-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/05/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

جلد اول خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران با عنوان "شصت سال صبوری و شکوری" منتشر شد.

به گزارش ندای آزادی، جلد اول شامل ۵ فصل است با عناوین ریشه ها، تحصیلات، در صحنه زندگی کارها و مشاغل علمی و حرفه ای، ازدواج خانه و خانواده، فعالیت های سیاسی، اجتماعی و اسلامی.

جلد اول از خاطرات دکتر یزدی شامل ۳۳۶ صفحه با حجم ۱۱.۳۸ مگا بایت در فرمات پی دی اف است.

علاقمندان می توانند با استفاده از لینک زیر این کتاب را دانلود نمایند :

شصت سال صبوری و شکوری - جلد اول از کتاب خاطرات دکتر ابراهیم یزدی


 


 

ندای سبز آزادی- کاوه مشرقی: درحالی که دو هفته پیش، مطابق خبر مهمی که سایت‌های خبری-تحلیلی همسو با جنبش سبز منتشر کردند، میزان مشارکت حقیقی شهروندان در انتخابات دور نخست مجلس نه 64 درصد اعلام شده توسط دستگاه های حکومتی، که 38 درصد بوده است؛ دور دوم این نمایش انتخاباتی نیز دیروز جمعه، سردتر از دور اول انجام شد.

«انتصابات»ی که به تعبیر زندانیان سیاسی، «بازتولید کننده استبداد» و در تقابل با دموکراسی و حقوق بشر بود، دیروز برای پر کردن 65 کرسی مجلس نمایشی جمهوری اسلامی برگزار شد. نمایشی که لشکر عظیمی از نیروهای حکومتی برای برگزاری اش، حقوق و مزایا می گیرند.

انتخابات دروغین در شرایطی خاتمه یافت که دو نفر از حقوقدانهای شورای نگهبان در دیدار نوروزی با یکی از مقامات عالی رتبه نظام (که سحام نیوز خبر داد، هاشمی رفسنجانی بوده است) میزان مشارکت مردم در دور نخست انتخابات در  اسفند ۱۳۹۰ را به شرح زیر اعلام کرده بودند:

نرخ مشارکت در کل کشور ۳۸ درصد واجدان شرایط در کل کشور؛ نرخ مشارکت در تهران ۱۸ درصد واجدان شرایط در تهران؛ و میزان آراء سفید و باطله ۸ درصد آرای اخذ شده.

نتایج نهایی انتخابات مجلس دیرتر از نتایج کودتای انتخاباتی

درحالی که نتایج انتخابات ریاست جمهوری 1388، چند ساعتی از پایان رای گیری نگذشته، اعلام شد؛ و کودتای انتخاباتی را به شهروندان حیران و شوک زده، رسما اعلام کرد؛ حالا برای انتخابات دور دوم مجلس، با ابعادی بسیار کوچک تر و مشارکت بسیار کمتر، رییس ستاد انتخابات وزارت کشور گفته که نتایج انتخابات از ساعت هشت صبح اعلام خواهد شد.

نتایج انتخاباتی که هیچ کدام از نهادهای ناظر و اجرایی اش مورد اعتماد نیستند، به چه میزان می تواند مورد اعتنا قرار گیرد؟

در دور نخست همین انتخابات بود که آرای غلامعلی حداد عادل، نفر نخست تهران حدود یک میلیون 119 هزار رای اعلام شد. قابل تامل آن که حداد عادل در انتخابات مجلس هشتم از تهران  حدود 850 هزار رای کسب کرده بود. به بیان دیگر، با وجود قهر مردم با حکومت سرکوبگر و اقتداگرا، و حوادث خونین پس از کودتای انتخاباتی 1388، رای پدر عروس رهبر جمهوری اسلامی حدود 270 هزار نفر افزایش نشان می دهد! چه کسی آرای حداد عادل و دیگر نامزدها را واقعی می داند؟

گزارش های متعددی وجود دارد که در شهرهای مختلف، در همان دور نخست که قرار بود مطابق دستورالعمل و «پیش بینی» رهبر جمهوری اسلامی، «سیلی» محکمی به گوض دشمنان و تحریم کنندگان نواخته شود، آرای نامزدها، روی نمودار رفته و در مواردی تا 30 درصد رای اعلام شده با رای واقعی در فاصله بوده است.

طنز انتخاباتی آن که رییس ستاد انتخابات پایتخت اعلام کرده که میزان مشارکت تهرانی ها در انتخابات دور دوم مجلس، 10 درصد بیشتر از دوره هشتم بوده است. برای اصفهان این رقم 80 درصد و برای مشهد نیز این افزایش مشارکت، 20 درصد اعلام شده است.

 

 آنها که رای دادند؛ آنها که نیامدند

از حکومتی ها و همراهان نظام اقتدارگرا، همه ی صاحب منصبان پشت رهبر جمهوری اسلامی، به پای صندوق های رای رفتند.

هاشمی رفسنجانی و سیرحسن خمینی نیز همچون دور نخست با لبخند، رای خود را به صندوق انداختند. مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز (که گفته می شود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری به فکر ستاد انتخاباتی نیز هست) ازجمله کسانی بود که تصویر رای دادنش روی خروجی سایت های همسو با حاکمیت سرکوبگر قرار گرفت.

سیدمحمد خاتمی که حضور شوکه آورش در دور نخست، اصل انتخابات را به حاشیه برد و خود، چون متن موجب بحث های مختلف شد، امکان حضور در انتخابات نیافت. خاتمی رای خود را در حوزه دماوند به صندوق انداخته بود. شورای نگهبان اما نتایج این حوزه را باطل اعلام، و خیال خاتمی و موافقان و مخالفان حضورش را آسوده کرد.

دور دوم انتخابات برای سبزها اما، زیر سایه اعلام مشارکت مهدی خزعلی قرار گرفت. خزعلی که در دور نخست خانه نشین بود، و از جمله چهره های مطرح همراه جنبش سبز در سه سال اخیر محسوب می شد، با اعلام این نظر که رای خود را به علی مطهری، به عنوان نماد جریان مخالف با وضع موجود خواهد داد، موجی از چالش و اعتراض در فضای مجازی برانگیخت. از چهره های شناخته شده سیاسی اما کسی با او همراه نشد. جز مسعود بهنود، روزنامه نگار مشهور که اعلام کرد موضعی چون خزعلی دارد و اقدام و ایده او را تایید کرد.

نکته ی معنادار و مهم دیگر در حاشیه انتخابات دور دوم مجلس، انتشار بیانیه ای در سایت مهدی خزعلی با امضای «شورای هماهنگی جنبش سبز (داخل کشور)» بود که مخاطبان را به شرکت در انتخابات ترغیب می کرد. انتشار این بیانیه که یادآور بازی نهادهای امنیتی با اسم مجله «ایران فردا»، نشریه شناخته شده ملی-مذهبی ها، به مدیرمسئولی مهندس عزت الله سحابی بود. «حزب ایران فردا» در انتخابات مجلس ششم، اعلام موجودیت کرد تا نامزدهای مطلوب محافظه کاران و نهادهای امنیتی را به اسم جریان ملی مذهبی، و با سوء استفاده از پایگاه اجتماعی آن، روانه مجلس کند. اینجا نیز، «شورای هماهنگی جنبش سبز»، با مشابهت سازی با «شورای هماهنگی راه سبز امید» (که هبران جنبش سبز آن را پایه گذاری کردند) اعلام موجودیت کرده است. قابل تامل آن که شورای مجعول جدید، تاکید کرده در «داخل کشور» است. و به نوعی، حضور شورای هماهنگی راه سبز امید را در داخل کشور، مورد سئوال و طعن قرار داده است.

«شورای هماهنگی راه سبز امید» اما در بیانیه ای تحلیلی، دو روز مانده به انتخابات، تاکید کرده بود که «از دور نخست انتخابات نمایشی و فرمایشی مجلس در اسفندماه 1390 تاکنون، هیچ تغییری در رفتارهای حاکمیت اقتدارگرا بروز نیافته، و شرایط و لوازم انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران همچنان مفقود است، از شهروندان آزاده و آگاه ایران می‌خواهد با عدم شرکت خود در مرحله دوم انتخابات نمایشی مجلس نهم، بار دیگر نسبت به حاکمیت خودکامگی و استبداد بر کشور، اوضاع اسف‌بار اقتصادی و مدیریت ناکارآمد و بی‌کفایت کنونی، و نیز تداوم نقض آشکار حقوق اساسی و آزادی‌های قانونی ملت ایران، اعتراض کنند.»

 

حاشیه های انتخابات نمایشی و فرمایشی

صرف نظر از عکس هایی که در فضای مجازی منتشر شد و نشان دهنده ی سردی و سکوت محسوس و معنادار فضای انتخاباتی بود (بجز در مراکز و حوزه هایی که به شکلی سازمان دهی شده، حاکمیت کوشیده بود صف های تبلیغاتی برپا کند)؛ انتخابات حاشیه های خود را نیز داشت.

مهمترین حاشیه، شاید عدم مصاحبه احمدی نژاد هنگام رای دادن یا پس از آن بود. امری که نامرسوم است. احمدی نژاد در دور نخست هم تنها به انداختن رای خود به صندوق و گپ و گفت معمولی با خبرنگاران اکتفا کرد.

ایسنا خبر داد که احمدي‌نژاد مثل دور نخست انتخابات، و برخلاف ديگر شخصيت‌هاي سیاسی حکومت، ترجيح داد كه بعدازظهر روز انتخابات با حضور در يكي از شعب نه چندان مطرح اخذ راي، راي خود را به صندوق بيندازد.

او با حضور در ساختمان سابق مجلس راي خود را در صندوقی انداخت كه صبح احمد جنتي، دبیر شوراي نگهبان و همچنين كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان راي خود در آن انداخته بودند.

حضور احمدي‌نژاد در انتخابات با دوره قبل يك تفاوت ديگر نيز داشت؛ او به همراه همسر خود (اعظم فراحي) در جلوي دوربين خبرنگاران و عكاسان حضور پيدا کرد و راي خود را به صندوق انداخت، اتفاقي كه چندان در جمهوري اسلامي رخ نمي‌دهد.

مستقل از این؛ خبرگزاری مهر از حسینیه ارشاد تهران خبر داد که یکی از فعالان سیاسی ( فومنی، که خود را دبیرکل جبهه مردمی اصلاح طلبان معرفی می کند) پس از انداختن رای خود در صندوق، انتقادهای تندی را نسبت به دولت مطرح می کند. او با بیان این جمله که دولت دروغگوست و مجلس آینده باید کاری کند که دیکتاتوری دولت از بین برود باعث عصبانیت برخی از حاضران می شود. جر و بحث آنها با فومنی باعث می شود تا مسئولان حوزه، فومنی را به بیرون هدایت کنند.

انتخابات در پایتخت چنان کم رونق و یخ زده و بدون مشارکت نخبگان سیاسی و هنری و فرهنگی و اجتماعی برگزار شد که خبرگزاری ها مجبور شدند دست به دامن بازیگران معمولی تلویزیون شوند. مهر خبر داد: «آرام جعفری هنرپیشه زن تلویزیون نیز برای انداختن رای خود به صندوق در حسینیه ارشاد حضور پیدا کرد.» این تنها نامی است که در خبرگزاری ها از مشارکت هنرمندان در انتخابات آمده است.

یخ زدگی انتخابات و فضای سرد و بی روح نمایش حکومتی بدان جا رسید که رسانه های همسو با اقتدارگرایان، حاشیه هایی جالب تر از این نیافتند: «کامران نجف زاده خبرنگار واحد مرکزی خبر، دقایقی قبل از آغاز رای گیری در حالی که زیر باران بهاری خیس شده بود وارد حسینیه شد. یکی از محافظان بعد از سلام و احوال پرسی با نجف زاده به وی گفت: آقای نجف زاده کم پیدایی! کمتر روی آنتن هستی؛ که نجف زاده با لبخند پاسخ داد، ما که همیشه هستیم. محافظ هم به شوخی گفت: راست میگی شما همیشه هستی من وقت نمیکنم تلویزیون ببینم!» این حاشیه خواندنی(!؟) از رای دادن رهبر جمهوری اسلامی را جهان نیوز ، سایت اقتدارگرا منتشر کرده است.

این ها تمام حاشیه های انتخابات نمایشی و فرمایشی بود که تمام نشده، وزیر کشور احمدی نژاد از «حضور حماسی و بی نظیر مردم» در آن تشکر کرد. انتصاباتی که برای برگزاری آن، میلیاردها تومان از بیت المال هزینه شد.

مطابق آخرین نتایج انتخابات، داریوش قنبری، از فراکسیون اقلیت مجلس و سخنگوی فراکسیون خط امام، در ایلام رای نیاورده و باید با کرسی های پارلمان خداحافظی کند. او چندی پیش نامزدهای مطلوب خود برای انتخابات ریاست جمهوری آتی را فهرست کرده بود (سیدحسن خمینی؛ صادق خرازی، و محمدرضا عارف). قنبری به صف نمایندگانی پیوست که اعتنایی به سخن زندانیان سیاسی جنبش سبز نکردند. نمایندگان مدعی اصلاح طلبی چون تابش و خباز و علیخانی و کواکبیان و قنبری، در انتخابات دروغین نامزد شدند اما نتوانستند بار دیگر بر کرسی حکومتی تکیه زنند. آنان از کنار این سخن 39 زندانی سیاسی با بی اعتنایی گذشتند:

«نزد فعالان و هواداران جریان اصلاحات و جنبش سبز به عنوان حرکت و جنبشی مسالمت آمیز، ساز و کار انتخابات، یکی از بهترین شیوه هایی است که در صورت بهره مندی از استانداردهای یک انتخابات آزاد و منصفانه، مطالبات سیاسی و اجتماعی مردم را محقق می سازد ولی شرایط غیر آزاد و ناعادلانه تحمیل شده بر این انتخابات، تردیدی باقی نمی گذارد که نامزد شدن در آن تنها و تنها، مشروعیت دادن به انتخاباتی رسوا و نمایشی و کمک به تقویت و تحکیم پایه های استبداد و خودکامگی و پشت کردن به آرمان های دمکراتیک و ضد استبدادی انقلاب اسلامی و نادیده انگاشتن فداکاری های بی دریغ مردم در راه آزادی و کرامت انسانی در جنبش اجتماعی پدید آمده از بطن انتخابات سال ۸۸ است. بنابراین بنابر وظیفه اخلاقی و اعتقادی خود اعلام می کنیم که: امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است.»


 


جمعی از فعالین حقوق کودکان و زنان در حمایت از کودکان زندانیان نامه‌ی سرگشاده‌ای را به کمیسر عالی حقوق بشر – کمیته حقوق کودک – کمیته منع تبعیض علیه زنان نوشتند.

به گزارش سحام نیوز، در بخشی این نامه با استناد به بند ۴ ماده ۹ پیمان‌نامه حقوق کودک، به کودکان زندانیان اشاره مستقیم شده، آمده است: “با تکیه بر قوانین و تعهدات بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، ما، جمعی از فعالین مدنی، خواهان توجه دلسوزانه‌تر به حقوق کودکان همه زندانیان، چه سیاسی و چه غیر، هستیم.”

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

مسأله کودکان زندانیان از نخستین و بغرنج‌ترین مشکلات حقوق کودک است. از زمانی که زندان و زندانی بوده حقوق این کودکان مورد غفلت قرار گرفته و به حاشیه اقدامات حمایتی رانده شده. دستگیری و حبس مادر یا پدر زندگی کودک را دگرگون می‌کند و آسیب‌های روحی‌ واجتماعی بسیاری را دامن می‌زند.
در ایران نیز مشکلات خاص کودکان زندانیانی چون رسول بداغی، نسرین ستوده، مهدی محمودیان، احمد زیدآبادی، علی جمالی، عبدالله مومنی، مریم اکبری منفرد، معصومه یاوری، علی اخوان، علیرضا بهشتی شیرازی، بابک داشاب، امید نوروزیان، ارش سقر، سیامک قادری، فرشاد قربانپور، محمدصدیق کبودوند، و بسیاری دیگر به گوش همگان نمی‌رسد. در درون این کودکان چه می‌گذرد؟ وضعیت ملاقات آنها با پدر یا مادر زندانی‌شان چیست؟ زندانی بودن پدر یا مادر چه تأثیری بر وضعیت تحصیلی آنها دارد؟ شرایط اقتصادی آنها چگونه است؟ پس از زندانی شدن پدر یا مادر، چه تغییری در میزان حمایت خانواده، دوستان، و وابستگان ایجاد شده است؟ این کودکان چگونه بار تنهایی را بر دوش می‌کشند؟ لحظه‌های مهمی چون جشن تولد، فرارسیدن سال نو، روز اول مدرسه، پا به بلوغ گذاشتن، یا لحظات دلتنگی را چطور می‌گذرانند؟ آمار و شرح دقیقی از کودکان زندانیان و وضعیت روحی،‌اجتماعی آنها در دسترس نیست تا بتوان به برخی از این سئوالات پاسخ دقیق‌تری داد و به جستجوی چاره گشت. در روزهای گذشته، علی و کیانا رحمانی، دوقلوهای کوچک نرگس محمدی نیز به جمع این کودکان پیوسته‌اند.

در بند ۴ ماده ۹ پیمان‌نامه حقوق کودکْ به کودکان زندانیان اشاره مستقیم شده است: «… کشور امضاکننده این پیمان‌نامه موظف است برپایه درخواست والدین، یا کودک، و یا سرپرست قانونی او، اطلاعات لازم را در مورد محل شخص غایب در اختیار این افراد قرار دهد، مگر اینکه این عمل به نفع کودک نباشد و به او زیان برساند. کشورها اطمینان می‌دهند که افراد با تقاضای چنین درخواستی، از طرف حکومت در خطر قرار نمی‌گیرند.»

ایران نیز به پیمان‌نامه حقوق کودک پیوسته و پایبند به اجرای آن شده است. با تکیه بر قوانین و تعهدات بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، ما، جمعی از فعالین مدنی، خواهان توجه دلسوزانه‌تر به حقوق کودکان همه زندانیان، چه سیاسی و چه غیر، هستیم. فهرست زیر حداقل پیشنهادهای ما برای رفتار بهتر با این کودکان و کاهش آسیب‌های اجتناب‌ناپذیر زندانی شدنِ مادر یا پدرِ آنهاست:
ملاقات‌های حضوری پیوسته و مداوم کودکان با پدر یا مادر در هر زمان
عدم حضور مامورین با لباس فرم در سالن ملاقات
ورودی مجزا برای کودکان ملاقات‌کننده
فراهم آوردن وسایل بازی در سالن ملاقات
استفاده از از رنگ‌های شاد در فضای سالن ملاقات
اجتناب از بازرسی بدنی کودکان
ملاقات زندانیان با کودکانشان بدون لباس زندان
رفتار خوشایند با کودکان به‌دور ازهر گونه خشونت فیزیکی، کلامی و یا روانی
ملاقات‌های ویژه طی روزهایی که کودک به دیدار والدینش بیشتر احتیاج دارد (روز تولد کودک یا والدین زندانی، سال نو، …)
امکان ارتباط تلفنی روزانه کودکان با والدین زندانی
امکان مرخصی والدین به فاصله‌های کوتاه
در نظر گرفتن شرایط ویژه زندانیانی که تنها سرپرست کودکان خود محسوب می‌شوند.
امضاکنندگان

امنه بامدی، الناز انصاری، اکرم  ابویی ،آزاده خسرو شاهی،آزاده مرادیان،آسیه امینی ،آنا پاک،آیدا سعادت،آینده آزاد،ابوالفضل جهاندار ،الهه گلکار،امنه بامدی،امیر رشیدی،انسیه سلمانی،اکبر زینالی،اکرم محمدی،اکرم نقابی،بنفشه جمالی ،پانته بهرامی  ،پروین اردلان،پروین بختیار نژاد،پروین شهبازی،پوران رضایی،پوران کریمی، پریسا کاکایی، توران ناظمی،ثریا امیری،جلوه جواهری ،جهانگیر همتی،حسن نایب هاشم،حسین علوی،حمید نوذری، حمید بی آزار، حمید ناظمی، حمیده نظامی،خدیجه مقدم ،ربابه مستقیمی،رضا سیاووشی ،رضا علیجانی ،رضوان مقدم  ، دلارام علی ، رها عسکری زاده، روحی شفیعی، رویا شرعی، رویا صحرایی، رویا عراقی، زهره اسد پور، زینب پیغمبر زاده، سهراب رزاقی، صبا واصفی ، علی ماهباز، فرناز سیفی، کاظم کردانی، کاظم علمداری،کاوه کرمانشاهی،کوروش صحتی ،کیانوش سنجری،توران همتی، صبری نجفی، مریم اهری،رویا طلوعی،رویا کاشفی،زهرا ابراهیمی،زهرا داوری،زهره ارزنی،ژیلا مهدویان،سارا صحرانورد فرد،سپیده یوسف زاده،سحر مفخم، سمیه رشیدی،سوسن ایزدی،سوسن طهماسبی،سوفیا صدیق پور،سیروس مقدم،سیما بختیاری، شبنم موسوی، شمس تولایی،شهلا انتصاری،شهلا عبقری، ،شهین بنی احمدی،شیرین عبادی،شیرین فامیلی،شیوا نوجو،صبری نجفی،صدیقه مقدم ،صدیقه وسمقی،طلعت ابراهیمی،عفت ماهباز،علی ابراهیمی ،علی اکبر خسروشاهی،علی عبدی ،فاطمه بهاور،فاطمه رضایی،فاطمه مسجدی،فاطمه مقدم،فایزه ایزدی،فرزانه راجی،فریبا داودی مهاجر.، فریده یزدی ،گلی ابراهیمی،لیلا اسدی، لیلا سیف الهی،مارال خسروشاهی ،ماکان اخوان،محبوبه حسین زاده، ،محبوبه عیاسقلی زاده،محبوبه محمدی،محبوبه منصوری،مریم حسین خواه، مهدیه صالحپور، مریم حکمت شعار ،مریم رحمانی،منصور اسالو،منصوره شجاعی ،منصوره فتحی ،منوچهر مقصودنیا،مهر انگیَز کار،مهرنوش اعتمادی،مهری جعفری،مهشید پگاهی،مهناز پراکند،مهوش علاسوندی،مهین شکرالله پور،میترا ابراهیمی،مینا نیک،مینا کشاورز،ناهید انتصاری،ناهید حسینی،ناهید کشاورز،نسرین افضلی ،نسرین بصیری،نسیم آریان،نوشین احمدی خراسانی،نیره توحیدی،هدا امینیان،وجیهه مقدم ،وحیده ضیا  محمودی،ویکتوریا  آزاد

ائتلاف ائتلاف بین المللی علیه خشونت در ایران(ایکاوی)

حامیان مادران  پارک لاله/لس آنجلس-ولی

حامیان مادران پارک لاله

حامیان مادران پارک لاله  ایتالیا

حامیان مادران پارک لاله – دورتموند

حامیان مادران پارک لاله ایران ، هامبورگ

حامیان مادران پارک لاله/فرانکفورت

جامعه مدافعان حقوق بشر و دموکراسی- هامبورگ


 


رئیس بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از جمع آوری ۱۲۰ عنوان کتاب از نمایشگاه که هریک به نوعی از قوانین نمایشگاه عدول کرده‌اند، خبر داد.
بهمن دری، رئیس بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: در بخش ناشران داخلی تخلفاتی صورت گرفته که البته تعداد آنها کم بوده است. این تخلفات محتوایی نبوده و تنها به عدول از برخی ضوابط و مقررات و نمایشگاه برمی‌گردد.
در عین حال دری از برخورد با برخی تخلفات در بخش ناشران خارجی خبر داد و تاکید کرد: در بخش بین الملل و بر اساس قواعد و ضوابطی که وجود داشته است، ۱۲۰ عنوان کتاب جمع‌آوری شد.

رئیس بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یادآور شد: کتاب‌های جمع آوری شده جدید نبوده و متعلق به سال قبل بوده‌اند و پس از تذکری که ما دادیم از نمایشگاه جمع آوری شدند.

به گفته دری  برخی از این کتاب‌ها حاوی نقشه های جعلی خلیج فارس بودند و برخی نیز تجزیه طلبی را تبلیغ می کردند و برخی نیز دیکتاتورهای مخلوع را به عنوان شخصیت های جهانی معرفی کرده بودند.


 


 

۳۱۱ نفر از فعالان سیاسی و مدنی و نهادهای فرهنگی، در نامه ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، نسبت به بازداشت نرگس محمدی فعال حقوق بشری ابراز نگرانی کردند.

نرگس محمدی با وجود داشتن دو کودک خردسال و در حالی که در زندان دچار بیماری فلج عضلانی شده است، هفته گذشته بار دیگر بازداشت و به زندان منتقل شد.

همسر خانم محمدی، تقی رحمانی فعال ملی مذهبی است که او نیز مجبور به ترک وطن شده است.

در این نامه که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است، امضاءکنندگان از احمد شهید خواسته اند ضمن پیگیری نقض مکرر و آشکار حقوق بشر در ایران، از مقامات ایران بخواهد هر چه زودتر این مادر بیمار را از شرایط تنش‌زای زندان که بنا به تشخیص پزشکان برای وی بسیار مضر است، آزاد سازند.

به گزارش وبسایت "ملی مذهبی" متن کامل این نامه به شرح زیر است:

حضور محترم آقای احمد شهید

گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در رابطه با ایران

با سلام و آرزوی سلامتی

نرگس محمدی فعال حقوق بشر و معاون کانون مدافعان حقوق بشر، در حالی که در اقامتی اجباری در زنجان به سر می‌برد توسط مأموران امنیتی ایران بازداشت و برای اجرای حکمی ناعادلانه به زندان اوین اعزام شد.

نرگس محمدی پس از بازداشت قبلی توسط ماموران امنیتی، دچار بیماری‌ ناشناخته جسمی شده بود. وی در حالی که همسرش به عنوان یک فعال سیاسی پس از سال‌ها زندان اخیرا از کشور خارج شده، به سرپرستی دو فرزند خردسال دو قلوی اش مشغول بود.

اعزام این تبعیدی بیمار به زندان، آخرین حلقه از فشارهای غیرانسانی و ضدقانونی و ناقض حقوق بشر توسط حکومت ایران بر منتقدان و معترضان ایرانی طرفدار آزادی عدالت و سربلندی ملت ایران و پی گیرندگان حقوق بشر است.

ما امضاءکنندگان این بیانیه، از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی و علیرغم تنوع آراء خود، از جناب عالی می‌خواهیم ضمن پیگیری نقض مکرر و آشکار حقوق بشر در ایران، از مقامات ایران بخواهید هر چه زودتر این مادر بیمار را از شرایط تنش‌زای زندان که بنا به تشخیص پزشکان برای وی بسیار مضر است، آزاد سازند.

زندانی کردن نرگس محمدی هم چنین ظلمی بزرگ و نقض حقوق فرزندان خردسال اوست که بارها شاهد بازداشت والدین خود و حمله مأموران به خانه‌شان بوده و اینک از سرپرستی هر دو محروم شده‌اند.

در پایان با تشکر از زحمات شما از جناب عالی می‌خواهیم با گزارش مستمر نقض حقوق بشر توسط مقامات و حاکمیت ایران بر تقاضای خود برای سفر به ایران و ملاقات با زندانیان از طیف‌ها و گرایشات مختلف و خانواده‌های آنها، هم‌چنان اصرار کرده و پیگیری نمایید. با سپاس

محمد ابراهیم‌زاده

حامد ابراهیمی‌نژاد

شهلا ابقری

سیدقدرت‌الله اتابک

مهرداد احسانی‌پور

داریوش احمدی

زینب احمدی

عبدالرضا احمدی

محمود اخوان

ابوالفضل اردوخانی

کمال ارس

ال اریف

طیبه اسدی

فرید اشکان

امیرحسین اعتمادی

محمد اعظمی

رضا اغنمی

بیژن افتخاری

علی افشاری

کوروش افطسی

مریم اکبری

محمدجواد اکبرین

بهرام امامی

الهه امانی

رامین امن‌گستر

امیررضا امیربختیار

نوشابه امیری

بهزاد امیری

بهمن امینی

آسیه امینی

ناهید انتصاری

شاهین انزلی

رضا انصاری

وهاب انصاری

مریم اهری

کاظم ایزدی

شایان ایزلند

شیدا آب

حمید آصفی

فرزانه آقایی‌پور

کاوه آهنگری

مهدیه آهنی

محسن آوایی

محمود بابازاده

عبدالعلی بازرگان

ایرج باقرزاده

موریس باقری

نگار باقری

پروین بختیارنژاد

مهران براتی

منیره برادران

وحید‌الدین بزرگ‌تبار بانی

خسرو بندری

شهلا بهاردوست

سهراب بهداد

نجات بهرامی

ژاله بهروزی

حمید بهشتی

منصوره بهکیش

حسن بهگر

حسن بیات

میثاق پارسا

مهناز پراکند

بهرام پرتوی

علی پرسان

بهزاد پرنیان

سهیل پرهیزی

کتی پزشکی

سعید پورحیدر

لیلی پورزند

احمد پورمندی

علی پورنقوی

احمد پیرایی

عسل پیرزاده

بیژن پیرزاده

اسفندیار تابان

هوشنگ تبریزی

حسین ترکاشوند

علی تقی پور

حسن تقی‌زاده

محمد تقی‌زاده

سیدمحمدباقر تلغری‌زاده

ایرج تهرانی

فرهاد توانانیا

نیره توحیدی

محمدعلی توفیقی

بهداد ثابت آزاد

مژگان ثروتی

محمدحسین جعفری

حسن جعفری

رضا جعفریان

فرزانه جلالی

نیره جلالی مهاجر

رضا جلودارزاده

رضا جوشنی

رضا حاجی

پوریا حاجی باقری

سیداحمدرضا حائری

مریم حسین‌خواه

ناهید حسینی

علی حسینی

فاطمه حقیقت‌جو

بیژن حکمت

مریم حکمت‌شعار

عباس حکیم‌زاده

احمد حمیدزاده

نسرین حمیدی

حمید حمیدی

محسن حیدریان

مهدی خانباباتهرانی

اسماعیل ختایی

مرسده خدایی

مهدی خرازی

آزاده خسروشاهی

زاکروس خسروی

بهروز خلیق

بهروز خلیق

ابراهیم خوش‌سیرت

واحده خوش‌سیرت

مهرداد درویش‌پور

اکبر دوستدار

سحر دیناروند

حسن ذهتاب

محمدرضا راعی

یاسر رحمانی

سالومه رحیمی

شاپور رشنو

فاطمه رضایی

مهین رقابی

فیروزه رمضان‌زاده

مریم روزبهانی

حسن زهتاب

اصغر زین‌الدین

علیرضا ساریخانی

میرحمید سالک

روح‌الله سپندار ارند

سهیلا ستاری

حسین سخنور

محمدرضا سرداری

علی سرداری

مهدی سعیدپور

پیام سعیدی

سیامک سلطانی

آرش سلیم

علی‌اصغر سلیمی

یوسف سهرابیان

لیلا سیف‌اللهی

سلمان سیما

معصومه شاپوری

علی شاکری

کریم شامبیانی

منصوره شجاعی

الهه شریف‌‌پور هیکس

روحی شفیعی

رضا شیرازی

بانو صابری

محمد صابری

مرتضی صادقی

مرتضی صادقی

شهلا صالح‌پور

لیلا صحت

سوفیا صدیق‌پور

علی صمدپوری

فرهاد صوفی

مریم ضرابی

جلیل ضرابی

معصومه ضیا

علی طایفی

حمیدرضا ظریفی‌نیا

- ظهوری

احسان عابدی

عباس عاقلی

مجید عبدالرحیم‌ پور

مزدک عبدی‌پور

مهدی عربشاهی

پویا عزیزی

سیدهادی عظیمی

کاظم علمداری

احمد علوی

شهین علوی

حسین علوی

محمدحسن علیپور

احسان علیپور

رضا علیجانی

ارشاد علیجانی

مناف عماری

لیونا عیسی‌ قلیان

نورالدین غروی

منوچهر فاضل

رضا فانی یزدی

مهدی فتاپور

امیرحسین فتوحی

آرزو فخرجهانی

بهروز فدایی

روزبه فراهانی‌پور

خیرالله فرخی

حسن فرشتیان

احمد فرهادی

منصور فرهنگ

فاطمه فرهنگ‌خواه

کیوان فروزان

پرستو فروهر

سیامک فرید

احد فضیلی

آزاده فضیلی

حسین فنود

علیرضا فیروزی

شهاب فیضی

فرهنگ قاسمی

سعید قاسمی‌نژاد

رضا قاضی نوری

رضا قشلاقی

مهرانگیز کار

صادق کار

مرتضی کاظمیان

رضا کاویانی

هادی کحال‌زاده

حسین کربلایی محمد

کاظم کردوانی

عزیز کرملو

رضا کریمی

پوران کریمی

سیاوش کریمی

بهزاد کریمی

رضا کریمی

مهرنوش کریمی اندو

علی کشتگر

محمدرضا کلانی

علی کلائی

مریم کمالی

پروین کهزادی

حمید کوثری

غلام کوشکی

علیرضا کیانی

الهه گل‌کار

امیرحسین گنج‌بخش

مزدک لیماکشی

حمید مافی

بابک مبادی

محمدعلی متحیر

احمد متنظری

سرور متین

نوید محبی

دانیال محمدزاده

ملیحه محمدی

منوچهر محمدی

مژگان مدرس علوم

عسگر مردانی

تراب مستوفی

حمیدرضا مسیبیان

مهران مصطفوی

مهدی معتمدی‌مهر

منصور معدل

یاسر معصومی

عبدالحمید معصومی تهرانی

رضوان مقدم

خدیجه مقدم

پیمان ملاذ

فهمیه ملتی

پروین ملک

مهدی ممکن

ایمان ممکن

سعید منتظری

ژیلا مهدویان

بهزاد مهرانی

محمدعلی مهرآسا

مهرزاد مهربه امید

فرزام مهرداد

همایون مهمنش

علیرضا موسوی

علی‌اکبر موسوی خوئینی

رضا موصلی

یاسر میردامادی

انور میرستاری

پروانه میلانی

مجید میمار

مجید ناصر

حسن نایب‌هاشم

یوحنا نجدی

صبری نجفی

مجتبی نجفی

راضیه (پری) نشاط

محمود نصیری

مزدک نصیری

حجت نظری

فرخ نعمت‌پور

داود نوائیان

شیوا نوجو

شاهین نوربخش

مهدی نوربخش

پریچهر نومانی

فروغ نیری

احمد هادوی

سورنا هاشمی

عرفان هبوطی

مهناز هدایتی

حامد هنرخواه

رضا هیوا

سیدمجتبی واحدی

پروانه وحیدمنش

طهماسب وزیری

سجاد ویس مرادی

مهدی یارمحمدی

کاظم یکله

حسن یوسفی اشکوری

بنیاد عرصه سوم

سایت لج‌ور

حامیان مادران پارک لاله ایران – دورتموند

حامیان مادران پارک لاله ایران – لس آنجلس ولی

حامیان مادران پارک لاله ایران – فرانکفورت

مادران صلح دورتموند


 


آرش غفوری

نقل قولی موثق از سیدحسن نصرالله وجود دارد خطاب به آیت الله خامنه ای در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هشتم. دبیرکل حزب الله لبنان به رهبری انقلاب ایران گفته بود که فرزندان ایشان در لبنان با ریاست جمهوری مجدد آقای خاتمی بیشتر تقویت می شوند. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هفتم در خرداد 76 هم، ملک عبداله، ولیعهد وقت عربستان، به آقای خاتمی گفته بود که ریاست جمهوری شما با رای میلیونی مردم باعث شد که جهت موشک های آمریکایی در منطقه که به سوی ایران نشانه رفته بودند تغییر کند.

این دو نمونه، کلاسیک ترین مثال های جادوی نرم انقلاب ایران در اواخر دهه نود و آغاز قرن بیست و یکم است. جادوی نرم، قدرت نرم، جنگ نرم، فرق نمی کند، هرچه که اسمش را بگذاریم از ابتدای انقلاب با استراتژی صدور انقلاب پای گرفت و کامیابی های و ناکامی های برای ما داشت. اگرچه این روزها و به خصوص پس از حوادث خرداد ماه سال 88، قدرت نرم توسط دستگاه های امنیتی و تبلیغاتی دستمالی شد و در زشت ترین شکل ممکن فقط و فقط برای بیرون کردن رقیب از قدرت به کار رفت، اما کیست که اندکی سیاست خارجی بداند و این نکته را درک نکند که قدرت نرم نه کشف دو، سه ساله دستگاه های امنیتی نظام است و نه فقط سرپل آن به آمریکا و غرب می رسد. تازه اگر مختصات قدرت نرم را با مدل تشکیل دولت پس از سال 84 مقایسه کنیم، وزرای خارجه ایران – متکی و صالحی – هر دو مصداق های اثبات نفوذ نرم کشورهای خارجی بر ایران هستند. از جمله مشخصات و ویژگی های استفاده از قدرت نرم، دانشجویانی هستند که در خارج از کشور خود درس می خوانند و می توانند رفقای استراتژیک کشور میزبان تلقی شوند. به قول کالین پاول، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، ما در میان دانشجویانی که در کشورمان درس می خوانند شرکای سیاسی آینده مان را جست و جو می کنیم. متکی و صالحی هر دو در خارج از کشور – دانشگاه انگلیسی زبانی در هند و دانشگاه ام آی تی در آمریکا – درس خوانده اند.

اما اگر تنها به همین یکی، دو صفت، قدرت نرم یک نظام سیاسی مورد تحلیل قرار گیرد، آدرس اشتباهی می دهد. همانگونه که نظام امنیتی و تبلیغاتی ما حوادث را اینگونه ارزیابی و بررسی می کند. آمریکا اگرچه از قدرت نرم خود برای برتری هژمونیک بر جهان بهره می برد اما انقلاب ایران و جمهوری اسلامی هم از قدرت نرم خود به واسطه متغیرهای مختلف مانند فرهنگ مشترک و مذهب در میان همسایگان خود کم بهره نبرده است. دموکراسی خواهی اصلاح طلبانه پس از خرداد 76 و جنبش سبز پس از خرداد 88 هر دو مصداق هایی از همین قدرت نرم ایران بودند. در اولی، نظام بیمه شد و در دومی با کج سلیقه گی در بدترین شرایط سیاسی و اقتصادی قرار گرفت.

آخر چه کسی است که به نظام علاقه داشته باشد، رای 85 درصدی سال 88 را – با هر تعبیری - در صندوق انقلاب دیده باشد و از این همه فشار پس از انتخابات در تعجب و هراس نشود؟ مگر می شود دموکراسی، ترجمه تحریم اقتصادی و خطر خارجی داشته باشد و جز این است که اگر اینگونه شد متولیان امر باید به خودشان شک کنند که کجای راه را اشتباه رفتند و در کدام پیچ تاریخی ترمز بریده اند؟

ساده ترین جواب ممکن البته، مقابله با امپریالیسم جهانی و تلاش برای استحاله نظام اسلامی است. جوابی که صورت مسئله را پاک می کند، غافل از اینکه مگر در خرداد 76 و پس از آن نظام به استحاله رفت؟ اینهمه منزلت دموکراسی ایرانی در منطقه و رشد اقتصادی و تنش زدایی با جهان و کاهش ریسک سرمایه گذاری در ایران – که رهبری انقلاب هم در شادباش عیدانه امسال از اهمیت سرمایه گذاری سخن گفته است – و البته رفع خطرات خارجی، ارج و قرب و منزلت انقلاب را بیشتر می کرد یا غوغاسالاری کیهان و شرکا و دستگاه تبلیغاتی گوبلزی که نه تنها حاکمان موجود بلکه نظام جمهوری اسلامی و سرنوشت ملیون ها ایرانی را با فقر و تورم و ترس از حمله خارجی رو به رو ساخته است؟ به همین حوادث یکی، دو ساله اخیر و بهار عربی کشورهای منطقه نگاه کنید، دولت خاتمی می توانست مدل مطلوب دموکراسی منطقه ای پس از بهار عربی باشد یا دولت برآمده از انتخابات ریاست جمهوری 88؟

آمریکای پس از 11 سپتامبر بر ویرانه های جهان، قدرت نرم خود را فدای جنگ سخت و حمله چکمه پوشان و دروغ های نئومحافظه کاران کرد. خب، از سرنوشتشان درس بگیریم. امپراتور جهان، از راضی کردن مکزیک و شیلی در دو قدمی خودش و ترکیه شریک و هم پیمان همیشگی اش برای حمله به عراق ناتوان بود. برای اینکه وزیر امور خارجه اش، دانلد رامسفلد می گفت من مفهوم قدرت نرم را درک نمی کنم. آنچه را که رامسفلد می فهمید قدرت نظامی سربازان آمریکایی بود که البته کمتر از یک ماه عراق را مقهور کرد اما در نهایت مدت زمانی طی نشد که به گل نشست و جرج بوش پسر، رئیس جمهوری را که پس از حمله به القاعده در افغانستان، از جمله محبوب ترین روسای جمهوری آمریکا بود به یکی از نامحبوب ترین روسای جمهور پس از ترک کردن کاخ سفید بدل ساخت.

حالا ما شده ایم با سیاست های داخلی مان عین همان نئومحافظه کاران. چراغ جادوی نرم انقلاب را که دموکراسی در خانه و صلح در جهان بود با چکمه و داغ و درفش در داخل خاموش کردیم تا به توهمات فرماندهان وطنی در رسیدن به سه مایلی نیویورک و آروزی حمله آمریکا و نابود کردن استعمار و چه و چه دلخوش کنیم.

آن یکی بزرگ ترین قدرت اقتصادی جهان بود در پس این همه هزینه جنگ، کمر اقتصادش خم شد، ما که هشت فروش نفتمان گروه نه مان است و نفت کش های ما به جای آنکه نفت جا به جا کنند، از بیچاره گی نفت ذخیره می کنند، الدرم و بلدرم می کنیم که دنیا به درک، همین است که هست.

همین است که هست؟ بفرمایید تحویل بگیرید. یک توپ و تشر که نخست وزیر ترکیه می آید که شما صداقت ندارید از بالا تا پایین وزارت امور خارجه تکذیبیه می دهند. آخرش هم منتظر بغداد هستیم و می ماند علی و حوضش که اگر کوتاه بیاید آن طرف دست بر دار نیست و اگر کوتاه نیاید نمی داند با هزار و یک تحریم بین المللی و خطر جنگ چه کند.

بینی و بین الله می ارزید این همه هزینه از پول و امکانات ملت ایران و اسیر و دربند کردن عزیزترین و وفادارترین فرزندان کشور، فقط و فقط برای اینکه می گفتند رای ما را درست بخوانید تا هم عزت داشته باشیم و هم حکمت حکم کند و هم مصلحت ایجاب نماید. آن وقت الان کدامشان را داریم جز مصلحت صلحی که صلح حدیبیه هم نیست و با شعار هم از بدر و خندقی که رئیس بانک مرکزی مان گفته بود به در نمی آییم؟

تونی بلر، نخست وزیر پیشین انگلستان اگرچه با دولت آمریکا در جنگ علیه عراق همراه بود، اما وقتی که وارد کنگره آمریکا شد تا سخنرانی کند، موضوع را گرفته بود. او به سیاستمداران آمریکایی گفته بود که چالش رو به روی آنها اقناع کردن ملت هاست نه دستور دادن به آنها. این را اگر یکی به این حاکمان وطنی مان بگوید می شود فتنه گر و جاسوس خارجی و اجنبی و ترسیده و ... خدا ما را از شر برچسب های برادر حسین کیهان دور نگاه دارد. اما راه را اشتباهی می رویم برادر. خیلی اشتباه.


 


کلیپی که مشاهده می کنید، پس از حضور فعالان سبز در روزجهانی کارگر در پاریس و حمل پوسترهای زندانیان سیاسی ایرانی تهیه شده است.

همانطور که پیش از این در "ندای سبز آزادی" اطلاع رسانی شد (اینجا)، جمعی از کنشگران سبز مقیم پاریس، با حضور در تظاهرات روز جهانی کارگر، اول ماه می ۲۰۱۲، در مورد وضع زندانیان جنبش سبز آگاهی بخشی کردند.

این فعالان سبز با در دست داشتن پوسترهایی از رضا شهابی، فعال کارگری زندانی در بند ۳۵۰ اوین؛ دکتر سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی و فعال ملی-مذهبی زندانی در بند ۲۰۹؛ نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر، محبوس در زندان اوین؛ عبدالله مومنی، عضو ارشد ادوار تحکیم وحدت در زندان اوین؛ و رسول بداغی، آموزگار زندانی در زندان رجایی شهر؛ و نیز زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز، در مورد وضع زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی و فعالان صنفی ایران اطلاع رسانی کردند.

فعالان سبز در این تظاهرات همچنین در تجمع اعتراضی دموکراسی خواهان سوری حضور یافتند. این همراهی اعتراضی کنشگران جنبش سبز ایران با استقبال آزادی خواهان سوریه همراه شد.

در این راهپیمایی همچنین اطلاعیه هایی در مورد جنبش سبز و زندانیان آن، میان افرادی که در این راهپیمایی و مراسم حضور یافته بودند، توزیع شد.


 


همسر محمدرضا معتمدنیا، زندانی سیاسی که در انفرادی بند ۲۴۰ به اعتصاب غذای خود ادامه می دهد، در یادداشتی کوتاه به همسرش از او خواسته با توجه به نگرانی افراد خانواده و درخواست فرزندان موسوی، به اعتصاب غذای خود پایان دهد.

 

پیش از این فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در پیامی از محمدرضا معتمدنیا و محمدعلی ولایتی، دو زندانی سیاسی اعتصاب کننده، در خواست کردند که به این اعتصاب پایان دهند.

در پی این نامه، محمدعلی ولایتی به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به گزارش کلمه، محمدرضا معتمدنیا، زندانی سیاسی که از ۲۱ فروردین ماه سال جاری در اعتراض به حبس میرحسین و کروبی و خانم رهنورد دست به اعتصاب غذای نامحدود زده بود، هفته ی گذشته پس از بدحالی شدید به بیمارستان شهدی تجریش منتقل شد.

محمدرضا معتمد نیا، مشاور ویژه رجایی، باهنر و میرحسین موسوی، از ۲۷ فروردین به انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده بود و در این بین دو بار بر اثر وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان اعزام شد.

این زندانی سیاسی که اعلام کرده تا پایان حبس نخست وزیر امام در اعتصاب خواهد ماند، چندی پیش طی نامه ای به رهبری با انتقاد از عملکرد وی تاکید کرد: اینک شما بر سر یک دوراهی تاریخی قرار دارید، یک راه همسویی با اراده ملت و احترام به حق انتخاب آزادانه آنان بر سرنوشتشان است و انتخاب دیگر تقابل با ملتی است که طی ۱۵۰ سال گذشته خیزش و انقلاب را در مقابل حاکمیت فردی و تحمیل اراده سلطانی سامان داده و به سرانجام رسانده است؛ فرصت را دریابید چه بسا که در آینده با الزام ها روبرو شوید نه با انتخاب ها.

متن کامل نامه همسر این زندانی سیاسی به شرح زیر است:

بسم الله القاسم الجبارین

همسر عزیزم سلام

بیست و شش روز از اعتصاب غذا و بیست روز از محبوس بودنت در انفرادی (البته این بار) می گذرد. نبودن هایت از آغاز زندگیمان سخت و گرانبار بوده ولی هیچکدام رنج این مدت را نداشته. نه آنگاه که در جبهه های حق علیه باطل رو در روی دشمن می ایستادی و نه آنگاه که برای راه اندازی کارخانه یخ فاو در دمای بالای ۵۰ درجه زیر آفتاب عرق ریزان به تعمیر و یا راه اندازی ماشین آلات می پرداختی تا فرزندان میهن مان آب خنک بنوشند و نه آنگاه که بعد از جنگ در بازسازی مناطق جنگ زده شرکت می کردی و نه آنگاه که در مسیر صنعت کشور تلاش می نمودی که البته هیچ کدام از این موارد را هرگز خودت به من نگفتی ولی اطرافیان و همرزم هایت به عنوان فداکاری و ایثارت این امور را برایم بازگو می کردند.

به هر حال از اول زندگی مشترکمان در راه اسلام و وطن و دور از خانه و خانواده بودی. اگرچه آن زمان فرزندانمان ساعت ها پای پنجره روی صندلی می ایستادند و وقتی به آنها می گفتم چرا اینجا ایستاده اید می گفتند: می خواهیم خیابان را نگاه کنیم شاید بابا از اینجا بگذرد و ما بابا را ببینیم. این کلمات مانند خنجری در قلبم فرو میرفت ولی رنج ندیدنت در حال حاضر هم برای من و هم برای فرزندانمان بسیار طاقت فرساتر از گذشته است. زیرا در گذشته هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی توان بیشتری داشتی و آن زمان به دلیل سلامتی کاملت هیچگاه دغدغه سلامتی ات را نداشتیم و فقط غم دوری ات بود. ولی اکنون که در سن بالای ۶۰ سال و از صدقه ظلم هایی که در این مدت حدود یکسال محبوس بودنت که ناراحتی قلبی، ناراحتی های ستون فقرات، فلج شدن انگشتان دست، خونریزی های مکرر لثه، مشکلات تنفسی و … متوجه ات شده به شدت نگران سلامی ات هستیم.

علاوه بر خانواده ات، خواهرانمان (دختران جناب آقای مهندس موسوی و سرکار خانم دکتر رهنورد) و بسیاری از دوستان و هم رزمانت به شدت نگران وضعیت سلامتی ات می باشند.

لذا با توجه به نگرانی افراد خانواده، درخواست خواهرانمان، نگرانی های دوستان و نزدیکانت و لزوم حضور سبزت در کنار خانواده تقاضای پایان دادن به اعتصاب غذایت را دارم.

در پایان لازم به ذکر است فداکاری ها و ایثارهایت همواره باعث سربلندی و سرافرازی مان بوده و هست.

ما همگی وعده خدا را برحق دانسته و معتقدیم که مظلومان و مستضعفان وارث حقیقی زمین اند.

به امید پیروزی حق بر باطل و آزادی تمام عزیزان دربند و برقراری حکومت اسلامی حقیقی توسط امام زمان(عج)

همسرت

نسرین کباری


 


"برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر"، در بیانیه‌ای، خواهان پایان یافتن آزار و تهدید قضایی محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری در ایران و آزادی بی‌قیدوشرط چهار عضو زندانی دیگر کانون مدافعان حقوق بشر در ایران شد.

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر، برنامه مشترک "فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" است.

به گزارش بی بی سی، در بیانیه برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر آمده است که محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، روز دهم اردیبهشت امسال و زمانی که برای دفاع از موکلش به دادگاه رفته بود، "اطلاع یافته که حکم محکومیت او به ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از اشتغال به حرفه وکالت و تدریس، در مرحله تجدیدنظر تایید شده است."

گزارش شده است که قاضی دادگاه به استناد حکم دادگاه تجدیدنظر، مانع دفاع آقای دادخواه از موکلش شده است و "آقای دادخواه هر لحظه در خطر دستگیری به سر می‌برد."

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر اضافه کرده است: "آقای دادخواه پنجمین عضو کانون مدافعان حقوق بشر است که به دنبال زندانی شدن نسرین ستوده، نرگس محمدی، محمد سیف‌زاده و عبدالفتاح سلطانی به زندان خواهد رفت."

طبق این بیانیه، "نسرین ستوده در حال گذراندن محکومیت ۶ سال زندان است؛ نرگس محمدی محکومیت ۶ سال زندان را می‌گذراند و با آزار و فشار اضافی وزارت اطلاعات روبروست؛ محمد سیف‌زاده در حالی که محکومیت ۲ سال زندان را می‌گذراند، با اتهام‌های تازه روبروست و عبدالفتاح سلطانی، هنوز در انتظار نتیجه اعتراض خود به محکومیت ۱۸ سال زندان در تبعید در شهر برازجان (در استان بوشهر) و ۲۰ سال محرومیت از اشتغال به حرفه وکالت، در بازداشت خودسرانه به سر می‌برد."

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر اضافه کرده است: "اعضای دیگر کانون مدافعان حقوق بشر نیز پس از تعطیلی این کانون در آذر ۱۳۸۷ قربانی پرونده‌سازی بوده‌اند و عبدالرضا تاجیک، پس از تایید محکومیت ۶ سال زندان در مرحله تجدیدنظر، ناگزیر از ترک کشور شد."

سوهیر بالحسن، رییس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر گفته است: "نگرانی ما این است که آزار و تعقیب کانون مدافعان حقوق بشر و تلاش برای خاموش کردن اعضای آن افزایش یابد."

به گزارش بی بی سی، جرالد استابرک، دبیرکل سازمان جهانی مبارزه با شکنجه نیز گفته است: "دولتمردان در ایران تمام تلاش خود را به کار می‌برند تا با صدور حکم‌های سنگین زندان، تبعید و محرومیت از اشتغال به حرفه، مدافعان حقوق بشر را به سکوت وادارند. تمام این اقدامات برای ترساندن کل جامعه و استقرار سکوتی مرگبار در آن انجام می‌گیرد."

برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر همچنین از دولتمردان ایران خواسته است تا تمام مدافعان حقوق بشر را که در بازداشت خودسرانه به سر می‌برند، آزاد کنند و مفاد اعلامیه سازمان ملل متحد درباره مدافعان حقوق بشر، اعلامیه جهانی حقوق بشر و معاهده‌های بین‌المللی حقوق بشر را که ایران تصویب کرده است، رعایت کنند.

بر اساس گزارش‌ها، محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری، روز دهم اردیبهشت امسال و زمانی که برای دفاع از ارژنگ داوودی، زندانی سیاسی که به محاربه متهم است، به دادگاه رفته بود، از طریق قاضی ابوالقاسم صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، در جریان صدور حکم دادگاه تجدیدنظر قرار گرفته است.

آقای دادخواه امروز به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "زمانی که (برای دفاع از موکل) در دادگاه حاضر شدم، قاضی صلواتی گفت که حکم قبلی من قطعی شده است و به همین دلیل نمی‌توانم از موکلم دفاع کنم."

او گفت که طبق حکم دادگاه بدوی، به جز ۹ سال زندان، برای ۱۰ سال از وکالت و تدریس حتی در آموزشکده های خصوصی محروم شده است و باید جزای نقدی نیز بپردازد، ضمن آن که دادگاه بدوی او را به شلاق نیز محکوم کرده بود که ظاهرا این حکم به جزای نقدی تبدیل شده است.

قاضی صلواتی، قضاوت دادگاه بدوی محمدعلی دادخواه را به عهده داشته است.

با این حال، آقای دادخواه گفت: "تاکنون حکمی به من ابلاغ نشده است و منتظر ابلاغ آن هستم."

او گفت: "اینطور که گفته شد، حکم زندان من قطعی شده است، ولی باید ابلاغ شود تا ظرف ۱۰ روز به مرحله اجرا برسد."

محمدعلی دادخواه یادآور شد که طبق قانون "هیچ دادگاهی صلاحیت ندارد وکلای دادگستری و حقوق‌بانان را از حق دفاع محروم کند و تنها در صلاحیت انحصاری کانون‌های وکلای دادگستری است که با توجه به قانون استقلال کانون وکلا، نسبت به رد، تایید یا تعلیق پروانه وکالت وکلا اقدام کنند."

او توضیح داد: "اتهامات من به سال ۸۸ و زمانی مربوط می‌شود که عده‌ای با حکم سعید مرتضوی، دادستان وقت، با جستجو در دفتر کار من، مسلسل، کلت و ۲۵۰ گرم تریاک پیدا کردند و گفتند تعدادی کتاب ضاله نیز در دفتر من بوده است. اما در دادگاه تجدیدنظر، اتهامات جدیدی مطرح شد و من به اقدام علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و نیز سخنگویی کانون مدافعان حقوق بشر متهم شدم."

این وکیل دادگستری اضافه کرد که به دلیل فعالیت‌هایش در دفاع از میراث فرهنگی نیز اتهاماتی علیه‌اش مطرح شده‌ است.

محمدعلی دادخواه پیش از این، وکالت بسیاری از فعالان سیاسی، دانشجویی و سندیکایی را به عهده داشته است. او وکیل مدافع یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی، که به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده، نیز بوده است.


 


تلویزیون اینترنتی جبهه پایداری متعلق به هواداران مصباح یزدی فیلتر شد.

این شبکه تلویزیونی اینترنتی به تبلیغ برای جبهه پایداری و انتقاد از جبهه متحد اصولگرایی می پرداخت.

جبهه متحد اصولگرایی به رهبری مهدوی کنی، رقیب درون جناحی "جبهه پایداری" است که با محوریت مصباح یزدی شکل گرفته است.

به گزارش "ندای سبز آزادی"، مسوولان قضایی یا امنیتی جمهوری اسلامی هنوز دلایل فیلتر شدن این تلویزیون اینترنتی را اعلام نکرده اند. اما پیش از این اعضای جبهه متحد اصولگرایی فعالیت این رسانه را غیر قانونی دانسته و خواستار تعطیلی آن شده بودند.

درخواست تعطیلی این تلویزیون پس از افزایش تنش میان دو جبهه صورت گرفت.

تنش و درگیری لفظی میان اعضای "جبهه متحد اصولگرایی" به رهبری مهدوی کنی و "جبهه پایداری" به رهبری مصباح یزدی اما زمانی اوج گرفت که حدود یک هفته پیش، جمعی از شاگردان مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق، در نامه ای شدیداللحن به محمد تقی مصباح یزدی، نسبت به وجود شکاف میان اصولگرایان هشدار دادند و مشی و مرام اعضای جبهه پایداری را در مسیر "جریان انحرافی" اعلام کردند و تلویحا مصباح را مسوول این وضعیت دانستند.

در واکنش به آن نامه، هواداران مصباح یزدی نیز دست به کار شده و در اقدامی مشابه، نامه انتقادآمیزی خطاب به مهدوی کنی منتشر کردند.

همزمان، اعضای جبهه پایداری که به واسطه نزدیکی به دولت احمدی نژاد و مصباح یزدی، از سوی رقبای محافظه کار خود "جریان انحرافی" نامیده شده اند، اعلام کردند که در حال راه اندازی یک تلویزیون اینترنتی هستند و با استفاده از این رسانه جدید، "مدعیان اصولگرایی را افشا خواهند کرد".

این اقدام نیز واکنش یاران مهدوی کنی در جبهه متحد را برانگیخت و مسئول روابط عمومی جبهه متحد اصولگرایان گفت: به زودی جزوه ۲۰۰ صفحه ای از تخریب های گروه پایداری را منتشر می کنیم.

اما امروز و همزمان با دور دوم انتخابات مجلس، تلویزیون پایداری فیلتر و از دسترس خارج شد. 

درباره فیلتر شدن تلویزیون اینترنتی یاران مصباح یزدی، وبسایت فردا که متعلق به هواداران مهدوی کنی است نوشت:  "این شبکه تلویزیونی اینترنتی به تبلیغ برای جبهه پایداری می پرداخت و روند تخریب و تهمت زنی به نیروهای انقلاب در این سایت مانند دیگر رسانه های گروه پایداری پیگیری می شد." این وبسایت همچنین نوشته که ایده تلویزیون اینترنتی، طرح "گروه های ساختار شکن" بوده است.

در واکنش به این رویداد اما سایت "بی باک" که با مدیریت حامیان مصباح اداره می شود، تلویزیون اینترنتی پایداری را "شبکه جهانی" نامیده و با انتقاد از فیلتر شدن آن نوشته است: "شبکه جهانی پایداری که در مدت کمتر از ده روز از آغاز فعالیت خود توانسته بود مخاطبین بسیاری را در سراسر جهان با آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی آشنا سازد لحظاتی پیش فیلتر شد." 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته