-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

Latest News from 30Mail for 06/17/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/3/26

ماموران امنیتی و لباس شخصی ها مانع برگزاری مراسم خصوصی سومین روز درگذشت هدی صابر در حریم خصوصی خانه خواهر وی شدند.

به گزارش جرس قرار بود روز گذشته پس از «روزه سیاسی» برخی از فعالان و خانواده‌های زندانیان سیاسی، مراسمی با حضور نزدیکان هدی صابر در منزل خواهر وی برگزارشود. اما این برنامه با حضور انبوه و مداخله ماموران امنیتی بهم خورد.

بر اساس این گزارش،  افراد زیادی از ملی – مذهبی ها – جبهه مشارکت – مجاهدین انقلاب – خانواده های زندانیان – شخصیت های مذهبی و سیاسی  برای عرض تسلیت به منزل صابر مراجعه می کردند که ماموران امنیتی با دوربین های فراوان در محل حاضر شده و از تک تک افرادی که وارد منزل می شدند فیلم و عکس می گرفتند.

این گزارش می‌افزاید: «سعید حجاریان، محسن آرمین، خانواده آیت الله طالقانی، فرزند آیت الله بیات و برخی خانواده های زندانیان سیاسی مانند خانم محتشمی پور و ...با ممانعت ماموران امنیتی نتوانستند وارد خانه شوند.»

گفتنی است ماموران بارها میهمانان را تهدید به بازداشت کردند و بسیاری از آنان مجبور شدند بدون صرف افطاری منزل را ترک کنند.

هدی صابر که در اعتراض به جان باختن هاله سحابی در جریان درگیری با ماموران امنیتی در مراسم تشییع عزت‌الله سحابی دست به اعتصاب غذا زده بود، روز شنبه در بند ۳۵۰ زندان اوین به علت شوک ناشی از اعتصاب غذا دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.

منبع: جرس


 
 

همسر عبدالله مومنی:
1390/3/26

همسر عبدالله مومنی، رئیس ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی و سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت، از وضعیت جسمی همسرش ابراز نگرانی کرد.

فاطمه آدینه‌وند در گفتگو با سحام نیوز گفت: «عبدالله مدتی‌ست از درد کمر رنج می برد و علی‌رغم انجام برخی معاینات پزشکی، آخرین باری که به ملاقات وی رفتم، به سختی راه می رفت، به طوری که وزن خود را بر یک طرف بدن تحمیل می کرد. علاوه بر درد کمر، گه گاه بر اثر استرس و فشارهای عصبی، درد قلب نیز به سراغش می آید.»

وی همچنین افزود: در طول یک سال گذشته، نه من و نه فرزندانم نتوانسته ایم با عبدالله ملاقات حضوری داشته باشیم زیرا تمام ملاقات های ما به صورت کابینی انجام می شود. از نیمه ی شعبان سال گذشته تا به امروز، عبدالله حتی اجازه ی یک بار تماس تلفنی را نیز نداشته است.

خانم آدینه وند در پاسخ به سوالی مبنی بر علت محرومیت از ملاقات های حضوری با همسرش گفت: من بارها برای ملاقات حضوری در خواست کتبی و شفاهی داده ام اما در پاسخ می گویند علت این محدودیت ها، مصاحبه های شما و نامه هایی که خود عبدالله از زندان منتشر کرده است. چندی بعد شنیدم اگر با دادستان صحبت کنم امکان ملاقات حضوری با همسرم ایجاد می شود. دو بار رفتم دفتر دادستان اما نتوانستم او را ببینم. حتی نامه نوشتم که به آن نیز پاسخی داده نشد. از همین جا از دادستان می خواهم در آستانه روز پدر، فرزندانم را از دیدار عبدالله محروم نکند.

عبدالله مومنی، از جمله بازداشت شدگان اتفاقات پس از انتخابات ٨٨ است که در طول مدت بازداشت خود، تنها یک بار اجازه ی مرخصی یافته است. مومنی سال گذشته نامه‌ای سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و در آن به مصائبی که در زندان بر وی رفته، سخن گفت.

منبع: جرس
 


 
 

1390/3/26

مصطفی تاج زاده، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت محمد خاتمی و عضو جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در مرخصی زندان به سر می برد از «خطا»هایی که وی  و نسل انقلاب به ویژه در دهه اول انقلاب، انجام داده اند، پوزش خواست.

مصطفی تاج‌زاده در نوشته ای با عنوان «پدر، مادر ما باز هم متهمیم» که به ندا آقا سلطان تقدیم شده است ابراز تاسف می‌کند که چرا وی و همراهانش به دادگاه‌های انقلاب زمان انقلاب اعتراض نکرده و چرا نسبت به هجوم به مراجعی چون آیت‌الله شریعتمداری سکوت کرده بودند. وی همچنین تصریح می‌کند که حوادث «خونین» دهه شصت می‌توانست به گونه‌ای دیگر رقم بخورد.

مصطفی تاج زاده در بخش اعترافات نوشته خود می‌نویسد: «خطای ما این بود که در مقابل برخی رفتارهای دادگاه های انقلاب موضع نگرفتیم؛ در عین این‌که جناح موسوم به خط امام طراح اعلامیه ۱۰ ماده‌ای دادستانی انقلاب در زمان شهید قدوسی در بهار سال ۱۳۶۰ بود (طرحی که گروه‌های سیاسی دگراندیش مخاطب آن بودند و بسط مناظره و حقوق و آزادی‌های قانونی آنان را به خلع سلاح گروه‌ها پیوند می‌زد)، اما نتوانستیم (و نیز تروریسم سال ۶۰ و جنگ تحمیلی نگذاشت) که این راه را تا مرحله گسست کامل از شیوه‌های غیردموکراتیک پیگیری کنیم.»

 این فعال سیاسی نسل انقلاب را به «اعتراف» فرا خوانده و می گوید: «نسل انقلاب باید اعتراف کند، ولی نه به دلیل مجاهده امروزینش برای بسط دموکراسی و ترویج حقوق بشر، که به علت عدم استفاده درست و کامل از فرصت‌هایی که ظهور تک‌صدایی را بر بستر عبور از آرمان‌های انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی غیرممکن می‌کرد.»

تاج زاده می‌افزاید: «اعتراف می‌کنم که اگر در زمان خود در مقابل مواجهه نادرست با آیت‌الله شریعتمداری و برای حفظ حریم مرجعیت اعتراض می‌کردیم، کار به جایی نمی‌رسید که امروز حرمت مراجع و عالمانی همچون مرحوم آیت‌الله منتظری و حضرات آقایان وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی، بیات زنجانی، دستغیب شیرازی، طاهری اصفهانی، جوادی آملی و… حتی در صدا و سیما مورد تعرض قرار گیرد و کار به جایی برسد که حتی بیت و نوه امام و حسینیه و مرقد ایشان و نیز آرامگاه مرحومان صدوقی و خاتمی از تعرض مصون نماند.»

این فعال سیاسی «اعتراف» خود را چنین ادامه می دهد: «باید از برخوردهای ناصوابی که با مهندس بازرگان و دکتر سحابی صورت گرفت، عذر خواست و نیز باید از همه سیاسیونی که خواهان فعالیت قانونی بودند و حقوقشان به بهانه‌های مختلف نقض شد، پوزش طلبید. همچنین باید از تحمیل یک سبک زندگی به شهروندان و دخالت در حریم خصوصی آنان معذرت خواست. خطای ما آن بود که تصور می‌کردیم ما انسان‌های متوسط قادریم در میخانه‌ها را ببندیم، بدون آن‌که لازم باشد درهای تزویر و ریا را باز کنیم. اشتباه ما این بود که در عمل به برخی امور عرفی تقدس ‌بخشیدیم، غافل از آن که تلاش مذکور عقیم و نتیجه اش عرفی شدن بسیاری از مقدسات است. بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر “عصمت” به عصر “غیبت” بود.»

این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تصریح می‌کند: «ما نباید اجازه می‌دادیم خیانت و خباثت بعضی افراد یا طرح‌ها یا اقدام‌‌ها، خارج شدن ما را از مسیر قانون و شیوه‌های انسانی و اخلاقی توجیه کند؛ شکنجه در همه حال شکنجه است و اعدام زندانی قبلاً محاکمه و محکوم شده که در اسارت به سر می‌برد، ناموجه.»

تاج‌زاده می گوید: «اکنون که به برکت جنبش سبز، شرایطی فراهم شده تا بسیاری از طرف‌های درگیر منازعات خونین دهه ۶۰ با بازخوانی انتقادی آن سال‌ها به این نتیجه برسند که آن همه خشونت و خون ریزی "ضرورت تاریخ" نبود و می‌شد از بروز آن رخدادهای تلخ و ناگوار اجتناب کرد، باید این فضای نقد را زنده نگه داشت.»

تاج‌زاده پیش بینی می کند اگر انتخابات آزاد در ایران برگزار نشود، شرایط «بدتر» از دوره شاه می شود چراکه به گفته او «امروز آمریکا دیگر آن آمریکایی نیست که ملت ما آن را با کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت قانونی و ملی دکتر مصدق می شناخت، بلکه آمریکایی است که انتخابات عراق زیر برق سرنیزه های ارتش او با چنان شفافیتی برگزار می‌شود که حضور اکثریت ملت و حمایت مرجعیت شیعه و روحانیت اهل سنت را به دنبال دارد.»

منبع: رادیو فردا


 
 

1390/3/26

آسمان ایران و برخی نقاط جهان در شبانگاه ۲۵ خرداد، شاهد طولانی‌ترین ماه گرفتگی در نزدیک به ۱۱ سال گذشته بود.

این ماه گرفتگی، که نخستین ماه گرفتگی سال ۱۳۹۰ شمسی و ۲۰۱۱ میلادی بود، تقریبآ از ساعت ۲۳ شبانگاه ۲۵ خرداد آغاز شد و آرام آرام در ساعت ۲۳ و ۵۴ دقیقه کامل شد.

در این لحظه، زمین بین ماه و خورشید قرار گرفت به طوری که سایه زمین، به طور کامل ماه را پوشاند. این وضعیت تقریبآ ۱۰۰ دقیقه طول کشید و سپس ماه به تدریج از سایه زمین خارج شد.

ماه گرفتگی تقریبآ در ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه بامداد ۲۶ خردادماه به پایان رسید.

ماه گرفتگی کامل بعدی در ایران، در آذرماه سال کنونی رخ می‌دهد که بخشی از ماه گرفتگی، پیش از طلوع ماه در بیشتر نقاط ایران خواهد بود و بسیاری از ایرانیان نمی‌توانند از ابتدا شاهد ماه گرفتگی باشند.

منابع: ایسنا و بی بی سی


 
 

1390/3/26

کارگران کارخانجات ریسندگی و بافندگی شهرستان کاشان نسبت به پرداخت نشدن ۳۳ ماه حقوق معوقه خود اعتراض کردند.

این کارگران در روزهای اخیر با حضور در میدان ولی عصر کاشان و مقابل فرمانداری این شهرستان از فرماندار جدید که تنها سه روز از ورودش به این شهرستان می گذرد خواستند این مشکل را پیگیری کند.

این کارگران معترض که تعدادشان به حدود سیصد نفر می‌رسید، همچنین با حمل پلاکاردهایی نسبت به ۳۳ ماه تاخیر در پرداخت دستمزدشان اعتراض کردند.

وضعیت کارگران در دوران دولت دهم دستخوش تحولات بسیاری بوده است. افزایش بیکاری و عدم پرداخت معوقه از خبرهای معمول جامعه کارگری در دو سال اخیر بوده است.

گزارش سی‌میل از وضعیت کارگری در سال ۸۹ را بخوانید.

منبع: کلمه

 


 
 

آیت‌الله علی‌محمد دستغیب:
1390/3/26

آیت‌الله علی‌محمد دستغیب از مراجع تقلید اعلام کرد: «کسى که پول مى‏‌گیرد تا دیگران را کتک بزند و رعب و وحشت ایجاد کند، مال حرام به دست آورده است.»

به گزارش وب‌سایت حدیث سرو، آقای دستغیب گفته که «مال حرام تنها منحصر در کسب حرام نیست. کسى هم که پول مى‏‌گیرد تا دیگران را کتک بزند و رعب و وحشت ایجاد کند، مال حرام به دست آورده» است.

به گفته این مرجع تقلید٬ چنین فردی با این‌گونه اعمال در واقع «لقمه حرام خورده و نطفه فرزندانش نیز از لقمه حرام تشکیل مى‌شود در نتیجه فرزند بد‌تر از پدر مى‏‌شود.»

به نظر می‌رسد منظور آقای دستغیب، نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و لباس شخصی‌ها است که در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و نیز حوادث بعد از آن، با خشونت مردم را سرکوب کرده‌اند.

دستغیب در بخش دیگری از سخنان خود از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته که حصر میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و همسران آن‌ها را برداشتته و مطابق قانون عمل کرده و انتخابات صحیح برگزار کنند.

وی افزوده است: «این کار‌ها موج خوشحالى فراوانى در بین مردم ایجاد می‌‏کند و حتى اگر چند نفر هم عصبانى شوند و دست به اغتشاش بزنند، دیگران مهارشان مى‏‌کنند.»

آقای دستغیب که عضو مجلس خبرگان رهبری است، چند روز پیش نیز در سخنرانی دیگری خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده بود.

منبع: سایت حدیث سرو


 
 

1390/3/26

عباس امیری‌فر مسوول جامعه وعاظ ولایی که بیش از ۴۰ روز از سوی دادستانی عمومی و انقلاب تهران در بازداشت به سر برده بود، روز چهارشنبه آزاد و دوباره بازداشت شد.

خبرگزاری ایرنا اعلام کرده که امیری‌فر در زمان بازداشت ۴۰ روز در انفرادی به‌سر برده بود و پس از آزادی٬ از سوی دادگاه ویژه روحانیت به صورت موقت بازداشت شده است.

این خبرگزاری اتهام امیری‌فر را براساس گفته‌ها٬ «دست داشتن وی در تهیه و توزیع» مستند «ظهور بسیار نزدیک است» عنوان کرده است.

ایرنا گزارش کرده که دادگاه ویژه روحانیت٬ امیری‌فر را به همین اتهام بازداشت کرده است.

این خبرگزاری همچنین اعلام کرده که «شایعه خودکشی» امیری‌فر در زندان که بعدا «بی‌اساس بودن» آن روشن شد، ضربه روحی شدید به خانواده وی وارد کرده است.

منبع: ایرنا


 
 

1390/3/26

مرکز پژوهش‌های مجلس با بررسی وضعیت شیوع آنفولانزای فوق حاد پرندگان اعلام کرد: «در هفته‌های اخیر نشانه‌هایی از شیوع بیماری آنفولانزای مرغی در برخی از واحدهای تولیدی مشاهده شده است.»

به گزارش خبرگزاری مهر، در گزارش این مرکز آمده است: «علیرغم گذشت بیش از سه ماه از شیوع بیماری آنفولانزای مرغی، هنوز عامل این بیماری مهار نشده و در هفته‌های اخیر نیز نشانه‌هایی از شیوع بیماری در برخی از واحدهای تولیدی مشاهده شده است.»

این گزارش می‌افزاید: «بروز مکرر بیماری‌های مسری در این صنعت جامعه تولیدی را تهدید می‌کند. فقدان اراده مناسب در دستگاه‌های ذیربط برای مهار بیماری‌ها و شیوع بیماری، بزرگ‌ترین بداقبالی این صنعت است.»

آن‌طور که در این گزارش آمده است: ‌«متولیان بخش بهداشت و تغذیه و درمان جمعـــیت انســــانی نیز عــواقــب این نوع بیمــاری‌ها {بیماری‌های مسری} را بر سلامـــت انســـانی کم اهمیـــت می‌انگارند.»

از مشکلات فنی، مالی و اداری، فقدان اختیارات، تعدد مراجع تصمیم گیری و ابهام در قوانین و مقررات به عنوان عوامل ناکارآمدی در مهار بیماری‌ها مسری در میان دام و طیور نام برده می‌شود

منبع: خبرگزاری مهر


 
 

1390/3/26

مصطفی تاج زاده، زندانی سیاسی و از فعالان جنبش سبز، بعد از ده ماه نگهداری در وضعیت بیماری و شرایط سخت سلول دو نفره، روز چهارشنبه به مرخصی سه روزه اعزام شد.

مصطفی تاج زاده از بازداشت شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش است که پس از حدود نه ماه زندان به طور موقت آزاد شده بود ولی پس از متهم کردن تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران به دخالت در انتخابات، در اواخر مرداد سال گذشته مجددا به به زندان اوین بازگردانده شد.

آقای تاج زاده یکی از هفت فعال سیاسی اصلاح طلب بود که در اعتراض به دخالت سازمان یافته گروهی از نظامیان در انتخابات ریاست جمهوری و اقدامات خلاف قانون این گروه مداخله گر به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه شکایت کرده بودند.

همسر تاج‌زاده چند روز پیش گفته بود که پس از ۵۶ روز توانسته همسرش را ملاقات کند و همزمان خاطرنشان کرده بود که مسئوليت سلامت همسرش با مسئولان زندان است.

مصطفی تاج‌زاده در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام "اجتماع و تبانی عليه امنيت ملی و فعاليت تبليغی عليه نظام" به شش سال حبس تعزيری و ۱۰ سال محروميت از فعاليت در احزاب و مطبوعات محکوم شد که بنا به درخواست خودش، تقاضای تجديدنظرخواهی در حکم صادره صورت نگرفت.

منبع: کلمه، جرس و بی‌بی‌سی

 


 
 

1390/3/26

 سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: «روسيه معتقد است که ايران می تواند همکاری بيشتری با آژانس بين المللی انرژی اتمی و گروه پنج بعلاوه يک انجام دهد.»

وزیر خارجه روسيه در ديدار با  محمود احمدی نژاد در حاشيه نشست سازمان همکاری شانگهای، خواستار برخورد سازنده ايران با مذاکرات هسته ای شد.

سرگئی لاورف که در حاشیه برگزاری این نشست در «آستانه»، پایتخت قزاقستان، سخن می گفت، در این باره گفت که شرکت کنندگان در این نشست بر لزوم همکاری سازنده تر ايران با گروه پنج بعلاوه يک، و ارتباط شفاف تر ايران و آژانس بين المللی انرژی تاکید کرده اند.

در این نشست همچنین  رئیس جمهور چین نیز در دیدار با محمود احمدی‌نژاد در قزاقستان از وی خواست تا به پای میز مذاکرات هسته‌ای باز‌گردد و در جهت ایجاد اعتماد بین طرفین گفت‌و‌گو «گام‌های اساسی» بردارد.

دهمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای روز چهارشنبه در آستانه پایتخت قزاقستان به مدت یک روز برگزار شد.

منبع: رادیو فردا


 
 

1390/3/26

امید کشتکار
کافه نوشته ها

شبکه “آرته” فرانسه سه شنبه ۱۴ ژوئن مستندی را به روی آنتن برد به نام “تاریخچه ای از ایران ممنوع” (Chroniques d’un Iran interdit) به کارگردانی خبرنگار زن فرانسوی “مانون لوازو”. گزارش-مستندی درباره پیدایش و سیر تحولات جنبش سبز ایران. مجموعه ای به زعم من تا حد زیادی کامل و جامع از آنچه در این دو سال بر جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران رفت. مستندی که بسیار پر مخاطب بود و بسیاری از روزنامه های فرانسوی روز سه شنبه درباره آن مطلب نوشته بودند.

هر چیزی که برای شناخت جنبش سبز لازم و برای یک مخاطب غربی یا حتی ایرانی جالب است، در این گزارش وجود دارد. گفتگوهای منحصر بفرد و خوب سازمان یافته، تصاویر آشنای موبایلی، تصاویر جدید تاکنون دیده نشده، نقل تمامی اتفاقات مهم، موسیقی مناسب و یک راوی که می کوشد مخل تصاویر نباشد. گفتگوها خوب از کار درآمده اند. هر چند که در چند جا مشخص است تصاویر به صورت مخفی گرفته شده اند اما در کل زاویه های دوربین، نور پردازی و طراحی صحنه بسیار حرفه ای و کاربردی هستند.

 این مستند ساختار جالبی دارد. با وجود آنکه می کوشد راوی صرف داستان نباشد، اما کارگردان با زیرکی توانسته است در لابه لای مصاحبه ها، سیرداستان جنبش ایران را به تصویر بکشد. داستان از جایی شروع می شود که شخصیت های اصلی و روایتگر، خودشان را معرفی می کنند. “پروین فهیمی” مادر سهراب عربی، “بهار” یک دختر جوان رپیست، “پریچهر” یک زن خانه دار، “آرام” دختری دانشجو، “ابراهیم مهتری” وبلاگ نویس زندانی که اکنون در پاریس است و ….

کارگردان به عمد کوشیده مستندش بر پایه اظهارات این آدمها بنا شود و سخت می کوشد از سیاستمداران فاصله بگیرد. تا جایی که هیچ تصویری از موسوی و کروبی را در سراسر گزارش نمی بینیم. احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای هم تنها وقتی نمایش داده می شوند که یکی مردم را “خس و خاشاک” می خواند و دیگری معترضان را به تخریب اموال مردم محکوم می کند. در واقع ما با گزارشی طرفیم که می کوشد فارغ از جناح های سیاسی روایتگر آن چیزی باشد که بر مردم رفته است. برای کارگردان بی شک احساس مادر سهراب هنگامی که  در شورای شهر طلب خون فرزندش را می کند مهمتر از این است که رئیس محافظه کار شورا در پاسخ چه گفته است.

کارگردان آگاهانه بر اجزایی تاکید می کند که می داند جامعه اروپایی را بیشتر قلقلک خواهد داد. او آشکارا “مجید توکلی” را به عنوان نماد جنبش دانشجویی بالا می برد و تاکید خاصی بر کمپین روسری سر کردن مردان در حمایت از او دارد. او می داند که جامعه مخاطبانش از چه زاویه ای به حجاب نگاه می کنند. هنگامی که درباره کهریزک صحبت می کند، آن را شبیه اردوگاه های آلمان نازی به تصویر می کشد. طراحی های دهشتناک و آرتیستیک نمایش می دهد و از ابراهیم مهتری می خواهد که بر وجه انسانی بازجو و شکنجه گرش تاکید کند. او نمی خواهد صرفا روایت گر باشد، بلکه می خواهد نشان دهد که شکنجه گر هم خود قربانی این سیستم است.

یکی از نکات جالب این مستند این است که تقریبا تمامی شخصیت های اصلی به جز چند مورد، زنان هستند. زنانی از گروه های مختلف اجتماعی. خانه دار، آرایشگر، دانشجو، خواننده و …  ما همین طور که صحبت های دوستان پسر مجید توکلی را می شنویم، صدای مادر او را هم خواهیم داشت که تمنای دردناک آزادی پسرش را دارد.  کارگردان می داند که جنبش سبز انرژی پایان ناپذیری را از زنان این سرزمین از هر قشر و رده ای گرفته است. زنانی که سالهاست ندای فروخورده جامعه هستند و ناگهان در چند سال اخیر فریادشان به گوش دنیا رسیده است. این گزارش تصاویر جالبی دارد از گروه مادران عزادار (مادران پارک لاله) در موقعیت های مختلف. درون مینی بوس، بر سر مزار “مسعود هاشم زاده”، در حال خواندن سرودهای انقلابی، در آشپزخانه و …. کارگردان به طرز عجیبی اصرار دارد که راویان داستان مادران و دختران باشند. از آنجا که می داند با قشری طرف است که سالها صدایشان به گوش کسی نرسیده است و اکنون از پس سی سال تحقیر سر بر آورده اند.

مانون لوازو کارگردان این گزارش پیش از این در سال ۲۰۰۶ موفق شده بود جایزه “آلبرت لاندرس” را از خود کند. این خبرنگار معروف فرانسوی در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی “آرته” درباره این مستند گفته است که این تصاویر را توسط دوستان و دانشجویانی که در ایران می شناخته به دست آورده است. او اعتقاد دارد که مردم ایران بسیار شجاع هستند و از آنجا که رژیم حاکم بر ایران به طور کلی متفاوت از دیگر رژیم های دیکتاتوری منطقه مانند مصر و تونس است، به دست آوردن این تصاویر و اطلاعات بسیار با ارزش بوده است. او همچنین در این گفتگو از اینکه برای چند هفته ناگهان ارتباطش با دوستان ایرانی قطع می شود نگران است و می گوید در تماس با دانشجویان و افرادی که داخل ایران می شناسد از زبان استعاره استفاده می کند. او همچنین ابراز امیدواری کرده است که الجزیره یا بی بی سی این مستند را خریداری کنند تا ایرانیان داخل کشور هم بتوانند نظاره گر این مستند باشند و “بدانند که ما آن ها را فراموش نکرده ایم.”


 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته