-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 05/19/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در جمهوری اسلامی ایران سیاست ها شاید تمام شان جنسی نباشند ولی سکس قضیه ای سیاسی است. بخش اول ترجمه مقاله بلند «آیت الله زیر پتو» را چند روز پیش منتشر کردیم. (لینک بخش اول) در ادامه بخش دوم ترجمه مقاله را پیگیری کنید.

قبل از انقلاب۱۳۵۷، تصاویر زنانی در سینمای ایران نشان داده می شد که لباس های چندان پوشیده ای به تن نداشتند و چنین امری بنیادگرایان مذهبی را به خروش وا می داشت. پس از انقلاب نشان دادن زنان بدون حجاب در سینمای ایران ممنوع شد. این ممنوعیت هنوز در شرایطی اجرا می شود که بیشتر شهروندان ایرانی به شبکه های خیره کننده ماهواره ای دسترسی دارند. نصب آنتن بشقابی ماهواره رسما غیر قانونی است ولی می گویند خودِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قاچاقِ گیرنده های ماهواره دست دارد. در فیلم مستند «ایران جاب»- «کار در ایران» که به زودی پخش خواهد، کوین شپرد، بازیکن امریکایی که در بسکتبال لیگ حرفه ای ایران بازی می کند خواهد گفت که چگونه از گشت و گذار در شبکه های تازه ماهواه ای شوکه شده است. می گوید: «شش هزار تا شبکه داریم که چهارصد تای آن ها کانال سکس اند!»

به هر حال حکومت ایران به خاطر ادعاهای مذهبی مجبور است که چندین میلیون دلار صرف کند که شهروندان ایران نتوانند برنامه های ماهواره را ببینند؛ تلاشی بیهوده برای پس زدن هم زمان تکنولوژی و طبیعت بشری که راه به جایی نمی برد. چندین سال پیش یکی از مقامات وزارت اطلاعات ایران (سعید حجاریان) در گفتگویی با نیویورکر چالشی داوطلبانه را برای خود رقم زد: «بیشتر جمعیت (ایران) جوان اند.... جوان در طبیعت خود شیدای شهوت است. به همین دلیل می خواهد برنامه هایی را ببیند که بتواند با آن ها خود ارضایی کند. باید کاری کنیم که جامعه از این جو و وضعیت خودارضایی خلاص شود.»

شاید برخی بگویند کشوری که از تورم مزمن و بیکاری رنج می برد - صرفنظر از وضعیت تحریم های شدید بین المللی و جنگ احتمالی بر سر برنامه اتمی - چنین کشوری با جمعیت جوان آن قدر کارهای مهم تر و انجام نشده ای دارد که ترغیب جوانان به انصراف از خود ارضایی چندان اولویتی به شمار نرود. با این همه حکومت صدها میلیون دلار خرج فناوری های سانسور چینی می کند که سپر دفاع اخلاقی بسازد و با تهاجم فرهنگی و سیاسی مبارزه کند، که نتایج چندگانه ای با عوارض جانبی به همراه دارد. در نتیجه گیرنده ها برای دریافت شبکه هایی چون بی بی سی فارسی و صدای امریکا با مشکل روبرو می شوند ولی برای دریافت کانال های پورنوگرافی هیچ مشکلی نیست. این می شود که دستگاه های سانسور گاهی با تعصب عمل می کنند! یک دوست ایرانی برایم تعریف کرد که چگونه برای دسترسی به حساب کاربری و ایمیل دانشگاهش در بریتانیا پس از تلاش های پیاپی ناموفق بوده است. وی پس از این تلاش ها تازه فهمید که در دانشگاه وی به نام اسکس «essex» حروفی هست که سیستم سانسور اینترنت در ایران لابد این حروف را به شغل شریف دلالی محبت تعبیر کرده و باز کردن صفحه را غیر مجاز.

در دوران حکومت پادشاه مستبد غرب گرا، محمدرضا شاه پهلوی، تهران جامعه ای با تحول روز افزون بود که این تصور خطا را به وجود می آوَرد که دوران گذار به عصر مدرن را می گذراند.

چندین سال پیش یکی از مقامات وزارت اطلاعات ایران (سعید حجاریان) در گفتگویی با نیویورکر چالشی داوطلبانه را برای خود رقم زد: «بیشتر جمعیت (ایران) جوان اند.... جوان در طبیعت خود شیدای شهوت است. به همین دلیل می خواهد برنامه هایی را ببیند که بتواند با آن ها خود ارضایی کند. باید کاری کنیم که جامعه از این جو و وضعیت خودارضایی خلاص شود.»

شاید داستان خانواده من نمونه خوبی از سرگذشت طبقه متوسط ایران در قرن بیستم باشد: مادربزرگ پدری ام متولد سال ۱۹۰۷، (۱۲۸۱ هجری شمسی) چادر به سر می گذاشت و تحصیلات رسمی پس از ابتدایی نداشت؛ از چهار دختر وی سه دخترش به دانشگاه رفتند و از به سر گذاشتن حجاب امتناع کردند. هر چهار دختر وی در تهران بزرگ شدند، جایی که دامن کوتاه مد بود و گوگوش پیش از انقلاب کسی مثل جنیفر لوپز، در مقیاسی معتدل تر به نسبت استاندارهای امروز- «مظهر تقلید» و کعبه آمال و آرزوها بود.

بخشی از مخالفت خمینی با شاه به خاطر امتیازهایی بود که به زنان داده بود. همین حقوق، آب به آسیاب مخالفت روحانیونی چون خمینی می ریخت. خمینی مسئله حقوق زنان را با انحطاط اخلاقی در یک ترکیب می گنجانید. وی در سال ۱۹۷۰ ( برابر۱۳۴۸ ه.ش) کتابی با عنوان «حکومت» اسلامی نوشت که بعدها به مبنا و الگوی جهان بینی و سیاسی در دوران پس از انقلاب تبدیل شد. وی در این کتاب با نفس های به شماره افتاده تشریح کرد که فسق و فجور در میان جوانان ما به درجه ای رسیده که تمام نسل ها را نابود می کند و جوانان ما را به انحطاط می کشاند و از هرگونه کار باز می دارد: «جوان ها عجله دارند که (کار را هر چه زودتر رها کنند تا) زودتر از اشکال مختلف فسق لذت ببرند؛ لذت حرامی که آزادانه در دسترس همگان است و با شوق و ذوق ترویج می شود.»


 


فاطمه امان:

از اواخر سال ۲۰۰۱ که طالبان کنترل افغانستان را از دست داد، ایران در راستای توسعه روابط خود با این همسایه شرقی سرمایه گذاری های بزرگی کرده است. «فاطمه امان» به بررسی نقش ایران در تحولات افغانستان در ۹ سال اخیر و ارزیابی واکنش ایران به نفوذ فزاینده دو دشمن سنتی – آمریکا و طالبان – در منطقه پرداخته است.

سقوط سنی های افراطی جنبش طالبان درافغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ به طرز بحث انگیزی منافع ایران را بیش از هر کشور دیگر منطقه تامین کرده است. اکنون با گذشت ۹ سال از آن زمان، هر گونه نشانه گیری در جهت دستیابی به بقایای شورشیان طالبان – چنانچه در حال حاضر مورد نظر دولت کابل و سایر کشورهای ناتو درگیر در افغانستان است - مانعی بزرگ برای منافع امنیت ملی ایران محسوب می شود. اظهاراتی که از جانب مقامات رسمی ایرانی در رسانه های پایتخت این کشور منعکس می شود نشان از نگرانی گسترده تهران از معاملات احتمالی میان آمریکا و سایر کشورهای ناتو با طالبان دارد.

متن کامل ترجمه این مقاله در نسخه چاپی قابل دسترسی است.


 


گزارش اختصاصی: فائقه اشکوری -

می گویم دوشنبه می آیم و این کلمه برای وکیل هلسینکی جالب است. تلفظش می کند و می پرسد دوشنبه یعنی «مون دِی؟» می گویم بله. و خاطر نشان می کند که این کلمه را یاد گرفته، شاید به خاطر شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان و نمی فهمد چه شده که در زبان فارسی نام یکی از روزهای هفته است. به من توصیه می کنند که در محیط اردوگاه با کسی زیاد حرف جدی نزنم و دوربینم را در نیاورم تا مایه دردسر نشود. و می گویند که درخواست گفتگو با تصمیم گیرندگان اداره امور پناهجویان ایده کاملا مزخرفی است: «چند ماه طول می کشد تا در نهایت جواب منفی بگیری» و به نظرم می رسد که لابد یک مامور برایم می گذارند که مرا زیر نظر بگیرد.

کمپ پناهنده ها جای خیلی تمیزی نیست، با کاغذ پفک و آت و آشغال هایی که زیر توریِ پنجره ها در همان دید اول به چشم می آید: ساختمانی بلوک سیمانی با پیشینه کمونیستی، رنگ و رو رفته و زهوار در رفته که به سمبه پر زور اتحادیه اروپا که بلغارستان اکنون بخشی از آن است، به تازگی رنگ و روی زرد روشنی به نمای بیرونی خود گرفته که با ساختمان های دیگر تفاوت فاحشی نداشته باشد. داخل ساختمان دست نخورده و همچنان خاکستری تیره بر همه چیز حکمفرماست. حومه شهر سوفیا، جایی نزدیک گورنابانیا- به معنی بالا حمام. هر چه باشد بدتر از زاغه های کولی نشین سوفیا نیست.

متن کامل این گزارش در نسخه چاپی قابل دسترسی است.


 


لیلا حاتمی توضیح می دهد: «واقعا این که چرا درخواست طلاق دادم نمی دانم. فکر کنم می خواهم غافلگیرش کنم. ولی اگر این را بگذاریم کنار، واقعیتش این است که توی این لحظه از زندگیم راهی نمی بینم به جز جدایی. » هرچند جدایی نادر از سیمین را دیده باشید، این جا تنها نقطه ای نیست که فکر می کنید نکند لیلا حاتمی، پیمان معادی یا بقیه در زندگی شخصی شان دچار مشکلی شده اند. بعد می رسید به این خلسه، که چه فرقی دارد که حقیقت چنین مشکلی از زبان چه کسی گفته شود.

پیمان معادی ادامه می دهد: «خیلی راحت بگویم، می ترسم از دستش بدهم. تازه الان فهمیدم واقعی است. مثل کسی که از یک واقعه ای پس گردنی می خورد، من هنوز در این حالت شوک بعد از پس گردنی هستم.» لیلا حاتمی و پیمان معادی چانه می زنند و هر کدام تلاش می کنند که نادر یا سیمین حقانیت خود را به دیگری ثابت کند. دوربین شاهدوار، همه جا حضور دارد و همه چیز را ثبت می کند، حتا در کلاس زبان سیمین؛ ولی به نظر می رسد تنها بداهه مستندواری از آن برای فیلم دستچین شود.

شمار مقاله ها و مصاحبه های جدایی نادر از سیمین حتا به زبان های مهجور و در کشورهای دور چنان زیاد بود که عملا نه تنها نام بردن از تک تک نقدها، که حتا نام بردن جایزه های فیلم توان فرسا به نظر می رسد. شمار جایزه های بین المللی فیلم تاکنون به پنجاه عدد رسیده و در برخی کشورها، حتا به دلیل عدم حضور نمایندگان فیلم، افراد دیگری مثلا دبیر جشنواره، به نیابت از کارگردان و عوامل فیلم جایزه را به صورت نمادین دریافت کرده اند.

متن کامل این گزارش در نسخه چاپی قابل دسترسی است.


 


سرمقاله: زودتر از این تصمیم داشتیم شماره جدید مجله «ایران در جهان» را آماده و منتشر کنیم. قرار بود در روزهایی که یک فیلم ایرانی در مراسم بزرگ‌ترین جشنواره سینمایی جهان٬ (اسکار) افتخاری تاریخی را به ایرانیان هدیه کرد٬ با ویژه نامه‌ای به پوشش بازتاب‌های بین‌المللی آن بپردازیم. اما مشکلات پیش‌بینی نشده٬ این هدف ما را با تأخیر روبه رو کرد. با این وجود هرچند با تاخیر٬ اما در همین شماره گزارشی مفصل از بازتاب‌های رسانه ای این فیلم – جدایی نادر از سیمین – تهیه و منتشر شده است.

گزارشی اصلی این شماره٬ اختصاص به روایتی دارد که گزارشگر ما٬ از آژانس پناهجویان در بلغارستان تهیه کرده است. مشکلات پناهجویی و سختی‌های خاص ایرانی های پناهجو٬ محور این گزارش است. تلاش خواهیم کرد در شماره های آینده نیز سوژه پناهجویان ایرانی در کشورهای مختلف دنیا را رها نکنیم تا بتوانیم بازتاب دهنده گوشه‌ای مشکلات «ایرانی ها در جهان» باشیم.

ترجمه مقاله‌ای در مورد برنامه‌های اقتصادی ایران در افغانستان در دوران پس از طالبان٬ مطلب مفصل دیگری است که در بخش «نگاهی به همسایه» منتشر شده است. تلاش خواهیم کرد تا در این بخش موضوعات مرتبط با برخی کشورهای همسایه ایران را نیز در معرض دید قرار دهیم٬ و آنهم از دریچه های مرتبط با ایران.

مقاله بلند «آیت الله زیر پتو» که در شماره ماه می/ژوین مجله «فارین پالیسی» منتشر شده است را به فارسی ترجمه و در این شماره منتشر کرده ایم. این مقاله به تاریخچه و رویکرد جمهوری اسلامی به مقوله «سکس» می‌پردازد که بازتاب‌های زیادی در پی داشت.

مانند همیشه شما می‌توانید با مراجعه به وب سایت نشریه از مطالب روزانه و بولتن های هفتگی ما نیز بهره ببرید. تلاش مجموعه همکاران ایران در جهان٬ بازتاب و انتقال دیدگاه و رویکرد رسانه‌های دنیا در مورد ایران٬ به فارسی زبانان است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته