ندای سبز آزادی: هنوز دو هفته از اجرای طرح حذف یارانه ها نگذشته است که دولت کودتا به دنبال یافتن مقصر برای عوارضی ست که در نتیجه این طرح بدون برنامه گریبان اقتصاد کشور و مردم را خواهد گرفت.
این البته عجیب نیست. پیش از این نیز در هر اتفاق و حادثهای که رخ میداد و سبب میشد انگشتها به سمت علت آن یعنی حکومت نشانه برود خیلی زود سخن از دشمن به میان میآمد. آنچنان که حتی در حوادث کهریزک و رفتارهایی که با جوانان زندانی آنجا شد و مرگ دلخراش چند نفر از آنها را در پی داشت، آیت الله خامنهای و محمود احمدینژاد آن را به نفوذیهای دشمن ربط دادند که بیاطلاع از نهادهای حاکم در کهریزک چنین فجایعی را به بار آورده بودند.
اصولن ایجاد دشمن فرضی برای ترساندن مردم و سرکوب مخالفان حکومت و سلطه بر آنها روشی ست که از دیرباز در حکومتهای دیکتاتوری و توتالیتر دیده شده است. اما این راهکار برای فرار از پاسخگویی آنچنان نخنما شده که اکنون خود حکومت به دشمن درجه یک ملت تبدیل شده است و در ذهن مردم از وجود آن دشمن فرضی ساخته حاکمان خبری نیست.
اینچنین است که هنوز مدت کوتاهی از اجرای طرح به اصطلاح هدفمندی یارانهها نگذشته است که وزیر اطلاعات پای نیروهای اپوزیسیون را به میان میکشد تا از همین ابتدا راهی برای فرار از پاسخگویی و عواقب ناکارآمدی دولت کودتا بیابد.
حیدر مصلحی به تازگی گفته است: "دشمنان جمهوری اسلامی تلاش دارند وضعیت اقتصادی ایران را نامناسب کنند."
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران گفته است که مأموران اطلاعاتی در دفتر یکی از مشاوران میرحسین موسوی جزوهای "تکان دهنده با ادبیات حزب توده" پیدا کردهاند.
مصلحی چهارشنبه هشتم دی ماه در جمع طلاب مدرسه فیضیه قم گفت: "این جزوه از دفتر علیرضا بهشتی به دست آمد و برای مطالعه و بررسی در اختیار یکی از بزرگان قرار گرفت و تدوین کنندگان آن مشخص شدند".
وی گفت که بررسی متخصصان حزب توده در وزارت اطلاعات ثابت کرده است که ادبیات جزوه مورد اشاره، ادبیات حزب توده بوده است.
او در مورد محتوای این جزوه توضیح چندانی نداده، اما گفته است که در آن "طرح براندازی دین از ایران" ترسیم شده بود.
وزیر اطلاعات ایران در سخنان چهارشنبه شب خود از کسانی که اعتراضات سال گذشته را یک "دعوای انتخاباتی" توصیف میکنند انتقاد کرد و گفت که زمینهچینی برای این وقایع از سالها پیش آغاز شده بوده است.
او گفت: "در دوران اصلاحات ضربات سنگینی بر پیکره نظام اسلامی وارد آمد که شاید سالها برای جبران آن زمان نیاز است که می توان جریان فتنه اخیر و مانعتراشیهای آنها برای پیشبرد اهداف انقلاب را از جمله آنها دانست".
مصلحی با این حال گفت که "شکست" اعتراضات سال گذشته در ایران که گروههای گوناگون مخالف حکومت اسلامی ایران در آن مشارکت داشتند، باعث "به هم ریختگی ضد انقلاب" در خارج از ایران شده است.
او همچنین گفت که مأموران اطلاعاتی ایران توانستهاند شبکههای اجتماعی اینترنتی و نهادهای مردمی غیردولتی را که به گفته او برای پیشبرد اهداف "صهیونیسم جهانی" ایجاد شده بود، در هم بشکنند.
مصلحی افزود که دشمنان حکومت ایران اکنون می کوشند از طریق به هم زدن عمدی وضعیت اقتصادی ایران، به "منازعات عمومی" در این کشور دامن بزنند.
به گفته او، این دشمنان میخواهند فضای اجتماعی ایران را پس از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها متشنج کنند و دستگاههای اجرایی این کشور را ناکارآمد جلوه دهند.
اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها که هدف آن حذف سوبسید حاملهای انرژی و چند کالا و خدمات دیگر ظرف پنج سال است، از روز یکشنبه 28 آذرماه با دستور محمود احمدینژاد، رئیس دولت کودتا آغاز شد.
به نظر میرسد که با وجود تأکید احمدینژاد و دولت کودتا بر آرامش بازار نه تنها از اکنون قیمتها با شیب تندی بالا میرود بلکه به زودی با تورم و به هم ریختگی اقتصادی غریبی روبهرو خواهیم شد و اجراکنندگان طرح حذف یارانهها با پیشبینی آن میخواهند مقصر را از حالا تعیین کرده و پای خود را از معرکه بیرون بکشند. آنچنان که مصلحی در مورد حوادث بعد از انتخابات سال گذشته نیز همه چیز را به دولت اصلاحات و دشمنان مربوط دانسته است.
ندای سبز آزادی: از کنار اظهارات اخیر آیت الله وحید خراسانی در باب غیر شرعی بودن استناد به اعترافات متهم تحت شکنجه نباید به سادگی گذشت. گرچه پیش از او مراجعی نظیر آیات عظام منتظری و صانعی و دستغیب و بیات و ... در این باره اظهار نظر کرده بودند، اما این بار این اظهارات توسط مرجعی مطرح می شود که دامادش رئیس قوه قضائیه ای است که در 18 ماه گذشته برپا کننده دادگاههای فرمایشی و استالینی بوده است که تمام آبروی عدالت محوری قوه قضائیه ایران را به باد فنا داده است.
حرفهای یک فقیه
آیت الله وحید خراسانی در جلسه خارج فقه خود در روز دوشنبه، ششم دی ماه ۱۳۸۹ گفته است: " کسی که در حبس است، اقرارش اعتبار ندارد. قاضی که به چنین اقراری قضاوت کند، از اهلیت قضا ساقط است. اگر تهدیدی هم وجود داشته باشد، آن اقرار اثر ندارد".
این مرجع بلند پایه در ادامه اظهاراتش در جلسه مذکوربه روایتی از حضرت علی (ع) اشاره می کند که در آن از پیامبر اسلام نقل شده: " کسی که پس از بلا و گرفتاری اعتراف می کند، مورد حد قرار نمی گیرد. " این اظهارات در حالی از سوی آیت الله وحید مطرح می شود که در طول تمام سالهای گذشته محاکمه و حتی اعدام بسیاری از مخالفان و معارضان و مبارزان سیاسی در ایران بر مبنای اعترافاتی رخ داده است که دستگیرشدگان زیر شدیدترین و سنگین ترین شکنجه های قرون وسطایی ناچار به انجام آن شده اند و شکنجه گران و بازجویان زندانهای مخوف امنیتی در همه این سالها مجوز شکنجه کردن زندانیان سیاسی را احکام شرعی دانسته اند که بانیان قدرت در لباس و قامت روحانیت و اتفاقاً به نام دین اسلام به آنها تجویز کرده اند.
کافی است تا خاطرات زندانیان سیاسی را مرور کنیم و دستگیرمان شود که در بسیاری از موارد شکنجه گران برای شکنجه کردن زندانی بخت برگشته حجت و حتی حکم شرعی قاضی را در دست داشته اند که لباس روحانیت بر تن داشته است و خود را نماینده دین اسلام معرفی کرده. حال آنکه فقهای بزرگ شیعه، اسلام را دینی رحمانی و مخالف داغ و درفش و شکنجه می دانند و مخالف هرگونه شکنجه و اعتراف گرفتن از طریق شکنجه و پرونده سازی و صدور حکم بر مبنای اعترافات ناشی از شکنجه هستند.
به عنوان نمونه می توان به نظرات آیت الله العظمی منتظری در واپسین روزهای حیاتش در سال گذشته مراجعه کرد که دادگاههای حوادث پس از انتخابات را به شدت محکوم کرده بود و ضمن نمایشی و استالینی خواندن شیوه برگزاری این دادگاهها گفته بود: " "انجام این مصاحبه ها و گرفتن این اعترافات دروغ و خلاف واقع از اسیران در بند و پخش آنها، علاوه بر این که هیچ مشکلی از مشکلات عدیده کشور را حل نمی کند، بی اعتمادی مردم و خشم و عصیان آنان را بیش از پیش در پی دارد و بحران کنونی جمهوری اسلامی را عمیق تر می کند و جایگاه آن را در دنیا ضعیف تر از پیش می سازد. "
این فقیه عالیقدر در جایی دیگر زمانی که با نامه 70 نفر از فعالین سیاسی از جمله میرحسین موسوی و کروبی درباره حوادثی نظیر کهریزک روبرو شده بود در پاسخ به آنان نوشته بود: " " تصمیم گیرندگان حوادث و فجایع اخیر آیا تجربه حکومت شاه و سایر رژیم هاى استبدادى را از یاد برده اند؟ مگر رژیم شاه با ایجاد خفقان و رعب و سرکوب آزادى خواهان و سانسور رسانه ها و زندانى و شکنجه نمودن فعالان سیاسى و معترضان و اعتراف گیرى از آنان و پرونده سازى و تبلیغات دروغ توانست در مقابل موج اعتراضات و نارضایتى هاى مردم مقاومت کند؟"
این نامه در واقع پاسخ کسانی بود که از مراجع خواسته بودند در مورد تلاش دستگاه های امنیتی برای "اعتراف گیری" با "شیوه های غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرشرعی" از بازداشت شدگان، واکنش نشان دهند.
اهمیت سخنان آیت الله وحید
چرا سخنان اخیر آیت الله وحید در باب شکنجه و اعترافات ناشی از آن مهم است؟ برای یافتن پاسخ این سئوال باید جایگاه و شأن آیت الله وحید در حوزه علمیه را مرور کرد.
قبل از هر چیز باید خاطرنشان کرد که اگر استبدادیان اقتدارگرا، تا قبل از این سخنان می توانستند امثال آیات عظامی نظیر مرحوم منتظری، بیات، دستغیب، صانعی، اردبیلی و ... را به حمایت از اصلاح طلبان متهم کنند، این داعیه را نمی توانند علیه آیت الله وحید خراسانی به کار بندند. چه اساساً شهرت وی به عدم دخالت او در امور سیاست و داشتن شخصیتی مستقل است.
با این همه این روحانی بلند پایه که 89 سال سن دارد و از مراجع عظام تقلید در ایران شناخته می شود، کلاس درسش پررونقترین کلاس حوزه علمیه قم است و بهطور متوسط در هر جلسه درس وی حدود دو تا سه هزار طلبه شرکت میکنند.
علاوه بر این او از مراجع سنتی قم به شمار میرود و از پایهگذاران برگزاری عزاداری در سالمرگ فاطمه زهرا است. وحید در این روز و در ایام شهادت جعفر صادق علیه السلام با پای برهنه، پیاده از دفتر خود تا آرامگاه فاطمه معصومه (س) در بین دسته عزادار حاضر میشود. او یکی از مراجعی است که پس از مرگ آیت الله محمدعلی اراکی، در این جایگاه قرار گرفتند و صادق لاریجانی، رئیس فعلی قوه قضاییه داماد اوست و اگر قرار باشد دامادش تنها به همین توصیه اخیر آیت الله وحید توجه کند، نه تنها باید تمام زندانیان سیاسی را آزاد کند بلکه بی درنگ باید تمام قضات و بازجویان و شکنجه گرانی را که مسبب دستگیریهای گسترده در حوادث پس از انتخابات شده اند، به جرم اقدام علیه دین و امنیت ملی محاکمه نماید.
امری که مسلماً به دلیل حب دنیا و جاه و مقام و عدم استقلال شخصیتی افرادی نظیر صادق لاریجانی محال ممکن است اتفاق بیافتد. با این حال می توان دست کم امیدوار بود که وجدان انسانهایی که از سر اجبار تن و شاید باورهای غلط تن به بازی اقتدارگرایان داده اند، در رفتار و کردار خود تجدید نظر کنند.
مراسم معارفه صادق لاریجانی به عنوان رییس قوه قضاییه یک بار لغو شد و با تاخیر چند روز بعد برگزار شد. برخی سایت ها خبری منتشر کردند که آیت الله وحید دامادش را از احراز این پست بر حزر داشته است. این خبر هرگز توسط وحید تکذیب نشد و فقط لاریجانی پس از معارفه آن را تکذیب کرد.
آیت الله وحید پس از درگذشت آیت الله منتظری در بیت آن مرحوم حاضر شد و ضمن تسلیت به خانواده وی گفت :
" من سابقه دوستی ۵۰ ساله با آن مرحوم داشتم و آن بزرگوار را در همه جهات و در همه زمانها عالمی عامل می دانستم. رحمت و رضوان خدا بر ایشان باد." او در جریان سفر علی خامنهای به قم در آبان ماه ۱۳۸۹ نیز به دیدار او نرفت و او را به حضور نپذیرفت. او همچنین از اهانت انجام شده به حسن خمینی در مراسم سالگرد درگذشت امام خمینی ابراز تاسف کرد.
شکنجه گران و اعترافات حبابی
اساس پرونده سازی در دستگاه قضا در ایران علیه فعالان سیاسی استناد به اعترافاتی است که زندانیان سیاسی و عقیدتی زیر شدیدترین شکنجه ها به آن اعتراف کرده اند. در واقع قضات دادگاههای سیاسی در ایران به همان دست نوشته هایی استناد می کنند که اسرای سیاسی علیه خویش نوشته و بدان اعتراف کرده اند و البته هرگز از متهم هم نمی پرستند که تو این نوشته را تحت چه شرایطی نوشته ای؟ متداولترین نوع شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی تعزیراست. تعزیر در زبان عربی به معنی ادبکردن است. آیتالله محمد حسینی شاهرودی میگوید: «تعزير شرعى عبارت است از ضرب به سوط يعنى تازيانه زدن».
با این همه نظام فعلی حاکم در دستگاه قضا، تعزیر را بهعنوان شکنجه به رسمیت نمیشناسد. حال آنکه بر اساس پیمان منع شکنجه که در دسامبر 1984 در سازمان ملل به تصویب رسیده است " هر نوع عمل عمدی که در اثر آن درد یا رنج شدید جسمی یا روحی به فرد به منظور کسب اطلاعات یا گرفتن اقرار از او اعمال شود شکنجه نام دارد. "
سه عامل تعریف شکنجه در تعزیر وجود دارد: اول اینکه بازجو عمداً زندانی را آزار میدهد؛ دوم اینکه شلاق زدن موجب درد جسمی و روحی فرد زندانی میشود؛ و سوم آنکه شلاق زدن برای کسب اطلاعات و گرفتن اقرار است. همهی این عوامل در تعزیر دیده میشود. بنابراین طبق تعریفهای بینالمللی این عمل شکنجه محسوب میشود.
با این همه بسیاری از زندانیان سیاسی توسط بازجویانی تعزیر می شوند که حکم تعزیرشان را یا از قاضی کشیک دریافت می کنند و یا خودشان بعد از زدن شلاق ترتیب درخواست تعزیر زندانی و حکم قاضی را می دهند و این یعنی قاضی که نماینده خدا در زندان محسوب می شود نه تنها بازجویان را از شکنجه کردن برای اعتراف گرفتن منع نمی کند، بلکه به آنها کمک هم می کند.
گرچه شیوه های اقرار گیری در زندانهای حکومت اینک امری فراتر از تغزیر است و بازجویان چنانچه اسناد زندان کهریزک و نامه های زندانیانی نظیر نوری زاد و مومنی و ... نشان می دهند، روی شکنجه های گوآنتانامو و شکنجه های قرون وسطایی را در این باب هم سفید کرده اند.
سئوالی که در این میان البته بی پاسخ می ماند این است که چه کسی مسئول این همه شکنجه و اعتراف گیریهای دروغین علیه متهمانی است که تنها جرمشان بی گناهی است؟ و اینکه مسئولیت خسارات روحی و روانی و جسمی و فیزیکی و حتی لطمات فراوانی که خانواده های این همه افراد و اشخاصی که به واسطه همین اعترافات ناشی از شکنجه به حبسهای طولانی دچارش شده اند باکی است؟ چه کسی باید جوابگوی به دارآویخته شدن و اعدام کسانی باشد که قاضی پرونده بر اساس اعترافاتشان که تحت وحشیانه ترین شکنجه ها بدست آمده، حکم به اعدامشان داده است؟ پاسخ این سئوال البته مشخص است. مسئولیت تمام جنایاتی که در زندانهای جمهوری اسلامی رفته و می رود بر عهده مقامات عالی است از رهبری گرفته تا رئیس قوه قضائیه ای که حتی پدرزنش هم او را از آلوده کردن دستش به خون بی گناهان منع کرده بود.
ندای سبز آژادی: دفتر امام خمینی (س) پیرو درج خبری در برخی سایت های خبری مبنی بر حضور حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی در مراسمی در روز پنج شنبه در تهران با صدور اطلاعیه ای اعلام کردکه جناب آقای سید علی خمینی روز پنج شنبه نهم دی ماه ۱۳۸۹ در شهر مقدس قم بوده اند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران ، متن این اطلاعیه بدین شرح است :پیرو درج خبری در برخی سایت های خبری مبنی بر حضور حجت الاسلام و المسلمین سید علی خمینی و مصاحبه ایشان با این رسانه ها اعلام می دارد جناب آقای سید علی خمینی روز پنج شنبه نهم دی ماه ۱۳۸۹ در شهر مقدس قم بوده اندو مصاحبه ای نیز با هیچ یک از رسانه های خبری نداشته اند .از دوستان عزیز انتظار می رود پیش از نقل اخبار از بیت مکرم حضرت امام خمینی (س)نسبت به صحت و سقم خبر خویش از منابع معتبر اقدام نمایند.
دفتر امام خمینی (س)
به گزارش کلمه ، این تکذیبیه رسمی پیرو موج خبرهای دروغین که از روز گذشته بر روی خروجی برخی از سایت ها رفته بود انتشار یافت به طوریکه سایت مشرق که از حامیان دولت است در این باره با اتهام زنی به سایت های جنبش سبز که بر اساس منابع موثق این خبر را پیش از این تکذیب کرده بودند نوشت:سایت های مرتبط با جریان فتنه با انتشار اخبار جعلی و دروغ و بدون ذکر منبع مدعی شدند سید علی خمینی روز پنجشنبه در قم بوده است!
این سایت تنها به این موضوع بسنده نکرد و در گفت و گویی دروغین به نقل از سید علی خمینی نوشت:«سید علی خمینی در پاسخ به این سوال خبرنگار مشرق که موضع شما در قبال جنجالی که رسانه های بیگانه و اپوزیسیون درباره حضورتان در مراسم ۹ دی تهران به راه انداخته اند چیست؟ گفت: من اهل مصاحبه و تبلیغات رسانه ای نیستم. هم ۹ دی سال گذشته در راهپیمایی حضور داشتم و هم دیروز در مراسم مهدیه شرکت کردم که البته این حضور بر اساس تشخیص و احساس وظیفه بود.»
مشخص نیست اکنون با اطلاعیه رسمی دفتر امام خمینی (ره) واکنش این سایت در جعل خبر چه باشد؟
ندای سبز آزادی: فخرالسادات محتشمی پور در پنجاه و یکمین عریضه خود به دادستان تهران با عطر میلاد مسیح نوشت:این جانب نیز مصرانه می خواهم شرایط مناظره همسرعزیزتر از جانم با هر مسئول لشکری و سپاهی و کشوری فراهم آید هرچند که مناظره با ملاحسین صد درصد اولویت دارد و متأسفانه به دلیل استنکاف عاجزانه ایشان می رود که به یک آرزوی محال برای همسرم و ما و همه سبزها تبدیل می شود.
متن کامل این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ۸۹،همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
این المعدّ لقطع دابرالظلمة این المنتظرلاقامة الامت والعوج این المرتجی لازالة الجور و العدوان؟؟؟
سلام آقای دادستان!
آدینه فردای نه دی تان خوش باد! امیدوارم در این روز عید مسلمانان و روز بازنگری یک هفته دیگر از عمرفانی، کاملا از خود راضی باشید و از همه گفته ها و کرده های خود و همه اقوال و گفتاری که بر آن مهر تأیید می زنید.
من این آدینه را نیز در خانه ای خالی از همسر عزیزتر از جانم می گذرانم با همه خاطرات خوبش و با عزت و افتخار. با عزتِ همسری مدام او و با افتخار به همراهی اش در این سی سال زندگی مشترک. مرد زندگی من مردی است بزرگ و افتخارآفرین. بزرگی اش نه به ضخامت شکم و بلندی قواره و پیپچیدگی عضلات است و نه به پهنی پهنای کرسی اش و نه برآمدگی جیبش و نه به بلندای مراتب خانه اش و نه به بلندای آوازه اش در فریبکاری و ارتکاب گناهان کبیره که این روزها مانند نقل و نبات تجویز و ترویج می شود؟ نه آقا بزرگی همسر آزاده من به این هراسی است که شما و بزرگترهایتان از او دارید و شب و روز در هول و وحشتید که فردا در آن سر کوچک چه خواهد گذشت و از آن زبان سرخ چه برون خواهد تراوید. و متناسب اوهام و تخیلات و پیش فرض هایتان برای او و ما به خیال خودتان نقشه می کشید و پیشگیری می کنید با انواع اقدامات غیرقانونی غیرشرعی غیرانسانی با انواع ممنوعیت ها و محدودیت ها و هرکار خرد و حقیری که از صاحبان اندیشه های خرد و حقیر برمی آید! ما اما به محتشمی و بزرگ زادگی و بزرگ منشی خو کرده ایم و آرزوی تمنای از مردان خرد را بر دلشان خواهیم گذاشت ودر عوض به درگاه بی نیاز کرنش می کنیم و به دریای رحمتش که در خلق او متجلی است پناه می بریم و دعای حسن عاقبت برای خویش و عزیزانمان می کنیم.
آقای دادستان!
شنیده ام در چند روز گذشته رسانه میلی که صرفا با پول نفت و «نانِ خوب» این مردم نجیب و بزرگ ارتزاق می شود، چون دیگر خودکفایی اش امری محال است، محل خودنمایی وجولان و عرض اندام کسانی بوده که لقمه های بزرگ تر از دهانشان برداشته و از بزرگانی به بدی یاد کرده اند که سابقه درخشانشان در سی سال گذشته و نسبتشان با امام و انقلاب و نظام بر همگان آشکار است. شنیده ام دهان باز کرده اند و هرناشایستی را به زبان آورده اند و با تشویش اذهان عمومی، تحریک احساسات صاحبان آراء سبز را نموده اند و بلکه مردمانی را که تا دیروز جور دیگر فکر می کردند. شنیده ام این رسانه که طبق نظرگاه امام راحل و براساس قانون اساسی باید منعکس کننده نظرات ودیدگاه های همه مردم باشد هم چنان مِلک طلق به اصطلاح اکثریتی است که گاه همان عدد اعلام شده توسط خودشان را برای مخالفانشان فراموش می کنند و خط انکار بر روی میلیون ها انسان فهیم و وارسته که روزی خس و خاشاک و دیگر روز گوساله و بزغاله شان خواندند، می کشند در حالی که خداوند حتی خط انکار بر روی فاسدترین و فاجرترین و روسیاه ترین بندگانش و بر روی هم اینان هم نمی کشد و به آنان مجال توبه و بازگشت می دهد و مجال ساختن فردایشان را با اعمال کریه شان. تنها با نظاره رسانه میلی می توان معنای واقعی تمامیت خواهی را در این جا، ایران اسلامی و یا به تعبیر آقایان ام القرای مسلمین جهان شنید و دید و آموخت! کسانی که برای مخالفان خود حق حیات قائل نیستند چه رسد به حق رأی و حق بیان خواسته های قانونی شان! و از این که مخالفانشان که به دلیل عدم دسترسی به تریبون های رسمی و دولتی مفت به چنگ آمده برای اقتدارگرایان، از همان روزنه های اندک ممکن صدای حق طلبی و قانون خواهی شان را به گوش مردم می رسانند، به وحشت می افتند وبه تکاپو می افتند تا همان روزنه ها را هم ببندند و حصارها را دورادور مخالفانشان تنگ تر کنند و موانع را آهنین و زندان ها را پرتر و رعب را سنگین تر و ناقوس خفقان را در سراسر کشور به صدا درآورند. غافل از آن که این مردم علاوه بر تکیه بر ملیت شان که یک جهان با آن آشناست، حصنی ارجمند چون اسلام را دارند که با گفتن لااله الا الله به آن ورود یافته اند تا از هرگونه وابستگی برهند و در آن آرامش و قرار گیرند.
آقای دادستان!
پرسش من، که خود یک ستم دیده هستم که جدیدترین شکایتم را برای ستم هایی که این روزها برما می رود، همین دیروز ثبت کردم تا از دایره حق خواهی و عدالت طلبی قدم بیرون نگذاشته باشم، این است که شما که دادستانید و باید داد مظلوم از ظالم بستانید آیا برای مخاطبینی که پول نانشان خرج تهیه برنامه های تبلیغی و ترویجی و بعضا آموزشی بصیرت یابی می شود، شعوری قائلید و اگر قائلید برایشان حق انتخاب قائلید و اگر قائلید فرصت و زمینه و مجال انتخاب قائلید و اگر قائلید چطور داد این مخاطبین چندین میلیونی شرکت کننده و رأی دهنده به کاندیداهای دیگر تأیید شده توسط همین شورای نگهبان که قانونی اش می دانید و همسر من شاکی ده ساله از رئیس آن است و یا شرکت نکننده در انتخابات را می ستانید که صدایشان و نظرشان و صدا و نظرگاه نمایندگانشان را هرگز نمی توانند از این رسانه که باید ملی باشد و میلی است بشنوند؟
مخالفان صداهای کودتاگران و اقتدارگرایان و خشونت طلبان و فتنه انگیزان واقعی که مصونیت آهنین دارند و هیچ شکایتی علیه شان به سرانجام نمی رسد، باید صدای خود را و پژواک صدایشان را از کجا بشنوند؟ من این پرسش را از شما دارم و از جامعه حقوق دانان کشور که شاهد تخطی مستمر مسئولان و کسانی که خود باید حافظ قانون باشند، از قانون اساسی هستند. آقای دکتر می دانید که دوست و برادر عزیزمان آقای دکتر شکوری راد در نامه ای به رئیس این رسانه همین درخواست حقوقی را مطرح کرد که برای ما لااقل به قدر همان عددی که احتسابمان کرده اید حق قائل باشید و نتیجه این خواست مشروع و دیگر خواست های مشروعش بازگشت به زندان بود. می دانیم که این روزها هرگونه درخواست مشروع درچارچوب انسانیت و شرع و قانون اساسی کم ترین هزینه اش زندان است و هزینه های بیشتری هم خونخواران آلت دست بیگانه برایش پیش بینی کرده اند مانند جویده شدن خرخره هایشان و گرداندن جنازه هایشان در شهر ولی ما که از خشونت بیزاریم اتفاقا برای پایان یافتن این خشونت گرایی و استقرار هرچه سریع تر صلح و امنیت و آرامش در کشورمان به یمن میلاد پیامبر صلح و عشق و دوستی عیسی بن مریم (ع) باید آماده پرداختن هزینه ها باشیم همان طور که عزیزانمان در زندان های ایران دارند هزینه های گزافی می پردازند.
آقای دادستان!
حالا که شما شأنتان اجل است که پاسخ یک شهروند دون پایه ستم دیده را بدهید دروقتی که پاسخ دادن به صاحبان زر و زور و تزویر اولویت دارد و بلکه وظیفه است، لطفا به رئیس این رسانه ملی بفرمایید برای پیشگیری از اطلاع رسانی های خانواده های زندانیان سیاسی از طریق رسانه های خارج از کشور، طبق قانون تریبون در اختیار ایشان قرار دهند تا مردم حرف هایشان را بشنوند ودر مورد ایشان و عزیزانشان داوری کنند و شما دائم این بندگان خدا را با ادعای مرتکب اعمال مجرمانه اطلاع رسانی شدن، تهدید و تقبیح و تنبیه نکنید!
این جانب نیز مصرانه می خواهم شرایط مناظره همسرعزیزتر از جانم با هر مسئول لشکری و سپاهی و کشوری فراهم آید هرچند که مناظره با ملاحسین صد درصد اولویت دارد و متأسفانه به دلیل استنکاف عاجزانه ایشان می رود که به یک آرزوی محال برای همسرم و ما و همه سبزها تبدیل می شود.
ممنون که فرمایشات متین ما را به گوش جان می نیوشید و ممنون تر می شوم اگر این عرض آخر عریضه را پی گیری فرمایید.
این مبید العتاة والمردة این مستأصل اهل العناد والتضلیل والالحاد این معزّ الاولیاء و مذّل الاعداء؟؟؟
فخرالسادات محتشمی پور
بیست و پنجم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با دهم دی ماه ۱۳۸۹
ندای سبز آزادی: این فعال ملی مذهبی به جرم اعتقاد به تقلب درانتخابات ریاستس جمهوری سال گذشته و به استناد گزارش اطلاعات استان خوزستان به دوسال زندان تعزیری محکوم شده است.
شعبه سیزده دادگاه تجدید نظر استان خوزستان به قضاوت قاضی ناصر حجاریان و ماجد چنانی، مسعود لدنی از فعالان ملی مذهبی و از اعضای جمعیت توسعه سیاسی و فرهنگی استان خوزستان به دو سال حبس تعزیری محکوم شده است.
بر طبق حکم صادره آقای لدنی به دلیل «تشکیک در سلامت انتخابات، برگزاری جلسات و تبادل عقاید و نظرات، بازتاب بازدداشت وی به عنوان فعال ملی مذهبی در رسانه های خارجی» مستحق دوسال حبس تشخیص داده شده است.
پیش از این بر طبق حکم صادره توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب اهواز، مسعود لدنی و همسر وی پروین کهزادی، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به ترتیب به دوسال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند.در حکم دادگاه اولیه، مسعود لدنی به راهاندازی «جمعیت توسعه سیاسی فرهنگی خوزستان» بر پایه عدم اعتقاد به ولایت فقیه و جدایی دین از حکومت با «خط مشی براندازی نرم» متهم شده بود.
پروین کهزادی نیز متهم است که با علم به این موارد عضویت این تشکل را شده است. همچنین در این حکم به علت شرایط اجتماعی و با توجه به اینکه خانم کهزادی فرزند کوچک دارند حکم او به مدت دو سال به حالت تعلیق درآمده است. پروین کهزادی همچنین از فعالان جنبش زنان است.
پیش از این نیز در آستانه ٢٢خرداد ۸۹ تعدادی از اعضای «جمعیت توسعه سیاسی فرهنگی خوزستان» توسط ستاد خبری اهواز احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در حکم دادگاه تجدید نظر به اظهارات این افراد در هنگام بازداشت به عنوان مدرک مورد استناد اشاره شده است. جمعیت توسعه فرهنگی سیاسی استان خوزستان بیش از ده سال سابقه فعالیت در استان خوزستان دارد.
ندای سبز آزادی: روزنامه ایران ارگان "دولت دروغ " در ویژه نامه ای که با عنوان " حماسه 9 دی تجلی دست خدا " انتشار داده است در صفحه 17 با تیتر "اظهارنظرهاي تكاندهنده درباره برنامهريزي فتنه 88 براساس آنچه بخش خارجي فتنه سبز منتشر كرد " و سوتیتر" ولايت فقيه هدف اصلي فتنه " نوشته است :
"شهريور 89 سايت نوروز ارگان حزب غيرقانوني مشاركت كه از خارج از كشور روزآمد ميشود، مجموعه اظهارنظرهايي از اصحاب فتنه را منتشر كرد. اين اظهارنظرها كه عموماً مربوط به روزهاي پيش از انتخابات و هفته اول پس از انتخابات دهم رياستجمهوري بود بهگونهاي شفاف طراحي فتنهگران براي اغتشاش را مشخص ميكرد. در ادامه بخشهايي از اين اظهارنظرهاي تكاندهنده را ميخوانيد. گفتني است «ايران» بخشهاي زيادي از اين اظهارنظرها را به دليل عمق شقاوت و كينه فتنهگران و اهانتهاي آنان به اصل ولايت فقيه حذف كرده است. "
از آنجا که نویسندگان و گردانندگان روزنامه ایران زیر مجموعه " دولت دروغ " اند و برای ادامه زندگی و نان خوردن جز تحریف حقیقت و دروغگویی چاره ای ندارند و دراین دروغ سازی خود می دانند که چه کرده اند بنابراین ما را با آنها کاری نیست اما برای آنان که می خواهند در این آشفته بازار دروغ و بقول دولتیان فتنه ، انتشار انبوه اینگونه دروغ ها با امکانات بیت المال غباری برچشمشان حقیقت بینشان ننشاند در باره این دروغ ویژه نامه یاد آور می شویم که نوروز در شهریورماه 89 به انتشار سندی با عنوان " بررسي و تجزيه و تحليل ساختار و سازمان فتنه 88 " منتسب به دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی ، که پیش از آن در سایت های خبری دیگر انتشار یافته بود ، پرداخت که دربرگیرنده مطالب مورد مدعای این ویژه نامه است . علت باز انتشار این سند در نوروز هم برای ارائه تحلیلی در باره آن بود و اینکه مخاطبان نوروز در جریان اصل موضوع تحلیل قرار گیرند .
حال گردانندگان ارگان "دولت دروغ" با این فرض که مخاطبان حقیقت جو حال و حوصله مراجعه به اصل مطلب را ندارند در یک سحر و جادوی رسانه ای و یا به زبان احمدی نژادی شامورتی بازی مطالبی را که دراین سند و آنهم غالبا دروغ و احتمالا از طرقی که فقط در اختیار دستگاههای خاص شنود کننده وجود داشته است به نوروز نسبت داده و مدعی شده اند : "شهريور 89 سايت نوروز ارگان حزب غيرقانوني مشاركت كه از خارج از كشور روزآمد ميشود، مجموعه اظهارنظرهايي از اصحاب فتنه را منتشر كرد. اين اظهارنظرها كه عموماً مربوط به روزهاي پيش از انتخابات و هفته اول پس از انتخابات دهم رياستجمهوري بود بهگونهاي شفاف طراحي فتنهگران براي اغتشاش را مشخص ميكرد. در ادامه بخشهايي از اين اظهارنظرهاي تكاندهنده را ميخوانيد. گفتني است «ايران» بخشهاي زيادي از اين اظهارنظرها را به دليل عمق شقاوت و كينه فتنهگران و اهانتهاي آنان به اصل ولايت فقيه حذف كرده است. "
حقیقت طلبان با یک مراجعه به آرشیو نوروز درخواهند یافت که اظهارنظرهای مورد اشاره درسندی آمده است که هرگز دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی انتسابش به آن نهاد را تکذیب نکرد و تهیه آن ربطی به نوروز ندارد و گناه نوروز درباز انتشار این سند برای آگاهی بخشی به جامعه و تحلیل چرایی اینگونه سند سازی بوده است . جالبتر اینکه این ویژه خواران فراموش کرده اند که بخشی از این اظهارنظرها مورد استناد کیفرخواست نویسان دادگاه فله ای و نمایشی بازداشت شدگان مظلوم پس از کودتای انتخاباتی در شهریورماه 88 ( یعنی یکسال پیش از انتشار این سند در نوروز ) بوده است ! بنابراین اینکه چگونه می شود عنوان این ویژنامه را " تجلی دست خدا " گذاشت و پول بیت المال را صرف اینگونه دروغ سازی ها و بافی ها کرد به خدا و مومنان به او وا می گذاریم و از او می خواهیم ما را در راه حق استوار بدارد و از دروغ گویی و سازی و بافی بری دارد .
ندای سبز آزادی: دکتر زهرا رهنورد استاد دانشگاه با بیان این که “تجربه انقلاب اسلامی به ما نشان داد که تنها حضور در خیابان کافی نیست” اظهار داشت: جنبههای تئوری، جنبههای تشکیلاتی و جنبههای عقلانی باید به این حضورهای خیابانی افزوده شوند.
به گزارش جرس، رهنورد، در گفتوگو با رسا با بررسی جوانب جنبش دموکراسیخواه مردم ایران، درباره سرکوبهای صورتگرفته از سوی حکومت گفت: این حاکمیت بسیار سرکوبگر بوده است و یکی از خشنترین چهرههای حاکمیت در ایران را، ما در چهرهی حاکمیت فعلی میبینیم.
وی با اشاره به تعداد بالای زندانیان سیاسی تاکید کرد: مردم ما از سرکوب نمیترسند، نمونهاش این همه زندانی کردنها است که هیچکس از آن ابایی ندارد؛ حتی به پیشواز زندان رفتهاند.
رهنورد راههای عدم انفعال جنبش سبز را بیشمار خواند و “نترسیدن”، “هرگز سکوت نکردن”، “مبارزههای زیرزمینی” و حتی “به یکدیگر لبخند زدن” را از جمله این راهها دانست و گفت: ما همه با هم هستیم و با هر نماد و سمبلی میتوانیم این را به هم نشان دهیم و وحدتمان را حفظ کنیم.
وی تاکید کرد: هر کس باید راه خودش را پیدا کند، اما آنچه مهم است این که ما نباید ساکت بمانیم.
رهنورد همچنین اظهار داشت: من معتقدم که پیروزیهای زودرس خیلی زود هم از بین میرود. انقلاب اسلامی یکی از همانها بود که خیلی کار بزرگی بود. اما خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت نتیجه داد. ولی آن پیروزی فاقد زیرساختهای لازم بود و به همین دلیل خیلی زود و در همان هفت- هشت سال اول رو به انحطاط رفت و امروز بعد از سی سال به اینجا رسیدهایم.
ندای سبز آزادی: پنجاه روز است که خانواده سردار محمد عزلتی مقدم از دیدار با ایشان محرومند.
به گزارش تحول سبز، نیروهای امنیتی تنها یک بار به همسر سردار مقدم اجازه دادند که با وی به مدت ۱۰ دقیقه ملاقات کابینی داسته باشد که این دیدار نیز با حضور نیروهای امنیتی و تحت نظارت کامل انجام شده است.
سردار محمد عزلتی مقدم رئیس کمیته ایثارگران ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی ۵۰ روز پیش هنگامی که از دیدار با مهندس موسوی برمی گشت در خیابان ربوده شد. دادستانی انقلاب تا یکماه پس از بازداشت ایشان ازپذیرش مسئولیت بازداشت ایشان امتناع کرد تا اینکه پس از پی گیریهای خانواده ایشان معلوم شد که وی در بند ۲۰۹ زندان اوین بازداشت است.
خانواده سردار مقدم بارها از دادستانی درخواست ملاقات حضوری با وی را نموده اند که تاکنون موافقت نشده است. همچنین دادستانی تاکنون علت بازداشت ایشان و اتهامات وارده را به خانواده اش اعلام نکرده است.
با این حال خانم اعظم السادات حیدری همسر سردار مقدم پس ازتنها ملاقات کابینی با همسر دربندش از روحیه بالای وی در زندان خبر داده است.
ندای سبز آزادی: روز به روز فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم ایران بیشتر، و فضای سیاسی و رسانهای و نقد بستهتر میشود؛ در این شرایط حاکمیت در پی جشن و سروری است که خود برای خود ساخته است. گویی نه تنها قرار نیست واقعیتهای موجود را پذیرد و راهی برای حل مشکلات بیابد، بلکه برای خود فضایی ساختگی را به وجود میآورد تا همچون داروهای مسکن، دردهای این مشکلات را سرکوب کند. اگر حاکمیت با این جشنها و شادیها و حماسههای ساختگی آرام میشود، اما اینها بر مردم اثری نمیگذارد و فراموشی نمیآورد؛ مخصوصن وقتی که تاریخ را میخوانند و رفتار حاکمیت را با حکام قبلی مشابه میبینند.
قضیه «9 دی» نیز یکی از این جشنها و حماسههای ساختگی است: «حماسه 9 دی سال88 حمایت از حریم ولایت و پاسخی محکم به فتنهجویان و حرمت شکنان عاشورا بود.» این جملهای است که امروز یکی از روزنامههای دولتی چاپ تهران نوشت. حماسه محصول و زاییده ایستادگی، مقاومت و مجاهدت یک ملت است، و نه یک دولت. در واقع هیچ دولتی، هر چند سیاستورز و عادل باشد، نمیتواند حماسه تولید کند. حماسهی دولتی، حماسه نیست، دروغ است. چطور ممکن است که حماسهای بدون مشارکت مردمی خلق شود؟ شاید کسی بپرسد پس آن تعدادی که روز 9 دی سال گذشته در میدان انقلاب تهران جمع شده بودند مردم نبودند؟ جواب بسیار ساده است. آری مردم بودند، اما بخشی از مردم که با تدبیر و مدیریت دولت به میدان آمده بودند و در حقیقت این بخش از مردم که سیاهیلشکر دولت هستند، جزوی از دولت به شمار میآیند.
سوای از اینکه چه انگیزههایی باعث شد که حاکمیت به فکر خلق 9 دی بیفتد، باید پرسید که چرا تلاش میکند که این روز به زعم خودش به روزی فراموشنشدنی تبدیل شود. باز هم جواب سادهای که میتوان به این پرسش داد این است که وقتی مردم در خلق چیزی شرکت نداشته باشند، بدیهی است که آن چیز را اهمیت ندهند و در خاطرهشان محفوظ نگاه ندارند. و حاکمیت بر این امر واقف است. به همین سبب، تمام تلاش خود را میکند تا چیزی را که خود «حماسه» میخواند، به مردم هم بقبولاند، غافل از اینکه مردم با دستور و بخشنامه، هیچ چیزی را باور نمیکنند، چه برسد به اینکه دروغی را حماسه بخوانند. اگر قرار بود این مردم، به حماسههای دروغین تن دهند، اکنون باید از «حماسه فتح ایران به دست مغولان» یا حماسههای دروغین دیگری که حکام ظالم آنها را ساخته بودند خبری بود، حماسههایی که نه تنها پیروزی به ارمغان نیاوردند، بلکه شکستهایی بیش نبودند.
یک سال پس از 9 دی 88، دولت و حاکمیت تلاش میکند به روشهای گوناگون نشان دهد که این روز، یک روز ماندگار در تاریخ معاصر ایران است. و عجب بلندپروازی ناشیانهای! نباید بیمناک بود. این آدمها و حکومتها نیستند که برای تاریخ تصمیم میگیرند، بلکه این تاریخ است که با عبور از این آدمها و حکومتها، خودش تصمیم میگیرد که چه روزی را به نیکی ثبت کند و چه روزی را ننگین. و یک سال برای قضاوت تاریخ بسیار اندک است.
پيشنهاد ثبت حماسه 9 دي در كتب درسي
فارس، خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد که معاون آموزش متوسطه وزير آموزش و پرورش گفته است كه باید حماسه 9 دي در كتابهاي درسي دانشآموزان به عنوان يك روز ماندگار ثبت شود.
ابراهيم سحرخيز در مراسم نمادين نواخته شدن زنگ بصيرت در یکی از مدارس تهران، اظهار داشت: «حماسه 9 دي يادآور خروش ملت ايران در دفاع از ولايت فقيه و حمايت از علي زمان خود در برابر افرادي است كه فضاي غبارآلود فتنه، چشم بصيرت را از آنها گرفته است.»
وي در ادامه بيان كرد: «ملت ايران در روز نهم دي ماه سال گذشته از امتحاني بزرگ، سرافراز بيرون آمدند و امروز روز گراميداشت نهم دي ماه به نام روز «بصيرت» نامگذاري شده است.»
به کارگیری اصحاب قلم و رسانه برای ثبت 9 دي
همچنین انجمن روزنامهنگاران مسلمان که به منظور مقابله با انجمن صنفی روزنامهنگاران تأسیس شده و کاملن وابسته به حاکمیت است، طي بيانيهاي به مناسبت آنچه «حماسه تاريخي 9 دي» خوانده است، اعلام كرد: «اصحاب قلم و رسانه عزم خود را براي ثبت حقيقت 9 دي جزم كردهاند.»
اما مشخص نیست که این اصحاب قلم و رسانه مورد اشاره انجمن روزنامهنگاران مسلمان، چه بخشی از تمامی اصحاب قلم و رسانهی ایران را تشکیل میدهند.
در خبری مشابه، یک نویسنده نزدیک به دولت نیز با ادبیاتی دستوری گفته است که «نويسندگان حماسه 9 دي را در قالبهاب ادبي ماندگار كنند.»
ابوالفضل طاهرخاني، در گفتوگو با فارس، گفته است: «بنده در 9 دي به هر كجا كه مينگريستم، جمعيتي را مشاهده ميكردم كه مشتاقانه حضور يافته بودند، چرا كه ملت ايران، ملتي آگاه، بيدار و همواره پشتيبان ولايت و ارزشها هستند و هيچگاه فريب دشمنان را نميخورند كه دچار تفرقه شوند.»
اینها نمونههایی از تلاش شبانهروز حاکمیت برای حماسه جلوه دادن 9 دی است؛ این تلاشها هر چند هزینههایی را برای ملت در پی دارد، اما در دراز مدت حتا خود دولت بیحوصلهتر از آن است که به این موارد توجه کند و پیگیری کند، چه برسد به مردم. و عملن مثل آبی که در هاون کوبیده میشود، بینتیجه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر