خبر / رادیو کوچه
مصطفی دانشجو وکیل دراویش نعمتاللهی گنابادی روز چهارشنبه از زندان ساری به اردوگاه معتادان منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، دانشجو که با شکایت ماموران اداره اطلاعات ساری به 7 ماه زندان تعزیزی محکوم شده و بیش از یک ماه از دوران محکومیت خود را در زندان ساری سپری کرده بود، ظهر روز چهارشنبه 25 خردادماه به اردو گاه معتادان منتقل شد .
گفتنی است دانشجو چندی پیش در واکنش به اظهارات بعضی مقامات زندان مببنی بر اینکه فردی حاشیهدار است خطاب به مسوولان زندان گفته بود: «در حاشیهی پرونده من شارب و اعتقادات من است. در حاشیه پرونده من شرافت شغل وکالت است. شما یک وکیل را به جرم دفاع از موکلان خود زندانی کردهاید.»
لازم به ذکر است که جعفری دادستان فعلی شهرستان ساری در زمان تخریب حسینیه شریعت قم در مقام معاونت دادستان قم بوده است که مصطفی دانشجو از وی در مراجع قضایی شکایت کرده بود.
اشکان منفرد / گزارش
مراسم گرامیداشت سالروز انتخابات در آنکارا، با لغو مجوز تجمع از سوی فرمانداری آنکارا و پلیس این شهر، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا برگزار نشد.
مراسم گرامیداشت یاد و خاطره کشتهشدگان سالروز انتخابات در ایران، با لغو مجوز انجمن فعالان تبعیدی از سوی مقامات کشور ترکیه مواجه شد. این مجوز پیشتر از سوی پناهجویان مقیم ترکیه برای برگزاری مراسم اعتراضی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی برای روز 22 خرداد درخواست شده بود که به دلیل همزمان شدن با انتخابات پارلمان ترکیه به روز 25 خرداد موکول شد. این مراسم که میبایست راس ساعت 15 روز چهارشنبه 25 خرداد در مقابل سفارت جمهوری اسلامی برگزار میگردید، یک ساعت قبل از شروع مراسم با لغو مجوز و اعلام این موضوع از سوی مقامات ترکیه مواجه شد. مقامات دولت ترکیه و فرماندار این شهر، علت لغو مجوز از سوی وزارت امور خارجه را بخشنامهای تازه عنوان کردند که در این بخشنامه هرگونه تجمع اعتراضی در مقابل سفارت کشورها در آنکارا را ممنوع اعلام کرده است! نماینده پلیس امنیت آنکارا و فرماندار این شهر، با اعلام این موضوع و گرفتن تعهد کتبی از دو مسوول برگزارکنندهی این مراسم جهت عدم برگزاری، خواستار پراکنده شدن جمعیت پناهجویان که تعداد آن بالغ بر دویست نفر میبود، شدند. لازم به ذکر است، مقامات دولت ترکیه با درخواست تجمع در یک خیابان پایینتر از سفارت جمهوری اسلامی نیز موافقت نکردند و تنها اجازهی برگزاری مراسم محدود در پارک نزدیک به سفارت را دادند. در ادامه و با فشار پناهجویان مقیم این کشور این مراسم در پارکی در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی برگزار شد.
این مراسم که با حضور نزدیک به دویست پناهجوی این کشور که از شهرستانهای دور و نزدیک گرد هم آمده بودند با سرود «ای ایران» آغاز و با شعارهای اعتراضی به مناسبت سالروز انتخابات و کشتار و زندان هموطنان در ایران از سوی نظام جمهوری اسلامی، به مدت یک ساعت ادامه پیدا کرد. تجمعکنندگان با در دست داشتن پرچم ایران و همچنین پلاکاردهای کشتهشدگان انتخابات در دو سال گذشته و همچنین روزنامهنگاران و زندانیان سیاسی، شعارهایی را علیه مقامات جمهوری اسلامی ایران سر دادند.
این مراسم در پایان با ادای احترام و شمع روشن کردن در کنار پلاکارد و تصاویر کشتهشدگان راه آزادی و همچنین تصاویر زندانیان سیاسی و خواندن سرود «ای ایران و یار دبستانی» به پایان رسید.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
یکی از معروفترین هتاکینی که کتاب مشهورش به نام «23 سال» بسیار خوانده شده و خوانده میشود، کتابی که بدون اهانت به مقدسات دینی مومنان در قالب نوشتاری روان تنها به دنبال شواهد است، «علی دشتی» است.
این سیاستمدار، محقق و نویسنده که به کسوت روحانیت نیز درآمده بود، یکی از پیشکسوتان سبک نو از پردهبرداری دینی بود، علی دشتی با آشنایی کاملش به روحیات متعصبین مذهبی این کتاب را نگاشت راهی که «شجاعالدین شفا» آن را آراست.
گفته میشود دشتی پیش از مرگ به یکی از دوستانش گفته بود:
«اگر شاه اجازه داده بود، این گونه کتابها به چاپ برسد و در اختیار مردم قرار بگیرد، ما هرگز انقلاب اسلامی را در این کشور تجربه نمیکردیم.»
نوشتهها و ترجمههای دشتی بازتاب اندیشه و مرام او در بررسی مسایل روز و باورهای مذهبی و سیاسی است و نگرش او به تاریخ، ادبیات و عرفان ایرانی را نشان میدهد. دشتی کتابها و مقالات متعددی نوشت اما از این میان دو کتاب او بیش از تمامی آثارش بر شهرت و زندگی دشتی سایه افکنده است. او در کتاب «تخت پولاد» به انتقاد از «دین مرسوم» میپردازد و بیش از همه کتاب «23 سال» جنجالبرانگیز شد که در آن به کلی تمامیت اسلام را به عنوان دین مبتنی بر وحی نفی میکند. هر دو این کتابها بدون ذکر نام نویسنده به چاپ رسیدند.
اگر چه دشتی کتاب 23 سال را در سال 1311 به رشته تحریر در آورد، ولی تا سال 1326 در چاپ و انتشار آن اقدامی ننمود. احتمال دارد که چاپ کتاب هم در بیروت انجام گرفته باشد، زیرا بین سالهای 1350 تا 1356 دولت پهلوی از چاپ و انتشار هر گونه نوشتاری که مخالف دین بود، جلوگیری میکرد. پس از انقلاب اسلامی، دشتی به گروههای مخالف حکومت جمهوری اسلامی که به گونه زیرزمینی فعالیت میکردند، اجازه داد که به چاپ و انتشار این کتاب بپردازند. گفته میشود شمار نیم میلیون از این کتاب بین سالهای 1359 تا 1365 به گونه غیر مجاز چاپ و به فروش رفته است.
در محله پشت بازار کربلا در یک خانواده ایرانی به دنیا آمد. پدرش شیخ عبدالحسین دشتستانی، روحانی بود. علی دشتی تحصیلاتش را در حوزههای علمیه نجف شروع کرد.
او در سن بیست و چهار سالگی در کوران جنگ جهانی اول همراه پدر و برادراناش، عراق را به مقصد ایران ترک گفت و برخلاف تربیت مذهبی و توقعات خانوادگی، در فضای پرآشوب آن روزگار به دنیای سیاست و مطبوعات وارد شد. فعالیت روزنامهنگاری را در شهر شیراز و در روزنامه فارس آغاز کرد. ولی اندکی بعد مقالهای از او منتشر شد که عامه نپسندیدند، هیاهویی راه انداختند و اراده قتلاش را کردند. ناچار در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما که والی فارس بود پناهنده شد و فرمانفرما او را پنهانی به اصفهان فرستاد. اقامت دشتی در اصفهان هم مانند شیراز کوتاه بود و بعد از پنج ماه به تهران آمد.
دشتی در مقام ناشر هفته نامه «ستاره ایران» در تهران مشغول به کار شد. «ایام محبس» اولین کتاب دشتی بود و برای او شهرت زیادی به عنوان یک نویسنده بهارمغان آورد و تا مدتها بارها تجدید چاپ شد. «ایام محبس» کتابی کاملن احساسی درباره موضوعی کاملن سیاسی بود و افزون بر ارزشهای ادبی، اولین کتابی است که به توصیف زندان و زندانی سیاسی میپردازد. دشتی در این کتاب به شدت بر اشرافیت و زندگی مدرن غربی میتازد و اسلام را راه رستگاری بشر مینمایاند.
او چند دوره نماینده مجلس از قزوین و بوشهر بود و در خلال این سالها اعتقادات مذهبی علی دشتی کمرنگتر شد و لباس روحانیت را به کناری نهاد و از شغل حرفهای روزنامهنگاری هم برای همیشه کنارهگیری کرد، او چندین دوره نیز به زندان رفت، پس از این سالها دشتی به یادگیری زبان فرانسه پرداخت. در زندگی او، فرانسه در حکم دروازهای به فرهنگ و تمدن جهان مدرن بود. او همچنین در کنار آن زبان، توجه و علاقه ویژهای به تاریخ و فرهنگ انگلیس و روسیه داشت. علاوه بر زبان مادری، عربی و فرانسه، دو زبان اصلی بودند که ارتباط دشتی را با فرهنگ عرب و اروپا، به خصوص از طریق ترجمه کتابهای پرطرفدار، برقرار میکردند. علی دشتی برداشت و تفسیر دوگانهای در جستوجوی یافتن پاسخ آن پرسش داشت. او خود را وطنپرست ایرانی میدانست و علم، تکنولوژی، توانایی اقتصادی و نظامی، همچنین فردگرایی و تاثیر فرد بر امور اجتماعی و سیاسی در اندیشه دشتی ابعاد پیشرفت و تکامل بشریت را تشکیل میدهند و ضامن بقای جامعه در گذر زمان هستند. در پیشرفت هند و ژاپن در آن دوره، دشتی تحقق نظریات خود را باز مییافت، و ایران را در مسیر خود برای پیشرفت کمتر از آن کشورها نمیدانست.
با شروع شدن حوادث 15 خرداد 1342 دشتی که خود در مدارس علمیه تحصیل کرده بود در لبنان به عنوان سفیر ایران رایزنیهای با روحانیون و علمای شیعه آنجا به نفع دولت پهلوی داشت. با وجود اینکه دشتی منتقد جدی روحانیت بود از سیاستهای اسداله علم در وقایع خرداد 1342 انتقاد میکرد. این انتقادها و نصایح دشتی به شاه برای او چندان خوشآیند نبود. گفته میشود که دشتی از شاه تقاضای آزادی یا لغو تبعید آیتاله خمینی را کرد که در جواب شاه پاسخ تندی به او داده است.
سه سال پایانی زندگی دشتی همراه با برخوردهای مختلف حاکمان جدید با او بود. وی پس از انقلاب 1357 دو بار به مدت کوتاه دستگیر شد. گفته میشود او شکنجه نیز شده، بار دوم در حدود آذر ماه 1360 به اتهام نوشتن کتاب 23 سال دستگیر اما به دلیل کهولت سن و شکستگی پا آزاد شد و چند روز بعد در سن 87 سالگی در بیمارستان جم در تهران درگذشت و در امامزاده عبداله به خاک سپرده شد.
علی دشتی در کتاب 23 سال مینویسد:
«هزارها کتاب درباره زندگی و حوادث بیست و سه ساله ظهور و افول او (محمد) و همه کردارها و گفتارهای این مرد فوقالعاده نوشته شده است و تحقیقن از او بیش از تمام رجال تاریخی قبل از او اسناد و مدارک و قوانین در دسترس محققان و پژوهندگان قرار گرفته است، معذالک هنوز کتاب روشن و خرددپسندی درباره وی (محمد) نوشته نشده است که سیمای او را عاری از گرد و غبار و اغراض و پندارها و تعصبات نشان دهد.»
سپس ضمن اشاره به اوج خرافهپرستی و عقاید نادرستی که در جامعه ایران مشاهده میشود، و با پیشبینی انعکاسی که مطالب این کتاب در میان این جامعه برپا خواهد کرد، مینویسد:
«…نه، من نه در خود چنین شکیب را سراغ دارم و نه آن همت را که با امواج کوه پیکر و مقاومتناپذیر خرافات به ستیزه برخیزم… راست و صریحتر گویم،… تحت تاثیر عقیده، خرد و ادراک آدمی از کار میافتد. چنانکه میدانیم، عقایدی از طفولیت به شخص تلقین شده و زمینه اندیشهی او قرار میگیرد و آنوقت میخواهد همه حقایق را به آن معتقدات تلقینی که هیچ مصدر عقلایی ندارند منطبق سازد…»
علی دشتی در کتاب 23 سال بسیار محترمانه و مستند از زندگی پیامبر اسلام پردهدری کرد، اما اهانتی روا نداشت.
خبر / رادیو کوچه
حسین جوادی و عثمان احسنی، دو شهروند بوکانی از سوی یکی از شعبههای دادگاه انقلاب، در مجموع به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند.
به گزارش موکریان نیوز، دادگاه انقلاب این دو شهروند را که بیش از یک سال است در زندان به سر میبرند به اتهام همکاری با گروههای مذهبی، هر کدام را به شش سال حبس محکوم کرده است.
گفتنی است این دو شهروند هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج محبوس هستند.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
این یک شیوه و روش مرسوم در میان بنیانگذاران ادیان و آیینهای نو و کهن بوده است که در کنار ابداع قانونها، روشها و بایدها و نبایدهای تازه، شماری از باورهای عمومی رایج در میان مردمان آن دیار را نیز به همان شکل موجود حفظ میکردهاند. رسم «ختنه»ی کودکان از آن دست چیزهایی بوده که پیش از یهودیت نیز در میان اقوام دیگری مرسوم بوده است اما یهودیان ضمن تاکید بر آن، انجامش را برای دینداران واجب کردند. پس از پیدایش دین اسلام نیز بر این سنت یهودی مهر تایید گذارده شد.
در یک جامعهی آزاد و پیشرفته هرکسی باید بتواند به عنوان یک منتقد با رفتارها و یا اعتقادات دیگران روبهرو شده و تمامی و یا بخشی از آن را که به نظرش نادرست، غیرمنطقی و غیرعقلانی میداند به زیر سوال برده و با طرفدارانش به گفتوگو بنشیند. از سویی دیگر هر انسانی آزاد است تا به هر دلیلی به یک دین، آیین و یا مرام و مسلکی ایمان آورده و تمامی و یا بخشی از فرامین آنرا در زندگیاش به اجرا درآورد. پرسش اینجاست که دایرهی آزادی یک مومن و یا فرد باورمند برای اجرا و پیادهسازی این احکام و اعتقاداتش تا کجاست. شکی نیست که یکی از چیزهایی که دامنهی این اعمال را محدود خواهد کرد صدمه به حقوق و آزادیهای اجتماعی دیگران است. به عنوان نمونه اگر فردی دوست داشته باشد هر روز ساعاتی را به خواندن متون کتاب مقدس خودش بگذراند هیچکس نمیتواند او را از انجام چنین کاری باز بدارد مگر اینکه او بخواهد این کار را با صدای بلند و در محلی انجام دهد که موجب آزار دیگران بشود.
بیایید کمی مسئله را گستردهتر کنیم. آیا یک انسان مومن حق دارد باورهای خود را به خانوادهاش نیز تحمیل کند. آیا والدین و یا اولیا این اجازه را دارند که احکام و اعمال شرعی و آیینی را بر روی فردی اجرا کنند که هنوز از نظر عقلی و جسمی به آن مرحله از رشد نرسیده است که باورهایش را خودش آزادانه و از سر جستوجو و کنکاش برگزیند؟ و نقش حکومت، اجتماع و نهادهای اجتماعی در برابر این رفتار چیست؟ یهودیان و مسلمانان به خود این حق را میدهند که رسم «ختنه» را بر روی فرزندان خود اجرا کنند و این کار را حق طبیعی خود میدانند. دقت کنید که بحث به هیچ عنوان بر سر درستی و یا نادرستی این عمل و یا مفید و یا مضربودن سنت «ختنه» نیست. همانطور که گفتیم یک فرد بالغ و عاقل از چنین حق و آزادی برخوردار است که باورهایش را برگزیند اما در چنین مواردی چه کسی باید برای نوزادان و کودکان تصمیم بگیرد؟ آیا والدین به صرف آنکه یک باور به نظر آنها درست و منطقی است حق دارند تا دستور یک تغییر فیزیکی را بر روی دیگرانی صادر کنند که ممکن است تا در آینده و با بزرگتر شدن، نظرشان بهطور کامل عوض شود. در چنین زمانی است که نقش اجتماع و وجدان بیدارش هرچه بیشتر نمایان میشود. آنها هستند که باید با به تصویب رساندن قوانین، دست افراد را برای تصمیمگیری درباره کودکانشان ببندند. بدیهی است که این کودکان و نوجوانان هنگامیکه به سنی رسیدند که توانستند صلاح خود را تشخیص بدهند آزاد خواهند بود تا راه و روش خود را برای زندگی انتخاب کنند.
این حرکت در برخی از کشورهای دنیا آغاز شده است و برای نمونه قرار است تا مردم «سانفرانسیسکو» در ماه نوامبر به پیشنهادی درباره تحریم ختنه افراد زیر ۱۸ سال رای بدهند. گرچه که از هم اکنون سر و صدای شمار فراوانی از مسلمانان و یهودیان در این مناطق بلند شده است چرا که بر این باورند چنین پیشنهادی اگر رای بیاورد، حقوق گروههایی از جمله یهودیان و مسلمانان را که این عمل را مقدس میدانند، نقض میکند. اما واقعیت این است که نگرانی چنین افرادی بیشتر از این است که اگر فرزندانشان بزرگ شوند دیگر تن به انجام چنین سنتی ندهند.
خبر / رادیو کوچه
مصطفی اخوان، دانشجوی خلبانی دانشکده صنعت هوانوردی تهران، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، این عضو حزب اعتماد ملی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق سر دادن شعار در شبکه اجتماعی فیسبوک، نشر اخبار جنبش مردمی موسوم به جنبش سبز، عضویت در فیسبوک، دادن فراخوان برای تجمع غیرقانونی، مصاحبه با رسانههای برون مرزی، ارسال ایمیل و مقاله برای سایتها و شبکههای معاند نظام به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
حکم مذکور که در ۲۵ خرداد ماه به وی ابلاغ شده است به دلیل عدم سوسابقه وی به مدت پنج سال به حالت تعلیق در آمده است.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهیار فرآورده
واکنش قوه قضاییه به جنایت دهشتناک حمله به باغی در حوالی خمینیشهر و تجاوز دستجمعی به زنان در یک میهمانی خانوادگی، و مقصر دانستن قربانیان این جنایت، این شبهه را برمیانگیزد که نکند «متجاوزین» از همان دست «سربازان گمنام امام زمان» باشند که به تعبیر سخنگوی این قوه از خدشهدار شدن «عفت عمومی» به تنگ آمده و چنین جنایتی مرتکب شدند؟!
دستگاهی که سناریوی محفلی قتلهای زنجیرهای را رهبری و تقلب میلیونی در انتخابات را مهندسی کرد، چرا نتواند چنین جنایتی را کارگردانی کند، که هم سود دنیوی برای دستگاه سرکوب دارد و هم ثواب اخروی برای فقیهان. تا مردم بفهمند که اگر به آنچه گردانندگان دستگاه ولایت فقیه میگویند گوش نکنند در جمعهای خصوصی هم امنیت ندارند.
محسنیاژهای سخنگوی قوه قضاییه که معلوم است چندان هم از این جنایت ناراحت نشده، در نشست خبری روز دوشنبه 23 به صراحت اعلام کرد که «اگر مرحله اول که کوتاهی در شئونات اسلامی بود رعایت میشد این تعرضات صورت نمیگرفت»
سردار حسن کرمی فرمانده انتظامی اصفهان هم گناه را پای تحریکآمیز بودن رفتار قربانیان گذاشته و در برنامه 20:30 گفته: «همسایه این باغ که اونجا ساکن بوده، با مشاهده رفتار این افرادی که در داخل باغ بودند، و مقداری هم تحریکآمیز بوده با سروصدایی که ایجاد میکنند. اون فرد تحریک میشه و 13 نفر از دوستان خودش رو فراخوانی میکنه.»
این سناریو چالهچولههای زیادی دارد. مگر این آقای سردار در حین ارتکاب جنایت آنجا بوده که بداند قربانیان رفتار تحریکآمیز داشتند و سروصدا میکردند؟ بر فرض که دستگیر شدهها چنین گفته باشند، چگونه پلیس میتواند فرضیه خود را بر اساس گفتههای متجاوزین استوار سازد؟ با توجه به ارتکاب جنایت در روز زن – سوم اسفند – و جهت پوششی و تحریکآمیز که دستگاه قضایی به این پرونده داده، میتوان پنداشت عدم موفقیت دستگاه ولایت فقیه در مهار کردن زنان و ترویج حجاب در میان آنها، نظام را واداشته تا خود در نقش اوباش و اراذل و متجاوز ظاهر شود تا از این رهگذر چشمزهری بگیرد.
فرمانده انتظامی اصفهان همچنین گفته: «5 نفر از این مهاجمین که در حادثه دست داشتند بلافاصله دستگیر میشن تا ظهر همان روز. مابقی اینها از شهرستان متواری شده بودند». بنابراین هیچکدام از مهاجمین در هنگام حضور ماموران انتظامی و نیروهای ویژه دستگیر نشدند، بلکه ماموران موفق شدند تا ظهر تنها 5 تن از آنها را دستگیر کنند. علاوه بر این آنگونه که سایت عصر ایران نوشته نبوده است که «ماموران انتظامی و نیروهای ویژه بلادرنگ خود را به محل رسانده» باشند. اگر بلادرنگ خود را رسانده بودند که سربازان گمنام فرصت نمیکردند ماموریت الهی خود را به انجام رسانده و سپس محل را ترک کنند.
آدم واقعن دلش بهحال جنایتکاران حکومت امام زمان میسوزد. آخر بندهخداها چقدر نگاه کنند و تجاوز نکنند
کاری که ماموران انتظامی و نیروهای ویژه انجام دادند این بود که «موفق میشوند افراد مذکر را آزاد کنند» کارگردانان این سناریو وقت کافی در اختیار سربازان گمنام گذاشته بودند. بر اساس نوشته وبسایت عصر ایران، پلیس دو کار دیگر هم انجام داده: «همزمان با شناسایی مکان مجاور، سایر افراد مونث را نیز از دست ربایندگان رها» ساخته.
مهاجمین که محل را ترک کرده بودند، پس پلیس سایر افراد مونث را از دست کدام ربایندهگان رها ساخته؟ و اگر هنوز آنجا بودند پس چرا پلیس موفق نشده آنها را در محل دستگیر کند؟
وقتی اظهارات سخنگوی قوه قضاییه و فرمانده پلیس اصفهان را کنار نظر امام جمعه خمینیشهر بگذاریم که گفت: «اگر خانمها حجاب داشتند، مورد تجاوز قرار نمیگرفتند»، متوجه فرماندهی منسجم این عملیات میشویم. یکی از سوراخهای این سناریو آن است که چگونه همسایه متجاوز از پشت دیوار باغ دیده که آن خانواده حجاب نداشتند؟
شگفتی در این است که چرا هنوز بقیه جنایتکاران که دستگاه حاکمه علاقهمند است عمل آنها را یک «حادثه» بنامد، دستگیر نشدهاند؟ حادثه به تصادف اتومبیل میگویند و یا اینکه شخصی از پشت بام پرت شود و یا کارگری انگشتش را در زیر دستگاه تراش از دست بدهد. بهگفته فرماده انتظامی اصفهان، همسایه باغ مجاور به 13 تن از دوستانش خبر میدهد و آنها میخواهد برای ارتکاب جنایت به او بپیوندند و پس از اینکه آنها همگی در باغ جمع میشوند نقشه میکشند که چگونه عملیات خود را بهاجرا درآوردند. بنابرین این یک جنایت هولناکی است که درست در وسط حکومت امام زمان به نیابت امام خامنهای اتفاق افتاده و تنها یک «حادثه» نیست.
در حالیکه فرمانده انتظامی اصفهان، همسایه باغ را یکنفر اعلام کرده که 13 تن از دوستان خود را فراخونده، و همچنین گفته که 5 تن از مهاجمین تا ظهر دستگیر شدند، اما دادستان شهرستان خمینیشهر در گفتوگویی با وبسایت عبرت، افراد باغ مجاور را دو تن اعلام کرده که 12 نفر دیگر به آنها پیوستند و گفته است که پلیس تا کنون موفق به دستگیری تنها 4 تن از مجرمین شده است.
گرچه اظهارات فرمانده انتظامی اصفهان و دادستان شهرستان خمینیشهر با یکدیگر نمیخوانند، اما بر سر دلیل وقوع جنایت هماهنگی کامل دارند «پوششی بسیار نادرست در فضایی که نامحرم در آن بوده است» دادستان شهرستان خمینیشهر همچنین به عبرت گفته که متجاوزین پس از ساعتها «نگاه کردن» بالاخره شیطان گولشان میزند و درست ساعت 12 شب دست به این جنایت میزنند.
آدم واقعن دلش بهحال جنایتکاران حکومت امام زمان میسوزد. آخر بندهخداها چقدر نگاه کنند و تجاوز نکنند؟!
مهشب تاجیک / رادیو کوچه
اینگونه بود آغاز انقراض سلسله مردان
یاران
وقتی صدای حادثه خوابید
بر سنگ گور من بنویسید
یک جنگجو که نجنگید
اما، شکست خورد
ایران در دههی سی سالهای یاسآوری را طی میکرد. کودتا «محمد مصدق» را سرنگون نموده بود و پایههای استبداد پی ریخته شده بود. جامعه خاموش و درخود فرورفته بود. کسی به ظاهر یارای اعتراض نداشت واعدامها رعب و وحشت را بر جامعه و یاس و دلتنگی را بر روشنفکران مستولی کرده بود. در این دوران «نصرت رحمانی» میگوید
شعر سکوت شعر خدایان مرده است
شعر سکوت شعر شیاطین زنده است
گاهی چنان بهشت، گاهی چنان دوزخ است
شعر سکوت، اسم شب شهر برزخ است
این شعر طنین آوای «نصرت رحمانی» است، مردی که پیوسته از بنبستهای زندگی میگفته است و با زبانی که خاص خود او و شعرش بوده است در دههی چهل و پنجاه خوش درخشید. در مقاطعی حضور فعال داشت و زبانی تاثیرگذار و به خصوص توجه او به مردم کوچه و بازار در ساختارهای شعر وی نمودی خاص داشته است. نصرت رحمانی جوشان و پر از جسارتهای درونی است و به لحاظ ساختار عصیانی بزرگ بود.
رحمانی شاعری متکی به خویشتن بود با جنجالی، چموش و رام ناشدنی، با آوازهایی سرد تلخ و سرکش و بیتکلف و هیچگونه تعارفی. شعر رحمانی دارای قال و مقالهای فراوانی است. به دور از هرگونه آرمانگرایی و او هیچگاه سعی نکرد شعرش را به فضاهای سیاسی نزدیک نماید ولی دردهای اجتماعی و سرخوردگی از حقایق در اشعار او بسیار وجود دارد. نصرت رحمانی متکی به مردم شهر و کوچه و بازار بود و بسیاری از اشعارش از واژههای دم دست مردم تشکیل میشد و او از واژههایی استفاده میکرد که جسارت میخواست به کاربردنشان در شعر آن روزها. نیما در مقدمهی کتاب «کوچ» که اولین اثر اوست برایش مینویسد: «آقای رحمانی آن چیزهایی که در زندگی هست و در شعر دیگران، سایهای از خود نشان میدهد در شعر شما بیپردهاند. تجدد در شعرهای شما با متانت انجام گرفته است. اگر در معنی تند رفتهاید در ادای معنی دچار تندرویهایی که دیگران شدهاند، نشدهاید.»
خود او میگوید: «بعدها با نیما دمخور بودم. گر چه به او خیلی نزدیک شدم و راهنماییهای او برای من پرارزش بود، اما همواره فاصلهای بین او و من بود. من یک آدم شهری بودم و نیما روستایی بود. در شعر ما هم این فاصله و تمایز، خود را نشان میدهد. نیما از طنین مرغ سحر، بانگ خروس خوشش میآمد و من از بوی نم هشتی یا آفتابی که از سوراخ سقف بازار روی زمین میافتد یا سایه-روشن آبانبارهای چهلپله. نیما به چادری و گوسفندی و سگی دلخوش بود، اما اینها برای من چندان جذاب نبود. زیباییشناختی نیما، زیباییشناختی یک آدم روستایی بود. من بچهی تهران بودم. بزرگشدهی کوچهها و بازارها. یک آدم شهری. یک جوان شهری گستاخ.»
رحمانی در سه مجموعه «کوچ»، «کویر» و «ترمه» که در سالهای 1333 تا 1336 منتشر کرد از لحاظ شکل چهار پاره را بر میگزیند و از جهت محتوا در دنیای درد و تاریکی، مرگ و گناه غوطهور میشود. او خود در مقدمهی ترمه اشعارش را اشعار سیاه میخواند و به خواننده خطاب میکند، «تو ای خواب زده بیهوده در سراب اشعار سیاه من به دنبال خورشید گمشده خود میگردی جز گوری تهی و تابوتی قفل شده چیز دیگر نخواهی یافت. به توام ای خواننده، چشمانت را به دست کلمات جذامی بیرحم اشعار سیاه من مسپار و بدان که در آن اگر روزنهای پیدا شود درمانی نیست.»
بسیاری از منتقدان، رحمانی را در کنار «فروغ فرخزاد» به عنوان شاعرانی قلمداد میکنند که حریم تصنعی شعر را شکستند و شعر را سراسر زندگی کردند. نصرت از معدود شاعرانی بود که سیاهیهای زندگیاش را به متن شعری منتقل کرد. شعر او محبوب فرد فرد اجتماع بود، به این دلیل که اجتماع ایرانی در سطر سطر شعرهای رحمانی حضور داشتند. در دورهای که بیشتر شاعران و نویسندگان تحت تاثیر شکست سیاسی خموده از نشئه مخدرات از شکستهای اجتماعی می نوشتند، او از اعتیاد و عشق نوشت، از شکست افراد اجتماع. حضور نصرت رحمانی در ادبیات شعر ایران از این جهت که بسیاری از کلمات بیرون مانده و واقعیتهای موجود اما نادیده گرفته را به دامان شعر برگرداند، حایز اهمیت است. رحمانی شاعر شکست بود، شاعر خیانت، شاعر بدیها، سیاهیها.
نصرت رحمانی در جایی گفته است: «من برای زیستن آمدهام دیگران در من زیستهاند.» نصرت رحمانی در هفتاد و یک سالگی در تنهایی و عزلت خاموشی گزید او را در جایی که میرزا کوچک خان دفن است به خاک سپردهاند. نام و شعرش به تاریخ ادبی پیوست.
خبر / رادیو کوچه
گزارشگران بدون مرز، یک سازمان بینالمللی حمایت از روزنامهنگاران، مقامهای جمهوری اسلامی را مسوول درگذشت هدی صابر دانسته است.
این سازمان با صدور بیانیهای، ضمن تشریح نحوه درگذشت هدی صابر، فعال ملی مذهبی، گفته است که گزارشگران بدون مرز «چگونگی مرگ هدی صابر، روزنامهنگار و نویسده زندانی ایرانی را به شدت تقبیح و رژیم ایران را متهم میکند که مسوول این واقعه است.»
در این بیانیه آمده است که هدی صابر روز ۱۰ ژوئن به خاطر درد در ناحیه سینه به بیمارستان انتقال یافت و ساعاتی بعد، در اثر حمله قلبی درگذشت.
به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز، مقامات زندان اوین خانواده صابر را از واقعه مرگ او مطلع نکردند و تنها دو روز بعد بود که اعضای خانواده از طریق اینترنت، از درگذشت هدی صابر آگاه شدند.
دبیرکل این سازمان ضمن ابراز «همدردی عمیق با خانواده صابر و تمامی روزنامهنگاران ایرانی» گفته است که مقامات جمهوری اسلامی آقای صابر را بدون توجیه قانونی بازداشت کردند و مانع از دسترسی او به مراقبتهای پزشکی لازم شدند.
بیشتر بخوانید:
«اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی در اعتراض به درگذشت صابر»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه و به گزارش رسانههای داخلی ایران، حذف وزیر اطلاعات از شورای پول و اعتبار با ابلاغ مصوبه هیت دولت توسط معاون اول رییس جمهوری اسلامی کلید خورده است.
به گزارش مهر، در اردیبهشت ماه امسال محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری اسلامی، مصوبهای از هیت دولت را ابلاغ کرده است که در نهایت به حذف وزیر اطلاعات از شورای پول و اعتبار منجر میشود.
هیت وزیران در جلسه مورخ 18 اردیبهشت به استناد ماده (89) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایرانـ مصوب1389ـ تصویب کرده است که وزیران کار و امور اجتماعی و تعاون، به عنوان وزیران عضو شورای پول و اعتبار تعیین میشوند.
این در حالی است که پیش از آن، وزرای اطلاعات و صنایع و معادن به انتخاب هیت وزیران در شورای پول و اعتبار عضویت داشتند.
بیشتر بخوانید:
«معرفی وزیر ورزش و جوانان به مجلس شورای اسلامی»
مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه
هرچند خبرگزاریهای رسمی دولت از صدور مجوز افزایش 10 درصدی قیمت لوازم خانگی به دلیل افزایش قیمت ارز خبردادهاند اما گزارشهای میدانی از افزایش 10 تا 20 درصدی برخی لوازم خانگی در فروشگاهها حکایت میکند.
محمد طحانپور، رییس اتحادیه کشوری لوازم خانگی ایران، در گفتوگو با خبرگزاریهای داخلی گفت: «به دنبال بالا رفتن قیمت ارز و گران شدن هزینههای تولید، سازمان بازرگانی استان تهران، مجوز افزایش ۱۰ درصدی قیمت لوازم خانگی را صادر کرده است اما واردکنندگان و تولیدکنندگانی که درخواست افزایش قیمت بیش از ۱۰ درصد را دارند، با ارایه مستندات به سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان مراجعه کنند.»
برخی تولیدکنندگان لوازم خانگی داخلی که پیش از آغاز سال جاری در حال کاهش قیمت تمام شده محصولات خود به منظور رقابتپذیری بیشتر در بازار بودند، از ابتدای سال جاری مجبور به افزایش قیمت دوباره محصولات خود شدند بهطوری که در ابتدای اردیبهشت ماه مجوز افزایش 2 درصدی محصولات خود را به دلیل افزایش تعرفهها دریافت کردند که عملن به 4 تا 6 درصد افزایش قیمت منجر شد و در روزهای اخیر نیز مجوز 10 درصد افزایش، به دلیل رشد قیمت ارز به آن افزوده شد و این در حالی است که بنا به تقاضای انجمن این صنف، درخواست افزایش قیمت بیشتر به دلیل تبعات طرح هدفمند کردن یارانهها و تعیین قیمت نهایی محصولات در سال جاری، پس از خرداد ماه اجرا خواهد شد.
مسوولان بانک مرکزی که تاکنون تنها تبعات افزایش قیمت ارزهای خارجی به ویژه دلار را محدود به مسافران عازم به خارج از کشور و دلالان ارز ارزیابی میکردند، از این پس مجبور به ارایه توضیح در خصوص تاثیر قیمت دلار از 1050 تومان فروردین ماه سال جاری به 1218 تومان روز گذشته (چهارشنبه، قیمت بازار) و تاثیر آن بر قدرت خرید مردم عادی خواهند شد.
لوازم خانگی خارجی 20 درصد افزایش قیمت داشتهاند
یک فروشنده لوازم خانگی در «سه راه امین حضور» تهران درباره قیمتهای جدید محصولات خود به رادیو کوچه گفت: «به دلیل افزایش قیمت دلار، آن بخش از لوازم خانگی که مونتاژ داخل است، حدود 10 درصد که اعلام رسمی شده، افزایش داشته است اما اجناسی که به طور کامل از خارج وارد میشود حدود 20 درصد افزایش قیمت یافته است که با توجه به نوع کالا و مشتری پسندی قیمت آن بین 15 درصد تا 20 درصد بالا رفته است.»
وی ادامه داد: «به عنوان مثال، تا قبل از افزایش قیمت دلار، قیمت یخچال ساید بای ساید ال جی 23 فوت یک میلیون و 600 هزار تومان بود که هم اکنون به یک میلیون و 750 هزار تومان افزایش یافته است، قیمت ماکروویو ال جی 30، از 270 هزارتومان به 300 هزارتومان و جاروبرقی 2400 وات همین برند از 160 هزار تومان به 180 هزار تومان افزایش قیمت داشته است. و در لوازم کوچکتر، قیمت غذاساز مولینکس29 کاره از 240 هزارتومان به 275 هزارتومان رسیده است و چرخ گوشت پاسانکو از 90 هزار تومان به 115 هزار تومان افزایش قیمت داشته است همچنین قیمت اتوپرس پارونوتا از 200 هزارتومان به 235 هزار تومان رسیده است.»
این فروشنده لوازم خانگی افزود: «معمولن وقتی جنسی گران میشود تقاضای خرید آن پایین میآید اما درباره لوازم خانگی چون ضرورت زندگی مردم است و از طرف دیگر مردم امیدی به کاهش قیمت دلار ندارند، تقاضای خرید کاهش نیافته است.»
ظرفیت پایین تولید و بازاریابی، مشکل اصلی تولیدکنندگان لوازم خانگی
یک کارشناس صنعتی نیز در این باره به رادیو کوچه گفت: «تولید کنندگان لوازم خانگی داخلی، به دلیل رقابت سخت با نمونههای خارجی خود که معمولن از تکنولوژی بالاتر، مصرف انرژی کمتر و خدمات پس از فروش گستردهتری برخوردار هستند، با دشواری مواجه بودند به همین دلیل هر عاملی که منجر به افزایش قیمت بیشتر در این تولیدات شود، مشکلات آنها را در فروش، بیشتر میکند و یا به عبارت دیگر بازار بیشتری را در اختیار نمونههای خارجی آنها قرار میدهد.»
وی تصریح کرد: «در حال حاضر و بهطور میانگین کم تر از نصف بازار لوازم خانگی در اختیار تولید کنندگان داخلی است که این مسئله در شهرهای بزرگ به خصوص تهران کمرنگتر میشود و کالاهای خارجی بیشتر خودنمایی میکند؛ از سوی دیگر از کل این حوزه، کارخانجات داخلی تنها توانستهاند در تولیداتی مانند اجاق گاز، بخاری گازی، آبگرمکن دیواری و چرخ خیاطی حضور بهتری داشته باشند و عرصههایی مثل لوزام صوتی و تصویری را تقریبن به طور کامل به نمونههای خارجی واگذار کردهاند.»
این کارشناس صنعتی خاطر نشان کرد: «صدور مجوزهای بیرویه برای ایجاد کارخانجات تولیدی و محدودیت تولید آنها یکی از مهمترین چالشهای این صنعت است بهطوری که در کشورهای صنعتی مانند آلمان کمتر از انگشتان یک دست کارخانه برای تولید یک نوع کالا وجود دارد که تولید میلیونی با بازار یابی جهانی انجام میدهد اما در ایران بهطور کاملن معکوس مثلن 150 کارخانه تولید اجاق گاز وجود دارد که با ظرفیت بسیار پایین و گاه حتا با 30 درصد ظرفیت اصلیشان کار میکنند که این مسئله در کنار دور بودن از دانش روز و نوآوری، مشکلات فروش این کارخانجات را بیشتر میکند.»
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
najib@koochehmail.com
ریاست امنیت ملی افغانستان میگوید با رشد ظرفیت این اداره، شماری زیادی از حملات تروریستی پیش از اجرا جلوگیری میشود.
لطفاله مشعل سخنگوی ریاست امنیت ملی افغانستان گفت، در کنار مشاوران بینالمللی نقش اصلی را در موفقیت آنان، متخصصان سابق این اداره که از تجارب خوبی برخوردار اند بازی میکند.
به گفته آقای مشعل دوستان بینالمللی افغانستان به خصوص آمریکا و انگلیسی کمک بزرگی که به آنان کرده است، تجهیز آنان با تکنولوژی مدرن میباشد.
شهروندان افغانستان و نمایندگان مجلس این کشور نیز فعالیتهای ریاست امنیت ملی را ستایش میکند، اما با آن هم در این اواخر حملات انتحاری و تروریستی در افغانستان افزایش یافته است.
ریاست امنیت ملی افغانستان میگوید این حملات توسط گروههای مختلف طرحریزی میشود و به حدی زیادی است که با وجود جلوگیری شماری زیاد آنها، برخی دیگری از انتحارکنندگان موفق میشوند.
در هفتهها و ماههای گذشته ریاست امنیت ملی افغانستان از دستآوردهایش در کشف و دستگیری مخالفان دولت به خصوص افراد انتحاری سخن زده است.
شماری از متهمان به حملات انتحاری که توسط امنیت ملی بازداشت شدهاند نیز به خبرنگاران نشان داده میشوند و آنان از عملکردشان ابراز پیشیمانی کرده میگویند که به آنان از افغانستان تصویری دیگری نشان داده شده است.
بیشتر افرادی که از سوی ریاست امنیت ملی افغانستان بازداشت شدهاند، شهروندان پاکستان بوده و اخیرن این ریاست یک شهروند زاهدان ایران را نیز به اتهام حمله انتحاری بازداشت کرده است.
آقای مشعل گفت، آنچه که مقامات محلی افغانستان از مرزهای غربی این کشور گزارش میدهند، شورشیان هر از گاهی از خاک ایران وارد افغانستان میشوند و حملات تخریبی را انجام میدهند، اما هیچ ثبوتی وجود ندارد که دولت ایران در آن نقش داشته باشد.
هفته پیش نخست وزیر بریتانیا گفته بود، در جنگ افغانستان راکتهای ساخت ایران از نزد طالبان به دست آمده و این نشان میدهد که ایران شورشیان طالب را با سلاح و راکت مجهز میکند.
در پی این اظهارات نخست وزیر بریتانیان ریاست امنیت ملی افغانستان نیز دسترسی شورشیان به سلاحهای جدید را تایید کرده بود، اما در مورد نقش ایران در کمک به طالبان چیزی نگفته بود.
با این همه لطفاله مشعل سخنگوی ریاست امنیت ملی افغانستان استخبارات یا اطلاعات کشورهای همسایه را در حملات انتحاری و انفجاری افغانستان متهم میکند.
وی از کشورهای همسایه به خصوص پاکستان خواست تا بر علیه پناهگاههای شورشیان اقدام جدی نماید، زیرا این ریاست اطلاعات کاملی از محل زندگی رهبران طالبان به پاکستان ارایه کرده است.
این در حالیست که هفته گذشته رییس جمهوری افغانستان حامد کرزی با شماری از مقامات افغانی به پاکستان سفر کرد و از پاکستان خواست تا آن شمار از مخالفان دولت افغانستان را که جنگ را نسبت به صلح ترجیح میدهند اجازه اقامت در کشورشان ندهد.
خبر / رادیو کوچه
فاطمه نصیرپور فعال دانشجویی در دادگاه انقلاب مرند به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و بدون حق داشتن وکیل به شش ماه حبس محکوم شده بود. اعتراض به این حکم با نتیجه تایید آن در شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر آذربایجان شرقی مواجه شد.
پس از صدور حکم نقی محمودی وکیل وی به دیوان عالی کشور از حکم قطعی شکایت کرد که دیوان عالی کشور، شکایت اعاده دادرسی این وکیل را پذیرفت و با نقض حکم حبس، رسیدگی مجدد به شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر آذربایجان شرقی واگذار شد.
شعبه مذکور پس از رسیدگی لازم، اعتراض خانم نصیرپور و وکیلش آقای محمودی را پذیرفته و حکم به برائت وی صادر کرده است. لازم به ذکر است که در دادگاه تجدیدنظر دوم علاوه بر آقای نقی محمودی، آقای موسی برزین نیز از خانم نصیرپور دفاع کردهاند. اساس اتهام وارده به خانم نصیرپور تهیه و تدوین مقاله دانشجویی «آذربایجان قادینی» برای روز جهای زن بود.
بیشتر بخوانید:
«نقض حکم محکومیت یک فعال دانشجویی»
خبر / رادیو کوچه
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۲۶ خرداد در جمع خبرنگاران اظهار داشت که این کشور بر دعوت از تمامی کشورها و به ویژه کشورهای عضو گروه 1+5 برای بازدید از تاسیسسات اتمی خود تاکید دارد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه اظهار داشت: «همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره خوب بوده و از نظر شفافسازی، شاید از نادر کشورهایی باشد که فعالیت هستهای آن تا به این میزان زیر نظر آژانس است.»
او گفت که ایران از صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی خود مطمئن است.
این در حالی است که قطعنامه های شورای امنیت در مورد برنامههای اتمی ایران از این کشور میخواهد که بخشی از فعالیتهای هستهای خود به خصوص در زمینه غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد و در مورد این فعالیتها، اطلاعات جامع و شفافی را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد.
بیشتر بخوانید:
«افزایش غنیسازی اورانیوم در ایران تا سهبرابر»
پنجشنبه 26 خرداد 90/ 16 ژوئن 2011
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
مجله جاماندگان- «هتاکی در کسوت روحانیت»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
پسنشینی تند- «بریدن یا نبریدن مسئله این نیست»- اکبر ترشیزاد
مجله خبری کابل- «صدها حمله تروریستی پیش از اجرا جلوگیری میشود»- آرین
اقتصاد کوچه- «افزایش 10 تا 20 درصدی قیمت لوازم خانگی»- مهرآفرین بهرامی
بخش دوم خبرها
دایرهی شکسته- «تف کرده به روی آدم خاکی»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، ایران یک ماهواره تصویربرداری ساخت داخل را به فضا پرتاب کرده و در مدار زمین قرار داده است.
به گزارش ایرنا، نخستین ماهواره تصویربرداری ساخت ایران به نام «رصد» با ماموریت برقراری ارتباط با ایستگاههای زمینی، تصویربرداری از زمین و ارسال تصاویر به ایستگاههای گیرنده در مدار زمین قرار گرفت.
براساس این گزارش ها، ماهواره رصد هم مانند ماهواره ملی امید، به طور کامل در داخل کشور طراحی و ساخته شده است.
این ماهواره با موشک ماهواره بر سفیر به فضا پرتاب شده و بخشی از برنامه سازمان هوافضای جمهوری اسلامی برای پژوهش در مورد پدیدههای طبیعی مانند زلزله و بهبود سیستم مخابراتی این کشور توصیف شده است.
به گزارش تلویزیون دولتی ایران، این ماهواره می تواند تصاویری را با شفافیت قابل توجه از سطح زمین تهیه و به ایستگاههای زمینی مخابره کند.
خبر / رادیو کوچه
مهدی خدایی، آرش صادقی و احمد شاهرضایی از زندانیان سیاسی از روز 15 خرداد در اعتراض به جانباختن هاله سحابی در اعتصاب غذا به سر میبرند. قرار بود این سه نفر در روز 22 خرداد اعتصاب خود را بشکنند اما این اعتصاب در اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد.
گفتنی است مهدی خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلولهای انفرادی بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی که ماهها در سلولهای انفرادی این بند تحت بیشترین فشارها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ۸۹ از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
خدایی در اسفند ماه سال ۸۸ نیز بابت پرونده قبلی خود از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات و تبلیغ علیه نظام» به چهار سال زندان محکوم شده بود که این حکم نیز به تایید دادگاه تجدیدنظر رسیده است. این فعال دانشجویی در مجموع به ۷ سال زندان محکوم شد.
آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، پس از چندینبار بازداشت و انتقال به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد.
احمد شاهرضایی در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یکسال و نیم کاهش پیدا کرد.
گفتنی است خسرو دلیرثانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از جمله زندانیانی است که همراه هدی صابر در اعتصاب غذا بوده و پس از پایان اعتصاب غذایش از وضعیت وی نیز هیچ خبری در دسترس نیست.
بیشتر بخوانید:
«وزیر دادگستری باید علل درگذشت صابر را بررسی کند»
«وضعیت وخیم جسمانی آرش صادقی فعال دانشجویی»
احمد صدرحاج سیدجوادی، از اعضای اولیه و بنیانگذار نهضت آزادی ایران و از اعضای فعال نهضت مقاومت ملی و کهنسالترین فعال سیاسی ایران به مناسبت درگذشت عزتاله سحابی و جانباختن هاله سحابی و هدی صابر، پیامی صادر کرد.
وی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این «فجایع»، «مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانه این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، را بر عهده کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.
متن این پیام به شرح زیر است
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
(آل عمران، آیهٔ ۱۶۹)
ملت شریف ایران؛
مراجع عظام و روحانیت محترم شیعه؛
به جهت کهولت و بیماریهای شدید جسمانی، مدتهاست قصد آن دارم تا باقی عمر را به خلوت و نیایش با معبود سپری سازم. لیکن امواج مصیبتها و بلایا و فقدان مهندس عزتاله سحابی، مردی از تبار بزرگان اخلاق و سیاست و دوستی صمیمی که عمری با دغدغهی ایران و اسلام زیست و در راه خدمت به ملت از پذیرش هیچ فداکاری و رنجی دریغ نکرد، اما حتا از برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحهخوانی برای او ممانعت به عمل آمد و همچنین شهادت دختر بیگناه و حقجوی ایشان – سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در مراسم نشییع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت اندیشمند قرآنپژوه، آرمانخواه نیکاندیش، مجاهد راه آزادی و انسان وارسته – شهید هدی صابر – اختیار از کفم گرفت و نگذاشت تا وفای به عهد سکوت نگه دارم.
مراجع معظم که اخیرن به درستی در برابر کشتار شیعیان بحرین زبان به اعتراض گشودند، چگونه و با چه توجیه عقلی و یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبتها و مظالمی که در طی این دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعه شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحیه حکومت و کسانی روا شده است که ابعاد عملکرد ایشان از باب انحرافات دینی و اخلاقی و همچنین مغایرت با منافع ملی و باورهای اصیل اسلامی بر کسی پوشیده نیست، سکوت پیشه ساختهاند؟
مراجع، روحانیون و فضلا و علمای حوزههای فقهی سراسر جهان تشیع، سکوت و انفعال خود را در قبال چنین فجایعی چگونه میتوانند با کلام صریح امیرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتا سرقت خلخال از پای زنی یهودی را بر نمیتابید و وقوع این حادثه را مایه شرم و مرگ مسلمانان میدانست (نهجالبلاغه- خطبه ۲۷)؟ نه از باب آنکه قربانی، زنی یهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پایینترین وجه امنیت که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه اینک، کرامت انسانی و جان و حیثیت افراد اعم از مسلمان و غیر آن به سادگی به بازی گرفته میشود.
جا دارد که مراجع عظام و روحانیت پا به میدان نهند و در اقدامی یکپارچه، خواستار رعایت حقوق انسانی، تامین خواستههای تاریخی و جان مردم سرزمین خود و آزادی افرادی شوند که این روها به جرم نیکاندیشی، دلسوزی برای وطن و اعتراض به دولتی خودکامه و قانونگریز محبوساند و ظاهرن نه تنها مقامات قضایی و امور زندانها دغدغهای برای محافظت از جان ایشان را ندارند که دستهایی پنهان و مرموز در صدد حذف فیزیکی و از میان بردن آنان هستند، در غیر این صورت، از بابت سکوت خود، هیچ پاسخی در برابر خدا و ملت نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهده روحانیتی خواهد بود که هرزمان در طول تاریخ این سرزمین، فریاد مظلومیتی کشیده است، مردم به ندایش پاسخ دادهاند.
درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوه قضاییه، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامعالشرایط، پذیرای این سمتها شدهاند و حفظ عدالت و ملکهی اخلاق، نخستین پایهی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب میشود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمیشود؟
مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانه این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهده قوه قضاییه و مقامات سازمان زندانها که بر عهده کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سببسازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا میخوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنجها تحمل کرده و با خون عزیزترین فرزندانش هزینه داده است.
این پدر پیر که بیش از هفتاد و اندی سال تجربه حضور در صحنههای سیاست و اجتماع را اندوخته دارد و در حالی که خود را به لقای محبوب نزدیک میبیند، با تنی رنجور اما قلبی سرشار امیدواری، به مردم شریف و جوانان عزیز نوید میدهد که اگرچه رنج ومشقتهایی که این روزها بر ملت ایران و پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و حکومت قانون روا میشود، در نوع خود کمسابقه و حتا بیسابقه است، لیکن حکایت از ضعف و ناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر به تسلط کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسین حجتهاست بر ستمگران و تمامیتخواهان. خون شهید به ستارههای شب ماننده است، راهنمای خروج از ظلمات و آیات برآمدن بامداد آزادی است. در سوگ این عزیزان، خون دل و اشک دیده نهان خواهیم داشت و اندوه بیکرانمان را تقیه میکنیم، تا اندوهسازان که میراثدار شیوه حکومت فرعونیانند، به باطل، نپندارند که غم سنگین، ذرهای از امید و باور ما به برآمدن صبحی نزدیک کاسته است و این ستم و رنج، مصداق «کربالعظیمی» است که به زودی و در پرتو خواستی فراگیر به شادی و لبخند بدل خواهدشد.
در خاتمه، درگذشت مهندس عزتاله سحابی و شهادت سرکار خانم هاله سحابی و زندهیاد شهید هدی صابر را به عموم ملت ایران، شورای فعالان ملیمذهبی، نهضت آزادی ایران، زندانیان سیاسی و عقیدتی سراسر کشور و هماندیشان همبند ایشان در زندان اوین و به ویژه به خانوادههای معزز و سوگوار سحابی و صابر تسلیت عرض کرده و از خداوند منان، ضمن طلب آمرزش و آرامش برای این عزیزان و صبری عظیمتر از ظلم ظالمان برای ملت ایران، سزای مباشران و مسببان این حوادث تلخ را خواستارم.
احمد صدر حاج سید جوادی
25 خرداد 90
خبر / رادیو کوچه
شبکه شبهنظامی القاعده با انتشار بیانیهای در روز پنجشنبه اعلام کرد که ایمن الظواهری، از دستیاران قدیمی اسامه بنلادن، به عنوان رهبر جدید این شبکه منصوب شده و تعهد کرده است که تحت رهبری او، «جهاد» علیه ایالات متحده ادامه خواهد یافت.
ماه گذشته، اسامه بنلادن در جریان حمله نظامی ایالات متحده به ساختمان مخفیگاه او در پاکستان کشته شد و از آن زمان، انتظار میرفت شبکه القاعده جانشینی برای او تعیین کند.
ایمن الظواهری، شصت ساله، متولد مصر است و به عنوان یکی از افراد نزدیک به اسامه بنلادن و موثر در طراحی و سازماندهی حملات انتحاری یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا شناخته شده است.
بیشتر بخوانید:
«دستکم ۳۴ کشته در دو انفجار در پاکستان»
خبر / رادیو کوچه
بابالعزیزیه مقر اصلی سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی که در مرکز طرابلس قرار دارد بامداد روز پنجشنبه مورد هجوم پیدرپی هوایی ناتو قرار گرفته است.
براساس گزارش العربیه، جنگندههای ناتو بامداد امروز پنجشنبه مقر سرهنگ قذافی رهبر لیبی در مرکز شهر طرابلس را مورد هجوم قرار دادند.
بر اساس این گزارش پس از بمباران دود غلیظی بر فراز آسمان طرابلس مشاهده شده است اما تاکنون گزارشی از تلفات جانی ناشی از این بمباران مخابره نشده است.
حملات هوایی امروز ناتو چند ساعت پیش از رسیدن میخائل مارگیلوف فرستاده ویژه روسیه به طرابلس انجام گرفته است.
آقای مارگیلوف پس از دیدار با «شورای ملی لیبی» در شهر بنغازی، جهت گفتوگو با مقامات لیبی و یافتن راهحلی مناسب برای خاتمه جنگ و نیز برکناری معمر قذافی به طرابلس سفر کرده است.
بیشتر بخوانید:
«پیشروی مخالفان قذافی بهسوی غرب لیبی»
نیم شب 20 خرداد پس از 9 روز ازآغاز اعتصاب غذای آقای صابر وی دچار حمله قلبی شد، پس از اطلاع به افسر نگهبان کشیک بند آقای دایی قرار به انتقال ایشان به بهداری زندان اوین شد. با همکاری حاضرین ایشان با برانکارد به محوظه جلوی بند منتقل شد که متاسفانه فاصله کمتر از یک دقیقهای بهداری تا بند با تاخیر بیش از 15 دقیقهای آمبولانس مواجه شد. پس از منتقل شدن ایشان به بهداری بچهی به بند منتقل داده شدند ولی نیم ساعت بعد شاهد بازگشت آقای صابر به بند بودیم و این بار در شرایطی نامساعدتر و تکیده، با نگرانی حال ایشان و شرح ماوقع بهداری را جویا شدیم که خود ایشان بیان داشتند که در بهداری توسط عوامل آنها و شخصی به اسم «عظمت» مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و با مشت بر سر ایشان کوبیده شده و توسط پرسنل بهداری با پای برهنه از آنجا به بیرون انداخته شدند!!!
در آخرین کلاس درس در بند، آقای صابر به ما گفت: «هر رفتی با نقطهچینهایی برای بقیه همراه است که دیگران باید پیگیر آن باشند، عزتاله سحابی و هاله هم نقطهچینهای خود را برای ما به جا گذاشتند.»
این نحوه برخورد با آقای صابر با اعتراض حاضرین در اتاق ایشان به افسر نگهبان بند مواجه شد که البته از سوی ایشان به کلی تکذیب شد. در همین حال شاهد وخامت حال آقای صابر به صورت درد شدید در قفسه سینه و سمت چپ بدن و همچنین حالت تهوع در ایشان بودیم که متاسفانه به دلیل اتفاقات رخ داده در بهداری، ایشان از منتقل شدن به آنجا به شدت امتناع کردند که درنهایت با اصرار دوستان که نگران حال ایشان بودند و قول افسر نگهبان مبنی بر حفاظت از ایشان در مقابل عوامل ضرب و شتمکننده و همچنین انتقال به بیمارستانی خارج از زندان؛ ایشان به جلو بند با برانکارد انتقال داده شدند که متاسفانه با تاخیر مجدد بیش از حد آمبولانس حال ایشان رو به وخامت نهاد و حتا با حضور آمبولانس با خراب بودن برانکارد و تجهیزات آن مواجه شدیم و در پایان با سختی و مشقت بسیار هدی صابر به آمبولانس منتقل شد و این آخرین دیدار ما با عزیزترین و با اخلاقترین دوستمان بود.
در آخرین کلاس درس در بند، آقای صابر به ما گفت: «هر رفتی با نقطهچینهایی برای بقیه همراه است که دیگران باید پیگیر آن باشند، عزتاله سحابی و هاله هم نقطه چینهای خود را برای ما به جا گذاشتند.»
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر چهارشنبه، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به بیانیه صد و نوزدهمین نشست وزیران خارجه شورای همکاری خلیج پارس، اتهامات علیه ایران را «تکراری و کذب» خوانده بود.
به گزارش ایرنا، رامین مهمانپرست این ادعاها را اقدامی در جهت انحراف افکار عمومی جامعه بینالمللی از اقدامات نظامیگرایانه و بحرانساز برخی کشورهای منطقه در مواجهه با مطالبات مشروع و حقوق ملتهای خود و مداخله در امور کشورهای همسایه توصیف کرد.
کشورهای شورای همکاری خلیج پارس، روز سهشنبه، با انتشار بیانیهای مداخله آشکار جمهوری اسلامی را در کشورهای منطقه را محکوم کرده، ایران را متهم به توطئه علیه امنیت ملی این کشورها کرده بودند.
در این بیانیه جمهوری اسلامی همچنین متهم به دامن زدن به اختلافات فرقهای در میان شهروندان کشورهای منطقه شده است.
شورای همکاری خلیج پارس از ایران خواسته است تا کمپین خصمانه رسانهای خود را متوقف کند.
بیشتر بخوانید:
«اظهارات وزیر دفاع ایران تهدیدی برای آغاز جنگ در منطقه»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
کیومرث سجادی
ما پیروزیم! اقتدارگرایان در انتهای راه خود قرار گرفتهاند! دیروز (۲۲ خرداد ۱۳۹۰) بار دیگر امید در من زنده شد! و هزاران جمله ی دیگر از این دست! همه و همه قبول! اما چه خوب میشد اگر در بین دوستان جنبش سبزی ما، بودند اشخاصی که واقعبینانهتر بهدنبال یافتن و حل مشکلات و کاستی ها میبودند. البته هستند دوستانی که با همهی انتقادهایی که میشود و تهمتهایی که به آن ها زده میشود، قدم در راه نقد میگذارند تا آیندهای بهتر را بتوان برای جنبش متصور شد.
چهار ماه میشود که آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان در حصر خانگی، حصر در خانه امن و از این دست حصرها بهسر میبرند. آنچه که دیروز شاهد آن بودیم باوجود حضور بهنسبت خوب مردم در خیابان ولیعصر و خیابانهای منتهی به آن، آن چیزی نبود که از یک جنبش در اعتراض به زندانی کردن چهار ماههی رهبرانش انتظار میرود. من نمیگویم که ناامید باشیم که همه به امید زنده هستیم و اگر جنبش تا به امروز ادامه پیدا کرده است همه از امیدواری من و تو بوده است. اما بپذیریم که این حضور که گستردگیاش از میدان ولیعصر تا میدان ونک بود و منجر به حضور گسترده و گاهی سردرگمی نیروهای امنیتی در کنترل اوضاع شد، برای آزادی رهبران و یا رسیدن به دیگر خواستههای مشروع سبزها کافی نیست.
هنگامی که آقای خاتمی صحبت از آشتی و یا بهتر بگویم مصالحه طرفین کرد با این که با ظرافت خاصی رهبری و مردم را دو گروه مقابل هم عنوان کرد و گفت که اگر به رهبری ظلمی شده است اما گفت به مردم حتمن ظلمی شده است، عدهی زیادی فریاد وا مصیبتا بلند کردند که چه میگوید!؟ اما خاتمی چه میگفت!؟ خاتمی گفت که کروبی و موسوی را به همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد کنید. انتخابات آزاد برگزار کنید و آزادیهای قانونی مردم را به آنها برگردانید تا صلح و آرامش به کشور بازگردد. او که فردی اصلاحطلب بوده و هست میپنداشت شاید خونهایی که ریخته شده و جانهایی که گرفته شده تا شاید روزی این مردم رنگ آزادی را ببینند، تا حدودی به ثمر بنشیند و دیگر خونهای بیشتری ریخته نشوند و مردم نیز گذشت کنند تا دوباره از این بنبست خارج شده و قدم در راه آزادی بگذارند. و امروز نیز تاکید کرد که منظور از آن حرف ها گذشتن مردم از حقوقی اساسی خود نبوده که مردم نیز از حقوق خود نخواهند گذشت.
هنگامی که آقای خاتمی صحبت از آشتی و یا بهتر بگویم مصالحه طرفین کرد با این که با ظرافت خاصی رهبری و مردم را دو گروه مقابل هم عنوان کرد و گفت که اگر به رهبری ظلمی شده است اما گفت به مردم حتمن ظلمی شده است، عدهی زیادی فریاد وا مصیبتا بلند کردند که چه میگوید
اما مخالفان این سخن، این حرفها را اجحاف در حق خونهای ریخته شده و مخالف آرمانهای جنبش سبز میدانستند. و خاتمی را متهم به سازش در مقابل وعدههای داده شده و امثال آن کردند. این عده بر این عقیده بودند که تنها راه حضور خیابانی و مبارزه تا آخرین نفس برای رسیدن به هدف نهایی و مخالفت با هر گونه صحبت و یا سازشی با حاکمیت میباشد. شاید وقت و مکان این صحبتها آنهم در شرایطی که حکومت نیز تن به آنها نخواهد داد، نبود. و شاید اتمام حجت دیگری بود با حاکمیت و هزار شاید دیگر. اما در اینجا موضوع دفاع و یا رد سخنان آقای خاتمی نیست بلکه صحبت از انتخاب روشی درست برای قدم گذاشتن در راه رسیدن به آرمانهایی است که بیش از ۸۰ درصد آن در بین حامیان جنبش سبز با هر عقیده و منشی مشترک میباشند.
به عقیده این عضو کوچک جنبش که با کورسوی امیدی با ستاد ۸۸ و در حمایت از خاتمی پا در این میدان گذاشته و با انصراف خاتمی در حمایت از موسوی تا به امروز با هزاران امید به راه خود ادامه داده است، چه از در یک سازش ظاهری و چه از در مخالفت و مبارزه علنی و یا هر سیاست و قاعده دیگری این بازی را ادامه دهیم، نباید فراموش کنیم که راه درازی در پیش داریم. طرفداران ادامه حضور خیابانی باید بدانند که حضور بسیار پررنگتر از این نیاز است تا مثمر ثمر واقع شود و این مستلزم آگاهسازی و کار فرهنگی میباشد که ماهها و واقعبینانهتر بگویم سالها زمان میبرد. اگر به حضور در خیابانها به عنوان راهکاری موثر باور دارید و از حضور قبلی خود تا این حضور هیچ اقدامی در راه آگاهسازی نزدیکان و آشنایان خود انجام ندادهاید، بدانید که قدم در راه فرسایشی گذاشتهاید. از آن طرف نیز اگر دنبال رایزنی های سیاسی و تغییرات از راه قانون و ظرفیتهای موجود هستید، اگر این امر همراه با حضور و حمایت مردم از جریان اعتراضی و صورت پذیرفتن اصلاحات اساسی نباشد هر چند در مقاطعی به نتایج مثبتی برسید، پرواضح است که دوباره با کودتایی مشابه روبهرو خواهید شد.
در این راه طولانی تا رسیدن به مقصد نهایی که در آن هر صدایی شنیده، تحمل و حتا تبلیغ شود، بیش از همه، از مدعیان این باور انتظار میرود که به تحمل یکدیگر تن دهند. انسانهایی که میخواهند هر صدایی حق بلند شدن داشته باشد باید بتوانند حداقل انتقاد نزدیکان فکری خود را شنیده و پذیرا باشند. این همان مسئلهایست که زمان میبرد و نیاز به کار بیشتری دارد. ما اگر تحمل یکدیگر را نداشته باشیم به طور قطع تحمل دیگران را هم نخواهیم داشت و یک بار نتیجه پیروزی آرمانهایی که تحمل مخالف را ندارد همگان به چشم دیدهایم.
نسرین ستوده، وکیل و فعال جنبش زنان که از 13 شهریور 1389 بازداشت و سپس با حکم 11 سال حبس تعزیری و 20 سال محرومیت از وکالت و خروج از کشور به بند زنان سیاسی زندان اوین منتقل شد و در همانجا با هاله سحابی که حکم 2 سال حبساش را میگذراند هم سلول شد، نامهای را برای او به نگارش درآورده است.
به گزارش مدرسه فمینیستی، نسرین ستوده این نامه را سه روز پس از جانباختن هاله سحابی که به گفته شاهدان عینی در پی درگیری و ضرب و شتم در تشیع جنازه پدرش رخ داد، نوشته است.
متن کامل نامه نسرین ستوده را در زیر میخوانید:
هالهی عزیزم !
مرگ پایان کبوتر نیست!
سه روز است ناباورانه، باور میکنیم غم از دست دادنات را. ناباورانه سوگواری میکنیم برای خبری که دعا میکردیم دروغ باشد. سه روز بند زنان سیاسی زندان اوین نام تو را با هر آواز مهر و محبت و آزادگی تکرار میکنند.
حکایت آزادگیات از رنجی که سه نسل از شما در راه آزادی و دمکراسی تحمل کرد تا شبی که همگی با اشک شوق بدرقهات کردیم تا شاید حضورت قوت قلبی برای پدری باشد که جز برای آبادانی و سربلندی وطن قدمی برنداشت، ادامه داشت.
ولی افسوس که ملت ایران به جای بهبودی پدر، دختر را نیز از دست داد.
چنان با معصومیت و سادگی از حقات دفاع کرده بودی که بالاخره آزادت کردند. تو گویی حقات را به رسمیت شناخته بودند
ما مطابق اخباری که از اینجا و آنجا به گوشمان رسیده است اینطور دستگیرمان شد که جان بر سر دفاع از حق عزاداری خانوادگیات نهادی. حقی که بارها از خانوادههای داغدار ایرانی سلب شده است. ما که اینجا از نزدیک تو را شناختیم و دیدیم که حتا در زمانی که پدر در بیمارستان بود حاضر نشدی از حق قانونی حضور در تجمعات مردمی چشمپوشی کنی و تعهدی اینچنین بسپری، میدانیم که تو چنین دلیر زنی بودی که تا پای جان بر سر حقوق قانونیات در برابر کسانی که حقوقات را نادیده میگیرند، ایستادگی کنی.
چنان با معصومیت و سادگی از حقات دفاع کرده بودی که بالاخره آزادت کردند. تو گویی حقات را به رسمیت شناخته بودند.
بیمعارضه و بدون هیچ تردیدی حقوقات را میخواستی و این خود در استواری قدمات نقشی به سزا داشت.
هالهی عزیزم!
تو حال خانوادههای زندانی را بهتر از هرکس میدانستی چرا که غالبن زندانی داشتید. غالبن یکی از شما در زندان بهسر میبرد و دست آخر خودت راهی زندان شدی . . . اینگونه بود که خانهی شما غالبن زندانی داشت. زندانیان آزاده.
یادت میآید با چه صبر و متانت و چه شادمانییی حکمی را تحمل میکردی که هیچ شایستهی آن نبودی.
یادت میآید گفته بودی زندان برای تو تجربهای مشابه اردوی آموزشی-تفریحی است؟ یادت میآید عاشقانه همه را دوست داشتی و بچهها تو را عاشقانه دوست داشتند؟
عمر با صفایت چه کوتاه بود، اما داستان آزادگی تو در لابلای گلهای چادرت باقی است که به یادگار گذاشتهای.
گل زنبقی که در آخرین شب در بازگشت از دادسرا، از حیاط زندان چیده بودی، امروز صبح پژمرد. او زودتر از ما خبردار شده بود . . .
نسرین ستوده / بند زنان سیاسی / زندان اوین /خرداد / 90
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
مخالفان سیاسی دولت فدرال استرالیا بارها به طرح فعلی فرستادن پناهجویان به مالیزی مخالفت نموده و به دولت استرالیا پیشنهاد کرده است تا طرح قبلی جان هاوارد نخست وزیر پیشین این کشور را عملی سازد.
جان هاوارد که بین سالهای 2001 تا 2007 نخست وزیر استرالیا بود، پلانی را تحت نام (راه حل صلح آمیز) با کشور نایورو که یک جزیره کوچک است طرح کرده و در آن جا اردوگاهی برای پناهجویان غیرقانونی ساخته بود.
مطابق پلان (راه حل صلحآمیز) پناهجویان نخست به اردوگاههای جزیرههای کوچک اقیانوس آرام فرستاده میشدند که بعدن بخ جای این که پروندههای پناهندهگی آنها در استرالیا بررسی گردد در این کشور طی مراحل میگردید.
رهبر مخالفان سیاسی دولت استرالیا «تونی ابووت» معتقد است فرستادن پناهجویان به جزیره نایورو نسبت به فرستادن آنها به مالیزی هم از هزینه کمتری برخوردار است و هم انسانیتر میباشد زیرا کشور مالیزی کنوانسیون حمایت از حقوق پناهجویان سازمان ملل متحد را امضا نکرده است.
هزینه دولت استرالیا در تفاهم با مالیزی مبنی بر فرستادن پناهجویان تقریبن 300 میلیون دلار خواهد بود.
آقای تونی ابووت و سکات میرسون سخنگوی وی در امور پناهندهگان طی یک سفر به کشور نایورو در یک ملاقات با مارکوز استیفن و مقامات بلند پایه این کشور در مورد امکانات بازگشایی اردوگاهها صحبت نمودند و در صورتی که تونی ابووت نخست وزیر استرالیا گردد این پلان عملی خواهد شد.
بازگشایی اردوگای نایورو مورد انتقاد برخی از نهادهای دیگر در استرالیا گردیده است زیرا پناهجویان پیشتر از این برای مدت سه سال منتظر نتایج درخواست پناهندهگیشان در این کشور ماندند و تعدادی از آنها دوباره به کشورهایشان برگردانده شدند.
ای در حالی است که نخست وزیر فعلی استرالیا جولیا گیلارد گفته است برنامه همکاری فرستادن پناهجویان به مالیزی را ادامه خواهد داد.
وی معتقد است با عملی نمودن این برنامه جلو تجارت قاچاق انسان را بگیرد و به این صورت پناهجویان دیگر به استرالیا نخواهند آمد زیرا میدانند در نهایت به مالیزی برگردانده میشوند.
نخستوزیر استرالیا گفته است، نایورو در واقع یک برنامه ناکار آمدی بود چون قاچاقچیان به پناهجویان میگفتند نخست باید به نایورو بروید و از آنجا به استرالیا فرستاده میشوید.
کرس بوون وزیر مهاجرت استرالیا گفته است، نایورو یک پلان ناموفقی بود و این طرح جلو تجارت قاچاق به استرالیا را گرفته نتوانست بلکه باعث شد خیلی از پناهجویان آسیب ببینند.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر
عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران امروز گفت: «درگذشت هدی صابر در زندان اوین نشانه دیگری از خطر بروز فاجعه انسانی در زندان های ایران است. شرایط در زندانهای ایران بسیار پایینتر از موازین بینالمللی است و روز به روز نیز بدتر میشود. دولتمردان مسوول امنیت و جان تمام زندانیان هستند، اما پیوسته از رفتار منصفانه و انسانی با زندانیانـبه ویژه زندانیان عقیدتیـکوتاهی میکنند. اکثر زندانیان از امکان رسیدگی پزشکی و امکانات بهداشتی محروم هستند. کارشناسان سازمان بینالمللی نظارت بر زندانها که در لیون مستقر است، سالهاست که خواهان بازدید از زندانهای ایران شدهاند، اما جوابی نگرفتهاند. جامعه بینالمللی باید مقامات ایرانی را به گشودن در زندانها برای چنین بازدیدهای وادار کند.»
گزارشهای دریافتی از ایران حاکی است که آقای هدی صابر، یک زندانی سیاسی دیگر، پس از یک هفته اعتصاب غذا، در اعتراض به مرگ هاله سحابی که در اثر حمله ماموران امنیتی درگذشت، در تاریخ 20 خرداد 1390 در زندان اوین در تهران جان خود را از دست داده است.
در شهادتنامهای که به تاریخ 23 خرداد منتشر شد، 64 زندانی سیاسی که همگی از هم بندان هدی صابر هستند، اعلام کردند که او پس از احساس درد در ناحیه سینه و اختلال در سیستم گوارشی «در ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه به بهداری مستقر در زندان اوین منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود میپیچید و میگفت «در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفتهام.» در پی وخامت حال او و بروز اسهال و تهوع، چند ساعت بعد او را بار دیگر بر روی برانکار بیرون بردند و او در شرایط نامعلومی در همان روز درگذشت.
هدی صابر (زاده 1338)، روزنامهنگار و فعال سیاسی، طی یک دهه گذشته بارها بازداشت شده و هربار مدتهای طولانی، از چندین ماه تا دو سال، را در زندان گذرانده بود. در هنگام فوت، او از 2 مرداد 1389 در بازداشت به سر میبرد.
در دو سه دهه گذشته، تعداد زیادی از زندانیان ایرانی در نتیجه شکنجه و بدرفتاریهای دیگر، محرومیت از رسیدگی پزشکی، کوتاهی مسوولان زندان و خط مشی احتمالن عمدی سر به نیست کردن بعضی از زندانیان سیاسی جان خود را در زندان از دست دادهاند.
فهرست زیر نام بعضی از زندانیان عقیدتی و سیاسی در ایران را در برمیگیرد که در یک دهه گذشته جان خود را در زندان از دست دادهاند، اما این فهرست به هیچ وجه کامل نیست:
زهرا کاظمی، عکاس خبری ایرانی-کانادایی، در نتیجه ضربه به جمجه در تیر 1382 در زندان اوین جان باخت.
علی بترانی، عرب ایرانی، در تظاهراتی در فروردین 1384 در اهواز (خوزستان) جان خود را از دست داد.
اکبر محمدی، فعال دانشجویی، در مرداد 1385، در زندان اوین جان باخت.
ولیاله فیض محمدی، زندانی سیاسی، در شهریور 1385 در زندان اوین جان خود را از دست داد.
زهرا بنییعقوب (نیز زهرا بنی عامری)، دانش آموخته پزشکی از دانشگاه تهران، در مهر 1386 پس از این به همراه نامزدش به وسیله گشت نهی از منکر بازداشت شد، در بازداشتگاهی در همدان جان خود را از دست داد.
ابراهیم لطفاللهی، دانشجوی جوان کرد، در دی ماه 1386 در زندان سنندج جان خود را از دست داد.
عبدالرضا رجبی، زندانی سیاسی، در مهر 1387 در زندان رجایی شهر جان باخت.
امیرحسین حشمتساران، فعال سیاسی، در اسفند 1387 پس از انتقال از زندان رجایی شهر به بیمارستان جان باخت.
امیدرضا میرصیافی، وبلاگنگار، در فروردین 1388 در زندان اوین درگذشت.
حداقل سه بازداشتی، به نامهای امیر جوادیفر، محسن روحالامینی و محمد کامرانی، در تابستان 1388 در بازداشتگاه به شدت غیراستاندارد کهریزک جان باختند. چند تن دیگر نیز پس از آزادی در نتیجه شکنجهها و بدرفتاریهای دیگری که در همان بازداشتگاه متحمل شده بودند درگذشتند.
غلامرضا بیات، جوان کرد، در مرداد 1389 پس از ضرب و شتم در بازداشتگاهی در کامیاران در گذشت.
رادیو کوچه
30 عامالفیل- «علیبنابیطالب» ملقب به «امیرالمومنین» در بین مسلمانان و «امام علی» در بین شیعیان در 13 رجب مطابق با ۵۹۹ میلادی در مکه و بنابر روایات در «مسجدالحرام» و درون «کعبه» بهدنیا آمد. امام اول مسلمانان شیعه و چهارمین خلیفه مسلمانان سنی مذهب است. وی پسرعمو، داماد و از نزدیکترین صحابی محمد (پیامبر اسلام) و از اهل بیت وی و همسر فاطمه زهرا بود. همچنین اولین فردی است که فرمانبردار آیین محمد شد و به اسلام گروید.
چنین روزی در ایران «روز پدر» نامگذاری شده و همه ساله جشن گرفته میشود.
1816 میلادی- شخصیت «فرانکنشتین» (Frankenstein) خلق شد. معروفترین اثر نویسنده انگلیسی «مری شلی» است. ایده اولیه نوشتن این کتاب را «لرد بایرون» (۱۸۲۴-۱۷۸۸) شاعر رمانتیک انگلیسی پیشنهاد کرد. فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاهطلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکههای بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگتر از یک انسان معمولی میسازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیههای ناشی از دوختن به چشم میخورد.
«لرد بایرون» (Lord Byron) و «پرسی شیلی» (Percy Shelley) شاعران مشهور به همراه «مری شیلی» ( Mary Shelley) همسر پرسی، «کلر کلرمونت» (Claire Clairmont) و یک دوست به نام دکتر «جان پولیداری» (John Polidori) در ویلایی در سوییس نشسته بودند. آنها یک مسابقه عجیب را برگزار کردند. «روایت ترسناکترین داستان که بدن شنونده را به لرزه درآورد.»
«جان پولیداری» داستان «خون آشام»، «لرد بایرون» شعری با نام «تاریکی» و «مری شیلی» داستان دکتر «فرانکنشتین» را حکایت میکنند. این داستان چند روز بعد پس از اینکه زن جوان شبهای زیادی را با کابوس سپری کرد، اندک اندک در ذهن او شکل گرفت که یکی از بزرگترین افسانههای معاصر غرب و یک منبع برای سناریونویسهای هنر هفتم است.
مری شیلی خالق فرانکنشتین با خلق این شخصیت افسانهای در اروپای آن روزگار به موفقیت بسیاری دست یافت. او زندگی خود را وقف نویسندگی کرد و توانست با مهارت خود به ادبیات داستانهای ترسناک جذابیت تازهای ببخشد.
1903 میلادی- شرکت خودروسازی «فورد» (Ford Motor Company) سومین تولیدکننده بزرگ خودرو در سراسر جهان، در دیترویت میشیگان توسط «هنری فورد» و شرکای اقتصادی دیگر او تاسیس شد. این شرکت علاوه بر خودروهای فورد تولیدکننده خودروهای پرطرفدار لینکلن و صاحب یک سوم امتیاز خودروهای مزدا است. کمپانی فورد در طول دهه اخیر از پیشتازان صنعت خودرو سازی در جهان بوده است.
1976 میلادی- در «سووتو» (Soweto) در آفریقای جنوبی، هزاران دانشآموز دبیرستانی، در مخالفت با طرح دولت این کشور برای اعلام زبان «آفریکانس» به عنوان زبان تدریس در مدارس سیاهپوستان، دست به اعتراض زدند. با شلیک پلیس به سمت معترضان، قیامی سراسری در آفریقای جنوبی، شعلهور شد.
در آن زمان دولت اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی ضمن بخشنامهای دستور داده بود که تدریس در مدارس باید به سه زبان باشد: ریاضیات و علوم اجتماعی به زبان افریکانر (هلندی، زبان سفیدپوستان مهاجر)، علوم و ادبیات به زبان انگلیسی و ورزش، هنر و موسیقی به زبان زولو (بومی). معلمان سیاهپوست و دانش آموزان با این بخشنامه که کار آنان را مشکل و تبعیض نژادی را شدت میداد مخالف بودند در «سووتو» دانش آموزان دوره تعلیمات عمومی و دانشجویان مدارس تعلیمات عالی با همفکری مدرسان کمیته تشکیل دادند و تصمیم به اعتراض علنی گرفتند که پلیس مداخله کرد و دست به تیراندازی زد و صدها نفر کشته و زخمی شدند.
با این حال، گروههای ضدنژادپرستی، در سالهای پایانی عمر آپارتاید، هر سال در ماه ژوئن، یاد کشته شدگان سووتو را که بیشتر دانشآموز بودند، گرامی میدارند.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1963 میلادی- «والنتینا ترشکوا» (valentin Treshkova) اولین زن فضانورد جهان از شوروی، پرواز فضایى خود را با سفینهای به نام «وستوک 6» آغاز کرد.
1890 میلادی- «استن لورل» بازیگر و کمدین انگلیسی سینمای آمریکا زاده شد. وی همراه «اولیور هاردی» گروه دو نفره تشکیل دادند که بهمدت سی سال فیلمهای کمدی بسیاری را تولید کردند.
1360 خورشیدی- در بین جنگ ایران و عراق، منطقه «دهلاویه» از وجود نیروهای عراق آزاد شد.
منبع:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
بیبیسی انگلیسی
راسخون
جام جم
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
اداره امنیت ملی افغانستان شامگاه چهارشنبه، یک شهروند ایرانی را به ظن برنامهریزی برای حمله انتحاری در جنوب افغانستان بازداشت کرده است.
به گزارش بیبیسی، لطفاله مشعل، سخنگوی امنیت ملی افغانستان در یک کنفرانس خبری گفت این فرد از ساکنان شهر زاهدان ایران است و برای اجرای عملیات انتحاری به شهر قندهار آمده بود.
آقای مشعل گفت که یک شخص ساکن ایالت بلوچستان پاکستان نیز با این شهروند ایرانی همکار بود که او نیز بازداشت شده است.
سخنگوی امنیت ملی گفت که این افراد قصد داشتند «یک عملیات بزرگ انتحاری» را در شهر قندهار اجرا کنند.
این نخستینبار است که مقامات افغان از بازداشت یک شهروند ایران در ارتباط با حملات انتحاری در افغانستان خبر میدهند.
پیش از این، گزارشهایی در مورد حمایت «حلقات» ایرانی از گروههای شورشی در افغانستان منتشر شده بود.
سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان در کنفرانس خبری خود تکرار کرد که عناصری از داخل ایران در ناامن کردن افغانستان دخیل هستند.
اداره امنیت ملی افغانستان:
«بازداشت یک ایرانی به ظن تلاش برای حمله انتحاری در افغانستان»
خبر / رادیو کوچه
اداره امنیت ملی افغانستان شامگاه چهارشنبه، یک شهروند ایرانی را به ظن برنامهریزی برای حمله انتحاری در جنوب افغانستان بازداشت کرده است.
لطفاله مشعل، سخنگوی امنیت ملی افغانستان در یک کنفرانس خبری گفت این فرد از ساکنان شهر زاهدان ایران است و برای اجرای عملیات انتحاری به شهر قندهار آمده بود.
آقای مشعل گفت که یک شخص ساکن ایالت بلوچستان پاکستان نیز با این شهروند ایرانی همکار بود که او نیز بازداشت شده است.
سخنگوی امنیت ملی گفت که این افراد قصد داشتند «یک عملیات بزرگ انتحاری» را در شهر قندهار اجرا کنند.
این نخستینبار است که مقامات افغان از بازداشت یک شهروند ایران در ارتباط با حملات انتحاری در افغانستان خبر میدهند.
پیش از این، گزارشهایی در مورد حمایت «حلقات» ایرانی از گروههای شورشی در افغانستان منتشر شده بود.
سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان در کنفرانس خبری خود تکرار کرد که عناصری از داخل ایران در ناامن کردن افغانستان دخیل هستند.
…………………………………………………………….
سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به نشست خلیجپارس:
«اتهامها علیه ایران تکراری و کذب است»
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر چهارشنبه، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به بیانیه صد و نوزدهمین نشست وزیران خارجه شورای همکاری خلیج پارس، اتهامات علیه ایران را «تکراری و کذب» خوانده بود.
به گزارش ایرنا، رامین مهمانپرست این ادعاها را اقدامی در جهت انحراف افکار عمومی جامعه بینالمللی از اقدامات نظامیگرایانه و بحرانساز برخی کشورهای منطقه در مواجهه با مطالبات مشروع و حقوق ملتهای خود و مداخله در امور کشورهای همسایه توصیف کرد.
کشورهای شورای همکاری خلیج پارس، روز سهشنبه، با انتشار بیانیهای مداخله آشکار جمهوری اسلامی را در کشورهای منطقه را محکوم کرده، ایران را متهم به توطئه علیه امنیت ملی این کشورها کرده بودند.
در این بیانیه جمهوری اسلامی همچنین متهم به دامن زدن به اختلافات فرقهای در میان شهروندان کشورهای منطقه شده است.
شورای همکاری خلیج پارس از ایران خواسته است تا کمپین خصمانه رسانهای خود را متوقف کند.
…………………………………………………………….
بیخبری از وضعیت دلیرثانی، زندانی سیاسی،
«اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی در اعتراض به درگذشت صابر»
خبر / رادیو کوچه
مهدی خدایی، آرش صادقی و احمد شاهرضایی از زندانیان سیاسی از روز 15 خرداد در اعتراض به جانباختن هاله سحابی در اعتصاب غذا به سر میبرند. قرار بود این سه نفر در روز 22 خرداد اعتصاب خود را بشکنند اما این اعتصاب در اعتراض به فوت هدی صابر ادامه دارد.
گفتنی است مهدی خدایی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری و فعال حقوق بشر، از تاریخ ۱۲ اسفند ماه سال ۸۸ توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت و به سلولهای انفرادی بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی که ماهها در سلولهای انفرادی این بند تحت بیشترین فشارها برای تن دادن به اعترافات واهی و ساختگی قرار داشته، در مهر ماه سال ۸۹ از طرف شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به سه سال زندان محکوم گردید که این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
خدایی در اسفند ماه سال ۸۸ نیز بابت پرونده قبلی خود از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات و تبلیغ علیه نظام» به چهار سال زندان محکوم شده بود که این حکم نیز به تایید دادگاه تجدیدنظر رسیده است. این فعال دانشجویی در مجموع به ۷ سال زندان محکوم شد.
آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، پس از چندینبار بازداشت و انتقال به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، به ۵ سال حبس قطعی محکوم شد.
احمد شاهرضایی در دادگاه بدوی به سه سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یکسال و نیم کاهش پیدا کرد.
گفتنی است خسرو دلیرثانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از جمله زندانیانی است که همراه هدی صابر در اعتصاب غذا بوده و پس از پایان اعتصاب غذایش از وضعیت وی نیز هیچ خبری در دسترس نیست.
…………………………………………………………….
با رای دادگاه تجدیدنظر،
«نقض حبس فاطمه نصیرپور دانشجوی دانشگاه تبریز»
خبر / رادیو کوچه
فاطمه نصیرپور فعال دانشجویی در دادگاه انقلاب مرند به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و بدون حق داشتن وکیل به شش ماه حبس محکوم شده بود. اعتراض به این حکم با نتیجه تایید آن در شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر آذربایجان شرقی مواجه شد.
پس از صدور حکم نقی محمودی وکیل وی به دیوان عالی کشور از حکم قطعی شکایت کرد که دیوان عالی کشور، شکایت اعاده دادرسی این وکیل را پذیرفت و با نقض حکم حبس، رسیدگی مجدد به شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر آذربایجان شرقی واگذار شد.
شعبه مذکور پس از رسیدگی لازم، اعتراض خانم نصیرپور و وکیلش آقای محمودی را پذیرفته و حکم به برائت وی صادر کرده است. لازم به ذکر است که در دادگاه تجدیدنظر دوم علاوه بر آقای نقی محمودی، آقای موسی برزین نیز از خانم نصیرپور دفاع کردهاند. اساس اتهام وارده به خانم نصیرپور تهیه و تدوین مقاله دانشجویی «آذربایجان قادینی» برای روز جهای زن بود.
…………………………………………………………….
با ابلاغ مصوبه هیت دولت،
«تایید حذف وزیر اطلاعات از شورای پول و اعتبار»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه و به گزارش رسانههای داخلی ایران، حذف وزیر اطلاعات از شورای پول و اعتبار با ابلاغ مصوبه هیت دولت توسط معاون اول رییس جمهوری اسلامی کلید خورده است.
به گزارش مهر، در اردیبهشت ماه امسال محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری اسلامی، مصوبهای از هیت دولت را ابلاغ کرده است که در نهایت به حذف وزیر اطلاعات از شورای پول و اعتبار منجر میشود.
هیت وزیران در جلسه مورخ 18 اردیبهشت به استناد ماده (89) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایرانـ مصوب1389ـ تصویب کرده است که وزیران کار و امور اجتماعی و تعاون، به عنوان وزیران عضو شورای پول و اعتبار تعیین میشوند.
این در حالی است که پیش از آن، وزرای اطلاعات و صنایع و معادن به انتخاب هیت وزیران در شورای پول و اعتبار عضویت داشتند.
…………………………………………………………….
در آستانه ورود فرستاده روسیه به لیبی،
«حمله نیروهای ناتو به مقر رهبر لیبی»
خبر / رادیو کوچه
بابالعزیزیه مقر اصلی سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی که در مرکز طرابلس قرار دارد بامداد روز پنجشنبه مورد هجوم پیدرپی هوایی ناتو قرار گرفته است.
براساس گزارش العربیه، جنگندههای ناتو بامداد امروز پنجشنبه مقر سرهنگ قذافی رهبر لیبی در مرکز شهر طرابلس را مورد هجوم قرار دادند.
بر اساس این گزارش پس از بمباران دود غلیظی بر فراز آسمان طرابلس مشاهده شده است اما تاکنون گزارشی از تلفات جانی ناشی از این بمباران مخابره نشده است.
حملات هوایی امروز ناتو چند ساعت پیش از رسیدن میخائل مارگیلوف فرستاده ویژه روسیه به طرابلس انجام گرفته است.
آقای مارگیلوف پس از دیدار با «شورای ملی لیبی» در شهر بنغازی، جهت گفتوگو با مقامات لیبی و یافتن راهحلی مناسب برای خاتمه جنگ و نیز برکناری معمر قذافی به طرابلس سفر کرده است.
…………………………………………………………….
گزارشگران بدون مرز:
«مقامهای جمهوری اسلامی مسوول مرگ هدی صابر هستند»
خبر / رادیو کوچه
گزارشگران بدون مرز، یک سازمان بینالمللی حمایت از روزنامهنگاران، مقامات جمهوری اسلامی را مسوول درگذشت هدی صابر دانسته است.
این سازمان با صدور بیانیهای، ضمن تشریح نحوه درگذشت هدی صابر، فعال ملی مذهبی، گفته است که گزارشگران بدون مرز «چگونگی مرگ هدی صابر، روزنامهنگار و نویسده زندانی ایرانی را به شدت تقبیح و رژیم ایران را متهم میکند که مسوول این واقعه است.»
در این بیانیه آمده است که هدی صابر روز ۱۰ ژوئن به خاطر درد در ناحیه سینه به بیمارستان انتقال یافت و ساعاتی بعد، در اثر حمله قلبی درگذشت.
به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز، مقامات زندان اوین خانواده صابر را از واقعه مرگ او مطلع نکردند و تنها دو روز بعد بود که اعضای خانواده از طریق اینترنت، از درگذشت هدی صابر آگاه شدند.
دبیرکل این سازمان ضمن ابراز «همدردی عمیق با خانواده صابر و تمامی روزنامهنگاران ایرانی» گفته است که مقامات جمهوری اسلامی آقای صابر را بدون توجیه قانونی بازداشت کردند و مانع از دسترسی او به مراقبتهای پزشکی لازم شدند.
…………………………………………………………….
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی:
«تاسیسات هستهای ایران به روی همه کشورها باز است»
خبر / رادیو کوچه
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز پنجشنبه ۲۶ خرداد در جمع خبرنگاران اظهار داشت که این کشور بر دعوت از تمامی کشورها و به ویژه کشورهای عضو گروه 1+5 برای بازدید از تاسیسسات اتمی خود تاکید دارد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه اظهار داشت: «همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره خوب بوده و از نظر شفافسازی، شاید از نادر کشورهایی باشد که فعالیت هستهای آن تا به این میزان زیر نظر آژانس است.»
او گفت که ایران از صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی خود مطمئن است.
این در حالی است که قطعنامه های شورای امنیت در مورد برنامههای اتمی ایران از این کشور میخواهد که بخشی از فعالیتهای هستهای خود به خصوص در زمینه غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد و در مورد این فعالیتها، اطلاعات جامع و شفافی را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد.
…………………………………………………………….
با رای دادگاه انقلاب تهران،
«حکم حبس برای یک دانشجو به اتهام عضویت در فیسبوک»
خبر / رادیو کوچه
مصطفی اخوان، دانشجوی خلبانی دانشکده صنعت هوانوردی تهران، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، این عضو حزب اعتماد ملی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق سر دادن شعار در شبکه اجتماعی فیسبوک، نشر اخبار جنبش مردمی موسوم به جنبش سبز، عضویت در فیسبوک، دادن فراخوان برای تجمع غیرقانونی، مصاحبه با رسانههای برون مرزی، ارسال ایمیل و مقاله برای سایتها و شبکههای معاند نظام به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
حکم مذکور که در ۲۵ خرداد ماه به وی ابلاغ شده است به دلیل عدم سوسابقه وی به مدت پنج سال به حالت تعلیق در آمده است.
…………………………………………………………….
به اتهام همکاری با گروههای مذهبی،
«دوازده سال حبس برای دو شهروند بوکانی»
خبر / رادیو کوچه
حسین جوادی و عثمان احسنی، دو شهروند بوکانی از سوی یکی از شعبههای دادگاه انقلاب، در مجموع به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند.
به گزارش موکریان نیوز، دادگاه انقلاب این دو شهروند را که بیش از یک سال است در زندان به سر میبرند به اتهام همکاری با گروههای مذهبی، هر کدام را به شش سال حبس محکوم کرده است.
گفتنی است این دو شهروند هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج محبوس هستند.
…………………………………………………………….
با انتشار بیانیهای اعلام شد،
«رهبر جدید شبکه القاعده منصوب شد»
خبر / رادیو کوچه
شبکه شبهنظامی القاعده با انتشار بیانیهای در روز پنجشنبه اعلام کرد که ایمن الظواهری، از دستیاران قدیمی اسامه بنلادن، به عنوان رهبر جدید این شبکه منصوب شده و تعهد کرده است که تحت رهبری او، «جهاد» علیه ایالات متحده ادامه خواهد یافت.
ماه گذشته، اسامه بنلادن در جریان حمله نظامی ایالات متحده به ساختمان مخفیگاه او در پاکستان کشته شد و از آن زمان، انتظار میرفت شبکه القاعده جانشینی برای او تعیین کند.
ایمن الظواهری، شصت ساله، متولد مصر است و به عنوان یکی از افراد نزدیک به اسامه بنلادن و موثر در طراحی و سازماندهی حملات انتحاری یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا شناخته شده است.
…………………………………………………………….
شامگاه چهارشنبه روی داد،
«ارسال یک ماهواره تصویربرداری ایرانی به فضا»
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه، ایران یک ماهواره تصویربرداری ساخت داخل را به فضا پرتاب کرده و در مدار زمین قرار داده است.
به گزارش رسانههای داخلی ایران، نخستین ماهواره تصویربرداری ساخت ایران به نام «رصد» با ماموریت برقراری ارتباط با ایستگاههای زمینی، تصویربرداری از زمین و ارسال تصاویر به ایستگاههای گیرنده در مدار زمین قرار گرفت.
براساس این گزارش ها، ماهواره رصد هم مانند ماهواره ملی امید، به طور کامل در داخل کشور طراحی و ساخته شده است.
این ماهواره با موشک ماهواره بر سفیر به فضا پرتاب شده و بخشی از برنامه سازمان هوافضای جمهوری اسلامی برای پژوهش در مورد پدیدههای طبیعی مانند زلزله و بهبود سیستم مخابراتی این کشور توصیف شده است.
به گزارش تلویزیون دولتی ایران، این ماهواره می تواند تصاویری را با شفافیت قابل توجه از سطح زمین تهیه و به ایستگاه های زمینی مخابره کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر