-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

Lastest News from Shahrgon for 01/29/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبرهای تاييد نشده ای از بازداشت محمد البرادعی رئيس سابق آژانس انرژی اتمی در قاهره به دست آمده است. خبرگزاری رويترز به نقل از شاهدان عينی از کشته شدن شماری از معترضان در شهر قاهره خبر داده است.
تظاهرات امروز مصر به دعوت فعالان اينترنت از مردم برای شرکت در اعتراض های خيابانی پس از نماز جمعه به راه افتاد. تظاهر کنندگان مصری در شهر قاهره در تلاشند خود را به محوطه اطراف کاخ رياست جمهوری برسانند.
گزارش های رسيده حاکی از آن است در بسياری از شهرهای مصر پليس بری مقابله با معترضان که خواستار سرنگونی حسنی مبارک هستند، اقدام به شليک گلوله و گاز اشک آور کرد. تظاهر کنندگان نيز در مقابل به سوی نيروهای پليس سنگ پرتاب کردند.
در شهرهای منصوره و قاهره تظاهر کنندگان عکس های حسنی مبارک و حبيب العادلی وزير کشور او را به زير کشيدند. شهر المنصوره در دلتای نيل نيز شاهد حوادث مشابهی بود.
در شهر قاهره تظاهر کنندگان پلاکاردهايی را که حامل نام حزب ملی حاکم مصر بود را به زير کشيدند و پرچم اين کشور را به جای آن برافراشتند. پليس برای متفرق کردن هزاران معترض در اطراف مسجد الازهر از گاز اشک آور و آب استفاده کردند.
راهپيمايی قاهره پس از نماز جمعه از مسجد الازهر که محمد البرادعی نيز در آن نماز گذارد، آغاز شد و هزاران تظاهر کننده به سمت مرکز شهر راه افتادند.
راهپيمايی مشابهی در شهر اسکندريه که پايتخت دوم مصر به شمار می رود از مسجد القائد ابراهيم به راه افتاد و گزارش هايی از درگيری تظاهر کنندگان با پليس در اين شهر نيز به دست آمده است.
در استان المنيا در منطقه صعيد مصر ۳۰۰ کيلومتری جنوب قاهره نيز برای اولين بار ده ها نفر معترض به خيابان آمده و عليه مبارک شعار دادند.
در شهر سوئز که از شامگاه پنجشنبه شاهد شديدترين درگيری ها بود، صدها نفر از مساجد به راهپيمايی پرخواستند و خواستار تغيير رژيم حاکم بر اين کشور شدند.
در استان سينای شمال نيز گزارش هايی از درگيری شديد ميان هزاران معترض و نيروهای امنيتی به دست آمده است. تظاهرات شهرهای دمياط، دمنهور ، المنيا، الزقازيق، کفر الشيخ ، الفيوم ، أسيوط، ملوی، القوصيه، ديروط و کوم امبو در استان أسوان را نيز در برگرفته است. در شهر دمياط تظاهر کنندگان تلاش می کنند به سوی ساختمان حزب حاکم حمله کنند که پليس با شليک گلوله مانع آن ها می شود.
دستگيری خبرنگارانشماری از خبرنگاران حاضر در مصر برای پوشش اعتراض ها در اين کشور توسط نيروهای امنيتی دستگير شده اند. سفارت فرانسه در قاهره از دستگيری چهار خبرنگار فرانسوی خبر داده است.
شرکت تلفن همراه ودافون در مصر نيز اعلام کرد که دولت اين کشور خواستار قطع سرويس پيام کوتاه شد. اينترنت و سرويس پيام کوتاه تلفن همراه امروز جمعه در مصر قطع شده است.
فعالانی که راهپيمايی های اعتراض آميز مردم را در مصر سازماندهی می کنند، از اينترنت برای دعوت مردم به حضور در خيابان ها به شکل گسترده ای استفاده کرده اند. اعتراض های خيابانی مصر از روز سه شنبه گذشته آغاز شده و تا کنون همچنان ادامه دارد.
منبع: العربیه


 


مخالفان، امروز را «روز خشم» اعلام کرده و گفته بودند پس از نماز جمعه تظاهرات ادامه خواهد يافت. فراخوان اين تظاهرات را جوانان خواهان دمکراسی بر روی فيس‌بوک منتشر کرده بودند.
با آغاز تظاهرات، پليس اين کشور به شدت با گاز اشک‌آور و خودروهای آب‌پاش با تظاهرکنندگان مقابله کرد.
در شهرهای قاهره، سوئز و اسکندريه درگيری‌هايی گزارش شد و چندين خبرنگار خارجی مورد هجوم پليس قرار گرفتند. خبرگزاری فرانسه از دستگيری چهار خبرنگار اين کشور خبر داد.
محمد البرادعی، رئيس سابق آژانس بين‌المللی انرژی اتمی و برنده جايزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۵ که شب گذشته وارد قاهره شد، در تظاهرات امروز شرکت کرد.
وی به همراه هوادارانش مورد هجوم پليس قرار گرفت و در حالی که از سوی خودروهای آب‌پاش خيس شده بود در مسجدی پناه برد که مأموران آن را محاصره کرده و مانع از خروج افراد شدند.
تاکنون دست‌کم هشت نفر در اين اعتراضات کشته شده‌اند. بر اساس گزارش‌های منتشر شده هشتمين نفر در درگيری‌های امروز کشته شد.
با گسترش اعتراضات امروز، حسنی مبارک، رئيس جمهوری مصر به عنوان حاکم نظامی اين کشور در شهرهای قاهره، اسکندريه و سوئژ از ساعت ۱۸ امروز تا هفت صبح اعلام حکومت نظامی کرد. بر اساس اين اعلام قانون منع رفت و آمد تا اطلاع بعدی ادامه خواهد داشت.
حسنی مبارک از ارتش مصر خواست تا به پليس اين کشور کمک کند. با اين حال، مردم معترض همچنان به اعتراضات خود ادامه می‌دهند.
بنا بر برخی گزارش‌ها مردم در قاهره به سوی کاخ رياست جمهوری رفته‌اند تا آن‌جا را محاصره کنند همچنين گفته می‌شود برخی از نيروهای امنيتی به معترضان پيوسته‌اند.
به گزارش شبکه تلويزيونی الجزيره در ساعت ۱۷ و ۲۵ دقيقه ساختمان حزب ملی دمکرات، حزب حاکم مصر به آتش کشيده شد.
الجزيره اعلام کرد که امشب حسنی مبارک در مورد وقايع اين کشور سخن خواهد گفت.
منبع: رادیو زمانه


 


دیری نگذشت که وارد دانشگاه نیویورک و از آن‌جا وارد دانشگاه کلمبیا شد و دکترای تاریخ‌شناسی گرفت. نه سال پس از بازگشت از جنگ به منظور کامل کردن پژوهشی که برای مدرک دکترایش انجام می‌داد، به سواحل جنوب غربی فرانسه رفت و با گروهی از آوارگان جنگی گفتگو کرد و حاصل این گفتگوها و مطالعه‌ی اسناد جنگی آن مناطق و بریده‌های روزنامه‌های‌شان را به صورت کتابی با نام «سیاست‌های تاریخ» منتشر نمود.

در سال ۱٩۵۶ به استادی کالج اسپلمن (آتلانتا) برگزیده شد. آن روزها دانشجویانش را که بیش‌تر زنان سیاه‌پوست بودند، به مقابله با تبعیض نژادی برمی‌انگیزاند و همواره در جنبش‌های مدنی حضور داشت و علیه دولت کندی و به پشتیبانی از سیاهان مقاله‌های زیادی می‌نوشت که این مقاله‌ها در زمان خود نادر بودند. به‌رغم دانشجویان که همیشه به او عشق می‌ورزیدند، مدیران آموزشی از کوشش‌های او عصبانی می‌شدند و به او اعتراض می‌کردند تا آن‌که سرانجام در سال ۱٩۶۳ به دلیل نافرمانی از دانشگاه اخراجش کردند. در سال‌هایی که استاد دانشگاه بوستون بود، مخالفتش با جنگ ویتنام زبانزد همه شد و نامش در فهرست سیاه اف‌بی‌آی قرار گرفت.

زین در تمام عمرش در گردهم‌آیی‌های دانشجویی حاضر می‌شد و دولت‌های آمریکا را به خاطر یورش به ویتنام، خلیج فارس، افغانستان و عراق نقد می‌کرد و همواره می‌گفت، «باید از رفتن به هر جنگی بپرهیزیم و هیچ کدام از دست‌آویزهای سیاست‌مداران و رسانه‌ها را نپذیریم. هیچ دلیلی برای رفتن به جنگ دلیل درستی نیست و هر جنگی یعنی جنگ علیه مردم بی‌گناه و جنگ علیه کودکان.»

او نخستین کسی بود که با صدای بلند و در گردهم‌آیی‌ها جنگ ویتنام را نقد کرد و هم‌چنین نخستین اثر را در این باره منتشر کرد. البته از میان آثاری که هاوارد زین نوشت، «تاریخ مردم آمریکا» شاهکار او بود. زین در این اثر کاری نو انجام داد و تاریخ را نه از زبان سیاستمداران و تاریخ‌نویسان که از زبان توده‌های مردم بازنویسی کرد و از زمان ورود کریستف کلمب به این سرزمین تا امروز را با وسواسی کم‌مانند شرح داد. او در این اثر درباره‌ی علت «انتخاب مردم و نگارش وقایع از زبان آن‌ها» این‌گونه می‌نویسد: من ترجیح می‌دهم که داستان کشف آمریکا را از دیدگاه آراواک‌های باهاما (بومیان باهاما) تعریف کنم، قانون اساسی را از دید بردگان، داستان اندرو جکسون را از نگاه چروکی‌ها، جنگهای داخلی را از دید ایرلندی‌های مقیم نیویورک، جنگ مکزیک را از نگاه سربازان فراری از ارتش اسکات، پیدایش نظام صنعتی را از زبان زنان جوان در کارخانه‌های پارچه‌بافی لُوِل، جنگ اسپانیا-آمریکا را از نگاه کوبایی‌ها، فتح فیلیپین را از زاویه‌ی دید سربازان سیاه‌پوست در جزیره لوزون، دوره‌ی طلایی رشد صنعت و ساخت راه آهن بر زمین‌های حاصلخیز را از نظر کشاورزان جنوب، جنگ جهانی اول را از نگاه سوسیالیست‌ها، جنگ جهانی دوم را از نگاه صلح‌طلبان، زمان روزولت (عصر نیو دیل) را از دید سیاهان هارلم، امپراتوری آمریکای پس از جنگ را از نظر کارگران مزارع آمریکای لاتین بررسی کنم.»

و درباره‌ی چگونگی کارش می‌گوید: «در این اثر کوشیده‌ام که حتا بی‌رحمی‌هایی را که قربانیان از پی گیر افتادن در واگن این سیستم بر یکدیگر روا داشته‌اند نیز از قلم نیاندازم. قصد بزرگ‌نمایی هم ندارم. به خاطر دارم که در جایی خوانده‌ام: لابه و زاری بدبخت همیشه منصفانه و موجه نیست، اما اگر به لابه و زاری او گوش ندهی، هرگز نخواهی فهمید که چه چیزی منصفانه است. ناگفته نماند که با آوردن همه‌ی نکته‌ها و لایه‌های پیچیده‌ی تاریخ، هنوز در این کتاب نسبت به عملکرد دولت‌مردان و هدف‌های‌شان نرم برخورد شده اس....»

هدف هاوارد زین از این شیوه‌ی تاریخ‌نگاری این نیست که برای جنبش‌های مردمی پیروزی بیافریند. او می‌گوید، «این عقیده که تاریخ‌نگار باید به‌آسانی از روی شکست‌های گذشته بگذرد، باعث می‌شود که تاریخ‌نگاران در این سیکل معیوبِ شکست هم‌دست عوامل شکست باشند... گمان می‌کنم و یا شاید فقط امیدوارم که آینده‌ی ما بر پایه‌ی لحظه‌های زودگذر مهربانی و انسانیتِ گذشته بنا گذاشته شود نه بر پایه‌ی جنگ و جنگاوری.

آیا همه‌ی این خونریزی‌ها و نیرنگ‌ها، از زمان کریستف کلمب تا هرناندو کورتس، تا پیزارو و پیوریتن‌ها برای رشد نژاد بشر و رساندن او از توحش به تمدن ضروری بود؟ آیا موریسونِ تاریخ‌نگار حق داشت که قصه‌ی نسل‌کشی را در لابلای داستان «مهم‌تر رشد انسان» پنهان کند؟ شاید در ظاهر بتوان عباراتی یافت و مردم را راضی کرد، همان‌طور که استالین به بهانه‌ی پیشرفت صنعت در اتحاد شوروی دهقان‌ها را کشت، یا چرچیل شهرهای درسدن و هامبورگ را بمباران کرد و ترومن هیروشیما را، و هرکدام برای این کار خود دست‌آویزهایی یافتند و برای چندی کسانی را راضی کردند، اما وقتی که سود و ضرر در دو کفه برابر هم قرار نمی‌گیرند چگونه می‌توان این بهانه‌ها را پذیرفت و عادلانه خواند، وقتی‌که ضررها هرگز مطرح نمی‌شوند یا به آن‌ها گذرا اشاره می‌شود؟Howard_zin

شاید این دست‌آویزهای ظاهری که مثلا بگویند: «بله، جای تاسف دارد، اما باید انجام می‌شد،» برای طبقات بالا و متوسط کشورهای فاتح و «توسعه یافته» پذیرفتنی باشد، اما آیا برای مردم فقیر آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین پذیرفتنی‌ست؟ یا برای زندانیان اردوگاه‌های کارگری شوروی، یا برای قربانیان روستاهای یهودی‌نشین یا برای سرخ‌پوستان؟ آیا برای آن‌هایی که در توسعه و رشد صنعت قربانی شدند تا فقط به چند نفر ثروتمند و صاحب امتیاز جهان سود رسانند، پذیرفتنی است؟ آیا برای معدن‌داران و کارگران سازنده‌ی راه آهن آمریکا، کارگران کارخانه‌ها، صدها هزار زن و مردی که در محل کار یا زندگی‌شان در اثر تصادف‌ها و بیماری‌ها جان سپردند، یا برای کسانی که هنگام توسعه و پیشرفت آسیب دیدند، قابل قبول است یا فقط گریزناپذیر؟ و آیا حتا آن چند نفر ثروتمند و مرفه نباید به ارزش برتری خود بیاندیشند و از خشم قربانیان، چه در قالب شورش‌های سازماندهی شده، چه بدون سازماندهی آگاه باشند و بهراسند؟

اگر ضرورت این است که برای پیشرفت بشر کسانی باید قربانی شوند، آیا این نیز نباید یک اصل ضروری باشد که آن‌هایی که قرار است قربانی شوند خود تصمیم‌گیرنده باشند؟ همه‌‌ی ما می‌توانیم تصمیم بگیریم که مثلا چیزی را که مال خودمان است به دور بیاندازیم، اما آیا این حق را هم داریم که آن را به سمت بچه‌های مردم پرتاب کنیم یا حتا به سمت بچه‌های خودمان، آن‌هم برای پیشرفتی که معلوم نیست به موفقیت می‌انجامد یا نابودی؟

از آن‌همه بی‌رحمی‌هایی که بر سرخ‌پوستان آمریکا رفت، چه چیزی نصیب مردم اسپانیا شد؟ فقط برای چندی کوتاه امپراتوری اسپانیا در نیمکره‌ی غربی درخشید. در این باره هنس کنینگ در اثری به نام «کریستف کلمب و اقدام جسورانه‌اش» این‌گونه می‌نویسد:

همه‌ی طلاها و نقره‌هایی که به اسپانیا بردند، ذره‌ای به دارایی مردم این کشور نیافزود. فقط برای چندی سبب پایداری قدرت پادشاهان شد و توانستند مزدوران بیش‌تری را برای جنگ اجیر کنند. اما با این همه مزدور همه‌ی آن جنگ‌ها به شکست انجامید و باعث تورمی خانمان برانداز شد و ملتی گرسنه به‌جای گذاشت. ثروتمند را ثروتمندتر کرد، فقیر را فقیرتر و دهقان را نابود.

از همه‌ی این‌ها گذشته، آن‌هایی که به بهانه‌ی رشد جامعه‌ی بشری سرخپوستان را نابود کردند، از کجا می‌دانستند که این مردم وحشی‌تر و بی‌فرهنگ‌تر از خودشان بوده‌اند؟ یا از کجا می‌دانستند آن‌هایی که به سوی سواحل نیلگون اقیانوس دویدند و برای کریستف کلمب و خدمه‌هایش هدیه آوردند، چه کسانی بودند؟ چه می‌دانستند آن‌هایی که لابلای درختان جنگل‌ها کورتس و پیزارو (دریانوردان مهاجم) را که از پیرامون محل زندگی‌شان می‌گذشتند، تماشا می‌کردند و یا آن‌هایی که به سفیدپوستان اشغالگر در ویرجینیا و ماساچوست زل می‌زدند، چه نوع فرهنگی داشتند و از چه طبقه‌ای بودند؟»

در این اثر هاوارد زین با اسناد تاریخی نشان می‌دهد که همه‌ی این بومیان از فرهنگی پربار، زبان‌های گوناگون،کشاورزی پیشرفته، کانال‌کشی برای آبیاری، صنایع دستی از قبیل کوزه‌گری، سبدبافی، مجسمه‌سازی، بافندگی، جواهرسازی، قلم‌زنی، سرامیک، هنر خانه‌سازی، سدسازی و بسیاری صنعت‌های دیگر بهره‌مند بودند و به شیوه‌ی اشتراکی زندگی می‌کردند. از حقوق اجتماعی برابر و حقوق برابر زن و مرد برخوردار بودند. به‌رغم اروپای «پیشرفته و متمدن» آن‌ها برای انجام کارهای پسندیده و پرهیز از کارهای ناپسند، به پاسبان، به داروغه، به دادگاه، به زندان و به داوری نیاز نداشتند.

هاوارد زین تا آخرین لحظه‌های زندگی‌اش برای بهزیستی و برابری انسان‌ها کوشید و همواره با هر جنگی مخالفت کرد و در تاریخ ٢٧ ژانویه‌ی ٢٠۱٠ هنگام شنا در هتلی در سانتامونیکا (کالیفرنیا) درگذشت. او قرار بود عصر همان روز برای جوانان از نژادهای گوناگون درباره‌ی ارزش اتحاد جهانی، صلح، حقوق بشر و عوامل گرمایش زمین سخنرانی کند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به shahrgon-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به shahrgon@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته