-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 04/27/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حاکمیت سوریه جمعه گذشته به رغم فشارها و سرکوب معترضان و اعتراض های جسته و گریخته شاهد حضور گسترده مردم بود که مخالف قدرت حاکم بودند و البته این اعتراض گسترده تلفات بالایی هم در پی داشت.

برای نخستین بار دامنه این اعتراض فراگیر در سرتاسر کشور به خیابان های دمشق، پایتخت این کشور هم کشیده شد و ده ها هزار تن فریادهای ضد حاکمیت در سرتاسر کشور سردادند.

نیروهای امنیتی و انتظامی در چند شهر به سوی معترضان شلیک مستقیم کردند که به گفته فعالان سیاسی و مدنی، دستکم هفتاد تن کشته شدند. تظاهرات روز جمعه جدی ترین تقابل میان حاکمیت بشار اسد و معترضان در سرتاسر سوریه و در یک ماه گذشته بود.

اما روز شنبه شاهدان عینی گفتند که همین سرکوب ادامه پیدا کرد و نیروهای انتظامی به سوی کسانی که مشغول تشییع جنازه بودند شلیک کردند. در نزدیکی دمشق دستکم آن گونه که آسوشیتد پرس گزارش داد، ۴ نفر کشته شدند. به گفته شاهدان عینی حدود ۵۰ هزار تن در جریان این تشییع جنازه در دوما شرکت کرده بودند.

به رغم هشدارهایی که حاکمیت داده، اعتراض ها در روزهای اخیر بیشتر شده و خواسته ها برای تغییر در حاکمیت بشار اسد بالاتر رفته است. صحنه های روز جمعه، حکایت خشونت گسترده نیروهای امنیتی علیه شهروندان غیرنظامی بود که اعتراض به سرعت به صحنه خشونت تبدیل شد. برخی معتقدند این سرکوب ها باعث تضعیف حاکمیت می شود.

یکی از ساکنان حمص در سوریه در یک گفت وگوی تلفنی گفت: «اوائل ما به خیابان ها می رفتیم تا طلب آزادی کنیم. پس از این که جلوی انتقال ما به مسجد را گرفتند و به ما شلیک کردند، ما هم خواهان پایین کشیدن نظام شدیم.»

دیوید لش، کارشناس امور سوریه در دانشگاه ترینیتی می گوید: «فرصتی که برای اسد پیش آمده بود، از دست رفت و دولت در این رقابت عقب افتاده است. معترضان و تظاهرکنندگان از یک طیف و یک طبقه نیستند و خواسته های گوناگون و متفاوتی دارند ولی به تدریج همه آن ها در یک نقطه به اشتراک می رسند و آن هم این است که دیگر بشار اسد در راس قدرت نباشد.»

به دست آوردن اخبار تظاهرات و درگیری ها کار دشواری است. بیشتر خبرنگاران خارجی از زمان شکل گیری تظاهرات از کشور اخراج شده اند. ویدئوهایی که از تظاهرات در یوتیوب منتشر شده، نشانگر صحنه هایی خشن و فریاد تظاهرکنندگان است که کشته شدگان را بر دوش می کشند و فریادهای «شهید، شهید» سر می دهند که در خاورمیانه، شهید نامیدن کشته شدگان، نمادی قوی در مورد کسانی است که با بی عدالتی مبارزه می کنند.

ناآرامی های سوریه باعث شده آن چه از آن به عنوان «بهار اعراب» در خاورمیانه یاد می شود به سمت دیگری رود. سوریه در کنار اردن و لبنان واقع شده، کشورهایی که برای ژئوپولتیک منطقه بسیار حساس و اساسی هستند و در مورد صلح اسراییل و فلسطینی ها و یا تقابل ایران و غرب، سوریه نقش مهم و اساسی دارد.

تظاهرات سوریه از شهر درعا در جنوب این کشور شروع شد که همان مسیر جوانان مصر برای خلع دیکتاتور را پیش کشیدند. از آن زمان بشار اسد بسیار تلاش کرده تا این جریان را بی اثر کند و تهدیدهای زیادی برای توقف اعتراض ها کرده است ولی در نتیجه فقط و فقط اعتراض های علیه فشار اسد بیشتر شده و گسترده تر شده است.

علاوه بر اعتراض ها در دمشق، هزارن تن در دوما و شهر حمص، بانیاس و مناطق کردنشین دست به تظاهرات زدند. به گفته فعالان حقوق بشر شهر درعا کماکان به شدت شاهد اعتراض ها است.

در سایه این اعتراض ها، وضعیت زندگی دشوار شده و حتی خشکسالی شمال غربی زندگی مردم را با مشکل روبرو کرده است. شمار زیادی از سوریه به رییس جمهوری جوان خود دل بسته بودند که اصلاحاتی انجام دهد. وی از سال ۲۰۰۰ قدرت را در این کشور به دست گرفته است.

در هفته های اخیر اعتراض ها باعث شد حباب آقای اسد بترکد. هرچند وضعیت اضطراری را پس از بیش از چهار دهه لغو کرده است. قانونی که باعث می شد آزادی های سیاسی کم شده و دادگاه های نظامی رسمیت داشته باشند. وی همچنین قانون شهروند شدن هزاران تن از شهروندان کردتبار سوریه را تایید کرده است. وی همچنین کابینه را منحل کرده و درخواست تشکیل دولت جدید داده است. اما کماکان عوامل مذهبی افراطی و قدرت های خارجی را به دسیسه علیه سوریه متهم می کند.

باراک اوباما رییس جهوری آمریکا سرکوب های روز جمعه را در بیانیه ای شدیداللحن محکوم کرد و از دولت سوریه خواست «نقض فاحش حقوق بشر» را پایان دهد. این بیانیه به بشار اسد هشدار داد از راه سرکوب مردم و دنبال کردن نیازهای شخصی به جای تامین منافع مردم، خودداری کند.

آقای اوباما همچنین بشار اسد را به «جلب حمایت ایران در سرکوب مردم» متهم کرده و گفت که با کمک متحد خود، دست به سرکوب مردم زده است. البته اوباما به درخواست کنار رفتن اسد از قدرت نرسیده و از این موضوع حرفی نزده است.

آمریکا به دلیل حمایت سوریه از شبه نظامیان حزب الله لبنان و حماس در مناطق فلسطینی، تحریم هایی علیه دمشق به اجرا گذاشته است. اسراییل هنوز در مورد بلندی های جولان با سوریه مشکل دارد. مناطقی که اسراییل در سال ۱۹۶۷ به اشغال خود درآورده است.

اما برای مردم سوریه و همسایگان متحد آمریکا در منطقه، هرگونه سقوط رژیم اسد با نگرانی هایی در مورد عواقب آن همراه است. بشار اسد ۴۵ ساله است و پدرش حافظ اسد از سال ۱۹۷۰ قدرت را در سوریه در اختیار دارد. خاندان اسد که از اقلیت علوی هستند، توانسته اند به شکلی چتر واحدی میان تمامی گروه ها و اقلیت ها ایجاد کنند. در این کشور که اکثریت آن مسلمان هستند، ۷۴ درصد سنی و ۱۶ درصد هم دیگر گروه های مسلمان هستند و حدود ۱۰ درصد هم دیگر اقلیت های دینی از جمله مسیحی و یهودی هستند.

برخی گروه ها از جمله کردها در کشورهای همسایه چون ترکیه و عراق پخش هستند که در تمامی این کشورها با حاکمیت مرکزی مشکل دارند. هرچند حمایت سوریه از حماس و حزب الله باعث نگرانی و خشم اسراییل است، اما همین سوریه هم هست که این گروه ها را در اختیار خود دارد و می تواند ثبات در منطقه را تامین کند.

فروپاشی رژیم در سوریه ممکن است به سرعت به یک بحران گسترده در منطقه تبدیل شود به ویژه اگر دامنه جنگ داخلی به کشور همسایه یعنی عراق هم برسد.

جاشوا لندیس، رییس مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما می گوید: «چه کسی پایش را به سوریه می گذارد؟ هیچ کس. همه چیز حسابش در خیابان ها (درگیری خیابانی) مشخص خواهد شد.»

* از: بیل اسپیندل (Bill Spindle)، نور ملاس (Nour Malas) و فرناز فصیحی / در: وال استریت جورنال


 


سوریه در منطقه مهمترین شاخصِ سنجش وضعیت سیاسی است. در خاور نزدیک و میانه، از شروع نا آرامی ها از نظر سیاسی سنگ روی سنگ در لیبی و بحرین و عربستان سعودی و یمن نمانده است. در حالیکه رهبران کشورهای منطقه هنگام شعله ورشدن انقلاب ها در تونس و مصر با احساسِ «برای ما که نمی تواند این اتفاق بیفتد» افتخار می کردند که نظاره گر اوضاع هستند رخدادهای کنونی به معنای واقعی کلمه بر آنها پیشی گرفته است.

مدتهاست شاهد پُشتاپُشت آیندی (برابر نهاد برای دومینو اِفِکت از داریوش آشوری – م) هستیم که وجهه مشخص آن دعوای برادرها در خانۀ اسلام است. علت این دعوا مبارزه بین شیعیان مورد حمایت ایران و سنی های آلتِ دست عربستان سعودی بر سر سلطه در منطقه است. برای خانوادۀ سلطنتی در عربستان سعودی و دیگر پادشاهان در امیرنشین های خلیج فارس که خیلی دلشان می خواهد ایالات متحده به ایران و برنامۀ اتمی این کشور حملۀ نظامی کند، تحولات بعد از سقوط بن علی تهدید جدی منافع امنیتی آنهاست. عربستان برای نمونه مخالفان را در بحرین که اکثریت آنها شیعه اند دستِ ایران می داند که از آستین آنها بیرون آمده است. محاسبۀ آسانی است: آنچه به منافع شخصی آسیب می زند و باعث نا آرامی و بی امنیتی می شود به فارس ها کمک می کند و باید جلوی آن گرفته شود. این در حالی است که هم ایران و هم عربستان سعودی مظهر نظام های سلطه ای در منطقه هستند که نا خرسندی اعتراض کنندگان در منطقه در چند ماه گذشته متوجۀ آنهاست.

در هر دو کشور قانونِ مادر شریعت است که به این معناست نه مردم بلکه الله حاکم است. در فهرست ناآزادترین کشورها این دو رده های بالا را دارند که درا ین میان عربستان سعودی در مورد زیرپاگذاشتن حقوق زنان و اقلیت ها حتی از ایران هم پیشی گرفته است. جنگ غیرمستفقیم آنها با هم که به هزینۀ سرسام آور لجستیکی و مالی در همه جای منطقه و بعضاٌ در شکل بحران های نظامی (به بحرین نگاه شود) انجام می شود، در عین حال علیۀ هدف های اعتراض کنندگانی است که در سراسر منطقه مشروعیت حاکمان را زیرسؤال می برند.

از این رو، اینگونه شایعه است، دمشق هم کمک لجستیکی و هم کمک فنی از تهران دریافت می کند. ظاهراٌ حتی ۱۰۰۰ بسیجی هم در سوریه به کارگرفته شده اند. تعجب آور نیست که ایران از سوریه حمایت می کند زیرا این کشور سوپاپِ اطمینان مهم برای اهداف ژئوپولیتیکی ایرانی هاست. سوریه همسایۀ دشمن یعنی اسرائیل است و از این گذشته برای رهبران ایران مرکز هماهنگی برای حمایت از فلسطینی ها و حزب الله است. اگر قرار باشد حکوت بشار اسد که دشمن اسرائیل است بر اثر ادامۀ تظاهرات در نهایت سقوط کند ایران باید جداٌ نگران نفوذش در منطقه باشد. از این رو چند روزی در وزارت ارشاد و تبلیغات اسلامی ایران نمی دانستند چه باید بکنند: چگونه باید دربارۀ اعتراض ها و تظاهرات در سوریه گزارش کرد؟ بعد از سقوط رئیسان جمهور تونس و مصر در ایران خسته نشدند که تأکید کنند نا آرامی ها در جهان عرب از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ الهام گرفته اند.

ایران توانست موقتاٌ رخدادها را کاملاٌ به نفع خود حساب کند. زیرا به دولت های کشورهایی مربوط می شد که بیش و کم دشمنی آشکار با جمهوری اسلامی داشتند. بویژه حسنی مبارک برای واشینگتن ضامن این مطلب بود که به کمک ریاض جلوی برتری طلبی ایران در منطقه گرفته شود.

مادام که در سوریه، مهم ترین متحد ایران، آرامش برقرار بود و اسد می توانست در «وال استریت ژورنال» بگوید در کشورش همه چیز به گونه ای دیگر است، ایران می توانست بیاساید. اکنون که در دمشق هم آتش به زیر سقف رسیده است تهران باید نگران نفوذ خود باشد. اینگونه بود که تبلیغات ایران تغییر جهت داد؛ از این به بعد در سوریه فقط «معدود» نا آرامی هایی اتفاق می افتد که «محرکان خارجی» عامل آن هستند.

* از: آریان فال / در: وینِر تسایتونگ


 


اظهارنظرهاى زيادى اين روزها در رسانه ها مى خوانيم و مى بينيم كه ترجيع بند آن ها بر این مساله تاکید می کند که مصر انقلابى يا مصر بعد از انقلاب، باید از سیاست های خصمانه با تهران دست بکشد.

مخالفت با تهران، در دوره ریاست جمهوری حسنی مبارك يكى بنیان های محورى سياست خارجى قاهره را تشكيل مى داد و باعث بسیاری از صف بندي ها و جبهه گيري هاى منطقه اى مى شد كه تا امروز نيز ادامه داشته است.

به طور طبیعی ریشه بسيارى از اين اظهار نظر ها كسانى هستند كه امروز در ميان كادرهاى انقلاب مصر حضور دارند. بعضى از آن ها «ناصرى» هستند و برخی دیگر نيز از «اخوان المسلمين» اند كه پس از روى كار آمدن آيت الله خمينى روابطى ويژه با حكومت تهران برقرار كردند و اكنون نقش فعالى در جهت دهى به سياست هاى مصر يافته اند.

اكنون ما نظامى مصرى را پيش روى خود مى بينيم كه لزوما ادامه دهنده همه موضع گيري هاى قبلى نخواهد بود. شايد اين نظام يك رژيم انقلابى دو آتشه از كار درآيد.

شايد رژيمى همچون ايران شود كه مايل است با همه جهان روبرو شود. چه بسا راه مصر پیش ۱۹۶۹ را برگزيند و جبهه رويايى با اسرائيل را بگشايد. چه بسا كار را به رويارويى با غرب برساند يا با نيروهايى در منطقه بجنگد. شايد هم روش نظام جديد با شيوه نظام مبارك كه اصولا انقلاب بر عليه اش شعله ور شد، كاملاً متفاوت باشد.

سياست مبارك جلوگیری از گشودن جبهه هاى خصمانه با هر قدرتی از هر سويى بوده است. نظام او تقريبا در هيچ جنگى شركت نكرد و تنها استثناى آن، حضور نيرويى كوچك و سمبليك در جنگ آزادسازى كويت بود. اين نيرو ۲۰ سال پيش در كنار نيروهاى حدود ۷۰ كشور ديگر يك پيمان نظامى آن هم براى چند هفته تشكيل داد.

مصر در دوره مبارک مبارك با همه اختلافاتى كه با اسرائيل، سودان، اتيوپى، ايران و حتى نيروى حماس داشت، هرگز با آن ها درگير نشد.

هنوز نظام جديد مصر در مراحل انتقال و شكل گيرى است اما در هر صورت چنانچه اين نظام بخواهد رابطه هم پيمانى با ايران داشته باشد، ضربه و خلل بزرگى در معادلات منطقه اى قدرت پديد خواهد آورد. با اين حال راه دولت مصر را ملت مصر برمى گزيند. اين حق طبيعى ملت است و نمى توان در برابر اعمال حق ملل ايستاد.

ولی در مساله گرايش قاهره به تهران بسيار تردید دارم. شايد اطلاعات من از اوضاع متحول مصر چندان نباشد كه بتوانم قاطعانه نظر دهم. مصر اوضاع پر تحولى را مى گذراند و اين، كار تحليلگران را دشوار می سازد. ما نمى توانيم پيش بينى كنيم كه چگونه، چه وقت و در چه جهتى شكل نهايى اوضاع و سياست ها در مصر سر بر آورد.

با اين حال ويژگى هاى اجتماعى امروز مصر را بسيار مغاير با مفاهيم حاكم بر ايران مى بينيم. جوانان مصرى كه بار انقلابشان را بر دوش كشيدند از انديشه هاى سردمداران نظام ایران پس از انقلاب به دورند. آنها حتى انديشه هايى كاملاً مخالف سردمداران ايرانى دارند. از همه مهمتر، اين است كه ايران كنونى خود در كشاكش يك تحول انقلابى عليه جريان حاكم است.

با وجود همه تلاش هاى احمدى نژاد و نظامش براى چیرگی بر گرایش های فرقه گرايانه و تندروانه مذهبى اش، اين نظام با خيزش انقلابى جوانانى مواجه است كه بى شباهت با انقلاب جوانان مصرى نيست و خواسته هاى هر دو طرف يكسان است.

به اعتقاد من نظام ايران جز راه تغيير و تحول راه ديگرى در پيش ندارد. اين تحول انقلابى شايد از ميادين و خيابان ها بيايد. شايد هم دست كم خود نظام بر اثر فشارهاى خارجى مجبور به تغييراتى ريشه اى در سياست هاى خويش شود.

واقعيت اين است كه اكنون رژيم هاى شورشى اندكى در جهان يافت مى شوند. شايد كره شمالى و ونزوئلا در اين ميان استثناء باشند. حتى كوبا مرحله انقلاب سفيد را مى گذراند. در منطقه ما نيز نظام هاى شورشى و مدعى انقلاب تضعيف شده اند. ليبى، سوريه و سودان، عملاً با تحولات اخير از ادعاهاى انقلابى خود دست يازيده اند. از همین رو گزافه خواهد بود كه احتمال هم پيمانى بين مصر و ايران بدهيم و از چنين تحولى بيمناك باشيم. مصر قطعاً از مراحل ارزيابى گزينه هاى داخلى و خارجى خويش خواهد گذشت.

* از: عبد الرحمن الراشد /در: الشرق الاوسط

لینک


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته