناظره کنم. یک مقاله من می‌نویسم، ایشان آن را نقد کند یا بر عکس. ماحصل هر چه باشد، در روزنامه کیهان، به شرط عدم اعمال سانسور منتشر شود. البته این نکته را نیز اضافه کردم که آقای شریعتمداری مدت‌هاست اعتماد به نفس خود را از دست داده و من مطمئنم وی پیشنهاد اخیر را نیز رد خواهد کرد. کارشناس ارشد اطلاعات سپاه پرسید: آیا از قول شما این مطلب را به آقای شریعتمداری بگویم؟ پاسخ من روشن بود: بگویید، ولی قطعا جواب منفی خواهید شنید و افزودم: آقای شریعتمداری هم دانش و قلم خوبی دارد و هم در گفتگو حاضر جواب و مسلط است ، ولی در دو سه سال اخیر حاضر نشده است به مناظره با من تن در دهد. نه این که مناظره کننده خوبی نیست و نه من فرد عجیب و غریبی هستم و در مناظره هماوردی ندارم. من همان تاج زاده قدیمم ، با همان ضعف‌ها و قوت‌هایم، اما آنچه تغییر کرده و موجب شده است آقای شریعتمداری اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، این است که احساس می‌کند که جز ادعاها و اتهام‌های تکراری تهی از حقیقت و غیر قابل اثبات ، حرفی برای گفتن ندارد، علاوه بر این با تناقض‌های زیادی مواجه است که اثبات هر ادعا مستلزم نفی اتهام دیگر اوست. به هر حال آن پیشنهاد نیز مورد استقبال قرار نگرفت. باری من آمادگی ام را برای مناظره اعلام کرده ام. در زندان باشد یا در هر جای دیگر؛ آزاد یا تحت الحفظ، برایم فرقی نمی کند. به سند و مدرک نیز نیاز ندارم. زیرا تقریبا یقین دارم استدلال‌های شما همان‌هاست که همیشه بوده. اگر غیر از این بود در صدا و سیمایی که به ارگان جناح متبوع شما بدل شده و منعکس کننده دیدگاه‌های ملت ایران با همه تنوع و تکثرش نیست، حتما تغییری مشاهده می‌شد و حرف جدیدی به میان می‌آمد.اتهامات بی پایه که از روز اول بازداشت‌ها در ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ متوجه فعالان ستادهای انتخاباتی منتقد نامزد جناح حاکم شد، چنان سست و ناموجه بود که دوستان شما حتی در احکام دادگاه‌های نمایشی خویش نیز حاضر به تکرار آنها نشدند. اصرار معدودی از اصولگراها که هنوز همچون شما فکر می‌کنند – مانند آقایان حسینیان، عباسی، کوچک زاده، رسایی، الله کرم و شجونی- بر تکرار چنین اتهاماتی در صدا و سیما بیانگر آن است که سخن تازه‌ای در کار نیست. من پیشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و یک مقاله من بنویسم ، و کیهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نویسندگان آن روزنامه محترم. به این ترتیب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند یافت. با آنکه پاسخ شما به این پیشنهاد نیز برای من از پیش روشن بود که استقبال نخواهید کرد، اما به همان علت پیش گفته (نمایندگی از یک جریان فکری و سیاسی مؤثر در سرنوشت کشور) تصمیم گرفتم با ارسال این نامه و تقاضا برای انتشار بدون سانسور آن در کیهان ، مناظره را یک جانبه آغاز کنم. امیدوارم واکنش شما به این اقدام مثبت باشد. تنها خواست من انتشار کامل نامه‌هایم، بی کم و کاست است و هرگز گله نخواهم کرد که پس از انتشار یک نامه، هر تعداد مقاله که لازم می‌دانید در نقد آن منتشر کنید و هر وقت احساس کردید که موضوع مورد بحث برای خوانندگان محترم خود کاملا روشن شده است، نامه بعدی را منتشر و سپس آن را نقد کنید و مطمئن باشید من حتی اگر در زندان باشم و روزنامه کیهان دراختیار نداشته باشم تا نقدهای نامه هایم را ببینم، باز حاضر به ادامه مناظره خواهم بود، چون متأسفانه یا خوشبختانه، از دیدگاه‌ها و مواضع کلیشه‌ای جنابعالی و دوستانتان که از فرط تکرار کهنه می‌نماید، کم و بیش آگاهم. امیدوارم از انتشار نامه‌های من یا نقد آنها با این بهانه که فلانی مجرم و زندانی است خودداری نکنید، چرا که چنین اقدامی به جای آنکه شما را در موضع برتر بنشاند، مبین منطق و ادعاهای سست جنابعالی خواهد بود. به خصوص که من حاضرم بی هیچ پیش شرطی به هر سؤال و ادعای شما- اگر احیانا جنابعالی مایل باشید که مناظره را آغاز کنید- پاسخ دهم. متقابلا انتظار دارم درباره نامه‌ها و موضوعات مورد نظر من نیز نظرات صریح خود را بیان نمایید. جناب آقای شریعتمداری با کمال تأسف باید بگویم جنابعالی در دوران سرپرستی خود، در روزنامه کیهان سرنوشت غم بار بزرگترین مؤسسه مطبوعاتی کشور را به جایی کشانده‌اید که نه تنها پرتیراژترین روزنامه میهن را منتشر نمی‌کنید، بلکه در یک قلم تیراژ روزنامه همشهری که در دوره آقای کرباسچی تأسیس شد، به تنهایی ده برابر کیهان است! چنانچه مشتاق برون‌رفت از این بن بست و وضعیت رو به اضمحلال هستید، چاره کار رها کردن بولتن نویسی و قرار دادن روزنامه کیهان در جایگاه اولیه خود است. یکی از روش‌های جذاب نمودن کیهان درج همین مناظره‌ها در آن جریده محترم است. افزون بر آن فردی که مواضع و دیدگاه‌های خود را کاملا منطبق بر حق و حقیقت می‌بیند و همه منتقدان را منحرف می‌خواند و شعارش "بصیرت" است، نباید از گفتگو هراسی داشته باشد. اینگونه نیست؟ جناب آقای شریعتمداری برای اینکه در آغاز مناظره و در همین نامه، ادعایی غیرمسئولانه درباره تناقض‌های فراوان بین گفتار و رفتار جنابعالی مطرح نکرده باشم و مناظره را عملا آغاز نمایم، به چند تناقض اشاره و سپس موضوعات پیشنهادی خود را برای تداوم مناظره اعلام می‌کنم. هر عنوانی را بپسندید یا در اولویت قرار دهید، در همان زمینه با شما مکاتبه خواهم کرد. چنانچه موضوعی را خود جنابعالی پیشنهاد کنید، به آن خواهم پرداخت. من با هر اما و اگر شما همراهی می‌کنم مگر با سانسور نامه‌هایم. فکر نمی‌کنم این درخواست نامعقولی باشد، هست؟ برای آغاز مناظره از جنابعالی می‌پرسم که با وجود اعلام مکرر اتکای جناح حاکم به حمایت آگاهانه اکثریت قاطع ملت ایران، چرا رفتارتان درست در نقطه مقابل ادعای مذکور است؟ همچون اقلیتی نگران از آینده که از سایه خود نیز می‌ترسید. اگر ایرانیان را بصیرترین مردم دنیا می خوانید، چرا همزمان می کوشید تمام مجاری اطلاع رسانی آزاد و قانونی را به روی آنان ببندید؟ اگر این ملت "بصیرترین" است، چرا تا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، به زعم شما به کسانی رأی داده است که یا منحرف بوده‌اند یا جاسوس یا خائن؟ چنانچه دائم تکرار می‌کنید که حقایق مربوط به انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن کاملا روشن شده است، چرا وقتی را هرچند اندک به منتقدان خود که در حقیقت مخالف تک حزبی و تک صدایی شدن جمهوری اسلامی ایران هستند، اختصاص نمی دهید تا در صدا و سیما که طبق قانون و عرف عقل باید ملی باشد، با مردم سخن بگویند؟ اگر مدعی پشتیبانی اکثریت مردم از دولت کنونی هستید، چرا به منتقدان سیاست‌های جاری کشور اجازه نمی‌دهید که حتی در اتوبان تهران-کرج یک اجتماع مسالمت‌آمیز و آرام برگزار کنند؟ در کجای دنیا مخالفان را خس و خاشاک خوانده، اما نسبت آنان با انتخابات آزاد، مانند نسبت جن و بسم‌الله است؟ چرا این فرصت را برای همگان فراهم نمی‌کنید تا در یک انتخابات صد در صد آزاد، بی پایگاهی منتقدان روشن شود؟ اگر منتقدان یکه سالاری در ایران فتنه گرند و مستقیم یا غیرمستقیم آلت دست بیگانه، چرا می‌گویند محاکمه آنان موجب قهرمان شدنشان می‌شود؟ بصیرترین مردم جهان، فتنه‌گران درحال محاکمه را قهرمان ملی می خوانند؟ چرا دم از نهضت تولید علم می زنید و همزمان در صدد مهار کردن و در نهایت تعطیلی علوم اجتماعی و انسانی برآمده‌اید و برای حدود دو میلیون دانشجو دغدغه و نگرانی ایجاد می‌کنید؟ اگر نسل جوان کنونی را آگاه تر و مصمم تر و امیدوارتر از نسل انقلاب می‌دانید، چرا ایران در صدر کشورهای معتاد جهان است و با کمال تأسف جوانان، آسیب پذیرترین قشرها در این زمینه به شمار می‌روند؟ اگر کشور در حال پیشرفت سریع اقتصادی است، چرا دولت مانع انتشار آمارهای مربوطه می‌شود؟ چرا در زمینه فرار مغزها و سرمایه ها جزو ده کشور اول دنیا هستیم؟ اگر ایرانیان بهترین مردم طول تاریخ اند، چرا روزانه آنان را تحقیر می کنید و چرا آقای مصباح یزدی وضعیت فرهنگی را در جمهوری اسلامی ایران (که آقای احمدی نژاد تشکیل آن را آرزوی همه انبیاء و اولیاء در طول تاریخ و نتیجه زحمات و مجاهدت‌های آنان می‌خواند که صالحان عالم در آرزوی نفس کشیدن در آن هستند(۲۲/۸/۸۸))، بدتر از زمان شاه می‌خواند؟ چرا در دوره‌ای که از درآمدهای افسانه‌ای فروش نفت بهره‌مند شده‌ایم، بیکاری ، گرانی، رشوه، فسادهای حکومتی و ناامیدی نسبت به آینده حرف اول را می زند؟ چرا وقتی به نقض حقوق بشر در امریکا و کانادا و فرانسه اعتراض می‌کنید، آن را دخالت در امور داخلی آن کشورها نخوانده، اما متقابلا اعتراض آنان را به نقض حقوق بشر در ایران دخالت در امور داخلی کشورمان می‌دانید و قربانیان را وابسته به بیگانگان می‌خوانید؟ به سرکوب تظاهرات در فرانسه اعتراض می کنید، در حالی که حتی یک نفر هم کشته نشده، اما خود با ماشین از روی پیکر یک عزادار رد می شوید و دیگری را از پل به زمین پرتاب و فردی را که از نزدیکان نامزد رقیبتان است ترور می‌کنید؟ اگر جنبش سبز مرده است ، چرا کابوس آن، لحظه ای شما را رها نمی‌کند به گونه ای که کیهان ندیده عرض می‌کنم شماره‌ای در ماه‌های اسارت اینجانب منتشر نشده است که در آن اتهاماتی متوجه سبزها نشده باشد؟ راستی چرا رئیس دولت اصولگرا و منصف و متعادل که چندی پیش جایزه برترین منتقد را به شما داد، امسال اعلام کرد: "من کیهان نمی خوانم"؟ جناب آقای شریعتمداری من به تناسب درباره تک تک موارد فوق نکاتی را متذکر خواهم شد تا معلوم شود که چرا حتی بازجوهایم ، البته پس از طی مراحل اولیه، حاضر نبودند از موضع کیهان دفاع کنند. اکنون صرفا فهرست موضوعاتی را که تصور می‌کنم جنابعالی نیز آنها را ارزیابی می‌کنید و در هر صورت بحث درباره آنها را برای جامعه مفید می‌دانم، اعلام می کنم و منتظر نظرات کارشناسانه جنابعالی خواهم ماند:
با ۷۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


چکیده :به بازجوی پنجم خود پیشنهاد کردم برای روشن شدن بسیاری از مسائل حاد و جاری ، چه خوب است آقای شریعتمداری را دعوت کنید تا من با وی در حضور شما در همین زندان به گفت و شنودی چند ساعته بنشینم. قضاوت نهایی نیز درباره مواضع و موضوعات به عهده بازجویان) باشد. من آمادگی ام را برای مناظره اعلام کرده ام. در زندان باشد یا در هر جای دیگر؛ آزاد یا تحت الحفظ، برایم فرقی نمی کند. پیشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و تنها خواست من انتشار کامل نامه‌هایم، بی کم و کاست است....سید مصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت اصلاحات و شاکی پرونده کودتای انتخاباتی که به جای رسیدگی به شکایتش در زندان به سر می‌برد، در نامه سرگشاده ای خطاب به حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان، برای مناظره با وی اعلام آمادگی کرد. تاج زاده در این نامه، که می‌توان آن را آغازی برای یک مناظره مکتوب دانست، با اشاره به اینکه حسین شریعتمداری تاکنون حاضر نشده است به پیشنهادهایش برای مناظره پاسخ دهد، تاکید کرده که در طول بازجویی های خود نیز بارها از بازجوها خواسته است تا امکان مناظره بین او و حسین شریعتمداری را به عنوان نماینده جریانی که در صدد است تا تمام دستاوردهای ضد استبدادی و آزادی خواهانه ملت ایران از نهضت مشروطه تاکنون را از بین ببرد، فراهم کنند. به گزارش تحول سبز، تاج زاده با ارسال این نامه و تقاضا برای انتشار بدون سانسور آن در کیهان ، عملا مناظره را یک جانبه آغاز نموده است و اعلام کرده نامه های بعدی وی در خصوص مباحث مطرح شده در این نامه به عنوان محورهای پیشنهادی مناظره به تدریج منتشر خواهد شد. او نوشته است: پیشنهاد دارم که مناظره مکتوب آغاز شود و یک مقاله من بنویسم ، و کیهان شش روز فرصت برای نقدآن داشته باشد. بعد مقاله دوم و دوباره شش روز فرصت برای نویسندگان آن روزنامه محترم. به این ترتیب علاقمندان با مطالعه مقالات و نقدها به قضاوت بهتری درباره ادعاهای ما و شما دست خواهند یافت. تاج زاده در نامه سرگشاده خود به شریعتمدایر، به طرح سوالاتی از این دست پرداخته است که: - با وجود اعلام مکرر اتکای جناح حاکم به حمایت آگاهانه اکثریت قاطع ملت ایران، چرا رفتارتان درست در نقطه مقابل ادعای مذکور است؟ همچون اقلیتی نگران از آینده که از سایه خود نیز می‌ترسید. اگر ایرانیان را بصیرترین مردم دنیا می خوانید، چرا همزمان می کوشید تمام مجاری اطلاع رسانی آزاد و قانونی را به روی آنان ببندید؟ اگر این ملت "بصیرترین" است، چرا تا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، به زعم شما به کسانی رأی داده است که یا منحرف بوده‌اند یا جاسوس یا خائن؟ - چنانچه دائم تکرار می‌کنید که حقایق مربوط به انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن کاملا روشن شده است، چرا وقتی را هرچند اندک به منتقدان خود که در حقیقت مخالف تک حزبی و تک صدایی شدن جمهوری اسلامی ایران هستند، اختصاص نمی دهید تا در صدا و سیما که طبق قانون و عرف عقل باید ملی باشد، با مردم سخن بگویند؟ - اگر مدعی پشتیبانی اکثریت مردم از دولت کنونی هستید، چرا به منتقدان سیاست‌های جاری کشور اجازه نمی‌دهید که حتی در اتوبان تهران-کرج یک اجتماع مسالمت‌آمیز و آرام برگزار کنند؟ در کجای دنیا مخالفان را خس و خاشاک خوانده، اما نسبت آنان با انتخابات آزاد، مانند نسبت جن و بسم‌الله است؟ -اگر منتقدان یکه سالاری در ایران فتنه گرند و مستقیم یا غیرمستقیم آلت دست بیگانه، چرا می‌گویند محاکمه آنان موجب قهرمان شدنشان می‌شود؟ بصیرترین مردم جهان، فتنه‌گران درحال محاکمه را قهرمان ملی می خوانند؟ - چرا دم از نهضت تولید علم می زنید و همزمان در صدد مهار کردن و در نهایت تعطیلی علوم اجتماعی و انسانی برآمده‌اید و برای حدود دو میلیون دانشجو دغدغه و نگرانی ایجاد می‌کنید؟ - اگر نسل جوان کنونی را آگاه تر و مصمم تر و امیدوارتر از نسل انقلاب می‌دانید، چرا ایران در صدر کشورهای معتاد جهان است و با کمال تأسف جوانان، آسیب پذیرترین قشرها در این زمینه به شمار می‌روند؟ -اگر کشور در حال پیشرفت سریع اقتصادی است، چرا دولت مانع انتشار آمارهای مربوطه می‌شود؟ چرا در زمینه فرار مغزها و سرمایه ها جزو ده کشور اول دنیا هستیم؟ - به سرکوب تظاهرات در فرانسه اعتراض می کنید، در حالی که حتی یک نفر هم کشته نشده، اما خود با ماشین از روی پیکر یک عزادار رد می شوید و دیگری را از پل به زمین پرتاب و فردی را که از نزدیکان نامزد رقیبتان است ترور می‌کنید؟ - اگر جنبش سبز مرده است ، چرا کابوس آن، لحظه ای شما را رها نمی‌کند به گونه ای که کیهان ندیده عرض می‌کنم شماره‌ای در ماه‌های اسارت اینجانب منتشر نشده است که در آن اتهاماتی متوجه سبزها نشده باشد؟
با ۷۴ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا: علیرضا رجایی از فعالان سیاسی ملی-مذهبی ایران و مدیر انتشارات گام نو از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است. علیرضا رجایی از فعالان سیاسی ملی-مذهبی ایران توسط نیروهای امنیتی به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی» بازداشت شده است. خبرگزاری دولتی فارس با انتشار این خبر نوشته است: «وی پیش از این نیز در جریان اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ دستگیر شده بود.» رجایی مدیر گروه سیاسی هیأت تحریریه روزنامه‌های جامعه، توس و نشاط بود. وی در انتخابات مجلس ششم ۱۳۷۸ کاندیدای ائتلاف نیروهای ملی-مذهبی در تهران بود و بر اساس نتایج انتخابات در ردهٔ بیست‌وهشتم قرار گرفته و به مجلس راه یافت، اما پس از بازشماری آراء توسط شورای نگهبان وی از فهرست نامزدهای منتخب خارج شده و جای خود را به غلامعلی حداد عادل داد. پایان پیام
با ۷۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


رادیو فردا : عمر موسی، دبیرکل اتحادیه عرب، در گفت و گو با یک روزنامه فرانسوی گفته است که بادهای فعلی تغییرات به کشورهای عربی محدود نخواهد شد و به زودی به ایران خواهد رسید. دبیر کل اتحادیه عرب در گفت و گو با روزنامه لوفیگارو، چاپ پاریس، اظهار عقیده کرد: «من بر این اعتقادم که بادهای سهمگین تغییر به جهان عرب محدود نخواهد شد و به زودی به سوی ایران وزیدن خواهد گرفت.» عمر موسی در این گفت و گو به جزئیات بیشتری اشاره نکرد و توضیحی درباره چگونگی این تغییرات نداد.
با ۶۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


علیرضا رجایی به دلیل اتهام ارتکاب به جرایم امنیتی بازداشت شد. خبرگزاری فارس خبر از بازداشت علیرضا رجایی از اعضای گروه ملی مذهبی و نهضت آزادی خبر داده است. وی پیش از این نیز در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ دستگیر شده بود. گفتنی ست، علت بازداشت ایشان جرایم امنیتی عنوان شده است. رجایی که عضو گروه ملی مذهبی و نهضت آزادی بوده در سوابق خود دبیری اجتماعی نشریه گروه نهضت آزادی (ایران فردا) و دبیری سرویس سیاسی در روزنامه ‌های دوم‌ خردادی جامعه، توس، خرداد، نشاط و عصر آزادگان را دارد.
با ۶۲ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - خبرها حاکی از آن است که عليرضا رجايی از فعالان سیاسی ملی-مذهبی توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است.
با ۵۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آقایان نمایندگان موسوی و کروبی ،سکوت را بشکنید؛...به دلایل زیر پیشنهاد می شود که شورای هماهنگی جنبش راه سبز روزی را برای فراخوان تجمع هواداران جنبش سبز در حمایت از معترضین سوری که به روش های مشابهی که معترضین ایرانی سرکوب می شدند بازداشت،شکنجه و کشته می شوند و حتی مانند دستگاه های امنیتی ایران معترضین را به اعترافات نمایشی تلوزیونی مجبور می کنند اعلام نماید. 1. این فراخوان همانند فراخوان 25 بهمن که در حمایت از مردم مصر و تونس اعلام گردید و سبب شد که برخی مسئولین کشور نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند بدون تردید در صورتی که رسانه های سبز به صورت برنامه ریزی شده روی این موضوع کار کنند باعث خواهد شد که سکوت حاکمیت که در ارتباط با تمامی تحولات منطقه(به خصوص کشتار مردم بحرین) واکنش نشان داده و تنها در ارتباط با معترضین سوری و به خاک و خون کشیده شدن آنان توسط دولت سوریه سکوت کرده است شکسته شود در این صورت یا موضع جانبدارانه اتخاذ خواهد کرد یا اینکه می بایست کشتار معترضین سوری را محکوم نماید که البته مورد دوم بسیار ساده انگارانه است و حتی ممکن است اعلام بیطرفی نماید اما به هر روی این فراخوان سبب خواهد شد حتی به صورت غیر رسمی هم که شده این مواضع را اتخاذ نمایند. 2. با توجه به اینکه دلایل متعددی مبنی بر اینکه سپاه پاسداران در کشتار و سرکوب معترضین سوری دست داشته است وجود دارد جنبش سبز همدردی خود را با معترضین سوری به عنوان جنبش های آزادی خواهانه ای که توسط یک نهاد مشخص سرکوب می شوند نشان خواهد داد و بار دیگر دوربین های بین المللی را به سوی خود خواهد کشید و همینطور این یک دلگرمی برای معترضین سوری خواهد بود که احتمال دارد که آنها نیز در اعتراضات خود از جنبش سبز حمایت نمایند(تجربه معترضین مصری و اینکه بارها از جنبش سبز نام بردند اثبات این مدعاست) البته دلایل دیگری نیز می توان بر ضرورت اعلام این فراخوان برشمرد که از دوستان تقاضا می شود نظرات خود را ذیل همین متن اعلام فرمایند. این صرفا یک پیشنهاد است و قطعا با ایراداتی نیز همراه است که هم اندیشی دوستان در ارتباط با این موضوعات سبب خواهد شد راهی برای برون رفت از فضای رکودی فعلی اندیشیده شود.
با ۵۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز گفت که قوۀ قضاییه و وزارت اطلاعات ایران باید فورا وکیل حقوق بشر برجسته، محمد سیف زاده را آزاد کنند. کمپین در خصوص حبس بی اساس سیف زاده و گزارش بیماری و سلامتی وی ابراز نگرانی کرد. محمد سیف زاده از دسترسی به وکیل مدافع خویش و حداقلِ حقوق آیین دادرسی بین المللی محروم شده است. هادی قائمی، سخنگوی کمپین گفت: "دستگیری محمد سیف زاده حملۀ غیر قانونی دیگری علیه جامعۀ حقوق بشرِ ایران است." وی گفت: "سیف زاده به دلیل پایبندی به استانداردهای اخلاقی حرفه ای و دفاع تحسین برانگیزش از افرادی که از حقوق بشر خود محروم شده اند تحت پیگرد قرار گرفته است." محمد سیف زاده وکیلی است که در سطح بین المللی شناخته شده است و یکی از اعضاء موسس مرکز مدافعان حقوق بشر می باشد. یک دادگاه بدوی وی را در آبانماه ۱۳۸۹ به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های حقوقی محکوم کرد. پروندۀ وی در حال حاضر توسط شعبۀ ۵۴ دادگاه تجدید نظر تحت بررسی است. اتهامات وی در این پرونده، "تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت داخلی،" "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و نیز "تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر" عنوان شده است. در مصاحبه ای با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، مرضیه نیک آرا، وکیل مدافع محمد سیف زاده گفت که وی به اتهام تلاش برای خروج غیر قانونی از کشور ظرف دوهفتۀ گذشته در ادارۀ اطلاعات شهر ارومیه بوده است. نیک آرا به کمپین گفت که سیف زاده برای انجام یک پروژۀ تحقیقاتی به ارومیه رفته بود و افزود که از زمان بازداشت و چگونگی دستگیری موکلش اطلاعی ندارد.
با ۵۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تا 11 اردیبهشت راهی نمانده است. بسیاری در زندانند و سران جنبش در حصر. صدای ریزش پایه های کودتا بلند شده است. بر من و توست که نشان دهیم بیداریم تا واژگونی کودتاگران را جشن بگیریم. همسایگان خانه میر حسین و کروبی بیش از همه مسئولند تا فریادشان را به گوش این شیرمردان برسانند و بگویند ما اهل کوفه نیستم، جنبش تنها بماند مگر ملت بمیرد، جنبش تنها بماند.**** از همه دوستان می خواهیم با گذاشتن لینک های متفاوت در سایت های مختلف و دادن ایده به این طرح کمک نمایند.
با ۵۲ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


به گزارش خبرگزاری فارس، علیرضا رجایی روزنامه نگار و از فعالان ملی - مذهبی در ایران بازداشت شده است. بنابر این گزارش علت بازداشت آقای رجایی "جرایم امنیتی" اعلام شده است. آقای رجایی در روزنامه های اصلاح طلبی همچون جامعه، توس، نشاط، خرداد و عصر آزادگان به عنوان دبیر گروه سیاسی فعالیت کرده و پیش تر نیز در جریان ناآرامی های پس از انتخابات خرداد ۸۸ بازداشت شده بود.
با ۵۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


علیرضا رجایی از فعالان سیاسی ملی-مذهبی و از اعضای پیشین هیئت تحریریه روزنامه‌های جامعه، توس و نشاط برای دومین بار پس از وقایع انتخابات توسط مأموران امنیتی بازداشت شد. به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، خبرگزاری نیمه دولتی فارس ساعتی پیش با اعلام این خبر دلیل بازداشت آقای رجایی را ارتكاب جرايم امنيتی عنوان کرد.
با ۴۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته