-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

Latest News from 30Mail for 05/19/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/2/29
  •  

    بامدادی

     

    طراح: آقای ماهی (Mr. Fish)

    برداشت من:

    ۱) پوشش یک ساختار اجتماعی است. پس باید در درجه اول به خاطر داشته باشیم که نوع پوشش افراد در یک جامعه علاوه بر این‌که به انتخاب‌های شخصی آن‌ها بستگی دارد، محصول ساز و کارهای اجتماعی آن جامعه است. به همین دلیل هم هست که با نگاه کردن به یک عکس (با فرض آشنا بودن با فرهنگ جوامع مختلف) می‌توانیم حدس بزنیم عکس مربوط به کدام نقطه از جهان است. درست است که عکس به صورت تصادفی چند فرد را در کادر گرفته است و آن افراد تا حد قابل توجهی در انتخاب پوشش خود مختار بوده‌اند، اما با این حال تم‌های اجتماعی آن‌چنان پررنگ هستند که اطلاعاتی درباره زمینه فرهنگی و اجتماعی عکس می‌دهند. به این ترتیب طرح به ما می‌گوید که انتخاب «این» یا «آن» پوشش به خودی خود ارزش بیشتر یا کمتری ندارد.

    ۲) طرح به نوعی دو نقطه افراط را رو به روی هم قرار داده است. پوششی که تقریبا کاملا تن‌ را می‌پوشاند در برابر پوششی که تن یا نشانه‌ها و منحنی‌های تن را به میزان حداکثری نمایان می‌کند. پوشش «زن» در هر دوی این موارد بیشتر تابع خواست جامعه مردسالار بوده است، تا آن‌که بسته به خواست و اراده خود او بوده باشد.

    ۳) نکته‌ای که در طرح دیده نمی‌شود (و لزوما هم مخالف آن نیست) موضوع «آزادی انتخاب پوشش» است. تا وقتی که «زن» در انتخاب پوشش خود مختار باشد (با در نظر گرفتن ۱ البته) فرقی نمی‌کند چگونه بپوشد. مشکل وقتی شروع می‌شود که نقش فرد یا در این‌جا زن در انتخاب پوشش خود به حدی کم شود که جایی برای کوچکترین مانور باقی نماند. در نتیجه سوالی که در این طرح مطرح نشده اما ممکن است به ذهن ببینده برسد این است که: آیا زن برقه پوش در انتخاب پوشش خود انتخاب دیگری هم دارد؟ آیا زن تاپ پوش در انتخاب پوشش خود انتخاب دیگری هم دارد؟ پاسخ سوال دوم در جوامع غربی بله است، اما پاسخ سوال اول بسته به شرایط کاملا مبهم است.

    ۴) و در عین حال، شاید درون‌مایه اصلی طرح این باشد که می‌توان «نگاه به زن» را به یک شیءوارهء جنسی تقلیل داد و این مساله لزوما به این بستگی ندارد که پوشش او برقه است یا تاپ.

    * نام انگلیسی طرح Guiles and Dolls است که معادل «دلبر و فریبا» را برایش انتخاب کردم. آیا ترجمه مناسب‌تری دارید؟


     
     

    1391/2/29
  •  

    نیاز
    Nei C

    دلم می‌خواست هلندی‌ها راه‌های خلاقانه‌تری را برای خودکشی می‌آزمودند و گاه و بی‌گاه خودشان را جلوی قطار نمی‌انداختند. به‌هرحال یکی از دفعاتی که قطار ما از ادامه‌ی مسیر بازماند چرا که شخص ماجراجویی خودش را پای ریل کشته بود، هم‌سفر تعدادی آمریکایی شدم.
     
    از آمستردام برمی‌گشتم و به قدری پیچ و تاب خوردیم که مسیر یک‌ساعته حدود سه ساعت طول کشید. قطار شلوغ بود و من به زحمت یک صندلی خالی پیدا کردم. سه نفر آمریکایی که کنارم بودند درباره‌ی مسیر رفت و آمدشان حرف می‌زدند. بعد از مدتی فهمیدم یکی دیگرشان روی صندلی ردیف سمت راست نشسته؛ چون نشسته خوابش برده بود و با موبایلشان از او عکس گرفتند. بعد متوجه شدم یک نفر دیگر هم کمی آن‌سوتر نشسته که همسر دختر روبروی من است. واقعیت امر این است که صدایشان بلندتر از این بود که من به استراق سمع متهم بشوم؛ بعد هم که هنگام خستگی از اتفاقات ناخواسته‌ی این‌چنینی، برای من چیزی بهتر از حل شدن در رفتار مسافران قطار نیست.
     
    حسابی حرف زدند و نهایتاً یک مسیر اشتباه برای برنامه‌ی فرداشان در نظر گرفتند. فکر کردم فضولی‌ست که بگویم کار شما غلط است. بعد دیدم مسوول قطار دارد خبر می‌دهد که مسافران فلان شهر (همین شهر ما) باید از قطار دیگری استفاده کنند که در ایستگاه بعدی خواهد ایستاد. آمریکایی‌ها آن‌طور که از حرف‌هاشان فهمیده بودم به همان سمت می‌رفتند. خودم را جمع کردم و گفتم دلم نمی‌خواهد توی کار شما دخالت کنم اما نمی‌توانم خودم را نشنیدن بزنم چون حرف‌های شما را شنیده‌ام پس اولاً باید ایستگاه بعدی پیاده بشوید ثانیاً راهی که برای برنامه‌ی فرداتان در نظر گرفته‌اید بلندتر از همه‌ی راه‌های دیگر است. بی‌اندازه تشکر کردند.
     
     نزدیک ایستگاه بعد گفتند کاش برویم سر قطار که پدر و مادرمان نشسته‌اند و از من خواستند اگر مسیرم با آن‌ها یکی‌ست اجازه بدهم که پشت سرم راه بیایند. بلند شدم. شش نفر با من بلند شدند و مثل جوجه اردک پشت سرم راه افتادند. ته قطار یک پیرمرد بامز‌ه‌ی هفتاد و چند ساله که به نظر مهربان و آرام می‌آمد و یک زن شصت و چند ساله‌ی بسیار بزک دوزک کرده که به نظر ایرادگیر می‌آمد نشسته بودند. به مادر و پدرشان گفتند که من بی‌اندازه مهربانم و آن‌ها را از جهالت نجات داده‌ام. مادرشان تعداد زیادی سوال از اصل و نسب و ریشه و کار و شغل و دلیل بازگشت از آمستردام در این ساعت از شبانه‌روز و سوار شدن در آن قطار و میزان شیوع خودکشی با قطار و غیره پرسید. من یکی در میان جواب دادم. پدرشان پرسید کجایی هستم و وقتی فهمید ایرانی‌ام گل از گلش شکفت.
     
    توضیح داد که اصالتاُ هلندی‌ست و از پانزده سالگی به آمریکا مهاجرت کرده و همان‌جا بزرگ شده و ازدواج کرده و حالا بچه‌ها و دامادها و عروس‌هایش را آورده تا سرزمین پدری‌شان را ببینند. گفت که چهل سال قبل به ایران سفر کرده و شیراز را دیده و عاشق آن‌جا شده است. بعد از مدتی که از حرف‌زدنش درباره‌ی من و ایران و اهورا مزدا و غیره گذشت حدس زدم که در این توطئه که 'همه‌چیز به نحوی به کورش متصل است' دست دارد!
     
    نهایتاً من و هشت جوجه اردکم توی خیابان‌ها راه افتادیم و من مسیر را یادشان دادم و رفتند. دم رفتن یکی از دخترهاشان که آن موقع فکر کردم سی ساله‌ست و بعد فهمیدم خیلی خوب مانده و چهل ساله‌ست خواهش کرد اجازه بدهم مرا توی فیس‌بوکش اد کند. واقعیت امر این است که در آن لحظه فکر نکردم با جاسوس چند جانبه‌ای در تماسم و قبول کردم. شارون همان شب مرا اد کرد.
     
     چند ماه گذشت. سال نوی میلادی آمد و یک روز توی فیس‌بوک یک پیام از او دیدم که نوشته بود این نامه را پدرم برای تو نوشته و از من خواسته برایت بفرستمش. توی نامه سال نو را تبریک گفته بود و البته متذکر شده‌بود که از سال نوی خورشیدی هم خبر دارد و نوشته بود اعجاز است که آدم در یک قطار محلی به طور اتفاقی یک ایرانی را ملاقات کند و مجدداً از ایران باستان و هخامنشیان و پاسارگاد و اهورا مزدا نوشته بود و گفته بود که زمانی که ما غربی‌ها در جهل و تاریکی بودیم ایرانی‌ها از نور و دانایی حرف می‌زدند و خلاصه که در دو سه پاراگراف کاری کرد که فکر کنم نکند واقعاً کورش منشا کل خلقت است! درست که محتوای باستانی نامه برای من جذاب نبود ولی تصور اینکه یک پیرمرد هفتاد و چند ساله در روز اول سال نو به دختری که یک بار در قطار دیده فکر کرده باشد بسیار خوشم می‌کرد. 
     
    چند روز پیش شارون برایم نامه‌ی دیگری نوشت. گفت که وقتی هلند بودند پدرش آن‌ها را به خانه‌ی کودکی‌ش برده است که حالا به یک اسنک‌فروشی تبدیل شده و تنها بخشی که هنوز از شصت-هفتاد سال پیش باقی‌مانده در ورودی است و شارون آرزو دارد بخشی از آن در را بخرد و می‌خواهد بداند آیا من می‌توانم در این باره از صاحب رستوران سوال کنم؟ ظاهراً پدرش خاطره‌ای تعریف کرده که شارون را بسیار تحت تاثیر قرار داده است و حالا شارون دلش می‌خواهد بخشی از آن در را پیش خودش نگه دارد. برای من نوشته بود:
     

    « در یکی از شب‌های کریسمس در ایام جنگ جهانی دوم، پدرم که پسر کوچکی بود با خانواده‌ش شام می‌خوردند که ناگهان چشم پدرم به در خانه (دری که تلاش می‌کنم بخشی از آن را خریداری کنم) می‌افتد و می‌بیند که یک سرباز آلمانی از پنجره‌ی شیشه‌ای داخل خانه را نگاه می‌کند ( اگر عکس‌های هلند مرا نگاه کنی در را جلوی اسنک فروشی می‌بینی که داریم با انگشت به آن اشاره می‌کنیم). این مساله پدرم را می‌ترساند تا حدی که شروع به گریه می‌کند. مادرش (مادربزرگم) متوجه مساله می‌شود و تنها راهی که به ذهنش می‌رسد این بوده که سرباز آلمانی را برای شام به داخل خانه دعوت کند. سرباز آلمانی توضیح می‌دهد که چقدر دلش برای خانواده‌ش تنگ شده‌است و به حسرت کریسمس‌های خانه‌ی خودشان به آن‌ها نگاه می‌کرده است. فرانک (سرباز آلمانی) به دوست خانواده تبدیل می‌شود و پدرم تعریف می‌کند که روزهای بسیاری روی پای فرانک نشستم و او برای من از خاطراتش گفت و با من بازی کرد. او در ایام جنگ برای خانواده غذا می‌آورد و به دیدار آن‌ها ادامه می‌دهد. فرانک که قرار بود دشمن خانواده باشد به دوست خانواده بدل شد و دری که دوست دارم بخشی از آن را بخرم خاطره‌ی این دوست‌سازی از دشمن است. پدر من با این خاطره بزرگ شده‌است و همواره به آن فکر کرده‌است. اتفاقاً به او گفتم که برای این مساله با تو تماس گرفته‌ام و گفت که با تو احساس نزدیکی دارد. البته من چندان پیگیر تاریخ و سیاست نیستم ولی پدرم معتقد است ما به هم شبیهیم چرا که در مقاطعی از زندگی درگیر ادغام دین و سیاست شده‌ایم. پدرم این حرف را به این دلیل می‌زند که خانواده‌ی پدرم یهودی‌ها را مخفی می‌کردند و همین مساله باعث می‌شود که پدربزرگم را به اردوگاه بفرستند. مرا ببخش به‌خاطر این پیام طولانی. من بسیار درگیر خاطره‌‌ی پدرم شده‌ام. راهی به نظرت می‌رسد؟»

    * تیتر از سی‌میل


     
     

    1391/2/29
  • رعنا
    نقطه سرخط

    نوزده سالم بود. خیلی کله ام در هوا بود. آدم هایی که منِ آن سال ها را می شناختند می فهمند از چه رعنایی دارم حرف می زنم. مخصوصن آنهایی که از دور می شناختندم. همیشه یک گره اخم وسط دوتا ابروم داشتم. خیلی حواسم بود که مناسب با هر شرایط چطور رفتاری باید (باید چه معنایی در زندگی دارد واقعن؟!؟!) کرد و اینکه رفتار مردم اینهمه با آن بایدها فاصله داشت روانی م می کرد. سختم بود آدم ها را دوست داشتن. حلقه کوچک دوستانم را داشتم که از تک تکشان شنیده بودم که روز اول فکر می کردیم تو از این دخترهای نچسب بی احساسی که بر هر گونه هم دلی و تفریح و محبت برچسب لوس بازی می زنند. فکر نمی کردیم بتوانی دوستِ کسی باشی. یعنی کسی بتواند برایت مهم باشد. آدم ها با یک خطا در نظرم سقوط می کردند. سقوط. درست همانطور که آدم با سیب از بهشت.

    دو نفر دوست صمیمی داشتم. دو نفر که توانسته بودم دوستشان داشته باشم بی که مدام رفتارشان را قضاوت کنم. انگار آنقدر درونشان برایم روشن بود که رفتار و عادت ها و حرکات بیرونی دیگر درون زیبا و دوست داشتنی شان را خدچه دار نکند. می توانید حدس بزنید که دوستانم هم تمام سعی شان را می کردند که از بایدهای من فاصله نگیرند. یکبار در موزه هنرهای معاصر با بهترین دوستم قدم می زدیم. دستش پر از بروشور بود، کیفش افتاد زمین. دولا شدم کیفش را بردارم دیدم یک پاکت سیگار ازش افتاد زمین. من؟ آدم ها در مغزم به دو گروه مشخص افراز می شدند. آنهایی که سیگار می کشند، آنهایی که سیگار نمی کشند و گروه اول بی شک از سقوط کنندگان بودند. به عبارت دیگر بایدم سر مسئله سیگار بسیار روشن و قاطع بود. هیچ گونه انعطافی هم نداشت. دوستم خیلی سریع پاکت سیگار را از دستم قاپید و گذاشت توی کیفش. همان اخم معروف نشست وسط پیشانیم و خیلی مردد و آرام پرسیدم سیگار می کشی تو؟ نگاهش را از چشم هام دزدید و یک لبخندِ اوه شِت زد. می دانست در کله من چه طوفانی بود. می دانست هم که طوفان م به بیرون نشت نمی کند.. هنگ کرده بودم. سیگاری ها یک طرف دیوار، غیرسیگاری ها یک طرف دیگر و دوستم بالای دیوار بود. باید جاش می کردم. هیچ جای کله ام جا نمی شد.

    آن بعد از ظهر بی هیچ کلمه حرفی گذشت. شب تا صبح خوابم نبرد. همه اش به آن دیواری فکر می کردم که دوست عزیزم را ازم جدا می کرد. هی از خودم می پرسیدم چقدر دوستان احتمالی خوب را برداشتم پرت کردم آن طرف دیوار؟ همان شب زدم دیوار سیگار را خراب کردم. یک دلیل برای دوست نداشتن آدم ها کمتر شد.یک قدم به دنیای بی باید نزدیک تر. بعدترها دیوار خیلی بایدهام را آدم های خاص زندگی م شکستند. آخریش همین چندماه پیش بود. که یافته بودم که همخانه ی وقت بسیار خسیس اند. با اینکه خیلی وقت است فهمیدم دیوار داشتن اشتباه محض است، اما اعتراف می کنم که دیوار خساست تا همین چندماه پیش در مغزم پابرجا بود. فکر می کردم نمی شود با آدم خسیس چیزی را شریک شد و خوشحال بود. می شود. می شود با آدم خسیس زندگی کرد و شاد زندگی کرد و خوشبخت بود.

    * تیتر از سی‌میل


     
     

    1391/2/29

    عباس سلیمی نمین، رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، می‌گوید که تصاویری که تلویزیون ایران از صدمین سفر استانی محمود احمدی‌نژاد به مشهد نشان داده، «تصویری غیرواقعی» بوده است.

    به گزارش خبرآنلاین، آقای سلیمی نمین افزوده «بررسی‌هایم نشان می‌هد که خبرنگار محترم رسانه ملی، تصاویری را از سفر قبلی آقای احمدی‌نژاد عاریت گرفته است تا نمای دیگری را ارائه دهد.»

    آقای سلیمی نمین اشاره کرده که تصاویر پخش شده از تلویزیون دولتی ایران به دنبال نشان دادن «محبوبیت» محمود احمدی‌نژاد بوده است.

    آقای سلیمی نمین از رئیس صدا و سیما خواسته که «تحقیقی جدی کند و اگر چنین موضوعی صورت گرفته و مغایرتی میان استقبال کنندگان با آنچه روی آنتن فرستاده شده وجود دارد به ملت توضیح بدهد.»

    این برای نخستین بار است که یک مقام سر‌شناس طرفدار حکومت ایران به موضوعی پیرامون «تصاویر غیرواقعی» پخش شده از تلویزیون ایران اشاره می‌کند.

    در حوادث پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری ایران، طرفداران جنبش سبز بار‌ها تلویزیون دولتی ایران را به پخش تصاویر غیرواقعی از راهپیمایی‌های طرفداران دولت متهم کرده بودند.

    منبع: خبرآنلاین


     
     

    1391/2/29

    مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران می‌گوید که هوای تهران همچنان در شرایط هشدار آلودگی هوا قرار دارد و چتر گرد و غبار ناشی از ریزگردهای عربی همچنان بر این شهر سایه افکنده است.

    به گزارش ایلنا، یوسف رشیدی همچنین با انتقاد از عدم توجه وزارت نیرو به قانون جدید طرح کاهش آلودگی هوای تهران گفته که این موضوع «نشان می‌دهد قوانین و مقررات ما نه تنها از پشتوانه کار‌شناسی لازم برخوردار نیستند، بلکه از ضمانت اجرایی لازم نیز برخوردار نیست.»

    براساس گفته‌های آقای رشیدی در طرح جدید کاهش آلودگی هوای تهران، وزارت نیرو مکلف شده است که در هنگام وضعیت هشدار آلودگی هوا، بارورسازی ابر‌ها را در دستور کار خود قرار دهد اما وزارت نیرو این کار را انجام نداده است.

    این مقام مسئول همچنین از وزارت بهداشت ایران خواسته است تا برای آگاهی عمومی از «ابعاد فاجعه» هوای چند روز اخیر تهران، آمار مرگ و میر ناشی از سکته‌های قلبی، حملات تنفسی و افزایش ناگهانی فشار خون در این روزها را اعلام کند.

    منبع: ایلنا


     
     

    1391/2/29

    معاون مشارکت‌های مردمی کمیته امداد می‌گوید که مردم سال گذشته در مجموع ۱۶۰ میلیارد تومان به صندوق‌های کمیته امداد پول انداخته‌اند.

    سعید ستاری، که با خبرگزاری ایسنا گفت‌و‌گو می‌کرد، افزود این رقم از مجموع ۷/۵ میلیون صندوق کوچک، بزرگ، متوسط و فرودگاهی در سراسر کشور و دیگر کمک‌ها اعم از زکات، فطریه و غیره حاصل شده است.

    به گفته اقای ستاری، میانگین درآمد هر صندوق از هر بار تخلیه ۱۸۰۰ تومان است و بر اساس برنامه‌ریزی‌ها این رقم باید به ۲۵۰۰ تومان افزایش یابد.

    وی ادامه داده که پیش‌بینی‌ها برای سال جاری حاکی از جمع‌آوری یکهزار و ۱۰۰ میلیارد تومان کمکهای مردمی است.

    این مقام مسئول افزوده که پردرآمد‌ترین ماه‌ها از نظر مشارکت‌های مردمی در ماههایی که سفرهای زیادی اتفاق می‌افتد مانند فروردین ماه و یا ماه‌های رمضان، محرم و صفر بوده است.

    سال گذشته سرپرست کمیته امداد گفته بود که در حال حاضر «بیش از ۴۰ هزار مددجو در کشورهای مسلمان از خدمات کمیته امداد بهره‌مند می‌شوند.»

    منبع: ایسنا و رادیو فردا

    مرتبط:

    طرح «صدقه تلفنی» در ایران به اجرا گذاشته می‌شود

    ۷۰ درصد اسکناس‌های صندوق‌ صدقات به سرقت میرود
     


     
     

    1391/2/29

     

     
    سایت بازتاب امروز در گزارشی با اشاره به افزایش گرانی‌ها در ایران نوشته که این گرانی‌ها به «تن‌فروشی» هم رسیده، و نرخ تن‌فروشی در تهران به طور متوسط به ۱۵۰ هزار تومان رسیده است.
     
    این وب‌سایت در گزارش خود میادین تهران را با حروف اختصاری بیان کرده و نرخ تن‌فروشی در برخی از مناطق پایتخت را اعلام کرده است.
     
    بازتاب امروز نوشته به عنوان مثال در مناطق بالاتر از «میدان ه» تن‌فروشان مبلغ ۶۰ تا ۸۰ هزار تومان را به طور معمول مطالبه می کنند اما در مناطق بالاتر از «چهارراه پ» و در «خیابان م بعد از میدان م» این افراد ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان درخواست می کنند.
     
    این گزارش می‌افزاید که در برخی از خیابان های شمالی تهران ، به عنوان نمونه «خیابان م» تن‌فروشان رقم هایی بالای ۲۰۰ هزار تومان طلب می کنند.
     
    به گزارش بازتاب امروز نرخ تن‌فروشی در مناطق پایین تر از میدان هفتم تیر ارقام تا ۴۰ الی ۵۰ هزار تومان است اما خطر برخورد و «چاقوکشی» در این مناطق وجود دارد.
     

     
     

    1348/10/11
    آیت‌الله امجد، از اساتید حوزه علمیه و از شاگردان علامه طباطبایی، در سخنانی فتوای اخیر برخی مراجع تقلید شیعه در خصوص «مرتد» بودن شاهین نجفی را «جاهلانه» خوانده و گفته است که این گونه فتواها خطرناک است و نظم جهانی را به هم می‌ریزد. این ویدیو نخستین بار در صفحه فیس‌بوک میرحسین موسوی منتشر شد.

     
     

    آیت‌الله امجد:
    1391/2/29

    آیت‌الله امجد، از اساتید حوزه علمیه و از شاگردان علامه طباطبایی، در سخنانی فتوای اخیر برخی مراجع تقلید شیعه در خصوص «مرتد» بودن شاهین نجفی را «جاهلانه» خوانده و گفته است که این گونه فتواها خطرناک است و نظم جهانی را به هم می‌ریزد.

     
    آقای امجد در این سخنرانی که نخستین بار در صفحه فیس‌بوک میرحسین موسوی منتشر شده، حکم ارتداد شاهین نجفی را با فتوای مشهور میرزای شیرازی مبنی بر تحریم تنباکو مقایسه کرده و گفته که فتوای میرزای شیرازی «یک فتوای جهانی» بود و کل مملکت اطاعت کردند و مجتهدان ما اگر می‌خواهند فتوا بدهند باید «فتوای جهانی» بدهند.
     
    او افزوده است: امروز جلوی چه کسی را می‌توان گرفت؟ اگر قرار باشد هر روز کسی را وادار کنند که «توهین» کند و فتوای قتل برای او صادر کنند همه جا شلوغ می‌شود و باید گفت که این فتوا «جاهلانه» است.
     
    به گفته آقای امجد «سناریوی توهین به ائمه» و صدور فتوای ارتداد برای این است که دین را «موهون» جلوه بدهند.
     
    او افزوده است: کسی که می‌خواهد فتوا بدهد باید با عرف آشنا باشد وگرنه هر «بچه‌ طلبه‌ای» که می‌آید قم و درس می‌خواند که بعد از ۱۰ سال می‌تواند مجتهد می‌شود اما مرجعیت حسابش جداست. 
     
    آقای امجد در ادامه خطاب به مراجعی که فتوای ارتداد شاهین نجفی را صادر کرده‌اند تاکید کرده: آیا آن مرجعی که فتوای ارتداد داده است، عواقب آن را می‌دانسته است؟ آیا اگر عواقب آن را بداند به اشتباه خود اعتراف می‌کند؟ اقرار به اشتباه شجاعت می‌خواهد. 
     
    او در پایان می‌گوید: امیدوارم حرف‌های من به گوش علمای بزرگوار برسد و جلوی این انحرافات گرفته شود. این جور فتواها خطرناک است. موضوع ارتداد امروز دیگر مطرح نیست و کسی که می‌خواهد چنین فتواهایی را صادر کند «باید دستش در دست امام زمان باشد.»
     
    شاهین نجفی، خواننده رپ فارسی و ترانه‌سرا در تازه‌ترین کار خود با اسم «نقی»، شعری را اجرا کرده که به کنایه از امام دهم شیعیان یاد می‌کند. آیت‌الله صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و میرزا مسلم ملکوتی برخی از مراجعی هستند که با صدور فتواهایی جداگانه، توهین کنندگان به امامان شیعه را «مرتد» دانسته‌اند. 
     
    در پی صدور این فتواها بود که سایت شیعه آنلاین، از رسانه‌های منسوب به اصول‌گرایان در ایران اعلام کرد که برای کشتن شاهین نجفی، خواننده رپ ایرانی ۱۰۰ هزار دلار جایزه تعیین کرده است.
     
    بر اساس قوانین اسلام، کسی که از دین اسلام خارج شود «مرتد» خوانده می‌شود و احکام گوناگونی از جمله اعدام، بسته به نوع شخص برای او در نظر گرفته می‌شود.
     
     

     
     

    1391/2/29

    رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نسبت به شیوع مجدد پدیده اعتیاد به مشروبات الکلی در این کشور هشدار داد.

    به گزارش ایسنا، حسن موسوی چلک گفته که «اعتیاد به مشروبات الکلی به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی بازپدید مجددا شیوع یافته» و «تغییر مسیر سوء مصرف الکل به سمت جوانان نگرانی ایجاد می‌کند.»

    مسئولان ایرانی پیشتر گفته بودند که سن مصرف از مشروبات الکلی در این کشور به ۲۰ سال رسیده است.

    آقای موسوی ادامه داده که آمار کشف مشروبات الکلی کشف شده در ایران در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن ۲۰ تا ۳۰ درصد مشروبات موجود در کشور را تشکیل می دهند.

    سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی نیز حدود یکسال پیش گفته بود که پلیس تنها یک چهارم و حداکثر یک سوم واردات مشروبات الکلی را کشف می‌کند که این مقدار به ۲۰ میلیون لیتر در سال می‌رسد.

    به گفته آقای موسوی، «لازم است با زبانی که برای جوانان پذیرفتنی باشد در زمینه تاثیرات مخرب الکل اطلاع‌رسانی شود چرا که در غیر این صورت سوء مصرف الکل هم مانند شیشه و مواد مخدر صنعتی تبدیل به بحران اجتماعی می‌شود.»

    آقای موسوی همچنین خواستار پذیرش افزایش سوء مصرف الکل در ایران شد و بر لزوم «پیشگیری از این امر» تاکید کرد.

    سازمان نظام پزشکی ایران نیز روز جمعه، ۲۹ اردیبهشت ماه، اعلام کرده که ۹۳ نفر بر اثر «سوء مصرف الکل» در سال ۱۳۹۰ جان خود را از دست داده‌اند که این آمار البته نسبت به سال ۸۹ حدود ۳۶ درصد کاهش یافته است.

    ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران در سال ۱۳۸۷، تعداد معتادان به الکل در این کشور ۲۰۰ هزار نفر عنوان کرده بود.

    منابع: ایسنا (+ و +)

    مرتبط:

    "باید به صورت جدی با اعتیاد به الکل مبارزه کرد"

    افزایش ۲۳ درصدی مرگ و میر ناشی از مصرف الکل در ایران


     
     

    1391/2/29

    رئیس اتحادیه فروشندگان لبنیات تهران می‌گوید که کارخانه‌های لبنی پس از دستور دولت پیرامون بازگشت قیمت شیر به قیمت اسفندماه، دیگر شیر یارانه‌ای را به اندازه مصرف مردم در اختیار مغازه‌ها قرار نمی‌دهند.

    حسین صالحی که با ایسنا گفت‌و‌گو می‌کرد، افزود این در حالی ست که تا پیش از کاهش قیمت شیر و بازگرداندن آن به نرخ قبلی، «هر مغازه به مقداری که نیاز داشت شیر کیسه‌ای در اختیارش قرار می‌گرفت.»

    کارخانه‌های لبنی در فروردین ماه در پی افزایش قیمت خرید شیر از دامداران به صورت غیر رسمی قیمت محصولاتشان را افزایش داده بودند.

    آن‌ها همچنین در نشست‌هایی با مقامات دولتی ایران خواستار بالابردن رسمی قیمت محصولات لبنی شده بودند که این امر با موافقت دولت همراه نشد.

    دولت ایران به کارخانه‌ها وعده داد برای کاهش قیمت شیر مجموعه‌ای از اقدامات حمایتی همچون تامین علوفه برای دامداران با قیمت مناسب را اجرا خواهد کرد.

    آقای صالحی همچنین گفته که پس از دستور کاهش قیمت از سوی دولت ایران، تنها برخی کارخانه‌ها قیمت شیر را کاهش داده‌اند و «هنوز قیمت لبنیات کاهش نیافته و بدون تغییر مانده است.»

    قیمت محصولات لبنی کارخانه‌ها قرار بود تا روز ۲۵ اردیبهشت ماه به نرخ سابق بازگردد.

    منبع: ایسنا


     
     

    1391/2/29

    بانک ژاپنی "توکیو میتسوبیشی یو.اف.جی" اعلام کرد در ارتباط با حکم صادره دادگاهی در آمریکا پیرامون پرونده بمب گذاری سال ۱۹۸۳ مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت، دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های دولت ایران را مسدود کرده است.

    این اتفاق در پی دستور دادگاه آمریکایی بررسی کننده شکایت علیه جمهوری اسلامی در ارتباط با انفجار یادشده به بانک ژاپنی رخ داده و به نظر می‌رسد پول‌های بلوکه شده، درآمد حاصل از فروش نفت ایران بوده است.

    در جریان بمبگذاری سال ۱۹۸۳، یک کامیون حامل ۱۹ تن مواد منفجره وارد یک پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا و سربازان فرانسوی در بیروت شده و موجب کشته شدن ۲۴۱ نیروی آمریکایی شد.

    مقام‌های شرکت ملی نفت ایران به بلومبرگ گفته‌اند که تمام فعالیت‌های مربوط به خرید نفت ژاپن از ایران از طریق واحد این بانک در توکیو انجام می‌شود.

    این مقام‌ها که نامشان فاش نشده، افزوده‌اند ایران تا زمانی که راه‌های جایگزینی را برای تسریع دریافت پول در بانک توکیو میتسوبیشی یو.اف.جی پیدا نکند، تحویل محموله‌های نفتی خود به پالایشگاه‌های ژاپن را متوقف خواهد کرد.

    ژاپن طی سه ماه اخیر در همراهی با تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه خرید نفت از ایران، تامین نفت خود از ایران را حدود ۷۵ درصد کاهش داده بود.

    منبع: مردمک


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته