-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

Latest News from 30Mail for 06/14/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1348/10/11
گروهی از مردان در باغی در خمینی شهر اصفهان به چند زن و دختر تجاوز کردند. خبر این تجاوز گروهی یک هفته پس از وقوع در برخی رسانه‌ها منتشر شد. در این ویدیو گزارش تلویزیون ایران از این رویداد را می‌بینید. (ویدیو از مردمک)

 
 

مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن):
1390/3/23

جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) با انتشار بیانیه‌ای ضمن قدردانی از حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ خرداد اعلام کرد: شما مردم شهر های مختلف ایران در محله های پادگان گونه کشور، با علم به سرکوب نیروی امنیت و جنایات اوباش کودتا، در سکوت اعتراض خویش را به گوش جهانیان رساندید.

در این بیانیه آمده است: «حکومت کودتایی مستأصل از حضور گسترده مردم ایران، راهی برای مقابله ندارد. به شهادت رسانیدن هاله سحابی و هدی صابر، دستگیری های گسترده، شکنجه های فراوان در زندان، سرکوب خونین و قتل و غارت و تجاوز به مرد و زن و زندانی و آزاد و رها کردن اوباش به جان مردم، همه و همه نشان دهنده آن است که نظام ستم همه توان اهریمنی خود را به میدان آورده تا با عزم راسخ ایرانی که برای تغییر به میدان آمده است مقابله کند.»

به گفته جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف «استمرار این حضور، با استفاده از شیوه های مختلف مبارزه بدون شک، این نظام سست بنیان را به ساعت نابودی و فنای ابدی که سرنوشت محتوم آن است نزدیکتر خواهد کرد.»

در پایان این بیانیه آمده است: «ما اعضاء جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) از این حضور گرم و انسانی و آرمانخواه سپاس می گزاریم و برای همه دوستان و هم رزمان دستگیر شده روز 22 خرداد 1390، آرزوی رهایی از بازداشتگاه های غیر انسانی این حکومت ظلم می نماییم و بار دیگر حاکم جائر علی خامنه ای را به سیر در تاریخ و بازنگری عاقبت اهل جور در قرآن و سیر در جنبش های منطقه دعوت می نماییم.»

منبع: متقن

 


 
 

1390/3/23

عبدالله رمضان زاده، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و سخنگوی دولت محمد خاتمی به مرخصی چهار روزه آمد.

آقای رمضان زاده همراه با بهزاد نبوی در بند موسوم به دو الف زندان اوین تحت نظر سپاه در یک سوئیت کوچک در حال سپری کردن دوران محکومیت خود می باشد و تا کنون از انتقال وی به بند عمومی ۳۵۰ اوین خودداری شده است.

نگهداری زندانیان برای دوران محکومیت در سوئیت های انفرادی خلاف قانون زندان ها و مصداقی از شکنجه می باشد.

رمضان زاده از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است. وی بیش از صد روز بعد از دستگیری در سلول انفرادی بازداشت بوده و تحت بازجویی‌های سنگین قرار گرفت و به مدت قریب به سه ماه به هیچ یک از اعضای خانواده رمضان زاده و همچنین وکلای وی اجازه ملاقات با وی را نداشتند.

در یک مصاحبه پس از دستگیری، رمضان زاده ضمن بیان نحوه دستگیری خود و مضروب شدن توسط ماموران، تاکید کرد علی رغم فشار بازجویان برای انجام مصاحبه و اعتراف علیه دیگران، حاضر به انجام مصاحبه نشده‌ است.

وی در دادگاه به ۶ سال حبس محکوم شد. "اقدام علیه امنیت ملی کشور"، "تبلیغ علیه نظام" و "نگهداری اسناد طبقه بندی شده" از اتهامات رمضان زاده بوده است.

منبع: کلمه

 


 
 

1390/3/23

جبهه مشارکت با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن برخورد حاکمیت با هدی صابر اعلام کرد: پیکر بی جان هدی صابر سند رسوایی حاکمیت ظلم و جور است.

در بیانیه‌ این حزب اصلاح‌طلب آمده است: «خبر شهادت هدی صابر زندانی سیاسی پس از رحلت جانگدازمهندس عزت الله سحابی و شهادت مظلومانه دخترش هاله سحابی بدست ماموران جور درخردادماه پرحادثه دل همه آزادیخواهان این مرز و بوم را سوزاند و چشمانشان را پر اشک کرد.»

این بیانیه می‌افزاید: «پیکر بی جان (هدی صابر) سند رسوایی حاکمیت ظلم و جوری شده است که متاسفانه بنام دین برمردم شریف ایران حکم می راند. او از زندان کوچک اوین خود را رهایی بخشید تا مبشر آزادی برای همه ایرانیانی باشد که در زندانی بزرگ بنام ایران گرفتار مانده اند و از همه حقوق اساسی و شهروندی خود محروم شده اند.»

در ادامه این بیانیه آمده است: «شهادت هدی صابرکه خود از ستاره های درخشان جنبش سبز بود همچون فقدان دو ستاره پرنور سحابی ها، پرتو تازه ای از حقیقت برآسمان تیره و تار ما تاباند و برحقانیت و درستی راهی که مردم ما پس از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ درقالب این جنبش پی گرفته اند، گواهی می دهد و اینکه آزادیخواهان و عدالت طلبان باید با ایمان و صبر و استواری این راه را تا بدست آوردن نتیجه ادامه دهند.»

جبهه مشارکت در پایان خواستار حضور مردم در مراسم‌های بزرگداشت هدی صابر شده است.

هدی صابر روز جمعه به دلیل عوارض ناشی از اعتصاب غذا از زندان اوین به بیمارستان مدرس انتقال یافت اما این روزنامه نگار زندانی در بیمارستان درگذشت.

دليل اعتصاب غذای آقای صابر اعتراض وی به حوادث منجر به جان باختن هاله سحابی در مراسم تشييع پيکر عزت‌الله سحابی بود که روز چهارشنبه (۱۱ خرداد) در لواسان رخ داد.

منبع: کلمه
 


 
 

1390/3/23

شورای هماهنگی راه سبز امید،با انتشار بیانیه‌ای از مردم دعوت کرد تا «به یاد ٢۵ خرداد ٨٨ و روز تولد جنبش سبز» عصر روز چهارشنبه ٢۵ خرداد در میادین اصلی شهر و روز پنجشنبه  ٢۶ خرداد نیز «به یاد شهدای جنبش» بر مزارشان حضور یابند.

در این بیانیه از مردم به دلیل حضور در تجمعات ۲۲ خرداد قدردانی شده است: «درود بر شما همراهان همدل که در راهپیمایی سکوت اعتراض آمیز در روز ٢٢ خرداد در شهرهای مختلف سرزمینمان حضور یافتید، سکوتی که فریاد پایداری جنبش آزادیخواهی شما آزادزنان و آزادمردان است و نشان از سرزندگی همیشگی حق خواهی تان دارد.»

در پایان این بیانیه آمده است: «اطمینان داریم تا زمانی که در راه بزرگداشت مقام و کرامت انسانی، آزادی و عدالت گام بر میداریم، یاری خداوند مهربان توشة راهمان خواهد بود و پیروزی از آن ماست.»

منبع: جرس


 
 

1390/3/23

معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران می‌گوید نرخ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها تا پایان تیرماه، ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش می‌یابد.

به گزارش ایسنا، سید جعفر تشکری هاشمی، که روز دوشنبه در ملاقات مردمی سامانه ۱۸۸۸ شهرداری تهران صحبت می‌کرد، دلیل بالارفتن کرایه‌ها را افزایش قیمت سوخت و اعمال نکردن مکانیزم‌های جبرانی توسط دولت می‌داند.

او درباره مکانیزم‌های اعمال شده توسط دولت می‌گوید: «به نظر می‌رسد میزان اعتباراتی که دولت برای یارانه‌های حمل و نقل عمومی در نظر گرفته است، پاسخگو نیست.»

آقای تشکری هاشمی همچنین می‌گوید که قرار بود مسافر، دولت و شهرداری، هر کدام یک سهم از پول بلیت اتوبوسرانی را پرداخت کنند اما امروز «سهم شهرداری بیشتر از دو بخش دیگر است.»

او بیشتر مشکلات مردم در حوزه اتوبوسرانی را «نبود کولر در اتوبوس‌های شهری، تراکم بالای مسافران و بی‌نظمی در حرکت اتوبوس‌ها» ذکر می‌کند.

طبق آخرین آمار ارائه شده، از هر ۴ جابجایی درون شهری در تهران تنها یکی از آن‌ها با اتوبوس انجام می‌شود که انتظار می‌رود این آمار پس از هدفمندی یارانه‌ها افزایش پیدا کند و تقریبآ به یک جابجایی از سه جابجایی برسد.

منبع: ایسنا

پیشینه:

افزایش قیمت کرایه تاکسی و اتوبوس‌های برون شهری


 
 

تفسیر یک دقیقه‌ای:
1390/3/23

«مجسمه‌هاي ميدان امام» شهر ساری غيب شدند. اولين خبر همين بود و با كمال ناباوري مديران شهر گفتند كه اين مجسمه‌هاي كوه پيكر دزديده شدند!؟

درود بر اين دزدان شجاع كه در روز روشن مناري را مي‌قاپند و هزاران افسوس بر گزمه‌ها و مسئولين غافل..

اما بعد داستان به‌گونه‌اي ديگر تغيير كرد. گفتند قاضي‌القضات شهر (دادستان) دستور برچيدن‌ این مجسمه‌ها را داده است. ظاهرا وی و همفكرانش بعد از حدود نيم قرن از طول عمر اين آثار هنري «ارشميدس‌وار» كشف كردند كه وجود اين اسب‌ها در ميدان امام ساري توهين به امام، انقلاب و ولايت است!؟

از قضا اين جناب قاضي القضات نيز هم نسل من است و همانند همه‌ی هم‌نسلانش از هنر بيزار است، همینطور از تفريح و شادي متنفر. این قاضی القضات محترم انبوه مشكلاتي كه او و سازمانش را احاطه كرده را رها کرده و وقت عزيز خود را صرف اين كرده كه وجود اين مجسمه‌ها براي شهر ساري عامل فساد و تباهي است!

حالا اگر زندان‌هاي شهر ساري مملو از انواع مجرمان و جرايم ريز و درشت‌شان باشد، چه باک! مجسمه‌ها واجب‌تر است!

ابتدا با يكي از مسئولان استانداري صحبتي تلفني داشتم و علت اين دزدي (ببخشيد جمع‌آوري) را پرسيدم. او را بسیار توفنده و انقلابي دیدم که گفتند اين مجسمه‌ها چه نسبتي با انقلاب، امام، شيعه علوي ولايت و... دارند.

گفتم چه نسبتي ندارند؟ و وجود اين آثار برجسته هنري چه زياني به اين مفاهيم ارزشي زده است!؟

با گشتي گذرا در شهر ساري، مازندران را نمي‌گويم كه محروميت مازندران در زير برگ‌هاي سبزش پنهان شده است، مي‌توان عمق محروميت فرهنگي، هنري، اقتصادي اين شهر را به‌راحتي دريابید. حجم عظيم جوانان تحصيل كرده اما بيكار، درصد بالاي جرم و جنايت، شهري كثيف و بدون داشتن اصول اوليه امكانات شهري و هزاران مشكل ديگر..، اما اينان مشكل را در چند مجسمه بي‌زبان جسته‌اند.

اينجانب عبدالحسین مختاباد به‌عنوان فرزند شهر مظلوم و بي‌پناه ساري، و نيز عضو كوچك جامعه فرهنگ و هنر ايران عزيز، تاسف و تالم خود را از اين رفتار غيرفرهنگي مسئولان حاضر اعلام و از نمايندگان مردم  ساري در مجلس  و نيز شوراي شهر  مصرانه مي‌خواهم كه همين نمادهاي اندك هنري و نيز خاطرات نوجواني و جواني من و نسل مرا پاك نكنند.

نیز از مردم شريف ساري تقاضا دارم با اعتراض جدي به مسئولان به آنان گوشزد نمايند كه برداشتن نمادها و نيز آثار هنري يك شهر، تنها با موافقت و نيز مشورت مردم آن شهر يا نمايندگان آنان و نيز نخبگان فرهنگي و هنري ميسور است، نه با دستور قاضي‌القضات، سياستمداران و صاحبان قدرت..

 عبدالحسین مختاباد

یشینه:

 

مجسمه‌های اسب را از میدان امام به دلیل «اهانت به امام» جمع کردند


 
 

1390/3/23

طرح «امنیت اخلاقی» نیروی انتظامی به منظور مبارزه با آنچه که «بدحجابی» خوانده شده است، از روز دوشنبه به صورت رسمی در تهران به اجرا در آمد و قرار است که این طرح از ۲۵ خرداد ماه در استان‌های مازندران و گیلان نیز به اجرا گذاشته شود.

احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی و معاونت اجتماعی ناجا، که امروز در مراسم صبحگاه مشترک فرماندهی انتظامی تهران سخن می‌گفت، اعلام کرد که در اجرای این طرح نیروهای آموزش‌دیده زن و مرد از امروز دوشنبه به گشت‌زنی در سطح شهر تهران و «برخورد شدید با بدحجابی خواهند پرداخت.»

وی با تأکید بر اینکه این طرح «بنا به مطالبات مردم از پلیس» به اجرا در آمده، گفت: «طرح برخورد با بد پوششی مواردی از قبیل لباس‌های تنگ، مشخص شدن موهای زنان از دو طرف روسری، سگ گردی، مزاحمت نوامیس،‌ آلودگی صوتی و بد پوششی را شامل می‌شود.»

رادان همچنین خاطر نشان کرد که به موجب این طرح با تولید کنندگان البسه نامناسب نیز برخورد خواهد شد و افزود که این تولیدکنندگان تا ۲۵ خردادماه مهلت دارند تا نسبت به عرضه نکردن البسه نامناسب اقدام کنند.

جانشین فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به این که افراد «بد پوشش» با رفتارشان موجب ایجاد ناامنی در جامعه می‌شوند، تأکید کرد که «طرح امنیت اخلاقی تا رفع دغدغه‌های مردم به صورت مستمر اجرا خواهد شد.»

هر سال با شروع فصل گرما در ایران و به ویژه در شهرهای بزرگ، نیروی انتظامی مبارزه با «بدحجابی» را در دستور کار خود قرار می‌دهد.

برخوردهای نیروی انتظامی با دختران و پسران جوان تحت عنوان مبارزه با «بدحجابی» در سال های اخیر نارضایتی های زیادی در جامعه ایران برانگیخته است و کارشناسان حقوقی و اجتماعی، این اقدامات را تجاوز به حقوق فردی شهروندان در انتخاب نوع پوشش و محدود ساختن آزادی های آنها می دانند.

منبع: دویچه ووله و رادیو فردا


 
 

1348/10/11

حسین زمان

جرس به نقل از فیس بوک نویسنده

من به اسلام شما کافرم ، به خدای شما ایمان ندارم، من رو به قبله شما نماز نمی‌خوانم و گرد کعبه شما طواف نمی‌کنم.

روی صحبتم با جمع کثیری از شماست که خود را از علمای دین می‌دانید و به تعبیر خودتان لباس پیامبر به تن دارید .دیگر باورتان ندارم. شک دارم . به صحت حرف‌های‌تان و به کردارتان شک دارم. امروز می‌فهمم که چه دکانی باز کرده بودید و در تمامی این سالها چگونه با صداقت و سادگی من و امثال من بازی کرده‌اید. از خود شرم دارم که سالها در دوران نوجوانی و جوانی از روی احساس و بدون دقت نظر شما را بعنوان راهبران و دلسوزان این نظام و مردم می‌شناختم.

هر روز که گذشت بیشتر شناختمتان. هر روز که گذشت بیشتر از شما فاصله گرفتم. یک عمر پای منبرتان نشستم و برایم از جوانمردی و ایمان و صداقت و راستگویی گفتید. یک عمر پای حرف هایتان نشستم و شجاعت و مردانگی حسین ابن علی (ع) را برایم مثال زدید. و من چه ساده بودم که باورتان میکردم. و چه مظلوم بود حسین که ابزار کسب و کارتان شده بود. اگر نبودند امثال معلم شهید دکتر شریعتی چه بسا به تعبیر آن شهید بزرگوار زینب را در همان گودال قتلگاه و فاطمه را مابین در و دیوار رها کرده بودم و به فراموشی سپرده بودم.

وای بر من که چقدر ساده بودم و خوش باور.

امروز که از بالای منبر ها به پشت میز ریاست و حکمرانی آمده اید، امروز که جنس عبا و عمامه تان نیز از بهترین پارچه ها و مرکبتان از ماشین های آخرین مدل اروپایی است، امروز که خود را و مردم را فراموش کرده اید و بنده قدرت شده اید چهره واقعی تان را دیگر من خوش باور ساده لوح نیزبخوبی میبینم.

از ساده زیستی و مردم دوستی علی گفتید و خود را از تبار او معرفی کردید و من از این رو مریدتان شدم. اما امروز که میبینم از اصحاب زر و زیورید و پای بر شانه های مردم مظلوم این دیار نهاده اید و بر اریکه قدرت تکیه زده اید بر خود میخندم و بر مظلومیت علی اشک می ریزم که چگونه نام و آبرویش را وسیله رسیدن به اهداف جاه طلبانه خود کرده اید. با نام علی و حسین نان به کف آوردید ، با روزی چندین نوبت به مسلخ کشاندن حسین و یاران حسین و بعضا خوار و خفیف کردن عظمت شهدای کربلا من را که عشق حسین در دل داشتم به گریه انداختید و فریبم دادید و خود امروز خدای حسین را بنده نیستید. حتی هنوز به یاد دارم کودکی بودم در مجلس عزای اهل بیت با همه صداقتم اشک می ریختم اما نمیفهمیدم که چرا حتی یک قطره اشک از چشمان تو جیره خوار عزای حسین جاری نمیشود.

این همه ظلم وستم بر مردم وارد شده است. این همه انسان بی گناه به حبس رفته اند و خانواده هایشان در حسرت یک ملاقات میسوزند و می سازند. شکنجه و قتل در زندان حد اقل در ماجرای کهریزک برای شما نیز به اثبات رسیده. جنازه مسلمان را حرمت نگاه نمیدارند و به دختری مؤمنه در زیر تابوت پدر پرخاش میکنند و ستم روا میدارند تا به مرگش ختم میشود. این همه دروغ و تهمت از مسئولین نظام را میشنوید و شاهد هستید چگونه با آبروی اسلام بازی میکنند. این همه را میبینید و میشنوید و دم نمیزنید ولی آنگاه که یک نفر از هم لباسی هایتان را مورد ضرب و جرح قرار میدهند که البته این کار بسیار نکوهیده و ناپسند و غیر انسانی است، فریادتان از مساجد و حوزه های علمیه بلند میشود که اسلام در خطر است؟ چرا خون برخی از نظر شما رنگین‌تر از دیگران است؟ ندا مظلوم نبود؟ سهراب مظلوم نبود؟ چگونه میخواهید باور کنم عدالتتان را؟ من شما را عادل نمیدانم. شما تنها ژست آدم های با تقوا و با ایمان و عدالت پیشه را میگیرید. من به اسلام شما کافرم، به خدای شما ایمان ندارم من رو به قبله شما نماز نمیخوانم و گرد کعبه شما طواف نمیکنم. من تسلیم خدای محمدم، همان محمدی که پیامبر صلح و دوستی و مهربانی و بخشندگی بود، همان پیامبری که به عدالت حکم میراند و خود را خدمتگزار امت و نه ولی نعمت ایشان میدانست.

در شب آمال و آرزوها با دلی شکسته و با قلبی محزون از خداوند بزرگ بابت همه خطاهایی که کرده ام طلب عفو و بخشش کردم از خطاهایی که بزرگترین آنها سالها همراهی با شما دغل بازان دین فروش بوده است.

*تیتر براساس جمله‌ای از متن تغییر کرده است


 
 

1390/3/23

۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین شهادت دادند که هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

در «شهادت‌نامه» این زندانیان آمده است: هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام.»

این زندانیان افزوده‌اند: ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»

امضا کنندگان این نامه در ادامه خطاب به ملت ایران افزوده‌اند: «گرچه رسیدگی دقیق به پرونده اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملا خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همه دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلا او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد و البته که مدت محکومیت او مدتها پیش از دستگیری اخیر منقضی شده بود.»

آنها اضافه کرده‌اند: «حبس خودسرانه و غیر قانونی صابر به تنهایی برای سلب مشروعیت دستگاه قضایی و اثبات عدم استقلال آن و مقهوریت نسبت به نهادهای امنیتی کفایت می کند و در این شرایط نه فقط شهروندان خارج از زندان که بیش از همه زندانیان امنیت حقوقی، درمانی و جانی نخواهند داشت.»

این زندانیان در پایان شهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون، تا آخر ایستادگی می کنند.

بهمن احمدی امویی، عبدالله مومنی، فیض الله عرب سرخی، عمادالدین باقی،‌ علی ملیحی، قربان بهزادیان نژاد و علی بهزادیان نژاد برخی از امضا کنندگان این نامه هستند.

منبع: کلمه


 
 

1390/3/23

حکم یک سال زندان مهسا امرآبادی، روزنامه‌نگار و همسر مسعود باستانی در دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید شد. 

این خبر که در منابع خبری گوناگون به نقل از رهانا منتشر شد در صفحه فیس‌بوک مهسا امرآبادی نیز تایید شده است.

مهسا امرآبادی به اتهام اقدام تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه و گزارش‌ از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه محکوم شده بود که این حکم از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا به تایید رسیده و امروز به وکیل وی ابلاغ شد.

امرآبادی خرداد ماه سال ۸۸ و تنها دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و پس از دو ماه و نیم با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. اتهامات این روزنامه‌نگار اقدام تبلیغی علیه نظام و توهین به رییس‌جمهور عنوان شده بود که دادگاه انقلاب وی را از اتهام توهین به رییس‌ جمهور تبرئه کرد.

مسعود باستانی روزنامه‌نگار و همسر امر آبادی اکنون دو سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان به سر می‌برد و دادگاه وی را به ۶ سال زندان و پرداخت ۳۶ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرده است. وی در زندان رجایی‌شهر کرج زندانی است.

منبع: رهانا، فیس‌بوک مهسا امرآبادی
 


 
 

1390/3/23

مراسم تشییع و تدفین پیکر رضا هدی صابر، روزنامه‌نگار زندانی که روز شنبه در پی اعتصاب غذا جان باخت، در میان تدابیر امنیتی شدید در تهران برگزار شد.

بر اساس گزارش سايت کلمه قرار بود که تشييع پيکر هدی صابر ساعت هفت و نيم صبح برگزار شود اما ماموران امنيتی با محاصره کامل خانواده و تشييع کنندگان پيکر او تا نيمه ظهر مانع اين کار شدند.

اين گزارش می افزايد: «نماز میت شهید هدی صابر پشت غسالخانه بهشت زهرای تهران، تحت محاصره کامل نیروهای امنیتی و همراه با حجم انبوه دوربین های آنان خوانده و هدی صابر به خاک سپرده شد.»

هدی صابر روز جمعه به دلیل عوارض ناشی از اعتصاب غذا از زندان اوین به بیمارستان مدرس انتقال یافت اما این روزنامه نگار زندانی در بیمارستان درگذشت.

دليل اعتصاب غذای آقای صابر اعتراض وی به حوادث منجر به جان باختن هاله سحابی در مراسم تشييع پيکر عزت‌الله سحابی بود که روز چهارشنبه (۱۱ خرداد) در لواسان رخ داد.

منبع: کلمه٬ بی‌بی‌سی و رادیو فردا

پیشینه
خانواده رضا هدی صابر: مسئولان باید بابت مرگ هدی صابر پاسخگو باشند
سازمان گزارشگران بدون مرز: مقام‌های جمهوری اسلامی مسئول مرگ هدی صابر هستند


 
 

1390/3/23

هفته‌نامه «۹ دی» به صاحب امتیازی حمید رسایی از سوی هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد.

خبرگزاری‌ فارس روز دوشنبه (۲۳ خرداد) با اعلام این خبر نوشته که پرونده این هفته‌نامه به دادگاه ارجاع شده است.

هفته‌نامه محافظه‌کار «۹ دی» در هفته‌های اخیر به مخالفان محمود احمدی‌نژاد پیوسته بود.

حمید رسایی نماینده مجلس که پیش‌تر از احمدی‌نژاد و دولتش حمایت می‌کرد نیز در هفته‌های اخیر به منتقدان دولت دهم پیوسته بود.

علت توقیف این هفته‌نامه تاکنون از سوی هیات نظارت اعلام نشده است.

منبع: خبرگزاری فارس


 
 

معاون اول قوه قضاییه:
1390/3/23

ابراهیم رئیس معاون اول قوه قضاییه از سکوت احمدی‌نژاد در قبال «جریان انحرافی» انتقاد کرد و گفت دستگاه قضایی در رسیدگی به تخلفات کسی اغماض نخواهد کرد.

آقای رئیسی در حاشیه مراسم شهدای موتلفه در جمع خبرنگاران گفت: «در مقابل انحراف نباید سکوت کرد. در مقابل انحراف باید اعلام موضع کرد.»

وی با بیان این که «باید روشن کرد انحراف چیست و ابعاد این انحراف کدام است» افزود: «سکوت مقابل جریان انحرافی غلط است.»

رئیسی در پاسخ به پرسشی درباره اعلام آمادگی احمدی‌نژاد مبنی بر رسیدگی به اتهام نزدیکانش گفت: «دستگاه قضایی بنای هیچ گونه اغماض و مسامحه‌ای برای رسیدگی به تخلفات و خلاف قانون هیچ کسی را نخواهد داشت.»

وی همچنین درباره اقدامات قوه قضاییه در خصوص نامه شکایت مجلس از تخلفات دولت گفت: «ما هر شکایتی که به ما برسد وظیفه قانونی داریم که رسیدگی کنیم.»

پس از بی‌اعتنایی رئیس دولت دهم به حکم حکومتی خامنه‌ای مبنی بر ابقای حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات، تنش‌ها میان این دو مقام جمهوری اسلامی و حامیان آنها افزایش یافته است. حامیان علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، نزدیکان محمود احمدی‌نژاد را «جریان انحرافی» می‌نامند.

منبع: خبرآنلاین
 


 
 

خانواده رضا هدی صابر:
1390/3/23

خانواده هدی صابر از مسئولین قضایی و مسئولان زندان اوین به دلیل عدم رسیدگی به وضعیت این فعال مذهبی که منجر به جان باختن او شد٬ به طور رسمی شکایت کرده‌اند.

فریده جمشیدی، همسر آقای  هدی صابر گفته است: «همسر من به دلیل رسیدگی نکردن و عدم توجه مسئولان زندان به وضعیت او جان باخته، ما رسما شکایت کرده‌ایم و پیگیری خواهیم کرد.»

خانم جمشیدی افزوده است: «مسئولان قضایی و مسئولان زندان باید پاسخ دهند چرا همسرم را به موقع به بیمارستان منتقل نکرده‌اند و چرا اصلا به ما اطلاعی نداده‌اند و ما خبر را در وب سایت‌ها دیده‌ایم.»

نخستین بار محمد نوری‌زاد روزنامه‌نگار و مستندسازی که به تازگی از زندان آزاد شده، خبر جان باختن هدی صابر را در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرد.

هدی صابر، روزنامه‌نگار و فعال ملی ـ مذهبی به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان جان باخت. وی به اتفاق امیرخسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی ـ مذهبی از ۱۲ خرداد ماه در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زده بود.

فریده جمشیدی که آخرین بار همسرش را روز دوشنبه، ۱۶ خرداد ماه در سالن ملاقات کابینی زندان اوین دیده بود گفته است: «هدی می‌گفت ما در زندان دستمان بسته است، دستمان خالی است و کاری نمی‌توانیم بکنیم حداقل با اعتصاب همراهی خود را با هاله و عزت سحابی و خانواده‌های آن‌ها نشان دهیم.»

خانم جمشیدی افزوده: «مطمئن باشند آقایان اگر پیکر همسرم را ندهند نخواهند توانست مرا ساکت کنند با همه جا حرف خواهم زد بنویسید که به همه خواهم گفت چه کردند.»

فیروزه صابر، خواهر آقای صابر هم گفته که «برادرم به شدت در ناحیه سینه درد داشته هر چه می‌گوید و هم بندان او می‌گویند مسئولان زندان توجهی نمی‌کنند. خیلی دیر او را به بیمارستان می‌برند و همین تاخیر باعث می‌شود که برادرم جانش را از دست بدهد.»

خانم صابر درباره شکایت از مسئولان قضایی نبز می‌افزاید: «شکایت ما دو وجه دارد اول اینکه باید بگویند چرا تاخیر کردند و باعث مرگ برادرم شدند و از طرفی چرا به ما خبر ندادند؟ یعنی اگر ما از طریق سایت‌ها نمی‌فهمیدیم می‌خواستند با پیکر برادرم چه کنند؟»

منبع: روزآنلاین


 
 

سازمان گزارشگران بدون مرز:
1390/3/23

سازمان گزارشگران بدون مرز با صدور بیانیه‌ای مقام‌های حکومت ایران را مسئول مرگ رضا هدی صابر، روزنامه‌نگار و فعال ملی - مذهبی اعلام کرد.

هدی صابر که در اعتراض به جان باختن هاله سحابی در جریان درگیری با ماموران امنیتی در مراسم تشییع عزت‌الله سحابی دست به اعتصاب غذا زده بود، روز شنبه در بند ۳۵۰ زندان اوین به علت شوک ناشی از اعتصاب غذا دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.

گزارشگران بدون مرز اعلام کرده که «ما مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران را نخست به دلیل دستگیری خودسرانه این روزنامه ‌نگار و سپس عدم کمک ‌رسانی پزشکی به موقع و مناسب، مسئول مرگ هدی صابر می‌دانیم.»

این سازمان افزوده که «گزارشگران بدون مرز از اقدامات دادخواهانه خانواده‌ حمایت می‌کند. همه‌حقایق در باره قتل‌های پی در پی روزنامه‌‌نگاران و زندانیان سیاسی باید روشن شود.»

هدی صابر سومین چهره برجسته در بین فعالان سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی است که ظرف روزهای گذشته از دنیا می‌رود.

خبرگزاری‌های نزدیک به حکومت ایران، علت مرگ آقای صابر را «نارسایی مزمن قلبی» ذکر کرده‌اند. مقام‌های حکومت ایران مرگ هاله سحابی را نیز ناشی از عارضه قلبی اعلام کرده بودند.

شورای هماهنگی راه سبز امید هم در واکنش به جان باختن آقای صابر در بیانیه‌ای اعلام کرده که مرگ آقای صابر «جدید‌ترین سند مظلومیت ایرانیان و فرعونیت حاکم بر کشور» است.

شاخه خارج از کشور سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم طی بیانیه‌ای «شهادت» هدی صابر را تسلیت گفته و نهادهای امنیتی و حکومت ایران را مسئول مرگ وی دانسته است.

منبع: بی‌بی‌سی و گزارشگران بدون مرز


 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته