-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

Latest News from Koocheh for 06/15/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

امروز در آخرین برنامه از سری برنامه‌های «پرسه‌ای در دیار غربت» با شما همراهم. بسیار خرسند بودم که روزهایی را میهمان دل‌نوشته‌های شما و اندیشه‌های نابتان بودم. برای ما از حس‌های زیباتون از زندگی در دیار غربت نوشتید و هر چه دل تنگتان خواست بر بال قاصدک سوار کردید و به  این سو  فرستادید.

این برنامه آخرین است اما تا غربت هست و هجرت، داستان پرندگان مهاجر ادامه دارد.

به هر روی این پایان نوشتن برای «پرسه‌ای در دیار غربت» نیست و شما هم‌چنان می‌توانید نوشته‌هایتان را برای صفحه این برنامه در فیس بوک یا به آدرس‌های ارتباطی رادیو کوچه ارسال کنید. ایمان داشته باشید که هم‌چنان گوش‌هایی مشتاق شنیدن نوشته‌ها و صدای شماست.

می‌خواهم در آخرین برنامه باز هم از غربت بگویم و زندگی در غریبی و این بار با نگاه‌ی دیگر. به قول مهشید همراه پرسه‌های من، «مهم نیست که کجا زندگی می‌کنی تا وقتی که بین آدم‌ها دنبال هم زبانت می‌گردی، تو غربتی…»

بله ما هم‌چنان هر جا که باشیم در پی هم زبانی هم دل می‌گردیم.

نرگس همراه دیگر من هم از زندگی در غربت این‌طور می‌گوید: «سفر و بخصوص سفر توام با کنده شدن و از دست دادن همه چی, مدارک تحصیلی، افتخارات گذشته، کل اعضای خانواده و فامیل و صمیمی‌ترین دوستان که حالا دیگه باورت نمی‌کنن، یک تولد دوباره ست تولدی که درد زایمانش رو هم خودت می‌کشی به تنهایی. بدون همراهی دیگران و بعد هم خودتی که باید خودتو دوباره بزرگ کنی

او می‌گوید: «…قشنگ‌ترین اتفاقی که در غربت برای من رخ داد کشف رفتار و خصلتایی بود در خودم که دوست داشتنی نبودن. یک دیکتاتور نژاد پرست در من رشد کرده بود که کارش نق زدن و خرده گرفتن از این و اون بود… دارم روش کار می‌کنم.

این روزا که با مردم بهتر کنار می یام و اونا رو همونطور که هستن می‌پذیرم و اون آدم توی من کم‌تر دهن کجی می‌کنه با خودم هم کم‌تر دعوام می‌شه…»

بله می‌خواهم از برخی خصلت‌ها و رفتارهایمان بگویم. خصلت‌هایی که در این دیار یک جورایی خودمون رو هم آزار می‌ده. خیلی خوشحال شدم وقتی هم وطنی پس از سی سال زندگی کردن در غربت هیچ گله‌ای از دیگر هم وطنانش نداشت. خیلی دوست داشتم برای همه این طور باشه  اما آیا هست؟!

نرگس: «وارد هر اجتماعی که شدم در ایران یا ایرونی‌های نه در ایران، اصلی‌ترین بحث احمق خوندن  همه‌ی بقیه بود و تلاش شدید برای راه چاه نشون دادن به همه‌ی بقیه!

وارد اجتماعات کشورای موفق که شدم محور بحث روی بهره‌وری بیشتر از تیم، با اهمیت به تیم و حرکت به سمت جلو بود بی اینکه فرصت کنن خودشونو با بقیه‌ی همه مقایسه کنن

چقدر وقتی در یک کشور غریب هستیم ولو این که برای یک سفر کوتاه رفته باشیم از هم دیگه فرار می‌کنیم؟ چقدر محلی رو برای زندگی انتخاب می‌کنیم که هیچ ایرانی تا شعاع چند صد متری اش نباشه؟

چقدر توی بیزینس‌هامون بیشتر از همه یه جورایی سر هموطن خودمون رو کلاه می‌ذاریم وقتی زورمون نمی‌رسه از بقیه پول در بیاریم؟! چند بار با دیدن یک هم‌وطن دیگه توی یک مرکز خرید یا یک رستوران یا یک مکان عمومی در حالی که رومون رو سریع برگردونیم گفتیم : «وااااای چقدر ایرانی ریخته این‌جا؟!!!!!!!!!!!!!!!!»

باید بدونیم که به قول نرگس، «وطن زبونیه که بین همه مون مشترکه!» درسته که از دردها و شادی‌های عزیزانمان دوریم و آن آشناهای قدیمی حالا برای ما یک غریبه شدند اما به هر حال هنوز ته دل‌هامون باید به یاد هم دل‌خوش باشه.

درسته که این‌جا دور از وطنیم و کاش به قول هادی خوجینیان «می‌شد وطن را در یک چمدان ‌گذاشت و هر جا دلمان می‌خواست با خود می‌بردیم» اما به هر روی فکر وطن رهامون نمی‌کنه و به قول مریم دائم در حال مقایسه‌اش با وطنیم.

مریم هم‌وطنی که سال‌هاست در امریکا زندگی می‌کنه نوشته:«مردم در خارج، از دوری وطن،خانواده، دوستان، خاطره‌ها و … افسردگی می‌گیرند و من از روزی می‌ترسم که به خاطر تمام این قیاس کردن‌هایم مریض شوم؛ قیاس وطنم با امریکا.

در هر موقعیت و مکانی که هستم قیاس می‌کنم سطح رفاه مردمم را با مردم این مملکت، به خصوص در زمینه امکانات تحصیلی و آینده شغلی.

در این کشور «به جایی نرسیدن» بیشتر شامل حال کسانی هست که نالایق بودند.

یک ایرانی در طول تحصیل تا هر مقطع، ذره‌ای از امکانات محصلین این‌جا برخوردار نیست و ناامید، جویای کار است و سرانجام هیچ.

بالعکس دانش آموزی که در سینما بلیت می‌فروخت حالا خیلی راحت‌تر از یک ایرانی در ایران مشغول به کاری می‌شود که مطمئنن مربوط با تحصیلاتش است.

حال و هوای من این‌جا نگرانی برای آینده جوانان وطنم، امکانات مریضان در بیمارستان، آسایش سال‌مندان و …. است

بدان که باید ابتدا از خود آغاز شروع کنی … و بپذیریم ایران می‌تواند هم‌چون گذشته بهترین باشد. ایران و ایرانی لیاقت این بهترین بودن را دارد. بپذیریم برای این‌که ایران خوب شود باید بهترین باشیم

اما در این برنامه می‌خواهم یادی هم بکنم از «فرید صلواتی» هنرمند روزنامه‌نگاری که الان دربنده و  چندین روز پیش برای پرسه در دیارغربت  نوشته‌هایی رو فرستاد.

اون می‌گفت بهتره کلن چند سالی بی‌خیال انتخابات بشویم و به خودمون بپردازیم که تا خودمان را درست نکنیم این مملکت درست نمی‌شه. گزیده‌ای از نوشته او این گونه است: «بدان که باید ابتدا از خود آغاز شروع کنی … و بپذیریم ایران می‌تواند هم‌چون گذشته بهترین باشد. ایران و ایرانی لیاقت این بهترین بودن را دارد. بپذیریم برای این‌که ایران خوب شود باید بهترین باشیم.»

بیایید در این روزگار که شاید در خانه‌های خود نیز غریبه باشیم در کنار صبوری اندکی تمرین مهربان بودن بکنیم. بیایید غریبگی‌هامون را به مهر آشنایان پیوند بزنیم. بیایید رها شویم از هرچه دوگانگی و تردید است.

بیایید یک انجمن ایرانیان تمام دنیا تشکیل بدهیم….

بیایید با هم مهربان باشیم ….

 


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

موضوع هتاکین ادیان، سوژه‌ای به قدمت عمر دین است، در تمام زمان‌ها و کلیه ادیان ما شاهد بوده‌ایم که کسانی داعیه ارتباط با خدا را داشته و قواعد و ناظم‌هایی برای این ارتباط وضع می‌کردند و دیگرانی نیز بودند که در صدد انکار این رابطه و تمسخر آن ناظمان و احکام برمی‌آمدند که اصولن این افراد دگراندیش پس از مدتی مجبور می‌شدند علاوه بر رودررویی با صاحب ادعا با توده عوام نیز درگیر شوند، شاید آموزش روش دیگری در برخورد موجب گشت تا این عده به جای درگیری رودررو و تند به روش‌هایی کم‌هزینه‌تر روی آورند، سبک‌هایی متفاوت مانند شعر، داستان، طنز… این افراد از هر دسته و جای‌گاه اجتماعی که بودند کم‌تر به‌صورت واضح به جنگ مرام توده برآمده‌اند زیرا درگیری با خیل عظیم دین‌داران مذهبی متعصب بسیار پرهزینه بوده و تک نیروی مخالف به راحتی محو می‌شد.

اکنون که بحث بر سر صفحات فیس‌بوک و اعلام جرم بر علیه آنان از سوی دین‌داران باب شده و این افراد اگر‌چه کم‌تر واژه هتاک برای‌شان کاربرد دارد مورد توجه متعصبین حکومتی قرار گرفته‌اند ما سعی می‌کنیم در چند برنامه به معرفی چند شخصیت معروف به هتاک بپردازیم، هتاکینی که در جمهوری اسلامی و خود یا آثارشان مرتبط با نظام روحانیت بوده است، این نوشته‌ها بر اساس مستندات موجود در مورد آن‌هاست، باید به‌خاطر داشت که معنای واژه هتاک در عربی صیغه مبالغه از ماده هتک بسیار پرده در و در فارسی‌، آن‌که پرده از کارهای پوشیده مردمان بر‌می‌دارد و عیب‌های نهفته مردم را فاش می‌کند و پرده‌در، یعنی کسی که پرده از راز مردم بدرد، است و مسلمن واضح است که هتاکی از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی که اعتقادات و بیانات‌شان مستقیمن در زندگی روزمره مردمان موثر است نمی‌تواند جرم باشد، زیرا معنای واژه به ما می‌گوید که هتاک کسیست که سعی می‌نماید پشت پرده‌ها را واضح کند و این شفاف‌سازی اگر هم‌راه با دغل‌کاری نباشد و بر وضوح سخنان آن دین یا شخصیت بیافزاید تنها در صورتی موجب خشم متعصبین قرار می‌گیرد که آن‌چه از زشتی سعی کرده بودند پنهان سازند بر پرده افتاده و دیده شده باشد.

به عقیده «برنارد لوئیس»، خمینی در صادر‌کردن این فتوا و تشویق مسلمانان به کشتن سلمان رشدی به شکل قابل ملاحظه‌ای از سنت رایج اسلامی فاصله ‌گرفت

اولین هتاک مورد بحث «سلمان رشدی» است، نویسنده و مقاله‌نویس هندی‌الاصل تبعه انگلستان که نخستین‌بار با کتاب بچه‌های نیمه‌شب به شهرت رسید و جایزه بوکر را بابت نگارش این اثر دریافت کرد،  اغلب آثار رشدی از شبه‌قاره هند ریشه می‌گیرد. داستان‌های او را در گونه رئالیسم جادویی طبقه‌بندی می‌کنند، چهارمین اثر وی آیات شیطانی اعتراضاتی را در کشورهای اسلامی برانگیخت.

«روح‌اله خمینی»، رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال1367 حکم کشتن سلمان رشدی را صادر کرد و این فتوا تا به امروز بر قوت خود باقی است.خامنه‌ای نیز در سال 1383، حکم خمینی را غیر قابل تغییر خواند، پس از این فتوا برخی از نهادهای دولتی ایران، جایزه‌هایی برای کشتن او تعیین کردند.

متن کامل فتوای روح‌اله خمینی که برای اولین بار از رادیوی دولتی ایران منتشر شد بدین شرح است:‌

«باسمه تعالی انا له و انا الیه راجعون، به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مولف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده‌ است، هم‌چنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام هستند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعن آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان‌شا‌اله، ضمنن اگر کسی دست‌رسی به مولف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمه‌اله و برکاته. روح‌اله الموسوی الخمینی 29 بهمن 1367 / 1 رجب 1409»

به عقیده «برنارد لوئیس»، خمینی در صادر‌کردن این فتوا و تشویق مسلمانان به کشتن سلمان رشدی به شکل قابل ملاحظه‌ای از سنت رایج اسلامی فاصله ‌گرفت. به گفته لوئیس به‌صورت تاریخی اکثریت فقها معتقدند که شخصی که به ارتداد متهم می‌شود باید به محکمه قضاوت آورده شود، اتهام او بیان‌شده و سپس فرصت دفاع به او داده شود. پس از طی همه این مراحل، قاضی حکم را در مورد او صادر می‌کند. وجود این مراحل لازم است زیرا به گفته لوئیس هدف فقه اسلامی اجرای عدالت و قانون است و نه اعلام حکم بدون محاکمه و ایجاد ترس در میان افراد.

اما دیدگاه اقلیت فقها این بوده ‌است که توهین یک مسلمان به پیامبر اسلام آن‌قدر بزرگ است که نیازی به برپایی دادگاه نیست. این گروه اقلیت نظر خود را بر پایه حدیثی که صحتش نیز مورد اختلاف است قرار می‌دهند که محمد در آن اعلام می‌کند که «هر کسی که به من توهین بکند و مسلمانی آن را بشنود، باید فورن شخص توهین کننده را بکشد.» به گفته لوئیس حتی در بین فقهایی که صحت این حدیث را می‌پذیرند، اختلاف نظر وجود دارد و برخی از آن‌ها صدور حکم کشتن بدون انجام تشریفات را حرام دانسته و معتقدند کسی که کشتن را مرتکب شود باید خود مجازات شود.

گروه دیگر از این اقلیت فقها به این نکته اشاره می‌کنند که بر اساس حدیث ذکر شده کشتن شخص توهین‌کننده به محض شنیدن توهین، نه این‌که توصیه شده باشد بلکه واجب است و انجام ندادن آن گناه محسوب می‌شود. بگفته لوئیس حتا محافظه‌کارترین و پرشدت‌ترین فقها که رای به کشتن کسی که در حضور و روبه‌روی مسلمانی به «محمد» توهین می‌کند را می‌دهند، تا آن حد پیش نمی‌روند که حکمی راجع به درخواست برای کشتن کسی که در کشوری دیگر گزارش توهین‌اش آمده را بدهند. بدین سان دیدگاه خمینی در تاریخ اسلام کم‌سابقه است.

بازتاب صدور فرمان کشتن سلمان رشدی توسط روح‌اله خمینی در میان افراد مختلف متفاوت بود. در این میان برخی از مسلمانان به‌خصوص درپاکستان با برگزاری تظاهراتی به حمایت از فتوای کشتن سلمان رشدی توسط خمینی اقدام کردند.

اما کشورهای اروپایی و آمریکا یک‌پارچه صدور فتوای کشتن توسط رهبر نظام جمهوری اسلامی را محکوم کردند. در همین راستا، تعدادی از دانش‌جویان ایرانی مشغول به تحصیل در اروپا، از کشورهای محل تحصیل خود اخراج شدند و درپی صدور فتوای کشتن توسط روح‌اله خمینی و اعلام آمادگی برخی مسلمان در نقاط مختلف جهان، وزارت کشور انگلستان مسوولیت حمایت از سلمان رشدی که شهروندی و اقامت انگلستان را داشت، برعهده گرفت و با گماردن محافظان دولتی از وی حمایت کرد یک جوان لبنانی مصطفی مازح  از اعضای حزب‌اله لبنان، از جمله کسانی بود که برای کشتن رشدی اقدام کرد و در هنگام بمب‌گذاری در یک هتل در پدینگتون مرکز لندن، به‌خاطر نابه‌هنگام عمل کردن بمب، کشته شد، البته باید به یاد داشت که جمهوری اسلامی هرگز این طرح را به‌صورت جدی دنبال نکرد.

مطمئنن به یاد داریم که جنگ ایران و عراق که در پایان مرداد 1367 اتفاق افتاد و فشار روحی پایان این جنگ از داخل کشور و نابسامانی روابط ایران با دنیای عرب و مسلمان تا چه حد برای آقای خمینی ناگوار بود، هر کس تنها یک‌بار حوصله کرده و کتاب ایات شیطانی را با سبک خاص‌اش بخواند خواهد فهمید که ترفند هوش‌مندانه آقای خمینی از پس بی‌دینی و ارتداد سلمان رشدی چه اهدافی را دنبال می‌کرده است، گرچه سلمان رشدی به این واسطه مشهور و ثروت‌مند شد، اما جمهوری اسلامی و به‌خصوص آقای خمینی نیز به دنیای اسلام خود را دوباره تحمیل کرد و تا حدودی با دنیای اعراب آشتی کرد، هتک حرمت صورت گرفته در این کتاب که در کشوری غربی با مخاطبین محدود و سبکی متفاوت و خاص‌پسند بود آن‌قدر سطحی است که نمی‌توانسته موجبات خشم واقعی آقای خمینی که قبل از پیروزی انقلاب متحد کمونیست‌ها بود را برانگیزد، اما می‌توانست این کتاب هتاک را با فتوای‌اش جهانی و پرخواننده کرده  و خود را به‌عنوان فقیه درجه اول، موثر و دل‌سوز دنیای اسلام به توده مومنین و مومنات معرفی نماید .


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه ۲۰ خرداد ماه، ساسان واهبی‌وش از فعالان دانش‌جویی دانش‌گاه آزاد تبریز، در تبریز بازداشت شده است.

به گزارش هرانا، وی در تماس تلفنی با خانواده‌اش خبر بازداشتش را تایید کرده است، این دانش‌جوی رشته پزشکی دانش‌گاه آزاد تبریز هم اکنون به هم‌راه نیما‌ پوریعقوب دیگر دانش‌جوی این دانش‌گاه در اداره اطلاعات تبریز نگه‌داری می‌شود.

شایان ذکر است، نیما‌ پوریعقوب در تاریخ ۱۹ خرداد ماه توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.


 


افشان برزگر/ رادیو کوچه

مهمانی از 33 سال پیش آغاز شد. میلیون‌ها افغان از سال 1357 با آغاز جنگ میان مجاهدین افغان و شوروی سابق به ایران آمدند. شاید در ابتدا فکر نمی‌کردند که ایران به خانه دوم آن‌ها بدل شود و روزی بیاید که نتوانند از آن با تمام سختی‌هایش دل بکنند. برخی از آنان چنان به خاک ایران علاقه‌مند شدند که در جنگ ایران و عراق شرکت کرده و کشته شدند. هم‌چنین نمی‌توان سهم این مهاجران را در نوسازی و بازسازی ایران پس از جنگ منکر شد، اما با پیروزی مجاهدین در افغانستان بسیاری از مهاجران افغان ایران را ترک و به کشورشان برگشتند.

این بازگشت ادامه پیدا کرد که تا این‌که جنگ‌های خونین داخلی و سپس جنگ با طالبان در این کشور آغاز شد. با روی کار آمدن طالبان، روند مهاجرت برعکس شد و دوباره آن‌ها که رفته بودند، بازگشتند. پس از شکست طالبان موجی از بازگشت مهاجران افغان به سمت کشورشان به راه افتاد، به‌طوری که در اوایل سال 1381 و با اجرای توافق بین ایران و افغانستان، بازگشت جنبه اجباری پیدا کرد و مسوولان ایرانی پیش‌بینی کردند که تا چند سال دیگر مشکلی به‌نام پناهندگان افغان در ایران وجود نخواهد داشت.

در این میان نیز سازمان ملل متحد طی قراردادی با دولت ایران، بازگشت مهاجران را تسهیل کرد و تمام مخارج بازگشت افغان‌ها را پرداخت و مقداری پول نقد نیز برای هر خانواده در صورت برگشت در نظر گرفت. در آن زمان مسوولان دولت ایران هشدار دادند که آن دسته از مهاجران افغان که دارای مدرک قانونی نیستند، در صورت ادامه اقامت غیرقانونی، دستگیر و تا پنج سال زندانی خواهند شد که در این راستا گزارش‌هایی از برخورد خشونت‌آمیز پلیس ایران با پناه‌جویان بازداشتی و حتا کشته‌شدن آن‌ها در اثر برخورد پلیس منتشر شد. حتا اخراج گسترده پناه‌جویان افغان از ایران، بحران سیاسی گسترده‌ای در افغانستان ایجاد کرد و به استیضاح وزیران خارجه و مهاجران آن کشور انجامید.

در حال حاضر نیز به گفته مقامات افغانستان، بیش از پنج‌هزار افغان در زندان‌های ایران به‌دلایل مختلف در حبس هستند و تاکنون 90 نفر از آن‌ها نیز اعدام شده‌اند

ایران برنامه‌های اخراج افغان‌های غیرمجاز را ادامه داد، تا جایی که وزارت خارجه افغانستان طی بیانیه‌ای اعلام کرد که ممکن است این اخراج‌ها به تیرگی روابط دو کشور بیانجامد که در این راستا نیز افغان‌ها در افغانستان علیه این سیاست ایران تظاهرات کردند. این عوامل باعث شد ایران طرح اخراج پناه‌جویان غیرقانونی را به‌طور موقت متوقف کند، اما حکومت افغانستان خواهان توقف دراز مدت این طرح شد.

در سال‌های اخیر، دولت ایران طرح‌های زیادی برای ایجاد محدودیت برای ادامه زندگی افغان‌های غیرمجاز در کشور اجرا کرده، اما هیچ‌یک از این برنامه‌ها جواب نداده است، به‌طوری که در حال حاضر بیش از سه میلیون افغان در ایران هستند که اغلب آن‌ها به‌صورت غیرقانونی زندگی می‌کنند. البته بر اساس گزارش‌های منتشرشده، با اجرای قانون هدف‌مند‌شدن یارانه‌ها در ایران و پرداخت‌نشدن یارانه نقدی به  خانواده‌های افغان، چند صد هزار افغان، ایران را به سوی افغانستان، ترکیه و کشورهای اروپایی ترک کرده‌اند.

بر اساس آخرین آمارهای دولت ایران بیش سه‌میلیون افغان در کشور زندگی می‌کنند که تاکنون 1.5 میلیون نفر از آن‌ها که به‌صورت غیرقانونی در ایران روزگار می‌گذارنند، شناسایی شده‌اند. به اعتقاد کارشناسان و جامعه‌شناسان، حضور افغان‌ها در ایران در شرایطی که می‌توانند به کشور خود بازگردند، مشکلات و ناهنجاری‌های عدیده‌ای را برای کشور به‌وجود آورده است. یکی از این آسیب‌ها که به‌صورت جدی مطرح می‌شود، بحث اشتغال این افراد در ایران با وجود تعداد بالای بی‌کاران ایرانی است.

افاغنه به‌دلیل این‌که سخت‌تر از ایرانیان کار کرده و دست‌مزد کم‌تری دریافت می‌کنند و مشمول پرداخت بیمه و خرج‌های اضافی نیستند، از سوی کارفرمایان بیش‌تر از نیروی کار ایرانی مورد توجه قرار می‌گیرند، به‌طوری که بر اساس آمارهای اعلام شده، در حال حاضر دو میلیون شغل در ایران در اختیار افغان‌ها که اکثر آن‌ها مجوز کار ندارند، قرار دارد.

این نگرانی موقعی بیش‌تر می‌شود که برخی از مشاغل هم‌چون کارهای ساختمانی، کشاورزی و دام‌داری، چرخ‌کاری، خیاطی و تجارت پشم و کرک که ایجاد هر فرصت آن 20 میلیون تومان هزینه دارد، در انحصار افغان‌ها قرار گرفته و این افراد با اختیار‌کردن بخش قابل توجهی از اشتغال کشور، سالانه رقمی بیش از چهار میلیارد دلار ارز از ایران خارج می‌کنند.

هم‌چنین در این میان باندهایی نیز برای پیدا‌کردن شغل برای افاغنه در ایران و افغانستان شکل گرفته است، به‌طوری که به گفته یکی از همین افغان‌های غیرمجاز، چندین بار در قالب طرح جمع‌آوری اتباع خارجه غیرقانونی توسط نیروی انتظامی دستگیر شد و به افغانستان برگشت، اما باندهایی هستند که با دریافت 500 تا 600 هزار تومان شما را به هرجای ایران که بخواهید و دوست داشته باشید، می‌برند.

به‌نظر می‌رسد که این‌کار این‌‌قدر پردرآمد است که این باندها به رقابت با یک‌دیگر پرداخته و قیمت‌های خود را برای جلب مشتری بیش‌تر، کاهش می‌دهند و قول خود مبنی بر یافتن کار و مکان اقامت در روز اول را نیز اجرایی می‌کنند.

انگار همه‌چیز به‌کام افغان‌های غیرمجاز است، چرا که یکی از این افراد می‌گوید: «هر وقت که دلم برای خانواده‌ام تنگ می‌شود و می‌خواهم به افغانستان برگردم، به‌گونه‌ای اقدام می‌کنم که نیروی انتظامی مرا گرفته و به افغانستان بفرستد، زیرا این برگشت هزینه‌ای ندارد و رایگان است. هر وقت که می‌خواهم برگردم از طریق باندها اقدام می‌کنم.»

این مهمانان ناخوانده مشکلات دیگری را نیز به‌وجود آورده‌اند، به‌طوری که آن‌ها با زنان ایرانی که اغلب دارای فقر مالی بوده‌اند، ازدواج کرده و هم‌اکنون پدرانی هستند که نه تنها حضور خودشان در کشور قانونی نیست، بلکه کوکان‌شان نیز هیچ سند هویتی ندارند و هیچ‌یک از دولت‌های ایران و افغانستان حاضر به دادن تابعیت به این کودکان نیستند که این امر باعث شده بسیاری از این کودکان از حقوق اولیه یک انسان محروم بمانند.

بر اساس آمارهای دولتی، 40 هزار ازدواج بین دختران ایرانی با افاغنه غیرمجاز صورت گرفته که کم‌ترین پیامد آن، محرومیت از تحصیل 400 هزار کودکی است که حاصل این ازدواج‌ها بوده‌اند. البته دولت ایران با دریافت شهریه‌های 50 تا 70 هزار تومانی، بخش بسیار محدودی از کودکان افغان را به مدارس کشور راه داده است. با توجه به بالا بودن تعداد کودکان محروم از تحصیل افغان در کشور، دولت در ابتدای سال تحصیلی جاری، بحث دایر کردن مدارس جداگانه برای افغان‌ها را مطرح کرد که این پیشنهاد مورد اعتراض فعالان حقوق کودک قرار گرفت و از قرار معلوم نیز تاکنون به نتیجه خاصی هم نرسیده است.

نبود امکان تحصیل برای این کودکان باعث‌شده که آن‌ها برای کار به سطح شهرها بیایند، به‌طوری که 70 درصد از کودکان کار در ایران، اتباع بی‌گانه و افغان‌‌ها هستند. هم‌چنین آمار ارتکاب به جرم در میان افاغنه بالاست و مسوولان همیشه درباره افزایش وقوع جرایم به‌خصوص جرایم خشن توسط افغان‌ها هشدار داده‌اند، به‌طوری که بر اساس آمارهای رسمی، حدود 20 درصد از قتل‌های کشور توسط افغان‌ها انجام می‌شود و نکته این‌جاست که اکثر قتل‌ها و یا تجاوزات به فجیع‌ترین شکل ممکن صورت می‌گیرد که این امر در جریحه‌دار کردن روحیه و افکار عمومی تاثیر بسزایی داشته است.

در حال حاضر نیز به گفته مقامات افغانستان، بیش از پنج‌هزار افغان در زندان‌های ایران به‌دلایل مختلف در حبس هستند و تاکنون 90 نفر از آن‌ها نیز اعدام شده‌اند.

انجام جرایمی هم چون قتل، گروگان‌گیری، تجاوز، قاچاق مواد مخدر، سرقت و توزیع اسکناس و چک پول‌های تقلبی توسط افغان‌ها در برهه‌ای باعث شده بود که برخی از استان‌های کشور به استان‌ها ناامن تبدیل شوند و همین امر نیز باعث شد که بسیاری از کارشناسان و مسوولان بر اخراج هر‌چه سریع‌تر افغان‌ها از ایران تاکید کنند.

دولت ایران نیز پس از چندی، طی بخش‌نامه‌ای زندگی افغان‌ها در 14 استان کشور هم‌چون «خراسان شمالی» و «سیستان» و «بلوچستان» را به‌طور کل ممنوع کرد و در استان‌های باقی‌مانده نیز محدودیت‌هایی برای انتخاب محل زندگی برای آن‌ها قایل شد که شاید با این سیاست، افغان‌ها به‌صورت داوطلبانه به کشورشان برگردند.

این سیاست‌ها نه تنها تاثیری نداشته، بلکه آمارها نشان می‌دهد که اوضاع در حال پیچیده‌تر‌شدن است، به‌طوری که مقامات ایران اعلام کرده‌اند که در طول یک سال حداکثر پنج هزار افغان از کشور اخراج می‌شوند، این در حالیست که تنها طی یک روز همین تعداد افغان به‌صورت غیرقانونی وارد ایران می‌شوند که این افراد روزانه هزینه‌ای معادل شش میلیون دلار به ایران تحمیل می‌کنند و این هزینه باید از جیب شهروندان ایرانی تامین شود، چراکه به گفته مسوولان کشور و تایید رییس کمیساریای عالی سازمان ملل تنها بخش اندکی از کمک‌های سازمان ملل صرف مهاجران می‌شود و بخش اعظم آن صرف هزینه‌های جاری کمیساریای عالی می‌شود.

دولت ایران در اقدامی دیگر از چند روز گذشته مرحله سوم سامان‌دهی اتباع غیر مجاز در کشور را آغاز کرده که در این طرح برای نخستین‌بار کارت شناسایی یک‌ساله برای اتباع افغان صادر می‌شود و پس از پایان طرح اگر هر افغان فاقد این کارت باشد، به گفته مسوولان با آن به‌صورت قضایی برخورد می‌شود که این برخورد از یک تا سه سال حبس است.

ایران در چند سال گذشته برای بازگرداندن افغان‌ها به هر دری زده است، اما سیاست‌هایش تاکنون نتیجه‌ای نداده و حتا در برخی مواقع مورد انتقاد فعالان حقوق بشر در برخورد با اتباع غیرقانونی قرار گرفته است. به‌نظر می‌رسد در شرایط فعلی، این خود افغان‌ها هستند که باید به این نتیجه برسند که به کشورشان بازگردند و هزینه‌های گزاف ماندن خود در کشور که به گفته مسوولان چهار دلار در هر روز و برای هر افغان غیرمجاز است را به دوش شهروندان ایرانی نیاندازند. اما انگار افغان‌ها با وجود سیاست‌های انقباضی دولت ایران، برای ماندن بهانه‌های زیادی دارند و فعلن مهمان ناخوانده ایرانی‌ها باقی خواهند ماند.


 


خبر / رادیو کوچه

شنبه بیست‌و‌یکم ‌خردادماه، ۱۲ تن از فعالان کارگری و شرکت‌کنندگان «گلگشت حمایت از فعالین کارگری زندانی» طبق قرار قبلی به دادگاه انقلاب شهر سنندج مراجعه کرده و دادگاهی شده‌اند.

بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، وفا قادری، صدیق سبحانی‏، یداله صمدی، کیومرث قادری، حبیب‌اله کله‌کانی، عرفان نادری‏، ‏‌کاوه بهرامی‏، جمال گویلی، واحد خانی، فایق سبحانی، کیوان سبحانی و ظهیر رضوی، ساعت ۸ صبح جهت برگزاری جلسه دادگاه در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج، حضور یافتند. این خبر حاکی است که نتیجه جلسه دادگاه، در روزهای آینده اعلام خواهد شد.

لازم به ذکر است که نام‌بردگان در تاریخ ۱۳ آذر ماه ۱۳۸۸ در جریان برگزاری گلگشتی که در حمایت از کارگران زندانی در شهر سنندج برگزار شد، دستگیر و سپس با قرار وثیقه آزاد شدند.

 


 


خبر / رادیو کوچه

روز چهارشنبه، ۲۵ خرداد، ده نماینده اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی، طی تذکری از وزیر دادگستری خواستند تا دلایل فوت هدی رضازاده صابر، از فعالان ملی مذهبی را بررسی و اعلام کند.

به گزارش پارلمان نیوز، این ده نماینده نامه خود خطاب به مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری نوشته‌اند که در خصوص علل درگذشت هدی صابر ابهاماتی وجود دارد که ضروری است تا دست‌گاه قضا نسبت به رفع آن اقدام نماید.

این در حالی است که روز گذشته فریده جمشیدی، همسر هدی صابر، روزنامه‌نگار زندانی و فعال ملی مذهبی که به دنبال اعتصاب غذا در زندان درگذشته است، گفت که به قوه قضاییه شکایت می‌کند و خواستار معرفی آن‌چه وی عاملان «شهادت» شوهرش خوانده می‌شود.

او اعلام کرد که در صورتی که مقامات ایرانی به خواسته او توجهی نکنند، از نهادهای بین‌المللی درخواست کمک خواهد کرد.

از سویی دیگر، روز سه‌شنبه ۲۴ خرداد عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، گفت که آن‌چه در این پرونده به عنوان ابهام از جانب دادستانی مطرح شده این است که باید گزارش وضعیت زندانی با سرعت بیش‌تری به دادستانی منتقل می‌شد.

بیشتر بخوانید:

«برخی جرم‌های ناکرده را گردن نظام می‌اندازند»


 


پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی -از کشته‌شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 در ایران-، که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است پیامی را به مناسبت 22 خرداد، دومین سال‌روز انتخابات پس از سال 88 خطاب به ایرانیان داخل و خارج از کشور منتشر کرده است.

وی در این پیام با اشاره به وقایع گذشته در دوسال اخیر آن‌ها را چراغی برای راه آینده عنوان کرد.


 


آرین / دفتر کابل/ رادیو کوچه

در یک حمله انتحاری که صبح امروز در ولایت کاپیسا در شمال کابل رخ داد، شش تن کشته و هفت تن دیگر زخمی شدند.

وزارت داخله افغانستان اعلام کرده است که در این حمله دو پلیس و پنج فرد ملکی کشته و به شمول یک پلیس دیگر هفت غیر نظامی زخمی شده‌اند.

مقامات محلی در کاپیسا گفته‌اند که پلیس انتحار‌کننده را که در یک موتر‌سوار بود شناسایی کرده بود، اما انتحار کننده پیش از اقدام پلیس موفق شد خود را انفجار بدهد.

قرار بود امروز سفیر فرانسه در کابل به ولایت کاپیسا جای که نیروهای آن کشور مستقر اند سفر کند.

از جانب دیگر امروز مراسم گشایش یک مرکز تعلیمی پلیس که در آن معاون ریاست جمهوری و وزیر داخله افغانستان در ولایت میدان وردک در شرق افغانستان اشتراک کرده بودند، مورد حمله راکتی قرار گرفت.

شاهداله شاهد سخن‌گوی والی میدان وردک گفته است که این راکت در 20 متری مراسم برخورد کرده و به کسی آسیب نرسیده است.

این در حالی‌ست که در این اواخر طالبان حملات انتحاری و انفجاری‌شان را افزایش داده است.

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، ریاض سبحانی، شهروند بهایی ساکن تهران توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شده است.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، نیروهای امنیتی، ساعت شش و سی دقیقه بامداد روز ۲۴ خرداد‌ماه بدون ارایه حکم، به منزل مسکونی آقای سبحانی، وارد شده و اقدام به بازداشت این شهروند بهایی کردند. این در حالی است که از علت بازداشت گزارشی ارایه نشده است.

گفتنی است، ریاض سبحانی پدر ژینوس سبحانی، منشی پیشین دفتر کانون مدافعان حقوق بشر است که دو بار در طی سال‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ بازداشت شده بود.

آرتین غضنفری همسر ژینوس سبحانی نیز که در دی‌ماه سال ۸۸ و پس از وقایع ششم دی ماه (عاشورا) به هم‌راه همسرش و تعدادی دیگر از شهروندان بهایی بازداشت شده بود، در حال سپری کردن دوران محکومیت یک ساله خود در زندان اوین است.

بیشتر بخوانید:

«احضار یک شهروند بهایی برای اجرای حکم زندان»


 


چهار‌شنبه  25 خرداد  90 /  15 ژوئن 2011

اجرا: زهره

استودیو: اعظم

تقویم تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات  چهارشنبه ایران

زخم – «مهمانان ناخوانده‌ای که قصد رفتن ندارند» – افشان برزگر

بخش اول خبرها

مجله جاماندگان – «هتاک یعنی پرده‌در» – شراره سعیدی

بخش دوم خبرها

کاروان اسلام – «کاروان اسلام» – مهیار فراورده

مجله خبری کابل – آرین

پرسه‌ای در دیار غربت‌ – «آن‌جا که خانه‌ام نیست» - سیمین

بخش سوم خبرها


 


این نوشته از مطالب ارسالی به رادیو کوچه است و این رادیو بنابر ضرورت گروهی از ایرانیان مقیم مالزی اقدام به انتشار این مطلب و حمایت از صفحه فیس‌بوک این گروه کرده است.

چند صباحی‌ست که بعضی روزنامه‌ها و رسانه‌های مالزی به ویژه روزنامه‌ی «مالای میل» موضع‌گیری آشکاری علیه ایرانی‌های مقیم مالزی اتخاذ کرده است. این موضع‌گیری در آخرین گزارش این روزنامه که در صفحه‌ی اول و با فونت درشت چاپ شده (این‌جا)، ایرانی‌ها را عوامل اصلی قاچاق مواد مخدر دانسته.

در متن گزارش تعداد زیادی آمار بی‌پشتوانه، غلط و مغرضانه وجود دارد.

این‌که در دو سال گذشته تعداد زیادی از ایرانیان به منظور قاچاق موادمخدر در مالزی دستگیر شده‌اند بر همه‌ی ما آشکار است. اما موضع‌گیری این رسانه‌ها در تخریب چهره‌ی ایرانیان زمانی آشکار می‌شود که برخورد و روی‌کرد آن‌ها را با مقوله‌ی موادمخدر و البته قاچاق‌چیان سایر ملیت‌ها تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

تنها ملیت ایرانی در اخبار دستگیری‌ها به تیتر درشت روزنامه‌ها بدل می‌شود و گاهی تمام صفحه‌ی اول را در بر می‌گیرد.

اتفاق افتاده که مقدار مواد کشف شده از یک غیرایرانی به مراتب بیش از متهم ایرانی‌ست اما باز هم تیتر درباره‌ی ایرانی خواهد بود.

در این روزنامه تعداد ایرانیان 17 هزار نفر اعلام شده در حالی‌که آمار رسمی خود این کشور 70 هزار ایرانی را در این کشور اعلام عمومی کرده‌اند. (این‌جا)

این روزنامه 80 درصد ایرانیان مقیم این کشور را مرتبط با قاچاق موادمخدر دانسته و در متن گزارش نیز تعداد زیادی نقل قول از افراد بی‌نام نشان آورده و بر آن‌ها تکیه کرده است.

هیچ اشاره‌ای به حضور ایرانیان در سایر زمینه‌ها نشده است.

چرا ایرانیان؟ چرا به مالزی؟

به سختی می‌توان نام چند کشور را به یاد آورد که ایرانیان با این اتهام دستگیر شده و به این تجارت مرگ‌آور مشهور باشند. شاید بسیاری از ایرانی‌ها در جریان علت شیوع قاچاق موادمخدر توسط ایرانیان به مالزی نباشند. در واقع، در پی تحریم‌های بین‌المللی، بانک ملی مالزی (بانک نگارا) نیز هرگونه مبادلات بانکی با کشور ایران را محدود و منع کرده است. مسلمن زمانی‌که راه‌های قانونی برای تبادلات مالی 70 هزار ایرانی در این کشور بسته شود، افرادی هستند که از راه‌های غیرقانونی اقدام به پول‌شویی کرده و این وجوه نقد به رینگیت را برای ایرانیان فراهم می‌کنند. یکی از شایع‌ترین شیوه‌ها، فروش مواد مخدر است.

در واقع به نظر می‌رسد ما ایرانیان مقیم مالزی بازیچه‌ی دولت‌مردان، سیاست‌گذاران و تجاری شده‌ایم که آب‌روی ما را برای سود مالی و قدرت بیش‌تر گرو گذاشته‌‌اند.

اعتراض ما به سیاست‌های یک گروه خاص است و نه مردم مالزی

ایرانیان مالزی به درستی از جمله تحصیل‌کرده‌ترین، موفق‌ترین و ثروت‌مند‌ترین خارجی‌هایی هستند که در این کشور زندگی می‌کنند. تعداد تولید مقالات آکادمیک در مقاطع تحصیلات تکمیلی، سود ناشی از بیش از 160 هزار گردش‌گری ایرانی در سال 2010، آمار کلان سرمایه‌گذاری ایرانیان در مسکن و تجارت و غیره جایی برای بحث در این‌باره نگذاشته است.

باید به یاد داشت که این حرکت اعتراضی علیه مردم مالزی نیست. آن‌ها در سال‌های اخیر با ایرانیان رفتاری مهربان و صمیمی داشته‌اند و کسانی که سابقه‌ی بیش از 5 سال زندگی در مالزی را دارند به خوبی روزهای خوب گذشته را به یاد می‌آورند. در واقع دولت مالزی نیز به دقت فعالیت‌های مثبت ایرانیان را زیر نظر دارد، چرا که در ماه‌های اخیر اقدامات زیادی در راستای جذب بیش‌تر ایرانیان و سرمایه‌های آنان داشته است. در این بین به نظر می‌رسد گروهی از این دوستی‌ها راضی نیستند. گروهی که احتمالن حضور ایرانیان را زنگ خطری برای موقعیت اقتصادی یا سیاسی‌شان می‌دانند. داستان هر چه که هست ما ایرانیان مالزی نخواهیم گذاشت تا مردم این کشور توسط رسانه‌ها دچار سو‌تفاهم شوند. خوش‌بختانه در دومین اقدام بعد از اعتراض‌ها روزنامه‌ی استار بر آن شد تا 3 صفحه را به عمل‌کرد مثبت ایرانیان اختصاص دهد که ترجمه‌ی این گزارش را می‌توانید این‌جا بخوانید.

اعتراض اینترنتی

بر آن شدیم تا با اتحاد یک‌بار هم که شده صدای‌مان را به گوش مردم مالزی برسانیم و خودمان را از آماج حملات و تخریب رسانه‌ای مبرا کنیم. در 5 روز گذشته بیش از 700 نفر ایرانی و البته چندین مالزیایی به صفحه‌ای در فیس‌بوک پیوسته‌اند و خواستار توقف اقدامات ضد ایرانی در مالزی شده‌اند.

از آن جایی‌که مقاله ی مذکور در روزنامه‌ی مالای میل ایرانیان را با نام «پرشین» خطاب کرده است، این صفحه نیز با همین نام راه‌اندازی شده است. از شما دعوت می‌شود تا در این حرکت اعتراضی و سمبلیک به این صفحه بپیوندید و از دوستان ایرانی و مالزیایی‌تان بخواهید تا جامعه‌ی ما را هم‌راهی و حمایت کنند.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، دادستان عمومی و انقلاب تهران در کنفرانس مطبوعاتی در خصوص درگذشت هدی رضا‌زاده صابر، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و هم‌چنین هاله سحابی، فرزند عزت‌اله سحابی فعال ملی-مذهبی به ارایه توضیحاتی پرداخته است.

به گزارش فارس، عباس جعفری دولت‌آبادی درباره درگذشت هدی رضا‌زاده صابر در زندان اوین گفت: «او روز جمعه اظهار کسالت می‌کند. دو بار به بهداری زندان منتقل می‌شود و بعد به دلیل کسالت بیش از حد از طریق رییس دادسرای زندان به بیمارستان منتقل می‌شود اما در بیمارستان دچار آنفارکتوس (ایست قلبی) می‌شود.»

به گفته دادستان تهران آن‌چه در این پرونده به عنوان ابهام از جانب دادستانی مطرح شده این است که باید گزارش وضعیت زندانی با سرعت بیش‌تری به دادستانی منتقل می‌شد.

آقای جعفری دولت‌آبادی در ادامه افزود: «ما در چنین شرایطی به خانواده زندانی اطلاع می‌دهیم و آن‌ها اجازه دارند در هر بیمارستان و با هر پزشکی که مایل هستند صحبت کنند تا بیمار در آن‌جا تحت درمان قرار گیرد؛ البته این اتفاق با تاخیر رخ داد و امکان انتخاب بیمارستان وجود نداشت.»

او گفت: «ما پس از مرگ به کالبدشکافی تاکید داشتیم تا فوت این فرد مانند فوت هاله سحابی به کشور هزینه وارد نکند. جسد دو روز قبل به پزشکی قانونی منتقل شد و روز گذشته پس از معاینات به خانواده تحویل و دفن شد.»

هدی رضا‌زاده صابر در اعتراض به مرگ هاله سحابی که در حین شرکت در مراسم تشییع پیکر پدرش عزت‌اله سحابی و به‌دنبال درگیری با ماموران امنیتی دچار ایست قلبی شد و در‌گذشت، اعتصاب غذا کرد.

آقای صابر روز جمعه در زندان اوین پس از ده روز اعتصاب غذای تر، دچار عارضه قلبی شد و روز شنبه در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.

دادستان تهران با تایید این نکته که جان‌باختن هاله سحابی در خارج از حوزه دادستانی تهران بوده است، گفت: «اما وقتی موضوع مرگ به ما اعلام شد. طبق وظایف کاری خودمان بازپرس را به منزل متوفی فرستادیم و از آن‌ها خواستیم که اجازه کالبدشکافی دهند اما خانواده سحابی اعلام کردند که نسبت به این موضوع شکایتی ندارند و این به صورت مکتوب در پرونده موجود است.»

به گفته عباس جعفری دولت آبادی به دلیل اصرار خانواده سحابی مبنی بر عدم کالبدشکافی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پس از بررسی آخرین وضعیت به خانواده وی تحویل داده شد.

او در این باره هم‌چنین گفت: «دادستانی تهران در موضوع زمان و مکان دفن هیچ‌گونه دخالتی نداشته است. ما معتقد بودیم که کالبدشکافی از هاله سحابی نظام را بیمه می‌کرد. دشمنان بدانند که این‌گونه نیست که بتوانند جرم‌های ناکرده را همواره به گردن ما بیندازند.»

پیکر هاله سحابی به وسیله ماموران امنیتی و برخلاف رضایت خانواده او به پزشکی قانونی و منزل پدری در لواسان منتقل و سپس برای دفن شبانه به گورستان بهشت فاطمیه لواسان انتقال یافت.

در حالی‌که اعضای خانواده هاله سحابی معتقدند برخورد فیزیکی ماموران امنیتی عامل جان‌باختن خانم سحابی بوده، دست‌گاه‌های امنیتی در ایران اصرار دارند که مرگ او به شکل طبیعی رخ داده است.

دادستان تهران در رابطه با اخبار منتشر شده درباره اعتصاب غذای برخی از زندانیان از گفت: «بارها گفته‌ایم که ما خود را مکلف به رعایت حقوق متهمان می‌دانیم. در زندان‌ها نیز به مسوولان زندان تاکید کرده‌ایم هرگونه مشکلی زندانیان دارند، به دادستانی اعلام کنند.»

آقای جعفری دولت‌آبادی با تاکید بر این‌که اعتصاب غذا در حقیقت ضربه زدن به خود زندانی است، گفت: «برخی از اعتصاب‌ها صحت ندارد و واقعن بزرگ‌نمایی می‌شود. از سوی دیگر برخی زندانیان تصمیم شخصی می‌گیرند و طبعن این کار مورد تایید ما نیست.»

آقای جعفری دولت آبادی هم‌چنین خبرهای منتشر شده مبنی بر «حصر خانگی برخی از افراد وابسته به دولت» را رد کرده است.

پیش از این برخی گزارش‌های تایید نشده از حصر اسفندیار رحیم‌مشایی رییس دفتر رییس جمهوری اسلامی خبر داده بود.

بیشتر بخوانید:

 


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

محمد نوری‌زاد

منبع: وبسایت شخصی

امروز، دوشنبه، بیست و سوم خرداد ماه سال نود، جسم «هدی صابر» را به دست‌های خاک‌آلود خاک سپردیم. و بر سر مزارش،  بارها و بارها سرود سپاس سردادیم‌. من، غربت، فراوان دیده و شنیده بودم.  تشییع و به خاک‌سپاری «هدی صابر» اما غریبی مضاعفی‌ با خود داشت.  گاردها و سپرها و اسلحه‌های اخم آلود، با زبان بی‌زبانی به مردم محاصره شده می‌گفتند‌: «اگر حرف اضافی‌ بزنید، با ما طرفید. و مردم مظلوم هم چیزی اضافه‌تر از «سپاس» نگفتند.

من بارها در همین هم‌نوایی شورانگیز مردم داغ‌دار گریستم. نه به هدی صابر و گذشته‌ی شریف او و یا حتا سرانجام غریبانه‌ی او. و نه به خانواده‌ی عزادار او که ماموران امنیتی، آنان را قابل ندانسته و از مرگ مردشان، خبری به آنان نداده بودند، بل از سوز مردمی که در اوج نفرت و انزجار، باز به خدا پناه می‌بردند و باز از بزرگی او یاد می‌کردند.

مردم برسر مزار «هدی صابر»، یا پیش از آن، بارها برسر جسم او، سوره‌ی حمد را با سوزی سوزان، هم‌نوایی کردند. به محض این که  یکی در می‌آمد‌: الفاتحه، مردم به یک جهش، پای دررکاب، به دامان سوره‌ی حمد دست می‌بردند. انگار ماه‌ها برای این هم‌نوایی آموزش دیده بودند. کسی از نظم سرود، خروج نمی‌کرد. گام به گام، کلمه به کلمه، و آیه به آیه. سوره‌ی حمد که تمام می‌شد، بلافاصله هم‌نوایی مردم، به سمت سوره‌ی توحید، خیز برمی‌داشت.

هدی صابر، از پس عمری تلاش صادقانه، و خدمت به فرهنگ این ملک، بی‌آنکه مثل صادق محصولی و رحیمی و مشایی، به دزدی از اموال مردم روی برده باشد، و مثل آقای جنتی و احمدی‌نژاد، مخاطبان خدا و رسول را از گرداگرد این سرزمین  ستمدیده رانده باشد، روی در نقاب خاک کشید. هدی صابر، معترضانه از ما روی گرداند. او در حال اعتصاب غذا، از جان خود دست شست.

او، می‌توانست برای ما، به‌قدر «بابی ساندز» قیمتی باشد. می‌توانست با شکوه تشییع شود و خیابانی و کتابخانه‌ای به اسمش مزین شود. اما او، غریبانه و معترضانه رفت. هدی صابر، نه مثل خیلی‌ها که دم از دیانت و انقلاب می‌زنند و خواسته و ناخواسته، آب به آسیاب اجانب می‌ریزند، جاسوس و مزد‌بگیر آمریکا و اسراییل بود، و نه جز فرا بردن آبروی مسلمانی، هم و غمی داشت. او  غریبانه از همه‌ی ما روی بر گرداند و ما را با صادق محصولی‌ها و رحیمی‌ها و احمدی‌نژادها و جنتی‌ها تنها  گذاشت تا ما خود به ترسیم فردایی که از دست ما گریز می‌کند، دست ببریم‌.

هدی صابر، این نویسنده و فعال فرهنگی‌، نه کارخانه‌ای به اسم خود داشت نه دستی در اموال مردم. آن سوتر از نام بانوانه‌اش، مرد بود. نام دو پسرش را به یاد مجاهدان راستین سرزمینمان، حنیف و شریف نهاد. و هرگز، دست از دامان قرآن برنداشت. هدی صابر، یک مسلمان ایرانی، با قامتی افراشته بود. او هرگز، تن به ذلت نسپرد. و قلمش را به ناحق نیالود. روانش شاد، و ضمیرش از ما جاماندگان خشنود.


 


خبر / رادیو کوچه

مخالفان مسلح سرهنگ معمر قذافی از غرب شهر مصراته به سوی طرابلس در حال پیش‌روی هستند و ناتو به حملات خود به ادامه می‌دهد. در همین حال کانادا نیز شورای ملی انتقالی لیبی را به‌عنوان نماینده این کشور به رسمیت شناخته است.

در زلیتن که در غرب مصراته است، ناتو اعلامیه‌هایی برای نیروهای حامی سرهنگ قذافی پخش کرده که بر روی آن‌ها به عربی نوشته شده است: «جایی برای اختفا نیست. اگر به تهدید غیرنظامیان ادامه دهید، نابود می‌شوید.»

زلیتن در ۱۳۵ کیلومتری طرابلس واقع است.

مخالفان سرهنگ قذافی می‌گویند ناتو از آن‌ها خواست پیش از پیش‌روی از مصراته به سوی زلیتن، به جنگنده‌های این سازمان اجازه دهند مواضع نیروهای حکومت لیبی را بمباران کند.

به گزارش رویترز، حملات موشکی به ژنراتورهای پالایش‌گاه نفتی در نزدیکی بندر مصراته صدمه زده و مسیر انتقال سوخت را قطع کرده است.

اواخر روز سه‌شنبه در طرابلس نیز دو انفجار شدید رخ داد.

پیش از آن نیز دود در آسمان منطقه ای نزدیک باب العزییه، مقر سرهنگ قذافی که بارها مورد حمله ناتو قرار گرفته است، مشاهده شد.

ناتو می‌گوید به یک سایت موشک‌انداز و یک خودروی زرهی حامل ضدهوایی حمله کرده است.

در سایر نقاط کشور نیز درگیری‌هایی گزارش شده است.

بیشتر بخوانید:

«حمله توپخانه‌ای نیروهای قذافی به مصراته»


 


رادیو کوچه


1667 میلادی - با حمله 60 هزار مرد جنگی فرانسوی به منطقه «فلاندر» (Flanders) سلسله جنگ‌هایی که در تاریخ از آن به‌نام جنگ‌های «وراثت اسپانیا» یاد شده است‌، در اروپا آغاز شد‌. در این ماجرا‌، فلاندر که امروزه در بلژیک واقع شده است‌‌، به‌سرعت به‌تصرف فرانسویان درآمد و در آخر همه قلعه‌های آن سرزمین تسخیر شد‌.

1341 میلادی - سال‌روز درگذشت «آندرونیکوس سوم» (Andronikos) امپراتور روم است. امپراتور روم‌شرقی به‌طور مشترک با آندرونیکوس دوم از ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸ و پس از برکناری او به‌تنهایی از ۱۳۲۸ تا هنگام مرگش، پادشاه روم بود. او که از حمایت نجیب‌زادگان قدرت‌مند «بیزانس» برخوردار بود، توانست در ۱۳۲۵ آندرونیکوس سال‌خورده را مجبور نماید تا او را به‌عنوان امپراتور مشترک باخود به‌رسمیت شناخته و اداره استان‌های «ترکیه» و «مقدونیه» را به او بسپارد. وی سپس در ۱۳۲۸ پدربزرگ‌اش را مجبور به کناره‌گیری از قدرت و رفتن به یک صومعه کرد و خود به‌تنهایی قدرت را در دست گرفت.

1288 خورشیدی - روز تشکیل «مجلس عالی» در تهران و عزل «محمد‌علی شاه قاجار» از سلطنت است. پس از فتح تهران به دست مجاهدان و پناهنده‌شدن محمد‌علی شاه قاجار به سفارت روسیه، در چنین روزی همه گروه‏های مردم تهران برای دیدار و عرض تبریک به سرداران فاتح تهران، به جانب آنان رفتند. سپس اجتماعی باشکوه با حضور پانصد تن از نمایندگان مجلس، مجاهدان و شخصیت‏های برجسته تشکیل شد که نام «مجلس عالی» گرفت و در همان جا تصمیمات مهمی اتخاذ شد. براین اساس، محمد‌علی شاه از سلطنت خلع و فرزند خردسالش به‌نام «احمد‌شاه» به سلطنت انتخاب شد.

1843 میلادی - زادروز «ادوارد گریک» Edvard Grieg)) موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز بزرگ نروژی است. مادرش پیانیست ماهری بود و او در مکتب مادر، اولین درس‌های موسیقی را فرا گرفت‌. وی که در تشکیل مکتب موسیقی ملی نروژ سهم بزرگی داشت‌، روز چهارم سپتامبر سال 1907 میلادی در 64 سالگی درگذشت.

1827 میلادی - در چنین روزی «آتن» پایتخت «یونان» در جریان دوره اول جنگ‌های استقلال‌طلبی یونان‌، به تصرف نیروهای امپراتوری عثمانی درآمد‌. فاتح آتن «ابراهیم پاشا» فرزند «امیر محمدعلی پاشا» سردار بزرگ عثمانی بود که بعدها در مصر سلطنت یافت‌. برای فتح یونان 17 هزار سپاه با ابراهیم پاشا بودند‌. وی ابتدا شبه‌جزیره «موره» (mureh)  را گرفت و بعد از 11 ماه جنگ و محاصره‌، در این روز نیز شهر آتن را تصرف کرد.

————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

2001 میلادی – رهبران «جمهوری خلق چین»، فدراسیون «روسیه»، «قزاقستان»، «قرقیزستان»، «تاجیکستان» و «ازبکستان» سازمان هم‌کاری «شانگ‌های» را تاسیس کردند.

1994 میلادی - «واتیکان» کشور اسراییل را برای نخستین‌بار به‌رسمیت شناخت و با اسراییل روابط کامل دیپلماتیک برقرار کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

با استقرار تانک‌های سوریه در اطراف شهرها و روستاهای نزدیک مرز ترکیه، سرکوب تظاهرات ۱۲ هفته‌ای مخالفان حکومت گسترش می‌یابد. مقام‌های این کشور می‌گویند نیروهایش پس از تثبیت کنترل خود بر جسرالشغور، به‌دنبال شورشیان در اطراف این شهر هستند.

به گزارش الجزیره، شاهدان عینی می‌گویند که ارتش استراتژی «زمین‌سوزی» را در پیش گرفته و خانه‌ها و زمین‌های شهروندانی که فرار می‌کنند را آتش می‌زند.

در همین حال آمریکا این سرکوب‌ها را «سبعانه» خوانده و بار دیگر از دولت سوریه خواسته است تا از خشونت علیه معترضان خودداری کند.

دمشق تاکید دارد که با گروه‌های مسلح که به نیروهای امنیتی حمله و روستاها را غارت می‌کنند مبارزه می‌کند.

اما هزاران شهروند سوریه که به ترکیه گریخته‌اند می‌گویند که «اوباش» ارتش و مزدوران طرف‌دار حکومت خانه‌هایشان را آتش زده و هر چه داشته‌اند به سرقت برده‌اند.

ارتش روز یک‌شنبه کنترل این شهر را که صحنه ناآرامی‌های ضد دولتی بود، در دست گرفت.

لازم به اشاره است جی کارنی، سخن‌گوی کاخ سفید با محکوم کردن این سرکوب‌ها گفت: «پرزیدنت اسد باید وارد یک گفت‌وگوی سیاسی شود. گذار باید انجام شود. او اگر گذار را رهبری نمی‌کند، باید کناره‌گیری کند.»

یادآوری می‌شود تعداد پناهندگان سوری که از بیم سرکوب نیروهای امنیتی به ترکیه و لبنان پناهنده شدند به 13 هزار تن رسید. بر اساس گزارش منابع خبری تاکنون 8 هزار و 538 تن وارد ترکیه شدند و 5 هزار تن نیز به لبنان پناه بردند.

بیشتر بخوانید:

«کنترل کامل شهر جسرالشغور توسط ارتش سوریه»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

آفرینش

1) دودستگی اعراب در مقابل دمشق

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=84003

دبیرکل اتحادیه عرب از اختلاف 22 کشور عربی درباره چگونگی تعامل با سوریه خبر داد و از افزایش خشونت در این کشور ابراز نگرانی کرد. به گزارش الجزیره، «عمرو موسی» شب گذشته اظهار داشت: «کشورهای عربی دیدگاه‌های مختلفی درباره تحولات سوریه دارند و در رابطه با نحوه تعامل با این کشور دچار اختلاف و دودستگی شده‌اند. وی خاطرنشان کرد: سوریه بخش مهمی از جهان عرب به‌شمار می‌رود و تداوم وضعیت کنونی این کشور عواقب ناخوش‌آیندی را به هم‌راه خواهد داشت.»

2) سفر کلینتون نیمه‌تمام ماند

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=84004

یکی از مقامات ارشد آمریکا اعلام کرد که وزیر خارجه این کشور به‌دلیل خطرات ناشی از «ابر خاکستری‌رنگ» آتش‌فشانی در آفریقا که در حال حرکت به سمت پایتخت اتیوپی بود، سفر خود در آفریقا را نیمه تمام گذاشت.

ایران

1) محافل جهانی خواستار لغو محاصره غزه شدند

http://www.iran-newspaper.com/1390/3/25/Iran/4816/Page/6/Index.htm

گروه بین‌‌الملل در روزی که هیت بلندپایه اروپا به سرپرستی رییس پارلمان اروپا سرگرم دیدار از غزه بود، مرکز ویژه امداد سازمان ملل آوارگان فلسطینی گزارش وضعیت اسفبار فلسطینیان ساکن غزه را منتشر کرد. در این میان رییس هیت اروپایی در اطلاعیه‌ای رسمی خواهان لغو محاصره غزه شد و بر مذاکره غرب با دولت قانونی حماس تاکید ورزید.

2) 7‌ نامزد جمهوری‌خواه علیه اوباما

http://www.iran-newspaper.com/1390/3/25/Iran/4816/Page/6/Index.htm

گروه بین‌الملل هفت نامزد جمهوری‌خواه آمریکا برای انتخابات ریاست‌جمهوری 2012 این کشور در نخستین مناظره حزبی شرکت کردند. آن‌ها در این مناظره برنامه‌های اقتصادی باراک اوباما، رییس‌جمهوری دموکرات این کشور را به چالش کشیدند.

رسالت

1) آلمان شورای انتقالی لیبی را به رسمیت شناخت

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=65354

به گزارش ‌فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، وزیر خارجه آلمان که در سفری از پیش اعلام نشده به هم‌راه وزیر توسعه این کشور به شهر «بنغازی» رفته است در دیدار با نمایندگان شواری انتقالی لیبی گفت: «شورای انتقالی لیبی که به‌عنوان مخالف «معمر قذافی» فعالیت می‌کند، تنها نماینده قانونی مردم لیبی محسوب می‌شود.»

2) آینده اقتصادی اسراییل تیره و تار است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=65353

به گزارش فارس، روزنامه «هاآرتص» در سرمقاله خود با عنوان «آینده اقتصادی اسراییل تاریک و تهدیدآمیز» است، نوشت: «شاخص بورس اوراق بهادار تل‌آویو در حال سقوط است. این روزنامه صهیونیستی ادامه داد: با این‌که رشد اقتصادی در اسراییل بالاست و بیکاری پایین است، بورس اوراق بهادار تل‌آویو در حال سقوط است.»

همشهری

1) رییس‌جمهوری، مصلحی را از شورای پول و اعتبار برکنار کرد

http://www.hamshahri.net/news-137705.aspx

درحالی‌که تا پیش از این وزیر اطلاعات به‌عنوان یکی از اعضای منتخب دولت در شورای پول و اعتبار به‌عنوان عالی‌ترین رکن سیاست‌گذاری پولی کشور حضور و عضویت داشته است، هیت‌وزیران در یکی از جلسات اخیر خود با سلب عضویت وزیر اطلاعات تصویب کرده است که وزیران کار و امور اجتماعی و تعاون، به‌عنوان وزیران عضو شورای پول و اعتبار تعیین ‌شوند.

2) هوای تهران در وضعیت خطرناک

http://www.hamshahri.net/news-137594.aspx

6 منطقه تهران در شرایط خطرناک آلودگی هوا قرار گرفتند. با اعلام این وضعیت، معاون عمرانی استان‌دار تهران از تشکیل کمیته هماهنگی و نظارت مواقع اضطراری آلودگی هوا و احتمال تعطیلی روزهای آینده خبر داد.

کیهان

1) دیدبان حقوق بشر از آل خلیفه خواست به محاکمه مخالفان پایان دهد

http://www.kayhannews.ir/900325/16.htm#other1600

دیدبان حقوق بشر در این بیانیه خاطرنشان کرده که اکثر این افرادی که به‌عنوان مخالف حکومت دستگیر و زندانی شده‌اند به‌خاطر مسایل سیاسی و به‌ویژه مخالفت با خاندان آل‌خلیفه و شرکت در تظاهرات دستگیر شده‌اند و جرم نظامی انجام نداده‌اند که در دادگاه‌های نظامی محاکمه شوند. این سازمان هشدار داد ادامه این محاکمات باعث رواج خشونت در نظام بین‌الملل خواهد شد.

2) مذاکرات پنهانی واشنگتن و کابل برای حضور دایمی نظامیان آمریکایی در افغانستان

http://www.kayhannews.ir/900325/16.htm#other1600

به گزارش «گاردین»، مقامات آمریکا و افغانستان بیش از یک ماه است به‌طور محرمانه در تلاش‌اند تا بر سر مشارکت راه‌بردی به‌توافق برسند که در صورت تصویب، نیروهای آمریکایی می‌توانند پس از پایان سال 2014 نیز در این کشور حضور داشته باشند. این روزنامه انگلیسی می‌افزاید، دو کشور اکنون درگیر گفت‌وگوهایی هستند که مربوط به حضور چند ده ساله جاسوسان و نظامیان نیروی هوایی آمریکا در خاک افغانستان پس از پایان سال 2014 است. براساس توافقی که پیش از این صورت گرفته، تمام 130 هزار نظامی آمریکا باید تا پایان سال 2014 خاک افغانستان را ترک کنند.

دنیای اقتصاد

1) تغییر مسیر بازار دلار و سکه

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=257800

پس از تهدیدهای رییس کل بانک مرکزی مبنی بر عزم جدی این بانک برای کاهش اختلاف نرخ ارز در بازار آزاد و رسمی، دیروز نرخ ارز دولتی و آزاد، توامان کاهش یافت، براین اساس، نرخ ارز مرجع با 100 ریال کاهش و نرخ ارز در بازار آزاد با 35 تومان افت روبه‌رو شد که گام اول بانک مرکزی برای کاهش اختلاف نرخ ارز دولتی و آزاد را با توفیق قرین کرد.

2) مانور مهار نرخ در بازار اجاره

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=257779

وزیر مسکن دیروز در جریان افتتاح 2 هزار واحد مسکونی در شهر جدید پرند در پاسخ به پرسش «دنیای اقتصاد» درباره راه‌کار مدنظر برای کنترل اجاره‌بها اعلام کرد: «هفته آینده خبر خوشی از بازار اجاره می‌شنوید که موجب بهبود وضعیت اجاره‌نشین‌ها خواهد شد.»

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته