سند تایید افشاگری آیت الله العظمی جنتی:
You know سایت خوشنام و اولترا-معتبر رجانیوز واسطه انتقال چک 50 میلیونی شده است و در مطلبی که در این باره منتشر کرده تایید کرده است که آن چک تحویل شده و رسیدش نزد این سایت موجود است. ظاهرا 50 میلیون نزد رجانیوز و شرکا مانده و هنوز به موسوی تحویل نشده است چون موسوی در بیانیه جداگانه ای از این موضوع اظهار بی خبری کرده است. ضدخبرنویس به برادران یوسفی رجانیوز توصیه می کند دست کم بخشی از آن 50 میلیون را که با اسم رمز یو-نو دریافت کرده اند به مهندس برسانند تا صدای این رادیو که قرار بود راه بیفتد قطع نشود:
سايت شبكه الجزيره در ادامه انتشار اسنادي از مذاكرات سازش، سندي از گفت‌وگو ميان صائب عريقات (مذاكره كننده ارشد دولت خودگران فلسطين) با جرج ميچل (مذاكره كننده ارشد امريكايي) منتشر كرد كه در آن، صراحتاً از حمايت مالي محمود عباس از موسوي خبر داده شده است.
به گزارش رجانيوز، در اين سند كه به مذاكرات 21 اكتبر 2009، گفت‌وگو ميان اين دو مذاكره كننده و همراهان آنها در چارچوب مذاكرات سازش است.
در بخشي از اين مذاكرات، پس از آنكه ميچل، ملاحظات صائب عريقات براي به نتيجه رسيدن مذاكرات سازش را رد مي‌كند، عريقات سعي مي‌كند، خطر نفوذ رو به رشد ايران را در منطقه به وي گوشزد كند و بگويد كه دولت خودگردان حتي براي تضعيف اين نفوذ از مهره مطلوب امريكا در ايران حمايت مالي كرده است.
عريقات مي‌گويد اين يك واقعيت در خاورميانه است كه احمدي‌نژاد در غزه و لبنان است و شما سومالي و سودان را داريد. حكومت‌هاي عربي هيچ كاري نمي‌كنند.
وي در ادامه براي اينكه محمود عباس را به‌عنوان يك فرد مطلوب براي امريكا به‌منظور مقابله با نفوذ ايران و تضعيف آن، معرفي كند، يك نمونه بيان مي‌كند: شما می دانید محمود عباس یک تاجر را براي تأمين هزینه ایستگاه رادیویی متعلق به ميرحسين موسوي متقاعد كرده است.
نكته قابل توجه در اظهارات صائب عريقات، استفاده از عبارت " You know…" است كه نشان مي‌دهد دولت امريكا از فرآيند اقدام‌هاي محمود عباس براي تأمين هزينه اين شبكه راديويي مطلع بوده و حتي اظهارات مذاكره‌كننده دولت خودگردان مي‌تواند اين مفهوم را داشته باشد كه محمود عباس با مأموريت مشخص از طرف دولت امريكا دست به اين اقدام زده و سپس نماينده او در گفت‌وگوها براي اثبات توانايي رئيس تشكيلات خودگردان در ايفاي مأموريت‌هاي كاخ سفيد آن را مثال زده است.
همچنين تاريخ اين مذاكرات 21 اكتبر 2009 يعني 29 مهر ماه 88 است و افتتاح راديو اينترنتي موسوم به جنبش سبز نيز كه قرار بود (؟؟) به شبكه راديويي تبديل شود، در همين ماه اعلام شده بود.
صائب عريقات در مذاكره ديگري كه همان روز 21 اكتبر اين بار با جيمز جونز مشاور امنيت ملي امريكا به‌طور واضح‌تري اين موضوع را مورد تأكيد قرار مي‌دهد و مي‌گويد ما حدود 10 روز پيش يك تاجر فلسطيني را براي پرداخت 50 ميليون دلار به موسوي براي راه‌اندازي ايستگاه راديويي متقاعد كرديم.
افشاي اين سند در حالي است كه آيت‌الله (العظمی)جنتي مرداد ماه سال جاري در خطبه‌هاي نمازجمعه تهران خبر داد سران فتنه يك ميليارد دلار با واسطه برخي كشورهاي عربي به‌ويژه عربستان سعودي براي براندازي نظام دريافت كرده‌اند. (950 میلیون دیگر هم اسنادش موجود است که بعدا الجزیره منتشر خواهد کرد.)
اين اظهارات با واكنش جريان رسانه‌اي فتنه مواجه شد و آنها تلاش كردند افشاگري دبير شوراي نگهبان را مخدوش كنند. در عين حال، انتشار اسناد مذاكرات سازش در الجزيره كه ارتباط خاصي نيز با موضوع ايران ندارد و در ميان گوشه‌اي از هزاران صفحه سند آن، به پرداخت هزينه شبكه راديويي موسوي از طريق يك تاجر كه محمود عباس او را متقاعد كرده بوده، اذعان شده است، نشان مي‌دهد خبر آيت‌الله (العظمی)جنتي بر خلاف جوسازي‌ها به‌دور از واقعيت نيست.
(رجانیوز اصل چک را در اختیار دارد و واقعی بودن آن را تضمین می کند.)
ضدخبرنویس: برای تماشای اصل اسناد به رجانیوز مراجعه فرمایید
وزارت خارجه هلند روز شنبه از تعلیق تمامی تماس‌های رسمی هلند با ایران خبر داد و به تمامی ایرانیان شهروند هلند توصیه کرد که از سفر به ایران خودداری کنند.
بر اساس گزارش وب‌سایت وزارت خارجه هلند، اوری روزنتال، وزیر خارجه این کشور با بیان اینکه «در حال حاضر تمامی روابط دیپلماتیک هلند با ایران قطع می‌شود»، افزوده که «تصمیم دارد در این رابطه اقدامات بیشتری انجام داده و اقدام‌های دیگری را نیز در چارچوب اتحادیه اروپا مطرح کند.»
این اقدام هلند در پی آن صورت گرفته که جمهوری اسلامی ایران، زهرا بهرامی، زن ۴۶ ساله ایرانی-هلندی را که به «اتهام جرایم امنیتی» در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، روز شنبه به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام کرد.
اوری روزنتال با فراخواندن سفير جمهوری اسلامی در ساعات اولیه روز شنبه، مراتب اعتراض کشورش را به اعدام زهرا بهرامی شهروند هلندی– ايرانی اعلام کرد و از اینکه مقامات تهران به حرف‌های خود نیز عمل نکرده‌اند ابراز تاسف کرده بود.
به گفته وی، «روز گذشته کاظم غریب‌آبادی، سفیر ایران در هلند گفته بود که روند دادرسی خانم بهرامی هنوز به پایان نرسیده است اما هم‌اینک این خبر ناگوار نخست باید از طریق رسانه‌ها به دست ما برسد.»
وزارت خارجه هلند همواره اعلام کرده بود که از طریق دیپلماسی تلاش می‌کند تا از میزان شدت مجازات برای زهرا بهرامی بکاهد اما دولت جمهوری اسلامی که تابعیت دوگانه را نمی‌پذیرد، هفته گذشته واکنش دولت هلند به این ماجرا را «دخالت در امور داخلی ایران» خواند.
زهرا بهرامی در حالی به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام شده است که در بیانیه ماه گذشته دادستانی تهران درباره حکم صادره علیه وی نیز روشن شده بود که وی پیشتر به اتهام ارتکاب «جرایم امنیتی» دستگیر شده بود.
منبع: یورونیوز و رادیو فردا
پیشینه:
هلند از ايران خواست جزئیات بیشتری از پرونده زن ايرانی-هلندی محکوم به اعدام منتشر کند
زهرا بهرامی اعدام شد
وزارت خارجه هلند سفیر ایران را احضار کرد
مولوی عبدالحمید در باره حوادث تایباد:
امام جمعه اهل سنت زاهدان شیوۀ انتخاب امام جمعه شیعه و سنی را متفاوت دانست و بر این اساس علت شکل گیری اتفاقات هفته گذشته در مراسم نماز جمعه اهل سنت تایباد را عدم توجه به این تفاوت‌ها عنوان کرد.
مولوی عبدالحمید در بخشی از سخنان خود در مراسم نماز جمعه این هفته اهل سنت زاهدان به اتفاقاتی که هفته گذشته در مراسم نماز جمعه اهل سنت تایباد رخ داد اشاره کرد و با بیان اینکه «امیدوارم توضیحات بنده خیرخواهانه و دلسوزانه تلقی شود و کسی آن را مغرضانه نداند» گفت: «در مناطق سنی نشین کسی که مردم به او گرایش بیشتری دارند، به عنوان امام جمعه انتخاب می‌شود، انتخاب امام جمعه اهل سنت در طول تاریخ همواره بر عهده مردم بوده است، مسئولان نیز همواره کسانی را تائید و حمایت کرده‌اند که مورد انتخاب مردم بوده‌اند.»
وی افزود: «بیشتر امامان جمعه در میان اهل سنت کسانی هستند که بانی مساجد جامع هستند. مساجد جامع اهل تشیع را خیرین بنا می‌کنند و پس از آن یک روحانی به عنوان امام جمعه یا جماعت انتخاب می‌شود، اما مردم اهل سنت ابتدا یک روحانی انتخاب می‌کنند و پس از آن از او حمایت می‌کنند تا مسجدی بنا کند و پس از آن امام آن مسجد شود.»
مولوی عبدالحمید با بیان اینکه «نمازهای جمعه اهل سنت بیش از آنکه سیاسی باشد عبادی است اما نمازهای جمعه اهل تشیع سیاسی بودنش بر عبادی بودنش می‌چربد» افزود: «بر این اساس عوض کردن امامان جمعه در میان شیعه متداول است؛ این یک فرایند معمول است و مشکل چندانی میان برادران اهل تشیع ایجاد نکرده است. من هیچ گاه به یاد ندارم که مردم اعتراض کنند و بگویند چرا امام جمعه ما عوض شده است، اما در میان اهل سنت وضعیت فرق می‌کند، امام جمعه آنها یکی از مردم منطقه است و با آنان قرابت و خویشاوندی دارد. ضمن اینکه اغلب امامان جمعه اهل سنت بانی مساجد جامع به حساب می‌آیند. بر این اساس عوض کردن امام جمعه در میان اهل سنت یک امر بسیار سنگین است.»
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه تاکید کرد: «اعتقاد ما آن است که اگر در تایباد همین ظرافت‌ها مدنظر قرار می‌گرفت و مسئولان محترم به این نکات توجه می‌کردند، مشکلی به وجود نمی‌آمد».
وی با تاکید بر اینکه «امام جمعه باید با تدبیری انتخاب شود که در ادامه شاهد اعتراضات مردمی نباشیم»، گفت: «اگر در کرمان یا در اصفهان، کاشان، تهران و هر جای دیگر که برادران اهل سنت در اقلیت هستند، به ما اجازه اقامه نماز داده نشود ما هرگز نخواهیم پذیرفت و حتماً از این وضعیت گلایه خواهیم کرد.»
عبدالحمید با بیان این که «ما بزرگترین فرقه اسلامی را در جهان تشکیل می‌دهیم و در تمام کشورهایی که برادران شیعه ما اقلیت هستند ما به اهل سنت توصیه کرده و می‌کنیم که حقوق آنها را محترم بشمارند و از هر گونه تبعیض در قبال آنها بپرهیزند»، تصریح کرد: «همین طور انتظار داریم که در این کشور حاکمیت و مسئولان محترم حقوق ما را محترم بشمارند و ما را شهروند درجه دوم به حساب نیاورند».
هفته گذشته منابع سنی خبر از اعتراض به حکم برکناری مولوی محمد فاضلی موحد از امامت جمعه این شهرستان در نماز جمعه گذشته دادند که طی آن معترضین خطاب به مولوی توکلی امام جمعه جدید، شعارهایی همچون «مرگ بر منافق» و «یا مرگ یا فاضلی» سر داده بودند.
به گفته همین منابع علیرغم حضور نیروهای امنیتی و فیلم‌برداری در مسجد، اعتراضات به درگیری فیزیکی با خطیب جمعه تازه و شکستن دوربین‌ها نیز کشیده شده و بازداشت تعدادی از معترضین را به دنبال داشت. (+)
منابع سنی همچنین گزارش دادند که نماز جمعه این هفته (هشتم بهمن‌ماه) در تایباد به امامت امام تعیین شده توسط دولت و با حضور مجدد نیروهای امنیتی برگزار شد که این بار اعتراضات تنها به ذکر مداوم «لا اله الا الله» و استغفار محدود می‌شد.
به گفته همین منابع «مردم با وجود ممانعت نیروهای انتظامی با فریادهای مرگ بر منافق و الله اکبر و گریه کنان مسجد را ترک کرده و اشک ریزان به خانه‌های خود رفتند و همچنین برخی از مردم به نماز جمعه نرفته و هر چند نفر در یک خانه نماز جمعه برگزار کردند».
منبع: سنی‌آنلاین، سنی‌نیوز
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اعلام شروع به كار «بازنگری در سرفصل‌های 38 رشته دوره كارشناسی»، از تمركز جدی بخش‌های مسئول در «بازنگری سرفصل‌های علوم انسانی» خبر داده است.
حمیدرضا آیت‌اللهی با اشاره به ضرورت حل برخی مشكلات اساسی در مورد محتوی و شیوه تدریس علوم انسانی، اظهار داشت: «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مأموریت پیدا كرده كه با همكاری بخش‌های مختلف وزارت علوم به عنوان یک ماموریت ویژه روی این موضوع تمركز كند.»
وی «ناكارآمدی، به روز نبودن و نامتناسب بودن با جامعه اسلامی» را سه نقص جدی دانسته كه در مطالعات اولیه سرفصل‌های علوم انسانی از سوی كارشناسان شناسایی شده‌اند.
آقای آیت‌اللهی که به تازگی با حكم معاون آموزشی وزارت علوم به این سمت منصوب شده، از نقش جدی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مرحله جدید تغییر سرفصل‌های دروس علوم انسانی خبر داد و گفت: «بازنگری سرفصل‌های مربوط به 38 رشته مقطع كارشناسی آغاز شده و جزئیات مروبط به تغییر این 38 رشته در آینده اعلام خواهد شد.»
در همین راستا اخیرا وزیر علوم دولت دهم نیز با بیان اینکه «انقلاب فرهنگی دیگری در کار نیست اما بازنگری در علوم انسانی بی برو برگرد در کار است»، بر اسلامی شدن علوم انسانی تاکید کرده است.
کامران دانشجو روز یکشنبه، سوم بهمن‌ماه در جمع دانشگاهیان گیلان اعلام کرده بود که «اگر سرفصل‌های علوم انسانی حتی در یک خط خلاف اسلام باشد باید نقد شود.»
منبع: آفتاب
پیشینه:
علوم انسانی بحران‌زا و ناکارآمد است
وزیر علوم: بازنگری در علوم انسانی بی‌برو برگرد در کار است
وزارت علوم: در حال بازنگری رشته‌های علوم انسانی هستیم
«تمامیت‌خواهان بیش از علوم انسانی با حقوق انسانی مخالفند»
احمدی‌نژاد با اجرای قانون تنظیم خانواده مخالف است و می‌گوید آنقدر این نکته را تکرار می‌کند تا «حساسیت‌ها در رابطه با آن برانگیخته شود.» حساسیتی که دو وزیر اسبق بهداشت، علی‌رضا مرندی و مسعود پزشکیان را بر آن داشت تا نسبت به طرح آن واکنش نشان دهند اما مرضیه وحیددستجردی وزیر بهداشت همچنان سکوت اختیار کرده است.
علی‌رضا مرندی، وزیر اسبق بهداشت از توقف اجرای قانون تنظیم خانواده و افزایش آسیب‌های اجتماعی جوانان در دهه‌های آینده ابراز نگرانی کرده است.
عضو کمیسیون بهداشت مجلس گفته: «نمی‌توان یک نسخه را برای همه خانواده‌ها و همه مناطق کشور پیچید چرا که آسیب‌های افزایش بعد خانوار در خانواده‌هایی با بنیه مالی و فرهنگی متوسط به پایین برای کشور بحران زا خواهد بود».
مرندی با بیان این که «کشور ما در رابطه با رشد جمعیت قانونی دارد که نمی‌توانیم خلاف این قانون دست به هیچ اقدام دیگری بزنیم و نام آن قانون کنترل جمعیت است» تصریح کرده: «هر گونه اقدامی که با این قانون مغایرت داشته باشد را مجلس پیگیری می‌کند».
مسعود پزشکیان نماینده مجلس و وزیر اسبق بهداشت نیز گفته : «مجلس باید هر چه سریع‌تر وارد مباحث مطرح شده از سوی آقای احمدی‌نژاد در باره افزایش جمعیت و سیاست‌های تشویقی اعلام شده در این زمینه شود، در غیر اینصورت ممکن است برای جلوگیری از این تصمیمات اشتباه دیر شود. دولت مشکلات افراد بیکار جامعه را که درصد بالایی را تشکیل می‌دهند حل کند، جمعیت 100 میلیونی پیشکش».
بر اساس شاخص‌های نرخ بیکاری ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران همراه با افزایش جمعیت کشور در دهه 60 و به اوج رسیدن تقاضای کار جوانان، فرصت‌های شغلی کافی جهت پاسخگویی به نیازهای این گروه فراهم نبوده است.
منبع: تهران امروز
پیشینه:
«آموزش همسرداری» جایگزین درس تنظیم خانواده شد
رهبری از قانون کنترل جمعیت حمایت می‌کند
مجمع تشخیص مصلحت: سیاست کنترل جمعیت نباید کنار گذاشته شود
مخالفت ۷۳ درصدی مردم با نظر احمدی‌نژاد درباره افزایش جمعیت
مدیر عامل گروه صنعتی ایران خودرو با اعلام اینکه «88 پست مدیریتی و سازمانی در ستاد و تولید حذف شده است»، از تشكيل شوراي اسلامي كار در اين واحد توليد صنعتي خبر داده است.
به گزارش واحد اطلاع‌رسانی ایران خودرو، جواد نجم‌الدین تصریح کرده که «اصلاح ساختار سازمانی بر مبنای حذف فعالیت‌های سازمانی موازی و غنی‌سازی ماموریت‌های واحدهایی که در زنجیره ارزش فاقد بهره‌وری مناسبی بودند، صورت گرفته است.»
مديرعامل گروه صنعتي خودروسازي ايران خودرو همچنین وعده داده كه تا شش ماه آينده مقدمات لازم براي تشكيل شوراي اسلامي كار در اين مجموعه صنعتي را فراهم کند.
این در حالیست که در سال‌هاي گذشته فعاليت يک تشكل صنفي كارگري در مجموعه ايران خودرو همواره از خواسته‌هاي كارگران اين مجموعه بوده است.
به گفته فعالان كارگري اولين و آخرين دوره فعاليت شوراي اسلامي كار درشركت ايران خودرو به سال‌هاي پاياني دهه 60 و سال‌هاي آغازين دهه 70 باز مي‌گردد.
به گفته كارگران ايران خودرو در سال‌هاي اخير، كار در روز تعطيل به عادتي رايج در اين مجموعه تبديل شده بود به طوري كه هيچ كارگري نمي‌توانست و حق نداشت از اضافه كاري خودداري كند.
این اقدام پس از آن صورت می‌گیرد که در پنجم بهمن ماه سال جاری بر اثر بی‌احتیاطی راننده یک كمپرسي حامل بار در ايران خودرو، 4 نفر کشته و 13 نفر زخمی شدند.
منبع: آفتاب و ایلنا
پیشینه:
4 کشته و 13 مجروح در حادثه دیشب ایران‌خودرو
تعطیلی ایران خودرو و تجمع اعتراضی کارگران این شرکت
ايران خودرو تا اطلاع ثانوی جمعه‌ها تعطيل است
در حالی که آزمون دستیاری پزشکی در سال ۱۳۸۹ مورخ ۲۸ بهمن ماه برگزار خواهد شد، نگرانی‌ها در زمینه افشای پرسش‌های این آزمون، همچنان به قوت خود باقی است و حتی زمزمه‌هایی نیز در میان متقاضیان این آزمون پدید آمده است.
در روزهای اخیر خبرهای متعددی درباره خرید و فروش سوالات این آزمون منتشر شده است، به گونه‌ای که با راه‌های گوناگون و تماس با افراد متقاضی این آزمون یا فرستادن پیامک به آنان، قیمت پرسش‌ها و یا حتی بخشی از آنها را برای داوطلبان می‌فرستادند؛ قیمت‌هایی که تا پنجاه میلیون تومان به ازای همه پرسش‌ها رسیده است.
افرادی که خود را فروشندگان این پرسش‌ها معرفی می‌کنند، آنها را درصد بندی کرده و از ۱۰ درصد تا ۱۰۰ درصد پرسش‌ها، هر کدام برای خود قیمتی جداگانه دارد.
آزمون دستیاری سال ۸۹ با حدود ۱۴۰۰۰ نفر شرکت کننده، متشکل از ۶۰۰۰ مرد و ۸۰۰۰ زن هم از لحاظ حساسیت برای داوطلبان شرکت کننده و هم از لحاظ سابقه برگزاری و مسائل پیش آمده پیرامون آن در ادوار گذشته، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است.
از سال ۱۳۸۲ که تخلفات در برگزاری و افشا شدن پرسش‌های این آزمون ثابت شد تا همین سال گذشته که وزیر بهداشت به دلیل همین مسائل، آزمون را لغو و به تاریخ دیگری موکول کرد، همواره این حساسیت ادامه داشته و مسئولان ذی‌ربط نیز همیشه از برخورد با متخلفان خبر داده‌اند.
منبع: تابناک
تورهای نوروزی همواره زمان درآمدزایی دفاتر خدمات مسافرتی بوده و علاقه‌مندان به سفر نیز می‌دانستند که باید خیلی زود تصمیم گرفته و مقصد نوروزی خود را انتخاب کنند تا سفرهای خوب را از دست ندهند اما امسال گویا همه در انتظارند؛ مردم نمی‌دانند چقدر می‌توانند برای سفر هزینه کنند و دفاتر نمی‌دانند هزینه نهایی سفر به چه میزان می‌رسد؟
ایرج اخوان، یکی از آژانس‌داران تورهای گردشگری درباره وضعیت تورهای نوروزی گفت: «در حال حاضر برنامه‌های نورزی در یک به هم‌ریخته‌گی متوقف است. به نظر می‌رسد که با افزایش قیمت سوخت در اتوبوس‌ها و هتل‌ها، قیمت تورها هم افزایش داشته باشد».
وی در ادامه افزود: «یکی از هتل‌های کیش از افزایش قیمت آب و برق خبر داد و گفت که تا کنون هزینه آب و برق با رقم ۴۰ میلیونی اعلام می‌شد که سی و دو میلیون را دولت و هفت میلیون را هتل پرداخت می‌کرد اما در قبض جدید پنجاه و پنج میلیون هزینه قید شده که همه را هتل می‌پردازد».
به گفته این آژانس‌دار مسئولان هتل اعلام کردند که قادر به پرداخت این هزینه نیستند و یا قیمت تورها باید ۵ برابر شود و یا باید هتل را تعطیل کنند.
وی با بیان این که «نمی‌توانیم نرخی را که به مسافر داده‌ایم ۵ برابر کنیم» به بالا رفتن هزینه‌های حمل و نقل در اثر افزایش نرخ گازوییل هم اشاره کرد و گفت «نمی‌توان با این شرایط تور ارائه کرد».
اخوان با بیان این که «همیشه ۵۰ درصد هزینه‌های سال را با تورهای نوروزی پوشش می‌دادیم اما حالا از ۴۵۰ مسافری که برای نوروز اعلام آمادگی کرده‌اند، تعداد قطعی‌کنندگان به ۵۰ نفر نمی‌رسد» گفت: «شاید مجبور شویم آژانس را هم تعطیل کنیم».
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از تفکیک جنسیتی تعدادی از کلاس‌های این دانشگاه در سال تحصیلی جدید خبر داده است.
حجت‌الاسلام سید صدرالدین شریعتی با اعلام این خبر گفت: «جدا شدن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر فقط مربوط به کلاس‌های دروس عمومی است که تعداد جمعیت دانشجویانش بیشتر است.»
وی همچنین تصریح کرده که «جدا کردن کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر قطعا برنامه‌ریزی دانشکده‌هاست.»
آقای شریعتی در ادامه تاکید کرده که «تفکیک جنسیتی کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر مربوط به کلاس‌های دروس تخصصی نمی‌شود.»
پیش از این نیز کامران دانشجو، وزیر علوم دولت احمدی نژاد گفته بود: «اختلاطی که بر مبنای روابط الگو برداری شده از روابط غربی پسر و دختر و مناسبات درون دانشگاه‌های غربی باشد» در دانشگاه‌های ایران پذیرفته نیست.
اظهارات این مقام وزارت علوم و اقدامات جاری در شرایطی انجام می‌گیرد که سال گذشته آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی خواستار اسلامی کردن دروس دانشگاهی در ایران شده بود.
منبع: مهر
پیشینه:
مخالف اختلاط پسر و دختر به سبک غربی هستیم
تفکیک جنسیتی در ۴۹ درس دانشگاه فردوسی مشهد
کتاب های درسی دخترانه-پسرانه می شود
جمعی از صادرکنندگان محصولات نفت و گاز و پتروشیمی و برخی فعالان این صنعت خواستار بازنگری قیمت حامل‌های انرژی مورد استفاده در این بخش شدند و هدف از ارائه این پیشنهاد را ایجاد شرایطی برای سر پا ماندن صنعت پتروشیمی اعلام کرده‌اند.
رییس اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی، با اشاره به اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها و افزایش قیمت حامل‌های انرژی گفت: «نمی‌توان هزینه‌های تولید را بالا برد و اجازه افزایش قیمت‌ها متناسب با افزایش هزینه‌ها را صادر نکرد».
حمید حسینی تصریح کرد: «هزینه تولید در صنعت پتروشیمی حدود 30 درصد افزایش یافته اما واحدهای تولیدی مجبورند به قیمت‌های مرداد ماه کالاهای خود را به فروش برسانند».
وی با تاکید بر این که «باید دقت کرد که وقتی هزینه تولید آزاد می‌شود، قیمت‌ها همچنان دستوری باقی نمانند» افزود: «تقاضای غیر واقعی در بازار پتروشیمی شکل گرفته چرا که قیمت‌ها فعلاً در حد قیمت‌های مرداد ماه باقی مانده و از این رو هر چه کالا در داخل عرضه می‌شود مشتری دارد».
حسینی همچنین هشدار داد: «ممکن است همه سرمایه‌گذاران راهی دیگر کشورهای منطقه که قیمت‌های پایین‌تری برای گاز خود ارائه می‌دهند، شوند و صنعت پتروشیمی ایران بدون سرمایه گذار باقی بماند».
وی با بیان این که «هزینه حمل و نقل افزایش یافته و طبیعتاً هزینه صادرات نیز افزایش می‌یابد» تاکید کرد: «بهتر است دولت هر چه سریع‌تر بسته‌ای حمایتی برای صادرات ایران پیش‌بینی کند تا صادرات با مشکلی مواجه نشود».
منبع: ایلنا
اوری روزنتال، وزير خارجه هلند روز شنبه با فراخواندن سفير جمهوری اسلامی، مراتب اعتراض کشورش را به اعدام زهرا بهرامی شهروند هلندی– ايرانی اعلام کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دادستانی تهران، زهرا بهرامی که به دنبال اعتراض‌های روز عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» سحرگاه روز شنبه ۹ بهمن به دار آویخته شده است.
پیش از این رادیوی هلند نیز با استناد به گفته‌‌های دختر زهرا بهرامی گزارش داده بود که دادستانی جمهوری اسلامی، افزون بر اتهام قاچاق مواد مخدر، قصد دارد وی را به جرم عضویت در یک گروه اپوزیسیون، به اشد مجازات محکوم کند.
به گفته‌ی «یک منبع موثق» به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، «خانم بهرامی طی هفته های اول زندان، شکنجه روحی و جسمی شده بود تا سناریویی که برای وی نوشته بودند را به صورت اعترافات تلویزیونی مطرح کند.»
دولت هلند در حالی سفیر ایران را احضار کرده که پیش از این در تاریخ ۵ ژانویه ۲۰۱۱ نیز نگرانی خود را نسبت به وضعیت زهرا بهرامی ابراز کرده و از تهران خواسته بود که درباره‌ی پرونده‌ی وی توضیح دهد.
این در حالیست که دولت جمهوری اسلامی که تابعیت دوگانه را نمی‌پذیرد، هفته‌ی گذشته از طریق وزارت امور خارجه‌ی خود، واکنش دولت هلند به این ماجرا را «دخالت در امور داخلی ایران» خواند.
با این حال اوری روزنتال، وزیر خارجه‌ی هلند پس از انتشار خبر اعدام زهرا بهرامی گفته است: «سفیر ایران در هلند برای ارائه توضیح در این زمینه احضار شده است.»
منبع: دویچه وله
پیشینه:
هلند از ايران خواست جزئیات بیشتری از پرونده زن ايرانی-هلندی محکوم به اعدام منتشر کند
زهرا بهرامی اعدام شد
نماینده مردم تبریز، ماکو و آذرشهر، کم کاری را دلیل تأخیر دولت در ارائه لایحه به مجلس عنوان کرد و گفت: «امسال نیز، دولت با تخلف از قانون، از ارائه به موقع لایحه بودجه به مجلس سر باز زده است».
مسعود پزشکیان ضمن انتقاد از روند رو به رشد قانون‌شکنی، تاکید کرد: «تأخیرها منجر به کاهش زمان بررسی و تصویب لایحه می‌شود و با این اوصاف امکان تحلیل برنامه‌ها و اصلاح لایحه وجود نخواهد داشت».
پزشکیان با بیان این که «طبق روال هرسال، دولت با تأخیرهای چند ماهه لایحه بودجه را به مجلس تسلیم می‌کند» این مسأله را موجب شکل گیری بحران‌های مدیریتی در سال‌های پیش رو دانست و هشدار داد: «مجلس به لحاظ قانونی، توانایی نظارت بر اجرای قوانین مصوب را دارد و مکانیسم‌هایی نیز به منظور نظارت برای مجلس مشخص شده که در صورت تداوم روند تخلفات دولت، این نظارت قانونی از طرف مجلس اعمال خواهد شد».
در هفته گذشته، تعدادی از نمایندگان مجلس، با هشدار به احمدی نژاد مبنی بر سوال از وی در مورد گسترش تخلفات دولت از قانون و تأخیر در ارائه لایحه بودجه به مجلس، انتقاد خود را از بی‌اعتنایی دولت به قوانین مصوب مجلس اعلام کرده بودند.
منبع: خانه ملت
نماینده مردم طبس در مجلس اعلام گفت: «مردم طبس سال‌ها نعمت آب تصفیه شده محرومند و متأسفانه قول‌های مسوولین در این مورد هنوز هم به بار ننشسته است.»
محمد کریم عابدی با اعلام این که به همراه مدیر آب منطقه‌ای از پروژه تصفیه‌خانه آب طبس بازدید کردیم اعلام کرد: «متأسفانه این تصفیه‌خانه حدود یک سال و نیم از زمان‌بندی خود عقب است.»
وی با اشاره به وعده‌های وزیر نیرو در این زمینه افزود: «البته آقای وزیر قول افتتاح این پروژه تا دهه فجر را داده بودند، اما ما در این بازدید متوجه شدیم که این کار، شدنی نیست و امیدواریم عقب افتادگی این پروژه مهم که حدود ۹۰ میلیارد ریال برای تکمیل آن پیش‌بینی شده بود و ۱۷ میلیارد ریال دیگر برای اتمام آن لازم است، به زودی جبران شود.»
مردم طبس هنوز آب آشامیدنی خود را از مراکز تعیین شده و با ظرف‌های مختلف تأمین می‌کنند و هرگز در این شهرستان، آب آشامیدنی لوله‌کشی وجود نداشته است.
منبع: تابناک
کلمه در گزارشی به جزییات ماجرای کشته شدن زهرا و ابهاماتی در پرونده او پرداخته است.
زهرا بنی یعقوب، ۲۷ ساله، بیستم مهر ماه سال 86 در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش دستگیر و به اداره امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان منتقل شد. تنها بعد از گذشت ۴۸ ساعت از بازداشت این پزشک جوان، جسد وی به خانواده‌اش تحویل شد.
ماجرای دو زهرا: زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب.
محسن آرمین، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب در سخنانی با مقایسه عملکرد مجلس ششم با مجلس هفتم، گفت: «مرگ زهرا کاظمی که با پیگیری مجلس ششم مواجه شد و مرگ زهرا بنی یعقوب معصوم که گویی در مجلس هفتم خاک مرده پاشیده‌اند و حتی یک نفر هم بلند نمی‌شود تا بپرسد که چه سر این دختر آمده است؟».
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب افزوده بود: «آقا هیأت تشکیل می‌دهد تا ببیند در هولوکاست که مربوط به ۷۰ سال پیش است، چه شده؛ اگر راست می‌گویی چرا در مورد مسأله‌ای که در حوزه مدیریت خودت اتفاق افتاده، لام تا کام حرف نمی‌زنی؟».
گروهی از فرماندهان سپاه در نامه‌ای از مرگ مشکوک فرزند یکی از همکاران خود اظهار نگرانی کرده و خواهان توجه جدی به این پرونده شدند. مجمع نمایندگان ادوار مجلس نیز با ارسال نامه‌ای به رییس وقت قوه قضائیه، خواستار تشکیل هیئت ویژه‌ای برای پیگیری این حادثه شد و نوشت: «مشارالیه فردی مذهبی و مقید به رعایت پوشش اسلامی بوده است و پدر ایشان نیز از زندانیان سیاسی قبل از پیروزی انقلاب بوده است.».
حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته توجه به این پرونده را تا حدودی کم‌رنگ کرد تا جایی که احکام صادره برای عوامل این حادثه بازتاب رسانه‌ای چندانی نداشت.
به گفته وکلای این پروند عبدالفتاح سلطانی و نسیم پراکند، اواخر سال گذشته در نهایت دادگاه فقط برای دو تن از مسوولان بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منکر همدان به جرم بازداشت غیر قانونی دکتر زهرا احکام یک و دو سال زندان صادر کرده است.
زهرا چگونه کشته شد؟
زهرا بنی‌یعقوب دانش‌آموخته دبیرستان تیزهوشان، رتبه ۲۳ آزمون سراسری دانشگاه‌ها و فارغ‌التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران از حدود هشت ماه قبل از مرگش، در مناطق محروم همدان و کردستان در حال طبابت بود. وی از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملاً داوطلبانه بود.
زهرای ۲۷ ساله، روز جمعه ۲۰ مهرماه ۸۶ ساعت ۱۰ صبح در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش توسط مأموران ستاد امر به معروف دستگیر می‌شود. مسوولان این ستاد بیش از ۲۴ ساعت خانواده زهرا را از جریان این بازداشت بی خبر نگه می‌دارند تا اینکه ساعت ۱۱ صبح روز شنبه سرهنگ محمد حسین قره‌باغی با لحنی توهین‌آمیز با خانواده زهرا تماس می‌گیرد و ماجرا را به خانواده او اطلاع می‌دهد و می‌گوید که تا فردا آنها را به بازداشتگاه راه نمی‌دهد و بیهوده خود را به زحمت نیندازند و این همه راه را از تهران به همدان نیایند.
سرانجام در روز دوم بازداشت زهرا می‌تواند به تنها برادرش زنگ بزند اما با توجه به اشکال در خط موبایل، تماس تلفنی‌شان به بیش از چند کلمه نمی‌رسد. زهرا با محل کار خود تماس می‌گیرد و تقاضای دو روز مرخصی می‌کند. پس از تلاش‌های ناموفق برادر زهرا، نهایتاً دوباره به زهرا اجازه می‌دهند با برادرش تماس بگیرد. تلفن برادر زهرا ساعت هشت و نیم شب زنگ می‌خورد و چند دقیقه‌ای با یکدیگر صحبت می‌کنند. برادر احساس می‌کند او وضعیت روحی خوبی دارد. زهرا در جواب این سوال برادر که می‌پرسد تو را اذیت نکرده‌اند، می‌گوید نه و فوری اضافه می‌کند: «کسی بالای سرم ایستاده است.».
از آن زمان هیچ کس به درستی نمی‌داند که در بازداشتگاه همدان چه گذشته اما همین قدر مشخص است که در گواهی فوت زهرا زمان مرگش ساعت هشت همان شب ذکر شده است. در حالی که زهرا در ساعت هشت و نیم با روحیه‌ای مناسب با برادرش صحبت کرده است. پرینت مکالمات تلفنی که پس از ماه‌ها دوندگی پدر زهرا در اختیار دادگاه قرار می‌گیرد، تایید می‌کند که زمان مکالمه تلفنی زهرا با برادرش نیم ساعت پس از زمانی است که پزشکی قانونی همدان به عنوان زمان فوت وی ذکر کرده است.
بعدها پزشک قانونی همدان گواهی فوت را تغییر می‌دهد و این بار در تاریخ آورده می‌شود که زهرا در صبح آن روز خودکشی کرده در حالی که دو بار تماس زهرا بر گوشی تلفن برادر ثبت شده و پرینت مکالمه‌ها نیز موجود است. پدر و مادر زهرا ساعت ۱۰ همان شب به همدان می‌رسند اما در مقابل بازداشتگاه با عجیب‌ترین توهین‌ها مواجه می‌شوند.
سرهنگ قره‌باغی، رییس ستاد امر به معروف همدان چند ساعت پس از وقوع این فاجعه با خنده با او روبرو می‌شود و می‌گوید : «برای پیگیری وضع دخترت به آگاهی برو، نه! برو دادسرا، نه! بهتر است بروی پزشک قانونی.» با خنده و شوخی و بدون نگرانی از مرگ تلخی که در حوزه تحت نظارتش اتفاق افتاده بود، پدر پیر زهرا را به پزشک قانونی می‌فرستد و حادثه‌ای ناگوار را برای خانواده این گونه بازگو می‌کند.
موقع خاک‌سپاری زهرا، از بینی و گوشش خون جاری بوده که خانواده و هم حاضران در مجلس یادبود او را به شدت منقلب می‌کند. خانواده زهرا همان موقع با چند پزشک متخصص تماس می‌گیرند و همگی تایید می‌کنند که کسی که حلق آویز شده باشد به هیچ وجه گوش و بینی‌اش خون ریزی نمی‌کند و این تنها از نشانه‌های ضربه مغزی است.
قاتلان زهرا چه می‌کنند؟
حکم نهایی دادگاه ۴۶ تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی غلامرضا موحدیان در تاریخ ۲۸ بهمن ماه سال ۸۸ به خانواده زهرا بنی یعقوب ابلاغ شد.
محمد حسین قره باغی، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان به «اتهام جعل در اسناد» و «بازداشت غیرقانونی» و همچنین به اتهام استنکاف از انجام دستور قضایی به دو سال زندان و شش ماه انفصال از خدمات دولتی محکوم می‌شود.
حسن مستقیمی دیگر عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان و از نیروهای بسیج منطقه که زهرا را در پارک دستگیر کرده بود نیز به اتهام «توقیف اشخاص بر خلاف قانون در جرم غیر مشهود» به یک سال حبس محکوم می‌شود.
پرونده اتهام قتل آنان و دیگر شرکا نیز با اعلام برائت قاتلان برای همیشه مختومه اعلام شده است.
منبع: کلمه
میرحسین موسوی، از رهبران جنبش سبز در ایران با انتشار بیانیه‌ای نقطه آغاز اعتراض‌های مردم در کشورهای عربی را تظاهرات میلیونی مردم تهران در اعتراض به نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری دانسته و یادآور شده که «فراعنه زمانی صدای ملت را می‌شنوند که بسیار دیر شده است.»
آقای موسوی در این بیانیه با اشاره به تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی از جمله مصر، نوشت: «بدون هیچ شکی نقطه آغازین آنچه در خیابان‌های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و ۲۸ و ۳۰ خرداد تهران جستجو کرد، روزهایی که مردم با شعار رای من کجاست؟ به خیابان‌ها آمدند و مسالمت‌جویانه حقوق از دست رفته خود را پی گرفتند.»
این رهبر مخالفان دولت در ایران با ادای احترام به مردم تونس و مصر، شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» در قاهره و سوئز و اسکندریه را دامنه شعار «رای من کجاست؟» دانسته و آورده است: «برای کشف راز این پیوندها و مشابهت‌ها لازم نیست جای دوری برویم؛ کافی‌ست شیوه انتخابات اخیر مصر را با انتخابات خود مقایسه کنیم و این که رئیس شورای نگهبان از بی‌نیازی به آرای میلیون‌ها شهروند سبز سخن می‌راند.»
میرحسین موسوی در ادامه با اشاره به شباهت‌های موجود میان حکومت‌های ایران و مصر در قطع اینترنت و سایر کانال‌های ارتباطی در آستانه اعتراض‌های ضد حکومتی، نوشته است: «متاسفانه منافعِ پشت سر ایدئولوژی حاکم در کشور، اجازه نمی‌دهد واقعیت‌ها آن چنان که هستند خود را نشان دهند.»
آقای موسوی برخلاف موضع‌گیری‌های برخی از امامان جمعه و رسانه‌های جمهوری اسلامی که اعتراض‌های مردم کشورهای عربی را «خیزش انقلابی» خوانده‌اند، گفته است: «خطیبان و تریبون‌های گوش‌به‌فرمان به عملکرد مفسدانه فرعون مصر که با بازداشت، اعتراف‌گیری، پرونده‌سازی و غارت مردم از طریق باندها و اطرافیان این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده توجهی نشان نمی‌دهند.»
وی همچنین در بیانیه اخیر خود تصریح کرده: «اینان به روز خشم مردم مصر اشاره می‌کنند ولی نمی‌گویند که روز غضب نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت‌المال و همچنین بستن دهان‌ها و شکستن قلم‌ها و اعدام‌ها و بر پا کردن چوبه‌های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است.»
میرحسین موسوی در پایان با آرزوی پیروزی مردم مصر در مبارزات حق‌طلبانه‌شان، نوشته است: ««نمی‌گویند اگر حکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می‌گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی‌دزدید، کار به شعار اسقاط نظام از سوی شعب عزیز مصر نمی‌رسید؛ شاید هم متوجه نیستند که ادامه سیاست غلبه به وسیله ایجاد خوف، نهایتاً در نقطه‌ای به ضد خود تبدیل و آن گاه آمدن روز خشم و روزهای غضب ملی اجتناب‌ناپذیر می‌شود. فراعنه معمولاً زمانی صدای ملت را می‌شنوند که بسیار دیر شده است.»
منبع: کلمه
با بسته شدن پرونده ثبت‌نام نامزدهای هفتمین دوره انتخابات سراسری اتاق‌های بازرگانی کشور، ارزیابی‌های اولیه از ترکیب ثبت‌نام‌کنندگان نشان می‌دهد که شبه‌دولتی‌ها برای تسخیر صندلی‌های اتاق‌های بازرگانی نه تنها در تهران بلکه در سایر مراکز استان‌ها خیز برداشته‌اند.
در حالی که قرار است انتخابات اتاق بازرگانی ایران که آن را «پارلمان بخش خصوصی» می‌نامند، در هفته نخست اسفند ماه برگزار شود، روزنامه همشهری نوشته «بیم آن می‌رود که به واسطه پررنگ شدن نقش شرکت‌های شبه دولتی در اقتصاد ایران، اداره اتاق‌های بازرگانی و صنایع و معادن کشور به‌عنوان پارلمان بخش خصوصی به‌تدریج از دست فعالان و کارآفرینان بخش خصوصی خارج شود.»
برخی فعالان بخش خصوصی از حضور در هیئت نمایندگان اتاق انصراف داده‌اند و همزمان نمایندگان شرکت‌های شبه دولتی از عزم راسخ‌تری برای حضور پررنگ برخوردار هستند.
وزیر صنایع و معادن، مدیران شرکت‌های بزرگ صنعتی از جمله مدیران ارشد شرکت‌های خودروساز و وابسته به آنها نظیر مگاموتور، زامیاد، سایپاگس‌تر و سایپا یدک، ایران خودرو را تشویق کرده تا پا به میدان رقابت با بخش خصوصی بگذارند و از سوی دیگر وزیر بازرگانی از طریق برخی تشکل‌هایی که بیشتر با سیاست‌های دولت همراهی دارند نظیر مجمع واردکنندگان، تلاش دارد تا وزن بخش دولتی را سنگین‌تر سازد.
علاوه براین هشت مدیر از شرکت‌های زیر مجموعه خودروسازی سایپا و یکی از مدیران زیر مجموعه ایران‌خودرو برای نخستین بار در انتخابات اتاق بازرگانی ثبت‌نام کرده‌اند و به نوشته روزنامه همشهری «با نظر وزیر نفت، رئیس دفتر او هم به نمایندگی از شرکت تایدوا‌تر که در بخش نفت و گاز فعالیت دارد کاندیدای دیگر بخش دولتی و شبه دولتی است.»
منبع: همشهری
آرمان امیری
مجمع دیوانگان
1- در دهه پنجاه شمسی، فلسطین و مبارزان فلسطینی همواره یکی از بزرگترین پشتیبانان انقلابیون ایرانی بودند که هم از نظر مالی و هم از نظر آموزش‌های نظامی آنان را حمایت می‌کردند. گروه‌هایی مثل سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی روابط گسترده‌ای با مبارزان فلسطینی داشتند و به پشتوانه همین روابط گسترده بود که به دنبال پیروزی انقلاب ایران یاسر عرفات بلافاصله وارد کشور ما شد و جمله معروف خود را به زبان آورد: «به اسراییلی‌ها گفتم آمریکا برای خودتان، ایران برای من کفایت می‌کند»!
2- سال‌ها پس از آنکه ارنستو چه‌چگوارای آرژانتینی نقشی حیاتی در پیروزی انقلاب کوبا ایفا کرد به تعدادی از کشورهای آفریقایی رفت تا آنان را نیز در مبارزه با استبداد یاری کند. وی بعدها در بولیوی کشته شد. چند سال بعد فیدل کاسترو نیروهایی را به آفریقای جنوبی ارسال کرد تا علیه نظام آپارتاید مبارزه کنند. نتیجه کار آنچنان بود که نلسون ماندلا گفت: «اگر مبارزان کوبایی نبودند، ما آزادی امروز را نداشتیم».
3- به تازگی خبری منتشر شده که بر پایه آن، محمود عباس، رییس جمهوری فلسطین از تاجری ثروتمند خواسته است تا برای کمک به مخالفان دولت محمود احمدی‌نژاد در ایران 50 میلیون دلار به تشکیل یک شبکه رادیویی اختصاص دهد. (
از اینجا+ بخوانید) اولین واکنش من نسبت به این خبر تحسین ابومازن، چریک پیر و رهبر کارکشته فلسطینیان بود. به گمانم رسید که پس از سال‌ها بار دیگر موج جدیدی از فعالیت میان آزادی‌خواهان شکل خواهد گرفت. اگر جمهوری اسلامی حق دارد نیروهای حماس را علیه تشکیلات خودگردان فلسطین مسلح کند، چرا تشکیلات خودگردان حق نداشته باشد برای آزادی‌خواهان ایرانی یک شبکه رادیویی راه‌اندازی کند؟ خلاصه‌اش اینکه من گمان می‌کنم تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌توانند با حفظ استقلال رای و عمل خود، با یکدیگر پیوند برقرار کرده و از حمایت‌های هم بهره‌مند شوند.
4- مهندس موسوی امروز و در واکنش به خبر کمک مالی محمود عباس متنی را منتشر کرده است. (
از نوروز+ بخوانید) هدف اصلی ایشان رد اتهام تکراری دریافت کمک‌های مالی از جانب بیگانگان است که گه گاه مطرح می‌شود و خبر جدیدی نیست. در اینکه برای مقابله با خبرسازی‌ها و تخریب چهره‌های حاکمیت باید همواره به گوش بود و به موقع واکنش نشان داد تردیدی ندارم؛ اما آنچه من را به حیرت فرو برد و به ناگاه چیزی را در درون قلبم فرو ریخت لحن کلام مهندس موسوی در هنگام نام بردن از محمود عباس بود. میرحسین در این نامه کوتاه ابومازن را فردی قلمداد کرده که
«کوس رسوایی او بر سر هر کوی و برزن زده شده» است. اشاره ایشان چه به کلیت عملکرد محمود عباس باز گردد و چه بهانه‌اش اطاعات تازه منتشر شده از مذاکرات پشت‌پرده باشد برای من تفاوتی نمی‌کند. باور دارم که مهندس موسوی کمال بی‌انصافی را در حق ابوعباس روا داشته است. عجیب‌تر برایم اینجا است که در روزهای تبلیغات انتخاباتی، مهندس موسوی در یکی از بهترین موضع‌گیری‌هایی که من به یاد دارم اعلام کرده بود که در مورد مسئله فلسطین از خواست مردم این کشور حمایت می‌کنیم. ادعایی که نتیجه آن نمی‌توانست چیزی جز حمایت از تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس و روند مذاکرات صلح باشد. اما امروز به ناگاه لحن مهندس تا بدین حد تغییر کرده است!
5- حرف آخر اینکه فارغ از مصداق مشخص محمود عباس، من باور دارم تمامی مردم جهان می‌توانند و ای بسا که باید به آزادی‌خواهان دیگر کشورها (از جمله ایران) کمک کنند، کما اینکه تا کنون هم کمک کرده‌اند. این مسئله موضوعی نیست که بخواهیم از آن فرار کنیم و یا همچون لکه ننگی از آن دوری بجوییم. اگر ننگی هست باید دامان حکومتی را بگیرد که از آشوب، تروریسم و هرج و مرج در کشورهای دیگر حمایت می‌کند.
میرحسین موسوی با تکذیب دریافت کمک 50 میلیون دلاری:
میرحسین موسوی در یادداشت کوتاهی با تکذیب دریافت هرگونه کمک از بیگانگان، اتکای جنبش سبز و همراهان آن به مردم کشور را جزو افتخارات این جنبش اعلام کرد.
آقای موسوی در این یادداشت نوشته که «پرونده‌سازان و اعتراف‌گیران» یک گزارش آشفته درباره تلاش محمود عباس برای پرداخت کمک 50 میلیون دلاری به وی را چنان تغییر داده‌اند که «گویی» این کمک صورت گرفته است.
به گزارش سایت کلمه، این رهبر جنبش سبز در ادامه نوشته است: «بنده ضمن تکذیب هرگونه و هر مقدار استفاده از کمک‌های بیگانگان، اتکای جنبش سبز و همراهان آن را به مردم کشورمان جزو افتخارات جنبش می‌دانم.»
موسوی افزوده است: «راویان دروغگوی این روایت سراپا کذب شبیه همان خطیب نماز جمعه‌ای هستند که ادعا کرد آمریکا از طریق عربستان یک میلیارد دلار به سران جنبش سبز کمک کرده و تفرعن او هنوز به او اجازه نداده است که از این دروغ توبه کند.»
روزنامه گاردین پنجشنبه گذشته ادعا کرده بود محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تلاش کرده یک فعال اقتصادی را متقاعد کند برای تاسیس یک ایستگاه رادیویی برای معترضان پس از انتخابات ایران، میلیون‌ها دلار هزینه کند.
با انتشار این گزارش، گروهی از سایت‌های محافظه‌کار تلاش کردند که این‌گونه القاء کنند که میرحسین موسوی این کمک را دریافت کرده است.
منبع: کلمه
پیشینه
محمودعباس قصد کمک 50 میلیون دلاری به رادیویی برای موسوی داشته است
داریوش همایون پژوهشگر، نویسنده، فعال سیاسی، روزنامه‌نگار و از دولت‌مردان نظام پیشین ایران در سن 82 سالگی درگذشت.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد آقای همایون شامگاه جمعه هشتم بهمن (28 ژانویه) در ژنو سوئیس درگذشته است.
در این اطلاعیه آمده است: «حزب مشروطه ایران در سراسر جهان این رویداد جبران‌ناپدیر و این فقدان تاسف‌انگیز را به عموم مبارزان راه آزادی ایران تسلیت» می‌گوید.
داریوش همایون با آغاز اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات از جنبش اعتراضی مردم حمایت کرد و همواره از سیاست‌های رهبران جنبش سبز پشتیبانی می‌کرد.
همايون در ١٣٠٧ در تهران زاده شد و تحصيلات خود را تا دکترای علوم سياسی در ايران به پايان رساند.
از چهارده سالگی به نويسندگی و فعاليت سياسی پرداخت که در همه زندگی او ادامه يافت. مشاغل او از نمونه‌خوانی در چاپخانه روزنامه اطلاعات تا سردبيری خارجی آن روزنامه و مديريت شرکت سهامی کتاب‌های جيبی، ناشر نخستين سلسله انتشارات مرغوب به قطع جيبی در ايران، نمايندگی بنياد غيرانتفاعی فرانکلين آمريکا در آسيا برای توسعه صنعت نشر، پايهگذاری و مديريت و سردبيری روزنامه آيندگان، معلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، قائم مقامی دبير کل حزب رستاخيز ملت ايران، و وزارت اطلاعات و جهانگردی را دربر می‌گيرد.
وی همچنين از پايه‌گذاران سنديکای نويسندگان و روزنامه‌نگاران ايران و از دبيران پيشين آن سنديکا بود.
علاوه بر مقالات، رسالات و سفرنامه‌های بی‌شمار، از آثار او می‌توان به کتاب‌های «تازه‌تر ديروز و فردا»، «نگاه از بيرون»، «گذار از تاريخ»، «صد سال کشاکش با تجدد»، «هزار واژه»، «من و روزگارم» و «پيشباز هزاره سوم» اشاره کرد که در خارج از کشور انتشار يافته است.
وی در خارج از کشور از ١٣٥٩ با نوشتن مقالات و کتاب‌ها به فعاليت سياسی و نويسندگی ادامه داد و از ١٣٧١به سازمان دادن حزب مشروطه ايران (سازمان مشروطه خواهان ايران پيشين) همت گماشت و به هنگام مرگ رايزن شورای مرکزی این حزب بود.
درباره زندگی، اندیشه‌ها و آثار وی می‌توانید به اینجا مراجع کنید:
جشن‌نامه داریوش همایون
با گذشت نزدیک به پنج سال از توقف جشنواره موسیقی نواحی، دبیر این جشنواره بار دیگر برگزاری آن را به سال آینده موکول کرد.
به گزارش ایلنا جهانگیر نصراشرفی در این باره که چرا جشنواره موسیقی نواحی که قرار بود قبل از جشنواره موسیقی فجر برگزار شود به تاریخ دیگری موکول شد، گفت: «برگزاری این جشنواره با مشکلات عدیده‌ای روبرو بود. به همین دلیل اگر می‌خواستیم یک برنامه‌ی دقیق‌تر و علمی‌تر داشته باشیم؛ باید آن را جدا از جشنواره برگزار می‌کردیم تا شهید نشود.»
وی در حالی از برگزاری این جشنواره در اواخر اردیبشهت سال 90 خبر داده که در طول پنج سال گذشته، برنامه‌ریزی برای برگزاری این جشنواره ادامه داشته اما هرگز جشنواره‌ای مستقل برگزار نشده است.
محمدرضا درویشی دبیر پیشین جشنواره موسیقی نواحی نیز جشنواره موسیقی فجر را «جشنواره‌ای سیاسی» معرفی کرد و افزود که در دوران مسئولیتش همواره سعی داشته این جشنواره را از جشنواره موسیقی فجر جدا کند و آن را در یک «شهرستان خلوت» به اجرا درآورد.
آقای درویشی افزود: «از سال 84 تاکنون جشنواره موسیقی نواحی کرمان برگزار نشده است و هر سال به بهانه اینکه این جشنواره مهم است و باید به صورت مستقل برگزار شود؛ از برگزاری آن خودداری شده است، اما هنوز خبری از برگزاری آن نیست.»
در همین حال هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی محلی) به خبرگزاری ایلنا گفته است که از «فهرست 74 نفری هنرمندان موسیقی نواحی هم‌اکنون چهار یا پنج نفر از میان ما رفته‌اند و باید برای این جشنواره سریع برنامه‌ریزی کرد؛ چراکه بسیاری از این هنرمندان سن‌شان بالا رفته و ممکن است هرلحظه عمرشان دیگر به دنیا نباشد و با خود گنجینه‌های ارزشمند موسیقی این سرزمین را هم به زیر خاک ببرند.»
منبع: ایلنا
جمعی از فعالان صنعت پتروشیمی با اشاره به افزایش 30 درصدی هزینه تولید، نسبت به تشدید مشکلات این صنعت هشدار دادند و خواستار بازنگری قیمت انرژی مصرفی این صنعت شدند.
در حالی که هزینه تولید در این صنعت افزایش یافت، اما واحدهای تولیدی مجبورند به قیمت پایین‌تر کالاهای خود را به فروش برسانند.
رییس اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی با بیان اینکه وضعیت فعلی، وضعیت چندان مناسبی نیست، عنوان کرد: «هر چند همه به این نکته باور داشتند که باید حتما هدفمندی یارانه‌ها اجرایی شود، اما نمی‌توان هزینه‌های تولید را بالا برد و اجازه افزایش قیمت‌ها متناسب با افزایش هزینه‌ها را صادر نکرد.»
حمید حسینی گفت: «هزینه تولید در صنعت پتروشیمی حدود ۳۰درصد افزایش یافته است اما واحدهای تولیدی مجبورند به قیمت‌های مرداد ماه کالاهای خود را به فروش برسانند.»
وی در خصوص هدفمندی یارانه‌ها گفت: «در اجرا باید دقت کرد که وقتی هزینه تولید آزاد می‌شود، قیمت‌ها همچنان دستوری باقی نمانند.»
به اعتقاد حسینی، «باید به وضعیت کشورهای دیگر هم توجه کنیم. اگر شرایط به همین صورت تداوم یابد ممکن است همه سرمایه‌گذاران راهی دیگر کشورهای منطقه که قیمت‌های پایین‌تری برای گاز خود ارائه می‌دهند، شوند و صنعت پتروشیمی ایران بدون سرمایه گذار باقی بماند.»
منبع: آفتاب
کارگران کارخانجات نساجی مازندران شامل «گونی بافی»، «نساجی تلار» و «شماره 2» صبح امروز در مقابل نساجی طبرستان تجمع کردند.
به گفته این کاگران، «طبق توافق‌نامه‌ای که در ماه گذشته به امضاء مسئولان استان مازندران و نماینده کارگران رسید، قرار شد که حقوق ماهیانه کارگران تا پنجم بهمن‌ماه پرداخت شود.»
علاوه بر این، معوقات سال 88 نیز بعد از پایان اردیبهشت 90 پرداخت گردد.
پس از گذشت چند روز از پنجم بهمن، کارفرما و مسئولین نسبت به تعهدات خود عمل نکردند که موجب نارضاینی و تجمع کارگران شده است.
توافق‌نامه یاد شده، بین نماینده استاندار، رئیس اداره کار قائمشهر، نماینده سازمان صنایع ومعادن، مدیر عامل شرکت نساجی مازندران و نماینده کارگران منعقد شده بود.
منبع: آفتاب
زهرا بهرامی که به دنبال اعتراض‌های روز عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام شد.
بر اساس اعلام دادستانی تهران، خانم بهرامی که دارای تابعیت هلندی نیز بود، بامداد روز شنبه به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام شده است.
در بیانیه دادستانی تهران درباره اعدام بهرامی آمده که وی «پیشتر به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی دستگیر شده بود.»
دادستانی تهران همچنین از زهرا بهرامی به عنوان «عضو یک باند بین‌المللی ترانزیت مواد مخدر» یاد کرده و وی را متهم به قاچاق کوکائین از هلند به ایران «با همکاری رابط هلندی خود» معرفی کرده است.
ژینوس شریف رازی وکیل خانم بهرامی هم پس از انتشار خبر اعدام موکلش گفته که از شنیدن این خبر «شوکه» شده است.
خانم شریف با اشاره به اینکه قوه قضاییه ایران هنوز به اتهامات امنیتی موکل وی رسیدگی نکرده، افزوده است: «من درشگفت هستم که با آنکه هنوز به اتهامات امنیتی موکلم رسیدگی نشده است حکم اعدام برای وی صادر شده است.»
«یک منبع موثق» به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران هم گفته «خانم بهرامی طی هفته های اول زندان شکنجه روحی و جسمی شده بود تا سناریویی که برای وی نوشته بودند را به صورت اعترافات تلویزیونی مطرح کند.»
هفته پیش دختر زهرا بهرامی به کمپین گفته بود: «همیشه مادرم می‌گوید اعترافاتی که از او گرفتند و در مصاحبه تلویزیونی شرکت کرده است همه تحت فشار بوده و مجبور به این کار شده است.»
منبع: رادیو فردا و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران
مشاور وزیر نیرو و مدیرعامل شرکت مهندسی آبفای کشور اعلام کرد: «قطعا در سال آینده قیمت آب مجددا افزایش می‌یابد.»
مهدی ثمره هاشمی در حالی این سخن را بیان کرد که پیش از این، در ادامه جهش قیمت‌ها در جریان اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با اشاره به تعیین ضرایب قیمتی برای تعیین نرخ نهایی آب در هر استان، متوسط قیمت آب در کشور را ٢۵٠ تومان اعلام کرده بود.
محمد رضا عطارزاده در ادامه گفته بود: «قیمت هر متر مکعب آب شهری در حوزه صنعتی ۴٠٠ تومان، حوزه تجاری ۶٩٢.5 تومان، عمومی و اداری ۵۴٠ تومان، آموزشی و اماکن مذهبی ٢٠٠ تومان، آزاد و بنایی ٧۵٠ تومان در نظر گرفته شده است.»
به گفته وی در مجموع كل كشور قیمت تمام شده هر متر مكعب آب حدود ۵٩٠تومان است اما هم‌اكنون مشتركان در شهرهای مختلف كشور میانگین قیمتی در سطح ٨٠ تا ٢٠٠ تومان برای هر متر مكعب آب پرداخت می‌كنند.
منبع: آفتاب
پیشینه خبر: قیمت آب برای ساکنین تهران ٣٧٠ تومان اعلام شد
معاون برنامه‌ریزی استاندار زنجان از اختصاص 5 میلیارد تومان به حوزه‌های علمیه استان زنجان خبر داد.
به گفته علی‌اکبر کریمی، «این اعتبار در زمینه اقدامات عمرانی و هزینه‌های حوزه‌های علمیه و غیر از اعتبارات جاری آن است.»
وی همچنین گفت: «با تاکیدات استاندار زنجان، 125 میلیارد تومان اعتبار فرهنگی برای 5 سال استان اختصاص یافت که 20 درصد از آن به مبلغ 5 میلیارد تومان به حوزه‌های علمیه اختصاص دارد.»
وی این اقدام را «ابتکاری بی‌سابقه» خواند.
کریمی به ساخت مصلای ابهر هم اشاره کرد و از اختصاص 300 میلیونی به آن نیز خبر داد.
منبع: آفتاب
گزاره‌های گفتگو با عباس میلانی:
کتاب «شاه» نوشته عباس میلانی، استاد تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد آمریکا، درباره تاریخ ۳۷ سال سلطنت محمدرضا شاه، آمیخته‌ای است از تاریخ و تحلیل مسائل تاریخی به همراه جنبه‌های انسانی و عاطفی.
شهران طبری از رادیوفردا درباره این کتاب با عباس میلانی گفت‌و‌گویی کرده که گزیده گزاره‌های آن را در ادامه می خوانید:
- توجه بی‌اندازه شاه به توطئه‌های خارجی و گمان او بر این که محرک اصلی نارضایتی مردم توطئه خارجی بود، سبب شد به دلایل اصلی این نارضایتی و خواست دموکراتیک مردم توجه نکند.
- آقای خامنه‌ای نتیجه معکوسی از سقوط شاه گرفته است، این که باید حرکت مردم را در نطفه خفه کرد و اگر به هیچ کدام از خواست‌های مردم توجه نکنند می‌توانند سر کار بمانند و ولی فقیه باشند.
- تجربه شاه دقیقا نشان می‌دهد اگر شاه درست در سال ۱۹۷۵ وقتی که در اوج قدرت بود اندکی تواضع می‌کرد و خواست مردم را می‌شنید به گمان من چه بسا اکنون در یک ایران سلطنتی زندگی می‌کردیم، نه سلطنتی از نوع شاه، بلکه سلطنت از نوع قانون مشروطه که شاه مقام سمبولیک است. همان طور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به گفته کسانی که قانون را نوشتند از جمله آیت‌الله منتظری، نقش ولی فقیه باید نقش سمبولیک و نظارت عالیه باشد، نه این که در تمام مسایل جزیی کشور دخالت کند.
- اسناد نشان می‌دهد تعداد کثیری از آیات عظام مانند آیت‌الله خویی، گلپایگانی، شریعتمداری و حکیم هیچ رغبتی به این که آیت‌الله خمینی بر سر کار بیاید نداشتند و احساس می‌کردند حکومت آیت‌الله خمینی یک حکومت استبدادی که مذهب را لوث و پایه‌های مذهب را سست خواهد کرد می‌شود.
- اشتباه شاه این بود که برای فعالیت قانونی هر نیرویی زمینه را بست و تنها نیرویی که به آن اجازه فعالیت داد نیروهای مذهبی بودند. نیروهای مذهبی شروع به ایجاد تشکیلات کردند. مهم‌ترین تشکیلات تروریستی در ایران را این‌ها ایجاد کردند که همان فداییان اسلام بود. تعداد قتل‌هایی که فداییان اسلام مرتکب شدند، وزرایی که کشتند و دفعاتی که تلاش کردند شاه را به قتل برسانند پدیده شگفت‌انگیزی است. تشکیل موتلفه و هزاران مسجد در دهه آخر حکومت شاه و با کمک دولت در ایران ساخته شد.
- وقتی نیروهای دموکراتیک اصلا امکان بسیج نداشتند، وقتی رژیم به بحران رسید تنها نیرویی که می‌توانست کشور را نگهدارد همین نیروهای مذهبی بودند. ولی دیگر نیروهای معتدل مذهبی نمی‌توانستند این شبکه را کنترل کنند و این شبکه به دست رادیکال‌ترین و خشن‌ترین نیروهای مذهبی یعنی طرفداران آیت‌الله خمینی افتاد.
- شاه برای مقابله با چپ‌ها و نیروهای دموکرات اجازه رشد و نمو به این شبکه داد و به آن کمک کرد مانند آوردن علی شریعتی به دانشگاه مشهد که به کمک ساواک آمد. این شبکه در واپسین ماه‌ها به دست طرفداران آیت‌الله خمینی افتاد و آنها با انقلاب دموکراتیک ایران کردند آن چه دیدیم.
- در ماه‌های قبل از انقلاب حتی طرفداران رادیکال آقای خمینی هم جرأت نمی‌کردند اسمی از ولایت فقیه بیاورند. همه صحبت از دموکراسی می‌کردند و صحبت‌های آقای خمینی در پاریس یکپارچه دموکراتیک بود. رادیکال‌ها با نیرنگی خودشان را جا زدند دراین شبکه و با استفاده از آن شاه را برانداختند، بعد هم به طور کامل چیره شدند و دیگران را برانداختند.
- از سپتامبر ۱۹۷۸ به بعد آمریکا، انگلیس و فرانسه به این نتیجه می‌رسند که شاه از نظر روحی توان رهبری و مقابله با این بحران را ندارد. بر اساس اسناد آمریکا و انگلیس تصمیم گرفتند و شروع به جستن آلترناتیو کردند. نامه‌ای که آیت‌الله خمینی به کار‌تر می‌نویسد و جواب‌هایی که به پرسش‌های آمریکا می‌دهد شگفت‌انگیز است. آیت‌الله خمینی پیشگام تماس با آمریکا بود. حالا هرگونه صحبت با غرب گناه شمرده می‌شود، ولی در ۱۹۷۸ نه تنها مباح بلکه لازم بود. بر اساس اسناد موجود از آن مذاکرات آن چه در این تماس‌ها به آمریکا القا کردند این بود که روحانیت سرکار نخواهد آمد و حکومت بعدی دموکراتیک خواهد بود، وجه اصلی آن جلوگیری از کمونیسم است و یک حکومت دموکراتیک و کمابیش طرفدار غرب روی کار خواهد آمد. اما همان طور که با مردم ایران خلف وعده کردند، با غربی‌ها نیز خلف وعده کردند.
- گمان رایج این بود که شاه قدرت منطقه شد چون نوکر نیکسون بود اما من در اسناد دیدیم که قدرت فائق شدن در منطقه دقیقا به سال ۶۵ برمی گردد، یعنی زمانی که شاه متوجه شد انگلیس دارد از خاورمیانه می‌رود. شاه به صراحت به آمریکا و انگلیس می‌گوید با رفتن انگلیس ایران قدرت بر‌تر و ضامن امنیت منطقه خواهد شد و البته دکترین نیکسون با این حرکت شاه کاملا همسویی پیدا کرد.
- از اواسط دهه ۶۰ و با بالا رفتن درآمدهای نفتی شاه دیگر نیازی نداشت آمریکا را راضی نگهدارد و به همین دلیل شاه نه تنها فکر دموکراسی را واگذاشت بلکه درست در جهت مخالف آن حرکت کرد. یک‌باره قیمت نفت چند برابر می‌شود و شاه به صراحت می‌گوید سکوت و غیبت سیاسی مردم را از طریق اقتصادی تامین خواهم کرد. دو سال بعد فکر خطرناک سیاسی تک حزبی رستاخیز را راه انداخت که حزبی شبه فاشیستی و کاملا خلاف قانون اساسی بود.
- هر ۲۰ فصل کتاب با نقل قول‌هایی از نمایشنامه‌های شکسپیر در مورد پادشاهان انگلیس به خصوص ریچارد دوم آغاز می‌شود. وقتی زندگی ریچارد را می‌خوانید و نمایش ریچارد دوم را نگاه می‌کنید شباهت شگفت‌انگیزی به شاه ایران دارد. ریچارد هم وقتی قدرت داشت خیلی مسلط بر اوضاع بود، اما به محض این که اوضاع بحرانی شد در حالی که مخالفین او قصد براندازیش را نداشتند و فقط می‌خواستند زمین‌های خود را پس بگیرند، ریچارد گفت من تسلیم هستم و تاجم را به شما می‌دهم.
- دورانی که شکسپیر زندگی می‌کرد دوران گذار سلطنت انگلیس بود از یک حکومت مستبد فردی به سلطنت مشروطه‌ای که اکنون وجود دارد و در آن پادشاه عملا قدرتی ندارد. در آن دوران پادشاهان انگلیس متوجه بودند بحران تاریخی وجود دارد و در فاصله کوتاهی نزدیک به ۳۰۰ کتاب به انگلیسی نوشته می‌شود درتوجیه رژیم سلطنتی.
- در تمام دوران ۳۷ سال سلطنت شاه پول دادند و صد‌ها کتاب در مورد دوران پهلوی نوشته شد اما یک کتاب جدی تئوری سیاسی به چشم نمی‌خورد که بگوید چرا رژیم سلطنتی با ساختار ترقی و آینده دموکراتیک ایران همخوانی و همسویی دارد. این یک قصور شگفت‌انگیز است و شباهت به دوران شکسپیر را بیشتر و بیشتر می‌کند.
- از ۱۸۴۰ وقتی ناصرالدین شاه روی کار می‌آید تا دوران محمدرضا شاه فقط یک پادشاه است که روی تخت سلطنت و در ایران مرد و او مظفرالدین شاه بود، یعنی پادشاهی که قانون مشروطه را امضا کرد. تمام پادشاهان دیگر یا ترور شدند و یا درغربت و در شرایطی که از سلطنت برکنار شده بودند مردند. شاه در مذاکراتش می‌گوید سلطنت پدیده‌ای است که دارد از بین می‌رود، ولی عملا کاری برای توجیه سیاسی سلطنت انجام نمی‌دهد.
- ترجمه کتاب زندگی شاه در دست است ولی با این فضای فاشیستی احتمالا امکان انتشار این کتاب فراهم نخواهد بود. اگر رژیم نگذارد کتاب منتشر شود من سعی می‌کنم ترجمه فارسی آن را از طریق اینترنت در اختیار مردم ایران قرار دهم و توهم واهی رژیم مبنی بر این که می‌شود در قرن ۲۱ و در شرایطی که نیم میلیون نفر در ایران به کامپیو‌تر دسترسی دارد شیوه ناصرالدین شاهی سانسور را اعمال کرد، توهم یک‌سر باطلی است.
منبع: رادیو فردا
لیلی رشیدی، بازیگر تئاتر:
لیلی رشیدی بازیگر تئاتر و تلویزیون با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته با نمایش «هدا گابلر»، نسبت به حضور دیکتاتوری فرهنگی در عرصه هنری ابراز نگرانی کرد.
خانم رشیدی گفته است: «چه دلیلی دارد نمایشی که چندین بار توسط هیات بازبینی دیده شده این طور مورد خشونت و تعرض قرار گیرد؟»
وی در گفتگو با دی نا، درباره جوسازی صورت گرفته علیه نمایش هدا گابلر گفت: «همیشه از چیزی که بدم می‌آمده و نگرانش بودم این بوده که خشونت و دیکتاتوری فرهنگی وارد عرصه هنر شود.»
این بازیگر تئاتر افزود: «تئاتر به اندازه کافی مورد هجمه و بی‌مهری قرار می‌گیرد، دیگر چه دلیلی دارد چند هنرمند جوان را با دستبند مثل قاچاقچی و تبهکار از سر صحنه به زندان ببریم و این رفتار ناعادلانه را با آنها داشته باشیم؟»
انتشار تصاویر نمایش «هدا گابلر» بازتاب‌های گسترده‌ای در ایران داشت به طوری که به گفته مقام‌های قضائی عوامل این نمایش به دادگاه احضار شده و از ادامه اجرای آن جلوگیری شد.
منبع: دی‌نا
پیشینه
چرا نمایش مجوزدار، با اراده بیرونی و غیرقانونی توقیف می‌شود؟
احضار کارگردان و دست‌اندرکاران نمایشنامه «هدا گابلر» به دادسرا
گزاره‌های گفتگو با آصف بیات:
نادر مرزبان گفتگویی انجام داده با آصف بیات استاد جامعه شناسی و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایلی نویز آمریکا با هدف واکاوی زمینه‌های شکل گیری قیام ضد استبدادی تونس، تأثیرات آن بر سایر کشورهای خاورمیانه و تفاوت‌ها و شباهت‌های این جنبش با جنبش سبز در ایران. گزاره‌های این گفتگو را که شرح آن در جرس منتشر شده می‌خوانید:
- نمی‌شود انکار کرد که تحولات سریع در تونس و قیام مردم آن امید بسیاری در میان مردم عرب به وجود آورده و به همان اندازه نگرانی و ترس در میان نخبگان سیاسی منطقه ایجاد کرده است. ولی صرف این رخداد در تونس ضرورتاً منجر به تغییرات مشابه در کشورهای دیگر نخواهد شد.
- تأثیر این انقلاب فقط روی بسیج گروه‌های مخالف نیست بلکه به بسیج ضد انقلابی رژیم‌های دیکتاتوری هم منجر می‌شود و آنها را پیشاپیش برای چنین واقعه‌ای آماده می‌کند. مثلاً انقلاب روسیه 1917 در جای دیگری از اروپا تکرار نشد و انقلاب ایران هم به نظر اولین و آخرین انقلاب اسلامی در جهان است.
- هم انقلاب روسیه و هم انقلاب اسلامی ایران، انقلاب‌های ایدئولوژیک بودند و از این جهت با تحولات تونس تفاوت دارند. مدرن شدن جوامع منطقه با ساختار استبدادی این رژیم‌ها در تعارض است و در نتیجه این‌ها دیر یا زود باید در ساختارهایشان اصلاحات مقتضی به وجود بیاورند. ایران خودمان نمونه بارز این مدعاست.
- بدون تردید شباهت‌هایی با جنبش سبز مانند چگونگی بسیج افکار عمومی، فرم تظاهرات، دوری جستن از خشونت، نقش برجسته جوانان و زنان و استفاده از تکنولوژی جدید رسانه‌ای و به خصوص درخواست اساسی برای پایان دادن به یک حاکمیت غیر دموکراتیک وجود دارد. خبرهایی هست مبنی بر این که جنبش سبز ایران منبع الهام برای بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی و اجتماعی تونس بوده است.
- اما تفاوت اساسی با جنبش سبز اینجاست که جنبش سبز در بخش بزرگی از عملکردها و استراتژی‌اش یک جنبش اصلاح‌طلبانه است. در آن اختلاف نظر وجود دارد. از طرف دیگر می‌خواهد که هیأت حاکمه خودش را اصلاح کند و به اصولی از قانون اساسی که متضمن حقوق و آزادی‌های شهروندی است پایبند باشد. البته طیفی در جنبش سبز وجود دارد که فکر می‌کنند که این درخواست در قالب قانون اساسی فعلی عملی نیست و بنابراین خواهان اصلاح قانون اساسی هستند.
- دینامیک جنبش انقلابی مردم تونس تفاوت اساسی دارد و از این دیدگاه مانند جنبش انقلابی مردم ایران در سال 1357 عمل کرده است. یعنی ابتدا حرکات پراکنده اعتراضی در اینجا و آنجا اتفاق افتاد، پس از چند روزی تظاهرات گسترده‌ای برگزار شد، سطح مطالبات مردم از ایجاد شغل و برقراری عدالت اجتماعی به پایان دیکتاتوری و ایجاد یک دولت دموکراتیک رسید.
- وضعیت تونس زمان بن علی شبیه ایران زمان شاه و متأسفانه فضای کنونی ایران است. تقریباً هیچ کس وقوع چنین انقلابی را در تونس پیش بینی نمی‌کرد. اصول انقلاب‌ها قابل پیش بینی نیستند. درست است جنبش سبز یک جنبش اصلاح‌طلبانه است ولی دور از تصور نیست که شرایط در ایران خودمان به گونه‌ای تغییر کند که هم حاکمیت و هم جنبش سبز را به شگفتی وادارد.
- این که اعتراض‌های خیابانی در ایران فروکش کرده تعجبی ندارد. به ویژه وقتی حضور گسترده مردم معترض با خشونت فراوان نیروهای دولتی و قوای نظامی و شبه نظامی مواجه شود. البته دلسردی و حتی احساس ناامیدی هم جزء هر پروسه اعتراضی و جنبش اجتماعی است. این به عهده رهبران و استراتژیست های هر جنبشی است که راه‌هایی برای ابقاء و ایجاد حس امید و خوش‌بینی به آینده را بین طرفداران جنبش بیابند. کار سیاسی از این نوع معمولاً اوج و حضیض دارد.
- بدون ارتباطات جنبشی نمی‌تواند وجود خارجی داشته باشد. زمان جنبش‌های کارگری اروپا، ارتباطات فیزیکی و رو در رو بود. صنعت چاپ نقش شگفت انگیزی در ایجاد ارتباط به وجود آورد. با ایجاد رادیو و تلویزیون و حالا با تکنولوژی‌های جدید مثل «فیس‌بوک» و «توییتر» سرعت ارتباطات به درجه شگفتی رسیده است. من شخصاً تصویر جان دادن ندا در خیابان‌های تهران را شاید چند دقیقه پس از واقعه در اینترنت دیدم.
- ارتباطات می‌توانند تنها سمبلیک باشد. مانند رنگ یا دستبند سبز، کلاه به خصوص یا شال گردن و غیره. فرم دیگر ارتباطات ذهنی و از طریق خیال و تصور است. این که افراد تصور کنند بخشی یا عضوی از یک مجتمع، گروه، ملت و یا جنبش هستند در شرایط دشوار سرکوب و خفقان اغلب توانسته به ابقاء و احیای عینی یک جنبش اجتماعی کمک شایانی کند.
- 2 سال پیش جوانان مصری از استفاده از فیس بوک توانستند به بسیج حدود 60 هزار نفر در حمایت از کارگران اعتصابی نساجی قاهره بپردازند ولی تاکنون نقشی که طرفداران جنبش سبز در استفاده از توییتر ایفا کنند در منطقه نمونه است و دیگران از این‌ها یاد می‌گیرند.
- دنیای اسلام دارد وارد شرایط «پسا اسلام گرایی» می‌شود. جنبش‌های اسلام گرایی مثلاً در ترکیه، مراکش، اندونزی، لبنان، سودان و حتی مصر در مواضع ایدئولوژیک خودشان تجدید نظر می‌کنند. حزب «الوسط»، یک جریان پسا اسلام گرا در درون اخوان المسلمین مصر برآورد. این حزب معتقد به کثرت گرایی، دموکراسی، نقش بارز زنان در عرصه‌های عمومی و حمایت از اقلیت‌های مذهبی نظیر قبطی‌های مسیحی است. یکی از رهبران این حزب «اسلامی» یک مسیحی قبطی به اسم «رفیق حبیب» است.
- منبع اولیه تفکر «پسا اسلام گرایی» جدید در واقع جمهوری اسلامی است. شکست پروژه اسلام گرایی در ایران پس از انقلاب برای تحقق حقوق شهروندی، آزادی‌های اساسی، حقوق بشر و یک زندگی شرافتمندانه برای اکثریت مردم، بسیاری از ایرانیان را به سوی دیدگاه «پسا اسلام گرایی» سوق داده که در آن دین محترم است، معتقدین آزادانه عمل می‌کنند ولی دولت را در اختیار دولتیان منتخب مردم از راه‌های دموکراتیک و آزاد وا می‌گذارند. در این دیدگاه حقوق اقلیت‌های مذهبی، عقیدتی و زنان محترم شمرده می‌شوند. در این برهه آنچه در میان اغلب مسلمانان منطقه محبوبیت پیدا می‌کند نه مدل جمهوری اسلامی ایران بلکه الگوی AKP حزب پسا اسلام گرای ترکیه است.
منبع: جرس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر