-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۲۸, جمعه

Latest News from Koocheh for 02/17/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیمین/ رادیو کوچه

      «عشق» شاید نیرومندترین احساسی باشد که بشر تجربه کرده است. آیا اطلاع دارید همین عاشقی کردن باعث سلامت ماندن و طول عمر قلب و بدن می‌شود؟

مطالعات نشان دادند که زمانی که سرشار از عشق هستید سلول‌های ایمنی بیش‌تری در بدن تولید می‌شوند که سبب افزایش سلامتی و طول عمر هستند.

بهتره دیگه شکلات و عروسک و گل رو کنار بگذاریم کمی هم به فکر سلامت قلبی که باید سال‌ها عاشقانه بطپد باشیم.

شاید بهترین هدیه برای روزی که به نام عشق نام‌گذاری شده این باشد که عشق و سلامتی را به افرادی که در زندگی‌تان جای‌گاه خاصی دارند هدیه بدهید.

باید دید عشق چه اثراتی بر سلامتی می‌تواند داشته باشد:

نقش عشق در سلامت قلب  

از آن‌جا که قلب ارگانی است که نقش اساسی را در عاشقی بازی می‌کند بنابراین باید بیش‌تر از او مراقبت کرد و به فکر سلامت این عضو با اهمیت بدن بود.

تحقیقات زیادی نشان دادند که رابطه‌های عاشقانه نقش مهمی در سلامتی قلب دارند. محققان دانشگاه تگزاس در تحقیقی که (البته روی خرگوش‌ها) انجام دادند، دریافتند که عشق می‌تواند انسداد شریان‌ها را کاهش بدهد و سبب کاهش خطر ابتلا به حمله قلبی بشود.

البته برای سلامت بیش‌تر قلب می‌توان به نکته‌های زیر نیز توجه کرد:

امگا و سلامتی قلب

   نباید فراموش کرد که مصرف انواع امگا چه تاثیری بر سلامت قلب دارد. این چربی‌های سالم می‌توانند از طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها هم‌چون بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت نوع 2، افسردگی و درد مفاصل جلوگیری می کند. این اسیدهای چرب اثر ضدالتهابی دارند و کمک به رشد سلول‌های سرطانی می‌کنند.

بنابراین فراموش نکنید که خوراکی‌هایی هم‌چون ماهی، گردو، سویا، شاه‌دانه، کلم بروکسل، کلم پیچ، اسفناج، تخمه کدو و گیاه خُرفه را در رژیم غذایی روزانه خود قرار دهید.

انجام حرکات ورزشی 

و باز هم باید یادآورشد که ورزش کردن و انجام حرکات اروبیک دست کم سی دقیقه در روز نه‌تنها قلب سلامتی را به شما هدیه می‌کند بلکه شمارا خوش هیکل‌تر هم می‌کند تا دوست داشتنی‌تر باشید. نیازی نیست این کار را برای خود سخت کنید. یک پیاده‌روی ساده، شناکردن و یا حتا رقصیدن در طول روز می‌تواند گزینه خوبی باشد.

استرس کم‌تر زندگی طولانی‌تر

زندگی مدرن با خود تنش‌های نو را نیز به همرا ه آورده است. مسوولیت‌های زیاد و فشار فراوان علاوه بر استراحت کم‌تر، شانس ابتلا به فشار خون و بیماری‌های فلبی را افزایش می‌دهد.

بد نیست برای کاهش این تنش‌ها تلاش کنید میزان گذراندن زمان در اینترنت را کاهش دهید و به جای آن بیشتر کتاب بخوانید، یک حمام آرامش بخش داشته باشید و یا تمرین‌های یوگا را انجام بدهید. و البته فراموش نکنید انجام روزانه تنفس کردن را آنگونه که پیش از این هم اشاره شده است.

 تقویت ایمنی بدن با عشق

    تا به حال فکر کردید که عشق ممکن است شما را از ابتلا به انفلوانزا نجات بدهد؟ مطالعات نشان دادند که تنها پنج دقیقه درگیر احساسات رقیق و واقعی عاشقانه بودن سبب تقویت سیستم  ایمنی بدن می‌شود و در واقع این احساسات هم‌چون یک آنتی بادی طبیعی از بدن شما در برابر سرماخوردگی، آنفلوانزا و دیگر بیماری‌های میکروبی محافظت می‌کند.

حتا گفته می‌شود تماشای فیلم‌های عاشقانه، نوازش حیوانات خانگی و فعالیت‌های داوطلبانه برای کمک به دیگران نیز همین اثر را بر سیستم ایمنی بدن دارند.

 حفظ ارتباط تماسی با آن‌ها که دوستشان دارید

   تماس انسانی که از دیرباز به عنوان روشی برای بهبودی و شفا شناخته می‌شده، می‌تواند سبب افزایش ترشح مسکن‌های طبیعی بدن و هورمون‌ها بشود و اثرات منفی تنش‌ها را کاهش دهد.

گفته می‌شود بیمارانی که اطرافشان دوستانی دارند که آن‌ها را در زمان بیماری تحت نوازش خود قرار می‌دهند به طور ناخودآگاه خیلی زودتر از بیماران تنها بهبودی می‌یابند.

بنابراین در آغوش گرفتن و نوازش آن‌ها که دوستشان دارید را فراموش نکنید که تداوم عشق و عمرتان را به همرا دارد.

 برقراری ارتباط با دوستان سبب افزایش طول عمر

     و اما نه‌تنها ارتباط تماسی که ارتباط‌های اجتماعی نیز از دیرباز سبب تداوم عمر بشر بوده است. مطالعات نشان می‌دهد که حتا امروزه آن‌ها که ارتباطات اجتماعی قوی‌تری دارند حتا اگر شیوه‌های سالمی برای زندگی نداشته باشند، شانس زندگی طولانی‌تری دارند.

براین اساس، گذراندن زمانی با دوستان، تاثیر بسیار مثبتی بر سلامتی دارد و می‌تواند خطر ابتلا به مرگ زودرس را کاهش دهد. رئیس تیم تحقیقاتی دانشگاه بیرمنگام در این رابطه می‌گوید که فقدان روابط اجتماعی حتا می‌تواند منجر به کشیدن تا پانزده سیگار در روز هم بشود. او می‌گوید: «اگر دیدید زمان زیادی را به تنهایی می‌گذرانیدحتمن از این حالت به زودی خارج شوید. بخشی از زمان‌تان را به کاری که با دیگران باشید بگذرانید یا در فعالیت‌های گروهی شرکت کنید.

نسخه‌ای برای طول عمر: یک ازدواج موفق 

    گفته می‌شود که یک ازدواج سرشار از عشق و شاد هم می‌تواند به سلامت بیش‌تر و عمری طولانی‌تر کمک کند.

روان‌شناسان معتقدند یک ازدواج همراه با کام‌یابی سبب بهبود خلق و خو می شود، اثر مثبتی بر رژیم غذایی می گذارد و منجر به ایجاد یک شبکه بزرگ اجتماعی از دوستان می شود که در واقع این سه مورد عامل هایی برای طول عمر هستند. ضمن این که افراد متاهل تمایل بیش تری به مراقبت بهتر از یک‌دیگر داشته و با ایجاد حس امنیت نسبت به آینده سبب کاهش تنش می‌شوند.

هرچند که از سوی دیگر بروز مشکلات خانوادگی می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های فلبی را تا 34 درصد افزایش دهد.

رابطه جنسی سالم؛ سرچشمه‌ی جوانی

   و در نهایت یک رابطه جنسی سالم کمک زیادی به شادی و طول عمر می‌کند. تحقیقات دانشگاه دوک نشان می‌دهد که زنانی که از رابطه‌ی جنسی خود لذت می‌برند در مقایسه با هم‌تایان خود که نسبت به ارتباط جنسی خود بی‌تفاوت هستند تا 8 سال بیش‌تر  زنگی می‌کنند.

از سوی دیگر براساس این مطالعات، رضایت از ارتباط جنسی سبب 4 تا 7 سال جوان‌تر به نظر رسیدن نیز می‌شود. این نتایج حاصل تنش کم‌تر، خواب بهتر و شادی بیش‌تر در زندگی است.

بنابراین بهتر است پیش از آن‌که روی راه‌های دیگر بهبود زندگی سرمایه‌گذاری کنید تلاش کنید تا زندگی جنسی خود را ارتقا ببخشید.

چند راه ساده برای عشق ورزی

اما حالا که عشق‌ورزی برای ما سلامتی به ارمغان می‌آورد، بد نیست راه های ساده‌ای برای کسب سلامتی از این راه را هم امتحان کنید.

برای این کار ابتدا باید به خود عشق بورزید. برای ارتباطاتتان انرژی و زمان کافی بگذارید و به دنبال راهی باشید که کسانی را که دوست دارید  شاد کنید حتا شده با پختن یک غذای مطبوع یا غافل‌گیرکردن آن‌ها یا حتا با فرستادن یک کارت که در آن به خوبی‌هایشان اشاره شده باشد. مهم نیست که این کارها خیلی استادانه انجام بشود یا گران‌قیمت باشد با این کار تنها به آن‌ها نشان بدهید که به آن‌ها که دوستشان دارید، توجه دارید و از آن‌ها قدردانی می‌کنید.

و ایمان داشته باشید همان‌طور که بی‌محابا عشقتان را هدیه می‌دهید عشقی با شور و معنا هم دریافت خواهید کرد. (البته ابتدا مراقب انتخاب خود باشید!)


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 17 فوریه، سازمان جهانی انتقالات بین بانکی، سویفت، اعلام کرد که آماده است هم‌زمان با عملی شدن تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، بانک‌های این کشور را از دست‌رسی به خدمات خود محروم کند.

سازمان جهانی انتقالات بین بانکی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «سویفت آماده است تا به محض این که تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران اجرایی شد، خدمات خود را دیگر به نهادهای مالی ایرانی که تحت تحریم قرار گرفته‌اند، ارایه ندهد.»

اتحادیه اروپا در هفته پایانی ژانویه امسال اعلام کرد که در چارچوب افزایش فشارها بر ایران برای توقف فعالیت‌های هسته‌ای این کشور، تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال می‌کند که اعمال محدودیت در تبادلات مالی با بانک مرکزی جمهوری اسلامی از جمله این تحریم‌ها است.

این تحریم‌ها در مرحله پیش‌نویس است و سویفت اعلام کرده است که به محض تصویب نهایی و آغاز اجرایی شدن آن‌ها، دیگر به موسسه‌های مالی تحت تحریم ایران خدماتی ارایه نخواهد داد.

این در حالی است که گفته می‌شود تقریبن تمام بانک‌های دنیا برای معاملات خود از خدمات این سازمان استفاده می‌کنند.

سویفت مخفف اصطلاح انگلیسی Society For Worldwide Interbank Financial Telecopmmunication است که یک موسسه مالی بین‌المللی به شمار می‌رود و یکی از مهم‌ترین عوامل اتصال شبکه نقل و انتقالات ارزی جهان است.

انتقال هر‌گونه ارز در مبادلات بانکی با ارایه شماره حساب بانکی، نام بانک و سویفت‌کد بانک مورد نظر امکان‌پذیر است و بدون سویفت‌کد، امکان انتقال هر‌گونه ارز بین‌المللی در شبکه بانکی جهان غیرممکن است.

 بیشتر بخوانید:

«هنوز ایران به سلاح هسته‌ای دست نیافته است»


 


مهدی / رادیو کوچه

……………………………………..

 «هیاهویی برای هیچ»

در اولین برنامه‌ی «پرده نقره‌ای» نگاهی به فیلم «شرایط» به کارگردانی و نویسندگی «مریم کشاورز» و بازی‌ «سارا کاظمی»، «نیکل بوشهری» و «رضا سیکسو صفایی» داریم. فیلم داستانی بر اساس دلدادگی دو دختر جوان به یک‌دیگر در یک رابطه عاشقانه همجنس‌گرا و مشکلاتی که این چنین رابطه‌ای در ایران امروز دارند.

……………………………………..


 


نهال نوریان/ رادیو کوچه

………………………………………..

 «به آدرس عوضی در شعرهای تیرداد نصری»

تیرداد نصری شعر را از شانزده‌سالگی آغاز کرد و اگرچه جز چند مقاله و چند شعر پراکنده در نشریه‌های مکتوب فارسی‌زبان درون‌مرزی، چیز دیگری از او در ایران منتشر نشده است، ولی علاقه‌مندان و شاگردان خود را همیشه داشته است.

………………………………………..

 «خشونت هنجارهای جنسیتی»

«توسعه‌ی ‌نشر الکترونیکی به منزله‌ی شکستن سد سانسور و سرکوب رژیم حاکم از یک‌سوی و معرفی و بسط اندیشه‌ی Queer به جامعه‌ی اندیش‌مندان مبارز و ترقی‌خواه فارسی‌زبان، شکستن مرزبندی و محدودیت‌های جنسیتی که انگیزه‌ی نوشتن این کتاب توسط مولف بود

………………………………………..

 «ورود به کتاب‌خانه»

با گسترده شدن دنیای مجازی و با فراگیر شدن استفاده از اینترنت، حجم داده‌های نوشتاری بر روی این شبکه‌ی جهانی، روزبه‌روز گسترش یافته است، تا آن‌جا که و‌‌ب‌سایت‌هایی به انتشار جدی کتاب‌های ارزش‌مند دست زده‌اند، وب‌سایت‌هایی فروش کتاب‌ها را در دستور کار خود قرار داده‌اند…

………………………………………..


 


مینا پاکدل/ رادیو کوچه

……………………………………………

 «یک سال حصر حاصل دو سال هم‌راهی مردمی»

25 بهمن 1389 در تاریخ ایران ثبت شده است. تاریخی که شاید روزی در مدارس ایران هم به روز حصر کاندیدای ریاست جمهوری سال 1388 شناخته شود. شاید به اسم رهبران جنبش سبز یا جنبش اعتراضی مردم ایران.

……………………………………………

«پس از سی سال، رویارویی مجلس و رییس جمهوری»

محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس پس از قرائت طرح سوال از رییس جمهوری اسلامی گفت: «بر اساس ماده ۱۹۶ آیین‌نامه، این متن را فورن برای رییس جمهوری ارسال و در اختیار نمایندگان هم قرار می‌دهیم،…

……………………………………………


 


 کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

اعضای پارلمان تاجیکستان از کوچ بستن ورزشکاران تاجیک به کشورهای خارج نگرانی خودرا بیان داشتند. در حالی‌ که به گفته آن ها خود تاجیکستان به ورزشکاران حرفه ای نیاز دارد. به قول وکیلان پارلمان در چند سال آخر تعدادی از ورزشکاران تاجیک به دلیل موافق نبودن شرایط تمرین و گران بودن اجاره تالارهای ورزشی کشوررا به قصد روسیه یا کشورهای دیگر ترک کرده‌اند.

«شکور جان ظهوراف» رییس «مجلس نمایندگان» مجلس پایانی پارلمان تاجیکستان در حضور رییس اداره جوانان، ورزش و جهان‌گردی کشور گفت ورزش‌کاران تاجیک را دوباره به کشور بازگردانده و برای ایشان باید شرایط خوب تمرین را تامین کرد. آقای «ظهوراف» افزود «بسیار ورزشکاران از نام کشورهای دیگر در مسابقات جهانی شرکت می‌کنند. تلاش باید کرد تا ورزش‌کاران در کشور تمرین کرده و از نام تاجیکستان در مسابقات اشتراک کنند و عنوان قهرمانی بگیرند.»

رییس مجلس نمایندگان تاجیکستان گفت در این امر هر چه قدر مبلغی که صرف می‌شود، دولت پرداخت خواهد کرد. از سال‌های جنگ شهروندی شروع کرده تا‌کنون ده‌ها ورزشکار تاجیکستان را پشت سر گزاشته و به کشورهای خارجی رفته‌اند. از جمله «رحیم ملخ بیک اف» ورزشگر تاجیک حالا مقیم روسیه بوده قهرمان این کشور است. در برابر این، گروهی از فوتبال‌بازان تاجیک از تیم «پامیر» که در دوران اتحاد شوروی خیلی‌ معروف بود، نیز به روسیه کوچ بسته‌اند. «دلشاد سیف الدین اف» حالا در آمریکا است. «شیرعلی محمد علی» در پترزبورگ تمرین می‌کند. «انور یونس آف»مشت‌زن تاجیک از نام باشگاه «دینامو» مسکو در مسابقات اشتراک می‌کند.

 هنوز سه سال پیش یکی از ورزش‌کاران شناخته تاجیک «رسول باقی یف» نیز تاجیکستان را ترک کرده و به روسیه رفته و شهروندی این کشور را پذیرفته بود. پس از چندین گفتگوها مقامات تاجیک راضی شدند که سرپرستی «رسول باقی یف» را بر عهده بگیرند، تا او به کشور بازگردد. «ملیک شاه نعمت اف» رییس اداره جوانان، ورزش و جهانگردی تاجیکستان گفت «تنها در سال ۲۰۱۱ میلادی برای تمرین و شرکت «باقی یف» در مسابقات منطقه‌ای و جهانی حدود ۱۰۰ هزار دلار سرمایه‌گزاری شده است.

 او در مورد کمبود تالارهای ورزشی در کشور هم تاکید کرده و گفت که برای بنیاد هر یک تالار آن‌ها مالیات هنگفت می‌سپارند. وی از اعضای پارلمان خواست تا در این بخش امتیاز‌ها قایل بشوند.او افزود: «ورزش که سالمی جامعه است و فرزندان مارا از هر گونه تمایول نامطلوب ایمن می‌دارد ضرور است به آن امتیاز‌ها داده شود».

 این در حالی‌ است که از ۵۳ فدراسیون ورزشی تاجیکستان تنها پنج فدراسیون صاحب تالار تمرین و دفتر است. باقی آن‌ها در تالارهای گوناگون و از طریق اجاره فعالیت می‌کنند. با این وجود مقامات تاجیک می‌گویند در سال ۲۰۱۱ میلادی در تاجیکستان بیشتر از ۱۰۰۰ میدان و حدود ۳۰ تالار بزرگ ورزشی را باز کرده‌اند. به قول آن‌ها همچنین تا حالا ۷ ورزشکار تاجیک در داخل کشور تمرین کرده و به مسابقات تابستانه لندن راه گرفته‌اند.


 


سایه کوثری/ رادیو کوچه

در روزهای گذشته، رییس کل بانک مرکزی چند خبر مهم اقتصادی را یک جا به مردم داد.

محمود بهمنی در یک همایش از ورود 8 میلیون قطعه سکه پیش فروش شده این بانک پس از عید به بازار، رشد 5.5 درصدی اقتصاد در سال 89، افزایش نرخ تورم به 20 درصد و سه برابر شدن ذخایر طلای ایران خبر داد.

به گفته وی حساب جاری بانک‌ها تا 25 روز قبل از این اخبار بدهکار بوده است.

بهمنی در همایش «‌سیاست‌های پولی و چالش‌های بانک داری و تولید»، ثبات قیمت‌‌ها را به عنوان اصلی‌ترین سیاست پولی دانست و افزود: «‌تورم باعث عدم اطمینان و مانع رشد اقتصادی کشور خواهد بود. در عین حال، نوسانات نرخ سود در اقتصاد باعث ایجاد نا اطمینانی و ایجاد مشکلاتی در برنامه‌ریزی‌های تولیدی خواهد شد و برقراری یک سیستم مالی پایدار مانع بروز بحران مالی می‌شود.»

وی با بیان این‌که ثبات بازارهای مالی با ثبات نرخ سود تقویت می‌شود، تصریح کرد‌:‌ «افزایش ارزش پول ملی باعث کاهش رقابت پذیری صنایع داخلی و خارجی خواهد شد. ممانعت از ایجاد تغییرات وسیع در ارزش پول ملی برنامه‌ریزی را برای بنگاه‌ها تسهیل می‌کند.»

خبر دیگر رییس کل بانک مرکزی افزایش نرخ تورم تا نزدیک به 21 درصد بود.

به گفته وی، با نرخ تورم 20.6 درصد در پایان آذرماه و 21 درصد در پایان دی‌ماه پرداخت نرخ‌های سود کوتاه مدت 6 و یک ساله 12.5 درصد بی‌معنی خواهد بود و این پول به سمت سایر بازارها مثل سفته بازی، سوداگری و سکه و ارز سرازیر می‌شود.

رییس کل بانک مرکزی گفت: «‌‌اگر بانک مرکزی به موقع وارد عمل شود بسیاری از افرادی که ریسک‌پذیر نیستند و نمی‌خواهند پول خود را در بازارهای پر ریسک مثل سکه و ارز سرمایه گذاری کنند با پذیرفتن نرخ سود معقول آن‌ها را به سمت بانک‌ها و سرمایه گذاری‌های متعارف سرازیر می‌کنند.»

این درحالی‌ست که آمارها از کاهش سرمایه‌گذاری در بانک‌ها در چند سال اخیر به دلیل کاهش روبه رشد نرخ سود بانکی خبر می‌دهد.

امری که خود یکی از عوامل سرازیرشدن سرمایه‌ها به سوی بازار سکه و ارز و رشد حبابی آن بوده است.

 هر چند بهمنی ادعا می‌کند که یکی از اقدامات مثبت بانک مرکزی جمع‌آوری نقدینگی و سرریزشدن آن به سوی بانک‌ها و البته کاهش بدهکاری بانک‌ها بوده است.

به گفته وی حدود 20 الی 25 روز پیش بانک‌ها از لحاظ نقدینگی با مشکلات بسیاری مواجه بودند و حساب جاری آن‌ها بدهکار بود اما در حال حاضر با جمع‌آوری نقدینگی گرچه هنوز آنها قدرت تسهیلات‌دهی ندارند، اما نقدینگی که مثل قند خون عمل می‌کند و هر روز بخشی از بدن را دچار مشکل می‌کند، کنترل شد.

موضوع دیگر مورد بحث در این همایش رابطه افزایش نرخ ارز و افزایش تولید بوده است.

به گفته رییس کل بانک مرکزی افزایش نرخ ارز تولیدات داخلی را تقویت و صادرات را بهبود می‌بخشد. در عین حال، 85 درصد وارداتی که به کشور صورت می‌گیرد شامل کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه است که افزایش نرخ ارز بر روی قیمت تولید با این روند تاثیرگذار است.

هرچند به نظر می‌رسد افزایش نرخ ارز چیزی جز افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم نداشته است.

اما بهمنی می‌گوید که بانک مرکزی باید تلاش کند که نرخ ارز را به عنوان لنگر اسمی برای مهار تورم در کوتاه مدت مدنظر داشته باشد اما در بلند مدت باید نرخ ارز از شرایطی متاثر باشد که تولید را حمایت کند تا قابل رقابت با کالاهای خارجی باشند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اعلام این‌که کشور از لحاظ منابع و ذخایر ارزی در شرایط مساعدی قرار دارد، افزود:«‌ از نظر میزان ذخیره هیچ مشکلی نداریم و به واحدهای بانکی اعلام کرده‌ایم که چنان‌چه وارد کنندگان مجوز ثبت سفارش داشته باشند ارز لازم را به آن‌ها اختصاص دهند اما هر کالایی در شرایط فعلی نباید وارد کشور شود.»

رییس کل بانک مرکزی به تحریم کشور و بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: «‌نقل و انتقالات پولی و مالی با مشکلاتی مواجه است، بنابراین باید منابع مالی و نیازهای مالی تولید کنندگان را فراهم کنیم و برای نقل و انتقال پول‌هایی که در سایر کشورها داریم، برنامه ریزی نماییم.»

بهمنی هم‌چنین گفته است که از سه سال پیش برای تامین ذخایر طلای کشور وارد عمل شده‌ایم و چند صد تن طلا در خزانه بانک مرکزی قرار داده‌ایم. در عین حال، با افزایش نرخ طلای جهانی به یک‌هزار و 716 دلار در صبح روز سخنرانی وی ذخایر طلای کشورمان سه برابر افزایش یافته است.

به گفته وی بانک مرکزی با تغییر ترکیب سبد ارزی کشور 6.5 میلیارد دلار سود برد اما بانک مرکزی نمی تواند نیازهای مازاد بازار ارز و طلا و همچنین ارز قاچاق را تامین کند.

رییس کل بانک مرکزی گفت: «‌‌اگر بانک مرکزی به موقع وارد عمل شود بسیاری از افرادی که ریسک‌پذیر نیستند و نمی‌خواهند پول خود را در بازارهای پر ریسک مثل سکه و ارز سرمایه گذاری کنند با پذیرفتن نرخ سود معقول آن‌ها را به سمت بانک‌ها و سرمایه گذاری‌های متعارف سرازیر می‌کنند.»

وی هم‌چنین از جمع‌آوری بخشی از نقدینگی خبر داده و گفته است:« با فروش اوراق مشارکت نفت توانستیم در ظرف سه ساعت 7 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان را جمع‌آوری کنیم. نقدینگی در پایان دی‌ماه امسال رشد 11 درصدی را داشته است که ناشی از تزریق ارز و سکه و طلا به بازار بوده است.»

تاکید رییس کل بانک مرکزی بر حفظ ذخایر کشور است و شاهد این مدعا را تلاش بانک مرکزی برای فروش سکه با نرخ بالا به مردم عنوان کرده و گفته است: «‌در طی مدت کوتاهی در شرایط گذشته 8 میلیون قطعه سکه فروختیم. در این حال، فروش 60 تن طلا در مقابل 500 تن ذخایر بانک مرکزی رقم خاصی نیست و حتی 20 درصد آن را نیز شامل نمی‌شود.»

وی رشد اقتصادی ایران در پایان سال 89 را 5.5 درصد ذکر کرد و گفت: «‌با توجه به رشد اقتصادی منطقه با شرایط خاص کشورمان این رشد بسیار مطلوب است.»

 این در حالی‌ست که محمود احمدی‌نژاد  پیش از این، رشد اقتصادی سال 89 را بدون نفت، 7.2 درصد اعلام کرده بود.

بهمنی اظهار داشت: «‌در سال 89 بانک مرکزی تلاش کرد با انتقال 17 میلیارد دلار از منابع خود از اروپا به بانک‌های داخلی و سپرده‌گذاری در آن‌ها پروژه‌های زیربنایی و به ویژه نفت را اجرایی کند.»

وی هم‌چنین از صفر کردن ذخیره قانونی خبر داد و گفت: «‌بانک‌های خصوصی و موسسات خصوصی و هم‌چنین بانک‌های دولتی باید سرمایه‌های خود را افزایش دهند.»

رییس کل بانک مرکزی روند تورم کشور را کاهشی دانست و گفت: «‌تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانه‌ها حدود شش درصد بود که دیگر این تورم را نخواهیم داشت.»

بهمنی اظهار داشت: «‌ماندگاری سپرده‌ها در بانک‌ها از 19.1 درصد به 28.6 درصد رسیده است که این امر کاهش احتمال خروج منابع از بانک‌ها را نشان می‌دهد.»

 وی هم‌چنین از ایجاد شبکه الکترونیک پرداخت کارتی و همچنین راه اندازی سامانه پرتال ارزی خبر داده است.

این گفته بهمنی از سوی کارشناسان اقتصادی رد می‌شود چون با تصمیم بانک مرکزی مبنی بر کاهش سود بانکی، میزان و مدت سپرده‌گذاری‌ها در چند سال گذشته روند کاهشی داشته است.


 


پیمان عابدی/ رادیو کوچه

 سلطنت طولانی پنجاه ساله‌ی «ناصرالدین شاه» از هر جهت شایسته‌ی بررسی تفصیلی است. دوران حکومت وی اگر چه خوب آغاز شد، اما ادامه و پایانی مصیبت‌بار  و تاسف آور داشت. ایران در این عصر، نه تن‌ها فرصت طلایی ترقی و پیش‌رفت را از دست داد، بلکه به سراشیبی تند انحطاط افتاد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد اما ناصرالدین شاه نیز به شخصه نتوانست در دوران حکومت خود، موضعی ثابت و استوار در قبال اصلاحات در پیش گیرد. ناصرالدین شاه هر از چندگاه تحت تاثیر فشارهای داخلی و خارجی یا افکار معدود عناصر اصلاح طلب پیرامونش، به فکر تجدید نظر در وضع امور می‌افتاد. از این رو اقدامات اصلاحی وی اغلب با شتاب آغاز می‌شد اما با سپری شدن زمان، همه چیز به فراموشی سپرده می‌شد.

آن‌گونه که در بخش‌های پیشین اشاره شد، دوره‌ای که با صدارت «امیرکبیر» آغاز شد با روزگار جوانی شاه مصادف بود و شاه جوان‌تر از آن بود که راه و روش صحیح مملکت‌داری را بداند و از روی علم و آگاهی به اصلاحات تمایل نشان دهد. می‌توان گفت که ناصرالدین شاه در دوران صدارت امیرکبیر، ناخودآگاه در مسیر افکار و اقدامات صدراعظم اصلاح طلب خود قرار گرفت و با اصلاحات وی هم‌نوایی کرد.

امیرکبیر بر سر آن بود تا ایران را بدون دگرگون ساختن بنیادهای مذهبی، نوسازی کند. در این هنگام، اقدام به تشکیل کمیسیون‌های دولتی برای رسیدگی به دست‌گاه اداری و وظایف ماموران، میزان پرداخت حقوق و مستمری‌های گوناگون و اندازه‌ی مالیات‌هایی که گرد می‌آمد، کرد.

طی سه سال، امیرکبیر به انجام اصلاحاتی مشغول بود که باید تا اندازه‌ای اداره‌ی مملکت را نوین و استوار کند، موقعیت شاه را تحکیم بخشد، خودسری مقامات کشوری و مداخله ی روحانیان در امور دولت را محدود سازد، اقتصاد کشور را تقویت کند و قدرت جنگی را افزایش دهد. تمامی این مسایل نخستین نقض جدی حقوق زمین‌داران بزرگ و روحانیانی بود که در طول چند سده‌ی پیاپی به این کارها خو گرفته بودند و آن را حق مسلم خود می‌دانستند. امیرکبیر در ضمن اعتقاد داشت که اسلام در شکل سنتی‌اش مانعی برای اصلاحات در ایران نیست و بازسازی جامعه ایران بر پایه‌ی بنیادهای نوین مذهبی، چنان که فرقه‌ی بابیه پیش‌نهاد می‌کردند، برای او پذیرفتنی نبود.

امیرکبیر بر سر آن بود تا ایران را بدون دگرگون ساختن بنیادهای مذهبی، نوسازی کند. در این هنگام، اقدام به تشکیل کمیسیون‌های دولتی برای رسیدگی به دست‌گاه اداری و وظایف ماموران، میزان پرداخت حقوق و مستمری‌های گوناگون و اندازه‌ی مالیات‌هایی که گرد می‌آمد، کرد. کار کمیسیون‌ها، توجه را به ساخت دولتی و اداره‌ی مملکتی کشاند و انگیزه‌ی ارزیابی فعالیت برخی از اشراف عالی‌مقام شد و دلایل قانع‌کننده‌ای بر نقص دستگاه اداری فراهم کرد. درپی رسیدگی‌ها، موارد خلاف‌های وقیحانه و سرپیچی از انجام وظایف مستقیم، آشکار شد.‌ موارد بسیاری دیده شد که حکم‌رانان ولایت‌ها و شهرهای بزرگ، در پای‌تخت، در جوار دربار شاه می‌زیستند و در محل، نوکران و یا خویشاوندان ایشان، کارها را به جای آنان اداره می‌کردند.

 در پی اصلاحات اداری، دست‌گاه کارمندان کاهش یافت.‌ برای همه‌ی ادارات، جانشین وزیر ‌تعیین شد که ماموران فرهیخته‌ی طراز اول برای آن معین می‌شدند. حقوق ماموران کاهش یافت و کار در دو جا ممنوع شد. به عبارت امروزی، دو شغله بودن ممنوع شد. این تدبیرها، بی‌درنگ، اردوی بزرگ منصب دارانی را که به آن‌ها اجحاف شده بود، علیه امیرکبیر برانگیخت.

در بخش‌های پیشین درباره‌ی اصلاحات و خدمات گوناگونی که در دوران صدارت امیرکبیر انجام شد از جمله ساختن دارالفنون، کارخانه، چاپ‌خانه، روزنامه، ترجمه‌ی کتاب‌، رسیدگی به حق برخورداری از شرایط مالکیت بر روستاها و بسیاری دیگر به تفصیل بحث شد.

شایان ذکر است که تدبیرهای امیرکبیر با عدم درک لایه‌های گوناگون مردم هم روبه‌رو شد.‌ توده‌های مردم که تحت تاثیر شدید روحانیان بودند و به برداشتی منفی از دستورالعمل‌های زمام‌داران خو گرفته بودند، بدیهی است که به نوآوری‌های وزیر اول، که زمین‌داران محلی و روحانیان‌شان آن‌ها را علیه وی برمی‌انگیختند، با بی‌اعتمادی می‌نگریستند. چنین اصلاحاتی نمی‌توانست از پشتیبانی توده‌های مردم ایران که برای پذیرش و بهره‌گیری از آن آمادگی نداشتند، برخوردار شود. به مردم تلقین کرده بودند که سرچشمه‌ی اصلاحات از نفوذ غرب است و برخی کارها نیز تحت تاثیر تنظیمات در ترکیه انجام می‌شود.

اصلاحات امیرکبیر به بنیادهای نظام زمین‌داری کاری نداشت، اما در تکامل دولت ایران و دیوان سالاری ‌در روزگار نوین، مرحله‌ای پر اهمیت بود. به رغم کشته شدن وی و دست کشیدن از برخی دگرگونی‌هایی که آغاز شده بود، این اصلاحات بر معاصران و نسل بعدی تاثیر مهمی گذاشت و به تکامل دست‌گاه دولت و رشد فرهنگ و شناخت ملی کمک کرد.


 


جمعه 28 بهمن 90/ 16 فوریه 2012

اجرا: دامون

استودیو: دامون

تقویم تاریخ

گزارش اقتصادی‌ هفته- سایه کوثری – «خبرهای تازه بانک مرکزی»

بخش اول خبرها

کوچه سلامتی- آویده مطمئن‌فر  – «اختلالی با چشم انداز عالی‌»

پرده نقره‌ای – مهدی – «هیاهویی برای هیچ»

مهارت‌های زندگی- سیمین

بخش دوم خبرها

پانوراما- پیمان عابدی – «‌اصلاحات سیاسی در عصر ناصری»

گزارش روز تاجیکستان- کیومرث – «ورزشکاران چرا تاجیکستان را ترک می کنند؟»

رازقی- امیر‌حسین آهویی «‌گره خورده‌ام‌»

بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا، روز جمعه، 17 فوریه، خطاب به قانون‌گذاران آمریکا اعلام کرد در حالی که ایران تاسیسات هسته‌ای خود را گسترش داده و سانتروفیوژهای جدید را راه‌اندازی کرده اما اثری از ساخت سلاح هسته‌ای دیده نشده است.

به گزارش الجزیره، آقای پانه‌تا هم‌راه با چند تن از مقام‌های ارشد سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا، در چند روز اخیر به بررسی دست‌آوردهای جدید ایران در زمینه برنامه اتمی پرداخته‌ و گزارش آن را به کنگره این کشور ارایه کردند.

این در حالی است که روز چهارشنبه، رییس جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد با حضور در سایت نطنز، 3000 سانتریفیوژ‌ جدید را برای غنی‌سازی اورانیوم افتتاح کرده است.

هم‌زمان اسراییل، ایران را مسوول سوقصد‌های اخیر دیپلمات‌های این کشور در هند، تایلند و گرجستان اعلام کرده و گفته احتمال حمله نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای این کشور افزایش یافته است.

لئون پانه‌تا هم‌چنین خطاب به کاخ سفید اطمینان داد به ایران اجازه نمی‌دهد به سلاح هسته‌ای دست یابد.

وی تصریح کرد ماموران اطلاعاتی این کشور تاکنون نشانه‌ای از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای نیافته و در راستای برنامه اتمی خود تنها به غنی‌سازی اورانیوم ادامه می‌دهد.

هم‌چنین خطاب به جمهوری اسلامی گفت در صورت بسته شدن تنگه هرمز منتظر واکنش شدید آمریکا باشند. وی در ادامه تاکید کرد: «این کشور باید بداند که ما هم‌چنان معتقدیم ایران حامی تروریسم است و تلاش می‌کند دیگر کشورها را به حمایت از خود ترغیب کند.»

این در حالی است که وزارت دارایی آمریکا روز پنج‌شنبه، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را تحریم کرد. این اقدام آمریکا با محکوم کردن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به حمایت از تروریسم و گروه‌های شبه‌نظامی حزب‌اله و طالبان هم‌راه بود.

بیشتر بخوانید:

«راه‌اندازی ۳۰۰۰ سانتریفیوژ دیگر در ایران»

«تحریم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از سوی آمریکا»

«تلاش ایران برای ترور دیپلمات اسراییلی در تایلند»


 


دکتر آویده مطمئن فر / رادیو کوچه

avideh@koochehmail.com

 راه رفتن در خواب در ادبیات پزشکی قبل از بقراط، یعنی460 قبل از میلاد تا 370 پیش از میلاد شرح داده شده است. در نمایش نامه غم انگیز شکسپیر، مکبث، صحنه معروف راه رفتن در خواب لیدی مکبث، که او را در قتل پدرشوهرش دخیل کرد به جنون نسبت داده شده بود.

 راه رفتن در خواب رفتار پیچیده‌ای است زیرا شخص خواب است. گاهی اوقات هم صحبت کردن به طور نامفهوم ممکن است رخ دهد. چشمان فرد معمولن باز است، اما نگاه مخصوص شیشه‌ای که به طور مستقیم به شما نگاه می‌کند، وجود دارد. راه رفتن در خواب به طور معمول در دوران کودکی و نوجوانی رخ می‌دهد. حدود 15 درصد از کودکان بین چهار تا دوازده سال، راه رفتن در خواب را تجربه خواهند کرد. به طور کلی، راه رفتن در خواب در اواخر نوجوانی حل و فصل می‌شود، اما حدود 10 درصد از تمام کسانی که در خواب راه می‌روند، در دوران نوجوانی این رفتار را شروع کرده‌اند. گرایش ژنتیک نیز برای این وضعیت مورد توجه قرار گرفته است.

 خواب شامل پنج مرحله است. مراحل یک تا چهار با عنوان «‌حرکت غیر سریع چشم NREM» مشخص می‌شوند. «‌حرکت سریع چشم REM» سیکل خواب است همراه با موجی از هورمون‌های لازم برای رشد مناسب و سوخت و ساز بدن. هر سیکل خواب، یعنی مراحل یک تا چهار و حرکت سریع چشم REM در حدود ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه طول می‌کشد و در طول شب تکرار می‌شود. بنابراین فرد به طور متوسط چهار تا پنج سیکل کامل خواب را هر شب تجربه می‌کند. راه رفتن در خواب در‌واقع درطول سیکل اول یا دوم خواب در مراحل سه و چهار اتفاق می‌افتد. اگر مدت زمان خواب کوتاه باشد، راه رفتن در خواب معمولن در طول چرت رخ نمی‌دهد. به محض بیدار شدن، فردی که درخواب راه می‌رود، رفتارهای خود را به خاطر ندارد.

 علل راه رفتن در خواب شامل عوامل ژنتیک، محیطی، فیزیولوژیک و بعضی از وضعیت‌های پزشکی است. راه رفتن در خواب اغلب در دوقلوهای همسان رخ می‌دهد و اگر یک از بستگان درجه اول سابقه راه رفتن در خواب داشته باشد، احتمال راه رفتن در خواب ۱۰ درصد بیش تر است. محرومیت از خواب، برنامه خواب آشفته، تب، استرس، کمبود منیزیم، و مسمومیت با الکل، مواد مخدر، حتا داروهای بهبود خواب، داروهای مورد استفاده برای درمان سایکوز، آرام‌بخش جزیی، داروهای افزایش فعالیت و آنتی هیستامین ها می‌توانند باعث راه رفتن در خواب شوند. طول و عمق آرام موج خواب که بیشتر در کودکان جوان وجود دارد ممکن است یک عامل افزایش فرکانس راه رفتن در خواب در کودکان باشد. شرایطی مانند بارداری و قاعدگی، نیز در افزایش فرکانس راه رفتن در خواب شناخته شده است. هم چنین، آریتمی قلبی، تب، ریفلکس معده به مری، آسم شبانه، تشنج شبانه، آپنه انسدادی خواب، اختلالات روانی مانند اختلال استرس پس از سانحه، حمله هراس، یا اختلال شخصیت چندگانه نیز شرایطی هستند که موجب افزایش فرکانس راه رفتن در خواب می‌شوند.

نشانه‌های راه رفتن در خواب می‌تواند از پیاده روی آرام در اتاق تا دویدن آشفته و تلاش برای فرار متفاوت باشند.  بیماران ممکن است دست و پا چلفتی و یا ژولیده ظاهر شوند. به طور معمول، چشم‌ها باز هستند، نگاه شیشه‌ای و خیره، در حالی که فرد بی سر و صدا در حال پرسه زدن در خانه است. آن‌ها، درهر حال، با بازوی درازکرده درمقابل خود، آن طور که به اشتباه در فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شود راه نمی‌روند. آن‌ها در پاسخ به پرسش ها، آهسته و با افکار ساده و عبارات غیرمفهوم، جواب می‌دهند. اگر فرد بدون بیدارشدن به رختخواب برگردد، معمولن این رویداد را به یاد نمی‌آورد. کودکان بزرگ‌تر، که ممکن است آسان‌تر بیدار شوند اغلب از رفتار خود، به‌خصوص اگر نامناسب بوده باشد، خجالت می‌کشند. برخی از کودکان نیز به جای راه رفتن، رفتارهای مکرر مثل صاف کردن لباس خواب خود را انجام می‌دهند. خیس کردن رختخواب نیز ممکن است رخ دهد. راه رفتن در خواب با مشکلات دیگر خواب، مثل تنها خوابیدن در یک اتاق و یا با دیگران، ترس از تاریکی و یا طغیان خشم مرتبط نیست.

 علل راه رفتن در خواب شامل عوامل ژنتیک، محیطی، فیزیولوژیک و بعضی از وضعیت‌های پزشکی است.

 برای کودکان و بزرگ‌سالان، راه رفتن در خواب معمولن نشانه کمبود خواب، مشکلات احساسی شدید، استرس، یا تب می‌باشد. با حل و فصل این شرایط، راه رفتن در خواب نیز ناپدید می‌شود. در اغلب موارد، هیچ درمانی لازم نیست، زیرا به ندرت راه رفتن در خواب، نشانه زمینه‌ مشکل پزشکی یا روانی است. در اکثر کودکان، راه رفتن در خواب در دوران بلوغ از بین می‌رود. با این حال، گاهی اوقات می‌تواند در بزرگ سالی باقی بماند و یا حتی ممکن است در بزرگسالی آغاز شود. در صورت بروز مکرر راه رفتن در خواب، خصوصن در صورتی که کودک خود رامجروح کند و یا رفتار خشن نشان دهد، با یک متخصص خواب مشورت کنید.

 معمولن هیچ آزمایش و آزمونی ضروری نیست ولی ارزیابی پزشکی ممکن است به علل پزشکی راه رفتن در خواب بپردازد. علاوه بر این، ممکن است یک ارزیابی روانی برای تعیین این‌که آیا علت راه رفتن در خواب استرس یا اضطراب بیش از حد است لازم باشد. تست خواب نیز ممکن است در افرادی که تشخیص راه رفتن در خواب هنوز نامشخص است انجام شود.

راه‌های بسیاری برای مراقبت از افرادی که در خواب راه می‌روند وجود دارد. در درجه اول فرد باید خواب کافی داشته باشد. مدیتیشن یا انجام تمرینات آرام‌بخش ضروری هستند. فرد باید از هر نوع محرک شنوایی یا تصویری قبل از زمان خواب اجتناب کند. یک محیط خواب امن، بدون هر نوع شی نوک تیز یا برنده لازم به نظر می‌رسد. بهتر است که فرد در صورت امکان، در یک اتاق خواب طبقه هم‌کف بخوابد تا از هر نوع سقوطی جلوگیری شود. باید درها و پنجره ها قفل و موانع نیز در اتاق‌ها حذف شوند. بهتر است که پنجره‌های شیشه‌ای با پرده‌های سنگین پوشش داده شوند و در صورت لزوم، آلارم یا زنگ به درب اتاق خواب و پنجره ها نصب شود.‌

اگر راه رفتن در خواب با زمینه شرایط پزشکی ایجاد می‌شود، برای مثال، ریفلاکس معده به مری، آپنه انسدادی خواب،  سندرم بی قراری پاها، یا تشنج، بیماری زمینه‌ای باید درمان شود. داروهایی برای درمان اختلال راه رفتن در خواب ممکن است لازم باشد در موقعیت‌هایی که در آن‌ها احتمال آسیب واقعی به فرد وجود دارد، و یا رفتارها با ادامه پیدا  کردن باعث اختلال قابل توجه خواب در خانواده و یا خواب آلودگی بیش از حد فرد در طول روز باشد.

 تکنیک‌های تمدد اعصاب، تصویرسازی ذهنی، بیداری پیش‌بینی شده، برای درمان طولانی مدت افراد مبتلا به اختلال راه رفتن در خواب ترجیح داده شده است. آرامش و تصویرسازی ذهنی باید تنها با کمک درمانگر با تجربه رفتاری یا متخصص هیپنوز انجام شود. در تکنیک بیداری پیش‌بینی شده در‌واقع کودک یا فرد را حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه قبل از زمان معمول رویداد بیدار می‌کنند و سپس او را برای مدت زمانی که در طی آن رویداد راه رفتن در خواب معمولن اتفاق می‌افتد بیدار نگه می‌دارند.‌

 در پایان به خاطر داشته باشید که چشم انداز برای حل این اختلال عالی است. اگر چه این اختلال در کوتاه مدت برای پدر و مادر مخرب و ترسناک به نظر می‌آید، راه رفتن در خواب یک اختلال جدی نیست حتا اگر کودکان می‌توانند توسط اشیا و یا افتادن مجروح شوند. راه رفتن در خواب با عوارض طولانی مدت همراه نیست ولی در طولانی مدت، اختلال خواب ممکن است با مشکلات یادگیری در مدرسه و رفتار کودک همراه باشد.


 


امیر حسین آهویی/ رادیو کوچه

 به پایان می‌رسم هر شب

در این اتاق

اتاقی که در آن ‌سوی پنجره‌اش

آدم‌ها

از بمب‌های اتم

به دقت نگه‌داری می‌کنند.

 پرنده‌ای که از قفس آزاد کرده‌ای

کنار این قفس همه‌ی عمر منتظر مانده است

آزادی

کنار تو بودن بود

نه این جهان بی‌قانون.

در سینه‌ام پرنده‌ی مهاجری زندانی است

که اسم همه‌ی دریا‌ها را معصومانه از بر است

و جهان بی پایان برایش کف دستی است

کف دستی که سال‌ها پیش

کف بین دوره گرد

بر آن خیره ماند و گفت

خدا به دادت برسد

گفت و چشم بسته رفت

تا عکس آسمان را در چشم‌های او نبینم

حالا بعد این همه سال

سر به زیر و امیدوار

لابلای آدمیانم

و نگاهم به آسمان که می‌افتد

چیزی از درون به سینه‌ام می کوبد و

پرپر می‌زند.

 سه نوشته از «برنا» را شنیدید. با شما هستیم از رادیو کوچه. «برنا» نوشته‌ها را برایم در فیس‌بوک پیغام گذاشته بود. از این که بارها رازقی را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کردید صمیمانه لحظات بارانی را برای همه‌گان به ارمغان آوردیده‌اید، پس سزاوار بارانید، بیایید برای هم آرزو کنیم، کمی باران، باران ملایم. نوشته بعدی از «بانی» است این روزها گره خورده‌ایم من و «بانی».

کار از حالم که سر جایش نیست

معده‌ام به مغزم رسیده قلبم عنقریب است فراموش کند بزند

گره خورده‌ام اینجا فراموش می‌کنم دنیاست

های آواز‌های تو آخ

به روح تختی که هر لحظه درد می‌زایم

منفجر می‌شوم همین روزها کف انقلاب

کربلا‌ی ماست

دست ما کوتاه و نه خرما و نه نخیل

دستم به دامانت نمی‌رسد

کرب و بلای ماست

تکه تکه به میدان می‌روم ای تو اگر مردی بزن مرا جمع کن

«سی پاره به کف در چله شدی

سی پاره منم ترک چله کن»

 با سومین برنامه رازقی با شما هستیم از رادیو کوچه. قطعه موسیقایی «دمج» (Damage) از «پرایسنر» (Preisner) را در پس‌زمینه می‌شنوید.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

خانه سینما

منبع: قاعده بازی

 این یادداشت شاه‌کار را درباره غیر واقعی بودن آمار استقبال از جشن‌واره فیلم از دست ندهید. «امیر حسین علم الهدی» دربانی فیلم نوشت: دبیر محترم جشن‌واره فیلم فجر و مدیر محترم روابط عمومی فیلم فجر طی مصاحبه‌ای اشاره داشتند که امسال ۶۵۰ تا ۷۲۵هزار نفر از جشن‌واره فیلم‌فجر در تهران دیدن کرده اند، ضمن احترام به ایشان و کلیه برگزارکنندگان این جشن‌واره ملی و سپاس از نظم مناسب در تغییر جزیی برنامه‌های سینماها و ذکر اظهار تاسف نسبت به کیفیت پایین اکثر فیلم‌های امسال (البته کیفیت فیلم‌ها ربطی به برگزارکنندگان ندارد) با اجازه این عزیزان برای روشن شدن افکار سینماگران محترم، نگاهی به تعداد و ظرفیت تقریبی سینماهای جشنواره داشته باشیم:

سینمای آفریقا (۹۴۸ صندلی)، استقلال(۵۵۰ صندلی)، فلسطین با ۳ سالن (۹۰۰ صندلی)، سپیده (۶۰۰ صندلی)، بهمن با ۲ سالن (۱۲۰۰ صندلی)، پردیس کیان (۴۰۰ صندلی)، پردیس شکوفه (۵۰۰صندلی)، صحرا(۱۰۴۰ صندلی)، ماندانا( ۵۰۰ صندلی)، ارشاد(۴۰۰ صندلی)، جوان با ۲ سالن(۵۰۰ صندلی)، فرهنگ با ۲ سالن(۶۵۰ صندلی)، پردیس آزادی با ۵ سالن(۱۰۰۰ صندلی)، پردیس ملت با ۴ سالن (۱۰۵۰ صندلی)، اریکه ایرانیان (۸۰۰ صندلی)، پردیس زندگی با ۲ سالن (۵۸۰ صندلی)، ایوان شمس(۴۵۰ صندلی) و برج میلاد با ۳ سالن (۳۰۰۰ صندلی).

۱۸ سینما و ۳۳ پرده اکران و ظرفیت ۱۵۰۶۸ صندلی (با توجه به این که تعدادی از سالن‌ها ۳ و ۴سانس نمایش روزانه داشته‌اند ظرفیت معتبر نزدیک به ۱۳ هزار صندلی است):

۱۳۰۰۰ صندلی* ۵ سانس* ۱۰ روز نمایش فیلم : ۶۵۰۰۰۰صندلی ظرفیت کامل ۱۰ روز جشن‌واره است و چنانچه ۶۵۰ تا ۷۲۵هزار نفر هم مخاطب امسال جشن‌واره بوده باشند به معنای این است که ۱۰۰ تا ۱۱۰ درصد ظرفیت سینماها در تمام سانس‌ها نه تنها پر شده بلکه سرریز هم داشته‌ایم، این آمار به دلایل ذیل نمی‌تواند درست باشد :

1- اشغال۱۰۰ تا ۱۱۰ درصدی ظرفیت سینماهای یک جشن‌واره و استقبال از تمام ظرفیت سینماها در تمام ایام و ساعات روزانه امریست محال و درهیچ جشن‌واره ای درسراسر جهان سابقه نداشته است.

2- میزان استقبال از هر جشنواره‌ای منوط به حضور فیلم‌های معتبر و سازندگان آن است و امسال از لحاظ عدم حضور فیلم‌سازان شاخص و فیلم‌های شاخص‌تر ضریب اشغال سینماها نمی‌تواند ۱۰۰ تا ۱۱۰ درصد باشد.

3-  هر سال (بالاخص دهه ۸۰) ضریب اشغال سینماها در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد در زمان برگزاری جشن‌واره بوده است و امسال دلایل متقن به هم‌راه آمار علمی برای پرشدن کامل و سریز شدن تماشاگران سینماها در دست نیست .

4-  هر سال به طور میانگین ظرفیت مخاطبان جشن‌واره بین ۲۰۰هزار تا ۳۰۰ هزار در نوسان بوده است و امسال با این فیلم‌های تلویزیونی نباید بیش از ۲۵۰ هزار نفر به سینماها رفته باشند مگر این که قایل باشیم معجزه‌ای در جشن‌واره سال ۹۰ همانند سایر معجزه‌های این سال سینمایی رخ داده است.

5- بنابر اذعان مدیران محترم سینماها و مشاهدات عینی‌، اشغال ضریب صندلی سینماها در حدود ۴۵ درصد بوده است و ضریب اعلام شده ۱۰۰ تا ۱۱۰ درصدی خلاف واقع است.

6-  در کشوری که بحران مخاطب سینمایی دارد، نمی‌توانیم شاهد استقبال ۱۰۰ تا ۱۱۰درصدی از همان جشن‌واره سینمایی باشیم که مردمانش هر۶ سال یک‌بار سینما می‌روند.

7- هرسال توسط اداره کل ارزش‌یابی و نظارت سینمایی ضریب اشغال سینماها در زمان جشن‌واره آمارگیری شده است ، لطفن آمار تفکیکی امسال و ۳ سال گذشته را منتشر فرمایید.

برادران گرامی دست اندرکار جشنواره، قدر زحمات شما خوبان را می‌دانیم و بگذارید دیگران در رابطه با این جشن‌واره در تمام ابعاد آن اظهار نظر نمایند و زیبنده شما نیست که در تمام مصاحبه‌هایتان (به عنوان برگزار کننده) از جشن‌واره امسال به‌عنوان به‌ترین جشن‌واره ۳۰ سال گذشته و… یاد کنید(قبول دارید که در مثل شیرین فارسی می‌گویند هیچ بقالی نمی‌گوید ماست من ترش است.) اما صادقانه عرض می‌کنم آمارهایتان بیش ازحد غیرواقعی است.

برگزاری منظم جشن‌واره امسال بالاخص در تغییر نکردن برنامه نمایش سالن ها و اعلام فیلم‌ها قبل از فروش بلیت سینماها دستاورد کمی نیست لطفن این دستاورد را خرابش نکنید.


 


مهدی / رادیو کوچه

در اولین برنامه‌ی «پرده نقره‌ای» نگاهی به فیلم «شرایط» به کارگردانی و نویسندگی «مریم کشاورز» و بازی‌ «سارا کاظمی»، «نیکل بوشهری» و «رضا سیکسو صفایی» داریم. فیلم داستانی بر اساس دلدادگی دو دختر جوان به یک‌دیگر در یک رابطه عاشقانه همجنس‌گرا و مشکلاتی که این چنین رابطه‌ای در ایران امروز دارند.

اولین بار که تریلر فیلم پخش شد نگاه‌های زیادی را به خود معطوف کرد به این دلیل که مثل خیلی از کارهایی که این روزها رایج شده، نشان‌دهنده‌ی فیلمی ساختار شکن بود، آن هم با موضوع همجنس‌گرایی. اما انصافن تیزر فیلم کار خوبی از آب در آمده بود و می‌توانست مخاطب زیادی را به خود جلب کند ولی با تماشای فیلم کار به همان تیزر خوب ختم شد.

اولین مشکلی که حتی مخاطب‌های عام سینمای ایران را آزار می‌دهد لهجه بازیگران فیلم بود که به طرز عجیبی آزار دهنده بود حتی در یکی از مصاحبه‌ها کارگردان فیلم یکی در میان از کلمات ‌انگلیسی استفاده می‌کرد که البته خیلی عادی به نظر می‌رسید چون کارگردان و بازیگران از آن دسته ایرانیانی هستند که از کودکی خارج از ایران بزرگ شدند و شاید بتوان گفت کاری بیش از این از دستشان بر نمی‌آید، ولی سوال اساسی اینجاست که چرا یک کارگردانی که سال‌ها از ایران دور است و حتی فارسی به سختی صحبت می‌کند فیلمی می‌سازد که به یکی از مشکلات جوانان در داخل ایران مربوط است آن هم کمبود آزادی، و آیا می‌تواند درک کند که کمبود آزادی در ایران دقیقن به چه معنا است؟ یا فقط از شنیدهای خود از دوستان و آشنایان دست به نگارش فیلنامه زده است. ‌نکته بعدی این است که آیا نویسنده فیلم‌نامه (مریم کشاورز) تا به حال با یک زوج همجنس‌گرا از نزدیک برخورد داشته یا کتابی در مورد رفتار این قشر خوانده است؟ به نظر جواب منفی است چون نه در فیلم و نه در بازی بازیگران نشانه‌ای از این مطلب به چشم نمی‌خورد‌. در همین نکته‌ها است که پایه‌های یک فیلم ضعیف کلید می‌خورد‌.

 «نابلد بازی گرفتن از نابازیگران»

هنگامی که یک کارگردان تصمیم می‌گیرد از نابازیگر در فیلم استفاده کند (بدین معنا که بازیگر تا آن لحظه در فیلم دیگری ایفای نقش نکرده است‌) کار کارگردان به واقع قابل تحسین است ولی، این در حالی است که بازیگر بازی قابل قبولی از خود نشان دهد و در حالی که، این گونه نشود لطمه‌ی بزرگی به فیلم وارد می‌شود و این همان اتفاقی است که در «شرایط» رخ داده است و به غیر از بازی دو شخصیت یعنی پدر و مادر «مهران» که نسبتن قابل قبول است، در بقیه شخصیت‌ها شاهد بازی‌های بی‌روح و تصنعی هستیم که مقصر اصلی کارگردان است‌.

 «آشفتگی و چیدمان نا‌مربوط سکانس‌ها»

در مجموع فیلم دارای ریتم و آهنگ مشخصی نیست و نمی‌تواند مخاطب را جذب کند مگر آن دسته از مخاطبانی که به دنبال صحنه‌های جنسی فیلم باشند آن هم به سبک ایرانی‌. در حالی که فیلم تمام سعی خود را می‌کند نشان دهد در ایران جوان‌ها از آزادی لازم برخوردار نیستند، به خصوص در برگزاری مهمانی‌های خصوصی‌، ولی در عین حال نشان می‌دهد بارها و بارها عاطفه و شیرین بی هیچ مشکلی به مهمانی می‌روند و در آخر توسط «مهران»  اسیر و به قول فیلم «کمیته» می‌شوند که این نشان‌دهنده‌ی پارادوکس شدید در فیلم است‌. از طرف دیگر فیلم‌نامه از شعاری بودن رنج می‌برد و در بسیاری از سکانس‌ها این نکته قابل رویت است. برای نمونه در سکانسی بدون آن‌ که در حدود پنج دقیقه دیالوگی رد و بدل شود در آخر پدر مهران می‌گوید: «یک روزی هم‌مون با هم می‌ریم تو آب». و باز تضادی دیگر در فیلم، در حالی که در سکانسی دیگر، «عاطفه» و «شیرین» بی هیچ مشکلی با لباس شنا به دریا می‌روند.

 «شخصیت پردازی‌های ضعیف»

یکی از مواردی که می‌تواند در ارزیابی یک فیلم موثر باشد، شخصیت پردازی در فیلم است. بدین معنا که بیننده بتواند با شخصیت‌ها هم‌زاد پنداری کند و از زوایای مختلف به بررسی آن‌ها بپردازد موردی که در «شرایط» نمی‌توان یافت‌. فیلم در کل دارای سه شخصیت اصلی است، «مهران»، «عاطفه» و «شیرین». ابتدا سری می‌زنیم به «مهران» که تا پایان فیلم گنگ باقی می‌ماند. در ابتدای فیلم نشان می‌دهد که «مهران» فردی معتاد بوده که به تازگی اعتیاد را ترک کرده و مبدل به فردی کاملن مذهبی شده، این در حالی است که با گذشته‌ی خود و در مجموع با خانواده در تضاد است. حال این‌ که چرا و چگونه به این نقطه رسیده نکته‌ای است که امکان یافتنش در فیلم و شخصیت او نیست و بیننده بی‌هیچ پیشینه‌ای از شخصیت «مهران» متنفر می‌شود. شخصیت «شیرین» هم به همین گونه است و فقط سعی می‌کند که نشان دهد که عشقی که میان «شیرین» و «عاطفه» اتفاق می‌افتد بیشتر از سمت «شیرین» است و به دلیل مشکلاتی که دارد، به «عاطفه» پیشنهاد فرار از ایران را می‌دهد و در حالی که فیلم در تلاش است نشان دهد این حس فرار به دلیل کمبود‌ آزادی در ایران است ولی با تماشای فیلم فقط این حس القا می‌شود که دلیل گرایش «عاطفه» به فرار مشکلات خانوادگی است‌.

 «حرفه‌ای نبودن صحنه‌های جنسی»

شاید بتوان گفت از معدود دفعاتی است که می‌توان در یک فیلم فارسی زبان این همه صحنه‌ی جنسی  یافت، ولی باز هم خبری از کار حرفه‌ای نیست. در عوض عشق، به مخاطب حس هوس منتقل می‌شود. در یکی از سکانس‌ها «شیرین» سوار یک تاکسی می‌شود و راننده به گونه‌ای طنز آلود به او تجاوز می‌کند که با دیدن این سکانس جای هیچ‌گونه نقدی باقی نمی‌ماند‌.

در انتها باید اشاره کنم که شاید فیلم «شرایط» یکی از اولین فیلم‌های فارسی زبان است که به موضوع همجنس‌گرایی می‌پردازد ولی در واقع یکی از ضعیف‌ترین‌ها می‌تواند لقب بگیرد.


 


خبر / رادیو کوچه

مریم رجوی، از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران، روز پنج‌شنبه، 16 فوریه، اعلام کرد که با انتقال ۴۰۰ تن از ساکنان اردوگاه اشرف به کمپ حریه (لیبرتی) در بغداد موافقت می‌کند.

در بیانه‌ای که سازمان مجاهدین خلق در این مورد منتشر کرده، آمده است که خانم رجوی در پی «اطلاع از توصیه و اطمینان‌های خانم کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا» از این دسته از ساکنان اشرف خواست که به کمپ حریه بروند.

ویکتوریا نولاند، سخن‌گوی وزارت امور خارجه آمریکا هم با صدور بیانیه‌ای خواستار آن شد که انتقال داوطلبانه نخستین گروه از ساکنان اردوگاه اشرف به کمپ حریه روز جمعه، 17 فوریه، آغاز شود.

او گفت: «آمریکا کسانی را که به کمپ حریه منتقل می‌شوند رها نخواهد کرد. ما مدام و به طور مرتب از این کمپ بازدید خواهیم کرد.»

وزارت امور خارجه آمریکا اطمینان داده است که از تلاش‌های سازمان ملل برای جابه‌جایی صلح‌آمیز و امن ساکنان این اردوگاه و اسکان مجدد آن‌ها در خارج از عراق حمایت کند.

مراحل انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق از اردوگاه اشرف به این صورت خواهد  بود که در گام نخست، از ساکنان اردوگاه خواسته می‌شود که به طور داوطلبانه به یک محل موقت در نزدیکی فرودگاه بغداد منتقل شوند. در این محل، این افراد توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مصاحبه خواهند شد تا شرایط آن‌ها برای پناهندگی در کشوری به جز عراق بررسی شود.

اکثر ساکنان اردوگاه اشرف پیش‌تر درخواست پناهندگی کرده‌اند، گروه کوچکی از این افراد به ایران بازگشته‌اند اما اکثر آن‌ها مایل‌اند به جای دیگری بروند.

بیشتر بخوانید:

«جابه‌جایی ۴۰۰ نفر از مجاهدین به خارج از اردوگاه اشرف»


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 17 فوریه، کریسیتیان وولف، رییس جمهوری آلمان یک روز پس از درخواست دادستان ایالت نیدرساکسن از مجلس فدرال برای لغو مصونیت وی، از سمت خود استعفا کرده است.

به گزارش دویچه‌وله، براساس قوانین آلمان، رییس‌ جمهوری نیز مثل نمایندگان مجلس فدرال و مجالس ایالتی دارای مصونیت سیاسی است و تا زمانی که از این مصونیت برخوردار است، نمی‌تواند تحت تعقیب قضایی قرار گیرد. به این دلیل دادستان تنها زمانی می‌تواند رییس‌ جمهوری را تحت تعقیب قرار دهد که مجلس فدرال مصونیت او را لغو کرده باشد. لغو این مصونیت به معنای آن است که قوه قضاییه می‌توانست وولف را بازجویی  کند و  برای تکمیل پرونده او  حتا کاخ ریاست جمهوری را نیز مورد تفتیش قرار دهد.

دادستان شهر هانوفر آلمان با هدف تعقیب حقوقی کریستیان وولف لغو مصونیت سیاسی بالاترین مقام کشور را درخواست کرد. در تاریخ آلمان فدرال این نخستین بار است که رییس‌جمهوری تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

براساس پرونده‌ای که در هانوفر، مرکز ایالت نیدرساکسن، تشکیل شده، ظن ابتدایی وجود دارد که دهمین رییس‌ جمهوری آلمان در دوران نخست‌وزیری ایالت نیدرزاکسن کوشیده است از موقعیت خود برای استفاده شخصی بهره‌جویی کند.

رییس جمهوری آلمان در بیانیه‌ای که برای استفعای خود از رسانه‌های سراسری خوانده گفت که بررسی پرونده او به تبرئه‌اش خواهید انجامید. او  گفت که رییس جمهوری آلمان باید تکیه‌اش بر اکثریت قاطع مردم باشد و تنها به اکثریت آرا بسنده نکند.‌ وولف به ویژه کارنامه خود در زمینه عمده‌کردن حقوق  خارجی‌تباران آلمان و لزوم انتگره‌کردن آن‌ها در همه سطوح فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را مورد تاکید قرار داد.

رییس‌جمهور آلمان، از هفته‌ها پیش به‌خاطر اتهامات گوناگون مورد انتقاد افکار عمومی بوده است. یکی از این اتهامات آقای وولف آن است که در دوران نخست‌وزیری خود در ایالت نیدرساکسن، چندین بار با همسر خود به خرج یک تهیه‌کننده فیلم به نام دیوید گرونه‌والد به سفرهای تفریحی رفته است. ظاهرن چنین امتیازهایی سبب شده که تهیه‌کننده یادشده از حمایت‌های غیرمجاز از سوی دولت نیدرساکسن برخوردار شود و از جمله ضمانت‌های مالی بانکی دریافت کند که ظاهرن خود وولف برای آن پادرمیانی کرده است.

یکی دیگر از اتهاماتی که رسانه‌ها و نمایندگان برخی احزاب آلمان به رییس‌جمهوری وارد کرده‌اند، این است که در همان دوران ریاست بر دولت محلی نیدرزاکسن، برای خرید خانه، نیم میلیون یورو وام کم‌بهره از همسر یکی از سرمایه‌داران محلی دریافت کرده  و بعدن این سرمایه‌دار موقعیت بهتری در مسایل اقتصادی ایالت پیدا کرده است. کمک مالی به گروه‌های لابی برای برگزاری جلسات و کنفرانس‌ها نیز از دیگر اتهام‌هایی است که در پرونده وولف دیده می‌شود.

وولف تا قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۰ از اعضای رهبری حزب حاکم دموکرات مسیحی بود و خانم مرکل، صدراعظم آلمان در انتخاب وی توسط مجلس به این مقام نقشی اساسی داشت. تا قبل از تقاضای دادستان هانوفر، مرکل هم‌چنان به حمایت خود از وولف ادامه می‌داد.

همزمان با اعلام احتمال استعفای وولف در صبح روز جمعه، مرکل نیز سفر خود به ایتالیا را به حال تعلیق درآورد. او اندکی بعد از استعفای وولف در برابر رسانه‌ها حاضر شد و ضمن اظهار تاسف از این استعفا، کارنامه وولف را در راه ایجاد «آلمانی مدرن و متنوع» ستود. او گفت که مورد وولف نشانه دیگری از کارکرد سالم قوه قضاییه و برابری همه افراد در برابر قانون است.

به نظر می‌رسد که با استعفای وولف خانم مرکل برای انتخاب ریاست جمهوری بعدی مجبور باشد که به دیدگاه‌های اپوزیسیون نیز توجه بیش‌تری کند. مرکل در بیانیه خود اعلام کرد که در انتخاب ریاست جمهوری جدید به نظر احزاب اپوزیسیون توجه خواهد کرد. این روی‌کرد از این جهت حائز اهمیت است که به خصوص که در دوران صدارت  مرکل دو رییس جمهوری به این مقام رسیده‌اند پیش از موعد استعفا کرده‌اند.

قبل از کریستیان وولف، هورست کوهلر، رییس جمهوری آلمان بود که به دلیل اظهاراتش در مورد لزوم فعال‌ترشدن ارتش آلمان برای حفظ منافع این کشور در سراسر جهان آماج انتقاد نیروهای اپوزیسیون قرار گرفت. او کمی بعد با این استدلال که در برابر این حملات از سوی مدافعان خود در احزاب حاکم دمکرات مسیحی و لیبرال مورد حمایت کافی قرار نگرفته استعفا داد.


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌‌های داخلی ایران، روز جمعه، 17 فوریه، علی مطهری، نماینده تهران، و منتقد دولت جمهوری اسلامی در مجلس، در مصاحبه با خبرنگاران اظهار داشت که لیست 15 نفره صدای ملت تا چند روز آینده ارایه می‌شود.

به گزارش فارس، علی مطهری امروز در حاشیه چهارمین نشست شورای امور دفتر تحکیم وحدت در دانش‌گاه علامه طباطبایی در خصوص حضور نام وی در لیست ائتلاف بزرگ اصول‌گرایان، اظهار داشت: «من متولی این لیست نیستم، من متولی صدای ملت هستم.»

وی از ارایه این فهرست تا دو سه روز دیگر به رسانه‌ها خبر داد.

مطهری گفت که هم پوشانی و افراد مشترک این لیست با لیست‌های دیگر خیلی کم است و دو سه نفر اصلاح‌طلب معتدل هم در این لیست وجود دارند.

مطهری در مورد این‌که فهرست وی برای حوزه تهران است، گفت: «فعلن فقط تهران است ولی صحبت این است که در بعضی شهرها که افرادی را می‌شناسیم هم کاندیدا معرفی کنیم.»

نماینده مردم تهران در خصوص تمایل دیگر نماینده‌های اصولگرا‌ برای حضور در لیست صدای ملت تاکید کرد: «خود ما زیاد تمایل نداریم که افراد مشترک در لیست‌های پایداری و جبهه متحد داشته باشیم ولی شاید از جبهه متحد یکی دو نفر در لیست ما حضور داشته باشند.»

این در حالی است که جبهه متحد اصول‌گرایان چندی پیش علی مطهری، علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان را به دلیل انتقاد‌هایی که از عدم استقلال مجلس هشتم و هم‌چنین وابستگی بیش از حد این مجلس به رهبر جمهوری اسلامی کرده بودند از فهرست انتخابیه خود برای استان تهران خط زده بودند.

بیشتر بخوانید:

«ارایه فهرست جبهه پایداری برای انتخابات مجلس»


 


آتوسا صدر

من جزو آن دسته از آدم‌هایی هستم که به آن‌ها «عیال» می‌گویند. البته «مادر» هم هستم. چند وقت پیش در یک مهمانی یکی از دوستانم را، که تازگی از همسرش طلاق گرفته است، دیدم. می‌گفت باز می‌خواهد تجدید فراش کند. با خود اندیشیدم «چه فکر خوبی، راستی کیست که زن نخواهد؟» راستش را بخواهید «من هم زن می‌خواهم.» چرا؟ جوابش ساده است:

می‌خواهم دوباره درس خواندن را شروع کنم و منبع درآمدی برای خودم و (در صورت لزوم) خانواده‌ام ایجاد کنم. زنی می‌خواهم که زحمت‌کش باشد و مرا به دانش‌گاه بفرستد. و در حالی که من در آرامش درس می‌خوانم، از فرزندانمان مراقبت کند. به درس و مشق و بهداشت آن‌ها برسد. آن‌ها را همیشه تمیز و سالم نگه دارد. به زندگی شخصی و اجتماعی آن‌ها برسد. آن‌ها را به اماکن اجتماعی (پارک، موزه، باغ وحش) ببرد. اگر بیمار شدند، از آن‌ها مراقبت کند. نگذارد بیماری آن‌ها مانع تمرکز من شود. شاغل باشد و درآمد قابل توجهی را به خانه بیاورد. درآمدش را صرف من و فرزندانمان کند. برای فرزندانمان از کارش بزند. البته شاید این کار از درآمدش بکاهد. اما مشکلی نیست من تاب میاورم.

زنی می‌خواهم که نیازهای فردی مرا ارج نهد. خانه را مرتب و پاکیزه نگه دارد. به بی‌نظمی‌هایم سامان دهد. لباس‌هایم را بشوید. اتو کند. تا کند. برایم لباس نو بخرد. وسایل شخصیم را مرتب کند تا راحت پیدایشان کنم. آشپز چیره‌ای باشد. خرید کند و غذاهای لذیذ بپزد. وقتی به مسافرت می‌روم هم‌راهم باشد. محیط را برای تفریح و استراحتم آماده کند. از کار و زندگیش شکایت نکند. شنونده‌ی خوبی باشد. به حرفهایم گوش دهد. در مشکلات درسی به من کمک کند. تکالیف درسیم را انجام دهد. وقتی درسم تمام شد و شغل مناسب پیدا کردم، شغلش را رها کند. در خانه بماند و از بچه‌ها مراقبت کند.

علی شاه علی

زنی می‌خواهم که به زندگی اجتماعی من برسد. وقتی به مهمانی دعوت می‌شویم بچه‌ها را نیاورد. هروقت مهمان دعوت می‌کنم با روی گشاده‌پذیرای آن‌ها باشد. با سکوت محبّت‌آمیزش بحث‌ها و گفت‌گوهای ما را تایید کند. بچه‌ها را زودتر بخواباند که مزاحم من و مهمانانم نشوند. از مهمانانم پذیرایی کند. ظرف‌های خالی را از مقابل ما بردارد.

زنی می‌خواهم که نیازهای جنسی مرا درک کند. حداکثر لذت جنسی را به من بدهد. همیشه مطمئن شود که ارضا شده‌ام. به نیازهای جنسی خود شاخ و برگ ندهد. بی‌میلی مرا درک کند. مسوولیت کامل کنترل بارداری را بر عهده بگیرد. من بچه‌ی اضافی نمی‌خواهم. به من وفادار بماند. بداند که زندگی پرمشغله‌ی من جایی برای حسادت ندارد. درک کند که ممکن است بیش از یک هم‌خوابه اختیار کنم. چون همیشه به اجتماع نیاز دارم.

آزادم بگذارد که اگر دیگری را مناسب‌تر از او دیدم، او را جای‌گزین کنم. بعد از طلاق مسوولیت بچه‌ها را بپذیرد. چون می‌خواهم زندگی جدیدی را شروع کنم وقتی برای بچه داری ندارم.

خودتان قضاوت کنید. شما جای من بودید زن نمی‌خواستید؟


 


خبر / رادیو کوچه

کمیته حقیقت‌یاب عراق روز جمعه، 17 فوریه، در گزارشی اعلام کرد طارق هاشمی، معاون سنی‌مذهب رییس جمهوری عراق در برخی سو‌قصدها علیه مقام‌های این کشور و انفجارهایی که به کشته شدن زائران شیعه انجامید، دست داشته است.

نوری المالکی، نخست وزیر شیعه عراق پیش‌تر آقای هاشمی را به دست داشتن در این خراب‌کاری‌ها متهم کرده بود.

اما آقای هاشمی هم‌اکنون به اقلیم کردستان پناه برده، این اتهامات را رد کرده و می‌گوید که سخنان آقای نوری مالکی تلاشی است برای بیرون راندن او از دایره قدرت در این کشور.

اکنون این کمیته حقیقت‌یاب آقای هاشمی را در ۱۵۰ مورد خراب‌کاری، سو‌قصد و انفجارها علیه زائران شیعه متهم کرده است.

لازم به اشاره است پیش‌تر برخی رسانه‌های عرب‌زبان از بازداشت طارق الهاشمی خبر داده‌ بودند.

بیشتر بخوانید:

«بیش از نود کشته و زخمی در انفجار بغداد»

«بازداشت طارق الهاشمی، معاون نخست‌وزیر عراق» 


 


محمد مصطفایی/ وکیل دادگستری

همان‌گونه که مستحضرید، برگزاری راه‌پیمایی و تجمعات براساس مقررات و معاهدات بین‌المللی از جمله بند اول ماده بیست اعلامیه جهانی حقوق بشر و نیز از لحاظ قوانین داخلی جمهوری‌اسلامی‌ایران به استناد ماده ۲۷‌قانون‌اساسی حق هر شهروند ایرانی است. بنابراین حق برگزاری هر گونه راه‌پیمایی و تجمع برای شهروندان ایرانی به رسمیت شناخته شده است و نه تنها شرکت در راه‌پیمایی جرم نیست بلکه دولت مکلف است تا امنیت کسانی که در راه‌پیمایی‌ها شرکت می‌کند را حفظ کند و حق بازداشت خودسرانه احدی از شرکت‌کنندگان در تجمعات را به هیچ عنوان به غیر از مواردی که فردی مرتکب جرم مشهود از جمله تخریب یا ضرب‌و‌جرح شده باشد را ندارد و اگر فردی بازداشت شد می‌بایست تمام امکانات دادرسی عادلانه از جمله برخورداری از وکیل مدافع از زمان تشکیل پرونده و نیز حق ارتباط با خانواده‌اش به وی داده شود.

در روز بیست‌و‌پنجم‌بهمن ماه مصادف با چهاردهم فوریه در اعتراض به بازداشت خود سرانه آقایان  «موسوی» و «کروبی» دو کاندیدای ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۹ و فعالان سیاسی و مدنی، عده بسیاری از شهروندان ایرانی مقرر کردند تا در این روز تجمع سکوتی را برگزار نمایند.  در روز مقرر در تمام شهرهای ایران هزاران نفر از ماموران ویژه و امنیت و نیز هزاران نفر از افراد و ماموران سپاه‌پاسداران در خیابان‌ها مستقر شده و شروع به ضرب و جرح شهروندان ایرانی نمودند. در این راستا بنا به گزارش‌هایی که توسط شاهدان عینی به خبرگزاری‌های مختلف رسیده است عده بسیاری از زنان و مردان حاضر در خیابان‌ها بازداشت و به مکان‌های نامعلومی منتقل شده‌اند. برخی از خبرگزاری‌ها حداقل بازداشت‌شدگان را ۴۰۰ نفر اعلام نموده است. با گذشت سه روز از زمان دستگیری هنوز خانواده‌های بازداشت‌شدگان از محل بازداشت و چگونگی محاکمه عزیزان خود مطلع نیستند و ماموران امنیتی و دستگاه قضایی با این خانواده‌ها به شدت برخورد نموده و آنها را تهدید به بازداشت می‌نمایند.

در روز بیست‌و‌پنجم‌بهمن ماه ماموران امنیت جمهوری‌اسلامی در بسیاری از نقاط و خیابان‌های تهران دوربین‌هایی را جهت کنترل افراد شرکت‌کننده در راه‌پیمایی مستقر نموده بودند و در حال حاضر هم‌چنان بازداشت کسانی که در راه‌پیمایی‌ها شرکت کرده‌اند ادامه دارد.

خانواده‌های بسیاری از بازداشت‌شدگان به وکلای دادگستری مراجعه نموده از آن‌ها خواسته‌اند تا نسبت به پذیرش وکالت فرد بازداشت شده اقدام نمایند. وکلای منتخب با مراجعه به مراجع‌قضایی از جمله دادسرا و دادگاه انقلاب و دادستانی‌های شهرهای مختلف، با پاسخ منفی مرجع‌قضایی مواجه شده و هنوز اطلاعی از محل بازداشت افراد و چگونگی محاکمه آن‌ها ندارند. به نظر می‌رسد با توجه به تهدیدهای روزهای گذشته مسوولین جمهوری‌اسلامی‌ایران نسبت به برخورد با شرکت‌کنندگان در راه‌پیمایی و نیز سابقه دادرسی‌های ناعادلانه در مراجع امنیتی و قضایی، بازداشت‌شدگان تحت شکنجه قرار گیرند.

حال با توجه به مراتب فوق نظر به این‌که اولن بازداشت‌شدگان بدون دلیل قانونی بازداشت شده و ثانین  هنوز از محل بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست و خانواده بازداشت‌شدگان نگران سلامتی آنان هستند، درخواست می‌نمایم برای جلوگیری از ادامه شکنجه و روند غیر‌قانونی که حکومت جمهوری اسلامی در سیستم قضایی پیش گرفته است اقدامات لازم در جهت آزادی بازداشت‌شدگان را به عمل آورید.

با تقدیم احترام

محمد مصطفایی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر

رونوشت:

آقای احمد شهید بازرس ویژه حقوق بشر سازمان ملل

اتحادیه اروپا

سازمان دیدبان حقوق بشر

سازمان عفو بین الملل

کانون بین المللی وکلای دادگستری

Open Letter to the UN High Commissioner for Human Rights Council and Special Rapporteur, Regarding the Arbitrary Arrests in Iran on 14th Feb

With Greetings,

As you are aware, holding meetings and rallies based on Clause one of Article 20 in the Universal Human Rights Declaration and other international conventions, as well as Islamic Republic’s own domestic law, Article 27 of the constitution, is the right of every Iranian citizen.

Therefore the right to hold rallies and marches for Iran’s citizens is recognised and taking part in such events is not a crime. In fact the government is duty bound to provide the safety and security of those who take part in these rallies and under no circumstances has the right in the arbitrary arrests of anyone participating in these rallies, unless a crime such as destroying property or harming others has been committed.

Anyone arrested must have all the means to have a fair trial and access to a defence lawyer  as well as  contact with their families.

On 14th Feb, some of Iran’s citizens and civil rights activists decided to hold a silent rally to protest against the continuing unlawful arrests of two of the 2009 presidential candidates, "Karroubi" and "Moussavi."

On the day the rally was to be held, Iran’s main cities were swamped with thousands of special security forces and revolutionary guards in the streets and they started to beat people up.

According to many eyewitness reports, many men and women present in the streets were arrested and were taken to unknown locations. Some news agencies have reported at least 400 were arrested.

Three days after these arrests were made, many families of those arrested have no idea about the whereabouts of their loved ones and the judicial process that awaits them. Security agents and the judiciary have mistreated these families and threatened them with arrest

On 14th Feb, Islamic Republic security agents had placed many cameras in Tehran’s streets and junctions along the route of the march to control and identify those who had come to join the rally. These arrests are still continuing.

Many families have contacted defence lawyers to represent those arrested but the lawyers have been turned away by the judiciary officials and the revolutionary courts and these appointed lawyers are still not aware of the whereabouts of their clients.

It is highly probable given the threats made against the protesters, in the last few days, by the Islamic Republic officials and the judiciary’s track record in unfair trials, that those arrested are being tortured right now.

Hence with regards to the above points, since those arrested have been arrested without any legal basis and

as there is still no information as to their whereabouts, their families are worried about the well being of their loved ones. I appeal to you to do what is necessary to stop the torture of those arrested and the illegal process set up by the Islamic Republic judiciary.

Sincerely

Mohammad Mostafaei, Defence Lawyer and Human Rights Activist

cc: Ahmad Shaheed, Special UN Human Rights Rapporteur ,

European Union

Human Rights Watch

Amnesty International

International Bar Association


 


خبر / رادیو کوچه

وزارت دارایی آمریکا در بیانیه‌ای با اعلام تحریم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه، 16 فوریه، این وزارت‌خانه را به حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و حمایت از حکومت سوریه در سرکوب مخالفان متهم کرده است.

دیوید کوهن، معاون وزیر دارایی آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در این بیانیه گفت: «امروز وزارت اطلاعات و امنیت ایران را به نقض حقوق بشر شهروندان ایران و صدور رفتار خشونت‌آمیز این وزارت‌خانه برای حمایت از حکومت سوریه در سرکوب مردم آن کشور متهم کردیم.»

آقای کوهن هم‌چنین گفت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از گروه القاعده، القاعده در عراق، حزب‌اله لبنان و حماس حمایت می‌کند و آن را بیان‌گر سیاست حکومت این کشور در حمایت از تروریسم دانست.

بر اساس این تحریم، کارکنان وزارت اطلاعات از سفر به ایالات متحده منع شده‌اند، اموال و دارایی‌های این وزارت‌خانه در آمریکا مسدود شده است و معامله شهروندان و شرکت‌های آمریکایی با آن ممنوع شده است.

آمریکا پیش‌تر نیروی قدس سپاه پاسداران و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی و تعدادی از فرماندهان این دو نیرو را به اتهام کمک به سرکوب مخالفان حکومت سوریه تحریم کرده بود.

بیشتر بخوانید:

«تایید ‌قطع شدن صادرات نفت ایران به ۶ کشور اروپایی»


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

Mahboobeh@koochemail.com

2000 میلادی: در چنین روزی، مایکروسافت ویندوز ۲۰۰۰  به بازار عرضه شد. ویندوز ۲۰۰۰ سیستم‌عاملی برای کامپیوترهای شخصی (PC) است که توسط شرکت مایکروسافت تولید شد. این سیستم‌عامل گرافیکی در سال ۲۰۰۰ معرفی شده است و برای ایست‌گاه‌های کاری و سرورهای شبکه به کار می‌رود.

1382 خورشیدی: سال‌روز درگذشت «عمادالدین حسنی برقعی»، معروف به «عماد خراسانی»، وی که زاده سال 1299 بود، شاعر غزل‌سرا و قصیده‌سرای مشهور خراسانی است و از نام‌آوران شعر و غزل معاصر ایران به‌شمار می‌آید. دیوان اشعار عماد خراسانی با مقدمه‌ای از مهدی اخوان ثالث، بارها تجدید چاپ شده‌است.

 هم‌چنین بسیاری از غزل‌ها و اشعار عماد در برنامه‌های مختلف موسیقی اصیل ایرانی در رادیو یا برنامه‌های خصوصی توسط هنرمندان نامی و خوانندگان مشهور خوانده شده ازجمله «محمدرضا شجریان» یکی از غزل‌های مشهدی عماد را به نام «پیری و معرکه‌گیری» به صورت ضربی در برنامه موسیقی ایرانی اجرا کرده ‌است.

1281 خورشیدی: زادروز «صادق هدایت» نویسنده، مترجم و روشن‌فکر ایرانی. هدایت از پیش‌گامان داستان‌نویسی نوین ایران بود و بسیاری از محققان، رمان «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت مهم هدایت نویسندگی است، اما وی آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتوان چخوف نیز ترجمه کرده‌ است.

سرانجام هدایت در فروردین سال 1330 در آپارتمان اجاره‌ای خود در پاریس به زندگی خود پایان داد. حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان‌گر تاثیر ژرف او بر جریان روشن فکری ایران است.

1367 خورشیدی: آغاز مذاکرات سه جانبه صلح ایران و عراق در نیویورک. در چنین روزی مذاکرات سه جانبه مقامات ایران و عراق با حضور دبیر کل سازمان ملل در نیویورک صورت گرفت و به پیش‌نهاد صریح دبیر کل و تاکید او، مذاکرات بسیار دقیق و کوتاه مدت صورت گرفت و نتیجه مطلوب اخذ شد. بن‌بست در جریان مذاکرات بین ایران و عراق، تحت نظارت دبیر کل سازمان ملل و پس از استقرار آتش‏بس بین دو کشور، نشان‏دهنده تعلل عراق در اجرای مفاد قطع‌نامه 598، به رغم فشارهای بین‏المللی بود.

923 میلادی: درگذشت «محمد بن جریر طبری»، او اولین مفسر قرآن در جهان اسلام و نویسنده و به وجود آورنده «تاریخ طبری» است طبری عالم بزرگ و توانایی بود که اگر کتابی را فقط یک بار می‌خواند تمامی کتاب را حفظ می‌کرد. وی علاوه بر تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، در علوم دیگر هم دست داشته ‌است. طبری گرچه آثار و تالیفات بسیار داشته ‌است اما همه آثار او به جای نمانده و تنها دو کتاب عظیم از او باقی مانده است. او در شعر و ادب نیز در عصر خود شهره بوده ‌است. پس از مرگش به یادش چندین مدرسه و تیم ورزشی مهم و موزه در سراسر جهان بنا نهاده شده است.

برخی‌ دیگر از روی‌دادهای امروز

_______________________________________

1349 خورشیدی: زادروز آرش حجازی نویسنده، مترجم، پزشک، و ناشر ایرانی است. وی مدیر انتشارات کاروان و مترجم رسمی کتاب‌های «پائولو کوئیلو» به زبان فارسی است.

1986 میلادی: «جیدو کریشنامورتی» عارف، متفکر، نویسنده و سخن‌ران مشهور هندی درگذشت. موضوعاتی مثل تحول روانی انسان، مدیتیشن، ساختار ذهن، روابط انسانی و ایجاد تغییراتی مثبت در جامعه بشری از جمله موضوعات مورد علاقه وی بود. او تاکید داشته که تحول روانی در درون فرد یک موضوع کاملن ضروری است و این تحول را نمی‌توان توسط یک نهاد بیرونی مثل نهادهای سیاسی، مذهبی یا اجتماعی ایجاد کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، شام‌گاه پنج‌شبنه، 16 فوریه، به وقت آمریکا، با اکثریت قابل توجهی قطع‌نامه پیشنهادی کشورهای عرب در محکومیت نقض حقوق بشر در سوریه را تصویب کرده‌اند.

به گزارش سی‌ان‌ان، این قطع‌نامه که روز گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به رای گذاشته شد با ۱۳۷ رای موافق و تنها ۱۲ رای مخالف به تصویب رسید.

اگر چه تصویب قطع‌نامه در مجمع عمومی سازمان ملل ضمانت اجرایی مشابه شورای امنیت این نهاد بین‌المللی ندارد اما تصویب این قطع‌نامه با رای اکثریت نسبتن قاطع می‌تواند به انزوای چین و روسیه بینجامد که چند روز پیش همین قطع‌نامه را وتو کرده بودند.

علاوه بر چین و روسیه، ایران، ونزوئلا و کره شمالی هم از جمله ۱۲ کشوری بودند که به این قطع‌نامه رای منفی دادند.

بیشتر بخوانید:

«بمباران درعا پس از حمص و حما در سوریه»


 


Ardavan Roozbeh/Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
When poem comes in, many borders vanish. It seems that another kind of language wants to express our feelings.
There are no limits to what should and should not be said. It seems that the poet represents the creativity of a free spirit who says and writes what he sees.
Perhaps sometimes desired, maybe sometimes custom made, but without any doubt, a major part of poems comes from something bigger than an order and beyond desires.
This is why the poetry has always been a source of conflict and controversy for years. From different point of views and perspectives and sometimes beyond even the poet’s own sense, this is the poem  inherent character. I knew Abdolrezaei. When he published his poems on Facebook, I would read some of them. Some were may be incompatible with my nature, and some seemed very daring to me but he was present in a corner of my mind. Recently, I found out the he has released a new collection of his poetry called “Cumulus”. That was a good opportunity to get to know him better and talk a little bit of poetry and a poet’s today life. Maybe even a little about what we would call our institutionalized oppression today. Whether or not being far away from his audience separates the poet from the real world. The result became the interview that comes ahead.
“Ali Abdolrezaei” is a Persian poet, born in April 1969. He is from Langroud and happens to be also a mechanical engineer. His poem books are titled ”Iron men only oxidize in the rain”, ”Name this book yourself”, ”Paris in Reno”, ”This dear cat”, ”The society”, ”Shynma”, ”I lived in dangerous”, ”Hermaphrodite”, ”More vulgar than the literature”, ”The condom wrapped gift”, ”Living in dangerous (Turkish)”, ”Terror”, and ”Cumulus”.
Ardavan Roozbeh and Ali Abdolrezaei:
Your last publication is “Cumulus” which has been recently released. Where this book has been published and what does it talk about?
“Cumulus” is a religious book that praises love and is very anti-religion, because it denies love without  the beloved. Let me explain the relation of religion in this book. Lexical meaning of religion is ”gold stamped” and the other meaning is ”approach”. So any thought that goes in a ”way” is a religion even if it is against God. Therefore, all ideologists are religious. What Mohammad, the prophet of Islam says in the ninth verse of Saf Surat about the religion means that it is a cult and Shari’ah. Or in the second verse of Surat Zemer, religion means unity and oneness and religion is the heart’s intelligence, reason and conscience and not a science at all. The teachings of the prophets can be called cult. Christianity is not a religion, is a cult. Islam is not a religion, it is a cult. Arabs still does not realize that religion is a Persian word and they do not know what they have done to their Islam by steeling this word from us.  False way of reading the word “Da’na” that is obtained from the Avestan word “Dana”, with “da” as root, also means thinking and understanding. So, religion means to reach the intellect within, through the heart’s intelligence.
Why did this book went to religion? Because this book, Cumulus worships the love and the beloved, the terrestrial love which is rooted in life and stays away from religions. Because the religion says that God is the subject of love and the beloved is closer than your skin. Talk with him and if your are sincere he accepts your love. All religions say that God is very intimate but they use the most official words for prayer or romantic conversations with God.
You should be allowed to say: “Dear God, I do not feel good, make me happy”. In the “The Kind Lord of the world “,  the only thing you do not find is sincerity and closeness. It cannot be a language of  love and transmission of culture of love. Therefore, people feel God far away, and look for him in the skies. The same way, addressing the great supreme leader with such insistence, they think speaking with a being so distant and supreme.
For more than 1,300 years, the Persians or Persian language call God, “Merciful God!” in arab. I do not understand this because this is not an intimate conversation with God. That is why Islam appears to promote love and but distorts it. Constantly strives to create a fictitious love that even death is not the way to achieve the promised and you should only martyr. In fact, Islam is against love, disgusts love, as if you are in love, you do not go to war and kill. Love is the border of Islam and does not allow Islam to get beyond the borders and become worldwide spread religion. Because Islam’s main goal is to expand  in the world and requires many deaths. Rather, religion loves life. Cults denies love and life and say : ”die to live” but to live you just need to live.
Mohammed, Moses, Buddha and Jesus had probably already spread all their love and flowers that used to smell good and now certainly are dry and odorless. Love should be re-spread again and leave hate aside. Hate is a disease and love is the sign of health. Unfortunately these days these two are intertwined and today, people show their love by hate. As I mentioned before, “Cumulus” is a religious book because it worships life. Life is danger itself.
How many books you have released before Cumulus?
This is my twenty first published book in Persian but so far, I have published 33 books in English, German and other languages.
Many people believe that when a poet or a writer leaves his homeland and loses connections with the people in the streets, he cannot have a new idea and therefore keep saying the same things over and over. What is your perspective as a poet in this case?
This is totally true but these days, does not apply anymore because the streets have changed and have become virtual. When the poet is in exile, it was true twenty years ago that he is far from the street talks but the Internet and online discussions, and articles now fill this space and this is no longer true.
Another thing is true that you lose linguistic features in exile but other new features you get to be  familiar with is the latter language, which is another world and if a poet or a writer is creative, to establish a dialogue between guest and host language creates a whole different world and increases the  the world’s text. Therefore, at this time I disagree with this idea, because the greatest writers and thinkers of the past twenty years were in exile, such as “Milan Kundera”.
Does the audience inside Iran connect with your literature?
The connection with the audience is not the same because there is a huge force trying to eliminate independent voices. You are almost the only Radio who welcomed me. I live outside Iran for the past eleven years, none of my books have been published in Iran, and no magazines have ever mentioned my name. Even foreign publications that are helped by foreign governments to fight against censorship, so those in exile can speak, promote the same atmosphere and advertises the names of the publications that the Islamic Republic of Iran do and even it seems there is a double censorship.
If you mean internal circulation of the industry of writing, yes, I have not been very successful because my work has not been published for the past eleven years but downloads of my books on the Internet shows that I am among the four poets with large audiences.
The book, “I lived in the most dangerous” on the site “Ketabnak” has been the most successful book of that site. More than 40 thousand copies have been downloaded so that because the center of the site was in Iran, they eliminated all my books from that online library.
When we talk about censorship in Iran and abroad, we are faced with two perspectives. You mentioned censorship outside Iran and it is natural that some people do not want to hear anything about it inside, but why does this happen? Given that we all want a free and prosperous Iran, why do you think that in the realm of literature, culture and even social interactions we are conflicted and we do not accept each other?
This is an interesting question. I do not know whether you can publish my book because many other  televisions could not.
Weather we want it or not, we live in a cultural systems which is rooted in censorship. In Iran, we had only one political party that influenced our culture and it was the communist party ”Toudeh”. And one of their negative outlooks was the culture of removal. We had ”Jalal Al Ahmad” that if he even sneezed somewhere, he would be related to a thousand things. We have the industry of doubt and slander. The exact same industry the newspaper ”Kayhan” is using now, the communist party used in the monarchic era.
In this era, anyone doing anything new, is doubted. I left Iran when Mr. Khatami was president. Exactly when some of reformists, actual leaders of the green movement were in power, and I was eliminated by these people because I wanted to live and speak independently and could not stand that some words from Persian language been taken away or not used.
Some reformist officials, Green movement, and many of these radios and extremist Muslims who have religious ideology and slogans, despite being opposed to Khamenei, follow the same system of removal.
I gave an important interview that I sent for Radio Zamaneh but they did not publish it although the same interview was on the internet in less than a year. The Magazine, “Day” or “Jadid onLine” who have made a video of me, are media who are borrowing money from British Government.
They believe that if they broadcast my voice to Iran, it will be filtered and they will lose their audiences. I do not accept these reasons because I believe that they have a second removal system. I think that there is someone behind the wheels who do not like me and order the removal.
For example, Mr. Massoud Behnoud made a film about ”Ibrahim Golestan”, and I criticized it because  it showed Ebrahim Golestan as a political personality. I found that the worth of Ebrahim Golestan is in his independence. The fact that he devoted his life in that period to art and poetry and a poet such as Forough came out from his tact. After I criticized this film, I saw a whole bunch of press, televisions and BBC radio remove the work when they see my name. So the censorship that Mr. Khamenei imposes in Iran is not very different from the censorship outside.
If Shamloo was a modern poet, he would have considered life terrestrial, although the idea he offered was the same as Holy Mother Mary. ”Vartan” the martyr he created is the same as ”Hossein” the martyr in Karbala desert. We see people from one perspective, we do not combine the ”close ups” and ”longshots”.
My problem is also even with a part of the classical intellectuals. Because they even censor words and ideas. Even if this regime changes, considering our foundations, the next regime will continue to censor, because we have not been taught to hear anything different. The only thing we have learned is labeling and making stigma. The system is essentially the same system the Islamic Republic uses. Anyone labels anybody else, I tell them you are like the Islamic Republic because stigma causes people to stop moving and being active.
فارسی

 


 


Obama administration needs to lead the world in providing direct aid to the Syrian people to stop the genocide in Syria

 PHOENIX (February 14,2012) – Dr. "Zuhdi Jasser" on behalf of the Syrian Democratic Coalition released the following statement regarding the escalating humanitarian crisis in Syria and the inability of the Obama administration to lead the world with a coherent strategy and action to directly aid the Syrian people in their quest for freedom rather than simply words:

"After over a year of demonstrations and over 7,000 Syrian men, women and children killed by Assad's killing machine for simply wanting their freedom, it seems that there is no end in sight to the brutality of "Bashar al-Assad" and his military and no hope from the West or the UN for navigating a path forward for a Syria free of tyranny.

Bizarrely the United States and its western allies seem to be following the lead of the Arab League and its friends at the United Nations, cliques of autocrats often no better than Assad himself rather than lead free nations and immediately implement a clear strategy to end Assad's regime. Britain's foreign minister William Hague essentially took western intervention off of the table when he flatly stated 'I don't see the way forward in Syria as being western boots on the ground in any form, including in any peacekeeping form.' Few are actually calling for "boots on the ground" but a Kosovo style solution with targeted bombing of military facilities and armamentarium would have essentially the same impact it did against the Serbs for the Bosnians giving in this case the Free Syria Army room and momentum to gain position, time, and safe zones. Hague's comments seem to rather reflect a raising of the white flag in the face of determined opposition from Iran, Russia, China, and of course Syria itself.

The US's attempt to bring together "Friends of Syria" is admirable but only one component of what should be a far more forward and comprehensive strategy to bring down the Assad regime and help foster a genuine transition toward democracy. The paralysis of the US and the West due to a fear of what may come next, sentences the Syrian people to their current miserable condition and bloodshed at the hands of the Baathist butchers in control of the Syrian military. Any transition will be messy but let us not let fear of change become accomplices in a horrific genocide occurring in towns across Syria. In the last week alone the city of Homs has seen continued shelling of neighborhoods, daily death tolls in the hundreds and an attempt to smother a town into silence by cutting off food, water and electricity.

There is no excuse whatsoever in 2012 for massacres like Homs to occur with inaction from the US and the free world. Shortsightedness may paralyze our weak leaders but in the end once the Syrians have rid themselves of Assad and all of his corrupt military leaders enacting kill orders across their nation against their own people, they will not forget how little the US openly did inside Syria to counter the forces of evil in Syria. If we have any desire to bring liberty to Syria rather than see it become Islamist, American soft power and some hard power must be utilized or all the Syrian people will know is how we sat silent as Iran, Russia, China, and Hizballah armed the Syrian military and they were aided only by a few Arab League nations. This is not the American legacy our families came to the US knowing and loving.

A Kosovo style solution with bombing, military air support, black ops and intelligence support, humanitarian aid, border aid with safe zones, genuine economic isolation through comprehensive sanctions (in addition to sanctions against direct Syrian supporters ie. Russia, China, Iran, and Lebanon) is possible and the only genuine support that will be in any way meaningful to the Syrian people. Any other so-called support with repeated diplomatic meetings, delay tactics, empty statements at press conferences is empty and transparently useless. The Syrian people know who is coming to their aid and who is not.

 When Jay Carney on the behalf of the White House stated last week that the 'right solution is a political solution' for Syria this demonstrates such a profound ineptness and inability to articulate and understand the evil that is Assad and his military leadership that the US has fallen to an all-time low in its reliability in defending liberty abroad.

American diplomacy has taken a tragic turn when it is the UN's Ban Ki Moon who is advocating the loudest for the freedom seeking people of Syria. Strategically Syria represents our greatest opportunity against the Iranian crescent of control through Iraq, Syria and Lebanon. As an ethnically and religiously diverse nation Syria stands as the Arab nation ultimately most likely to arise out of both secular fascism and Islamist fascism.

Our inaction is being paid for with the lives of the Syrian people. The Security Council gridlock will do nothing to change the situation on the ground.  Russian Foreign Minister Sergey "V.Lavrov" told a news conference that 'We should first have peace,' before we agree to the Arab League proposal. Hypocritically the Russians are best suited to bring that peace by ceasing the arming and fueling of Assad's military. The Syrian government does not make its own weapons. The United States needs to step away from the table at the UN and stop grasping at straws for a solution and seize the opportunity to lead for there to be any hope for change within the Middle East."


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته