جمعی از کنشگران سبز مقیم پاریس، با حضور در تظاهرات روز جهانی کارگر، اول ماه می ۲۰۱۲، در مورد وضع زندانیان جنبش سبز آگاهی بخشی کردند.
بر اساس گزارش رسیده به "ندای سبز آزادی"، این فعالان سبز با در دست داشتن پوسترهایی از رضا شهابی، فعال کارگری زندانی در بند ۳۵۰ اوین؛ دکتر سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی و فعال ملی-مذهبی زندانی در بند ۲۰۹؛ نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر، محبوس در زندان اوین؛ عبدالله مومنی، عضو ارشد ادوار تحکیم وحدت در زندان اوین؛ و رسول بداغی، آموزگار زندانی در زندان رجایی شهر؛ و نیز زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز، در مورد وضع زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی و فعالان صنفی ایران اطلاع رسانی کردند.
فعالان سبز در این تظاهرات همچنین در تجمع اعتراضی دموکراسی خواهان سوری حضور یافتند. این همراهی اعتراضی کنشگران جنبش سبز ایران با استقبال آزادی خواهان سوریه همراه شد.
در این راهپیمایی همچنین اطلاعیه هایی در مورد جنبش سبز و زندانیان آن، میان افرادی که در این راهپیمایی و مراسم حضور یافته بودند، توزیع شد.
همزمان با فرا رسیدن روز جهانی کارگر، کارگران در شهر سنندج استان کردستان دست به تجمع زدند، اما این تجمع با حضور ماموران امنیتی و نیروهای انتظامی و لباس شخصی به تشنج کشیده شد.
یک فعال کارگری در سنندج که نخواست نامش فاش شود به بیبیسی فارسی گفت: "درخواست مجوز ما برای تجمع، مورد موافقت قرار نگرفت، به همین منظور امروز (اول ماه مه) کارگران به همراه خانوادههایشان در یکی از خیابانهای شهر تجمع کردند، اما ماموران نیرو انتظامی و لباس شخصی با گاز فلفل و باتوم به تجمع کنندگان حمله کردند."
به گفته این فعال کارگری، این کارگران سپس به منطقه دیگری رفتند و در آنجا نیز نیروهای امنیتی اجازه تجمع به آنها ندادند و "با حمله به آنها حدود چهار یا پنج نفر از کارگران را بازداشت کردند به مکان نامعلومی بردند."
به گفته این فعال کارگری، بعضی از کارگران نیز در اثر حمله نیروی انتظامی مضروب شدند.
به گزارش بی بی سی، فضای شهر امنیتی است و ماموران انتظامی و لباس شخصی در سطح شهر حضور گسترده دارند.
فعال کارگری مورد اشاره همچنین گفت: "در بعضی از محلات که درگیری در آنها اتفاق افتاده است، ماموران به محض اینکه جوانی از خانه بیرون میآید، او را بازداشت میکنند."
طرحی از دوست سبز
فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در پیامی از محمدرضا معتمدنیا و محمدعلی ولایتی، دو زندانی سیاسی که این روزها در زندان اوین دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده اند در خواست کرده اند که به این اعتصاب پایان دهند.
محمدرضا معتمدنیا، مشاور ویژه رجایی، باهنر و میرحسین موسوی که از ۲۱ فروردین ماه سال جاری دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و از ۲۷ فروردین به انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده بود و در این بین دو بار بر اثر وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان اعزام شده بود، پس از بدحالی شدید به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و در آنجا بستری شد. محمد علی ولایتی دیگر زندانی سیاسی نیز از ۲۴ اسفند ماه اعتصاب غذای خود را آغاز کرده و درخواست اعاده دادرسی و ملاقات با دادستان کل کشور را دارد.
دختران آقای موسوی، در این پیام با بیان اینکه برای ما در این روزهای سخت که به جبر و ظلم از پدر و مادر خود دوریم وجودتان که برایشان عزیز بود دو صد چندان عزیزتر گشته است، تاکید کرده اند: ما همه، وعده حق خدا را باور داریم که ان مع العسر یسری، به یقین پس از سختی آسانی ست.
به گزارش "کلمه"، متن این پیام به شرح زیر است:
ان الله یحب صابرین
برادران بزرگوار و مقاوم، قهرمانان دربند
جناب آقای محمدرضا معتمدنیا و جناب آقای محمدعلی ولایتی
شنیده ایم که علاوه بر تلخی زندان، رنج اعتصاب غذا را هم به جان خریده و در میان خواست های به حقتان با محبت و دوستی آزادی یاران محصور جنبش سبز را هم مطرح کرده و مصرید که مگر با پیام آنها به اعتصاب خود پایان دهید.
برای ما دختران مهندس موسوی و دکتر رهنورد در این روزهای سخت که به جبر و ظلم از پدر و مادر خود دوریم وجودتان که برایشان عزیز بود دو صد چندان عزیزتر گشته است.
لذا ما خواهرانتان، ضمن تشکر از محبت شما و با توجه به اینکه کلیه دسترسی ها به آنان قطع شده و خود نیز بطور کامل از ایشان بی خبریم و از آنجا که می دانیم رنج و غم شما و خانواده هایتان به یقین غم آنها نیز هست به نمایندگی از ایشان خواهش می کنیم به اعتصاب خود پایان دهید.
ما همه، وعده حق خدا را باور داریم که ان مع العسر یسری، به یقین پس از سختی آسانی ست.
برای روزهای شاد، آسانی وجودتان سلامت و پایدار
کوکب، زهرا و نرگس موسوی خامنه
ملیپوش سابق تیم ملی بانوان در رشته دوچرخهسواری، بر اثر خوردن کنسرو مسموم ماهی تن جان خود را از دست داد.
زیبا مهینی عضو تیم ملی دوچرخه سواری بانوان در سالهای ۸۸ و ۸۹ و یکی از اعضای تیم باشگاهی ترافیک در سالهای پیش، صبح امروز (سهشنبه) درگذشت.
صفرزاده، دبیر فدراسیون دوچرخهسواری در گفتوگو با ایسنا درباره این حادثه گفت: در تماسی که با پدر مرحوم زیبا مهینی داشتیم وی عنوان کرد که دخترش به دلیل مسمومیت بر اثر خوردن کنسرو ماهی تن در دانشگاه به بیمارستان منتقل شده و متاسفانه علیرغم تلاشهای صورت گرفته، جان خود را از دست داده است.
وی ادامه داد: زیبا مهینی در کارنامه ورزشی خود قهرمانی کشور و همچنین شرکت در کاپ آسیا را دارد و در سالهای ۸۸ و ۸۹ عضو تیم ملی دوچرخهسواری بوده است.
مراسم تشییع پیکر این ورزشکار جوان ۲۶ ساله ساعت ۸:۳۰ فردا در پیست دوچرخهسواری ورزشگاه آزادی برگزار میشود.
متن کامل پیش نویس توافقنامه های ایران و عراق، اشتباهی برای دولت لبنان فرستاده شد.
قرار است محمدرضا رحیمی ، معاون اول احمدی نژاد به لبنان سفر کند به همین دلیل دولت، پیش نویس توافقنامه های دوطرف را به بیروت فرستاده است اما گاف آنها توجه مقامات و رسانه های لبنانی را برانگیخته است.
روزنامه الحیات گزارش داده که متن پیش نویس توافقنامه های ارائه شده از سوی هیات ایرانی به مقامات لبنانی، همان متن های امضا شده با مقامات عراقی است و حتی کلمات "عراق" و "بغداد" که در آن قراردادها نوشته شده نیز برای لبنانی ها ارسال شده است!
"عصر ایران" با انتشار گزارشی در این باره نوشت: به گفته مقامات آگاه، متن پیش نویس ها همان متن هایی هستند که در سفر ده روز پیش محمدرضا رحیمی به بغداد با مقامات عراقی به امضا رسید و به این ترتیب حالا به دست مقامات لبنانی رسیده است.
روزنامه النهار چاپ بیروت هم نوشت: کشف این موضوع که متن پیش نویس توافقنامه ارائه شده به لبنان عیناً همان متن توافقنامه های ایران و عراق است باعث ایجاد تعجب و بحث و جدل در کابینه لبنان شده است.
شبکه خبری "بی بی سی" به نقل از یک مقام افغان که نخواسته نامش فاش شود گزارش داد، رفت و آمد به سفارت افغانستان در تهران، ممنوع شده و ساختمان سفارت تحت نظارت نیروهای امنیتی ایران قرار گرفته است.
بی بی سی می گوید، مقام افغان به این شبکه خبری گفته که مدتی است، ماموران امنیتی ایران کارمندان سفارت افغانستان در تهران را به دلایل نامعلومی تحت نظر گرفته اند.
یکی از کارمندن سفارت افغانستان در تهران، در صحبت تلفنی با خبرنگار بی بی سی در کابل گفته است که ماموران امنیتی ایران با کارمندان این سفارت بدرفتاری کرده اند و آنها فعلا "در وضعیت خوبی نیستند."
به گفته این کارمند سفارت افغانستان، ماموران امنیتی ایران به کارمندان سفارت افغانستان گفته اند که با آنها "عمل متقابل" می کنند زیرا دولت افغانستان برخورد نا مناسبی با کارمندان سفارت ایران در کابل داشته است.
بی بی سی می گوید یک منبع دیگر هم گفته که رفت و آمد به سفارتخانه افغانستان در تهران، ممنوع شده و ساختمان سفارت تحت نظارت قرار دارد.
وزارت امور خارجه افغانستان می گوید که این موضوع را با مقامات ایرانی در میان گذاشته و مذاکرات بین آنها و مقام های ایرانی جریان دارد.
فرامرز تمنا از سخنگویان این وزارتخانه گفت که این وضعیت به دلیل یک سوء تفاهم پیش آمده بود و در حال حاضر وضعیت عادی است.
آقای تمنا افزود: "موضوع یک موضوع امنیتی است که ناشی از یک سوء تفاهم بوده، اما در مورد جزئیات و ماهیت موضوع بررسی ها را آغاز کرده ایم و هنوز جریان دارد و به نتیجه لازم نرسیده ایم. اما اطمینان می دهم که موضوع از عصر دیروز حل شده است."
مقام های وزارت خارجه افغانستان حاضر نیستند جزئیات بیشتری در این مورد ارائه کنند.
صندوق بینالمللی پول از طرف یک گروه لابی حقوقی امریکایی بنام «اتحاد علیه ایران هستهای» به رهبری مارک والاس سفیر سابق امریکا در سازمان ملل تحت فشار قرار گرفته تا رابطه خود با ایران را محدود کند.
به گزارش رادیوفردا، والاس در نامهای خطاب به کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول خواسته است که این مؤسسه بینالمللی در راستای همگامی با تحریم های اتحادیه اروپا و امریکا، کلیه ارتباطات خود با بانک مرکزی ایران را قطع و حساب بانک مرکزی ایران در این سازمان را مسدود کند.
این گزارش به نقل از خبرگزاری بلومبرگ افزوده است، این گروه لابی، متشکل از چندین مقام رسمی بلندپایه سابق و کنونی امریکا، درصدد هستند که جبهه جدیدی برای فشار بر ایران و منزوی کردن آن باز کنند تا ایران مجبور شود دست از غنیسازی اورانیوم بکشد و با آژانس بینالمللی انرژی هستهای همکاری کامل کند.
والاس در نامه خود به ارتباط بانک مرکزی ایران با «برنامه هستهای نامشروع ایران»، پولشویی، حمایت مالی از تروریسم بینالمللی و اعمال «فشارهای بیرحمانه علیه مردم ایران» اشاره کرده است.
در این نامه ادعا شده است که دارایی و سپرده بانک مرکزی ایران در صندوق بین المللی بالغ بر یک میلیارد دلار است، حساب بانک مرکزی ایران در این صندوق بایستی بسته شود و این مبلغ اگر به دلار، واحد پول ملی امریکا باشد، طبق قوانین اتحادیه اروپا و امریکا، باید ضبط شود.
ویلیام موری سخنگوی رئیس صندوق بینالمللی پول در واکنش به این نامه گفته است که فعالیتهای این صندوق کاملا منطبق بر قانون است و روابط عادی خود را با کشورهای عضو ادامه خواهد داد.
صندوق بینالمللی پول میگوید که داراییها و سهام ایران نزد این صندوق به ریال و معادل دو میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار است و طی چند دهه اخیر دست نخورده باقی مانده است. طبق آمار صندوق بین المللی پول، ایران از ژانویه ۱۹۸۴ هیچ معامله مالی با صندوق نداشته است.
آقای ویلیام موری همچنین گفته است که اتحادیه اروپا و امریکا صندوق بینالمللی پول را به خاطر اینکه یک نهاد بینالمللی است از تحریمهای خود معاف کردهاند.
وی همچنین گفته است که قطع رابطه صندوق با ایران و لغو عضویت ایران در این نهاد بینالمللی در صلاحیت کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی نیست و بایستی این تصمیم توسط کشورهای عضو در صندوق بینالمللی پول اتخاذ شود.
جان سالیوان یکی از سخنگویان وزارت خزانهداری امریکا نیز به خبرگزاری بلومبرگ گفته است که نهادهای بینالمللی که با بانک مرکزی ایران تعامل دارند، مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول از تحریمهای امریکا معاف هستند.
به گفته صندوق بینالمللی پول تنها پول و سهام ایران را نزد خود نگه داشته است و هیچ معاملهای با ایران انجام نمیدهد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از تصمیم اخیر احمدینژاد برای تخصیص ۲۴ میلیارد دلار به واردات کالاهای اساسی ابراز تاسف کرد.
هفته گذشته محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد از تصمیم دولت برای تخصیص ۲۴ میلیارد دلار به واردات کالاهای اساسی خبر داد و گفت که این اقدام با حمایت رئیس دولت صورت گرفته و موجب تحول بزرگی در بازار ایران خواهد شد.
همچنین امروز نیز برخی خبرگزاری های داخلی اعلام کردند، محمود احمدی نژاد برای جلوگیری از افزایش قیمت کالاهای خوراکی، برای "اقدام ضربتی" دستور داده و خواستار واردات برخی کالاها شده است.
این درحالی است که موج تعطیلی کارخانه ها و واحدهای تولیدی در ایران به معضل بیکاری ابعاد تازه ای بخشیده است. اغلب این واحدها در پی افزایش شدید واردات در دولت احمدی نژاد با مشکل مواجه شدند اما پس از اجرای طرح حذف یارانه ها و افزایش قیمت حامل های انرژی و مواد اولیه، امکان ادامه فعالیت را به کلی از دست داده اند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی که به مناسبت روز معلم و هفته کارگر سخن می گفت، با انتقاد از این وضعیت گفت: این {انتقاد} بدین معنا نیست که از نیازهای ضروری مردم غفلت کنیم، اما سخن این است که چرا زمانی که میتوانیم با حمایت از تولیدات داخلی چنین نیازهایی را در داخل تأمین کنیم به واردات رو بیاوریم.
به گزارش ایلنا، هاشمی در بخش دیگری از سخنانش به بداخلاقیها، تهمتها، و رواج مفاسد گوناگون و نیز فقر و اعتیاد و معضلات اجتماعی در جامعه اشاره کرد و گفت: کسی که مردمفریبی، دروغ و ریاکاری را برای پیشبرد اهداف خود پیشه میسازد، خود و جامعه را از درون پوسانده و متلاشی میکند، زیرا زمانی که به جای خدا و انسانیت، شرک و پلیدی در دل جای گرفت، نمیتوان ادعای اهداف الهی و انسانی را یدک کشید.
وی تاکید کرد: راه برونرفت از معضلات و مشکلات کنونی نیز بازگشت به اخلاق و اعتدال است.
ندای سبز آزادی_ ریحانه موسوی: تلاش چند ماهه مهدوی کنی و محمد یزدی برای نزدیک کردن جبهه اصولگرایان نه تنها به نتیجه نرسید بلکه هر روز شکاف جدیدی خود را می نمایاند.
حامیان مصباح یزدی زمانی نه چندان دور با فرستادن محمود احمدی نژاد به پاستور خود را به اهداف تعیین شده برای کسب قدرت نزدیک دیدند. آنان با حمایت های وافر این دولت امام زمانی از اسفندیار مشایی هر چند سعی کردند تا حدی راه خود را از مردان احمدی نژاد جدا کنند، اما در خفا پیمان برادری بستند. همزمان، مصباحیون با حامیان احمدی نژاد برای بیرون کردن سایر گروه های اصولگرا پیمان برادری بستند.
اینک اما، نامه دانش آموختگان دانشگاه امام صادق در بحبوحه دور دوم انتخابات فرمایشی مجلس نهم، فصل دیگری را در مرافعات اصولگرایان گشوده است. نامه ای که بی پاسخ نماند و بلافاصله شاگردان مصباح یزدی را دست به قلم کرد. شاگردانی که پس از ریاست جمهوری اینک برای ریاست مجلس خیز برداشته اند.
این نامه خشم کسانی را برانگیخت که خود بی محابا به همه کس توهین می کنند و برای همگان پرونده سازی. حسین شریعتمداری و حسینیان از اولین کسانی بودند که فریاد وا اسلاما سر دادند و به دفاع از مصباح یزدی به میدان آمدند.
کیهان که ید طولایی در انتشار اخبار پشت پرده و دروغ پردازی های فراوان دارد نویسندگان نامه را نهی کرده و آنان را به احترام حق " استادی مصباح" فرا خوانده است. این در حالی است که سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز این نامه را " هتاکی" دانسته و زبان به انتقاد گشوده است.
مصباحیون در زمین انحرافیون
از همان ابتدای شکل گیری جبهه پایداری زمزمه های نفوذ مردان احمدی نژاد در این جبهه به گوش می رسید. اما حامیان مصباح با رد آن مدعی بودند که احمدی نژاد و حامیانش به سمت یک فراماسونری در حرکت هستند. شخص مصباح که از حامیان جدی احمدی نژاد بود، بارها در ذم این فراماسونری جدید سخن گفت.
هر چند ظاهر امر انتقادات برخی از اعضای جبهه پایداری از احمدی نژاد و دولتش بود، اما در عمل همواره هم سویی بین آنان مشاهده می شد. عدم پیوستن این جبهه در انتخابات فرمایشی به اصولگرایان و ریش سفیدی مهدوی کنی این ظن را تقویت کرد که آنان عزم جدایی کرده اند و برای رسیدن به اهدافشان مثل همیشه از هیچ چیز رویگردان نیستند.
رفتارهای سیاسی جبهه پایداری تا آنجا پیش رفته که حتی امام جمعه منتصب رهبری نیز به اعمال آنان خرده گرفته و دعوت به رعایت اخلاق اسلامی کرده است. نکته ای که بارها از سوی اصولگرایان سنتی عنوان شده است.
شاگردان مهدوی کنی اما در نامه ای که به مصباح یزدی نوشته اند سربسته به اعمال غیر اخلاقی این گروه اشاره کرده و نوشته اند:" قصد آن نداریم که از سیاست های به دور از اخلاق جبهه پایداری از جمله خلف وعده ها و دروغ ها سخن به میان آوریم. همچنین قصد آن نداریم که از تدابیر لیبرالیستی آنها در کسب رأی مردم مانند شعار زن گرایی در هیأت رئیسه مجلس سخن بگوییم. و نیز قصد آن نداریم خبر بدهیم که برخی از اعضای این گروه اطرافیان رهبری را دروغ گو خطاب میکنند و میگویند ما اخبار رهبری را فقط از شما می گیریم نه از هر کس و ناکس..."
اشاره این شاگردان به افشاگری های گروه موسوم به جبهه پایداری است. گروهی که اعضای اصلی تشکیل دهنده آن از چهره های آشنای عرصه سیاست ایران است.
افرادی که با هوچی گری و جنجال آفرینی رویدادهای پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری را خونین کردند و تا آنجا پیش رفتند که حتی شعار مرگ بر هاشمی نیز از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
همان ها که اخیرا محمدرضا باهنر اعتراف کرده که حسینیان دوست و یار غار سعید امامی گفته بود که رهبران جنبش سبز را به ما بدهید تا اعدامشان کنیم! و همو بود که بارها اظهار داشته بود: "باید آنقدر فشار بیاوریم تا همه موافقت کنند." و سرانجام توانسته بود در غیاب نیروهای دلسوز کشور را به آشوبی مبتلا کند که اینک در آستانه یک جنگ خارجی و تحریم های گسترده بین المللی قرار گرفته است.
قائم مقام رهبری
تلاش حامیان مصباح یزدی برای کسب قدرت محدود به قوای سه گانه و مناصبی در سپاه نیست. آنان از همان فردایی که آیت الله خامنه ای به رهبری رسید، به این صندلی طمع بستند. طی دو دهه گذشته با یک برنامه منسجم و هماهنگ با حذف کلیه نیروهای دلسوز و انقلابی و با نزدیک کردن خود به بیت رهبری و شخص رهبری در رویای رسیدن به جایگاه ولایت فقیه از هیچ اقدامی خودداری نکرده اند.
این همان پرسشی است که شاگردان مهدوی کنی بدنبال پاسخش هستند و در این نامه افشاگرایانه از آن پرده برمی دارند و می پرسند: "چرا جبهه پایداری که بعضاً در جلسات خصوصی برای شما جایگاه قائم مقامی رهبری قائل می شوند و شما را رهبر معنوی خود میدانند و خود را مطیع محض شما می شمرند، دست در دست اعضای این گروه انحرافی دارند و یکی شان جلسات منظم با سرکرده این گروه دارد و دیگری مشاور این گروه است و به جای آنها پروژه افتتاح میکند و آن یکی در جلسه سئوال از احمدی نژاد از جوابهای کم ادبانه او قهقهه مستانه می زند و از تذکرات نمایندگان می آشوبد؟"
سودای حکومت اسلامی
در تئوری حکومتی مصباح یزدی، "مردم" نقشی در تعیین حاکم ندارد. او در مقابل تئوری جمهوری اسلامی، طرح حکومت اسلامی را ارائه کرده و به صراحت گفته: "مردم، ناصر (کمک کننده) ولی فقیه هستند، نه ناصب (منصوب کننده) و مشرع (مشروعیت دهنده) او". مصباح بر این باور است که انتخاب حاکم توسط مردم فاقد اعتبار است."
در واقع طرح نظام پارلمانی و تعیین رئیس هیات دولت توسط مجلس در خنثی کردن رای مردم در تعیین حاکم از نتایج تئوری این روحانی محافظه کار است. وی پیش از این هم بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری گفته بود: " وقتی رییسجمهوری از جانب رهبری نصب و تایید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود و لذا وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست."
مصباح یزدی از جمله روحانیونی است که نقشی در تاریخ انقلاب اسلامی نداشت و از همان ابتدا هم شرکت در جلسات بحث و درس را به مباحث سیاسی ترجیح می داد و نامش در پای کمتر بیانیه ای آمده است. با برقراری جمهوری اسلامی، مباحث اسلامی را به میزگردها و مناظرات تلویزیونی کشاند و در برابر گروه های مارکسیست از مبانی نظری حکومت اسلامی دفاع می کرد. اما موفق نشد در یکی از مناصب حکومتی جایی باز کند.
باز هم در زمانی که خیلی ها برای ادای تکلیف شرعی و ملی عازم جبهه های جنگ بودند، شرکت در جلسات بحث و درس را بالاترین تکلیف خود می دانست، درس و بحث را با درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی تا حدودی به کنار گذاشت.
او برای اولین بار در سال 1369 وارد مجلس خبرگان شد و فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این روزها در حالی که مصباح یزدی هفتاد و هفت سالگی خود را به پایان می برد با علاقه مندی در عرصه سیاست به فکر ایجاد حزب و تشکل سیاسی افتاده تا به ادعای خود جوانان را از ناامیدی زاویه دار شدن احمدی نژاد برهاند.
برای این روحانی یزدی، انتخابات مجلس نهم هدف فرعی است چرا که او می خواست "دولت اسلامی" احمدی نژاد را به حکومت اسلامی موعودش پیوند زند. اینک با "منحرف" شدن این تیم کابینه امام زمان، مصباح باید طرحی نو در اندازد تا بتواند بار دیگر تئوری "حکومت اسلامی" خود را به پیش برد.
برای روحانیونی که از قم در کوران مبارزات انقلاب بودند و همیشه شاهد سکوت و پنهان کاری مصباح یزدی، این طلبه درسخوان مودب ولی تندخو بودند، این شیفتگی به سیاست طی بیست سال گذشته باعث شگفتی است. کسانی که بیاد دارند مصباح یزدی نه تنها در مبارزات انقلابی نشانی از خود به جای نگذاشته بلکه در دهه اول انقلاب هم با وجودی که سالها از شاگردان رهبر فقید جمهوری اسلامی بود، نتوانسته بود هیچ سمتی در نظام داشته باشد.
قائم مقامی در لباس مفتی
تیم حسینیان از پیش از شکل گیری جبهه پایداری با دسترسی به اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی همواره به افشاگری و باز گو کردن "مگوهایی" می پرداختند. عمدتا روزنامه کیهان به عنوان موسسه تحت نظارت رهبری نیز برای افشاگری های " نیمه های پنهانش" دست یاری به سمت حسینیان داشته است.
مجوز این افشاگری ها هم مثل خیلی دیگر از فتوایی که منسوب به مصباح یزدی از سوی این روحانی محافظه کار صادر شده است.
مصباح یزدی که در قامت یک حزب تمام عیار سیاسی اینک به صحنه مبارزه انتخاباتی آمده، با بیان اینکه اگر زمانی به اقتضای وظیفه و برای حفظ اصل نظام روشنگری و افشاگری لازم باشد، گریزی از آن نیست، گفته: "در برابر رقیبی که اشتراکات زیادی با ما دارد ضرورتی ندارد مثل یک برانداز با او برخورد کنیم. ما با رعایت ادب، احترام، متانت و منطق حرفمان را میزنیم، کسی که حسابش با خدا صاف باشد، اصلا لحن کلامش تغییر میکند و نفساش اثر دیگری دارد؛ برخلاف کسی که با تظاهر قصد فریب دیگران را دارد، ممکن است چند نفر فریفته شوند، اما چنین کسی زود رسوا خواهد شد."
پیش از این نیز گفته می شد مجوز قتل های زنجیره ای و مجاز بودن شکنجه برای گرفتن اعتراف را این مفتی محبوب یاران سعید امامی صادر کرده است. همو که از ابتدای تدریس در مدرسه حقانی قم، به گفته شهید بهشتی " یک مشت طلبه پرخاشگر" تحویل قوه قضاییه داد.
همان شاگردانی که در هر تجمع و تهاجمی که به خانه علما و روحانیون برجسته در قم صورت می گیرد، رد پایی از آنان هست. همان قضاتی که با نفوذ در قوه قضاییه احکامی صادر می کنند که وهن نظام جمهوری اسلامی را به همراه دارد. همان شاگردانی که همه افتخارشان این است که یک روز " آدم کش" بوده اند.
برای جبهه پایداری هر کسی که از آنان نیست حتما بر آنان است. عدم پیوستن این جبهه به اصولگرایان نیز ناشی از این بود که می خواستند ساز خود را به تنهایی نواخته و سهمی برای کسی قائل نباشند. با نفوذی که این جبهه در بیت رهبری و سپاه دارد، امید بسته که نه تنها مجلس که انتخابات آتی ریاست جمهوری را هم از آن خود کند.
سیاسیونی که هیچ حد و مرزی برای اخلاق ندارند و برای رسیدن به هدفشان هر وسیله ای را مباح می دانند و هر جایی که نیازی به فتوا داشته باشند، مفتی شان به کمک می آید و یاری شان می کند.
در حال حاضر اصولگرایان مدعی اند جزوه ای 200 صفحه ای از اسناد در دست دارند و بر نقش حسینیان در سوء استفاده از اسناد مرکز انقلاب اسلامی تاکید می کنند. از آن سو، محمد نبی حبیبی نیز صبرش لبزیر شده و تهدید به افشا گری کرده است.
یکی از سایت های نزدیک به مصباحیون با پرخاشگری و هتاکی نسبت به اصولگرایان نوشته است تا خیلی دیر نشده؛ در برابر ملت بزرگ ایران زانوی ادب بر زمین {بزنید} و از عاشقان ولایت عذر خواهی {کنید} و از مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کنار {بکشید}.!
این سایت با انتقاد شدید از نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق، از قالیباف، لاریجانی و باهنر بعنوان صهیونیست نام برده و افزوده است: "ساکتین فتنه {قالیباف٬ لاریجانی و باهنر} به فرمان ارباب صهیونیستی خود زبان کثیف و قلم پلید خود را بر علیه بزرگترین مدافع ولایت و یگانه فقیه ولایت پذیر واقعی بکار بستهاند."
این هتاکی در حالی صورت می گیرد که پیش از این نیز عده ای در نامه به مهدوی کنی خواستار برخورد با این نوع برخوردها شده بودند.
دو دهه پس از درگذشت نخستین رهبر جمهوری اسلامی، مصباح یزدی و حامیانش که پیش از این در فاز وحدت تاکتیکی برای حذف رقیبان بودند، دیگر نیازی به همراهی با جریان و کسی نمی بینند. آنان ظاهرا آنقدر احساس قدرت می کنند که در اقدامی غیرقانونی برای اولین بار در ایران در مقابل صدا و سیما، تلویزیون اینترنتی راه اندازی کرده اند. به نظر می رسد دیگر کسی جلودار مصباح و مصباحیون نیست. آنان رییس مجلس خبرگان و اصولگرایانی را نشانه رفته اند که سالهاست سابقه خدمت در جمهوری اسلامی دارند.
حکومت اسلامی که مصباح یزدی در نظر دارد، قافیه اش آنقدر تنگ است که حتی همراهان دیروزش را هم نمی تواند در آن جای دهد. باید دید با عریان شدن شکاف های عمیقی که بین اصولگرایان است، آیا باز هم این مصباحیون هستند که با موج سواری گامی دیگر به سوی اهدافشان نزدیک می شوند یا اصولگرایان با عبرت گرفتن از درس های پیشین، این صف از هم پاشیده و متفرق را نظم می دهند و با کسب کرسی های مجلس و ریاست این نهاد برای انتخابات ریاست جمهوری آماده می شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر