-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

Latest News from Kaleme for 05/26/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در پی ادعای دادستان کل کشور مبنی بر اینکه “هیچ کس در فوت هاله سحابی و هدی صابر مقصر نیست؟”، اعظم طالقانی، فعال ملی – مذهبی، با انتشار نامه ای سرگشاده به این مقام ارشد قضایی، خطاب به وی خاطر نشان کرد که “مطمئناً اگر شهادتها، گزارش ها، فیلم های دوربین ها و مشاهدات نویسندگان مقالات را در یک سال قبل بدون قضاوت یک طرفه مطالعه کرده بودید، اینگونه امروز با این جرات قضاوت نمی کردید.”

به گزارش جرس، اعظم طالقانی همچنین به غلامحسین محسنی اژه ای این نکته را یادآور می شود که “شهیدان هاله سحابی و هدی رضا زاده صابر پیش از شهادت در سلامتی به سر می بردند و پرونده پزشکی آنان در زندان اوین صحت این موضوع را تایید می کند و شخصاً می توانید این پرونده ها را مطالعه کنید و مطمئن شوید که هر دو نفر از سلامتی برخوردار بودند.”

گفتنی است، محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه، طی هفته ای که گذشت، در جریان نشست خبری خود درباره آخرین وضعیت پرونده درگذشت زنده یادان هدی صابر و هاله سحابی مدعی شده بود که “بر اساس تحقیقات انجام شده کسی در این مورد مقصر نیست.”

متن نامه سرگشاده اعظم طالقانی، فعال ملی- مذهبی و مدیر مسئول نشریه توقیف شدۀ «پیام هاجر»، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«فَمَن یعمل مِثقَالَ ذرهٍ خَیراً یرَهُ و مَن یعمل مثال مِثقَالَ ذرهٍ شراً یرَهِ»

دادستان محترم کل کشور

جناب آقای حجت الاسلام محسنی ا‍ژه ای

با سلام

آیا می توانید در روزی که مقابل حضرت باری تعالی قرار می گیرید و همه از فرزند و همسر و ارباب خود می گریزند، بگویید: «هیچ کس در فوت هاله سحابی و هدی صابر مقصر نیست؟» مطمئناً اگر شهادتها، گزارش ها، فیلم های دوربین ها و مشاهدات نویسندگان مقالات را در یک سال قبل بدون قضاوت یک طرفه مطالعه کرده بودید اینگونه امروز با این جرات قضاوت نمی کردید؟!! آن چندین هزار نیرویی که از مجموعه سازمان های مختلف به آنجا اعزام شده بودند چه هدف و ماموریتی داشتند؟ شادروان عزت الله سحابی مردی بود که در سوابق مبارزاتی او حداقل پانزده سال زندان قبل و بعد از انقلاب دیده می شد. مطمئناً بسیاری از کسانی که امروزه در جمهوری اسلامی مسئولیت دارند یا در راس امور و تصمیم گیری ها قرار دارند حتی نیمی از آن زندان ها و زجرها را تحمل نکرده اند!! چه نیازی بود برای تشییع جنازه ایشان آنطور که مشاهده می شد هزاران نفر از مامورین به منطقه لواسان اعزام شوند؟! چه نیازی بود برای این تشییع جنازه هزینه های سنگینی بر دوش ملت گزارده شود؟

شهیدان هاله سحابی و هدی رضا زاده صابر پیش از شهادت در سلامتی به سر می بردند و پرونده پزشکی آنان در زندان اوین صحت این موضوع را تایید می کند. شما شخصاً می توانید این پرونده ها را مطالعه کنید و مطمئن شوید که هر دو نفر به لحاظ فیزیولو‍ژیکی از سلامتی برخوردار بودند. هاله شب قبل از حادثه تا صبح را برای پدر قرآن قرائت می نمود. او حتی پس از نماز صبح در سلامت برای تهیه صبحانه آماده شد و پس از مهیا کردن ملزومات در حالیکه در گوشه دیگری از منزل پدرش را غسل می دادند از ماموران و تشییع کنندگان برای صرف صبحانه دعوت می کرد. هاله بهنگام تشییع جنازه عکس پدر را در دست گرفته و جلوی تابوت حرکت می کرد، هنوز پنجاه قدم از درب منزل دور نشده بود که ماموران به او حمله ور می شوند و عکس را می گیرند و پاره می کنند در این حال اواعتراض می کند و پس از چند لحظه با رنگ پریده کامل بر زمین می افتد. مامورین حتی به پزشکان حاضر در جمع اجازه نمی دهند که به او تنفس مصنوعی دهند و با فریاد و خشونت آنان را وادار می کنند هاله را از زمین بردارند. اگر حتی شهادت شاهدان عینی مبنی بر کوفته شدن به پهلوی هاله (احتمالاً گفته می شود «به طحال») را نپذیریم، همان حمله ماموران به دختری که مدتها در زندان بوده و داغدار است و عکس پدر خود را حمل می کند و وقایعی که به تبع آن به وجود آمد خود مصداق جرم اتفاق افتاده توسط مامورین را کفایت می کند.

نمی توان باور کرد جنابعالی یا قوه قضائیه نمی دانید که چه کسی مجرم است؟!! از سوی دیگر وقایع اتفاقیه برای هدی رضا زاده صابر هم با توجه به شهادت زندانیان بند ۳۵۰ اوین گویای این موضوع است که ضرب و شتم موجب تشدید بیماری و در نتیجه شهادت ایشان گردیده است. هدی در بیمارستان، با درد شدید قلبی از پزشکان خواسته بود خواهرش را به او برسانند ولی مامورین اجازه ندادند! آخر سنگدلی و بی رحمی و بی انصافی تا چه حد؟!! اعتقاد به معاد انسان را هر لحظه در مقابل حضرت حق پاسخگو می کند و برای مرگ و رفتن از جامعه بی عدالت و ستم پیشه هر چه بیشتر آماده می سازد و برای زندگان محبت الهی و هدایت طلب می نماید، اما متاسفانه اعتقاد به معاد در جامعه ما شعاری بیش نیست و ما پیوسته شاهد غلبه سیاسی کاریها بر اعتقادات خود می باشیم.

دوم خرداد ۱۳۹۱


 


کلمه- زهرا صدر:

هاشم خواستار، معلم و فعال فرهنگی با بیان اینکه آقایان از ما می خواهند که سکوت کنیم خاطر نشان می کند: ما در خانه نشسته ایم، خودشان سر به سر ما می گذارند و وقتی جواب می دهیم شاکی می شوند. احضار می کنند دادگاه، دفاع می کنیم، دفاعیه منتشر می شود دوباره عصبانی می شوند. این ها انتظار دارند هر کاری کردند و هر رفتاری با افراد داشتند ما بگوییم درست است. اما ما از آنهایی هستیم که ظلم را به هیچ کس قبول نمی کنیم. نه به ملت، نه به خودمان، نه به فرهنگیان.

به گزارش کلمه، روز اول خرداد ماه سومین دادگاه رسیدگی به پرونده صدیقه مالکی، همسر هاشم خواستار به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی برگزار شد.

هاشم خواستار در این باره می گوید: می گویند نامه ها ی من را به بیرون از زندان منتقل و منتشر کرده است و با تلویزیون و سایت هایی مصاحبه کرده است.

خود ماموران هم می دانند که این کار برایشان هزینه دارد. من در دفاعیه ام هم گفته ام که شما جسم را می توانید زندانی کنید، اندیشه زندان بر نمی دارد.

هاشم خواستار معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران پس از رویدادهای انتخابات ۸۸ بازداشت و پس از آزادی موقت برای دو سال روانه زندان شد.

در زمان زندان با بیماری های گوناگونی دست و پنجه نرم کرد و در پایان پس از گذراندن دو سال زندان، بدون یک روز مرخصی آزاد شد. اما در روزهای پایانی زندان، پرونده ای تازه و مشترک برای او و همسرش خانم مالکی تشکیل شد که در پیوند با نامه هایی بود که هاشم خواستار در زمان زندان نوشته – که بیشتر این نامه ها درباره شرایط بد زندان و زندانیان است- و در رسانه ها بازتاب یافتند.

گفتگوی هاشم خواستار که آخرین جلسه دادگاه او نیز در اردیبهشت برگزار شد و هم اکنون در انتظار صدور حکم بسر می برد با کلمه را با هم می خوانیم:

درباره ی دادگاه اخیر همسرتان، خانم مالکی، بفرمایید که چگونه گذشت؟

قرار بود دادگاه و من ایشان هر دو سوم اردیبهشت برگزار شود که به دلیل شکستگی پای همسرم دادگاه من برگزار شد و سومین و آخرین دادگاه ایشان اول خرداد ماه تشکیل شد و همسرم آخرین دفاعیات خود را ارائه داد و حالا هم منتظر حکم دادگاه هستیم.

اتهام شما و همسرتان چه بود؟

اتهام ما تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده است. جرم من نوشتن نامه هایی ست که از داخل زندان به رییس قوه ی قضاییه ارسال کردم. می گویند من با این نامه ها تشویش اذهان عمومی کردم. درباره ی همسرم هم می گویند نامه ها ی من را به بیرون از زندان منتقل و منتشر کرده است و با تلویزیون و سایت هایی مصاحبه کرده است. گرچه همسرم نپذیرفتند که نامه ها را بیرون آورده باشند، اما آنها اتهام خود را زدند و محاکمه کردند. فکر می کنم حکم هم به زودی صادر شود. همسر من با صدای امریکا مصاحبه کرده بود و در دادگاه در دفاع از خودش تاکید کرد که شما گوش کنید مصاحبه را تا ببینید من چیزی نگفتم. گر چه خودشان همه ی اطلاعات را دارند و احتیاجی به این چیز ها نیست اما حالا قاضی گفت بریزید روی سی دی و بیاورید تا ببینیم چه می شود.

شما بعد از انتخابات بازداشت شدید و بعد از گذراندن دوران حبس خود آزاد شدید، به نظر شما دلیل این فشارهای دوباره به شما چیست؟

این ها کلا دوست دارند که کسی نفس نکشد. رک و راست بگویم یک مصاحبه ساده با شما یا سایت های حقوق بشری و یا دفاعیاتی که ارائه می دهیم، همه این ها از نظر آقایان ناراحت کننده است. من محکم جواب دادم و حرف زدم و گفتم که نگاه کنید ببینید ممکلت را به چه روزی نشانده اید، اما این ها این را دوست ندارند و از ما فقط می خواهند که سکوت کنیم. البته واقعا ما کاری هم نمی کنیم. ما در خانه نشسته ایم، خودشان سر به سر ما می گذارند و وقتی جواب می دهیم شاکی می شوند. احضار می کنند دادگاه، دفاع می کنیم، دفاعیه منتشر می شود دوباره عصبانی می شوند. این ها انتظار دارند هر کاری کردند و هر رفتاری با افراد داشتند ما بگوییم درست است. اما ما از آنهایی هستیم که ظلم را به هیچ کس قبول نمی کنیم. نه به ملت، نه به خودمان، نه به فرهنگیان. این ها می خواهند فضا را امنیتی کنند چون از الان پیش بینی انتخابات ریاست جمهوری را می کنند و چقدر اشتباه می کنند. این همه آدم راه را اشتباه رفتند، شاه اشتباه کرد و… نمی دانم این ها چرا عبرت نمی گیرند. حتما هر دو دفاعیه ی من را ببینید.

خداوند در قرآن می فرماید: “فاعتبروا یا اولی الابصار”، و در همین زمینه نیوتن مسئله ی عمل و عکس العمل را مطرح می کند. همچنین مولانا می گوید: “این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا.”

همه ی این مستندات را آوردم که ثابت کنم به ما گفته شده راه راست بروید، و تاکید کنم که اگر راه کج بروید ما دفاع می کنیم.

و واکنش نیروهای امنیتی چه بود؟

وزارت اطلاعات به من گفتند آقای خواستار شما ساکت باش ما بهت کاری نداریم که جواب دادم پس اینکه پیامبر فرمود “کلکم راع و کلکم مسئول” یعنی چی؟ همه ی ما مسئول هستیم و باید رعایت کنیم.

من مانده ام که اینها چه فکر می کنند و در چه دنیایی هستند. روحیه من را خوب می شناسند. بهشان گفتم اگر شما و حاکمان ما به حقوق خودشان و مردم وارد بودند، الان در این وضعیت نبودیم که وقتی می خواهم بیایم دادگاه انقلاب تا شعاع سه کیلومتر جای پارک نیست برای ماشین. یک ساعت باید در صف بایستم تا بتوانم وارد دادگاه شم. والله و بالله در کل خراسان بزرگ با این همه شهر در دوران شاه یک زندان آن هم در مشهد بود. جمعیت نهایتا دوبرابر شده، اگر فرض کنیم که زندانی ها هم دوبرابر شده باشد که تازه می شویم مانند زمان شاه. مگه ما انقلاب کردیم که مثل آن دوران باشیم؟ ما انقلاب کردیم که بهتر از آن دوران باشیم. من به بازجوی خودم هم گفتم زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی.

این ها می خواهند ما روحیه ی مرده ای داشته باشیم اما چون هر کسی را خدا به شکلی متفاوت آفریده ما را به گونه ای خلق کرده که نمی توانیم ساکت بنشینیم.

اگر دوباره حکم صادر کردند و حبس را اجرا کردند چه می کنید؟

من افتخار می کنم که زندانی باشم. من ۴۰ سال است که برای آزادی و دموکراسی مبارزه می کنم. قبلا هم گفته ام آنقدر که در این دو سال در معرفی آزادی و دموکراسی موفق بوده ام در آن چهل سال نتوانسته بودم. خوشبختانه همکارانم که در این مدت مرا شناخته اند بشنوند که خواستار برای برقراری دموکراسی و آزادی به زندان افتاده است. همین کافی است برای ایجاد فضای تفکر و دغدغه ی آزادی داشتن.

خود ماموران هم می دانند که این کار برایشان هزینه دارد. خوشبختانه زندان رفتن ما برای آن ها هزینه دارد و به راحتی نیست و این برای ما مهم است و در این مرحله کافی. من در دفاعیه ام هم گفته ام که شما جسم را می توانید زندانی کنید، اندیشه زندان بر نمی دارد.

نکته ی خاصی وجود دارد که لازم باشد، مخاطبان کلمه در جریان آن قرار گیرد؟

من فعلا که زندان نیستم اما از مردم کشورم خواهش می کنم که زندانیان خود را فراموش نکنند و در هر زمینه ای که می توانند به آن ها و خانواده هایشان کمک کنند. در نامه هایی که از زندان می فرستادم این را گفتم، باز هم یاد آوری می کنم چون فکر می کنم بسیار مهم و حیاتی است.


 


ریحانه طباطبایی:

سلام آقا مصطفی!

چقدر سخت است برای شما نوشتن که استاد نوشتن هستی، چه از نوشته های عاشقانه برای همسرتان و چه از آن نوشته های جدی که پر هست از نقد و نظر و راه کار و ….سخت است برای یک معلم نوشتن خیلی سخت، باید روی تک تک لغات فکر کرد و حواس جمع بود اشتباه نداشته باشی و جسارت می خواهد نوشتن برای شرف اهل سیاست، می خواهم بالاخره دست به این جسارت بزنم و برای شما بنویسم که خیلی خیلی عزیز هستید و این روزها چشم هایتان غمگین تر از همیشه است…

نزدیک به سه سال از آن شب کذایی می گذرد که فرسنگ ها دورتر در اینترنت خواندم که مصطفی تاجزاده، محسن میردامادی، محسن امین زاده، عبدالله رمضان زاده، بهزاد نبوی و …بازداشت شدند. یخ زدم پای اینترنت که مگر می شود فرزندان نظام، یاران انقلاب،مدیران ارشد جمهوری اسلامی بازداشت شوند؟ موبایل ها قطع شده بود و اینترنت ضعیف کار می کرد، و بالاخره فخری خانم محتشمی پور را یافتم و گفت که نه مصطفی خانه هست و جمله هنوز تمام نشده بود که درهای خانه باز شد و ….مامان فخری شمارا آن شب سپرد به فاطمه زهرا و گفت سالم دادمش سالم هم پسش می گیرم و من ماندم و صفحه خالی و آدم هایی که یک به یک عزیز بودند و رفتند و من ماندم و یک خروار خاطره و بغض و امیدواری که نهایتا یک هفته هست و بیشتر نمی شود که انقلاب اسلامی فرزندان خود را قربانی نمی کند…

تصویرها رژه رفتند از جلوی چشمم، خنده های همیشگی تان، بهار ۸۴ و زیر زمینی که جوانان حامی دکتر معین در آن جمع شده بودند و شمایی که یک لحظه آرامش نداشتید و از این سو به آن سو می رفتید و همه را توجیه می کردید و لحظه ایی حامی ما می شدید در مقابل تند ترین انتقاد ها و زمانی هم خود مارا می بردید زیر انتقاد و کلاس درس بود و شما صبور وخندان گوش می کردید و یاد می دادید، شب آخر که می خندیدید و می گفتید ما بردیم، مطمئن باشید فردا روز ماست، ماشین ها را اماده کنید که باید جشن بگیریم و خود می دانستید بردی در کار نیست و قرار است نتیجه انتخابات جور دیگری رقم بخورد و …دور دوم هم با انکه ان چیزی نبود که قلبا می خواستیم ایستادیم،میدان شهرک غرب بود و شما که با جدیت داشتید مردم را نسبت به آینده هشدار می دادید و دو تا از بچه ها کنار شما ایستاده بوند آقایی بی توجه به حرف های شما و هشدارهایتان به من و فخری خانم گفت می بینید که هنوز به هیج جا نرسیده محافظ گرفته اند و ما چقدر خندیدیم اما ای کاش ان مرد و مردها و زنان هشدارهای شما را می شنیدند…همیشه برای شما انتخابات مهم بود و چه شرافتمندانه بر سر آرای مردم می ایستادید حتی به قمیت از دست دادن مقام و پست اما حاضر نشدید از رای مردم تهران چشم بپوشید و تن به بدعت های ناصواب بدهید و کینه ها را خریدید تا پایبندی خود را به “میزان رای مردم است” ثابت کنید…

بازهم تصویر است که رژه میرود، ۲۲ بهمن ۸۵ و شما که خانه نشین شده بودید برای درد بی امان گردن و با جدیت از حضور در راه پیمایی ۲۲ بهمن دفاع می کردید، این انقلاب مال ما است، نمی گذاریم مصادره اش کنند، حضور ما در این مراسم واجب است، باید حضور خود را در دوربین ها ثبت کنیم و ازهمین فرصت استفاده کنیم و برای زدن حرفهایمان به مردم….زیر زمین مشارکت شب های احیا و کسانیکه حلقه زده اند دور شما تا برای انتخابات بحث کنند و شما که مثل همیشه تاکید دارید بر حضور در انتخابات که حق ما هست و غیره و منی که با شیطنت از آن وسط داد میزنم برای چه باید شرکت کنیم و شمایی که می خندی و می گویی برو ضد انقلاب، تو که از حالا تو ستادی و شمایی که باز خسته نمیشی و تمام شب را به پاسخ دادن به سوال ها می گذرانی و چند روز بعد با تحکم می گویید زودتر درست رو تمام کن و بیا باید در ستاد باشی و من می خندم که حالا با مدرک فوق لیسانس کمتر از معاونت وزارت خارجه رو قبول نمی کنم و شما که مثل همیشه از ته دل می خندی و می گویید مگر انقدر مملکت بی حساب و کتاب شده است که به تو پست بدهیم بچه اصلا نیا فکر می کنی راهت می دهیم ضد انقلاب…

نشد که بیایم پایان نامه انقدر طول کشید که شد ۲۵ خرداد و من ماندم و روزهایی که از دست رفت و حسرتی به طول تاریخ و ….اما نگذاشتم حسرت ها ماندگار شود و برگشتم درست زمانیکه باید برمیگشتم تا حق دختری ادا کنم برای مامان فخری و پیوستم به خانواده بزرگ زندانیان سیاسی که برای نخستین بار در روز پدر آمده بودند تا شاید صدایشان از میان دیوارها عبور کند و به گوش شماها برسد…صدای یا زینب همراه و همدمت ماندگار شد در تپه های اوین که گویی صدای زینت (س) از اعماق تاریخ بلند شده بود….

۹ ماه گذشت، ترس و دلهره و دلنگرانی، امید و صبوری و مقاومت، ملغمه ایی بود از احساسات متضاد و به هرحال مایی بودیم و یک کوه افتخار و مردان و زنانی که نبودند اما خبرهایشان بود که ایستاده اند چون سرو و خبرهای شما بود از دو الف و بازجوهایی که هی می گفتند عوض می شوند و مردی که بر سر ایمان خود عمار گونه ایستاده است همچون دیگر یارانش، گویا درس های تاریخ بود که برای ما تکرار میشد از مردان محمد (ص) که هیچ گاه از احد احد گفتن باز نه ایستادند و حال مردان سرزمین ما که تاریخ را از نو می نویسند و در این میان مصطفی اوین که به آن دادگاه های پراز داد می خندد و پیام وفاوداری چریک پیر به میرحسین موسوی که پشتوانه ی ما می شوند بر سر ایستادن بر سر این مسیر سبز…در دادگاه شرکت نکردی و گفتی تا زمانیکه آنکه از او شکایت کرده ام راهی دادگاه نشود من نیز در دادگاه سخنی نخواهم کرد و سربلند تن دادی به انچه که حقت نبود، حق هیچ کدامتان نبود…

۹ ماه گذشت و یک شب خبر رسید که تاجزاده به خانه آمده و باز تصویرهایی که امروز خاطره شده است؛ انگار نه انگار ۹ ماه زندان و بازجویی و انفرادی و به اصطلاح سوییت های چند نفره دو الف و … مصطفی تاجزاده امده بود با همان لبخندها و چشم هایی که برق میزد مثل همیشه، خانه بود که پر و خالی میشد و مامان فخری که تمام صورتش لبخند بود و خنده هایش که همراه شده بود با خنده های همسر جانش و خانه ایی که نو شد در آستانه سال نو و مایی که سر داده بودیم سر اومد زمستون، رسیده بهارون….

خانه خالی نشد از میهمان و رفتند و آمدند و خاتمی و موسوی و کروبی و رهنورد و انگار برای ما خستگی معنی نداشت کنار بانویت ایستاده بودیم لحظات را از دست نمی دادیم، خستگی انگار تورا نمی شناسد مرد و از همان روزهای نخست سال نو شال و کلاه کردی و از خانه این زندانی سیاسی به خانه آن یکی رفتی و مادران شهدا را سر زدی و عمق بخشیدی به خانواده بزرگ ما و چقدر خوب بود آن لحظه های بودن با شما دو نفر و همراه و همسفرتون شدن در روزهای عید که لحظه ایی به خودت و خانواده ات نیاندیشیدی و خانه های بی پدر را پر کردی از وجود پدرانه ات و خنده هایی که در گوش شهر پیچیده بود….

چه زود گذشت آن ایام خوش، حتی بیمارستانش هم برای ما که تورا می دیدیم واز وجودت بهره می بردیم خوش بود، شنیدن حرفایت و آرامش و صبوریت خوب بود وانگارجان دوباره گرفته بودیم در روزهای یخ زده تابستان، اما تو مرد سکوت نبودی، نوشتی “مادر پدر ما بازهم متهمیم” و یکی از زیباترین اعترافات تاریخ را به ثبت رساندی و بعد با همراهانت همداستان شدی برای شکایت از کسی که خود اعتراف کرده بود انچه که در خرداد ۸۸ انجام داده بودند و چون همیشه قدمی عقب ننشستید شما مردان سرافراز سرزمینم که به ۷ دلاور آزادی خواه شهره شدید و به زندان بازگشتی در سومین روز ماه رمضان و روزه ایی را آغاز کردی که تا به امروز ادامه دارد، به بند دو الف نرفتی که آنرا غیر قانونی می دانی که امام فرمود نظامیان در سیاست و اقتصاد دخالت نکنند و بر اساس همین وصیت بند امنیتی داشتن برای نظامیان را غیرقانونی میدانی و تمکین نمی کنی بر آنچه که غیر قانوی می دانی اش که این سیره و روش تو است…

الان یک سال و نیم است که در زندانی و باید بر اساس قانون و حقوق قانونی ات در بند عمومی همراه با دیگر یارانت باشی و اما می ترسند از تو سید مصطفی تاجزاده که حتی از دربند بودنت نیز می هراسند انان که گوش خود بر روی کلام حق بسته اند و چشمهایشان را در مقابل ظلم کور کرده اند، و اصلا برای همین در انفرادی و قرنطینه هستی. تمام روزنه ها را بسته اند و حصار آهنی ساخته اند به دورت غافل از اینکه نور از هر روزنه ایی عبور می کند و با هیچ حصاری نمی توان خورشید را پنهان ساخت که این روزها و این سال ها ثابت شده است که در حصر کردن موسوی و کروبی و رهنورد و به زندانی کشیدن همه ی شما ها مانع از نتابیدن خورشید نشده است و حتی در سردترین روزهای این سال ها نیز باز ما بودیم و نور آفتابی که گرممان می کرد حال می خواهد اسم یک کتاب باشد یا هشداری درباره آینده مجلس….

تصویر ها رژه می رود و چند بار آخری که آمدید و کوتاه بود و مریض احوال بودید و اما بازهم خنده بودید و پر از انرژی و امید و وقتی حالتان بد هم بود باز می گفتید خوبم خدارو شکر و من نیز از ان روز سعی کردم در سخت ترین لحظات بگویم خوبم خدارو شکر که خوب بودن را از شما آموختم….

و حالا این روزها مامان فخری بیش از همیشه نگران شما هست، می گوید چشمهایتان تار می بیند و گردنتان بیش از همیشه درد گرفته و مامان این روزها بیش از همه کلافه هست و می گوید باید کاری کرد سلامتیش هست و من می گویم ما یک خانواده ایم باهم یک کاری می کنیم و او می گوید بچه بشین سرجات….

یک سال و نیم است که روزه دارید آقا مصطفی، یک سال و نیم که اذان تا اذان فقط کتاب می خوانید در آن اتاق های کم نور که به قول خود از دنیا جدایتان کرده اند افطار می کنید ، افطارهایی که شنیده ام مختصر است و مامان را بیش از همیشه نگران می کنید؛ حرص می خورد که ویتامین بهش نمی رسد، کلسیوم نمیرسد، ماهی نمی خوره، مرغ نمی خوره و هنگامی هم که غذا می آورد نمی پذیرند تا خیالش را کمی آسوده کنند و شما هم تاکید می کنید که اصلا چیزی نیاورد که بی اعتنایید به همه این چیزها و ….هرشنبه با مامان حرف میزنم تا خبری از حالتون بگیرم و من هم با او دلنگران میشوم و پریشان از این همه روزه داری و راستش توان این ندارم که بگویم روزه را بشکنید و به سلامتتان فکر کنید که می دانم این روزه داری ها برای چیست و در اعتراض به چه و می دانم خشمگینتان می کند پیام شکستن روزه که تا زمانیکه در قرنطینه و انفرادی باشید و محروم از حقوق اولیه روزه دار خواهید بود…

اما می توانم به چشمهایتان فکر کنم که همیشه به ما می خندد، آن چشم هایی که در بی دادگاه به دوربین خیره شد پر از خشم بود، خشم نه برای ظلم رفته به خود که برای ظلم رفته بر کشورش و مردمش، خشم از آن همه دروغ و دروغ و… به چشمهای شما فکر می کنم که این روزها تار می بیند و اما باز می خواند و می نوسد…ان چشم ها باید تا همیشه بخندد و خشمگین شود…

هیچ نمی توانم به شما بگویم فقط می توانم از دلنگرانی هایم و دلنگرانی هایمان بگویم و به چشم های شما فکر کنم که این روزها تار می بیند اما می توانم به شما قول بدهم که تا پایان این روزهای سرد در کنار مامان فخری ایستاده ام،تا رسیدن روزهای خوب دست در دست مامان این راه را طی می کنم مطمئن باشید….

دختر و شاگرد کوچک شما

ریحانه طباطبایی

منبع: وبلاگ نویسنده


 


کلمه: در حالی که رئیس هیات مدیره خانه سینما از آغاز دوباره فعالیت این تشکل صنفی هنرمندان از صبح فردا – شنبه ششم خردادماه- خبر داده، مصاحبه های تند و تیز مسئولان دولتی علیه خانه سینما ادامه دارد و نشانه هایی از تبانی بخشی از دستگاه قضایی با دولت برای انحلال دوباره این تشکل مدنی دیده می شود.

به گزارش کلمه، با آنکه دیوان عدالت اداری در روزهای گذشته رای به نقض دستور انحلال خانه سینما داده بود و رئیس این دیوان نیز تاکید داشت که لغو انحلال این خانه قطعی است، از دیروز و به دنبال تجمع غیرقانونی گروههای فشار در مقابل خانه سینما، لحن و موضع این مقام قضایی نیز ناگهان تغییر کرد و به نوعی با نظر وزارت ارشاد همسو شد.

محمدجعفر منتظری که خود او برای اولین بار از لغو انحلال خانه سینما خبر داده بود، روز پنجشنبه در مصاحبه با خبرگزاری فارس از حکم موازی شورای فرهنگ عمومی برای انحلال خانه سینما خبر داد و ادعا کرد که چون خانه سینما فقط از دستور وزارت ارشاد برای انحلال شکایت کرده بود، حکم شورای فرهنگ عمومی به جای خود باقی است و تا مورد شکایت قرار نگیرد، انحلال پابرجاست!

این در حالی است که تاکنون هیچ خبری درباره اعلام نظر شورای مذکور درباره خانه سینما منتشر نشده بود و اعلام ناگهانی این حکم ادعایی، بیشتر ناشی از نوعی تبانی برای مقاومت در برابر لغو انحلال خانه سینما به نظر می رسد تا یک روند قانونی که واقعا صورت گرفته باشد.

مصاحبه رئیس دیوان عدالت اداری با خبرگزاری وابسته به سپاه نیز نشان از چرخش مواضع وی و حمایت این مقام قضایی از نقشه ای دارد که به نظر می رسد از سوی دولتی ها طرح شده است.

این مصاحبه، کمتر از یک روز پس از تشکیل جلسه شورای عالی سینما به ریاست احمدی نژاد صورت گرفت که در آن درباره لزوم ایجاد تشکل های صنفی جدید به جای خانه سینما بحث شده بود و آنطور که جمال شورجه در گفت و گو با ایسنا گزارش داده، حتی احمدی نژاد نامهایی همچون باشگاه سنمایی و کانون سینماگران را مطرح ساخته است.

چند ساعت پیش از این جلسه دولتی هم که در آن موضوع انحلال خانه سینما پیگیری شده بود، تجمعی غیر قانونی اما بدون ممانعت پلیس در مقابل خانه سینما انجام شد که معدود افراد حاضر در آن ضمن تهدید و توهین، خواستار تعطیلی خانه سینما شدند و تابلوی سردر ورودی ساختمان این تشکل را نیز با اسپری مخدوش ساختند.

گزارش تجمع گروه فشار در مقابل خانه سینما را در اینجا بخوانید

رئیس دیوان عدالت اداری در حالی به تازگی در هماهنگی با رسانه های دولتی، موضوع بررسی موازی انحلال خانه سینما در شورای فرهنگ عمومی را مطرح ساخته است که وکیل خانه سینما در نمابری به رسانه ها به ادعاهای اخیر پاسخ گفته و تاکید کرده است که بر اساس قانون، این شورا صلاحیتی برای انحلال موسسات فرهنگی ندارد و تنها وزارت ارشاد حق دارد “درخواست انحلال موسسات فرهنگی از دادگاه صالح” را مطرح کند.

وکیل خانه سینما همچنین ادعای دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور مبنی بر چندین مورد تذکر به خانه سینما در خصوص اساسنامه این تشکل را نیز تکذیب کرده و گفته که “متاسفانه هیچگونه سابقه‌ای از تذکرات یادشده در خانه سینما موجود نیست.” وکیل خانه سینما تاکید کرده که شورای مذکور در ۱۵ سال اخیر هیچ گونه مکاتبه ای با خانه سینما نداشته است.

رئیس هیات مدیره خانه سینما نیز در این باره به ایلنا گفته است: در سال ۱۳۷۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی در بازنگری شرح وظایف و مسئولیتهای شورای فرهنگ عمومی حق انحلال موسسات فرهنگی همچون خانه سینما را از حیطه وظایف شورای فرهنگ عمومی خارج کرد و این امر دیگر در حیطه وظایف شورای فرهنگ عمومی نیست.

توحیدی با تاکید بر اینکه فعالیت‌های این خانه از روز شنبه آغاز می‌شود؛ افزوده است: از نظر ما نظر شورای فرهنگ عمومی مدخلیتی ندارد، امروز گروهی که می‌بینند نظرشان با رای دیوان عدالت اداری تامین نشده است به این امر دست زده‌اند در حالی که اگر نظر شورای فرهنگ عمومی بر انحلال خانه سینما بود پس چه نیازی به صدور نامه ارشاد مبنی بر انحلال بود.

اما مسئولان و رسانه های دولتی که به محض اعلام حکم دادگاه درباره خانه سینما، مقاومت در برابر این نظر قانونی را آغاز کردند، اکنون نیز با طرح موضوع جدیدی تحت عنوان حکم شورای فرهنگ عمومی، قصد دارند بار دیگر بر انحلال خانه سینما پافشاری کنند.

به نظر می رسد این پافشاری ها، ریشه در انتقادهای خانه سینما از عملکرد ضد فرهنگی دولت احمدی نژاد و پیش از آن حمایت های گسترده هنرمندان از میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ داشته باشد که باعث شده دولتی ها تحت هیچ شرایطی با ادامه فعالیت خانه سینما کنار نیایند و به این منظور حتی به تبانی با مسئولان قضایی هم متوسل شوند.

سابقه مفصل تری از چالش های دولت با خانه سینما را در اینجا بخوانید

حکم لغو انحلال خانه سینما در روز دوم خرداد اعلام شد و سینماگران با پیامک «خانه سینما آزاد شد» به استقبال آن رفتند. اما برنامه مدیران این تشکل برای ازسرگیری فعالیت در روز سوم خرداد، به دلیل برنامه بازدید هنرمندان از آسایشگاه جانبازان به روز شنبه (فردا) موکول شد.

گزارش ملاقات اهالی خانه سینما با جانبازان را در اینجا بخوانید

حال باید دید آیا اعضای این تشکل صنفی سینماگران خواهند توانست در برابر فشارهای دولت مقاومت کنند و به حق قانون خود برای فعالیت دوباره خانه سینما برسند یا دولتی ها بار دیگر مانعی جدید پیش پای این فعالان فرهنگی و هنری خواهد گذاشت.


 


روز چهارشنبه طی دادگاهی به اتهامات پنج نفر از فعالین سیاسی و مدنی آذربایجان رسیدگی شده است. فعالین مدنی آذربایجان، مهرداد کرمی، ابراهیم رشیدی، افشین شهبازی، روزبه سعادتی و محمد احدی که توسط مامورین امنیتی در شهرهای تبریز، میانه و اردبیل بازداشت و پس از تحمل شکنجه های روحی و جسمی و حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات به زندان مرکزی تبریز منتقل شده بودند.

به گزارش کلمه، روز چهارشنبه گذشته طی دادگاهی، به اتهامات ۵ تن از فعالین مدنی آذربایجان رسیدگی شده است. اتهامات منسوب به این افراد از قبیل «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» بوده که توسط شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز و به ریاست قاضی رحیم حملبر مورد رسیدگی قرار گرفته است.

از جمله این افراد می توان به مهرداد کرمی، ابراهیم رشیدی، افشین شهبازی، روزبه سعادتی و محمد احدی اشاره کرد که توسط مامورین امنیتی در شهرهای تبریز، میانه و اردبیل دستگیر و پس از تحمل شکنجه های روحی و جسمی و حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات به زندان مرکزی تبریز منتقل شده بودند.

دادگاه این افراد بر خلاف موازین حقوقی و قانونی بدون حضور وکیل تشکیل شد و این افراد بدون تشریفات قانونی به دفاع از خود در برابر اتهامات واهی انتسابی پرداختند. متهمین همچنین با اعتراض به بلاتکلیفی و انتقال به بند متادون و شرایط بسیار نامساعد بند، از عدم دسترسی وکیل خود به پرونده انتقاد کردند.

در پایان جلسه ی رسیدگی، برای هر یک از متهمین، قرار وثیقه، معادل ۲۰۰ میلیون تومان صادر و ابلاغ شده که امید است طی روزهای آتی، روند اداری بازداشت ملک مورد وثیقه، پیگیری و نامبردگان موقتا، آزاد شوند.

پیش از این نیز، این زندانیان نسبت به شرایط نامناسب محل نگهداری خود اعتراض کرده بودند. گفتنی است مهرداد کرمی دانشجوی دانشگاه تبریز ۳ دی ماه ۹۰ به هنگام پیاده شدن از اتوبوس سرویس دانشگاهی توسط مامورین اطلاعات بازداشت و پس از بازجویی‌های مکرر و تحمل بازداشت در سلول انفرادی در تاریخ ۲۱ بهمن ۹۰ به بند عمومی زندان مرکزی تبریز منتقل شده و هم‌چنان در زندان به سر می برد.

همچنین افشین شهبازی دانشجوی رشته کشاورزی به همراه ابراهیم رشیدی در ۳ بهمن ۹۰ در خانه‌ی شهبازی بازداشت شدند که ابراهیم رشیدی در دهم فروردین از سلول انفرادی به بند عمومی تبریز منتقل شده است. در پی این دستگیری‌ها روزبه سعادتی و محمد احمدی نیز در تاریخ ۴ بهمن دستگیر شده و تاکنون در زندان به سر می برند. هر سه نفر مدت ۵۰ روز را در سلول‌های انفرادی به سر برده‌اند.


 


همزمان با رشد فزاینده مسکن در کشور، عضو هیئت مدیره کانون سراسری انبوه سازان گفت: با سرازیر شدن نقدینگی ها به سمت بازار مسکن شاهد افزایش ۶۰ درصدی اجاره بها خواهیم بود.

حسن محتشم با بیان اینکه ساخت واحدهای مسکونی ویژه در تهران آثار روانی مثبت در بازار اجاره بها دارد گفت: ساخت این واحدها تا سال آینده در شهر پردیس از میزان اجاره در منطقه شرق تهران می کاهد.

وی ادامه داد: ساخت مترو و تکمیل واحدها در پردیس و پرند در کاهش قیمت اجاره و خرید مسکن نقش موثری دارد.

محتشم با اشاره به اینکه اجرای فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانه موجب افزایش قیمت اجاره و رهن در تهران می شود افزود: بخش عمده ای از اقتصاد کشور در بخش مسکن قرار دارد و همین امر موجب افزایش قیمت خرید، اجاره و رهن در کشور شده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، عضو هیئت مدیره کانون سراسری انبوه سازان در ادامه تصریح کرد: در سال گذشته اجاره بها و رهن سه بار افزایش قیمت را تجربه کرده اند افزود: با کاهش قیمت ارز و سکه و سرازیر شدن نقدینگی ها به سمت بازار مسکن، افزایش قیمت بیش از نرخ تورم را تجربه خواهیم کرد.

محتشم خاطرنشان کرد: با سرازیر شدن نقدینگی ها به سمت بازار مسکن افزایش قیمت مسکن به بیش از ۶۰ درصد می رسد.


 


علی مزروعی

در تاریخ معاصر ایران هیچ ماهی همچون خرداد در جهت دهی به تحولات سیاسی و اجتماعی کشورمان سرنوشت ساز و موثر نبوده است، و از اینرو در حافظه و خاطره تاریخی ما روزهای دوم، سوم ، چهاردهم و پانزدهم، بیست و دوم، و بیست و پنجم خردادماه جا افتاده و در هرسال ما را به بازخوانی رخدادهایی که در اینروزها اتفاق افتاده و کشور را در مسیر جدیدی قرار داده است، فرا می خواند. روزهای این ماه چهار نسل را بگونه ای زنجیروار در انجام تحولات جاری بهم پیوند داده و هم اکنون ما را در ملتقای نتایج و پیامدهای آن قرار داده است، و با بازخوانی و عبرت آموزی از آنچه انجام شده است می شود راه عبور به آینده را یافت و پیمود.

قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ سرآغاز نهضتی برهبری امام خمینی بود که پس از عبوراز دالان زمانی بیش از پانزده سال به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید، و با اسقاط نظام سلطنتی پهلوی به تداوم نظام استبدادی ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی پایان داد و ایران را وارد عصر جدیدی با عنوان « جمهوریت » کرد. تحلیل اینکه چگونه پس از کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸ مرداد۱۳۳۲ و سرنگون کردن دولت ملی دکتر مصدق حاکمیت خشن دیکتاتوری غالب شد و مبارزه سیاسی و مبارزان ملی را به خانه نشینی و انزوا برد، و سرانجام از دل چنین وضعیتی قیام ۱۵ خرداد با رنگی کاملا اسلامی و به رهبری امام خمینی شکل گرفت، و در شرایطی سخت و دشوار راه پیمود تا به پیروزی رسید، خارج از حوصله این نوشتار است اما آنچه از تاریخ ایندوران می توان آموخت اینکه در مسیر مبارزه سیاسی باید پیگیر و صبور بود و از فرصت ها استفاده کرد و تکیه بر مردم داشت، همانگونه که مشی امام خمینی بود و او توانست با تکیه براین مشی یکی از مردمی ترین انقلابات قرن بیستم را رقم زند و نام خود را بر فراز تاریخ ایران و جهان به ثبت رساند.

۳ خرداد ۱۳۶۱ روزی بود که خبر آزادسازی خرمشهر از دست دشمن تجاوزگر بعثی عراق پس از نزدیک به دو سال اشغال دل هر ایرانی را شاد کرد و همه را به وجد آورد و راه را برای آزادی سازی بقیه مناطق اشغالی هموار کرد. اینکه ایران توانست به پشتوانه مردم در قالب بسیج بیاری سپاه و ارتش بر دشمن متجاوز ،که حامیان بسیار داشت، غلبه و خاک وطن را آزاد کند حاکی از مردمی بودن انقلاب اسلامی و رهبری آن بود، و اینکه اگر نظامی ریشه در مردم داشته باشد به رغم همه مشکلات و دشمنی ها می تواند در برابر دیگران از خود محافظت نماید. فراموش نشود که درتاریخ دوقرن اخیر ایران این تنها تجاوز و جنگی بود که کشور توانست از مرزهایش بخوبی دفاع کند و در دام قراردادهای ذلت بار واگذاری بخش هایی از سرزمین همچون قرارداد ترکمانچای و گلستان نیافتد، و از اینرو باید یاد و نام همه شهیدانی را که با بذل خونشان ازمام میهن محافظت کردند و روزی همچون ۳ خرداد را آفریدند گرامی داشت و ارج نهاد.

۱۴ خرداد روزی است که امام خمینی پس ازبنیانگذاری و یکدهه رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران و عمری مبارزه و جهاد و در جایگاهی بلند از مرجعیت شیعه و عالمی دینی جهان فانی را بسوی دیار باقی ترک گفت. صحنه های استقبال از امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و تشییع جنازه او در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ توسط مردم برای نسل من و حتی تاریخ ایران آنچنان بیاد ماندنی است که با هرنگاهی به امام خمینی نمی شود منکر ارتباط وثیق او با عامه مردم شد. فراموش نشود که چهار شاه آخر ایران همگی در تبعید جان دادند، و امام خمینی رهبری بود که همانگونه که با استقبال پرشور مردم از تبعید به ایران بازگشت، پرشکوه تر از آن استقبال بسوی بهشت زهرا بدرقه و در خاک ایران شد. قطعا می توان دوران رهبری امام خمینی را بازخوانی و نقد کرد و نقاط قوت و ضعف آنرا برشمرد اما بنظرم اینرا که او تاریخ سازی بی همتاست و ایران را در مسیر و عصر جدیدی قرار داده نمی توان تردید و کتمان داشت و نقش اورا نادیده گرفت، و از اینروست که روز رحلت او روزی فراموش نشدنی برای نسلی است که پابپای او حرکت کردند، و البته نگران پایدار ماندن میراثی بوده و هستند که از او در قالب نظام جمهوری اسلامی باقی مانده است.

۲ خرداد ۱۳۷۶ مردم با حضور پرشور خودشان در انتخابات ریاست جمهوری هفتم حماسه ای پرشور آفریدند. حضور ۸۰ درصدی مردم در انتخابات و انتخاب آقای خاتمی با رای بیش از بیست میلیون نفر عصر اصلاحات را در ادامه انقلاب اسلامی رقم زد. مردم این بار آمده بودند تا کج روی ها و انحرافاتی را که به ویژه پس از رحلت رهبر انقلاب امام خمینی اتفاق افتاده بود، و خاتمی نوید بازگشت به مسیر اصلی و شعار های اولیه انقلاب یعنی ” استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ” را می داد، از طریقی کاملا قانونی و مدنی اصلاح سازند. بدینگونه دوران اصلاحات در کشور رقم خورد و بهار آزادی و حقوق شهروندی براه افتاد اما اقتدارگرایان که همه نهادهای انتصابی را درقبضه خود داشتند در برابر انتخاب مردم در دولت و مجلس ایستادند و هر نه روز یک بحران ساختند، و آنچنان دولت و مجلس را زمینگیر و مردم را خسته کردند ،بعلاوه برخی کوتاهی های اصلاح طلبان، که تحصن نمایندگان اصلاح طلب مجلس در اعتراض به رد صلاحیت فله ای نامزدهای اصلاح طلب نمایندگی برای مجلس خفتم آنچنان پژواکی در جامعه نیافت و راه را برای حاکمیت اقتدارگرایان در مجلس و دولت هموار کرد. با پایان دولت خاتمی و یکدست شدن حاکمیت اقتدارگرایان دوران اصلاحات بسر رسید اما اندیشه و راهبرد اصلاح طلبی در ذهن و ضمیمر جامعه باقی ماند و راه خود را بسوی آینده پیمود و به ویژه در گذر زمان درستی خود را باز یافت.

مردم بار دیگر در ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۸ بپای صندوقهای رای آمدند و با حضور پرشور خود حماسه دوم خرداد را تکرار کردند، وزنده بودن راهبرد اصلاح طلبی را به نمایش گذاشتند اما اقتدارگرایان با تحویل مطالبات اصلاحی مردم به انقلاب مخملین و رنگی و براندازی نرم دست به کودتا زدند و نتیجه انتخابات را بنفع نامزد دلخواه خود تغییر داده و درنمایشی عجیب و غریب رای او را بیش از ۲۴ میلیون اعلام کردند تا تحقیر ناشی از رای خاتمی در دو دور انتخابات ریاست جمهوری هفتم و هشتم را جبران کرده باشند!

۲۵ خرداد ۱۳۸۸ روز نمایش بزرگ حضور مردم در پاسداری از رایشان بود. از میدان امام حسین تا آزادی، جمعیت میلیونی مردم با سربندها و دستبندها و پرچم های سبز با شعار نوشته « رای من کو؟ » با سکوت و آرامشی بی مانند به خیابان آمدند و تصاویری تاریخی از اعتراض مدنی ساختند، و بدلیل عدم پاسخگویی از سوی حاکمیت جنبش سبزی را درادامه جنبش های اصلاحی تاریخ معاصر ایران رقم زدند که تاکنون ادامه دارد، و می رود تا مسیری تازه را پیشاروی ایران برای دستیابی به فردایی بهتر بگشاید.

برآمدن قیام ۱۵ خرداد ۴۲ از دل نهضت ملی شدن صنعت نفت، پیروزی انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ از دل قیام ۱۵ خرداد، جنبش اصلاحات از دل انقلاب و جنگ، و جنبش سبز از دل جنبش اصلاحات از بهم پیوستگی و روند تکاملی پویش تاریخی مردم ایران برای دستیابی به آرمانهای بلند حاکمیت قانون، عدالت، استقلال، آزادی، مردمسالاری حکایت دارد، و اینکه مردم ایران با هوشمندی ذاتی در بزنگاه های تاریخی آنچنان به میدان می آیند که همگان را غافلگیر و مبهوت می سازند!

« خرداد ماه مردم » است چون روزهای این ماه بما یادآور می شود حضور مردم را، و می آموزد که دوران سکوت مردم را نباید بمعنای تسلیم و بی تفاوتی و…گرفت و از پیمودن سختی های راه دشوار آزادی هراسید بلکه بر راهبران جنبش است که صبر و پایداری پیشه کنند تا روزش فرا رسد و مردم بمیدان آیند و حماسه های دوم، سوم،…خرداد را برای رهایی ایران از استبداد تکرار سازند. خرداد ماه امید است و پیروزی، و اینکه روند تکاملی جنبش های اصلاحی چشم انداز روشنی را پیش پای ما می گذارد، و اینکه جنبش سبز زود یا دیر پیروز میدان است چون ریشه در مطالبات مردم دارد.


 


همزمان با سومین سالگرد جنبش سبز و اولین سالگرد درگذشت عزت الله و هاله سحابی و هدی صابر، مراسم بزرگداشتی در کلن آلمان برگزار می شود.

به گزارش کلمه، در این مراسم یک روزه که ۲۱ خرداد ماه و به همت حامیان جنبش سبز برگزار می شود، روزنامه نگاران اصلاح طلب، نیروهای سیاسی ساکن اروپا، ملی مذهبی ها و دانشجویان شرکت خواهند کرد.

علی مزروعی، تقی رحمانی، یوسفی اشکوری و تنی چند از فعالان سیاسی و حقوق بشر از سخنرانان اصلی این نشست یک روزه هستند.

در این مراسم سخنرانان در خصوص شخصیت سیاسی عزت الله سحابی، هدی صابر و هاله سحابی و تاثیر فعالیت های این سه عضو ملی مذهبی بر مبارزات سیاسی کشور سخن خواهند گفت.

همچنین مروری بر جنبش سبز، افت و خیرها و آسیب شناسی این جنبش از دیگر محورهای این نشست یک روزه در کلن آلمان است.

عزت‌الله سحابی، پس از شصت سال فعالیت سیاسی، دهم خرداد ماه در پی ماه ها بیماری در بیمارستان مدرس تهران در حالی دار فانی را وداع گفت که در آخرین لحظات حیاتش گفته بود: “زندگی مردم سخت شده‌است. خدا می‌داند که من چقدر برای ایران نگرانم! من دارم می‌میرم و کاری برای ایران نکردم.”

این مبارز ملی مذهبی، چند ماه قبل از مرگش، به اتهام “تبلیغ علیه نظام از طریق حضور مکرر در تجمعات غیرقانونی و اخلال در نظم عمومی” به دو سال حبس محکوم شده بود.

هاله سحابی قرآن‌پژوه، روزنامه نگار، فعال ملی-مذهبی، و از اعضای انجمن مادران صلح، یازدهم خرداد ماه سال گذشته که برای ملاقات پدر در آخرین لحظات حیات در مرخصی از زندان به سر می برد، در حالی که در مراسم تشییع پیکر عزت الله سحابی، رهبر شورای فعالان ملی مذهبی شرکت کرده بود در جریان درگیری با نیروهای امنیتی کشته شد. هر چند مقامات قضایی مرگ این زندانی سیاسی را طبیعی اعلام کردند اما شاهدان عینی از ضربه ای که به قفسه سینه وی توسط یکی از ماموران امنیتی وارد شد، خبر داده بودند.

هدی صابر نیز که در ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ در اعتراض به جان باختن مشکوک هاله سحابی اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود، در اثر نبود امکانات پزشکی و عدم رسیدگی به موقع در ۲۱ خرداد پس از انتقال از زندان به بیمارستان مدرس بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.

مرگ این سه فعال ملی مذهبی شوک عظیمی به جامعه سیاسی کشور وارد آورد.

اینک همزمان با فرارسیدن سومین سالگرد جنبش سبز، یاد این سه جانباخته خرداد نیز توسط حامیان جنبش سبز گرامی داشته می شود.


 


آریا آرام نژاد هنرمند سبز کشورمان همزمان با سوم خرداد، سالروز فتح خرمشهر ترانه ” وصیت نامه” را منتشر کرد.

به گزارش کلمه، این سروده پیش از این مجوز انتشار نیافته بود و مسئولان خواستار حذف بخش هایی از این آهنگ بودند ولی امسال همزمان با حماسه فتح خرمشهر منتشر شد.

وی که این آهنگ را در سال ۱۳۸۴ برای خاطرات جانبازی که نیمی از بدنش را در جنگ از دست داده بود ساخته است، آن را را به احترام آنهایی که جانشان را برای حفظ وجب به وجب این خاک ایثار کردند، تقدیم کرده است.

این هنرمند جوان در جریان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دو بار بازداشت شد.

آریا آرام نژاد، آهنگ‌ساز نام‌آشنای هوادار جنبش سبز است پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانه‌ای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.

او پس از گذراندن ۳۵ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند انفرادی زندانهای متی‌کلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.

پس از آن سال گذشته، آبان ماه وی برای اجرای حکمش به زندان فرا خوانده شد ولی با دستور مراجع قضایی مرخصی نوروزی وی به آزادی دائم تبدیل شد.

اما تنها دو هفته پس از آن، ار دیگر به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

در یک اقدام بی سابقه بار دیگر به جرم ارائه آثار هنری و با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

متن این سروده به شرح زیر است:

یه وصیت نامه از تو
تنها مونده یادگاری
توی تابوت جسمت اما
سری به بدن نداری

تو میگفتی بر میگردم
اما برگشته تن تو
چند تا استخون خالی
تکه ای از پیرهن تو

بغض امونم رو بریده
صورتت رو نمی بینم
تا بوسه آخرین بار
از رو گونه هات بچینم

تو رو می سپرم به این خاک
خدا حافظ تا همیشه
اما یادت از دل من
تا ابد جدا نمی شه


 


رسول منتجب نیا با اشاره به این سخن امام که مردم صاحبان اصلی نظام هستند، تاکید کرد: وقتی صحبت از مردم می‌شود اصولگرا و اصلاح طلب و حتی مسلمان و غیر مسلمان معنا ندارد، چرا که منافع مردم در اولویت است.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با تاکید بر اینکه مملکت متعلق به مردم است، اذعان داشت: اینکه عده‌ای را در عرصه کشور بازی ندهیم تضییع حقوق میلیون‌ها نفر از مردم محسوب می‌شود و نتیجه آن چیزی جز صدمه به کشورنخواهد بود.

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در ادامه یادآور شد: باید بار مسئولیت نظام بر دوش تمام نخبگان کشور در هر جناحی که هستند باشد، نه اینکه جمعی خانه نشین باشند و در مقابل عده دیگر تمام مسئولیت‌های کشور را به عهده گیرند.

وی با بیان اینکه امروز بسیاری از ابعاد امور اداری کشور از نقص برخوردارند، گفت: نتیجه اینکه عده‌ای خود را همه کاره کشور بدانند چیزی جز تورم، افزایش نرخ بیکاری و گسترش فساد و اختلاس نیست.

منتجب نیا گفت: برای گذر از این شرایط باید با به صحنه کشیدن نخبگان کشور مشارکت مردم را فعال کنیم. ما در برابر کل مردم مسئولیم حتی اگر آن دسته به ما رای نداده باشند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: علاوه بر این برخی ادعا می‌کنند که راه برای فعالیت اصلاح طلبان باز است و اگر آن‌ها فعالیت نمی‌کنند برای این است که مردم آن‌ها را قبول ندارند، در حالیکه چنین تصوری کمال بی‌انصافی است، چرا که وقتی تمام امکانات از یک گروه گرفته شود نمی‌توان از آن توقع فعالیت داشت.

منتجب نیا خطاب به اصلاح طلبان تاکید کرد: اصلاح طلبانی که به حاشیه رانده شدند اگرچه بار‌ها این کار را کردند ولی وظیفه دارند تا این بار نیز با اعلام آمادگی خود ثابت کنند که نسبت به سرنوشت کشور بی‌تفاوت نیستند و برای خدمت به جامعه کمر همت را بسته‌اند.

وی با انتقاد از اینکه راه برای فعالیت اصلاح طلبان بسته است، گفت: در مقابل مسئولان نیز وظیفه دارند تا راه را برای فعالیت بیشتر باز کنند و تریبون‌ها را عادلانه تقسیم کنند.

حجت الاسلام منتجب نیا با بیان اینکه هم اکنون تمام امکانات تبلیغاتی و تریبون‌ها در اختیار جناح خاصی است، اظهار داشت: متاسفانه اصلاح طلبان هیچ تریبونی ندارند.

منتجب نیا همچنین اضافه کرد: باید توجه داشت که اصلاح طلبان از بدنه جامعه هستند و در انقلاب نقش بسزایی داشتند، بنابراین اگر حق آن‌ها را نمی‌پردازند حداقل باید آن‌ها را به درستی در جامعه معرفی کنند.

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه برخی در سطح کشور ذهنیت مسمومی علیه اصلاح طلبان ایجاد کرده‌اند، گفت: عده‌ای با هجمه‌های تبلیغاتی علیه اصلاح طلبان آن‌ها را دشمن دین و خدا معرفی کردند، این فضا باید هر چه سریع‌تر ترمیم شود.

وی با تاکید بر ضرورت شکل گیری رقابت سالم در جامعه عنوان کرد: به جای انحلال احزاب باید به آن‌ها اجازه فعالیت داد تا با ورود اکثریت نخبگان به صحنه بسیاری از نا‌بسامانی‌ها جبران شده و آینده روشنی برای کشور به دست آید.

منتجب نیا با اشاره به سخنان امام مبنی بر اینکه اگر همه با هم باشیم دست خدا کمک خواهد کرد، یادآور شد: با مرزبندی کشور، انقلاب به مقصد نمی‌رسد. بنابراین برای داشتن انتخاباتی پر شور در سال آینده از هم اکنون باید دست به کار شد.

وی در پایان خاطر نشان کرد: اینکه بزرگ‌ترین مشکلات اخلاقی و فکری در این دولت ایجاد شد جای تاسف دارد ولی اگر می‌خواهیم چنین معضلاتی ریشه کن شود باید از هم اکنون به فکر چاره بود.


 


در حالی که نرخ رشد طلاق در کشور روز به روز افزایش می یابد، رییس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی ایران گفت: در بازه ۱۰ ساله آمار زنان سرپرست خانوار و میزان طلاق در کشورمان رشد صعودی داشته است.

رشد طلاق طی سال های گذشته روند رو به رشدی داشته است، بطوری که سال گذشته این رقم ده درصد رشد داشته است.

بر اساس گزارش های رسمی طی سال گذشته تنها ۱۲ هزار طلاق توافقی انجام شده که زنان متقاضی آن بوده اند.

به گزارش ایسنا، سید محمد بحرینیان در همایش علمی صنعت، نظام حقوقی و پیشگیری از جرم که در دانشگاه آزاد اسلامی مشهد برگزار شد، افزود: با توجه به مشکلات اقتصادی، اجتماعی موجود در جامعه آیا باز هم باید همین مسیر را طی کنیم یا شجاعانه مسیر را بازنگری کنیم که البته این بازنگری مسیر یک نیاز نیست بلکه یک الزام است.

وی با بیان اینکه امسال با توجه به اینکه سال تولید است و عالی‌ترین مقامات کشور نیز طی این چند سال به این نکته اشارات مختلفی داشته‌اند، تصریح کرد: باید سوال کرد که چرا با این وجود هنوز امر توسعه محقق نشده است همچنین ‌با نظر به افتخاراتی که ایران دارد و جایگاه خاصی که برخوردار است بعلاوه نگاه به مسیر طی شده طی ۸۰ سال متوجه خواهیم شد که این روند ما را به جواب نخواهد رساند و این ساختار موثر نیست.

بحرینیان اضافه کرد: ما دارای کشوری هستیم که حتی با داشتن شرایط جنگی، مردم با قحطی مواجه نشدند علاوه بر آن محرومان دیگر کشورها را نیز پناه دادیم که این یک پتانسیل است که باید از این پتانسیل برای جبران کاستی‌ها استفاده کرد.

رییس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی با اشاره به اینکه در رسانه‌ها می‌بینید که یونان، آمریکا، اسپانیا، انگلیس دارای مشکل هستند گفت: علت این مشکلات یکی دور افتادن از تولید واقعی و دیگری این است که خدمات موجود مولد نیست، همچنین در کشورهایی که تولید واقعی‌شان بالاتر از خدمات است مانند چین، مالزی و کره جنوبی این مشکلات دیده نشده است.

وی افزود: ایران نیز به علت بالا بودن سطح خدمات غیرمولد و دورافتادن از تولید واقعی دارای مشکلات عدیده‌ای است که به زور نفت مشکلات خود را حل می‌کند.

بحرینیان تصریح کرد: برای حل مشکلات موجود دو راهکار وجود دارد، اول اینکه در بخش اقتصادی و اجتماعی راهبرد منسجم توسعه تدوین شود و دوم اینکه نخبگان این راهبرد را تدوین نمایند، این نکته همان کلید گم شده است.


 


مسئول مرکز پایش اداره‌کل محیط زیست استان لرستان گفت: آلودگی هوای لرستان هم‌اکنون ۱۴,۷ برابر حد مجاز و استاندارد است.

الهام برنا‌ امروز در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: در حال حاضر میزان ذرات معلق در آسمان استان لرستان، ۲ هزار و ۲۰۰ میکروگرم بر مترمکعب است، در حالی که حد مجاز و استاندارد آن ۱۵۰ میکروگرم بر مترمکعب است.

مسئول مرکز پایش اداره‌کل محیط زیست استان لرستان اظهار داشت: زمان خروج این گرد و غبار و آلودگی که از غرب کشور وارد لرستان شده هنوز مشخص نیست.

برنا با اشاره به اینکه از ابتدای سال ‌جاری تاکنون هوای لرستان ۱۷ روز آلوده بوده، گفت: احتمال افزایش میزان غلظت آلودگی هوای لرستان طی ساعات آینده نیز وجود دارد.

مسئول مرکز پایش اداره‌کل محیط زیست استان لرستان گفت: از مجموع روزهای سال گذشته، استان لرستان ۸۰ روز هوای آلوده داشته است.

برنا در ادامه به مردم لرستان توصیه کرد در این روزهای آلوده از بردن کودکان و سالخوردگان به بیرون از منزل جلوگیری و از فعالیت‌های ورزشی و خوردن غذاهای چرب خودداری کنند.

یادآورمی‌شود، در هفته‌ای که گذشت آسمان لرستان پنج روز آلوده بوده است.


 


رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم با بیان اینکه بر اساس قانون، مصرف دخانیات در مجامع عمومی ممنوع است گفت: اتاق‌های ۵ تا ۶ نفره خوابگاه‌ها نیز به عنوان یک مجمع کوچک خوابگاهی حساب می‌شوند و نباید در آن سیگار مصرف شود.

دکتر محمود ملاباشی در گفت‌وگو با ایسنا، درخصوص نحوه برخورد با دانشجویان سیگاری در خوابگاهها، گفت: به ناظم و ناظمه خوابگاه گفته شده است که در صورت اعتراض دانشجویان این موضوع را از طریق ارشادی حل کنند و اگر این موضوع با ارشاد حل نشد اتاق فرد سیگاری را عوض کنند.

وی افزود: باید در خوابگاه تلاش شود تا جای ممکن فرد سیگاری متوجه رفتار زشت خود شود و سلامت دیگران را به خاطر نیندازد. اما اگر دانشجویی با رفتار مسالمت‌آمیز کنار نیاید مجبوریم عذرش را از خوابگاه بخواهیم.

ملاباشی درخصوص موارد نادر وجود افراد معتاد در خوابگاه‌ها نیز افزود: هر دانشگاه شیوه خاص خود را در این زمینه دارد اما به هر حال اگر معتاد بودن دانشجو تشخیص داده شود مسلما یکی از اقدام‌ها این است که نباید فرد در خوابگاه بماند.

به گفته رییس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، خوابگاه محل پرورش گل‌های جامعه است و کسی که می‌خواهد خار شود محلش جای دیگری است.


 


یک فعال کارگری در قزوین نسبت به افزایش تعطیلی واحدهای تولیدی و به تبع موج جدید اخراج کارگران در آستانه فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها هشدار داد.

عید علی کریمی با بیان اینکه در شرایط فعلی اقتصادی واحد‌های بحران زده راهی جز اخراج کارگران ندارند افزود: در پی عدم پرداخت یارانه بخش تولید با اجرای فاز اول هدفمندی توسط دولت، هم اکنون بخش‌هایی از صنعت و تولید با مشکلات عدیده‌ای از جمله بیمه، مالیات، تسهیلات بانکی، تأمین نقدینگی و تحریم‌ها مواجه‌اند که آن‌ها را درتنگنا قرار داده است.

دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین بی‌مسئولیتی مدیران صنعتی و واردات بی‌رویه کالاهای خارجی را از دیگر عوامل تشدید بحران در بخش تولید دانست و افزود: نوسانات ارزی نیز یکی دیگر از عواملی است که اکثر صاحبان صنایع و سرمایه‌گذاران صنعتی را نسبت به آینده بخش تولید بدبین و دلسرد کرده است.

کریمی با بیان اینکه مهمترین مشکلات واحدهای تولیدی در بخش بانکی و تامین نقدینگی جهت تهیه مواد اولیه تولید است، اظهار کرد: اکثر واحد‌ها به شدت با کمبود مواد اولیه مواجه‌اند که این شرایط باعث رونق گرفتن واسطه‌گری شده است.

این فعال کارگری طراحی بسته حمایتی خاص برای توسعه صنعتی را ضروری دانست و عنوان کرد: کارگران صنعتی در سالی که «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نامگذاری شده در انتظار حرکتی از جانب مسئولان جهت حمایت از بخش تولید و خروج از بحران هستند.


 


گزارش تازه ای که به سفارش سازمان ملل متحد تهیه شده، ارتش و نیروهای امنیتی سوریه را مسئول نقض جدی حقوق بشر در دو ماه گذشته در این کشور شناخته است.

این گزارش همچنین از تکنیک هایی که مخالفان استفاده می کنند نام برده و گفته شواهدی وجود دارد که نشان می دهد آنها، تعدادی از سربازان دستگیر شده را مورد شکنجه قرار داده و یا کشته اند.

به گزارش بی بی سی، مسئولان این تحقیق می گویند هر دو طرف درگیری اخیرا بیشتر از قبل از تسلیحات نظامی استفاده کرده اند.

بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل می گوید از آغاز درگیری ها در اوائل ماه مارچ ۲۰۱۱ (فروردین ۱۳۹۰) دست کم ۱۰ هزار نفر کشته شده اند.

در این گزارش که به سفارش سازمان ملل متحد گردآوری شده است، اتفاقات دو ماه گذشته و ماه مه (خرداد) مورد بررسی قرار گرفته است.

در این گزارش آمده هر دو سوی مناقشه، در مواردی از شکنجه و اعدام های فوری استفاده کرده اند.

علی رغم درخواست آتش بس در ماه آوریل گذشته، و اعزام ناظران صلح، ماموران کمیته تحقیق سوریه می گویند تنش ها در این کشور همچنان ادامه دارد.

در این گزارش آمده نیروهای دولت سوریه قبلا به طور عمده با تظاهرات مخالفان روبرو بودند، اما اکنون با گروهی مسلح و منسجم روبرو هستند.

این گزارش همچنین می گوید پیوستن سربازان سوری به مخالفان، آنها را قوی تر کرده است.

در همین حال شورای ملی سوریه می گوید استعفای برهان غلیون را پذیرفته است

در ادامه این گزارش آمده روند کلی نقض حقوق بشر در سوریه دیده می شود. در گزارش آمده نیروهای ارتش سوریه رفت و آمد به برخی روستاها را محدود کرده و برای پیدا کردن مخالفان خانه ها را جستجو کرده اند.

به گفته این گزارش در برخی از موارد، تمامی اعضای یک خانواده اعدام شده اند. شکنجه بازداشت شدگان نیز، که کودکان هم در میان آنها هستند، ادامه دارد.

در این گزارش اما، انتقادهایی هم درباره روش های مخالفان دیده می شود. در مواردی، مخالفان سربازان ارتش سوریه را مورد شکنجه قرار داده اند و یا کشته اند.

مخالفان به گفته این گزارش، بیشتر از قبل دست به گروگان گیری می زنند. آنها این کار را برای پس گرفتن زندانیان خود و یا گرفتن پول برای خرید اسلحه انجام می دهند.

دولت سوریه به گروهی که این تحقیق را انجام داده اند اجازه ورود به این کشور را نداده است، اما آنها اطلاعات خود را از طریق مصاحبه با بیش از ۲۰۰ نفر شاهد عینی در کشورهای همسایه به دست آورده اند.

در این میان، رییس شورای ملی سوریه می گوید استعفای رییس این شورا، برهان غلیون را پذیرفته است. آقای غلیون سرپرستی این شورا را از زمان آغاز درگیری ها بر عهده داشته است.

سرپرستی آقای غلیون در گروه مخالف دولت سوریه از سوی عده ای از فعالان مورد انتقاد قرار گرفته بود.

او هفته گذشته گفت آماده است در صورت پیدا شدن یک جانشین استعفا دهد.

هنوز مشخص نیست جانشین آقای غلیون چه کسی خواهد بود.

شورای ملی سوریه متشکل از طیف های مختلفی از مخالفان دولت سوریه است و پیدا کردن فردی که به عقیده همه آنها متناسب ریاست باشد کار دشواری است.

بسیاری از گروه های مسلح که زیر چتر ارتش آزاد سوریه فعالیت می کنند، ریاست شورای ملی سوریه را که در خارج از کشور است، قبول ندارند.

شورای ملی سوریه قبلا هم به خاطر ناتوانی اش در جذب حمایت های بیشتر برای در سطح بین المللی، مورد انتقاد قرار گرفته بود.

دولت های مختلف، عدم یکپارچگی و ناتوانی در کنترل نیروهای داخلی مخالف را دلیل حمایت نکردن از این گروه اعلام می کنند.


 


در یک ادعای عجیب مدیرکل آموزش و پرورش مازندران گفت: حدود ۲۰۰ هزار دانش آموز مازنی حافظ کل قرآن هستند!

به گزارش انتخاب، محمدعلی امیری در مراسم تجلیل از خادمان قرآن در سالن شماره یک استانداری با اعلام اینکه حدود ۴۸۵ هزار دانش آموزنی در آموزش و پرورش استان تحصیل می کنند گفت: از این تعداد حدود ۲۰۰ هزار نفر حافظ کل قرآن هستند.

وی افزود: درسال تحصیلی جاری رویکرد تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش استان رویکرد دینی و قرآنی است.

امیری از اجرای طرح نور در مدارس استان خبر داد و گفت: ۳۸۰ هزار نفر از دانش اموزان در مقاطح تحصیلی مختلف در این طرح شرکت کرده اند.

مدیرکل آموزش وپرورش استان با بیان اینکه نگاه آموزش و پرورش با رویکرد دینی و قرآنی است تصریح کرد: ۹۵ درصد دانش آموزان مازنی سوره آیت الکرسی را حفظ هستند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته