-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

Latest New from Green Correspondents for 06/15/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 


خبرنگاران سبز/جامعه:
 ساعت حدود ۳ بامداد دوشنبه (۲۵ خرداد ۸۸) بود که لباس شخصی های موسوم به حزب الله با پشتيبانی موتور سواران گارد ويژه (با لباس نظامی) به محوطه تمام خوابگاه ها دانشگاه تهران حمله کردند. آنان با پرتاب بيش از ۲۰۰ گاز فلفل در مدت کمتر از ۵ دقيقه، فضای تمام ساختمان های خوابگاه (بيش از ۲۰ ساختمان) را با دود غليظ گاز فلفل پر کردند.

تعدادی از دانشجويان کشته و تعداد ديگری نيز مورد ضرب و شتم وحشيانه طرفداران رهبری قرار گرفتند. دو سال گذشته است و به جای رمزگشايی آن پرونده و محاکمه و معرفی عاملين اين جنايت، دانشجويان مضروب حاضردر آن شب، مورد بازخواست و محاکمه و نهایتا از سوی قاضی فراتی مستقر در سازمان قضايی نيروهای مسلح، مجموعا به بيش از ۱۰ سال حبس محکوم شدند. و ضاربان اصلی در امنيت و مصونیت کامل به سر میبرند.



 
 

 -- کاری از: اهوازی --

 
 

خبرنگاران سبز/ سیاست:
احمدی نژاد در حکمی وزاری کار و تعاون را جايگزين وزرای اطلاعات و صنايع و معادن در شورای عالی پول و اعتبار کرد. این خبر ساعتی پیش در خروجی خبرگزاری کار ایران (ایلنا) قرار گرفت و بر اساس آن احمدی‌نژاد با برکناری حیدر مصلحی و وزیر صنایع که پس از طرح ادغام زیر سرپرستی غضنفری (وزیر بازرگانی) ادره می‌شود وزیر کار و امور اجتماعی (عبدالرضا شیخ‌الاسلام) و وزیر تعاون (محمد عباسی) را جایگزین این دو نفر در شورای عالی پول و اعتبار کرده است. 


این جابجایی به خصوص به دلیل اختلافات بین احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای بر سر ادامه کار یا برکناری مصلحی (وزیر اطلاعات) با اهمیت است. هادی قوامی (عضو این شورا) در گفت‌وگویش با ایلنا به صورت غیر مستقیم این برکناری را مصلحت احمدی‌نژاد عنوان کرده است.

هادی قوامی عضو شوای پول و اعتبار در گفتگو با خبرنگار ايلنا با بيان اينکه تغيير اعضای شورای پول و اعتبار از اختيارات رياست جمهوری است. هادی قوامی همچنین صحت خبر برکناری وزير اطلاعات و وزير صنايع را ازاين شورا از سوی احمدی‌نژاد را تائيد کرد و اضافه کرد که اختيارات رياست جمهوری به‌ گونه‌ای است که می‌تواند اعضای شورا را تغيير دهد و براساس مصلحت‏، اعضای جديد را جايگزين ‌کند.

 
 

وظيفه کنونی احزاب و همه دلسوزان کشور اين است که کاری کنيم اکثريت قاطع مردم بيش از گذشته به سرنوشت خود و کشور علاقمندی نشان دهند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
آخرين تجربه جمهوری اسلامی در برگزاری انتخابات به سياه ترين برگ از دوران نظام جمهوری اسلامی تبديل شد. حکومتی که با ادامه رفتار خصمانه و سياست های نا اميدکننده اقتصادی نظير آزاد سازی يارانه های دولتی، مشروعيت را بيش از پيش در اقشار متوسط و ضعيف کشور نيز از دست رفته می بيند. طبق يک نظر سنجی که در فيسبوک برگزار شده است تا کنون هزاران هزار نفر در نظرسنجی که انجام شده است صحبت از عدم شرکت درانتخابات آينده تحت نظر جمهوری اسلامی کرده اند و پس از آن حاميان آخرين نخست وزير کشور هستند که گفته اند مجددا به « ميرحسين موسوی » رای خواهند داد. با اين حال جای تعجب دارد که عده ای از مسئولان صحبت از انتخابات و حضور مردم می کنند.

رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز که در اين بين  يک موضع مشخصی ارائه نداده است، سعی ميکند مردم را به نظامی که خود او را نيز با اکراه و از سر اجبار تحمل می کند، معتمد سازد . هاشمی رفسنجانی در ديدار با حزب مؤتلفه اظهار داشت: " رأی مردم برای يک نظام مردم‌سالاری واقعی ضرورتی پايدار است.

رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به عصر انفجار اطلاعات، رأی مردم را برای يک نظام مردم‌سالاری واقعی ضرورتی پايدار خواند و گفت: وظيفه کنونی احزاب و همه دلسوزان کشور اين است که کاری کنيم اکثريت قاطع مردم بيش از گذشته به سرنوشت خود و کشور علاقمندی نشان دهند.

به گزارش پايگاه اطلاع رسانی آيت‌الله هاشمی رفسنجانی ، ايشان در ديدار دبيرکل، اعضای شورای مرکزی حزب مؤتلفه و تعدادی از اعضای خانواده شهدای مؤتلفه با تأکيد بر لزوم شکل‌گيری و فعاليت احزاب مستقل، نيرومند و با برنامه برای اداره کشور تصريح کرد: در دنيای کنونی نمی‌شود دم از مردم‌سالاری زد و احزاب نيرومند و مستقل از سليقه‌های گوناگون در کشور نداشت.

رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام وجود احزاب کارآمد و فراگير را به منزله ضربه‌گير نظام خواند و گفت: اگر احزاب و تشکّل‌های قدرتمند و مستقل که در چارچوب قانون اساسی و نظام بتوانند فعاليت کنند در کشور حضور داشته باشند، در مواقع بروز بحران و ناکارآمدی، خطر و دغدغه‌ای متوجه ارکان نظام نخواهد بود، چرا که حزب يا احزاب ناکارآمد که مسووليت کشور را به عهده گرفته‌اند جای خود را به ديگر احزاب برنامه‌دار و کارآمد خواهند داد و از اين راه آسيبی به کشور و نظام نخواهد رسيد.

هاشمی‌رفسنجانی با اشاره به پيروزی‌های پياپی حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه در ترکيه، سابقه ايران را در دموکراسی و گسترش مشروطه بيش از ترکيه خواند و گفت: در کشورهايی که مسلمانان اکثريت را دارند در صورتی که فضای آزاد و رقابت سالم ميان گرايش‌های گوناگون وجود داشته باشد، قطعاً مردم پايبند به دين و اسلام، صداقت، صراحت و کارآمدی احزاب اسلام‌گرا و معتدل را انتخاب خواهند کرد.

دبيرکل حزب مؤتلفه با تأکيد بر لزوم ايجاد و گسترش فضای تکثر و سليقه‌های گوناگون در کشور خطاب به اصلاح طلبان گفت: معتقديم آن دسته از اصلاح‌طلبانی که چهار اصل «نظام جمهوری اسلامی، ولايت فقيه، مقام معظم رهبری و قانون اساسی» را قبول داشته باشند، حتی اگر به شدت در مقابل جريان اصولگرا و حزب مؤتلفه قرار داشته باشند حق حضور و فعاليت در سرنوشت کشور را دارند.

وی با جدا کردن حساب کسانی که نظام و ولايت فقيه را قبول دارند با کسانی که قصد براندازی دارند، تأکيد کرد: حضور سليقه‌های گوناگون برای جامعه و کشور واجب و لازم است، چرا که در غير اين صورت جامعه نشاط و کارآمدی خود را باز نخواهد يافت.

 
 

خبرنگاران سبز/ نامه‌رسیده:
دانشگاه مفید در قم واقع است و ریاست آن به عهده آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی است. نامه زیر با رایانامه به «خبرنگاران سبز» فرستاده شده است و نام مستعار است.
---------------------------
آنچه که در سطرهای پیش رو مورد بحث قرار می‌گیرد بررسی است در حد وسع نویسنده در مورد فعالیت‌های دانشجویی که با مورد مصداقی مراسمی‌ که در دانشگاه مفید با حضور آقای مجید انصاری در مفید برگزار شد مورد مداقه قرار می‌گیرد البته با توجه به زمانی که از برگزاری مراسم گذشته است این مسئله نه به عنوان یک خبر که به عنوان یک تحلیل مرور شده است.

به راستی آنچه که در مفید گذشت چه بود؟ علت عصبانیت برخی از دانشجویان به اصلاح ارزشی از مفید و مراسمی‌ که در آن برگزار شد چه بود؟ و سوال بزرگتر این که فعالیت برخی دانشجویان "ارزشی" واقعا مصداق فعالیت‌های دانشجویی که در همه جا به استقلال، سلامت و روحیه انتقادی نسبت به قدرت شناخته شده است شمرده می‌شود یا خیر؟

در سوم خرداد ماه سال جاری در دانشگاه مفید به مناسبت تولد امام خمینی و همزمانی ان با خرداد ماه که همواره ماه پر از حادثه‌ایی برای ایرانیان بوده است مراسمی‌ با حضور مجید انصاری و از طرف یکی از کانون‌های دانشگاه برگزار شد سخنران در سخنرانی خود با طی یک سیر منطقی از دوره‌های مختلف گذشته بر ایران و انقلاب سخن گفتند صحبت‌های ایشان که با بحث پیرامون ولایت فقیه از نظر امام خمینی شروع شد با صحبت‌های مختصر و کنایی ایشان در مورد جن گیری و رمالی پایان یافت. که در اینجا تنها به صورت اجمالی و بنا به مناسبت از انها یاد می‌شود.

در ابتدای صحبت ایشان به تبیین ولایت فقیه از نظر امام خمینی و شرایط مشروعیت نظام از نظر ایشان پرداختند که به طور قطع با آنچه که حاکمیت و گروه‌های تند رو حاکم در این زمینه اظهار می‌کنند اختلافی عمیق داشت و مهم‌‌ترین بخش صحبت‌های ایشان را تشکیل می‌داد و بزرگ‌‌ترین نقطه اختلاف ایشان با دانشجویان ارزشی. اما نکته قابل توجه این بود که این نکته از نظر دانشجویان ارزشی مغفول ماند و اصلا مورد توجه قرار نگرفت و یا شاید می‌توان گفت این دانشجویان ارزشی از از درک این مطلب عاجز بودند (عدم بصیرت). استمرار وضعیت سکوت و انفعال از سمت این دانشجویان حتی زمانی که اقای انصاری به پایه‌های مشروعیت نظام انتقاد کردند هم ادامه داشت و تنها در موردی که ایشان در مورد پرونده هسته‌ایی سخن گفتند و به کنایه از جن گیری و رمالی سخن گفتند این دانشجویان که تعداد انگشت شماری بودند شروع به اعتراض کردند درحالی که نظرات ابراز شده توسط اقای انصاری در این موارد به طور کل برگرفته از سخنان رهبری بوده و موافق‌‌ترین بخش از سخنان انصاری نسبت به نظام را تشکیل می‌داد.

حرکت‌ها و فعالیت‌های دانشجویی در فضای اکادمیک در همه جای دنیا به دلیل استقلال از قدرت واجد سلامت و روحیه تند انتقادی است که یکی از مهم‌‌ترین بستر‌ها را برای یک نقد منصفانه و عاری از وابستگی فراهم می‌سازد عملکرد دانشجویانی که تحت عناوینی مانند بسیج دانشجویی یا نهاد رهبری در دانشگاه‌های ایران فعالیت می‌کنند و با مرور زمان دخالت ان‌ها در اداره دانشگاه‌ها بیشتر می‌شود به دلیل وابستگی مستقیم این‌ها با نهاد‌های قدرت در ایران قابل بررسی است تصمیم گیری از بیرون، معرفی مسئولین این نهاد‌ها از مراکز قدرت، سیاست گذاری کلی و حتی دستور‌های موردی و سازمانی که در این نهاد‌ها از بیرون دیکته می‌شود را می‌توان دلائل مبرهنی برای این دانست که این فعالیت‌ها را فاقد مهم‌‌ترین ویژگی فعالیت دانشجویی یعنی استقلال از قدرت و نقد قدرت دانست و حتی بدتر از این مشکلی است که گریبانگیر دانشگاه‌ها شده که از این مراکز برای کنترل دانشگاه‌ها استفاده می‌شود و از توان این مراکز برای فعالیت‌های اطلاعاتی، تهدید سایر فعالیت‌ها، حذف فضای سالم اکادمیک، ارعاب اساتید و دانشجویان دگر اندیش و هر گونه نیازی که با توجه به زمان پیش آید استفاده می‌شود.

در مفید هم به درستی همین اعمال بود که بروز پیدا کرد دانشجویانی با توصیفات بالا و وابسته به قدرت در طول یک سال اخیر تنها دو جلسه سیاسی که در دانشگاه برگزار شد را به وسیله تهدید و ارعاب به تنش کشیدند. انفعال این دانشجویان (از به کار بردن نام دانشجو در مورد این افراد شرم دارم) در مقاطع حساس صحبت آقای انصاری و تنها واکنش نشان دادن در قبال دستور سازمانی از قبیل مواردی است که کم پیش نمی‌آید و مبین این نکته است که این افراد تنها در قبال دستور‌ها است که حساسند و نه به عنوان دانشجو که در تحلیل مسائل کنکاش کنند. امّا تجهیز این دانشجویان هم در نوع خود جالب است. این دانشجویان که در تجهیز نیرو‌هایشان کمتر پیش آمده از مرز بیست نفر عبور کنند دارای قدرت تسلیحاتی! و مالی به اندازه یک پایگاه متعارف هستند. البته در دانشگاه مفید به دلیل این که نهاد رهبری و بسیج وجود ندارد فعالیت این دانشجویان از طریق یکی از کانون‌های معلوم الحال دانشگاه صورت می‌پذیرد. به راستی در چه حرکت دانشجویی دیده شده که مسئولین دانشجویی دسته چک‌هایی با برگه‌های سفید امضا در دست داشته باشند و یا مجوز حمل انواع سلاح؟

اما آنچه که در عمل دیده شده شکست این فعالیت‌ها برای جذب دانشجویان بوده از جمله این که حرکت اعتراضی در همان روز جلوی امور فرهنگی دانشگاه و چند روز بعد جلوی استانداری بود که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و حضور تنها حدود هفده هجده نفر ناکام ماند ( این جمعیت را نسبت به دو هزار و پانصد دانشجوی مفید بسنجید). اما شاید بزرگ‌‌ترین امری که باعث عصبانیت این افراد شد این بود که دانشجویان حاضر در جلسه به جمعیت ده دوازده نفری این دوستان حاضر اجازه برهم زدن جلسه را ندادند و این بزرگ‌‌ترین ناکامی‌برای غوغا سالاران به حساب می‌آمد.

در پایان خطاب به دانشجویان ارزشی که در نامه گلایه آمیزشان از مفاهیمی‌مانند " عدالت، آزادی بیان، آزادی عقیده و تساهل و تسامح " سخن گفته‌اند به عنوان یکی از دانشجویان مفید می‌گویم که از شما به غیر تهدید، ارعاب و تحجر چیزی ندیدیم. کدام یک از این فعالیت‌های شما قابل دفاع است؟ هر چیز که به مذاقتان خوش نیامد به دلیل وابستگی به غرب باید نابود شود؟ در حالی که تمام تریبون و رسانه‌های داخلی در خدمت تفکر شماست، از نبود ازادی اندیشه می‌نالید! در همین مورد اخیر هم دیدیم که خبر شما و اطلاع رسانی شما را در مورد تحصن ناموفقتان رسانه‌هایی مانند فارس و.. که وابسته مستقیم سپاهند پشتیبانی کردند. یا یک سوال اساسی‌‌تر آیا تا حالا به ذهنتان خطور کرده که جریان حاکم را نقد هم می‌شود کرد؟ ودر کمال تاسف این که ایا تصویر شما زمانی که پشت نیروهای امنیتی زمان تشییع جنازه آقای منتظری ایستاده بودید و با اشاره دست در حال معرفی کامل دوستان دانشجویتان به مامورین اطلاعاتی بودید پاک شدنی است؟ ابدا! 

باشد که خدا همه ما را مورد رحمت خویش قرار دهد.
سیاوش انسانی پور

 
 

با اهداي شش جايزه، «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي، موفق‌ترين فيلم پنجمين جشن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران شد.
خبرنگاران سبز/فرهنگ و هنر و ادب:
جنبش سبز از اسفند سال گذشته در يک کارزار رقابتی ديگرموفق شد باعنايت به بيشمار بودن در جامعه و دعوت بزرگان سينما مردم را تشويق به ديدن فيلم قابل تحسين و صاحب سبک « جدايی نادر از سيمين »  کند. فيلمی که در آوردگاه های بين المللی نيز صاحب مقام  شد و تحسين منتقدين، داوران جهانی و تماشاگران داخلی و خارجی را بر انگيخت حتی ماه گذشته نيز اين فيلم در فرانسه توانست نظر مثبت منتقدين صاحب نام فرانسوی را به خود جلب کند.

اما برخلاف تلاش رسانه به ظاهر ملی و تبليغات بی امان تلوزيونی فيلم اخراجی های سه و واگذاری تعداد بيشتری از سالن های پخش کننده در تهران به فيلم حکومتی مسعود دهنمکی، فيلم « جدايی نادر از سيمين » توانست با اهدای شش جايزه، موفق‌ترين فيلم پنجمين جشن منتقدان و نويسندگان سينمای ايران شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی خبرنگاران سبز، جايزه بهترين فيلم پنجمين جشن منتقدان به «جدايی نادر از سيمين» اهدا شد، اصغر فرهادی بعد از گرفتن اين جايزه در سخنانی گفت:دو سه اتفاق قشنگ امشب افتاد، يکی برنامه‌ای بود که برای بازيگر فيلم «باشو غريبه کوچک» گرفته شد و جمله‌ای که درباره رضايتش اعلام کرد. اين صداقتی که او دارد، چيزی است که اين روزها ناياب است. وی همچنين گفت: قدر اين لطف منتقدان را به خود و فيلم‌هايم می‌دانم.

اهدای جايزه به هايده صفی‌ياری برای تدوين «جدايی نادر از سيمين»

اولين بخش اهدای جوايز اين جشن به تدوين اختصاص داشت که اين جايزه توسط واروژ کريم مسيحی و جابر قاسمعلی به هايده صفی‌ياری برای «جدايی نادر از سيمين» تعلق گرفت.

واروژ کريم مسيحی گفت: بيضايی به من ياد داد که در سينما دو کار کن، يکی اين که فيلم بساز و دوم اين که حرف نزن. من اولی را که ياد نگرفتم، اما سعی می‌کنم دومی را ياد بگيرم.

 بازيگر مرد پيمان معادی برای «جدايی نادر از سيمين»

حميد فرخ نژاد و احمد طالبی‌نژاد هم بازيگر بهترين بازيگر مرد را به پيمان معادی برای «جدايی نادر از سيمين» اهدا کردند که درنبود او شهبازی ديگر بازيگر اين فيلم جايزه‌اش را دريافت کرد.




بازيگر زن ساره بيات برای «جدايی نادر از سيمين»

جايزه بازيگری زن توسط جمشيد ارجمند و هايده صفی‌ياری به ساره بيات برای «جدايی نادر از سيمين» تعلق گرفت و يک ديپلم افتخار نيز به طناز طباطبايی برای فيلم «مرهم» اهدا شد.



بهترين بازيگر مکمل مرد شهاب حسينی

علی علايی و سروش صحت،جايزه‌ی بهترين بازيگر مکمل مرد را به شهاب حسينی برای «جدايی نادر از سيمين» اهدا کردند و يک ديپلم افتخار نيز به امير آقايی برای «سعادت آباد» دادند.شهاب حسينی با زنده نگه‌داشتن ياد خسرو شکيبايی و تشکر از اصغر فرهادی گفت: در ايفای اين نقش ترديد داشتم، اما فرهادی شرايط را به گونه‌ای می‌چيند که آدم چاره ديگری ندارد.

 شهاب حسينی در هنگام دريافت جايزه گفت:" عمو خسرو يادت بخير و جايت سبز.از اصغر فرهادی تشکر می کنم که اعتمادی را در نقشی که در ايفايش ترديد داشتم به من داد و شرايط را طوری مهيا کرد که چاره ای جز خوب کار کردن نداشتم .اين جايزه و جايزه سال گذشته ارزشمندترين جايزه هايی هستند که گرفتم واميدوارم خدا ظرف و ظرفيتش را به من بدهد. از کار کردن با دوستانم خيلی چيزها ياد گرفتم و اميدوارم فرصت بشود که در آينده هم کار کنم. از همه دوستانم ممنوم و دست همه آنها را می بوسم."


 
 

جنبش سبز بدواً تنها به قصد اصلاح در درون رژيم جمهوری اسلامی و روی کار آوردن رييس جمهوری منتخب مردم آغاز شد؛ اما رويدادهای بعدی در جريان تظاهرات مردمی- به ويژه کشتار، دستگيری و اعدام مخالفان - به خواست مردم شکل ديگری داد و آن را به جنبشی برای براندازی نظام اسلامی تبديل کرد. مردم ايران دريافته اند آنچه که در پيآمد انتخابات انجام دادند برای سرنگون کردن حکومت کافی نبوده است. مردم ايران برای پيروزی به رهبری مداوم، سازماندهی و قدرت بيشتر نياز دارند.
خبرنگاران سبز/ایران در جهان:
با سفر مشاورين ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به آمريکا و برگزاری نسشت پرسش و پاسخ در مورد نقطه شروع، اهداف حرکتی و آينده جنبش سبز و تعامل اين جنبش مردمی با ديگر اپوزيسيون های موجود برای تدوين قانون اساسی مشورتی و پيشنهادی آينده کشور، توجه رسانه های تصويری و نوشتاری ايالات متحده نيز معطوف اين سفر و جلسه ها شده است بطوريکه نشريه اينترنتی « فرانت پيچ » يکی از رسانه های پر خواننده است که از ديد کارشناسان خود آينده جنبش آزادی خواهی در ايران را مورد بررسی قرار داده است و آينده ايران را به اين سه مؤلفه مرتبط دانسته است:  " جنبش سبز، رقابت نقتی ايران و عربستان، و آزمايش موشکی ".

ليزا دفتری، ژورناليست و کارشناس مسائل ايران، در مصاحبه با اين نشريه، جنبش سبز را جنبشی توصيف می کند که بدواً تنها به قصد اصلاح در درون رژيم جمهوری اسلامی و روی کار آوردن رييس جمهوری منتخب مردم آغاز شد؛ اما رويدادهای بعدی در جريان تظاهرات مردمی- به ويژه کشتار، دستگيری و اعدام مخالفان - به خواست مردم شکل ديگری داد و آن را به جنبشی برای براندازی رژيم اسلامی تبديل کرد. خانم دفتری می گويد مردم ايران دريافته اند آنچه که در پيآمد انتخابات انجام دادند برای سرنگون کردن حکومت کافی نبوده است. مردم ايران برای پيروزی به رهبری مداوم، سازماندهی و قدرت بيشتر نياز دارند.

در پی عدم توافق اعضای اوپک بر سر افزايش توليد نفت خام در نشست اخير آن سازمان، روزنامه سن فرانسيسکو کرونيکل نوشته است شرکت ملی نفت ايران بهای نفت خام سبک برای تحويل در ماه آينده ميلادی به پالايشگاههای آسيا را در هربشکه ۷۲ سنت کاهش داده است. با اين حال، بهای تعيين شده از سوی ايران يک دلار و هفتاد و يک سنت در بشکه از بهای منطقه ای بالاتر است. اين روزنامه می نويسد اقدام جمهوری اسلامی در پی تصميم مشابه عربستان سعودی انجام گرفته است.

ترکيش ويکلی، نشريه اينترنتی انگليسی زبان وابسته به سازمان پژوهش های استراتژيک بين المللی ترکيه از آزمايش موفقيت آميز دو فروند موشک پدافند هوايی در ايران خبر داده است. فرمانده ارتش جمهوری اسلامی با اعلام اين خبر گفته است دو موشک به نام های مرصاد و شاهين در وزارت دفاع جمهوری اسلامی طراحی و توليد شده اند؛ و يکی از آنها قادر است تا برد يکصد و پنجاه کيلومتری و در ارتفاع پايين و متوسط هدف گيری کند.

 
 

اينک ما خانواده های زندانيان سياسی به همراه جوانان اصلاح طلب اعلام می کنيم که همراه و همگام با زندانيان بند ۳۵۰ اوين دست به روزه سياسی خواهيم زد تا حاکمان و مستبدان بدانند که نه تنها استوار و محکم بر سر پيمان خود با مردم ايستاده ايم و از راهی که دوسال پيش در کنار يکديگر آغاز کرده ايم باز نگشته ايم و فداکاری و ايثار هدی صابر را به گوش همگان خواهيم رساند و به ياد و او تمام عزيزان در بند و شهيدمان روز ۴ شنبه ۲۵ خرداد همزمان با سوم شهيد هدی صابر روزه خواهيم گرفت.
خبرنگاران سبز/جامعه:
جمعی از خانواده های زندانيان سياسی و جوانان اصلاح طلب طی بيانيه ای اعلام کردند به مناسبت سومين روز شهادت هدی صابر زندانی سياسی در روز ۲۵ خرداد روزه خواهند گرفت.
 
 آنها در بيانيه خود اشاره می کنند که هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را می شنود در حيات زندان اوين نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر اين رفتارهای غير انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمايه و دارايی خود يعنی جان عزيزش بهره می گيرد تا در مقابله با ظلم بايستد و در آخر نيز جان خويش را در اين راه از دست داد تا سند رسوايی ديگری برای اين حاکميت ظالم باشد.
 
متن کامل اين بيانيه به شرح زير است:

ملت شريف ايران چندی است که ياران و همراهان شما سياه پوش از دست دادن همراهان سبز خود شده اند، سياه پوش و عزادار يارانی که کلامشان و قدمشان جز برای آبادی و آزادی و عزت ايران نبوده است.

همراهان و ياوران هميشگی جنبش سبز ايران، تا ديروز ما عزادار هاله مردم ايران بوديم که مظلومانه زير تابوت پدر به شهادت رسيد امروز بايد در سوگ هدی صابر زندانی سبز و صبور و استوار خود بنشينيم که حقيقت را فدای مصلحت نکرد و برای آنکه خون فرزندان نجيب اين سرزمين بيش از اين پايمال نشود دست به اعتصاب غذا زد.

هدی صابر هنگامی که خبر شهادت هاله ای که در مکتب پدرش سال ها شاگردی کرده بود را ميشنود در حيات زندان اوين نماز به جای می آورد و از آن زمان اعتصاب غذا را به عنوان تنها ابزاری برای رساندن صدا و اعتراضش در برابر اين رفتارهای غير انسانی انتخاب می کند و از تنها سرمايه و دارايی خود يعنی جان عزيزش بهره می گيرد تا در مقابله با ظلم بايستد و در آخر نيز جان خويش را در اين راه از دست داد تا سند رسوايی ديگری برای اين حاکميت ظالم باشد.

او که خود در اعتراض به ظلم اعتصاب کرده بود نيز قربانی ظلم و رفتار های نادرست در زندان شد. دو سال است که با سکوت و فرياد خود، با نامه ها و عريضه های خود ظلم رفته بر زندانيان سياسی را فرياد می زنيم و بارها خطاب به قاضی القضات و دادستان گفته ايم که مراقب رفتار ماموران خود با زندانيان بی گناه ما در زندان باشيد، اما چون هميشه گوش شنوايی در حاکميت برای صدای تظلم خواهی مردم نبوده است چرا که رفتار حاکميت در زندان ها آينه رفتار حاکميت با مردم در جامعه است و اين رفتارها در زندان يک رفتار سيستماتيک و نه اتفاقی است و ريشه در نگاه آنان به مردم وجامعه دارد. از اين روست که صدای تظلم خواهی ما به گوششان نمی رسد.

بر اساس شهادت ۶۴ نفر شريف ترين فرزندان اين سرزمين هدی صابر مورد ضرب و شتم قرار گرفته بوده است. ۶۴ زندانی سياسی بند ۳۵۰ اوين در شهادت نامه خود نوشته اند که : " هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستين بار به بهداری مستقر در زندان اوين جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پيچيد به بند بازگردانده شد و از صدای فرياد او هم اتاقی هايش بيدار شده و دور او حلقه زده اند و در اين هنگام صابر گفته است :«در بهداری نه تنها هيچ رسيدگی به وضعيتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بيرون انداخته شده ام . "

هدی صابر قربانی خشونت زندان بانان شده است، هدی صابر قربانی ظلم صاحبان قدرت شده است، او نيز چون ديگر شهيدان جنبش سبز قربانی کسانی شد که نمی خواهند صدای مردم ايران را بشنوند و وای به روزی که شنيدن اين صدا دير شده باشد.

اينک ما خانواده های زندانيان سياسی به همراه جوانان اصلاح طلب اعلام می کنيم که همراه و همگام با زندانيان بند ۳۵۰ اوين دست به روزه سياسی خواهيم زد تا حاکمان و مستبدان بدانند که نه تنها استوار و محکم بر سر پيمان خود با مردم ايستاده ايم و از راهی که دوسال پيش در کنار يکديگر آغاز کرده ايم باز نگشته ايم و فداکاری و ايثار هدی صابر را به گوش همگان خواهيم رساند و به ياد و او تمام عزيزان در بند و شهيدمان روز ۴ شنبه ۲۵ خرداد همزمان با سوم شهيد هدی صابر روزه خواهيم گرفت.

ما روزه ميگيريم و همچنين در روز پنجشنبه ۲۶ خرداد در مراسم سوم هدی صابر در مسجد اعظم قلهک و ديگر مراسمی که به ياد او برگزار می شود شرکت می کنيم
 

 
 

شايان ذکر است که مهدی تاجيک در طی تائيد اين حکم به مدت ۱۵ سال از حرفه خبرنگاری، روزنامه نگاری و همچنين سخنرانی، مصاحبه، مقاله نويسی و عضويت، هواداری و همچنين فعاليت موثر در احزاب و گروههای سياسی محروم گرديده است.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
 هدی تاجيک دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران برای سپری نمودن دو سال محکوميت حبس خود توسط اجرای احکام دادسرای اوين به اين زندان فراخوانده شد.

 اين فعال دانشجويی و مطبوعاتی که در پی دستگيری های گسترده عاشورای سال ۱۳۸۸ در منزل خود بازداشت شده بود در سال ۱۳۸۹ در طی حکمی در دادگاه بدوی به ۲۷ ماه حبس تعزيری و ۳۰ سال محروميت مطبوعاتی و سياسی محکوم گرديده بود که اين حکم در ماههای پايانی سال گذشته توسط دادگاه تجديدنظر شکسته و به ۱۵ سال محروميت مطبوعاتی و سياسی و ۲۴ ماه حبس تعزيری کاهش يافت.

شايان ذکر است که مهدی تاجيک در طی تائيد اين حکم به مدت ۱۵ سال از حرفه خبرنگاری، روزنامه نگاری و همچنين سخنرانی، مصاحبه، مقاله نويسی و عضويت، هواداری و همچنين فعاليت موثر در احزاب و گروههای سياسی محروم گرديده است.

مهدی تاجيک کارشناس فيزيک هسته ای و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده حقوق دانشگاه تهران می باشد. وی پيش از اين نيز در سال ۱۳۸۵ به اتهام تاسيس و فعاليت در يک گروه دانشجويی توسط نيروهای امنيتی دستگير و ماهها در زندان ۵۹ سپاه در بازداشت به سر برده است. وی در همان سال توسط دادگاه انقلاب به دو سال و نيم سال حبس تعزيری محکوم گرديده بود.

منبع: جرس

 
 

اين عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی که پس از دستگيری بازنشسته شد، دچار نارسايی های کليوی بوده و اين بيماری در اين مدت مشکلات جسمی متعددی برای او در زندان ايجاد کرده است.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر
 محسن امين زاده معاون وزير خارجه دولت اصلاحات و رييس ستاد اصلاح طلبان ميرحسين موسوی (ستاد قيطريه) برای انجام امور درمانی به مرخصی آمد.

به گزارش رسيده به جرس، اين فعال اصلاح طلب  که در ٢۵ خرداد ٨٨ دستگير و پس از گذراندن چهار ماه انفرادی به پنج سال زندان محکوم شد، اينک در برای درمان بيماری کليوی در مرخصی بسر می برد.

وی دربهمن ماه همان سال به مرخصی آمد، اما يک روز پس از تسليم شکايت عليه سردار مشفق درباره سخنرانی وی و دخالت های نيروهای نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، مجدداً در چهارم مرداد ماه ٨٩ به زندان بازگردانده شد و هم اکنون دوران محکوميت پنج ساله خود را در بند ٣۵۰اوين می گذراند.

اين عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی که پس از دستگيری بازنشسته شد، دچار نارسايی های کليوی بوده و اين بيماری در اين مدت مشکلات جسمی متعددی برای او در زندان ايجاد کرده است.

همزمان خبر رسيده به جرس حاکی است که ميلاد اسدی دانشجوی دانشگاه خواجه نصير نيز به مرخصی اعزام شده است.

ميلاد اسدی يکی از فعالين جنبش دانشجويی و عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت و دانشجوی دانشگاه خواجه نصير می باشد.

طی روزهای اخير، عبدالله رمضان زاده، زندانی سياسی، و استاد بازنشسته شدۀ دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران نيز، به مرخصی چهار روزه اعزام شد.

سخنگوی دولت اصلاحات همراه با بهزاد نبوی، ديگر فعال و زندانی سياسی در بند موسوم به دو الف زندان اوين تحت نظر سپاه در حال سپری کردن دوران محکوميت خود می باشد و تا کنون از انتقال آنها به بند عمومی خودداری شده است.


 

 
 

اين اشاره دبیرکل حزب موتلفه قطع به يقين با علم به اينکه مسئولان نظام تا کنون برای راضی کردن رهبران جنبش سبز با آنان جلساتی داشته اند بيان شده است که با مخالفت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی مواجه شده اند. افتخار کنيم به انتخابمان و رای ايکه به آنان داده ايم. پيش به سوی سبز کردن ۲۵ خرداد و آزادی رهبران جنبش سبز و زندانيان دربند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
مهدی کروبی در برابر ميليون ها نفر در مناظره خود با ميرحسين موسوی از وی قول گرفت که تا آخر در ميدان باشد. ميرحسين موسوی اما برخلاف مهدی کروبی که در دوره هشتم رياست جمهوری طعم تقلب در انتخابات را چشيده بود تجربه تغيير سرنوشت انتخابات را نداشت . اما روزی که کودتاگران شبانه آرای ملت را به غارت بردند، ميرحسين تنها يک کلام تاريخی گفت و مردانه بر سر آرمانهای مردمی که به وی اعتماد کرده بودند ايستاد. ميرحسين اينگونه گفت: « تسليم اين صحنه آرايی های خطرناک نخواهم شد ».

هيچگاه ادعای رهبری نکرد خود را عين مردم و نه بالاتر از آنان و با خواندن نظرات و خواست های مردم در شبکه های اجتماعی تنها بازتاب دهنده نظرات آنان بود.شايد راز محبوبيت اش همين بوده باشد. روزی که سيد علی موسوی را به شهادت رساندند، نه تنها سکوت نکرد بلکه مصمم تر شد تا اين شرايط را با پشتيبانی مردم تغيير دهد.بازداشتش کردند اماهيچگاه در پس پرده برای آزاد شدن اش با افرادی که دستشان آلوده به خون مردم بود، پای ميز مذاکره و مصالحه نرفت. در مراسم پدر خود حاج ميراسماعيل موسوی اما يک کلام گفت: " صبر صبر و صبر " ... ميرحسين صبر ميکند تا شايد خود مردم برای سرنوش کشورشان به خود آيند.

از جايگاه و پايگاه مردمی ميرحسين موسوی در بين مردم مکررا خود عوامل کودتا گفته اند اما بشنويد از اين گفته محمد نبی حبيبی دبير کل حزب موتلفه اسلامی که يکی از احزاب مورد معتمد علی خامنه ای است که حتی در بيت رهبری نيز حرفی برای گفتن دارد. نبی حبی در مصاحبه با خبرآنلاين به ايستادگی ميرحسين موسوی و کروبی با آرمان های مردم اعتراف کرده است. وی با اشاره به اين موضوع گفته است : "  هر دوی اين آقايان لطمات و ظلمی به نظام وارد کردند. بله، ممکن است زمانی آن دو نفر به لطماتی بزرگی که به نظام وارد کردند اعتراف کرده و اعلام توبه و پشيمانی کردند چون در درگاه الهی نيز خيلی وقت ها پشيمانی سود دارد ممکن است در منظر نظام نيز اين توبه با شرايطی پذيرفته شود. ولی آقايانی که الان محصور هستند تا کنون هيچ اقدامی برای پس گرفتن هيچ کدام از اقدامات شان انجام ندادند و من معتقدم آقای خاتمی خيلی بيشتر از حد لازم تسامحی را به خرج می دهند."

اين اشاره دبیرکل حزب موتلفه قطع به يقين با علم به اينکه مسئولان نظام تا کنون برای راضی کردن رهبران جنبش سبز با آنان جلساتی داشته اند بيان شده است که با مخالفت ميرحسين موسوی و مهدی کروبی مواجه شده اند. افتخار کنيم به انتخابمان و رای ايکه به آنان داده ايم. پيش به سوی سبز کردن ۲۵ خرداد و آزادی رهبران جنبش سبز و زندانيان دربند.

 
 

جمعيت، اطراف زن ومرد آزاد شده حلقه زدند تا لباس شخصی‌ها در جای ديگر آنها را به دام نياندزند. سيل جمعيت به اندازه ای بود که گاها مجبور می‌شديم کنار بايستيم تا جمعيتی که از بالا می‌آمد از کنار ما رد شوند.
خبرنگاران سبز/ شهروند خبرنگار/ نامه وارده:
با آوردن بهانه برای رفتن به داندانپزشکی برای همسرم که خيلی هم تابلو بود! به سمت ميدان آزادی راه افتاديم. از صبح هيجان رفتن را داشتم و نااميد از بازگشتن، دور ميدان ازهمسرم جدا شدم او به سمت خانه رفت و من به سمت فقط يک اميد. در تمام مدت روز همکاران محترمم در محل کار دلداری می‌دادند، ميترساندند و در آخر که نمی‌توانستند مرا از رفتن منصرف کنند تحسين می‌کردند. روز را با اين مراسم تمام کردم، شايد ترسی در وجودم بود که سعی می‌کردم آن را ناديده بگيرم. بهر حال به خودم دلداری می‌دادم اگر گرفتن مثل سری قبل باشد که ترسناک نبود. بهر حال با اتوبوس از آزادی به سمت چهارراه وليعصر راه افتادم. سعی می‌کردم با ديدن دختران که تنها در اتوبوس بودند به خودم دلداری ندهم.


حضور گاردی‌ها درمسير قابل توجه بود: ميدان آزادی، ابتدای نواب، ابتدای روکی، و... البته لباس شخصی‌ها که همه جا بودند. سر چهارراه برای تغيير مسير به سمت شمال وليعصر از اتوبوس پياده شدم. با دقت به تعداد نفرات که ازاتوبوس پياده می‌شدند کاملا نااميد شده بودم. شايد ۵ يا ۶ نفر. البته ۵ يا ۶ نفری که مجددا ديدم!

زنجيره پليس که تشکيل شده بود جهت سيل عابران پياده تعيين مسير می‌کرد. بعد از تغيير اتوبوس تا ميان وليعصر از ديدن تعداد افراد پياده تعجب کردم.

واقعا برای شرکت درتظاهرات به سمت ميدان می‌روند؟
دور ميدان با شک از اتوبوس پياده شدم. ميدان در تسخير لباس شخصی‌ها بود. از بين عابران پياده کاملا اتفاقی يکی را انتخاب و سوار مينی‌بوس‌های اطراف ميدان می‌کردند. کاملا قيافه عابر با عجله را به خود گرفتم و ازشلوغی اطراف ميدان به سمت شمال آن تظاهرات خود را شروع کردم.

همان ابتدا به استقبال شلوغی رفتن باعث شد انگيزه پيدا کنم و زنگ بزنم اطلاع بدهم: «خيلی اومدند، کاملا مغازه‌ها بسته‌اند ولی کلی آدم در حال راه رفتن در سکوت هستند.»

لباس شخصی‌ها، در همه جا بودند. قيافه خسته گاردی‌ها که سر چهارراه‌ها ايستاده يا نشسته بودند برای ما ايجاد انگيزه می‌کرد. گاهگاه از همان نيرو لبخندی دريافت می‌کرديم ومی‌دانستيم که حساب آنها از لباس شخصی‌هايی که فحاشی می‌کنند و دقيقا مشابه شعبان بی مخ عمل می‌کنند جداست. جالب است که ما هيچکدام شعبان بی مخ را نديده‌ايم اما کاملا می‌توانيم تصورش کنيم.

شايد اگر در ابتدای مسير از سيل جمعيتی که جلوتر می‌ديدم خبر می‌داشتم تا آن حد ابراز احساسات نمی‌کردم. هرچه جلوتر می‌رفتم جمعيت بيشتر می‌شد. سر فاطمی واقعا شلوغ بود، هرچند که بعدتر فهميدم نسبت به جمعيت سر تخت طاووس و سر عباس آباد وبالاخره روبروی پارک ساعی هيچ بود.

خوشحال به همديگر روحيه می‌داديم. لبخند می‌زديم. خسته نباشيد می‌گفتيم و رد می‌شديم. چندين مغازه با آب از مردم پذيرايی می‌کردند و يا به پيرزنان درداخل مغازه‌هايشان صندلی برای نشستن می‌دادند. روبروی پارک ساعی مردم با هو کشيدن به کمک زن و مردی رسيدن که قرار بود توسط لباس شخصی‌ها دستگير شوند. سيل جمعيت که آرام آرام ازهمه طرف به سمت لباس شخصی‌ها می‌رفتند و هو می‌کشيدند از زيباترين صحنه‌هايی بود که در عمرم ديده بودم. شايد ديدن اين صحنه فقط در فيلم‌ها ميسر باشد. اما ديروز در روبروی پارک ساعی که در يک روز عادی مکان خلوتی در تهران می‌باشد من شاهد زيبايی اين صحنه بودم.

جمعيت، اطراف زن ومرد آزاد شده حلقه زدند تا لباس شخصی‌ها در جای ديگر آنها را به دام نياندزند. سيل جمعيت به اندازه ای بود که گاها مجبور می‌شديم کنار بايستيم تا جمعيتی که از بالا می‌آمد از کنار ما رد شوند.

کمی بالاترريختند و عابران داخل پايده رو را متفرق کردند. به شدت هرچه تمامتر مردم را با باتوم‌هايشان می‌زدند. از کيفهايی که مانند کيف موبايل برروی کمرهايشان بسته بودند اسپره فلفل در می‌آوردند. مشخص بود که برای زدن آمده‌اند. بسيارعصبی بودند. دعوای لباس شخصی‌ها و نيروی انتظامی از صحنه‌هايی بود که به کرات ديده می‌شد. حتا لباس شخصی‌ها با خودشان هم کنار نمی‌آمدند. يکی زياده روی می‌کرد و اطرافيانش آن را به آرامش دعوت می‌کردند.

اما چه زيبا بود سکوت مردم. شايد بخاطر اينکه از ديدن سيل جمعيت به قدری خوشحال شده بوديم که فراموش کرديم با اين جمعيت و با اين روحيه خيلی کارهای ديگر هم می‌توانيم انجام دهيم! اما اين تظاهرات هم با سکوت پايان گرفت. صحنه‌هايی که مرا به ياد تظاهرات روبروی صدا و سيما می‌انداخت. در آنجا جرات داشتيم که در وسط خيابان راه برويم ولی اين سری ترجيح می‌داديم فشرده شده در پياده رو‌ها راه برويم و به احترام فريادهای هاله سحابی سکوت کنيم.

بالاخره به ونک رسيدم. به اندازه ميدان وليعصر نظامی بود. سوار بر ون به سمت خانه رفتم در مسير مسافرهای ديگر تک تک زنگ می‌زدند و به يک نفر ديگر در جای ديگر اطلاع می‌دادند.

خيلی آمده بودند. خيلی
و منهم خوشحال از داشتن اينچنين روزی. فقط حيف که نمی دانم سری بعد کی است؟

 
 

فرمانده نيروی انتظامی احمدی مقدم، بهتر است به جای درد دل در صفحه فيسبوک، در مورد دستگیری هموطنانی که تنها جرمشان پياده روی در خيابان بود، توضيح دهند و به جای گِله از دولت برای بيشتر کمک نکردن در دستگيری فله ای اين نيرو، هرچه سريع‌تر دستگير شدگان روز ۲۲ خرداد که تعداد زیادی از آن‌ها دختران بوده‌اند را آزاد کند.
خبرنگاران سبز/گزارش و خبر:
تعداد دستگيرشدگان روز ۲۲ خرداد به شواهد آنچه ديده‌ايم و ديگر رسانه‌ها گزارش کرده‌اند زیاد بوده است. طبق ديده‌های شخصی، بيشتر دستگيرشوندگان در چهارراه وليعصر تا زرتشت (مکانی که خود من در آنجا وقت زيادی را گذراندم) تنها به گناه پياده روی در پياده روها بازداشت شده‌اند. در اين روز صلابت نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی که تنها به لطف ديکتاتوری با قلدری مملکت را با شيوه ايجاد ترس اداره می‌کنند دیده شد! به بيان ديگر باورمان شد کودتاگران ترسوهايی هستند که به نامشروع بودن خود واقفند.

جالب اينجاست نيروی انتظامی که فرمانده‌اش دو روزمانده به سالگرد کودتای انتخاباتی ، از بلامانع بودن پياده رَوی در پياده‌روهای تهران خبر داده بود و ادعا کرده بود نظام از پياده‌روی نمی‌هراسد. اما آنچه اتفاق افتاد آنروی سکه بود.

فرمانده نيروی انتظامی احمدی مقدم، بهتر است به جای درد دل در صفحه فيسبوک، در مورد دستگیری هموطنانی که تنها جرمشان پياده روی در خيابان بود، توضيح دهند و به جای گِله از دولت برای بيشتر کمک نکردن در دستگيری فله ای اين نيرو، هرچه سريع‌تر دستگير شدگان روز ۲۲ خرداد که تعداد زیادی از آن‌ها دختران بوده‌اند را آزاد کند.
يادش بخير سالهای دور دکتر علی شريعتی در حسينيه ارشاد می گفت: " علی را خوب بشناسيد تا بتوانيد شيعه علی باشيد، و الا شيعه علی نيستيد بلکه شيعه اسم علی هستيد. شيعه قبر علی هستيد. اگر ما توانستيم علی را آنطور که خودش خواسته، بشناسيم - نه آنطور که امروز عده ای دلشان می خواهد - خود به خود کمی به دنبال او ميرويم. "

اميدواريم در آستانه ميلاد با سعادت آقا اميرالمومنين مسئولان قضايی به خانواده های نگران بازداشتی های اين روز، با رافت و نگاه مهربانانه نگاه کنند و مقدمات آزادی تمامی آنان را فراهم کند.

 
 


میادین ونک، صادقیه و توپخانه مقاصد اصلی نهایی راهپیمایی بوده و از مردم خواسته شده است تا با توجه به موفقیت و پیروزی راهپیمایی قبلی، راهپیمایی سکوت برگزار شود. کلیه خیابان‌های منتهی به این میادین مسیر راهپیمایی خواهد بود
خبرنگاران سبز/سیاست: 
 صفحه فيس‌بوکی بيست و پنج بهمن با توجه به نظرات دريافتی کاربران و کارشناسان، مقاصد راهپيمايی ۲۵ خرداد را مشخص نمود. اين رسانه که نزديک به شورای هماهنگی راه سبز اميد تلقی می‌شود ميادين ونک، صادقيه و امام خمينی را به عنوان مقاصد تجمع اين روز معرفی کرد. بر اين اساس معترضان از هر مبدا به سوی يکی از اين سه ميدان راهپيمايی خواهند نمود. ميدان شهدا، ميدان امام حسين، ميدان تجريش، ميدان کاج، ميدان انقلاب، هفت حوض ميدان شهدا، ميدان امام حسين، ميدان تجريش، ميدان کاج، ميدان انقلاب و هفت حوض نيز به عنوان مقاصد فرعی معرفی شده‌اند

در يادداشت صادره تاکيد شده است که با توجه به تجربه موفق راهپيمايی ۲۲ خرداد در برگزاری راهپيمايی سکوت، تجمع روز ۲۵ خرداد نيز راهپيمايی مقصد دار سکوت خواهد بود. دلايل اين امر ندادن بهانه برای سرکوب، درمانده و عصبی شدن سرکوبگران، جذب بدنه نيروهای انتظامی، اثبات حضور، کمتر شدن دستگيری‌ها، حذف و يا کاستن از شهدا و مجروحين، جذب بيشترين تعداد هموطنان و آماده کردن شرايط برای حضور همه اقشار مردم عنوان شده است. متن اين يادداشت به شرح زير است


 ديروز ما برنده بوديم.

جمع بندی نظرات شما درباره ميدانهای مهم برای حضور در راهپيمايی ۲۵ خرداد پيرو بيانيه شورا هماهنگی راه سبز

عليرغم تمامی مصائب و مشکلاتی که حضور در تظاهرات می تواند داشته باشد حاضر نيستيم حتی يک قطره خون به ناحق از بينی عزيزی جاری شود نه امکان دارد و نه می خواهيم ايران به سوريه ای ديگر بدل شود. راهپيمايی ديروز فراتر از تجلی حضور اعلام بلوغ جنبش سبز بود. تجربه تغييرات خشونت آميز اغلب به نتيجه مناسبی نيانجاميده اند و اين جنبش (که در آن ايرانيان با عقايد و اهداف مختلف حضور دارند) به دنبال پيگيری تغييرات مسالمت آمير-در هر سطحی- است و بی شک راه خود را خواهد يافت. راهپيمايی ديروز از اين جنس اين تجربه ها بود و پيامی روشن داشت: شهيد داديم، زندان کشيديم اما ايستاده ايم يا راهی خواهيم يافت يا راهی خواهيم ساخت، گذشتيم از آتش و زيبا شديم. دانستيم حتی در شرايط سخت سرکوب نير راهی هست که می توانيم مطالبات خود را پيگيری کرده و به اعتراض خود ادامه دهيم بدون اينکه هزينه ای زيادی به ما تحميل شود. اين است پيام راه سبز: اميدوار و استوار بمان، راه خود طريق رفتن را به تو خواهد آموخت...

شورای هماهنگی راه سبز اميد امروز در ادامه اين راه بيانيه ای برای دعوت به اعتراض در روزهای ۲۵ و ۲۶ خرداد صادر کرد. ديروز به مانند بسياری از شما که به طرق مختلف چه به صورت کامنت يا ايميل نظر خود را بيان کرده ايد، ما نيز در خيابان حاضر بوديم. فکر می کنيم حرکت بزرگ ديروز ميزان هوشمندی و دورانديشی مستتر در طرح ديروز شورا را عليرغم تمامی انتقادها نشان می دهد:

۱- راهپيمايی سکوت بهانه دست نيروهای کودتا برای سرکوب نمی دهد. در عوض عصبی و در مانده شان می کند. اين موضوع در اين روزها که اجزا مختلف حکومت اين چنين با هم درگيرند و بدنه نيروهای نظامی نيز با مردم هستند کليدی است. آنچه در نهايت اين نارضايتی ها به نفع جنبش سبز و تمام مردم ايران به بار خواهد نشاند حضور ماست مگر نه در نهايت قدرت به دست حاکم جائری از جنس خودشان خواهد افتاد.

۲- دستگيری های ديروز بسيار کمتر از روزهای قبل بوده (البته و صد البته هر ايرانی سبزی بايد برای آزادی اين دوستان تلاش کند حتی اگر يک نفر باشند) و خوشبختانه گلی از گلهای وطن را از دست نداديم. ميرحسين در يکی از نوشته هايشان اشاره می کنند که آرزو دارند شرايط برای اعتراض طوری باشد که يک زن ايرانی با کودکی در آغوش هم بتواند در راهپيمايی شرکت کند. اين است سبز زيستن و اعتراض که ما ياد می گيريم جنبش سبز را زندگی کنيم، روز به روز متحدتر شويم. اتحادی که اين باور را در ما ايجاد خواهد کرد که جز خودمان کسی به ياری مان نخواهد شتافت.

۳- تظاهرات مسالمت آميز روز به روز می تواند هموطنان بيشتری را به پيوستن به اعتراضات مسالمت آميز دعوت کند. باور کنيم حضور پيگير ما و شرکت در اطلاع رسانی مستمر باعث خواهد شد به زودی ۲۵ خرداد ديگری شاهد باشيم. نيک می دانيم بسياری از مردم مانند ما سبزند پس بهتر است سعی کنيم شرايط را برای حضور همه مهيا کنيم. ما هدف داريم.

۴- شورا در بيانيه های اخير خود به مشکلات اقتصادی و اجتماعی اين روزها نيز اشاره کرده است. اين پيام آشکارا توجه نيروهای تصميم گير به اين مسائل را نشان می دهد. ما علاوه بر اينکه به حق آويخته ايم و از آن نخواهيم گذشت می خواهيم زندگی بهتری نيز داشته باشيم پس اين حرکت می تواند گامی مهم برای پيگيری مشکلات روزمره ای که داريم باشد و دوستان بيشتری را نيز هم داستان کند تا در راه ساختن فردايی روشنتر با هم گام بر می داريم.

درباره بيانيه امروز آنچه ما از ميان نظرات شما دريافتيم اين بود که معرفی ميادين اصلی برای حضور بيشتر به اهداف ذکر شده در بالا کمک خواهد کرد. اين مساله نيروهای سرکوب را پراکنده می کند و به اکثر دوستان فرصت حضور در خيابان را خواهد داد. در اين راستا و پس از پيشنهاد برخی از شما عزيزان و با درک ابهام هوشمندانه پيشنهاد شورا تصميم گرفتيم چند ميدان را به عنوان مکانهای با اهميت استراتژيک بالاتر (هزينه کمتری به ما و هزينه ای بيشتری به آنها تحميل کنند) با نظرات شما انتخاب و به شما معرفی می کنيم. لازم به ذکر است که اين بار به جای "مسير"، "مقصد" خواهيم داشت. يعنی مثلا ميدان "آ" که ممکن است از چهار سو خيابان های اصلی و فرعی چندی به آن وصل شود به عنوان "مقصد" معرفی می شود و ما می توانيم از هر مسيری به سمت مقصد مورد نظر حرکت کنيم و با ادامه پياده روی و عبور از آن کم کم دوستان ديگر را به ميان خود دعوت و برای روزهای مهمتر آماده شويم.

مقصد اول، ميدان ونک: که می توان از دو سوی خيابان ولی عصر به سمت آن حرکت کنيم.

مقصد دوم فلکه اول صادقيه: که پيوسته شاهد حضور اعتراضی در آن بوده ايم و عزيزان حاضر در مرکز به سمت غرب و جنوب به سوی غرب می توانند به آن بپيوندند.

مقصد سوم امام خمينی: که از دسترسی خوبی برای مناطق جنوبی برخوردار است.

اين ميادين از ميان ۳۴ مورد پيشنهاد شده انتخاب شده اند. علاوه بر اين ميدان بسياری مهم ديگری مانند ميدان شهدا، ميدان امام حسين، ميدان تجريش، ميدان کاج، ميدان انقلاب، هفت حوض و... نيز ميان جز مکان های مهم می باشند.




 
 


پيشتاز حمايت از کليه برنامه‏های نوين دولت آمريکا کسی نيست جز معاونت دولت،خانم هيلاری کلينتن. او در اين خصوص گفته است: ما می‏بينيم که هر روزه مردم بيشتر و بيشتری در سرتاسر جهان، برای ابراز عقايد خود بر عليه بی‏عدالتی و برای دستيابی به آمالشان، از اينترنت، تلفن همراه و ديگر وسايل ارتلاط جمعی استفاده می‏کنند. و ادامه می‏دهد: فرصتی تاريخی پيش آمده که بر تغيير در جهان تاثير بگذاريم- تغييری که مورد پشتيبانی آمريکا است- پس ما هم اقداماتمانن را به گونه‎‏ای متمرکز می‏کنيم که آنان-مردم کشورهای در حال تغيير- بتوانند همين کار را بکنند. کمک‏شان کنيم تا بتوانند با هم سخن بگويند، با اجتماعشان، با حاکميتشان و نهايتا با جهان.
خبرنگاران سبز/میز ترجمه:
در فاصله چند هفته پس از آنکه خبری گذرا از طرح دولت ايران برای ايجاد اينترنت ملی، يعنی شبکه‏ای که تنها در ايران کاربرد داشته باشد و محدوده‏اش با مرزهای جغرافيايی کشور يکی باشد، دولت آمريکا سخن از ايجاد اينترنت موازی کرده‏است. تلاش دولتی ايران برای هرچه بيشتر کنترل کردن مشترکين اين تکنولوژی و قطع ارتباط آن با جهان خارج است و اما سامانه جديد نقطه کاملا مقابل آن.

بخوانيم مطلبی در اين خصوص را از نشريه بوستن(The Boston Globe)؛
دولت اوباما پروژه ساخت وسايل ارتباط جمعی موازی يا سايه را دنبال می‏کند تا در کشورهايی که از سانسور استفاده می‏شود و يا حاکمان خودکامه اقدام به کنترل يا انسداد شبکه‏های ارتباط جمعی می‏کنند مورد استفاده قرار گيرد.
اين تلاش‏ها شامل ايجاد سامانه‏های تلفن همراه مستقل برای نسب در کشورهای خارجی است و نيز استفاده از دستگاهی که يک شرکت کم سابقه مستقل در طبقه پنجم ساختمانی تجاری در خيابان ال-L- شهر نيويورک ساخته‏اند که از طريق ساخته آنان، سخت افزاری به ظاهر عادی را می‏توان مبدل به يک شبکه بی‏سيم اينترنتی کرد. اين سامانه به دليل همين مشخصه نام اينترنت چمدانی را به خود گرفته است. دولت آمريکا برای گسترش تحقيق و ساخت اين سامانه آخری مبلغ دو ميليارد دولار بودجه تامين کرده است. اين دستگاه را می‏توان با سهولت از مرز کشورها رد کرده پس از راه‏اندازی، قابليت ايجاد شبکه بدون سيم اينترنتی در شعاع گسترده‏ای را ايجاد می‏کند- گرچه شعاع کاربردی دستگاه در اين مقاله بدرستی مشخص نشده است-.

اطلاعاتی که در خصوص تلاش‏های مذکور دولت آمريکا بدست آمده حاصل تلاش موسسه نيويورک تايمز-New York Times- است که نتايج خود را پس از يک سری مصاحبه، بررسی اوراق دولتی و تله تکس‏های بين دولتی حاصل نموده‏است. اعلام می‏شود که فعاليت‏های مذکور از لحاظ هجم اجرايی، نحوه هزينه و پيچيدگی آنها، متفاوتتند. به طور مثال بنابر گفته يکی از دست اندرکاران، پروژه اينترنت چمدانی که در کشورهايی چون ايران، سوريه ويا ليبی کارايی دارد را دولت مستقيما هزينه کرده‏است. اما پروژه ديگری که به نقل از يک مقام رسمی دولت ۵۰ ميليون دلار هزينه برداشته، نصب تلفن‏های همراه مستقل از شبکه عمومی است که در افغانستان اجرا شد. اين سامانه‏ها از آنتن‏های نصب شده در مناطق تحت حفظ نيروهای غربی برای ارتباط استفاده می‏کند تا قدرت تخريبی نيروهای طالبان بر سامانه‏های دولتی آن کشور را بدون هيچ آسيبی دور زده باشند. هزينه پروژه فوق را مشترکا دولت و پنتاگون تقبل کرده‏اند.

از يک نگاه می‏توان گفت که دولت اوباما جبهه جديدی در مقابله با سانسور جهانی باز کرده‏است. پيش از اين آمريکا با ايجاد شبکه‏های راديويی مانند صدای آمريکا-VOA- و جز آن،بر پايه گذاری اطلاع رسانی آزاد اقدام کرده بود. چندی پيش نيز نرم افزاری را در اختيار مردم چين قرار داد که از آن طريق، استفاده کنندگان اينترنت هويت خويش را ميتوانند مخفی نگاه دارند و در همان جهت نيز برای تبادل اطلاعات بدون امکان رديابی آموزشهايی به آنان داده شد. اما تلاش‏های نوين، کلا از سنخ ديگری است و معنای آن ايجاد بستری مستقل از دولت‏ها در هنگام استفاده از وسايل ارتباط جمعی است.

پروژه اخير توانسته تعداد غيرقابل باوری از سياست مداران، نظاميان و برنامه‏نويسان جوان و همچنين مخالفان سياسی مهاجر حداقل ۱۲ کشور گوناگون را برای به اجرا درآمدنش، گرد هم آورد. پروژه‏ای که توسط اين جمع قابل اجراتر، هوشمندتر والبته باحال‏تر! معرفی شده است.

گاهی دولت آمريکا برای دستيابی به راه‏های نوين در تقابل با سانسور از ايده اشخاصی استفاده می‏کند که روشی ساده برای دور زدن کنترل‏های کشورشان يافته اند. از اين روش‏های ساده می‏شود از روش چال کردن تلفن‏های همراه توسط چينی‏ها در نزديکی مرز کره شمالی نام برد که کره‏ای‏ها برای خبر رسانی و يا حتی مصاحبه از آنها استفاده می‏کردند.

پيشتاز حمايت از کليه برنامه‏های نوين دولت آمريکا کسی نيست جز معاونت دولت،خانم هيلاری کلينتن. او در اين خصوص گفته است: ما می‏بينيم که هر روزه مردم بيشتر و بيشتری در سرتاسر جهان، برای ابراز عقايد خود بر عليه بی‏عدالتی و برای دستيابی به آمالشان، از اينترنت، تلفن همراه و ديگر وسايل ارتلاط جمعی استفاده می‏کنند. و ادامه می‏دهد: فرصتی تاريخی پيش آمده که بر تغيير در جهان تاثير بگذاريم- تغييری که مورد پشتيبانی آمريکا است- پس ما هم اقداماتمانن را به گونه‎‏ای متمرکز می‏کنيم که آنان-مردم کشورهای در حال تغيير- بتوانند همين کار را بکنند. کمک‏شان کنيم تا بتوانند با هم سخن بگويند، با اجتماعشان، با حاکميتشان و نهايتا با جهان.

دست‏اندرکاران پروژه اينترنت چمدانی، از يک جهت نگران بکارگيری شبکه‏های مستقل اينترنتی در کشورهای غير آزاد هستند؛ از اين بابت که مبادا حاکمان اين کشورها با استفاده از دستگاه‏های ردياب، مکان سامانه را يافته، فعالانی را که از آن استفاده می‏کنند دستگير نمايند و يا حتی پيش از آن و در زمان وارد کردن سامانه به کشوری همان احتمال وجود دارد.

اما بسياری ديگر معتقدند که استفاده از گونه سامانه‏ها به همه ريسک‏هايش می‏ارزد چرا که بنابر گفته ساشا مينراث(Sasha Meinrath) : ما در حال ارائه خدماتی به مردم هستيم که تقريبا برای دولت‏ها غير ممکن است آن را کنترل کنند، از اطلاعات کاربرانش با خبر شوند و يا آن را کلا از کار بی‏اندازند.

ساشا رهبری تيم اينترنت در چمدان را به عهده دارد و رياست گروه مطالعات آزاد تکنولوژی در موسسه غير انتفاعی آمريکای نوين هم به عهده اوست.

وی می‏افزايد: نکته در اينجاست که چنين سيستمی، حاکميت‏ها را در بازداری آنان از حق اساسی و ابتدايی ارتباطات آزاد جمعی برای مردم، عقيم می‏کند.

 
 

شورای هماهنگی راه سبز اميد ضمن سپاسگزاری از يکايک شما، از همة مردم حق طلب ايران دعوت می کند به ياد ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ و روز تولد جنبش سبز، از ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر چهارشنبه ۲۵ خرداد در ميادين شهرها در قالب تجمعات مسالمت آميز حضور بهم رسانيد. همچنين، در روز پنجشنبه ۲۶ به ياد همة شهدای جنبش، از ندا تا هاله و از سهراب تا هدی، و نيز به ياد شهدای بزرگوار انقلاب و جنگ تحميلی، به احترام آن پيشتازان بر مزارشان حضور خواهيم يافت.

خبرنگاران سبز/سیاست:
 شورای هماهنگی راه سبز اميد به منظور سپاسگزاری از شرکت کم‌سابقه مردم در راهپيمايی سکوت ۲۲ خرداد و همچنين دعوت برای گراميداشت روزهای ۲۵ و ۲۶ خرداد بيانيه‌ای صادر کرد. به گزارش خبرنگاران سبز به نقل از نوروز متن این بیانیه به این شرح است.

 ملت هوشيار و پايدار ايران

درود بر شما همراهان همدل که در راهپيمايی سکوت اعتراض آميز در روز ۲۲ خرداد در شهرهای مختلف سرزمينمان حضور يافتيد، سکوتی که فرياد پايداری جنبش آزاديخواهی شما آزادزنان و آزادمردان است و نشان از سرزندگی هميشگی حق خواهی تان دارد.

شورای هماهنگی راه سبز اميد ضمن سپاسگزاری از يکايک شما، از همة مردم حق طلب ايران دعوت می کند به ياد ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ و روز تولد جنبش سبز، از ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر چهارشنبه ۲۵ خرداد در ميادين شهرها در قالب تجمعات مسالمت آميز حضور بهم رسانيد. همچنين، در روز پنجشنبه ۲۶ به ياد همة شهدای جنبش، از ندا تا هاله و از سهراب تا هدی، و نيز به ياد شهدای بزرگوار انقلاب و جنگ تحميلی، به احترام آن پيشتازان بر مزارشان حضور خواهيم يافت.

اطمينان داريم تا زمانی که در راه بزرگداشت مقام و کرامت انسانی، آزادی و عدالت گام بر ميداريم، ياری خداوند مهربان توشة راهمان خواهد بود و پيروزی از آن ماست.

همراهان شما در شورای هماهنگی راه سبز اميد

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته