-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

Latest news from Jaras for 10/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



جـــرس: در ادامه اِعمال تحریم های فراگیر علیه جمهوری اسلامی، ایالات متحده آمریکا روز چهارشنبه پنجم آبان ماه، ۳۷"شرکت صوری" و پنج ایرانی (محمد طلایی، منصور اسلامی، احمد سرکندی،‌ قاسم نبی‌پور و ناصر باطنی) را به دلیل دست داشتن در هدایت این شرکت‌ها در کشورهای آلمان، جزیره مالت و قبرس در فهرست تحریم‌های خود قرار داده است.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خزانه‌داری آمریکا در این زمینه خاطرنشان کرد ایالات متحده ۳۷ "شرکت صوری" مرتبط با کشتیرانی تجاری ایران را در لیست تحریم‌های خود قرار داده است؛ که عمدتاً در آلمان مستقر بوده و به عنوان پوششی برای فعالیت‌های شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی عمل می‌کردند.


در بیانیه‌ای که وزارت خزانه‌داری آمریکا در همین زمینه منتشر کرده آمده است،‌ ایران فعالیت‌های خود را در پشت "شبکه‌ای پیچیده از شرکت‌های کشتی‌رانی" پنهان کرده است.


وزارت خزانه‌داری آمریکا همچنین پنج ایرانی به نام‌های محمد طلایی، منصور اسلامی، احمد سرکندی،‌ قاسم نبی‌پور و ناصر باطنی را به دلیل دست داشتن در هدایت این شرکت‌ها در کشورهای آلمان، جزیره مالت و قبرس در فهرست تحریم‌های خود قرار داده است.


در اطلاعیه وزارت خزانه‌داری آمریکا از محمد طلایی با عنوان مدیر ۱۱ شرکت مستقر در هامبورگ و نماینده تام‌الاختیار شرکت کشتی‌رانی جمهوری اسلامی در آلمان و از منصور اسلامی با عنوان دستیار مدیر چندین شرکت مستقر در هامبورگ نام برده شده است.


به دنبال تصویب آخرین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در خرداد ماه سال جاری صورت گرفت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تحریم‌های یک‌جانبه‌ دیگری علیه ایران اعمال کرده‌اند که به مراتب فراگیرتر از تحریم‌های شورای امنیت است.


ایالات متحده آمریکا و سایر متحدان این کشور بر این باور هستند که جمهوری اسلامی در پوشش برنامه هسته‌ای خود به دنبال دستیابی به توان لازم برای ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای است.

مقامات تهران برنامه هسته‌ای خود را صلح‌آمیز ذکر کرده و از تن دادن به درخواست شورای امنیت سازمان ملل متحد برای متوقف ساختن فعالیت‌های حساس اتمی خود که قابلیت کاربرد در ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای را نیز دارد، خودداری می‌کند.


در این میان بر اساس اعلام وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران از ناوگان کشتی‌رانی تجاری خود برای "حمل کالا‌های کالاهای نظامی و اقلام مورد نیاز برای توسعه برنامه سلاح‌های کشتار جمعی خود"‌ استفاده می‌کند.


از این رو ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۸ شرکت کشتی‌رانی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده و همچنین بر اساس اعلام وزارت خزانه‌داری آمریکا تاکنون نزدیک به ۷۰ "شرکت صوری" مرتبط با کشتی‌رانی ایران، هدف تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌اند.


درهمین راستا استیوارت لوی،‌ هماهنگ‌ کننده تحریم‌ها علیه ایران در وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز از ادامه تلاش‌های واشینگتن به منظور "مقابله با تاکتیک‌های ایران به منظور حفاظت از شرکت کشتی‌رانی خود در مقابل بازرسی‌های بین‌المللی" خبر داده است.


قرار گرفتن شرکت‌های خارجی در فهرست سیاه تحریم‌های آمریکا بدین معنا است که این شرکت‌ها دیگر اجازه فعالیت در آمریکا را نخواهند داشت و شرکت‌های آمریکایی نیز نمی‌توانند با این شرکت‌ها تماس برقرار کنند.

 علاوه بر تحریم های شورای امنیت و ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا نیز تحریم هایی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است، که در همین رابطه، خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی (تمام شعبات و توابع بیست و چهارگانه آن) مشمول تحریم می باشند.



 


جایگاه ایران در میان ١٨۰ کشور جهان در رده ١۴۶ قرار دارد

جـــرس: بر اساس جدیدترین گزارش «سازمان شفافیت بین‌المللی»، ایران هنوز "یکی از فاسدترین دستگاه‌های اداری و مالی" را در جهان دارد.


سازمان شفافیت بین‌المللی در جدیدترین گزارش خود، جایگاه ایران را از میان ١٨۰ کشور جهان در رده ١۴۶ قرار داده است.


به گزارش تارنمای سازمان شفافیت بین‌المللی، روز سه شنبه چهارم آبان ماه ٨٩ (٢۶ اکتبر ٢۰١۰)، این نهاد بین المللی که در برلن آلمان مستقر است، گزارش سالانه‌ خود درباره فساد مالی و میزان شفافیت در دستگاههای اداری کشورهای جهان را منتشر کرده و خاطرنشان ساخته است که وضعیت افغانستان از این بابت "خیلی بد" می باشد.


درجه‌بندی که نظر به شاخص‌های مختلف صورت می‌گیرد، از رتبه صفر یعنی کشور‌های کاملاً فاسد تا رتبه ده، یعنی کشورهای بدون فساد مالی را در بر می‌گیرد. افغانستان در این سال، در فهرست شاخص سازمان شفافیت بین‌المللی با نمره ۴,١ و به این وسیله با ارزش گذاری "رتبه بالای فساد" مشخص شده است. این کشور در سال قبل نیز با نمره ۵,١ در مقام دوم از لحاظ فساد اداری در میان کشورهای جهان قرار داشت.


این گزارش که نشان می‌دهد ایران با رتبه ١۴۶، هنوز یکی از فاسد ترین دستگاه های اداری و مالی را در جهان دارد.


افغانستان و برمه از لحاظ کثرت فساد مالی و اداری، در درجات اول قرار گرفته اند که تنها سومالی به دلیل جنگ داخلی در سال ٢۰١۰از این دو کشور سبقت گرفته است. سازمان شفافیت بین‌المللی از این بابت اظهار نگرانی کرده است که حدود سه‌چهارم از ١٨۰ کشورهایی که مورد بررسی قرارگرفته‌اند، پایین‌تر از درجه ۵ است.


بسیاری از کشورهای افریقایی در درجات آخری فهرست فساد سازمان شفافیت بین‌المللی قرار گرفته اند، اما وضعیت در کشورهای آسیای میانه نیز در این رابطه خوب نیست.


ازبکستان و ترکمنستان در مقام ١٧٢ با نمره ١,۶ قرقیزستان در مقام ١۶۴ با نمره ٢, ۰و تاجیکستان در مقام ١۵۴ با نمره ١,٢ مشخص شده است. کشورهای یمن، لیبی، ایران و هائیتی همه در مقام های ١۴۶، با نمرات ٢,٢ مشخص شده اند.

رده‌بندی کشورهایی که فساد مالی در آنها کم است:


1- دانمارک 9.3
1- نیوزیلند 9.3
1- سنگاپور 9.3
4- فنلاند 9.2
4- سوئد 9.2
6- کانادا 8.9
7- هلند 8.8
8- استرالیا 8.7
8- سوییس 8.7
10- نروژ 8.6
11- ایسلند 8.5
11- لوگزامبورگ 8.5
13- هنگ کنگ 8.4
14- ایرلند 8.0
15- اتریش 7.9
15- آلمان 7.9


رده‌بندی کشورهایی که فساد مالی خیلی زیادی دارند:

164- جمهوری دموکراتیک کنگو 2.0
164- گینه 2.0
164- قرقیزستان 2.0
164- ونزوئلا 2.0
168- آنگولا 1.9
168- گینه استوایی 1.9
170- بروندی 1.8
171- چاد 1.7
172- سودان 1.6
172- ترکمنستان 1.6
172- ازبکستان 1.6
175- عراق 1.5
176- افغانستان 1.4
176- میانمار 1.4
178- سومالی 1.1


گفتنی است سازمان شفافیت بین‌المللی به صورت منظم یک گزارش را با سه شاخص در باره فساد مالی نشر می‌کند.
مهترین شاخص در این گزارش، شاخص احساس و برداشت از فساد مالی است. این شاخص، برداشت از فساد مالی را در میان کارمندان دولتی و سیاست مداران در کشورهای مربوطه اندازه گیری و نظر به آن دولت‌ها را درجه بندی می کند. شاخص احساس و برداشت از فساد مالی که ١٣ مورد تحقیقاتی را در بر می گیرد، به وسیله ٩ نهاد مستقل بین‌المللی تهیه می‌شود. این موارد تحقیقاتی به وسیله نظرخواهی از افراد تجارت پیشه و تحلیل‌گران خاص کشور های مربوطه به وجود می‌آیند.


فساد مالی در ١٨۰ کشور به وسیله سازمان شفافیت بین‌المللی مورد بررسی قرار گرفته است. درجه‌بندی که نظر به شاخص‌های مختلف صورت می‌گیرد، از درجه صفر یعنی کشور‌های کاملاً فاسد تا درجه ده، یعنی کشور های بدون فساد مالی را در بر می‌گیرد. اختلاس‌های مالی مدیران و دیگر فعالان اقتصادی، وجود رشوه در دستگاه های اداری و دولتی، سلامت دستگاه‌های نظارتی از نظر رشوه‌پذیری کارکنان و مدیران، فساد مالی در میان مقام‌های دولتی و...از جمله شاخص‌هایی است که در تنظیم گزارش‌های سالانه سازمان شفافیت بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد.


در راس آن کشورهای قرار دارند که در آنها میزان احساس و برداشت نسبت فساد مالی به ویژه ناچیز است. در گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی همه‌پرسی همگانی صورت نمی‌گیرد. انتقادکنندگان ازشاخص احساس و برداشت از فساد مالی این سازمان انتقاد می‌کنند که در این درجه‌بندی فقط نام اشخاص فاسد درج می‌شود و فساد مالی فقط در نزد اشخاص فاسد رده‌بندی می‌شود، باوجود آنکه در یک مورد فساد مالی، همیشه هم دو جانب دخیل هستند و هم کسی که از فساد مالی منفعت به‌دست می‌آورد.
از نظر انتقاد کنندگان، این باعث می‌شود، کشورهای صنعتی که در لیست شاخص احساس و برداشت از فساد مالی مورد بررسی قرار می‌گیرند، فساد مالی کمتری را نشان می‌دهند، در حالی که درجه‌بندی فساد مالی در کشورهای رو به ‌انکشاف خیلی بالا است.


 


جـــرس: در پی تبعید ضیاء نبوی، دانشجوی زندانی و محروم از تحصیل به زندان اهواز و وضعیت نامناسب وی، و همچنین فشارهای وارده بر خانواده این فعال دانشجویی، زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه، طی تماسی تلفنی با مادر وی، صبر و استقامت این مادر رنجدیده را ستود و مقاومت فرزند برومندش را موجب سرفرازی ملت توصیف کرد.


به گزارش سامانه خبری- تحلیلی «کلمه»، رهنورد در این تماس تلفنی از آخرین وضعیت این دانشجوی محروم از تحصیل کسب اطلاع کرد و ضمن آرزوی آزادی هر چه زودتر وی، برای خانواده اش نیز آرزوی صبر و مقاومت بیشتر کرد .


در این مکالمه تلفنی مادر ضیا از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و شرایط بسیار سختی که این روزها بر ضیا و خانواده می گذرد، سخن گفت . چرا که ضیا در زندانی به سر می برد که از داشتن کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است و آب آشامیدنی سالم هم ندارد . اعضای خانواده هم مجبورند از استان سمنان تا اهواز بروند تا بتوانند چند دقیقه ای فرزندشان را ببینند که همه اینها فشار روانی زیادی را به خانواده این زندانی تبعیدی وارد می کند .در همین حال مادر ضیا، روحیه فرزندش را با همه این مشکلات مقاوم و خوب توصیف کرد.


سید ضیاء نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس تعزیری محکوم شده است. او به تازگی از زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید شده است. ضیا همچنین پس از ورود به زندان اهواز از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت .


سید علی اکبر نبوی (پدر ضیاء) هم هفته گذشته، پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش، به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگیری وضعیت فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.


اوایل هفته جاری نیز، مهدی کروبی در مکالمه تلفنی با خانواده سید ضیاء نبوی از آخرین وضعیت سلامت این دانشجوی محروم از تحصیل جویا قرار گرفته و ضمن آرزوی سلامتی برای آزادی سید ضیاء نبوی دعا کرد.
در این مکالمه تلفنی سید علی اکبر نبوی پدر سید ضیاء نبوی از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و همچنین شرایط بسیار سختی که این روزها بر خانواده وی می گذرد، برای مهدی کروبی بیان داشت و از ابراز همدردی مهدی کروبی تشکر کرد.



 


جـــرس: مصطفی تاج زاده که همراه با محمد نوری زاد همچنان پس از ٧٣ روز، در بند قرنطینه زندان اوین نگهداری می شودکه علیرغم ادعای "هتل" دانستن زندان ها توسط مقامات قضایی، فاقد استانداردهای لازم است، روز گذشته در ملاقات کابینی با همسرش، با اشاره به حملات حامیان دولت و تمامیت خواهان به رشته های علوم انسانی، تاکید کرد "این تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند."


به گزارش سامانه خبری – تحلیلی نوروز، این عضو زندانی جبهه مشارکت، همچنین خطاب به حاکمان کشور خاطرنشان کرد " اگر ما مردم را بصیر می دانیم چرا همه تریبون های منتقد خود را تعطیل می کنیم و لاف اتکای خود به پشتیبانی اکثریت را با گاف سانسور افشا می سازیم؟ بصیرت را چه نسبتی با سانسور و بگیر و ببند است؟ کدام حکومتی را در جهان سراغ داریم که حامیان خود را اکثریت مردم بداند اما از رقابت آزاد انتخاباتی با اقلیت در هراس باشد؟"


متن کامل پیام اخیر این فعال جنبش سبز به شرح زیر است:


همواره گفته ام آقای مصباح و مریدانش نهاد دانشگاه را پدیده ای غربی و مضر به حال دین و میهن می دانند که نقشی جز سست کردن مبانی اعتقادی دانشجویان ایفا نمی کنند. به همین دلیل همواره خواهان تعطیل شدن این نهاد آزادی خواه و عدالت طلب بوده اند اما چون جرأت و قدرت تعطیلی دانشگاه را ندارند و نیاز کشور به فارغ التحصیلان فنی و پزشکی و غیره جدی تر از آن است که بتوانند آن را نادیده بگیرند و خود نیز از تربیت چنین متخصصانی عاجزند، مجبورند دانشگاه را چون خار در چشم تحمل کنند. در عین حال پس از کودتای انتخاباتی 88 و از میدان به در کردن اکثر قریب به اتفاق رسانه ها و تریبون های مستقل و منتقد و سرکوب منتقدان تک صدایی شدن جامعه و حکومت، فرصت را مناسب دیدندکه به سراغ علوم انسانی بروند. ظاهر مسئله تلاش برای اسلامی کردن این علوم است اما باطن آن تعطیلی تمام رشته هاست. درحقیقت تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند و در این توهم به سر می برند که دانشگاه به طور اعم و این رشته ها به طور اخص نسل جوان و فرهیخته را منتقد اسلام تحمیلی- تکفیری و معترض نسبت به وضع موجود و سیاست های کشور بار می آورد. غافل از آن که بی برنامگی، روزمرگی، فساد، خویشاوندسالاری و در یک کلام بی کفایتی در اداره امور، موجب اعتراض اکثریت قاطع مردم شده است و انتقادها اختصاص به دانشگاه ها یا دانشجویان علوم انسانی ندارد. جالب آن که اقتدارگراها اخیراً به نقض حقوق بشر در کانادا و آمریکا و فرانسه اعتراض کرده اند و همزمان درصددند رشته حقوق بشر را در ایران تعطیل کنند و به احتمال زیاد اولین رشته ای که از رشته های علوم انسانی تعطیل خواهد شد همین رشته حقوق بشر است. محکومیت این اقدام غیر ملی و ضد علمی و طالبانی، که روش های استالین را در اذهان زنده می کند که علوم انسانی را علوم بورژوایی می خواند و در راه ترویج آن در شوروی موانع زیادی ایجاد می کرد، توسط همه فرهیختگان بویژه دانشگاهیان لازم است تا اقتداگرایان ایرانی نتوانند گام های جدیدی در زمینه محدود کردن دانشگاه و دانشگاهیان بردارند. روشن است هر زمان که انحصار طلبان تصمیم به بررسی ملی موضوع علوم انسانی و جایگاه آن در کشور بگیرند، از همکاری همه صاحبنظران بهره مند خواهند شد. اما مادام که هدفشان خاموش کردن شعله این علوم باشد، برای ما راهی جز افشای این روند و اقدام خطرناک باقی نمی ماند.


تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند
در زمانی که محمدرضا شاه از رسیدن ایران به دروازه های تمدن بزرگ سخن می گفت و این که دشمن به زودی پنجمین قدرت بزرگ جهان خواهد شد. رهبر فقید انقلاب خطاب به او گفت با همه ادعاها تو قدرت آزادی دادن نداری و رژیم ستم شاهی نیز واقعاً فاقد چنین قدرتی بود. امروز با کمال تأسف باید خطاب به جناح حاکم گفت که شما نیز با همه ادعاهای خود در زمینه متکی بودن به حمایت اکثریت مردم و آگاه بودن آنان نه تنها از منتقدان حکومت که از سایه خود نیز می ترسید و مانند یک اقلیت نگران و بدون آینده رفتار می کنید. به باور من اگر واقعاً معتقدیم منتقدان ما خس و خاشاکی بیش نیستند، تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند باید به آنها اجازه فعالیت آزاد و برگزاری اجتماعات مردمی بدهیم تا پایگاه و وزن شان برخود و دیگران مشخص شود. اگر ما مردم را بصیر می دانیم چرا همه تریبون های منتقد خود را تعطیل می کنیم و لاف اتکای خود به پشتیبانی اکثریت را با گاف سانسور افشا می سازیم؟ بصیرت را چه نسبتی با سانسور و بگیر و ببند است؟ کدام حکومتی را در جهان سراغ داریم که حامیان خود را اکثریت مردم بداند اما از رقابت آزاد انتخاباتی با اقلیت در هراس باشد؟ تا آنجا که من مطلعم نه تنها در تاریخ ایران بلکه در بین کشورهای جهان هیچ حکومتی نیست که مقاماتش این میزان در سخنرانی های خود مردم را آگاه و وفادار و رشید بخواند و درعین حال با آنان چنان رفتار کند که گویی صغیرترین و ناآگاه ترین مردم جهانند. چرا ما باید برای همه کشورهای جهان جز مردم خود خواهان برگزاری آزاد و قانونی انتخابات باشیم و چرا به حاکمیت تک صدایی در جهان اعتراض می کنیم ولی آن را در کشور خود ضروری می دانیم، چرا حق اعتراض مردم را در همه جا به رسمیت می شناسیم جز برای خودمان؟ اگر ما که قدرت حاکم هستیم دارای اعتماد به نفسیم و به بصیرت ملت ایران اعتماد داریم، باید پرچم دار فعالیت آزاد و سازمان یافته منتقدان باشیم نه این که پس از تعطیلی مطبوعات به سراغ انحلال احزاب برویم که به نظر من انحلال احزاب مقدمه نامیمون انتخابات آینده است. چنین رفتاری به معنای آن است که جناح حاکم می داند اگر انتخابات آزاد برگزار شود، نامزدهایش شکست می خورند و اگر انتخابات را نمایشی برگزار کند، رسوا می شود پس درصدد برآمده که با انحلال احزاب اصلی منتقد، وجهه قانونی به رد صلاحیت های نامزدهای محبوب بدهد. به هر حال سخن امام راحل را به همه و به خودمان یادآوری می کنم که نشانه قوی بودن و اعتماد به نفس داشتن ونیز اعتماد داشتن به ملت آزادی دادن به منتقدان است وگرنه هیچکس سانسور و انحلال و سرکوب را نشانه اعتماد به نفس و قدرت حکومت نمی خواند.


آقایان به این نتیجه رسیده اند که باید در انتخابات آتی به جای «اسلامیت» بر «ایرانیت» تکیه کنند
یک بار دیگر مشاهده کردیم که افراط به تفریط انجامید و دولت امام زمانی استاد مصباح به جای اسلام ناب و فقاهتی مدافع و مروج «مکتب ایرانی» و اخیراً «اسلام ایرانی» شده است. واقعاً که جای درس آموزی و البته تأسف است که چگونه آقای احمدی نژاد پس از سردادن شعارهای تند غرب ستیزانه انحرافی ترین و خطرناک ترین ادعای آن دسته از مستشرقان مغرض را درباره اسلام تکرار میکند که تشیع، «اسلام ایرانی» است و ترویج آن وظیفه حکومت ایران است.
آقای احمدی نژاد درک نمی کند که با پذیرش تز اسلام ایرانی عملاً اعلام می کند که تشیع اصالت و حقانیت ندارد و همچنان که مستشرقان مذکور ادعا کرده اند ایرانیان برای مقابله با سلطه اعراب و نفی خلافت اسلامی تشیع و یا اسلام ایرانی را اختراع کرده اند با وجود این که آقای احمدی نژاد ابعاد این سخنان انحرافی را درک نمی کند اما علت بیان آن کاملاً سیاسی است. آقایان به این نتیجه رسیده اند و آن را در جلسات خصوصی خود اعلام می کندد که برای مقابله با رقبای اصولگرای خود در انتخابات آتی باید به جای «اسلامیت» بر «ایرانیت» تکیه کنند بویژه آن که نظرسنجی ها نشان می دهد که آنان دیگر نمی توانند با شعارهای اقتصادی وارد میدان شوند. به هر حال از دولتی که بدون کمترین توجیه و فقط با هتاکی نسبت به منتقدان، سیاست خود را از «تثبیت قیمت ها» به نقطه مقابل آن یعنی «حذف یارانه ها» تبدیل کرد و ثابت نمود که بی اصول ترین دولت بعد از مشروطه است، انتظاری نیست. به معدود آخوندهای درباری و مجیزگو نیز که حقوق یا پست می گیرند تا این شعار را جا بیاندازند که «مخالف احمدی مخالف رهبر است مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» و نیز به مداحانی که به بهای طرح شدن شان در کانون های خاص و ازجمله در صداو سیما کاری جز تهمت زدن و اهانت کردن به منتقدان حکومت بی کفایت تمامیت خواه ندارند، امیدی نیست. اما این انتظار هست که مرجعیت آگاه و روحانیت آزاد تشیع در برابر این انحراف ساکت ننشینند و اجازه ندهند نامحرمان انقلاب، نظام و اسلام را از مسیر خود منحرف کنند.


بیگانه ستیزی استبدادطلبانه در ایران جایی ندارد
دیدگاه ما درباره دولت های سلطه گر همان است که اکثر قاطع ایرانیان در نهضت مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی از آن حمایت کردند. یعنی مخالفت هم زمان با سلطه خارجی و استبداد داخلی. مهم نیست این دولت سلطه گر خارجی انگلیس باشد یا شوروی یا آمریکا و این که استبداد به نام سکولاریسم به مردم ایران تحمیل شود یا به نام اسلام. ما با هر نوع استعمار و استبداد مخالفیم بنابراین نه موضع کسانی را که به بهانه یا دلیل مبارزه با استبداد دینی، توجیه گر دخالت اجنبی در ایران می شوند و مبلغ حضور و در واقع سلطه آنان در ایران هستند، تأیید می کنیم و نه با اشخاص و گروهی موافقیم که به بهانه یا دلیل مبارزه و مقاومت در برابر دولت آمریکا و اسرائیل سعی در تحمیل استبداد و انسداد در کشور دارند و برای استمرار قدرت و منافع خود حقوق هم وطنان خویش را نقض می کنند. راه جنبش سبز راه اکثریت قاطع ایرانیان در یک صد سال گذشته است. یعنی تلاش برای تحقق ایران مستقل، آباد، آزاد و مرفه. رسیدن به این آرمان یعنی توسعه همه جانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در گرو حاکمیت قانون و مشروط و پاسخ گو شدن قدرت و حکومت. ما رشد تک بعدی و کاریکاتوری را در بلوک شرق و شوروی سابق دیدیم و البته سرانجام چنین رشدی را نیز مشاهده کردیم که سرنگونی حکومت و فروپاشی کشور بود. به نظر من جناح جنگ طلب در آمریکا فاجعه یازده سپتامبر و حمله به برج های دوقلو را بهانه و دستاویز تحمیل دو جنگ به مردم آمریکا و افغانستان و بسیاری کشورهای دیگر درگیر جنگ نمود و تمامیت خواهان ایرانی نیز افشای جنایت یازده سپتامبر را بهانه و سرپوشی برای نقض حقوق بشر در ایران قرار داده اند. این در حالی است که بیگانه ستیزی استبدادطلبانه در ایران جایی ندارد و ملت ما دفاع از حقوق مردم دیگر کشورها را توسط جناح حاکم زمانی باور می کند که حقوق اساسی و ابتدایی ملت توسط آنان پاس داشته شده باشد و تأمین شود. ما را چاره ای جز جلب اعتماد و مشارکت مردم با رعایت حقوق آنان نیست در غیر این صورت سرنوشت این حکومت نیز چون دیگر قدرت هایی است که با انکار مردم و حق مردم توسط همان مردم سرنگون شده و بدفرجامی شان باید عبرتی برای امروز ما باشد.



 



 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 


پس از ٨ ماه زندان

جـــرس: امیرحسین کاظمی، عضو نهضت آزادی ایران، موقتا از زندان اوین آزاد شد.


بنا به منابع خبری جرس، امیر حسین کاظمی، از فعالان ملی- مذهبی و عضو نهضت آزادی ایران که ١۵ اسفند ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد، غروب چهارشنبه پنجم آبان ماه ٨٩ به مرخصی آمد.


این عضو شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و نویسنده وبلاگ "با مردم"، از سوی قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

اتهامات کاظمی، "عضویت در نهضت آزادی"، "تاسیس وبلاگ" و "حضور در اغتشاشات عاشورا" اعلام شده بود؛ که نامبرده در هیچ‌کدام از بازجویی‌ها و همچنین در دادگاه، حاضر به پذیرش اتهام "شرکت در اغتشاشات عاشورا" نشده بود.


این درحالی است که دادگاه بدوی کاظمی نیز تنها ده دقیقه به طول انجامیده بود و در پرونده وی هیچ گونه مدارک مستدل و مستندی پیرامون اتهامات وارده وجود نداشته است.


بنا به گزارش منابع حقوق بشری، دادگاه تجدید نظر شعبه ۵۴ به ریاست قاضی موحد، تابستان امسال، حکم سه سال حبس تعزیری وی را تایید کرد.


کاظمی بعد از شش ماه نگهداری در بند ۲۰۹ اوین، اواسط تابستان امسال، نخست به قرنطینه بند ۳۵۰ اوین و سپس به قرنطینه ی اندرزگاه یک منتقل شده بود، که محل نگهداری معتادین و متهمین به ارتکاب جرائم خطرناک بود.


به گزارش میزان خبر، چندی پیش همسر این عضو شاخه جوانان نهضت آزادی، در نامه ای به دادستان عمومی و انقلاب تهران از بی توجهی های مسئولان زندان به وضع همسرش گلایه کرده بود.


 


جـــرس: در پی واگذاری جنجالی بلوک های ١٨ گانه شرکت سایپا به شبه دولتی ها و بعد از اینکه مشخص شد "دولت سهام سایپا را سه برابر قیمت به خودش فروخته است؛ یعنی دولت هم فروشنده بود و هم شرکت وابسته به خود را خریدار جا زده بود، تا سود مستقیم بین خودشان تقسیم شود"، اینک رئیس كمیسیون ویژه اصل ۴۴ مجلس شورای اسلامی می گوید "در واگذاری‌های جدید سایپا همان سهام‌های قبلی جابجا و منتقل شده است ."


به گزارش ایلنا، حمیدرضا فولادگر در مورد واگذاری سهام شركت سایپا اظهار داشت: همواره گفته‌ایم كه اگر یكی از بلوك‌های سهم سایپا به بخش خصوصی واگذار شود و این بخش وارد هیات مدیره شود، یك قدم به اجرای اصل ۴۴ نزدیك می‌شویم. در همین راستا یك بلوك سایپا به بخش خصوصی واگذار شد، اما به دلیل بالارفتن ناگهانی قیمت‌ها آنها نتوانستند بیست درصد سهام لازم را به صورت نقدی پرداخت كنند و به همین دلیل واگذاری متوقف ماند.


وی افزود: پس از بالا رفتن قیمت‌ها، سهام سایپا در قالب سهام‌های ۴ یا ۵ درصدی و به صورت داخلی منتقل شد كه به طور مثال به شستا و خودروسازی این منتقل شد. به طوری كه اكنون بیش از ۵۰ درصد سهام سایپا در اختیار گروه‌های سرمایه‌گذاری سایپا قرار گرفته است كه 3 نفر نماینده در هیات مدیره این شركت دارند.


فولادگر گفت: علاوه بر این سه عضو، دولت هم دو عضو از طرف سازمان گسترش صنایع دارد و لذا از بلوك‌های دولتی هنوز چیزی واگذار نشده است.


رئیس كمیسیون ویژه اصل ۴۴ مجلس افزود: ‌با توجه به واگذاری سهام‌ها به شركت‌های گروه سایپا، در پی جابجایی‌های جدید همان سهام‌های قبلی، جابجا و انتقال داده شده است و اتفاق جدیدی برای اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ نیفتاده است.


فولادگر همچنین خبر داد: در جلسه كمیسیون ویژه این موضوع را بررسی می‌كنیم و از سازمان خصوصی‌سازی و وزارت صنایع دعوت می‌كنیم تا در مورد واگذاری سهام سایپا توضیح دهند.


وی در پایان اظهار داشت: تحولات جدید در سایپا را از طریق رسانه‌ها شنیده‌ایم و به طور رسمی چیزی به ما اعلام نشده است.


گفتنی است بعد از واگذاری معنادار سایپا در تابستان امسال، طی اقدامی استثنایی از سوی مدیرعامل انتصابی آن شرکت، وی هفته گذشته اکثریت کرسی های هیئت مدیره را در اختیار گرفت و مدیریت خود بر آن شرکت عظیم خودروسازی را مادام العمر نمود. (نعمت الله پوستین دوز با حمایت های اسفندیار رحیم مشایی مدیرعاملی آن شرکت را تصاحب کرده بود و حال که – ظاهرا - این شرکت خصوصی اعلام شده، نهادهای نظارتی نمی توانند بر گردش مالی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومانی آن نظارتی داشته باشند.)


پرویز فتاح، وزیر سابق دولت و از منتقدین فعلی آن، چندی پیش گفته بود "دولت دلش خوش است که سایپا را فروخته اما چه کسی آن را خریده است؟ خود دولت، ضمن اینکه باید ملاحظه کرد که به چه قیمت سایپا را خریده و آیا این خرید اقتصادی است؟" وی افشا کرده بود "دولت سهام سایپا را سه برابر قیمت به خودش فروخته است ... یعنی دولت هم فروشنده و هم شرکت وابسته به آن خریدار باشد."


همان زمان برخی نمایندگان مجلس‌ که از این موضوع با خبر شده بودند، وعده دادند که در جبهه مخالف با شبه‌دولتی‌ها فعالیت خواهند کرد .


اوایل هفته جاری نیز، با دستور رئیس دولت به شورای عالی بورس، معامله بلوك ١٨ درصدی ایران خودرو قطعی شد تا واگذاری بزرگترین شرکت خودروسازی کشور نیز، همانند سایپا دستخوش معاملات پنهان دولتی ها و شبه دولتی ها در روند واگذاری ها شود.

 

 



 


فرزانه بذرپور
جرس: آیت الله صادقی تهرانی از مراجع تقلید ساکن قم است که سالها به واسطه همراه نبودنش با حکومت و نظرات فقهی متفاوت مورد تنگ نظری قرار داشته و از سوی حاکمیت برای ایشان محدودیتهایی در نظر گرفته شده است.آیت الله صادقی تهرانی صاحب مجموعه تفسیری مفصلی با نام الفرقان است که به عربی نوشته شده که به فارسی هم ترجمه شده است. این مرجع تقلید دکترای فلسفه اسلامی خود را از دانشگاه بیروت اخذ کرده  و به زبان فرانسه نیز مسلط است. آیت الله صادقی تهرانی در اجتهاد نوآوری هایی داشته است تا بتوان فقه را با مقتضیات زمان هماهنگ کرد. این مرجع تقلید انسان را فی نفسه پاک می داند و نسبت به حقوق زنان دغدغه دارد. دیدگاه انسان محورانه ی صادقی تهرانی آنچنان است که اصولا جرمی به نام محاربه را مستحق اعدام نمی داند و درباره ی حکومت نیز معتقد است که این مردم هستند که باید حاکم را تعیین کنند و حتی امامان جمعه نیز نباید از سوی حکومت معین شوند و این از حقوق مردم است. چندی پیش گفتگویی تلفنی با این مرجع تقلید و مفسر قرآن انجام شد که به دلیل برخی اشکالات فنی امکان انتشارنیافت. اما در پی رفع مسئله و در تماس با دفتر آیت الله و تطبیق و تایید متن مصاحبه، هم اکنون این گفتگو پیش روست. گفتنی است ایشان با وجود کهولت سن و علیرغم بیماری به سوالات جرس پاسخ داده اند که می خوانید:

 

 

حضرت آیت الله صادقی تهرانی، نظر شما درباره حمله به منزل آیات عظام صانعی و بیت مرحوم منتظری چیست و محدودیت علمای مستقل چگونه است که این اتفاقات می افتد ،؟ خود شما هم از مراجعی بوده اید که خانه تان را به قول خودتان سنگسار کردند به تهمت وهابیت ، چرا در جمهوری اسلامی بی احترامی به مراجع عرف شده است در حالی که در زمان شاه هم این چنین اتفاقاتی نمی افتاد؟

نباید چنین بکنند. با این حمله ها و هجوم ها خیلی خطا می کنند. با یهود و نصارا و بهایی ها هم نباید چنین کرد ، مسلمانان وهابی هم احترام دارند. مراجع اختلاف داشته باشند با هم به دعوا نمی رسند و این رفتارها اشتباه است .

این کار بسیار اشتباه است .

 

وظیفه حوزه علمیه قم نسبت به این اهانت ها چیست ؟

این کارها مورد قبول اسلام و تایید ربانی نیست .

 

چرا با مراجع تقلیدی که مشخصا منتقد آقای خامنه ای هستند، چنین برخوردی صورت می گیرد ؟

متاسفانه برای حفظ مقام و پست چنین کارهایی می کنند و تعصب دارند.

 

آیا سکوت علما و مراجع عظام  در قبال رفتارهای حکومت به معنای تایید رفتار حکومت است ؟

از ترس است ، اصولا دعوا بین علما درست نیست چه شیعه و چه سنی و چه نصاری و یهودی ،وقتی بحث علمی است جدال می شود .اما دعوا نمی شود.

 

روحانیت شیعه در صد سال اخیر ملجا مردم و منتقد حکومت بوده است در دوره جمهوری اسلامی بخشی از رو حانیت توجیه گر حکومت شده اند ، نظر شما چیست ؟

با کمال تاسف ترس است  و اینکه اذیت می شوند وگرنه همیشه و همواره مخالف اعمال خلاف اسلام بوده اند . دخالت در امور حوزه هم درست نیست و حوزه از دولت جداست و حق تصرف در حوزه ندارد.

 

فکر می کنید که چه باید کرد تا حوزه علمیه به قدر و شان سابق خود برسد ؟

باید در ذهن ها تغییر بدهند تا مثل زمان مرحوم آقای خمینی وضعیت سالم تری بشود، آقای خمینی سلامت آمد در بین مردم، اینها سلامت را تبدیل به ملامت کردند و هم اکنون برخی درست مقابل و برخلاف مرحوم امام دارند کار می کند و جاهلانه و فاسقانه کار می کنند. متاسفانه اهانت به همه چیز می کنند و متاسفانه خلاف شرع کار می کنند.

 

شما استادتان آیت الله خمینی بود آیا آن ولایت فقیه که می گفتند، همین ولایت فقهی بوده که امروز در جریان است ؟

متاسفانه فرق کرده و تغییر کرده است .

 

امروز مبنای مشروعیت حکومت را برخی از روحانیان مانند مصباح یزدی شخص ولی فقیه می دانند ،آیا به نظر شما مشروعیت از فرد است ؟

هرگز نمی تواند فرد مبنای مشروعیت باشد . ولایت مطلق از آن خداست و ولایت شرعی با پیامبر و ائمه است ، علما ولایت کلی ندارند . علما هم خطا می کنند.

 

اگر ولی فقیه خطا کند وظیفه مردم و مسوولان چیست ؟

راهکار ناصحانه است، باید ناصحانه امر به معروف کرد و در صورتی که موثر باشد.

 

به گمان شما آیا حکومت اسلامی لزوما باید بر مبنای ولایت فقیه باشد و آیا انواع دیگری از حکومت اسلامی ممکن نیست؟

حکومت عادلانه ، اسلامی است و به شخص نیست و نباید حکومت را  به دست یک فرد داد . حکومت اسلامی ممکن است که اسلامی باشد و ولایت فقیه هم نباشد و حکومت باید شورایی باشد .

 

نظر شما درباره اعدامهای صورت گرفته به اتهام محاربه چیست؟

مبنای فقهی محارب، اعدام نیست و اعدام کار آسانی نیست

 

با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.


 


جـــرس: فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاكید بر چابكی یگان‌های رزمی سپاه به ویژه یگان‌های تكاور و هوابرد آن نهاد نظامی گفت: آن چه كه توقع است این كه كلیه یگان‌های رزم به لحاظ آمادگی جسمانی باید در اوج آمادگی باشند.


به گزارش فارس، سردار محمد پاك‌پور روز چهارشنبه در مراسم اختتامیه چهاردهمین دوره مسابقات ورزشی قهرمانی نیروی زمینی سپاه، هدف اصلی از برگزاری مسابقات ورزشی را ایجاد آمادگی جسمانی و شادابی سازمان رزم اعلام کرد.

وی افزود: اگر آمادگی جسمانی نداشته باشیم قطعا آمادگی رزم هم نخواهیم داشت. و لذا ورزش موجب آمادگی جسمانی افراد می‌شود كه اساس تمام آمادگی‌ها است.


فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاكید بر چابكی یگان‌های رزمی سپاه به ویژه یگان‌های تكاور و هوابرد گفت: آن چیزی كه توقع داریم این است كه كلیه یگان‌های رزم به لحاظ آمادگی جسمانی باید در اوج آمادگی باشند.


سردار پاك پور در پایان گفت: شما به عنوان پاسداران كه یكی از خصوصیات بارز پاسداری معنویت و اخلاق می‌باشد باید علاوه بر تقویت جسم با تقویت روح معنویت و اخلاق سرمشق و الگو در سطح یگان خود باشید.


طی ماههای اخیر، فرماندهان ارشد سپاه و ارتش، بر آمادگی رزمی و تجهیزاتی نیروهای خود تاکید فراوان داشته اند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته