-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه

Latest News from 30Mail for 02/08/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

حسین علایی:
1390/11/18

حسین علایی، فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه که مقاله دی ماه او در نقد شاه سابق به دلیل اشاره هایی که به رهبری کنونی داشت مورد خشم محافظه‌کاران قرار گرفت، در مصاحبه‌ای تازه گفته است که بسیاری از حکومت‌هایی که روزی بر علیه استبداد به پا خواستند، خود به رژیم مستبد تبدیل شده‌اند.

آقای علایی در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی که روز سه‌شنبه، هجدهم بهمن‌ماه منتشر شده تاکید کرده است که نظام استبدادی مهم‌ترین موضوعی بود که باعث انقلاب اسلامی ایران شد اما «در بسياري از حكومتها يكي از معضلاتي كه وجود دارد اين است كه بعد از مدتي حكومتي كه عليه يك رژيم استبدادي بوجود مي‌آيد، خودش به تدريج تبديل مي‌شود به يك رژيم استبدادي و ديكتاتوري.»
 
علایی در تشریح سخنان خود درباره «رژیم‌های استبدادی» به حکومت معمر قذافی اشاره کرد و افزود: «قذافي رئيس حكومتي بود كه خودش را انقلابي مي‌ناميد. عليه پادشاهي هم قيام كرده بود. ولي خودش تبديل به يك پادشاه مادام‌‌العمري شد كه امكان كنار زدنش نبود.»
 
به گفته این فرمانده سابق سپاه از دیگر ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران «مطابقت آن با فطرت مردم»، «ضدیت با سلطگی و وابستگی»، و «مبارزه با فساد» بود. 
 
حسین علایی در ادامه در توضیح منظور خود از «فساد» تاکید کرد: «اين فساد دو نوع است يكي فساد ساختاري و ديگري فساد رفتاري است. فساد ساختاري در جاهاي مختلف متفاوت است. فساد ساختاري در حوزه اقتصاد باعث مي‌شود بعضي بيشتر بهره‌ ببرند و بعضي كمتر. اين مي‌شود فساد در ساختارهاي اقتصادي. فساد در ساختارهاي اداري باعث مي‌شود مسائلي به وجود بيايد، آدمهايي كه رابطه دارند، در سيستم اداري كارشان را پيش ببرند.»
 
او ادامه داد: «فساد در ساختار سياسي اين است كه بعضي مي‌توانند در ساختار قدرت مي‌توانند شركت كنند. و بعضي نمي‌توانند. اين فسادها ممكن است بخشي از آن در دل قوانين و مقررات باشد، بدون اينكه واضعين آن قوانين و مقررات تصور اين را داشته باشند، و ليكن عملاً اين مشكل بوجود بيآيد. يك نوع انحصار براي بعضي‌ها در قدرت ايجاد كند.»
 
آقای علایی در بخش دیگری از سخنان خود به «برداشت‌های نادرست» از قوانین اسلامی اشاره کرد و «برداشتهاي غلط از اسلام» را يكي از «معضلات جهان اسلام» دانست و گفت: «القاعده مي‌گويد من مسلمانم، اما آدمكش است. طالبان مي‌گويند ما مسلمانيم و ترور مي‌كنند. الان در عراق اينهايي كه شيعيان را مي‌كشند مي‌گويند ما مسلمانيم. بنابراين برداشتهاي غلط از اسلام يكي از معضلات جهان اسلام است. يعني درست اسلام را ضد فلسفه وجودي‌اش مي‌فهمند و حاضر نيستند روي اين فهم كار بكنند و شعور اسلامي پيدا كنند.»
 
این فرمانده سابق سپاه در ادامه به «واگرایی» در بین مسوولان جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «مسئله بعدي هم كه به نظرمن جزو آفاتي است كه انقلاب را تهديد مي‌كند،‌ اينكه ما و همه كساني كه انقلاب را قبول داريم همديگر را تحمل نكنيم. يعني به جاي اينكه همگرايي در رفتارها ايجاد بكنيم، واگرايي ايجاد كنيم. همواره دنبال پياده كردن افراد از قطار انقلاب باشيم. دنبال بهانه بگرديم و افراد را از قطار پياده‌كنيم، دنبال اين نباشيم كه افراد را بيشتر در قطار انقلاب سوار كنيم.»
 
به گفته حسین علایی «شرح صدر» و «تحمل» جزو اولين ويژگيهاي «مدير اسلامي» است و مديری كه قدرت تحمل ندارد «بايد برود دوباره قرآن را مطالعه كند.»
 
او می گوید: «اين قدرت تحمل براي تملق و تمجيد از مديران نيست. تملق و چاپلوسي و تمجيد زيردستان كه تحمل نمي‌خواهد. شرح صدر و تحمل براي انتقاد است. مديران بايد تحمل و شرح صدر خود را نسبت به كساني كه از آنها انتقاد مي‌كنند و متفاوت مي‌انديشند بالا ببرند. من فكر مي‌كنم يكي از آفاتي كه الآن وجود دارد، اين عدم تحمل مديران نسبت به انتقادها و متفاوت انديشيدن صاحب‌نظران و كارشناسان خبره است.»
 
حسین علایی در بخش دیگری از سخنان خود به حاکمیت ولایت فقیه اشاره کرد و گفت که براساس ولایت فقیه موردنظر آیت‌الله خمینی «انتخاب ولی فقیه با مردم است و مردم بر رفتار او ناظر هستند».
 
به گفته آقای علایی نوع نگاه آیت‌الله خمینی به ولایت فقیه با بعضی از قرائت‌هایی که الان به او نسبت داده می‌شود، متفاوت است و نباید تمام دیدگاه‌های بیان شده درمورد ولایت فقیه را به او نسبت داد.
 
آقای علایی در این گفتگو درباره قیام مردم عرب موسوم به بهار عربی نیز گفت: «مردم اين كشورها مي‌خواهند نظام‌هاي حاكم كه يك نظام‌هاي حكومتي مادام‌‌العمر و فاسد هستند تحت هر عنواني مي‌خواهد باشد، چه پادشاهي، چه جمهوري، چه حتي انقلابي مثل ليبي، اينها را مردم نفي مي‌كنند و مي‌گويند ما نمي‌خواهيم نظام زور، استبداد، و ديكتاتوري داشته باشيم. انقلابهاي عربي اولاً ديكتاتوري نمي‌خواهند ثانياً سلطه خارجي نمي‌خواهند. ثالثاً مردم سالاري مي‌خواهند. مردم عرب مي‌گويند ما نظامهاي مادام‌‌العمر شبه سلطنتي را نمي‌خواهيم.»
 
 
 
 

 
 

1390/11/18

آرمان امیری
مجمع دیوانگان

خانواده‌های آقایان موسوی و کروبی در نامه‌ای مشترک خطاب به هم‌وطنان نوشته‌اند: «ما خانواده آقایان موسوی و کروبی، که برعهد خود با مردم در دفاع از حقوق شان وفادار واستوار مانده‌اند؛ اینک به خاطر حقوق از دست رفته آن‌ها، به عنوان نمادی از حقوق از دست رفته مردم ایران و مخصوصا شهدای مظلوم و زندانیان بی‌گناه، از همه هم‌وطنان مظلوم و رنج دیده و فداکار و از همه انسان‌های حق‌طلب و آزادی‌خواه و عدالت‌جوی، هم گام با هم‌وطنان داخل کشور که خواهان تسلط مردم‌سالاری واقعیند، در جای جای جهان می‌خواهیم پژواک صدای حق‌خواهی ما باشند و صدای مارا به گوش جهانیان برسانند که: زندانیان مظلوم و مقاوم ما وهمه زندانیان سیاسی و عقیدتی را در سراسر ایران آزاد کنید. کشور و ملتی با این‌همه سرفرازی و بزرگی شایسته این حد رنج تنگناهای اقتصادی و سیاسی و خدای ‌ناکرده جنگ نیست». (اینجا+)

ایشان در ابتدای این نامه تاکید کرده‌اند: «نزدیک یک سال است که عزیزان ما برخلاف نص صریح قوانین داخلی و تمامی کنوانسیون‌های بین‌المللی ... در آنچه به صورت یک بدعت حقوقی حبس خانگی و درعمل زندانی بی نام ونشان است، قرار دارند». این در حالی است که معدود اظهارنظرهای پراکنده از جانب برخی چهره‌های حکومتی مدعی «قانونی بودن» حبس خانگی رهبران جنبش به دلیل «تصویب شورای عالی امنیت ملی» و «تایید رهبری» است. (مثلا اینجا+ و اینجا+) حال کدام یک از طرفین در مورد استناد به قانون محق هستند؟

اصل ۱۷۶قانون اساسی با عنوان «وظایف شورای عالی امنیت ملی» می‌گوید: «به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رییس جمهور، با وظایف زیر تشکیل می‌گرد:

- تعیین سیاستهای دفاعی - امنیتی کشور در محدوده سیاستهای کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری.
- هماهنگ نمودن فعالیت‏های سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی - امنیتی.
- بهره‏گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی».

این اصل پس از معرفی ترکیب اعضای شورا ادامه می‌دهد: «شورای عالی امنیت ملی به تناسب وظایف خود شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل میدهد. ریاست هر یک از شوراهای فرعی با رییس جمهور یا یکی از اعضای شورای عالی است که از طرف رییس جمهور تعیین می‌شود. حدود اختیارات و وظایف شوراهای فرعی را قانونی معین می‌کند و تشکیلات آنها به تصویب شورای عالی می‌رسد. مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تأیید مقام رهبری قابل اجراست».

حال پرسش نخست من این است که در کدام بخش این اصل، «اختیار بازداشت بدون محاکمه و یا حصر خانگی شهروندان» جزوی از «وظایف» اعلام شده است؟ شورایی که سه بند وظیفه‌اش به صورت ۱- «تعیین سیاست» ۲- «هماهنگ نمودن» و ۳- بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی» آغاز می‌شود، چطور مصوبه‌ای در مورد حبس یک گروه تصویب کرده است؟

پرسش دوم این است که بر فرض شورا تصمیم گرفت چنین مصوبه‌ای را صادر کند و رهبر هم تایید کرد. چطور این مصوبه در برابر نص صریح دیگر بندهای قانون اساسی اولویت پیدا کرده است؟ اگر به بخش پایانی اصل ۱۷۶ دقت کنید تاکید دارد مصوبات شورا پس از تایید رهبر «قابل اجرا» است. این «قابلیت اجرایی» را بگذارید در کنار سه اصل صریح دیگر از همین قانون اساسی:

اصل ۳۲- هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

اصل۳۳- هیچ‌کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه‏اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد.


اصل ۳۶- حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.

پی‌نوشت:
اینجا+ هم مطلب خوبی در بررسی قانونی این حبس نوشته شده است.


 
 

1390/11/18

 

 
یک «منبع آگاه» امنیتی جمهوری اسلامی روز دوشنبه از بازداشت افرادی در ایران خبر داد که به گفته وی، با شبکه خبری بی‌بی‌سی فارسی همکاری می کرده اند.
 
این «منبع آگاه» که نامش فاش نشده است به خبرگزاری مهر گفته که این افراد به دلیل «جمع‌آوری اخبار و اطلاعات، تولید محتوا در قالب‌های مختلف، جذب، آموزش، استخدام و خروج از کشور نخبگان رسانه‌ای در ایران» بازداشت شده‌اند.
 
این خبر در حالی منتشر می شود که مدیران بی‌بی‌سی فارسی بارها تاکید کرده اند که این شبکه خبری هیچ همکاری در ایران ندارد.
 
منبع خبرگزاری مهر بدون ذکر نام و تعداد افراد بازداشت شده، جرایم آن‌ها را ضد امنیتی خواند و افزود: «اتهامات افراد دستگیر شده فعالیت رسانه‌ای آن‌ها نبوده و بسیاری از اقدامات ایشان تحت عناوین مجرمان بوده و بر اساس نص قانون جزا و حقوق عمومی، مشمول کیفرهای سنگین و شدید است.»
 
خبر این بازداشت‌ها پس از آن اعلام می شود که شبکه خبری بی‌بی‌سی از شدت گرفتن فشارهای جمهوری اسلامی بر این شبکه و نزدیکان کارکنان بی‌بی‌سی فارسی خبر داده و خواستار کارزار جهانی برای محکوم کردن این دست اقدامات شده است.
 
صادق صبا، مدیر بی بی سی فارسی روز ۱۳ بهمن‌ماه از بازداشت نزدیکان کارکنان بی‌بی‌سی در ایران، تحت فشار قرار دادن آن‌ها و همچنین در یک مورد، بازجویی اینترنتی یکی از اعضای بی‌بی‌سی فارسی خبر داده بود.
 
مارک تامپسون،‌ مدیر کل بی‌بی‌سی، نیز ضمن محکوم کردن فشارهای اخیر جمهوری اسلامی علیه کارمندان بی‌بی‌سی گفته بود: «در ماه‌های اخیر شماری از نزدیکان اعضای بی‌بی‌سی فارسی توسط مقام‌های ایران بازداشت شده‌اند و به آنها گفته شده است تا اقوام خود در بی‌بی‌سی را ترغیب کنند تا به کار در این مجموعه خاتمه دهند یا با مقام‌های اطلاعاتی ایران همکاری کنند.»
 
دولت بریتانیا، سازمان دیده بان حقوق بشر و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران این اقدامات جمهوری اسلامی را محکوم کرده اند.
 

 
 

1390/11/18

 

 
در آستانه سالگرد تظاهرات ۲۵ بهمن و آغاز حبس خانگی رهبران جنبش سبز، خانواده های کروبی و موسوی از ایرانیان خواسته‌اند صدایشان را به گوش جهانیان برسانند و خواستار آزادی زندانیان شوند.
 
فرزندان موسوی و کروبی در این نامه که روز سه‌شنبه، ۱۸ بهمن‌ماه، منتشر شده به حبس «غیرقانونی و غیرانسانی» این دو نفر اعتراض کرده و از مردم خواسته‌اند «صدای حق‌خواهی آنها» باشند.
 
دختران میرحسین موسوی و پسران مهدی کروبی در این نامه گفته‌اند: «با صراحت و قطعیت می‌گوییم که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون یک سال است که در بازداشت به سر می برند.»
 
آنها افزوده‌اند: «در این مدت مقامات و نهادهای حاکم جز این دروغ که آنها خودشان خواهان مراقبت از خویش بوده‌اند و ما‌‌ برای حفظ جان آنها چنین کرده‌ایم، حرفی برای گفتن و منطقی برای ارائه به افکار عمومی داخلی و جهانی ندارند.»
 
نامه تظلم‌خواهی مشترک فرزندان موسوی و کروبی در حالی منتشر شده است که تنها حدود سه هفته به انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران مانده است، انتخاباتی که میرحسین موسوی و مهدی کروبی هر دو آن را بی‌فایده و نمایشی دانسته‌اند.
 
فرزندان آقایان موسوی و کروبی در نامه خود از مردم ایران و «از همه انسان‌های حق‌طلب... در جای جای جهان» خواسته‌اند: «صدای ما را به گوش جهانیان برسانید که زندانیان مظلوم و مقاوم ما وهمه زندانیان سیاسی و عقیدتی را در سراسر ایران آزاد کنید. کشور و ملتی با این همه سرفرازی و بزرگی شایسته این حد رنج تنگناهای اقتصادی و سیاسی و خدای‌ناکرده جنگ نیست.»
 
 

 
 

1390/11/18

هیئت رئیسه مجلس ایران در جلسه امروز خود، طرح سئوال از محمود احمدی‌نژاد را "اعلام وصول" کرد.

محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس ایران که اداره جلسه امروز مجلس بر عهده داشت، گفت که سئوال نمایندگان از محمود احمدی‌نژاد در ۱۰ محور بوده و ایشان «موظف است ظرف یک ماه در صحن علنی مجلس حاضر شده و به سوالات پاسخ دهد.»

بر اساس قانون ایران، اگر سئوال کنندگان از رئیس جمهوری به تعداد یک چهارم از نمایندگان مجلس برسد، سئوال به کمیسیون‌های مجلس ارجاع داده می شود و پس از آن اگر نمایندگان سئوال کننده همچنان بر خواسته خود باشند، رئیس جمهوری ایران باید برای پاسخگویی به سئوال نمایندگان به مجلس برود.

آقای باهنر می‌گوید محمود احمدی‌نژاد قرار است در نیمه دوم اسفندماه به مجلس برود تا پاسخگوی سئوالات نمایندگان باشد.

سئوال‌های نمایندگان مجلس از محمود احمدی‌نژاد پیرامون موضوع‌هایی چون "اجرا نکردن قانون"، "شفافیت در صرف هزینه‌های فرهنگی"، "اعلام برائت نکردن از جریان انحرافی"، "نحوه عزل منوچهر متکی" و "مقاومت ۱۱ روزه در برابر حکم ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبر جمهوری اسلامی" است.

نمایندگان مجلس ایران و به خصوص علی مطهری، نماینده تهران، از تیرماه به دنبال طرح سئوال از محمود احمدی‌نژاد بودند.

آقای مطهری دو روز پس از ارائه طرح سئوال به هیئت رئیسه مجلس در تیرماه از اعمال فشار این هیئت بر نمایندگان براى پس گرفتن امضاهای سوال از احمدی‌نژاد خبر داده بود.

یکی از اعضای هیئت رئیسه در آن زمان گفته بود که اکثریت اعضای هیئت رئیسه، طرح سوال از رئیس جمهوری را با توجه به اوضاع کشور به «مصلحت» ندانسته بودند.

این موضوع حتی سبب استعفای آقای مطهری نیز شد که البته مورد موافقت نمایندگان مجلس قرار نگرفت.

منبع: ایسنا


 
 

1390/11/18

مینا اکبری
به‌زودی

بیش از یک دهه پیش، یکی از بازی‌های تیم‌های استقلال و پرسپولیس همزمان با برپایی جشنواره فجر انجام شد. در سینمای مطبوعات(سینما استقلال)،کارکنان سینما با یک تلویزیون ۱۴ اینچ مشغول تماشای بازی بودند. این کار با اعتراض مدیریت سینما روبرو شد و کارکنان سینما که نمی‌توانستند از تماشای ادامه بازی دل بکنند، تلویزیون را به پشت یخچال بوفه سینما برده و آنجا مشغول تماشای ادامه بازی شدند.

پنجشنبه گذشته و  در اولین روز سی‌امین جشنواره فجر در سالن برج میلاد در یکی از پرفیلم‌ترین دوره‌‌های جشنواره فیلم فجر در میانه تماشای پشت سرهم فیلم‌ها، برنامه جشنواره به نمایش بازی اختصاص پیدا کرد و نویسندگان سینما و خبرنگاران با شور حرارات چشمگیری به تماشای فوتبال پرداختند و برای تیم‌های مورد علاقه خود کف و سوت زدند و حتی به پایکوبی پرداختند. تایید و یا تقبیح این کار هیچ دردی از ما دوا نمی‌کند. موافقت  و یا مخالفت با این رفتار هم آب در هاون کوبیدن است. باید خیلی صریح بپذیریم که این اتفاق نشانه‌ای کامل  و روشن از زمانه ماست، همان طور که آن تلویزیون کوچک پشت یخچال بوفه سینما استقلال هم نشانه کاملی از زمانه خود بود.

منتقدان میانسال، عبوس و بی‌رحمی که در نوشته‌‌هایشان به ناخدا خورشید و دونده و هامون و رد پای گرگ و زیر درختان زیتون رحم نمی‌کردند، هیچ شباهتی با جوانان خندان و آسان‌گیر امروز نداشتند. همان‌طور که مجلات سیاه و سفید و با تیراژ پائین و محفلی آن سالها هیچ غرابتی با خبرگزاری‌ها و سایت‌‌های امروز ندارند. آن سالها پاراجانف و زانوسی و تارکوفسکی صف درست می‌کردند و امروز اسکورسیزی و رودریگوئز. در آن دوران پرفروش شدن فیلم‌ها موجب به کار بردن صفات کلیشه‌ای و تجاری و گیشه‌ای برای فیلم‌ها بود و این روزها پرفروش بودن نشانه کامل موفقیت در نوشته‌ها محسوب می‌شود.

این تفاوت‌ها نباید ما را به دام مرثیه‌خوانی برای ارزش‌ها از دست رفته و نزول جایگاه منتقدان و نوستالژی دورانی که نظرات انتقادیش در طول زمان اهمیت و اعتبار خود را از دست داد، بیندازد. این تفاوت‌ها باید ما را به تحلیلی برساند که کلا نشان بدهد سینمای نخبه‌گرا و منتقدان نخبه‌پسند و رفتار نخبه در جامعه به شدت اقلیت قرار دارد. باید با تمام وجود بپذیریم که نوشتن در باره سینما در روزگار ما نشانه نخبه‌گی نیست و وفور رسانه‌ها و افزایش امکان ارتباط وجوه عام‌تر و گسترده‌تری به عمل نوشتن درباره سینما بخشیده است. عامیانه شدن نوشتن در سینما، تناسب کاملی با خود سینما دارد.

سینما هنر- صنعتی است محتاج مخاطبان و وقتی مخاطبان در تناسب با شرایط دوران خود تغییر می‌کنند، سینما هم به شکل مخاطبان درمی‌آید. نویسندگان سینمایی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. آنها نیز فرزند زمانه‌ای هستند که سینما دچار تغییرات درونی فراوانی شده است. تغییراتی که گریز از آنها به غیر از شکست همه جانبه دست‌آورد دیگری نخواهد داشت.

مدیران جشنواره فیلم فجر به درخواست ساکنان برج میلاد لبیک می‌گویند و در برنامه جشنواره بازی استقلال و پرسپولیس را می‌گنجانند. همان‌هایی که جریان سینمایی کشور را مدیریت می‌کنند. فوتبال و کنش جسمی ورزشکاران به کمک سینمایی می‌آید که دیگر فیلم ساختن در آن یک کنش خلاقانه محسوب نمی‌شود و بیشتر یک کنش اقتصادی است. محافظه‌کاری اقتصاد و سیاست با محافظه‌کاری درآمیخته با ممیزی هم حسابی جور در‌می‌آید و پدیده‌ای خلق می‌کند که تنها لذتی است سرخوشانه و فارغ از همه چیز برای گریز از ملال تماشای فیلم‌‌هایی که در اولین روز جشنواره به نمایش درمی‌آیند و بدون شک پرفروش‌های سال آینده نخواهند بود.  همسویی احساسات صندلی‌های سینمای مطبوعات در برج میلاد با احساسات سکو‌های استادیوم آزادی نشانه کاملی از زمانه ماست. زمانه‌ای که از این پدیده‌ها در دل خود زیاد دارد.  


 
 

1390/11/18

رئیس جمهوری آمریکا طی بخشنامه‌ای به وزارت خزانه داری این کشور در روز دوشنبه، دستور مسدود شدن کلیه دارایی‌های وزارتخانه‌ها و نهادهای متعلق به دولت ایران در بانکهای آمریکایی را صادر کرد.

آقای اوباما در نامه‌ای به کنگره نیز گفته است که تصمیم او در مورد اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران «بویژه در واکنش به اقدامات فریبکارانه‌ای بوده که از سوی بانک مرکزی و سایر بانکهای ایران در جهت پنهان کردن تبادلات مالی تحت تحریم صورت گرفته است.»

تا پیش از این بانکهای آمریکایی موظف بودند تقاضاهای مبادلات مالی به ایران را رد کنند اما از این پس آن‌ها اجازه دارند که به جای جلوگیری از انتقال وجوه مالی و بازگرداندن آن‌ها، اقدام به ضبط این وجوه کنند.

تحریم‌های جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی در حالی به مرحله اجرا می‌رسد که این کشور نزدیک به ۴۰ روز پیش، بانک مرکزی و نفت ایران را نیز تحریم کرده بود.

پس از گزارش سازمان بین المللی انرزی اتمی درباره نشانه‌هایی از تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتمی، تحریم‌ها علیه این کشور شدت گرفته است.

منبع: بی‌بی‌سی


 
 

1390/11/18

روزنامه شرق گزارش داد که ارزش ارزهای خارجی برابر ریال ایران در بازار تهران دوباره افزایش یافت.

بر اساس این گزارش، هر دلار آمریکا در روز گذشته ۱۸۵۰ تومان و هر پوند بریتانیا نزدیک به ۳ هزار تومان دربازار تهران مبادله شده است.

در این گزارش آمده که کمیاب بودن درهم امارات همچنان ادامه دارد و این واحد پولی، که پیش از این به ۶۰۰ تومان نیز رسیده بود، دیروز با ۵۵۰ تومان معاوضه می‌شد.

نرخ ارزهای خارجی در بازار تهران پس از اعلام تک نرخی شدن قیمت دلار و افزایش سود سپرده بانک‌ها مقداری کاهش یافته بود.

قوه قضاییه ایران نیز عنوان کرده بود که با دلالهای ارزی در تهران برخورد می‌کند و علاوه بر ضبط ارزهای همراه انان، جریمه‌های سنگین مالی و قضایی در انتظار آن‌ها خواهد بود.

آقای خانزاده، یکی از صراف‌های بازار تهران اما می‌گوید که «دلال‌ها هنوز در چهارراه استانبول و خیابان منوچهری حضور دارند؛ هر چند بااحتیاط‌تر از همیشه به دنبال مشتری می‌گردند.»

منبع: شرق


 
 

1390/11/18

خبرگزاری رویترز به نقل از منابع صنعت چین گزارش داد که این کشور از ماه مارس (یک ماه دیگر) واردات نفت خام از ایران را به میزان نصف خرید نفت خام سال گذشته از این کشور کاهش می‌دهد.

این منابع آگاه، که نامشان فاش نشد، گفتند این تصمیم در پی چانه زنی دو کشور بر سر قیمت نفت گرفته شده است.

چین پیش از این از این در ماه دسامبر از ایران خواسته بود تا قیمت نفت صادراتی‌اش به این کشور را کاهش دهد اما با واکنش منفی ایران روبرو شده بود.

چین از مهم‌ترین مصرف کنندگان نفت ایران به شمار می‌رود و ۱۰ درصد از صادرات روزانه نفتی ایران به کشور چین روانه می‌شود.

هفته گذشته آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان، در سفرش به چین از مقامات این کشور خواسته بود که واردات نفت از ایران را کاهش دهند.

دولت چین البته یک ماه پیش نیز با تقاضای مشابهی از سوی آمریکا مواجه شده بود که آن را رد کرد.

خبرگزاری رویترز ادامه داده که قرار است مقامات چینی به زودی برای گفت‌و‌گو درباره قراردادهای جدید نفتی با همتایان ایرانیشان دیدار کنند.

پیش از این اتحادیه اروپا یز تصمیم گرفته بود که خرید نفت از ایران را تا ۶ ماه آینده متوقف کند.

منابع: بی‌بی‌سی و مردمک


 
 

1390/11/18

لاله
منصفانه

یک چیزی که تازگی خیلی عمیقن در حال تجربه کردنش هستم حواشی زندگی در حباب شخصی‌ست. اوایلی که آمده بودم، نمی‌توانستم درک کنم چطور این تنهایی کار می‌کند. من از یک خانواده‌ی خیلی خونگرم و معاشرتی هستم. من آدم خونسرده‌ی خانواده بودم که وسط مهمانی حوصله‌م سر می‌رفت و دیگر میل به معاشرت نداشتم. در آن مقیاس قبلی من خیلی توی حباب خودم بودم. توی این زندگی جدیدی که حالا دارم، فهمیدم که با مقیاس جدید خیلی هم آدمی نیستم که توی حباب خودم باشم. خیلی هم معمولی‌ام. قصدم الان این نیست که بگویم این خوب است یا بد. دارم برایتان قصه می‌بافم.
 
شاید خانواده‌ی من این‌طور بود و طبعن چیزی که من می‌گویم را نمی‌شود به همه تعمیم داد اما پایه در ایران برای من خانواده بود. حداقل حبابِ ممکن، حباب خانوادگی بود اما این‌جا حبابِ پایه، حباب فردی‌ست. همه‌چیز آدم را تشویق می‌کند که در حباب فردی‌ش احساس خوبی بکند. طبیعتن اگر آدمی بودم که با خانواده‌م مهاجرت کرده بودم شاید این نگاه را نداشتم اما حالا دارم.
 
مثال می‌زنم. من توی هر مغازه‌ای بروم که خرید کنم، امکانات متعددی دارم که برای یک نفر خرید کنم. یک عالم بسته‌های خرید یک نفری وجود دارد. توی هرکدام از فروشگاه‌های زنجیره‌ای که بروی، مثلن یک بسته‌ای هست به اسم سبزیجات سوپ، یک دانه هویج، یک دانه هویج زرد، سه پر جعفری، یک جینجر، یک تکه کلم. همه را با یک تکه نخ بستند به هم. چهارصدگرم کلن. در تمام مغازه‌ها می‌توانی این بسته‌ی کوچک سبزیجات سوپ یک‌نفره‌ را بخری. شاستا با سس آماده، چهار پر کالباس. همه‌چیز یک نفری. این پایه است. خیلی هم خوب.
 
هیچ احساس عجیبی نمی‌کنی برای این‌که برای یک نفر داری خرید می‌کنی. توی تهران این‌طوری نبود. باید اکسترا می‌رفتی یک‌جایی که بتوانی خریدهای یک نفری بکنی. دم صندوق هم همیشه فروشنده با نگاه "همین؟" نگاهت می‌کرد. این‌جا به هیچ عنوان احساس "همین؟"ای نداری. تعداد پایه یک است. طبیعتن سیستم دوتا بخر سه تا ببر هم این‌جا رواج دارد برای این‌که مصرف خانواده‌ها می‌طلبد ولی به عنوان یک آدم تنها هرگز مشکلی نداری که همه‌چیز یک نفره برایت فراهم باشد. این‌ها مغایر با هم نیستند. این به‌نظر من اساس یک نگاه فرهنگی‌ست. نگاه فرهنگی پذیرفته‌شده و غالب.
 
تازگی خوشم آمده از این فردی‌نگری حادی که این‌جا هست. مدام دنبال نشانه‌هایش می‌گردم که نظریه‌م را تایید کند. دنبال این‌که چطور به عنوان فرهنگ کلان این‌جا عرضه می‌شود. بعد باعث می‌شود بفهمم چرا از زندگی در این‌جا احساس خوبی دارم. توی تهران فرهنگ کلان این نیست و  اگر تو بخواهی‌ش باید ذره‌بین به‌دست دنبالش بگردی. خیلی بگردی. شاید یک گوشه‌ای یک نشانه‌ای. یا نهایتن یک چیزی که بخواهی باهاش به زور خودت را قانع کنی که همان است که تو داری دربه‌در دنبالش می‌گردی. این‌که این‌جا فرهنگ کلان آن چیزی‌ست که توی دوست داری، یک باری را از دوش آدم برمی‌دارد.
 
بدیهی‌ست که تو باید بتوانی برای یک نفر راحت خرید کنی. پس امکانش فراهم می‌شود. من بارها این جمله را شنیدم و حتی گفتم که "بدیهیات توی ایران از آدم سلب می‌شود." ولی هیچ‌وقت انقدر احساسش نکرده بودم توی زندگی روزمره‌م، که حالا دارم احساس می‌کنم. بعد یک حسن (؟ نمی‌دانم واقعن حسن است یا نه) دیگری که دارد این است که من برای بدیهیات مدام متشکرم. مدام احساس خوبی دارم. احساس می‌کنم یکی دارد نازم می‌کند وقتی حق و حقوق طبیعی‌م را دارم. بدیهیات را.
 
یک‌کمی هم در نهایت اگر آدم توی بحرش برود غم‌انگیز است. مثل این است که به یک آدم فقیری بگویی تو از این به بعد می‌توانی همیشه لااقل سه وعده غذا بخوری. بعد او خیلی ممنون می‌شود دیگر. بعد دل آدم کباب می‌شود که برای چیزی به این سادگی انقدر ممنون است.

 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته