امروز: با گذشت دو هفته از اعتصاب غذای محمد صادق کبودوند فعال کرد و دبیر سازمان حقوق بشر کردستان، خانواده وی نسبت به بیاطلاعی از وضعیتاش و ادامه اعتصاب غذای او ابراز نگرانی کردند.
به گزارش بی بی سی فارسی پریناز حسنی، همسر آقای کبودوند، با اشاره به وضعیت نامساعد همسر و بیماری فرزندش به بی بی سی فارسی گفت:" فرزندم از یک ماه پیش دچار مشکل خونی شده و وضعیتش بحرانی است.به دلیل شرایط موجود، در این دو هفته امکان ملاقات با همسرم را نداشتهام."
همسر این فعال کرد و زندانی سیاسی افزود:" دو هفته پیش با دادیار و همسرم در سالن ملاقات صحبت کردم، وضعیت فرزندم را توضیح دادم و از او خواهش کردم که اگر به آقای کبودوند مرخصی نمیدهند، همسرم را با مامور به بیمارستان ببرند تا فرزندم را که وضعیتش بحرانی است را ببیند. دادیار گفت درخواست میدهد اما تاکنون هیچ اقدامی نکردند. همسرم هم پس از اطلاع از وضعیت فرزندم کاملا به هم ریخته است."
خانم حسنی که پس از بازداشت و زندانی شدن نسرین ستوده وکیل آقای کبودوند پرونده همسرش را پیگیری کرده است همچنین ادامه داد: " تمام کارهای اداری را خودم انجام میدادم و وقت اینکه وکیل بگیرم، پیدا نکردم."
آقای کبودوند در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. او یک سال بعد در دادگاه انقلاب تهران به جرم نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق تشکیل "سازمان حقوق بشر کردستان" و فعالیت در آن، به تحمل ۱۱ سال حبس محکوم شد و در زندان اوین دوران محکومیتش را میگذراند.
همسر محمد صدیق کبودوند، پیشتر در خصوص وضعیت او گفته بود: "همسرم سه بار سکته ناقص قلبی و مغزی داشته است.گزارش پزشکانی که ایشان را ملاقات کردند این بود که او باید بستری شود و دریچه های رگ قلبش باید عمل شود. همچنین پروستات ایشان هم باید سریعا جراحی شود."
آقای کبودوند از زمان بازداشتش تاکنون به مرخصی نیامده است.
گروه اجتماعی کلمه: متاسفانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن شرایطی را رقم زد که همگی شاهد آن بودیم. ابهامات و سوالات فراوانی که هیچ گاه از سوی برخی مراجع و مسئولان پاسخ داده نشد و در ادامه عدم اقناع افکار عمومی به فجایعی منتهی شد که دل هر انسانی را به درد می آورد. دستگیری ها و بازداشت های گسترده فعالان سیاسی که در ستادهای انتخاباتی فعال بودند.
اما به فعالین انتخاباتی بسنده نشد، هر روز بیشتر از روز قبل بر تعداد بازداشتی ها افزوده شد. فرقی نمی کرد دادگاه سال ۸۰ بود یا دادگاه سال ۸۹ مهم این بود که هرکس که فکر می کند و می فهمد که چه بر سر کشور می رود راهی زندان شود. آن وقت آقایان سخن از شرکت اصلاح طلبان در انتخابات می گویند، شرکت در کدام انتخابات وقتی صالح ترین و مومن ترین مردان و زنان این سرزمین در بند هستند. به کدامین نماینده رای دهیم، آیا قرار بود مجلس شورای اسلامی ما جایگاه نمایندگانی باشد که فقط بله قربان گویی بلد هستند یا نه قرار است آن مجلس پرسشگری باشد که هر مقام اجرایی و سیاسی از شنیدن نامه او پشتش می لرزد و نگران است از نظارت سخت گیرانه؟ مجلسی که به واقع صدای ملت است یا مجلسی که تبدیل شده به یکی از دفاتر یک شخص؟ با این تفاصیل چطور می توان در انتخابات شرکت کرد وقتی که:

علیرضا رجایی، مرد نجیب ملی مذهبی ها به کدام گناه زندان است
روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی، متولد بهمن ۱۳۴۸ شهر تهران است. وی دکترای علوم سیاسی دارد و در این سال ها مدیر انتشارات «گام نو» بوده که نقش بسزایی در ترجمه متونِ کلاسیکِ «اندیشه ی سیاسی مدرن» به فارسی داشته است. وی پس از انتخابات بحث برانگیزِ ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به همراه تعداد دیگری از فعالان ملی مذهبی بازداشت شد. پس از آزادی، و با وجود آن که فعالیت مطبوعات تحت کنترل حاکمیت درآمده بود، علیرضا هم چنان برای معدود نشریه های منتقد دولت مقاله می نوشت. وی در اردیبهشت ۹۰ به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی»، بدون حکم قانونی و بدون احضار قبلی دوباره به زندان اوین تهران منتقل شد. علیرضا رجایی شش سال است که با حکم ممنوع الخروجی از کشور روبه روست. خانواده ی علیرضا نیز از طرف مأموران امنیتی آزار و اذیت شده اند. علیرضا در سال ۷۹ نیز به همراه تعداد زیادی از فعالان ملی مذهبی بازداشت شده بود و ماه ها در اختیار اطلاعات سپاه پاسداران بود. وی در بیانیه ای که در مهرماه ۱۳۹۰ به همراه ۳۵ زندانی دیگر از زندان اوین منتشر کرد دولت احمدی نژاد را «فاسدترین دولت تاریخ ایران» دانست و مجلس ایران را شبیه مجلس «حسنی مبارک در مصر» توصیف کرد. علیرضا رجایی این روزها را در زندان اوین تهران می گذارند.
سید احمد میری جانباز سبز شمال در بند
قائم مقام جبهه مشارکت استان مازندران در حوادث پس از انتخابات ۸۸ پس از تحمل نزدیک به دوماه بازداشت انفرادی، به ۱۲ ماه حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت کشور محکوم و ششم دی ماه ۱۳۹۰ جهت گذراندن محکومیت خود راهی زندان متی کلای بابل شد.
سید احمد میری زندانی سیاسی زندان متی کلای شهرستان بابل روز یازدهم بهمن ماه جهت برگزاری دادگاه به دادگستری شهرستان بابل آورده شد. این جانباز دوران جنگ به رغم قول شفاهی رئیس زندان متی کلای بابل، با لباس زندان و دستبد به دادگاه آورده شد و با وجود آسیبدیدگی دست راست وی در دوران جنگ و درخواست او مبنی بر زدن دستبند به دست چپ، ماموران از این درخواست نیز سرباز زدند و او با دستبد به دست راست آسیبدیدهاش به دادگاه رفت.
سید احمد میری، پژوهشگر، مدرس دانشگاه و از جانبازان (۳۵%) جنگ هشت ساله است که فرمانداری شهرستانهای بابلسر- رامسر و معاونت استانداری مازندران در دوران اصلاحات را در کارنامه فعالیت های پربار خود دارد وی نویسنده کتاب "دیباچه ای بر تاریخ استبداد در ایران" است که ده سال پیش با مقدمه دکتر حسین بشیریه توسط انتشارات نگاه معاصر در تهران منتشر شد. او از اعضاء ستاد انتخابات میر حسین موسوی در مازندران بود که به دلیل فعالیت در انتخابات ۸۸ از تدریس در دانشگاه محروم شد. سید احمد میری به همراه ۸ تن از فعالان حامی جنبش سبز در بابل بازداشت و به اتهام فعالیت های انتخاباتی در تاریخ دادگاه بدوی به بیست ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به دوازده ماه کاهش یافت.
امیر نوروزیان؛ بازداشتی عاشورای تهران
در عاشورای سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و به زندان اوین منتقل شد او یک پسر دبستانی به نام پارسا دارد که در این مدت تنها دلخوشی اش روزهای دوشنبه و ملاقات های بند ۳۵۰ است که تازه در بیشتر اوقات به دلیل مدرسه از آن محروم است . و چندین بار درخواست مرخصی داده است .
علی اکبر محمد زاده، صدایمان به کجا می رسد
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که از بهمن ماه ۱۳۸۹ در زندان به سر می برد، به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است . محمدزاده بیش از ۲۰۰ روز بدون مرخصی در زندان به سر برده که ۵۴ روز از این دوره را در سلول انفرادی بوده است . مادر وی می گوید که حکم ۶ سال حبس تعزیری به پسر او در زندان ابلاغ شده است.
علی اکبر محمد زاده دانشجوی ورودی ۱۳۸۶ رشته مکانیک است که در تاریخ ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۹ پس از خروج از دانشگاه بازداشت و پس از مدتی به زندان اوین منتقل شد .این حکم را قاضی صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر کرده است در جریان جلسه تفهیم اتهام به محمد زاده، به مواردی نظیر تبلیغ علیه نظام، تجمع و تبانی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی اشاره شد . پیش از این ۱۵۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با نوشتن نامه ای خواستار آزادی علی اکبر محمد زاده شده بودند و از مسئولان دستگاه قضایی خواسته بودند که رسیدگی به اتهامات این دانشجو روند قانونی را طی کند . در پی اعتراض علی اکبر محمد زاده و وکیل مدافع او به حکم صادر شده، پرونده این فعال دانشجویی اکنون برای بررسی بیشتر به دادگاه تجدیدنظر فرستاده شده است.
مادر علی اکبر محمد زاده: در کجای دنیا به کسی که علیه خودش هیچ اعتراف دروغی نکرده، تنها با اعتراف گیری از همبندانش ۶ سال حکم صادر میکنند؟ نمی دانم صدایمان را باید به کجا برسانیم. خدا شاهد است یک مصداق جرم برای پسر من نداشتند. اگر چیزی وجود داشت دلم نمی سوخت. واقعا ما را از دیروز تا حالا آتش زدند. امیدوار بودیم دادگاه تجدید نظر حداقل رحم و مروت داشته باشد روی این پرونده.
روز هجدهم؛ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
کلمه_ گروه اجتماعی:

میر حسین موسوی رهبر سبز آزاده
میرحسین موسوی در سال ۱۳۲۰ در شهر خامنه در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. پدرش میر اسماعیل موسوی، از بازرگانان چای از تبریز بود. او در خامنه بزرگ شد و پس از پایان دورهٔ دبیرستان در سال ۱۳۳۷ از خامنه به تهران آمد.
موسوی در ابتدای دهه ۴۰ فعالیت های هنری به ویژه نقاشی را آغاز کرد و بیش از ۱۸۰ اثر نقاشی را خلق کرد.نقاشی های او گرایشهای آبستره، انتزاعی و هنر مفهومی با بهره از تکنیکهای متنوعی چون کولاژ، رنگ روغن، حجم و تجلی یک روح سنتی و نشانه شناسی حکمت، معنا و سنتهای فرهنگی و معرفتی شرقی را در قالبهای مدرن به نمایش می گذارد.
او دوران جوانی خود را در راه مبارزه با رژیم شاه سپری کرد و به دنبال آزادی و معنویت و عدالت بود، سه آرمانی که پس از پیروزی انقلاب و خصوصا پس از ۸۸ بیشتر از همیشه خود را در زندگی میر مردم ایران نشان داد. آزادی و معنویت و عدالت سه امر مهمی که موسوی به خاطر آنها ایستاد و از همه مهم تر البته احقاق حقوق مردم.
پس از کشته شدن محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس جمهوری و نخست وزیر وقت در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰، آیت الله خامنه ایی رئیس جمهور ایران شد و ابتدا علیاکبر ولایتی را به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی کرد، اما مجلس به ولایتی رأی اعتماد نداد و رییس جمهور وقت علیرغم اختلافاتی که در داخل حزب جمهوری اسلامی با میرحسین موسوی داشت، او را به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی کرد. موسوی از آن زمان تا سال ۱۳۶۸ برای ۸ سال،
نخستوزیر ایران بود. رییس جمهور در دورهٔ دوم ریاست جمهوری خود به شدت مخالف ادامهٔ نخستوزیری موسوی بود ولی با اصرار امام که اعتقاد راسخی به نخست وزیر داشت مجبور به معرفی دوبارهٔ او شد. امام به دلیل گزارش محسن رضایی معتقد بود که کنار گذاشتن موسوی لطمهً جدی به روحیهٔ سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق خواهد زد و در پاسخ به ناطق نوری که تعدادی از روحانیون بلندپایه را برای مذاکره واسطه کرده بود، گفت: "انتخاب غیر از ایشان، خیانت به اسلام است." و به همین دلیل آیت الله خامنهای در مذاکرات بعدی با ناطق نوری گفت: «حجت بر من تمام شد.» و موسوی را برای نخستوزیری معرفی کرد. نهایتأ در جلسهٔ رأی اعتماد به موسوی ۹۹ نماینده از ۲۷۰ نماینده مجلس به او رأی عدم اعتماد دادند.
موسوی یادگار دوران جنگ است، یادگار دوران دفاع مقدس و از آن رو در این سال ها بارها و بارها از او به عنوان نخست وزیر جنگ یاد کردند. خانواده شهدا از او یادگاری های بسیار دارند و بری همین نیز در انتخابات خرداد ۸۸ و پس از آن از از همواره دفاع کرده اند.
میرحسین موسوی پس از فوت امام و تغییر قانون اساسی از مسوولیت های سیاسی کنار کشد و نظامی را که به آن عشق می ورزید را به دوستانش سپرد و با خیال راحت از اینکه یاران امام و انقلاب بر مسند کار هستند از دنیای سیاست کناره گرفت و به وادی هنر، که پیش از انقلاب در آن فعال بود، بازگشت.
اما پس از بیست سال سکوت بالاخره صبر تمام شد، دروغ و دروغ، سیاهی و تباهی بر دیوارهای سرزمین حاکم شده بود. قرار نبود نا اهلان و نامحرمان بر انقلاب حاکم شوند، قرار نبود حاصل انقلاب آزادی استبداد شود و حکومت یک فرد بر یک ملت و خیلی قرارهای دیگر که او با یاران شهیدش برای حفظ آنان هم قسم شده بود. مرد نقاش پس از ۲۰ سال سکوت خود را شکست چرا که او احساس خطر کرد، احساس نگرانی نسبت به آینده کشور و انقلاب، از دروغ ها خسته شده بود و به میدان آمد تا شهر را رنگی نو زند. " مردم شریف ایران من به تمنای قدرت نیامده ام; من سکوت بیست ساله خود را نشکسته ام که به هر ترتیب و با هر روشی رییس جمهور بشوم; من احساس خطر کردم که کشور دچار بی اخلاقی شده، دچار فقر اخلاقی و مادی شده، دچار مدیریت غیرعقلانی شده است. من برای حفظ کرامت انسان و رعایت ارزش های اخلاقی در حکمرانی، توقف رشد خرافات و ارائه آمار کذب، شفافیت فعالیت های حکمران ها و خلاصه پیشرقت و توسعه پا به این عرصه دشوار نهادم.برای من، رییس جمهور شدن، کسب و حفظ قدرت هدفی نیست که هر وسیله ای را توجیه کند."
بالاخره موسوی کاندیدای اصلاح طلبان در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد و در ۲۰ اسفند ۸۷ پس از مدتها اما و اگر، با انتشار بیانیهای رسماً اعلام نامزدی کرد.سید محمد خاتمی در یک اقدام بی سابقه اخلاقی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ به نفع دوست و همراه قدیمی با انتشار بیانیهای به طور رسمی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد هشتاد و هشت او انصراف داد و عرصه را به میرحسین موسوی سپرد..
انتخابات دهم با حضور گستردهٔ مردم همراه بود. طرفداران میرحسین موسوی از روزها قبل از انتخابات در خیابانها تجمع میکردند و همبستگی خود را نشان میدادند. برخلاف انتخابات قبلی که مورد تحریم بسیاری از مردم و گروهها قرار گرفته بود، یک عزم ملی برای انتخابات دهم وجود داشت بهطوریکه بیش از ۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند.شهرهای کشور یک به یک سبز شدند و مردم آمدند تا به دروغ یک نه بزرگ بگویند و به شرافت و راستی یک آری.
اما پس از پایان انتخابات، وزارت کشور اعلام کرد که محمود احمدینژاد با ۶۴٪ آراء پیروز شدهاست. این مسأله بهت و شگفتی بزرگی را برای مردم به همراه داشت. مردم از روز پس از انتخابات شروع به اعتراضهای خیابانی کردند که با سرکوب نیروهای انتظامی و یگانهای ضدشورش همراه بود. بسیاری نتیجهٔ انتخابات را تقلب خواندند. میرحسین موسوی، با اشاره به نتیجهٔ انتخابات، مردم را ناظر "شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما" خواند.. مهدی کروبی نتایج انتخابات را مضحک دانست. اما محمود احمدینژاد در سخنرانیاش در ۲۴ خرداد در میدان ولیعصر تهران، انتخابات را سالم دانست و معترضین به نتیجهٔ انتخابات را خس و خاشاک نامید.
در روز ۲۵ خرداد، تظاهراتی میلیونی طرفداران موسوی از میدان امام حسین تا میدان آزادی در اعتراض به تقلب در انتخابات و اعلام نتایج غلط صورت پذیرفت.
میرحسین موسوی از حامیان اصلی تظاهرات جنبش سبز پس از اعتراضات به نتایج انتخابات بود و در تظاهرات هایی نظیر تظاهرات ۲۵ خرداد، تظاهرات ۲۸ خرداد، نماز جمعه ۲۶ تیر ماه، مراسم بزرگداشت کشته شدگان جنبش سبز در ۸ مرداد ماه و تظاهرات روز قدس در حمایت از جنبش سبز حضور پیدا کرد..
از آن روز زندگی میر حسین موسوی تغییر کرد او دیگر نه یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری که میر مردم ایران بود. او همراه کوچک مردم ایران شد در راه سخت آزادی. او ایستاد بر سر آرمان های انقلاب و بر آن چیزی که با خدای خود عهد کرده بود. وچه هزینه ها که در این راه نداد. او خواهر زاده خود را عزیز ترین عضو خانواده اش را در راه جنبش حق طلبانه مردم ایران داد.
سید علی حبیبی موسوی، خواهرزادهٔ میرحسین موسوی در جریان درگیریهای تظاهرات روز عاشورا کشته شد. او ظهر عاشورا، در میدان انقلاب از ناحیهٔ قلب هدف گلوله قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان ابنسینا واقع در فلکهٔ دوم صادقیه جان باخت..
پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری و اعتراضات گسترده مردم، میرحسین موسوی اقدام به نوشتن بیانیههایی اعتراضی کرد. این بیانیهها حاوی مسائلی چون تقلب در انتخابات، مخالفت با دولت محمود احمدی نژاد، اعتراض به عملکرد شورای نگهبان، حمایت از حرکتها و اعتراضات مسالمتآمیز مردمی، اعتراض به اعدامهای سیاسی پس ازانتخابات، احقاق حقوق مردم معترض، جانباختگان، بازداشتشدگان و آسیبدیدگان اعتراضات پس از انتخابات است.
بیانیههای میرحسین موسوی در اتفاقات و روزهای مهمی چون هفتهٔ آخر خرداد، روز بازداشتها و کشته شدن هواداران جنبش سبز، روز قدس، ۱۳ آبان، روز بسیج، ۱۶ آذر، مراسم چهلم جانباختگان اعتراضات پس از انتخابات، بازگشایی مدارس و دانشگاهها و اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ منتشر شد.
همچنین میرحسین موسوی در دیداری که با اعضای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی داشت، سال جدید ۸۹ را سال صبر و استقامت نامید و از آن پس سال ۸۹ را مردم سال صبر و استقامات نامیدند.
اما بالاخره صبر حاکمیت اقتدار گرا، صبر نا اهلان و نامحرمان به سر رسید طاقت نیاوردند ایستادگی این مرد بزرگ را. پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و در خواست مشترک مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران جنبش سبز، برای حضور هواداران جنبش سبز در تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از قیام مردم مصر و تونس، حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان، او در منزلش واقع در خیابان پاستور با ایجاد دیواری آهنی بر معبر ورودی خانه موسوی، از روز ۲۵ بهمن به منظور جلوگیری از شرکت آنها در تظاهرات آغاز شد و از روز ۲۷ بهمن ماه، پس از درخواست ۲۳۳ نماینده مجلس شورای اسلامی برای اعدام موسوی و کروبی و بیانیه های موسوی و کروبی در رابطه با تظاهرات ۲۵ بهمن ماه، کامل شده و با قطع آخرین ارتباطات محدود موسوی و رهنورد از جمله تلفن، اینترنت و ارتباط با دخترانشان، دیگر هیچ اطلاعی از وضعیت و سلامتشان در دست نبود. هم چنین محافظان موسوی از محافظت وی عزل شده و نیروهای امنیتی جای آنها را گرفتند.
اینک یک سال از حبس میر محبوب ما می گذرد و آخرین پیام او "صبر صبر صبر" کماکان در گوش ما طنین انداز است. ما دعوت او را لبیک گفتیم از همان روز نخست و فرقی نمی کند که او در حبس باشد یا آزاد مهم پیام اوست و مهم راه اوست که پیام و راه تمام آزادی خواهان است. درهای کوچه اختر را ببندید بر در تمام خانه های شهر قفل بزنید صدای حق خواهی این مردم خاموش نخواهد شد.
زهرا رهنورد: بانوی سبز در حبس
او نام خود را از زهره کاظمی به زهرا رهنورد تغییر داده است و در این باره میگوید: "من پیش از ورود به مسائل مذهبی، تمام حس های مبارزاتی را تجربه کردهام اما پس از انتخاب راه مذهب و لباس مذهبی نام خود را از زهره به زهرا و نام خانوادگیام را از کاظمی به رهنورد که به معنای رهنورد در مسیر اسلام، قرآن و پیروزی اسلام بود تغییر دادم. "
بانوی سبز وطن از شروع این راه پر از خطر همراه و همگام با همسرش بود، او خود می گوید زن و شوهر دو بال یک پروازند نمی توان با یک بال پرید و آن دو با هم پریدن را انتخاب کردند.
زهرا رهنورد در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه از جمله شاگردان فعال دکتر علی شریعتی بود: "خیلیها سخنرانی او (زهرا رهنورد) را در استادیوم امجدیه هنوز به خاطر دارند".
زهرا رهنورد کتابهایی مینوشت که مورد استفاده روشنفکران دینی و چپهای مذهبی آن روزها بود. علی شریعتی قبل از یکی از سخنرانیهایش در حسینیه ارشاد از مخاطبانش خواست تا از نمایشگاه نقاشی یک زوج جوان در راهروهای حسینیه دیدن کنند. زوجی که آینده آنها را درخشان توصیف کرد.
تابلوها نام حسین رهجو و زهرا رهنورد را برخود داشت. از رهنورد به عنوان هنرمند، آثاری مانند مجسمه ظهر عاشورا، مجسمه به یاد عاشورا، مجسمه های شیشه به روایت عشق، دو مجسمه یادمان با نامهای درخت پرنده و ماه و پرنده (۱۳۸۵) در دانشگاه الزهرا و مجسمه «نرگس عاشقان» (۱۳۷۳) در میدان مادر تهران به جا مانده است.
رهنورد در خرداد سال ۸۷ عنوان نخستین زنی که توانسته در طول تاریخ دانشکده هنر دانشگاه تهران به مقام استادی (فول پروفسور) این دانشگاه برسد معرفی شد.
زهرا رهنورد در واقع نماد یک زن روشنفکر، دین دار و مبارز ایرانی است که نتنها خود را در سایه همسر پنهان نکرده که همگام و همراه با او در جامعه حضور دارد، مبارزه می کند و بر سر حقوق خود می ایستد.
جالب این جا است که در مقابل همین زن اداره کل روابط عمومی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در آستانه دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران در اطلاعیهای اعلام می کند: "در پاسخ به خبر منعکس شده در خبرگزاری ایلنا به نقل از جعفر توفیقی وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری با عنوان "وزارت علوم دولت نهم مدارک دکتر رهنورد را تایید کرده بود"، اعلام میکند: هیچگونه مدرکی دال بر تایید مدرک دکتری زهرا رهنورد در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موجود نمیباشد." "وزیر وقت علوم پاسخ دهند چرا در زمانی که پرونده خانم زهرا رهنورد جهت ارتقای علمی در هیات ممیزی وزارت مطرح شده، موارد مربوط به همزمانی تحصیل در سه رشته و در دو مقطع تحصیلی اصلا مورد توجه قرار نگرفته است."
زهرا رهنورد در مصاحبه با روزنامه جام جم گفت: "ظاهرا جرم من این بوده که از مجاری قانونی موفق به کسب دو فوق لیسانس شدهام. گویا هنرمند و روشنفکر بودن همزمان برای زن ایرانی جرم است."
بانوی سبز وطن در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸، به ساختار شکنی جدید دست زد همان گونه که ذات این بانو هست. او به طور بی سابقه ای در تبلیغات انتخاباتی حاضر شد و عکس معروف او و همسرش هنگامی که دست در دست از سالن سخنرانی بیرون می آمدند در شهر چرخید. زنان سرزمینمان دلگرم بودند به حضور بانوی اینچنینی در آینده سیاسی کشور.
زهرا رهنورد در مصاحبه با بیبیسی عنوان کرده است: "در رابطه با زنان، آزادی زنان، حضور زنان در عرصههای ملی و بینالمللی، حضور زنان در کابینه، حق شهروندی زنان، حمایت از حقوق زنان در خانواده و حقوق مدنی فکر نمیکنم پیشتازتر از موسوی کسی وجود داشته باشد."
او پس از انتخابات نیز لحظه ایی مردم خود را تنها نگذاشت. او همه جا بود؛ در خانه زندانیان سیاسی حضور میافت و به آنان فردایی بهتر را نوید می داد، به خانه شهدا و جانبازان جنبش می رفت و از آنان دلجویی می کرد. او همه جا بود در خیابان ها کنار مردم و در دانشگاه کنار دانشجویان. او در روزهای سخت و تلخ ۸۸ و ۸۹ برای همه مادری کرد و خواهری در حالیکه خود خانواده زندانی سیاسی بود و برادر و خواهرزاده را در بند داشت اما هیچ نگفت از این همه سختی و صبور و صبور در کنار مردم ماند.
مجله بینالمللی سیاست خارجی، زهرا رهنورد را به عنوان نفر سوم در فهرست صد متفکر برتر جهان در سال ۲۰۰۹ انتخاب کرد. این مجله آمریکایی، زهرا رهنورد را مغز متفکر "انقلاب سبز ایران" و تبلیغات انتخاباتی همسرش میرحسین موسوی معرفی کرده است. پیش از نام زهرا رهنورد، بن برنانکی رییس بانک مرکزی آمریکا و باراک اوباما رییس جمهوری ایالات متحده در رتبههای نخست و دوم این فهرست قرار دارند.
برایش مهم نبود او را در صدر فهرست نخبگان قرار دهند یا خیر، او با مردم بودن را انتخابات کرده است و این با مردم بودن برای خیلی ها خوشایند نبود برای همین نیز همزمان با تظاهرات روز دانشجو در آذر ۱۶ گروهی از زنان بسیجی به زهرا رهنورد حمله کردند. ابتدا در محل کارش در دانشکده هنرهای زیبا و پس از آن در خیابان وصال تهران با گاز فلفل مورد حمله لباس شخصیها قرار گرفت.
او قاطع است استوار ذره ایی از حقوق ملت خود کوتاه نمی آید برای همین نیز در واکنش به بیانیهٔ هفدهم میرحسین موسوی، بیانیه ی همسر را" کف خواسته ها و آرمان های مردم" خواند و گفت: "من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد و چه خواهد شد، فقط امیدوارم هر اتفاقی که می افتد به نفع ملت ایران باشد و به سربلندی ملت ایران ختم شود.میخواهم بر این نکته تاکید کنم که نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه پشت پرده سازش می کنیم."
همین روحیه حق طلبی نیز نهایتا سبب شد تا ۲۵ بهمن ۸۸ او نیز همراه با همسرش در خانه حبس شود. اقتدارگرایان از این بانوی آزادی بیش از هر کسی می ترسند و از این روز نیز او را در حبس کردند. در های خانه بسته شد و مادر را از دختران دور کردند، که او فقط مادر دخترهای خود نبود، مادر صدها همسر زندانی سیاسی بود که آرامش و امنیت را در کنار او جستجو می کردند و همیشه برایشان تکیه گاه محکمی بود. بانو را در کوچه اختر حبس کردند غافل از آنکه از آن روز تمامی دختران سبز این سرزمین یک زهرا رهنورد شدند، یک بانوی سبز.
مهدی کروبی، شیخ شجاع اصلاحات
مهدی کروبی در ۴ مهر ۱۳۱۶ در الیگودرز به دنیا آمد. پدر او احمد کروبی نیز از روحانیون و زندانیان سیاسی بود و به پیروی از پدر به تحصیل علوم حوزوی روی آورد. مهدی کروبی در ۱۳۴۱ با فاطمه کروبی که خود از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب و سیاست مداران اصلاح طلب پس از انقلاب است، ازدواج کرد.
او در حوزه علمیه قم شاگرد دو استاد برجسته بود آیت الله حسینعلی منتظری و امام و از این دو بزرگوار درس های بسیاری را آموخت و نخستین اجازه اجتهاد خود را از آیت الله صانعی گرفت. او گویی مبارز به دنیا آمده بود، کروبی پس از دستگیری و تبعید امام در سال ۱۳۴۲ در انتشار نامههای سرگشاده امام به مقامات رسمی کشور و تبلیغ تفکرات وی در بین مردم بسیار فعال بود و در طول سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ بارها دستگیر شده و چندین سال را در زندان از جمله سه زندان معروف تهران قزل قلعه، اوین و قصر گذراند.
وی در طی این سال ها جمعا ۹ بار دستگیر و به نقاط مختلف ایران مانند گنبد کاووس تبعید شد و در زندان های ساواک مورد بازجویی و شنکجه قرار گرفت و یک بار مخفیانه از کشور خارج شد و به عراق رفت . او درباره زندانی شدنش در سال ۱۳۴۵ می گوید: "پس از چند روز که در مدرسه ای مخفی بودم، ساواک به آنجا حمله کرد و دستگیر شدم و یکی از سخت ترین بازداشتها را تجربه کردم. در این مدت مأموران ساواک با انواع شکنجه ها می خواستند منبع اصلی توزیع این نامه را که آقای دعایی مدیرفعلی روزنامه اطلاعات بود پیدا کنند؛ که علیرغم شکنجه های زیاد، ایشان را معرفی نکردم.بعد ازبازجویی ها و شکنجه های زیاد مرا به زندان قزل قلعه منتقل کردند."
اما فاطمه کروبی درباره زندان آن روزهای شوهر در نظام شاهنشاهی زندان این روزهای شوهر در نظام اسلامی که شیخ خود یکی از بنیانگذاران آن است می گوید: "تعداد زیادی مامور به طرز وحشیانه ای به منزل ورود کردند. گویا خانه تیمی کشف کردند و بدنبال سلاح و مبارزان مسلح هستند. من در آن لحظه به یاد سال های مبارزه افتادم و هجوم متعدد ساواک را به یاد آوردم. ساواک می دانست کروبی با اندیشه اش مبارزه می کند و نه با سلاح، اما این جماعت بگونه ای برخورد کردند که گویا خانه تیمی مسلحانه کشف کردند."
کروبی با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از زادگاهش الیگودرز وارد مجلس شده و در همین سال به دستور امام بنیاد شهید انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی را تأسیس کرد که به خانوادههای کشته شدگان دوران انقلاب و جنگ ایران و عراق کمک میکرد. او در ابتدای انقلاب به عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در آمد و نماینده تام الاختیار رهبر انقلاب در استان لرستان شد. او در دور دوم، خود را از تهران کاندید کرد و توانست به مقام نایب رئیسی مجلس دست یابد.
پیش از انتخابات مجلس سوم در سال ۱۳۶۶ به سبب اختلافهای موجود در جامعه روحانیت مبارز عدهای اعضای این جامعه از آن جدا شده و گروهی با نام مجمع روحانیون مبارز را بنیان نهادند. نقش محوری را در این انشعاب مهدی کروبی برعهده داشت که رهبری مجمع را تا زمان خروجش از آن در سال ۱۳۸۴ بر عهده داشت.
شورای نگهبان در سال ۱۳۶۹ مهدی کروبی، به همراه دیگر شخصیت های سیاسی سرشناس مجمع روحانیون مبارز و وابسته به جناح چپ نظیر آیت الله بیات زنجانی، علی اکبر محتشمی پورر و هادی خامنه ای را در دومین انتخابات مجلس خبرگان رهبری رد صلاحیت کر. شورای نگهبان از همان روزها خوب می دانست که زبان حق گوی کروبی دوست و دشمن نمی شناسد و هرجا احساس کند که انقلاب دچار آسب شده است به میدان خواهد آمد و آشکار انتقاد خواهد کرد. هم چنین درانتخابات دوره چهارم مجلس در سال ۱۳۷۰ و در اولین انتخابات مجلس بعد از فوت امام، شورای نگهبان با تفسیری جدید از قانون، بر نظارت خود بر انتخابات افزود و بیشتر کاندیداهای نزدیک به مجمع روحانیون مبارز و جناح موسوم به خط امام را رد صلاحیت نمودند. دوره چهارم مجلس شورای اسلامی، بر خلاف دور سوم، به کنترل جناح راستگرای محافظهکار درآمد و طیف همراه مهدی کروبی، در این دوره، در اقلیت قرار گرفتند.
دوران سکوت سیاسی مجمع روحانیون مبارز در ۲۴ مهر ۱۳۷۵ پایان یافت. یکی از اعضای اصلی این مجمع یعنی محمد خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری شد و توانست بهطرز غیرمنتظرهای با اختلاف بسیار پیروز رقابت شود. مهدی کروبی در سال ۱۳۷۸ تصمیم به حضور دوباره در مجلس شورای اسلامی گرفت و به ریاست مجلسی رسید که اکثریت آن در اختیار اصلاحطلبان و مذهبیون چپگرا بود.
مهدی کروبی در دوران ریاست خود بر مجلس ششم به واقع نمایندگی مردم را بر عهده داشت و همواره سعی کرد از حقوق زندانیان سیاسی خصوصا دانشجویان دفاع کند و از آن رو نیز همیشه به عنوان یار و یاور دانشجویان شناخته می شد.
او به به توقیف گسترده مطبوعات در سال ۱۳۷۹، حکم اعدام هاشم آقاجری و دستگیری حسین لقمانیان نماینده همدان اعتراضات بسیاری را انجام داد. دفتر او همیشه به روی خانواده زندانیان سیاسی باز بود و او بسیاری از اوقات با استفاده از روابطی که با مقامات دیگر داشت موفق به کمک به آنها میشد.
شیخ شجاع اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۴ شرکت کرد. او در انتخاباتی نزدیک در جای سوم قرار گرفت در حالیکه تا ساعت پایانی شمارش آراء در جای دوم قرار داشت. اعتراضهای شدید کروبی پیش از اعلام رسمی نتیجه انتخابات آغاز شد. او نامه سرگشاده بیسابقهای را خطاب به آقای خامنه ایی منتشر کرد. وی در این نامه مجتبی خامنهای و فرماندهان
سپاه را به تقلب در انتخابات متهم کرد: "اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی- از یکی از کاندیداها منتشر شد که پس از به تواتر رسیدن این اخبار نگران شدم که مبادا این موضوع مرتبط با دیدگاه حضرتعالی باشد... در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها - که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایتها به طرف فرد دیگر سرازیر شد- و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد."
کروبی پس از انتشار یک پاسخ کوتاه و تند از خامنهای با انتشار نامهای دیگر اعلام کرد که از تمام مسئولیتهای خود در حکومت از جمله مشاور رهبری و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام خارج میشود. او از مجمع روحانیون مبارز نیز خارج شد تا مقدمات تشکیل حزب اعتماد ملی را فراهم کند. هاشمی رفسنجانی و مصطفی معین نیز نسبت به این انتخابات اعتراض داشتند. در این دوره از انتخابات، از میان هشت نامزد، محمود احمدی نژاد در دور دوم به ریاست جمهوری رسید.
مهدی کروبی نخستین فردی بود که حضورش را در انتخابات اعلام کرد و حتی از ۴ سال پیش و در پی عدم موفقیت در انتخابات دوره نهم، با تشکیل حزب اعتماد ملی، جهت حضور در این انتخابات برنامه ریزی کرد. بر اساس شمارش شورای نگهبان، آرای کروبی از تعداد آرای باطله کمتر بود.
مهدی کروبی پس از اعلام نتایج انتخابات در کنار همراه خود میر حسین موسوی در کنار مردم ماندن را انتخاب کرد و سر در مقابل قدرت خم نکرد و حاضر نشد از اصولی که به آن اعتقاد داشت کوتاه بیاید. از آن روز او از حامیان اصلی تظاهرات جنبش سبز پس از اعتراضات به نتایج انتخابات بود و در تظاهرات هایی نظیر ۲۵ خرداد، تظاهرات مسجد قبا در ۸ تیر ماه، نماز جمعه ۲۶ تیر ماه، مراسم بزرگداشت کشته شدگان جنبش سبز در ۸ مرداد ماه، تظاهرات روز قدس، تظاهرات ۱۳ آبان ماه و تظاهرات ۲۲ بهمن در حمایت از جنبش سبز حضور پیدا کرد.
او در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۸۸ مهدی کروبی با نگارش نامه ای خطاب به آیتالله منتظری از حمایتهای ایشان از خویش در حوادث پس از انتخابات تقدیر کرد. در قسمتی از این نامه آمده است: "از اینکه بخاطر برخی حوادث و تعرضات پیش آمده بعد از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری برای اینجانب، از این حقیر تفقد نمودید و طی نامهها و بیاناتی اظهار تاسف فرمودید لازم دانستم بدین وسیله تشکر و قدردانی خود را اعلام دارم."
مهدی کروبی هم جنین پس از اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ به همراه عبدالکریم سروش، در فهرست مجله فارین پالیسی در بین ۱۰۰ چهره اندیشمند و تاثیرگذار در سال ۲۰۱۰ میلادی قرار گرفت. فارین پالیسی زنده نگه داشتن روح جنبش سبز را دلیل انتخاب مهدی کروبی ذکر کرده است. این نشریه مهدی کروبی را هم یک نماد منحصر به فرد در میان رهبران مخالف دولت ایران توصیف کرده که باوجود سرکوب شدید با شجاعت به بیان انتقادهایش ادامه میدهد.
مهدی کروبی پس از اعتراضها به نتایج انتخابات دهم بارها از سوی حامیان رهبری تهدید به دستگیری شد.او در دی ماه ۱۳۸۹ پس از سالگرد اعتراضات مردمی در روز عاشورا و تهدید حامیان آقای خامنه ایی دستگیری او، با نوشتن نامه ای آمادگی خود را برای محاکمه در دادگاه علنی اعلام کرد. در قسمتهایی از این نامه آمده است: "در تصورم نمی گنجد اوج خشونتی که بتواند در نظام اسلامی در ظرف چند روز ۴ جوان را زیر شکنجه به قتل برسانند.من از همین جا اعلام می کنم که بیدی نیستم که با این بادها بلرزم و کاملا از این دادگاه استقبال می کنم و برای همه مواضع ام ادله محکمی دارم چرا که ۲۱ سال است با این قضایا درگیر بوده ام و آرامشی هم نداشته ام."
در ۱۸ مرداد ماه سال ۱۳۸۸ مهدی کروبی در نامهای به هاشمی رفسنجانی از او تقاضا کرد که در مورد تجاوز جنسی به پسران جوان و زنان در زندانهای ایران تحقیق شود. کار شیخ شجاع در این اقدام ساختار شکننانه خود پرده از جنایات و فجایعی برداشت که به نام اسلام و جمهوری اسلامی انجام می شود.
او در این نامه نوشته بود: "عدهای از افراد بازداشت شده مطرح نمودهاند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیدهاست. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند."
مهدی کروبی در اعتراض به کشتار مردم ایران در اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ با وصفناپذیر خواندن خشونتهای روز عاشورا گفت که حتی شاه هم حرمت عاشورا را نگاه داشت. او در ادامه نوشت که حکومت در روز عاشورا دست بر خون مردم برده و جماعتی وحشی را به جان مردم انداخته است. او خشونتها علیه مردم معترض در روز عاشورا را گناهی نابخشودنی دانست و خطاب به عاملان این حوادث نوشت که "اگر دین ندارید، لااقل آزاد مرد باشید."
در شبهای قدر و در بین روزهای ۹ شهریور تا ۱۲ شهریور ۱۳۸۹ چندین تجمع اعتراضی در برابر خانه مهدی کروبی انجام گرفت که در مواردی به درگیری ختم شد. معترضان با پاشیدن رنگ و شکست شیشههای خانه و با استفاده از گاز اشکآور و سلاح گرم و سرد به خانه کروبی حمله نمودند. این تجمع در روز ۱۲ شهریور روز قدس ادامه یافت. مهاجمان اقدام به پرتاب سنگ، پاشیدن رنگ و سرقت دوربینهای امنیتی نمودن.د در این درگیری سر تیم محافظان کروبی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و راهی بیمارستان شد. اما او از حملات نترسید و استوار و ثابت قدم تر از قبل فریاد زد که من مهدی فرزند احمد ایستاده ام بر سر آرمان های امام و انقلاب و ذره ایی از حقوق ملت کوتاه نخواهم آمد.
فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی پس از این حملات در نامهای خطاب به آیت الله خامنه ایی نسبت به اذیت و آزارهای لباس شخصیها اعتراض کرد. او در این نامه نوشت: "اختلاف همسرم با جنابعالی در مسائلی که همگان بر آن واقفند چه ارتباطی با حق زیستن خانواده و آسایش و آرامش همسایگان ما دارد؟ آقای کروبی بارها گفته اند که آماده پرداخت هر هزینه ای بابت این اختلاف در نگرش هستند."
و بالاخره این حق گویی ها و این ایستادگی ها را بر نتابیدند و دستور به حبس رهبر شجاع جنبش سبز مردم ایران دادند. پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و در خواست مشترک مهدی کروبی و میرحسین موسوی رهبران جنبش سبز، برای حضور هواداران جنبش سبز در تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از قیام مردم مصر و تونس، ۲۳۳ نماینده مجلس شورای اسلامی پس از نطق علی لاریجانی علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی و مفسد فیالارض خواندن آنها، در مقابل جایگاه هیات رییسه مجلس تجمع کردند و با سر دادن شعارهایی نظیر ' ما همه سرباز تو هستیم خامنهای؛ گوش به فرمان تو هستیم خامنهای ' ، ' ای رهبر آزاده آماده ایم آماده' ، ' مرگ بر موسوی، کروبی و خاتمی ' و ' موسوی و کروبی اعدام باید گردند' خواستار اعدام موسوی و کروبی شدند.
پس از اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹، نیروهای بسیج و لباس شخصی به خانه مهدی کروبی حمله کرده و با بستن کوچه، شکستن شیشه های خانه و پرتاب سه نارنجک اقدام به تخریب خانه مهدی کروبی کردند و علی کروبی فرزند مهدی کروبی را دستگیر کردند .مهدی کروبی پس از این حملات به خانه اش از محافظانش خواست خانه را ترک کنند وبه آنها گفت:"به آنها بگویید یا باید با حکم قضایی و دادگاهی عادل وارد شوند و یا جنازهی مرا از این خانه بیرون ببرند، و تا آخرین لحظه و قطرهی خون خواهم ایستاد."
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
کلمه_ گروه اجتماعی: قسم به اسم آزادی، به لحظهای که جان دادی، به قلبِ از هم پاشیده، شهیدِ در خون غلتیده، که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید...
۲۵ بهمن ۸۹ جوانان و مردم سبز تهران به دعوت دو رهبر جنبش سبز لبیک گفتند و برای حمایت از مردم مصر و تونس به خیابان ها آمدند. میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی از وزارت کشور تقاضای مجوز کرده بودند تا مردم بتوانند برای همبستگی با بهار عربی به خیابان بی آیند، اما حاکمیت اقتدرگرا چون همیشه خواست و نظر مردم را به هیچ انگاشت و از دادن مجوز خودداری کرد. اما مردم آمدند تا ثابت کنند جنبش سبز زنده است که مردم سر خم نمی کنند در مقابل ظلم و بی عدالتی و دیکتاتوری. خیابان های شهر پر شد از فریاد و شور و ایمان اما در این بین دو جوان که ایستاده مردن را انتخاب کرده بودند غرق در خون شدند. صانع ژاله و محمد مختاری شهیدان ۲۵ بهمن هستند، دو جوانی که با خون خود ۲۵ بهمن را جاودانه کردند:

صانع یک هنرمند بود، او بسیجی نبود. او می خواست با هنرش به مردم کردستان خدمت کند اما نگذاشتند
صانع ژاله، دانشجوی کرد سنی مذهب دانشگاه هنر تهران (رشته هنرهای نمایشی) بود که ۲۵ بهمن سال گذشته و درجریان تجمع مردمی که در حمایت از جنبش اعتراضی مردم تونس و مصر و به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شده بود بر اثر اصابت گلوله جان باخت.
رسانه های حکومتی، صانع ژاله را یک "بسیجی" خواندند که توسط "منافقین" کشته شده اما خانواده و دوستان او این ادعا را رد کردند در همان لحظات اولیه بعد از علنی شدن خبر شهادت فردی با نام صانع ژاله، صدا و سیما و خبرگزاری فارس خبری مبنی بر بسیجی بودن او منتظر کردند که این موضوع منجر به واکنش دوستان و نزدیکان وی گردید به طوری که تا چند ساعت بعد عکس او در بیت آیت الله منتظری در چند سال گذشته منتشر گردید که مشخص می کرد او از نظر فکری چه گرایشی دارد، اما رسانه دروغ هنوز ناامید نشده بود و در کاری مشترک حسین شریعتمداری در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو حاضر شد و اعلام کرد که صانع ژاله مخبر روزنامه کیهان در جاهای مختلفی از جمله منزل آیت الله منتظری بوده است این موضوع در حالی اتفاق افتاده بود که رنجبران، مدیرکل تشکلهای «نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها» تصویر ژاله در کنار آیت الله منتظری را جعلی دانسته بود... که خود این ادعا از و بعد از آن این موضوع از طرف همه دوستان و اعضای خانواده و دانشجویان رد شد و بار دیگر میزان وقاحت و دروغ گویی یک عده را مشخص کرد.
برادر صانع ژاله در مصاحبه ای اعلام کرد که برادرش بسیجی نبوده است: "صانع یک هنرمند بود، او بسیجی نبود. او می خواست با هنرش به مردم کردستان خدمت کند اما نگذاشتند و..."
قانع ژاله بازداشت شد و خانواده اش به شدت تحت فشار قرار گرفتند که مصاحبه او را تکذیب کنند و بگویند فرزندشان بسیجی بوده است. اینک، پس از یکسال سکوت، مادر صانع ژاله می گوید: "سکوت، خودش می تواند خیلی حرف باشد ما هیچ شکایتی نکردیم؛ سکوت تنها کارمان بوده و درخواست هایی از ما بود که ما انجام ندادیم و برای اینکه مجبور به انجامش نشویم حتی از خیر شکایت هم گذشتیم، هیچ کاری نکردیم و به حرمت خون فرزندم سکوت کردیم؛ همه چیز مشخص بود؛ بچه من کاردانی برق از دانشگاه آزاد کرمانشاه گرفت، آدم درس خوان و موفقی بود، اهل مطالعه بود، شب ها اکثرا تا دیر وقت بیدار بود و کتاب می خواند، از معدود کسانی بود که راه خودش را پیدا کرده بود، می دانست چه می کند و کجا می رود، رفت دنبال هنر، چیزی که دوست داشت؛ او هنرمند بود به ادبیات و به خصوص ادبیات کردی علاقه خاصی داشت و اهل سیاست نبود، عاشق زندگی بود و هنر. او راهش را خودش انتخاب کرد و رفت و داغی بر دل ما ماند که جز سکوت فعلا هیچ چیزی نمی تواند تسکین مان دهد."
مراسم تشییع او در روز ۲۷ بهمن ۸۹ با حضور انبوهی از جمعیت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. این در حالی بود که از ساعات اولیه صبح تعداد زیادی غیر دانشجو در دانشگاه هنر تجمع کرده بودند تا مراسم را تحت الشعاع قرار دهند و پیکر آن شهید بر روی دستان بسیجی ها تشییع گردید.
محمد مختاری "خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در زلت خسته ام"
این جمله ای بود که محمد مختاری شب ۲۵ بهمن ۸۹ در صفحه شخصی خود در فیس بوک نوشت. او در حالی که به دعوت رهبران جنبش سبز برای راهپیمایی اعتراضی در حمایت از مردم مصر و تونس لبیک گفته بود بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و رسانه های حاکمیت بعد از این موضوع دوباره تصمیم به سناریو سازی های خود کردند و محمد مختاری را کشته شده توسط عوامل بیگانه معرفی کردند. سرتیپ پاسدار احمد رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی نیز از «اقدام مسلحانه سازمان مجاهدین خلق» در روز۲۵ بهمن ۸۹ خبر داد و گفت: «متاسفانه در این حادثه که در خیابان نواب و توحید روی داد، یک نفر از هموطنان شهید و هشت نفر زخمی شدند.»
که این موضوع با واکنش برادر محمد مختاری مواجه شد او در مصاحبه ای ناراحتی خود را از دزدیدن تابوت برادرش به صراحت اعلام کرد. پدر محمد مختاری بعد از یک سال درباره این حادثه چنین می گوید: "می خواستند محمد را بسیجی معرفی کنند اما محمد پیش از مرگ خودش را معرفی کرده بود و آنها نمی دانستند اگر محمد را بسیجی معرفی کنند جواب نوشته های فیسبوکی اش را چه بدهند." پس از گذشت یک سال اسماعیل مختاری پدر محمد مختاری در گفتگو با سرخ سبز در توضیح آنچه در روز تشییع جنازه بر این آنها گذشته است می گوید برخی از زنان که برای خانواده ی ایشان هم ناشناس بوده اند با حضور در مراسم تشیع جنازه در مقابل دوربین ها نقش مادر محمد مختاری را بازی کرده و شعارهایی را سر می دادند که در آن شرایط باعث رنجش این خانواده نیز شده بودند. مراسم تشییع جنازه محمد مختاری، یکی از کشته شدگان ۲۵ بهمن آن زمان وقتی توسط هواداران دولتی برگزار شده بود، مخالفان دولت آن را به "شهید دزدی" تعبیر کرده بودند. اینک پدر محمد مختاری که به گفته ی خودش هنوز نمی داند که به خانواده ی وی اجازه برای برگزاری مراسم سالگرد را می دهند یا نه، پرده از تلاش هایی که یک سال قبل برای بسیجی معرفی شدنِ محمد مختاری صورت گرفته بود بر می دارد و می گوید شبی که محمد جان باخت، ساعت دو نیم بعد از نیمه شب به منزل آنها مراجعه کردند و از آنان خواستند تا عکسی از محمد را در اختارشان قرار دهند که او را پیش از روز تشییع جنازه به عنوان بسیجی معرفی کنند. محمد مختاری دومین جانباخته در جریان اعتراضهای روز ۲۵ بهمنماه سال گذشته است که برای مطالبات مدنی خود به همراه دوستان خود در کنار مردم حضور یافت.
اسماعیل مختاری می افزاید: "محمد را می شناختم و می دانستم در راهپیمایی شرکت می کند و خیلی نگران بودم. از سر کار که به خانه آمدم مدام راه می رفتم تا اینکه تلفن زنگ خورد و دوستش گفت آجر به سر محمد خورده و الان بیمارستان است، من همان موقع حدس زدم که چه اتفاقی برای محمد افتاده است.
به بیمارستان که رسیدم اولین جمله ای که از برادر محمد شنیدم این بود که "محمد را از دست دادیم..."
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
امروز: بعد از پیشنهاد هند، سفیر اوکراین در جمهوری اسلامی ایران گفت: مشکل روادید تجار ایرانی در اوکراین را می توان با مبادله کالا به کالا حل کرد.
به گزارش مهر، آلکساندر سامارسکی عصر سه شنبه در نشست با فعالان تجاری و اقتصادی آذربایجان غربی در پاسخ به وجود مشکل روادید تجار ایرانی در اوکراین که از سوی یکی از فعالان اقتصادی استان مطرح شد افزود: مشکل تجار ایرانی از عدم صدور ویزا ناشی نمی شود بلکه این موضوع به دلیل جابجایی پول و مسایل بانکی دو کشور به وجود آمده است.
وی با اشاره به اینکه ۵ ماه گذشته نشستی در خصوص حل این مشکل در اوکراین برگزار شده است اظهارداشت: تصمیمات خوبی در زمینه حل مشکلات ویزای اتباع ایرانی که شامل تجار نیز می شود اخذ شده که با اجرایی شدن آن این مشکل برطرف می شود.
سامارسکی مبادله کالا به کالا را از راهکارهای حل مشکل روادید تجار ایرانی دانست و افزود: با گسترش این نوع تجارت پایاپای مشکل ویزا و روادید دیگر باقی نمی ماند و شرایط تجاری متعادل و مساوی می شود.
مشکل مبادلات بانکی در پی تحریم بانک مرکزی از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و امریکا ایجاد شده است.
امروز: پلیس تایلند با دستگیری دو تبعه ایرانی، آنها را به دلیل دست داشتن در طرح ترور دیپلماتهای اسرائیلی متهم شناخت. گفته میشود سفیر اسرائیل در بانکوک یکی از اهداف ترور بوده است. جمهوری اسلامی اتهام ترور را رد میکند.
به گزارش دویچه وله به گفتهی یک مقام بلندپایه اطلاعاتی تایلند، سه تبعه ایرانی قصد داشتهاند با تشکیل "یک تیم تروریستی" دیپلماتهای اسرائیلی، از جمله سفیر اسرائیل در بانکوک را ترور کنند. این مقام آگاه که نامش فاش نشده، به خبرگزاری فرانسه گفته است که این افراد قصد داشتهاند تا بمبهای انفجاری را به خودروی دیپلماتهای اسرائیلی نصب کنند.
مأموران پلیس توانستهاند در خانهای که یکی از سه انفجار روز سهشنبه (۱۴ فوریه/ ۲۵ بهمن) در آن رخ داد، مواد منفجره و آهنرباهای مخصوص نصب بمب را پیدا کنند.
وزیر امور خارجه تایلند گفته است که دو مظنون ایرانی به اتهام ایجاد انفجارهای غیرقانونی و تلاش برای کشتن مأموران پلیس و مردم عادی دستگیر شدهاند اما با این حال هنوز نمیتوان اظهار داشت که این تحریکات یک "عملیات تروریستی" بوده است.
همزمان سازمان جاسوسی تایلند احتمال داده است که این انفجارها بخشی از تلاشها برای ترور دیپلماتهای اسرائیلی در این کشور بوده که ناکام ماندهاند به ویژه آنکه محل وقوع آنها فاصله کمی با سفارت اسرائیل در بانکوک داشته است.
با این حال سخنگوی دولت تایلند خواسته تا از پیشداوری در مورد اهداف این انفجارها پرهیز شود، زیرا در ابتدا بایستی این نکته روشن شود که این افراد چه اهدافی را دنبال میکردهاند و آیا قصد ترور و یا انجام عملیات انتحاری را داشتهاند.
پلیس تایلند همچنین ارتباط میان این رخداد و دستگیری یک سوئدی لبنانی تبار در ماه گذشته را رد کرده است. فرد بازداشتشده که احتمال میرود از اعضای گروه حزبالله لبنان بوده باشد، به تازگی در حالی که قصد خروج از تایلند را داشته دستگیر شده است.
پلیس در خانهی اجارهای وی و همراهش که موفق به فرار شده، میزان قابل توجهی از مواد شیمیایی یافته است که برای تهیه بمب مورد استفاده قرار میگیرند.
یک مظنون تحت تعقیب
یکی از دستگیرشدگان انفجارهای روز سهشنبه در بانکوک، سعید مرادی معرفی شده است. این ایرانی ۲۸ ساله بر اثر انفجار بمبی که قصد داشته به سوی نیروهای پلیس پرتاب کند، دو پای خود را از دست داده است.
این فرد پس از وقوع انفجار در خانهای اجارهای در یکی از شلوغترین مراکز شهر بانکوک قصد پیوستن به دو ایرانی دیگر را داشته که موفق به فرار شده بودند.
وی تلاش میکند با پرتاب یک "نارنجک دستی" راننده یک تاکسی را که حاضر به کمک به وی نشده بوده است، متوقف کند. بر اساس گزارشها راننده زخمی شده و در بیمارستان به سر میبرد.
یکی دیگر از مظنونان در فرودگاه زمانی که قصد پرواز به سمت مالزی را داشته از سوی مأموران امنیتی دستگیر میشود. ایرانی سوم متواری و تحت تعقیب است. احتمال میرود که وی به مالزی فرار کرده باشد.
"شباهتهای" انفجارهای هند و تایلند
به گفتهی رئیس شورای امنیت ملی تایلند هنوز مشخص نیست که آیا این انفجارها با انفجارهای تروریستی اخیر در شهر دهلی هند در ارتباط بوده باشد. در مقابل اسرائیل ایران را مسئول این حملات دانسته و سفیر این کشور در بانکوک اظهار داشته که مواد منفجره کشف شده از این افراد "شبیه" به موادی بوده است که در حملات علیه سفارتخانههای اسرائیل در هند و گرجستان استفاده شده است.
با این همه یکی از مقامات امنیتی تایلند گفته است که موادی که در انفجارهای دهلی نو و بانکوک مورد استفاده قرار گرفتهاند، "ورقههای مغناطیسی مشابهی" داشتهاند.
در پی انفجار روز دوشنبه در شهر دهلی نو در هند چهار نفر مجروح شدند و در شهر تفلیس گرجستان مأموران موفق به خنثی کردن به موقع بمب شدند.
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با ابراز نگرانی این کشور از رویدادهای اخیر، انفجارهای روز سهشنبه در بانکوک را قویا محکوم کرد.
دولت ایران اتهامات وارد شده از سوی اسرائیل مبنی بر دست داشتن تهران در حملات اخیر علیه سفارتخانههای اسرائیل را رد کرده است.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه، این اتهامات را تلاش اسرائیل «برای تخریب روابط دوستانه و تاریخی بین ایران و تایلند» توصیف کرده است.
مهمانپرست این حوادث را «سناریوسازی و فضاسازی مشکوک» دولت اسرائیل خوانده و افزوده است که ایران «آمادگی کامل، همهجانبه و سریع» برای همکاری با دولت تایلند برای روشن شدن این جریان دارد.
بر اساس گزارشها، در روزهای پایانی سال گذشته میلادی سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل به آمریکا و دولت تایلند نسبت به تحرکات یک گروهک تروریستی حزبالله در بانکوک و طرحهایشان برای ترتیب دادن چند انفجار در این شهر هشدار داده بودند. سازمانهای اسرائیلی در اوایل ژانویه بار دیگر هشدار خود را نسبت به این جریان تکرار کرده بودند.
در پی این امر سفارت آمریکا به همراه ده سفارت خارجی دیگر به اتباع خود در مورد سفر به تایلند هشدار داده بودند. پس از انفجارهای روز گذشته در بانکوک، دولتهای آمریکا و بریتانیا بار دیگر هشدار امنیتی در مورد سفر اتباع خود به این شهر تکرار کردند.
امروز: یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، روز سه شنبه گفت: «ایران هنوز هیچ تضمینی به آژانس نداده که اجازه دهد از تمامی تاسیسات اتمی بازدید به عمل آورده شود. با این حال هنوز گفت وگوهای ما با ایران ادامه دارد و امیدواریم به نتیجه مثبتی برسیم.»
به گزارش رادیو فردا به نقل از خبرگزاری رویترز، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در مکزیکو سیتی گفت: «ما هنوز نمی دانیم ایران این اجازه را می دهد که از سایت هایی که در گزارش آژانس آمده و مشکوک به فعالیت های نظامی است بازدید کنیم، ولی گفت وگوها در مورد مسائل دوطرفه را ادامه می دهیم.»
وی ابراز امیدواری کرد دور دوم گفت وگوهای ایران با آژانس که قرار است هفته آینده دنبال شود، بتواند به نتایج مشخص و راهبردی برسد. ماه گذشته ایران گفت وگوهایی سه روزه با مقامات آژانس بین المللی انرژی در تهران داشت که در پایان گفته شد دو طرف به گفت وگوها ادامه خواهند داد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود به فهرستی از تاسیسات مشکوک به فعالیت های نظامی در ایران از جمله سایت «پارچین» اشاره کرده بود. خبرنگار رویترز در مورد سایت پارچین از آقای آمانو سوال کرد که وی در پاسخ گفت: «هنوز در مورد امکانات بازدید و بازرسی، هیچ خبر دقیق و قطعی نداریم.»
یوکیا آمانو در گفت وگو با خبرنگار رویترز گفت: «پارچین تنها مسئله در مذاکرات ما با ایران نیست. هدف ما این است که فهرست تمامی مسائل مورد تردید را به سرانجام برسانیم. همه را هم نمی شود یک شبه انجام داد ولی امیدواریم به نتیجه ای مشخص برسیم چرا که گفت وگوی اخیر ما به جمع بندی نهایی نرسید.»
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: «از طرف خودمان می توانم بگویم تلاش خود را می کنیم تا به شکل سازنده و مفید، مذاکرات را دنبال کنیم.»
هیات عالی رتبه بازرسی آژانس با حضور دو تن از کارشناسان تولید سلاح اتمی آژانس در دور قبلی گفت وگوها در تهران حضور داشتند.
نگرانی سازمان ملل و قدرتهای غربی از استفاده احتمالی جمهوری اسلامی از فناوری هستهای برای تولید جنگافزار اتمی است ولی مقامهای ایران با تأکید بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود این نگرانیها را بیاساس میدانند.
شورای امنیت سازمان ملل تاکنون طی چهارقطعنامه تحریمی، از ایران خواسته فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورده و صحت صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی ثابت کند. ایران این قطعنامه ها را رد کرده و به فعالیت های اتمی خود ادامه داده است.
جدای از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا و سوییس هم تحریم های بیشتر و یکجانبه ای علیه ایران اعمال کرده اند. آمریکا در آخرین دور از این فشارها بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا هم تحریم نفت ایران به اجرا گذاشت.
هیات اعزامی آژانس به رياست «هرمن ناکارتس» ریيس بازرسان و با حضور «رافایل گروسی» معاون یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی در سفر قبلی به ایران حضور داشتند. آن زمان گفته شد که قرار است این هیات از سایت فردو در نزدیکی قم دیدار کند ولی بعد از آن گفته شد که این هیات هیچ گونه بازدیدی نداشته و تمام این مدت به گفت وگو و مذاکره گذشته است.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در جریان سفر قبلی هیات آژانس به ایران گفته بود امکان تمدید زمان این دیدارها وجود دارد.
آژانس بينالمللی انرژی اتمی در گزارشی در آبان ماه با اشاره به ابعاد «نظامی احتمالی» فعاليتهای هستهای ايران به طور جدی ابراز نگرانی کرده و گفته بود که اطلاعات معتبری در اختيار دارد که نشان میدهد ايران احتمالا در ارتباط با توسعه سلاح هستهای آزمايشهايی انجام داده است.
در این گزارش گفته شده بود ایران مدل کامپیوتری کلاهکهای هستهای را آزمایش کرده و نیز یک کانتینر فولادی برای آزمایش انفجاری در منطقه پارچین، در جنوب شرق تهران، در مجتمع مهم و محرمانه سپاه پاسداران برپا کرده است.
آن گزارش هم توسط هرمان ناکارتس تهیه شده بود و آژانس آن زمان بر «موثق بودن» گزارش اخیر خود تاکید کرده بود. علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی هم آن گزارش را «مزخرف» خوانده بود.
امروز: ایران در اعتراض به اعمال تحریمهای جدید، سفیران کشورهای فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، هلند و یونان را به وزارت امور خارجه فرا خواند و به گفته سفیر فرانسه آمادگی خود را برای انجام مذاکرات اعلام کرد.
به گزارش مردمک دو خبرگزاری نیمه دولتی فارس و مهر نوشتهاند که سفیران شش کشور اروپایی بهطور جداگانه با مدیركل غرب اروپای وزارت امور خارجه دیدار میکنند و محور این دعوت، اعمال تحریمهای جدید از سوی اتحادیه اروپا اعلام شده است.
این در حالی است که خبرگزاری دولتی ایرنا با تایید این خبر از جزییات حضور سفیران در دیدار با حسن تاجیک، مدیر کل غرب اروپای وزارت امور خارجه ابراز بیاطلاعی کرده است.
این منبع خبر داده که تا ظهر امروز چهارشنبه، ۲۶ بهمن سفیران فرانسه، ایتالیا و اسپانیا با مدیركل غرب اروپای وزارت امور خارجه دیدار کردند.
در عین حال ایرنا اظهارات سفیر فرانسه بعد از دیدار با مدیركل غرب اروپای وزارت امور خارجه را منتشر کرده است.
به نوشته این خبرگزاری، برونو فوشه، سفیر فرانسه در تهران، دلیل حضور خود در وزارت امور خارجه ایران را تصویب تحریمهای اتحادیه اروپا در ۲۳ ژانویه (سوم بهمن) علیه ایران اعلام کرده است.
او تصریح کرده که مدیر کل غرب اروپای وزارت امور خارجه در جلسه امروز پیام مقامات عالیرتبه ایران را به او منتقل کرده که از اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران انتقاد دارند.
به گفته آقای فوشه این مقام وزارت امور خارجه به او اطمینان داده که ایران آماده مذاکره درباره مسائل اصلی پرونده هستهای است.
او تاکید کرد پاریس منتظر جواب تهران به نامه کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره چگونگی مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ است و کشور متبوعش علاقه دارد در چارچوب تعیین شده در این نامه بر سر پرونده هستهای ایران مذاکره شود.
برونو فوشه ابراز امیدواری کرد که امکان مذاکره بین ایران و گروه ۱+۵ در آینده نزدیک ممکن شود.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مهر ماه با ارسال نامهای چارچوبهایی را برای آغاز مذاکرات هستهای به ایران فرستاد. این مقام ۳۰ دی ماه اعلام کرد که همچنان منتظر پاسخ به این نامه است.
اعضای دائم شورای امنیت شامل آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا به همراه آلمان گروه ۱+۵ را تشکیل میدهند و آخرین دور مذاکرات آنها با ایران در ژانویه سال گذشته در ترکیه بینتیجه پایان یافت.
سفیر فرانسه درباره موضع این کشور درباره پرونده هستهای ایران هم خاطرنشان کرد ضمن آنکه که ایران براساس معاهده ان.پی.تی دارای حقوقی است اما ایران باید به وظایفی که در همین معاهده برایش پیش بینی شده هم توجه کند.
چند روز پیش، رئیسجمهوری فرانسه در دیدار با گروهی از یهودیان فرانسه، هشدار داد که حمله نظامی هرگز راه حل برخورد با برنامههای هستهای ایران نیست و تنها راه حل آن، گفتوگو است.
در همین حال سفیر فرانسه به خبرنگاران توضیح داد که تحریمهای اعمال شده بر سر خرید نفت ایران به جز فشاری که به ایران وارد میکند زیانهایی را هم متوجه منافع کشورهای اروپایی هم میکند.
وزرای خارجه اتحادیه اروپا سوم بهمن ماه در نشستی در بروکسل بر سر تحریم نفت ايران، بانک مرکزی و تجارت طلا با ایران را موافقت کردند. پیش از این آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه ایران و بهخصوص بانک مرکزی این کشور اعمال کرد تا در خرید و فروش نفت دچار مشکل شود. اروپا خریدار بیش از ۲۰ درصد از نفت ایران است.
بر اساس تصمیم وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا همچنین همه داراییهای بانک مرکزی ایران مسدود میشود.
در همین حال کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا هدف این اتحادیه از تحریم را وادار کردن ایران برای از سرگیری مذاکرات هستهای و توقف غنیسازی اورانیوم اعلام کرده است.
تهدید به تحریمهای بیشتر و همچنین امکان حمله نظامی علیه ایران به خاطر نگرانیها درباره برنامه غنیسازی اورانیوم ایران است.
ایران در واکنش به این تحریمها، هشدار داده که در صورت تحریم نفت خود، تنگه استراتژیک هرمز را که مقدار قابل توجهی از نفت مصرفی جهان از عبور میکند، خواهد بست. این تصمیم واکنش شماری از نمایندگان مجلس را نیز در پی داشت که احتمال بستن تنگه هرمز را مطرح کنند.
با این حال، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران اخیرا بر آمادگی ایران برای مذاکرات با گروه ۱+۵ تاکید کرد.
در همین راستا ۲۲ بهمن وزیر خارجه ترکیه اعلام کرد که در جریان سفیر اخیرش به تهران، مقامهای ایران را به از سرگیری مذاکرات هستهای با غرب ترغیب کرده است.
اما یک دیپلمات عضو گروه ۱+۵ که ناماش فاش نشده، به خبرگزاری رویترز گفت که ایران هنوز به نامه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای آغاز مذاکرات پاسخی نداده است.
به گفته این دیپلمات درخواست غرب برای از سرگیری مذاکرات هستهای، ساده است و «ما نیاز داریم ایران درباره مسائل هستهای خود، کاملا شفاف باشد و آن را به طور رسمی و روشن بیان کند.»
پیشتر در دهه اول بهمن، یک هیئت بلندپایه آژانس انرژی اتمی برای بررسی ابعاد احتمالی نظامی برنامههای هستهای به ایران رفت و با مقامهای جهوری اسلامی مذاکره کرد. این هیئت قرار است دوم و سوم اسفند ماه بار دیگر به ایران سفر کند.
اتحادیه اروپا و آمریکا نسبت به اهداف برنامه هستهای ایران مشکوک هستند و معتقدند که ایران به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای است. ایران اما این اتهام را رد میکند و میگوید صرفاً به دنبال انرژی صلحآمیز هستهای است.
امروز: غلامرضا مصباحیمقدم، رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس میگوید که دولت برای پرداخت یارانهها در مجموع هشت هزار میلیارد تومان در دو نوبت از بانک مرکزی استقراض کرده است.
به گزارش مردمک به نقل از آقای مصباحیمقدم، گزارش رسمی دیوان محاسبات کشور نیز نشان میدهد که دولت پنج هزار میلیارد تومان در یک نوبت و سه هزار میلیارد تومان در نوبت دوم از بانک مرکزی استقراض کرده که البته بخشی از آن را از منابعی به جز هدفمندی پرداخت کرده است.
این در حالی است که پیشتر رحیم ممبینی، معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری با رد استقراض دولت از بانک مرکزی گفته بود: «من چنین چیزی نشنیدهام».
او تاکید کرده بود که این کار مجوز میخواهد و در بودجه ۱۳۹۰ نیز هیچ مجوزی به نام استقراض از بانک مرکزی صادر نشده، بنابراین چنین اقدامی در سال جاری انجام نگرفته است.
چنانچه دولت برای حل مشکل کسری بودجه به استقراض از بانک مرکزی یا فروش درآمدهای ارزی (مثلاً حاصل از فروش نفت) به بانک مرکزی اقدام کند، پایه پولی و به دنبال آن نقدینگی کل در اقتصاد افزایش مییابد و این افزایش نقدینگی آثار تورمی به دنبال خواهد داشت.
از زمان اجرای قانون هدفمندی یارانهها، کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی، نسبت به شیوه اجرای آن هشدار دادند و اعلام کردند که این شیوه منجر به افزایش تورم و گرانی کالاها میشود.
با اجرایی شدن هدفمندی، نرخ بنزین، گازوئیل، آب، برق، گاز، سی.ان.جی و نان گران شد تا از محل اصلاح قیمتها، علاوه بر پرداخت یارانه نقدی به مردم، بخشی از درآمد حاصل از اجرای این قانون در بخش تولید و پروژههای عمرانی هزینه شود.
دولت باید ۳۰ درصد از منابع حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها را به بخش تولید اختصاص میداد؛ اما در قانون بودجه امسال ۳۰ درصد یارانه بخش تولید به ۲۰ درصد کاهش پیدا کرد،. با این حال به گواه برخی مسئولان نه خبری از ۲۰ درصد بوده و نه حتی پرداخت مبلغی به بخش تولید به عنوان تسهیلات.
دولت حتی با برداشتن از سهم یارانههای بخش تولید برای جبران کسری بودجه، موجب شد این بخش دچار رکود شود.
نمایندگان مجلس بر این باور هستند که اجرای نادرست قانون هدفمندی یارانهها موجب تزریق نقدینگی به سطح جامعه و بازار شده است و در تلاش هستند دولت را ملزم به اصلاح این قانون کنند.
به گواه نمایندگان مجلس، محمود احمدینژاد در اجرای قانون هدفمندی یارانهها مرتکب تخلفاتی شده است؛ تخلفاتی که آنها را در طرح «سوال از رئیسجمهوری» نیز مطرح کردهاند که هنوز به نتیجه نرسیده است.
شهریورماه امسال نیز رئیس کل دیوان محاسبات ایران خبر داد که دولت برای پرداخت یارانههای نقدی، ۱۴ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان از بانک مرکزی، درآمد فروش نفت و بودجه عمومی کشور برداشت غیرقانونی کرده است.
با این وجود محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران وعده اجرای قریبالوقوع فاز دوم هدفمندی را تا پیش از پایان سال داده است.
«هدفمندی باید زودتر اجرا میشد»
غلامرضا مصباحیمقدم معتقد است که چنانچه هدفمندی یارانهها زودتر انجام میشد، شاهد رفع اختلال در تولید و کشاورزی بودیم و اشتغال افزایش مییافت و دولت در قیمت گاز و گازوئیل عقبنشینی نمیکرد.
به گفته آقای مصباحیمقدم، از همان ابتدای هدفمندی یارانهها، بین مجلس و دولت تفاوت دیدگاه وجود داشت. رئیس جمهوری در سخنان خود همیشه تکیه بر عدالت و توزیع یارانهها داشت، اما کمیسیون ویژه طرح تحول به بالا بردن بهرهوری و اصلاح ساختار تولید و مدیریت مصرف انرژی تأکید داشت.
او گفت که منابع حاصل از اصلاح قیمت حاملهای انرژی منابعی بود که باید به عنوان یارانه نقدی بین مردم توزیع مجدد میشد و هدف پرداخت یارانه با خانوادههای کم درآمد بود.
رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی یادآور شد که در قانون هدفمندی یارانهها پیشبینی شده که ۳۰ درصد از درآمد ناشی از هدفمندی یارانهها باید به تولید اختصاص مییافت تا منجر به کاهش تولید نشود؛ همچنین بخشی نیز باید به صنعت و اشتغال اختصاص مییافت.
به گفته آقای مصباحیمقدم در حالی که در قانون پیشبینی شده بود ۵۰ درصد درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها به خانوارهای کم درآمد پرداخت شود، دولت در عمل نه تنها ۱۰۰ درصد، بلکه بیشتر از آن را نیز به پرداخت یارانه نقدی به خانوارها اختصاص داد و حتی از بودجه نفت و شرکتهای دولتی هم برداشت کرد.
این نماینده مجلس افزود: حتی بخشی هم که مربوط به یارانه برق و نان بود ودر قانون آمده بود، صرف پرداخت یارانه نقدی به مردم شد، در حالی که قانون تصریح میکرد، تنها درآمد حاصل از اصلاح قیمت حاملهای انرژی باید صرف پرداخت یارانه نقدی و آن هم متناسب با درآمد خانوارها توزیع شود.
آقای مصباحیمقدم تاکید کرد که پیشبینی مجلس آن بود که بخشی از یارانهها صرف بیمه بیکاری، تامین اجتماعی و بخشی صرف تامین هزینه مسکن و تحصیل فرزندان اقشار کم درآمد شود که دولت با غفلت این موارد را عملی نکرد.
به گفته رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس، دولت دو بار و معادل سه هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای نفتی برداشت کرده و از محل پول یارانه آب، برق و نان که در بودجه ۹۰ حدود ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان دیده شده بود نیز برای هدفمندی یارانهها برداشت کرده است.
او تاکید کرد که اگر دولت از نظر قانونی بخواهد فاز دوم هدفمندی یارانهها را اجرا کند، مشکلی ندارد، به شرط اینکه لایحه بودجه تصویب شود.
به باور آقای مصباحیمقدم، گامهای بعدی هدفمندی یارانهها باید به سمت تولید با هزینه کمتر و محصول نهایی با کیفیت بیشتر و هزینه کمتر باشد.
آقای مصباحیمقدم، پیشتر گفته بود با شیوهای که قانون هدفمندی یارانهها اجرا میشود، پولی برای ارائه به بخش تولید باقی نمانده و دولت کم آورده است.
این نماینده مجلس تاکید کرده بود که دولت پیشبینی نمیکرده که حدود ۹۵ درصد خانوارها متقاضی دریافت یارانه باشند و در این شرایط، به نظر میرسد امسال امکان اجرای مرحله دوم هدفمندی وجود ندارد و «شاید در حد یک وعده باقی بماند».
با این حال محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران گفته که برای گامهای بعدی هدفمندی یارانهها با افراد و خانوادههای پردآمد مکاتبه کنیم و از آنها میخواهیم از دریافت یارانه انصراف دهند.
امروز: اتحادیه اروپا در پی ممنوعیت دسترسی بانکهای ایرانی به سیستم ارتباطات مالی بینالمللی (سوییفت) است. آمریکا نیز پیشنویس چنین طرحی را تصویب کرده است. سوییفت میگوید این تغییرات، پرداختهای مالی مربوط به نیازهای مردم ایران را تحتتاثیر قرار میدهد.
به گزارش مردمک بانکها و موسسات مالی بینالمللی با یک کد شناسایی ویژه که از انجمن ارتباط مالی بین بانکی بینالمللی (سوییفت) دریافت میکنند، میتوانند به نقل و انتقال پول برای خرید و فروش کالا و خدمات بپردازند.
ایران نیز این کد سوییفت را دارد و میلیاردها دلار مبادلات تجاری خود را با استفاده از این سیستم ارتباط الکترونیکی بانکهای جهان انجام میدهد.
به گزارش والاستریت ژورنال، قانونگذاران آمریکایی در هفتههای گذشته به اتهام اشخاص و بانکهای ایرانی که در لیست سیاه تحریم قرار دارند و از سوییفت برای فرار از تحریمها استفاده میکنند، پرداختند.
دو مجلس آمریکا پیشنویس قانونی را تهیه کردهاند که بر اساس آن اگر هیئت مدیره سوییفت دسترسی ایرانیها و بانکهای تحریمشده و متهم را به این سیستم مالی بینالمللی ممنوع نکند، جریمه خواهند شد.
همچنین بر اساس یک حکم رسمی اتحادیه اروپا، از سازمان سوییفت انتظار میرود که اواخر ماه فوریه یا اوایل ماه مارس، به این خواسته اتحادیه اروپا و ایالات متحده، پاسخ مثبت بدهد.
در این رابطه، سوییفت وکلای خود را برای مذاکرات به واشنگتن فرستاده و قرار است، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا نیز این ماه به بروکسل، پایتخت بلژیک جایی که این سازمان قرار دارد، سفر کند
دو هفته پیش از این سوییفت طی بیانیهای اعلام کرده بود که در پی تحریمهای تازه مجلس سنا، تلاش میکند از راه قانونی به نگرانیهای آمریکا و اتحادیه اروپا درباره خدماتدهی به بانکهای ایران که در لیست سیاه تحریم قرار دارند، پاسخ دهد.
این انجمن ارتباط مالی بین بانکی بینالمللی، بیانیه خود را پس از آن منتشر کرد که کمیته امور بانکی مجلس سنای آمریکا روز ۱۳ بهمن به بررسی قطع مهمترین کانال ارتباطی سیستم بانکی ایران با بانکهای بینالمللی پرداخت.
سوییفت در بیانیه خود این وضعیت را پیچیده توصیف کرده و نوشته بود که این تغییرات بر سیستم پرداخت مالی در سطح جهان و پرداختهای مالی مربوط به نیازهای مردم ایران تاثیر میگذارد.
اگر این تحریم تازه و یکجانبه آمریکا علیه ایران به تصویب مجلس سنا برسد و تبدیل به قانون شود، کاخ سفید و وزارت خزانهداری آمریکا، انجمن سوییفت را تحت فشار قرار میدهند تا در ارائه خدمات خود به ایران تجدید نظر کند.
در هفتههای گذشته، با تصمیم کشورهای غربی برای تحریم نفت ایران و کاهش خرید آن توسط کشورهای آسیایی، و همچنین تحریم بانک مرکزی، بازار ارز و طلا ایران به شدت دچار نوسان و افزایش نرخها شده است.
کشورهای غربی میکوشند تا از راه افزایش فشارهای اقتصادی، جمهوری اسلامی را وادار به تعلیق برنامه هستهای خود کنند که آژانس بینالمللی اتمی در آخرین گزارش خود از احتمال نظامیبودن برخی ابعاد آن خبر داده است.
امروز: دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با ارسال نامه ای برای مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی ضمن استقبال از آمادگی گروه 1+5 برای بازگشت به گفت و گوها آمادگی تهران برای ادامه مذاکرات را اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سعید جلیلی طی نامه ای که امروز 26/11/90 به دفتر" کاترین اشتون" تحویل شد، با استقبال از آمادگی گروه 1+5 برای بازگشت به گفت و گوها به منظور برداشتن گام های بنیادین جهت همکاری، مراتب آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای ادامه گفت و گوها اعلام کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در این نامه تاکید کرده است که موفقیت گفت وگو ها در گرو برخورد سازنده 1+5 با ابتکارهای جمهوری اسلامی ایران است.
وی همچنین از اظهارنظر کاترین اشتون مبنی بر احترام به حق ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای استقبال کرد.
امروز: عضو كميته مزد استان تهران از افزايش 44.7 درصدي تورم مسكن و خوراك در سال جاري خبر داد.
به گزارش ایلنا فرامرز توفيقي با بيان اين كه سهم خانوارهاي كم درآمد در زمينه مسكن و خوراك در سبد هزينه خانوار كارگري به ترتيب 46.5 و 62.5 درصد برآورد شده است ياد آور شد: طبق بررسيهاي صورت گرفته خانوارهاي كارگري 9.3- درصد در تامين نيازهاي خود با كمبود بودجه مواجه هستند.
او با بيان اين كه نرخ سبد هزينه خانوار كارگري بيش از 800 هزار تومان در سال جاري برآورد شده است ياد آور شد: در ماه هاي پاياني منتهي به پايان سال نرخ اقلام خوراكي به شدت افزايش يافته است.
توفيقي با انتقاد از عدم محاسبه نرخ سبد معيشت خانوار كارگري در تعيين مصوبه مزدي كارگران ياد آور شد: با اجراي قانون هدفمندي يارانه ها و در پي آن افزايش نرخ تورم كارگران در تامين معيشت خود با مشكلات فراواني مواجه شده اند اما شوراي عالي كار هر ساله طبق مصلحت واحدهاي توليدي تورم و سبد معيشت واقعي را در تعيين دستمزد كارگران لحاظ نميكند.
امروز: یک کارشناس اقتصادی پیش بینی کرد: فروش اوراق مشارکت هزینههای جاری و عمرانی دولت را تامین نمیکند.
به گزارش ایلنا مهدی تقوی، چشم انداز اقتصادی ایران را نامناسب توصیف کرد و گفت: به علت تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی قدرت خرید مردم کاهش یافته است.
ویبا اشاره به عدم استقبال مردم از فروش اوراق مشارکت یاد آور شد: در صورت تحقق اهداف بانک مرکزی در زمینه فروش اوراق و تامین هزینههای عمرانی و جاری، نرخ رشد اقتصادی در کشور حاصل میشد. اما استقبال مردم از خرید اوراق مشارکت هم اکنون محدود است.
تقوی، از حرکت نقدینگی بازار به بانکهای کشور خبر داد و گفت: با افزایش نرخ بهره بانکی به ۲۱ درصد ریسک سرمایه گذاری در بازار ارز تا حد زیادی افزایش یافته است.
این کارشناس اقتصادی در خصوص تشدید رکود اقتصادی با تحریم بانک مرکزی افزود: در صورتی که بعد از تحریم بانک مرکزی ایران، واردات کالاهای سرمایهای و مورد نیاز بنگاهها افزایش داشته باشد، یعنی کالاهای واسطهای و سرمایهای مورد نیاز بنگاهها بیشتر از قبل وارد شوند، باعث افزایش هزینه برای تولید کننده داخلی شده و درنتیجه منجر به ایجاد رکود تورمی میشود.
تقوی با بیان اینکه بالا رفتن هزینهها، منجر به افزایش هزینه واردات کالاهای مورد نیاز بنگاهها و کالاهای واسطهای و سرمایهای میشود یاد آور شد: رکود تورمی پس از آن نرخ بیکاری را افزایش میدهد.
امروز: نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي گفت: اگر مردم بصيرت لازم نداشته باشند، نميتوانند حق را از باطل تشخيص بدهند يا منافق را از مومن؛ و آلت دست منافقهاي زيرك قرار ميگيرند و مسير نهضت اسلامي تغيير پيدا ميكند.
به گزارش ایلنا، علي مطهري در نشست مردمي "حاميان ولايت" اظهار كرد: انتخابات دور نهم مجلس، اهميت خاصي دارد و آينده كشور را تضمين ميكند، زيرا اكنون در شرايط بحراني هستيم و تحريمهاي اقتصادي، نظامي و سياسي از همه طرف ما را محاصره كرده است و بهترين راه دفع اين تحريمها و تهديدها همبستگي ملي است.
وي ادامه داد: اگر در داخل كشورمان وحدت داشته باشيم و وضع كشورمان از داخل محكم باشد غربيها جرات حمله نظامي به ايران را پيدا نخواهند كرد.
مطهري مساله مهم وحدت در داخل کشور را بسيار قابل اهميت دانست و افزود: در قضيه كشور عراق به خوبي ديديم زماني نيروهاي مهاجم وارد خاك عراق شدند كه عراق از داخل پاشيده شده بود و برخي وزراء و فرماندهان نظامي را خريده بودند. محاسبات دول غربي كاملا صحيح بود زيرا اگر قرار باشد با تلفات انساني زيادي مواجه شوند هرگز وارد اين كشور نميشدند و زماني به فكر اشغال نظامي كشوري ميافتند كه آن كشور پاي پياده باشد و بتوانند به سادگي آن را فتح كنند و تنها به انفجار چند بمب براي پيروزي اكتفا ميكنند و كشور مورد نظر بايد از داخل متزلزل شده باشد تا با يك حركت نظامي شكست بخورد.
مطهري در مورد ويژگي منافقين گفت: پيامبر در زمان حكومتشان نيز نگران اين وضع بودند و پيش بيني ميكردند كه در آينده، اقليت افراد منافق، اكثريت مومن را فريب ميدهند و ايشان در اواخر عمرشان از اين موضوع مهم دم ميزندند و فرمودند: « من بر امت خودم از لحاظ فقر اقتصادي نميترسم زيرا فقر اقتصادي با تلاش و كوشش قابل حل است، اما مهمتر از فقر اقتصادي نگران سوءتدبيرها هستم. كج خلقيها، كجسليقگيها و كجانديشهها. به تعبير بهتر نداشتن بصيرت مرا بيشتر نگران ميكند.»
اين عضو کميسيون فرهنگي مجلس با تكيه بر جملهاي از پدر شهيدش گفت: « مشكلترين مبارزهها، مبارزه با نفاق است زيرا مبارزه با زيركهايي است كه نادانهايي را وسيله و ابزار قرار دادهاند. از وفات پيامبر (ص) تا حادثه كربلا شاهد اين قضيه بودهايم و عليرغم اينكه پيامبر در غدير خم جانشين خود را تعيين كرده بودند، اما در شوراي سقيفه برخلاف نظر پيامبر پيش رفت. دستور صريح پيامبر را به دلايلي مانند اينكه علي (ع) جوان است و صلاح نيست رهبر مردم باشد يا برخي از او بخاطر جنگهاي صدر اسلام كينه به دل داشتند و يا منافع خود را در خطر ميديدند، فرد ديگري را انتخاب كردند.
مطهري در پايان به حديثي از امام زينالعابدين اشاره كرد و گفت: «30 هزار نفر در كربلا جمع شده بودند و همه خواهان ريختن خون امام حسين بودند تا بدين وسيله بخدا تقرب جويند، همه براي كشتن امام حسين آمده بودند و اكثريت آنها را مردم مومني تشكيل ميدادند كه بصيرت لازم را نداشتند و فريب خوردند و آلت دست افراد قرار گرفتند.»
امروز: عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: در صورت عدم پرداخت تسهیلات اشتغالزایی تحقق وعده دو میلیون و 500 هزار شغل در پنج سال آینده هم امکان پذیر نیست.
به گزارش ایلنا محمد موسوی مبارکه، خواستار پرداخت تسهیلات اشتغالزایی از سوی دولت به کارجویان شد و افزود: یکی از دلایل افزایش نرخ بیکاری در کشور رکود اقتصادی است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در بخش دیگری از سخنان خود خواستار حمایت دولت از واحدهای تولیدی شد و گفت: به دلیل وضعیت بحرانی واحدهای تولیدی تعداد زیادی از کارگران در آستانه اخراج قرار گرفتهاند از این رو از دولت درخواست میکنیم تا با حمایت از واحدهای تولیدی از اخراج کارگران جلوگيري کند.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، در رابطه با آمار اشتغالزایی مطرح شده از سوی دولت افزود: آمار اشتغالزایی باید راستی آزمایی شود.
باسمه تعالي
خدمت حضرات مراجع معظم تقلید وعلمای ارجمند سلام عليكم
اينجانب به عنوان فردی از خانواده روحانیت و فرزند روحانی مجاهد آزادهای که از دوستان بسیاری از شما بزرگواران بود، همواره نسبت به اين سلسله احساس وابستگی داشته و دارم وآبروی آنان را آبروی خود میدانم، و نيز بر اين امر واقفم كه در طول تاریخ، بسياری از مشكلات بزرگ به علت اعتماد عميق ملت ايران به مراجع و روحانيت و با كياست و درايت این گروه حل و فصل شده است، این اعتماد، ارزشمند و در تقویت دین و عظمت کشور بسیار مؤثر است که همگان باید در حفظ آن کوشا باشیم چرا که از بین رفتن این اعتماد، خساراتی جبران ناپذیر خواهد داشت.
عزيزان بزرگوار؛ اتفاقاتی كه بعد از انتخابات رياست جمهوری سال 88 افتاد برهمگان عيان است و شما حضرات نیز، به دلايل برخورداری از پايگاه مردمی، از مسائلی كه بر ملت گذشت، به خصوص بر افرادي كه در فكر و عقيده، همسویی کامل با حاكميت ندارند، آگاهيد و همچنین مطلعيد كه هم اكنون تعداد زيادی از همين افراد معترض به حبسهای طويل المدت محكوم شدهاند و بعضی تحت شكنجه قرار گرفتهاند، همان شکنجههایی که بعضاً به کشته شدن تعدادی (حداقل چهار نفر به اعتراف مسئولین زندان) منجر شد.
يكي ازاتهامات محکومین به زندان، مخالف نظام بودن آنان است. آيا اگر بر فرض افرادی باشند كه مخالف نظام باشند بايد زندانی گردند؟ آيا علی(ع) در زمان حكومت خود با مخالفين و حتي با خوارج چنين ميكردند؟ مگر آن حضرت نفرمودند كه مخالفين تا هنگامی كه دست به اسلحه نبردهاند آزادند و میتوانند آزادانه ابراز نظر كنند؟ و حتي از بيتالمال حقوق دريافت نمايند؟
مگر نه این است که از دیدگاه امام علی(ع) حکومت فینفسه از آب دهان بزی کمارزشتر است مگر اینکه وسیله و بستری باشد برای اجرای احکام الهی که امر به معروف و نهی از منکر از اهمّ آنهاست.
حال چه شده است كه با ادعاي شيعه علی بودن، افرادی را به جرم مخالفت لفظی و يا قلمی با نظام از زندگی عادی محروم نموده و به محروميتها و زندانهای طويلالمدت محكوم میکنند و این خلافکاریها با سکوت علما و مراجع تقلید مواجه میگردد؟
حمایت از مظلوم، که سفارش شرع مبین است در سخنرانیهای شما فراوان وجود دارد، آیا شما گرامیان نباید درعمل به این وظیفه پیشگام باشید؟ اگر حبس مخالفین و دگراندیشان مطابق شرع است پس شما عالمان دین شجاعانه اعلام نموده، تا مردم تکلیف خود را بدانند. اما اگر خلاف شرع است باید اعلام نظر فرمایید تا این فجایع به نام دین و مذهب ثبت نگردد.
همانگونه که استحضار دارید اکثریت ملت ایران را نسل جوان تشکیل میدهد که به علل مختلف، امکان شناخت آنان از اسلام، از راه مطالعه عمیق متون اصلی، وجود ندارد و اکثراً اسلام را از کردار و رفتار متولیان آن میشناسند. (هر چند این روش شناخت، روش صحیح و منطقی نیست ولی وجود دارد). این سکوت شما خدای ناکرده موجب میشود که مردم به خصوص نسل جوان، این ظلمها را مطابق اسلام و شما را راضی به آن بدانند.
موضعگيري بعضي از شما بزرگواران در پارهاي از مسائل مملكتي، حاكي از حساسيت و اطلاع شما از مسائل است، از اين رو انتظار ميرود در مقابل ظلمی که به زندانیان سیاسی و خانواده بیگناه آنان میشود اعلام نظر و اقدامي جدّي در حهت دفع ظلم از آنان نماييد.
در پایان؛ از شما بزرگواران انتظار هست كه از مظلوميت دين و مذهب دفاع نماييد و اجازه ندهید به نام اسلام و جمهوری اسلامی، آزادی عقیده و بیان سرکوب شود؛ و نیز در آستانه سالگرد حصر ظالمانه و غیر قانونی، نسبت به رفع حصر از خانم دکتر زهرا رهنورد و حضرات آقایان موسوی و کروبی و آزادی تمام زندانيان سياسی اقدامی جدّی فرموده و ضمن عمل به وظیفه، نگرانی و اضطراب را از خانواده آنان بزداييد.
باآرزوی توفیق و سلامتی برای شما بزرگواران. والسلام.
زهرا ربانی املشی
24/11/1390
مهدی خزعلی رزمنده دوران دفاع مقدس و نویسنده منتقد در نامه ای به حجت الاسلام والمسلمین احمد منتظری با تشکر از پیام محبت آمیز وی،که به دستش رسیده بود تاکید کرده است: ظلمی که بر من میرود یک از صد برابر ستمی است که بر هم بندیهای من روا داشتهاند.
مهدی خزعلی که بیش از ۳۷ روز است در اعتراض به رفتارهای غیر قانونی مسئولان قضایی کشور در اعتصاب غذا به سر می برد در بخشی از نامه خود با شرح آنچه این روزها از رفتار بازجویان و قاضی های دادگاه ها در بند ۳۵۰ اوین دیده است، با بیان اینکه حال میفهمم که والد معظم شما از چه فریاد میزد، خدایش رحمت کند و ریشه این ظلم را بکند، آورده است: اینها نمونههایی از دردهای ماست و بسیاری دردهای ناگفتنی دیگر دارم که در این مختصر نگنجد! حال جا دارد که در این همه درد بمیرم؟ آیا هنوز خلخال از پای پیرزن یهودی در نیاوردهاند؟
به گزارش کلمه، مهدی خزعلی در اثر اعتصاب غذا، بسیار ضعیف شده و بر خلاف درخواست هم بندیان و دوستان و خانواده و فعالان سیاسی حاضر به پایان دادن به اعتصاب غذای خود نیست.
وی تاکنون چندین بار بر اثر اعتصاب و نوسان شدید فشار، تغییر رنگ صورت و بی حالی مفرط به بهداری اوین منتقل شده اما همچنان می گوید که خود را برای شهادت آماده کرده است و اعتصاب خود را نخواهد شکست.
مهدی خزعلی به چهارده سال حبس در شهرستان برازجان و بعد از اتمام دوره محکومیت، به ده سال اقامت اجباری در این شهرستان و نود ضربه شلاق محکوم شده است.
متن این نامه که با کمک یاران گمنام جنبش سبز، از اوین در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد منتظری دام عزه
پیام محبت آمیز شما واصل شد، ظلمی که بر من میرود یک از صد برابر ستمی است که بر هم بندیهای من روا داشتهاند!
در میان ما کسانی از زندانیان دهه شصت هستند که از قتل عام شهریور ۶٧ جان سالم بدر بردهاند، وقتی از شرایط زندانهای آن دوران سخن میگویند، مو بر تن انسان سیخ میشود، میگویند در سلول های انفرادی که مرا حبس کرده بودند، یک تخت سه طبقه قرار میدادند و ٣٠ نفر در آن جا می دادهاند، در هر طبقه ٩ نفر چمباتمه میزدند و سه نفر در فضای باقیمانده جلوی در چمباتمه میزدهاند. و هنگام رفتن به دستشویی زانوها باز نمی شده است! (به این میگفتند زندان مجردها)
یا قصه قفسهای آهنی و تابوت و کیسه حاج داوود آهنگر (رییس زندان) دهشتناک است! حال میفهمم اگر فریاد اعتراض پدر شما نبود، چه بر سرما میآمد، اینجا همه زندانیان برای والد معظم شما دعا میکنند وبرایش علو درجات مسئلت دارند.
بگذار جان ناقابل من نیز سبب شود تا آیین دادرسی در محکمهها رعایت شود و از نفوذ عناصر ضد انقلاب و منافق در وزارت اطلاعات و سپاه کاسته شود، شاید آیندگان برای من نیز خدا بیامرزی بگویند.
شاید با شهادت من بساط بیدادگاههای انقلاب و این شعب فرمایشی و شعب تجدید نظر کذایی جمع شده و این رسوایی از دامن دستگاه قضا برچیده شود!
آنچه من به چشم خویش دیدم، کمترین حقوق متهم وزندانی در دادگاههای انقلاب رعایت نمیشود. بسیاری ازحق وکیل محرومند و اکثرا امکان ملاقات با وکیل ندارند، کسی اجازه خواندن پرونده خویش را برای دفاع ندارد، بدون ادله و مستندات و اقرار به صرف گزارش وزارت اطلاعات، حکم انشاء (ببخشید امضاء) میشود. شما را از داشتن حکم و دادنامه محروم میکنند، قبل از رویت حکم از شما به اجبار امضا میگیرند که حکم به شما ابلاغ شده است، حتی رای دادگاه را نمیتوانی بخوانی!
سه نفر از هم اتاقیهای مرا بدون ادله و مستندات و اقرار قاضی پیرعباسی ظرف دو دقیقه دادگاه به ١٧سال حبس محکوم کرده است و اینک از ١۴بهمن به اعتصاب غذا پیوستهاند.
فرد دیگری را بدون ادله و اقراریر به صرف یک ایمیل ١/۵ سطری دریافتی مجعول به اعدام محکوم کردهاند!
دیروز یکی ازهم بندیها که توسط صلواتی دو بار به اعدام محکوم شده بود، در اعاده دادرسی آزاد شده و نزد خانوادهاش رفت. مراسم تودیع او از زندان یکی از شادترین و بی نظیرترین خاطرات شیرین همه زندانیان بود. این نشانهای از دقت نظر قاضی کذایی است!
هفته گذشته جوانی را به خاطر تکذیب نکردن عقایدش که در چند بیانیه آمده بود به زندانی دیگر تبعید کردند تا باقیمانده حبس را به او و مادرش سخت گردانند!
سه تن را به جرم مسیحیت دربند کردهاند درحالی که کاری به سیاست و حکومت ندارند و تنی چند دیگر را به صرف عقاید مذهبی، دینی و فرقهای و فارغ از سیاست به حبسهای طویل المدت محکوم کردهاند و ما با آنها صرف نظر از اختلاف عقایدشان از تمام حقوق شهروندی محروم کردهاند!
بسیاری را فقط به خاطر تسویه حساب با برخی از مسؤلان عالی رتبه نظام در بند کرده اند و با شکنجههای وحشتناک جسمی، روانی از آنها خواستهاند، اعترافهای کذبی در ارتباط با سرویسهای جاسوسی بیگانه و اختلاس از سازمانهای دولتی کنند، هر چند ریالی از آن سازمان کسر یا اختلاس نشده است! در شکنجهها رعایت موارد دینی و اخلاقی هرگز نشده است تا جایی که عزیزان دربند شکنجه گران را به "بیبی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها" سوگند میدهند و بازجو باتمسخر میگوید: "این حاجیه خانم کیه؟!" و در نهایت قاضیان بیدادگاههای انقلاب آنها را در محاکمه چند دقیقهای بدون حضور وکیل به حبسهای طویل المدت محکوم، و زندگیشان را متلاشی میکنند!
اینها نمونههایی از دردهای ماست و بسیاری دردهای ناگفتنی دیگر دارم که در این مختصر نگنجد! حال جا دارد که در این همه درد بمیرم؟ آیا هنوز خلخال از پای پیرزن یهودی در نیاوردهاند؟ حال میفهمم که والد معظم شما از چه فریاد میزد، خدایش رحمت کند و ریشه این ظلم را بکند.
ان شاءالله
حسبنا الله ونعم الوکیل نعم المولی ونعم النصیر
١٣٩٠/١١/٢۴
سی ششمین روز اعتصاب غذا
مهدی خزعلی
اوین بند ٣۵٠
روایتی دسته اول از دستگاه عدالت و قضا در حاکمیت جمهوری اسلامی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر