بدنبال عمل غیراخلاقی یکی از دیپلمات های ایرانی در برزیل، حسن نوروزی، نماینده رباطکریم گفت: وزیر امور خارجه باید به دلیل رفتار غیراخلاقی کاردار ایران در برزیل با آمدن به مجلس به نمایندگان پاسخ دهد.
به گزارش ایلنا، حسن نوروزی، گفت: وزیر امور خارجه مسوول اصلی رفتار غیراخلاقی کاردار ایران در برزیل است چرا که صالحی باید افرادی را به کارداری بگمارد که به موازین اخلاقی و دینی افزود: پایبند باشد ولی وی در این کار اهمال کرده است. وی در ادامه افزود: مسوولان دیپلماسی کشورمان باید رفتار اسلامی ایران را در دیگر کشورهای دنیا به نمایش بگذارند، اما اینگونه صحبتها چهره اسلامی ایران را زیر سوال برده است. نوروزی در ادامه گفت: از زمانی که صالحی وزیر امور خارجه شده هنوز گزارشی از وی در روزنامههای خارجی ایران همچون اایران تایمز و… ندیدهایم.
وی در ادامه، وزیر امور خارجه را وزیر استراتژیک ندانست و تصریح کرد: وزیری که نتواند در مقابل فشارها، مسوولان را با اختیار کامل خود به سمتهای مختلف بگمارد چگونه است که همچنان به عنوان وزیر در امور خارجه فعالیت میکند.
نماینده رباط کریم با بیان اینکه وزیر باید مسوولان را طبق گزینشهای معمول در وزارتخانه بپذیرد، بیان کرد: متاسفانه وزیر خارجه در انتصابها این چارچوب را رعایت نمیکند، لذا در قبال رفتار غیراخلاقی کاردار ایران در برزیل مسوول است و باید با حضور در مجلس شورای اسلامی در این مورد پاسخگو باشد.
پیش از این، روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از موضع مقامهای وزارت امور خارجه درباره رسوایی اخیر یک دیپلمات ایرانی در برزیل، خواستار توضیح درباره علت حضور یک دیپلمات جمهوری اسلامی در استخری مختلط در برزیل شد.
سخنگوی وزارت امور خارجه و موضعگیری سفارت جمهوری اسلامی در برزیل در خصوص این تخلف جنسی آن را ناشی از تفاوت فرهنگی ذکر کرده اند.
سایت تابناک نزدیک به محسن رضایی هم در انتقاد به موضع گیری وزارت خارجه، نوشته بود: نحوه برخورد وزارت خارجه و دیگر دستگاهها و نهادهای دولتی کشور با اخباری از این دست است. بیگمان، کارگزاران هر نظامی دچار تخلف، فساد و موارد نکوهیده دیگری هم میشوند و این بستگی به نوع نظامهای سیاسی ندارد؛ یعنی در یک دمکراسی لیبرال تخلف روی میدهد، در یک دمکراسی دینی هم ممکن است تخلف روی دهد، اما میزان شاید تخلف روی داده در هر یک از این نظامها، متفاوت باشد و در واقع، مدیران و کارگزاران کشور ما هم از این قاعده جدا نیستند.
کامبیز نوروزی
اینکه دولت دستوری را به خبرگزاریها ابلاغ میکند و میگوید بعد از این منبع خبر باید در اخبار خبرگزاریها قید شود، نشان میدهد دولت به ماهیت خبر و حرفه خبرنگاری و وظایف خبرگزاریها و حقوق آنها توجه کافی ندارد. ماده ۳۸ مصوبه الحاقی به آییننامه اجرایی قانون مطبوعات با اصول حرفهای جریان اطلاعات و کار خبری رسانهها، اعم از مطبوعات و خبرگزاریها و غیره منافات دارد.
علاوه بر این، ایجاد چنین تکلیفی برای خبرگزاریها، خارج از حدود اختیارات قوهمجریه است. باید توجه شود که قوهمجریه نمیتواند راسا برای اشخاص تکلیف ایجاد کند، مگر آنکه قانونگذار قبلا در مورد آن قانونی وضع کرده باشد. از نظر حقوقی، دولت میتواند مجری تکلیفهای مندرج در قانون باشد نه واضع آنها. در موضوع فعلی نیز مهم آن است که مطلقا در هیچ قانونی به خبرگزاریها تکلیف نشده که منبع خبری خود را در خبر ذکر کنند. گاه خبرگزاریها منابع خبری خود را منتشر میکنند چون اعلام منبع خبر، به اعتبار آن خبر هم اضافه میکند.
اما در موارد زیادی، بنا به خواست منبع خبر یا تشخیص خبرگزاری یا خصوصیت خبر، منبع اعلام نمیشود. این یکی از اصول حرفهای کار خبرنگاری است که همه جای جهان هم رایج است. از نظر حقوقی نیز این یک اصل مسلم در حقوق رسانه است که نمیتوان خبرگزاری را مجبور به اعلام منابع خبری کرد. این را هم اضافه کنم که این حق اساسی رسانهها مانع از مسوولیت آنها در برابر اشخاص یا مواردی از قبیل مسوولیتهای قانونی دیگر نیست. حتی اگر دولت بخواهد این ابلاغیه را اجرا کند، با توجه به تعدد خبرگزاریها و سایتهای خبری اینترنتی امکان اعمال چنین محدودیتی به صورت عادلانه برای همه سایتهایخبری وجود ندارد که این خود به نوعی بیعدالتی در اجرای قانون منتهی میشود. اما این مصوبه فراتر از اجرا یا عدماجرای آن نشان میدهد که برخی از مسوولان درک واقعبینانهای از حرفه خبرنگاری و کار رسانه ندارند. امروزه تعداد زیادی از سایتهای خبری در داخل یا خارج از کشور به روز میشوند، تعدادی از آنها فیلتر هستند و برخی هم بهراحتی در دسترس قرار دارند. بسیاری از اینها به عنوان سایتهای خبری و نه خبرگزاری رسمی فعالیت میکنند. بنابراین برای این سایتها نه قانون مطبوعات و نه الحاقیه جدید، محلی از اعراب ندارد.
آنچه میماند چند خبرگزاری رسمی است که پایبند به قوانین کشور هستند و این محدودیتها در واقع فقط آنها را ضعیفتر میکند و میدان را برای خبرگزاریهای غیررسمی داخلی یا خارجی خالی میکند. به عبارت دیگر ایجاد چنین الزاماتی خارج از عرف یا قانون که عملا بر رسانههای قانونی داخلی غلبه دارد، به تضعیف فضای رسانهای ملی و تحدید میدان عمل حرفهای خبرگزاریهای رسمی داخلی میانجامد. عدم آشنایی با دنیای پیچیده اطلاعات در اینترنت شاید مهمترین مشخصه این الحاقیه باشد، اگر شناخت بعضی مسوولان از این فضا کافی بود چنین محدودیتهای غیرقابل اجرایی را اعمال نمیکردند تا فضای رقابت خبری از رسانههای رسمی گرفته نشود. یکی دیگر از بندهای این ابلاغیه مربوط به ممنوعیت انتشار عکس یا مطلبی در خبرگزاریهاست که رسانه دیگری به موجب انتشار آن توقیف، لغو پروانه یا فیلتر شده است که ازجمله مواد قابل نقد ابلاغیه است.
همانطور که در جرایم عمومی اعلام جرم و مجازات برای عموم مردم، نوعی اقدام تادیبی و تنبیهی ارزیابی میشود، اعلام اینکه چرا یک روزنامه یا سایت توقیف و فیلتر شده است، برای صاحبان رسانه نوعی نشانه محسوب میشود تا آنها هم این موارد را رعایت کنند. ممکن است گفته شود این ممنوعیت برای جلوگیری از ترویج مطالب مجرمانه است، ولی اولا تا زمانی که رای قطعی از دادگاه صادر نشده باشد نمیتوان چنان مطلبی را مجرمانه دانست؛ زیرا تا صدور رای قطعی اصل برائت جاری است. ثانیا چنین ممنوعیتی خلاف نص صریح ماده چهار قانون مطبوعات است.
به موجب ماده چهار قانون مطبوعات «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات براید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند.» در اینجا هم این مصوبه از حدود قانون تجاوز کرده است. باز لازم است این را یادآوری کنم که در هر حال انتشار مطلب مجرمانه قابل تعقیب است اما به حکم ماده چهار و بنا به مقتضیات آزادی مطبوعات و سایر رسانهها نمیتوان آنها را مجبور به انتشار یا عدم انتشار مطالب کرد.
منبع: شرق
براساس آمار گمرک ایران در سال گذشته ۵۶۳ دستگاه انواع خودروهای پورشه به ارزش بیش از ۴۹٫۸ میلیون دلار وارد ایران شد.
خودروهای پورشه عمدتا از امارات وارد ایران شدند. تعداد بسیاری محدودی از این خودرو نیز از طریق بحرین، اتریش و آلمان وارد ایران شدند. مدلهای وارداتی پورشه به ایران شامل پانامرا، کاین، باکستر، کررا و کیمن میشوند. پورشه برنامه خود را برای سال جاری واردات ۸۰۰ دستگاه از خودروهایش به ایران اعلام کرده بود.
به گزارش ایسنا، چندی پیش مدیر روابط عمومی پورشه از قصد این شرکت برای خروج از ایران تحت فشارهای آمریکا خبر داد. هرچند نماینده پورشه در تهران این خبر را تکذیب کرد. از سوی دیگر فاکس نیوز نیز چند روز پیش از فروش ۱۷ میلیون دلار شرکت خودروسازی پورشه در ایران طی تنها چند ماه گذشته خبر داد.
واردات بیش از ۵۰۰ دستگاه پورشه به ایران طی یک سال اتفاقی بیسابقه محسوب میشود. به طوری که فروش پورشه در ایران حتی از شرکت بی.ام.و نیز پیشی گرفته است. این در حالی است که بی.ام.و نسبت به پورشه سابقه بسیاری بیشتری در زمینه فعالیت در بازار خودروی ایران دارد. فروش بی.ام.و در ایران در سال گذشته حتی به نصف فروش پورشه هم نرسید.
فرانس پرس نیز در گزارشی نوشته است: ثروتنمدان ایرانی بیش از ۳۶۰ هزار دلار برای خودروهای آخرین مدل میپردازند. یک فروشنده خودرو در تهران گفت: این خریداران برای این خودروها پیش پرداخت میپردازند که معمولا ۲ تا ۳ برابر بیش از میزان پرداختی در خارج از ایران است. در سال گذشته حدود ۵۶۳ دستگاه مدل مختلف پورشه به ارزش ۵۰ میلیون دلار پیش از پرداخت مالیات واردات در ایران فروخته شده است.
بر اساس این گزارش، پورشه درنظر دارد در سال جاری شمسی۸۰۰ دستگاه خودرو در ایران به فروش رساند.
شرکت مازراتی که تحت مالکیت فیات قرار دارد نیز با بازگشایی نمایشگاه خود در تهران در هفتههای آینده در تلاش است تا به آرامی جایی در بازار ایران باز کند.
در حالی که ثروتمندان ایرانی ۱۱۰ هزار دلار تا ۳۶۰ هزار دلار برای خودروهای لوکس میپردازند، کارگران ایرانی به طور متوسط ۷۰۰ دلار حقوق میگیرند.
بازار خودروی ایران به شدت در مقابل واردات حفاظت میشود و با وجود تقاضای رو به رشد که بیشتر تولیدات داخلی را شامل میشود، در سال گذشته تنها ۴۰ هزار دستگاه خودرو وارد این کشور شده است. تقاضای داخلی برای خودروهای تولید داخل این کشور سالانه برابر با ۶/۱ میلیون خودرو است.
درحال حاضر حدود ۱۴ میلیون خودرو در جادههای ایران وجود دارد که بیش از ۲ برابر ۶ میلیون خودرو ثبت شده در سال ۲۰۰۵ است.
محسن جوادی افضلی زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین به شدت از بیماری شنوایی رنج می برد.
به گزارش خبرنگار کلمه، محسن جوادی افضلی از فعالان فرهنگی بازداشت شده در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری و در روز عاشورای ۱۳۸۸ است که به مدت ۲ هفته در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات زیر فشار بازجویی ها بوده است.
این فعال فرهنگی که دارای یک فرزند ۲ ساله است در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اخلال در نظم عمومی و اقدام علیه امنیت کشور به ۲ سال و ۳ ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شده بود. وی در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۸ به زندان اوین احضار شد تا دوران محکومیت خود را بگذراند.
محسن جوادی افضلی در زمینه حفظ آثار تاریخی فرهنگی نیز فعالیت داشته است. وی پیش از این در تارخ ۱۳۹۰/۹/۱۷ در اعتراض به وضعیت پزشکی بند ۳۵۰ و عدم رسیدگی به بیماری شنوایی خویش دست به اعتصاب غذا زده بود.
کلمه: احمد توکلی در سخنانی با اعتراف به بالا بودن سرانه ملی در زمان نخست وزیر موسوی گفته است: سرانه هر ایرانی به قیمت ثابت در دوره میرحسین موسوی سالانه ۶۰۸ دلار، در دوره آقای هاشمی رفسنجانی سالانه ۳۸۴ دلار و در زمان آقای خاتمی سالانه ۳۶۴ دلار بود اما در زمان ۵ سال اول دولت احمدی نژاد این رقم به ۸۲۴ دلار افزایش پیدا کرده است.
وی اشاره ای ندارد که میزان درآمد حاصل از نفت طی سالهای گذشته چه جهشی داشته است و میرحسین موسوی کشور را در شرایط بحرانی و جنگ مدیریت می کرد و قادر بود بالاترین سرانه ملی را برای مردم به همراه داشته باشد.
پیش از این صادق زیباکلام استاد دانشگاه نیز گفته بود که دهه ۶۰ با امروز تفاوت هایی داشت. در دهه ۶۰، همدلی در داخل کشور خیلی بیشتر و وابستگی ما به نفت خیلی کمتر از امروز بود. ما بعد از جنگ، بودجه کشور را با نفت ۲۵ دلار می بستیم. در زمان خاتمی هم قیمت هر بشکه نفت به ۳۵ دلار رسید. اما بودجه سال ۱۳۹۰ با توجه به نفت ۸۰ دلار بسته است. این نشان می دهد که امروز وابستگی ما به نفت، خیلی بیشتر از دهه ۶۰ شده است. جمعیت ما هم نسبت به دهه ۶۰ دو برابر شده و واردات ما هم نسبت به آن دهه، چند برابر شده است. بنابراین نمی توان گفت که ما برمی گردیم به دهه ۶۰٫ وضعیت ما با آن دهه خیلی فرق کرده است.
میرحسین موسوی آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بود که توانست با موفقیت کشور را از بحران جنگ عبور دهد.
تمام دوران نخست وزیری میرحسین موسوی همزمان با جنگ ایران و عراق بود و این نخست وزیر جنگ توانست با سیاستهای انقباضی و توزیع کالاهای اساسی با کوپن از تاثیرات منفی اقتصاد جنگی بکاهد. سیاستی که این روزها مورد انتقاد برخی از جمله احمد توکلی قرار گرفته است.
مقایسه میزان درآمد حاصل از نفت و بررسی آمار وضعیت اقتصادی جامعه نشانگر این واقعیت است که با همه کمبودهای موجود، دولت میرحسین موسوی در مهار تورم و جلوگیری از کاهش قدرت خرید مردم حتی در شرایط جنگی موفق عمل کرده بود.
سرداررحیم صفوی یک ماه پیش از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری در خصوص موفقیت دوران نخست وزیری موسوی گفته بود: دولت زمان جنگ مشکلات اقتصادی را حل کرد در آن دوره با حجم بمبارانها حتی نمیگذاشتند ما نفت صادر کنیم و قیمت نفت ایران را به دو دلار رساندند به گونهای که درآمد سالیانه ما سه میلیارد دلار شد و ما با سه میلیارد دلار در سال هم معیشت مردم تامین میشد و هم اینکه جنگ را اداره میکردیم.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس می گوید: معتقدم اولین راه حل برخی مشکلات اقتصادی این است باور کنیم نباید با پول نفت این چنین رفتار کرد و آن را بی محابا خرج کرد متاسفانه احمدی نژاد بدترین رفتار را با درآمدهای ارزی انجام داد.
او که باور دارد احمدی نژاد فاسدترین دولت را مدیریت می کند، اما باز هم می گوید احمدی نژاد باید دوره چهار ساله ریاست جمهوری را تمام کند!
توکلی معتقد است: اولین راه حل این مشکلات این است باور کنیم نباید با پول نفت این چنین رفتار کرد و آن را بی محابا خرج کرد متاسفانه احمدی نژاد بدترین رفتار را با درآمدهای ارزی انجام داد.
وی با انتقاد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها می افزاید: خرج دلارهای نفتی به اسم کار عمرانی موجب پیدایش بیماری هلندی شد یعنی کل یارانههایی که توسط دولت تا پایان ۲۳ بهمن سال گذشته پرداخت شد چهل وپنج هزار میلیارد بود در حالیکه درآمدهای حاصل از هدفمندی تنها بیست و نه هزار میلیارد بود لذا دولت تصمیم گرفت شانزده هزار میلیارد تومان کسری باقیمانده را از محل فروش نفت جبران کند و بانکها تصمیم گرفتند اسکناس چاپ کنند که این در اصطلاح اقتصادی پول پرقدرت نام دارد. همین نقدینگی میزان تورم را به مقدار زیادی بالا برد.
به گزارش مهر، توکلی مدعی شد: حزب اللهیها در مساجد و دانشگاهها تحت فشار قرار دارند. دلیل این موضوع این است که عقلانیت و عدالت در عرصههای مدیریتی به اندازه کافی رعایت نمیشود لذا باید تا جایی که امکان دارد ارکان حاکمیت را از افراد عاقل پر کنیم.
توکلی با انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت می گوید: تولید در ایران از گذشته به دلایل مختلف مشکل داشته و متاسفانه در سالهای اخیر شدیدتر شده که یک علت آن ترویج واردات در کشور است.
وی معترف است: به دلیل اینکه بخش مهمی از عامل تولید انرژی است افزایش قیمت آن موجب شد تا هزینه تمام شده کالاهای داخلی بالا برود و قیمت اجناس داخلی افزایش پیدا کند که همین امر سبب شد تا قدرت خرید مردم دچار کاهش شود.
توکلی که از حامیان جدی احمدی نژاد بود و اینک نیز معتقد است این رییس هیات دولت باید دوره خود را تمام کند ادعا کرد: نوسانات اخیر در بازار ارز موجب شد تا در ۴۰ روز ارزش پول داخلی ۶۰ درصد کاهش ارزش پیدا کند.
وی گفت: این امر باعث شد تا قدرت رقابت اجناس داخلی با خارجی کمتر شود و صادرات لطمه زیادی متحمل شود و به دنبال آن واردات افزایش پیدا کند.
معاون عمرانی استاندار تهران با بیان اینکه سازمان هواشناسی نسبت به بارندگی شدید در هفته آینده هشدار داده است، گفت: ظرفیت سدهای کرج، لتیان و طالقان پر شده و برای سرریز نشدن دریچههای این سدها را باز خواهند کرد.
محمدرضا محمودی در گفتگو با ایسنا، گفت: با توجه به اینکه ظرفیت سدهای تهران تکمیل شده و هفته آینده نیز بارندگی خواهیم داشت لذا برای سرریز نشدن آب سدها دریچههای آن را باز خواهند کرد و توصیه میشود کسانی که از مسیر این سدها عبور میکنند در این مسیرها توقف نداشته باشند.
وی افزود: همچنین لازم است کارگاههای موقتی که در کنار سدها مشغول عملیاتهای عمرانی هستند نیز موقتا محل تخلیه را ترک کنند.
مدیرکل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گفت: با قرار گرفتن شاخص ذرات معلق کمتر از دو ونیم میکرون روی عدد ۱۴۸ هوای تهران برای سومین روز متوالی در شرایط هشدار قرار گرفت.
دکتر یوسف رشیدی در گفتگو با مهر با بیان اینکه براساس اطلاعات رسیده از ایستگاههای سنجش آلودگی هوای شهر تهران، بر میزان غلظت آلاینده های منواکسید کربن، ازن و دی اکسید گوگرد نسبت به روز گذشته در همین ساعت افزوده شده است گفت: میزان غلظت آلاینده های ذرات معلق کمتر از ده میکرون و ذرات معلق کمتر از دو نیم میکرون کاهش داشته است.
به گفته وی، در حال حاضر میانگین غلظت آلاینده ذرات معلق کمتر از دو نیم میکرون فراتر از حد مجاز بوده و شاخص کیفیت هوا هم اکنون در شرایط هشدار است که البته نسبت به روز گذشته این شاخص ۳۱ واحد کاهش یافته است.
رشیدی اظهار داشت: گزارش هواشناسی حاکی از آسمانی صاف است که در بعد از ظهرهمراه با رشد ابر در ارتفاعات و رگبار و رعدو برق است به این ترتیب انتظار می رود شاخص کیفیت هوا به غیر از مناطق پر تردد و شلوغ در سایر نقاط شهر در شرایط ناسالم باقی بماند.
مدیرکل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران تصریح کرد: در این شرایط توصیه می شود افراد مبتلا به بیماری های قلبی و ریوی، سالمندان و کودکان از فعالیت های طولانی مدت و سنگین در فضای باز اجتناب کنند.
خانواده بهنود رمضانی یکی از جان باختگان حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران به تازگی ناگزیر شده اند با دستور نهادهای امنیتی سنگ قبر فرزند خود را تغییر دهند.
به گزارش سرخسبز، وزارت اطلاعات استان مازندران مهلتی چند روزه را برای این خانواده تعیین می کند تا در اولین فرصت برای تغییر سنگ قبر فرزند شان اقدام کنند.
بر روی سنگ قبر اولیه بهنود رمضانی یک شعر سیاسی نوشته شده بود که در آن واژه «شهید» به چشم می آمد. بر اساس این گزارش به خانواده بهنود رمضانی نیز همچون خانواده های برخی دیگر از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات گفته شده است که باید سنگ قبر را تغییر دهند و واژه «شهید» را از کنار نام این جوان حذف کنند.
شب چهارشنبه سوری سال ١٣٨٩ خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه بهنود رمضانی دانشجوی ۱۹ ساله ی ترم دوم دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل توسط چند موتور سوار در تهران کشته شده است و اینک بعد از گذشت یک سال علی رغم آنکه شاهدان ضرب و شتم و جان باختن بهنود رمضانی شماره خودرویی که قاتلان بهنود با آن فرار کردند را در اختیار مسئولان قرار داده اند اما هنوز قاتل وی مشخص نشده است.
خانواده ی بهنود رمضانی اینک پس از تغییر سنگ قبر فرزند جان باخته ی خود تنها به نوشتن یک خط ساده بر روی سنگ قبر جدید اکتفا کرده اند: زنده یاد بهنود رمضانی.
پیش از این نیز تعداد دیگری از خانواده های شهیدان جنبش سبز با فشار نیروهای امنیتی ناچار به تغییر سنگ قبر عزیزان خود شده اند.
کلمه – گروه اجتماعی: در حالی که کمتر از یک هفته تا روز جهانی کارگر فرصت باقی است و در اکثر کشورهای دنیا اتحادیه ها و تشکل های کارگری آماده برگزاری مراسم ها و تجمعاتی به این مناسبت برای پیگیری مطالبات خود میشوند، دولت احمدی نژاد همچنان از صدور مجوز برای راهپیمایی تشکل های کارگری کشورمان خودداری می کند و وزیر کشور نیز در واکنشی غیر مسئولانه، نسبت به درخواست مجوز خانه کارگر که از دو هفته قبل اعلام شده بود، ابراز بیاطلاعی کرده است.
به گزارش همشهری نیوز، وزیر کشور امروز در حاشیه همایش معاونین سیاسی-امنیتی استانداری های سراسر کشور، در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت صدور مجوز برای راهپیمایی کارگران، گفت: ستادی برای بزرگداشت روز کارگر تشکیل شده است. اما وی در خصوص درخواست مجوز خانه کارگر سخنی به زبان نیاورد و تنها به این جمله اکتفا کرد که اگر درخواست راهپیمایی کنند، در کمیسیون ماده ۱۰ مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این در حالی است که تشکلها و اتحادیه های کارگری چندین بار اعلام کرده اند که درخواست خود را برای برگزاری راهپیمایی در روز ۱۱ اردیبهشت به وزارت کشور ارسال کرده اند. دبیرکل خانه کارگر نیز در آخرین روز فروردینماه در حاشیه آخرین جلسه ستاد مرکزی گرامیداشت هفته کارگر در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا این موضوع را تایید کرد.
پیش از این نیز مصطفی محمدنجار، وزیر کشور، اعلام کرده بود: «طبق قانون اگر تشکلی بخواهد تجمع یا راهپیمایی داشته باشد، باید درخواست خود را اعلام کند و من آخرین وضعیت این موضوع را نمیدانم که آیا آنها درخواست کردهاند یا نه».
پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، صدور مجوز برای راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر همه ساله با مخالفت رو به رو شده است، امری که برخی فعالان تشکل های کارگری را به این موضع واداشته که «اگر امسال نیر اتفاق بیافتد از آن به مجامع بین المللی شکایت خواهند برد.»
در روزهای گذشته اظهارات فراوانی از سوی فعالان و تشکلهای کارگری درباره ضرورت برگزاری راهپیمایی امسال با توجه به مشکلات عدیده ی کارگران در یک سال گذشته مطرح شده است. همچنین به گفته منابع کارگری، با نزدیک شدن به این روز و مطرح شدن احتمال برگزاری تجمعات خودجوش کارگری در صورت صادر نشدن مجوز از سوی دولت، که کسانی چون دبیرکل و دبیران استانی خانه کارگر آن را مطرح کرده اند، فشار به فعالان کارگری و خانواده آنان برای تحدید ایشان افزایش یافته و تعدادی از آنها از سوی نهادهای امنیتی احضار نیز شده اند.
دولت و مسوولان رسمی این روزها سعی می کنند با سکوت و اتخاذ نکردن موضع صریح درباره حق کارگران برای تجمع در یک روز از سال، تنها با تبریک این روز از کنار آن بگذرند و از کنار موضوع صدور مجوز راهیپمایی نیز با بی اعتنایی و سکوت، عبور کنند. در روزهای گذشته نیز خبرهایی در رسانه های وابسته به دولت در خصوص امکان صدور مجوز راهپیمایی در اطراف بهشت زهرا مطرح شد، خبری که فعالان کارگری انتشار آن را با هدف منصرف کردن کارگران از برگزاری راهپیمایی و مطالبه حقوق صنفیشان ارزیابی کردند.
کلمه: در حالی که رسانه های رسمی از تشکیل ستاد بحران در وزارت نفت در پی حملات سایبری به مرکز مخابرات این وزارتخانه خبر می دهند، مسوولان وزارت نفت ادعا می کنند اطلاعات اساسی دچار صدمه نشده اند.
بنا به گزارش خبرگزاری مهر، مسوولان وزارت نفت روز دوشنبه با تایید حملات سایبری به تاسیسات مخابراتی این وزارتخانه از تشکیل ستاد بحران برای مقابله با این حملات خبر می دهند. در همین رابطه بی بی سی انگلیسی گزارش داده که در پی این حمله، دولت مجبور شده است اتصال تاسیسات کلیدی خود به اینترنت را قطع کند. بر اساس این خبر، اتصال تاسیسات موجود در جزیره خارک و دیگر نقاط مهم شبکه وزارت نفت به اینترنت قطع شده تا از حملات احتمالی مصون بمانند.
سخنگوی وزارت نفت در همین رابطه به خبرگزاری مهر می گوید: ما ذخیره کاملی از اطلاعات موجود در این وزارتخانه داشته ایم و در این حملات سایبری نیز اطلاعات کلیدی دچار صدمه و سرقت اطلاعاتی نشده اند. وی در عین حال توضیح می دهد: «ویروس، مادربرد کامپیوترها را سوزانده و برای پاک کردن اطلاعات اقدام کرده است، با این همه طلاعات اساسی این وزارتخانه صدمه ندیده است»
این حملات در روز دوشنبه، به وبسایت وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران صورت گرفت و آنها را از دسترس خارج کرد. پس از مدت کوتاهی، وبسایت وزارت نفت به حالت عادی خود برگشت اما سایت شرکت ملی نفت همچنان غیرقابل دسترس است.
در پی این حملات، یک ستاد بحران در وزارت نفت ایران که این روزها تحت ریاست سردار رستم قاسمی اداره می شود، تشکیل شده است. گفتنی است پیش از این نیز با حملات سایبری سال ۲۰۱۰ به تاسیسات اتمی کشورمان، ستادهای مرتبطی در سازمان های مربوطه تشکیل شده بود.
عدم رعایت جوانب امنیتی در حوزه اینترنت و ارتباطات سایبر در کشورمان بارها مورد انتقاد کارشناسان قرا گرفته است و قدیمی و ناامن بودن آنها از مواردی است که بر آسیب پذیری این ابزارهای ارتباطی افزوده است.
چندی پیش نیز در اثر بی تدبیری مسوولان بانکی دولت، اطلاعات ۳ میلیون مشتری بانکی در ایران منتشر شد که توجه رسانه ها و کارشناسان را بار دیگر به ضعف و رخنه های موجود در امنیت زیرساخت های شبکه و اینترنت در کشور معطوف کرد.
این ها در حالی است که مسوولان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور این روزها بیشتر تلاش و وقت خود را متوجه سانسور اینترنت و ایجاد محدودیت در ارتباطات شبکه ای مردم می کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدارهای جداگانه با جمعی از اعضای شورای شهر تهران و جمعی از اعضای اتاق بازرگانی تهران، پیشرفت، توسعه و رفاه مؤمنان را از تأکیدات دین مبین اسلام خواند و با اشاره به استعداد و ظرفیتهای بیپایان موجود در ایران اسلامی، اوضاع کنونی اقتصاد، اشتغال و تولید را مطلوب ندانست و گفت: پس از جنگ طی برنامههای پنج ساله بسترها و بنیانهای توسعه و تولید در کشور به درستی بنا نهاده شد و تا حد قابل قبولی نیز کشور ساخته شد.
به گزارش ایلنا، آیتالله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه از آفات فضای کنونی کشور کینه، تقابلهای خصمانه، تهمت و دروغ است، تصریح کرد: انتظار این است که در نظام اسلامی، با دوری از این رذایل و حبّ و بغضها، زمینه توسعه و بالندگی بیش از پیش کشور فراهم شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: برخی مشکلات مانند مسائل اقتصادی برای مردم قابل لمس است، ولی ممکن است مسائل و مشکلاتی در جامعه بروز کند که در کوتاهمدت قابل لمس و مشاهده مستقیم نباشد، ولی در بلندمدت و به تدریج مانند موریانه پایههای قدرت و توان کشور را از بین میبرد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی قانونگریزی و قانونستیزی را از دیگر بلایای موجود در جامعه خواند و با تأکید بر اینکه این معضل لطمات جبرانناپذیری بر کشور وارد کرده است، افزود: برای رفع مشکلات و معضلات موجود در جامعه و نیز حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت لازم است همه در مدار قانون حرکت کنیم و از تفسیر جناحی و باندی آن نیز بپرهیزیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شعار امسال توسط رهبری معظم انقلاب اشاره کرد و گفت: «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» از جمله آرمانهای بلند نظام است و تحقق عملی این شعار برنامهریزی دقیق و کارشناسانه و نیز اراده سیاسی را طلب میکند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی نکته ظریف شعار امسال را توجه به سرمایه ایرانی خواند و با تشریح این مطلب گفت: سرمایه تنها منابع اقتصادی، ثروت و تسهیلات نیست بلکه سرمایه اصلی، خیل عظیم نخبگان، متخصصان، فارغالتحصیلان و مدیران کاردان و باتجربه کشور هستند که در صورت حمایت و دادن میدان مناسب به آنان انقلاب اقتصادی و تولیدی در کشور به راه میاندازند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عقلانیت، تدبیر و دوراندیشی در سیاست خارجی را زمینهساز تحقق تولید ملی و اقتصاد بالنده داخلی خواند و تصریح کرد: سرمایه و سرمایهدار دلسوز و متعهد نیاز به امنیت و فضای مناسب برای سرمایهگذاری مولد دارد و در صورت تحقق چنین شرایطی، سرمایهدار به جای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی به خصوص کشورهای همسایه، با جان و دل به رونق اقتصاد و تولید کشور کمک خواهند کرد.
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای در آستانه سالروز شهادت حضرت زهرا(س) تصریح کردند: ما خانواده های زندانیان سیاسی که پناهگاهی جز خانه اهل بیت (ص) نداریم در این روزهای پر درد عزا، نام زهرای مظلوم را بلندتر از همیشه فریاد می کنیم تا مرثیه خوانان و مداحان و هیئت های عزادار یادشان بیاید خانه ستمی که بنا بر درهم کوفتنش داشتند در همین نزدیکی است. و خدای مظلومان شاهد و ناظر و بیناست!
به گزارش کلمه، در بخشی از این بیانیه می خوانیم: هنوز ناله های مادران شهدای فاجعه کهریزک و قبل و بعد از آن جنایت خاموش نشده، زخم ها مرهم گذاشته نشده، متهمان پاداش می گیرند و به قانون و قضای اسلامی و عدالت و مروت و حقوق بشر و کرامت انسانی، دهن کجی ها می شود. هنوز جوهر شکوائیه ها و دادخواهی های مظلومان دربند و خانواده هایشان خشک نشده، جزای دادخواهی در حکومت اسلامی با اتهامات جدید و احکام ظالمانه جدید و مجازات های تازه داده می شود و هنوز ندای آشتی و مروت و وفا سرداده نشده، تندروهای کینه توز دست به اقداماتی عجیب می زنند که فغان هر آزاده غیروابسته ای به تعصبات جاهلی بر آسمان می رود.
نویسندگان این بیانیه با اشاره به بازداشت نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و مادر دو کودک خردسال که جز او در کشور سرپرستی ندارند، خاطرنشان کرده اند: هنوز چهره معصوم نیما و مهراوه ها که حسرت آغوش گرم مادر، هم آغوش شب و روزشان است بر تارک عدالت خانه موهوم سرزمین شهیدان نام دار و بی نام و نشان سایه گستر است که ناله های از سر درد علی و کیانا فرزندان معصوم فعال حقوق بشر و انسان آزاده دوران ستم، بانو نرگس محمدی، دل های هر مسلمان بلکه انسان آزاده ای را بی قرار می کند.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
السلام علیک یا فاطمة الزهرا (س)
بیش از چهارده قرن است که شیعیان بر مصائبی که بر اهل بیت و خاندان مطهر پیامبر (ص) رفته است می گریند و گریبان چاک می کنند. اینک در ایام عزای بانوی دوعالم مرثیه هایی نو به نو از ستمی که بر شیعیان علی (ع) و فاطمه (س) توسط مدعیان اقامه عدل علوی در قرن بیست و یکم در سرزمین سلمان پاک می رود، گوش جان را می خراشد و دل ها را بی تاب می کند.
باری هنوز ناله های مادران شهدای فاجعه کهریزک و قبل و بعد از آن جنایت خاموش نشده، زخم ها مرهم گذاشته نشده، متهمان پاداش می گیرند و به قانون و قضای اسلامی و عدالت و مروت و حقوق بشر و کرامت انسانی، دهن کجی ها می شود. هنوز جوهر شکوائیه ها و دادخواهی های مظلومان دربند و خانواده هایشان خشک نشده، جزای دادخواهی در حکومت اسلامی با اتهامات جدید و احکام ظالمانه جدید و مجازات های تازه داده می شود و هنوز ندای آشتی و مروت و وفا سرداده نشده، تندروهای کینه توز دست به اقداماتی عجیب می زنند که فغان هر آزاده غیروابسته ای به تعصبات جاهلی بر آسمان می رود.
هنوز چهره معصوم نیما و مهراوه ها که حسرت آغوش گرم مادر، هم آغوش شب و روزشان است بر تارک عدالت خانه موهوم سرزمین شهیدان نام دار و بی نام و نشان سایه گستر است که ناله های از سر درد علی و کیانا فرزندان معصوم فعال حقوق بشر و انسان آزاده دوران ستم، بانو نرگس محمدی، دل های هر مسلمان بلکه انسان آزاده ای را بی قرار می کند.
و ما خانواده های زندانیان سیاسی که پناهگاهی جز خانه اهل بیت (ص) نداریم در این روزهای پر درد عزا، نام زهرای مظلوم را بلندتر از همیشه فریاد می کنیم تا مرثیه خوانان و مداحان و هیئت های عزادار یادشان بیاید خانه ستمی که بنا بر درهم کوفتنش داشتند در همین نزدیکی است. و خدای مظلومان شاهد و ناظر و بیناست!
یا زهرا تو خود شاهد باش که چگونه نامت لقلقه زبان ستمگران مدعی مسلمانی است و مرامت در مذبح قدرت می سوزد و خاکستر می شود.
یا فاطمه تو خود پیروان راستینت را در زندان های ستم ببین و فرزندان معصومشان را در تنگنا و سختی و صعوبت گذران زندگی نظاره کن.
آنان که امروز اعتراض خود را به ظلم و بی داد با مخاطره ای برای جان و با روزه و اعتصاب غذا به گوش همگان می رسانند، صادق ترین فرزندان ایران و اسلامند. صدای خاموش اعتراض آنان صدای همه ماست. صدای همه مادران و پدران و همسران و فرزندان معصوم آنان.
ای فرزند رسول خدا(ص) اینک این دین پدر توست که ملعبه دستان کثیف صاحبان قدرت شده است و این مردان دینند که در وانفسای تلاطم قدرت، به نام تقیه، خاموشی گزیده اند. می دانیم هم چنان که امروز راحت بر ما حرام گشته فردا رحمت بر ستمگران حرام خواهد بود. همه عزیزان مان را به خداوند قاهر توانا سپرده ایم و برای فرزندانمان روضه حضرت رقیه را می خوانیم که رسواگر قصه های فریب و سالوس شد. حالا این نیماها و علی و کیاناها هستند که داستان نبرد تاریخی حق و باطل را به روز می کنند برای نسل جستجوگر امروز.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
ایام عزای صدیقه طاهره (س)
کلمه – گروه اقتصادی: سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس می گوید دولت احمدی نژاد قصد دارد با افزایش قیمت حاملهای انرژی در فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها، کسری بودجهاش را جبران کند.
به گفته عماد حسینی، از نظر دولت فاز دوم اجرای هدفمندی یارانه ها همان فاز پایانی است، در حالی که او تاکید میکند اجرای فاز اول هم از نظر مجلس به درستی اجرا نشد.
این نماینده در گفت و گو با مهر، با اشاره به طرح جمعی از نمایندگان مجلس برای جلوگیری از افزایش قیمت حامل های انرژی توسط دولت، اظهار داشت: برای مجلس هم کاملا مشخص نیست که دولت از افزایش قیمت حامل های انرژی بالاتر از فوب خلیج فارس چه هدفی را دنبال می کند اما یکی از دلایل کسری بودجه دولت برای پرداخت نقدی یارانه هاست.
وی افزود: مجلس معتقد است فاز اولیه اجرای قانون هدفمندی هم با شیب تند اجرا شد و طبق مصوبه مجلس نبود. انتظار ما از دولت این است که در فاز دوم به میزانی که قانون اجازه می دهد قیمت ها را افزایش دهد نه اینکه فاز دوم را فاز پایانی اجرای این قانون درنظر بگیرد، اما به نظر می آید با روشی که دولت در اجرای این قانون پیش گرفته است فاز دوم برای دولت همان فاز پایانی باشد.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس گفت: نگرانی ما این است که افزایش قیمت ها منجر به تورم فزاینده و التهاب جامعه شود و تبعات اقتصادی و اجتماعی فراوان به همراه داشته باشد.
نماینده قروه گفت: ما با تصویب این قانون می خواستیم یارانه ها را هدفمند کنیم و این یارانه به دهک های خاصی در جامعه اختصاص یابد نه اینکه دهک های محروم جامعه فراموش شوند و تبعات اجرای این قانون زندگی آنها را تحت فشار قرار دهد.
وی با بیان اینکه مکانیزم پرداخت نقدی یارانه ها باید اصلاح شود، گفت: اجرای نادرست قانون باعث شده دولت از منابع دیگری برای تامین پرداخت یارانه نقدی استفاده کند و این برداشت از منابع دیگر تا کنون جبران نشده و در صورت ادامه روند موجود در اجرای قانون هدفمندی، مشکل کسری بودجه دولت رو به افزایش خواهد بود و مشکل حل نخواهد شد.
مجلس پس از مشخص شدن تبعات ناگوار هدفمند شدن یارانه ها، آن هم به شیوه ای که دولت دهم اجرا می کند، تا کنون چند بار تلاش کرده تا مصوبه خود را اصلاح کند و راه تفسیرهای خاص دولت از این قانون را ببندد. از جمله در طرح استفساریه جزء “ب” بند ۴۶ قانون بودجه سال ۱۳۹۰ که ۲۱ دی ماه گذشته مطرح شد و در ان تاکید شده بود که دولت نمی تواند تمام یا سهم افزایش قیمت حامل های انرژی ماه های گذشته را در ماه های باقیمانده سال تجمیع نماید و قیمت فروش واحد هر کدام از حامل های انرژی را می تواند حداکثر ۲۰ درصد نسبت به قیمت سال ۱۳۸۹ در همان مورد افزایش دهد.
مجلس همچنین در ۶ دی ماه نیز برای جلوگیری از تفسیر به رای دولت، ماده ۱۲ قانون هدفمندی یارانه ها را تفسیر کرد و منابع حاصل از اجرای این قانون را صرفا مابه التفاوت قیمت فروش حامل های انرژی دانست و تاکید کرد که اجازه برداشت دولت شامل کل حق انشعاب ها و کل مبالغ حاصل از فروش آنها نمی شود.
نمایندگان مجلس هشتم در جلسه دیروز و یک ماه مانده به پایان کار مجلس نیز با دو فوریت طرح اصلاح ماده ۱ قانون هدفمند کردن یارانهها که از افزایش نامتعارف قیمت حاملهای انرژی جلوگیری میکند، موافقت کردند که جزئیات این طرح در جلسه فردای مجلس بررسی خواهد شد.
آنها قصد دارند امکان افزایش دوباره قیمت حامل های انرژی تحت عنوان فاز دوم هدفمندی را از دولت سلب کنند، شاید با این هدف که برخلاف چهار سال گذشته، در آخرین روزها ادعا کنند به فکر مردم هستند.
اما آیا دولت احمدی نژاد که به علت بی برنامگی و بی انضباطی مالی، به شدت تحت فشار است، حاضر خواهد شد از این امکان درآمد کلان – ولو از جیب ملت – چشم پوشی کند؟
کلمه: سالانه صدها کارگر در اثر نبود ایمنی در محیط کار دچار معلولیت می شوند و جان خود را از دست می دهند.
کارگران معتقدند که وزارت کار نظارت جامعی در خصوص وضعیت ایمنی و مشکلات حقوقی کارگران ندارد.
در خصوص تعداد مجروحان و قربانیان حوادث ناشی از نبود ایمنی در کارخانجات و محل های کار هنوز آماری در دست نیست.
در نبود نهادهای مستقل صنفی در کارخانجات، کارگران از حداقل حقوق و مزایای شغلی بی بهره اند و حتی تعداد زیادی از آنان بیمه هم نیستند.
آتش سوزی، سقوط از بلندی، عدم استفاده از لباس و کلاه ایمنی و عوامل متعدد دیگری موجب شده که همه ساله تعدادی از کارگران در محل کار خود آسیب ببینند و تاکنون اقدامی برای پیشگیری موثر انجام نشده است، هرچند که دولت معتقد است تعداد قربانیان طی سال گذشته ۱۵ درصد کاهش یافته است.
سجاد بیک پناه سرپرست تولید کارخانه ایلام مینا که تولیدکننده چراغهای مهتابی است به ایلنا گفت: حتی با وجود انتخاب شدن به عنوان کارگر نمونه کشوری وزارت کار پیگیری جامعی در جهت رفع مشکلات کارگران این کارخانه انجام نداده است.
این کارگر افزود: با تشدید تورم در سالهای اخیر افزایش حقوق ودستمزد سالیانه هیچ تاثیری جهت بهبود تامین معیشت کارگران نداشته و حتی همین حقوق هم با تاخیر پرداخت میشود.
بیک پناه درباره دلایل تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران توضیح داد: به دلیل عدم وجود حمایتهای لازم از بخش تولید کارخانجات با مشکل نقدینگی مواجهاند و در پرداخت دستمزد کارگران تعلل میکنند و چنانچه کارگران اعتراض کنند به دلیل عدم وجود امنیت شغلی اخراج و بیکار خواهند شد.
این کارگر در خاتمه گفت: از وزارت کارتقاضا داریم به مشکلات ما کارگران در خصوص میزان حقوق و دستمزد رسیدگی کنند و با تقویت بخش نظارت باعث ایمن شدن محیط کار و جلوگیری از وقوع حوادث ناشی از کار شوند.
طبق ماده ۱۴۷ قانون کار دولت موظف است خدمات بهداشتی و درمانی را برای کارگران و کشاورزان مشمول این قانون و خانواده های آنها فراهم سازد. همچنین ماده ۱۴۸ این قانون می گوید کارفرمایان و کارگاه های مشمول این قانون نیز موظف به بیمه تامین اجتماعی کارگران هستند.
کلمه: در حالی که صد هزار نفر از کارگران در سال گذشته به علت واردات غیرمجاز و بی رویه و اجرای بی ضابطه هدفمند کردن یارانه و بی کفایتی مسئولان اقتصادی کشور از کار اخراج شده اند، یک کارشناس اقتصادی می گوید: آماری که دولت در خصوص ایجاد دو میلیون شغل در سال گذشته اعلام کرده با وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی و افزایش تعداد اخراج کارگران مغایرت دارد.
این کارشناس اقتصادی از افزایش نرخ بیکاری به بیش از ۲۰ درصد در سال جاری خبر داد.
ادعای دولت در خصوص ایجاد اشتعال در حالی مطرح می شود که هر روز اخبار فراوانی از اخراج و بیکاری کارگران واحدهای مختلف در رسانه ها منتشر می شود و گرانی لجام گسیخته کارگران را به زیر خط فقر برده و آنان را در شرایط بحرانی در تامین معیشت و مایحتاج زندگی قرار داده است.
در همین حال، دبیر کل خانه کارگر وضعیت واحدهای تولیدی کشور را بحرانی اعلام کرد و گفت: طبق آمارهای رسمی طی سال گذشته ۱۰۰ هزار کارگر در بیش از یک هزار واحد تولیدی اخراج شدهاند.
محجوب نرخ بیکاری زنان را دو برابر نرخ بیکاری مردان اعلام کرد و خاطرنشان ساخت: زنان در بسیاری از واحدهای بزرگ و قالیبافی گاهی دو سوم دستمزد مصوب شورای عالی کار را دریافت میکنند. اما به دلیل ترس از دست دادن شغل از شکایت صرفنظر میکنند.
او خواستار افزایش تعداد بازرسین کار در واحدهای تولیدی کشور شد و گفت: به منظور اعمال نظارت در واحدهای تولیدی وزارت کار از مجلس درخواست افزایش تعداد بازرسین کار را نموده اما مجلس افزایش تعداد بازرسین را مصوب نمیکند.
کمال اطهاری در گفتگو با ایلنا با اظهار تردید درباره نرخ رسمی بیکاری، نرخ واقعی بیکاری را بیش از ۲۰ درصد برآورد کرد و گفت: آماری که دولت در خصوص ایجاد دو میلیون شغل در سال گذشته اعلام کرده با وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی و افزایش تعداد اخراج کارگران مغایرت دارد.
این کارشناس اقتصادی از گسترش نرخ خط فقر بین دهکهای سوم و چهارم درآمدی خبر داد و گفت: به دلیل وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی و افزایش نرخ بیکاری نرخ خط فقر ۸۰۰ هزار تومانی از دهکهای یک و دو درآمدی به دهک چهارم انتقال یافته است.
این کارشناس اقتصادی در ادامه ارائه آمارهای اشتغالزایی از سوی دولت را دارای رویکرد سیاسی دانست و گفت: دولت در خصوص ارائه آمار اشتغالزایی از ضریبهای جعلی ریاضی استفاده میکند.
اطهاری در بخش دیگری از سخنان خود اجرای سیاست های غلط اقتصادی را موجب افزایش نرخ بیکاری اعلام کرد و گفت: با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و عدم پرداخت یارانه واحدهای تولیدی نرخ بیکاری در کشور همچنان رو به گسترش است. این در حالیست که به رغم بیانات رهبری در خصوص حمایت از کار و تولید ملی ما همچنان شاهد واردات بی رویه کالا به داخل کشور هستیم.
مقرری بیمه بیکاری کارگران اخراجی شهاب خودرو پرداخت نمیشود
با وجود وعدههای بخشهای مختلف دولتی تاکنون تغییری در وضعیت این کارگران به وجود نیامده و کارگران اخراجی خود را «بلاتکلیف» توصیف میکنند.
این کارگران با برگزاری تجمعی اعتراضآمیز مقابل نهاد ریاست جمهوری در تاریخ ۱۶ فروردین و تجمعی دیگر در ۱۹ فروردینماه مقابل ساختمان وزارت کار، خواستار تمدید قرارداد و بازگشت به کار شده بودند اما خبرنگار ایلنا گزارش داده است که با وجود وعدههای بخشهای مختلف دولتی تاکنون تغییری در وضعیت این کارگران به وجود نیامده و کارگران اخراجی خود را «بلاتکلیف» توصیف میکنند.
نماینده کارگران شهاب خودرو در خصوص وضعیت کارگران اخراجی اظهار داشت: مسعولان کارخانه همچنان از ورود کارگران اخراجی به محوطه کارخانه شهاب خودرو ممانعت میکنند .
او با تاکید بر اینکه کارگران همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند، افزود: با وجود اینکه چهار روز از اردیبهش گذشته است اما تا این لحظه شکایت کارگران مبنی بر دریافت بیمه بیکاری نیز مورد پذیرش اداره کار شمال غرب تهران قرار نگرفته است و مسئولین این اداره اعلام کردهاند تا زمانی که نتیجه جلسه شورای تامین در خصوص وضعیت این کارگران مشخص نشود، کارگران حق شکایت ندارند.
او ادامه داد: در حال حاضر ۱۵۰ کارگر رسمی که در شرف بازنشستگی هستند در کارخانه فعال هستند و نیروهای جوان تازه نفس همگی اخراج شدهاند.
او با بیان اینکه اکثر کارگران اخراجی برای تامین مخارج زندگی پراکنده شده و به شغلهای ناپایدار و کاذب از جمله دست فروشی رو آوردهاند، عنوان کرد: اخراج کارگران در آغاز سال جدید، با توجه به شعار امسال ناعادلانه است.
کلمه- زهرا صدر:
فاطمه کروبی با دروغ خواندن خبر رسانه های وابسته به حاکمیت در خصوص اوضاع عادی حجت الاسلام مهدی کروبی و سفر تفریحی وی به همراه فرزندش به کاشان، تصریح کرد: پسرهای من بعد از عید اصلا پدرشان را ندیده اند چه برسد به همراهی.
چند روز پیش برخی رسانه های وابسته به جریان حاکم در خبرهایی ادعا کرده بودند که مهدی کروبی به همراه پسرش و با همراهی تعدادی مامور به گشت و گذار در کاشان و حمام فین این شهر پرداخته اند. اما فاطمه کروبی تصریح می کند که این سفر به اجبار، بدون اطلاع خانواده و بدون حضور پسرانش انجام شده است.
بسیاری از ناظران سیاسی در روزهای اخیر نسبت به اهداف انتقال آقای کروبی به کاشان که با تصویربرداری مستمر و شایعه سازی های رسانه ای نیز همراه بوده، ابراز شک و تردید کرده اند و اکنون همسر حجت الاسلام کروبی نیز به تکذیب این خبر به شکلی که در رسانه های رسمی و غیر رسمی منتشر شده می پردازد.
به نظر می رسد فضاسازی های اخیر و شرایط کشور، نهادهای امنیتی را بر آن داشته تا با نشر شایعات و خبرسازی ها و همچنین ایجاد فضاهایی مبهم، حبس رهبران و همراهان جنبش سبز را که ۱۵ ماه از آن می گذرد کمرنگ و در ابهام نشان دهند.
فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی که ۷ ماه از دوران حبس را در کنار همسرش بوده و به دلیل درمان های پزشکی آزاد شده است در گفت و گو با کلمه می گوید: بعد از مدتی که ممنوع الملاقات بودم، از عید امسال روزهای چهارشنبه به من ملاقات می دهند و من چهارشنبه ی هفته ی گذشته که ایشان را دیدم، خبردار شدم که روز گذشته یعنی سه شنبه، آقای کروبی را بردند بیرون از شهر. خودشان خبر نداشتند برنامه چیست. فقط به ایشان گفته شده که می رویم بیرون، که حرکت کردند به سمت قم و کاشان و امامزاده و مسجدی هم رفته اند و غذا خورده بودند و شب هم به محل حبس خودشان بر گردانده شدند. مردمی هم گذری رد شده بودند که چند نفری هم جلو آمده بودند و سلام و علیک کردند با ایشان. این همه ی اطلاع ما از این سفر ایشان است.
وی با بیان اینکه چقدر بد است که بعضی از رسانه ها اینقدر راحت دروغ می گویند، تصریح می کند: نوشته بودند آقای کروبی به همراه پسرمان رفتند. در صورتی که روح پسرم هم تا چهارشنبه که من به ملاقات رفتم از این برنامه خبر نداشت. واقعا دوست دارم بدانم چه ارزشی داشت گفتن این دروغ که پسر من هم بوده در این برنامه. پسرهای من بعد از عید اصلا پدرشان را ندیده اند چه برسد به همراهی.
فاطمه کروبی در ادامه، با لبخندی تاکید می کند: البته ما خوشحال می شدیم، ولی وقتی نبردید چرا دروغ می گویید و مردم را هر روز بی اعتمادتر می کنید؟ خودتان می برید، خودتان خبرش را می دهید، خودتان هم سر و صدا می کنید.
همسر مهدی کروبی با تاکید بر اینکه آقای کروبی ۱۵ ماه است که در بازداشت به سر می برد، اضافه می کند: هفت ماه هم از این دوران را که من هم همراهشان بودم. حدود چهار ماه هم که در یک ساختمان کوچک بودند و آقایان مامورین هم در کنارشان حضور داشتند. بعد به من گفتند که باید جایی را اجاره کنید و مجبورمان کردند جایی را که خودشان در آن مستقر هستند اجاره کنم و مبلغ اجاره را هم خودم باید بپردازم. شش ماه در این ساختمان و ۱۵ ماه است که در انفرادی از آفتاب و هوای آزاد محروم هستند. حیاطی نیست که استفاده کنند. مطلقا به هوای آزاد دسترسی ندارند، جز یک پنجره که [ماموران] هر وقت بخواهند خودشان می آیند و باز می کنند.
وی در ادامه با اشاره به سن و سال مهدی کروبی می افزاید: حتی جوان هم در این شرایط محروم از همه چیز، از روزنامه، ملاقات های مرتب و هوای آزاد معلوم است چه اتفاقی برایش میفتد. حالا بعد از ۱۵ ماه این همه فشار و محدودیت، یک روز بردند و باز هم در همان شرایط چرخاندند و حالا دارند این طور روی آن تبلیغات می کنند. طبیعی است که ایشان از نظر جسمی بالاخره به حدی رسیده اند که نیاز هست از این کارها بکنند وگرنه خطرناک می شود. البته از نظر روحی بسیار خوب اند، محکم و استوار و هیچ مشکلی هم ندارند. اما من واقعا نمی فهمم. تعجب کردم از این واکنش های کیهان و رسانه های آنها، و فقط می توانم بگویم متاسفم.
فاطمه کروبی همچنین با اشاره به اینکه مردم ما قرار نیست با این خبرها حقیقت را نادیده بگیرند، تصریح می کند: ملت ما آگاه اند، مردم ما به خوبی می دانند، سوال می کنند و ما واقعیت ها را می گوییم: محدودیت های فیزیکی، روحی، محرومیت از هوا و خانواده و کتاب، روزنامه. خبر رسانی در حد یک تلویزیون هست. همه ی حقایق را می گوییم.
وی در گفت و گو با خبرنگار کلمه می گوید: از حق نگذریم البته برخوردهای شخصی ماموران چند ماه است که بهتر شده است. اما واقعیت این است که شرایط خیلی بدی دارند. البته آقای موسوی و خانمشان هم همینطور. شما توجه کنید آقای کروبی الان باید زنگ بزند و در خواست کند که اجازه بدهند نهایتا بروند چند دقیقه قدمی بزنند در پارکینگ.
همسر مهدی کروبی با اشاره به نوع بازداشت غیر قانونی موسوی و کروبی، تاکید می کند که اگر این ها حصر بودند شرایطشان به طور کلی متفاوت بود، و ادامه می دهد: اگر در حصر بودند باید در خانه خودشان نگهداری می شدند و قانون هایش هم مشخص است. در خانه می مانند، سر زندگی خودشان، فقط ماموری آنجا می ماند که رفت و آمدهای متفرقه محدود و کنترل شده شود. از بعضی اطلاع رسانی ها هم جلوگیری می شود و نه این شرایطی که الان اعمال شده است.
وی می گوید: در این سال ها هم داشتیم بزرگانی دیگر که در حصر بودند و شکل آن کاملا متفاوت بوده است. آقای کروبی الان از خانه ی خودش هم محروم است. من را مجبور کرده اند خانه ای با شرایطی که خودشان می گویند اجاره کنم و هر ماه مبلغ زیادی هزینه ی آن می شود. با این همه شرایط و سختی ها که تحمیل کردند و می کنند، حالا یک سفر اجباری و یک روزه که هیچ جذابیتی هم نداشته بردند که بگویند فشار نیست؟ ما این را می گذاریم به قضاوت خود مردم و ملت.
فاطمه کروبی با تاکید بر اینکه تا به حال با هیچ مسئول یا ماموری ملاقات نداشته است، می گوید: زندانی ما ۱۵ ماه است در بلاتکلیفی کامل به سر می برد. اما می خواهم از محبت و توجه شما و مردم فهیم تشکر و یادآوری کنم که ملت بدانند که آقای کروبی همانند گذشته با روحیه قوی و و استوار و خوب در کنار مردم خواهند بود و به این در کنار مردم بودن هم افتخار می کنند. ایستادن هزینه دارد و ایشان همچنان هزینه می دهند و آمادگی پرداخت هزینه های بیشتر را هم دارند.
همسر مهدی کروبی در پایان با اشاره به اینکه ۱۵ ماه زندانی و دور از خانه و خانواده در انفرادی و محرومیت ها کمترین هزینه است در برابر هدفی که ایشان دارند، می افزاید: این راهی است که خودشان آن را قبول کردند و همیشه می گویند راه ما راه امام و انقلاب و خون شهدا است و تا رسیدن به روزی که قانون اساسی کاملا رعایت شود، این راه را ادامه خواهیم داد.
کانون دکتر شریعتی از حضور جوانان حامی جنبش سبز در محل نماز جمعه پاریس و ابراز حمایت نمازگزاران از جنبش سبز تحولخواهی در ایران خبر داد.
بر اساس گزارش سایت کانون دکتر شریعتی، همزمان با چهارصد و سیامین روز حصر خانگی رهبران جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد به همت کانون دکتر علی شریعتی فرانسه، جوانان و دانشجویان حامی جنبش سبز در پاریس اطلاعیهای به دو زبان فرانسه و عربی در توضیح وضعیت زندانیان سیاسی و رهبران در بند جنبش سبز تهیه و بعد از مراسم نمازجمعه پاریس میان نمازگزاران توزیع شد.
در ادامه این گزارش آمده است: نکته قابل توجه آنکه اختلافات مذهبی بین ایرانیان شیعه و نمازگزاران سنی باعث ممانعت از ابراز همدردی و حمایت نمازگزاران مسجد بزرگ پاریس با جنبش سبز تحولخواهی ایران نشد. توزیع این تراکت در میان مسلمانان نمازگزار با واکنشهای مثبتی مواجه شد و برخی سئوالات و ابهاماتی داشتند که با جوانان سبز به گفت و گو پرداختند.
در گزارش سایت کانون دکتر شریعتی خاطرنشان شده که در متن توزیع شده میان مسلمانان مسجد بزرگ پاریس آمده است: «سه سال از انتخابات ریاست جمهوری در ایران میگذرد. مردم ایران برای «تغییر» وضع خود، بهگونهای گستره در انتخابات مشارکت کردند. نتیجه اما، متفاوت با خواست و اراده اکثریت شهروندان بود. حاکمان قدرتطلب در ایران با کودتایی در قالب انتخابات، نه تنها نام کسی را که دوست داشتند (محمود احمدینژاد) به عنوان نفر نخست اعلام کردند، بلکه از همان روز انتخابات (۲۲ خرداد ۱۳۸۸) شروع به بازداشت اصلاحطلبان و فعالان سیاسی تغییرخواه و روزنامه نگاران مستقل کردند.
کودتای انتخاباتی به اینجا ختم نشد. شهروندانی که در اعتراض به نتایج دروغین انتخابات، به شکل مسالمت آمیز به خیابان آمده بودند، هدف سرکوب خونین و خشونت آمیز قرار گرفتند.دهها نفر بیگناه کشته شدند؛ صدها فعال سیاسی و روزنامه نگار و دانشجو روانهی سلولهای انفرادی شدند؛ و چند هزار شهروند هدف باتوم و زنجیر و گاز اشک آور و بازداشت غیرقانونی واقع شدند؛ و صدها نخبه سیاسی و مطبوعاتی و دانشگاهی و کنشگر مدنی، مهاجر شدند و راهی غربت.»
در بخش دیگری از این متن که به همراه عکس زندانیان سیاسی در بین نمازگزاران توزیع شده، آمده است:
«برادر و خواهر مسلمان
ما (آزادیخواهان مسلمان ایران که مجبور به مهاجرت و ترک وطن شدهایم)، برادران و خواهران دینی خود را به همراهی با جنبش اعتراضی مردم ایران (جنبش سبز) فرامیخوانیم.رسواسازی حاکمان سرکوبگر و اقتدارگرایی که به نام دین خدا، خون بیگناهان را بر زمین میریزند و حکومت خود را تداوم میبخشند، و کمک به مظلومان و ستمدیدگان، نه فقط وظیفه انسانی که تکلیف دینی مسلمانان است.»
در پی اعتصاب درمانی حسین رونقی، پزشکان و متخصصان بهداری زندان اوین هشدار داده اند که وضعیت جسمی وی وخیم است.
به گزارش خبرنگار کلمه، سید حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس محکوم شده و به دلیل شکنجه بازجویان از ناحیه کلیه به شدت آسیب دیده بود به خاطر وضعیت بد جسمی و دخالت سپاه و بازحویان در روند پرونده خویش در داخل زندان از هرگونه درمان و انجام عمل جراحی خودداری کرده است.
این وبلاگ نویس دربند پیش از این چهار بار در بیمارستان فوق تخصصی هاشمی نژاد بستری و تحت عول حراحی قرار گرفت بود. وی در ادامه درمان و دوران نقاهت به زندان اوین بازگردانده شد که این امر موجب عفونت و خونریزی مداوم و در نهایت باعث پس زدن عمل جراحی کلیه وی شد.
خودداری این زندانی سیاسی از درمان و انجام عمل جراحی مجدد در داخل زندان موجب تشدید عفونت و خونریزی کلیه وی شده، به نحوی که متخصصان و پزشکاه بهداری زندان اوین به مسوولان زندان هشدار داده اند که خودداری وی از عمل جراحی و درمان موجب از بین رفتن کلیه ها و دیالیزی شدن این زندانی را در پی خواهد داشت به همین جهت باید تحت عمل جراحی و درمان قرارگیرد.
این فعال حقوق بشر و خانواده اش بارها مورد دخالت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در روند پرونده و عدم موافقت اطلاعات سپاه با مرخصی درمانی وی به مراجع قضایی شکایت کرده و اعتراض خود را اعلام نموده، اما تا کنون هیچ جوابی دریافت نکرده اند.
در حالی که هنوز مجوزی برای راه پیمایی روز کارگر صادر نشده است، سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور اعلام کرد: این خطر وجود دارد که کارگران در صورت برگزاری راهپیمایی و تجمع روز جهانی کارگر اخراج شوند.
هادی ابوی در گفتگو با ایلنا برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر را حق صنفی کارگران اعلام کرد و گفت: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت باید نسبت به ارائه مجوز راهپیمایی در روز جهانی کارگر اقدام کند.
طی سالهای گذشته وزارت کشور از صدور مجوز راه پیمایی برای روز کارگر خودداری کرده بودند.
او با انتقاد از عدم برگزاری راهپیمایی روز کارگر در طی سالهای گذشته تصریح کرد: در صورتی که دولت در سال حمایت از کار و تولید ملی به کارگران مجوز برگزاری راهپیمایی را ندهد در حق آن ها جفا کرده است.
سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در ادامه با اشاره به بینیازی برگزاری راهپیمایی مسالمتآمیز به مجوز وزارت کشور طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، تصریح کرد: با توجه به این که ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر در قانون کار جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده است از این رو کارگران نباید در صورت برگزاری تجمع و راهپیمایی در این روز اخراج شوند.
او در ادامه تصریح کرد: از دولت خواستاریم تا با ارائه مجوز در روز جهانی کارگر به آن ها اجازه دهد تا با برگزاری راهپیمایی خواستههای صنفی خود را به گوش مسئولین برسانند.
ابوی با انتقاد از اعمال سیاست های ضد و نقیض دولت ها در خصوص ارائه مجوز راهپیمایی در روز جهانی کارگر گفت: دولت ها در ایران براساس سیاست های خود نسبت به ارائه مجوز راهپیمایی در روز جهانی کارگر اقدام میکنند.
دکتر حسین راغفر، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی، با اشاره به گزارش اخیر بانک مرکزی که از گرانی ۱۸تا ۱۴۶ درصدی ۳۳ کالای اساسی حکایت می کرد،گفت: به نظر می رسد این آمار آماری بود که همه بارها و بارها آن را مطرح کردند و آنچه که تحت عنوان نرخ تورم است یک شاخص عمومی قیمت ها است و طیف وسیعی از کالا ها را در بر می گیرد ضمن اینکه نتیجه آن هم بیان نمی شود چرا که به نظر می رسد نسبت آن خیلی بیش از ان چیزی است که آنها به طور رسمی اعلام کردند.
وی در گفت و گو با شفاف ادامه داد: بنابراین به نظر می رسد که چه بانک مرکزی اعلام کند چه نکند مردم این گرانی را در سفره خودشان بهتر احساس می کنند و اینکه بانک مرکزی بگوید ۲۲ درصد تورم داشتیم تنها اعتماد مردم نسبت به نهادهای عمومی و آمارهای دولتی را کاهش می دهد.
این استاد دانشگاه اظهارداشت:اینکه بانک مرکزی گفته است که ۱۸-۱۴۶ درصد گرانی داشتیم به نظر بنده خیلی روشن نیست . چراکه ما در برخی از کالاها خیلی بیش از ۱۰۰درصد افزایش قیمت داشتیم و ارزان ترین کالایی که قبل و بعد از دور اول هدفمندی افزایش پیدا کرده نان است که حداقل ۱۳۰ درصد افزایش قیمت داشته است .
راغفر تصریح کرد: سایر کالاها به مراتب بیش از درصدی که بانک مرکزی مطرح کرد افزایش یافته برای مثال ما چند صد درصد افزایش روی قیمت حامل های انرژی داریم که البته بستگی دارد که شما چه سبدی را مصرف می کند و ترکیب سبد مصرفیتان چیست و سبد مصرفی تعیین می کند که نرخ تورم خانوار شما چیست.
وی یادآورشد: همه خانوارها از سبد عمومی که از آن نام برده می شود، استفاده نمی کنند. بلکه گروههای مختلف درآمدی سبدهای مختلفی را مصرف می کنند. بنابراین به نظر می رسد که بانک مرکزی باید ببیند دهک های مختلف درآمدی چه سبدهایی را مصرف می کنند و بعد بگویند که نرخ تورم برای هر کدام از این دهک های درآمدی چیست و برای هر دهک نرخ تورمی مجزایی را مطرح کند.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: نرخ های تورمی ملی ،تفاوت های فاحشی بین کلان شهرها و شهرهای کوچک و روستاها را در خود ادغام می کند گرچه در برخی موارد آماری که بانک مرکزی جمع آوری می کند نوعا آمارهای شهری است البته نه آمارهای همه شهرها.
راغفر افزود: بنابراین به نظر می رسد که در صحت این آمار هم به لحاظ کیفیتشان و هم در گزارششان تردیدهای جدی وجود دارد و حتی این آمار بیانگر همه تورم نیست و تورم به مراتب بیش از این آمارها است.
وی با اشاره به گزارش بانک مرکزی مبنی بر بی اثر شدن یارانه های نقدی با افزایش تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانه ها،گفت:حتما شنیدید که می گویند ” از کرامات شیخ ما چه عجب شیره را خورد و گفت شیرین است”. این موضوع را قبل از اینکه قانون هدفمندی یارانه ها اجرا شود خیلی ها گفته بودند که با اجرای این قانون تورمی ایجاد می شود که بیش از آن چیزی است که به خانواده ها پرداخت می شود.تازه آقایان یادشان افتاده که با اجرای هدفمندی یارانه ها چه اتفاقی می افتد در حالیکه این موضوع عجیب نیست و از قبل هم قابل پیش بینی بود .
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه اگر فاز دوم هدفمندی یارانه ها و آزاد سازی یکباره قیمت ها همان گونه که دولت مطرح کرده اجرا شود چه مشکلاتی ایجاد می شود؟ اظهارداشت: اگر دولت بر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها اصرار کند و اجرای آن در بودجه هم تصویب شود. حداقل رقم تورمی که بانک مرکزی هم در آن زمان اعلام خواهد کرد ۶۰ درصد خواهد بود که منجر به نابودی تمام واحدهای تولیدی داخلی که توانستند ادامه دهند و سرپا بمانند خواهد شد.
راغفر با بیان اینکه تورم یکی از ابزارهای توزیع درآمد به نفع ثروتمندان و به زیان فقرا است، ادامه داد: گروههای که دارای اموال متعدد هستند با افزایش نرخ تورم دارایی هایشان افزایش پیدا می کند و فقرا چون فاقد اموال هستند شکافشان با داراها بیشتر خواهد شد.
وی تصریح کرد: نسل جوان ما یعنی آنهایی که امروز از دانشگاهها فارق تحصیل می شوند که ۴۰ درصد آنها بیکارند و آنهایی هم که شاغل می شوند امکان دسترسی به مسکن ندارند. افزایش نرخ تورم هزاران آسیب و صدها پیامد برای اقتصاد و اجتماع کشور دارد اویکی از آنها این است که نسل جوان ما به دلیل ناامیدی به حداقل های یک زندگی شرافتمندانه در داخل کشور است،ناگزیر از مهاجرت می شود و این پدیده برای کشور بسیار پر هزینه است.
این کارشناس مسایل اقتصادی خاطرنشان کرد: جوانان سرمایه های کشور ما هستند اما کسانی که فارق تحصیل می شوند سعی می کنند از کشور خارج شوند که این آسیب بسیار بزرگی برای کشور است و یکی از عارضه های تورم محسوب می شود. ضمن اینکه تورم موجب شکاف وسیع درآمدی، اقتصادی و اجتماعی و یکی از عوامل رشد آسیب های اجتماعی از جمله فقر،نابرابری و جرم و جرایم در جامعه است.
محمد تقی فاضل میبدی
نمی دانم جای دریغ و درد است یا جای ابتهاج وخرسندی که ما شناخت عقلانی اسوه های دین را از غیر مسلمانا ن داشته باشیم؟ از آن جهت جای خرسندی است؛ زیرا که آنان نظر و نگاه خود را از تعصبات توام به جهل وغلو وغرور جدا ساخته اند؛ لهذا این نوشتاررا با نقل سخن از یک مسیحی آغاز می کنم:
سلیمان کتانی نویسنده معروف مسیحی در کتاب« فاطمه زهی در نیام » سخن ز یبایی دارد:
«آنچه که اینک درباره فاطمه زهرا خواهم نوشت تا آنجا که ممکن است در آن از کلمه “نقل از” و از گزارش گونه ای تاریخی پرهیز می کنم چه قلمی که در دست من است بیش از آنکه در پی تحلیل نسبت آهن و گوگرد موجود در ساقه گل باشد می باید در مقام آن باشد که از رنگ و بوی دلاویز آن گل نقشی بیافریند».
چرا که این فاطمه علیها السلام دخت آن بزرگواری است که جزیرة العرب و در پی آن نیمی از جهان متمدن روز گار خود را با شعار توحید و رهایی از طاغوتها، به راهی دیگر هدایت نمود. و او همسر مردی است که جرجرداق مسیحی آرزو می کند که ای کاش دنیا تمام استعدادهایش را در قالبی می ریخت و انسانی چون علی را تحویل این روزگار می داد. و نیز مادر فرزندی است که در زیر تیغ نا اهلان فریب خورده جهل و جور، در سرزمین کربلا، گفت: اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید در این جهان(نسبت به مخالفین خود) آزاده باشید. فاطمه از سوی پدر، شوهر و فرزندان به کهکشانی سر بر آورده که اقطار و اعماق آن دیر شناختی و یا ناشناختی است .وما تنگ چشمان به تماشای شخص او نشستیم و درآثار انسانی ای که او آفرید بیزاریم.
دردناکانه باید گفت در این روزگار برخی افراد بی مسولیت با داشتن تریبونهای عمومی و با داشتن عینک غبارآلود تعصب وجهل، چنان شخصیتهای اسوه دینی راتحریف کرده اند که دشمنان اسلام کمتر چنین کرده اند. در ایامی که باید ازدخت پیامبر سخن گفت وشخصیت اورا به عنوان نخستین زن کامل تربیت شده اسلام بررسی کرد، برخی، به اصطلاح، مبلغان و مداحان، این کهکشان بی کران هستی را، با عینکهای تار و شکسته خود، چنان در چشم تماشاگران تاریخ، تار و تیره گون به نمایش گذاشته اند که جز مظلومیتی مضاعف، به دست اینان، نمی توان نام دیگری بر آن نهاد. فریادهای اعتراضی فاطمه را تنها در باغ محدود فدک محصور ساخته و رنجهای روحی او را، تنها به درد پهلو و استخوان شکسته خلاصه کرده اند و گستره طاق و رواق گفته های او را، که برای نجات همه بشریت بود، به گله ازمعدود مخاطبین در مسجد النبی کوتاه کرده اند. و این مصیبتی است بزرگتر که به دست و دهان به اصطلاح بعضی پیروانش بر او رفته و می رود. و زن امروز ما با داشتن چنین اسوه ای، که تنها درتاریخ وتودرتوی تاریکخانه کتابخانه ها ویا لای کتابها مانده ویا ابزار کار مداحان گشته، دچار بحران هویت شده و یا ازحقوق انسانی خود محروم گشته است.
ما درست نمی دانیم در آن روزی که این بانوی جوان پدر را از دست داد و در ایوان مسجد النبی در برابر انحراف در دستگاه پیشوایی اسلام فریاد برآورد، چه سالی از دوران عمر خود را می گذراند؟(چون تاریخ ولادت این بانوی بی مانند اسلام مانند وفات او، درست روشن نیست؛ پنج سال پیش از بعثت، پنج سال بعدازبعثت، سال بعثت؟هر سه قول آمده است)اما این از مسلمات تاریخ است که سال ایراد خطبه همان سال پایانی عمر او بود و پدرش او را نوید مرگ داده بود. او از مرگش شادمان گشته بود. حضرت(ع) خوب می دانست نظام رهبری و خلافت اسلامی پس از مرگ پیامبر، روزگار چندی نخواهد گذشت، که شاید کمتر از نیم قرن، نظام نژاد پرستی قریش که از آثار دوران جاهلیت بود، به نام اسلام ودرلباس خلافت پیامبر باز گردد واین بارقدرت پرستی وکلام پرستی را به جای بت پرستی رواج دهند و این بار حاکمیت و قدرت دراندام مذهب خوی جاهلیت را دنبال نماید؛ لهذا در صدر سخنان خود چنین هشدار داد: «فانی حرتم بعد البیان و اسررتم بعد الاعلان»، چرا در امر پیشوایی جامعه سر گردان گشته و پس از اعلان و اظهار حق به پنهان گویی افتاده اید. چرا حقیقت درنقاب سیاست ناپیدا گشته؟ وسخن حق آشکارا برزبان نمی رود. این اندوهی است جانکاه که سراسر وجود فاطمه را فرا گرفته به گونه ای که دیوار های مسجد از فریاد این زن می خواهد شکافته شود. درد ورنج فاطمه سرگردانی ونادانی مردم درانتخاب سرد مداران ملک ودین است. اواین درد را چنین برزبان می آورد:
«اطلع الشیطان راسه من مغرزه صارخا لکم فوجه کم لدعائه مستجیبین»، شیطان سر از کمینگاه خویش سر بر آورده و شما را به خود دعوت کرد و دید که چه زود سخنش را شنیدید و سبک در پی او دویدید. این سخنی نیست که درحصار تاریخ وجغرافیای مدینه ماند. هرانقلاب واصلاحی وهر پیام ورسالتی که رخ دهد، شیاطین در کمین آنند. دو روز از مرگ پیامبر نگذشته که قریشیان برای دفع فتنه دست به کاری زدند که خود و جامعه را به ورطه فتنه کشاندند. «زعمتم خوف الفتنه، الا فی الفتنة سقطوا» شگفتا همین که خداوند پیامبرش را به آرامگاه ابدی برد خس وخاشاک نفاق آشکار گشت«فلما اختار الله لنبیه دار انبیائه ظهر فیکم حسیکة النفاق…» نفاق در این جا یعنی درلباس دین مطامع شخصی وخوی جاهلی را دنبال کردن. و تاریخ شاهد باز گشت روزگاری شد که پیامبر بیست و سه سال برای محو آن، مصائب بزرگی را تحمل کرده بود و حالا، فاطمه تمام این قصه ها ومصیبتهای پرغصه را دوباره در برابر چشمان خود، تازه می بیند. او شاهد بود که در مکه چگونه ابوجهل فضولات شتر را بر دوش پدرش می ریخت و این دختر با دستان کوچک خود آنها را پاک می کرد. او در جنگ احد شاهد آسیبی بود که به دست قریشیان بر چهره پیامبر نشست؛ ودید چسان اندام حمزه را دریدند وجگر او را به دندان گزیدند و نیز تماشاگرمصائبی دیگر، حال همان فتنه بر انگیزان آنروز و دین برزبان آوران امروز، دراین روزهای نخست درگذشت پیامبربا حیله های سفیانی باز گشته، اما این بار در لباس اسلام ودفاع از ولایت. دخت پیامبرشاهد کودتا ی خزنده یی است که بنی سفیان و آل قریش، در برابر میراث پیامبر، درتدارک آن هستند. اعراب جنوب واعراب شمال (عدنانی وقحطانی ) نزاع بر سر قدرت دارند. مهاجرین وانصار درتعیین حاکمیت رودرروی هم قرار گرفته اند. پیداست اسلام آمده بود تا دعواها را برسر قدرت برچیند وعلم و تقوا و قدرت را معیار شایستگی ها بداند. حال چه شده است که طوایف و قبایل بر سر هم می کوبند تا بنام اسلام وخلیفه پیامبر، ارابه قدرت برانند. اگر رهبری یک جامعه نو پای مسلمین به دست کسانی قرار گیرد که اهلییت آن را ندارند ودرپیش دربرابراسلام شمشیر می کشیدند، جامعه به چه روزگاری خواهد افتاد؟
در همان روز های نخست پس از مرگ پیامبر صلی الله علیه وآله قبایلی به عنوان «اهل رده» علیه نظام نوپای اسلام و خلیفه وقت برخاستند، که درنظر و نگاه آنها، حاکمیت قریش مکه بر انصار مدینه بود و خالد بن ولید به عنوان مامور خلیفه، تمامی آنانرا از دم تیغ گذراند و این نخستین جنگ داخلی و سرکوب شورش هایی بود که سر از بیعت با خلیفه پیچید ه بودند. دینی که پیامش دعوت به دارالسلام بود «و الله یدعوا الی دار الاسلام» و همه را به ورود در سلم و صلاح وصلح وسعادت دعوت می کرد. «ادخلوا فی السلم کافة» حال می خواهد با شمشیر آخته خالد بن ولید و زندان واعدام نیک خواهان، به دست خلیفگان بعدی برقرار بماند. فاطمه می بیند که مردم از پیامهای معنوی، اخلاقی و گوهرین دین دست برداشته و راه کسب قدرت وغنیمت درپیش گرفته اند.«وسمل جلباب الدین ونطق کاظم الغاوین…» پرده دیانت دریده شد. کالای دین بی خریدار گشت ولب فربسته ای از گمراهان به سخن درآمد و فروخفته ای از فرو مایگان گمنام به صحنه آمد.(خطبه حضرت) فاطمه را نباید، تنها در بعد مظلومیت او نگاه کرد؛ که مظلومیت او همان مظلومیت مردمان امروز است؛ بلکه باید او را از فراز تربیتها وتکریمهای پیامبر دید که ارزش فراموش گشته زن را فرا برده است. دختر، که در نظام قبیلگی عرب، بهترین جایگاه برای او گوراو بود، به تعبیر قرآن:«یدسه فی التراب»؛ وبقول شاعر عرب «ودفن البنات من المکرمات». ودفن دختر بچگان از مکارم اخلاق است و فردوسی ندانسته این مفهوم را بفارسی منظوم کرد: زن واژدها هردو درخاک به/جهان پاک ازاین هردو ناپاک به؛ اما روش ونوازش پیامبر در بالا بردن دختر به گونه ای است که دختران را رحمت الهی می داند و فاطمه را، دراستقلال شخصیت، وجرات دانستن وگفتن بر کرسی خطابه وانتقاد می نشاند. وکلام وحی، بنا به نقل برخی مفسرین، این دختررا «کوثر »می نامد.
حال چرا دراین روزگار، ما تنها، بحال ناپیدایی گور او می گرییم و از ناپیدایی و نامفهومی سخنان او اشکی بر گونه هامان جاری نیست؟ و اگر ازاو سخنی می رود، به گونه ای تحریف می شود که گویی آمده است جامعه مسلمین را به دومذهب متخاصم شیعه وسنی تبدیل وتقسیم کند. تو گویی که رسالت اسلام و یا ادیان خلق مذاهب متخاصم بوده است. واین که همواره باید بر سر آئیینها جنگید.
در ایام ولادت و یا وفات آن حضرت به جای باز خوانی تاریخ و خطبه او، و برآفتاب کردن احساس خطری که این بانوی مظلوم تاریخ نسبت به آیندهای دستگاه رهبری اسلامی داشت، برخی با ذکر مجعولات و مصائب شخصی، چهره حقیقی فاطمه را در لایه هایی از اخبار بی پایه، وداستانها ی خرد ناپذیر تحریف وتحقیر می نمایند و درپی آن، اختلافاتی رابرمی انگیزانند که هیچ سخنی از صلح وسلام و وحدت نیست.
همانطور که نسبت به آموزه های امامان نیز چنین کردند. تربیتی که پیامبر(ص) بر دخترش اعمال کرد، نشان دهنده هویت واقعی زن در عصر تحقیر هویت زن بود. تربیت فاطمه به گونه ای رقم خورد که هیچ زنی در آن روزگا ر واجد چنین تربیتی وهویتی نبود. او اولین زنی است که آزادانه در مسجد و در جلوی چشم همه تاریخ می ایستد و باب انتقاد از وضع موجود را می گشاید و این درسی است به همه زنان تاریخ که باید آزادانه دربرابرقدرتهای زمان خود سخن گفت، انتقاد کرد و از هیچ رعب و حشتی نهراسید. او نشان داد که در برابر حاکمان، هم نباید مرعوب بود و هم نباید مجذوب گشت. اگرخلیفه ای برجای پیامبر هم نشسته باشد، هیچ نشانه ای ازقداست ودور ازانتقاد بودن او نیست. به قول آن عرب باید بتوان با کجی شمشیر کجیهای خلیفه را راست کرد.
سلیمان کتانی که شخصیت فاطمه را از اعماق ورق پاره های تاریخ در آورده، می گوید: در قضیه ای از پیامبر سوال شد حضرت فرمود: نخست باید بدانم رای فاطمه دراین باب چیست. بدین گونه فاطمه در نتیجه تربیتی صحیح دارای رای و نظر یه شخصی گردید…» علی در وجود فاطمه تکمیل وجود خود را یافت و در روزهای آخر عمرش شبانگاهان به در خانه انصار می رفت، در حالی که حسن و حسین را با خود همراه می داشت از انصار می خواست که د ر برابر جاهلیت عرب بایستند تا بازتولید نگردد؛ وآسیاب ولایت وآسمان امامت باز بر میله ومحور خود رایی ها نگردد، تا اسلام آسیب نبیند. اما میان برخی اصحاب و سران قدرت چنان همگرایی به وجود آمده بود که پاک فاطمه را مایوس می نمود. تا ۲۵ سال پس از آن شوهرش علی فرمود: روزگار ما به روز گار جاهلیت باز گشته است. حاکمیت امویان، سی سال پس از مرگ پیامبر و در پی آن حاکمیت عباسیان و در امتداد آن، غالب حکومتهایی که بنام دین آمدند، همان امتداد خط جاهلیت بود که پبامبر و در پی آن فاطمه در برابرش سرسختانه ایستادند. و حال علی باید در برابر ستم استبداد شام بایستد.
و ای کاش ما بجای گریستن بر گم جایی گور او، بر حال جامعه پس مانده مسلمین می گریستیم. وهمان مصائبی که زهرا (ع) می دید، دراین روزگار در رفعش می کوشیدیم.
به قول مولوی:
پس عزا برخود کنید ای خفتگان
چون که بد مرگی است این خواب گران
بردل و دین خرابت نوحه کن
چون نمی بیند بجز خاک کهن
بیش از دو هفته است که خانواده آقای موسوی و خانم رهنورد از وضعیت آنها مطلقا بی اطلاع اند.
به گزارش کلمه، پس از ملاقات چند ساعته نوروزی و نیز دو تماس محدود تلفنی، هم اکنون بیش از دو هفته است که خانواده به طور مطلق، هیچ خبری از آنها ندارند و در این مدت، نه تنها امکان تماس تلفنی و احوالپرسی ساده هم از ایشان سلب شده است بلکه امکان کسب خبر از آنها نیز به طور عجیبی سلب شده است. آنها اخیرا در صحبتی تلفنی با مادر پیر رهنورد، به وی گفته اند که به ایشان اجازه تماس تلفنی با فرزندان را نخواهند داد.
در حالی که میرحسین و رهنورد در دیدار کوتاه نوروزی خود بر سلامتشان تاکید کرده اند، خبرپراکنی های غیرمسئولانه درباره سلامت جسمی میرحسین که منشأ آنها به نهادهای امنیتی می رسد، بر نگرانی خانواده افزوده است. با توجه به حصر کامل این دو همراه جنبش سبز، تنها منبع مسئول درباره وضعیت میرحسین و رهنورد، نهادهای امنیتی هستند که آنها نیز تاکنون از قبول مسئولیت در این زمینه طفره رفته اند.
بر اساس قوانین داخلی کشورمان و قواعد بین المللی، و همچنین طبق ضوابط عرفی و اخلاقی، حتی مجرمان نیز باید از حق تماس تلفنی منظم و ملاقات برخوردار باشند. اما حاکمیت در حالی که موسوی و کروبی هیچ جرمی جز تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به مسائل کشور ندارند، همچنان حاضر نیست مسئولیت بازداشت غیرقانونی آنها را بپذیرد. در عین حال، محرومیت مضاعف و بیسابقه ی آنها از حقوق ابتدایی نیز تبدیل به ابزاری برای آزار روانی خانواده میرحسین و رهنورد و نیز بالعکس برای خود آنها شده است.
بر اساس این گزارش، محل قرارگیری خانه ای که این دو در آن زندانی اند، در فضای کاملا محافظت شده ی خیابان پاستور و در بن بست باریک اختر، اکنون با انواع درهای بلند و قطور و موانع امنیتی از چشم عابران پنهان تر از قبل شده است. این خانه در همسایگی یکی از پایگاههای حفاظت اطلاعات سپاه و چند نهاد امنیتی دیگر قرار دارد و ایزوله بودن شدید آنها در حالت عادی نیز خود به تنهایی موجب نگرانی است. (محل منزل میرحسین و ساختمان مجاوری که نیروهای امنیتی در آن استقرار دارند، در عکس انتهای خبر با رنگ های سبز و قرمز مشخص شده است.)
همچنین در طول چهارده ماهی که از بازداشت خانگی میرحسین و رهنورد می گذرد، ماههای طولانی ای که هیچ خبر و حتی صدا یا نوری از آن ساختمان ها به بیرون نمی رسید و خانواده در دوره های زمانی طولانی در بی خبری از آن دو قرار می گرفتند، همواره از عوامل تشدید کننده نگرانی ها بوده است.
بر اساس این گزارش، بی خبری اخیر که باعث نگرانی خانواده و نزدیکان میرحسین شده بود، سبب شد که در روزهای گذشته برخی اقوام مهندس موسوی و خانم رهنورد به منزل کوچه اختر مراجعه کنند اما آنها بار دیگر با پاسخ تکراری و غیر مسئولانه ی زندانبانان مواجه شدند که می گفتند: کسی اینجا زندگی نمی کند. آنها می گفتند به همان جایی که شایعه شده موسوی آنجاست مراجعه کنید؛ اینجا خانه موسوی نیست!
این چندمین بار است که چنین سخن غیر مسئولانه ای از سوی ماموران مستقر در منزل میرحسین موسوی بیان می شود، این در حالی است که آنها بدون هرگونه توجیه شرعی و قانونی به اشغال خانه موسوی پرداخته اند و در عین حال با رفتارشان بر نگرانی های خانواده و نزدیکان افزوده اند. حال آنکه حق طبیعی فرزندان و اقوام است که بدانند عزیزان زندانی شان در چه وضعی قرار دارند. پایان یافتن دغدغه های به حق خانواده و فرزندان طبیعتا تنها در دیداری رو به رو و بدون حضور مستمر ماموران امنیتی ممکن می شود تا در آن از چند و چون واقعیات جاری با خبر شوند؛ مساله ای که تاکنون امکان آن فراهم نشده است.
قطع شبکه اینترنت وزارت نفت و شرکتهای تابعه که از صبح روز گذشته احتمالاً به دلیل حمله ویروسی رخ داد، همچنان ادامه دارد و سایتهای این وزارتخانه و شرکتهای اصلی هنوز قابل دسترس نیست.
از صبح دیروز به دلیل مشکلات فنی پرتال وزارت نفت و چهار شرکت اصلی این وزارتخانه قطع شد که برخی منابع دلیل آن را ارسال ویروس از یک هکر(نفوذگر) اعلام کرده اند.
فارس نوشت: پس از پیگیریهایی مطلع شد که اینترنت چهار شرکت اصلی وزارت نفت از ساختمان اصلی این وزارتخانه تأمین میشود و صبح دیروز به دلیل نامعلومی پس از خاموشی یکباره برق اینترنت نیز بلافاصله قطع شده است.
براساس این گزارش ، برخی از مسئولین وزارت نفت اعلام میکنند که این مشکل فنی احتمالا به خاطر ویروسی شدن سیستم مرکزی اینترنت وزارتخانه است.
بنابراین گزارش، احتمالاً ویروس ارسالی خسارت جزئی را به سایت وزارتخانه وارد کرده است که مسئولان فنی این وزارتخانه برای جلوگیری از حوادث بیشتر مجبور به قطع سرور اصلی وزارت نفت و ۴ شرکت اصلی شدند.
این ویروس که موجب قطع سرور اصلی وزارت نفت و ۴ شرکت اصلی آن شد، تنها اختلال جزئی به سایتهای مزبور و سایت رسمی وزارت نفت وارد کرده است.
براساس این گزارش، چند روز گذشته نیز سایت وزارت نفت و ۴ شرکت اصلی و همچنین سایت خبری شانا با مشکل مواجه شده بود، به طوری که خبرگزاری رسمی وزارت نفت برای مدتی نتوانسته بود، اخبار مربوطه را ارسال کند.
مسئولان فنی سایت وزارت نفت همچنان مشغول رفع مشکل به وجود آمده هستند.
تیم ۵۰ نفره مهندسان مترو به کمک بخشIT وزارت نفت رفت
در همین حال مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران شب گذشته دستور کمک به تیم IT وزارت نفت را صادر کرد.
به گزارش ارتباطات و امور بین الملل شرکت بهره برداری مترو تهران، در پی حمله سایبری به شبکه اینترنتی و مخابراتی وزارت نفت، مهندس قلی ها در ساعت ۹ شب یکشنبه در حالیکه داخل تونل به همراه تلاشگران مترو در حال بازسازی و راه اندازی بستر مترو در خط ۴ برای سرویس دهی به مسافران محترم مترو بود به مدیریت فناوری و اطلاعات(IT) این شرکت دستور داد تا طی یک اقدام جهادی، به کمک تیمIT وزارت نفت رفته و مشکل آنان را که به دلیل حمله سایبری ایجاد شده مرتفع کنند.
مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران در این دستور تاکید کرد تا در اسرع وقت نسبت به این امر مهم اقدام کنند چرا که کمک دیرهنگام دردی را دوا نخواهد کرد.
ابوالفضل قدیانی که با توسل به شیوه های فریب کارانه توسط ماموران قضایی و به دستور قاضی مقیسه به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب منتقل شده بود، جلسه دادگاه را تریبونی برای اعتراض مجدد به عملکرد رهبری تبدیل کرده و تاکید کرد: به جای ۳ پرونده که تا کنون برای من تشکیل داده اید ۳۰ پرونده، ۳۰۰ پرونده، ۳۰۰۰ پرونده تشکیل دهید و اصلا مرا به ۳ هزار میلیارد سال زندان محکوم کنید! اما دادگاه شما غیر قانونی است و تحمل زندان شما نیز تغییری در عقاید من ایجاد نخواهد کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، این عضو دربند شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به دنبال انتشار نامه ۹ دی ماه خطاب به رهبری به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به دادگاه احضار شده بود، پیشتر اعلام کرده بود به دلیل غیر قانونی دانستن دادگاه انقلاب و به رسمیت نشناختن آن از حضور در جلسه دادگاه خودداری می کند. اما ماموران زندان اوین روز ۲۹ فروردین ماه به بهانه انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان جهت مداوای بیماری قلبی، قدیانی را از بند ۳۵۰ خارج کردند و به دادگاه بردند.
با این حال آقای قدیانی ضمن اعتراض شدید به این شیوه فریبکارانه که به دستور مقامات قضایی به کار گرفته شده بود، بیاعتنا به حیرت و عصبانیت شدید قاضی مقیسه، جلسه دادگاه را به جلسه محاکمه متقابل دستگاه قضایی و مسئولان حاکمیت فعلی، و تریبونی برای اعتراض مجدد به عملکرد رهبری تبدیل کرد.
بر اساس این گزارش، در ابتدای جلسه دادگاه که بدون حضور وکیل برگزار می شد، ابوالفضل قدیانی خطاب به مقیسه قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب گفته است: «این دادگاه غیر قانونی است، شما هم غیر قانونی و قانون شکن هستی و با برگزاری این دادگاه مرتکب فعل مجرمانه شده ای و مطمئن باش روزی به همین جهت محاکمه خواهی شد.»
قدیانی در پاسخ به این گفته ی قاضی مقیسه که «به هر حال شما متهم هستید و من موظفم اتهام علیه تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری را به شما تفهیم کنم» نیز تصریح کرده است: «بزرگترین مبلغ علیه جمهوری اسلامی آقای خامنه ای است. هم ایشان که در شهر قم مردم ایران را میکروب دانست. اوست که با عملکرد خود بزرگترین ضربه را به نظام وارد کرده است. اوست که کشور را ویران کرده و در دوران رهبری و مدیریتش دزدی ۳ هزار میلیاردی رخ داده اما به جای پذیرش اشتباهش در حمایت از دولت مستقر، از معترضین دزدی ۳ هزار میلیاری می خواهد که قضیه را کش ندهند!»
وی ادامه داده: «آقای خامنه ای طاغوت زمان است و من ۵۰ سال عمر خود را مبارزه نکرده ام که امروز او این گونه با خودکامگی سلطنت کند.»
این زندانی سیاسی در پاسخ به قاضی مقیسه که همین سخنان را مصداق توهین به رهبری دانسته بود نیز گفته است: «متاسفانه شما به عنوان رییس دادگاه، دست نشانده دستگاه امنیتی هستی و دستگاه قضایی اساسا استقلال ندارد، آقای صادق لاریجانی که قاضی القضات این مملکت است می گوید افتخار می کنم که امر بر و فرمانبردار رهبری هستم. شما اگر خود را مسلمان می دانید حتما خبر دارید که دادگاه امیرالمومنین و آن یهودی چطور برگزار شد، وقتی قاضی علی (ع) را با کنیه خطاب کرد، علی (ع) اعتراض کرد که عدالت و مساوات را میان او یک یهودی رعایت کند و اما آیا امروز دستگاه قضایی که قاضی القضاتش خود را فرمانبر رهبری می داند، می تواند آقای خامنه ای را به دادگاه بیاورد و به شکایت من از او رسیدگی کند؟»
ابوالفضل قدیانی در پایان دادگاه هم خاطرنشان کرده است: «من به شما می گویم که به جای ۳ پرونده که تا کنون برای من تشکیل داده اید ۳۰ پرونده، ۳۰۰ پرونده، ۳۰۰۰ پرونده تشکیل دهید و اصلا مرا به ۳ هزار میلیارد سال زندان محکوم کنید! اما دادگاه شما غیر قانونی است و تحمل زندان شما نیز تغییری در عقاید من ایجاد نخواهد کرد. من اگر چه شما را غیر قانونی می دانم اما صورت جلسه دادگاه را امضا می کنم تا بدانید این اظهارات در به اصطلاح دادگاه شما که با توسل به فریب و توطئه تشکیل داده اید بیان شده است.»
گفتنی است ابوالفضل قدیانی زندانی سیاسی ۶۷ ساله هم اینک به اتهام توهین به رهبری در حال گذراندن محکومیت ۳ ساله خود در بند ۳۵۰ اوین است.
آقای قدیانی که در سال ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده بود، چندی قبل به ۳ سال زندان دیگر محکوم شد. دادگاه ۲۹ فروردین ماه سومین دادگاهی است که در طول ۳ سال گذشته قدیانی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به محاکمه می کشاند.
ابوالفضل قدیانی از مبارزان سیاسی قبل از انقلاب بوده که در دوران ستمشاهی نیز ۴ سال زندان و شکنجه را تحمل کرده است.
در این شماره از روزنامه کلمه :
بازداشت نرگس محمدی فعال حقوق بشری با وجود دو فرزند خردسال
اخبار نگران کننده از محمد علی ولایتی زندانی سیاسی اعتصاب کننده
تبلیغات زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری و
سرمقاله ای از محمد تقی کروبی با عنوان “حاکمان در رسوایی برزیل خطاهای گذشته را تکرار می کنند.”
منتشر شده است.
فراموش نکنید: هر شهروند یک رسانه
صفحه فیس بوک روزنامه کلمه
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه "Save Link as" در مرورگر های فایرفاکس و کروم و "Save as target" در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.
هزینه صدور و تعویض گذرنامه یک میلیون و ۲۶۰ هزار ریال، صدور شناسنامه ۲۳۸ هزار ریال و تعویض شناسنامه ۲۳۸ هزار ریال تعیین و ابلاغ شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بر این اساس، نرخ تعرفه صدور و تصدیق اوراق و اسناد مربوط به اشخاص و خدمات کنسولی شامل؛ صدور شناسنامه ۲۳۸هزار ریال، تعویض شناسنامه، ۲۳۸ هزار ریال، نخستین شناسنامه المثنی، ۴۹۰ هزار ریال، دومین شناسنامه المثنی، ۹۸۰ هزار ریال، تغییر نام و نام خانوادگی، ۴۹۰ هزار ریال، حل اختلاف سند سجلی، ۳۰۸ هزار ریال، الصاق عکس، ۱۴۰ هزار ریال تعیین می شود.
همچنین، در بخش امور مربوط به گذرنامه شامل؛ صدور و تعویض گذرنامه یک میلیون و ۲۶۰ هزار ریال، صدور گذرنامه مخدوش و آبدیده، یک میلیون و ۵۴۰ هزار ریال، استعلام تاریخ آخرین خروج از کشور، ۲۱۰ هزار ریال و در بخش امور مربوط به تابعیت؛ اظهارنامه بقاء به تابعیت پدر، ۱۴۰ هزار ریال، سند بقاء به تابعیت پدر، ۳۵۰ هزار ریال، اظهاریه تحصیل تابعیت، ۷۰۰ هزار ریال، درخواست اختیار تابعیت زوج، ۲۸۰ هزار ریال تعیین شد.
بر اساس این مصوبه، نرخ تعرفه خدمات مربوط به تصدیق اسناد و اوراق در اداره سجلات و احوال شخصیه وزارت امور خارجه و دفاتر وابسته به ازای هر صفحه شامل؛ تایید ترجمه احکام دادگاه، ۳۰ هزار ریال، تایید ترجمه ترازنامه شرکتها، ۵۰ هزار ریال، تایید ترجمه انواع گواهینامه رانندگی، ۳۰ هزار ریال، تایید ترجمه ثبت علائم تجاری و اختراعات، ۵۰ هزار ریال، تایید ترجمه گواهی فوت اتباع ایرانی، ۳۰ هزار ریال تعیین می شود.
همچنین در بخش نرخ تعرفه در مورد تابعیت اشخاص در اداره تابعیت و امور پناهندگان وزارت امور خارجه؛ اظهار نامه بقاء بر تابعیت پدر، ۵۰ هزار ریال، سند بقاء بر تابعیت پدر، ۱۵۰ هزار ریال، درخواست نامه اختیار تابعیت زوج، ۲۰۰ هزار ریال، اظهاریه تحصیل تابعیت، ۵۰۰ هزار ریال تعیین شده است.
کلمه: در حالی که نرگس محمدی که به بیماری فلج عضلانی مبتلاست با وجود دو فرزند کوچک برای گذران حبس خود راهی اوین شد، دادستان تهران مدعی است در برخی از مواد قانونی ارفاقهایی نسبت به زنان شده برای مثال زمانی که این افراد به برخی از بیماریها مبتلا باشند اجرای حکم به تعویق میافتد اما فراموش نکنید که دادگاه برای اجرای هرکدام از آنها تابع دلایل است.
جعفری دولت آبادی با اشاره به دادگاهی که برای چهار متهم زن تشکیل شد، ادعا کرد: دادگاه اختلاس را با چهار متهم زن تشکیل جلسه داد دلیلش این است که خواستیم این چهارنفر که تنها متهمان زن این پرونده هستند زودتر تکلیفشان مشخص شود!
ادعای این مقام قضایی در حالی صورت می گیرد که در حال حاضر نسرین ستوده وکیل دادگستری بدون مرخصی در زندان بسر می برد و نه تنها از مرخصی محروم است بلکه بندرت می تواند با فرزندان خردسال خود ملاقات حضوری داشته باشد.
در کنار آن ده ها زندانی سیاسی زن دیگر در زندان ها به سر می برند که از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود بی بهره هستند. زنان جوانی که از بودن در کنار خانواده و فرزندان خود محروم هستند.
حال دادستان تهران مدعی می شود که برای زندانیانی که بیمار هستند ارفاق قائل می شوند و به پرونده متهمان زن زودتر رسیدگی می شود!
نرگس محمدی فعال حقوق بشر و مادر دوقلوهای پنج ساله است. او دو روز پیش در پی احضار به اداره اطلاعات زنجان بازداشت شده بود، به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
بازداشتی که نه تنها محافل حقوق بشر بین المللی بلکه رسانه های داخلی را هم به واکنش واداشت.
گویا دادستان تهران فراموش کرده است که نرگس محمدی پس از یورش ماموران به خانه اش در نامه به وی با شرح ماوقع نوشته بود: دیشب وقتی مردان نامحرم ناشناس در مقابل من ایستاده بودند و مرا با سر و روی نامناسب میدیدند، احساس کردم در ایران نیستم. احساس کردم سرزمین مادریام به تاراج رفته و من بیپناه در سرزمینی غریب و بیگانهام. حال سؤال دارم از شمای مسئول و طلب پاسخ دارم: آیا زنان این سرزمین، بر مردان حکومت حلال شدهاند؟ آیا ما زنان و مادران دیگر حرمتی در این سرزمین نداریم؟ آیا با وضع ظاهری درون خانه دیدن من ، یک مادر، یک زن ۳۷ ساله در منزل شخصی و در شب هنگام توسط مردان ناشناس و نامحرم هیچ گناهی در پیشگاه خداوند متعال نیست؟
جعفری دولت آبادی که مدعی ارفاق به زنان است، باید به یاد بیاورد بخشی از نامه نرگس محمدی را که نوشته بود: نمیدانم رنجی را که بر من و خانوادهام روا میدارند چگونه بر قلم جاری سازم. زمانی که ۲۰/۳/۸۹ وارد زندان اوین شدم سرحال و سالم بودم اما وقتی از آن در بیرون آمدم، با بیماری نگرانکنندهای دست به گریبان بودم. ۶ ماه است که تحت معالجه پزشکان هستم و هنوز من بیمارم و ناتوان. بارها درخواست کردم پاسپورتم را بدهند تا من برای معالجه از ایران بروم و ندادند. من دو کودک ۴ ساله دارم. زمانی که مرا بازداشت کردند کیانا را عمل کرده بودم. ناله میکرد و ضجه میزد و گریه میکرد. سه بار تا پایین پلهها مرا بردند و دخترم با صدای لرزان از من خواست تا او را ببوسم و بروم. ۳ بار بالا آمدم و او را بوسیدم. نگذاشتم اشکم را ببیند ولی خدا شاهد است که در دل خون میگریستم. کیانا را عمل جراحی کرده بودم. شکمش پر از بخیه و زخم بود. همان شب ساعت ۸ از بیمارستان به منزل آورده بودم. و باید مراقب بخیهها میبودم. دختر کوچک سه سال و نیمهام تب داشت.عمل جراحی سختی شده بود و من ۱۰ شب و روز بیدار بر بالین کوچکش بودم. در زندان آرزو کردم ای کاش مادر نبودم. آیا در این سرزمین مادر بودن گناه است؟ ای وای بر ما!
در حالی که پرداخت تنها دویست هزار تومان پاداش در برابر عمل ارزشمند رفتگر که کیفی به ارزش یک میلیارد تومان را بازگرداند، انتقاداتی را به همراه داشته است، صاحب کیف می گوید در صدد است تا در فرصت مناسب جبران کند.
استخدام رسمی، یک هفته مرخصی و پاداش نقدی از جمله امتیازاتی است که به رفتگر وظیفه شناس تعلق می گیرد.
رفتگری که همسری بیمار دارد و مشکلات زندگی او را احاطه کرده است.
روزنامه شرق که با صاحب کیف مصاحبه کرده است می نویسد: «رفتگر یکمیلیارد تومانی» همه را شگفتزده کرده است. در روزگار قحطی خبرهای خوش، کاری که احمد ربانی- رفتگر ۳۹ساله شهرداری منطقه یک بجنورد- انجام داد تحسین همگان را از مردم عادی تا نخبگان و از ثروتمندان تا آنهایی که با مشکلات مالی مواجه هستند برانگیخت.
مرد نارنجیپوش هنگامی که در حال انجام وظیفه و جاروکردن خیابان بود کیف یک میلیاردتومانی را پیدا کرد و آن را با کمک حراست شهرداری به صاحبش بازگرداند و او را از دلشوره و تشویش نجات داد اما این اتفاق در زندگی خود احمد تاثیر چندانی نداشت. او هنوز همان رفتگر ساده است با همان رویاها و آرزوهای کوچک که میداند خیلی از آنها تا پایان عمرش برآورده نمیشود.
از سوی دیگر شادترین فرد در این ماجرا قطعا صاحب کیف است؛ مردی ملاک و ساختمانساز به نام صادقصدیقزاده که میگوید پیداشدن کیفش اتفاقی بزرگ و غیرقابل وصف است. او بعد از گمشدن کیف ساعات سخت و پراضطرابی را گذراند تا اینکه یک تلفن او را از نگرانی درآورد. صدیقزاده میگوید نمیداند به چه زبانی از احمد تشکر کند.
فکر میکردید کیفتان پیدا شود؟
یکدرصد هم فکر نمیکردم اینطور پیدا شود. میخواستم در روزنامهها آگهی بدهم و پاداش تعیین کنم. فکر میکردم شاید با این کار کیف را برایم بیاورند اما اصلا فکر نمیکردم یک رفتگر آن را پیدا کند و بدون هیچ چشمداشتی برایم پسبیاورد.
قصد داشتید چه مبلغی را برای پیدا شدن کیفتان به عنوان پاداش تعیین کنید؟
یک یا دو میلیون تومان.
بعد از پیدا شدن کیف ۲۰۰هزار تومان به احمد کمک کردید.
ناقابل بود، منتظر هستم فرصت پیش بیاید و کار بیشتری برایش انجام بدهم.
کیف را چهطور گم کردید؟
ساعت ۱۱شب به خانه رفتم. آن موقع متوجه کیف نبودم. ساعت ۴:۳۰صبح بود که فهمیدم کیفم نیست اصلا یادم نمیآمد آن را چه کار کردهام. بعدا که به شهرداری رفتم فهمیدم کیف را روی ماشینم که در کوچه پارک کردم، گذاشته بودم، کیف با ماشین همرنگ بود برای همین هم تا قبل از احمد کسی آن را ندید.
چه زمانی و چهطور متوجه شدید کیف پیدا شده است؟
ساعت ۷:۳۰صبح بود که از حراست شهرداری زنگ زدند و گفتند یک رفتگر کیفم را پیدا کرده است.
وقتی خبر را شنیدید چه حسی داشتید؟
اصلا نمیشود بیان کرد. البته من قبلا هم سابقه این اتفاق را داشتم؛ سه سال پیش کیف و مدارکم را گم کردم و بعد از ششماه آگاهی مردی را گرفت و آن مرد اعتراف کرد مدارکم پیش او است.
پس خوششانس هستید؟
شاید خوششانس، شاید هم چون باطن خوبی دارم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما من هر کاری که از دستم بربیاید برای مردم انجام میدهم.
میگویند کیف یک میلیارد تومان ارزش داشت.
با سندهایی که داخلش بود این رقم درست است. داخل کیف سند چند مغازه داشتم، حدود پنج تا ششمیلیون تومان طلا، پاسپورت و کارتشناسایی و دستهچکم هم بود. دستهچک مهر و امضا شده بود و هر کسی میتوانست داخل آن هر مبلغی بنویسد و نقد کند اما احمد این کار را نکرد و با رعایت امانتداری کیف را به من پس داد.
این همه مدارک و طلا را چرا در کیفتان گذاشته بودید؟
طلا از قدیم در کیفم بود، سند مغازهها هم برای این بود تا اجارهنامهها را تمدید کنم.
از اوضاع زندگی احمد خبر دارید؟
به خانهشان رفتم و دو، سه ساعتی آنجا بودم و وضع زندگیاش را از نزدیک دیدم. دوست دارم اوضاعش بهتر شود همسرش هم کسالت دارد که امیدوارم زودتر خوب شود.
فکر میکنید برای اینکه مردم تشویق شوند مثل احمد رفتار کنند چه باید کرد؟
مسوولان شهرداری قول دادهاند احمد را رسمی کنند چون او قراردادی کار میکند، قرار است برایش پاداش نقدی هم در نظر بگیرند و یک هفته هم به او مرخصیدادهاند.
احمد مسجد جامعی
وقتی عکس آقای احمدربانی رفتگر شهری را دیدم که در قاب صفحه نخست «شرق» نقش بسته است به یاد روزهای کودکیام افتادم که «درویش» نامی، رفتگر محله ما بود و هر روز صبح زود کارش را شروع میکرد، نانوایی و حمامی نیز از این شغلها بودند که با اذان صبح کارشان آغاز میشد. البته در آن سالها همسایگان ما نیز برای رفت و روب و زیبایی محله کوشش داشتند و دستکم به آب و جاروی خانه و مغازه میپرداختند. درویش، امین محله هم بود یادش بخیر وقتی سفر میرفتیم به درویش، رفتگر محله میگفتیم که خانهمان خالی است و مراقب باشند، گاهی هم به ما بچهها کمک میکرد تا به طور مثال کپسولگاز و «پیت» نفت را به خانهمان برسانیم.
یک زمانی یکی از بچههای محلهمان زمان را گم کرده بود و صبح زود به هوای رفتن به مدرسه از خانه بیرون زده بود و رفتگر محله به او گفته بود هنوز خیلی زود است و او را به خانه بازگردانده بود، آن سالها استفاده از ساعت، مانند امروز رواج نداشت و صدای جاروی رفتگران، زمان را نیز یادآوری میکرد و بچهها وقت خود را با روشنی هوا تنظیم میکردند. رفتگری موقعیت شغلی بالایی نبود اما احترام داشت چون نظافت، احترام داشت، همچنان که «میراب» احترام داشت، چون نماد و نشانه تمیزی و پاکی بود. اگر چیزی گم میشد، رفتگرها و میرابها که معمولا در شب کار میکردند و مسیر آب را تمیز نگه میداشتند، در یافتن آن کمک میکردند، سالهاست که دیگر اینگونه نمیاندیشیم.
امروز که در روزنامه عکس نخست آن را دیدم که به یک رفتگر اختصاص یافته بود، بسیار شادمان شدم. فکر میکنم انگیزه انتشار و برجستهسازی این عکس و آن خبر، دفاع از شأن و صداقت و منزلت کسانی است که ظاهرا کار کوچکی دارند اما بهواقع پشتوانه بهداشت و سلامت شهر هستند و با آنکه خود در معرض آسیبهای جدی قرار دارند و جزو مشاغل پرخطر محسوب میشوند اما میتوانند منشاء ادبآموزی و اخلاق شهروندی باشند. این زحمتکشان، هرچند به واسطه شغلشان با اشیای بیارزش و دورریختنی سر و کار دارند، اما گاهی اخلاقمداری و بزرگمردیشان، درسآموز بسیاری میشود. قدر آنان و سایر خدمتگزاران را بدانیم؛ آقای احمد ربانی یکی از آنهاست. جا دارد که علاوه بر ایشان، از روزنامه هم تقدیر کنیم که این ارزشهای فراموش شده را به یاد آورد.
منبع: شرق
همزمان با دومین دور انتخابات مجلس نهم، مصباح یزدی و حامیانش شبکه جهانی تلویزیونی به راه انداختند.
در این شبکه تلویزیونی که با سخنان مصباح یزدی آغاز به کار کرد، می خواهند سخنرانی های سیاسی و مذهبی، گفتوگو، میزگرد، مناظره و اخبار که بصورت زنده و پیش تولید شده را به نمایش بگذارند.
در این پایگاه اینترنتی مطالب و گفت و گوهایی از نزدیکان و همراهان مصباح در جبهه پایداری دیده می شود. بنظر می رسد حامیان پیشین احمدی نژاد هم از سیاست های صدا و سیما گلایه مندند و برای بازتاب اخبار و نظرات خود اقدام به راه اندازی تلویزیون اینترنتی کرده اند.
سال گذشته طرح اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مجلس رفت و در صورت تصویب آن منع قانونی تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی برطرف میشد. اما این طرح از دستور خارج شد.
بر اساس قانون تنها حکومت است که می تواند شبکه های تلویزیونی و رادیویی داشته باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر