-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

Latest news from Jaras for 01/02/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



جرس: بعد از آنکه رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر، از "نوسانات شدید و جدید قیمت سکه و طلا در بازار داخلی خبر داده و گفته بود "دیگر قیمتها در بازار سکه و طلا لحظه‌ای تغییر می‌کند"، گزارش منابع خبری حاکی از آن است که سکه بهار آزادی، روز شنبه ١١ دی ماه، با صعودی ناگهانی، به بالای ۳۹۸ هزار تومان رسیده است.


به گزارش مهر، محمد کشتی ‌آرای، رییس اتحادیه کشوری طلا و جواهر، اواخر هفته گذشته با اشاره به نوسانات شدید قیمت سکه و طلا در بازار داخلی، گفته بود: امروز قیمتها در بازار سکه و طلا لحظه‌ای تغییر می‌کند.


کشتی آرای همان زمان (چهارشنبه گذشته) گفته بود "قیمت فروش هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم در بازار تا ٣٩٠ هزار تومان، سکه طرح جدید ٣۵٨ هزار تومان، نیم سکه ١٨١ هزار تومان و ربع سکه نیز ٩١ هزار تومان می باشد."


اما روز شنبه ١١ دی ماه، خبرگزاری ایسنا از افزایش بهای ۷ هزار تومانی سکه و صعود آن به بیش از ۳۹۸ هزار تومان خبر داد.


چندی پیش همزمان با چالش بین بازاریان و دولت بر سر سیستم جدید مالیاتی (مالیات بر ارزش افزوده) و بعد از اعتصاب گسترده بازاریان، قیمت طلا و ارز سیر صعودی و ناباورانه ای پیدا کرد و بعد از آن – حتی با فروکش کردن تب قیمت ها- به روال گذشته باز نگشت.
 


 


جرس: در ادامه انتشار اسناد طبقه بندی شدۀ دستگاه دیپلماسی آمریکا توسط موسسه ویکی لیکس، گزارش‌های محرمانه وزارت خارجه آمریکا نشان می دهد که فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا در منطقه، به‌صورت ویژه در شهر استانبول ترکیه متمرکز شده، تا آنها ضمن دریافت اطلاعات از داخل ایران، با درون این کشور ارتباط برقرار کنند.


به گزارش روزنامه السفیر چاپ بیروت، دیپلمات‌های آمریکایی در استانبول در گزارش‌های خود خاطرنشان کرده اند که تعدادی از منابع اطلاعاتی"دفتر نظارت ایران" وابسته به کنسولگری آمریکا در استانبول به آمریکایی‌ها خبر داده‌اند که مسئولان ایرانی از آنها خواسته‌اند که ارتباط با آمریکا را متوقف کنند.


‌دیپلمات‌های آمریکایی همچنین گفته‌اند که یکی از این منابع اطلاعاتی به صورت موقت به ایران بازگشته تا بتواند مشکلات را با مقامات ایرانی حل کند.


دیپلمات‌های آمریکایی گفته‌اند این اقدامات مقامات ایرانی تاکید دوباره آنها بر این مسأله است که حکومت تهران متوجه اقدامات ما برای دریافت اطلاعات در خارج از ایران است.


این اسناد ادامه می‌دهند: یک خبرنگار ایرانی که دارای تابعیت انگلیسی می باشد، و از تابستان ٢٠٠٧ در استانبول برای شبکه پرس تی وی فعالیت می‌کند، اعلام کرده بود که می تواند اطلاعاتی را از درون این شبکه و صدا و سیمای ایران (IRIB) در اختیار دیپلمات های آمریکایی قرار دهد.
این گزارش افزود "با این حال او به دیپلمات های آمریکایی گفت که سردبیرش در تهران به وی هشدار داده است که با هیچ دیپلمات آمریکایی درباره ایران ارتباط برقرار نکند."
این خبرنگار ایرانیِ شاغل در بخش برون مرزی صدا و سیما، همچنین به آمریکایی‌ها گفته است که منزلش در استانبول نیز مورد سرقت قرار گرفته ولی تنها لپ تاپ وی دزدیده شده است.
بر اساس اسناد طبقه بندی شده در وزارت خارجه آمریکا، دیپلمات‌های آمریکایی اضافه کردند: با این حال با این خبرنگار به توافق رسیدیم که ارتباط خود را حفظ کنیم ولی توافق کردیم در نشست‌هایی که ممکن است افرادی از کنسول‌گری ایران نیز در آن حضور داشته باشند باهم تماس نگیریم.


دیپلمات‌های آمریکایی همچنین با هماهنگ کننده شورای بازرگانی ایران و ترکیه تماس گرفته و از وی می‌خواهند قبل از سفر به تهران برای برگزاری نشستی در این شهر، مقامات آمریکایی با اعضای این شورا دیداری داشته باشند.


هماهنگ کننده شورای بازرگانی ایران و ترکیه که از او به عنوان "منبع مهم اطلاعاتی از اواخر ٢٠٠٧" یاد می شود به دیپلمات‌های آمریکایی می‌گوید که دو عضو این شورا از سوی ایرانی ها بازخواست و بازجویی شده اند. موضوع بازخواست، "تماس‌های شورای بازرگانی ایران و ترکیه با کنسولگری آمریکا در استانبول" و "پرسش‌های آمریکایی‌ها درباره بازرگانی میان ایران و ترکیه" بود.


دیپلمات‌های آمریکایی اضافه کرده‌اند: به احتمال زیاد مقامات ایرانی به مقابله فیزیکی با منابع اطلاعاتی آمریکا به استانبول اقدام نخواهد کرد زیرا این موضوع به معنی عبور از خط قرمزهاست.


دیپلمات های آمریکایی گفته‌اند که تلاش می کنند منابع اطلاعاتی خود را حفظ و آنها را گسترش دهند.


در این اسناد به اظهارات "کیهان اوزدمیر" بازرگان اهل ترکیه و مدیر شرکت "پارس انفست" که دارای طرح‌های ساختمان سازی و سرمایه گذاری در زمینه انرژی در ایران است اشاره شده که می‌گوید: از طریق ارتباطات خود با مجموعه شهرداری تهران به این نکته پی بردم که قالیباف شهردار تهران خود را برای حضور جدی در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری آماده می‌کند. تصمیم وی برای شرکت نکردن در انتخابات قبلی ریاست‌جمهوری بر اساس یک تفاهم ضمنی بود که باقی ماندن او خارج از رقابت‌ها باعث می‌شود شرایط برای قالیباف به عنوان گزینه برتر در دوره بعدی فراهم شود.


این بازرگان ترک از دیپلمات‌های آمریکایی می‌خواهد با توجه به شرایط ایران به سرعت با تهران از در معامله وارد شوند.


در سند دیگری نیز یک منبع دانشگاهی به دیپلمات‌های آمریکایی می‌گوید که مصباح یزدی قدرت بیشتری از احمدی‌نژاد دارد و در موضوعاتی حکومتی نیز نقش مهمی را ایفا کرده و اولویت وی ماندن در سایه است.


گفتنی است پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس ٢٨ نوامبر (٧آذر) امسال، بیش از ۲۵۱ هزار سند محرمانه و طبقه بندی شده ایالات متحده را منتشر کرد که بر پایه این اسناد چند کشور عربی و از جمله عربستان سعودی از آمریکا خواسته‌ بودند به ایران حمله نظامی نماید.


رهبران کشورهای عربی، با گذشت پنج هفته از افشای مواردِ فوق، هیچ کدام از اسناد ادعایی در مورد نقل قول های خود را تکذیب نکرده اند.


رهبران و مقامات جمهوری اسلامی، انتشار این اسناد را "مشکوک" و در جهت تفرقه افکنی در منطقه ارزیابی کرده اند.
 


 


نیما رایین
جرس: گزارش حاضر نگاهی به روندهای مهم  اقتصادایران در یک سال گذشته میلادی است .روندهایی که یک نمای کلی از آنچه  در حوزه اقتصاد کشور رخ داد را نمایان می سازد؛ هم هدفمند سازی یارانه ها وهم تحریم واخم کردن دولتمردان  ایرانی به تحریم کنندگان وهم اعتصاب ورکود در بازار وصنایع .در بررسی این روندها سعی شده است جزییات رعایت شود ولی حتما اتفاقات مهمی هم از قلم افتاده اند که در قالب روندهای کلی در نمی آمدند .مانند عدم تحویل خودروی مینیاتور به مردم پس از سه سال ،یا بدهی سنگین دولت به سازمان تامین اجتماعی که به 19میلیارد دلار رسیده است.می توان به لایحه برنامه پنجم هم اشاره کرد اما چون مهم ترین تحول اقتصادی کشور هدفمندسازی بود لایحه پنجم فاکتور گرفته شد .یا می توان به اختلاس صد میلیارد تومانی یک مدیر نفتی اشاره کر دکه در زمان انتخابات88 از روسای ستاد احمدی نژاد درایلام بوده است .به هر رو پنج روند مهم اقتصاد ایران در یکسال گذشته میلادی به شرح زیر است:

 

 

 

داستان کش دار هدفمند سازی

 

برای اولین بار روز اول دی ماه 88 بود که احمد توکلی خبر از تمدید شدن برنامه توسعه چهارم داد .علت این امر دیر ارائه شدن بودجه سنواتی کشور برای سال 89 و  تداخل با بررسی برنامه توسعه پنجم بود .این موضع بعدا در مجلس رخ داد وبرای اولین بار یک برنامه توسعه در کشور بعلت دیر کرد دولت تمدید شد.گرچه دولت به این موضوع راضی نبود ودر بهمن ماه اعلام کرد که این برنامه تمدید نمی شود.واینها در حالی بود که در گزارشی که بعدا دیوان محاسبات منتشر کرد گفت: پای بندی دولت به برنامه چهارم بیشتر از 25درصد نبود وانحرافات آن 75 درصد ،در واقع سه چهارم برنامه اجرا نشده بود.

 

 

میانه دی ماه 88بود که صدای اعتراض دولت از بررسی مجلس بر سر لایحه هدفمند کردن یارانه ها بلند شد .درآن زمان این لایحه در کمیسیون ویژه در حال بررسی بود وتغییراتی نسبت به آنچه دولت داد، اعمال شده بود که یک  مقام دولتي در12 دی ماه اعلام كرد اگر لايحه با همان ويژگي‌هايي كه در كميسيون ويژه به تصويب رسيده است، در جلسه علني مجلس هم به تصويب برسد، دولت لايحه يارانه‌ها را استرداد خواهد كرد. محمدرضا فرزين، سخنگوي طرح تحول اقتصادي دولت اين خبر را اعلام كرد و بيان داشت «متصل بودن لايحه يارانه‌ها به بودجه سالانه دليل اصلي نارضايتي دولت از مصوبه كميسيون ويژه مجلس است.»

 پيش از اين هم محمود احمدي‌نژاد در 12آبان ماه ،در مجلس حاضر و خواستار تفكيك لايحه يارانه‌ها از بودجه سالانه شده بود  وی در آن روز  اعلام كرد: اگر شرط دولت تامين نشود، براي بازپس‌گيري لايحه يارانه‌ها اقدام خواهيم كرد.»

. آنچه از سوی فرزین به عنوان عامل نارضایتی دولت از مصوبه کمیسیون ویژه معرفی شده بود آن قسمت از ماده 15 این قانون بود  که می‌گوید: «بودجه سازمان [هدفمند سازی یارانه‌ها] با لحاظ ماده 12 این قانون در بودجه کل کشور تصویب می‌گردد و سقف آن صرفا با پیشنهاد دولت و تصویب مجلس قابل تغییر است.» قبل از این  هم محمود احمدی‌نژاد، در 12 آبان به طور ناگهانی به مجلس رفت و مجلس  را به پس گرفتن لایحه یارانه‌ها تهدید کرد، وی گفته بود که «اگر اين لايحه به بودجه سالانه متصل بشود، اجرايي نيست و دولت لایحه را پس خواهد گرفت»

نهایت 13 دیماه دولت تقاضای استرداد را به مجلس ارائه کرد ومجلس نیز با آن مخالفت نمود. معاون پارلماني دولت با اشاره به عدم تامين نظر دولت در خصوص نحوه اجراي اين لايحه اعلام كرد از آنجا كه لايحه يارانه‌ها به بودجه سالانه متصل شده است، امكان اجرايي شدن اين لايحه وجود ندارد. اما نمايندگان مجلس با اين استدلال كه براي تهيه اين لايحه دست‌كم دو سال وقت صرف شده است و از آن مهم‌تر، پويايي اقتصاد كشور در گرو اجرايي شدن لايحه يارانه‌ها است، به درخواست دولت پاسخ منفي دادند.محمدرضا ميرتاج الديني، هم گفت كه نمايندگان مجلس(طرافداران دولت ) طرح دو فوريتي را براي تامين خواسته دولت در خصوص لايحه يارانه‌ها ارائه خواهند داد.»

ولی عاقبت این قهر دولت باعث آن شد که کمیسیون ویژه تغییراتی در لایحه به سود دولت دهد و درنهایت در 25 دی ماه شورای نگهبان لایحه مصوب شده مجلس را تایید کرد.

احمدی نژاد پس از تایید شورای نگهبان گفت که با وجود «پیچیده شدن» اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها، به دلیل تغییراتی که در لایحه اولیه ایجاد شده، دولت آن را با«قدرت» اجرا خواهد کرد و مدیران ارشد استانی باید خود را برای این کار آماده کنند.

مرکز پژوهش های مجلس حین بررسی لایحه هدفمند سازی یارانه ها، چشم اندازی از ایران سال 89در حوزه اجتماع وخانواده ارائه داد که در تضاد کامل با گفته های مسوولین دولتی بود؛ در این گزارش آمده است :« با اجراي هدفمند کردن يارانه ها هزينه خانوار شهري در سال اول اجرا حدود 102 درصد رشد خواهد داشت».

 

به گزارش سايتای خبری، بر اساس گفته هاي احمد توکلي، رئيس مرکز پژوهش هاي مجلس،  چنانچه تورم ساختاري کشور را درنظر بگیریم،  تورم سال 89 در صورت اجراي هدفمند کردن يارانه ها به 45 تا 75 درصد مي رسد. در همين حال هزينه متوسط خانوار شهري در پايان سال 87  بالغ بر حدود 890 هزار تومان برآورد شده که چنانچه اين رقم را معيار قرار دهيم هزينه يک خانوار شهري در پایان سال 88 با تورم ادعایی بانک مرکزی یعنی 15 درصد به يک ميليون و 23  هزارتومان خواهد رسيد.اما تضادهای هدفمندسازی یارانه ها باتصویبش پایان نیافت وچند روز بعد که دولت لایحه بودجه 89 را به مجلس ارائه داد اختلاف دولت ومجلس باز بالا گرفت چرا که علیرغم تصویب وتایید شورای نگهبان دولت باید20هزار میلیارد تومان از هدفمند سازی در سال اول درامد کسب می کرد ولی در لایحه دولت این رقم دوبرابر شده بود که خلاف مصوبه مجلس بود.

مصباحی مقدم رییس کمیسیون ویژه واز منتقدین اقتصادی دولت هم دراین خصوص گفت: "متاسفانه آقای احمدی نژاد حاضر نیست مسئولیت مشکلاتی که درمقام اجرای لوایح مختلف روی می دهد را به عنوان رییس جمهور به عهده بگیرد. درحالی که دولت باید مسئولیت پذیر باشد و اگر درجایی به خاطر ضعف برنامه ریزی دولت مشکلی پیش می آید مسئولیت آن را بپذیرد". ثروتی یک نماینده دیگر مجلس هم  گفت:" اگر شرایط سیاسی اجازه می داد به خاطر بی نظمی های دولت وبحران آفرینی اقتصادی، سئوال از رییس جمهور را در دستور کار قرار می دادیم".ولی این مخالفت های مجلس هر وقت به مرز های حساس می رسید مجلس کوتاه می امد چنانچه در  بررسی بودجه 89 هم رخ داد ویکی از عجیب ترین بودجه های کشور در سی سال بعد از انقلاب تصویب شد.بودجه ای که  به تعبیر نادران بودجه 89، سازي است كه صداي آن چند سال ديگر در مي‌آيد. »

گویا بر طبق نظر دولت وتایید کمیسیون تلفیق قرار شده بود  بخش مهمی از بودجه فرهنگی در اختیار دفتر رییس جمهور قرار گیرد و این یعنی مشایی. نادران پرسید چگونه كميسيون تلفيق چندين ميليارد رادر اختيار يك يا دو نفر كه سوابق آنها كاملاً مشخص ولي حاضر به پاسخگوي به مجلس نيستند، داد.

ثروتی نماینده مجلس هم در این خصوص پیش بینی کرد که بودجه 89 هشت میلیارد دلار کسری خواهد داشت وی در این خصوص گفت:«بودجه 89، آنگونه که دولت لایحه آن را به مجلس ارائه داده است، حداقل 8 هزار میلیارد، کسری خواهد داشت. این در حالی است که برخی ارقام در لایحه بودجه سال آتی غیرواقعی دیده شده است. مثلا افزایش بودجه عمرانی کشور از 28 هزار میلیارد به 34 هزار میلیارد تومان غیرواقعی است»

اما دولت از مصوبه مجلس راضی نشد واحمدی نژاد در ابتدای سال 89 در خواست این را کرد که در خصوص اختلافش بامجلس همه پرسی برگزار شود.این در خواست مانند خواست استرداد لایحه هدفمندسازی سریع رنگ باخت وپای بیت رهبری وجلسه سران در حضور رهبر به میان آمد که رهبر به مجلس امر کرد با دولت راه بیاید واین شد که دولت مختار شد هر وقت می خواهدهدفمند سازی را به اجرادر بیاورد. واین شد که دولت در روزهای پایانی آذرماه با نه ماه تاخیر ،این قانون را به اجرا در آورد .دولت چنان مختار شده بود وهست که در آزاد سازی قیمتها مصوبه مجلس رادر نظر نگرفت وشیب وصعود 5ساله قیمت ها را یک شبه انجام داد .گازوییل بیست برابر گران شد وبنزین هفت برابر .افزایش قیمت آب وبرق وگاز نیز همین داستان را دارد.این در حالی است که رییس دولت گفت سهم یارانه ای مردم که در حساب هایشان ریخته میشود "پول امام زمان"است ورهبر ایران هم آن را "هدیه نظام "برشمرد .

 

ورودسپاه به عرصه بانکداری  ورکود بی سابقه دراقتصاد ایران

 

 

یکی  از موضوعات مهم در دولت احمدی نژادوبه خصوص در یک سال گذشته، رشد نظامی ها در اقتصاد کشوربود.غیر از واگذاری پر ابهام مخابرات وشرکت صدرا در سال 88 به سپاه وچندین پروژه بزرگ ملی ،پای سپاه در تاسیس بانک هم باز شد . بانک انصار و بانک مهر که هر دو ازموسسات وابسته به سپاه هستند.بانک انصار در فرودین 89 بامجوز بانک مرکزی پا به عرصه بانکداری کشور گذاشت.وابسته کردن اقتصاد ایران به سپاه در حالی بود که مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی، نگرانی شدید خود را از وضعیت رکودی اقتصاد سال 89 ابراز کردکه دور از واقعیت نیز نبود .

رکود و کسادی گسترده در سطح بازارهای کشور و کاهش حجم مبادلات مالی بازار، افزایش چک‌های برگشتی و کاهش تولیدات داخلی از جمله شواهدی است که نشان از رکودی بی‌سابقه در اقتصاد کشور دارد، تا آنجا که برخی از بازاری‌های باسابقه وضعیت امسال را بعد از اتمام جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه 598 بی‌سابقه می‌دانند.

 

رکود بی سابقه در اقتصاد ایران وعدم رشد در حالی بود که فساد بسیارگسترده لایه های مختلف دولت را در برگرفت وتا حتی تا معاون اولی دولت نیز پیش رفت .چنانچه داستان حلقه فاطمی وپرونده مالی 800میلیارد تومانی محمدرضارحیمی از پاییز 88 توسط الیاس نادران مطرح شد  وتاکنون نیز جریان دارد .انحرافات وتخلفات اجرایی نیز دراین دولت در حد نهایت دیده میشود آنگونه که دیوان محاسبات گزارش تفریغ بودجه 87 را دربهار امسال منتشر کرد .

با انتشار سومين گزارش ديوان محاسبات از عملكرد بودجه اي دولت احمدي نژاد، روشن شد دولت وی بیشترین میزان تخلف و انحراف از بودجه راداشته و760 میلیارد تومان را به خزانه کشور واریز نکرده است. اين گزارش عملكرد بودجه اي دولت در سال 87 است كه 72درصد انحراف از بودجه را نشان می دهد. پيش از اين در گزارش بودجه سال 86، 54درصد انحراف ثبت شده وبراي سال 85 نيز دو هزار مورد تخلف به ضبط رسيده بود.

به این ترتیب در واقع احمدی نژاد هيچ سال مالي را بدون تخلف پشت سر نگذاشته ولي اتفاقي هم از حيث نظارت وپاسخگويي برايش روي نداده است. در واقع كل حاكميت ايران با اين پرسش روبه رو است دولتي كه 72درصد نسبت به لايحه مصوب مجلس تخلف وانحراف از خود نشان مي دهد چقدر صلاحيت اداره امور را دارد

.

از تعطیلی عسلویه تا وارد کننده گاز شدن

 

این انحرافات در حالی رقم می خورد  که از نظر رهبر ایران دولت احمدی نژاد پاک ترین وپرکارترین دولت است .این پر کاری در حالی بود که در طول یکسال  گذشته روند کند شدن پروژه های ملی به خصوص در پارس جنوبی شدت بیشتر پیدا کرد .از این رو عقب ماندگی ایران از قطر در برداشت گاز از پارس جنوبی نمایان تر شد .به گفته سيد مهدي حسيني كه از مدیران ارشد وزارت نفت دولت خاتمی  بوده و بسياری از قراردادهای نفتي با امضاي او بسته شده است. قطر 11سال زودتر از ایران برداشت از اين ميدان را آغاز كرده اما تحريم هاي سنگيني كه در طول پنج سال گذشته بر صنعت نفت ايران تحمیل شده و بهره مندی از تكنولوژي روزآمد و سرمايه گذاري خارجي در كشور را مختل کرده، به بحران مدیریت در حوزه انرژی دامن زده است. گزارش قائم مقام اسبق مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران از عمق فاجعه اقتصادی در حوزه نفت و انرژی پرده بر می دارد.این مسایل در حالی بود که در زمستان 88 دولت دو قرارداد واردات گاز با ترکمنستان وآذربایجان امضا کرد .تاکشوری که صاحب دومین منبع منابع گازی جهان است، به یکی از بزرگ ترین واردکنندگان این ماده حیاتی تبدیل شود. آن هم  درحالی که بر اساس آمار منابع معتبر، ایران بادارابودن 16 درصد گاز جهان، صاحب دومین منابع گازی بعد از روسیه  و چهارمین تولید کننده گاز در جهان است. این در حالی بود که در پایان خرداد ماه باامضای قرار داد 5فاز پارس جنوبی باشرکتهای داخلی من جمله خاتم الانبیا نفتی ها مدعی شدند که می خواهند35ماهه کل فازهای برجامانده پارس جنوبی راتوسعه دهند که از این اقدام خود به نام "انقلاب نفتی"یاد کردند .این انقلاب در حالی بود که پروژه های میلیارد دلاری به شرکت هایی تازه تاسیس باسرمایه های صد هزار تومانی واگذار شد.همان روزها رخداد دیگری سپاه وصنعت نفت ایران را به طنز ومضحکه کشاند .در حالیکه براثر انفجاردکل حفاری در نفت شهر 38روز این میدان نفتی در آتش می سوخت وهیچ اقدامی از سوی سپاه برای مهار این آتش گرفتگی انجام نشد ولی فرمانده قرار گاه خاتم در خصوص مهار آتش گرفتگی چاه نفت در آبهای خلیج مکزیک اعلام آمادگی کرد.رستم قاسمی هدف خود ازاین پیشنهاد را کمک به حفظ محیط زیست برشمرد.وضعیت خودکفایی بنزین هم به این وضعیت دچار شد .با بالاگرفتن موج تحریم ها علیه فروش بنزین به ایران دولت درپی آن شد که با تغییر وتوقف خطوط تولید مواد پتروشیمی بنزین تولید کند.بنزینی که به گفته یک نماینده مجلس سرطانزا است وبه قیمت تعطیلی شش مجتمع پتروشیمی کشورصورت گرفت .جالبتر آنجابود که یک نماینده بعد از شروع خودکفایی در شهریور ماه فاش ساخت علیرغم تبلیغات دولتی ها واردات بنزین کماکان ادامه دارد ومتوقف نشده است .وصدالبته که مساله "بنزین خودکفایی"خیلی حاد شد که تهران درغبار شدید سرب وآلودگی فرو رفت وگفته وشنیده شد که علت این موضوع آلودگی شدید بنزین های خودکفایی است .

 

اعتصاب بازار ورکود صنایع

 

از دیگر تحولات مهم یک سال اخیر اعتصابات بازار بود .اعتصابی که به شکل گسترده از میانه تیر شروع شد وتا ده روز ادامه داشت  وبا توافقی بین اصناف و وزارت بازرگانی بر مالیات ارزش افزوده پایان گرفت .اما طلافروش ها اعتصاب را در ماههای بعد دوباره ادامه دادند .

روزنامه کیهان در مقاله ای در این مورد  نوشت: "بازاریان با وجود برخورداری کمترین مالیات را نیز پرداخته‌اند. ۶/۲ تا ۷/۲ میلیون واحد صنفی در کشور وجود دارد که سرانه‌ی مالیات هر واحد صنفی به طور میانگین ۷۰۰ هزار تومان است. این رقم برای بسیاری از واحدهای صنفی کمتر از فروش یا درآمد یک روز آنهاست."

در تحولی مشابه این موضوع ،گرفتار شدن صنایع کشور در چاله یا چاه رکود بود .به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد در مرداد ماه «ایران خودرو بزرگترین شرکت خودروسازی ایران از مدتها پیش شرایط دشواری را تجربه می‌کند. بدهی هنگفت این شرکت خودروسازی اکنون به مرحله‌ای رسیده که برنامه فروش بخشی از اموال این شرکت در دستور کار قرار گرفته است. بدهی این شرکت بزرگ که همواره در ردیف سودآور‌ترین شرکت‌های ایرانی قرار داشت، به حدی رسیده که امکان ادامه حیات آن را به مخاطره انداخته است.ایران خودرو برای اولین بار بعد از ۴۵ سال نه تنها سودی نکرده بلکه گزارش‌ها نشان می‌دهد که این شرکت زیان داده و گفته می‌شود که این شرکت سودی برای پرداخت به سهامداران خود نخواهد داشت.»

ومشکل، فقط مختص شرکت ایران خودرو نبود ،چرا که به گزارش روزنامه پول: " شرکت ایرالکو که تقریبا نیمی از تولید آلومینیوم ایران را بر عهده دارد، مشکل مشابهی دارد و وضعیت مالی این شرکت به شدت بحرانی است. برخی برآوردها نشان می‌دهد که شرکت ایرالکو در سال جاری بیشتر از ۱۱۰ میلیارد تومان زیان خواهد داد. هزینه‌های بالای تولید، یکی از مشکلات اصلی تولید آلومینیوم در ایران است و بعد از بحران جهانی و کاهش قیمت محصولات فلزی از جمله آلومینیوم، دشواری‌های این شرکت چند برابر شده است. این شرکت که سه سال پیش به بخش خصوصی واگذار شد، در دو سال گذشته برای هر سهم ۳۰۰ و ۴۰۰ تومان سود در نظر گرفته بود اما اکنون این شرکت نه تنها سودی ندارد بلکه زیانش در هر سهم به بیشتر از ۳۴۰ تومان رسیده است."

 

در تحولي ديگر بنا بر گزارش سايت آفتاب «صنایع در سال‌های اخیر با مشکلات زیادی نظیر عدم نقدینگی، ‌افزایش مالیات بر ارزش افزوده و … مواجه بوده‌اند اما هیچ یک از مسائل فوق به اندازه قطعی برق به عنوان مهمترین منبع تولید انرژی برای سرپا بودن صنایع مهم و کلیدی نیست. با گرم شدن هوا و افزایش مصرف انرژی در بخش خانگی و به‌ویژه افزایش مصرف برق، وزرات صنایع تصیم به اتخاذ تدابیری نظیر قطعی موقت و ساعتی برق صنایع گرفت که در این میان به دلیل وجود برخی کاستی‌ها در تصمیم‌گیری و نیز اجرا و اطلاع‌رسانی به صنایع با کوتاهی‌های به‌وجود آمده صنایع استان تهران به‌ویژه شهرک‌های صنعتی جنوب، ‌شرق و غرب استان تهران خسارات میلیاردی ناشی از قطعی برق را تجربه کردند. وبسياري از واحدهاي صنعتي هم اكنون با نيمي از ظرفيت خود يا حتي كمتر مشغول به كارند.»

 

 

 

نتایج اخم به فرانسه وسیلی به کره

 

با تصویب دور چهارم تحریم ها ،فشار های تحریم واقتصادی بر ایران وصنایع کشور کمر شکن شد.در سیکلی که از تابستان شروع شد شرکت های مختلف صنعتی از نفتی گرفته مانند شل ورپسول تا  شرکت کره ای کیا موتورز وتویوتا  ایران را تحریم کردند. در این میان تحریم کیاموتورز درحالی رخ داد که این شرکت کره ای پشتیبان فنی پر تیراژ ترین خودروی کشور یعنی پراید است .

اهمیت تحریم کیا موتورز آنجاست که 40درصد اتوموبیل های تردد کننده در ایران ـ پراید ـ از محصولات این شرکت است که خط تولیدش به ایران واگذار شده.

تحریم  ایران توسط این شرکت در حالی است که در سالهای گذشته روابط خوبی با این خودرو ساز برقرار وبازار انحصاری خودروی ایران به روی این خودرو ساز کره ای باز شده بود؛ ولی این شرکت نیز در راستای اقدامات دولت کره جنوبی در تحریم ایران به این تحریم ها پیوست.حدود یک هفته پس از وضع تحریم‌های تازه از سوی کره جنوبی علیه ایران، شرکت خودرو سازی کیاموتورز متعلق به این کشور اعلام کرد یک ماه است که صادرات خود به ایران را به حالت تعلیق در آورده است.

به گزارش بی بی سی وبه نقل از خبرگزاری فرانسه "شرکت کیاموتورز که به ارسال خودرو، قطعات مجزا و قطعات یدکی خودرو به ایران می‌پرداخت و در ایران بیشتر با خودروی پراید شناخته شده است، روز سه‌شنبه، ۲۳ شهریور، اعلام کرد که از یک ماه پیش و پیش از وضع تحریم‌ها از سوی سئول علیه ایران، صادراتش به ایران را متوقف کرده است."

این شرکت در راستای اقدامات دولت کره جنوبی در تحریم ایران به این تحریم ها پیوست.درست حدود یک هفته پس از وضع تحریم‌های (اواخر شهریور ماه) تازه از سوی کره جنوبی علیه ایران.واین مورد در حالی بود که مانند موارد مشابه این چنینی رسانه های دولتی از قبل پیش بینی می کردند که به خاطر نیاز آن کشور به کشور پر اهمیتی مثل ایران تحریمی صورت نخواهد گرفت واین حرفها در حد شعار است اما تحریم کره جنوبی ومهم ترین شرکت هایش علیه ایران هم رخ داد .مانند تحریمی که برزیل علیرغم روابط نزدیک باتهران دست به آن زد .

بعد از موج این تحریم های پی در پی سایت اصولگرای خبر آن لاین در گزارشی نوشت: "ابتدا بنز، در ادامه بی ام دبلیو و اکنون تویوتا داعیه قطع همکاری با ایران را سر داده اند، صحبت هایی نیز از ابهام در همکاری هیوندا شنیده شده، اما ادامه چنین روندی به کجا خواهد انجامید؟ موضوع جدی تر از آن است که بخواهیم از کنار آن ساده گذر کنیم. هرچند شکی نیست که این اقدام تویوتا یک اقدام کاملا غیر اخلاقی و غیرعرف در روابط بین الملل است، ولی باید چشمان خود را بازکنیم حتی اگر تنها کشور ژاپن را از سبد خودروسازان داخلی و واردکنندگان حذف کنیم، جدای از ضرر هنگفت واردکنندگان خودروسازان داخلی نظیر ایران خودرو، پارس خودرو، گروه بهمن و امثالهم نیز با مشکل جدی مواجه خواهند شد، بخصوص این ضرر برای پارس خودرو و بهمن وسایپا نیز جدی تر خواهد بود."

بعد از مدتی هم شرکت پژوی فرانسه نیز به این  موج پیوست که رحیمی در اظهار نظری تاریخی گفت :« اگر فقط یک اخم در پاسخ به تحریم اروپایی‌ها کنیم بخشی از صنعت فرانسه فرو می ریزد. مثلا اگر وزیر صنایع ما تصمیم بگیرد واردات قطعات خودرو پژو از فرانسه را لغو کند 2.5 میلیارد واردات ما پایین می‌آید بنابراین در فرانسه چه اتفاقی می افتد؟ به باور بنده صنعت خودرو فرانسه فرو می ریزد»

رحیمی که پیش از این، هنگام اعمال تحریم کره جنوبی علیه ایران گفته بود "باید به کره سیلی محکمی بزنیم"  در ادامه سخنان خود یادآور شد: "رشد بیکاری در اروپا آنها را وادار کرد مثلادر فرانسه سن بازنشستگی را بالا ببرند که این درست برخلاف ایران است در حالی که ما پذیرفتیم کارمندان 5 سال زودتر از موعد مقرر خود را بازنشسته کنند و دولت پذیرفت هزینه بازنشستگی را پرداخت کند و این موضوع در این کشور اروپایی بیکاری به وجود آورد ودر ایران یک میلیون و 100 هزار شغل اضافه شد."

این گفته ها در حالی بود که طبق آماری که سایت شرکت پژو منتشر کرد،صادرات این شرکت به ایران تنها وتنها یک درصد از فروش این شرکت را در بر می گرفت که از نظر مدیران پژو ضرر این موضع خیلی کمتراز ضرری است که پژو در بحران مالی جهانی دچار آن شد ولی از پا نیافتاد و ورشکست نشد .

 

 

 

 


 


 

  جرس: سخنگویشورای نگهبان در مورد اینکه آیا اظهارنظرها و اقدامات افراد تاثیری در تایید یا ردصلاحیت آن‌ها برای نامزدی در انتخابات دارد، گفت: اقدامات خلافی كه افراد مرتكب می‌شوند در زمان بررسی صلاحیت‌ها در نظر گرفته می‌شود، اما اظهارنظر كارشناسیتاثیر ندارد.

 

به گزارش ایسنا، عباسعلی كدخدایی در نشست خبری صبح روز گذشته خود با اصحاب رسانه، با اشاره به ایرادات شورای نگهبان پیرامون لایحه‌ مجازات اسلامی، گفت شورای نگهبان ١٧٨ ایراد به لایحه‌ مجازات اسلامی گرفته كه عمده‌ آن‌ها ایرادات شرعی است، البته ایرادات قانونی نیز وجود دارد. هم‌چنین برخی ابهامات نیز در آن به چشم می‌خورد.

 

 

تمام سوابق و اقدامات افراد در بررسی‌ صلاحیت‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد

 

خبرنگاری با بیان این‌كه احمد جنتی اعلام كرده تا زمانی كه وی در شورای نگهبان حضور دارد یكی از اطرافیان رییس‌جمهور در صورت كاندیدا شدن تایید صلاحیت نخواهد شد، خواستار ارزیابی كدخدایی شد كه وی پاسخ داد: موضع رسمی شورای نگهبان این است تا زمانی كه ثبت‌نام صورت نگیرد، اظهارنظر نمی‌كنیم و طبعا تمام سوابق و اقدامات افراد در بررسی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

كدخدایی درباره برخی اظهارنظرها در مورد تایید یا ردصلاحیت برخی چهره‌ها نیز گفت: مصلحت‌سنجی این‌كه چه كسی صحبت كند یا خیر با بنده نیست و نمی‌توانم بگویم كه چه كسی این كار را انجام دهد یا ندهد. اما ما در شورای نگهبان در زمان ثبت‌نام افراد و زمان قانونی برای بررسی صلاحیت‌ها، اعلام نظر می‌كنیم.

 

 

پاسخ شورای نگهبان درباره لایحه‌ برنامه پنجم به مجلس ارسال شد

 

وی با اشاره به لایحه‌ برنامه پنجم و با بیان این‌كه "پاسخ رسمی شورای نگهبان دراین مورد، پایان ساعات اداری روز چهارشنبه به مجلس ارسال شد" گفت: این لایحه بسیار مفصل بوده و دارای بیش از دویست ماده است كه علاوه بر بررسی در مجلس، مدت‌ها نیز در دولت مورد بررسی قرار گرفت. ما نیز تلاش كردیم از زمانی كه مجلس وارد رسیدگی شد، بررسی‌های غیررسمی خود را آغاز كنیم و در سه نوبت بررسی‌های غیررسمی ما برای مجلس شورای اسلامی ارسال شد.

 

 

باید منتظر دستور رهبری در مورد نظر كارگروه رفع اختلاف دولت و مجلس بود

 

خبرنگار دیگری با بیان این‌كه اظهارنظرهای شما درخصوص كارگروه رفع اختلاف دولت و مجلس در میان برخی موجب بیان انتقاداتی شده، خواستار ارزیابی كدخدایی شد كه وی با تاكید بر این‌كه "اظهارنظر نكردم بلكه گزارش دادم" گفت: در آن نشست خبری نامه‌ احمد جنتی را كه پس از جمع‌بندی خدمت رهبری تقدیم شد، گزارش دادم. اظهارنظری نكردم و نمی‌كنم. باید منتظر دستور رهبری در این خصوص بود.

 

وی یادآور شد: البته هر فرد یا افرادی می‌توانند اظهارنظر كنند. اصل اظهارنظر مجلس و دولت اشكالی نداشت، ولی فكر می‌كنم دوستان مجلسی در اظهارنظر كمی عجله كردند؛ زیرا در جلسه حضور داشتند و از مفاد آن آگاه بودند. آن‌چه ما نیز اعلام كردیم نگفتیم كه نظر مجلس شورای اسلامی است بلكه اعلام كردیم كه در این كارگروه، جمعی از نمایندگان مجلس، نمایندگان دولت و برخی كارشناسان حضور دارند.

 

وی گفت: نمایندگان مجلسی كه عجولانه اعلام نظر كردند می‌توانستند زودتر به ما اظهارنظر كنند. نامه از سوی شورای نگهبان در تاریخ ٢٠ آبان‌ماه خدمت رهبری ارسال شد اما چند روز بعد نامه نمایندگان به دست ما رسید. آن هم در پی این بود كه یكی از نمایندگان مجلس از من سوال كرد و من گفتم كه قرار است شورای نگهبان نظر خود را خدمت رهبری اعلام كند.

 

 

تركیب تعیین شده برای بانك مركزی از سوی بانك مركزی غیرحاكمیتی بود

 

وی پس از تشریح ایرادات شورای نگهبان به برنامه‌ لایحه پنجم، در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌كه ایراد شورای نگهبان به تركیب اعضای بانك مركزی به طور شفاف چیست؟ گفت: با توجه به این‌كه بانك مركزی از نهادهای حاكمیتی به شمار می‌رود عضویت افرادی غیر از افرادی كه در قوای سه‌گانه حضور دارند (از جمله اقتصاددانان)، مغایر اصل ۴۴ قانون اساسی شناخته شد.

خبرنگار دیگری سوال خود را چنین مطرح كرد كه آیا اكنون مشخص شده كه تعیین رییس بانك مركزی بر عهده مجمع عمومی است یا رییس‌جمهور؟ كه كدخدایی در پاسخ گفت: این مباحث از جمله مباحث مصلحت‌سنجی است كه باید در قانون بیاید. ایراد شورای نگهبان این بود كه با توجه به تركیب و وظایفی كه بر عهده دارد، حضور افرادی غیر از افرادی كه در قوای سه‌گانه حضور دارند مغایر با اصل ۴۴قانون اساسی است.

 

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سوال كه آیا ایراد شما درباره حذف رییس‌جمهور از تركیب اعضای بانك مركزی نبود؟ گفت: شورای نگهبان نسبت به حذف افراد بحثی به صورت رسمی نداشته است. تركیبی كه در این شوراها یا مجامع به چشم می‌خورد با توجه به وظایف آن‌ها مورد توجه واقع می‌شود. به همین دلیل تركیبی كه برای بانك مركزی در نظر گرفته شده، تركیبی غیرحاكمیتی بود كه ما آن را مغایر قانون اعلام كردیم.

 

به گزارش ایسنا، كدخدایی در پاسخ به این سوال كه اگر اقتصاددانان از این تركیب حذف شوند ایراد شورای نگهبان برطرف می‌شود؟ گفت: احتمال دارد.

 

گفتنی است شورای نگهبان چندی پیش با رد مصوبه مجلس در مورد ترکیب بانک مرکزی، آنرا  مغایر قانون اساسی اعلام کرد.

 

مجلس شورای اسلامی در بررسی برنامه پنجم توسعه، پیشنهاد محمدرضا باهنر و علی‌اصغر گرانمایه‌پور را جایگزین مصوبه كمیسیون تلفیق كرده بود تا از این پس، مجمع عمومی بانك مركزی از ١١ عضو متشكل از وزیر اقتصاد و دارایی، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور، دادستان كل كشور، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و هفت نفر از اقتصاددانان با حداقل ١۵ سال سابقه و تخصص فعالیت پولی و بانكی انتخاب شوند و این درحالیست كه این اعضا تاكنون ۵ نفر بودند.

 

بر اساس تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دوره اول، هفت نفر اقتصاددان را رییس‌جمهور به مجلس معرفی و آنان با رای اكثریت مجلس انتخاب می‌كرد و رییس‌جمهور تنها می‌توانست یك نفر از هفت اقتصاددان را با رای اعتماد مجلس تغییر دهد و اعضای مجمع عمومی از بین خود فردی را به عنوان رییس مجمع انتخاب كنند. 

  

این مصوبۀ مجلس که سپس توسط شورای نگهبان به نفع دولت بازگردانده شد، اوایل پاییز امسال مورد مخالفت دولت و حامیان رئیس دولت قرار گرفته بود.     

  


 


جرس: رییس سازمان صداوسیما با بیان اینکه " آنتن امروز در خدمت آثار بسیجی است"، اظهار عقیده کرد "توقعم از بخش برنامه‌های بسیج خیلی زیاد است و علی‌رغم همه تلاش‌هایی كه از ابتدا تا الان صورت گرفته آن‌طور كه من توقع دارم خروجی‌های تولید بسیج نتوانسته وقتی روی آنتن می‌رود به قول ما بتركاند."


سردار ضرغامی با اعتراف به اِعمال خشونت و ضرب و شتم مردم توسط بسیجیان در جریان حوادث بعد از انتخابات، همچنین گفت "بسیجی‌ها در زمان فتنه با تمام هستی خود به صحنه آمدند و برای حفظ انقلاب تلاش كردند و حتی مجبور شدند باتوم و چوب به دست بگیرند و كوچه به كوچه مقابله كنند اما رسانه‌های خارجی با تبلیغات سنگین سعی دارند بسیج را ضدمردم نشان دهند. "


به گزارش فارس، سردار عزت الله ضرغامی، روز شنبه ١١ دی ماه ٨٩، در جریان مراسم تودیع و معارفه رئیس بسیج رسانه ملی که با حضور سردار نقدی فرمانده کل بسیج، سردار ظفرقندی، موسوی مقدم، مهدی فرجی، علی‌اصغر جعفری، مجید رجبی معمار و جمعی از مدیران صدا و سیما در سالن اصحاب الحسین صداوسیما برگزار شد، با مزاح اینکه "یوم‌الله اول ژانویه را تبریك می‌گویم"، ادعا کرد "بزرگان انقلاب كه از صحابه امام هستند لغزیدند و به گل فرو رفتند و هنوز هم نفهمیدند چه شد اما بسیجی‌ها بصیرت داشتند و در دوره فتنه حتی یك بسیجی منحرف نشد و یك پایگاه در اختیار فتنه‌گران قرار نگرفت."


ضرغامی ادامه داد "بدون اغراق بهترین بچه‌های ما بچه‌های بسیجی در همه بخش‌ها هستند و اگر كل سازمان صدا و سیما را بسیجی بگویم به عنوان مأموریت‌های مكتبی در یك معنا عزیزانی هستند كه هم رسماً بسیجی هستند و هم از لحاظ كمی استعداد قابل توجهی دارند كه برای ما بسیار ارزشمندند. "

رئیس انتصابی رسانه ملی در ادامه سخنان خود اظهار عقیده کرد "بسیج در سازمان مولد است و خود بسیج قابلیـت‌های تولید فراوانی دارد و من توقعم از این بخش خیلی زیاد است و علی‌رغم همه تلاش‌هایی كه از ابتدا تا الان صورت گرفته آن‌طور كه من توقع دارم خروجی‌های تولید بسیج نتوانسته وقتی روی آنتن می‌رود به قول ما بتركاند و حتی برنامه ده دقیقه‌ای روی آنتن برود و تا مدتها ورد زبان باشد. "


در حالیکه طی ماههای اخیر شبکه های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی، هزینه و زمان زیادی را صرف برنامه های خاصِ حامیان حکومت و موارد مورد اشارۀ رئیس آن سازمان کرده اند، وی از محدودیت‌هایی موجود در پخش برنامه‌ها گله کرد و مدعی شد "وقتی یك بسیجی در زمان فتنه شهید می‌شود نمی‌توانیم آنطور كه باید برایش بزرگداشت بگیریم. آن هم آنطور كه دوست داریم و به خاطر پیچیدگی‌هایی كه فتنه دارد نمی‌ توانیم بزرگداشت بسیار بزرگی بگیریم بسیجی‌ها در زمان فتنه با تمام هستی خود به صحنه آمدند و برای حفظ انقلاب تلاش كردند. حتی مجبور شدند باتوم و چوب به دست بگیرند و كوچه به كوچه مقابله كنند اما رسانه‌های خارجی با تبلیغات سنگین سعی دارند بسیج را ضدمردم نشان دهند. "


وی ادامه داد: در چنین شرایطی بچه‌های بسیج كه همه جوان و با احساسات هستند چقدر می‌توانند تحمل كنند؟ بزرگان انقلاب كه از صحابه امام خمینی هستند لغزیدند و به گل فرو رفتند و هنوز هم نفهمیدند چه شد اما بسیجی‌ها بصیرت داشتند و در دوره فتنه حتی یك بسیجی منحرف نشد و یك پایگاه در اختیار فتنه‌گران قرار نگرفت.


ضرغامی ادعا کرد "پس از فتنه تصمیم گرفتیم چهره بسیج را در جامعه بازسازی كنیم وظیفه بسیج مقابله با دشمنان بزرگ انقلاب است. اما اصل این است كه تولیداتی با روحیات بسیجی ساخته شود. تمام حساسیت من روی آنتن است و اول، وسط و آخر به این فكر می‌كنم كه چه چیزی روی آنتن می‌رود. "


رئیس رسانه ملی عنوان داشت:‌ ظرفیت‌های بسیج را شناسایی كنیم و آن را روی انیمیشن متمركز كنیم تا بهترین تولیدات را برای كودكان و نوجوانان داشته باشیم اعتبارات در این زمینه كم نیست گروه‌های بسیج بسیار خوبی هم داریم كه باید شناسایی شوند و آنتن امروز در خدمت آثار بسیجی است.


در پایان این مراسم، حكم مسئولیت جعفری (فرمانده جدید بسیج صدا و سیما) به همراه هدایایی توسط رییس رسانه ملی اهداء شد و مهدی فرجی رییس پیشین بسیج سازمان صداوسیما لوح قدردانی و هدایای خود را از سردار نقدی (فرمانده کل بسیج) دریافت كرد.
 


 


حسن یوسفی اشکوری
به نظر می رسد مقامات روی دست هم بلند شده و هر کدام می کوشد در ادعاهای دروغ، گوی سبقت را از دیگری برباید


 

چندی پیش در همین ستون جرس مقاله ای منتشر کردم تحت عنوان «انحطاط و سقوط». در آن گفته نوشته بودم که در بخش پایانی دولت­ها و سلسله­های حکومتی تاریخ، نشانه­های انحطاط آشکار می شود و از نشانه­های انحطاطا رواج و چیرگی ریا و دروغ و فریب و تملق و گزافه گویی و غلو بسیار در حق بزرگان و فرمانروایان و حاکمان است. این نشانه­ها هرچه بیشتر می­شود، فروپاشی و سقوط نیز نزدیک تر می­گردد. در آن نوشته نمونه­هایی از مداحی و تملق و گزافه گویی در باره رهبر نظام ولایی کنونی و نیز نمونه­هایی از دروغ­های آشکار رئیس دولت و برخی دیگر از مقامات مشهور فعلی کشور ذکر کرده بودم. اما گویا این دروغ گویی­ها پایان ندارد و هر روز بیش از گذشته و آشکارتر از پیش و بزرگ تر از همه وقت دروغ گفته می­شود و حتی به نظر می­رسد که مقامات روی دست هم بلند شده و هر کدام می­کوشد در ادعاهای دروغ گوی سبقت را از دیگری برباید.

 

اخیرا جناب شیخ حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، در جمع روحانیون حوزه علمیه قم سخنانی گفته اند که یکی از مصادیق این دروغ­های بزرگ و به اصطلاح شاخدار است و می­توان آن را «بلوغ دروغ» نامید. ایشان فرموده اند: « از منزل یکی از سران رده اول فتنه علیرضا بهشتی که در واقع اتاق فکر آنان بود، جزوه بسیار تکان دهنده­ای بدست آمد که در آن طرح براندازی دین در ایران، پیش از انتخابات تا کنون ترسیم شده بود . . . سران فتنه در این طرح می­خواستند از حوزه های علمیه، مراجع و شخصیت­های علمی به عنوان ابزار برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند». بعد افزوده اند که ادبیات جزوه به ادبیات حزب توده می­ماند و «پس از کارشناسی متخصصان وزارت اطلاعات این مطلب ثابت شد». (ایلنا – گویا- 10 دی 89)

 

 

 

راستی آدمی در می­ماند که چگونه یک مسئول بلند پایه حکومتی و مقام اول امنیتی و آن هم در لباس «مقدس» روحانی و آن هم در «حرم اهل بیت» و حوزه علمیه قم و در برابر انبوه دینداران و روحانیان می­تواند چنین بی­پروا دروغی به این بزرگی و آشکار بگوید و نه از خداوند و چشم بینای او پروا کند و نه از قیامت و حسابرسی اعمال بیم داشته باشد و نه از فهم و درک ولو اندک مخاطبانش در آن محفل و بیرون از آن بترسد؟! البته در فضای حاکم کنونی، که چنین بی­پروایی­ها از فرط تکرار عادی شده و طبیعی می­نماید، تا حدودی هم قابل فهم و درک خواهد بود. ظاهرا در اندیشه و باور آقایان خدا و آخرت و قیامت که نسیه است و حداقل پیامد فوری و آنی ندارد و در مملکت قانون و دادرسی هم که حاکم نیست تا از شکایت شاکیان و آسیب دیدگان و رسیدگی آن بیمی وجود داشته باشد. تا کنون شکایت چند شاکی خصوصی منتقد حاکمیت در دستگاه قضایی رسیدگی شده است که شکایت دکتر عیرضا بهشتی دومی باشد؟ در دوران پیش از انقلاب، که در توهم اتوپیای حکومت اسلامی بودیم، می اندیشیدیم که که اگر در نظام­های معمولی بشری عامل بیرونی قانون بازدارنده خلاف­ها و جرائم است، در نظام دینی، ایمان به عنوان عامل درونی و آگاهانه و اختیاری عمل می­کند و از این رو هم قانون جدی تر و مؤثرتر عمل می­کند و هم مردمان به طور طبیعی و بدون نیاز به قانون و گزمه و مجازات و زندان از خلاف­ها و ارتکاب جرائم خودداری می­کنند. حال چه باید گفت؟ آیا آن فکر غلط بود یا این حاکمان به چنان فکری باور ندارند و به هردلیل بر آن نیستند که به لوازم ایمان و ارزش­های دینی ملتزم باشند؟ اکنون ظاهرا ماجرا بر عکس است. هرکس بی دین­تر و یا حداقل در دینداری بی ادعاتر، اخلاقی تر و قانون گرا تر و به عدالت نزدیکتر. 

 

  

 گرچه دروغ برای اهد اف خاص و برای اثرگذاری بر جامعه و افکار عمومی و حداقل قشری خاص ساخته و پرداخته می­شود اما در عین حال در چنین مواردی لازم است حداقل هوشمندی به کار گرفته شود تا مشت دروغگو به سادگی باز نشود و اثبات بی­پایه بودن ادعاهای کذب به راحتی ممکن نباشد. اما در دولت مهرورز امام زمانی مسئولان چندان دست خود را در جعل و دروغ باز می­بینند که نیازی به چنین تدبیر و هوشمندی نمی­بیننند و حداقل این است که به لوازم گفته­ها و ادعاهای خود توجه نمی کنند. احتمال نمی­دهند که ممکن است در میان مخاطبانشان کسانی پیدا شوند که از درک و هوش متوسطی برخوردار باشند. گرچه افاضات جناب مصلحی نیازی به بحث و فحص ندارد اما در اینجا به طرح چند نکته و پرسش می­پردازم.

 

 

1 – نکته­ای که پیش از هر چیز به نظر می رسد طرح این پرسش است که: «براندازی دین در ایران» به  چه معناست؟ چگونه می­توان یک دین ریشه دار با دهها میلیون پیرو در محدودة جغرافیایی یک سرزمین گسترده را برانداخت؟ تا کنون در طول تاریخ چند بار اتفاق افتاده که چند نفری در اتاقی بنشینند و طرح براندازی یک دین را آماده و بعد طی یک و یا چند سال اجرا کنند؟ اصولا دین یک مفهوم کاملا ذهنی و انتزاعی است و از این رو برانداختنی نیست. برافتادن و یا جا افتادن یک دین در جایی و مکانی تابعی از بودن و یا نبودن پیروان آن دین است، تا زمانی که دینی و فکری پیروان ومؤمنانی دارد، خواهد بود و خواهد ماند. در این صورت، معنای سخن جناب وزیر این است که علیرضا بهشتی و چند نفر «سران فتنه» البته با یک لشکر حداکثر چند هزار نفره می­خواستند در طول یکی – دو سال پیروان دین اسلام را از ایران براندازند! مراد آقای مصلحی این است؟! اگر مراد این است که در عمل ناممکن و محال است و هیچ آدم عاقلی هوس محال نمی­کند و اگر منظور خود دین است که گفتم دعوی لغو و پوچی است و به لحاظ مفهومی بی اساس و مهمل است. آیا مدعی هنگام ادای این کلمات به معنا و مفهوم آن توجه داشته است؟

 

 

2 – پرسش مهم دیگر این است که کسانی چون بهشتی، موسوی، خاتمی، کروبی و صدها تن دیگر که آقایان آنها را کارگزاران و «سران فتنه» می­خوانند، هنوز مسلمانند و می­خواهند اسلام را در ایران براندازند و یا دیگر به ارتداد گراییده و از ربقه اسلام خارج شده­اند؟ اگر مسلمانند و می­خواهند اسلام را در ایران براندازند، چرا و به چه دلیل و انگیزه­ای؟ مگر ممکن است کسی مسلمان باشد و به تمام مبانی و الزمات دینداری ملتزم باشد اما برای نابودی دین نقشه بکشد و اقدام کند؟ اگر اینان مرتد شده و از اسلام خارج شده اند، به چه دلیل و سندی؟ کدام کودک خفته در گهواره­ای و یا ابلهی در ایران و جهان است که قبول کند خاتمی و موسوی و کروبی از اسلام برگشته و مثلا بی دین شده­اند؟ آیا همان مخاطبان جناب مصلحی پذیرفته اند که این شخصیت­های روحانی و غیر روحانی شناخته شده نامسلمانند؟ خوارج هم در تکفیر چنین بی­پروا نبودند! افزون بر آن ایشان باید توضیح دهد که این افراد چرا و به چه دلیل و انگیزه­ای می­خواستند دین را از ایران براندازند؟ مگر اینان از دین بدی دیده اند که باید برای برانداختن آن تلاش کنند؟ بالاخره هر اقدامی آن هم در حد نقشه کشی و اقدام عملی برای براندازی یک دین در یک کشور انگیزه قوی و دلیل محکم و روشن می­خواهد. الله اکبر از این همه جهل و غرض! تاریخ نشان داده است که هر زمان سه عنصر ویرانگر یعنی جهل، تعصب و غرض در یک جا جمع شد، فاجعه پدید می­آید.

 

 

3 – موضوع دیگر این است که جناب وزیر مدعی است که این فتنه گران برانداز دین در ایران می خواستند از علما و مراجع برای انجام مقصود خود استفاده کنند. در این مدعای هر چند کذب مطلق، دو نکته قابل تأمل است. یکی اینکه مدعی پذیرفته است که این سران فتنه نه تنها مسلمان و مؤمنند بلکه مورد تأیید علما و مراجع هم هستند، چرا که چگونه ممکن است که علما فریب سخنان شخصیت­های غیر مسلمان و آن هم از دین برگشته (مرتد) را بخورند و ابزار دست آنان بشوند؟ مگر اینکه ایشان بگوید هنوز علما نمی­دانند که خاتمی و موسوی و کروبی از اسلام برگشته اند که در این صورت، پرسش مهم­تر این است که این علما به ویژه با وجود ارائه انواع بولتن­های پیاپی مقامات اطلاعاتی و حکومتی به آقایان تا این اندازه از مرحله پرت هستند که مسلمان و مرتد را نمی­شناسند و ابزار دست شان می­شوند؟ نکته دیگر این است که آقای مصلحی با این دعوی خود تلویحا (بلکه تصریحا) قبول کرده­اند که علما و مراجع آن هم به صفت جمع ابزار دست این و آن و آن هم در یک اقدام براندازانه و سازمان یافته برای براندازی دین اسلام می­شوند و یا ممکن است بشوند و در واقع در یک توطئه علیه اساس دیانت شرکت کنند. آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا تصور آقایان حکومتی و امنیتی از علما و مراجع این است؟ اگر این است پس این همه ادعای تقدس برای روحانیت و فقها و نقدناپذیری مراجع تقلید برای چیست؟ اصولا چگونه است که اگر کسی به یک روحانی حتی دون پایه حکومتی انتقاد کند و یا درباره آنها تعبیر موهنی به کار ببرد بلافاصله عرش و فرش خدا به لرزه می افتد و بانگ وا اسلاما همه جا را پر می­کند و کفن پوشان به جنبش می­آیند و خواهان مجازات عاجل منتقدان می­شوند؟ واقعیت تلخ برای آقای مصلحی این است که علما چنین نیستند و در مجموع این اندازه از هوش و درایت برخوردارند که به سادگی ابزار این و آن بشوند. اگر چنین بود تلاش­های مقامات عالی و دانی نظام تا کنون توانسته بود آنان را به تسلیم و حداقل تأیید دولت کودتایی احمدی نژاد وادار کند. از قضا حمایت علنی برخی از مراجع محترم از جنبش سبز و رهبران آن (به ویژه زنده یاد آیت الله العظمی منتظری و آیات  صانعی، دستغیب و بیات) و حمایت تلویحی شمار قابل توجهی از مراجع و علما از معترضان به نتایج انتخابات و حداقل موضع مستقل و انتقادی اکثریت علما به حاکمیت و سیاست­های دو سال اخیر مقامات، به روشنی ادعای مطلقا کذب جناب وزیر اطلاعات و البته و دیگر مقامات در مورد جنبش و رهبران مسلمان و پارسا و دلیر و مردمی آن را افشا می­کند. به نظر می رسد که این سخنان وزیر کابینه احمدی نژاد نوعی توجیه حمایت شمار قابل توجهی از روحانیان معتبر از جنبش سبز و رهبران آن است.  

 

 

4 – از همه با مزه تر و مضحک­تر کشاندن پای حزب توده در این ماجراست. طبق گزارش جناب وزیر با کفایت اطلاعات این جزوه و طرح براندازی دین دستپخت حزب توده است. یعنی موسوی و کروبی و خاتمی و صدها مسلمان با سابقه و از قضا جملگی از مقامات عالی و میانی همین نظام، که در طول 32 سال در پست­های حساس سیاسی و امنیتی و قانونگذاری و اجرایی و فرهنگی فریب حزب کمونیست توده را خورده و یا با این حزب برای براندازی دین در ایران همدست و هم پیمان شده اند! جل الخالق! از این جعبه مارگیری و از این کیسه شعبده بازی چه چیزها بیرون نمی­آید! باید پرسید که اولا حزب نوده کی برانداز بوده که اکنون برانداز باشد و آن هم برانداز دین در ایران؟ به نظر می­رسد جناب وزیر اطلاعات از گذشته و تاریخ حزب توده حتی در دوران جمهوری اسلامی هیچ نمی­داند! وانگهی، آخر چگونه قابل تصور است که صدها مسلمان تحصیل کرده و با تجربه و غالبا سن از نیمه گذشته و برخی مقامات عالی روحانی فریب حزب شناخته شده توده را بخورند و یا بدتر با آن همدست و همداستان در برانداختن دین بشوند؟ پاسخ آقای مصلحی چیست و چه توضیح و توجیهی برای ادعای شگفت و گزاف خود دارد؟

 

 

این دعوی ایشان مرا به یاد دعوی مشابهی در رژیم گذشته انداخت. زمانی محمد رضا شاه در جایی (احتمالا در کتاب «مأموریت برای برای وطنم») در ارتباط با ماجرای سوء قصد محمد بخارایی به او گفته بود: این جوان یک جوان متعصب مذهبی بود و در خانه­اش کتابهای کمونیستی پیدا شد و در تحقیقات بعدی روشن شد که پدر او باغبان سفارت انگلیس بوده است. یعنی فرد مخالف شاه هم زمان هم یک فرد مذهبی متعصب بوده و هم کمونیست بوده و یا گرایش کمونیستی داشته و هم در عین حال مأمور خارجی­ها و انگلیسی­ها بوده است! حال همان سخن سخیف و همان معجون ناسازگار و متناقض به وسیله یک روحانی و یک مقام عالی حکومت مذهبی عرضه می­شود. سران فتنه هم زمان هم مسلمانند و هم برای براندازی اسلام اقدام می­کنند و هم ابزار دست حزب توده می­شوند و هم علما و مراجع دینی را ابزار خود می­کنند. به عبارت دیگر اینان خود ابزار دست حزب توده­اند اما علما را هم ابزار اجرای نقشه­های خود می­کنند! شعبده بازی از این ماهرانه­تر؟ اصلا این «سران فتنه» چه توانایی شگفتی دارند و چه کارها که نمی­کنند!

 

 

5 – آخرین نکته این است که ما در عالم خیال این فرض محال را می­پذیریم که خاتمی و کروبی و موسوی و بهشتی و صدها و هزاران اعضای رده اول فتنه به هر دلیل از اسلام برگشته و در عمل هم برای براندازی دین در ایران برنامه ریزی کرده و دست به اقدام زده اند، حال پرسش این است که چرا و چگونه این شمار شخصیت دینی و فرهنگی و دانشگاهی و سیاسی که عموما از مبارزان قدیم برای تأسیس حکومت اسلامی و بعدها ولایت فقیه بوده و از یاران شناخته شده بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بوده و در این 32 سال نیز نه تنها از کارگزاران نظام بلکه از ارکان همین نظام بوده اند، یک باره در عرض چند ماه بی دین شده و چنان با دین دشمن و ضد شده که به طور سازمان یافته برای اندازی دین در ایران اقدام کرده و در این راه هم از حزب کمونیست توده کمک می­گیرند و هم از استکبار جهانی پول (نقدا یک میلیارد دلار به روایت جنتی و حدود هفده میلیارد دلار به روایت وزیر اطلاعات) دریافت می­کنند؟ این دگردیسی شگفت و کاملا بی سابقه در تاریخ بشر را چگونه و با چه منطقی می­توان توضیح داد؟ واقعا آقای وزیر هنگام گزارش خود متوجه بوده­اند که چه می­گویند و تبعات سخن او چیست؟ روشن است که در این «فتنه سبز» اکثریت قریب به اتفاق یاران آیت­الله خمینی و کارگزاران نظام در این بیش از سه دهه، از حامیان موسوی و خاتمی و کروبی و جنبش اعتراضی بوده و آشکارا در برابر رهبر کنونی و دولت کودتا ایستاده اند. از اعضای بیت آیت­الله خمینی  بیت بهشتی و قدوسی و تا حدودی مطهری گرفته تا شخصیت­های روحانی عالی مقام و رجال سیاسی و دانشگاهی و با سابقه نظام. پرسش اساسی این است که چه رخ داده و نظام چگونه عمل کرده است که این همه مخالف و آن هم در حد خروج از دین و توطئه برای براندازی دین و نظامی که خود معمار آن بوده اند از درون همین نظام پیدا شده اند؟ اشکال کار در کجاست؟ این ریزش حداکثری و رویش هیچ از کجا و چرا رخ داده است؟ پاسخ دهید چه اتفاق افتاده که خانه و دفتر «شهید مظلوم»، که این همه از قبل آن سود برده اید، «اتاق فکر سران فتنه و طرح برندازی دین در ایران» شده و فرزند با دانش و متدین او «از سران رده اول جریان فتنه» شده است؟

 

6 – سخن واپسین من این است که حداقل یک بار هم که شده آقایان صداقت به خرج داده و برای مردم حقیقیت ماجرا را بگویند. بگویند که سران فتنه و میلیونها حامی آنها به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری معترض اند و می­پرسند «رأی ما کو؟» و فقط با «ما» یعنی دولت کودتایی احمدی نژاد و رفتارهای ضد ملی او و حداکثر سیاست­های رهبری مخالف­اند. خلاص! این همه دروغ و جعل و تهمت و توهین و شعبده بازی و فریب و مایه گذاشتن از دین و علما نه خدمتی به دین است و نه سودی برای نظام دارد و نه مشکل عمیق نارضایتی­ها و جنبش اعتراضی گسترده ملی را حل می­کند. باید روزگار و تجربه 32 ساله به شما آموخته باشد که این اتهام زنی­ها و دروغ پراکنی­ها کاملا نتیجه عکس می­دهد و در نهایت به سود مخالفان و معترضان است. می­توان زد و بست و «سران فتنه» را بازداشت و محاکمه کرد اما بعد چه؟ مشکل نارضایتی­ها و مخالفت­های برآمده از ستم و زخم 32 ساله حل می­شود؟ امتحانش مجانی است اما «آزموده را آزمودن خطاست»!      

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


 


جرس: سجاد قادرزاده، فرزند سکینه محمدی آشتیانی، طی مصاحبه ای مطبوعاتی در تبریز، ضمن پذیرش قتل پدرش توسط مادرِ خود، خواستار توقف اجرای حکم سنگسار مادرش شد.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، سجاد روز شنبه ۱۱ دی (اول ژانویه) در جریان گفتگو با چند خبرنگار در یکی از هتل های دولتی در تبریز، ضمن اعلام و تاکید بر "مجرمیت" مادرش، اظهار امیدواری کرد که مقامات جمهوری اسلامی، حکم سنگسار مادرش را لغو کنند.


پسر سکینه محمدی که چند ماه گذشته به همراه وکیل مادرش و دو خبرنگار آلمانی بازداشت شده بود، روز شنبه از آزادی خود با قید وثیقه در تاریخ ۲۱ آذر ماه گذشته خبر داد.


بنا بر گزارش رویترز، او گفت که امیدوار بوده با به راه انداختن سرو صدا در سطح بین المللی درباره پرونده مادرش باعث آزادی او شود، ولی "این اتفاق نیفتاده و اوضاع بدتر شده است."


همچنین سکینه محمدی آشتیانی نیز در جمع خبرنگاران خارجی حاضر شد و گفت که از دو آلمانی که به عنوان خبرنگار به تبریز رفته بودند تا با پسر او گفت و گو کنند شکایت دارد، چون آبروی او را برده اند.


سکینه آشتیانی، ۴۳ ساله، در سال ٨۵ به اتهام مشارکت در قتل همسرش و ارتکاب زنای محصنه در تبریز محاکمه و به سنگسار محکوم شد و چندی پیش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مشارکت در قتل همسرش "اعتراف" کرد.


وی همچنین سه هفته پیش در برنامه ای که از شبکه انگلیسی زبان صدا و سیما (پرس تی وی) پخش شد، به قتل همسرش، ابراهیم قادرزاده با همدستی شخصی به نام عیسی طاهری "اعتراف" کرده بود و امروز نیز ناگهان در مورد گفت و گوهای قبلی خود به خبرنگاران گفت: "من تا به حال هر چه مصاحبه کرده ام با اختیار خودم بوده است؛ مرا شکنجه نکرده اند، اینها همه شایعه است".


گفتنی است صدور حکم سنگسار و اعدام برای سکینه آشتیانی، موجب راه اندازی کمپین های مختلفی در سراسر جهان شده بود، که فعالان حقوق بشری ایرانی و بین المللی، خواستار توقف حکم سنگسار و اعدام وی شده بودند.


 


 


مهدی جلالی
   آنچه موجب نگرانی مردم از نقش آینده روحانیت است، استمرار در تحمیل دین به جای ترویج آن، و  احکامی است که به این تحمیل منجر می شود

   

 آیت‌الله حسین وحید خراسانی در درس خارج فقه اعلام می‌کند: "کسی که در حبس است، اقرارش اعتبار ندارد." و حتی تاکید می‌کند: "قاضی‌ای که به چنین اقراری قضاوت کند، از اهلیت قضا ساقط است." با این سخنان در واقع این مرجع سنتی از دیگر مراجع منتقد نیز فراتر رفته و بطور مستقیم در مقابل سخن ولی‌فقیه می‌ایستد. آقای خامنه‌ای پیش از این گفته بود: "اینكه بگویند [متهم] در دادگاه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خودش اگر اعترافى كرد، حجت نیست، این حرف مهملى است." 

حکم فقهی این فقیه برجسته که اکنون بر صدر حوزه علمیه قم نشسته‌، کاملا صریح و روشن و بدون ابهام بوده، و فی‌الجمله خط بطلانی بر تمام احکام قضایی-سیاسی نظام ولایی می‌کشد. به عبارت دیگر بنا به آموزه‌ آیت‌الله وحید به شاگردان‌اش که فقهای آینده محسوب می‌شوند، احکام قوه قضاییه جمهوری اسلامی فاقد هرگونه مشروعیت دینی است.

 

اما چرا این حکم برای ما مهم است؟ و چرا نهاد روحانیت هم برای امروز و هم فردای ایران دموکراتیک و سکولار حایز اهمیت زیادی‌است ؟ در این مجال تلاش می‌کنم تا به این دو سوال اساسی در حیطه بضاعت خود پاسخ بدهم.  

 

نوع برخورد ما به حکومت فعلی ناظر بر دو مقوله بهم وابسته است. یکی، شیوه‌های موثر برای اثرگذاری و تغییر در نظام سیاسی کنونی؛ و دومی، ترسیم نظام سیاسی مطلوب برای آینده. مقوله دوم البته همیشه مغفول می‌ماند. اما از آنجایی که این یادداشت یک مقاله در فلسفه و تئوری سیاست نیست و هدف نگارنده هم البته کسل کردن شما نیست، از تشریح بعضی مبانی بسرعت می‌گذرم و آنها را عجالتا اصول موضوعه فرض می‌کنم.

 

از جمله این مبانی این است که در هیچ جای دنیا نمی‌توان یک دموکراسی پایدار فرض کرد که نهادهای مدنی موجود در جامعه دچار تغییرات بنیادی شده باشند. یعنی یکباره نهادهایی کاملا معدوم شوند و نهادهای جدیدی بدون هیچ سابقه و زمینه اجتماعی سربرآورده و جای آنها را بگیرند. چنین پدیده‌ای یک انقلاب آشوبی خواهد بود که دولت‌ سازی را ناممکن می‌کند. به همین جهت است که در تئوری‌های دموکراتیزاسیون، صرفا تغییراتی اهمیت پیدا می‌کنند که نشانه‌های آن در نهادها و رفتارهای اجتماعی از هم‌اکنون قابل مشاهده و اندازه‌گیری باشد. در حقیقت تخمین ما از پایداری دموکراسی به ظرفیت‌ همین نهادهای مدنی موجود وابسته خواهد بود.

 

به این ترتیب نظریه‌پردازان بزرگ سیاست با جناب حافظ شیرازی هم رای نیستند که برای دموکراسی «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی». این سخن نیز که برای حصول دموکراسی ابتدا باید فرهنگ سازی کرد، گزاف است. فرهنگ دموکراتیک همانا نهادمندی مناسبات اجتماعی تحت قانون دموکراتیک است. اتفاقا اگر نیک بیندیشیم ما با همین فرهنگ و مختصات کنونی جامعه می‌توانیم دموکراسی زیبایی داشته باشیم.

 

نهاد روحانیت از مهمترین و با پیشینه‌ترین نهادهای مدنی در تاریخ ایران است. نه دیروز آمده و نه فردا می‌رود. پس اگر کسی مدعی طرحی برای دموکراسی در ایران باشد و در آن جایی برای نهاد روحانیت در نظر نگرفته باشد، و یا تا به موضوع روحانیت رسید دندان قروچه کند، بدون تردید ژاژ می‌خاید و طامات می‌بافد. همچنین اگر کسی به بحث نهادها در دانش سیاست اندکی آشنایی داشته باشد، می‌داند که اسلام بدون روحانیت نیز که این روزها از میان نواندیشان دینی تا رادیکال‌های اسلامی طرفدار دارد، بیشتر یک شوخی است.

 

امروز و در مبارزات مردم ایران برای استیفای حقوق شهروندی نهاد روحانیت نقشی کارساز دارد. با وجود دخالت‌های مستقیم سپاه پاسداران در تصمیم‌گیری‌های کلان حاکمیت و در واقع میلیتاریزه شدن قدرت در نظام سیاسی، نمی‌توان بدون مشروعیت دینی و اصل ولایت فقیه برای حیات جمهوری اسلامی استمراری متصور بود. در واقع مناسبات ولی‌فقیه و سپاه‌، بر محور نیازی دوسویه است که هردو طرف بخوبی از آن آگاهند. روحانیت تنها نهادی در جامعه ایران است که می‌تواند مستقیما این مشروعیت دینی را به پرسش بگیرد. از همین روست که می‌بینیم نهادهای امنیتی بیشترین تمرکز و حساسیت خود را صرف حوزه‌های علمیه می‌کنند و از همین روست که می‌بینیم ولی‌فقیه برای تغییر ساختار حوزه علمیه برنامه‌ای مدون و بنیادین را تدارک دیده‌است.

 

بدیهی‌است که وقوف روحانیت به این امر یک ضرورت است و نباید اعتبار زیادی به آشفته‌گویی‌های جمعی از قلم بدستانی داد که با درکی ساده‌انگارانه از سنت و مدرنیته، دچار هویتی سرگردان شده‌اند. آنچه ما امروز از روحانیت می‌خواهیم، الزاما همراهی با جنبش سبز و یا هرگونه موضع‌گیری سیاسی دیگری نیست. البته قدردان و همراه با آن دسته از روحانیونی هستیم که با دیگر هم میهنان‌شان قدم در راه مبارزه با حاکمیت جائر و استیفای حقوق شهروندی گذاشته‌اند. اما نیاز جامعه به این نهاد بیشتر این است که بر طبق موازین و مناسبات نهادی و سنتی خود عمل کند.

 

اگر نماینده ولی‌فقیه کیهان نشین و روشنفکر خارج نشین، یکی برای مرجعیت خط و نشان می‌کشد و دیگری آن را بی‌اعتبار قلمداد می‌کند، باید دانست که ناشی از سکوت پیشه ‌کردن و عدم تبیین مبانی اعتقادی خود این نهاد ا‌ست. لازم است تصریح کنم که منظور من دعوت به مبارزه سیاسی با حاکمیت نیست. سرکوب روحانیت و فشار بر مراجع اگر تا دیروز از دید مردم عادی پنهان بود،‌ باری امروز برای همه محرز است. این جا منظور بیان احکام و رفع ابهامات و شبهاتی است که در ذهن مردم از خلط قدرت و دیانت حاصل شده، و نیز برائت از قرائت جائرانه و حکومتی از دین است. حکم فقهی آیت‌الله وحید نیز ناظر بر همین اصول است و نباید آن را سیاسی انگاشت.

 

انتظار ما از روحانیت انتظار بدیعی نیست. اگر روحانیت از این بدعت سی‌ساله عبور و به سنت هزار ساله خود عمل کند، بی‌تردید نقشی اساسی در ضمانت دموکراسی آینده ایران داشته،‌ لکه‌ای که قدرت پرستان هم‌لباس و غیر هم‌لباس بر دامانش نشانده‌اند را زدوده،‌ و اعتبار و منزلت تاریخی خود را بازخواهد یافت. نباید فراموش کرد که علت وجودی روحانیت از ابتدا تا به امروز بر ترویج دین استوار بوده و نه بر تحمیل آن. بنابراین بازیافت همین علت وجودی ما را کفایت خواهد کرد.

 

تحقق یک دموکراسی پایدار در ایران تنها زمانی ممکن‌است که روحانیت خود طلایه‌دار سکولاریزم باشد. مگر سکولاریزم چیزی جز صیانت از دین در برابر دخالت و گزند سیاست و قدرت است؟ و مگر این همان سیره سلف صالحه و سنت مالوف و تاریخی روحانیت نیست؟ پس انفعال در مقابل سکولاریزم، یک اشتباه بزرگ، و سپردن پرچم آن به دست دین ستیزان خواهد بود.

 

برای این منظور لازم است تا نهاد روحانیت به یک توافق و قرارداد اجتماعی همت کند. آنچه موجب نگرانی مردم از نقش آینده روحانیت است، استمرار در تحمیل دین به جای ترویج آن، و نیز احتمال صدور احکامی است که به این تحمیل منجر خواهد شد. پس شایسته است تا روحانیت به مردم تضمین داده و به صراحت اعلام کند 'همان طور که احکام شرعی حدود و تعزیرات و قصاص، احکام جهاد و حکومت اسلامی و نیز احکام ارتداد و مشابه آن طبق سنت و اعتقادات شیعه بیش از هزار سال تعطیل و غیرقابل اجرا بوده‌است، در عصر کنونی - یا در زبان مذهب "عصر غیبت" - کماکان نیز تعطیل خواهد بود'. و بسیاری از احکامی که در این سی سال اجرا شده، چیزی جز بدعت در سنت نبوده‌است. 

 

 *نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


 


Abdolali Bazargan

 



Despite the very distinctive glorious positions of Jesus Christ (Peace be upon him) and Mary (God’s Blessings On her) in the Qur'an, Muslims seem to have neglected properly knowing and understanding their lives though some of us even enthusiastically partake in the festivities, Christmas trees and decorations. This is despite the fact that their lives are extensively described in the Qur'an. An honest and fair Christian nun once told me that “whenever I want to speak on the life of Jesus I have to refer to Qur'an, for it is only there that details of his life are abundantly found!”

In the hope that Muslims seek greater benefit from this 'ideal model', below are some of the main points on these distinguished personalities to be found in the Qur'an:

1. “Maryam” (Mary) is the name of a chapter (Surah) in the Qur'an in which she is glorified as the First Lady of all women of the world - "O Maryam! God has chosen you and purified you, chosen you above the women of all nations...." [3:42]

2. The Third Chapter of the Qur'an entitled “Al Imran” (The Family of Imran), describes the family and the genealogy of Jesus Christ and recalls the sincere prayers of his grandmother - the wife of Imran - that changed the direction of historical events!

3. “Ya Seen”, one of the most widely read and recited Chapters of the Qur'an opens with the mission of Christ’s representatives (the Apostles) to guide people - "When We (first) sent to them two apostles..." [36:14]

4. The names of Jesus (Issa) and Mary (Maryam) are cited 70 times in the Holy Qur'an, which after the name of Moses (Musa, peace be upon him, which is cited 136 times) have the highest frequency of citation of all prophets' names. The name of the Prophet of Islam (peace be upon him) is cited only 4 times! Do the followers of the two faiths have the same open-mindedness and fairness? Jesus and Mary are the subject of about 100 verses of Koran!

5. The history of the Israelites (Children of Israel, “Bani Israel”) is described in 36 chapters and 760 verses, almost one fifth of the Qur'an. Learning the history and experiences of this race (ethnic group) is strongly emphasized in the Holy Book and tradition of Muslims, though most of us are negligent!

6. A great part (40%) of 5 long chapters of the Qur'an Koran are devoted to describing the histories of Judaism and Christianity (Baqara 35%, Al Imran 62%, Nissa 15%, Ma’ida 60%, and An’aam 35%). Is it then reasonable to neglect the history and experiences of these people?

7. The Qur'an reiterates 16 times that this Book not only acknowledges the truths in the Torah and Bible but also is the protector and guardian of such truths: "Verily this is a Revelation from the Lord of the Worlds...Is it not a Sign to them that the Learned of the Children of Israel knew it (as true)? [26:192...197]

8. Glorifying the Christian Apostles, the Qur'an calls them the audience of revelation and pure helpers (supporters) of God (Ma’ida 112, Al Imran 52, and Saff 14).

9. The Qur'an confirms the sanctity of Jesus (peace be on him) by the power of the angel “Holy Spirit” (Baqara 87 & 253) and considers him a symbol of pure and clean soul and God’s special grace (Nissa 171).

10.Jesus in the Qur'an, as in the Bible, is the “word of God” (an important influencing force, Al Imran 45 and Nissa 171) and an “Idea” and a model of the perfect human being for the Israelites to follow (Zukhruf 57)

Peace and blessings on him, in his birth, in his death, an on the day of his resurrection (Maryam 33).

 

 written on Christmas Eve, 25th December 2010

http://www.salaam.co.uk/forum/read.php?f=4&i=553586&t=553586


 

 

 

 


 


 جرس: بدنبال صدور حکم شلاق از سوی دادگاه برای مدیر مسئول روزنامه ایران، روابط عمومی جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور اطلاعیه ای در محکومیت این حکم، خواهان لغو آن شد.

به گزارش نوروز، در این اطلاعیه آمده است: خبر بهت آور صدور حکم شلاق برای یک فعال عرصه مطبوعات بیانگر آن است که متاسفانه بخشی از قوه قضاییه، کوچکترین درکی از جهان امروز و دنیای اطلاع رسانی ندارد. فارغ از خط فکری و وابستگی جناحی مدیر مسئول روزنامه ایران و ظلمی که این روزنامه در حق خیل ازاد اندیشان این مرز و بوم روا می دارد و با دروغ زنی و افترا و بهتان از همه کسانی که منتقد جناح او هستند هتک حرمت می کند، محکومیت او به چنین حکمی نه در شان نظام اسلامی و نه در شان یک فعال مطبوعاتی است.

جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکومیت صدور چنین حکمی و غیر قابل قبول دانستن آن، خواهان لغو فوری آن می باشد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته