-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

Latest News from Norooz for 04/24/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر را که خوانده اید، احمد ربانی رفتگر بیرجندی کیف یک میلیارد تومانی را پیدا کرد و به صاحب اش برگرداند. به همین راحتی. راحت تر از آنکه فکرش را بکنید. راستی فکرش را بکنید و وقتی دارید فکر می کنید یادتان بیاید که حقوق ماهانه احمد آقا پانصدهزار تومان است. اهمیت اش را بیشتر وقتی درک می کنیم که یادمان بیاید کسانی با حقوق های میلیونی، هزاران میلیارد را که مال خودشان نبود به راحتی آب خوردن برداشتند و رفتند.

کیف هایی مشابه آنچه جلوی راه احمد آقا سبز شد، هر چند وقت یکبار جلوی همه مان قرار گرفته، همه ما بنا به موقعیت و دسترسی ها و ادعاهایمان، با کیف هایی با رقم های مختلف مواجه شده ایم. بعضی هایمان حواس مان بوده و کیف را به صاحب اش برگردانده ایم، یا اینکه بی درنگ و با درنگ برداشتن اش را به پس دادن اش ترجیح داده ایم. توی این کیف ها هم حتما لازم نیست پول و طلا بوده باشد، بعضی وقت ها آبروی کسی یا کسانی بوده، زمانی اعتبار و موقعیتی بالاتر از جایگاه واقعی مان، کار و شغلی فراتر از توان و تجربه مان، حتی یک وقت هایی تعریف و تمجیدی بیش از شایستگی مان، اینها همه روبرویمان قرار گرفته و ما چه کرده ایم، چندتایمان مثل آب خوردن، مثل کاری که احمدآقا کرد، کیف را بی درنگ به صاحب اش پس داده ایم؟ چند بار درنگ کرده ایم و پس داده ایم؟ و چندبار بی آنکه به روی مبارک مان بیاوریم برداشته ایم؟

ماجرای احمد آقا را که دیروز خواندم، به همین چیزها فکر کردم، به کاری که در این اوضاع سخت، به آسانی آب خوردن انجام اش داده، به کاری که به قول خودش باید انجام می داده، به این جمله اش که «اموال مردم را باید پس داد». راستی چه کسانی در چه موقعیت هایی به این جمله حتی فکر می کنند؟! راستی صاحب کیف میلیاردی، از خودش پرسید که اگر با کیف مواجه می شد چه می کرد؟ احمدآقا که نشان داد پول برایش چقدر ارزش دارد، آیا صاحب کیف پیدا شده هم ارزش کار احمدآقا را فهمید؟

ظهور و بروز امثال احمدآقا، امیدوارمان می کند که هنوز جای امیدواری هست، اگر کسانی با حقوق ها و موقعیت های آنچنانی کیف های فراوان متعلق به دیگران را به راحتی آب خوردن بر می دارند و پس نمی دهند هنوز احمدآقاها هستند. پس زنده باد احمدآقا !


 


 

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای در آستانه سالروز شهادت حضرت زهرا(س) تصریح کردند: ما خانواده های زندانیان سیاسی که پناهگاهی جز خانه اهل بیت (ص) نداریم در این روزهای پر درد عزا، نام زهرای مظلوم را بلندتر از همیشه فریاد می کنیم تا مرثیه خوانان و مداحان و هیئت های عزادار یادشان بیاید خانه ستمی که بنا بر درهم کوفتنش داشتند در همین نزدیکی است. و خدای مظلومان شاهد و ناظر و بیناست!

به گزارش کلمه، در بخشی از این بیانیه می خوانیم: هنوز ناله های مادران شهدای فاجعه کهریزک و قبل و بعد از آن جنایت خاموش نشده، زخم ها مرهم گذاشته نشده، متهمان پاداش می گیرند و به قانون و قضای اسلامی و عدالت و مروت و حقوق بشر و کرامت انسانی، دهن کجی ها می شود. هنوز جوهر شکوائیه ها و دادخواهی های مظلومان دربند و خانواده هایشان خشک نشده، جزای دادخواهی در حکومت اسلامی با اتهامات جدید و احکام ظالمانه جدید و مجازات های تازه داده می شود و هنوز ندای آشتی و مروت و وفا سرداده نشده، تندروهای کینه توز دست به اقداماتی عجیب می زنند که فغان هر آزاده غیروابسته ای به تعصبات جاهلی بر آسمان می رود.

نویسندگان این بیانیه با اشاره به بازداشت نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و مادر دو کودک خردسال که جز او در کشور سرپرستی ندارند، خاطرنشان کرده اند: هنوز چهره معصوم نیما و مهراوه ها که حسرت آغوش گرم مادر، هم آغوش شب و روزشان است بر تارک عدالت خانه موهوم سرزمین شهیدان نام دار و بی نام و نشان سایه گستر است که ناله های از سر درد علی و کیانا فرزندان معصوم فعال حقوق بشر و انسان آزاده دوران ستم، بانو نرگس محمدی، دل های هر مسلمان بلکه انسان آزاده ای را بی قرار می کند.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

السلام علیک یا فاطمة الزهرا (س)

بیش از چهارده قرن است که شیعیان بر مصائبی که بر اهل بیت و خاندان مطهر پیامبر (ص) رفته است می گریند و گریبان چاک می کنند. اینک در ایام عزای بانوی دوعالم مرثیه هایی نو به نو از ستمی که بر شیعیان علی (ع) و فاطمه (س) توسط مدعیان اقامه عدل علوی در قرن بیست و یکم در سرزمین سلمان پاک می رود، گوش جان را می خراشد و دل ها را بی تاب می کند.

باری هنوز ناله های مادران شهدای فاجعه کهریزک و قبل و بعد از آن جنایت خاموش نشده، زخم ها مرهم گذاشته نشده، متهمان پاداش می گیرند و به قانون و قضای اسلامی و عدالت و مروت و حقوق بشر و کرامت انسانی، دهن کجی ها می شود. هنوز جوهر شکوائیه ها و دادخواهی های مظلومان دربند و خانواده هایشان خشک نشده، جزای دادخواهی در حکومت اسلامی با اتهامات جدید و احکام ظالمانه جدید و مجازات های تازه داده می شود و هنوز ندای آشتی و مروت و وفا سرداده نشده، تندروهای کینه توز دست به اقداماتی عجیب می زنند که فغان هر آزاده غیروابسته ای به تعصبات جاهلی بر آسمان می رود.

هنوز چهره معصوم نیما و مهراوه ها که حسرت آغوش گرم مادر، هم آغوش شب و روزشان است بر تارک عدالت خانه موهوم سرزمین شهیدان نام دار و بی نام و نشان سایه گستر است که ناله های از سر درد علی و کیانا فرزندان معصوم فعال حقوق بشر و انسان آزاده دوران ستم، بانو نرگس محمدی، دل های هر مسلمان بلکه انسان آزاده ای را بی قرار می کند.

و ما خانواده های زندانیان سیاسی که پناهگاهی جز خانه اهل بیت (ص) نداریم در این روزهای پر درد عزا، نام زهرای مظلوم را بلندتر از همیشه فریاد می کنیم تا مرثیه خوانان و مداحان و هیئت های عزادار یادشان بیاید خانه ستمی که بنا بر درهم کوفتنش داشتند در همین نزدیکی است. و خدای مظلومان شاهد و ناظر و بیناست!

یا زهرا تو خود شاهد باش که چگونه نامت لقلقه زبان ستمگران مدعی مسلمانی است و مرامت در مذبح قدرت می سوزد و خاکستر می شود.

یا فاطمه تو خود پیروان راستینت را در زندان های ستم ببین و فرزندان معصومشان را در تنگنا و سختی و صعوبت گذران زندگی نظاره کن.

آنان که امروز اعتراض خود را به ظلم و بی داد با مخاطره ای برای جان و با روزه و اعتصاب غذا به گوش همگان می رسانند، صادق ترین فرزندان ایران و اسلامند. صدای خاموش اعتراض آنان صدای همه ماست. صدای همه مادران و پدران و همسران و فرزندان معصوم آنان.

ای فرزند رسول خدا(ص) اینک این دین پدر توست که ملعبه دستان کثیف صاحبان قدرت شده است و این مردان دینند که در وانفسای تلاطم قدرت، به نام تقیه، خاموشی گزیده اند. می دانیم هم چنان که امروز راحت بر ما حرام گشته فردا رحمت بر ستمگران حرام خواهد بود. همه عزیزان مان را به خداوند قاهر توانا سپرده ایم و برای فرزندانمان روضه حضرت رقیه را می خوانیم که رسواگر قصه های فریب و سالوس شد. حالا این نیماها و علی و کیاناها هستند که داستان نبرد تاریخی حق و باطل را به روز می کنند برای نسل جستجوگر امروز.

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی

ایام عزای صدیقه طاهره (س)


 


ابوالفضل قدیانی که با توسل به شیوه های فریب کارانه توسط ماموران قضایی و به دستور قاضی مقیسه به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب منتقل شده بود، جلسه دادگاه را تریبونی برای اعتراض مجدد به عملکرد رهبری تبدیل کرده و تاکید کرد: به جای ۳ پرونده که تا کنون برای من تشکیل داده اید ۳۰ پرونده، ۳۰۰ پرونده، ۳۰۰۰ پرونده تشکیل دهید و اصلا مرا به ۳ هزار میلیارد سال زندان محکوم کنید! اما دادگاه شما غیر قانونی است و تحمل زندان شما نیز تغییری در عقاید من ایجاد نخواهد کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، این عضو دربند شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به دنبال انتشار نامه ۹ دی ماه خطاب به رهبری به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به دادگاه احضار شده بود، پیش‌تر اعلام کرده بود به دلیل غیر قانونی دانستن دادگاه انقلاب و به رسمیت نشناختن آن از حضور در جلسه دادگاه خودداری می کند. اما ماموران زندان اوین روز ۲۹ فروردین ماه به بهانه انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان جهت مداوای بیماری قلبی، قدیانی را از بند ۳۵۰ خارج کردند و به دادگاه بردند.

با این حال آقای قدیانی ضمن اعتراض شدید به این شیوه فریبکارانه که به دستور مقامات قضایی به کار گرفته شده بود، بی‌اعتنا به حیرت و عصبانیت شدید قاضی مقیسه، جلسه دادگاه را به جلسه محاکمه متقابل دستگاه قضایی و مسئولان حاکمیت فعلی، و تریبونی برای اعتراض مجدد به عملکرد رهبری تبدیل کرد.

بر اساس این گزارش، در ابتدای جلسه دادگاه که بدون حضور وکیل برگزار می شد، ابوالفضل قدیانی خطاب به مقیسه قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب گفته است: «این دادگاه غیر قانونی است، شما هم غیر قانونی و قانون شکن هستی و با برگزاری این دادگاه مرتکب فعل مجرمانه شده ای و مطمئن باش روزی به همین جهت محاکمه خواهی شد.»

قدیانی در پاسخ به این گفته ی قاضی مقیسه که «به هر حال شما متهم هستید و من موظفم اتهام علیه تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری را به شما تفهیم کنم» نیز تصریح کرده است: «بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیاردی رخ داده اما به جای پذیرش اشتباهش در حمایت از دولت مستقر، از معترضین دزدی ۳ هزار میلیاری می خواهد که قضیه را کش ندهند!»

وی ادامه داده: «آقای خامنه ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.»

این زندانی سیاسی در پاسخ به قاضی مقیسه که همین سخنان را مصداق توهین به رهبری دانسته بود نیز گفته است: «متاسفانه شما به عنوان رییس دادگاه، دست نشانده دستگاه امنیتی هستی و دستگاه قضایی اساسا استقلال ندارد، آقای صادق لاریجانی که قاضی القضات این مملکت است می گوید افتخار می کنم که امر بر و فرمانبردار رهبری هستم. شما اگر خود را مسلمان می دانید حتما خبر دارید که دادگاه امیرالمومنین و آن یهودی چطور برگزار شد، وقتی قاضی علی (ع) را با کنیه خطاب کرد، علی (ع) اعتراض کرد که عدالت و مساوات را میان او یک یهودی رعایت کند و اما آیا امروز دستگاه قضایی که قاضی القضاتش خود را فرمان‌بر رهبری می داند، می تواند آقای خامنه ای را به دادگاه بیاورد و به شکایت من از او رسیدگی کند؟»

ابوالفضل قدیانی در پایان دادگاه هم خاطرنشان کرده است: «من به شما می گویم که به جای ۳ پرونده که تا کنون برای من تشکیل داده اید ۳۰ پرونده، ۳۰۰ پرونده، ۳۰۰۰ پرونده تشکیل دهید و اصلا مرا به ۳ هزار میلیارد سال زندان محکوم کنید! اما دادگاه شما غیر قانونی است و تحمل زندان شما نیز تغییری در عقاید من ایجاد نخواهد کرد. من اگر چه شما را غیر قانونی می دانم اما صورت جلسه دادگاه را امضا می کنم تا بدانید این اظهارات در به اصطلاح دادگاه شما که با توسل به فریب و توطئه تشکیل داده اید بیان شده است.»

گفتنی است ابوالفضل قدیانی زندانی سیاسی ۶۷ ساله هم اینک به اتهام توهین به رهبری در حال گذراندن محکومیت ۳ ساله خود در بند ۳۵۰ اوین است.

آقای قدیانی که در سال ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده بود، چندی قبل به ۳ سال زندان دیگر محکوم شد. دادگاه ۲۹ فروردین ماه سومین دادگاهی است که در طول ۳ سال گذشته قدیانی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به محاکمه می کشاند.

ابوالفضل قدیانی از مبارزان سیاسی قبل از انقلاب بوده که در دوران ستمشاهی نیز ۴ سال زندان و شکنجه را تحمل کرده است.


 


بیش از دو هفته است که خانواده آقای موسوی و خانم رهنورد از وضعیت آنها مطلقا بی اطلاع اند.

به گزارش کلمه، پس از ملاقات چند ساعته نوروزی و نیز دو تماس محدود تلفنی، هم اکنون بیش از دو هفته است که خانواده به طور مطلق، هیچ خبری از آنها ندارند و در این مدت، نه تنها امکان تماس تلفنی و احوالپرسی ساده هم از ایشان سلب شده است بلکه امکان کسب خبر از آنها نیز به طور عجیبی سلب شده است. آنها اخیرا در صحبتی تلفنی با مادر پیر رهنورد، به وی گفته اند که به ایشان اجازه تماس تلفنی با فرزندان را نخواهند داد.

در حالی که میرحسین و رهنورد در دیدار کوتاه نوروزی خود بر سلامتشان تاکید کرده اند، خبرپراکنی های غیرمسئولانه درباره سلامت جسمی میرحسین که منشأ آنها به نهادهای امنیتی می رسد، بر نگرانی خانواده افزوده است. با توجه به حصر کامل این دو همراه جنبش سبز، تنها منبع مسئول درباره وضعیت میرحسین و رهنورد، نهادهای امنیتی هستند که آنها نیز تاکنون از قبول مسئولیت در این زمینه طفره رفته اند.

بر اساس قوانین داخلی کشورمان و قواعد بین المللی، و همچنین طبق ضوابط عرفی و اخلاقی، حتی مجرمان نیز باید از حق تماس تلفنی منظم و ملاقات برخوردار باشند. اما حاکمیت در حالی که موسوی و کروبی هیچ جرمی جز تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به مسائل کشور ندارند، همچنان حاضر نیست مسئولیت بازداشت غیرقانونی آنها را بپذیرد. در عین حال، محرومیت مضاعف و بی‌سابقه ی آنها از حقوق ابتدایی نیز تبدیل به ابزاری برای آزار روانی خانواده میرحسین و رهنورد و نیز بالعکس برای خود آنها شده است.

بر اساس این گزارش، محل قرارگیری خانه‌‌ ای که این دو در آن زندانی اند، در فضای کاملا محافظت شده ی خیابان پاستور و در بن بست باریک اختر، اکنون با انواع درهای بلند و قطور و موانع امنیتی از چشم عابران پنهان تر از قبل شده است. این خانه در همسایگی یکی از پایگاههای حفاظت اطلاعات سپاه و چند نهاد امنیتی دیگر قرار دارد و ایزوله بودن شدید آنها در حالت عادی نیز خود به تنهایی موجب نگرانی است. (محل منزل میرحسین و ساختمان مجاوری که نیروهای امنیتی در آن استقرار دارند، در عکس انتهای خبر با رنگ های سبز و قرمز مشخص شده است.)

همچنین در طول چهارده ماهی که از بازداشت خانگی میرحسین و رهنورد می گذرد، ماههای طولانی ای که هیچ خبر و حتی صدا یا نوری از آن ساختمان ها به بیرون نمی رسید و خانواده در دوره های زمانی طولانی در بی خبری از آن دو قرار می گرفتند، همواره از عوامل تشدید کننده نگرانی ها بوده است.

بر اساس این گزارش، بی خبری اخیر که باعث نگرانی خانواده و نزدیکان میرحسین شده بود، سبب شد که در روزهای گذشته برخی اقوام مهندس موسوی و خانم رهنورد به منزل کوچه اختر مراجعه کنند اما آنها بار دیگر با پاسخ تکراری و غیر مسئولانه ی زندانبانان مواجه شدند که می گفتند: کسی اینجا زندگی نمی کند. آنها می گفتند به همان جایی که شایعه شده موسوی آنجاست مراجعه کنید؛ اینجا خانه موسوی نیست!

این چندمین بار است که چنین سخن غیر مسئولانه ای از سوی ماموران مستقر در منزل میرحسین موسوی بیان می شود، این در حالی است که آنها بدون هرگونه توجیه شرعی و قانونی به اشغال خانه موسوی پرداخته اند و در عین حال با رفتارشان بر نگرانی های خانواده و نزدیکان افزوده اند. حال آنکه حق طبیعی فرزندان و اقوام است که بدانند عزیزان زندانی شان در چه وضعی قرار دارند. پایان یافتن دغدغه های به حق خانواده و فرزندان طبیعتا تنها در دیداری رو به رو و بدون حضور مستمر ماموران امنیتی ممکن می شود تا در آن از چند و چون واقعیات جاری با خبر شوند؛ مساله ای که تاکنون امکان آن فراهم نشده است.


 


فاطمه کروبی با دروغ خواندن خبر رسانه های وابسته به حاکمیت در خصوص اوضاع عادی حجت الاسلام مهدی کروبی و سفر تفریحی وی به همراه فرزندش به کاشان، تصریح کرد: پسرهای من بعد از عید اصلا پدرشان را ندیده اند چه برسد به همراهی.

چند روز پیش برخی رسانه های وابسته به جریان حاکم در خبرهایی ادعا کرده بودند که مهدی کروبی به همراه پسرش و با همراهی تعدادی مامور به گشت و گذار در کاشان و حمام فین این شهر پرداخته اند. اما فاطمه کروبی تصریح می کند که این سفر به اجبار، بدون اطلاع خانواده و بدون حضور پسرانش انجام شده است.

بسیاری از ناظران سیاسی در روزهای اخیر نسبت به اهداف انتقال آقای کروبی به کاشان که با تصویربرداری مستمر و شایعه سازی های رسانه ای نیز همراه بوده، ابراز شک و تردید کرده اند و اکنون همسر حجت الاسلام کروبی نیز به تکذیب این خبر به شکلی که در رسانه های رسمی و غیر رسمی منتشر شده می پردازد.

به نظر می رسد فضاسازی های اخیر و شرایط کشور، نهادهای امنیتی را بر آن داشته تا با نشر شایعات و خبرسازی ها و همچنین ایجاد فضاهایی مبهم، حبس رهبران و همراهان جنبش سبز را که ۱۵ ماه از آن می گذرد کمرنگ و در ابهام نشان دهند.

فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی که ۷ ماه از دوران حبس را در کنار همسرش بوده و به دلیل درمان های پزشکی آزاد شده است در گفت و گو با کلمه می گوید: بعد از مدتی که ممنوع الملاقات بودم، از عید امسال روزهای چهارشنبه به من ملاقات می دهند و من چهارشنبه ی هفته ی گذشته که ایشان را دیدم، خبردار شدم که روز گذشته یعنی سه شنبه، آقای کروبی را بردند بیرون از شهر. خودشان خبر نداشتند برنامه چیست. فقط به ایشان گفته شده که می رویم بیرون، که حرکت کردند به سمت قم و کاشان و امامزاده و مسجدی هم رفته اند و غذا خورده بودند و شب هم به محل حبس خودشان بر گردانده شدند. مردمی هم گذری رد شده بودند که چند نفری هم جلو آمده بودند و سلام و علیک کردند با ایشان. این همه ی اطلاع ما از این سفر ایشان است.

وی با بیان اینکه چقدر بد است که بعضی از رسانه ها اینقدر راحت دروغ می گویند، تصریح می کند: نوشته بودند آقای کروبی به همراه پسرمان رفتند. در صورتی که روح پسرم هم تا چهارشنبه که من به ملاقات رفتم از این برنامه خبر نداشت. واقعا دوست دارم بدانم چه ارزشی داشت گفتن این دروغ که پسر من هم بوده در این برنامه. پسرهای من بعد از عید اصلا پدرشان را ندیده اند چه برسد به همراهی.

فاطمه کروبی در ادامه، با لبخندی تاکید می کند: البته ما خوشحال می شدیم، ولی وقتی نبردید چرا دروغ می گویید و مردم را هر روز بی اعتمادتر می کنید؟ خودتان می برید، خودتان خبرش را می دهید، خودتان هم سر و صدا می کنید.

همسر مهدی کروبی با تاکید بر اینکه آقای کروبی ۱۵ ماه است که در بازداشت به سر می برد، اضافه می کند: هفت ماه هم از این دوران را که من هم همراهشان بودم. حدود چهار ماه هم که در یک ساختمان کوچک بودند و آقایان مامورین هم در کنارشان حضور داشتند. بعد به من گفتند که باید جایی را اجاره کنید و مجبورمان کردند جایی را که خودشان در آن مستقر هستند اجاره کنم و مبلغ اجاره را هم خودم باید بپردازم. شش ماه در این ساختمان و ۱۵ ماه است که در انفرادی از آفتاب و هوای آزاد محروم هستند. حیاطی نیست که استفاده کنند. مطلقا به هوای آزاد دسترسی ندارند، جز یک پنجره که [ماموران] هر وقت بخواهند خودشان می آیند و باز می کنند.

وی در ادامه با اشاره به سن و سال مهدی کروبی می افزاید: حتی جوان هم در این شرایط محروم از همه چیز، از روزنامه، ملاقات های مرتب و هوای آزاد معلوم است چه اتفاقی برایش میفتد. حالا بعد از ۱۵ ماه این همه فشار و محدودیت، یک روز بردند و باز هم در همان شرایط چرخاندند و حالا دارند این طور روی آن تبلیغات می کنند. طبیعی است که ایشان از نظر جسمی بالاخره به حدی رسیده اند که نیاز هست از این کارها بکنند وگرنه خطرناک می شود. البته از نظر روحی بسیار خوب اند، محکم و استوار و هیچ مشکلی هم ندارند. اما من واقعا نمی فهمم. تعجب کردم از این واکنش های کیهان و رسانه های آنها، و فقط می توانم بگویم متاسفم.

فاطمه کروبی همچنین با اشاره به اینکه مردم ما قرار نیست با این خبرها حقیقت را نادیده بگیرند، تصریح می کند: ملت ما آگاه اند، مردم ما به خوبی می دانند، سوال می کنند و ما واقعیت ها را می گوییم: محدودیت های فیزیکی، روحی، محرومیت از هوا و خانواده و کتاب، روزنامه. خبر رسانی در حد یک تلویزیون هست. همه ی حقایق را می گوییم.

وی در گفت و گو با خبرنگار کلمه می گوید: از حق نگذریم البته برخوردهای شخصی ماموران چند ماه است که بهتر شده است. اما واقعیت این است که شرایط خیلی بدی دارند. البته آقای موسوی و خانمشان هم همینطور. شما توجه کنید آقای کروبی الان باید زنگ بزند و در خواست کند که اجازه بدهند نهایتا بروند چند دقیقه قدمی بزنند در پارکینگ.

همسر مهدی کروبی با اشاره به نوع بازداشت غیر قانونی موسوی و کروبی، تاکید می کند که اگر این ها حصر بودند شرایطشان به طور کلی متفاوت بود، و ادامه می دهد: اگر در حصر بودند باید در خانه خودشان نگهداری می شدند و قانون هایش هم مشخص است. در خانه می مانند، سر زندگی خودشان، فقط ماموری آنجا می ماند که رفت و آمدهای متفرقه محدود و کنترل شده شود. از بعضی اطلاع رسانی ها هم جلوگیری می شود و نه این شرایطی که الان اعمال شده است.

وی می گوید: در این سال ها هم داشتیم بزرگانی دیگر که در حصر بودند و شکل آن کاملا متفاوت بوده است. آقای کروبی الان از خانه ی خودش هم محروم است. من را مجبور کرده اند خانه ای با شرایطی که خودشان می گویند اجاره کنم و هر ماه مبلغ زیادی هزینه ی آن می شود. با این همه شرایط و سختی ها که تحمیل کردند و می کنند، حالا یک سفر اجباری و یک روزه که هیچ جذابیتی هم نداشته بردند که بگویند فشار نیست؟ ما این را می گذاریم به قضاوت خود مردم و ملت.

فاطمه کروبی با تاکید بر اینکه تا به حال با هیچ مسئول یا ماموری ملاقات نداشته است، می گوید: زندانی ما ۱۵ ماه است در بلاتکلیفی کامل به سر می برد. اما می خواهم از محبت و توجه شما و مردم فهیم تشکر و یادآوری کنم که ملت بدانند که آقای کروبی همانند گذشته با روحیه قوی و و استوار و خوب در کنار مردم خواهند بود و به این در کنار مردم بودن هم افتخار می کنند. ایستادن هزینه دارد و ایشان همچنان هزینه می دهند و آمادگی پرداخت هزینه های بیشتر را هم دارند.

همسر مهدی کروبی در پایان با اشاره به اینکه ۱۵ ماه زندانی و دور از خانه و خانواده در انفرادی و محرومیت ها کمترین هزینه است در برابر هدفی که ایشان دارند، می افزاید: این راهی است که خودشان آن را قبول کردند و همیشه می گویند راه ما راه امام و انقلاب و خون شهدا است و تا رسیدن به روزی که قانون اساسی کاملا رعایت شود، این راه را ادامه خواهیم داد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته