-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۳, چهارشنبه

Latest News from Norooz for 05/23/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



« آزادی » یک مفهوم برآمده از تجربه بشری و دنیای جدید است، و از اینرو در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان برخلاف مفهوم « عدالت » ریشه و بنیاد معرفتی چندانی ندارد، و آشنایی با این مفهوم حداکثر درتاریخ ما به میانه دوران حاکمیت سلسله سلطنتی قاجاریه و شکل گیری جنبش مشروطیت بر می گردد، و اگر فرض را براین بگذاریم که مجموعه مباحث در این باره بخوبی مطرح و پیگیری شده است اما برپایه شواهد عملی تاریخی می توان دریافت که این مفهوم هنوز نتوانسته است به ذهن و دل ما بدرستی وارد شده و به گفتمان غالب جامعه ما به ویژه در عرصه عمل اجتماعی تبدیل و نهادینه شود.

مطالعه و بررسی تاریخ معاصر ما بخوبی نشان می دهد که هرگاه جامعه ما بدلیل ضعف قدرت و اقتدار حاکمیت فرصتی برای تمرین « آزادی » یافته است در عمل به نوعی آنارشی و هرج و مرج منجر شده و زمینه را برای بازگشت دوباره استبداد و اقتدارگرایی فراهم آورده است بگونه ای که یک چرخه باطل استبداد – آزادی – هرج و مرج – استبداد را رقم زده است. دوران پس از مشروطه تا به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه و بازگشت استبداد، پیروزی دوباره مشروطه طلبان تا کودتای رضاخان، سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332، سقوط رژیم سلطنتی پهلوی در بهمن سال 57 تا سال 60، و حتی وضعیتی که در دوران اصلاحات به ویژه از سال 76 تا80 پیش آمد، شاهدی براین مدعاست. برپایه تحقیقی که در مورد تاریخ مطبوعات ایران و شمارگان آنها از تاریخ انتشار اولین مطبوعه تا کنون انجام گرفته است براحتی می توان به اثبات این مدعا پرداخت که چگونه در مقاطعی که نسیم « آزادی » فضای جامعه ما نوازش کرده است تعداد مطبوعات منتشره اوج گرفته اما در محتوا از مرزهای قانون و اخلاق و حتی هنجارهای عرفی جامعه عبور کرده و با در پیش گیری شیوه افشاگری به نوعی هرج و مرج فکری و سیاسی در جامعه دامن زده و عامه مردم را رنجانده و خسته کرده اند بگونه ای که آنها در واکنش به این وضعیت به پذیرش بازگشت استبداد و اقتدارگرایی و فضای بسته مطبوعاتی رضایت داده اند!

می دانیم که « آزادی » مفهومی است با ریشه های پیچ در پیچ و در نتیجه محتوایی بس تغییر پذیر. این مفهوم که در نهایت به معنای این است که هر فردی آزادانه بتواند زندگی خویش را در عرصه فردی و اجتماعی هدایت و راه دلخواه خود را انتخاب کند، در عرصه عمل اجتماعی و برای همزیستی در چارچوب « قانون » تعریف و مرزدار می شود ( با این فرض که نظام سیاسی مردمسالار و قانون اساسی اش برپایه تامین و تضمین آزادیهای بنیادین بشر باشد )، وطبعا همه شهروندان باید در بهره مندی از « آزادی » در دامنه « قانون » حرکت نمایند، اما درعین حال باید بدانیم که علاوه بر رعایت « قانون » آنچه به « آزادی » در جامعه جلوه و جلا و زیبایی می دهد رعایت موازین اخلاقی و هنجارهای عرفی و در یک کلام « مدارا » ی با دیگر شهروندان است که بگونه ای متفاوت از ما می اندیشند و عمل می کنند.

قاعده طلایی اخلاق این است:" آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند " یا " آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند ". در آموزه های اسلامی هم مضمون چنین سخنی را در حدیثی از پیامبر گرامی نقل کرده اند، علاوه بر این قاعده پایبندی به صفت اخلاقی « عدالت » نیز باید ما را به رعایت « آزادی » بگونه ای منصفانه در باره دیگران وا می دارد، و در واقع در هر شرایطی باید بدانیم که « آزادی » و « عدالت » در همجواری با هم به جامعه معنا و مفهوم و قوام و دوام می بخشند و عدول از هریک می تواند حاکمیت و شهروندان را در مسیر استبداد و ظلم بدیگری قرار دهد. این آموزه قرانی :" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت‏شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است " ( سوره مریم آیه 8) به صراحت و روشنی به همه مسلمانان و بطور کلی آدمیان انذار و هشدار می دهد در همه حال عدالت ورزی کنند و حتی دشمنی با فرد یا گروهی آنها را به عدول از این امر وا ندارد، در اینصورت تکلیف با دوستان و هم کیشان روشن است. از اینروست که به قاعده « مدارا » می رسیم که این شعر حافظ برآمده از این آموزه هاست :" آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است – با دوستان مروت با دشمنان مدارا"

اینکه به رغم چنین آموزه ها و فرهنگی چرا ما ایرانیان بطور کلی و مسلمانان بطور خاص نمی توانیم بین « آزادی و مدارا » جمع کنیم، سئوالی است که جای بحث و تامل بسیار دارد اما در این میان نقش افرادی که خود را تحصیلکرده و روشنفکر و...می دانند بسی قابل تامل تر می نماید که بعضا بجای اینکه با گفتار و رفتارشان بر ارزش « آزادی و مدارا » در جامعه ما بیفزایند باعث دامن زدن به مسائل و مباحثی می شوند که هیچ کمکی به پیشبرد جنبش سبزی که در پی تحقق « آزادی و مدارا » در جامعه ماست نمی کند، و دلیل و بهانه برای ادامه حاکمیت استبداد و اقتدارگرایی را فراهم می آورد. البته در این میان تکلیف آنانی که بنام مسلمانی جز نامدارایی نمی ورزند و بر طبل خشونت می کوبند و درپی میخکوب کردن استبداد دینی هستند، روشن است. اگر هر یک از ما بواقع بدنبال « آزادی » به عنوان آرمانی تعالی بخش در کشورمان هستیم باید به همه لوازم و مقتضیات پیمودن راهی که ما را بدین مقصود برساند، در گفتار و رفتار پایبند باشیم که در شاخص « مدارا » تجلی می یابد، و در این مسیر هر ادعای آزادیخواهی و سبز بودنرا از سوی هر فرد و گروهی باید با این شاخص محک زد و آزمود.


 


ویژه نامه «تحزب» هفته نامه «شما» -ارگان حزب موتلفه- در گفتگویی با محمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق جبهه مشارکت، به نقل از وی نوشت: "ما ابایی نداشتیم که با مسئولین نهضت آزادی تبادل نظر کنیم. در جلسات ما بیایند، ما در جلسات آنها شرکت و با آنها گفت‌وگو کنیم و از نظرات هم مطلع شویم، ولی دولت به هر دلیلی که می‌خواست داشته باشد، در ارتباط با آنها محذوریت داشت."


خاتمی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "خود من به رد صلاحیتم در انتخابات مجلس هفتم اعتراض دادم، به من اعلام نکردند که بروم و علت آن را به من بگویند . فقط گفتند عدم التزام به اسلام و عدم التزام به قانون اساسی."


دبیر کل سابق جبهه مشارکت با بیان اینکه "نمی گویم در مجلس ششم اشتباه نداشتیم"، افزود: "علمای ما در مجالس مشروطیت می‌رفتند در حضرت عبد‌العظیم یا جاهای دیگر تحصن می‌کردند. تحصن یک حرکت مدنی شناخته شده در بلند کردن صدای اعتراض است. اگرصدای اعتراض را بلند می‌کنیم، شنیده نشد، تحصن می‌کنیم تا به مردم بگوییم صدای اعتراض ما را بشنوند بعد هم جمع می‌کنیم خداحافظ، رفتیم دنبال کارمان."


محمدرضا خاتمی با اشاره به تحصن نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به اقدامات غیرقانونی نهادهای فراقانونی در رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس هفتم گفت: "ما گفتیم در انتخابات مجلس هفتم شرکت نمی‌کنیم. کجا انتخابات را تحریم کردیم؟ گفتیم ما این انتخاب را قبول نداریم و شرکت نمی‌کنیم. کار دیگری نکردیم. این حق مدنی یک حزب است که در انتخابات شرکت بکند یا نکند، اما هیچ وقت نیامدیم بگوییم که ما شورای نگهبان را قبول نداریم، حتی افرادش را."

 

وی افزود: "قبل از انتخابات مجلس هفتم اعلام کردیم ۱۹۰ نماینده مجلس با اسم و رسم تعیین شده‌اند و همین هم شد. ما که علم غیب نداشتیم. می‌دانستیم اینطور می‌شود. بنده به عنوان کسی که در این انقلاب بوده‌ام، بچه این انقلاب هستم، در جنگ و در جاهای دیگر بوده‌ام، وقتی می‌بینم این جور دارد با همه چیز بازی می‌شود، حق ندارم اعتراض کنم؟ حق ندارم بگویم این مجلس مجلسی نیست که امام می‌گفت؟ من می‌گویم فلانی، بچه انقلاب است ولی فکرش با آقای جنتی یکی نیست. معتقد است این روشی که آقای جنتی دارد به سود انقلاب نیست. حالا این باید رد صلاحیت بشود؟"


این فعال اصلاح طلب در خصوص مواضع جبهه مشارکت در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور دهم گفت: "پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در بیانیه مان آوردیم: "برآورد‌هایمان می‌گویند این نتیجه، نتیجه درستی نیست. از مردم می‌خواهیم خویشتندار باشند و هیچ حرکت غیر قانونی و خلافی انجام ندهند. مگر شما نمی‌گویید قوه قضائیه؟ قوه قضائیه کجا آقای میر‌دامادی را به جرم اینکه مردم را تحریک کرده، محاکمه کرده؟ عناوین کلی که هیچ مصداق هم نداشت. اقدام علیه امنیت ملی. کجا؟ هیچی؟ اینهاست که من با آنها مسئله دارم."


وی افزود: "حزب مشارکت مخالف فراخوان راه‌پیمایی سکوت و راه‌پیمایی‌های بعدی نبود.این راه‌پیمایی یکی از آرام‌ترین راه‌پیمایی‌هایی است که انجام شده. راه‌پیمایی‌های حق مردم است."


خاتمی تاکید کرد: "بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم، به قدری همه شوکه شدند که امکان تصمیم‌گیری نبود و بعد ما اولین جلسه‌مان را شنبه شب، ۲۳ خرداد گذاشتیم، یعنی اگر آدم برنامه‌ای دارد که نمی‌رود خانه‌اش بخوابد تا شنبه! بنده شنبه رفتم سر کارم، همه رفتند سر کارشان، اصلاً برنامه خاصی نبود. طبق روال همیشگی‌مان که شنبه‌ها جلسه دفتر سیاسی داشتیم، شنبه ساعت شش در دفتر جلسه دفتر سیاسی نشستیم. اتفاقاً آن روز من زودتر رفتم و بعد ریختند و همه را گرفتند و بردند و چه کار کردند. هیچ برنامه خاصی نبود. تازه همه آنها حوادث روز‌های ۲۲ و ۲۳ خرداد را سند جرم می‌دانند. هیچ‌کس به خاطر ۲۵ خرداد محاکمه نشده. در ۲۳ خرداد زمانی که در شهر آتش‌سوزی‌ها و به هم ریختگی‌هایی بود، گفتند شما مردم را تحریک به این کار‌ها کردید."


محمدرضا خاتمی در خصوص منابع مالی حزب مشارکت، حزب بزرگ جریان اصلاحات افزود: "حزب مشارکت در امر انتخابات که وارد می‌شد، در حقیقت دو منبع عمده مالی داشتیم. یکی کسانی بودند که تمکن مالی داشتند و کمک می‌کردند، خیلی اوقات هم می‌‌رفتیم و از آنها درخواست می‌کردیم که به ما کمک کنید. کسانی بودند که کاملاً آنها را می‌شناخیتم و می‌دانستیم که توقع بیجا که فرضاً بعداً که کاندیدای حزب شوند، توقع عنوان و پست و مقام ندارند و رانت و امثالهم از ما طلب نمی‌کنند. دوم اینکه بخش عمده‌ کمکها اصلاً در جریان حزب تأمین نمی‌شد، یعنی هواداران در جای دیگر بدون اینکه ما دنبال کنیم، خودشان می‌رفتند این کار‌ها را می‌کردند... در انتخابات سال ۸۴، آقای دکتر معین، کل بودجه تبلیغاتمان حدود سیصد میلیون شد و ۱۵۰ میلیون هم در آخر انتخابات به صورت قرض ماند."


این فعال جنبش سبز، در خصوص مرامنامه اعضای حزب نیز تاکید کرد: "حزب ما ایدئولوژیک نیست. و تجسس نمی‌کند که کسی نماز می‌خواند یا نمی‌خواند. ما معتقدیم قانون اساسی چهارچوب فعالیت سیاسی در ایران است. برای فعالیت از آن فراتر نمی‌رویم، از آن کمتر را هم قبول نمی‌کنیم. جایگاه ولایت فقیه در قانون اساسی مشخص است. چون در اساسنامه و مرامنامه حزب آمده که ملتزم به قانون اساسی هستیم، به همه اصول قانون اساسی التزام داریم."


وی افزود: "یکی از دلایلی که می‌گوییم حزب مشارکت ایدئولوژیک نیست، همین است که مثلا بیاییم و بپرسیم آقا شما در درون خودت نظریه ولایت فقیه را قبول داری یا نداری؟ ما می‌گوییم این چارچوب قانون اساسی است عمل به چارچوب قانون اساسی را قبول دارید یا نه؟ می‌گوید بله، قبول دارم. می‌گوییم پس می‌توانی عضو حزب بشوی، اما اینکه بگوییم حتماً باید اعتقاد به ولایت فقیه داشته باشید، در این وارد نمی‌شویم."


دبیر کل سابق جبهه مشارکت تاکید کرد: "بنده هم معتقدم باید وحدت ملی را حفظ کرد، اما سئوال این است که وحدت ملی چگونه ایجاد می‌شود؟ بنده می‌گویم وحدت ملی اینگونه ایجاد می‌شود که حقوق مردم را که ضایع کرده‌اند به آنها برگردانند، انتخابات آزاد هم برگزار کنند. این جوری وحدت ملی تامین می‌شود. می‌گویید نه؟ خیلی خوب، ما دیگر عقلمان نمی‌رسد که چگونه می‌شود وحدت ملی را تامین کرد. وحدت ملی اگر این است که همه ما بیاییم بگوییم غلط کردیم، اشتباه کردیم، وحدت ملی حاصل می‌شود، به این شکل وحدت ملی حاصل نمی‌شود. وحدت ملی را همه قبول دارند. راه رسیدن به آن چیست باید در حیطه کار‌های کارشناسی بررسی شود."


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته