-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

Posts from Khodnevis for 01/31/2011

Posts from Khodnevis for 01/31/2011
Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



تازمانی که قربان صدقه موسوی می‌رویم امیدی به بهبود اوضاع نداشته باشید!

جامعه مجازی ما هنوز درموسوی گیر کرده است. هنوز واپس گرایی او را نادیده می‌گیرد و هنوز نمی‌خواهد باور کند که برای حرکت اجتماعی نیازی به رهبر ندارد. مگر تونسی‌ها و مصری‌ها رهبر داشتند که به جلو می‌روند؟ این قداست بیش از حد موسوی درفضای مجازی واقعا دردسر ساز شده است. البته هرکس آزاد است که به هرکه دوست دارد روی بیاورد ولی این دوست داشتن موسوی و اینکه هرچه وی گفت خیلی عالی است و فله‌ای به لینک بیانیه او رای بدهیم دیگر خیلی نخ نما شده است.

جامعه واقعی دیگر این قهرمان سازی‌ها و مقدس‌گرایی‌ها را نمی‌پسندد. شاید زمان آن رسیده باشد که دیگر جامعه مجازی ما از موسوی عبور کند. موسوی هرچه بود متعلق به گذشته بود و تمام شد رفت. به جز صدور بیانیه هم کاری از دستش ساخته نیست. درنهایت هم هنوز دلباخته امام راحل است.

آدم صادقی هم هست. می‌توانست علاقه‌اش را به خمینی پنهان کند ولی نکرد. بگذاریم موسوی در دوران طلایی امام راحل درجا بزند. بگذاریم این ملت از همه این تفکرات نخ نمای اصلاح‌طلبی عبورکند و دیگر آنقدر پیشرفت کند که نیازی به رهبر و بیانیه نداشته باشد.

تازمانی که قربان صدقه موسوی می رویم امیدی به بهبود اوضاع نداشته باشید!


 


یک سال دیگر هم گذشت. یک سال گذشت و تو باز روز تولدت زندان بودی!

 

پدر جان سلام،

یک سال دیگر هم گذشت. یک سال گذشت و تو باز روز تولدت زندان بودی!

انگار دیروز بود که برای اولین تولدت در زندان نامه مینوشتم. باز هم مثل آن نامه خیلی تلخ است که روز میلاد عزیزترین کست تولدش را در زندان به وی تبریک بگویی. اما گویی مقدر است بر ما این تلخی ها، تا فردای آزدی ایران مان از یاد نبریم که زندان سزای منتقدان نیست. 

پدر جان، نمی‌دانم که از اوضاع روز جهان خبر داری یا نه؟ اصلا اخبار به تو می‌رسد یانه؟ هرچند بعید می‌دانم این گونه اخبار را بگذارند که به شما اسیران در بند برسد، که مبادا روحیه مقاوم‌تان را مقاوم‌تر کند. با آن که می‌دانم که این نامه هم شاید به دستت نرسد، باز آن را می‌نویسم تا سندی باشد برای فرداها. تا وقتی با هم آن را خواندیم این روزها تلخ تر از زهر را به یاد آوریم و بدانیم که زندگی در گذر است، چه تلخ و چه شیرین. آسوده آن که شرافتش را به ارباب قدرت نفروخته. 

پدر جان اوضاع خاورمیانه در حال تغییر است. همه جا را اعتراضات مردم فراگرفته است. تونس انقلاب شد و رییس جمهور مادام‌العمرش از کشور فرار کرد. مصر چند روز است که صحنه اعتراضات مردم است. نیستی تا ببینی که گویی جنبش سبز ما در مصر نیز جوانه زده است. صحنه‌هایی که می‌بینی که همه برایت آشنا هستند. در تهران و در سال گذشته به کرات این دیده‌ای. در عربستان، اردن و یمن نیز مردم تازه به قدرت خویش پی برده‌اند. 

می‌بینی پدر جان، باور کن که تلخی‌ها مردم ایران، نتیجه‌اش بیداری مردم بوده است. گویی جنبش سبز، حریت و آزادگی را به مردم این منطقه یاد داده است. خون اعتراض به سیاهی و تباهی را در شریان های مردمان جاری ساخته است. پدر جان، سی و دو سال سعی کردند که انقلاب دزدی کرده‌شان را، همان انقلابی که از مردم دزدیدند، به کشورهای دنیا، با زور پول و قدرت اسلحه به  دنیا صادر کنند. و حاصلی جز ویرانی برای مردمان این کشورها به بار نیاوردند. ولی جنبش ما، بدون آن که خود بخواهد، سرمشق دیگران شد.

پدر جان، این رویدادها هر روز بیشتر امیدم به پیروزی را زنده‌تر کرد. کاش تو هم بودی و می‌دیدی که پایان خفت بار بن علی چه بود؟ از ملکت فرار کرد. مبارک که یادت هست. هم او که اجازه نفس کشیدن به مردمانش نمی‌داد و خود را حاکم مادام العمر مردمان مصر می‌دانست.  مردم او را به زانو در آورده‌اند. آمد و در تلویزیون جلوی همه جهانیان گفت که صدای انقلاب تان را دیر شنیده‌ام. به من مهلت دهید تا اوضاع را اصلاح کنم. مردم ایران بدون استتثنا یاد شاه مخلوع افتادند و آن نطقش که مردم صدای انقلاب تان را دیر شنیدم. 

پدر جان باور دارم که سرنوشت همه دیکتاتورها یکی است. این را تاریخ به من می‌گوید. آنان که از مردم بریدند، و بر دهان خود و اطرافیانشان گذاشتند. آنان که مردم را جز اسباب ارضای امیال خود ندیدند. آنان که حق شهروندی فقط برای خواص با بصیرت خودشان، که هر روز هم تنگ‌تر می‌شود، و در آخر عمر جز خودشان و ولی عهدشان کسی در دایره آن نمی‌ماند، آنان جان انسان‌های بی‌گناه را می‌ستانند تا دیگران را بترسانند. هر روزشان بدون مرگ انسان ها به پای دار، مزه و طعم خوبی ندارند. همان‌ها که از خون و جان مردمان‌شان همچون انگلی می‌مکند، همه آن ها یک سرنوشت دارند. این ترانه فرهاد را این روزها با خود زمزمه می‌کنم که:

 

محمد

گفتی كه یک ديار

    هرگز به ظلم و جور نمی‌ماند (برپا و) استوار

والا پیامبر، محمد

 

پدر جان، قبل از نوشتن این نامه خواب بودم و خوابی می‌دیدم. خوابی بس عجیب بود. خواب می‌دیدم که یکی از مجریان صدا و سیما، به یک بار وسط برنامه شروع کرد و از از ظلم و ستم بر زندانیان گفت. از تو و دیگران زندانیان نام برد. از کهریزک گفت و تجاوزها به زندانیان.

 

از خواب که برخواستم، از دیدن چنین خوابی بسیار متعجب بودم. با خود فکر که کردم دیدم ، که یک پیام بوده به من. پیام آن که آنان که بر سر نیزه حکومت می‌کنند، هر چه ستبری دیوار استبدادشان بیشتر شود، ترک برداشتنش آسان‌تر می‌شود. در صدا و سیمای خانوادگی آقای خامنه‌ای که حتی جایی برای فردوسی پورها به آن جهت که عادل هستند نباشد، چنین پیش آمدهایی شدنی است. زور که زیاد شود، و زندگی مردمان که تباه، یک نفر ممکن است مانند آن جوان سبزی فروش دوره گرد تونسی، ممکن است طاقتش طاق شود و خود را همچون شمعی آتش زند تا یاد انسان‌های در زندان دیکتاتور بیاندازد که سکوت بس است، آن‌ها زندگی را بر ما حرام کرده‌اند و آن گاه است که سیل مردم می‌خروشد و هر آنچه را در مسیرش باشد می‌شوید. و آنگاه است که فرعون‌ها، ذلیل مردمان می‌شوند. من باور دار که فرعون ایران، خون‌ریزتر، سفاک‌تر، و دژخیم تر از فرعون‌های دیگر است. ولی مقابل هیتلر جوجه دلقکی بیش نیست. تاریخ، فرعون‌های بسیاردر خود دیده است، از آنان که از دین خدا ابزار تحمیق انسان‌ها ساختند تا آن‌ها که از قدرت ملی گرایی مردم، مرگ را برای انسان هایی با نژاد دیگر رقم زدنند. اما تاریخ نشان داده که فرعون‌ها می‌روند و آینده از آن آنانی است که تا سپیده، منتظر طلوع خورشید آزادی باقی ماندند. پدرجان، از امروز روزها را خواهم شمرد که کی فرعون ایران، بر صحنه تلویزیون ظاهر شود و بگوید غلط کردم که اعتراض شما را کاریکاتور دانستم. غلط کردم که هر روز جوانان‌تان را اعدام کردم. غلط کردم، و تازه صدای انقلاب تان را شنیدم. آن روز چه دور باشد چه نزدیک، خامنه‌ای فقط افسانه ضحاک خواهد بود و ما مردمان، بر خیابان‌ها گرد هم خواهیم آمد و سرود آزادی خواهیم خواند.

 


 


وزیر امور خارجه ایران در لیست اشخاص تحریمی اتحادیه اروپا

به گزارش بی بی سی، این تحریم، تنها دربرگیرنده شخصیت حقوقی او به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیست و در عمل شخص او را هدف قرار می دهد.

علی اکبر صالحی، وزیر جدید امور خارجه ایران در حالی امروز موفق به کسب رای اعتماد از مجلس و تصدی این سمت شد که در زمان ریاست سازمان انرژی اتمی ایران، به همراه شمار دیگری از مقامات ایرانی در لیست افراد تحریم شده از سوی اتحادیه اروپا قرار گرفته است. به گزارش بی بی سی، این تحریم، تنها دربرگیرنده شخصیت حقوقی او به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیست و در عمل شخص او را هدف قرار می دهد.

 

وزیران امور خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا تابستان امسال، تحریم هایی مستقل از تحریم های شورای امنیت علیه ایران تصویب کردند که به موجب آن، محدودیت‌هایی برای اشخاص تحریم شده وضع شده است. به این ترتیب آقای صالحی، وزیر امور خارجه ایران که نام وی در ردیف پانزدهم این لیست قرار دارد برای سفر به کشورهای عضو اتحادیه اروپا با موانع زیادی روبرو است، چرا که مقام های مرزی اتحادیه اروپا موظف هستند از ورود اعضای تحریم شده به خاک این اتحادیه جلوگیری کنند.

 

گیو میرفندرسکی، حقوقدان بین المللی در مصاحبه با بی بی سی در این باره گفته است: «برای جلوگیری از چنین برخوردی وی باید پیش از عزیمت به کشورهای عضو اتحادیه اروپا درخواست مصونیت موردی کند. مطابق این مصونیت موردی، شخص تحریم شده بنابر وظیفه یا ماموریت مشخص کاری وارد خاک اتحادیه اروپا می شود و اخراج و دستگیری او منتفی خواهد بود.» آقای میرفندرسکی می گوید که با توجه به تغییر سمت آقای صالحی، امکان دارد اتحادیه اروپا نام او را از فهرست شخصیت های تحریم شده ایرانی خارج کند.

 

گفتنی است علی‌اکبر صالحی، وزیر پیشنهادی محمود احمدی‌نژاد برای تصدی وزارت امور خارجه ایران، صبح امروز از مجلس، رای اعتماد گرفت. در این جلسه آقای صالحی با کسب ۱۴۶ رای مثبت، ۶۰ رای منفی، و ۳۵ رای ممتنع از مجموع ۲۴۱ رای، موافقت سه پنجم آرای نمایندگان حاضر در جلسه را به دست آورد. صالحی در آذرماه امسال و پس از برکناری ناگهانی منوچهر متکی از سمت وزارت خارجه ایران، با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه منصوب شده بود. وی دهمین وزیر امور خارجه ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ است.

 

 


 


ششمین روز ناآرامی‌ها در مصر؛ معترضان هم‌چنان در خیابان‌ها

 شبکه بي بي سي عربي در قاهره گزارش داده است که در حال حاضر بيش از ۵۰ هزار تن در ميدان التحرير اين شهر تجمع كرده و شعار «نه مبارك و نه سليمان» سر مي‌دهند. همچنين صدها قاضي به جمع تظاهرات كنندگان پيوسته‌اند.

این اعتراضات در حالی صورت می‌گیرد که  بالگردهاي نظامي همچنان به پروازهاي خود بر فراز آسمان قاهره ادامه مي‌دهند و واحدهای ارتش در خیابان ها حضور دارند، اما اقدامی جدی علیه مردم معترض نمی کنند.

از سوی دیگر، عصام العريان، سخنگوي اخوان المسلمين، از توافق میان گروه‌هاي ملي مصر براي تشكيل هياتي به رياست محمد البرادعي، رييس جمعيت ملي براي تغيير جهت مذاكره با دولت درخصوص مرحله انتقالي خبر داد. هم زمان و طی بیانیه‎ای مشترک، دولت های آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و کانادا، از حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر خواسته اند که ضمن پرهیز از خشونت، برای اجرای اصلاحات سیاسی تدابیر جدی اتخاذ کند.

 

به گزارش تلویزون الجزیره، محمد بديع، دبير كل اخوان المسلمين مصر نیز در گفت وگو با این شبكه مسئوليت کلیه اتفاقات در مصر را متوجه حسنی مبارک دانست و با اعلام این مساله  که آمار كشته شدگان تظاهرات اخير چند برابر آن آماري است كه اعلام شده است، خواستار انحلال پارلمان و حكومت مصر و «سرنگونی نظام مبارک» شد.

 

الجزيره هم‌چنین از خروج حبيب العادلي، وزير كشور دولت مستعفي مصر از ساختمان اين وزارتخانه در ميان تيراندازي شديد خبر داد. پوشش وسیع خبری تلویزیون الجزیره از اعتراضات خیابانی در مصر در حالی ادامه دارد که خبرگزاری رسمی مصر از دستور دولت برای تعطیلی دفتر شبکه الجزیره در این کشور خبر داده است.

 

شبکه العربیه نیز در گزارشی از ششمین روز از اعتراضات مردم مصر علیه حکومت حسنی مبارک خبر داد كه نزديك به شش هزار تن از زندان ابو زعبل فرار كرده‌اند. شبكه خبري مصر نيز از دستگيري ۳۱۱۳ تن از زندانيان فراري و گروه‌هاي تبهكار خبر داد.همچنين خبرگزاري فرانسه تعداد جنازه‌هاي پراكنده شده در نزديكي اين زندان را ۱۴ تن و تعداد کشته شدگان درگیری‌های چند روز اخیر را  ۱۰۲ نفر اعلام کرده است.. بنا بر گزارش‌ها در حال حاضر ساکنان شهر قاهره برای حفاظت شهر در مناطقی اقدام به سنگربندی و ایجاد پست های بازرسی کرده اند.

 

العربيه در خبري ديگر گزارش داد كه در حال حاضر عمر سليمان، معاون رئيس جمهور مصر و رئيس سازمان اطلاعات اين كشور با حسين طنطاوي، وزير دفاع و حبيب العادلي، وزير كشور تشكيل جلسه داده و نقشه كنترل امنيت را با آنها مورد بررسي قرار مي‌دهد.

 

ناآرمی‌های اخیر در مصر واکنش‌های گسترده‌ای در عرصه بین المللی به دنبال داشته است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل اعلام کرده است که کشورش رویدادهای کشور همسایه، مصر را با دقت دنبال می کند و ابراز امیدواری کرده که رابطه صلح آمیز بین دو کشور همچنان ادامه داشته باشد. عربستان سعودی نیز ناآرامی در مصر را محکوم و از حکومت این کشور حمایت کرد.

 

در همین حال آمریکا، ترکیه، استرالیا و چند کشور دیگر از شهورندان خود خواسته‌اند که هر چه سریعتر خاک مصر را ترک کنند.

 

هم‌چنین علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران که صبح امروز موفق به کسب رای اعتماد از مجلس برای تصدی این سمت شد اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران با دقت تحولات مهم خاورمیانه و شمال آفریقا را رصد کرده و دنبال می کند.» علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی ایران نیز بر حمایت این مجلس از قیام مردم تونس و مصر تاکید کرده است.

 

 

 

 


 


علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران شد

 

به گزارش ایسنا، در جلسه صبح امروز مجلس، پس از صحبت‌های محمود احمدی‌نژاد، ابتدا مصطفي كواكبيان، علي مطهري، محمدقسيم عثماني و داريوش قنبري به عنوان مخالف و رنجبرزاه، ‌علاءالدين بروجردي، حسين سبحاني‌نيا و زهره الهيان به عنوان موافق وزير پيشنهادي سخن گفتند.

 

در ابتدا، محمود احمدي‌نژاد با تاکید بر اهمیت سیاست بین‌المللی، مسوولیت وزارت امور خارجه ایران را در این عرصه، «مسووليت آرماني ، مكتبي ،‌الهي و تاريخي» دانست که باید برای «مواجه شدن و البته مديريت كردن و هدايت كردن تحولات بزرگي كه در راه است و تازه آغاز رها شدن انرژي متراكم شده در بشر از قبل انقلاب اسلامي است و تازه سر باز كرده است» آماده باشد.وی در ادامه در معرفی دکتر صالحی برای کسب رای اعتماد به مجلس گفت: «ايشان نيازمند به معرفي نيستند، برادري مومن و عميقا معتقد به آرمان‌ها، پيگير،‌عالم و با تجربه و مسلط بر مسائل بين‌الملل و با يك كارنامه روشن در خدمت انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي الهي هستند.»

 

علی مطهری، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس، به عنوان یکی از مخالفین اقای صالحی، با انتقاد از اشکالات موجود در ساختار وزارت امور خارجه ایران، گفت که فکر نمی‌کند آقای صالحی قادر به اصلاح این اشکالات باشد. مطهری با بیان این موضوع که یکی از اشکالات وزارت امور خارجه ایران موازی کاری در عرصه سیاست خارجی است افزود: «در اين خصوص رهبر معظم انقلاب نيز مجبور شدند تذكر بدهند اما همچنان اين رويه ادامه دارد، وزارت امور خارجه ستاد ديپلماتيك كل نظام است و عده زيادي كارشناس در نقش‌هاي مختلف آن هستند، چه معنا دارد كه عده‌اي ناآشنا با مسائل سياست خارجي و امور ديپلماتيك و بدون پشتوانه حرفه‌اي به كار موازي بپردازند. به عنوان نمونه در زمان مذاكرات استانبول وقتي از آقاي صالحي سوال شد كه آيا شما از اين مذاكرات مطلع هستيد يا نه؟ وي اظهار بي‌اطلاعي كرد، يا پادشاه اردن بدون اطلاع وزارت خارجه به وسيله رييس دفتر رييس‌جمهور به ايران دعوت شد، آيا آقاي صالحي قادر است اين روند را متوقف كند؟»

 

وی در این جلسه از محمود احمدی‌تژاد خواست تا به سوال نمایندگان در خصوص برکناری منوچهر متکی، وزیر سابق امور خارجه ایران پاسخ دهد تا این سوال از فهرست سوالات نمایندگان از رییس دولت ایران حذف شود.

 

مصطفي كواكبيان، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مهمترين دلايل مخالفتش با وزير پيشنهادي امور خارجه را «عدم تناسب مدرك تحصيلي با مسوليت»، «فقدان سابقه‌ي حضور در وزارت امور خارجه»، «تاخير در راه اندازي نيروگاه بوشهر» و عدم ارائه برنامه و سياست راهبردي براي «گرفتن غرامت جنگي از عراق»، «موازي كاري در دستگاه ديپلماسي» و «حمايت از انقلاب تونس، مصر و ساير كشورهاي اسلامي» عنوان كرد.

 

کواکبیان نیز در صحبت‌های خود ضمن گلایه از نحوه  برکناری منوچهر متکی، گفت: «آقاي احمدي‌نژاد از نيم ساعت وقتي كه داشتند فقط يك دقيقه از صالحي دفاع كرد. اي كاش آقاي صالحي بعد از اين اتفاق-برکناری منوچهر متکی- نمي‌آمد و با روال بهتري مي‌توانستيم در خدمت ايشان باشيم.»

 

علاءالدين بروجردي، رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس به عنوان یکی از موافقین دکتر صالحی، نقطه قوت وی برای تصدی این سمت را تسلط وی به دو زبان عربی و انگليسي دانست: «ضمن اين كه وي شخصيتي آشنا با هنر ديپلماسي و ارتباط با كشورها با توجه به حضور چند ساله‌ي وي در دو عرصه‌ي پيچيده و مهم سازمان كنفرانس اسلامي و وين به عنوان جايگاه تخصصي هسته‌اي و دفاع از منافع از جمهوري اسلامي ايران در اين عرصه است.»

 

علی‌اکبر صالحی رییس کنونی سازمان انرژی اتمی ایران که امروز با رای اعتماد مجلس ریاست وزیر امور خارجه ایران شد، متولد کربلا، دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس در رشته فیزیک از دانشگاه آمریکایی بیروت و دکتری علوم فنی از ام‌آی‌تی در آمریکا است. وی بین سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ و ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشت و اکنون با مرتبهٔ علمی دانشیار، عضو هیأت علمی دانشکده انرژی دانشگاه صنعتی شریف است. وی در دولت سید محمد خاتمی، نمایندهٔ ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود و بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، معاونت دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی را بر عهده داشته‌است.

 

صالحی در تیرماه ۱۳۸۸ و پس از اعلام استعفای غلامرضا آقازاده از ریاست سازمان انرژی اتمی ایران به عنوان جانشین آقازاده منصوب کرد.

 

صالحی در آذرماه امسال و پس از برکناری ناگهانی منوچهر متکی از سمت وزارت خارجه ایران،با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه منصوب شد. او در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۸۹، به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد صبح امروز از مجلس رای اعتماد گرفت و وزیر امور خارجه شد.

 

در سوابق علمي،‌ اجرايي و برنامه‌هاي علي اكبر صالحي، که در ابتداي جلسه علني صبح امروز مجلس و در حين بررسي برنامه‌هاي صالحي به صورت مكتوب در بين خبرنگاران توزيع شد آمده است که وی به زبان‌های انگليسي و عربي تسلط دارد و به زبان‌های اسپانيولي، تركي، فرانسه و الماني اشناست. در خصوص مسوولیت‌های اجرايي و ديپلماتيك آقای صالحی نیز می‌توان به مشاورت وزارت امور خارجه در مسائل بين‌المللي ۸۴-۱۳۸۳ و معاونت دبير كل سازمان كنفرانس اسلامي – جده ۸۸-۱۳۸۴ اشاره کرد.


 


ضرورت انقلاب و نقش شبکه‌های اجتماعی، گفتگو با امید حبیبی نیا

 

 

 

سیاوش شهابی: آقای حبیبی‌نیا چه اتفاقی در تونس و مصر دارد می‌افتد؟

 

امید حبیبی نیا: آن‌چه در این لحظه می‌توان گفت این است که در هر دو کشور یک انقلاب و تحول اجتماعی گسترده در جریان است. در هر دو کشور به فاصله کوتاهی جنبش های زیرزمینی و نیمه علنی که تحت فشار دیکتاتوری بودند موفق شدند تا خواسته‌های جنبش خود به خودی اولیه را رادیکال‌تر و سازمان یافته‌تر بکنند.

 

در تونس به دلیل وجود احزاب آلترناتیو و به ویژه سطح تعامل سیاسی که بین نیروهای سیاسی وجود داشته است به نظر می‌رسد که چشم انداز گذار به دمکراسی بسیار روشن باشد زیرا در این کشور احزاب چپ و دمکرات موفق شده‌اند تا وارد عرصه تاثیرگذاری بر روند تحولات بشوند.

 

در تونس مردم فریب اصلاحات دیرهنگام و نمایشی را نخورده اند و همچنان در خیابان حضور دارند. این حضور هر روز و بی‌وقفه در خیابان سبب می‌شود تا ماشین سرکوب نهاد قدرت از کار بازبماند. از سوی دیگر مردم نشان می‌دهند که خواستار سرنگونی کامل رژیم و استقرار یک حکومت تازه هستند و نه عوض شدن روبنای ظاهری قدرت.

 

در مصر نیز کمابیش همین جریان در حال وقوع است، یعنی پس از سخنان حسنی مبارک و تشکیل دولت جدید باز هم مردم مصر به تظاهرات خود ادامه دادند و به این هم بسنده نکردند بلکه کنترل بخش هایی از شهر را به دست گرفتند و خود را مسلح کردند.

 

جامعه مصر به نظر جامعه سنتی تر می‌رسد و از همین رو خطر موج سواری اسلام گرایان و به ویژه اخوان المسلمین می‌رود اما در این یک هفته اخیر که خیزش مصر به اوج خود رسیده است به نظر می‌رسد که اسلام‌گرایان سخت از سیر وقایع جا افتادند. در تئوری‌های انقلاب می‌گویند در این شرایط رخدادها آنی و لحظه‌ای ست و روند وقایع چنان شتابی به خود می‌گیرد که قابل مقایسه با گذشته نیست.

 

به اعتقاد من، مردم ایران و نیروهای سیاسی از این دو انقلاب درس‌های بزرگی می‌توانند بگیرند. شاید مهم‌ترین درس این پیروزی‌های سریع و شگفت انگیز در عقب راندن حکومت‌های دیکتاتوری با قدمتی بیش از دو دهه، باقی ماندن در صحنه خیابان بود. انقلاب عالی‌ترین و زیربنایی‌ترین شکل از پویایی اجتماعی است بنابراین باید آن را تا به آخر و پیروزی پیش برد.

 

البته روشن است که نقش نیروهای سیاسی و نهادهای مدنی در سازماندهی این اعتراضات قابل توجه است اما واقعیت آن است که انقلاب‌های تونس و مصر برخلاف جنبش انقلابی که در ایران پس از «نمایش انتخابات» رخ داد متکی بر طبقه فرودست بود، طبقه فرودست به لحاظ جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که از جمله پی‌گیری، شجاعت و ایستادگی آن است از همین روست که هر گاه این طبقه وارد حیطه عمل انقلابی شود، کار رژیم تمام است.

 

در جنبش ما رهبری و بدنه اصلی آن بردوش طبقه متوسطی شهری و به‌طریق اولی بخش‌هایی از مردم تهران گذارده شده بود، بدیهی است که مردم پس از مدتی در حالی که نمی‌دانستند باید سکوت کنند، مقابله کنند یا به خانه بازگردند و منتظر چانه زنی از بالا باشند. رفته رفته تحلیل رفتند و درحالی که فرصت بی‌نظیری برای سرنگونی رژیم فراهم شده بود، موفق نشدند حمایت کامل طبقه فرودست و طبقه فرادست را کسب کنند و به دلیل اینکه طبقه متوسط با هزاران بند به نهاد قدرت وصل است، به تدریج قدرت جنگندگی خود در عرصه خیابان را از دست داد و به خانه بازگشت، البته در این میان نقش اصلاح طلبان داخل و خارج از کشور برای خاموش کردن این جنبش کاملا بارز بوده است.

با این حال آن چه امروز در برابر چشمان مردم در حال وقوع است انقلابی برق آسا و پرشور در تونس و مصر است که به صورت دومینو به کشورهای دیگر منطقه نیز سرایت کرده است. آن چه در این کشورها می گذرد می تواند برای مردمی که همواره به دلیل شکست انقلاب پنجاه و هفت آنها را از انقلاب ترسانده‌اند، بسیار آموزنده باشد.

 

سیاوش شهابی: شبکه های اجتماعی مانند تویتر و فیس بوک همچون ایران، نقش بزرگی در سازماندهی اعتراضات مردم در این دو کشور و بخصوص مصر ایفا کردند. بطوریکه از اعتراضات تونس و مصر، با عنوان انقلابات تویتری نیز نام می برند. نظر شما چیست؟

 

امید حبیبی نیا: تویتر و به خصوص فیس‌بوک نقش موثری در سازماندهی مردم و جوانان که موتور محرکه انقلاب در این دو کشور بوده اند داشته‌اند. در واقع می‌دانیم که سازماندهی های نخست برای تظاهرات گسترده در قاهره توسط یک گروه از جوانان مصری در فیس‌بوک صورت گرفت. در تونس نیز یک گروه از دانشجویان با راه انداختن صفحات فیس‌بوکی مختلف به گزارش لحظه به لحظه وقایع پرداخته‌اند.

 

در هر دو کشور تعداد زیادی از مردم به اینترنت دسترسی دارند، در تونس بیش از سی و پنج درصد و در مصر بیش از بیست درصد از مردم از اینترنت استفاده می‌کنند. آمار کاربران فیس‌بوک در تونس شگفتی انگیز است یعنی از هر دو کاربر اینترنت یکی عضو فیس‌بوک است.

 

در هر دو کشور نیروهای امنیتی کوشش بسیاری برای خرابکاری در فعالیت‌های اینترنتی مخالفان کردند، در هر دو کشور اینترنت و شبکه‌های ارتباطی در هنگام به اوج رسیدن خیزش مردم قطع شدند و در هر دو کشور این امر هیچ تاثیری بر کند شدن جریان رخدادهای انقلابی نداشته حتی شاید به تشدید حضور مردم در خیابان‌ها هم منجر شده است زیرا وقتی شما نه اینترنت دارید، نه تلفن و نه مثلا الجزیره، خب ترجیح می‌دهید تا به خیابان بروید و ببینید چه خبر است!

 

این شور، ایستادگی، پیگیری و سازماندهی در تونس و مصر اساسا با وقایعی که پس از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در ایران رخ داد قابل مقایسه نیست، که باز باید تاکید کنم دلیل‌اش آن است که طبقه فرودست که چیزی برای از دست دادن ندارد، پیشروی مبارزه شده است. این طبقه قرار نیست به خانه بازگردد و پای ماهواره و اینترنت‌اش بنشیند تا ببیند چه خبر بوده است خودش در خیابان می‌ماند و خبر می‌سازد و خودش قهرمان و نقش اصلی این داستان می‌شود.

 

در ایران با وجود نقش بی نظیر فیس‌بوک، تویتر و سایر شبکه‌های اجتماعی برای سازماندهی ابتدایی و بیش از همه خبررسانی اما به دلیل آنکه عوامل انحرافی بسیاری در این میان نقش ایفاء کردند از تاثیرگذاری در ماه‌های بعدی بازماند و یا عاملی شد برای رواج پدیده‌ای که من اسمش را «مبارزان اینترنتی» گذارده‌ام یعنی کسانی که مبارزه در عرصه پراتیک را رها کرده‌اند و با پتیشن‌های بی‌سروته خطاب به سران رژیم و یا مثلا اعلام فراخوان تلفن زدن به تلفنچی دادگستری تصور می‌کنند که در حال مبارزه با رژیم هستند.

 

طبعا آن چه ما در عرصه شبکه‌های اجتماعی در مصر و تونس می‌بینیم یک جنبش گسترده برای سازماندهی، خبررسانی و در عین حال تجزیه و تحلیل وقایع است، به ویژه در میان تونسی‌ها شبکه های اجتماعی ابزاری شده‌اند برای بحث و دیالکتیک انقلابی جهت تبیین آلترناتیوهای پیش رو، امری که در جنبش ما غایب است زیرا بدون تعارف بخش مهمی از جوانانی که وارد عرصه فعالیت سیاسی شدند و هنوز در حد سرگرمی- سیاسی فیس‌بوکی در صحنه باقی مانده‌اند از مطالعه یک کتاب تاریخی یا تحلیل جامعه شناسی سیاسی هم طفره می‌روند.

 

در حالی که من وقتی بحث‌های تونسی‌ها را دنبال می کنم نه تنها رد مباحث علمی مربوط به انقلاب را پیدا می‌کنم بلکه به نظر می‌رسد درک و شناخت بهتری از مسائل اجتماعی، نظریه‌ها و راهکارهای آلترناتیو دارند.

 

 

سیاوش شهابی: برخی منتقدان بر این عقیده هستند که واژه انقلاب تویتری بی‌معنی است. اشاره آنها به وقایع بعد از دی‌ماه در ایران بود که علیرغم فعالیت گسترده فعلان در شبکه‌های اجتماعی، اعتراضات فروکش کرد و در نهایت مردم از خیابان‌ها بیرون رفتند. به نظر وقایع تونس و مصر خلاف این را می‌گوید.

 

امید حبیبی نیا: همانطور که اشاره کردم ماهیت و شکل متفاوت این جنبش‌ها و از سوی دیگر چگونگی به کار گیری شبکه‌های اجتماعی در ایران با تونس و مصر متفاوت بوده است.

 

در ایران شبکه‌های اجتماعی نقش موثری در اطلاع رسانی و تا حدودی سازماندهی ابتدایی داشتند اما این شبکه‌های اجتماعی در اغلب موارد به نهاد انقلابی بدل نشده بودند که در عرصه خیابان حضور فعال داشته باشد و بتواند تاثیرگذار باشد. بخشی از نیروی این شبکه به بازنشر فرمانهای ترمز از سوی اصلاح‌طلبان صرف می شد که انبوه خلق متکی بر طبقه متوسط شهری تا مدتها ترجیح می دهد زیر چتر آنها باقی بماند.

 

بخشی از وبلاگ‌نویس‌ها و روزنامه‌نگارانی که به خارج از کشور آمده بودند و به برکت جنبش به شهرتی رسیده بودند نیز ناچار بودند هم برای منافع اقتصادی خود و هم همراهی با جریان پوپولیستی روز با اصلاح‌طلبان یا رسانه‌های اصلاح‌طلبان که با تمام توان برای توقف جنبش فعالیت می‌کردند همکاری کنند.

 

در نهایت با تاکتیک «اسب تراوا» این مساعی به ثمر نشست و اصلاح‌طلبان موفق شدند تا مردم را به خانه ها بازگردانند تا سرنگونی رژیم که در روز ششم دی (عاشورا) در دستور کار مردم نباشد و نیروهای سرکوبگر نیز از زیر فشار و ریزش شدید نجات پیدا کنند و به این ترتیب امکان سازش با جناح غالب به پاداش چنین خوش خدمتی فراهم آید.

 

بنابراین می‌توان گفت که در مصر و تونس تویتر و فیس‌بوک توانستند موتور انقلاب را روشن کنند و هر روز به سرعت آن اضافه کنند اما در ایران این شبکه های اجتماعی نتوانستند مردم را در خیابان نگه دارند زیرا کسانی که قرار بود در خیابان مبارزه کنند، کاربر فیس‌بوک و تویتر نبودند و از سوی دیگر چشم‌انداز سیاسی روشنی در پیش چشم مردم قرار نداشت. البته نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که حجم نیرویی که رژیم برای مقابله با فعالان در این شبکه ها گذاشت خود عاملی شد برای کند شدن جریان تاثیرگذار بر جنبش در شبکه‌های اجتماعی این امر هم ناشی از آن بود که مبارزات در عرصه خیابان مداوم و مستمر، با تاکتیک های موثر مانند تظاهرات در چند نقطه متفاوت و با جنگندگی مناسب نبود، اگر مردم برای چند هفته در خیابان باقی می‌مانند طبعا توان نیروهای نظامی و امنیتی برای سرکوب صدها هزار نفر یا میلیون‌ها نفر به سرعت تحلیل می رفت و اتفاقی می‌افتاد که در روز ششم دی رخ داد. نظیر چنین اتفاقی البته سی و دو سال پیش هم افتاد و بزرگترین ارتش خاورمیانه با تظاهرات عظیم و هر روزه و درگیریهای پراکنده چند ماهه از پا درآمد و در روز بیست و دوم بهمن که قیام مسلحانه آغاز شده بود اعلام بی طرفی کرد.

 

سیاوش شهابی: یک سوالی بین همه محافل سیاسی، روزنامه‌نگاران و مردم در جریان است که اتفاقی که در تونس افتاد، چرا در ایران نیافتاد یا هنوز نیافتاده. شما چه فکر می‌کنید؟

 

امید حبیبی نیا: چند پارامتر در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد:

 


موتور انقلاب تونس را طبقه فرودست روشن کرده است، در ایران جنبش اعتراضی را طبقه متوسط شهری پیش می‌برد که به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی طبقه‌ای ناپیگیر وسازشکار است.

در تونس نهادهای مدنی و احزاب آلترناتیو به سرعت توانستند جنبش خود به خودی را بدل به انقلاب کنند ولی در ایران نهادها و احزاب اصلاح‌طلب تمام تلاش خود را به خرج دادند که جنبش وارد مرحله انقلابی نشود و کنترل اوضاع از دست هر دو جناح خارج نشود.


در تونس با اینکه میزان دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه‌هایش از ایران به نسبت جمعیت به مراتب کمتر است اما موفق شدند تا نقش مستقل و تاریخی خود را ایفاء کنند. در ایران جنبش دانشجویی جز نیروهای چپ که در سال‌های اخیر رشد کرده‌اند، سایر نهادهای علنی‌اش زیر سایه اصلاح‌طلبان قرار داشته است و خود عاملی برای ترمز و رادیکال شدن جنبش بوده است، از آنجا که دانشجویان یکی از گروه‌های مرجع و از اتفاق مهم‌ترین نقش آفرین عرصه انقلاب هستند، نقش و عملکرد آنها می‌تواند در چگونگی روند وقایع تاثیر بگذارد.


در تونس نیروهای امنیتی به سرعت دریافتند که از پس سرکوب جنبش با تظاهرات بی وقفه و گسترده شدن روز به روزش برنمی آیند، در ایران با وجود تظاهرات چند هفته در میان نیروهای امنیتی و نظامی فرصت تجدید قوا داشتند.

در تونس بین طبقات شرکت کننده در انقلاب تفاهم و توافق اجتماعی برای دستیابی به خواسته های اقتصادی- سیاسی صورت گرفت، در ایران طبقات دیگر در جنبش اعتراضی شرکت نداشتند و یا اگر داشتند نقش سیاهی لشگر را داشتند.

سیاوش شهابی: اتفاقاتی که در این دو کشور می‌افتد، چقدر بر اوضاع خاورمیانه و جهان تاثیر گذار است؟

 

امید حبیبی نیا: به اعتقاد من بسیار مهم است، در تونس امید بسیاری وجود دارد که رژیم بطور کامل سرنگون شود و یک حکومت دمکراتیک جایگزین شود. رخدادهای مصر نیز بسیار امیدوار کننده است و از همه قابل توجه تر آن که اسلام گرایان در هر دو کشور در عرصه انقلاب غایب بوده یا عقب مانده‌اند.

 

چنانچه در مصر و تونس که دو کشور با دهها سال حکومت دیکتاتوری بوده‌اند، دمکراسی نهادینه شود، تمام منطقه و خاورمیانه دستخوش یک انقلاب درونی خواهد شد، همانطور که امروز هم در یک جریان دومینو می‌بینیم در الجزایر و اردن نیز رخدادها در حال بدل شدن به «مرحله انقلابی» هستند. در سوریه نیز پتانسیل زیادی وجود دارد که جرقه های انقلاب را جذب خود کند.

 

در صورت پیروزی مطلق این دو انقلاب در مصر و تونس در کوتاه مدت تمام منطقه به خروش خواهد آمد و حتی دامنه این تحولات ممکن است به کشورهای خلیج فارس هم برسد.

 

در ایران نیز بسیاری از مردم با تحسین و دقت رخدادهای مصر و تونس را دنبال می کنند. به اعتقاد من مردم و بخصوص نیروهای بالقوه انقلابی در ایران درس های بسیاری از این رخدادهای انقلابی در این کشورها خواهند آموخت.

 

سرنگونی انقلابی رژیم های دیکتاتوری در منطقه سبب خواهد شد تا باردیگر انقلاب در دستور و چشم انداز مردم منطقه و از جمله ایرانیان قرار بگیرد، انقلاب به عنوان تنها راه باقی مانده در برابر رژیم هایی که اصلاح پذیر نیستند و باید نظام اقتصادی- سیاسی- فرهنگی و اجتماعی آنها را از ریشه درآورد و به جایش نهادهای دمکراتیک را جایگزین کرد، بیشتر از قبل خود را به رخ خواهد کشید و چشم انداز پیروزی را در افق چشم مردمی که دهها سال اسیر رژیم های دیکتاتوری بوده اند قرار خواهد داد.

 


 


تعلیق رابطه به روش هلندی

این در حالی است که بنا به گزارش خبرگزاری فرانسه و رسانه‌های هلندی، دولت هلند سفیر خود را نیز از تهران فراخوانده است. 

ایران تا کنون چند بار بعد از انقلاب با تعلیق رابطه از سوی کشورهای اروپای غربی روبرو شده است. پس از واقعه «میکونوس»، برخی از کشورهای اتحادیه اروپا به رابطه خود را با جمهوری اسلامی ایران به حالت تعلیق در آورده بودند.

با اعدام این شهروند هلندی در تهران، مساله شهروندی دوگانه دو باره به موضوعی مهم در قبال پرونده تعدادی از زندانیان دارای تابعیت دوگانه تبدیل خواهد شد.


 


تهدید وزیر اطلاعات
 


انگار که قصه طناب دار سر درازی داره!

زن حتما می‌ترسه...زن حتما ترسیده...زن حتما ترسیده بوده...

مرد حتما می ترسه...مرد حتما ترسیده...مرد حتما ترسیده بوده...

زن و مرد نداره...پیر و جوان و زیر ۱۸ سال هم نداره...

زندانی سیاسی و  غیر سیاسی هم نداره...

طناب دار ترس داره...گلوله ترس داره...سنگسار ترس داره...مرگ ترس داره...«که مرگ اهرمن خو آدمی خوار است»...

طنابِ دار، سرده...گلوله، سرده...سنگ هم سرده...سردشه...سردمه...

کابوس...رقص...کابوس...رقص...سردمه...

کابوس...کابوس...کابوسِ یک درخت تنومند که سر به فلک داره و طناب داری که ازش آویزونه... کابوس...کابوس...کابوسِ تنه درختی که پره از جای گلوله و رد خونیِ که سیاه شده ...چه ریشه‌ای دوونده این درخت توی این خاک...کابوس...کابوس...کابوسِ چاله ای کمی دورتر از درخت که هی از شن و سنگ پر می شه و هی خالی....

 

آدما رو یکی یکی پای درخت می‌برن یا تا کمر می کنن توی چاله... هر چند ثانیه یکی اعدام می‌شه و با یه برگ از درخت می‌افته پایین و...خاک...«خاک سرد، خاک پذیرنده»، اون رو تو خودش می‌بلعه....سردمه...

تماشاچی؟؟!!!..تا دلت بخواد و تا چشم کار می کنه... اطرافه  بعضی از اعدامیها شلوغه شلوغ و دور بعضی خلوته خلوت....نه که تماشا چی کم باشه ها...نه...یعضی با سر و صدا اعدام می شن...گاهی هم از جمعیت صدایی در نمی یاد وقتی که بعضی‌ها اعدام می شن. یه عده از تماشاچی‌ها دور وایستادن...یه عده نزدیک...یه عده خیلی دور...یه عده خیلی نزدیک.

خیلی نزدیک...

خانم ببخشید، اینجا چه خبره؟...اومدیم لگد بزنیم به چارپایه...تا طناب دار رو دور گردنش نبینیم آروم نمی‌شیم...

آقا ببخشید، اینجا چه خبره؟...اومدیم سنگ بندازیم...یه سنگ بر می‌داره و رنگ  سرخ و صدای ناله‌ای گوشم رو آزار می‌ده...سردمه....

رقص...رقص...رقص...و برگی افتاد و صدای ناله‌ای و من دور می‌شم.

نزدیک...

آقا ببخشید، اینجا چه خبره؟...اومدیم تماشای اعدام...راست می‌گن که می شاشه به خودش؟...

رقص...رقص...رقص...و برگی افتاد و صدای ناله‌ای و من دور می‌شم.

 دور...

خانم ببخشید، اینجا چه خبره؟......اومدیم خواهش کنیم که این یه دونه اعدامی رو اعدام نکنن، آخه بچه بوده وقتی که مرتکب قتل شده...

آقا ببخشید اینجا چه خبره؟...اومدیم خواهش کنیم که این یه دونه اعدامی رو اعدام نکنن، آخه پرونده‌اش پر از ابهام...قتل نمی‌تونسته کار اون باشه...

ببخشید آقا، ببخشید خانم...انگار دارن یکی رو اعدام می‌کنن...می‌شه به این هم کمک کنید؟...

سکوت...سکوت...صدای سکوتشون گوشم رو داره کر می‌کنه...

رقص...رقص...رقص...و برگی افتاد و صدای ناله ای و من دور می‌شم.

خیلی دورتر...

خانم ببخشید، اینجا چه خبره؟......داریم می‌نویسم که این یه زندانی رو اعدام نکنن...فعاله سیاسیه طرف...

آقا ببخشید، اینجا چه خبره؟...داریم می‌نویسیم که اعدام بده....و اعدام غیر انسانیه و ....

ببخشید آقا، ببخشید خانم...انگار دارن یکی رو اعدام می‌کنن...می شه راجع به این هم بنویسید؟...

سفید...سفید...سفیدی کاغذشون چشمم رو کور می‌کنه...

رقص...رقص...رقص...و.. برگی افتاد و صدای ناله ای و من....من..

ببخشید آقا، می‌شه یه قلم و کاغذ هم به من بدید؟...

می‌نویسم..می نویسم که درخت اعدام و چاله سنگسار با نوشتن پر نمی‌شه...با تلاش برای نجات عده‌ای معدود هم پر نمی‌شه..این درد با دارو و درمان موقت خوب نمی‌شه...پای چوبه دار دنبال راه چاره گشتن بی فایده است...

باید از بچگی به بهنودها آموخت که به جای دعوا حرف بزنند...که فحش مادر ندهند...که چاقو حمل نکنند...باید به شهلاها آموخت که به جنس خود احترام بگذارد و قدر وجود نازنین خود را بدانند....باید یاد بگیریم و یاد بدهیم که دخترها هم حق عاشق شدن دارند...غریزه جنسی دارند... باید یاد بگیریم و یاد بدهیم تاوان خیانت، مرگ نیست، نه برای مرد و نه برای زن...باید بخشیدن را یاد بگیریم و یاد بدهیم....

دوست نویسنده من...دوست فعال سیاسی من...دوست فعال حقوق بشر من..برای تو می‌نویسم که سکوت تو و سفیدی کاغذ تو در برابر یک اعدام، مهر تاییدی است بر اعدام...یعنی تو، یک انسان و عمل او را به قضاوت نشسته‌ای و قاضی درون تو هم حکم به اعدام او داده است. انگاری که بعضی ها فقط بشرند یا بعضی از بشرها حقوق دارند. اتهام حمل و فروش مواد مخدر در دهن دولت هلند را می‌تواند ببندد اما در دهن ما را نباید ببندد.

می‌نویسم...می‌نویسم که درخت اعدام جز با درخت آگاهی ریشه کن نمی‌شه...می‌نویسم که چاله کنار درخت هم جز با چشمه زلال آگاهی پر نمی‌شه...درد ما از ماست...درد ما در جهل ماست...درد ما در اینه که درخت دیگه ای وجود نداره که جایگزینه درخت اعدام بشه، نشان به نشان سکوت ما در برابر بعضی از اعدام‌ها...درد ما از ماست... در فرهنگ ما جایگزینی برای اعدام وجود نداره...

سردمه و شب و سرما انگار تمومی نداره...


 


مصر بر سر دوراهی: اسلام افراطی یا حکومت نظامی


 قرعه بنام عمر سلیمان تنها بخاطر مسئولیتش در سازمان امنیت مصر نیافتاده است. عمر سلیمان  سال‌هاست که مهم ترین وظیفه‌اش میانجیگری میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها است. عمر سلیمان چون هر مسئول امنیتی دیگری بخوبی می‌داند کی کاسه صبر مردم لبریز است و باید با اصلاحات نیم بند فتیله نارضایتی را پائین کشید.


 در ایران خودمان هم امنیتی‌هائی چون حجاریان از پیش گامان اصلاحات بودند چون نبض جامعه در دستشان بود و شکی نداشتند که کم هزینه‌ترین راه برای به‌تعویق انداختن اصلاحات بنیادی انجام اصلاحات ظاهری است. البته این تئوری ساخته و پرداخته ما خاورمیانه‌ای‌ها نیست. در متون سیاسی آمده است بهترین راه برای اینکه چیزی تغییر نکند اعلام تغییرات است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته