پرونده انتشار چکپولهای ۵۰هزار تومانی بانک مرکزی روی میز دیوان عدالت اداری قرار گرفته؛ این در حالی است که بانک مرکزی ایران تنها بانک مرکزی در دنیاست که چکپول منتشر میکند.
سازمان بازرسی کل کشور گزارشی در مورد نحوه انتشار چکپول توسط بانک مرکزی و ایرادات تهیه کرده و موضوع در دیوان عدالت اداری مطرح شده است.
به گزارش مهر، گفته میشود کمیسیون اقتصادی دیوان عدالت اداری با بررسی این موضوع اعلام میکند که این چکپولهای منتشر شده توسط بانک مرکزی باید جمعآوری شود. براین اساس، قرار است موضوع در هیات عمومی دیوان عدالت اداری کشور برای تصمیمگیری نهایی مطرح شود.
استدلال این تصمیم بر پایه این است که چکپولهای بانک مرکزی پول است یا چک پول؟ به عبارتی، اگر چکپول است که با تعریف قانون چک تطابق ندارد. پیش از این چکپولهای منتشره توسط بانکها پس از ورود به بانک و با پشتنویسی از چرخه پولی کشور خارج و از اعتبار ساقط میشدند، اما چک پول بانک مرکزی دایما در حال گردش مالی بوده و دست به دست میشود.
در مقطعی از زمان انتشار اسکناس درشت ۵۰ و صدهزار تومانی مطرح شده بود که بانک مرکزی قصد دارد با دریافت مجوز به جای چاپ چکپول، این اسکناسهای درشت را منتشر کند که موفق به دریافت مجوز نشد. مدیران بانک مرکزی مطرح میکنند که چکپولهای ۵۰ و صدهزار تومانی که البته دومی از چرخه پولی کشور خارج شده است.
انتشار ایرانچک توسط بانکمرکزی غیرقانونی است
مهر: رییس مجلس شورای اسلامی با استناد به بررسیهای هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین، انتشار ایرانچک توسط بانک مرکزی را غیرقانونی اعلام کرد. رییس مجلس شورای اسلامی با استناد به بررسیهای هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین، انتشار ایرانچک توسط بانک مرکزی را غیرقانونی اعلام کرد. به این ترتیب، ایرانچک ۵۰هزارتومانی هم بهزودی از چرخه مبادلات ایرانیها حذف میشود. این ابلاغیه حایز اهمیت، احتمالا بانک مرکزی را وادار به چاپ اسکناسهای درشتتر یا احتمالا پیگیری جدیتر سیاستهای موسوم به «رفرم پولی» خواهد کرد.
بدنبال مشکلات ایجاد شده در بودجه، روسای قوه مقننه و قضاییه روز گذشته در دیداری که در دفتر علی لاریجانی در بهارستان با یکدیگر داشتند درباره بودجه قوه قضائیه با یکدیگر به بحث و تبادل نظر پرداختند.
در حالی که انتقادات زیادی به بودجه وارد است، صادق لاریجانی از برادرش خواست که اعتبارات قوه قضاییه را افزایش دهد.
موسی غضنفرآبادی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی در تلفیق در گفتوگو با ایسنا، درباره جزئیات این جلسه گفته است: آقای آملی لاریجانی در این جلسه، از مشکلات مالی قوه قضاییه گفت و درخواست افزایش اعتبارات این قوه را با رییس مجلس و برخی اعضای کمیسیون تلفیق درمیان گذاشت.
وی افزود: در این جلسه رییس قوه قضاییه از نامهای یاد کرد که سال گذشته نوشته بود و در آن درخواست تخصیص بودجهای به این قوه برای رفع مشکلات آن را مطرح کرده بود که البته به گفته وی مبلغ مورد نظر در بودجه سال گذشته محقق نشد.
این عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس خاطر نشان کرد: در کل آملی لاریجانی درخواست مساعدت بیشتر نمایندگان در تخصیص بودجهبندی سال ۹۱ را داشت.
رضاشهابی فعال کارگری و عضو سندیکای شرکت واحد و اتوبوس رانی تهران و حومه پس از چند روز اعتصاب غذا و در پی وخامت حالش با درخواست سایر زندانیان به اعتصاب خود پایان داد.
این فعال کارگری در آستانه روز کارگر در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و تحقق نیافتن وعده های مقامات قضایی از روز شنبه ٢۶ فروردین دست به اعتصاب غذا زده بود.
به گزارش خبرنگار کلمه، از آنجا که این زندانی سیاسی در شرایط جسمی نامساعد بود، ادامه اعتصاب وی را با مشکلات بحرانی و جدی جسمی رو به رو کرده و هم بندانش از وی درخواست کردند تا با انصراف از اعتصاب غذا، از راه های دیگری خواسته های خود را دنبال کند. رضا شهابی نیز با این درخواست موافقت کرد.
این زندانی سیاسی همزمان با دومین روز سال نو مادر خود را از دست داد و مسئولان زندان از دادن مرخصی برای شرکت وی در مراسم عزاداری نیز خودداری کردند.
وی هفته گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
به گفته ربابه رضایی همسر رضا شهابی، در گفتگو با کلمه، وی بر اساس حکم صادره به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس و هم چنین به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی نیز به پنج سال حبس محکوم شده است. همچنین بر اساس این حکم، رضا شهابی به ۵ سال ممنوعیت از فعالیت محکوم شده است.
ربابه رضایی همچنین خاطر نشان کرد این حکم در حالی برای همسرش صادر میشود که وی تا به حال۲۲ ماه در بازداشت غیر قانونی و به صورت بلاتکلیف در زندان بوده است.
این عضو هیات مدیره و مسؤل امور مالی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی ٢٢خرداد ٨٩ بازداشت شد و در حین انتقال به بند ٢٠٩ به دلیل ضرب و شتم شدید از ناحیه گردن به شدت آسیب دید.
١٩ ماه نگهداری رضا شهابی در بند٢۴٠ و ٢٠٩ زندان اوین و بازجویی ها تحت فشار و شکنجه و تهدید به اعدام موجب شد، این زندانی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی و قضایی دست به یک اعتصاب غذای طولانی بزند.
یک هفته اعتصاب خشک و ۴۵ روز اعتصاب غذای تر به همراه درمان نشدن آسیب های نخاعی موجب ضعیف شدن بنیه این زندانی سیاسی شده و شرایط بهداشت و تغذیه نامناسب زندان، وضعیت بیماری وی را تشدید کرده است. کم خونی حاد، فشارخون نامنظم، ضربان بی ثبات قلب، درد در ناحیه گردن و ستون فقرات و بی حسی در اندام های یک طرف بدن تنها بخش هایی از آسیب های دوران بازداشت است که این فعال کارگری با آن دست به گریبان است.
دولت سوییس روز چهارشنبه اعلام کرد ۱۱ شخصیت حقیقی و حقوقی را به فهرست تحریمهای ایران اضافه کرده اما بانک مرکزی ایران را به دلیل احتمال لطمه وارد کردن به اقتصاد ایران، تحریم نکرده است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، در این فهرست هشت شرکت و سه تن از مقامات ایرانی قرار دارند و دولت سوییس اعلام کرده در راستای حمایت از تشدید تحریمهای ایران از سوی اتحادیه اروپا، تحریمهای خود علیه ایران را افزایش داده است.
دولت سوییس اعلام کرد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را تحریم نکرده چرا که این بانک برای اقتصاد دارای اهمیت است.
آمریکا و اتحادیه اروپا، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را در فهرست تحریمهای خود قرار دادهاند.
به گزارش رادیو فردا، دولت سوییس در فهرست تحریمهای جدید خود، اشارهای به جزییات شرکتها و یا شخصیتهای حقیقی مورد تحریم نکرده است.
دولت سوییس تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را به اجرا گذاشته است.
با این حال بانکهای سوییسی از سوی حامیان تحریم ایران در آمریکا متهم به دست داشتن و همکاری با بانکهای ایرانی میشوند.
اتحادیه اروپا در آخرین تحریمهای خود علیه ایران، خرید نفت از ایران را به فهرست تحریمها اضافه کرد و همچنین داراییهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را مسدود کرد.
دولت سوییس همچنین اعلام کرده در مورد دیگر تحریمها علیه ایران، بررسیهای خود را ادامه خواهد داد و در مورد آن اعلام نظر خواهد کرد.
ایران در حال حاضر دور جدیدی از گفتوگوها با کشورهای پنج به علاوه یک را آغاز کرده که دور اول آن در استانبول برگزار شد و دور دوم آن در بغداد برگزار خواهد شد.
دو طرف از این مذاکرات و شروع آن ابراز رضایت کردهاند. گزارش شده دو طرف در حال تهیه نقشه راهی هستند تا به صورت گام به گام همکاری کنند.
همزمان با اعزام ناظران بین المللی به سوریه، فعالان سیاسی مخالف در سوریه گفته اند که با وجود اعلام موافقت دولت این کشور با برقراری آتش بس پیشنهادی سازمان ملل، مناطق مسکونی شهر حمص همچنان زیر آتش خمپاره و تانک قرار دارد.
شورای امنیت سازمان ملل همچنین خواستار دسترسی آزادانه ناظران اعزامی خود به سوریه شده اما دولت سوریه گفته است که نمی تواند امنیت این افراد را تضمین کند مگر اینکه ماموریت آنان با هماهنگی کامل با دستگاه های دولتی انجام شود.
به گزارش بی بی سی، مخالفان حکومت سوریه گفته اند که هدف دولت سوریه از طرح این موضوع این است که ناظران سازمان ملل مجبور شوند پیش از حرکت به مناطق مختلف برای نظارت بر آتش بس، مقصد و مسیر خود را به آگاهی ماموران دولتی برسانند تا آنان بتوانند پیشاپیش با صحنه سازی، ناظران را فریب دهند.
در همین حال همسران سفیران آلمان و بریتانیا در سازمان ملل با تهیه یک نوار ویدیویی چهار دقیقه ای که در یوتیوب منتشر شده، از اسما اسد، همسر رئیس جمهوری سوریه خواسته اند تا برای پایان دادن به “کشتار در کشورش” تلاش کند.
در این نوار ویدیویی، که شامل تصاویری از نحوه زندگی تجملاتی اسما اسد در کنار تصاویر کودکان کشته و زخمی شده توسط نیروهای دولتی است، از خانم اسد درخواست شده است تا مانع از آن شود که همسرش به سرکوب خشونت آمیز معترضان ادامه دهد.
والدین اسما اسد در اصل اهل سوریه هستند اما خود وی در بریتانیا متولد شده و پرورش یافته و در آغاز اعتراضات در سوریه، برخی از رسانه ها که آقای اسد را فردی اصلاح طلب تلقی می کردند، معتقد بودند که همسر رئیس جمهوری سوریه هم در برقراری آزادی در کشورش نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
هوبرتا فن فوس و شیلا لایال، همسران نمایندگان آلمان و بریتانیا در سازمان ملل، گفته اند که تهیه این ویدیو یک ابتکار شخصی بوده و ارتباطی به سازمان ملل ندارد.
ابراهیم مددی، نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،پس از سپری کردن دوران زندان خود آزاد شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، ابراهیم مددی از هفتم دی سال ۱۳۸۷ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و با محکومیت سه و سال و شش ماه روانه زندان شده بود.
مددی در نهم آذرماه سال جاری پس از سه سال زندان ٩ آذرماه با قرار وثیقه بهطور موقت از زندان اوین آزاد شده بود اما روز چهارشنبه ۱۶آذرماه با مراجعه به زندان اوین برای تمدید مرخصی بازداشت و به زندان منتقل شد.
مددی در سال ۱۳۸۶در تهران بازداشت و به دلیل شرکت در اعتصابات کارگران شرکت واحد در سال ۸۴محکوم به سه سال و نیم زندان شد. او بار دیگر در هفتم دی ماه ۱۳۸۷در محل اداره کار شمال تهران در میدان اقدسیه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
درحال حاضر رضا شهابی، عضو دیگر هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در زندان بهسر میبرد.
همزمان با فراهم سازی مقدمات برای برگزاری مسابقات اتومبیلرانی فرمول ۱ در بحرین، مردم در سراسر این کشور با برگزاری تظاهرات خواهان براندازی نظام حاکم شدند و دبیرکل سازمان ملل نیز از مسئولان بحرینی خواست به حقوق ملتشان احترام بگذارند.
به گزارش سایت اینترنتی شبکه المنار، صدها تن از مخالفان شیعی بحرین در روستای الدیر واقع در نزدیکی فرودگاه بحرین همزمان با رسیدن شرکت کنندگان در مسابقات اتومبیل رانی فرمول ۱ تظاهرات کردند.
این تظاهرات بنا به درخواست گروههای مخالف بحرینی “در هفته پایداری و مبارزه” برگزار شد تا مردم کشور بتوانند همزمان با برگزاری این مسابقات صدای خود را به دیگر کشورها برسانند.
در این تظاهرات شعارهایی مانند شیعیان و سنیهای بحرین در کنار یکدیگر باقی میمانند سردادند. آنها همچنین خواهان براندازی نظام حاکم بحرین و خاندان حکومتی این کشور شدند.
نیروهای امنیتی بحرین نیز با استقرار در اطراف فرودگاه این کشور تدابیر امنیتی شدیدی اتخاذ کردند.
همزمان با این تظاهرات درخواستها برای آزادسازی عبدالهادی الخواجة فعال بحرینی محکوم به حبس ابد افزایش یافته است.
همچنین در بسیاری از مناطق بحرین تظاهرات مردمی با هدف براندازی نظام حاکم و آزادسازی فعالان سیاسی و محاکمه قاتلان مردم این کشور برگزار شد.
در جزیره ستره نیز تظاهراتی به همین منظور در اعتراض به سیاستهای سرکوبگرایانه نظام حاکم برگزار شد. نیروهای امنیتی به سمت معترضان حمله کرده و از گازهای اشکآور استفاده کردند.
علی السلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین نیز از مواضع کشورهای بینالمللی و آمریکا در خصوص اعتراضات در بحرین انتقاد کرد.
وی در ادامه از جامعه بینالملل خواست تا سیاستهای دوگانه خود را در قبال انقلابهای منطقه کنار بگذارند.
السلمان همچنین تاکید کرد: ما برنامههای اعتراض آمیز خود را همزمان با مسابقات اتومبیلرانی فرمول ۱ در بحرین با هدف براندازی نظام حاکم در این کشور ادامه میدهیم.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل نیز بر حق مردم بحرین برای برگزاری تظاهرات به صورت آزادانه تاکید کرد.
وی در ادامه افزود: مسئولان بحرینی باید به حق ملت خود در این زمینه احترام بگذارند.
بان کی مون همچنین از نظام حاکم در بحرین خواست تا عبدالهادی الخواجة را که بیش از دو ماه در اعتصاب غذا به سر میبرد به دانمارک منتقل کند.
تالار ایوان شمس میزبان همایش «آینة صبوح» در روز ۲۸ فروردین بود. این همایش از ویژه برنامههای مؤسسه سروش مولانا پیرامون احوال و اندیشههای مولانا با سخنرانی استاد مصطفی ملکیان با موضوع «طرحی برای تدوین نظام اخلاقی مولانا» برگزار شد.
ملکیان بحث خود را با مقدماتی در مورد تدوین طرحی برای نظام اخلاقی مولانا آغاز کرد و گفت: نه فقط زندگی فردی که زندگی اجتماعی ما وقتی با کمترین درد و رنج همراه خواهد بود که ما در زندگی خود اولاً به عنوان انسان و ثانیاً به عنوان شهروند جامعه سه ویژگی را بیابیم؛ یعنی زندگی ما دارای این سه ویژگی باشد؛ ۱. زندگی ما زندگی خوب به معنای اخلاقی باشد. ۲. خوش به معنای سلامت روانی باشد و ۳. زندگی ما معنادار و ارزشمند باشد. به بیان ایشان این سه شرط برای اینکه فرد و جامعه هر دو زندگی آرمانی داشته باشند لازم و البته کافی به نظر میرسد.
ملکیان گفت: هزینة زندگی خوب، خوش و معنادار یعنی زندگیی که بر مبنای موازین اخلاقی باشد، خوش باشد یعنی دارای سلامت روانی باشد و معنادار باشد بیشتر از سودش نیست. این سه تلقی یا سه شرط است که میتواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را به بهترین وجه بسازد. جامعهای با چنین شرایطی دارای یک زندگی اجتماعی، با کمترین درد و رنج خواهد بود. بدین لحاظ به نظر میرسد مناسب است وقتی با متفکران بزرگ روبرو میشویم، فرقی نمیکند شرقی باشد یا غربی کهن باشد یا نو، فیلسوف باشد یا عالم، باید از او پرسید که او چه برنامهای برای بهتر شدن زندگی ما دارد؟ باید دید او چه حرفی در این سه مقوله دارد؟ مولانا نیز یکی از همین متفکران بزرگ است. لذا میتوان این سه سؤال را از مولانا نیز پرسید.
او گفت: در طرحی که من ارائه کردهام به قسمت اول از سه قسمت مورد اشاره پرداختهام؛ یعنی زندگی خوش از لحاظ مولانا چیست؟ پس عنوان طرح، نظرگاه اخلاقی مولاناست و این سؤال اساسی که توصیة مولانا برای زندگی اخلاقی چیست؟ این همان رویکرد عمل گرا و حکمت آمیز به زندگی متفکران است. اگر از منظر دیگر به این سؤال بنگریم این سؤال را میتوان به بازنگری زندگی سنتی تعبیر کرد. سنت فرهنگی هر جامعهای مدام نیاز به رجوع مجدد، بازنگری و تفسیر دارد. لاأقل به دو غرض یکی اینکه ببینیم در سنت و فرهنگ جامعة ما چه چیزهایی هنوز ماندنی است و چه چیزهایی زمانش به سر رسیده و رفتنی است. اولین خاصیت این بازنگری این است که ماندنیها و رفتنیهای فرهنگ ما را برای ما مشخص میکند. به بیان دیگر مشخص میکند چه چیزهایی در فرهنگ ما پیش از این بودهاند و اکنون فقط به درد مورخان ما میخورد و چه چیزهایی وجود داشتهاند و هنوز هم به درد خود ما میخورند. خاصیت دیگر این است که در این بازنگری ما سؤالات روزگار خود را از متون کهن خود خواهیم پرسید و این میتواند آثار بسیار مثبتی برای بازسازیهای مثبتی که دائماً در همة فرهنگها اتفاق میافتد داشته باشد. به بیان دیگر میزان اهمیت و حضور هر فرهنگی در روزگار ما به میزان جوابهایی که به سؤالات زندگی کنونی ما میدهد بستگی دارد. این موضوع را میتوان به گفتگوی فرهنگها نیز تعبیر کرد یا آن را میزان نقش مولوی در فرهنگ کنونی ما دانست.
ملکیان اظهار داشت: برای پاسخ دادن به این سؤال که زندگی خوب چگونه زندگیی است؟ باید به هفت سؤال پاسخ داد. در واقع طرحی که برای تدوین نظام اخلاقی مولانا در نظر گرفته شده بر مبنای همین هفت سؤال میباشد؛ هر قسمت از این هفت سؤال ترتّب دارد بر قسمتهای قبلی و مقدمه ایست بر قسمتهای بعدی. این هفت سؤال را میتوان از هر متفکری که پا به قلمرو اخلاق گذاشته است پرسید.
او سپس به شرح هر کدام از این سؤالات پرداخت و گفت: ۱. اخلاقی بودن یعنی چه؟ یا چه کسی اگر چگونه زندگی کند به آن زندگی اخلاقی میگوییم؟ جواب این سؤال بستگی دارد به اینکه ما اخلاق را از دیگر مسائل هنجارگذار جامعه جدا کنیم. در جامعه مسائل هنجارگذار بسیاری وجود دارد از جمله: اخلاق، حقوق، دین و مذهب، عرف و عادت اجتماعی، مصلحت اندیشی، زیباییشناسی… هیچ کسی نیست که کوچکترین کار ارادی را انجام دهد مگر اینکه تحت شمول یکی از این احکام و مسائل هنجارگذار نباشد. وقتی منابع هنجارگذار جامعه این شش منبع است باید دید من به عنوان یک انسان وقتی چگونه زندگی میکنم از این شش منبع هنجارگذار، تابع عامل هنجارگذار اول شدهام؟
ملکیان افزود: صرف اینکه من شهروند خوبی باشم دلیل این نیست که من اخلاقی زندگی کردهام؛ چراکه شهروند خوب کاملاً به مرّ قانون عمل میکند. کسی که طبق مر قانون زندگی میکند دلیل بر این نیست که حتماً اخلاقی زندگی میکند.
سؤال دوم این است که چرا باید اخلاقی زندگی کرد؟ آیا کافی نیست انسان فقط شهروند خوبی باشد؟ چه الزامی به اخلاقی زیستن است؟ این نکته وقتی اهمیت پیدا میکند که ما به مقتضای عقلانیت عملی بپذیریم که هرکاری که هزینهاش بیشتر از سودش باشد را نباید انجام داد. اگر قبول کنیم که امتیاز انسان نسبت به سایر حیوانات به عقلانیت انسان است و اگر قبول کنیم یکی از انواع عقلانیتی که باید داشته باشیم عقلانیت عملی است و باز اگر قبول کنیم که لب لباب عقلانیت عملی این است که نباید کاری انجام داد که هزینهاش بیشتر از سودش باشد میشود گفت که اخلاقی بودن و اخلاقی عمل کردن هم یک کار است و اگر بخواهیم این کار عقلانی باشد باید هزینهاش کمتر از سودش باشد. حال باید دید آیا در حقیقت هزینه اخلاقی بودن بیش از سودش نیست؟ اگر هزینه اخلاقی زیستن بیشتر از سودش باشد پس برای اخلاقی زیستن نمیتوان عقلانی زیست و بالعکس. برای اینکه انسان سر این دو راهی قرار نگیرد چارهای نیست جز اینکه از سودهای اخلاقی زیستن تصویر مشخصی داشته باشیم. هر متفکری باید پاسخ دهد که سودهای اخلاقی زیستن چیست؟
سؤال سوم این است که احکام اخلاقی را از کجا تشخیص دهیم؟ این در واقع معرفتشناسی اخلاقی ماست. آیا عقل من در این زمینه کفایت میکند یا نه؟ آیا چیزی به عنوان وجدان اخلاقی وجود دارد؟ آیا باید از افکار عمومی بپرسیم که حکم اخلاقی چیست؟ یا نه باید از خدا پرسید؟ این سؤالی است که باید از مولانا نیز پرسید. منابع بسیاری را برای پاسخ به این سؤال نام بردهاند از جمله عقل، شهود، وجدان، خدا، افکار عمومی، قرارداد… مجموعة این نظرات را میتوان در سه بخش تقسیم کرد: ۱. نظراتی که این منابع را در عالم انسانی جستجو میکند. ۲. نظراتی که در عالم فوق انسانی جستجو میکند. ۳. نظراتی که در منابع دون انسانی جستجو میکند.
سؤال چهارم این است که چگونه اخلاقی زندگی کنیم؟ آیا آثار و نتایج کارها نشان میدهد که انسان باید چگونه اخلاقی زندگی کند؟ به عبارت دیگر اگر آثار و نتایج کارها خوب باشد انسان اخلاقی زیسته است و اگر آثار و نتایج آن بد باشد انسان اخلاقی نزیسته است و یا اگر مجموع نتایج خوب آثار از نتایج بد آن بیشتر باشد انسان اخلاقی زیسته است. دیدگاه دیگری میگوید آثار و نتایج کارها مهم نیست یک سری احکام هست که اگر انجام دهی اخلاقی زیستهای و اصلاً مهم نیست که چه آثار و نتایجی در پی دارد. دیدگاه دیگری نیز می-گوید هیچ کدام از این دو راه نمیتواند به اخلاقی زیستن کمک کند انسان باید به نیات خود نگاه کند. نیات انسان نشان دهنده اخلاقی زیستن انسان است. انسان برای داوری کردن در مورد اخلاقی بودن خود یا دیگرانگاه به عمل،گاه به آثار وگاه به نیت اعمال نگاه میکند. بالأخره انسان باید برای اینکه بداند اخلاقی زیسته یا نه با یکی از این ترازوها خود را بسنجد. ما همواره در فرهنگ خود بین این سه ترازو سرگردانیم و هر بار به یکی از این ترازوها مراجعه میکنیم.
سؤال پنجمی که استاد ملکیان مطرح کردند این است که موانع اخلاقی بودن چیست؟ در این زمینه به نظر میرسد هم موانع نظری وجود دارد و هم موانع عملی؛ نسبی انگاری اخلاقی که ابّهت اخلاق را درون ما خواهد شکست، شکاکیت اخلاقی و نیهیلیسم یا پوچ گرایی اخلاقی از موانع نظری است. اما از موانع عملی که مولانا نیز بر آن انگشت گذاشته است میتوان به: ۱. خودگزین، یعنی اینکه انسان خود را دوست داشته باشد؛ صیانت انسان نسبت به خود در بر دارندة جلب نفع برای خود و دفع ضرر از خود است و این میتواند مشکلی عملی در راه اخلاقی زیستن ایجاد کند. ۲. میزان مختار بودن یا مجبور بودن انسان. هرچه انسان میزان اختیار خود در احوال مختلف را کمتر ببیند میتواند در راه اخلاقی زیستن او مشکل ایجاد کند. ۳. مشاهده اخلاقی نزیستن دیگران.
سؤال ششم این است که چه چیزهایی در اخلاقی بودن و اخلاقی زیستن کمک میکند؟ نظریهای میگوید که باید خدا را شاهد و ناظر اعمال خود بدانی. نظریة دیگر میگوید که اعتقاد به زندگی پس از مرگ میتواند در این زمینه به انسان کمک کند. البته مولانا به هر دوی این نظریات اعتقاد دارد. اما چیزهایی هم وجود دارد که در عالم ناسوتیتری به اخلاقی بودن کمک میکند از جمله: ۱. احساس تنهایی ۲. ناپایداری روابط انسانی ۳. دانستن این نکته که خاطرهها زود از یاد میرود.
مصطفی ملکیان سؤال هفتم را این گونه مطرح کرد که چگونه دیگران را اخلاقی کنیم؟ اینجا بحث انتقالی بودن اخلاق است. این سؤال مطرح است که چرا باید اخلاق را انتقال داد.
ملکیان دو دلیل را برای این سؤال مطرح کرد: ۱. از آنجا که یکی از موانع اخلاقی زیستن من این است که دیگران اخلاقی زندگی نمیکنند لازم است برای اخلاقی کردن خود ابتدا دیگران را اخلاقی کرد. ۲. بخشی از اخلاقی بودن من این است که دیگران را اخلاقی کنم و این یکی از وظایف من است. ایشان چندین راه برای انتقال اخلاق برشمردند؛ ۱. یکی از راههای انتقال اخلاق از کسی به کس دیگر آن است که آن فرد انتقال دهنده خود کاملاً اخلاقی باشد. ۲. راه دیگری که کانت ارائه میدهد این است که تنها راه انتقال اخلاقیت انتقال عقلانیت است وقتی عقلانیت انتقال یافت اخلاقیت نیز انتقال یافته است. ۳. ایجاد ساختاری برای انتقال اخلاقیت که هزینة اولیة اخلاقی بودن را کاهش دهد که البته خود یک پیش فرض دارد وآن این است که انسانها به لحاظ ساختارذهنی-روانی طالب اخلاقی زندگی کردناند اما اگر اخلاقی زندگی نمیکنند به این دلیل است که هزینههای آن را زیاد میدانند. اگر هزینههای اخلاقی بودن کم شود مردم اخلاقیتر زندگی میکنند. در این نظریه که مورد قبول بسیاری از لیبرالها میباشد باید کار نهادی کرد. در این نظریه اگر سیاست بهتری در جامعه وجود داشته باشد مردم اخلاقیتر زندگی میکنند.
او در پایان گفت: اگر بناست از مولانا استفادة عملی نماییم باید ازاو بپرسیم که تو ۱. زندگی خوب را چه می-دانی؟ ۲. زندگی خوش را چه میدانی؟ ۳. زندگی معنادار را چه میدانی؟
بخش دوم این همایش به مثنوی خوانی ایرج شهبازی اختصاص داشت. او با این مقدمه بحث خود را آغاز کرد که یکی از مهمترین و بیان ناپذیرترین پدیدهها در عالم بحث عشق است. چراکه یا آنان که تا به حال از عشق سخن گفتهاند عاشق نشدهاند یا آنان که عاشق شدهاند نتوانستهاند از عشق سخن بگویند. این مسأله ناگفته و لاینحل مانده است.
او در ادامه با انتخاب داستان صدر جهان بخارا از دفتر سوم و مختصر توضیحی در مورد آن به خواندن این ابیات پرداخت.
پایان بخش این نشست اجرای هم نوازی گروه موسیقی سنتی نجوا به سرپرستی منوچهر بیجنوند به همراهی صابر سوری، مسعود بیجنوند و سید یونس خانگلی بود که بر طراوت نشست افزود.
ازدحام بیش از حد شرکت کنندگان، که سبب شد عده بسیاری از علاقه مندان برای استفاده از این برنامه روی زمین بنشینند یا از سالن مجاور استفاده کنند، از نکات بارز و قابل توجه این نشست به شمار می رفت.
منبع: سایت موسسه فرهنگی سروش مولانا،
صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود ضمن اعلام رشد اقتصادی ۲ درصدی برای ایران در سال ۲۰۱۱، پیشبینی کرده است که رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی، ۲۰۱۲، به چهار دهم درصد (۰.۴ درصد) تنزل کند.
این در حالی که متوسط نرخ رشد اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت برای سال ۲۰۱۱ حدود ۴ درصد و برای سال جاری میلادی ۴.۸ درصد برآورد شده است.
به گزارش رادیو فردا، صندوق بینالمللی پول به تازگی گزارش داده که ایران در میان کشورهای خاورمیانه و آفریقای جنوبی، به استثنای سودان، کمترین نرخ رشد اقتصادی را در سال جاری تجربه خواهد کرد.
در این میان نرخ رشد اقتصادی کشورهایی مانند مصر و تونس (به ترتیب ۱.۵ و ۲. ۲ درصد) که طی سال گذشته انقلاب و سرنگونی دولت را نیز تجربه کردهاند، چندین برابر ایران خواهد بود.
از طرفی نرخ رشد اقتصادی برخی کشورهای صادرکننده نفت مانند عراق، عربستان و کویت برای سال جاری به ترتیب ۱۱.۱، ۶ و ۶. ۶ درصد پیشبینی شده است.
اعلام نرخ رشد اقتصادی پایینتر از نیم درصدی ایران برای سال جاری در حالی است که محمود احمدینژاد هنگام تحویل لایحه بودجه سال ۹۱ به مجلس، محور اصلی بودجه سال جاری را رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصد عنوان کرد. آقای احمدینژاد نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۹۰ را نیز ۷.۳ درصد اعلام کرد.
بانک مرکزی ایران نیز که از سال ۲۰۰۸ تاکنون نرخ رشد اقتصادی کشور را پنهان نگاه داشته بود، اخیرا در گزارشی نرخ رشد اقتصادی کشور را برای سال ۸۹ حدود ۶.۱ درصد اعلام کرد. در همین حال مرکز آمار ایران همین رقم را برای همان سال ۷.۳ درصد ارزیابی کرده است.
در بخش دیگری از گزارش صندوق بینالمللی پول با عنوان «چشمانداز اقتصادی جهان» به موضوع بیکاری در ایران اشاره شده و نرخ بیکاری را در سال گذشته ۱۵.۱ درصد، برای سال جاری ۱۶.۷ درصد و برای سال آینده ۱۸.۱ درصد ارزیابی کرده است.
این در حالی است که دولت اعلام کرده است که در سال ۸۹ حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل جدید ایجاد کرده است.
احمدینژاد هنگام تحویل لایحه بودجه سال جاری به مجلس نیز اعلام کرد که «طی سال جاری، ۱۳۹۱، دولت اشتغال ۲.۵ میلیون نفری را هدفگذاری کرده است که امیدوارم علیرغم مشکلات مصنوعی و غیر مصنوعی که ایجاد شده، ما به آن مرز برسیم».
مرکز آمار ایران هفته گذشته در گزارشی نرخ بیکاری را برای سال ۸۹ حدود ۱۳.۵ درصد و برای سال ۹۰ با ۱.۴ درصد کاهش، ۱۳.۹ درصد اعلام کرد. این در حالی است که محمود احمدینژاد قول داده است که تا پایان دوره ریاست جمهوری دهم ریشه بیکاری را در ایران بخشکاند.
صندوق بینالمللی پول همچنین در گزارش جدید خود، نرخ تورم در ایران را برای سال گذشته میلادی ۲۱.۳ درصد اعلام و پیشبینی کرده است که در سال جاری این رقم به ۲۱.۸ درصد افزایش یابد.
این در حالی است که برای دیگر کشورهای صادرکننده نفت این رقم به طور متوسط برای سال جاری و سال آینده دو برابر کمتر از ایران، یعنی ۱۰.۳ درصد، ارزیابی شده است.
میرحسین موسوی: بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم.
رسانههای دولتی در چین میگویند بیش از یکصد هزار نفر دیگر به دلیل تهدیدهای ناشی از سد سه دره باید به مکان دیگری منتقل شوند.
تهدید ناشی از رانش زمین و ریزش کنارههای رودخانه باعث شده تا مقامهای چینی ساکنان این منطقه را به مکان دیگری منتقل کنند.
به گزارش بی بی سی، تا کنون نزدیک به یک میلیون و چهارصد هزار نفر از نزدیکیهای این سد که بر روی رود یانگتسه ساخته شده، جا به جا شدهاند.
سد روی این رود، بزرگ ترین نیروگاه برقآبی (هیدروالکتریسیته) دنیا به شمار می رود.
از زمان بالا آمدن آب در سد به بیشترین سطح خود در سال ۲۰۱۰، موارد رانش زمین افزایش یافته است.
گفته شده که برای ساخت این سد نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار هزینه شده است.
لیو یوان، بازرس وزارت منابع طبیعی چین به رادیوی ملی این کشور گفته است که نزدیک به یکصد هزار نفر احتمالا طی سه تا پنج سال آینده از زمین های حوالی سد منتقل خواهند شد.
آقای لیو گفته است که مقامات سعی دارند تا ۳۵۵ نقطه در حوالی سد را که با رانش زمین و سقوط سنگ رو به رو بوده اند، تثبیت کنند.
او گفته است ۵۳۸۶ نقطه خطرناک دیگر نیز زیر نظر هستند.
سطح آب در دریاچه پشت سد بنا به فصل، کم و زیاد می شود و این موجب بی ثباتی کنارههای رودخانه می شود.
او می گوید در بیش از یکصد نقطه، کناره های رودخانه ریزش کرده است.
مائو، رهبر انقلابی چین، رویای ساخت سد سهدره را داشت.
ساخت این سد در سال ۱۹۹۴ آغاز شد و در سال ۲۰۰۶ به پایان رسید. آبگیری آن دو سال پیش به پایان رسید که در نتیجه آن ۱۳ شهر، ۱۴۰ شهرک و ۱۳۵۰ روستا زیر آب رفتند.
دولت چین اذعان کرده که برای افرادی که مجبور به ترک خانه های خود شده اند، کار چندانی نکرده است.
کلمه: رییس قوه قضاییه در سخنان شدیداللحن تهدید کرد که با رسانه هایی که به گفته وی «به راحتی به افراد توهین میکنند و همواره در مقام افترا و شایعهپراکنی هستند» به شدت برخورد خواهد شد. وی البته درباره عملکرد صداوسیما و دیگر همکاران رسانهایاش در این سه ساله چیزی نگفت و صرفا به انتقاد از رسانهای پرداخت که از برادرش انتقاد کرده است!
بر اساس گزارشی که روابط عمومی قوه قضاییه از سخنان امروز صادق لاریجانی در جمع مسئولان عالی قضایی در اختیار رسانه ها قرار داده، وی ضمن حمله به «روزنامهها، سایتها و حتی وبلاگهایی که مثل قارچ روییدهاند» گفته است: «حتی آن هنگام که دستگاه قضایی بر حسب وظیفه قانونی خود به برخورد با این متخلفان میپردازد طلبکارانه اعلام میکنند که چرا دستگاه قضایی برخورد میکند.»
به نظر میرسد اشاره او به یکی از سایتهای جریان اصولگرا است که به دلیل انتقاد تند از علی لاریجانی، برادر رئیس دستگاه قضایی، تحت پیگیرد قرار گرفته است. اخیرا تلاشهایی در سطح رسانههای محافظهکار برای جلوگیری از این برخورد صورت گرفته بود که ظاهرا خشم صادق لاریجانی را برانگیخته است.
قاضیالقضات ایران حتی پرسش از چرایی برخورد با این رسانهها را هم جرم تلقی کرده و در گزارش روابط عمومی قوه قضاییه آمده است: «آیتالله آملی لاریجانی با اشاره به اینکه طرح این مسئله که “چرا قوه قضاییه با سایتها و روزنامهها و رسانههایی که توهین میکنند برخورد میکند” اعلام کرد: این مسئله نیز خود نوعی توهین به قوه قضاییه است و من اعلام میکنم که قوه قضاییه بشدت و با قاطعیت با تمام کسانی که آبرو و اعتبار افراد و مسئولان را میبرند برخورد میکند چرا که وظیفه ما برخورد است.»
نکته جالبتر اما آنجاست که لاریجانی خواستار «شفافسازی و سالمسازی جامعه از طریق انتقادهای درست و در چارچوب قانون» شده و گفته است: «وجود رسانههای پرقدرت و سالم به سالمسازی جامعه کمک میکند و حضور آنها ضروری است.»
وی البته اشاره نکرده که این اظهارات با فضای سنگین و بسته ای که برای رسانههای واقعا منتقد حاکمیت فعلی ایجاد شده، چه ربطی دارد و یا آنجا که میگوید «دستگاه قضایی به هیچ فردی اجازه نمیدهد که با توهین کردن به افراد راه را برای مقاصد سیاسی خود باز کند» چگونه عملکرد صداوسیما و رسانههای دولتی و حکومتی در سه سال اخیر را توجیه میکند؛ رسانههایی که برای اغراض جناحی و قدرتطلبی مقامهای متبوع خود، از هیچ دروغ و توهین و افترایی علیه فرزندان انقلاب و دلسوزان کشور دریغ نکردند.
احتمالا رئیس محترم دستگاه قضایی پخش شدن فریاد «مرگ بر موسوی و کروبی» از تلویزیون جمهوری اسلامی و یا تخریبهای صورت گرفته در این رسانه علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت و یا دهها و صدها خبر و گزارش دروغ پخش شده از رسانه های رسمی و غیر رسمی وابسته به جریان حاکم در این سالها را فراموش کردهاند که از ضرورت فعالیت پرقدرت رسانهها سخن میگویند و به تریبونهایی که «آبرو، اعتبار و حرمت افراد یا مسئولان کشور را را به ناحق خدشهدار میسازند» اینگونه میتازند.
آیا ایشان حاضر است همان چیزی را که در حق برادرش نمیپسندد، برای دیگران هم نپسندد و از توهین و تخریب به بزرگان کشور و سابقهداران انقلاب هم به خشم بیاید؟
سید محمد خاتمی با تاکید چند باره بر آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز می گوید: اگر همه زندانیان سیاسی آزاد شوند و حصرها برداشته شود و فضایی فراهم آید که هر کس با هر عقیده و نظر و گرایشی که دارد همین که پای بندی خود را در عمل به قانون اساسی اعلام می کند و حاضر است در چارچوب آن عمل کند آزادی فعالیت و تشکیلات و تجمع و … داشته باشد و حد آزادی بیان و تجمعات و احزاب هم عمل به قانون اساسی باشد، خواهیم دید که آفتاب امید از پس ابرهای نومیدی و دلزدگی دست کم در بخش مهمی از جامعه و مچ گیری اطراف قضیه از یکدیگر خواهد دمید.
وی با اشاره به رویدادهای سه سال اخیر افزود: اینک که قریب سه سال است که جامعه با مشکلات تازه ای روبرو شده است و کشور هم با تهدیدهای زیادی روبرو است، راه برون رفت از این مشکلات به صورتی که کم ترین هزینه و بیشترین فایده را داشته باشد و ما را در آینده با مشکلات بزرگتری روبرو نکند این که با تأمل در گذشته به آینده ای بهتر بیاندیشیم و فضای مناسب را فراهم آوریم. به گونه ای که همه سود ببرند، نه حاکمیت تضعیف شود و نه مردم از حقوق اساسی خود محروم باشند.
سید محمد خاتمی در جمع اعضای بنیاد باران تصریح کرد: راه برون رفت از این مشکلات به صورتی که کم ترین هزینه و بیشترین فایده را داشته باشد و ما را در آینده با مشکلات بزرگتری روبرو نکند این که با تأمل در گذشته به آینده ای بهتر بیاندیشیم و فضای مناسب را فراهم آوریم. به گونه ای که همه سود ببرند، نه حاکمیت تضعیف شود و نه مردم از حقوق اساسی خود محروم باشند.
رئیس جمهوری سابق ایران که در پنجاه و چهارمین نشست ماهانه بنیاد باران سخن می گفت با تأکید مجدد بر حفظ جنبه اسلامی انقلاب و نظام، خواستار اهتمام برای اجرای ظرفیت های معطل مانده قانون اساسی، بخصوص در تأمین حقوق و آزادی های مصرح شهروندی شد.
به گزارش وبسایت سیدمحمد خاتمی، متن کامل این سخنرانی را در ادامه بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با فروردین بهار می آید و با بهار طبیعت نو می شود و زندگی طراوت و شادابی می یابد.
تعیین اولین روز بهار به عنوان آغاز سال نو نشانه روح با طراوت و اعتدال خواه ایرانی است و نوروز مورد تأیید اسلام نیز قرار گرفته است.
بهار برای همه ما سرشار از خاطره های شیرین است و یکی از برجسته ترین این خاطره ها تولد جمهوری اسلامی ایران است.
جمهوری اسلامی حاصل انقلابی بزرگ و فراگیر بود. مردم به صحنه آمدند، خون دادند، سختی کشیدند و فریاد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی برآوردند، ولی به این حضور شکوهمند اکتفاء نشد، بلکه استقرار جمهوری اسلامی به همه پرسی گذاشته شد و دوازدهم فروردین آغاز مرحله تازه زندگی اجتماعی، سیاسی و تاریخی ملت ایران است.
آنچه رخ داد این که نظامی وابسته و ضد مردم و مصالح آنان رفت و نظام جانشین جمهوری اسلامی بود. یعنی نظامی برآمده از رأی و اراده مردم که در آن قدرت متکی به مردم و پاسخگو در برابر ملت است. یعنی نظام ملت مدار و مردم محور به جای جباریت و استبداد حاکم محور.
و این جمهوری، اسلامی است، یعنی به اقتضاء هویت و خواست اکثریت مردم می باید احکام و ارزشهای اسلامی بر آن حاکم باشد.
نقش دین در تحولات دوران اخیر تاریخ ایران نقشی برجسته است و ما هم به عنوان مسلمانی که به دخالت دین در سپهر زندگی اجتماعی باور داریم و دین را دارای رسالت در جهت دادن جامعه و اداره اجتماع می دانیم و هم به عنوان تحلیل گران واقع بین حوادث و تحولات تاریخی و اجتماعی جایگاهی که اسلام در این تحولات و نیز در عمق فرهنگ مردم دارد نمی توانیم و نباید از اسلام چشم بپوشیم و هم اکنون هم بر اسلامی بودن انقلاب و لزوم نگاهداشت جانب دین در نظام و حکومت تأکید می کنیم.
ولی نکته ای را که نباید مورد غفلت قرار داد این است که در بررسی سیر حرکت جامعه از پیش از مشروطیت تا امروز، تحولات تاریخی ناظر به مسائل عینی جامعه و متأثر از آن بوده است. چه آنگاه که مردم خواستار «عدالت خانه» بودند، بیزاری خود را از استبداد لگام گسیخته و خودکامگی بوالهوسانه اعلام می کردند، چه آنگاه که با بسط خواست تاریخی خود نظامی را جستجو می کردند که مشروطه بود، یعنی این که هم در پدید آمدن و هم در تداوم
اولا مشروط به اراده و خواست مردم باشد
ثانیا تأمین کننده مصالح عمومی باشد
ثالثا دارای حکومتی مسؤول و پاسخگو در برابر مردم و قابل جابجایی با اراده ملت باشد
رابعا غیر وابسته به بیگانه باشد
خامسا تأمین کننده آزادی های اساسی باشد
و سادسا زمینه ساز پیشرفت کشور و رهایی از عقب ماندگی باشد.
در سراسر این دوران تا انقلاب اسلامی، دین که جان مایه فرهنگ و هویت تاریخی جامعه است همواره حضور داشته است و بدون تردید معدل رویکرد مردم، دین خواهی و نگاهداشت جانب دین و حاکمیت معیارها و ارزش های دینی در جامعه بوده است.
درست است که در همه مراحل کسانی حضور و تأثیر داشتند که انگیره دینی نداشته اند، ولی
اولا گرایش توده مردم که محور و مدار حرکت و تحول اند دینی بوده است.
ثانیا پیشوایان دینی بیشترین تأثیر را در جریان ها داشته اند، بخصوص در دو سوی اصلی حرکت یک صد ساله یعنی مشروطیت و انقلاب اسلامی نقش دین و رهبری دینی برجسته تر بوده است. اما از یاد نبریم که خواست های عینی و دردهای ملموس که هم از اسباب مهم انقلاب و هم نیروی محرکه و تعیین کننده اهداف آن بوده است در این میان نقش مهمی داشته است و حتی نگاه به دین و تلقی از آن هم در عرصه حیات اجتماعی متأثر از همین انگیزه ها و خواست ها بوده است.
درد فقر و تبعیض، درد خفقان و استبداد، درد تحقیر شدگی توسط حکومت های جبار و وابسته و پشتیبانان آنان، درد ناامنی و عقب ماندگی، این ها اموری است که یکایک افراد ملت چه از روی تحلیل و چه با فطرت خود آن ها را احساس کرده و می کنند و خواستار رفع آن ها بوده اند و دین اسلام را نیز چنان دیده و دریافته اند که نه تنها با این بدبختی ها سازگار نیست، بلکه خواستار و دعوت کننده به تغییر آن ها بوده است.
وقتی همه جهات سلبی و ایجابی جمع شد و قوام یافت انقلاب اسلامی که واقعا اسلام را می خواست و اسلام آن هم آزادی و پیشرفت و استقلال و حاکمیت مردم بر سرنوشت را تأیید می کرد پیروز شد و جمهوری اسلامی با چنین ویژگی هایی به عنوان پیمانی استوار مورد قرارداد واقع شد.
پس اسلامی که در انقلاب نقش داشت و پسوند جمهوری و مبنای هویت نظام ما بود و رأی مردم به آن تعلق گرفت نه تنها با جمهوریت سازگار بود، بلکه تنها مجرای تحقق آن در روزگار ما در عرصه اجتماعی و حکومت نیز جمهوری است. و بدون هیچ رودربایستی بگویم، نگاه و بینشی که مردم را هیچ کاره می داند و ارزشی برای رأی مردم قائل نیست و نسبت به خواست های تاریخی جامعه بی توجه است، نگاهی که تنها به ظواهر می اندیشد و زمان و مکان را دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد نمی داند و فاقد روح توحید و اخلاق و آزادگی (که جان مایه دین خداست) می باشد و برای شهروندان حق و حقوقی قائل نیست نه با جمهوری اسلامی سازگار است و نه آن است که رهبر فقید انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رأی دادند.
اگر داعیه داران چنین اسلامی بخواهند میداندار صحنه شوند و با بهانه های مختلف هرکس و هر چیز را که نمی پسندند طرد و حذف کنند نه تنها برخلاف نظر اجمالی و خواست تاریخی مردم اقدام کرده اند، بلکه تعریفی تحریف شده از انقلاب و نظام به دست داده اند.
حال ماییم و جمهوری اسلامی و آنچه باید مورد اهتمام باشد این که:
۱- مبنای نظم، قانون اساسی است که البته یک امر بشری است و قابل ترمیم و اصلاح که در خود قانون هم به این امر توجه شده است، ولی به هر حال این قانون اساسی با نظر خبرگان منتخب ملت تصویب شده و با شیوه ای دموکراتیک مورد همه پرسی قرار گرفته است و با وجود مقبولیتی که امام داشتند و هر تصمیمی می گرفتند مورد قبول و اقبال بود، ولی ایشان اصرار داشتند که خود مردم نظر بدهند و تصمیم بگیرند.
۲- آنان که دغدغه دینی بیشتر دارند دست کم اطمینان برایشان حاصل است که این قانون ناسازگار با اسلام نیست.
۳- در همین قانون اساسی زمینه های خوبی برای تأمین خواست مردم و مصلحت عمومی و پایدار شدن مردم سالاری و پیشرفت کشور وجود دارد.
آنچه مورد بحث است این که ظرفیت های مورد غفلت یا اعراض این قانون کم نیست و از جمله اهداف اصلاحات هم توجه به همین ظرفیت ها، بخصوص حقوق ملت و حقوق شهروندی و مبعوث بودن حکومت از سوی مردم و نظایر آن است و معتقدیم که قانون اساسی یک کل جامع است که همه جانبه باید مورد اهتمام و عمل واقع شود، بنابراین پای بندی به قانون اساسی و شعار اجرای کامل و همه جانبه آن یک اصل و یک شعار اصلی است و راه حل مشکلات نیز تن دادن به قانون از سوی مردم و نهادها و جریان ها بخصوص حکومت است.
و نکته مهم دیگر این که علاوه بر نص قانون اساسی باید به روح آن نیز اهتمام داشت. نمی شود به استناد یک اصل اصول دیگر را نقض کرد.
اجازه بدهید مثالی بزنم.
در قانون اساسی ما امنیت و آزادی هم طراز است و به صراحت بیان شده است که به بهانه یکی نمی شود و نباید دیگری را نقض کرد. ولی مواردی بوده است که به بهانه امنیت، آزادی های اساسی نقض شده است.
مسلم ترین حق اساسی و حق شهروندی وجود اجتماعات، احزاب و گروه ها و فعالیت آزاد آن ها و نیز نقد ساز و کارها و مدیریت ها و حتی اعتراض های مدنی است که خود از مصادیق بارز آزادی است.
اگر با تحلیل نادرست یا توهم، آزادی های اساسی و مصرح در قانون ضد امنیت به حساب آید و اتخاذ هر شیوه ای در برخورد با افراد و گروه ها نیز مجاز باشد و براساس آن به جریان هایی آزادی داده شود تا هر نسبت ناروایی به طرف مخالف بدهند و فضا آلوده گردد و حتی بدون رعایت موازین و نصوص قانون اساسی همین ادعا مبنای بررسی و دادرسی قرار گیرد و احکام سنگین صادر شود نه تنها مخالف با روح قانون اساسی که مغایر نص آن نیز هست و وقتی می گوییم قانون اساسی اجرا گردد نباید شاهد چنین رویه ها و رفتارهایی باشیم. البته که نباید به بهانه آزادی امنیت کشور نیز لطمه ببیند.
به مناسبت خوب است به نکته دیگری اشاره کنم.
می دانید که در دولت من کار درستی صورت گرفت و برای انجام وظیفه مهمی که ریاست جمهوری بر عهده دارد یعنی اجرای قانون اساسی هیأت نظارتی تشکیل شد که منشاء خدماتی هم بود. متأسفانه برای مدت ها این امر تعطیل شد و مورد بی مهری قرار گرفت، حال با هر انگیزه ای وقتی دوباره احیاء می شود خیلی ها آن را بر نمی تایند! چرا؟ آیا اعمال نظارت بر اجرای قانون اساسی که صریح قانون اساسی است خلاف قانون اساسی است؟
از طرف دیگر باید گفت نظارت بر اجراء قانون اساسی در کجا و چگونه؟
اگر نظارت بر اجراء، ناظر بر تخلف از قانون اساسی و نقش آن از سوی نهادها و جریان های صاحب قدرت و امکانات، بخصوص نهادهای امنیتی و نظامی که قدرت و امکانات دارند، ولی پاسخگو نیستند باشد بسیار امر مبارکی است.
هرچند اولا نظارت کننده باید در عمل پای بندی خود را به قانون، بخصوص قانون اساسی نشان داده باشد.
ثانیا این نظارت نیازمند ضمانت اجرا است. یعنی نیازمند نهاد یا سازمانی به نام دادگاه قانون اساسی یا هر نام دیگر است که باید نهادی بی طرف و غیرقابل نفوذ و کاملا مستقل باشد که در زمان ما پیش بینی شده بود که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت.
به هر حال خواستم بر این نکته تأکید کنم که ما خود را داخل نظام و مدافع آن می دانیم، ولی می گوییم چرا باید سیاست ها، روش ها و رفتارهایی را شاهد باشیم که به اصل نظام لطمه می زند و دود آن به چشم مردم می رود و مهم ترین اهداف اصلاحات نیز اصلاح این سیاست ها و روش ها و در واقع بازگشت به روح نظام و قانون اساسی است.
اینک که قریب سه سال است که جامعه با مشکلات تازه ای روبرو شده است و کشور هم با تهدیدهای زیادی روبرو است، راه برون رفت از این مشکلات به صورتی که کم ترین هزینه و بیشترین فایده را داشته باشد و ما را در آینده با مشکلات بزرگتری روبرو نکند این که با تأمل در گذشته به آینده ای بهتر بیاندیشیم و فضای مناسب را فراهم آوریم. به گونه ای که همه سود ببرند، نه حاکمیت تضعیف شود و نه مردم از حقوق اساسی خود محروم باشند.
اگر همه زندانیان سیاسی آزاد شوند و حصرها برداشته شود و فضایی فراهم آید که هر کس با هر عقیده و نظر و گرایشی که دارد همین که پای بندی خود را در عمل به قانون اساسی اعلام می کند و حاضر است در چارچوب آن عمل کند آزادی فعالیت و تشکیلات و تجمع و … داشته باشد و حد آزادی بیان و تجمعات و احزاب هم عمل به قانون اساسی باشد، خواهیم دید که آفتاب امید از پس ابرهای نومیدی و دلزدگی دست کم در بخش مهمی از جامعه و مچ گیری اطراف قضیه از یکدیگر خواهد دمید.
اگر چنین فضای مبارکی پدید آید (که انقلاب و قانون اساسی ما هم آن را می خواسته است) پدید آمدن آن نشانه حکمت و تدبیر و نیز و دلیلی بر اقتدار واقعی نظام است اگر چنین شود.
اولا رسیدن به اجماع در باب مصلحت عمومی و منفعت اساسی کشور و ترجیح آن بر هر منفعت و مصلحت از سوی همگان آسان خواهد بود همبستگی واقعی ملی زیر چتر جمهوری اسلامی پدید خواهد آمد.
ثانیا با بازبودن فضا و حاکمیت بحث و نقد منطقی بسیاری از فسادهایی که متأسفانه در این سال ها شاهد بدترین انواع آن بوده ایم جلوگیری خواهد شد.
ثالثا مدیریت های ناکارآمد که موجب هدررفتن سرمایه های مادی و معنوی می شود تبدیل به مدیریت های عقلانی و مسؤولیت شناس خواهد شد و به جای فضای احساسی که یک طرف آن نفرت و طرف دیگر آن شیدایی و احیانا فرصت طلبی است، عقلانیت سیاسی – که سخت نیازمند آنیم- بر جامعه، حکومت، مردم و نهادهای مردمی حاکم خواهد شد.
رابعا بی تردید جلو تهدیدهایی که موجودیت کشور را نشانه گرفته است خواهد گرفت. یا در چنین فضای مناسبی تهدیدها کارگر نخواهد افتاد.
به امید چنین روزی
در ادامه تناقضگوییهای آماری مسئولان دولتی، دو معاون یک وزارتخانه دولتی آمارهای متناقضی را درباره تعداد طرحهای نیمه تمام صنعتی در کشور اعلام کردند.
وزارت صنعت، معدن و تجارت در حالی وعده به سرانجام رساندن طرحهای نیمه تمام صنعتی را مطرح کرده و برای آن خواستار ۴٫۵ میلیارد دلار منابع ارزی و ۲۰۰۰ میلیارد تومان منابع بانکی شده که بین دو معاون این وزارتخانه در خصوص عدد طرح های مذکور، اختلاف برآورد فاحشی وجود دارد.
اواخر سال ۱۳۹۰ بود که وزیر صنعت، معدن و تجارت با تاکید بر اهمیت راهاندازی طرحهای نیمه تمام صنعتی، از دستور احمدی نژاد برای اختصاص میلیاردها دلار منابع ارزی و دو هزار میلیارد تومان منابع بانکی برای تکمیل ۱۴۰ طرح نیمه تمام صنعتی با پیشرفت فیزیکی بالای ۶۰ درصد خبر داد.
اما با این حال، آمارهای اعلامی از سوی مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره تعداد طرحهای نیمه تمام صنعتی در کشور با یکدیگر در تناقض بوده است. از آن جمله رضا فاطمیامین، معاون برنامهریزی، توسعه و فنآوری وزارت صنعت، معدن و تجارت، سال گذشته اعلام کرد که حدود ۱۸ هزار طرح نیمه تمام صنعتی و معدنی در کشور وجود دارد. به گفته وی استانهای آذربایجان شرقی و اصفهان دارای بیشترین تعداد طرحهای نیمه تمام صنعتی در کشور هستند.
این در حالی است که تعداد طرحهای مهم نیمه تمام صنعتی در کشور از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت حدود ۱۵۰ طرح اعلام شده است. وزارتخانه مذکور همچنین ادعا میکند که وضعیت این طرحها به صورت هفتگی پایش میشود.
اما از سوی دیگر، فخرالله مولایی، مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، نیز به تازگی اعلام کرده که هماکنون حدود ۲۷ هزار طرح نیمه تمام صنعتی و معدنی در شهرکها و نواحی صنعتی وجود دارد که باید هرچه سریعتر به اتمام برسند.
این اظهارات در حالی مطرح شده که وزیر صنعت، معدن و تجارت اتمام طرحهای نیمه تمام را از مهمترین اولویتهای کاری خود بعد از گرفتن رای اعتماد از مجلس اعلام کرده بود.
خبرنگار ایسنا نیز امروز گزارش داد که پیگیریهای وی برای اطلاع از دلایل تفاوت آمار اعلامی از سوی معاونان این وزارتخانه درباره تعداد طرحهای نیمه تمام صنعتی و معدنی در کشور نتیجهای در بر نداشته است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده که صاحبان پروژههای نیمه تمام صنعتی با هر میزان پیشرفت فیزیکی میتوانند از صندوق توسعه ملی و بانکها تسهیلات بگیرند. اما این وزارتخانه تاکنون آمار روشنی درباره میزان تسهیلات پرداختی از صندوق توسعه ملی به طرحهای بزرگ صنعتی کشور هم ارائه نکرده است.
کلمه_ حامد آرین: پیرمرد در میان همه صداهایی که هست یک فریاد دارد ” احمدی نژاد گشنمه!” پیرمرد بی وقفه می گوید و تکرار می کند نه یک بار نه دو بار…. ” احمدی نژاد گشنمه!”……
محمود احمدی نژاد که مثل همیشه مردم را در خیابان به دنبال خود می کشاند، این بار با صحنه ای رو به رو شد که اطرافیانش را هم شگفت زده کرد و به واکنش وا داشت.
پیرمردی رنجور با چهره ای آفتاب سوخته، مردی از خلیج فارس. فرزند دریا و گرسنه. مردی که روی رفتن به خانه ندارد. کارگری بازنشسته در سرزمینی که خدا نعمت را بر آن تمام کرده. بندر عباس یکی از مهمترین بنادر صادرات و واردات کشور. به استقبال رییس هیات دولت آمده. همو که در هر سفری به بهانه دیدار با مردم، عزت آنان را خدشه دار می کند و برای یک نامه مردمی را که مستحق خدمتند به دنبال خود می کشاند.
پیرمرد در میان همه صداهایی که هست یک فریاد دارد ” احمدی نژاد گشنمه !” پیرمرد بی وقفه می گوید و تکرار می کند نه یک بار نه دو بار…. ” احمدی نژاد گشنمه”……
صدای لرزان پیرمرد حتی در میان شعار اطرافیان که می خواهند با گفتن ” صلی علی محمد یاور رهبر آمد” آن را بی اثر کنند هم گم نمی شود. او باز بلندتر فریاد می زند…. ” احمدی نژاد گشنمه!” شعار می دهند و می خواهند صدای درد یک ملت را با یاوری رهبر بودن خاموش کنند. صدایی که خاموش نمی شود و هر روز بلندتر از روز قبل از گوشه ای شنیده می شود.
صدای این پیرمرد بازتاب همه فریادهایی است که سال ها از سوی دلسوزان و علاقه مندان نظام سر داده می شود. صدای مظلومیت مردمی است که سال ها صبوری کرده اند. صدای شکستن استخوان هایی است که در زیر بی کفایتی و سو مدیریت کسانی خرد می شود که عرضه اداره یک نانوایی را هم ندارند. صدای دردمندان است و مستاصلان. آنان که برای لقمه نانی در کشوری که در سالی که گذشت بالاترین میزان در آمد افسانه ای ارزی را داشت، در مانده اند.
و صدای مردی است که به پاس حق گویی اش به حبسش کرده اند او که از صاحبان قدرت پرسیده بود “با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟”
مردی از جنس همین مردم که خیلی پیش تر نسبت به این همه ظلمی که می رود هشدار داده بود و انذار کرده بود. میرحسین در بند که درد مندانه گفته بود: «مگر ما شیعههای حضرت علی (ع) نیستیم؟» «مگر مسلمانان صدر اسلام را الگوی خود قرار نمیدهیم؟»، «آیا بارها نشنیدهایم که گفتهاند مردم را در رکاب خود ندوانیم؟ پس چرا این کارها را میکنیم؟» کار خوب را باید برای خدا انجام دهیم و در این صورت است که اثر خواهد داشت و یقینا خدا هم برکت خواهد داد.
و اینگونه است کاری که برای خدا نیست و برای بالا رفتن از پله های قدرت است، نتیجه ای ندارد جز اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و ” فاسد ترین دولت” تاریخ جمهوری اسلامی.
(۱)
اصل ِ احمدی نژاد، یا احمدی نژاد ِ اصل، بعد از انتخابات خرداد ۸۸ طلوع کرد؛ وقتی که آخرین گردنه ای را که به تنهایی نمی توانست از آن عبور کند، پشت سر گذاشت، و وقتی آن نامه دور از عرف را به رهبری نوشت. آنگاه کسانی از اصولگرایان که در همه چهار سال پیشترش، او را احیاگر ارزش های انقلابی می دانستند و تا سقف معجزه هزاره سوم خواندن، مدح اش کرده بودند، و البته آن هایی که کمتر کور بودند، لابد لب گزیدند، تب کردند، عق زدند. رهبری به احمدی نژاد نوشته بود که «لازم است انتصاب مزبور (مشایی) ملغی و کان لم یکن اعلام گردد»(
+). شش روز طول کشید، تا مشایی خودش از معاونت اولی احمدی نژاد کنار برود (و نه توسط رییس اش عزل شود) و احمدی نژاد برای رهبری بنویسد که «ضمن ارسال رونوشت نامه کناره گیری جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی از معاونت اولی، به استحضار می رساند که مرقومه حضرتعالی به استناد اصل ۵۷ قانون اساسی اجرا شد. ایام عزت مستدام»(
+)
احمدی نژاد ِ تازه و اصل، تازه شروع شده بود.
(۲)
احمدی نژاد به جای مشایی، رحیمی را معاون اول خود کرد. کسی با اتهام های گسترده مالی، کسی که وقتی در مجلس تحت ریاست حدادعادل به عنوان رییس دیوان محاسبات انتخاب شد، گزارش اختلاف حساب یک میلیارد دلاری در بودجه سال ۸۵ دولت احمدی نژاد را هم امضا کرد. گزارشی که احمدی نژاد همیشه وانمود می کند به دوره بعد از رحیمی در دیوان محاسبات ربط دارد (جایی که حالا یکی از اقربای لاریجانی آنجا را به دست گرفته بود)، و این یعنی این گزارش «سیاسی» است و دیوان محاسبات بارها اعلام کرده که این گزارش را معاون اول خود احمدی نژاد، وقتی رییس دیوان محاسبات بوده، امضا کرده(
+). کسی باورش می شود احمدی نژاد نداند این رحیمی کدام رحیمی است؟!
قریب به سه سال از آن انتصاب می گذرد و نظامی که شعارش مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده، نمی تواند از معاون متهم رییس جمهور مملکت بازجویی کند الا در دفتر وزیر دادگستری! و لابد با سلام و صلوات.
احمدی نژاد، پز و ادعای مبارزه با فساد اقتصادی نظام را به سخره گرفت؛ با بالا نشاندن رحیمی.
(۳)
سرکوب ها و خشونت علیه معترضان بعد از انتخابات آن قدر واضح بود، که دیوار حاشا هم حائل نبود. بستن زندان کهریزک و اعتراف به آزار منجر به قتل بازداشتی ها در این زندان، و به محاکمه کشاندن متهمان، بی تردید یکی از اقدام های مثبت نظام بود. هم به نوعی تایید خشونتی کم سابقه بود که حالا کار از تکذیب آن گذشته بود، هم یک مانور خوب بود برای تحبیب قلوب، هر چند بسیاری آن را در قبال حجم گسترده برخوردهای خشن، ناچیز بدانند و می دانند.
در این میان باز احمدی نژاد وارد شد و متهم اصلی پرونده را زیر بال و پر گرفت. مرتضوی را از قوه قضاییه که کنار گذاشتند، دستش را گرفت و برد ستاد مبارزه با قاچاق و حالا بر سر صندوق متمول تامین اجتماعی. برکشیدن مرتضوی، البته سازگار با ژست های لیبرالی احمدی نژاد در حوزه فرهنگ نبود و نیست. کسی باورش می شود احمدی نژاد نداند این مرتضوی کدام مرتضوی است؟!
قریب به سه سال از شروع روند صعود مرتضوی در قوه مجریه می گذرد و نظامی که رسیدگی به پرونده کهریزک را نشانه برخورد با تخلفات خودی ها در بعد از انتخابات ساخته بود، تا کنون نتوانسته این روند را متوقف سازد. احمدی نژاد پز این یکی را هم به سخره گرفته؛ با حمایت از مرتضوی.
(۴)
دادستان تهران اخیرا در جریان یک مصاحبه مطبوعاتی به کروبی، خاتمی و موسوی توصیه کرده به دامن نظام برگردند زیرا هنوز دیر نشده(
+).
این حرف، نوید بخش و خوشحال کننده است؛ از آن لحاظ که بوی صلح می دهد. ولی دامن نظام الان و این طوری که خیلی شلوغ است. هم متهم به فساد مالی درش هست، هم متهم به قتل (غیرعمد البته). میرحسین بیست سال عافیت و سکوت را کنار گذاشت، این همه فحش و تهمت شنید که یک همچو دامنی دامنگیر ملت شود؟ آن ها این آغوش را پاک می خواستند و حالا رحیمی و مرتضوی آمده و مانده اند که «ایام عزت» چه کسی با این دامن بالا و پایین شود؟
مدعیان بصیرت! حالتان هنوز خوب است؟
حجتالله جودکی
عبدالهادی الخواجه مبارز ۵۲ ساله بحرینی است که در طول حیاتش همه شیوه های مبارزه را آزموده است. از نظر او مبارزه جاده تکاملی و بی انتهایی است که در آن بن بست وجود ندارد و برای هر مرحله از آن روش مناسبی باید اتخاذ کرد. او به این آیه قرآنی ایمان راسخی دارد: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ، کسانی که در راه ما تلاش کنند، به راه¬هایمان هدایتشان می کنیم و خداوند قطعا با نیکوکاران است. مبارزان وقتی با تجربه می شوند با خود می گویند: چرا بر خداوند توکل نکنیم، او راه را به ما نشان داده است، از این رو در برابر آزار و اذیتی که بر ما وارد می نمایید، صبر پیشه می کنیم و همه توکل کنندگان باید به خدا توکل نمایند. وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ .
عبدالهادی الخواجه بعد از سالها مبارزه در خارج و داخل بحرین، سرانجام در سال گذشته به حبس ابد محکوم شد. دشمن می پنداشت که این مبارز را به کوچه بن بست و انتهای راه رسانده و اکنون او برای خلاصی از وضعیت به ظاهر اسفناکش باید دست از مبارزه شسته و خواستار عفو و بخشش دیکتاتور شود. اما وی با توکل بر خدا مرحله جدیدی را آغاز کرد و دشمن را به بن بست رساند. عبدالهادی نخستین کسی نیست که از این شیوه برای مبارزه استفاده می کند و قطعا آخرین آنها هم نخواهد بود. بعید است کسی تا کنون نام بابی ساندز و دوستانش را نشنیده باشد که چگونه از این سلاح استفاده کردند و موفق شدند. عبدالهادی ۶۰ روز است لب به غذا نزده است. کسی که در این مسیر قدم می گذارد از سرانجام آن به خوبی آگاه است و می داند که چه سلاح برنده ای در اختیار گرفته است. شاید دکتر علی شریعتی یکی از کسانی باشد که به خوبی این مرحله از مبارزه را تئوریزه کرده است: شهادت در اسلام ، خود یک اصل است، یک حکم است. مستقل، در کنار جهاد. هنگامی که جبهه حق، خلع سلاح شده است، هنگامی که دشمن سلطه مطلق یافته است، حق پرستان بی دفاع مانده اند، انسانهای تنها و مسلمان،نمی توانند تسلیم شوند – چه اسلام تنها تسلیم در برابر خداوند است – و نمی توانند بجنگند، زیرا سلاح ندارند. راه سومی را بر می گزینند و آن: مرگ را همچون سلاحی بدست گرفتن و بر سر خصم کوفتن. این فلسفه شهادت است.شهادت آشکار کردن حقایقیست که پنهان می کنند و پوشیده و انکار و شهید با مرگ خویش، پرده این فریب را بر چهره دژخیم می درد که شهادت دعوتی است به همه نسلها در همه عصرها که اگر می توانی بمیران: جهاد و اگر نمیتوانی، بمیر: شهادت. شهید با مرگ خویش رسالتی را انجام می دهد که مجاهد با میراندن دشمن و شهادت رسالت حق پرستان در عصر نتوانستن ها است. شهادت، حضور در صحنه حق و باطل همیشه تاریخ است. شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است، انتخابی که در آن مجاهد با قربانی کردن خویش در آستانه معبد آزادی و محراب عشق پیروز میشود. شهادت یک راه میانبر به طرف صعود به قله معراج بشریت است و خود یک فرهنگ است.
عبدالهادی الخواجه به خوبی آگاه است که مرگ دیر یا زود به سراغ انسان می آید و به قول زنده یاد شریعتی: “کسانی که گستاخی آن را ندارند که «شهادت» را انتخاب کنند، «مرگ» آنان را انتخاب خواهد کرد”. خدا پرستان به علیم، بصیر، سمیع و خبیر بودن خداوند در خلوت و جلوت باور دارند. میدانند که خداوند به جزئی ترین مسائل نیز خواهد پرداخت، از اینرو دچار خوف و وحشت نمی-شوند. وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ . آنان از قبل به آینده بهتری از سوی کسی که خلف وعده نمیکند، بشارت داده شده اند. إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ .
کسانی که از قوانین حاکم بر هستی اطلاع دارند، با روحیه ای سرشار از امید برای پیروزی حق بر باطل تلاش کرده و باور دارند که خداوند پاداش آنان را از بین نمی برد، وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ . آنان از سرانجام کار ستمگران هم آگاه هستند، به همین دلیل از ستم و ستمگر بیزارند. یکی از شعرای معاصر عرب در شعری از قول مبارز مجروحی خطاب به ستمگران چنین زیبا می سراید:
به جلادم بگو
خون تن مجروحم بر روی صخره
نشان افتخارت نیست
که میلاد من و قبر تو را آشکار میسازد
منبع: خبرآنلاین
فرمانده انتظامی خراسان رضوی خبر داد که از جمله اموری که در سال ۹۱ در دستور کار پلیس قرار دارد، برخورد جدی با «کاروان های ناآرام عروسی» است و «به همه نیروهای پلیس دستور داده شده است که حتما با این کاروان ها برخورد کنند.»
به نوشته روزنامه خراسان، سرتیپ بهمن امیری مقدم در این باره گفته است: «موضوع کاروان های ناآرام عروسی و برخورد با آن ها به صورت ویژه در دستور کار امسال پلیس قرار دارد و با آن ها برخورد جدی می شود. حضور چنین کاروان هایی در شأن شهر مشهد مقدس و استان خراسان رضوی نیست و از مردم خواهش می کنم قبل از برخورد پلیس با این کاروان ها خودشان رعایت جوانب امر را بکنند و برای مردم مزاحمت ایجاد نکنند.»
رئیس پلیس خراسان رضوی خاطرنشان کرده که «ماموران پلاک خودروهای متخلف در این کاروان ها را یادداشت می کنند و آن گاه به مرور زمان رانندگان این خودروها به همراه وسایل نقلیه شان فراخوانده می شوند و با افرادی که تخلف کرده اند برخورد جدی می شود.»
شانزده گرافیست ایرانی به بخش نهایی بیست و سومین دوسالانه پوستر ورشو ۲۰۱۲ راه یافتند که آثار این هنرمندان در نمایشگاه دوسالانه ارائه خواهد شد.
به گزارش ایلنا، دوسالانه پوستر ورشو که از سال ۱۹۶۶ کار خود را آغاز کرد و با نیم قرن فعالیت، از قدیمیترین جشنوارههای جهانی در عرصه طراحی پوستر محسوب میشود، در دوره بیست و سوم خود؛ ۱۳ گرافیست ایرانی را در بخش طراحان پوستر و ۳ هنرمند دیگر را در بخش دانشجویی بهعنوان طراحان برگزیده در بخش نهایی انتخاب کرد.
ایرج میرزا علیخانی، رضا باباجانی، مریم عنایتی، لیلا میری، مهدی فاتحی، محمد جمشیدی، احسان مهدوی، مهدی مهدیان، سعید مزینانی، مهدی سعیدی، حامد مهرآوران، امیر رضایی و لادن رضایی در بخش طراحان گرافیست و در بخش دانشجویی نیز آرمین امیریان، سمانه چاوشی و شقایق فخارزاده به بخش نهایی راه یافتند.
آثار برگزیده از ۲ ژوئن تا ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۲ (۱۳ خرداد تا ۲۶ شهریور ۱۳۹۱) در شهر ورشو لهستان ارایه میشود. همچنین در روز ۲ ژوئن طی مراسمی برندگان نهایی بیست و سومین دوسالانه پوستر ورشو معرفی میشوند.
دوسالانه بینالمللی پوستر در ورشو، برای اولین بار توسط طراحان گرافیک لهستانی پیشنهاد داده شد و در ابتدای دهه شصت آغاز به کار کرد. پروفسور جوزف مروسزاک اولین برگزارکننده این دوسالانه بود که دوسالانهی او؛ با تحسین منتقدان و طراحان گرافیک به مهمترین و معتبرترین رویداد هنری جهان در عرصه طراحی پوستر محسوب شد.
این دوسالانه که اعتبار بهترین دوسالانه را از شورای بینالمللی انجمن طراحان گرافیک ایکوگرادا (IPB) گرفته، از سال ۱۹۹۴ موزه پوسترهای برگزیده را در شهر ورشو تاسیس کرد تا این آثار به طور دائم درمعرض نمایش بازدید کنندگان قرار گیرد.
کلمه – مهدیار میری:
سینمای ایران سال ۹۰ را با تلخی ها و شیرینی های متعددی به پایان رساند. در حالی که کسب جوایز ارزنده توسط فیلم جدائی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی موجب خرسندی و رضایت هموطنان به خصوص جامعه ی هنری ایران شده بود، از سوی دیگر انحلال خانه سینما از اتفاقاتی بود که ضمن ایجاد دلخوری در میان سینماگران ایران، انتقادات شدیدی را از عملکرد وزارت ارشاد و دولت در این زمینه به همراه داشت.
اما از چند هفته پیش و در حالی که دامنه فسادهای مالی و تخلفات دولت هر روز در بخش های مختلف گسترده تر و نمایان تر می شود. موج جدیدی از فضاسازی ها و اتهام زنی ها نسبت به جامعه ی سینمایی ایران شکل گرفته است. حرکتی در ادامه ی ممانعت از فعالیت خانه سینما و اتهام زنی های افرادی همچون فرج الله سلحشور به فعالان عرصه ی هنر و ممانعت از اکران برخی از فیلم ها، که فعالان جامعه هنری ایران از آن تعبیر به تخریب و بی اخلاقی کرده اند.
سینمای ایران که تحت شرایط و محدودیت های خاص اداره می شود این روزها نیز هدف اتهامات جدیدی قرار گرفته است. این اتهام زنی ها و فضاسازی ها که همراه شده است با توقیف و یا بلاتکلیف ماندن اکران برخی از فیلم های سینمایی، موجب اعتراض و انتقاد برخی از هنرمندان محبوب کشورمان نیز شده است.
هنرمندان کشور، اصغر فرهادی کارگردان توانمند کشورمان را مثال می زنند که در سخت ترین شرایط و در اوج حملات و اتهام زنی ها، با ساخت فیلم جدائی نادر از سیمین و کسب جوایز متعدد در جشنواره های مختلف و دریافت جایزه اسکار، یکی از ارزشمندترین جایزه های هنری جهان، نشان داد که سینمای ایران نه تنها مستحق چنین برخوردها و کج سلیقگی هایی از سوی مسئولین نیست، بلکه قابلیت های زیادی را در خود نهفته دارد که در صورت حمایت و برخورد درست با فعالان این عرصه قادر خواهد بود علاوه بر جهانی شدن، مروج فرهنگ و هنر ایرانی در جهان نیز باشد.
این در حالی است که در مقابل، حاکمیت با صدور احکام سنگین قضایی برای برخی از فعالان برجسته عرصه هنری و تشدید فشار بر فعالان سینمایی کشور، از جمله حکم سنگین جعفر پناهی و بازداشت تعدادی از مستندسازان و بازیگران چون پگاه آهنگرانی، مهناز محمدی و مرضیه وفامهر، نشان داد که نه فقط قدرشناس فعالیت های هنرمندان نیست، بلکه به تاوان کمترین نقد و مخالفتی آنها را نقره داغ می کند.
از انحلال خانه سینما تا توقیف و ممانعت از پخش چندین فیلم سینمایی
یکی از اقداماتی که در دولت دهم سعی زیادی برای تحقق یافتن آن صورت گرفته، وابسته کردن فعالیت های حوزه سینما به دولت است. در سال گذشته مسئولین دولتی تمام توان خود را خرج کردند تا بتوانند تمام فعالیت های سینمای ایران را تحت کنترل خود در آورند. انحلال خانه سینما از سوی وزارت ارشاد از جمله اقداماتی بود که در همین راستا صورت گرفت.
وزارت ارشاد در دی ماه سال گذشته دستور به انحلال نهادی داد که بیش از پنج هزار عضو داشت. انحلال خانه سینما و تبدیل معاونت سینمایی وزارت ارشاد به سازمان امور سینمایی کشور اگرچه موجی از اعتراضات را از جانب هنرمندان و سینماگران برجسته کشور به همراه داشت اما دولت بدون در نظر گرفتن این اعتراضات و نقد منتقدان، دستور به انحلال این نهاد داد تا بیش از گذشته بتواند همهی فعالیتهای حوزه سینمایی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد.
در حالی به بهانه ی “عدم طی تشریفات قانونی مربوط به تاسیس موسسات فرهنگی و هنری” دستور انحلال و “ممنوع الفعالیت” شدن خانه سینما از سوی وزارت ارشاد صادر شد که مسئولان خانه سینما به صراحت اظهار داشته بودند مجوز فعالیت این نهاد صنفی که ۲۰ سال از تاسیس آن می گذرد، در دوره های مختلف به تایید این وزارتخانه رسیده است.
اما پس از انحلال خانه سینما در سال گذشته، حال شاهد اقدامات دیگری از سوی دولت در این بخش هستیم. توقف اکران دو فیلم گشت ارشاد و زندگی خصوصی و ممانعت از اکران و بلاتکلیفی ۱۴ اثر دیگر از جمله اقداماتی است که طی این مدت شاهد آن بوده ایم.
چندی پیش از ادامه ی نمایش دو فیلم «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» در سینماهای کشور ممانعت به عمل آمد. اما به تازگی خبرگزاری میراث فرهنگی گزارش داده که در دولت دهم ۱۴ فیلم سینمایی دیگر هم توقیف شده است.
این خبرگزاری با ذکر نام فیلمهای «گزارش یک جشن»٬ «خیابانهای آرام»، «خانه پدری»، «پاداش» و «آیینههای روبرو»، «فرزند صبح»٬ «من مادر هستم»٬ «زادبوم»، «زمهریر»، «پوسته» و «صد سال به این سالها»، «هفت و پنج دقیقه»٬ «نیلوفر» و «پریناز» از آنان به عنوان فیلم هایی یاد کرده است که طی چهار سال دولت محمود احمدی نژاد یا اجازه پخش پیدا نکرده اند و یا همچنان در بلاتکلیفی به سر می برند.
به این فهرست باید نام دست کم ۱۵ فیلم دیگر را هم افزود که رییس حوزه هنری خبر از اکران نشدن آنها داده است. محسن مومنی شریف ۲۱ فروردین ماه در مراسم یادبود سید مرتضی آوینی، با بیان اینکه اجازه اکران حداقل ۱۵ فیلم نامناسب امسال را نمی دهیم، اظهار داشته است: حداقل از سال گذشته با تصویب شورای سیاست گذاری حوزه هنری که منصوب دفتر مقام معظم رهبری هستند، ما نسبت به این مساله حساسیت داشتهایم گاهی در انتخاب میان دو فیلمی که پیش بینی میشده یکی ظاهراً پرفروش دیگری کم استقبال خواهد بود ولی فضای سالمتری دارد، ناچار دومی برای نمایش در سینماهایمان برگزیدهایم. ولو اینکه ضرر مادی کرده باشیم. البته ما مایل نبودیم این سیاست را اعلام کنیم اما مسایل اخیر باعث شد با افتخار آن را اعلام کنیم. بنده اعلام میکنم حداقل پانزده تا از فیلمهای در نوبت اکران امسال، در سینماهای حوزه هنری نمایش داده نخواهند شد.
اتهام زنی به بازیگران و واکنش فعالان عرصه سینما
اگرچه چند ماه از مطرح کردن ادعای وجود فساد در سینمای ایران از سوی فرج الله سلحشور می گذرد، اما به تازگی خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، انتشار گزارش ها و مصاحبه هایی را با موضوع ادعای مذکور از سر گرفته است.
سال گذشته، بعد از سخنان تند فرج الله سلحشور در خصوص سینمای ایران و حمله او به بازیگران سینما، جمعی از هنرمندان و بازیگران ایران نسبت به سخنان این کارگردان واکنش نشان دادند و با بیان نظرات خود در محافل مختلف نسبت به اظهارات سلحشور گلایه های شدیدی را اظهار داشتند.
اما اخیرا یادداشتی از یک بازیگر سینما، بهانه ی فضاسازی های تازه علیه هنرمندان شد؛ هرچند این بار هم واکنش صریح اهالی هنر، زمینه چینی رسانه های اقتدارگرا برای اعمال فشار و محدودیت های بیشتر برای سینماگران را نقش بر آب کرد.
از جمله این واکنش ها می توان به یادداشت چند روز پیش پرستو صالحی اشاره کرد. نوشته ای که نه فقط پاسخ محکم و قاطی بود بر جوسازی ها و اتهام زنی های برخی افراد نسبت به بازیگران سینما، بلکه جواب صریحی بود برای رسانه های وابسته به دولت که سعی داشتند از گفته های قبلی این بازیگر سینما در مورد فساد سوء استفاده کنند.
پرستو صالحی از جمله بازیگران سینمای ایران است که طی ۴ سال گذشته به سبب دلایلی که در این یاداشت عنوان کرده، کمتر در عرصه سینما حضور داشته است. او در یادداشت خود که آن را تیر خلاص به خود دانسته، اینگونه سخنش را با مردم آغاز کرده است: ترجیح دادم با گفتن این حرف ها خودم تیر خلاص خودم رو به خودم بزنم. اسمشو گذاشتم جنبش زرد = بیزاری جستن از هرآنچه و هرآنکه نباید باشد و هست.
صالحی در این یادداشت پیش از آنکه به موضوع دلایل ممنوع الفعالیت شدن خودش طی ۴ سال گذشته بپردازد، ابتدا در جمله ای کوتاه برای جلوگیری از سوء استفاده در مورد گفته هایش درخصوص موضوع فساد در سینما چنین نوشته است: در مخاطبم رسانه ها و سایت های رسمی است و البته جناب سلحشور اگر فیس بوک مباح شده و به سخنان نوشته شده در آن می شود استناد کرد، اگر شرف دارید اینهایی رو که الان می نویسم هم منتشر کنید. من از فسادی حرف زدم و گلایه کردم که در تمام اصناف کشور هست و حرفم حق بود آدم های فاسد در هر صنفی باید شناسایی و حذف بشن این در تمام دنیا مرسومه حتی تو هالیوود …
او در ادامه یادداشت خود با بیان دلایل حضور کمرنگش در سینما طی چند سال گذشته گلایه های را نیز از مسئولین داشته و در این خصوص اینگونه نوشته: حالا از مسئولین می خوام گلایه کنم… دهم خرداد سال ۱۳۸۴ تشخیص مصلحت نظام دیدار جمع کثیری از هنرمندان با آقای هاشمی رفسنجانی، انتخاب نهم: آمدند گفتند خانوم صالحی فرمودند تو بانوان هنرمند شما صحبت کنید. گفتم چرا من ؟ گفتند قرار نیست رسانه ای بشود و آزادی بیان دارید گفتم هرچه باداباد و یا علی.
گفتم: من پرستو صالحی به عنوان یک شهروند صحبت می کنم نه یک بازیگر یک شاعر آمریکایی میگه اگر نمی تونی خبرهای خوب بیاری بهتره هیچ خبری نیاری … به نظر من اگر کسی در مسئولیت خود نتواند به حرفی که می زند و به وعده هایی که می دهد عمل کند همان بهتر که هیچ حرفی نزند! ۲۶ سال سختی و جنگ و فشار های اقتصادی و … باعث شده مردم بی دلیل به هم دروغ بگویند این دروغ ها ،دروغ های بی دلیل است چرا که نه برای از دست ندادن چیزی ست، نه برای به دست آوردن چیزی!!!
گفتم: من برای مرحوم محمد علی فردین گریه کردم به کدام گناه نکرده باید حذف میشد؟! حق او و امثال ایشان سال ها خانه نشینی نبود. گفتم: هنرمند خوب کشورم آقای بهمن مفید در سالن حضور دارند ته سالن نشسته اند، تنها… به همراه خانوم شیلا خداداد پیش ایشان رفتم و می گویم استاد شما پیشکسوت ما هستید تشریف بیاورید ردیف جلو، ایشان گفتند تا همین جا هم که راه دادند خیلی ست. دلم به درد آمد آخر ما به تبار مفید بدهکاریم در حالی که هنوز خاکستر استاد بیژن مفید در خارج از ایران امانی دفن است. گفتم من تقاضا می کنم اجازه بدهید اجساد هنرمندانی که خارج از ایران دفن شده اند به ایران برگردانده شوند گفتم و گفتم و گفتم…
او در ادامه یادداشت خود به شرح ماجرای ممنوع الفعالیت شدنش در ۴ سال گذشته پرداخته و توضیح داده است: دو ماه بعد سریال ارث بابام رو بازی می کردم که احضار شدم وارد اتاق شدم تمام روزنامه هایی که صحبت های اون روز منو چاپ کرده بودند روی میز بود. بعد از ۳ ساعتی تهدید و تحقیر فرمودند خوشحال نشو ممنوع از کارت نمی کنیم که قهرمان بشی. یواش یواش کم و کم رنگ میشی و بعد ،یک برگ کاغذ که بنویس، گفتم چی بنویسم؟ گفت بنویس که دیگه غلط اضافی نمی کنی تریبون پیدا کردی هرچی دلت خواست نمی گی و … نوشتم من پرستو صالحی تا زمانی که در چهار چوب نظام جمهوری اسلامی کار می کنم چیزی مغایر با این نظام نخواهم گفت. امضا و تمام.
این بازیگر در بخش دیگری از نوشته ی خود نیز پاسخی صریح را به فرج الله سلحشور داده و خطاب به وی نوشته است: جناب آقای سلحشور دوستان شما درهای ایستادگی و شرف و عزت انسانی و صداقت و صراحت را بر روی ما می بندند و بعد شما توقع مدینه فاضله دارید؟ مولا علی (ع) فرمودند دیده را ندیده انگارید. شنیده هایتان را باور نکنید، دیده هایتان را باور کنید. گویا شما ندیده ها را دیده می انگارید و تابع شنیده های خود هستید تا دیده ها. یا حق
پیش از این هم، در همان زمان که فرج الله سلحشور با ادبیاتی زشت و باورنکردنی در مورد سینمای ایران سخن گفته بود، جمع کثیری از هنرمندان برجسته کشور نیز نسبت به اظهارات تند این کارگردان وابسته به دولت اظهار گلایه و ابراز تاسف کردند.
ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگارجواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری از جمله نخستین کسانی بودند که در پیامی کوتاه ضمن گلایه از اظهارات سلحشور درخصوص سینمای ایران از وی خواسته بودند تا این سینمایی را که او فاحشه خوانه میداند به حال خود رها کند. آنها در پیام کوتاه خود آورده بودند: «جناب آقای سلحشور، از اینکه میبینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تاثیری در کلامتان نداشته، و در نهایت شهرتتان را از نفرتپراکنی و بیادبی در برابر همنوعانتان به دست آوردهاید، بسیار متاسفیم. ای کاش لطف کنید سینمایی را که خجالت میکشیم بگوییم شما را یاد کجا میاندازد به حال خود رها کنید، شاید که رستگار شوید و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگرانتان بازگردد.»
عزتالله انتظامی از بازیگران برجسته ایران نیز بعد از توهین های فرج الله سلحشور به جامعه ی هنری و سینمای ایران، به او واکنش نشان داد و با بیان اینکه نمی توان این بی حرمتی ها تحمل کرد و بازیگران سینمای ایران را مورد چنین هجمه های قرار داد، چنین اظهار داشته بود: من از ۱۳ سالگی در تئاترهای مختلف لالهزار حضور داشتم و همه عمرم شاهد بازیگران زنی بودهام که با فداکاری شرایط را تحمل میکردند و به کار هنر میپرداختند. بازیگران زن با وجود همه مخالفتها و جوی که علیهشان وجود داشته است کار کردند و بسیار باوقار به کارشان ادامه میدهند. بیشتر بازیگران امروز ما تحصیلکرده و بسیار بافرهنگتر از بعضی کارگردانها هستند و به کسانی که با این سختی کار میکنند احترام قائلم و نمیتوانم بیحرمتی به آنها را ببینم.
رخشان بنی اعتماد کارگردان برجسته کشورمان نیز پس از ادامه اهانت های فرج الله سلحشور با نوشتن نامه ای خطاب به وی پاسخی صریح را نسبت به اظهارات وی داد . او در بخشی از نامه خود که خطاب به فرج الله سلحشور نوشته بود آورده بود: به حکم اعتقادات مورد ادعای خود گوینده، او باید به شلاق مجازات تهمت ، سیاه و کبود شود اما میدانم برخورد مدنی و شکایت به محکمه بردن دراین وانفسا در پیچش و خمش حامیان ایشان ره به ترکستان میبرد. هم او افاضه کرده است که پاسخگویان ناصالح اند. من، رخشان بنیاعتماد، به عنوان مادر ناصالحان خانواده سینما، نه جواب به یاوه گو ، که بیداد این هرت آباد بی صاحب را ، در میانهی میدان فریاد می زنم.
من تمام قد از شرافت و نجابت هم صنفان خودم در سینما دفاع میکنم. همه کسانی که در خصوص فساد در سینمای ایران اظهارنظر کردهاند، ربطی به سینما ندارند. فساد یعنی چه؟ من متوجه نمیشوم که چرا باید یک مسئلهای که در همه اقشار جامعه وجود دارد، به همه سینماگران تعمیم داده شود. مثل این است که ما بگوییم در ایران دزدی هست و بعد هم یکی بگوید همه مردم ایران دزد هستند. این بخشی از یحبت های بهرام رادن بازیگر سینمای ایران است که درخصوص فضاسازی های اخیر اظهار داشته است. وی با بیان اینکه خانواده سینما یکی از نجیبترین و با شرافتترین صنفهای موجود است از آنانکه معتقدند که سینمای ایران فاسد خواسته است تا آن را به حال خود رها کنند.
در میان این اتهام زنی ها و بی اخلاقی ها، این روزها رسانه های دولتی نیز با انتشار اخباری سعی دارند تا موج جدیدی از فضاسازی و اتهام زنی را نسبت به سینماگران و جامعه ی هنری ایران به راه اندازند. موجی که هدف از به راه انداختن آن تنها می تواند تحت فشار گذاشتن جامعه ی هنری ایران باشد.
آنچه که قابل تامل است عدم برخورد با افراد و رسانه هایی است که بدون در نظر گرفتن جایگاه سینما مطالبی را بیان میکنند که از هیچ وجاهت قانونی و شرعی نیز برخوردار نیست. آیا باز گذاشتن دست این اشخاص و رسانه ها در اتهام پراکنی هایشان، مانع از شکوفایی و رشد سینمای ایران نخواهد شد و بلکه سینمای ایران را به سمت ورطه نابودی سوق نخواهد داد؟
کلمه: روح الله حسینیان، دوست و همکار سعید امامی مدعی است که مجلس هشتم در روزهای آخر عمرش عامل بی ثباتی کشور شده است!
این نماینده مجلس که سابقه استعفا از مجلس هشتم رو در پرونده خود دارد گفته است: من معتقدم مجلس هشتم خصوصا در روزهای آخر خود بستر تنش بین دولت و قوه مقننه را ایجاد میکند و متاسفانه این برخوردها نشانگر این است که مجلس میخواهد در آخر عمر ثبات جمهوری اسلامی را از بین ببرد.
حسینیان در دولت نهم مشاور سیاسی و امنیتی احمدی نژاد بود. وی در جریان وقایع بعد از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری، تدوین کننده اصلی طرحی بود که به موجب آن محاربان ظرف پنج روز اعدام می شوند.
رییس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی، با اشاره به عملکرد مجلس هشتم در چهار سال گذشته، در گفت و گو با ایسنا ابراز امیدواری کرد که در مجلس نهم مخصوصا هیات رییسه مجلس افراد صاحب فکری باشند تا مجلس از حالت روزمرگی و تصمیمهای متعارضی که برای مردم ایجاد نگرانی میکند، خارج شود.
انتقاد روحالله حسینیان به نحوه اداره مجلس توسط علی لاریجانی است. وی پیش از این نیز بارها از علی لاریجانی به خاطر مواضعش انتقاد کرده بود.
وی با انتشار اخبار مربوط به احتمال ریاست حداد عادل هم گفته بود که نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی دارد. وی مدعی شده بود که در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که ریاستش در دست یک عده افراد خاص از جمله آقای توکلی بیافتد و نگران این هستیم که چرخاننده مجلس با ریاست آقای حداد به دست یکی ، دو نفر آدم خاص باشد.
این نماینده حامی احمدی نژاد، بیثباتی و نبود شیرازه فکری در مجلس را از نقاط ضعف مجلس هشتم دانست و گفت: امیدواریم در مجلس نهم خصوصا در هیات رییسه افراد صاحب فکری انتخاب شوند تا مجلس از حالت روزمرگی و تصمیمهای متعارضی که موجب نگرانی مردم میشود، از جمله قانون حقوق مادامالعمر، قانون وقف دانشگاه آزاد و تغییر نحوه سوال از رییسجمهور که تصویب شد، خارج شود و این خطاها دیگر تکرار نشود.
رییس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی یادآور شد: به نظر میرسد در مجلس هشتم عمده مشکلات و ضعفها از مدیریت هیات رییسه مجلس بوده است.
ماموران زندان اوین، با فریب یک زندانی سیاسی که حاضر به شرکت در دادگاه نشده نبود، تحت عنوان اینکه در حال انتقال وی به بیمارستان هستند، او را به دادگاه بردند. این کار با دستور قاضی دادگاه انقلاب صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار کلمه، ماموران زندان اوین، سید محمد ابراهیمی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین را که پیشتر طی نامه ای دادگاه های انقلاب را به دلیل غیرقانونی بودن و صدور احکام نا عادلانه نشناخته و اعلام کرده بود، در این دادگاه حاضر نمی شود، به بهانه ی انتقال به بیمارستان به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اعزام کردند.
مقامات انتقال دهنده این زندانی اعلام کردند به دستور قاضی مقیسه ناچار به اعزام وی به دادگاه هستند.
پاسخ های محمد ابراهیمی در دادگاه که توسط منشی دادگاه نوشته شده بود پس از پایان انشا برای امضا به محمد ابراهیمی داده شد تا به امضا و اثر انگشت وی برسد که ابراهیمی با پاره کردن آن به اعتقاد خود مبنی بر غیرقانونی بودن این دادگاه تاکید کرد.
بر اساس این گزارش در پایان دادگاه، مشاجرات لفظی میان او و قاضی مقیسه شکل گرفته که علت آن توهین های قاضی به زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز بوده است.
او که حدود ۱۷ ماه را بدون حکم قضایی به صورت بازداشت موقت در زندان اوین نگهداری می شود با به رسمیت نشناختن دادگاه های انقلاب روز چهارشنبه ۲۳ فروردین ماه از حضور در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب خودداری کرده بود.
سید محمد ابراهیمی، ٢٢ آذرماه سال ٨٩ توسط ماموران اطلاعات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری و جنگ نرم علیه نظام بازداشت شد و تا ٨ ماه ممنوع الملاقات بود و خانواده اش از محل نگهداری اش بی اطلاع بودند.
وی ٨ ماه را در سلول انفرادی بندهای ٢٠٩ و ٢۴٠ زندان اوین در شرایط شکنجه فیزیکی و روانی بازداشت بود به گونه ای که به آسایشگاه روانی امین آباد تهران اعزام شده و بیش از دوماه آنجا بستری بود.
سید محمد ابراهیمی یکی از مصادیق شکنجه های سخت در زندان اوین محسوب می شود که در گزارش احمد شهید نیز به آن اشاره شده است.
کلمه: همزمان با ادعاهای دوباره امارات و کشورهای عربی درباره جزیره ابوموسی، دبیر همایش بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس خبر داده که این همایش امسال در جزیره ابوموسی نهم و دهم اردیبهشت ماه در برگزار می شود.
همایش بین المللی فرهنگی هنری خلیج فارس همه ساله در بندرعباس برگزار می شد و شامل بخشهایی همچون کتاب، موسیقی و فیلم بود. اما آنطور که اعلام شده، امسال این همایش با حضور مهمانان داخلی و خارجی در جزیره ابوموسی برگزار خواهد شد و به گفته دبیر همایش، مهمانان از طریق هواپیما و یک فروند شناور توریستی ۵۰۰ نفره به جزیره ابوموسی منتقل خواهند شد.
دبیر هشتمین همایش خلیج فارس درباره علت این تصمیم گفته است: این رویداد ملی به گردشگری مناطق جنوبی خلیج فارس و جزایر سه گانه ایرانی نگاه ویژه ای دارد. نامجو همچنین به انعقاد تفاهمنامهای بین جهاد دانشگاهی و سازمان منطقه آزاد کیش اشاره کرد و گفت: این تفاهمنامه بمنظور تاسیس دبیرخانه دائمی در همایش ملی خلیج فارس در کیش منعقد شده است. ضمن آنکه گفت وگوهایی بمنظور برگزاری دور آینده این همایش به صورت بین المللی انجام شده است.
‘گردشگری’، ‘فناوریهای نوین و گردشگری خلیج فارس’، ‘فرهنگ’، ‘هنر و معماری’، ‘تاریخ و باستانشناسی’، ‘جغرافیا و محیط زیست’ و ‘ابعاد سیاسی ـ اجتماعی خلیج فارس’ از جمله محورهای این همایش ملی است که نامجو به آن اشاره کرد.
وی همچنین برپایی نمایشگاه عکس خلیج فارس، ارائه نقشه های تاریخی و اسناد و مدارک خلیج فارس و همچنین رونمایی از پوستر مقالات برگزیده را از مهمترین برنامه های جنبی این همایش برشمرد.
این همایش با دو رویکرد علمی و تخصصی و با هدف پاسداشت هویت تاریخی و شناخت ابعاد مختلف خلیج فارس، نهم و دهم اردیبهشت ماه همزمان با روز ملی ‘خلیج فارس’ در مرکز همایشهای بینالمللی جزیره کیش برگزار می شود.
پس از سفر هفته گذشته احمدی نژاد به جزیره ایرانی ابوموسی در خلیج فارس، اعتراض و انتقاد مقامات اماراتی به تکرار ادعاهای پیشین خود درباره جزایر سه گانه پرداختند. دولت امارات همچنین ضمن فراخواندن سفیر خود از تهران، مسابقه تیم ملی فوتبال این کشور با تیم ایران را لغو کرد. امارات علاوه بر این، شکایت نامه ای را در این باره، تحویل شورای امنیت و سازمان ملل متحد کرد.
ایران بارها اعلام کرده است که جزایر سه گانه بخش جدایی ناپذیر از خاک ایران است و حاضر به مذاکره بر سر حاکمیت آن نیست.
محمدرضا معتمد نیا، مشاور ویژه رجایی، باهنر و میرحسین موسوی روز گذشته و پس از آغاز اعتصاب خشک، برای چند ساعت به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شده و دوباره به انفرادی بازگشته است.
به گزارش خبرنگار کلمه، محمدرضا معتمد نیا، زندانی سیاسی که هفته ی گذشته در پیامی از زندان اوین، اعلام کرده بود تا رفع کامل حصر خانگی نخست وزیر امام اعتصاب غذای تر خواهد کرد، از دوشنبه شب وارد اعتصاب خشک شده است.
معتمد نیا که بعد از ظهر یکشنبه با دستور مسئولان زندان اوین به سلول انفرادی بند٢۴٠ منتقل شده بود ظهر روز گذشته به دلیل بدحالی و افت شدید فشار به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شده و پس از ساعاتی به انفرادی بند ۲۴۰ بازگردانده شد.
معتمد نیا، مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا و از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن در پیام خود تاکید کرده بود در اعتراض به ظلم ها و نامردی ها و اعمال فشار نا به جا و نا عادلانه و به پاس حرمت خون همه شهدای انقلاب اسلامی و به پاس احترام به تمامی باورهای اعتقادی و ملی مان، به اعتصاب خود ادامه خواهد داد.
این زندانی سیاسی بهمن ماه سال گذشته نیز دست به اعتصاب غذای تر زده بود که پس از موافقت با خواسته هایش به اعتصاب غذا پایان داد.
آن زمان دادستان تهران طی نامه ای دستور موافقت و اجرایی شدن خواسته های این زندانی سیاسی را صادر کرده بود.
کلمه: در حالی که وزارت اطلاعات مدعی دستگیری یک تیم تروریستی است، خدابخش هاشمزهی عضو فعال بسیج و سر طایفه هاشمزهی روز گذشته در یکی از روستاهای کرمان توسط افراد ناشناس ترور شد.
صبح سهشنبه ساعت ۶:۲۵ خدابخش هاشمزهی عضو دسته رزمی لشکر مردم پایه ۴۱ ثارالله که برای نماز صبح از منزلش خارج میشد بیرون از منزل توسط دو نفر موتورسوار ترور شد.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از کرمان، فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان ریگان گفت: فرمانده دسته رزمی شهید معماری روستای ۸۰۰ متری از توابع این شهرستان صبح روز سه شنبه توسط دو موتور سوار در مقابل منزلش ترور شد.
سرهنگ ‘داود بدر آبادی’ افزود: ‘خدابخش هاشم زهی’ یکی از بسیجیان فعال بود که در امنیت شهرستان و مناطق عشایری همکاری خوبی داشت.
وی بیان داشت: این فرد سرطایفه ایل عشایری هاشم زهی بود که در روستای ۸۰۰ متری زندگی میکرد.
فرمانده ناحیه مقاومت سپاه شهرستان ریگان تصریح کرد: این دو نفر که در ترور این بسیجی دست داشتند به مناطق کوهستانی شهرستان متواری شدند که بسیجیان و عوامل نیروی انتظامی شهرستان برای دستگیری آنها به مناطق عشایری اعزام شدهاند.
سرهنگ بدر آبادی افزود: احتمال دارد که در ترور این بسیجی گروه سابکی دست داشته باشند.
وی گفت: چند سال قبل شرور مسلحی به نام ‘جواد سابکی’ که باعث قتل و عام تعدادی از افرد و همچنین ایجاد رعب و وحشت در بین مردم گردیده بود، ‘هاشم زهی’ در دستگیری وی با سپاه شهرستان و نیروی انتظامی همکاری تنگا تنگی داشت.
در حالی که مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشور مدعی بازداشت تیم های تروریستی هستند بهمن ماه سال گذشته، جمعه اهل سنت شهر راسک از توابع شهرستان سرباز سیستان وبلوچستان در مسیر چابهار – سرباز در یک اقدام تروریستی کشته شد.
طی سالهای اخیر، ماموتسا شیخ الاسلام مفتی غرب کشور و نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان، ماموستا برهان عالی، از روحانیان اهل سنت و امام جمعه موقت سنندج و مسجد قبای شهرک بهاران این شهر، بوبکر تینا، روحانی اهل سنت و امام جماعت یکی از مساجد مهاباد، ابوبکر قادریانی یکی از روحانیون اهل سنت در شهرستان پیرانشهر نیز بدست عوامل ناشناس کشته شدند.
بدنبال انتخاب رهبر اپوزیسیون برمه در انتخابات مجلس و پس از آنکه نخست وزیر انگلستان خواستار رفع تحریم ها از برمه شد، دولت آمریکا نیز اعلام کرد که قصد دارد تحریم های مالی علیه برمه را کاهش دهد.
در همین حال قرار است سازمان ملل به زودی قرار است در خصوص لغو تحریم های علیه برمه تصمیم گیری کند.
از سوی دیگر وزیران خارجه اتحادیه اروپا در ۲۳ آوریل در باره لغو تحریمهای موجود علیه میانمار تصمیم گیری کنند.
اتحادیه اروپا خواستار آزاد گذاشتن حزب لیگ ملی برای شرکت در روند دمکراسی در میانمار است که رهبری آن را خانم سوچی بر عهده دارد. آشتی ملی با اقلیتهای قومی در میانمار و آزاد کردن صدها زندانی سیاسی نیز از جمله گامهای مورد نظر اتحادیه اروپا در پروسه اصلاحات میانمار است.
براساس این تغییرات، معاملات مالی در حمایت از بعضی فعالیت های انساندوستانه و غیرانتفاعی ممکن خواهد شد.
وزارت دارایی آمریکا این مساله را سه شنبه اعلام کرد که بخشی از تلاش برای پاداش دادن به اصلاحات دموکراتیک جاری در آن کشور است.
محدودیت های مالی بر مناسبات ورزشی و “پروژه های غیرتجاری توسعه که مستقیما به نفع مردم برمه انجام می شود” لغو خواهد شد.
این تازه ترین گام در روند تخفیف فشار بین المللی بر برمه است.
پیش از این وزیر خارجه آمریکا گفته بود که نخستین هدف، کاهش تحریم ها علیه میانمار و افزایش صادرات از آمریکا به این کشور و نیز سرمایه گذاری و تلاش بیشتر برای کمک به تسریع مدرنیزه شدن شرایط اقتصادی و سیاسی در میانمار است.
فرآیند اصلاحات دموکراتیک در نوامبر ۲۰۱۰ با انتخاب یک دولت به ظاهر غیرنظامی اما مورد حمایت نظامیان شروع شد.
برمه حدود نیم قرن توسط نظامیانی اداره می شد که با سرکوب مخالفان، حکمران مطلق کشور بودند. اقدامات اقتدارگرایانه حکومت برمه، تحریم های سنگین کشورهای غربی را برای برمه در پی داشت.
نخستین انتخابات عمومی پس از ۲۰ سال در سال ۲۰۱۰ برگزار شد.
از سال ۲۰۱۱ اصلاحات گسترده ای در برمه صورت گرفت و صدها فعال سیاسی از زندان آزاد شدند. در همان سال دولت غیرنظامی مورد حمایت نظامیان بر روی کار آمد.
سوچی از جمله سرشناس ترین مخالفان حکومت برمه بود که حدود ۲۰ سال در حصر خانگی به سر برد و در ماه گذشته موفق به کسب کرسی مجلس شد.
سوچی که برنده جایزه صلح نوبل سال ۱۹۹۱ است، پس از لغو حصر خانگی، فعالیت سیاسی را از سر گرفته و امیدوار بود در پارلمان جدید کرسی های بیشتری برای حزب خود کسب کند.
آنگ سن سوچی که ۶۶ سال دارد، چند سال پیش برنده جایزه نوبل شد و پانزده سال از مجموع بیست و یک سال گذشته را در حبس گذرانده است.
خانم سو چی در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۰ برمه پیروز شد ولی رهبران نظامی برمه این انتخابات را باطل اعلام کردند و از آن هنگام تا روز آزادیش در سیزده نوامبر ۲۰۱۰، او در ارتباط با اتهامات مختلف در بازداشت بود.
او معتقد است که "برای رسیدن به دموکراسی پیش از همه چیز، به "نظم، اتحاد و عشق" نیاز است"
خانم سوچی بارها گفته بود: رسیدن به دموکراسی، تمرین می خواهد و شرکت در انتخابات، یکی از همان تمرین هاست. با وجود این تصمیم، زیاد امیدوار نبودیم که بتوانیم از پس حاکمیت بر بیاییم. وقتی انتخابات برگزار شد، مطلع شدیم که برنده انتخابات ما بودیم اما حاکمیت نمی خواهد قدرت را واگذار کند."
تحلیلگران معتقدند که دولت برمه تلاش دارد با سهیم کردن سان سوچی در ساختار حکومت از فشار تحریمهای خارجی بکاهد و سرمایهگذارانی برای اقتصاد ورشکسته این کشور بیابد.
افزایش سقف تسهیلات خرید مسکن به ۲۵ میلیون تومان که مصوبه سال گذشته شورای پول و اعتبار بود، بر اساس اعلام وزیر مسکن و شهرسازی در اواخر اسفند سال گذشته منتفی شده بود که نیکزاد علت آن را مقابله دولت با افزایش قیمت مسکن اعلام کرده بود.
به گزارش فارس، در پی این اعلام و لغو تسهیلات ۲۵ میلیون تومانی خرید مسکن در کارگروه مسکن، هفته گذشته این کارگروه به طور رسمی تسهیلات خرید مسکن را برای سال ۹۱ به مبلغ ۲۰ میلیون تومان تعیین کرده است.
در این مصوبه که به وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی ابلاغ شد، امده است: سقف تسهیلات خرید مسکن بانک مسکن برای متقاضیانی که برای تسهیلات خرید مسکن سپرده گذاری می کنند، بر اساس ضوابطی که بانک مسکن به تائید بانک مرکزی می رساند، مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال تعیین می گردد.
دو تن از مخالفان دولت بحرین با صعود به بام سفارت بحرین در لندن، خواستار آزادی فوری عبدالهادی الخواجه، بنیانگذار جمعیت حقوق بشر بحرین و مشاور سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل شدند و تهدید کردند که در صورت اجرا نشدن خواستشان، خود را به زیر پرتاب خواهند کرد.
به گزارش بی بی سی، این دو نفر که پلاکاردهایی با تصاویر آقای الخواجه و حسن مشیمع، یکی دیگر از رهبران مخالف در بحرین، همراه خود داشتند سرانجام پس از بیست و چهار ساعت، از بام سفارت بحرین پایین آمدند و به اتهام ورود غیرقانونی به این ساختمان و اخلال در نظم عمومی، توسط ماموران پلیس بازداشت شدند.
عبدالهادی الخواجه در اعتراض به بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زده و حال او وخیم گزارش شده است در حالیکه سازمان های بین الملل و مدافعان مدافع حقوق بشر در بحرین و شماری از کشورهای غربی خواستار آزادی او بوده اند.
در حالی که سازمانهای مستقل نظیر سازمان بهداشت جهانی برآوردی بیش از ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر از مبتلایان به ایدز در کشور دارند، وزیر بهداشت مدعی است در حال حاضر در کشور حدود ۲۲ هزار مورد شناخته شده ایدز داریم که با توجه به کنترل خوبی که در این زمینه داشتهایم از حدود ۸۵ درصد این موارد که از طریق تزریق مواد مخدر به ایدز مبتلا شدهاند به ۱/۱ دهم درصد تقلیل پیدا کردهاند.
در حال حاضر بیش از ۳۴ میلیون نفر در سراسر جهان حامل ویروس اچ آی وی بوده اند و از سال ۱۹۸۱، زمان شناسایی نخستین بیماران مبتلا به ایدز، تاکنون حدود ۳۰ میلیون نفر جان خود را بر اثر این بیماری از دست داده اند.
از سوی دیگر، در حالی که میزان داروهای وارداتی به کشور با افزایش قیمت دلار با مشکل رو به رو شده است، مرضیه وحید دستجردی در دیدار با وزیر مشاور در امور خارجه کشور فدرال نیجریه و هیات همراه افزود: در ایران، کارخانههای داروسازی و شرکتهای دارویی که داروهای بیوتکنولوژی تولید میکنند به حدود ۹۰ کارخانه میرسند که این شرکتها حدود ۹۷ درصد داروهای کشور را تولید میکنند.
وی در ادامه افزود: تولید این داروها در داخل کشور باعث صرفهجویی ارزی شده است به طوری که قیمت داروها در کشورمان به نسبت داروهایی که در شرکتهای چند ملیتی تولید میشود بین یک پنجم تا یک دهم است.
دستجردی در خصوص بیماری ایدز گفت: به همت محققان و دانشمندان ایرانی، داروی جدید آیمود برای درمان بیماری ایدز (HIV) در کشورمان تولید شده است که در کنترل ایدز بسیار موثر است.
به گزارش ایسنا،وی ادامه داد: در حال حاضر در کشور حدود ۲۲ هزار مورد شناخته شده ایدز داریم که با توجه به کنترل خوبی که در این زمینه داشتهایم از حدود ۸۵ درصد این موارد که از طریق تزریق مواد مخدر به ایدز مبتلا شدهاند به ۱/۱ دهم درصد تقلیل پیدا کردهاند.
نارضایتی نمایندگان از نحوه اخذ جرایم معوقات در شبکه بانکی کشور، باعث شد وزیر اقتصاد از مجلس کارت زرد بگیرد. شمسالدین حسینی که روز گذشته برای پاسخگویی به سوال نماینده تنکابن به بهارستان رفته بود، حتی با توضیح مصوبه شورای پول و اعتبار درباره اخذ جرایم نتوانست نمایندگان مجلس را قانع کند و اولین اخطار را از آنها گرفت. براساس آییننامه داخلی مجلس، در صورتی که این اخطار دو بار دیگر تکرار شود، زمینه استیضاح مجدد حسینی را فراهم میکند.
اگرچه حسینی آبان ماه سال گذشته از جلسه استیضاحش به خاطر پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی، آن هم به مدد دفاع جانانه رییس مجلس رهایی یافت؛ و بارها و بارها نیز جلسات سوال را یکی پس از دیگری بهرغم قانع یا قانع نشدن نماینده سوالکننده، پشت سر گذاشته بود؛ این بار اما، به خاطر آنچه «بیتوجهی به ساماندهی مسایل اقتصادی کشور»، «بیماری سیستم بانکی» و «اجحاف در حق مردم در زمینه جریمه معوقات بانکی» خوانده شد، از مجلس هشتمیها اخطار گرفت. اخطاری که در آستانه سفر وزیر اقتصاد به واشنگتن برای حضور در نشست بهاره صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، کام او را تلخ کرد. براساس آییننامه داخلی مجلس، در صورتی که تعداد کارت زرد و اخطارهای مجلس به یک وزیر به عدد ۳ برسد، استیضاح وزیر مربوطه در دستورکار مجلس قرار میگیرد.
وزیر اقتصاد: در این زمینه اختیاری ندارم
نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز گذشته سوال ابوالفتح نیکنام نماینده تنکابن از شمسالدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در خلاصه سوال آمده بود: ماموریت اداره نظارت بر امور بانکهای تجاری چیست و دلیل صدور بخشنامه شماره ۷۲۸۳ مورخ ۹ اسفند ۱۳۷۸ چه بوده است؟شمسالدین حسینی در پاسخ به این سوال گفت: پاسخگویی هر فرد باید متناسب با اختیاراتش باشد، شما طبق قانون، برخورد با بانکها و نظارت بر آنها را در اختیار نهادی تحت عنوان بانک مرکزی گذاشتهاید که مستقل از دولت یا حداقل مستقل از وزارت اقتصاد است، بنده چه کاری میتوانم در زمینه موضوع سوال انجام دهم؟ وی تصریح کرد: درباره بانکهای دولتی که بنده رییس مجمع آنها هستم، از باب اینکه میتوانم مدیر آنها را منصوب کنم، میتوانم با آنها برخورد مدیریتی داشته باشم؛ اما در خصوص بانکهای خصوصی یا هر کس دیگر هیچ ابزاری برای برخورد ندارم. حسینی بر همین اساس یادآور شد: برنامههای سوم، چهارم و پنجم، وزیر اقتصاد را از ریاست مجمع بانکمرکزی حذف کردند، بنابراین در حال حاضر وزیر اقتصاد یک عضو مثل ۱۰ عضو دیگر این مجمع است.
وی با تاکید بر اینکه ما برای اصلاح امور تلاش میکنیم، گفت: ما در چارچوب وظایفمان عمل میکنیم و به دنبال اصلاح امور هستیم و آن را پیگیری میکنیم، اما نباید واقعیات را بگوییم و نواقص را مطرح کنیم؟ اعضای شورای پول و اعتبار مصوب کردند که جریمه معوقات بانکی اخذ شود و بانک مرکزی در این راستا به مصوبه شورای پول و اعتبار عمل میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در ادامه ابوالفتح نیکنام نماینده تنکابن به ارائه توضیحاتی پیرامون سوالش پرداخت و اظهارکرد: جریمهای که بانکها بابت معوقهها دریافت میکنند، ۶ درصد نیست و با ۶ درصد شروع میشود و تا ۱۴ درصد افزایش مییابد، به عبارتی اگر شخصی وام ۱۴ درصد گرفته باشد، باید جریمه بالای ۲۰درصد بپردازد.
نیکنام با بیان اینکه بانکها با این جریمه کیسه خودشان را پرتر میکنند، گفت: باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا بانکها برای اقتصاد کشور تلاش میکنند یا برای منافع کسانی که سهامدار آنها هستند؟
نیکنام همچنین با یادآوری اینکه انتظار از وزیر اقتصاد ساماندهی شرایط اقتصادی کشور است، تصریح کرد: شما ساماندهی اقتصادی کشور را برعهده گرفتهاید و باید به وظیفه تان در این زمینه عمل کنید.
این نماینده مجلس بر همین اساس با انتقاد از افزایش قیمت مسکن در کشور، تصریح کرد: همه مطلعاند که قیمت منطقهای مسکن که وزارت اقتصاد از عوامل تعیینکننده آن است، از یک پایهای شروع شده و سال به سال بالا رفته است. این مساله باید حل شود.این نماینده مجلس ادامه داد: با بررسی اجمالی بخشنامه مطرح شده در این سوال، به نظر میرسد اداره نظارت بر امور بانکهای تجاری نقش اتحادیه بانکها را برعهده داشته و فقط در جهت افزایش درآمد بانکها اقدام شده است و این تصمیمگیری، مدیریت بانکها را به عدم پیگیری اصولی برای دریافت اصل و بهره وام بانکی ترغیب کرده است. وی خطاب به وزیر اقتصاد تاکید کرد: در زمینه جریمه معوقات بانکی در حال اجحاف در حق مردم هستید. نیکنام با تاکید بر اینکه در حال حاضر سیستم بانکی کشور ما مریض است، گفت: شما اصلا اعتقادی به این موضوع ندارید، اما نشانه مریض بودن سیستم بانکی، تخلف ۳ هزار میلیاردی بود که در کشور اتفاق افتاد. نیکنام در خاتمه خواستار ساماندهی موضوع برای حل شدن مشکلات کشور شد و اعلام کرد که از توضیحات وزیر قانع نشده است و تصمیمگیری را موکول به رای نمایندگان کرد.
نمایندگان مجلس نیز با ۷۴ رای موافق، ۶۸ رای مخالف و ۱۸ رای ممتنع از ۱۹۴ نماینده حاضر در جلسه، پاسخهای وزیر اقتصاد به این پرسش را قانعکننده ندانستند و به این ترتیب اولین کارت زرد و اخطار مجلس به حسینی داده شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر