-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 06/14/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

مصطفی بادکوبه‌ای هزاوه‌ای شاعر معاصر که بیش از ۳ ماه در بازداشت نیروهای امنیتی بود، روز دوشنبه به صورت موقت از زندان آزاد شده است.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ماموران امنیتی اواخر سال ۸۹، مصطفی بادکوبه‌ای را در منزلش بازداشت و وسایل شخصی وی ضبط کرده‌اند.

مصطفی بادکوبه‌ای هزاوه‌ای متخلص به «امید»، در سروده‌های اخیر خود، از جنبش مردمی ایران موسوم به جنبش سبز حمایت کرده بود.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت مصطفی بادکوبه‌ای و تفیهم اتهام هیلا صدیقی»

 


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

سردار رادان پس از راه‌پیمایی سکوت روز گذشته خطاب به رسانه‌های بیگانه و بدخواهان جمهوری اسلامی گفت: «پلیس، بسیج و مردم حزب‌الهی جمهوری اسلامی همیشه در صحنه بوده‌اند، هستند و خواهند بود و مطیع امر ولی امرشان تا قیام قیامت هستند، سوال واقعی آن‌ست که واقعن اپوزیسیون در مقابل این پلیس، این بسیج و این مردم حزب‌الهی چه ترفندی دارد؟ آیا اصولن سخن گفتن از طرحی مورد اجماع اپوزیسیون در شرایط فعلی موضوعیتی دارد؟ آیا این مخالفان حتا توانایی سخن گفتن باهم را دارند، تا چه رسد به هم‌پیمانی؟»

در برنامه پیش گفتیم که تمامی گروه‌های مخالف فعلی به جز سلطنت‌طلبان همان نیروهایی بودند که موجب انقلاب 57 شدند، این گروه‌های شناخته شده به غیر از اصلاح‌طلبان پس از ناکامی در سهم‌خواهی‌شان تبدیل به گروه‌های معاند و مخالف شدند، اما شاید تنها وجه اشتراک کنونی آن‌ها آرزوی سرنگونی رژیم باشد، آرزوی که نمی‌تواند موجب فراموش‌کاری آنان در مورد اغفال‌شان در سال 57 شود.

بزرگ‌ترین ضربه‌ای که در تمامی سال‌های حکم‌رانی جمهوری اسلامی به اتحاد اپوزیسیون وارد شده، خاطره و تجربه تلخ از دست دادن فرصت پس از انقلاب بود، این گروه‌ها از ترس ربایش دوباره حاضر به سخن گفتن با یک‌دیگر نیستند زیرا آقای خمینی در پس بیانی مداراجویانه پس از تحمیل حداکثری تاوان تغییرات، آنان را به صورتی بسیار حرفه‌ای از کشورشان راند.

تصور می‌کنم زمان به نحوی بی‌رحمانه پس از انقلاب برای این نیروها عبرتی ماندگار برجای گذاشت که تاب سخن بی‌غرض را از آنان گرفت، مطمئنن تمامی این گروه‌های کهنه‌کار به خوبی می‌دانند برای از میان برداشتن دشمن مشترک نیازمند اتحادی واقعیند، اما گریز از تجربه اتحادی مصنوعی فرصت تفکر آنان را محدود نموده است .

اگر قرار بر این باشد که در فردای ایران تمامی گروه‌ها صاحب کرسی‌های درخور طرف‌داران‌شان باشند مسلمن مناقشه‌ای در میان نخواهد بود، اما باور این‌که تاریخ دوباره تکرار می‌شود باعث شده تا این کهنه‌کاران سیاسی تلاش را بر روی ائتلاف‌هایی خارج از اپوزیسیون معطوف کنند.

ما در این پروسه دردناک شاهدیم که باز ردپایی از بی‌اخلاقی ناظم جمهوری‌اسلامی باعث شده تا ملتی دیگر نتوانند با هم بر سر یک سفره بنشینند، عمق خیانت سیستم فعلی زخمی کاری بر بدنه دگراندیشان نشانده که حتی ظلم مضاعف‌اش را از ترس تکراری دوباره تاب می‌آورد.

اگرچه جمهوری اسلامی بسیار مفتخر به شکست اپوزیسیون در هم‌پیمانی بر علیه‌اش است، اما آن‌چه از یاد برده آن‌ست که این گسست اجتماعی که اکنون باعث تضرر مخالفانش گشته، همان علتی است که موجب انحطاط اخلاقی و اجتماعی جامعه ایرانی‌ست‌، اتفاقی که مانند موریانه پایه‌های ثبات خیالی نظام را از بین می‌برد.

حال سوال این‌ست که آیا این روشن‌فکران زخم‌خورده راهی برای برون رفت از این نوستالژی خطرناک را نمی‌توانند بیابند؟

گفتیم که از تمامی این گروه‌ها در بررسی علل عدم اتحاد باید اصلاح‌طلبان حکومتی را جدا ساخت، زیرا این گروه که بالاترین میزان مقبولیت را دارا هستند در اهداف کلی نیز با گروه‌های دیگر اپوزیسیون دارای اشتراک نیستند، این گروه به آن علت در سرنگونی رژیم هم کلام نمی‌شوند که مشروعیت خود را تنها در زیر لوای حاکمیت جمهوری اسلامی می‌بینند، آن‌ها که روزی در نظام اسلامی تا بالاترین رده‌های حکومتی پیش‌روی کرده‌اند و در معماری کشور پس از انقلاب سهیم بوده‌اند برای فرار از عرق‌ریزان پاسخ‌گویی به کجی‌ها، آرمان‌های تعریف‌شده‌ای دارند که با معیارهای دیگر گروه‌ها عدم سازگاری محتوایی دارد، در این مبحث دیگر سخن از فراموشی شعارهای آرمانی و پی‌گیری آن‌ها در فضای دمکراتیک پس از این نظام نیست، سخن از تغییر کلی دیدگاه‌هاست.

اصلاح‌طلبان با وجود پرداخت تاوان سنگین پس از انتخابات، هنوز قامت راست نکرده در پی چانه‌زنی بوده و هراس خود را از ریزش نماد قدرت نظام نمی‌توانند پنهان نمایند و حتا واهمه ریزش هواخواهان نیز نتوانسته آن‌ها را متقاعد نماید که راهی دیگر خارج از معرکه ولایت فقیه نیز برای آن‌ها وجود دارد، دقیقن این همان نکته‌ای‌ست که راه این جریان را با تمام گروه‌های مخالف دیگر جدا می‌سازد و متاسفانه این جدایی تا به آن حد جدی‌ است که باعث شده حتا منتسبین به این جریان مانند روزنامه‌نگاران هوادار اصلاج‌طلبان به دور از اخلاق حرفه‌ای راه را برای هم‌کلامی با سایر گروه‌ها ببندند.

شاید خودرایی و احساس برتری نفراتی اصلاح‌طلبان تا وقتی که جمهوری اسلامی به این حد از تک‌روی نرسیده بود قابل درک بود، زیرا تقسیم قدرت و ریسک تغییرات حداکثری در زمان اقتدار امری عادی نیست. اما اکنون و در شرایط فعلی انتخاب دشوار منصفان این گروه خواهد بود، زیرا با هر حرکت حکومت فعلی موجی جدید از نفرت گروهی بر جامعه حاکم شده و افزایش خواهد یافت که می‌تواند پس از گذار از این مرحله تبدیل به نفرت سراسری برای تمامی منتسبین به گذشته و حال کلیت نظام گردد، آتشی که آنان را نیز خواهد بلعید.

البته نمی‌توان نادیده گرفت که گروه‌های دیگری مانند مجاهدین که تمامی تلاش خود را معطوف به جلب حمایت و نظر دول خارجی کرده‌اند نیز از آن‌جا که تفکراتی منقبض و ایدئولوزیک و تمامیت‌خواه دارند، راه را برای هرگونه انتخابی باریک کرده‌اند.

گذشته از تمامی موانع موجود بر سر اتحاد اپوزیسیون نکاتی مانند‌: کمبود منابع مالی، وجود اختلافات داخلی، عدم وجود سیستم حفاظتی برای جلوگیری از نفوذ حکومت جمهوری اسلامی به داخل اپوزیسیون که موجب خیانت به انان شده، روزمرگی و نداشتن ابتکار عمل وانعطاف‌پذیری دربرابر رخدادهای داخل ایران و مبهم بودن جمعیت هدف برای تاثیرگذاری برروی آن جمعیت درراستای اهداف اپوزیسیون، بهانه‌گیری و عیب‌یابی و پرورش آرمان‌های رومانتیک در هوادارن‌شان موجب گشته تا راه بر روی هر روزنه‌ای بسته بماند، البته باید در این میان با توجه به دیدگاه یک جامعه سنتی نبود یک رهبر کاریزماتیک و عاری از هر اتهامی را هم یکی از علل یکه‌تازی نظام اسلامی دانست .

 

 

 


 


اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه

چه خوشمان بیاید و چه نیاید، «اکبرگنجی» یکی از مهم‌ترین کنش‌گران و پژوهش‌گران سیاسی و علمی سی‌ساله‌ی اخیر ایران است. این البته به هیچ عنوان به معنای درستی و یا بر حق بودن تمامی نظریات و مواضع سیاسی، علمی و یا فلسفی او نیست، بلکه بدین معناست که نادیده گرفتن «گنجی» نشان از عدم درک و شناخت واقعیت‌های تاریخی جامعه‌ی ایران پس‌ از انقلاب دارد. او در ابراز جهت‌گیری‌ها و برداشت‌های فکری‌اش انسان صادقی است. ویژگی دیگر «گنجی» شجاعت اوست. زمانی که جوان بیست و چندساله‌ای بیش نبود به ادامه‌ی جنگ با عراق پس از آزادسازی خرمشهر اعتراض کرد و هنگامی‌که به سبب افشاگری‌هایش درباره‌ی فاشیزم مذهبی به زندان افتاد، از نوشتن نامه‌های سرگشاده و تند به «علی‌ خامنه‌ای» دست نکشید و روزهای فراوانی را در زندان در حال اعتصاب غذا به سر برد.

هر کسی می‌تواند با مواضع و واکنش‌های «گنجی» موافق یا مخالف باشد. برای نمونه می‌شود خروج او از جلسه‌ی اعطای‌جایزه به کاریکاتوریست دانمارکی را حرکتی در دفاع از محدودکردن آزادی‌ بیان و غیردموکراتیک دانست. اما هیچ‌کدام از این‌ها نباید سبب شود بسیاری از تحلیل‌ها و اظهارنظرهای واقع‌بینانه‌ی او را هم نادیده گرفت. «گنجی» به تازگی و در مصاحبه با یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای خارج از کشور اظهاراتی کرده که خون برخی از دوستان اپوزیسیون و به‌طور عمده سلطنت‌طلبان را به جوش آورده است. بیایید تا در ابتدا نگاهی گذرا به سخنان او داشته باشیم. «گنجی» می‌گوید که باوجود این‌که جمهوری ‌اسلامی را حکومتی غیردموکراتیک، سرکوب‌گر و توتالیتور می‌داند و علی‌رغم آن‌که بر وجود زندانیان سیاسی در زندان‌های ایران و شکنجه و قتل و جنایت در این سیستم به‌طور کامل صحه می‌گذارد اما نمی‌تواند این واقعیت را هم نادیده بگیرد که این رژیم در مقایسه با بسیاری از همتایان خود مانند رژیم سوریه و یا دولت گذشته‌ی مصر از درجه‌ی خشونت و میزان استبداد کم‌تری برخودار است. جالب این‌جاست که «اکبر گنجی» سخنان خود را بر اساس مدارک شخصی‌اش استوار نمی‌کند بلکه آن‌ها را بر مبنای گزارش‌های سازمان‌های حقوق‌ بشری بین‌المللی درباره ایران مستدل کرده است.

واقع‌بینی، میانه‌روی و انصاف چیزی است که شاید بیش از هر چیز دیگری در میان اپوزیسیون ایرانی نایاب بوده و هست. وقتی «گنجی» به درستی و از سر شجاعت اعلام کرد که باید پذیرفت که بسیاری از جنایت‌هایی که به دولت گذشته نسبت داده می‌شده غیرواقعی بوده است، بسیاری از مدافعان خاندان «پهلوی» برایش سوت و کف زدند، اما امروز که او باز از سر تحلیل درست شرایط و واقعیت‌های موجود اظهار کرده است که نباید اعمال انجام نشده و کارهای سرنزده را به دولت جمهوری‌ اسلامی نسبت داد و در جنایت‌های آن اغراق کرد، همان دوستان فغانشان بلند شده است! اگر از کاه کوه ساختن‌ها، از یک کشته هزاران پشته‌ی خیالی ساختن‌ها و ندیدن پیش‌رفت‌ها و واقعیت‌ها در حکومت گذشته، سبب اشتباهاتی شد که سال‌های سال مردم باید تاوان آن را پس بدهند، با چه منطقی همان رفتار و استراتژی نادرست در مقابل دولت جمهوری‌ اسلامی مجاز شمرده می‌شود. دوستان عزیز، شترسواری دولا دولا نمی‌شود. اگر واقع‌بینی و انصاف چیز خوبی‌ست که هست، همیشه خوب است و اگر تندروی و دادن نسبت‌های ناروا به یک سیستم و همه را با یک چوب راندن نادرست است که هست، همواره چنین است. بالاخره یک روز و یک جا باید نقطه‌ی پایانی برای این شیوه‌ها و برخوردهای‌مان با مخالفین بگذاریم و چه به‌تر که آن اتفاق خجسته امروز پیش بیاید.

 


 


خبر / رادیو کوچه

مهرداد احمدزاده دبیر «‌NGO» انجمن وحدت ملی ایران  روز جمعه بیستم خردادماه توسط نیروهای انتظامی در اصفهان بازداشت شده است.

به گزارش هرانا، در روز جمعه ۲۰ اردی‌بهشت ماه در حین برگزاری و اجرای موسیقی سنتی توسط یکی از اساتید انجمن با ورود ماموران نیروی انتظامی به محل برپایی و برهم زدن جلسه، مهرداد احمد‌زاده دبیر این انجمن بازداشت و به محل نا‌معلومی منتقل شده است.

شایان ذکر است از کلیه اعضای حاضر در جلسه علاوه بر فیلم‌برداری و بازرسی بدنی، به صورت جداگانه از هر فرد عکس‌برداری هم‌راه با پلاکاردهای شماره‌گذاری شده صورت گرفته و هم‌چنین کلیه تلفن‌های هم‌راه و مدارک شناسایی افراد ضبط شد.

انجمن وحدت ملی ایران که از سال ۱۳۸۴ موفق به دریافت مجوز رسمی فعالیت از وزارت کشور شده بود با موضوع فرهنگی، هنری و اجتماعی فعالیت خود را در اصفهان آغاز کرد.

گفتنی است مهرداد احمد‌زاده از فعالان مدنی-اجتماعی اصفهان است که تا به حال چندین بار از طرف نیروهای امنیتی احضار و یا بازداشت شده است. نام‌برده در مراسم تشیع پیکر عزت‌اله سحابی نیز در لواسان تهران حاضر بود و مراتب اعتراض خود نسبت به نحوه برخورد ماموران امنیتی در حین مراسم را هفته قبل از دستگیری خود در جلسه شعر وموسیقی انجمن مطرح کرده است.


 


آویده مطمئن فر / عکس / واشنگتن دی سی /  رادیو کوچه

avideh@koochehmail.com

یکی از اتفاقات پر جنب و جوش در واشنگتن دی سی، در پایان هفته گذشته یعنی شنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱ رژه  هم جنس گرایان بود. در شب شنبه در میدان دوپانت، در وسط یک محله که ظاهرن ایرانیان « گیطریه » می نامند زیرا تعداد زیادی از هم جنس گرایان در آن منطقه از شهر زندگی می‌کنند، هزاران نفر از مردم یا برای دیدن این رژه و یا به خاطر ابراز وجود خود در این میدان حضور داشتند. این در حالی بود که ایرانیان به مناسبت دومین سال گرد قیام مردمی پس از اعلام نتایج انتخابات برنامه یادبودی در این مکان برگزار کرده بودند. قطعن ذهن بقیه مردم در میدان دوپانت به مسایلی که در کشور ما می‌گذرد مشغول نبود اما با این حال برخی از افراد که در رژه هم جنس گرایان حضور داشتند به گوشه ی ایرانیان این میدان آمدند و در مورد علت این تجمع پرسیدند.


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

صد تن از پناه‌جویان در بازداشت‌گاه مهاجرت در جزیره کرسمس استرالیا زمانی دست به شورش زدند که اداره مهاجرت استرالیا در خواست ویزه پناهنده‌گی آن‌ها را رد نموده است.

1146 تن از پناه‌جویان که از کشورهای ایران، عراق، افغانستان، سریلانکا و از بعضی کشور‌های دیگر می‌باشند تحت بازداشت در جزیره کرسمس به سر می‌برند که منتظر نتایج درخواست پناهنده‌گی‌شان از سوی دولت استرالیا می‌باشند.

پولیس فدرال استرالیا زمانی از زور علیه تظاهر کننده‌گان استفاده کردند که 100 تن از بازداشت شده‌گان مسلح با فلزات و پارچه‌های سمنتی (کانکریت) به پولیس و محافظان اردگاه حمله نمودند.

پلیس به خاطر تحت کنترل درآوردن شورش مجبور به استفاده از اسپری فلفل و پرتاب بین بگ  (Bean Bag) گردید.

کرس بوون وزیر مهاجرت استرالیا علت تظاهرات اخیر در اردگاه مهاجرین در جزیره کرسمس را رد درخواست پناهنده‌گی، پناه‌جویان از سوی دولت استرالیا عنوان نموده گفته است: «تعدادی از افراد در اردوگاه جزیره کرسمس وجود دارند که پاسخ منفی مبنی بر دریافت پناهنده‌گی در استرالیا را دریافت نموده‌اند.»

وی اضافه نمود: «این به آن معنی است، قسمی که ما پیش‌تر به آن ها گفتیم، ما آن‌ها را به عنوان پناهنده‌گان واقعی نمی‌شناسیم و ما در نظر داریم آن ها را دوباره برگردانیم مگر این که در مورد درخواست‌های آن‌ها تجدید نظر صورت بگیرد.»

داود جمال از گروه اجتماعی شبکه دادگستری به AAP گفته است، بازداشت‌شده‌گان برعلیه آن چه را رد تصادفی درخواست‌های‌شان از طرف دولت استرالیا می‌دانند دست به تظاهرات زده‌اند.

دولت استرالیا از سال 2010 تا 2011 میلادی رد درخواست پناهنده‌گی پناه‌جویان ایرانی را از 47 درصد به 90 درصد افزایش داده است، این به آن معنی است که از هر 10 پناه جوی ایرانی درخواست‌های ابتدایی 9 تن آن‌ها از طرف دولت استرالیا رد می‌گردد.

بیشتر بخوانید:

«درگیری پناه‌جویان با پلیس استرالیا»


 


مه‌شب ‌تاجیک/ رادیو کوچه

همه‌ی انسان‌ها به‌طور تقریبی میزانی از ایثار و فداکاری را در وجود خود دارند، ولی افرادی که گاهی از جان و مال و آبروی‌شان برای حفظ جان دیگران می‌گذرند زیاد نیستند، خیلی‌ها تا جاهایی جلو می‌روند ولی اندکند تعدادی که تا به آخر می‌ایستند و مقاومت می‌کنند شاید به حرف ساده باشد ولی در عمل وحشت‌ناک است که بتوانی استوار و راسخ باشی تا آخر آخر…ولی هستند و بوده‌اند آدم‌های این‌چنینی که زندگی‌های زیادی مدیونشان است.

«اسکار شیندلر» پیشه‌ور و کارخانه‌دار در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم عامل اصلی نجات 700 مرد و 300 زن یهودی بود. هنگامی که خطر اخراج و فرستادن به اردوگاه‌های مرگ کارگران یهودی را تهدید می‌کرد، توانست برای آنان معافیت بگیرد به این بهانه که اگر این افراد به اردوگاه‌ها فرستاده شوند، تولیدات کارخانه و تامین تجهیزات برای ارتش آسیب خواهد دید. برای این منظور، شیندلر از توسل به هیچ وسیله‌ای کوتاهی نمی‌کرد، جعل اسناد و ثبت کودکان و روشن‌فکران به عنوان کارگران زبردست، دفاع از کارگرانی که به خاطر وضع جسمانی قادر به کار کردن نبودند، و در صورت لزوم، رشوه دادن به مسوولان.

اسکار شیندلر در 28 آوریل 1908 در «تسویتاو»، در منطقه «مورابیا» چک امروز متولد شد. پس از به قدرت رسیدن هیتلر، حزب نازی از حمایت بسیاری در میان آلمان‌ها برخوردار شد. اسکار در یک مدرسه آلمانی درس خواند. وی تحصیلات خود را در رشته‌ی مهندسی ادامه داد و خانواده‌اش انتظار داشتند تا کارخانه‌ی خانوادگی تولید تجهیزات کشاورزی را اداره کند. میان همسایه‌ها و دانش آموزان مدرسه‌ای که درس می‌خواند یهودیانی بودند اما وی هرگز رابطه ویژه‌ای با آنان برقرار نکرد.

اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه‌اش انتخاب می‌کند تا پول کم‌تری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیش‌تری به‌دست آورد. او فردی فرصت‌طلب و اهل عیش و نوش است و به‌طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیش‌ترین نفع را ببرد. اما به مرور زمان و با دیدن رنج‌هایی که بر یهودیان می‌رود هدفش تغییر می‌کند. خود را مسوول جان کارگرانش می‌بیند، همان کارگرانی که به علت ارزان‌تر بودنشان آن‌ها را استخدام کرد و کم‌کم آن‌ها دغدغه اصلی او می‌شوند. پس از مشاهده جنایاتی که به یهودیان روا می‌شد او خود را موظف می‌بیند تا از مرگ آن‌ها جلوگیری کند. اما این تغییر شخصیت او مصادف است با نزدیک شدن ارتش سرخ و بردن کارگران به «آشویتس»، که آخر خط زندگی آن‌هاست. او با توجه به روابطی که دارد، با هم‌کاری دست‌یارش فهرستی متشکل از اسامی آن‌ها را تهیه و سعی می‌کند که با پرداخت مبالغی به فرماندهان نازی، جان این افراد را نجات دهد.

یکی از برجسته‌ترین عملیات نجاتی که در خاطر بازماندگان شیندلر به طرز عمیقی حک شده در پایان جنگ اتفاق افتاد. یک قطار حاوی یک گروه 120 نفره از زندانیان یهودی از«گولشوو» یکی از اردوگاه‌های وابسته به آشویتس تخلیه شده بودند که به منطقه «برینلیتس» بروند. زندانیان، در سرمای یخ‌بندان، بدون غذا و آب به طرف غرب منتقل شده بودند، در پایان هفت روز سفر، دو واگن قفل شده به برینلیتس رسید. اسکار و امیلیه شیندلر موفق شدند فرمانده اس.اس. را راضی کنند تا زندانیان را به بهانه‌ی نیاز به کارگر در اختیار آنان بگذارد. هنگامی که درهای واگن‌ها را باز کردند، صحنه فجیع جسدهای یخ زده انسان را در برابر دیدگان خود یافتند. شیندلر و همسرش صد و هفت نفری را که جان سالم به در برده بودند به کارخانه انتقال دادند و در آن‌جا با فداکاری از آن‌ها نگه‌داری کردند تا بهبود یافتند. شیندلر نه تنها به بازماندگان رسیدگی کرد، بلکه بر آن بود تا با اجساد جان باختگان به‌طور محترمانه رفتار شود. وی ریس اس.اس. محل را راضی کرد تا جنازه‌ها را نسوزاند، تکه زمینی در قبرستان مسیحی محلی خرید و با کمک کارگران یهودی خود، جان باختگان یهودی را ضمن اجرای مراسم تدفین یهودی به خاک سپرد.

با پایان جنگ، شیندلر و همسرش از یهودیانی که نجات داده بودند خداحافظی کردند. کارگران یهودی برای شیندلر هدیه‌ای تهیه کردند و برای وی توصیه نامه‌ای خطاب به نیروی فاتح متفقین نوشتند. شیندلر «برینلیتس» را ترک کرد و با جیب خالی به آلمان بازگشت. از تمام ثروتی که در سال‌های جنگ به دست آورده بود، چیزی باقی نمانده بود. وی تمام ثروت خود را برای نجات یهودیان تحت پناه خود خرج کرده بود. شیندلر در سال‌های پس از جنگ نیز در کارهایش موفق نشد و نیازمند به کمک‌های مالی‌ای بود که از سازمان‌های یهودی و نجات یافتگان دریافت می‌کرد. وی به آمریکای جنوبی مهاجرت کرد اما در آن‌جا نیز موفق نشد به راحتی زندگی کند، و سرانجام به اروپا بازگشت.

اسکار شیندلر در اکتبر سال 1974 در آلمان درگذشت و در اسراییل به خاک سپرده شد. روی سنگ قبرش به آلمانی نوشته شده نجات دهنده‌ی فراموش نشدنی 1200 تن یهودیان تحت آزار و اذیت. «اسپیلبرگ» کارگردان آمریکایی در سال 1993 فیلمی بر اساس اقدامات او در نجات جان یهودیان ساخت و نام آن را فهرست شیندلر گذاشت که به همان فهرست اسامی اشاره دارد که شیندلر زندگیش را رشوه داد تا جان آنان را نجات دهد.

 

 

 

 


 


سه‌شنبه  24 خرداد  90/  14 ژوئن  2011

اجرا: اعظم

استودیو: سیاوش

تقویم‌ تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات سه‌شنبه ایران

مجله جاماندگان-  «علل عدم اتحاد اپوزیسیون»- شراره سعیدی

روزنگاشت- «کلبه عمو تام داستان ضد‌بردگی»- محبوبه شعاع

پس‌نشینی تند- «واقع‌بینی و میانه‌روی، ویژگی‌های گم‌شده»- اکبر ترشیزاد

بخش اول خبرها

دایره شکسته- «لیستی برای زندگی»- مه‌شب تاجیک

گفت‌وگوی روز- «…و سپس آن‌‌ها به سراغ او رفتند»- اردوان روزبه

مجله خبری کابل- آرین

تکنو کوچه- «ابرهای پاییزی اپل در راهند»- کیومرث سجادی

بخش دوم خبرها

 

 


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

 

1. آقای محسنی‌اژه‌ای در مصاحبه مطبوعاتی روز گذشته خود، ضمن ساز و کار قانونی در مورد زندانیانی که به پزشک نیازمند هستند دو بار -با مجزا دانستن مجرمین عادی و امنیتی در خصوص امکانات درمانی-  اعلام نمودند که اگر زندانی نیاز به پزشک داشت حتی بدون اخذ نظر قاضی و دادستان مگر در موارد خاص امنیتی بلافاصله او را به مرکز پزشکی و بهداری که در خود زندان مستقر است منتقل کنند. اگر معاینات در بهداری زندان امکان‌پذیر است در همان جا انجام می‌شود و اگر نیاز به مراجعه به مراکز تخصصی بیرونی باشد باید به دادستان اطلاع دهند. وی در ادامه به اطلاع دادن موضوع از سوی دادستان به خانواده متهم اشاره کرد و گفت: اگر فردی نیاز به اقدامات پزشکی داشته باشد خانواده او را مطلع می‌کنند، زیرا گاهی این افراد پزشک خانوادگی دارند و یا خانواده تشخیص می‌دهند که می‌خواهند فرد را برای مثال به بیمارستان بهتری منتقل کنند. البته این شامل موارد خاص امنیتی که ممکن است ممنوعیت انتقال از بیمارستان وجود داشته باشد نمی‌شود.   «خبرگزاری تابناک»

2. ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال شهادت نامه‌ای، شهادت دادند که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می‌زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده‌اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آن‌ها شرایط بد جسمانی وی را از نزدیک شاهد بوده اند.  «خبرگزاری کلمه»

3. هدی صابر، فعال ملی-مذهبی که از روز ۱۲ خرداد در اعتراض به وقایع منجر به درگذشت هاله سحابی، در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود، بر اثر سکته قلبی ناشی از اعتصاب غذا، جان خود را از دست داده است.سایت‌های خبری نزدیک به جنبش سبز، به نقل از منابع پزشکی بیمارستان مدرس، محل انتقال آقای صابر، سهل‌انگاری مقام‌های زندان در انتقال به موقع این فعال سیاسی به بیمارستان را علت عدم موفقیت تلاش‌ها برای نجات جان وی ذکر می‌کنند. هم‌چنین گفته می‌شود که پس از درگذشت آقای صابر، مقام‌های قضایی و امنیتی اجازه تحویل جنازه وی به خانواده‌اش را نداده‌اند و تاکنون از برنامه‌ریزی برای مراسم تشییع و تدفین وی ممانعت کرده‌اند.  «رادیو فردا»

بلافاصله پس از فوت ناگهانی هدی صابر اخباری در خروجی سایت‌ها منتشر می‌گردد که نشان از فوت هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا دارد. پس از آن شاهدان در زندان، شهادت می‌دهند که هدی صابر مورد ضرب و شتم مامورین زندان قرار گرفته است و در نهایت دادستان کل کشور اقرار به ارتکاب جرم می‌کند و می‌گوید در موارد امنیتی، بیمار به مراجع تخصصی اعزام نخواهد شد و مواردی دیگر که به نظر گرامیتان خواهد رسید.

برای اثبات مجرمیت افراد نیاز به دلایلی قوی و محکمه پسند وجود دارد. از جمله دلایل می‌توان شهادت شهود را مورد استناد قرار داد و همچنین در پرونده‌های قتل در کنار شهادت شهود به گواهی‌های پزشکی قانونی که دستگاه حکومت بر پزشک نفوذ کرده باشد، تکیه کرد و نیز اوضاع و احوال و شرایط و مکان وقوع جرم را نیز مد نظر قرار داد. در پرونده مرگ هدی صابر، شهود به صراحت اعلام نموده‌اند که قتل توسط تنی چند از مامورین زندان وقوع پیوسته است و مطمئنن در این پرونده با توجه به وجود آثار ضرب می‌توان با معاینه جسد به واقعیت پی برد.

اما آن‌چه که شک هر فردی را در خصوص قتل بودن پرونده هدی صابر، به یقین تبدیل می‌کند، اظهارات صریح و بی‌پرده و در اصطلاح حقوقی اقرار و اعتراف دادستان کل کشور است. فردی که در حال حاضر سخن‌گوی قوه قضاییه بوده و پیش از حکومت در دادستانی کل کشور، بالاترین مقام وزارت اطلاعات و دستگاه‌های امنیتی را به عهده داشته است.

آقای محسنی‌اژه‌ای صراحتن اقرار می‌نمایند که: «مگر در موارد خاص امنیتی بلافاصله او را به مرکز پزشکی و بهداری که در خود زندان مستقر است منتقل کنند». مفهوم صریح این اظهارنظر این است که در موارد خاص امنیتی زندانی بیمار اولن، بلافاصله به مرکزی پزشکی اعزام نمی‌شود و ثانین، امکان دارد که به پزشکی و بهداری در زندان و خارج از زندان اعزام نگردد. به عبارت دیگر در خصوص پرونده خاص هدی صابر ایشان بیماری آقای هدی صابر را تایید نموده‌اند و عدم اعزام به موقع وی به بیمارستان را به دلیل امنیتی، اعلام کرده‌اند. چرا که آقای هدی صابر در بازداشت‌گاه امنیتی زندان اوین محبوس بوده است.

اما نکته بسیار حائز اهمیت اینکه؛

اولن– آقای محسنی‌اژه‌ای اقرار نموده‌اند که آقای صابر محکومیت قطعی به حبس داشته و ایشان در حال گذراندن محکومیت خود بوده‌اند، هر چند آقای صابر چند روز پیش از فوتش اعلام به اعتصاب غذا به دلیل شرایط خاص سیاسی و نحوه نگهداری و مراقبت از بازداشت‌شدگان کرده بودند و از طرفی، شهود مورد وثوق نیز گواهی بر ورود ضربه به آقای صابر نموده‌اند، اما طبق آیین نامه اجرایی نحوه اداره بازداشت‌گاه‌های امنیتی، (تبصره ماده یک) بازداشتگاه امنیتی محل نگهداری متهمانی است که به لحاظ حساسیت‌های امنیتی و نظامی و با قرار کتبی مقام‌های صلاحیت‌دار قضایی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آن‌جا معرفی می‌شوند، بنابراین بازداشت‌گاه‌های امنیتی محل نگهداری محکومین نیست، با این توضیح که متهم با محکوم دو عنوان مجزا است، متهم به فردی گفته می‌شود که جرمش هنوز به اثبات نرسیده و محکوم به فردی گفته می‌شود که جرمش ثابت شده و حکم به محکومیت اخذ نموده است، صرف نظر از اینکه حکم صادره دارای وجاهت قانونی بوده باشد یا خیر. به هر حال تمام کسانی که محکوم می‌گردند، می‌بایست در بازداشت‌گاه‌های دیگری غیر از بازداشت‌گاه‌های امنیتی نگهداری شوند، بازداشت بازداشت شدگان امنیتی که محکومیت یافته‌اند بر خلاف مقررات قانونی است. آقای هدی صابر نیز نمی‌بایست در بازداشتگاه امنیتی 350 اوین نگهداری می‌شد که این امر، برخلاف مقررات است.

ثانین- بازداشت‌گاه‌های امنیتی تحت نظارت سازمان زندان‌ها است. سازمان زندان‌ها حفظ و مراقب زندانی را به عهده دارد، اگر فردی بیمار گشت، یا مورد آسیب قرار گرفت. این سازمان بدون توجه به امنیتی بودن اتهام زندانی وظیفه دارد زمینه مداوای بیمار را فراهم کند. فراهم نمودن زمینه مداوای بیمار، چه بیمار اعتصاب به غذا کرده باشد و یا این‌که بر اثر عوارض طبیعی بیمار گشته باشد و یا دیگری او را مضروب کرده باشند متفاوت نیست و می‌بایست در هر صورت مورد توجه مسوول زندان قرار گیرد. چرا که برخلاف اظهارنظر آقای محسنی‌اژه‌ای که در خصوص رسیدگی به وضعیت زندانیان مجرمان عادی را با مجرمان امنیتی یا سیاسی مجزا می‌دانند ماده 5 آیین نامه نحوه اداره بازداشت‌گاه‌های امنیتی مقرر می‌دارد: استاندارهای نگهداری، نحوه مدیریت و ارایه خدمات در بازداشت‌گاه‌های امنیتی، برابر آیین‌نامه اجرایی سازمان بوده و بخشنامه‌های صادره از سوی رییس سازمان در موارد فوق برای بازداشت‌گاه‌های مزبور لازم الرعایه می‌باشد.

ثالثن- طبق تبصره ماده 5، مسوولان و کارکنان بازداشت‌گاه‌ها، ملزم به رعایت حقوق متهمان برابر قانون حفظ حقوق شهروندی و سایر ضوابط مربوطه می باشند.

نتیجه اینکه، دلایل و قراین نشان می‌دهد که مرگ هدی صابر از دو حالت خارج نیست: اگر مسوولین زندان، ماموران امنیتی یا هر فرد دیگری کوتاهی و سهل انگاری در بهبود سلامت آقای هدی صابر کرده باشد، قتل غیر عمد است، هر چند اعتقاد دارم با توجه به اینکه بازداشت‌گاه‌های امنیتی محل نگهداری متهمان امنیتی است نه مجرمین امنیتی، و این امر خود بازداشت غیرقانونی و خودسرانه محسوب می‌گردد و به تبع آن، محدودیت در رسیدگی بهداشتی زندانی عامل ورود آسیب به زندانی خواهد بود که خود جرم به حساب می‌آید. اما حالت دوم که با واقعیت منطبق است اینکه، فوت آقای هدی صابر بر‌اساس وارد کردن ضرب و جرح توسط مامورین امنیتی باشد که اگر چنین بود قتل عمد بوده و مجرم می‌بایست در صورتی که خانواده مقتول درخواست قصاص دهند، قصاص شود، علت قدرت احتمال دوم، ضعف جسمانی آقای هدی صابر به دلیل اعتصاب غذا بوده است. مامورین امنیتی به خوبی می‌دانسته‌اند که آقای هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا ضعف داشته و اگر به او آسیبی وارد کنند جان خواهد سپرد، بنابراین عمل آن‌ها مصداق بند سه ماده 206 قانون مجازات اسلامی خواهد بود که مقرر می‌دارد مواردی که قاتل قصد کشتن ندارد و کاری را که انجام می دهد نوعن کشنده نیست ولی نسبت به طرف بر اثر بیماری و یا پیری و یا ناتوانی یا کودکی و امثال آن‌ها نوعن کشنده باشد و قاتل نیز به آن آگاه باشد، قتل عمد است.

اما خانواده هدی صابر برای احقاق حقوق خود بهتر است، شکواییه‌ای تنظیم کرده و شکواییه خود را به دادسرای ویژه امور جنایی، واقع در میدان آذری تهران تقدیم نمایند، این دادسرا مکلف است به این پرونده رسیدگی کرده و اظهارنظر نماید، این حقی است که برای خانواده هدی صابر ایجاد گردیده و برای آن‌که خون این فعال سیاسی هدر نرود، لازم است چنین عملی انجام پذیرد.

 

به امید برقراری عدالت واقعی

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

پرویز ملکشاهی یکی از دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی‌ در شهرستان الشتر با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب به 3 ماه و یک روز حبس و یک‌صد هزارتومان جزای نقدی محکوم شده است.

به گزارش سایت مجذوبان‌نور، آقای پرویز ملکشاهی یکی از دراویش گنابادی که مجالس درویشی در منزل وی برگزار می‌شود، چندی پیش‌، ماموران امنیتی به دستور دادستان الشتر‌، وارد منزل وی شده و پس از توقیف برخی اموال وی، او را بازداشت کرده و پرونده‌ای برای وی تحت عنوان تمرد از دستور و توهین به  ماموران تشکیل شده که پس از دفاعیات وکیل وی در نهایت، شعبه‌ 101 دادگاه عمومی جزایی شهرستان الشتر ملکشاهی را از جهت اتهام تمرد از دستور ماموران به 3 ماه و یک روز و از بابت اتهام توهین به ماموران هم به 3 ماه و یک روز حبس محکوم کردند. پس از ابلاغ این حکم وکیل آقای پرویز ملکشاهی، آقای احسان‌اله حیدری به این حکم اعتراض کرد که از سوی شعبه 10 دادگاه تجدید‌نظر استان لرستان تایید و تنها در خصوص اتهام توهین، حبس وی را به جزای نقدی تبدیل کرد.

در ادامه این گزارش آمده است که پرونده‌ای دیگر نیز برای آقای ملکشاهی و تعداد دیگری از دراویش الشتر در دادگاه انقلاب آن شهرستان هم اکنون تحت عنواین اتهامی تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در مجالس درویشی و توهین به رهبری در حال رسیدگی است.

بیشتر بخوانید:

«‌جلسه رسیدگی به اتهامات دراویش نعمت‌اللهی»


 


صفحه ویژه پناه جویان / رادیو کوچه

…………………………………………….

«پناهنده نمی‌پذیریم»

صد تن از پناه‌جویان در بازداشت‌گاه مهاجرت در جزیره کرسمس استرالیا زمانی دست به شورش زدند که اداره مهاجرت استرالیا در خواست ویزه پناهنده‌گی آن‌ها را رد نموده است.

…………………………………………….

«یک قایق پناه‌جویان نزدیک استرالیا توقیف شد»

مقامات مرزی آسترالیا روز سه‌شنبه از توقیف یک قایق پناه‌جویان در جنوب شرقی استرالیا خبر دادند.

…………………………………………….

«وضعیت وخیم کودکان در اردوگاه‌های پناه‌جویان آسترالیا»

دوکتور پاول بیوریت (Dr. Pual Bauert) رییس انجمن پزشکان در استرالیا شمالی می‌گوید کودکان زیر 10 سال در اردوگاه داروین به خود آسیب می‌رسانند.

…………………………………………….

«سیاست استرالیا در قبال پناه‌جویان اشتباه است»

نوی پیلی (Navy Pillay) کمیسار حقوق بشر سازمان ملل متحد از سیاست‌های دولت استرالیا مبنی بر بازداشت اجباری پناه‌جویان، انتقاد کرده است.

…………………………………………….

«متهم غرق‌شدن کشتی پناه‌جویان در دادگاه استرالیا»

علی‌ خرم حیدرخانی شهروند استرالیایی ایرانی‌الاصل چهل ساله، در یک دادگاه ابتدایی در غرب استرالیا ظاهر شده و به قاچاق 89 تن متهم گردید.

…………………………………………….


 


کیومرث سجادی/ رادیو کوچه

وقتی صحبت از تکنولوژی جدید می‌شود شرکت‌های رقیب برای پیشی گرفتن از یک‌دیگر از هیچ‌ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. شرکت اپل که هرگز دوست نداشته و ندارد از رقیبانی چون مایکروسافت، گوگل، «اچ پی» (HP) و … عقب بماند این‌بار نیز در استفاده از تکنولوژی پردازش ابری1 چیزی برای مشتریان خود کم نگذاشته‌ است و نسخه تجاری iOS5 و iCloud را پاییز امسال و به‌صورت رایگان در اختیار دارندگان گوشی‌ها و کامپیوترهای اپل قرار خواهد داد.

با نصب سیستم عامل موبایل iOS5 بر روی هر یک از دست‌گاه‌های iPad، iPhone  و iPod touch کلیه اطلاعات شما (موزیک، عکس، نرم افزارها، تقویم، اسناد و غیره) توسط iCloud ذخیره و سپس به‌صورت خودکار و بی‌سیم به دیگر محصولات اپل شما منتقل خواهند شد. iCloud فراتر از یک «هارد دیسک» (Hard Disk) بر روی اینترنت خواهد بود و در واقع یک راه‌کار بی‌نظیر برای دست‌رسی به تمامی اطلاعات بر روی همه‌ی دست‌گاه‌های اپل شما می‌باشد. iCloud با ذخیره اطلاعات شما به‌صورت خودکار  امکان دست‌رسی به همه‌ی آن‌ها را از طریق iPad، iPhone، iPod touch ، McBook  و یا PC شخصی‌تان می‌دهد. کاربران می‌توانند به سرعت به موزیک، نرم‌افزارها و آخرین عکس‌های‌شان دست‌رسی پیدا کنند.  ایمیل‌ها، ارتباط‌ها و قرارهای ملاقات کاربران بدون دخالت کاربر و به‌صورت لحظه‌ای به‌روز‌رسانی شده و همه‌جا و با هر‌کدام از محصولات اپل در دست‌رس خواهند بود. بدون این‌که نیازی به انجام عمل خاصی توسط شما باشد، iCloud  همه‌ی این کار‌ها را برای شما انجام خواهد داد.

وقتی که شما برای استفاده از iCloud ثبت‌نام کنید، ۵ گیگابایت فضای رایگان جهت ذخیره‌سازی اطلاعات در اختیار شما قرار می‌دهند. از آن‌جایی که این فضا شامل موزیک‌ها، نرم‌افزار‌ها و کتاب‌هایی که خریداری می‌کنید نمی‌شود و تنها شامل ایمیل‌ها، سندها، عکس‌ها و تنظیمات مربوط به حساب کاربری‌تان می‌باشد متوجه می‌شوید که این فضا به‌این راحتی‌ها پر نخواهد شد.

وقتی که iPhone، iPad یا   iPod touch خود را به iOS5 مجهز کنید کلیه برنامه‌های مورد علاقه شما با تکنولوژی iCloud منطبق شده و تمامی برنامه‌ها توسط همه‌ی دست‌گاه‌ها قابل دست‌رسی بوده و به‌صورت خودکار به‌روز خواهند شد.

هر آهنگی را که در «آی تونز» (iTunes)  خریداری‌ کرده ‌باشید با استفاده از  Cloud می‌توانید در تمامی دست‌گاه‌های اپل خود داشته باشید و در هر زمان و مکانی که اراده کردید با استفاده از iPod ،  macBook  یا رایانه شخصی‌تان آهنگی را دانلود کرده و گوش دهید. با پرداخت سالانه ۲۴ دلار در سال،iTunes  کلیه آهنگ‌های شما را که از جایی جز iTunes خریداری کرده و در مجموعه خود داشته باشید در کتاب‌خانه‌ی ۱۸ میلیون آهنگی خود جست‌وجو کرده و با کیفیت ۲۵۶ kbps به کتاب‌خانه iTunes شما اضافه می‌کند.

هنگامی که با دوربین دیجیتال اقدام به عکس گرفتن می‌کنید، دیگر لازم نیست نگران ذخیره و نگه‌داری آن در جایی مطمئن باشید. بدون این‌که شما کاری جز فشردن دکمه و گرفتن عکس انجام دهید iCloud عکس‌های شما را بارگذاری کرده و می‌توانید آن‌ها را در هر دست‌گاهی که هم‌راه دارید مشاهده کنید. iCloud هزار عکس آخری که گرفته‌اید را به‌مدت ۳۰ روز نگه‌می‌دارد تا بتوانید در این فرصت عکس‌های‌تان را بازبینی کرده و عکس‌های دل‌خواه را ذخیره کنید. همسر شما می‌تواند عکسی را که هم‌اکنون گرفته‌اید در خانه و بدون این‌که شما اقدامی جهت ذخیره‌سازی آن انجام دهید، بر روی آلبوم عکس‌های‌تان در کامپیوتر خانگی شما مشاهده کند و یا پس از عکاسی، عکس‌ها را در کنار خانواده و در تلویزیون اپل خود مشاهده کرده و لذت ببرید.

اسناد (Documents) خود را می‌توانید در هر یک از دست‌گاه‌های اپل ایجاد کرده و در دست‌گاه دیگری اصلاح و یا بازبینی کنید. نرم‌افزار‌های خریداری شده توسط شما نیز همانند کتاب‌ها و موزیک‌ها از این پس در تمامی دست‌گاه‌های اپل شما قابل استفاده هستند. از این پس ایمیل‌ها و ارتباط‌های شما همیشه هم‌راه شما خواهند بود و با در دست داشتن هر‌کدام از محصولات اپل از آخرین قرار‌های ملاقات خود مطلع خواهید شد.

«پردازش ابری» (Cloud Computing) در یک جمله به معنای دست‌رسی به اطلاعات و نرم‌افزارهای مختلف از طریق شبکه‌ای از رایانه‌ها به‌جای استفاده از یک رایانه محلی می‌باشد که بستر این شبکه اغلب از طریق اینترنت فراهم می‌شود.

 

 

 


 


فرشید فاریابی /  گوتنبرگ سوئد

خبر درگذشت هدی صابر روزنامه‌نگار دربند جمهوری اسلامی به هم‌راه برخورد امنیتی با دومین سال‌گرد 22 خرداد در رسانه‌های مختلف سوئدی منعکس شد.

قریب به اتفاق رسانه‌های معتبر کشور سوئد خبر مرگ هدی صابر را در زندان اوین که به دنبال اعتصاب غذا روی داد، منتشر کردند.

خبرگزاری اصلی این کشور موسوم به TT  در نخستین ساعات انتشار خبر مرگ این روزنامه‌نگار اقدام به باز انتشار آن به زبان سوئدی کرد که مورد توجه اکثر روزنامه‌های سراسری و محلی، ایستگاه‌های رادیویی- تلویزیونی و پایگاه‌های خبری سوئد قرار گرفت.

روزنامه صبح یوتبوری پُستن (GP) با انتخاب تیتر «باتوم برقی پاسخ اعتراض در ایران» با اشاره به فراخوان راهپیمایی سکوت در دومین سالگرد 22 خرداد به کشته شدن هدی صابر در پی فشار حاصل از اعتصاب غذا پرداخت.

همچنین روزنامه ی عصر آفتون بلادت (Aftonbladet) نیز با انشار گزارش خبر‌گزاری (TT) این رویداد را در سراسر کشور سوئد بازتاب داد. این روزنامه‌ی پرتیراژ سوئد به نقل از (AFP) خبر مرگ هدی صابر را به دلیل  اعتصاب غذا در زندان اوین نقل کرد.

روزنامه‌ی (Dagens Nyhet) هم با انتخاب عنوان «مرگ نتیجه‌ی اعتصاب غذای زندانی ایرانی» شرح مرگ دلخراش هدی صابر در زندان اوین را منتشر کرد.

همچنین روزنامه‌ی (Svenska Dagbladet) ضمن انتشار گزارشی از راهپیمایی 22 خرداد تهران، خبر مرگ هدی صابر در پی اعتصاب غذای این زندانی سیاسی را منتشر کرد.

علاوه بر روزنامه‌های سراسری و محلی، پایگاه‌های خبری، دو کانال تلویزیونی و چندین رادیو از جمله رادیو سراسری و کانال 4، رادیو و تلویزیون سوئد ضمن پخش این خبر  شرح کوتاهی از گزارش چگونگی مرگ هدی صابر در زندان اوین را در پایگاه‌های اینترنتی خود منتشر کردند.

 


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، عروس و نوه آیت‌اله امجد روحانی منتقد جمهوری اسلامی که روز دوشنبه، قصد خروج از کشور را داشتند با ممانعت ماموران امنیتی موفق به انجام سفر خود نشده‌اند.

به گزارش تحول سبز، آن‌ها مراحل عادی کنترل گذرنامه را طی کرده بودند و مشکلی برای خروج از کشور نداشتند اما به دلایل نامعلوم در هنگام سوار شدن به هواپیما با ممانعت ماموران امنیتی مواجه و مانع از سفر آنان شدند.

گفتنی است آیت‌اله امجد، روحانی منتقد دولت در سخن‌رانی‌های خود سیاست‌های جاری را محکوم می‌کند. وی در سخن‌رانی هفته گذشته خود ضمن انتقاد شدید به آن‌چه وی آن‌را «غیب‌گویی و رمالی جمعی بی‌خرد و گم‌راه» می‌نامید با توجه به وقایع اخیر اعلام کرده بود‌: «اگر تا حالا پشت سر امثال بنده نماز خواندید و حالا سر‌کش شدیم و ظلم کردیم دیگر نماز نخوانید و استغفار کنید.»


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر و با صدور احکام جداگانه برای سه شهروند اهل سنت توسط دادگاه انقلاب، آن‌ها در مجموع به پانزده سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

به گزارش موکریان نیوز، براساس حکم صادره از سوی دادگاه عبداله خسرو‌زاده، حسام محمدی و هیمن محمود تختی که حدود ۲۰ ماه است در زندان به سر می‌برند به اتهام هم‌کاری با گروه‌های مذهبی هر کدام به ۵ سال حبس محکوم شده‌اند‌.

گفتنی است این سه شهروند هم اکنون در زندان رجایی‌شهر کرج دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند.

 


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

«هریت بیچر استو» (Harriet Beecher Stowe) چهاردهم ژوئن سال 1811 میلادی در خانواده‌ای مذهبی و تهی‌دست در روستای در «ایالت کنتاکی، آمریکا» چشم به جهان گشود. او هفت برادر و دو خواهر داشت. برادران‌اش همگی وارد خدمات مذهبی شدند.

هریت تا سیزده سالگی در یک مدرسه محلی درس خواند که یکی از زنان همان منطقه، آن را اداره می‌کرد. او سپس وارد مدرسه دختران در شهر «هارتفورد» شد. تعلیمات آن مدرسه، بسیار سخت‌گیرانه بود و در آن، مفاهیم دینی مسیحیت، نقش پررنگی داشت.


پس از پایان تحصیلات، خانواده هریت در سال 1832 میلادی به اوهایو مهاجرت کرده بودند و هریت به «موسسه زنانه وسترن» رفت و به تدریس مشغول شد. این موسسه را، کاترین خواهر بزرگ‌ترش در شهر سینسیناتی ایالت اوهایو تاسیس کرده بود.

او ضمن تدریس در آن‌ مدرسه به فراگیری زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی و لاتین و آموزش نقاشی نیز پرداخت. وی در این سال‌ها از نزدیک شاهد زندگی سیاهان و ظلمی که بر آن‌ها می‌شد، بود و این انگیزه‌ای شد که او نویسندگی را آغاز کند و مقالاتی را در «مجله ماهانه وسترن» و «می فلاور» منتشر سازد.

هاریت در سال ۱۸۳۶ با کشیشی به نام «کالوین استو» ازدواج کرد و تا سال 1850، زندگی متوسطی را در شهر سینسیناتی می‌گذرانند. در این سال، همسرش، کرسی تدریسی را در «کالج بودویین» به دست آورد و با مهاجرت به آ‌ن‌جا وضع زندگی آن‌ها تغییر کرد. در همان زمان، هریت با داشتن شش فرزند، حس نوشتن در وجودش دوباره شکوفا شده بود و او را رها نمی‌کرد. آن دوران مساله لغو بردگی سیاه پوستان، یکی از مسائل روز جامعه آمریکا بود.

و حاصل این پیوند، معروف‌ترین داستان او بود که یک شاه‌کار ادبی است و «کلبه عمو تام» نام دارد. او در زمان اتشار کتاب کلبه عمو تام زنی چهل ساله و گم‌نام بود که پس از انتشار کتاب‌اش، نویسنده‌ای مشهور شد. وی صحنه دل‌خراش جدا کردن کودکان بردگان سیاه‌پوست را از مادران‌شان برای فروش در شهری دور دست و نامعلوم که برای همیشه امکان دیدن یک‌دیگر را نداشتند چنان منعکس کرده است که با خواندن آن، ایالات شمال‌شرقی و شمالی آمریکا از برده‌داری متنفر شدند.

گفته شده: پس از گذشت نه سال از انتشار کتاب کلبه عمو تام و در سال ۱۸۶۱، جنگ داخلی آمریکا آغاز شد که سرانجام آن صدور فرمان لغو بردگی سیاه‌پوستان بود. ابراهیم لینکون، رییس‌جمهور آن زمان آمریکا، در ملاقات‌هایش با هریت بیچر بارها گفته بود: «تو همان بانوی کوچکی هستی که این جنگ بزرگ را به راه انداختی.»

اما هاریت استو پس از تالیف کتاب کلبه عمو تام ده کتاب دیگر نیز نوشت، ولی هیچ‌کدام از آن‌ها به اندازه این کتاب شهرت جهانی نیافت. و سرانجام هریت بیچر استو در یکم جولای سال 1896 و در سن هشتادو پنج سالگی درگذشت.

 

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

تقویم تاریخ

 

 

 



 


اردوان روزبه / رادیو کوچه

Ardavan@koochehmail.com

کتاب «مازیار بهاری» روزنامه‌نگار، نویسنده مستند‌ساز در یک تور این روزها در شهر‌های مختلف رونمایی می‌شود. «سپس آن‌ها به سراغ من آمدند» روایت سه آدم است. پدر بهاری که در زمان آخرین پادشاه ایران به زندان افتاده، خواهرش که در ده شصت هجری شمسی طعم زندان را چشیده و در نهایت روایت خود او از چهار ماه زندانی که بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران تجربه کرده است.

آقای بهاری از امید در این کتاب یاد می کند، امید به تغییر و امید به بهبود روابط و مناسبات در ایران. او مراسم رونمایی کتابش را پیش‌تر در نیویورک داشته است و به واشینگتن آمده و بعد راهی کانادا خواهد شد.

مازیار بهاری درست روزهایی کتابش را رونمایی می‌کند که روزهای سال‌گرد آغاز اعتراض مردمی به نتیجه انتخابات است و این شاید اتفاقی نباشد. این روزنامه‌نگار از یک‌صد و هجده روز زندانش، فقط یازده روزش را بیرون از زندان انفرادی گذرانده است. می‌گوید: «چه شکنجه‌ای بزرگ‌تر از این که از ارتباط با دیگر انسان‌ها محروم باشی.»

اتهام او جاسوسی، براندازی و مدیریت رسانه‌ای برای براندازی نرم بوده، اتهامی که او نپذیرفت اما به نقل از خود وی به زور در برابر دوربین او را برای تحت فشار گذاردن فعالان قرار دادند. دوربین «پرس تی وی» اعتراف‌هایی از وی را منتشر کرده و این روزها پس از شکایت آقای بهاری این تلوزیون ثبت شده در انگلیس که متعلق به جمهوری اسلامی است، باید توضیح بدهد چطور بدون اجازه وی فیلم‌هایی را که تحت فشار از او گرفته‌اند نمایش داده.

فرصت دیدار بهاری در رونمایی کتابش در واشینگتن دست داد. در یکی از شعبه‌های کتاب فروشی‌های «سیاست و نثر» Politic & Brose  درست وقتی که صفحه اول کتابش را برای علاقه‌مندان امضا می‌کرد.

«سپس آن‌ها سراغ شما آمدند»، واقعن چه کسانی آمدند؟

کتاب، خاطرات خانوادگی من است. در مورد پدر من در دهه 30 شمسی و خواهرم در دهه 60 و خود من در دهه 80 شمسی که زندان بودیم، نوشته شده است. در حقیقت کتابی است که سیر دیکتاتوری و استبداد را در ایران نشان می‌دهد. به همان صورت سیر امید را نیز نشان می‌دهد که پدر، خواهر و خود من به آینده ایران امیدوار بودیم. آن‌ها مبارزه سیاسی می‌کردند و من به عنوان خبرنگار کار می‌کردم. حکومت شاه با پدر من یک جور، حکومت آیت‌اله خمینی با خواهرم و حکومت آیت‌اله خامنه‌ای با من یک جور دیگر رفتار کرده بودند.

این کتاب از استبدادی که در حال حاضر در ایران حاکم است، به خوانندگان خارجی زمینه تاریخی می‌دهد. دوست داشتم در مورد آمال و آرزوهای مردم بنویسم.

شما چهار ماه در ایران زندانی بودید. گفته می‌شود که در ایران شکنجه شدید. بیش‌تر از این شکنجه‌ها بگویید.

107 روز از 118 روزی که در زندان بودم را در سلول انفرادی گذراندم. 107 روز زندان انفرادی یعنی 107 روز شکنجه. بعضی‌ها می‌پرسند شکنجه هم شدی؟ این سوال مانند این است که بگویید سرطان یا تب دارم بعد بپرسند مریض هم هستی؟ خود سلول انفرادی شکنجه است. انسان موجود اجتماعی است، نیاز به محبت دارد و باید با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند و موقعی که انسانی که هیچ کاری مرتکب نشده را در سلول انفرادی می‌گذارید، یعنی او را در حقیقت شکنجه می‌دهید.

البته به اضافه سلول انفرادی هر روز تهدید به قتل، اعدام، اذیت و آزار خانواده من و همین‌طور چک، لگد و مشت هم  بود. اما بزرگ‌ترین شکنجه به نظر من همان سلول انفرادی بود.

از شما اعترافات تلویزیونی گرفته شد و پرس تیوی آن را پخش کرد و شما شکایت کرده بودید و این شکایت هم موفقیت‌آمیز بوده. در حال حاضر پروسه این پرونده در چه وضعیتی است؟

«آف کام»، که نهاد ناظر بر رسانه‌ها در بریتانیا است، شکایت من را قبول کرده اما هنوز مجازاتی برای پرس تیوی تعیین نشده و معلوم نیست چقدر طول بکشد.

بعد از تمام شکنجه‌ها از زندان خارج شدید. فکر می‌کنید اگر پایه و اساسی نداشته پس به چه ترتیبی نگه‌داری شدید؟

این سوالی است که باید از حکومت جمهوری اسلامی بپرسید. در ابتدا به من گفتند جاسوسی و بعد گفتند مسوول رسانه‌های خارجی در ایران و در صدد انقلاب مخملی بودی بعد از چند هفته صحبت از مسایل خصوصی و جنسی می‌کردند و بعد هم که از ایران بیرون آمدم و من را به سیزده سال و نیم محکوم کردند، از هیچ‌کدام از آن سه اتهام خبری نبود و در مورد توهین به رهبری، رییس جمهوری و نگه‌داری مدارک بود که در زندان در مورد آن‌ها صحبت نکرده بودیم و همه آن واهی بود و معلوم است که سناریویی داشتند که می‌خواستند من را در آن قرار دهند و از طریق من علیه افرادی اعترافاتی بگیرند. بعد از این‌که آن سناریو موفق نشد من را آزاد کردند، طبق سناریوی دیگری بازجویم به قاضی گفته بود که محکومیتی برای من بنویسد. چون اگر قاضی‌ای حتا یک کلاس هم درس خوانده باشد چنین حکمی را نمی‌نوشت که البته این حکم را به ما به صورت شفاهی گفتند.

مواردی که طرح کردید چقدر برای مخاطب غیر‌ایرانی ملموس بوده، آیا بازخوردی از آن داشتید؟ چه نگاهی به کتاب شما دارند؟

حدود پنج روزی که کتاب بیرون آمده، به نظر می‌رسد که خوب است. در پشت کتاب هم نویسندگان، اندیش‌مندان، روزنامه‌نگاران معتبر حرف‌های خوبی در مورد کتاب زدند. کتاب 380 صفحه است و باید ببینیم چقدر طول می‌کشد آن را بخوانند. به نظر می‌رسد تا الان مردم توانستند با آن ارتباط بر قرار کنند.

متشکرم که با رادیو کوچه هم‌راه بودید.

«ویدئو/رونمایی کتاب جدید مازیار بهاری»

 

 


 


خبر / رادیو کوچه

دبیر کل حزب موتلفه اسلامی، از احزاب اصول‌گرا در ایران، پیشنهاد سیدمحمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، درباره لغو بازداشت زندانیان سیاسی و پایان حصر میر‌حسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالف دولت را رد کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، محمد‌نبی حبیبی گفته است که «گناه دو نفری که حصر شدند را نابخشودنی می‌دانم و تساهل و تسامحی که معمولن آقای خاتمی در حرف‌های خود به خرج می‌دهند را در شرایط حاضر حداقل برای آن دو نفر نابخشودنی می‌دانم.»

آقای حبیبی عنوان کرد: «ممکن است زمانی آن دو نفر (میرحسین موسوی و مهدی کروبی) که لطمات بزرگی به نظام وارد کردند،اعتراف و اعلام توبه و پشیمانی کنند . . . و ممکن است در منظر نظام نیز این توبه با شرایطی پذیرفته شود ولی آقایانی که الان محصور هستند، تاکنون هیچ اقدامی برای پس گرفتن هیچ کدام از اقداماتشان نکرده‌اند.»

او در عین حال حضور «عده‌ای از اصلاح‌طلبان» در انتخابات را که «نظام، ولایت فقیه و ولی فقیه» را قبول دارند، «مفید و لازم» دانسته است.

محمد خاتمی، در هفته اخیر در جریان سخن‌رانی‌ها و دیدارهای عمومی‌اش خواستار آزاد کردن زندانیان و فعالان سیاسی و اجتماعی، لغو حصر رهبران مخالفان دولت و زمینه‌سازی برای بازگشت فضای کشور به حالت عادی شده بود.

بیشتر بخوانید:

«مگر می‌شود از حقوق مردم کوتاه آمد»

 


 


رادیو کوچه


1811 میلادی- «هریت بیچر استو» (Harriet Beecher Stowe) از نامی‌ترین نویسندگان ادب پایداری سیاهان در ایالات متحده‌ی آمریکا، زاده شد.

وی بر ضد بردگی داستان نوشت. معروف‌ترین داستان او که یک شاه‌کار ادبی است «کلبه عمو تام» عنوان دارد. از وی که نخست یک آموزگار بود، ده داستان باقی مانده است. هاریت که 85 سال عمر کرد از مردم شمال‌شرق ایالات متحده (نیو اینگلند) بود. وی مخصوصن صحنه دل‌خراش جدا کردن کودکان بردگان سیاه‌پوست را از مادران‌شان برای فروش در شهری دور‌دست و نامعلوم که برای همیشه امکان دیدن یک‌دیگر را نداشتند چنان منعکس کرده است که با خواندن آن، ایالات شمال‌شرقی و شمالی آمریکا از برده‌داری متنفر شدند.

1830 میلادی- بهانه ظاهری فرانسویان برای مداخله رسمی در الجزایر، اهانت یکی از مقامات عثمانی به کنسول فرانسه بود. از این رو، نیروهای فرانسوی در چنین روزی در سواحل الجزایر پیاده شدند. هرچند ورود نیروهای فرانسوی با مقاومت اولیه مدافعان الجزایری مواجه شد، اما سرانجام در 5 ژوئیه همان سال، الجزیره به تصرف ارتش فرانسه درآمد. در سال 1834دولت فرانسه، الجزایر را به صورت رسمی در اختیار گرفت.

تسلط استعمارگرانه فرانسه بر الجزایر بیش از یک‏صد و سی سال به طول انجامید و در طی این مدت مقاومت‏های مردمی و قیام‏های پراکنده هم‌چنان ادامه داشت. کشور الجزایر سرانجام در ژوئیه 1962 به استقلال دست یافت.

1940 میلادی- واحدهای ارتش آلمان ناسیونال سوسیالیست وارد پاریس شدند. هیتلر قبلن اعلام کرده بود که اگر پاریس مقاومت نکند به آن آسیب وارد نخواهد کرد و بنابراین پاریس در جنگ جهانی دوم آسیب چندان ندید. هیتلر پس از این‌که انگلستان و فرانسه بر سر لهستان به او اعلان جنگ دادند از دهم ماه می 1340 و پس از تصرف بلژیک و هلند نیروهای مشترک انگلستان و فرانسه را درهم کوبید. پس از پیروزی در دونکرک، واحدهای آلمان که قبلن خط دفاعی ماژینو را شکسته بودند به سوی پاریس به حرکت درآمدند تا این شهر و ورسای را بگیرند.

سه روز پس از سقوط پاریس، نخست وزیر وقت فرانسه جای خود را به «مارشال پتن» (Marshal Pétain) قهرمان فرانسه در جنگ جهانی اول داد و پتن با آلمان وارد مذاکره شد. مذاکرات 22 ژوئن خاتمه یافت و سه روز بعد دو دولت ترک مخاصمه اعلام کردند. در پی سقوط پاریس و فرار باقیمانده نظامیان فرانسه به انگلستان، ریمون به چنگ هیتلر افتاد و تا پایان جنگ زندانی بود.

1982 میلادی- جنگ «فالکلند»  (Falklands)  پایان یافت. جنگی بود که بین بریتانیا و آرژانتین برسر مالکیت جزایر فالکلند و جزایر جورجیای جنوبی و ساندویچ جنوبی در سال ۱۹۸۲ صورت گرفت که مدت ۷۴ روز ادامه داشت و به مرگ ۲۵۵ بریتانیایی و ۶۴۹ آرژانتینی انجامید. جنگ با حمله و اشغال جزایر فالکلند توسط آرژانتین آغاز و با تسلیم آرژانتین خاتمه یافت. این جزایر هم‌چنان متعلق به بریتانیا است.

1986 میلادی- «خورخه لوییس بورخس» (Jorge Luis Borges) ‏نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی، درگذشت. وی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین است. شهرت وی بیش‌تر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است.

از کودکی تحت پرورش محیط خانه از علاقه‌مندان جدی ادبیات شد. سال‌ها بعد به عنوان استاد ادبیات انگلیسی دانش‌گاه «بوئنوس آیرس» منصوب شد. قبل از آن رییس کتاب‌خانه ملی آرژانتین هم بود.

وی هیچ‌گاه به گونه ادبی رمان علاقه‌ای نداشت. داستان کوتاه‌های وی انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کرد. بعدها منتقدین از وی به عنوان نویسنده پست مدرن نام بردند.

با این‌که بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد هیچ‌گاه برنده آن نشد. برخی از آثار او به فارسی نیز ترجمه شده است. «هزارتوها»، «سرخ و آبی» و «مرگ و پرگار» جزو آثار او هستند.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1928 میلادی- زادروز دکتر «ارنستو چه‌گوارا» پزشک آرژانتینی و از انقلاب‌گران بزرگ قرن 20 است که یک سوسیالیست و در جریان انقلاب ‌کوبا دست‌یار «فیدل کاسترو» بود.

1288 خورشیدی- با ورود مجاهدان گیلان از قزوین و مجاهدان بختیاری از راه اصفهان و فتح شهر تهران در این‌روز، «محمدعلی شاه» قاجار پس از یک دوره سلطنت کوتاه، ولی بسیار پرکشمکش، از اریکه قدرت سقوط کرد و دوران استبداد صغیر پایان یافت.

منبع‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

Iranian history

 


 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

منبع: العربیه

فعالان سوری بر روی شبکه «یوتیوب» فیلمی ویدیویی منتشر کردند که دو ایرانی را نشان می‌دهد در حالی که به زبان عربی سخن می‌گویند اعتراف می‌کنند از سوی نیروهای امنیتی ایران برای شرکت در سرکوب معترضان به سوریه اعزام شده‌اند‌.

تاریخ انتشار این ویدیو یک‌شنبه 12 ژوئن را نشان می‌دهد که «بازداشت دو نیروی امنیتی ایرانی» عنوان گرفته. بنا بر این ویدیو، این دو شخص پیش‌تر در شهر حما که تظاهرات ضد دولتی در آن هم‌چنان ادامه دارد دستگیر شده‌اند. آن‌ها که به نظر می‌رسد در دست معترضان سوری هستند تاکید می‌کنند که دست‌گاه امنیتی ایران آن‌ها را فرستاده است.

این اولین بار نیست که محافل معترضان سوریه از کمک دولت ایران و حزب‌اله لبنان به دولت سوریه در سرکوب معترضان سخن می‌گویند. پیش‌تر روزنامه «دیلی تلگراف» در شماره 6 ژوئن خود از گزارش‌های اطلاعاتی بریتانیا درباره کمک گرفتن نیروهای امنیتی سوریه از نیروهای حزب‌اله لبنان و دریافت مشورت‌های و ابزارهای سرکوب از تهران خبر داده بود. وزارت امور خارجه بریتانا نیز اعلام کرده اطلاعات موثقی در دست دارد مبنی بر این که تهران به نیروهای امنیتی سوریه ابزارهای لازم برای مقابله با شورش و تمرین‌های شبه نظامی ارایه می‌دهد.

ویلیام هیگ وزیر امور خارجه بریتانیا گفته بود که رفتارهای ایران «تناقضی آشکار با اراده مردم سوریه دارد.»

با وجود این که گزارش منابع بریتانیایی نگفته که نیروهای ایرانی برای پشتیبانی از نظام بشار اسد به سوریه رفته‌اند، اما در آن آمده که «شنیده می‌شود نیروهایی از حزب‌اله لبنان که از سوی تهران پشتیبانی می‌شود در سرکوب معترضان در کنار نیروهای اسد هم‌راهی می‌کنند.»

در ویدیوی جدید معترضان سوری تاکید کرده‌اند که ایران نه تنها به دمشق اسلحه و «ابزارهای الکتریکی برای فیلتر سایت‌ها و ممانعت از انتشار اخبار سرکوب‌ها» می‌رساند، بلکه در سرکوب تظاهرات شهرهای سوریه به طور مستقیم دخالت می‌کند.

یک منبع مطلع که خواست نامش فاش نشود به «العربیه.نت» گفت: «جای شکی نمانده که سپاه پاسداران ایران و از راه سپاه قدس کسانی را که به زبان عربی سخن می‌گویند برای انجام ماموریت‌هایی در کشورهای عربی بسیج می کند. از این رو دستگیری کسانی که به زبان عربی سخن می‌گویند و از ایران برای سرکوب معترضان سوری فرستاده شده‌اند چندان عجیب نیست.»

حسن نصر‌اله دبیرکل حزب‌اله لبنان در سخنانی از سوری‌ها خواسته بود از «کشور و نظام مقاومشان دفاع کنند.» او هم‌چنین خواستار دادن فرصت به رهبران سوریه برای انجام اصلاحان شده بود.

نصر‌اله هم‌چنین در جمع هزاران نفر از هوادران خود اعلام کرد که مخالف هرگونه تحریم علیه سوریه است.


 


خبر /رادیو کوچه

به گزارش رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی در نامه‌ای به هیت رییسه مجلس، حمید سجادی، فهرمان سابق رشته دو و میدانی را به عنوان وزیر وزارت‌خانه جدید ورزش و امور جوانان به مجلس معرفی کرده است.

قانون ادغام سازمان‌های ملی جوانان و تربیت بدنی و تشکیل وزارت ورزش و جوانان به عنوان طرح نمایندگان در اواسط دی‌ماه سال گذشته تصویب شد و پس از آن به تایید شورای نگهبان رسید اما دولت برای چند ماه از اجرای این قانون سر باز زد.

به گزارش خانه ملت، آقای احمدی‌نژاد در نامه خود پنج ایراد هم به مصوبه مجلس در خصوص ادغام سازمان‌های تربیت بدنی و امور جوانان و تشکیل وزارت جدید وارد کرده است.

رییس جمهوری اسلامی با ارسال این نامه اعلام کرد: «به ناچار حمید سجادی را به عنوان وزیر معرفی می‌کند.»

علی لاریجانی، رییس مجلس، در واکنش به دریافت نامه آقای احمدی‌نژاد گفته است: «معرفی وزیر چند کلمه بیش‌تر نیست و این نامه توجیه تخلف قانونی و عمل نکردن به قانون است.»

این در حالی است که تنش میان مجلس و دولت با شروع اختلاف نظر بین رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی‌نژاد بر سر عزل و ابقای وزیر اطلاعات از چندی پیش آغاز شده و افزایش یافته است.

بیشتر بخوانید:

«تاخیر در ادغام وزارت‌خانه‌ها آفت است»


 


خبر / رادیو کوچه

فریده جمشیدی همسر هدی صابر، روزنامه‌نگار زندانی و فعال ملی-مذهبی که به‌دنبال اعتصاب غذا درگذشت، روز دوشنبه، اعلام کرد به قوه قضاییه شکایت می‌کند و خواستار معرفی عاملان آن‌چه وی «شهادت» شوهرش خوانده و کمک نهادهای بین‌المللی شده است.

به گزارش بی‌بی‌سی، خانم جمشیدی اظهار داشت که از قوه قضاییه می‌پرسد چرا به او و فرزندانش اجازه داده نشد که در آخرین لحظات زندگی آقای صابر با او ملاقات کنند، چرا از شوهرش مراقبت‌های پزشکی نشد و چرا بر اساس شهادت زندانیان وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

وی با اشاره به نامه ۶۴ نفر از زندانیان سیاسی اوین گفت که آقای صابر به‌دلیل اختلال در سیستم گوارشی به بهداری اوین برده شد، اما در آن‌جا مورد ضرب و شتم «فردی که ظاهرن پزشک اما در واقع از نیروهای امنیتی بوده است» قرار می‌گیرد.

این زندانیان بند ۳۵۰ اوین با ارسال نامه‌ای شهادت دادند که «هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری از سوی مامورانی که حدس می‌زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده‌اند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.»

خانم جمشیدی گفت که کالبد شکافی انجام شده است، اما مقام‌های مسوول گفته‌اند که نتیجه را «چند هفته دیگر» اعلام می‌کنند.

به گزارش رسانه‌های داخلی ایران، رییس بهداری بازداشت‌گاه اوین گفته است که آقای صابر اعتصاب غذا نداشت و علت مرگ وی «سکته قلبی وسیع» بوده است.

اما همسر او می‌گوید: «بر فرض هم که او سکته کرده، آیا شخصی که دو بار سکته کرده و در اعتصاب غذا بوده است را باید ببرند و کتک بزنند؟»

خانم جمشیدی گفت که در آخرین ملاقاتی که روز دوشنبه قبل با او داشته حال او «خوب» بوده و چون اعتصاب غذای تر کرده بوده و ورزش‌کار بوده، دلیلی نداشته که بعد از ده روز اعتصاب غذا فوت کند.

وی گفت زندانیان سیاسی دیگری بوده‌اند که دو تا سه ماه اعتصاب غذای تر کرده، اما زنده مانده‌اند.

در همین حال براساس گزارش‌های رسیده از تهران، مراسم یادبود هدی صابر روز پنج‌شنبه ۲۶ خرداد ماه در مسجد قلهک در خیابان دولت برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«جمهوری اسلامی مسوول جان‌باختن هدی صابر است»


 


رادیو کوچه

 

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

رسالت

1) وزیراطلاعات: مدحی را با برنامه‌ریزی در اختیار گرفتیم

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=65239

مدحی فردی بوده که آن‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند از آن استفاده کنند که تشکیلات اطلاعاتی کشور توانست با اقدامات اطلاعاتی او را از آن خود کند و در مجموعه آن‌ها نفوذ بدهد که الحمدالله از این فرد بهره‌برداری خوبی هم شد.

2) با حضور رییس‌ جمهوری انجام شد، افتتاح چهار هزار پروژه وزارت جهاد کشاورزی

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=65243

به گزارش ایسنا، رییس‌ جمهوری که وزیر جهاد کشاورزی و چند تن از مسوولان دیگر هم‌راه وی بودند به صورت ویدئو کنفرانس چهار هزار و شش پروژه جهاد کشاورزی را افتتاح کرد.

خراسان

1) احتمال منصرف شدن نمایندگان از طرح دو فوریتی ممنوعیت ادغام وزارت‌خانه‌ها

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=24&id=774686

هیت رییسه مجلس درصدد منصرف کردن نمایندگان از امضای طرح ۲ فوریتی ممنوعیت ادغام وزارت‌خانه‌ها است.

2) کرمی راد: هیت رییسه مجلس سرنوشت طرح قطع رابطه با انگلیس را مشخص کند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=24&id=774673

محمد کرمی راد، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خراسان در پاسخ به این سوال که آیا نهایتن مجلس اقدامی در برابر تحرکات مداخله جویانه انگلیس علیه کشورمان و به ویژه بیانیه اخیر وزارت خارجه این کشور انجام خواهد داد، تاکید کرد: «حال که بررسی لایحه بودجه پایان یافته، این طرح باید در اولویت بررسی قرار گیرد و این تکلیف بر عهده هیت رییسه مجلس است تا سرنوشت طرح قطع رابطه با انگلیس را مشخص و لااقل آن را به طرح کاهش روابط با انگلیس تبدیل کند.»

جام جم

1) هوای تهران در شرایط اضطرار

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100846114756

حالا دیگر وضعیت آلودگی هوای تهران آن‌قدر بحرانی شده است که مسوولان استانداری تهران بالاخره قانع شده‌اند باید کارگروه مواقع اضطرار آلودگی هوا را تشکیل داد.

2) دیدار احمدی‌نژاد با رهبران چین و روسیه

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100846118018

رییس جمهوری اسلامی ایران امروز به منظور شرکت در اجلاس سران سازمان هم‌کاری شانگهای عازم آستانه، پایتخت قزاقستان می‌شود.

کیهان

1) آغاز به کار گشت‌های امنیت اخلاقی در تهران

http://www.kayhannews.ir/900324/15.htm#other1501

در مراسمی که صبح دیروز در محل پلیس فاتب برگزار شد گشت‌های طرح امنیت اخلاقی کار خود را در تهران بزرگ آغاز کردند.

در این مراسم که با حضور سردار رادان جانشین فرماندهی نیروی انتظامی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی برگزار شد، نیروهای آموزش دیده برای اجرای این طرح اجتماعی، حضور داشتند.

2) پرونده جنایات آل خلیفه و 14 مقام انگلیسی به دادگاه لاهه می‌رود

http://www.kayhannews.ir/900324/16.htm#other1607

رییس ائتلاف بین‌المللی مبارزه با فرار از جنایات اواخر این هفته برای مطرح کردن شکایت جدیدی علیه رژیم آل خلیفه در دادگاه لاهه حاضر می‌شود.

آفرینش

1) پیروزی حزب اردوغان در انتخابات پارلمانی ترکیه

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83922

حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، سومین پیروزی پیاپی انتخاباتی خود را تجربه کرد. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، لازم است رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، برای تحقق تلاش‌هایش در مسیر اصلاحات در قانون اساسی این کشور، به دنبال حمایت‌ها و اجماع نظر بیش‌تر باشد. حزب رجب طیب اردوغان در انتخابات پارلمانی این کشور توانست حدود 50 درصد آرا را به‌دست آورد.

2) زمان برکناری قذافی مشخص نیست

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83921

ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس، در مصاحبه با شبکه‌ی اسکای نیوز هشدار داد: «تعیین مدت‌ زمان لازم برای برکنار کردن معمر قذافی، رهبر لیبی، غیر ممکن است.» هیگ هم‌چنین تاکید کرد: «مایل هستم قذافی برای جرایمی که علیه بشریت مرتکب شده‌ است، در دادگاه لاهه دادگاهی شود تا این‌که در حملات کشته شده و یا این‌که تبعید شود.»

دنیای اقتصاد

1) وعده مهار دلار تا ظهر امروز

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=257643

سرانجام پس از چند روز سکوت، رییس‌کل بانک مرکزی به عنوان سخن‌گوی اصلی سیاست‌های پولی کشور مهر از دهان برداشت و در خصوص نرخ ارز اظهار نظر کرد.

محمود بهمنی در گفت‌و‌گوی تلویزیونی قول داد تا ظهر امروز قیمت ارز به گونه‌ای کاهش یابد که از نرخ قبلی هم ارزان‌تر باشد.

2) رییس سازمان توسعه تجارت: افزایش قیمت دلار مثبت است

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=257667

رییس سازمان توسعه تجارت ایران افزایش نرخ دلار را در توسعه صادرات موثر دانست و عنوان کرد که باید اثر این کار را در یک دوره چند ماهه بررسی کرد، البته پیش از این وی تصریح کرده بود: «هرچند افزایش نرخ ارز می‌تواند در کوتاه‌مدت باعث رونق صادرات کشور شود، اما ممکن است قیمت واردات مواد واسطه‌ای نیز زیاد‌تر شود.»

 

 

 

 

 

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته