-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه

Latest New from Green Correspondents for 02/08/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

این بدين معنی است که اگر ۱۲۰ هزار رسانه نيز برعليه نظام و انتخابات تبليغ سو‍ء کنند و مردم را با هيپنوتيزم رسانه ای و خوراندن قرص خواب خانه نشين کنند نظام کار خود را خوب می داند و همانطور که دست الهی و نظر امام عصر در دوران سرشماری آرای انتخابات سال ۸۸ به کمک نظام و روشن چهره فتنه گران آمد اينبار نيز جمهوری اسلامی از مخمصه تحريم مردمی انتخابات نيز سلامت و با اقتدار بيرون خواهد آمد.
خبرنگاران سبز/سياست/نقد و نظر/وحید زادقی:
اين روزها حداد عادل پدر عروس آيت الله خامنه ای روزهای پرکاری را سپری می کند از حضور در جمع هاديان سیاسی سپاه که در آن هاشمی رفسنجانی را بی بصيرت و موسوی و کروبی و خاتمی را بی لياقت توصيف و از مجتبی خامنه ای نيز در حد رهبر آينده و جانشين خليفه پاستور تعریف و تمجید کرده است.

حداد عادل اما در ادامه فعالیت های تازه خود در همايش جبهه متحد اصولگرايان در حسينيه عاشقان ثارالله اهواز در مورد دوره های پيشين مجلس گفته است: درسال ۸۲ در انتخابات مجلس هفتم مردم به اصولگرايان رأی دادند و مشکلات مجلس ششم خاتمه يافت و خانه ملت از دست آن جماعت خارج شد، درسال ۸۴ در انتخابات رياست جمهوری، سال ۸۵ سومين دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، سال ۸۶ انتخابات مجلس هشتم، سال ۸۸ انتخابات رياست جمهوی، همه و همه مردم به اصولگرايی رای دادند.

حداد عادل در همين همايش اعلام کرده است: " ۱۲۰ شبکه ماهواره ای فارسی زبان راه‌اندازی شده که ۱۱۰ تای آنها تلقين می کنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند تا حضور مردم را کم جلوه دهند ". وی همچنین نقل قولی از رهبری نظام بیان کرده که در آن آیت الله خامنه ای ابراز اميدواری کرده است که مردم با لطف الهی در انتخابات آتی مجلس حضوری دشمن شکن خواهند داشت.

این بدين معنی است که اگر « ۱۲۰ هزار رسانه » نيز برعليه نظام و انتخابات تبليغ سو‍ء کنند و مردم را با هيپنوتيزم رسانه ای و خوراندن قرص خواب خانه نشين کنند، نظام کار خود را خوب می داند و همانطور که دست الهی و نظر امام عصر در دوران سرشماری آرای انتخابات سال ۸۸ به کمک نظام و روشن شدن چهره فتنه گران آمد، اينبار نيز جمهوری اسلامی از مخمصه تحريم مردمی انتخابات به سلامت و با اقتدار بيرون خواهد آمد .

 نظامی که به يکباره می تواند در عرض تنها چند ساعت ميليون ها رای را به حساب فرد مورد علاقه رهبری واريز و دو کانديدای معترض به تقلب را بدون برگزاری دادگاه، يک سال در حبس خانگی نگه و آنان را بی لياقت و فتنه گر بخواند، قادر است بدون حضور مردم چنان حماسه ای « دشمن شکن » به راه بياندازد که جهان از حيرت، انگشت به دهان همچون موجودات مست لايعقل حيران بمانند. آری او فعل ما می توانیم را در کارزار و کارناوال انتخابات به خوبی صرف و مهندسی کرده است.

 
 

شورشی که تنها هدف آن بر اندازی نظام حاکم است و به راحتی می تواند بدلیل نداشتن بدیل از پیش تعریف شده، توسط رندان منتظر و به کمین نشسته، مدیریت، هدایت و دزدیده شود و حکومتی از دل آن درآید که به ملایان بگوییم خدا پدر آمریزده!
خبرنگاران سبز/ صدای وبلاگ‌ها:
سقوط حکومت ملایان امری بدیهی و بسیار نزدیک است و همه شواهد و قرائن جهانی و ملی، این نکته را اثبات می کند. اما نحوه این سقوط بسیار مهم است. یک طریق، شورش نان است. راهی که با توجه به فقر روز افزون بخش اعظم جامعه، غیر قابل انکار است. این فقر خانمان سوز، دمار از روزگار مردم در آورده و سرعت پیشرفت بیکاری و نرخ تورم و فساد اداری و مالی و اخلاقی در کلیه سطوح- دولتی و مردمی-، بروز یک طغیان را قابل تصور می کند. شورشی که تنها هدف آن بر اندازی نظام حاکم است و به راحتی می تواند بدلیل نداشتن بدیل از پیش تعریف شده، توسط رندان منتظر و به کمین نشسته، مدیریت، هدایت و دزدیده شود و حکومتی از دل آن درآید که به ملایان بگوییم خدا پدر آمریزده!

راه دیگر براندازی این حکومت، دخالت خارجی است. از طریق نیروهای نظامی و یا در لفظ ساده تر آن " جنــــــگ".

بدیهی است که چه ها از دست خواهد داد این بدن رنجور مام میهن در صورت بروز چنین فاجعه ای. آنقدر بدیهی و روشن که لازم به توضیح نیست.

و اما راه سوم، تشکل یافتن مبارزه است و این مهم یدست نخواهد آمد مگر آنکه نیروهای اپوزیسیون از چپ ترین تا راست ترین و از مدرن ترین تا سنتی ترین، دور یک میز بنشینند و یک خواسته مشخص را تعقیب کنند. آزادی و آبادی ایران. در اینصورت، همه چیز ابتدا به براندازی حکومت جاری ختم خواهد شد و پس از آن وزن کشی نیروهای فعال از طریق مراجعه به آرای آزاد و روشن مردم. به باورم امروز بسیار مهم است که نیروهای روشنفکر و اپوزیسیون فعال، به خود آیند و ضمن هدایت حرکت ضد حکومتی، طرح نوی خود را طرح و آنرا در بین توده مردم نهادینه کنند. باید به خود آیند.برگرفته از مانیفست سبز
----------------------------------------------------------------
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما در مخالفت یا موافقت با نوشته بالا را منتشر کند.

 
 



بیست و پنج بهمن: حضور سبز انسان

طراح: دوست سبز

 
 


در پاسخ به تمنای ما که از تو خواسته بوديم دست از اعتصاب غذا بکشی و خود را برای فرداها نگه داری، گفته بودی که به رفتن و کوچيدن پای خواهی فشرده. گفته ای که بنا بر شهادت داری. ای عزيز، شهيد شوی که چه؟ ما را اين شهادت ها بس نيست؟ ما را اين خسارت ها بس نيست؟ مگر نه اين که اين روزها ماندن و به چشم خود تلخکامی ها را ديدن و سراپا گداختن، سهمگين تر از خون دادن است؟ پس بمان و ما را در اين تلخ نوشی مدد برسان. بمان و ما را سياهپوش خود مکن. بمان و مگذار شب پرستان از نبود تو دهان به قهقهه بگشايند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
 همسرشهيد همت در نامه ای ديگر به مهدی خزعلی که همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد و به گفته ی او در پاسخ به درخواست شکستن اعتصاب خود گفته بود به رفتن و کوچيدن پای خواهد فشرد و بنا بر شهادت دارد گفته است: بمان و ما را در اين تلخ نوشی مدد برسان و مگذار شب پرستان از نبود تو دهان به قهقهه بگشايند.

به گزارش کلمه، همسر اين شهيد دفاع مقدس همچنين خطاب به همرزم همسرش گفته است: روزی که مرا و پسرم را در خيابان می زدند، کسی نبود از جرممان بپرسد. کسی نبود از شهيدمان سراغ بگيرد. کسی نبود حرمت يک بانوی داغدار را نگه دارد. می دانی چرا؟ بخاطر اين که من و پسرم و مردمی که به اين ويژه خواری ها و آسيب ها و نفرت ها و خسارت ها معترض بوديم، حالا ديگر"دشمن" شده بوديم. روزی را باور می کردی که ما را بزنند و خونمان بريزند؟

خانم بديهيان در نامه ی خود پرسيده است: آيا می خواهی فرزندان تو را هم بدين سرنوشت مبتلا کنند؟ با شهيد شدن بخيال خود پای در وادی آسايش می گذاری اما دريغ که همسر و فرزندانت، اگر بخواهند ياد و راه تو را زنده بدارند، در کانون دشمنی قرار می گيرند تا هر بی چشم و رويی به آنها سنگ بپراند و پرده حرمت آنان بدرد. بيا و بمان و همچون گذشته از درد ما و درد اين مردم بی پناه و اسير بنويس.

مهدی خزعلی، رزمنده دفاع مقدس و نويسنده منتقد روز گذشته در پيامی خطاب به همسر شهيد باکری، همسر شهيد همت و محمد نوريزاد گفته بود: بگذاريد قبل از اينکه در سوگ ارزش ها دق کنم برای احيای ارزش های ناب انقلاب اسلامی جان خويش فدا کرده و جايی برای خويش در خيل شهيدان باز کنم.

شب قبل از آن نيز همسران شهيد باکری و همت و همچنين محمد نوريزاد در نامه ای خطاب مهدی خزعلی، خواسته بودند که برای فردايی که همه چشم به راه اويند به اعتصاب خود پايان دهد.

در اين نامه آمده بود: متوجه شديم که او را به چهارده سال حبس در شهرستان برازجان و بعد از اتمام دوره محکوميت، به ده سال اقامت اجباری در اين شهرستان حکم داده اند. و افزون بر اينها: نود ضربه شلاق!

چند روز پيش در خبرها آمده بود که مهدی خزعلی پس از بيست و پنج روز اعتصاب غذا بر اثر خونريزی معده به بهداری بند ۳۵۰ منتقل شده است.

اين گزارش حاکی است هر چند وضعيت جسمی اين زندانی سياسی مناسب نيست و تاکنون بيش از ۱۶ کيلو کاهش وزن داشته است، اما او اعلام کرده که به اعتصاب غذای خود ادامه می دهد.

متن اين نامه که در اختيار کلمه قرار گرفته به شرح زير است:

سلام ای کسی که دل از اين دنيا کنده ای و برای کوچيدن کمربسته ای، بيا و لختی درنگ کن و بحال ما واماندگان رحمت آور. به دست های لرزان و به چشمان بی فروغ ما بنگر! ما تا کی بايد اشک ريزِ رفتن ها و برنگشتن های شما باشيم؟ تا کی جگرمان لخته لخته جسمِ پژمرده و دلِ شکسته شما باشد؟

در پاسخ به تمنای ما که از تو خواسته بوديم دست از اعتصاب غذا بکشی و خود را برای فرداها نگه داری، گفته بودی که به رفتن و کوچيدن پای خواهی فشرده. گفته ای که بنا بر شهادت داری. ای عزيز، شهيد شوی که چه؟ ما را اين شهادت ها بس نيست؟ ما را اين خسارت ها بس نيست؟ مگر نه اين که اين روزها ماندن و به چشم خود تلخکامی ها را ديدن و سراپا گداختن، سهمگين تر از خون دادن است؟ پس بمان و ما را در اين تلخ نوشی مدد برسان. بمان و ما را سياهپوش خود مکن. بمان و مگذار شب پرستان از نبود تو دهان به قهقهه بگشايند.

ای عزيزِ پژمرده، ناب ترين مردان و صادق ترين جوانان ما رفتند و جماعتی ازخدا بی خبران از خونشان سفره ها آراسته اند. رنگ عوض کرده اند و چهره پرداخته اند و با ولعی سيری ناپذير به آرمان های شما پشت کرده اند و رو به دنيا آغوش گشوده اند. از شهيد می گويند و می دزدند. از شهيد می گويند و غارت می کنند. از شهيد می گويند و از ديوار مردم بالا می روند. از شهيد می گويند تا به مجلس داخل شوند. از شهيد می گويند تا وزير شوند. از شهيد می گويند تا از گذرگاه بانک ها و موسسه ها و شرکت ها و معدن ها و اسکله ها عبور کنند. شهدای ما کی و کجا به يک چنين غوغايی از دنياخواری و نفرت پراکنی، آنهم به اسم خدا و پيامبر و شهيد گمان می بردند؟

برادرم، پيش از آنکه کمر به شهادت ببندی، به شهدای ما بگو برخيزند و نکبت هايی را که برخی از همرزمان ديروزشان به اسم آنان و به ضرب خون آنان گسترانيده اند تماشا کنند.

اگر طالب شهادتی، من اگر آبرويی داشتم در پيشگاه خدا و همه شهدا تو را شهيد خواهيم خواند. اما بيا و بمان و ما را در گذر از اين پليددستانِ پرآشوب ياوری کن. تو اگر بروی، ما خواهيم سوخت و ديوسيرتان به قهقهه خواهند نشست. اگر بمانی، چشم ما روشنی می گيرد و ديوسيرتان هر روز و هر ساعت می ميرند و زنده می شوند. پس بمان به چشمان ما روشنايی ببار و جان ديوسيرتان را هر روز و هر ساعت بستان.

روزی که مرا و پسرم را – که بسيار به همسرم شبيه است – در خيابان می زدند، کسی نبود از جرممان بپرسد. کسی نبود از شهيدمان سراغ بگيرد. کسی نبود حرمت يک بانوی داغدار را نگه دارد. می دانی چرا؟ بخاطر اين که من و پسرم و مردمی که به اين ويژه خواری ها و آسيب ها و نفرت ها و خسارت ها معترض بوديم، حالا ديگر"دشمن" شده بوديم. دشمن را هم نوازش نمی کنند برادرم. بلکه از پای درمی آورند. روزی را باور می کردی که ما را بزنند و خونمان بريزند؟

من امروز در خانه، پرستار همان فرزند کتک خورده و آسيب ديده خويشم. پسری که از يک سو فرزند شهيد پرآوازه ای چون همت است و از ديگر سوی، دشمن است و بايد کتکش زد و صدايش را در گلو خفه کرد. آيا می خواهی فرزندان تو را هم بدين سرنوشت مبتلا کنند؟ تو برادرم، با شهيد شدن بخيال خود پای دروادی آسايش می گذاری اما دريغ که همسر و فرزندانت، اگر بخواهند ياد و راه تو را زنده بدارند، در کانون دشمنی قرار می گيرند تا هر بی چشم و رويی به آنها سنگ بپراند و پرده حرمت آنان بدرد. بيا و بمان و همچون گذشته از درد ما و درد اين مردم بی پناه و اسير بنويس.

به اميد روزهای خوب هجدهم بهمن ماه يکهزار و سيصدو نود شمسی

همسرشهيد همت: ژيلا بديهيان

 
 

بر اساس مصوبه شورای عالی اداری، سازمان مذکور زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعاليت خواهد کرد و رديف بودجه آن به صورت مستقل در لايحه بودجه سنواتی کل کشور پيش بينی شده است. 

خبرنگاران سبز/فرهنگ-هنر-ادبیات:
خانه ی سینما رُ بستن و ...امروز سینما کاملن دولتی و "شمقدری" همه کاره شد. خبر کوتاه و دردناک بود. سرانجام "شمقدری" رييس سازمان امور سينمايی شد. "سيدمحمد حسينی" وزير فرهنگ و ارشاد دولت کودتا، صبح امروز در حکمی "جواد شمقدری" را به عنوان « معاون وزير و رييس سازمان امور سينمايی » منصوب کرد. حال کلاهی که گشادی اش از ابتدا مشخص بود بر سرکارگردانان و سينماگرانی رفت که به رغم اعلام بزرگان سينما برای تحريم جشنواره فيلم فجر به دليل انحلال خانه سينما با ارسال آثار سينمايی خود به مسابقه فيلم فجر استقلال اهالی سينما را زير سوال بردند.

این حکم بدین معنی است که تمامی اهالی بزرگ سینما و تمامی کارگردانان به نام و نامدار کشور که در فستیوال های جهانی نیز افتخار کسب کرده اند از این پس باید زیر نظر فردی کار هنری کنند که تنها سابقه کاری اش سازندگی فیلم تبلیغاتی محمود احمدی‌نژاد رییس دولت کودتا در مبارزات انتخاباتی سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ بوده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ايرنا، حکم انتصاب شمقدری به عنوان رييس سازمان امور سينمايی همزمان با آغاز به کار رسمی اين سازمان در سالن سعدی برج ميلاد ابلاغ شد.

در مراسم آغاز به کار سازمان امور سينمايی که امروز و در ششمين روز از برگزاری فستيوال فجر صورت گرفت، جمعی از مسوولان و مديران فرهنگی، ميهمانان خارجی و سينماگران کشور حضور داشتند.

طرح تشکيل سازمان امور سينمايی و سمعی و بصری کشور ۱۳ تير سال جاری بنا به پيشنهاد مشترک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انسانی رييس جمهور، به تصويب شورای عالی اداری رسيد و بر اساس اين مصوبه، معاونت امور سينمايی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پژوهشکده هنر و رسانه موسسه پژوهشکده هنر و رسانه، موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات با کليه امکانات، منابع،‌ تجهيزات، ‌اعتبارات، ‌تعهدات و نيروی انسانی در يکديگر ادغام و عنوان آن به سازمان امور سينمايی و سمعی و بصری کشور تغيير می يابد.

بر اساس مصوبه شورای عالی اداری، سازمان مذکور زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعاليت خواهد کرد و رديف بودجه آن به صورت مستقل در لايحه بودجه سنواتی کل کشور پيش بينی شده است.

شمقدری که فیلم انتخاباتی دوره اول و دوم دولت رییس دولت کودتا را تولید کرده بود در اولین اظهار نظر به عنوان رييس سازمان امور سينمايی نیزگفته است: پشتیبانی، معاونت امور سینمایی و سمعی بصری و معاونت فعالیت های امور سینمایی و سمعی بصری، سه معاونت سازمان امور سینمایی را تشکیل می دهند.شمقدری گفت: معاونت توسعه و پشتیبانی در حقیقت وظیفه رسیدگی به بودجه سینمای ایران و عضو شدن در سازمان 'وای پو' را پیگیری خواهد کرد.

وی ادامه داد: همچنین معاونت امور آثار سینمایی و سمعی بصری نیز به نوعی در جایگاه اداره کل ارزشیابی و نظارت بر سینمای حرفه ای قرار دارد.

 
 

ما از حاکمانِ بر جان و مال و ناموس مردم می خواهيم از راه ضد ملی و ضد دينی و ضد انسانی که در سرکوب هر منتقد و مخالف خود در پيش گرفته اند و کشور را درلبه پرتگاه جنگ و ويرانی قرار داده اند به راه منطق وقانون و مصلحت مردم و ميهن برگردند.
خبرنگاران سبز/خانواده رهبران جنبش سبز:
 فرزندان موسوی و کروبی در نامه مشترکی، از همه هموطنان مظلوم و رنج ديده و فداکار و از همه انسان های حق طلب و آزادی خواه و عدالت جو در جای جای جهان خواسته اند که پژواک صدای حق خواهی آنها بوده و صدای شان را به گوش جهانيان برسانند که زندانيان مظلوم و مقاوم ما و همه زندانيان سياسی و عقيدتی را در سراسر ايران آزاد کنيد.

به گزارش کلمه، در اين نامه مشترک با اشاره به روند غير قانونی و غير انسانی حصر خانگی ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و توجيهات حاکميت در ادامه اين حصر آمده است: ما اعضای خانواده اين عزيزان با صراحت و قطعيت می گوييم که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون يک سال است که در بازداشت به سر می برند و جز تعدادی تماس تلفنی و ديدار محدود ،کوتاه و کنترل شده حق هرگونه ارتباطی با بيرون از آنها سلب شده است . آنها از حقوق قانونی خود محروم مانده اند . تا کنون هيچ شخص مسئولی حتی همين اقدام غير قانونی راهم بنا بر جايگاه حقوقی خود نپذيرفته است . آنها از نظارت ارگان بی طرف بر خوراک و سلامتی و دارو بی بهره اند . و در مورد امنيت و کجايی مکان نگهداری آنان ابهامات زيادی وجود دارد و اين نگرانی‌ها روز به روز برای ما شديدتر شده است.

فرزندان موسوی و کروبی با ابراز نگرانی از وضعيت سلامت و امنيت آنان تصريح کرده اند: ما اعضای خانواده اين عزيزان با صراحت و قطعيت می گوييم که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون يک سال است که در بازداشت به سر می برند و جز تعدادی تماس تلفنی و ديدار محدود ،کوتاه و کنترل شده حق هرگونه ارتباطی با بيرون از آنها سلب شده است . آنها از حقوق قانونی خود محروم مانده اند . تا کنون هيچ شخص مسئولی حتی همين اقدام غير قانونی راهم بنا بر جايگاه حقوقی خود نپذيرفته است . آنها از نظارت ارگان بی طرف بر خوراک و سلامتی و دارو بی بهره اند . و در مورد امنيت و کجايی مکان نگهداری آنان ابهامات زيادی وجود دارد و اين نگرانی‌ها روز به روز برای ما شديدتر شده است.

آنان از حاکمان بر جان و مال و ناموس مردم خواسته اند از راه ضد ملی و ضد دينی و ضد انسانی که در سرکوب هر منتقد و مخالف خود در پيش گرفته اند و کشور را درلبه پرتگاه جنگ و ويرانی قرار داده اند به راه منطق وقانون و مصلحت مردم و ميهن برگردند.

متن کامل اين نامه که در اختيار سحام نيوز و کلمه قرار گرفت، به شرح زير است:

به نام خدا
هم وطنان مظلوم ، رنجديده و فداکار

انسان های حق طلب ، آزادی خواه عدالت جو در جای جای جهان

نزديک يک سال است که عزيزان ما برخلاف نص صريح قوانين داخلی و تمامی کنوانسيون های بين المللی و به دنبال درخواست مجوز سال گذشته برای راهپيمايی ۲۵ بهمن در آنچه به صورت يک بدعت حقوقی حبس خانگی و درعمل زندانی بی نام ونشان است ، قرار دارند .حتما بياد داريد که اين راهپيمايی برای حمايت از جنبش های ضد استبدادی منطقه بود . کاری که نه برای شما و نه همراهان به بندکشيده شده شما حال در هر زمان ، نه تنها جرمی نيست بلکه نشانی از رشد اجتماعی و مسئوليت پذيريست .

آقايان موسوی و کروبی سالها در مسئوليتهای طراز اول کشور به مردم خدمت کرده اند. هشت سال رياست مجلس و هشت سال نخست وزيری کشور تحت سخت ترين شرايط جنگی داخلی و محاصره اقتصادی ، کم ترين سابقه عزيزان ماست. آيا جز اين است که در تمامی اين سالها دلسوز يار و امين هموطنان خود بوده اند؟

اين دو بزرگوار در انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ حتی از همه فيلترهای شورای نگهبان که با بدعتی به نام نظارت استصوابی و برخلاف شعارها و آرمان های بنيانگذار انقلاب در رابطه با «آزادی» برای همگان به گزينش اوليه نامزدهای انتخاباتی می پردازد، عبور کردند و طبق همان قوانين به فعاليت انتخاباتی پرداختند .آنها در حالی که شاهد تخلف های فراوان از سوی نامزد رقيب بودند، که همه امکانات کشور و همه نوع حمايت سياسی را در پشت خود داشت ، به رقابتی سالم و عادلانه پرداختند و در مناظره هايشان نيز در کمال ادب و با بصيرت کامل و دلسوزی و با رعايت تمام مصالح ملی نظراتی را در نقد شرايط موجود مطرح کردند که تماما امروز سخنی است که ديگر همگی بدان معترفند و خود نيز تکرار می کنند.

ايشان، پس از اعلام نتايجی که کاملا غير منتظره و خلاف همه مشهودات و مستندات بود و اعتراضات ميليونی مردم که براساس قانون اساسی کشور صورت گرفت؛ نظر اعتراضی خود را ابراز داشتند و پا به پای مردم معترض ايستادگی کردند. خود کتک خوردند و شهيد دادند و با انبوه توطئه ها ، افترا و سرکوب ها و لشگرکشی اراذل به خانه و کاشانه خود مواجه شدند.

آخرين حربه ای که عليه اين عزيزان به کار گرفته شد برخورد غيرانسانی و غير قانونی مبنی بر به اصطلاح حبس خانگی آنهاست. اينک يک سال از اين عمل ضد انسانی می گذرد . در اين مدت مقامات و نهادهای حاکم که دست شان از هر محمل قانونی خالی است، جز اين دروغ که آنها خودشان خواهان مراقبت از خويش بوده‌اند و ما برای حفظ جان آنها چنين کرده ايم ، حرفی برای گفتن و منطقی برای ارائه به افکار عمومی داخلی و جهانی ندارند . آيا اين که هر از گاهی دروغهای آشکاری از زبان بعضی افراد مسئول در داخل و خارج از کشور به گوش می رسد ، با حقايق در تعارض نيست؟

ما اعضای خانواده اين عزيزان با صراحت و قطعيت می گوييم که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون يک سال است که در بازداشت به سر می برند و جز تعدادی تماس تلفنی و ديدار محدود ،کوتاه و کنترل شده حق هرگونه ارتباطی با بيرون از آنها سلب شده است . آنها از حقوق قانونی خود محروم مانده اند . تا کنون هيچ شخص مسئولی حتی همين اقدام غير قانونی راهم بنا بر جايگاه حقوقی خود نپذيرفته است . آنها از نظارت نهادهای بی طرف بر خوراک و سلامتی و دارو بی بهره اند . و در مورد امنيت و کجايی مکان نگهداری آنان ابهامات زيادی وجود دارد و اين نگرانی‌ها روز به روز برای ما شديدتر شده است .

اينک ما خانواده آقايان کروبی و موسوی و خانم رهنورد از طرف آنان اعلام می کنيم که ما و عزيزان مان به اين زندان هرچه که باشد خانگی يا غير خانگی ، معترضيم و خواهان پايان دادن به اين اقدام ضد انسانی و ضد قانونی هستيم. مسببين اينگونه رفتارها به خوبی می دانند که با اقداماتی چنين، در اراده عزيزان ما در حق خواهی خويش و دفاع از آرمان هايی که ميليون ها هم وطن مان در خيابان ها ابراز کردند و خون خود را نثار نمودند و دهها شهيد دادند و دچار حبس وشکنجه و انواع مسايل ديگر شدند و نيزهزاران زندانی که همچنان مقاوم و استوار در حبس اند؛ خللی ايجاد نخواهد کرد.

ما از حاکمانِ بر جان و مال و ناموس مردم می خواهيم از راه ضد ملی و ضد دينی و ضد انسانی که در سرکوب هر منتقد و مخالف خود در پيش گرفته اند و کشور را درلبه پرتگاه جنگ و ويرانی قرار داده اند به راه منطق وقانون و مصلحت مردم و ميهن برگردند.

ما خانواده آقايان موسوی و کروبی، که برعهد خود با مردم در دفاع از حقوق شان وفادار واستوار مانده اند؛ اينک به خاطر حقوق از دست رفته آنها ، به عنوان نمادی از حقوق از دست رفته مردم ايران و مخصوصا شهدای مظلوم و زندانيان بی گناه ، از همه هموطنان مظلوم و رنج ديده و فداکار و از همه انسان های حق طلب و آزادی خواه و عدالت جوی، هم گام با هموطنان داخل کشور که خواهان تسلط مردمسالاری واقعيند ، در جای جای جهان ميخواهيم پژواک صدای حق خواهی ما باشند . و صدای مارا به گوش جهانيان برسانند که: "زندانيان مظلوم و مقاوم ما وهمه زندانيان سياسی و عقيدتی را در سراسر ايران آزاد کنيد . کشور وملتی با اينهمه سرفرازی و بزرگی شايسته اين حد رنج تنگناهای اقتصادی و سياسی وخدای‌ناکرده جنگ نيست ."

خانواده مهدی کروبی و ميرحسين موسوی
۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۰

 
 

مجتهد می تواند بر اساس مصلحت سنجی و در زمان و مکان خاص، فتوايی بر خلاف حکم خدا صادر نمايد! و يا طبق مصلحت، دستور اجرای اموری را صادر نمايد که صد در صد خلاف اسلام است! متأسفانه بارها اين گونه مطالب را از برخی شخصيت‌ ای رسمی کشور شنيده ايم.بطور مثال آيت الله مصباح يزدی و جعفرشجونی از جمله روحانيونی هستند که به دفعات گفته ها و تصميمات آيت الله خامنه ای و سران نظام را برابر با حکم حکومتی دانسته اند.
خبرنگاران سبز/سیاست/نقد و نظر/وحید زادقی: 
يکی از اصطلاحاتی که بعد از انقلاب در ادبيات سياسی و فرهنگی کشور ما رايج شده واژه «حُکم ولايی» يا «حُکم حکومتی» است؛ مثلاً، گفته می‌شود: ولیّ فقيه حق صدور حکم حکومتی دارد. در مورد اين نوع حکم گاهی تعبير «حکم سلطانی» نيز به کار برده می‌شود. بحث «احکام سلطانی» در کتب فقهی ما از قديم مطرح بوده است و درباره اين موضوع، دست کم دو کتاب به رشته تحرير در آمده است.

مبحث حکم حکومتی همچون مبحث ولايت فقيه از موضوعاتی است که افراطيون حامی رهبری از آن به عنوان ابزاری برای به کرسی نشاندن گفته هايشان و و نشستن در مسند قدرت استفاده می کنند. بیراه نگفت علیرضا معاف سردبیر هفته نامه ۹ دی که گفته بود: «نظام اسلامی با حکم حکومتی بن بست ندارد». 

حکم حکومتی در دوران آیت الله خمینی نيز مطرح بود . برای مثال، حج يکی از واجبات مهم اسلام است. در هر سال صدها هزار نفر از مسلمانان برای انجام فريضه حج عازم مکه می‌شوند. امام خمينی در باب حکم حکومتی گفته است:  حاکم اسلامی می تواند در صورت وجود مصلحت، برای يک يا چند سال حج را تعطيل نمايد.از اين گفته آيت الله خمينی اين گونه برداشت  می شود که مجتهد می تواند بر اساس مصلحت سنجی و در زمان و مکان خاص، فتوايی بر خلاف حکم خدا صادر نمايد که در اين صورت وجود، نياز و مرجعيت قرآن کريم به هيچ نگاشته می شود. نتيجتن اسلامی که تمام داشته ها و مبنای فقهی اش از قرآن وام گرفته شده به دليل سليقه گری های حاکم يک نظام اسلامی با حکم حکومتی مواجه شده و به کنار گذاشته خواهد شد.

مجتهد می تواند بر اساس مصلحت سنجی و در زمان و مکان خاص، فتوايی بر خلاف حکم خدا صادر نمايد! و يا طبق مصلحت، دستور اجرای اموری را صادر نمايد که صد در صد خلاف اسلام است! متأسفانه بارها اين گونه مطالب را از برخی شخصيت‌ ای رسمی کشور شنيده ايم.بطور مثال آيت الله مصباح يزدی و جعفرشجونی از جمله روحانيونی هستند که به دفعات گفته ها و تصميمات آيت الله خامنه ای و سران نظام را برابر با حکم حکومتی دانسته اند.

حال بحث ما در اين نقطه گل می کند. در توضيح حکم حکومتی اين که: گاهی ما برای بعضی مسايل هيچ «حکم اوّلی» نداريم. به عبارت ديگر، هيچ آيه يا روايتی برای واجب يا حرام بودنِ آن امر در اختيار نيست. عقل نيز در آن مورد حکم قطعی ندارد تا همه مردم بتوانند به عقل خويش استناد نمايند. هم چنين «اِجماع» يا «اتفاق علما» نيز در کار نيست. مثلاً مقررات مربوط به راهنمايی و رانندگی از جمله اين موارد است. تا زمانی که اتومبيل اختراع نشده بود، مقررات راهنمايی و رانندگی بی معنا بود.

جعفرشجونی از روحانيون افراطی حامی حکومت با هدف حمايت از ولايت فقيه با پيش کشيدن پذيرش و تبعيت از حکم حکومتی گفته است:  نماز، روزه، زکات و خمس بدون ولايت باطل بوده و سربازی که در حکومت غير ولايی کشته می شود شهيد نيست.

اين عضو جامعه روحانيت مبارز تهران در حالی قبولی واجبات الهی که در قرآن به کرات از آنها ياد شده است را منوط بر تبعيت از ولايت دانسته است که اين روزها مدل جديدی از اسلام و احکام و دستورات فقهی و دينی توسط صاحبان منابر حامی آيت الله خامنه ای تبليغ می شود. حال به اينها اين گفته محمدنبی حبيبی٬دبير کل حزب موتلفه اسلامی را نيز اضافه کنيد که گفته است : «رای مردم تنها در چهارچوب اصول اسلامی معتبر است.»آيت الله جعفر سبحانی از مراجع تقليد حکومتی نيز در راستای ترويج اسلام نوين جمهوری اسلامی که هیچ سنخیتی با گفته ها و فرامین دین اسلام ندارد گفته بود: در جمهوری اسلامی بايد مردم و رای آن‌ها توسط ولی فقيه «قالب گيری» شود تا در «راه اسلام» باشد.


 
 


خبرنگاران سبز/ سیاست: گزارش ۹ ماه پیش کار‌شناسان ایران سبز (اینجا) مبنی بر استقرار قرارگاه عمار نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه و اعزام نیرو و تجهیزات جنگی به این کشور، اخیرا توسط رهبران شورای ملی سوریه مود تایید قرار گرفته است.

براساس این گزارش‌ها، یک عضو بلند پایه شورای ملّی سوریه اخیرا گفته است که فرمانده سپاه قدس ایران، سردار «قاسم سلیمانی»، جدیداً به سوریه رفته است و بطور رسمی به سرکوب خونین ۱۱ ماهه معترضان بدست حکومت «بشار اسد» کمک می‌کند. وی ادامه داد، سلیمانی در اتاق جنگ سوریه حضور دائمی دارد و در طراحی عملیات کشتار توسط ارتش سوریه، نقش اساسی (مدیریتی) ایفا می‌کند.

این در حالی است که به گزارش کار‌شناسان ایران سبز این استقرار نظامی از ۹ ماه پیش آغاز شده و اهداف شرورانه‌ای را در سطح منطقه‌ای و بین المللی دنبال می‌کند.

خبرنگاران سبز، به دلیل اهمیت موضوع، گزارش کار‌شناسان ایران سبز را عینا باز نشر می‌نماید:

اختصاصی خبرنگاران ایران سبز/ کار‌شناسان ایران سبز: سه شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰

سپاه پاسداران ایران هفته گذشته گروهی ۶۵ نفره را به همراه ۴ فروند هواپیمای باری حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی و امنیتی به دمشق اعزام کرده است. طی ماه گذشته این دومین اعزام نیروهای نظامی و امنیتی و تجهیزات از تهران به دمشق است. این هواپیما‌ها با استفاده از زمانهای مقرر برای پرواز هواپیماهای مسافری ایران - سوریه به دمشق پرواز می‌کنند تا بعنوان پروازهای مشکوک ردگیری نشوند. مسئولیت نیروهای نظامی و امنیتی اعزامی بر عهده سردار جباری فرمانده «سپاه ولی امر» قرار دارد.
بررسی‌های کار‌شناسان نشان می‌دهد در پی تحولات گسترده و خونین اجتماعی در سوریه و استیصال دولت بشار اسد برای کنترل اوضاع سیاسی، رایزنی‌های فشرده‌ای بین مقامهای ایرانی و سوری در جریان است تا در صورت به مخاطره افتادن حاکمیت بشار اسد و به موازات آن تضعیف نفوذ حکومت ایران در این کشور، تحریک دولت اسراییل برای وارد شدن به یک بحران منطقه‌ای در دستور کار قرار گیرد. گروه نظامی و امنیتی سپاه پاسداران برای هدایت عملیات احتمالی، قرارگاهی تحت عنوان «قرارگاه عملیاتی عمار» را در دمشق مستقر کرده است.

طبق گزارش‌های دریافتی کار‌شناسان ایران سبز «قرارگاه عملیاتی عمار» ضمن هماهنگی با برخی گروههای لبنانی و فلسطینی، فقط ظرف هفته گذشته حدود ۶۰۰ قبضه سلاح نیمه سنگین بین گروههای لبنانی و فلسطینی مستقر در مناطق مورد نظر توزیع کرده است.
همین گزارش می‌افزاید سناریوی سپاه پاسداران به گونه‌ای طراحی شده که در صورت اجرا، نقش حکومت سوریه در ایجاد بحران منطقه‌ای را بسیار کمرنگ نشان دهد و آن را بیشتر بصورت یک رویداد خودجوش و دامنه دار مطرح کند و سپس در میانه بحران، دولت سوریه به عنوان متحد مردم فلسطین و یک قهرمان در بین دولت‌های عربی وارد معرکه گردد.
بررسی‌ها همچنین نشان می‌دهد استقرار «قرارگاه عملیاتی عمار» سپاه پاسداران در مرزسوریه و لبنان با اسراییل، ناشی از سرخوردگی کودتاگران دربرابر اعتراض‌های ملت ایران پس از کودتای انتخاباتی خرداد ماه ۸۸ نیز محسوب می‌شود و چنانچه حاکمیت راه حلی برای سرکوب جنبش سبز نیابد، طبعا در صدد ماجراجویی‌های بین المللی و بحرانهای منطقه‌ای برخواهد آمد. راهکاری که به زعم حاکمان سرکوبگر ایران و سوریه می‌تواند راه حل نهایی برای تداوم حاکمیت آن‌ها باشد ولو به قیمت بحرانهای جنگ‌های ویرانگر.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته