-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۹, جمعه

Latest New from Green Correspondents for 04/29/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

به نظر می‌رسد ماه عسل دولت محمود احمدی نژاد و سیدعلی خامنه‌ای رو به پایان است و نظرات احمدی‌نژاد، دیگر الزاما به نظرات رهبر نزدیک‌تر نیست. رهبر ایران، در طول دوره بیست و چند ساله حکومت خود سابقه حذف ده‌ها گروه و جریان سیاسی را دارد. ولی همواره در این راه از متحدان قوی بهره برده است. متحدانی که امروزه خود در زمره خواص بی بصیرت جای گرفته‌اند و هزینه کمک خواستن از آنان برای رهبر، بسیار گزاف است.
خبرنگاران سبز/ نقد و نظر/ کورش هدایت:  
آیا ماه‌عسل سیدعلی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد رو به پایان است؟ اگرچه رهبر ایران در آخرین سخنرانی خود اختلاف میان خود با احمدی‌نژاد را کم اهمیت خواند و از رسانه‌ها خواست آرامش روانی مردم را حفظ کنند، (+) ولی تلاش محمود احمدی‌نژاد برای ابراز اعتراض خود به حکم حکومتی رهبر ایران برای ابقای حیدر مصلحی باعث شد تا تهدیدهای حامیان و منصوبان رهبر ایران علنی‌تر شود.

واکنش احمدی‌نژاد به این حکم حکومتی این بود که عملا در هیچ یک از جلسات، مراسم و برنامه‌های خود شرکت نکرد. طی چند روز گذشته جلسات هیات دولت بدون حضور وی تشکیل شد، شورای عالی انقلاب فرهنگی بدون حضور او رسمیت یافت، نهاد ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را به خود ندید و سفر از پیش برنامه ریزی شده وی به قم لغو گردید.(+) این اعتراض علنی حتی تا شایعه استعفای احمدی‌نژاد نیز پیش رفت. شایعه‌ای که اگرچه تکذیب شد، ولی حتی تکذیبیه آن نیز از روی سایت‌های حامی دولت حذف شد.(+)
از سوی دیگر، برخی مقامات نظامی کشور که مستقیما از سوی رهبر ایران عزل و نصب می‌شوند، رفتارهای اعتراضی احمدی‌نژاد را بی‌پاسخ نگذاشتند. نماینده رهبر ایران در سپاه، اختیارات رهبر را در حد اختیارات امام معصوم برشمرده و تخلف از فرمان وی را تخلف از خداوند دانسته است. او تاکید کرده است که وظیفه دولت احمدی‌نژاد فقط اجرای سیاست‌های رهبر است.(+) از سوی دیگر فرمانده سپاه نیز در این زمینه به احمدی‌نژاد تذکر داده که «باید بیشتر منتظر توطئه علیه خود باشد». او تاکید کرده است که سپاه منتظر دستور رهبر نمی‌ماند.(+)
البته پاسخ حامیان رهبر فقط به نظامیان محدود نشده است. آیت‌الله مهدوی کنی و مصباح یزدی چهره‌های شاخص مذهبی اصولگرا هستند که در این اواخر تذکرات و هشدارهای جدی به احمدی‌نژاد داده‌اند.(+) برخی وبلاگ نویسان که تا پیش از این از مدافعان جدی احمدی‌نژاد به شمار می‌آمدند، امروزه از وی بریده‌اند(+) و سخن از اشتباه خود در رای به محمود احمدی‌نژاد به میان آورده‌اند.(+)

واکنش مجلس نیز به رفتارهای احمدی‌نژاد روز به روز رنگ دیگری می‌گیرد. در حالی که بررسی لایحه بودجه در مجلس، عملا تحت تاثیر اختلافات رهبر و احمدی‌نژاد قرار گرفته است (+) جمع کثیری از نمایندگان مجلس طرح سوال از محمود احمدی‌نژاد را پی‌گیری می‌کنند.(+)
به هرحال به نظر می‌رسد ماه عسل دولت محمود احمدی نژاد و سیدعلی خامنه‌ای رو به پایان است و نظرات احمدی‌نژاد، دیگر الزاما به نظرات رهبر نزدیک‌تر نیست. رهبر ایران، در طول دوره بیست و چند ساله حکومت خود سابقه حذف ده‌ها گروه و جریان سیاسی را دارد. ولی همواره در این راه از متحدان قوی بهره برده است. متحدانی که امروزه خود در زمره خواص بی بصیرت جای گرفته‌اند و هزینه کمک خواستن از آنان برای رهبر، بسیار گزاف است.
____________________________
خبرنگاران سبز آمادگی دارد موافقت و یا مخالفت شما با نوشته بالا  را انتشار دهد.

 
 

به دليل محبوبيت سايت بالاترين در وب فارسی، عده ای از نيروهای امنيتی پس از کودتای انتخباتی برای برهم زدن و لوث کردن فراخوان های جنبش سبز در اين سايت نفوذ کردند بنابراين بسيار واضح است عده ای از همان نفوذی ها که به « سانديس خور» معروف شدند، با ارسال لينک هايی از اين دست، سعی در تضعيف روحيه حاميان جنبش سبز دارند.
خبرنگاران سبز/سياست.از ديگر رسانه ها/نقدو نظر:
سايت "عماريون" که زير نظر حزب الله اداره می شود چند صباحی است که با حمايت کورکورانه از کودتاگران پا در عرصه رسانه مجازی گذاشته است. گردانندگان اين سايت در تازه ترين نوشته اشان با عنوان « فشار رسانه ای سبزها چقدر است؟ » با لحنی توهين آمز جنبش سبز را نشانه گرفته است که به دليل نوشته مغرضانه اين سايت، وظيفه خود دانستيم چند خطی را به برادران  ارزشی! اين سايت، يادآوری کنيم.

نويسنده اين نوشته با تکيه بر لينک يکی از کاربران سايت « بالاترين » که نوشته بود: " اگر ما واقعا جدی هستيم چرا صفحه موسوی را آزاد کنيد در فيس بوک فقط ۲۶۰۰ عضو دارد؟ واقعا فشار رسانه ای ما چقدر است؟ " جنبش سبز را به سخره گرفته است.

به دليل محبوبيت سايت بالاترين در وب فارسی، عده ای از نيروهای امنيتی پس از کودتای انتخباتی برای برهم زدن و لوث کردن فراخوان های جنبش سبز در اين سايت نفوذ کردند بنابراين بسيار واضح است عده ای از همان نفوذی ها که به « سانديس خور» معروف شدند، با ارسال لينک هايی از اين دست، سعی در تضعيف روحيه حاميان جنبش سبز دارند.

سايت عماريون با گفتن اينکه کاربران بالاترين عموما خارج نشين هستند، حتی به خوانندگان بسيجی خود نيز ناخواسته توهين کرده است. برای ما نامشخص است اين سايت برچه اساسی به اين نتيجه رسيده است که بيشتر کاربران بالاترين خارج نشين هستند. به لطف نظام ديکتاتوری جمهوری اسلامی، حتی سايت های حاميان دولت نيز در امان فيلترينگ حکومت قرار ندارند چه برسد به سايت های سبز با اين اوصاف تنها راه حل برای دور زدن فيلترينگ و پنهان کردن « آی پی آدرس » سيستم، استفاده از پراکسی ويا فيلترشکن است که با اين تفاصيل نمی توان آمار دقيقی از تعداد کاربران فعال در کشور تهيه کرد.

اين سايت در ادامه گفته است : " اپوزيسيون ورشکسته فعال در شبکه هايی مانند بالاترين، تلاش می کرد اضمحلال خويش در فضای واقعی جامعه ايران را با بزرگ نمايی های بعضا چند ده هزار برابری! در فضای مجازی جبران کند و به عنوان مثال با روی «رگبار» گذاشتن کليک در برخی نظرسنجی های مجازی، سعی در القای کثرت و فزونی می کند.

پس از کودتای انتخاباتی ، سايت هايی همچون « عماريون » با اين گفته های سراپا بی مغز، سعی کردند تا نشان دهند جنبش سبز پايگاه مردمی خود را از دست داده است. اما هربار که يکی ازعوامل نظام، سعی در تحقير جنبش سبز داشت، حاميان جنبش، با هوشمندی فراخوانی را صادر کردند و تمام دروغ های چندين ماهه حکومت را نقش برآب کردند.

تظاهرات ميليونی ۲۳ خرداد، تظاهرات ميليونی ۲۵ خرداد، تظاهرات حمايتی چهلم شهدای جنبش سبز در سراسر کشور، نمازجمعه ميليونی و تاريخی ۲۶ تير آيت الله هاشمی رفسنجانی، تظاهرات ميليونی روز قدس که در آن روز سردار سعيد قاسمی نيز به ميليونی بودن جمعيت حاميان ميرحسين موسوی و کروبی اعتراف کرد، تظاهرات ۱۸ تير، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر، مراسم ميليونی و تاريخی خاکسپاری پدر معنوی جنبش سبز مرحوم آيت الله منتظری، تظاهرات ميليونی عاشورای ۸۸ که در اين روز به اعتراف فرماندهان بسيج و نيروی انتظامی تهران از دست نيرويهای امنيتی خارج شده بود، تظاهرات ۲۲ بهمن ۸۸، تظاهرات ۲۵ بهمن ۸۹ و چهارشنبه سوری ۸۹ جنبش سبز . اينها نمونه ای از تظاهراتی بود که برخلاف گفته های حاميان رهبری، نشان از بی شماری جنبش سبز و ريشه دواندن اين ريشه در سراسر کشور می دهد . جنبش سبز با وجود محدوديت های فراوان از قبيل فيلترينگ سايت های سبز و پلمپ کردن روزنامه های اصلاح طلبان و بازداشت عده ای بيمشاری از خوشفکرانش، همچنان همچون سرو استوار ايستاده است.

به علاوه بد نيست خدمت سايت عماريون و ديگر سايت های حامی علی خامنه ای گفته عده ای از اطرافيان رهبری را که به ريزش نيروهای خودی اعتراف کرده اند را نيز يادآوری کنيم.

- عليرضا پناهيان يکی از معتمدين اتاق فکر نهاد نمايندگی رهبری در دانشگاه‌ها، درگفتگوی تلوزيونی " ديروز، امروز ، فردا " صراحتا صحبت از ريزش خودی ها و " توده مردمی " کرد. وی اينگونه ريزش نيروهای خودی را توجيه کرد: اين بار شاهد ريزش کسانی بوديم که انتظار نمی رفت ريزش کنند.بدون نگاه به وضع سياسی امروز. بدانيد که ريزش ها بدتر خواهد شد
- محسنی اژه ای وزير سابق اطلاعات و سخنگوی فعلی قوه قضاييه در مصاحبه ای با روزنامه خراسان نيز ريزش خودی ها را با اين گفته بيان کرد: از زمان صحبت رهبری در ۲۸ خرداد ريزش ها شروع شد و تا الان ادامه پيدا کرده است.

- مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه نيز در يک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علميه قم و روحانيون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند با دلخوری از بيمشاری حاميان جنبش سبز و ريزش طرفداران رهبری ياد کرده است .

وی با اين گفته که : درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آميز مراسم تشييع جنازه مرحوم مير اسماعيل موسوی نيز گفت: راستش را بخواهيد ما نمی توانيم اجازه هيچ گونه تجمع و راهپيمايی را به اينها بدهيم. چون به محض اينکه فرصتی پيدا می کنند، جمعيت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همين ۲۵ بهمن بود که پرسنل نيروی انتظامی در همان اوايل کار مرعوب بزرگی جمعيت شدند و اگر بچه های سپاه و بسيج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بيفتد.

اين روحانی شاغل در نيروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختيار دوستان می گذاريم، اما هنوز نمی توانند جمعيت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بياورند؛ نمونه آن در همين سفر اخير به قم بود، به گونه ای که جمعيت برخی جلسات تکراری شد.

ذالنور در بخش ديگری از سخنان خود ضمن گلايه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و هميشگی هم ديگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شايد جمعيت آن کمتر از نصف ميزان جمعيت فعلی باشد.

اينها تنها بخشی از اعترافاتی بود که در اين مدت از زبان طرفداران رهبری شنيده شده است و بر بيمشار بودن جنبش سبز و ريزش خودی ها اشاره شده است.

در آخر به کاربران سبز توصيه می شود با اين دست لينک های تخريبی برخورد مناسب شود تا بهانه ای دست نيروهای کودتاگر داده نشود.نظام جمهوری اسلامی اگر از حمايت مردم نسبت به مشروعيت خود اطمينان داشت، يک مرتبه مجوز صدور راهپيمايی به معترضين می داد.

 
 

اسفنديار رحيم مشايی که هم اکنون در کيش به سر می برد در اختتاميه جشنواره کيش حاضر شد که همين مساله موجب بروز اعتراضات حاضرين گشت.
خبرنگاران سبز/سياست:
مراسم اختتاميه جشنواره فيلم کيش لحظات پيش شاهد حاشيه هايی بود. در ادامه سياست مشايی زدايی حکومت، چند تن از کارگردانان و هنرمندان حامی حکومت که در بين آنها فرج‌الله سلحشور و جمال شورجه ديده شده است، به محض آغازسخنرانی  اسفنديار رحيم مشايی رئيس نهاد رياست جمهوری، با ترک سالن اين مراسم، اعتراض خود را به وی نشان دادند .به باور حاميان رهبری، رحيم مشای انحراف اصولگرايی بوده است.

فرج الله سلحشور در گفتگوی کوتاهی با خبرنگار صراط دليل اين اقدام خود و دوستانش را اعتراض به حضور فردی در اين جشنواره عنوان کرد که پيش از اين ارتباطش با يک جاسوس سازمان سيا (هوشنگ امير احمدی) قطعی شده و تاکنون اقدامات مخرب فراوانی در حوزه های سياسی و فرهنگی انجام داده است.

سلحشور خاطر نشان کرد تا وقتی که تصميم گيری در عرصه هنر در دست کسانی قرار داشته باشد که ديدگاه های صهيونيست پسند امثال عبدالکريم سروش را اشاعه می دهند دستيابی به فرهنگ انقلابی ای که آرمان حقيقی انقلاب اسلامی بوده محقق نخواهد شد

گفتنی است فرج‌الله سلحشور نويسنده و کارگردان «يوسف پيامبر»، در پی اثبات سرقت فيلمنامه اين مجموعه در دادگاه دوم که بر اساس شکايت شهاب‌الدين طاهری شکل گرفته بود، به سه سال زندان و مبلغ يک ميليارد و پانصد ميليون تومان جريمه نقدی محکوم شده است. وی همچنين در زمان انتخابات رياست جمهوری از معدود کارگردانانی بود که از احمدی نژاد حمايت کرده بود.
 

 
 

امروزه ناکارآمدی نظام های تصمیم گیری فردمحور و کارایی نظام های مبتنی بر عقل جمعی چنان آشکار شده که تلاش های حقیرانه برای تقدس بخشیدن به افراد و خلق معجزات و کرامات برای صاحبان قدرت، در نزد شهروندان جز تمسخر عقلانیت انسان ها معنا نمی دهد.
خبرنگاران سبز/بيانيه ها و مواضع:
شورای هماهنگی راه سبز اميد در آستانه ی سالروز شهادت استاد شهيد مرتضی مطهری و روز معلم طی بيانيه ای اعلام کرده که همراهان جنبش سبز مصرانه خواهان آزادی هرچه سريع تر نمايندگان تشکل های معلمان که ماه هاست در سخت ترين شرايط در حبس هستند می باشند و اخطار داده که دولت موظف است در مقابل خواسته های صنفی معلمان پاسخگو باشد نه سرکوبگر و به جای دادن وعده های توخالی در هنگامة تبليغات انتخاباتی، به شعور فرهنگ سازان فرهيختة اين سرزمين احترام بگذارد.

در اين بيانيه با تاکيد بر اينکه دشمنی با فضای نقادانه ای که علوم انسانی در جامعه فراهم می کند، راه اندازی اينترنت ملی و قطع ارتباطات اينترنتی با جهان پيرامون و همة اقدامات مداخله گرانة ديگری که با نام مهندسی فرهنگی صورت می گيرد، نشان از ترس اقتدارگرايان از آگاهی دارد آمده است: خودکامگان، نه به نيازها و مشکلات معلمان توجه می کنند، و نه آنها را در انجام رسالت خويش آزاد می گذارند. ايرانيان اما، نشان داده اند که از فرمانروايانشان در درک زمانة خود پيشروترند و به پيروزی نهايی خرد بر نابخری، ايمان دارند.

متن کامل اين بيانيه  به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

سالگرد ترور استاد شهيد مطهری به دست خشونت طلبانی که بجای استفاده از منطق گفتگوی نقادانه، مخالفان فکری خود را با گلوله از ميدان به در می کردند، به روز بزرگداشت مقام شامخ معلم نام گذاری شده است؛ بزرگداشت همة افرادی که دست اندرکار تعليم و تربيت و فرهنگ سازی هستند. نام مطهری و ديگر معلمان بزرگ اين انقلاب همچون بازرگان، شريعتی، بهشتی، طالقانی، باهنر، رجايی و بسياری ديگر، يادآور نسلی است که آزادی، آگاهی و انتخابگری را برترين موهبت های الهی به انسان می دانستند، نسلی که گفتگوی ميان عالمان دينی نوانديش و روشنفکران دينمدار را سرمایة فهمی از دين فطری قرار داده بود تا دين را از دام های التقاط و تحجر نجات بخشد و ايمان دينی نه دستاويز حاکميت مستبدان و خودکامگان داخلی و نه زمينه ساز استعمارگران و سلطه جويان خارجی شود. دين فطرت پسندی که بهروزی انسانيت را رقم زند و راه را نشان دهد، بدون آن که بخواهد انسان ها را به اجبار به سعادت برساند.

از همين روست که معلمان کار انبياء را می کنند و از همين روست که معلمان، استادان و عالمان دينی، قشر فرهنگ ساز جامعه هستند. آگاهی هايی که اين فرهنگ سازان به مخاطبان خود ارزانی می دارند و آنان نيز به مثابه سفيران آگاهی به ميان خانواده هايشان می برند، ستون های کاخ های ستمی که بر زر و زور و تزوير استوار شده اند را سست کرده و چشم اندازی نويدبخش برای آينده ای بهتر ترسيم می کنند. و از همين روست که خودکامگان، نه به نيازها و مشکلات معلمان توجه می کنند، و نه آنها را در انجام رسالت خويش آزاد می گذارند. تلاش اقتدارگرايان برای سيطرة هر چه بيشتر بر نظام آموزشی، برخورد با معلمان و استادانی که حاضر نيستند آزادگی خويش را به دستگاه سانسور بفروشند و در نتيجه از مدرسه و دانشگاه اخراج می شوند، مخالفت و دشمنی با فضای نقادانه ای که علوم انسانی در جامعه فراهم می کند، راه اندازی اينترنت ملی و قطع ارتباطات اينترنتی با جهان پيرامون، تبديل مراکز آموزشی به پادگان و حاکميت مديريت پادگانی بر مدارس و دانشگاه ها، و همة اقدامات مداخله گرانة ديگری که با نام مهندسی فرهنگی صورت می گيرد، نشان از ترس اقتدارگرايان از آگاهی است، چرا که آگاهی چشم اسفنديار خودکامگان است.

سبزانديشان اين مرز و بوم می دانند که سعادت واقعی مردم به انتخاب آزادانه و آگاهانة آنها وابسته است و معلمان و استادان، پيشقراولان آگاهی بخشی هستند. جامعه ای که در آن آزادی بيان وجود نداشته باشد، جامعه ای که افراد نتوانند از حقوق خود از طريق شوراها و تشکل های صنفی دفاع کنند، جامعه ای که در آن انديشيدن به شيوه ای متفاوت از حاکمان جرم باشد، جامعه ای که دستگاه های امنيتی برخلاف نص صريح قانون اساسی به تفتيش عقايد دست می زنند، نه روی بهزيستی در حيات دنيوی را خواهد ديد و نه به سعادت اخروی دست خواهد يافت. استاد شهيد مطهری آرزو داشت که در نظام اسلامی آنقدر آزادی بيان وجود داشته باشد که در دانشکدة الهيات، کرسی درس مارکسيسم توسط يک استاد مارکسيست دائر شود تا بتوان با منطق گفتگو به نقد آن بر دين انتقاد کرد. کجاست آن شهيد بزرگوار که ببيند اين روزها استادان مسلمان را به جرم داشتن دغدغة اصلاح امور بی بصيرت می خوانند و به نام اسلامی کردن دانشگاه ها از تدريس محروم می کنند، و کجاست تا ببيند معلمانی چون هاشم خواستار، رسول بداقی، محمد داوری، عبدالله مومنی و… به جرم حق گويی و حق جويی به بند و زندان و شکنجه کشيده شده اند.

همراهان جنبش سبز مصرانه خواهان آزادی هرچه سريع تر نمايندگان تشکل های معلمان که ماه هاست در سخت ترين شرايط در حبس هستند می باشند. دولت موظف است در مقابل خواسته های صنفی معلمان پاسخگو باشد نه سرکوبگر و به جای دادن وعده های توخالی در هنگامة تبليغات انتخاباتی، به شعور فرهنگ سازان فرهيختة اين سرزمين احترام بگذارد. علم و فرهنگ در هر جامعه ای ماهيت جمعی دارد و انحصارگری انديشه، جز به زوال و انحطاط آن نمی انجامد؛ فرايندی که سرانجامی جز فروپاشی هويت فرهنگی و ملی ما در پی ندارد.

امروزه ناکارآمدی نظام های تصميم گيری فردمحور و کارايی نظام های مبتنی بر عقل جمعی چنان آشکار شده که تلاش های حقيرانه برای تقدس بخشيدن به افراد و خلق معجزات و کرامات برای صاحبان قدرت، در نزد شهروندان جز تمسخر عقلانيت انسان ها معنا نمی دهد. اين همان نکته ای است که اهميت آن را دولتمردان نتوانسته اند درک کنند. ايرانيان اما، نشان داده اند که از فرمانروايانشان در درک زمانة خود پيشروترند و به پيروزی نهايی خرد بر نابخری، ايمان دارند.

 
 





 
 

شيوا پس از يک هفته بازداشت و بازجويی به طور موقت برای سه روز آزاد شد تا نيمه شب چهار شنبه هفتم ارديبهشت ماه که با يورش وحشيانه شش مامور مسلح وزارت اطلاعات به منزل پدربزرگش، بازداشت و با چشم بند راهی زندان اوين شد.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
به گزارش سبزنامه ايرانيان شيوا کمالی پور آزاد، روزنامه نگار۲۸ ساله، فعال دانشجويی وعضو شورای مرکزی کنفدراسيون دانشجويان ايرانی با ضرب و شتم مامورين وزارت اطلاعات دستگير و روانه سلول انفرادی زندان اوين شد.

شيوا که عضوخبرگزاری رسمی کنفدراسيون دانشجويان ايران که امسال به عنوان روزنامه نگار برگزيده جهت شرکت در سمينار روزنامه نگاران ارشد به آمريکا دعوت شد، يکشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۰ در حالی که ويزای آمريکا برايش صادر شده بود در فرودگاه بين المللی امام خمينی در هواپيما بازداشت می شود و توسط مامورين اطلاعات نهاد رياست جمهوری، پاسپورت، کامپيوتر، دوربين و موبايل اش توقيف و به شعبه ويژه دادگاه انقلاب در داخل زندان اوين ارجاع داده می شود.

شيوا پس از يک هفته بازداشت و بازجويی به طور موقت برای سه روز آزاد شد تا نيمه شب چهار شنبه هفتم ارديبهشت ماه که با يورش وحشيانه شش مامور مسلح وزارت اطلاعات به منزل پدربزرگش، بازداشت و با چشم بند راهی زندان اوين شد.

شيوا پيش از اين هم بارها به جهت فعاليتهای دانشجويی اش بازداشت و بازجويی شده بود. پس از شکل گيری جنبش سبز در خرداد ماه ۱۳۸۸، بار ها توسط مامورين وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و به اتهام همکاری با کنفدراسيون دانشجويان ايرانی بازجويی شده بود. در حال حاضر  و با توجه به نحوه بازداشت وحشيانه و نگهداری وی در سلول انفرادی که زندگی شيوا در خطر آنی قرار داده است، از تمام سازمانهای بين المللی مدافع حقوق بشر، روزنامه نگاران، فعالان حقوق زنان و دولتهای آزاد و دموکراتيک انتظار داريم برای آزادی شيوا هرچه در توان دارند انجام دهند.

 
 

آقای رحمانی تا ۵۵ روز پس از بازداشت اجازه هواخوری نداشته: "روز ۱۸ اسفند که برای اولين بار تقی را ملاقات کرديم گفت امکان هواخوری ندارد.ما به شدت به اين مساله اعتراض کرديم او را در يک سلول تنها قرار داده بودند بدون هيچ گونه هواخوری. حتی هفته چهارم که من به زندان رفتم و خواستار ملاقات شدم به من گفتند او حق خروج از بند را ندارد چه برسد به ملاقات.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
نرگس محمدی، همسرتقی رحمانی، نويسنده، روزنامه نگار و عضو شورای نيروهای ملی مذهبی که شامگاه ۲۰ بهمن با هجوم وحشيانه نيروهای نامسلمان امنيتی بازداشت شه بود، به "روز" گفت همسرش اعلام کرده ديگر حاضر به پاسخ دادن به بازجويی ها نيست چرا که شرايط نگران کننده ای دارد.

خانواده او تاکنون تنها دو بار در حضور ماموران موفق به ملاقات با او شده اند اما از ۱۸ فروردين تاکنون هيچ خبری از وضعيت وی ندارند.نرگس محمدی، نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر که خود با قرار وثيقه از زندان آزاد شده درباره وضعيت همسرش می گويد: در اين ۸۰ روز تنها دو بار ملاقات کرديم يکبار در ۱۸ اسفند و بار دوم در ۱۸ فروردين و اکنون از او بی خبر هستيم.

او می افزايد: هفته گذشته، روز پنج شنبه فکر ميکردم ملاقات ميدهند، با بچه ها رفتم اما به بهانه های مختلف ملاقات ندادند. بچه ها خيلی ناراحت بودند و به خاطر آنها تا آخر وقت ايستادم حتی کيانا به مسئولين آنجا گفت بگذاريد پدرم را ببينم اما توجهی نکردند. برگشتيم و ديگر هيچ خبری نداريم و با توجه به مسائلی که وجود داشت به شدت نگران ايم.

همسر آقای رحمانی درباره اين مسائل و نگرانی ها توضيح ميدهد: روز ۱۸ فروردين که تقی را ديديم از روند پرونده اش شکايت داشت و می گفت به هيچ عنوان حاضر نيست بازجويی پس بدهد و به بازجويان هم گفته که تنها در حضور بازپرس به سئوالات پاسخ خواهد داد.

او می افزايد: تقی شاکی بود که قرار بازداشت موقت را به او ابلاغ نکرده اند و می گفت بازداشت اش وجاهت قانونی ندارد. در اصل تقی را بدون حکم بازداشت کردند، حتی برای تفتيش منزل هم حکم نداشتند، تاکنون هم هيچ قرار بازداشتی به او ابلاغ نکرده اند در حاليکه يا بايد حکم محکوميت داشته باشد که در زندان نگهدارند يا بايد همان روز اول قرار بازداشت موقت را به او ابلاغ می کردند که بتواند اعتراض کند اما تا ۱۸ فروردين هيچ قراری به او ابلاغ نشده و او را غير قانونی نگه داشته اند.

از خانم محمدی درباره اتهامات انتسابی به آقای رحمانی می پرسم. می گويد: ما تنها دو ملاقات در حضور ماموران داشتيم و تقی نمی توانست حرفی بزند. ماموران کنار او و همچنين کنار ما نشسته بودند. تنها حرفی که تقی زد اين بود که ۴ اتهام به او نسبت داده اند و او اتهامات را قبول ندارد. بيش از اين نميدانيم که اين اتهام ها چه بوده است.

خانم محمدی همچنين می گويد شرايط نگهداری همسرش هم به شدت نگران کننده است.

به گفته او، آقای رحمانی تا ۵۵ روز پس از بازداشت اجازه هواخوری نداشته: "روز ۱۸ اسفند که برای اولين بار تقی را ملاقات کرديم گفت امکان هواخوری ندارد.ما به شدت به اين مساله اعتراض کرديم او را در يک سلول تنها قرار داده بودند بدون هيچ گونه هواخوری. حتی هفته چهارم که من به زندان رفتم و خواستار ملاقات شدم به من گفتند او حق خروج از بند را ندارد چه برسد به ملاقات.

همسر آقای رحمانی می افزايد: اجازه ملاقات نميدهند و همين باعث نگرانی ما است و اعتراض داريم که چرا نمی گذارند بچه ها، پدرشان را ببينند. چه مسائلی برای تقی به وجود آمده که بعد از ۷۰ روز بازداشت و در ۱۸ فروردين اعلام ميکند که حاضر نيست بازجويی پس بدهد؟

خانم محمدی به عدم پاسخگويی مسئولين اشاره می کند و می گويد: تاکنون ۵ نامه به دادستان نوشته ام هيچ پاسخی نداده اند در مورد نامه اول گفتند دستور پی گيری داده شده اما هيچ جوابی به ما ندادند. تقی درخواست ملاقات با دادستان را کرده باز هم جوابی نداده اند. وکيلش تاکنون موفق به گرفتن امضا از تقی برای وکالت نامه نشده.من و آقای شريف، وکيل تقی، روز سه شنبه به دادگاه مراجعه کرديم که شايد بتوانيم بازپرس پرونده تقی را ببينيم و وکالت نامه را دست تقی برسانيم اما اجازه ورود ندادند.

نرگس محمدی سپس می افزايد: تقی در سلول های بند امنيتی است؛ گويا يک نفر را اخيرا با ايشان در يک سلول گذاشته اند اخيرا هم که نه تماس تلفنی داريم نه چيزی.


 
 

سپاه در نامه ای به دادگاه، قتل علی حسن پور و ساير کشته شدگان روز ۲۵ خرداد ۸۸ را مشروع اعلام کرده است.
خبرنگاران سبز/جامعه/خانواده شهدای جنبش سبز:
همسرعلی حسن پور، شهيدی که در روز ۲۵ خرداد در خيابان آزادی بر اثر گلوله نيروهای بسيج به شهادت رسيده بود، خواهان حضور فرماندهان گردان ۱۱۷ عاشورا در دادگاه شد. خانواده اين شهيد جنبش سبز که پس از ۱۰۴ روز بعد از شهادت رسيدنش پيکر او را تحويل و به خاک سپردند خواستار اين شدند که تمامی کسانيکه در پايگاه بسيج، از اسلحه های آنها در روز ۲۵ خرداد ۸۸ گلوله شليک شده نيز بايد در دادگاه حضور يابند و مشخص شود چه کسی به علی شليک کرده است.

اما با اين حال اکنون با گذشت ۲۲ ماه از جانباختن او، سپاه در نامه ای به دادسرای نظامی قتل او را مشروع دانسته است. تصوير پيکر خونين و سر گلوله خورده علی حسن پور از اولين تصاوير جانباختگان بعد از انتخابات بود که منتشر و به يکی از نمادهای اعتراض مردمی تبديل شد.

خانم مصطفايی در اين زمينه توضيح ميدهد: تمام اين مدت پی گيری کرده ام. حتی موفق شدم با رئيس دادسرای نظامی ملاقات کنم. به ايشان گفتم نزديک دو سال است هيچ جوابی به پرونده من نمی دهند. گفت نماينده حقوقی سپاه اينجا می آيد و جوابگو خواهد بود. ولی متاسفانه دو ماه باز مرا سر دواندند و جوابی ندادند. تا اينکه در مراجعه به دادسرا، قاضی گفت که سپاه نامه ای داده است. نامه ای که ۷ – ۸ بند دارد اما هيچ پايه و اساس حقوقی ندارد.

از همسر آقای حسن پور درباره محتوای نامه سپاه می پرسم. می گويد: سعی کرده اند خودشان را توجيه کنند. در يک بند نوشته اند که "راهپيمايی ۲۵ خرداد مجوز قانونی نداشت" و همراه اين نامه، صحبت های آقای تمدن، استاندار تهران را ضميمه کرده و بعد در بند ديگر نوشته اند که "راهپيمايی کنندگان از ميدان انقلاب به سمت آزادی در حرکت بودند و از دماغ کسی خون نيامده علی حسن پور در کوچه صفا در آزادی چه ميکرد"؟ من هم به قاضی گفتم مگر حکومت نظامی بود؟ با اين نامه ای که سپاه نوشته يعنی نبايد کسی در انقلاب و آزادی می بود؟

خانم مصطفايی سپس به بند ديگری از نامه سپاه اشاره ميکند که قتل علی حسن پور و ساير جانباختگان ۲۵ خرداد ۸۸ را مشروع اعلام کرده: در يکی از بندها نوشته بودند که "قتل مشروع بوده" که من واقعا خنده ام گرفت گفتم کجای شرع اسلام گفته که شما يک فرد بی دفاع را بکشيد و ادعا کنيد که مشروع بوده؟ دقيقا کلمه ای که به کار برده بودند اين بود که مشروع بوده. گفتم از نظر شرعی چه کسی تاييد ميکند که چنين قتل هايی در خيابان صورت بگيرد و افراد بيگناه کشته شوند؟

همسر آقای حسن پور می افزايد: نوشته اند که يکسری افراد قصد حمله و تصرف پايگاه را داشته اند. خب مدرک بدهند و ثابت کنند علی چنين قصدی داشته، دادگاه تشکيل دهند و در دادگاه ثابت کنند.

فرماندهان پايگاه به دادگاه بيايند

او سپس به بخش ديگری از اين نامه اشاره می کند ومی گويد: عنوان کرده اند که وکيل پرونده در مورد موکلش پيش داوری کرده است. در اصل آقای نيکبخت در لايحه اش نوشته بود که از نظر قانونی، پايگاه بسيج ابتدا بايد به مردم هشدار ميداد، بايد با بلندگو به مردم اعلام ميکرد، بعد بايد تير هوايی ميزد و در مرحله بعدی تير مشقی و در نهايت می توانستند پايين تنه و پای افراد را هدف قرار دهند در حاليکه تنها يک تير به آقای حسن پور اصابت شده که به سرش بوده است.

حالا سپاه مدعی شده که وکيل پيش داوری کرده و تمام اين موارد رعايت شده و ۲۰۰ تير مشقی شليک شده و… بعد نوشته که اگر آقای حسن پور رهگذر بود می بايست سريع محل را ترک ميکرد.

خانم مصطفايی با بيان اينکه با اين نامه خواسته اند توجيه کنند می گويد: به قاضی پرونده گفتم که اين نامه جواب ما را نمی دهد بايد از لحاظ قانونی دادگاهی تشکيل شود و از فرماندهان پايگاه بخواهيد به عنوان متهم در دادگاه حضور يابند.همين طور کسانی که اسلحه کلاش داشتند و از اسلحه هايشان شليک شده بايد در دادگاه حضور يابند. ما هم حرف هايمان را بزنيم آنها هم حرف هايشان را بزنند و مشخص شود چه کسی به علی شليک کرده است.

به گفته خانم مصطفايی، کارشناسان نظر داده اند گلوله ای که به سر آقای حسن پور اصابت کرده از اسلحه کلاش بوده است.

ديه نمی گيرم قاتل را ميخواهم

از او می پرسم پاسخ قاضی پرونده به اين درخواست شما چه بود؟ می گويد: قاضی مدام می گويد علی بی گناه بوده. گفتم که اين مشکلی از ما حل نمی کند و من ميدانم همسرم بی گناه بوده. بعد گفت هر موقع خواستيد می توانيد ديه بگيريد. گفتم ديه می تواند همسر مرا بازگرداند؟ دردی دوا ميکند؟ من يک ديه هم روی ديه تان می گذارم و به شما ميدهم قاتل همسرم را معرفی کنيد.

او می افزايد: به قاضی هم گفتم که می روم مصاحبه ميکنم و تمام مسائل و اين نامه را بازگو ميکنم؛ نامه ای که نه من، نه وکيل و نه حتی خود شما را راضی نکرده. پرسيد با کجا مصاحبه می کنی؟ گفتم با هر جايی که لازم باشد. بعد هم آنجا را ترک کرديم اما تاکنون هم هيچ خبری نشده و نميدانم آيا به اعتراض ما رسيدگی خواهند کرد يا چه پيش خواهد آمد.

همسر آقای حسن پور از احضار خانواده اش هم خبر می دهد و می گويد: سه ماه پيش برادر همسرم را خواسته و به او گفته اند خانم برادرت دنبال چه چيزی است از اين پرونده. او هم گفته يعنی چی دنبال چی هست؟ شوهرش کشته شده معلوم است که قاتل را ميخواهد و… من هم به قاضی گفتم که چه معنی دارد ما را ميخواهند و می گويند تا کی و تا کجا ميخواهيد دنبال کنيد؟ حق قانونی من نيست که بدانم شوهرم را کی کشته؟چرا کشته؟ وسايل شخصی اش و لباس هايش را چه کردند؟ سه روز کجا بوده؟ ۱۰۵ روز سرگردانم کردند، حالا هم نامه ميدهند که ايشان چرادر خيابان صفا بوده؟ هيچ کس هم جوابگو نيست و…. بعد قاضی می گويد هر مستنداتی داريد ارائه دهيد.

گفتم به جای اينکه از آسمان به زمين ببارد از زمين ميخواهيد به آسمان ببارد؟ به جای اينکه شما دنبال قاتل و سند و مدرک باشيد از من مدرک ميخواهيد؟ عکس پيکر همسرم هست، کارشناس اسلحه گفته که با کلاش زده اند. سه شاهد هست که اظهاراتشان را برای شما آورده ام اينها کافی نيست؟ باشد من هم ميروم مصاحبه ميکنم و مدرک و سند از مردم ميخواهم.

خانم مصطفايی در همين زمينه از تمام کسانی که از نحوه کشته شدن و پيکر آقای حسن پور عکس و فيلمی دارند درخواست کرد که اين عکس ها و فيلم ها را به او ارائه دهند تا به عنوان سند و مدرک به دادگاه ببرد.

رسيدگی نکنند شکايت به لاهه می برم

او می گويد: به قاضی پرونده هم گفته ام که من منتظرم از طريق دادسرا های خودمان اقدام و قاتل همسرم معرفی شود در غير اين صورت به دادگاه لاهه شکايت خواهم کرد. فکر ميکنند با يک ديه تمام می کنند می گويند ديه بگيريد پرونده مفتوح می ماند من دو سه نفری را که ديه گرفته اند يا نامه شان برای پرداخت ديه آمده ديده ام که برايشان نوشته اند "امکان شناسايی قاتل وجود ندارد" و عنوان کرده اند پرونده مفتوح خواهد ماند اما من از روز اول هم گفته ام زندگی مرا نابود کرديد، واقعا خنده ام می گيرد می گوييد از بيت المال ديه می دهيد! در اصل از مال خودم، مال مردم به من ديه ميخواهيد بدهيد که دهن مرا ببنديد؟ من تنها خواهان تشکيل دادگاهی قانونی هستم. يک انسان کشته شده، مگر شوخی است؟ من همسرم را از دست دادم، بچه هايم پدرشان را و خانواده همسرم فرزندشان را. اين شوخی نيست و من تا معرفی قاتل او پی گيری خواهم کرد.

همسر آقای حسن پور سپس می افزايد: خيلی روزها و لحظات سختی را سپری ميکنيم هر لحظه آروز ميکنم قاتلان همسرم زنده بمانند و صد سال درد بکشند و در انگشتان و دست هايشان دردی بنشيند که روز هزاران بار از خدا تقاضای مرگ بکنند اما نميرند. اين آرزوی من است؛ منی که آزارم به يک مورچه هم نرسيده اکنون چنين آرزويی دارم. برخی می گويند اگر قاتل معرفی شد قصاص ميکنی؟ می گويم من آرزويم اين است که نميرد، تمام زجر بکشد. چون فردی که به سر همسر من شليک کرده ميدانسته همسرم با اين گلوله کشته خواهد شدو من هرگز او را نخواهم بخشيد.

پيش از اين شاهدان عينی جان باختن علی حسن پور در پاسخ به استمداد همسر آقای حسن پور و در مصاحبه با "روز" در خصوص نحوه کشته شدن او توضيحاتی داده بودند. همسر آقای حسن پور نيز در مصاحبه با "روز" از ۱۰۵ سرگردانی برای يافتن خبری از همسرش سخن گفته بود.

خانم مصطفايی گفته بود که همسرم جزو ۳ – ۴ ميليون نفری بود که روز ۲۵ خرداد، برای اعتراض و پس گرفتن رای خود رفته بود. او در همين روز و در آزادی از ناحيه سر گلوله خورد و ما هنوز نمی دانيم در همان روز به شهادت رسيده يا اينکه چند روزی زنده بوده است. گلوله به سر ايشان اصابت کرده بود. يعنی زير چشم راست، يعنی استخوان گونه ورودی تير و بالای گوش سمت چپ، خروجی تير بود.

همسر آقای حسن پور همچنين به "روز" گفته بود که "او هر سال برای کمک به هموطنانش بارها خون ميداد؛ حالا تمام خونش را تقديم ايران کرد. تقديم به مردمش و کشورش".

فرشته قاضی

 
 

ما تعرض هر روزه به زندگی و معيشت خود را بر نخواهيم تافت و متحد و يکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحميل شده بر خود ايستادگی خواهيم کرد. در اين راستا ما کارگران ايران با ابراز انزجار از وضعيت موجود، همگان را در تمامی نقاط کشور به طرح متحدانه و سراسری خواستها و مطالبات شان فرا ميخوانيم
خبرنگاران سبز/بیانیه ها و مواضع:
همزمان با اعلام حمايت شورای هماهنگی راه سبز اميد و فعالين جنبش سبز و اعلام همراهی آنان با کارگران شريف کشور برای برپايی تجمعات کارگری در جهت احقاق حق و مطالبات کارگران،  تشکلهای کارگری ايران نيز در بيانيه مشترکی با گرامی داشت روز کارگر اعلام داشته اند که کارگران ايران همراه با کارگران جهان اين روز را گرامی می دارند و هر ساله در اعتراض به شرايط غير انسانی خود در اين روز گرد هم آمده و به هر طريق برای بدست آوردن حقوق حقه خود فرياد بر می آورند.

به گزارش پايگاه خبر رسانی سنديکای کارگران در بخشی اين اطلاعيه با اشاره به خواسته های جامعه کارگران آمده است: ما جامعه ای را که اقليتی صاحب ثروت وسرمايه های کلان باشند واکثريتی هم نان شب نداشته باشند بر نخواهيم تافت. از نظر ما افزايش ۹درصدی دستمزدها بويژه با توجه به اجرای طرح قطع يارانه ها و افزايش سرسام آور هزينه های زندگی اهانت به منزلت انسانی و حق حيات کارگران است. ما تعيين چنين سطح دستمزدی را تحميل بيش از پيش فقر و فلاکت مطلق بر ميليونها خانواده کارگری می دانيم و با رد شيوه کنونی تعيين دستمزدها مصرانه خواهان توقف اجرای طرح قطع يارانه ها و تعيين دستمزدها توسط نماينده های واقعی کارگران بر اساس بالاترين استانداردهای زندگی بشر امروز هستيم.

 متن کامل اين بيانيه به شرح زير است:

اول ماه مه روز جهانی کارگر، روز اتحاد و اعتراض جهانی کارگران به ستم و نابرابری نظام سرمايه داری است. اين روز ياد آور مبارزات کارگران جهان برای دستيابی به حقوق انسانی شان است. کارگران ايران همراه با کارگران جهان اين روز را گرامی ميدارند و هر ساله در اعتراض به شرايط غير انسانی خود در اين روز گرد هم آمده و به هر طريق برای بدست آوردن حقوق حقه خود فرياد بر می آورند.

شور و شعف و رزمندگی کارگران در روز اول ماه مه و اعتراض آزادانه ميليونی آنان به شرايط زندگی شان در اکثر نقاط دنيا در حالی جهان را به لرزه مياورد که کارگران ايران علاوه بر محروميت از حقوق اجتماعی خود از قبيل بر پائی تشکل و اعتراضات خيابانی، هر روزه و هر لحظه در معرض شديدترين تهاجمات به زندگی و معيشت خود قرار دارند. هر گونه اعتراض و حق خواهی کارگران با بازداشت و زندان پاسخ ميگيرد، با طرح موسوم به هدفمند کردن يارانه ها که سرمايه داری حاکم با پشتيبانی نهادهای بين المللی سرمايه داری اجرای آن را آغاز کرده است در حال تباه کردن بيش از پيش زندگی و معيشت ميليونها خانواده کارگری هستند و کسی حق اظهار نظر آزادانه در اين باره را ندارد، با افزايش سرسام آور قيمتهای انرژی و تعطيلی کارخانه ها هر روزه صد ها و هزاران کارگر به صف ميليونی بيکاران رانده ميشوند و در همين حال بيمه بيکاری را بيش از پيش به ضرر کارگران تغيير ميدهند، اقدام به اخذ فرانشيز در بيمارستانها و مراکز درمانی تامين اجتماعی از کارگران ميکنند و معيارهای ديگری برای حقوق بازنشستگی می تراشند، بيمه کارگران ساختمانی را در هزارتوی راهروهای اداری ابتر ميکنند و در حالی که اقدام به افزايش سرسام آور قيمتهای کالاهای اساسی کرده اند حداقل دستمزد کارگران را بطور توهين آميزی ۹ درصد افزايش ميدهند.

از نظر ما همه اينها برای ميليونها خانواده کارگری مستاصل از تامين حداقل معيشت در شرايط کنونی، معنائی جز درماندگی بيشتر برای گذران زندگی و تحميل فقر و فلاکتی روز افزون بر آنها ندارد. اما ما کارگران نظاره گر مرگ تدريجی خود و همسر و فرزندانمان نخواهيم شد، ما تعرض هر روزه به زندگی و معيشت خود را بر نخواهيم تافت و متحد و يکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحميل شده بر خود ايستادگی خواهيم کرد. در اين راستا ما کارگران ايران با ابراز انزجار از وضعيت موجود، همگان را در تمامی نقاط کشور به طرح متحدانه و سراسری خواستها و مطالبات شان فرا ميخوانيم و در شرايط حاضر خواهان تحقق بی درنگ مطالبات زير هستيم:

۱- آزادی بی قيد و شرط برپايی تشکل های مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، راهپيمائی، آزادی احزاب، تجمع و آزادی بيان و مطبوعات حق مسلم ما است و اين خواسته ها بايد ضمن برچيده شدن کليه نهادهای دست ساز دولتی از محيطهای کار و زندگی، به عنوان حقوق خدشه ناپذير اجتماعی کارگران و عموم مردم ايران به رسميت شناخته شوند.

۲- ما جامعه ای را که اقليتی صاحب ثروت وسرمايه های کلان باشند واکثريتی هم نان شب نداشته باشند بر نخواهيم تافت. از نظر ما افزايش ۹درصدی دستمزدها بويژه با توجه به اجرای طرح قطع يارانه ها و افزايش سرسام آور هزينه های زندگی اهانت به منزلت انسانی و حق حيات کارگران است. ما تعيين چنين سطح دستمزدی را تحميل بيش از پيش فقر و فلاکت مطلق بر ميليونها خانواده کارگری ميدانيم و با رد شيوه کنونی تعيين دستمزدها مصرانه خواهان توقف اجرای طرح قطع يارانه ها و تعيين دستمزدها توسط نماينده های واقعی کارگران بر اساس بالاترين استانداردهای زندگی بشر امروز هستيم.

۳- ما خواهان محو قراردادهای موقت و سفيد امضاء، بر چيده شدن شرکتهای پيمانکاری و انعقاد قرارداد مستقيم و دسته جمعی، تامين امنيت شغلی کارگران و رعايت بالاترين استاندارد های بهداشت و ايمنی در محيطهای کار و زندگی هستيم.

۴- دستمزدهای معوقه کارگران بايد فورا و بی هيچ عذر و بهانه ای پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستی به مثابه يک جرم قابل تعقيب قضائی تلقی گردد و خسارت ناشی از آن به کارگران پرداخت شود.

 - اخراج و بيکار سازی کارگران به هر بهانه ای بايد متوقف گردد و تمامی کسانی که بيکار شده و يا به سن اشتغال رسيده اند بايد تا

زمان اشتغال به کار از بيمه بيکاری متناسب با يک زندگی انسانی برخوردار شوند.

۶- به رغم اينکه سازمان تامين اجتماعی با دسترنج و پول کارگران به يکی از نهادهای دارای ثروت نجومی در ايران تبديل شده است اما اين سازمان با قرار گرفتن در چرخه سود و سودآوری سرمايه تنها به فکر کاهش خدمات درمانی و دريافت فرانشيز از کارگران بيمار است. ما بيمه های تامين اجتماعی را حق مسلم تمامی آحاد جامعه ميدانيم و خواهان اداره اين نهاد بدست نماينده های منتخب کارگران در سراسر کشور هستيم.

۷- ما ضمن محکوم کردن هر گونه تعرض به اعتراضات کارگری و مردمی، خواهان لغو مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قيد و شرط کليه کارگران زندانی و ديگر جنبش های اجتماعی از زندان و توقف فوری پيگرد های قضايی عليه آنان و بر چيده شدن فضای امنيتی موجود هستيم.

۸- ما خواهان لغو کليه قوانين تبعيض آميز نسبت به زنان و تضمين برابری کامل و بی قيد و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سياسی، فرهنگی و خانوادگی هستيم.

۹- ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از يک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و رفع هرگونه تبعيض در پرداخت مستمری بازنشستگان و بهره مندی آنان از تامين اجتماعی و خدمات درمانی هستيم.

۱۰- کار کودکان بايد ملغی گردد. برخورداری کودکان و والدين آنها از تامين اجتماعی گسترده و کامل، امکانات آموزشی رفاهی و بهداشتی يکسان و رايگان جدا از موقعيت اقتصادی و اجتماعی خانوادگی شان، نوع جنسيت و وابستگی های ملی و ن‍‍ژادی و مذهبی می بايدبرسميت شناخته شود.

۱۱- ما دگرگونی خواهی را حق مسلم تمامی انسانها در سرتاسر جهان ميدانيم و با حمايت قاطعانه از مبارزات و اعتراضات مردمی در تمامی کشورهای خاورميانه، هر گونه سرکوب اعتراضات مردمی و بند و بست دولتها برای سمت و سو دادن به تغييرات از بالای سر مردم و دست اندازی و دخالت از سوی آنها در سرنوشت مردم کشورهای خاورميانه را قويا محکوم ميکنيم.

۱۲- ما بخشی از کارگران جهان هستيم و اخراج و تحميل هرگونه تبعيض بر کارگران مهاجر افغانی و ساير مليتها را به هر بهانه ای محکوم ميکنيم.

۱۳- ما ضمن قدردانی از تمامی حمايت های بين المللی کارگری و مردمی از مبارزات کارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته های کارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان می دانيم و بيش از هر زمان ديگری بر همبستگی بين المللی کارگران برای رهايی از مشقات نظام سرمايه داری تاکيد می کنيم.

۱۴- اول ماه مه بايد تعطيل رسمی اعلام گردد و در تقويم رسمی کشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روز ملغی گردد

زنده باد اول ماه مه

زنده باد همبستگی بين المللی کارگران

۱ مه ۲۰۱۱ - ۱۱ ارديبهشت۱۳۹۰

سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

اتحاديه آزاد کارگران ايران

هيئت بازگشايی سنديکای کارگران نقاش و تزئينات ساختمان

هيئت بازگشائی سنديکای فلز کار مکانيک

کانون مدافعان حقوق کارگر

کميته پيگيری ايجاد تشکل های کارگری

کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری

 
 

حجت‌الاسلام عباس اميری‌فر عضو شورای مرکزی جمعيت وفاداران انقلاب اسلامی به عنوان جانشين حيدر مصلحی به رئيس دولت معرفی شده است
خبرنگاران سبز/سياست:  
طبق اخبار دريافتی با نظر مساعد رحيم مشايی ، حجت‌الاسلام عباس اميری‌فر عضو شورای مرکزی جمعيت وفاداران انقلاب اسلامی به عنوان جانشين حيدر مصلحی به رئيس دولت معرفی شده است. وی امروز در جلسه ای ضمن دفاع از عزل وزير اطلاعات به بازگويی تصميم سازی دوستان خود پيرامون عزل وزير اطلاعات پرداخته است. وی با بيان اينکه وزارتخانه در خصوص تحولات منطقه ای ضعيف عملکرده است و در خط مورد نظر دولت نبوده است، تصميم گرفته شده توسط رئيس دولت را تصديق کرده است.
همچنین سایت صراط نیوز نیز لحظاتی پیش طی خبری کوتاه نوشته است: حجت الاسلام ع الف ف ،خود را تنها گزينه در نظر گرفته شده برای تصدی وزارت اطلاعات معرفی کرده و اين تصميم را غير قابل بازگشت خوانده است!


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته