صبح روز جمعه برخورد یک اتوبوس مسافربری حامل زائران سوریه با یک کامیون باری ، ۲۵ کشته و زخمی بجای گذاشت. در این حادثه که در جاده زنجان – قزوین روی داد، واژگون شدن اتوبوس به مرگ ۱۰ نفر در محل حادثه منجر شد. دو نفر از مجروحین نیز در بیمارستان درگذشتند. ایران یکی از خطرناکترین کشور های جهان درحوادث رانندگی است و سالانه هزاران نفر جان خود را در حوادث رانندگی از دست میدهند. بر پایه آمار رسمی در ۹ ماهه اول سال جاری نزدیک به ۲۰ هزار نفر در حوادث رانندگی کشته و بیش از ۲۵۰ هزار نفر مجروح شد ه اند.
روز جمعه هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا بار دیگر از ایران خواست برای یافتن « رابرت ِلوینسون » ،کارمند بازنشسته پلیس فدرال به ایالات متحده کمک کند. رابرت لوینسون چهار سال پیش در سفری کاری به جزیره کیش ناپدید شد. روز گذشته وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که اطلاعاتی مبنی بر زنده بودن آقای لوینسون بدست آورده است. در بیانیه وزارت خارجه آمریکا همچنین گفته میشود که آقای لوینسون در محلی در جنوب شرق آسیا نگهداری میشود. خانم کلینتون از مقامات ایرانی خواسته است برای کسب اطلاعات در مورد وضعیت جسمانی و محل نگهداری رابرت لوینسون به آن کشور کمک کنند. مقامات جمهوری اسلامی تا کنون واکنشی به این درخواست وزارت خارجه آمریکا نشان نداده اند.
مشاور مهدی کروبی در گفت وگو با رادیو فردا میگوید: وحيد، معاون اجرايی بيت رهبری جمهوری اسلامی، بر بازداشت مهدی کروبی و فاطمه کروبی نظارت داشته است و در محل حاضر بوده است. مجتبی واحدی يکی از دلايل ديگر حضور معاون اجرايی بيت رهبری به هنگام انتقال مهدی و فاطمه کروبی را فقدان اعتماد افراد حاضر در بیت رهبری به نيروهای امنيتی دانست. خانواده مهدی کروبی میگویند بیش از دوازده روز است که از که از پدر و مادر خود خبری ندارند، و مشاور مهدی کروبی تصریح کرده است: وحيد، معاون اجرايی بيت رهبری جمهوری اسلامی، بر بازداشت مهدی کروبی و فاطمه کروبی شخصا نظارت داشته و در محل حاضر بوده است. وبسايت سحام نيوز روز جمعه نوشته است: «در شب آدم ربايی، آقای وحيد از مسئولين رده بالای دفتر رهبری و معاون اجرايی ايشان، به همراه چندين نفر ديگر با حضور در منزل آقای کروبی، شخصا فرماندهی اصلی اين کار را به عهده داشته و آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی را از منزل بيرون نموده و به مکان نامعلومی منتقل کردند.» درهمين زمينه، مجتبی واحدی، از مشاوران مهدی کروبی، نیز به راديو فردا گفته است: «اين خبر که آقای وحيد بر زندانی کردن مهدی کروبی به همراه همسرشان نظارت و نقش داشته مطمئن هستيم و گمان میکنم به دليل اين که منزل آقای موسوی نيز که در نزديکی منزل رهبری در خیابان پاستور قرار دارد حتما آنجا هم بوده است.» تازه ترین عکس «وحید» به همراه رهبر جمهوری اسلامی در بازدید از وزارت اطلاعات در روز پنجشنبه مجتبی واحدی با بیان اینکه آیتلله خامنهای دارای «افسردگی شديد» است، گفت: «تاريخ در ايران بارديگر تکرار شده است و به همان نحوی که دستور قتل امير کبير را از ناصرالدين شاه گرفتند اينبار افرادی درهمان حال و احوال ظاهرا دستور بازداشت آقايان موسوی و کروبی را میگیرند و میترسيدند ايشان به حالت طبيعی برگردد و اين دستور را لغو کند.» مجتبی واحدی اضافه کرده است: «شخصی در محل حضور پيدا کرده بود که دیگر کسی نتواند اين دستور را لغو کند.» به دنبال فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، برای راهپيمايی در روز ۲۵ بهمن در حمايت از قيام مردم مصر و تونس و برگزاری تظاهرات در تهران و چند شهر ديگر ايران، مقامهای جمهوری اسلامی با افزايش محدوديتها برای اين دو رهبر مخالفان، در آغاز آنها را به طور کامل در حصر خانگی قرار داده و برخی از سايتهای خبری مخالفان از انتقال زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به زندان حشمتيه خبر دادند. مقامات قضايی جمهوری اسلامی ايران طی روزهای اخير بازداشت ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، و فاطمه کروبی را تکذيب کردهاند. در همین زمینه، دادستان تهران خبر انتقال کروبی و موسوی به زندان «کاملا کذب و شايعه است.» وی همچنين افزود: «البته استفاده از واژه حصر خانگی صحيح نيست. آقايان موسوی و کروبی همراه با همسرانشان درخانه هستند حال اين که شما مطرح کنيد چراغ خانهشان روشن است يا خاموش، با خودشان است.» «اعتماد نداشتن به نیروهای امنیتی» مجتبی واحدی يکی از دلايل ديگر حضور معاون اجرايی بيت رهبری به هنگام انتقال مهدی و فاطمه کروبی را فقدان اعتماد افراد حاضر در بیت رهبری به نيروهای امنيتی دانست. وی در اين زمينه، گفت: «آقايان حتی به نيروهای امنيتی خود اعتماد نداشتند و حق هم داشتند که اعتماد نداشته باشند. در همين مدت که نيروهای امنيتی در مقابل منزل آقای کروبی حضور داشتند از بين همين نيروها خبر و فيلم به بيرون برده میشد. اينها نگران بودند که اگر فردی مورد اعتماد بيت رهبری و آقا مجتبی در موقع دستگيری حضور نداشته باشد، نيروهای امنيتی خبرهايی به ما بدهند يا اقدامات تند انجام بدهند.» مجتبی واحدی در ادامه در خصوص روند تصميمگيری دربيت رهبری جمهوری اسلامی گفته است: «آقای خامنه دچار بيماریهای شديد از جمله افسردگی شديد هستند و نمیتوانند شخصا تصميمگيری بکنند. اين کارها با هدايت باندی که آقا مجتبی در راس آن قرار دارد انجام میشود. اين باند نگران است که با کنار رفتن آقای خامنهای از قدرت منافعش به خطر بيفتد.» «وحيد» يا آن گونه که برخی از سايت خبری می گويند «وحيد حقانيان» به گفته مخالفان در ايران از افراد پر نفوذ و قدرتمند بيت رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشود که « وظيفه ابلاغ تصميمات و نقطه نظرات آيت الله خامنهای به دستگاه های مختلف سياسی، امنيتی و نظامی و ايجاد هماهنگی ميان آنها را بر عهده دارد.» گرچه اطلاعات زيادی در خصوص سابقه فعاليت وحید منشر نشده است ولی با اين حال گفته می شود وی «دست راست رهبر جمهوری اسلامی» و « مباشر اصلی» وی است. روز پنجشنبه، وحید، هنگام بازدید «شش ساعته» آیتالله خامنهای از وزارت اطلاعات همراه رهبر جمهوری اسلامی بود. وحید همچنین در مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدینژاد در سال گذشته حاضر بود.
شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیه ای از هوادران جنبش سبز دعوت کرده است سه شنبه آینده ، همزمان با روز جهانی زن، در اعتراض به دستگیری میر حسین موسوی ، مهدی کروبی و همسرانشان بار دیگر دست به تجمع و راهپیمایی بزنند. در پنجمین بیانیه شورا گفته میشود جنبش سبز« باید به اعتراضات به هر شیوه ای که ممکن است ادامه دهد.» در این بیانیه همچنین آمده است : « روزسه شنبه ۱۷ اسفند فرصت دیگری برای پیوند روزجهانی زن با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست ، از اینرو شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت می نماید.» گفته میشود آقایان موسوی و کروبی به بازداشتگاه « حشمتیه » منتقل شده اند . فرزندان آنها هم اعلام کرده اند که والدینشان بطور قطع در خانه شان نیستند ، ولی مقامات جمهوری اسلامی تا کنون محل نگهداری آنها را اعلام نکرده اند.
به گزارش خبرگزاریهای بین المللی و شاهدان عینی ، درگیری شدید بین مخالفان و نیروهای هوادار معمر قذافی برای در دست گرفتن کنترل شهر « زاویه» در ۵۰ کیلومتری پایتخت لیبی ادامه دارد. در حالیکه تلویزیون دولتی لیبی از تصرف شهر توسط نیروهای دولتی خبر داده است، مخالفان قذافی که تا کنون کنترل شهر« زاویه» را در دست دارند از ادامه زد و خوردهای مسلحانه در محدوده شهر خبر میدهند. نبرد برای کنترل یکی از پالایشگاههای مهم لیبی نیز ادامه دارد. در طرابلس ، پایتخت لیبی نیز نیروهای امنیتی برای پراکنده ساختن تظاهرات ِ مخالفان که بعد از نماز جمعه آغاز شد، از گاز اشک آور استفاده کردند. گزارشهایی هم از شلیک مستقیم به سوی معترضین منتشرشده است. آمار دقیقی از تعداد کشته شدگان در حوادث روز جمعه منتشر نشده، ولی گفته میشود دهها نفر از معترضین در جریان درگیرهای مسلحانه کشته شده و صدها تن نیز مجروح شده اند.
نمایندگان حزب جمهوریخواه در کنگره آمریکا پیشنهاد دولت باراک اوباما برای کاستن از کسری بودجه این کشور را رد کردند. نمایندگان حزب دموکرات پیشنهاد کرده اند در بودجه پیشنهادی سال جاری بیش از شش میلیارد دلار از هزینه های دولت کاسته شود، اما حزب جمهوریخواه این مقدار را کافی نداسته و پیشنهاد دمکراتها را رد کرده است. در صورتیکه بودجه پیشنهادی تا روز ۱۸ ماه مارس ( ۱۲ روز دیگر) به تصویب نرسد، احتمال دارد صدها هزار کارمند دولتی اخراج شوند و خدمات غیر ضروری نیز قطع شود. کسری بودجه آمریکا در سال جاری به ۱۶۵۰ میلیارد دلار رسیده است.
محمد تقی کروبی، فرزند مهدی کروبی، با انتقاد از اظهارات علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران در خصوص «آزاد بودن» زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و ميرحسين موسوی، گفته است: «راه فرار را در توسل به دروغ نمی بينم».محمد تقی کروبی، فرزند مهدی کروبی، با انتقاد از اظهارات علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران در خصوص «آزاد بودن» زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و ميرحسين موسوی، گفته است: «راه فرار را در توسل به دروغ نمیبينم». بیشتر بخوانید: صالحی: موسوی و کروبی ممکن است در حال حاضر به ميل خود در خانه نباشند علی اکبر صالحی در پاسخ به اين پرسش خبرنگار شبکه «يورونيوز» که گفته میشود ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به مکان نامعلومی منتقل شدهاند، گفته بود: «ولی تا آنجايی که میدانم آنها در منازل خود هستند و هميشه آزاد بودهاند که خانواده و بستگانشان را ملاقات کنند، بنابراين ممکن است آنها به ميل و تصميم خود در حال حاضر در خانه خود نباشند.» به گزارش سحام نيوز، محمد تقی کروبی در نامهای به علی اکبر صالحی ضمن ابراز «تعجب و تاسف» از اظهارات وی گفته است که «شايد شما همچون لباس شخصیها در يک حرکت برق آسا و انقلابی از فرزندان کروبی و موسوی سلب نسب کرديد و ماموران امنيتی و زندانبانان را جايگزين ما کرديد.» محمدتقی کروبی در واکنش به اين اظهارات علی اکبر صالحی گفته است: «جنابعالی به خوبی میدانيد که ۲۲ روز است تمامی اعضای خانوادههای کروبی و موسوی نه تنها نتوانستهاند پدر و مادر خود را ببينند بلکه ۱۲ روز است که نمیدانند بر سر آنان چه آمده است.» فرزند مهدی کروبی اضافه کرده است: «بعيد می دانم (يک) ايرانی پيدا شود و نداند ۱۲ روز از ناپديد شدن اين بزرگان میگذرد. آيا رنجنامه فرزندان مهندس موسوی را نخواندهايد؟ آيا فريادهای اعتراض مردم را در اين روزها نشنيدهايد؟ آيا روند محکوم کردن اين حرکت را از سوی تعدادی از مراجع و شخصيتهای مطرح کشور نديدهايد؟» به دنبال فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، برای راهپيمايی در روز ۲۵ بهمن در حمايت از قيام مردم مصر و تونس و برگزاری تظاهرات در تهران و چند شهر ديگر ايران، مقامهای جمهوری اسلامی با افزايش محدوديتها برای اين دو رهبر مخالفان، در آغاز آنها را به طور کامل در حصر خانگی قرار داده و برخی از سايتهای خبری مخالفان از انتقال زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به زندان حشمتيه خبر دادند. مقامات قضايی جمهوری اسلامی ايران طی روزهای اخير بازداشت ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، و فاطمه کروبی را تکذيب کردهاند. محمدتقی کروبی در ادامه اين نامه نوشته است: «مگر میتوان قبول کرد کسی که بر راس دستگاه ديپلماسی کشور تکيه زده از مهمترين حادثه کشورش که به يکی از جنجالیترين اخبار رسانههای مستقل جهان تبديل شده است، بی خبر باشد.» وی اضافه کرده است: «اگر اين فرض را بپذيريم آنگاه بايد به اين سوال پاسخ داد که آيا چنين فردی که از بديهيات جامعه خود بيگانه است میتواند منافع ملی کشوری را با عزت، مصلحت و حکمت در دنيای پيچيده امروز استيفاء کند؟ آيا اين فرد و زير مجموعهاش میتواند اعتماد جامعه بينالمللی را به صلح آميز بودن برنامههای هستهای کشور جلب کند؟ و دهها سوال بیپاسخ ديگر.» علی اکبر صالحی پس از برکنار منوچهر متکی وزير سابق امورخارجه ايران، توسط محمود احمدی نژاد در دی ماه سال جاری جايگزين وی شد.
سیفالاسلام، فرزند معمر قذافی و نامزد جانشینی او هفته گذشته ناآرامیهای کنونی در لیبی را ناشی از «تلاش غرب برای کنترل منابع نفت و گاز لیبی» معرفی کرد. اینک با از دست دادن کنترل بر تولید و صادرات نفت خام و محروم ماندن از درآمدهای نفتی، قذافی و پسران، عملاً جنگ نفت را باختهاند و در نتیجه، ادامه حکومت آنها در طرابلس محکوم به پایان یافتن است.سیفالاسلام، فرزند معمر قذافی و نامزد جانشینی او هفته گذشته ناآرامیهای کنونی در لیبی را ناشی از «تلاش غرب برای کنترل منابع نفت و گاز لیبی» معرفی کرد. اینک با از دست دادن کنترل بر تولید و صادرات نفت خام و محروم ماندن از درآمدهای نفتی، قذافی و پسران، عملاً جنگ نفت را باختهاند و در نتیجه، ادامه حکومت آنها در طرابلس محکوم به پایان یافتن است. از ابتدای بحران کنونی در لیبی تا کنون قیمت نفت خام در بورس لندن از هر بشکه ۱۰۰ دلار به هر بشکه ۱۱۵ دلار افزایش یافتهاست. ادامه برزخ سیاسی کنونی در لیبی، و تداوم بیثباتی در بازارهای نفتی میتواند به افزایش خطر تکرار سقوط اقتصادی سال ۲۰۰۸ جهان منجر شود. با تولید یک میلیون و هشتصد هزار بشکه نفت در روز (سال ۲۰۱۰)، و صادرات روزانه در حدود ۱٫۵ میلیون بشکه نفت خام، لیبی یکی از بزرگترین کشورهای صادرکننده نفت خام در جهان بهشمار میرود. نفت فراوان و هزینه اندک ذخیره شناخته شده نفت خام لیبی ۴۶ میلیارد بشکه درجا، و بزرگترین منبع موجود در سراسر آفریقا است. علاوه بر ذخایر عظیم نفت خام، که از بهترین انواع آن در جهان بهشمار میرود (نفت سبک با سولفور پائین)، لیبی دارای ذخایر بزرگ گاز طبیعی نیز هست. حجم این ذخایر در حال حاضر ۵۵ تریلیون فوت مکعب است ولی در صورت ادامه اکتشافات، بیگمان افزایش بیشتری نیز خواهد یافت. بیش از ۸۵ درصد از صادرات نفت خام لیبی به اروپا و تنها ۱۳ درصد آن به آسیا فروخته میشود. ۳۲ درصد از این حجم به ایتالیا، ۱۴ درصد به آلمان، و ۱۰ درصد به فرانسه صادر میشود. چین به تنهایی ۱۰ درصد از صادرات نفت لیبی را جذب میکند. مصرف داخلی نفت در لیبی از ۲۷۰٫۰۰۰ بشکه فراتر نمیرود. از این لحاظ، قدرت صادرات نفت لیبی به نسبت تولید، بهمراتب از کشور پرجمعیتی مانند ایران بیشتر است. ایران با کمتر از ۲ میلیون بشکه ظرفیت صادرات، تنها در حدود ۵۰۰٫۰۰۰ بشکه خام نفت بیشتر از لیبی به بازارهای جهانی میفرستد. با وجود در اختیار داشتن بزرگترین ذخیره درجا، لیبی سومین تولیدکننده بزرگ نفت آفریقا است. از این لحاظ توسعه ظرفیت تولید و صادرات نفت از لیبی، تنها نیازمند سرمایهگذاریهای بیشتر است. هزینه تولید نفت خام در لیبی بسیار پایین و کمتر از ۱ دلار در هر بشکه است - در مقایسه با ۲۰ دلار در هر بشکه هزینه تولید نفت خام در آبهای خزر (آذربایجان و قزاقستان) و ۵۰ دلار هزینه معادل هر بشکه نفت از شنهای نفتی در کانادا. نفت در اختیار مخالفان صنایع نفت لیبی را شرکت دولتی نفت لیبی مدیریت میکند. قراردادهای نفتی لیبی با شرکتهای خارجی بیشتر بر اساس «تقسیم تولید و سود» آن است. نیمی از تولید نفت لیبی را شرکت دولتی نفت آن کشور و نیم دیگر را شرکتهای خارجی مانند انی (ایتالیا)، استاتاویل هیدرو (نروژ)، اکسیدنتال (آمریکا) کونکو فیلیپس (آمریکا)، اکسان موبیل (آمریکا) شل (هلند و بریتانیا) و بیپی (بریتانیا) مدیریت میکنند. نفت لیبی از ۶ پایانه صادراتی در بنادر آن کشور به خارج فرستاده میشود. از این تعداد ۵ پایانه در شرق کشور، نزدیک به بنغازی، واقع شده و هماینک در کنترل نیروهای مخالف قذافی قرار گرفتهاند. ترمینال ششم نزدیک به شهر کوچک زاویه در غرب کشور و نزدیک به طرابلس قرار گرفتهاست. کنترل این شهر نیز اکنون در دست نیروهای مخالف قذافی است. طی چهار ماه گذشته بهطور متوسط هر روز تا ۱٫۱۰۰٫۰۰۰ بشکه نفت از این پایانهها به خارج صادر میشدهاست. بیش از ۸۰ درصد از منابع نفت لیبی در شرق و نزدیک به پایانههای صادراتی آن کشور قرار دارد. گزارشهای رسیده از منابع ایتالیایی و همچنین شبکه خبری الجزیره حاکی از کاهش و یا توقف کامل تولید در این مراکز است. معجزه مالی نفت با استفاده از درآمدهای سرشار ناشی از صادرات نفت خام، اینک طول عمر در لیبی به ۸۰ سال (نزد زنان) رسیده و ۹۲ درصد مردان آن کشور برخوردار از سواد خواندن و نوشتناند و میانگین باسوادی در لیبی از ۸۰ درصد گذشتهاست. میزان درآمد سرانه در این کشور شش میلیون نفری بالغ بر ۱۴٫۰۰۰ دلار در سال است (سه برابر کشور تونس و بیش از ترکیه و ایران). در لیبی نزدیک به ۱٫۵ میلیون تبعه خارجی زندگی میکردند که کارکنان مصری شاغل در لیبی از لحاظ تعداد بیش از هر کشور دیگری بود. با خروج کارکنان صنایع نفت و شاغلین در بخش خدمات، ادامه مدیریت دولت مرکزی در کشور، بهخصوص در بخش غربی و طرابلس، با مشکلات جدی روبهرو خواهد شد. طی روزهای اخیر، دولت آمریکا ۳۰ میلیارد دلار از داراییهای لیبی را در بانکهای آن کشور ضبط کردهاست. بریتانیا به ضبط ۲ میلیارد دلار از داراییهای لیبی در بانکهای لندن مبادرت ورزیده و آلمان نیز اعلام داشته که حداقل تا ۲ ماه از پرداخت درآمدهای نفتی به دولت طرابلس خودداری خواهد کرد. در صورت ادامه وضع موجود، تجارت خارجی با طرابلس عملاً قطع خواهد شد. ساکنان شهر تدریجاً به سمت شرق خواهند رفت و باقیمانده دولت، دچار فلج مالی و توقف اداری میشود. بدون تولید و صادرات نفت و محروم ماندن از درآمدهای نفتی، دولت لیبی عملاً از کار خواهد افتاد. حکومت قذافی در نگاه غرب هم اکنون مرده است. نگرانی کنونی جهان خارج و بهخصوص غرب، از جهت طولانی شدن زمان سقوط قذافی و در نتیجه افزایش هزینههای مالی و انسانی ناشی از جابهجایی او است.
نیروهای وفادار به معمر قذافی، رهبر لیبی، روز جمعه دامنه حملات خود به مناطقی که در دست مخالفان است را گسترش داده و در طرابلس نیز به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند.نیروهای وفادار به معمر قذافی، رهبر لیبی، روز جمعه دامنه حملات خود به مناطقی که در دست مخالفان است را گسترش داده و در طرابلس نیز به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند. بنا بر گزارشها، مخالفان معمر قذافی قصد داشتند پس از نماز جمعه، در طرابلس، پايتخت ليبی، دست به راهپیمایی بزنند ولی هواداران قذافی با شلیک گلولههای لاستیکی و پرتاب گاز اشکآور این جمعیت که حدود ۱۵۰۰ نفر بودند را پراکنده کردند. در همین حال، نیروهای مخالف حکومت لیبی که مناطقی از شرق این کشور را در دست دارند روز جمعه گفتند در حملات خود به سوی غرب، موفق شدهاند کنترل فرودگاه شهر نفتخیز «رأس لانوف» را بهدست بگیرند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، پزشکان بیمارستانهای رأس لانوف از شمار زیادی کشته و زخمی در جریان این درگیریها خبر میدهند. در همین حال، یک سخنگوی حکومت لیبی روز جمعه به رویترز گفت که نیروهای هوادار قذافی امید دارند که «احتمالاً امشب» کنترل شهر «زاویه» را از دست نیروهای مخالف حکومت بیرون آورند. ساکنان شهر زاویه که در ۵۰ کیلومتری طرابلس قرار دارد میگویند که نیروهای معمر قذافی روز جمعه در این شهر دست کم ۳۰ تن را کشتهاند. بامداد جمعه گزارشهایی در مورد بمباران شهرهای بریقه و اجدابیا در لیبی منتشر شد و بعد از ظهر جمعه عبدالجلیل، رهبر شورای مخالفان معمر قذافی گفت که مخالفان حکومت مقاومت خود را تا زمانی که تمامی لیبی «آزاد نشده» ادامه خواهند داد. از سوی دیگر، روز جمعه، پلیس بینالملل هشداری را در مورد معمر قذافی و ۱۵ تن دیگر از افراد خانواده و نزدیکان او صادر کرد تا از این راه مسئله تحریمهای بینالمللی علیه رژیم قذافی را تقویت کند. پلیس بینالملل، اینترپل، با اعلام این هشدار گفت که هماینک «مشخص شدهاست که معمر قذافی و بستگان و همپیمانان او در طراحی حملات علیه شهروندان غیر نظامی، از جمله بمباران هوایی این شهروندان دست داشتهاند.» این هشدار از سوی سازمان اینترپل به ۱۸۸ کشور عضو این سازمان فرستاده شده که این اطلاعات میتواند باعث ممنوعیت سفر افراد یاد شده و مسدود شدن داراییهای آنها شود. گزارشها حاکی است که امدادگران بینالمللی روز جمعه تلاشهای خود را برای پناه دادن به سیل جمعیتی که به مرزهای لیبی با دیگر کشورها آمدهاند افزایش دادند و هماینک از شدت موج افراد مانده در مرزها کاسته شدهاست. باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده روز پنجشنبه گفت که معمر قذافی، رهبر لیبی، مشروعیت خود برای رهبری را از دست داده و « باید برود .» دیوان بینالملی لاهه نیز روز پنجشنبه تحقیقات خود درخصوص جنایات احتمالی حکومت لیبی علیه مردم این کشور را آغاز کرد. شورشها و اعتراضهای معترضان در ليبی بيش از دو هفته است که آغاز شده و این اعتراضات بخشی است از موج اعتراضی در بسیاری از کشورهای جهان عرب که آغاز آن از تونس بود.
علی عبدالله صالح ، رئیس جمهوری یمن ، طرح پیشنهادی مخالفان برای انتقال قدرت در سال جاری میلادی را رد کرد. احزاب و گروههای اپوزیسیون یمن به رئیس جمهوری این کشور پیشنهاد کرده بودند تا پایان سال ۲۰۱۱ قدرت سیاسی در کشور را بتدریج به نمایندگان معترضین منتقل کند. عبدالله صالح با رد این پیشنهاد گفته است همانطور که اعلام کرده تا پایان دوره ریاست جمهوریش در سال ۲۰۱۳ ،در قدرت باقی خواهد ماند. درهمین حال روز جمعه صدها هزار تن از مخالفان عبدالله صالح در صنعا ، پایتخت ،و دیگر شهرهای آن کشور دست به تظاهرات زده وخواستار برکناری او شدند. به گفته نمایندگان گروههای شیعه ، روز جمعه ارتش یمن به تظاهرات معترضین در شهر « حرف سفیان » با راکت حمله کرد که در نتیجه آن دو نفر کشته و دستکم ۱۳ نفر مجروح شدند.
روز جمعه هزاران نفر از شهروندان ترکیه ، اعضای اتحادیه های کارگری، نمایندگان سازمانهای غیر دولتی و احزاب اپوزیسیون و صدها روزنامه نگار در شهرهای استانبول و آنکارا در اعتراض به بازداشت هشت روزنامه نگار ، تظاهرات کردند. روز پنج شنبه پلیس ترکیه بدستور دادستانی ، هشت تن از روزنامه نگاران ترک را بازداشت کرد. به گفته مقامات قضایی ترکیه، این بازداشتها مربوط به پرونده طرح کودتا علیه دولت اسلامگرای رجب طیب اردوغان است. دادستانی ترکیه تا کنون صدها نفر از فرماندهان ارتش، وکلا، روزنامه نگاران ، اعضای احزاب اپوزیسیون و فعالان سیاسی را به اتهام دست داشتن در طرح کودتا علیه دولت اردوغان بازداشت و شماری از آنها را محاکمه کرده است. اتحادیه اروپا و آمریکا با ابراز نگرانی از بازداشت روزنامه نگاران ترک، خواهان احترام به آزادی بیان از طرف مقامات آن کشور شده اند.
شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیهای از هوادران جنبش سبز دعوت کرد که روز سهشنبه و همزمان با روز جهانی زن، در اعتراض به دستگیری موسوی و کروبی به همراه همسرانشان دست به اعتراض بزنند.شورای هماهنگی راه سبز با صدور بیانیهای از هوادران جنبش سبز دعوت کرد که روز سهشنبه و همزمان با روز جهانی زن، در اعتراض به دستگیری میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان، بار دیگر دست به اعتراض بزنند. بیشتر بخوانید: امير ارجمند: مقامات ایران حاضر به تعیین وضعيت حقوقی موسوی و کروبی نشدهاند صالحی: موسوی و کروبی ممکن است در حال حاضر به ميل خود در خانه نباشند فرزندان موسوی و رهنورد: بی خبریم و نگران در پنجمین بیانیه شورای هماهنگی راه سبز، با اشاره به تجمعات هفته گذشته مخالفان در واکنش به دستگیری رهبرانشان در چندین شهر، این شورا تاکید کرده است که «روز ۱۰ اسفند در خیابانهای تهران و شهرستانها پویایی و زنده بودن این جنبش مدنی و حقوقمحور را به رغم فضای پلیسی و امنیتی حاکم و تمهید هزاران نیروی نظامی و شبه نظامی برای جلوگیری از این حضور به نمایش گذاشت.» شورای هماهنگی راه سبز امید، تصریح میکند که تا آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، جنبش سبز باید «به اعتراضات به هر شیوهای که ممکن است» ادامه داده تا به گفته این شورا «حاکمیت دریابد ... به بند کشیدن آنها جز اینکه برگ سیاه دیگری بر کارنامه حاکمیت اقتدارگرا اضافه کند، اثر دیگری ندارد و فقط یک مطالبه دیگر بر فهرست مطالبات تاریخی جنبش سبز میافزاید و آنهم آزادی رهبران جنبش است.» شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه با اشاره روز جهانی زن که مقارن با سهشنبه ۱۷ اسفند است، به نقش زنان ایرانی در جنبش سبز و اعتراضهای اخیر اشاره کرده و میافزاید: «حضور فعال زنان در جنبش سبز را میتوان با شهادت ندا آقاسلطان در روزهای آغازین و در پیشانی آن شناسایی کرد، به گونهای که به نماد این جنبش در سراسر جهان تبدیل شد، و این حضور را در همه روزهای سخت پشت سر گذاشته شده میتوان در همه جا دید، از کهریزک تا اوین، از صبوری مادران وهمسران هزاران زندانی، و از همراهی دکتر زهرا رهنورد و فاطمه کروبی همپای رهبران جنبش میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که این روز به همین دلیل به بند اسارت و زندان گرفتار آمدهاند.» درپایان این بیانیه، بر برپایی تجمعات اعتراضی در روز سهشنبه و مقارن با روز جهانی زن تاکید و تصریح شده است: «شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامههای فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمعهای اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت مینماید و از همراهان سبز میخواهد که فعالانه در برنامههای این روز شرکت نمایند.» روز سهشنبه گذشته، در پاسخ به فراخوان این شورا و در اعتراض به دستگیری میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی، مخالفان در شهرهای مختلف ایران به خیابانها ریخته و شعارهای ضدحکومتی سردادند. به دنبال فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، برای راهپيمايی در روز ۲۵ بهمن در حمايت از قيام مردم مصر و تونس و برگزاری تظاهرات در تهران و چند شهر ديگر ايران، مقامهای جمهوری اسلامی با افزايش محدوديتها برای اين دو رهبر مخالفان، ابتدا آنها را به طور کامل در حصر خانگی قرار داده، و طبق گزارشهای منتشر شده، آنها را به مکانی دیگر منتقل کردهاند. در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته به آنها زندانی شدن میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمی کروبی را تکذیب میکنند اما سایت کلمه از انتقال آنها به زندان حشمتیه خبر داده است. در همین فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی به طور قطع اعلام کردهاند که پدر و مادرشان دیگر درخانه خود نیستند و اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته به حکومت کذب است.
محمد علی آبادی رئيس سازمان تربيت بدنی جمهوری اسلامی ايران در دولت نهم، در تاريخ چهارم آذر ۱۳۸۴، از روند خصوصی سازی استقلال و پرسپوليس خبر داد.محمد علی آبادی رئيس سازمان تربيت بدنی جمهوری اسلامی ايران در دولت نهم، در تاريخ چهارم آذر ۱۳۸۴، از روند خصوصی سازی استقلال و پرسپوليس خبر داد. او بيست و دوم آبان ۱۳۸۶، اين طرح را نه فقط برای قرمز و آبی های تهران، بلکه شامل کليه باشگاه های دولتی دانست. اما اين اتفاق در دولت نهم رخ نداد. محمود احمدی نژاد رئيس جمهور ايران در دولت دهم، ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۸ تاکيد کرد که پرسپوليس و استقلال واگذار خواهند شد. دو روز بعد، علی آبادی به ايسنا گفت که تدبير رئيس جمهور در اين خصوص بسيار شايسته است. او هشتم خرداد همان سال، تاکيد کرد که قبل از آغاز فصل جديد ليگ برتر(دوره قبلی)، اين دو باشگاه را به مردم واگذار خواهند کرد. ۱۱ مرداد امسال، علی سعيدلو رئيس ورزش در دولت دهم در گفتگو با ايسنا اعلام کرد تا چهار ماه ديگر استقلال و پرسپوليس خصوصی میشوند. اما تمام اين مصاحبه ها، از حد حرف فراتر نرفت و به جای خصوصی سازی ورزش ايران، وزارتخانه شدن سازمان تربيت بدنی به تصويب مجلس شورای اسلامی رسيد تا عرصه ورزش، بيش از پيش در چنبره دولت محصور شود. از بخش خصوصی در ورزش ايران، فقط چند باشگاه در ليگ های غير فوتبالی فعاليت می کنند. باشگاه هايی که پارسال بودند اما امسال نيستند. يا امسال اعلام حيات کرده اند و در نيمه های فصل، گفته اند که سال آينده فعاليتی نخواهيم داشت. بخش خصوصی با مسئولين حکومتی! «استيل ورشکسته!»، اين شعاری است که هواداران تيم های رقيب، هنگامی که با استيل آذين مسابقه دارند سر می دهند. اف.سی هاليوود و شهاب زودگذر فوتبال ايران نيز از سال آينده فعاليتی در ليگ برتر نخواهد داشت. استيل آذين يکی از عجيب ترين باشگاه ها در تاريخ فوتبال ايران است. باشگاهی تازه تاسيس که در مدتی کوتاه، بسياری از مربيان و بازيکنان سرشناس فوتبال ايران را جذب کرده و بلافاصله تغيير داده. اين باشگاه که در حال حاضر در رده آخر جدول ليگ برتر قرار گرفته، در فصل جاری از مديريتش گرفته تا کادر سرپرستی و کادر فنی و بازيکنان، بارها دچار تغيير و تحول شده. هر بار گفته شده که اين باشگاه به يک شوک نياز دارد. اما خبرسازترين شوک ها نيز تکانی به اين تيم نداده اند. در زير، چند نمونه از شوک های بی اثر به پيکر استيل آذين آمده است. ۱- جذب تومباکوويچ به عنوان سرمربی ۲- برکناری تومباکوويچ و هدايت تيم توسط افشين پيروانی ۳- جذب مهدی مهدوی کيا ۴- اخراج علی کريمی ۵- بازگرداندن مجدد کريمی ۶- آمدن و رفتن حشمت مهاجرانی ۷- اخراج سردار آجورلو ۸- استفاده از مهريزی، مديرعامل محبوب بازيکنان ۹- استعفای مهريزی ۱۰-جذب علی پروين به عنوان مدير فنی و اولتيماتوم او برای جمع آوری هدفون ها از گوش بازيکنان! ۱۱-صدور رضايتنامه برای علی کريمی به عنوان بازيکن آزاد ۱۲ – جذب محمد خاکپور به عنوان سرمربی و پنجشنبه محمد خاکپور سرمربی تيم فوتبال استيل آذين تهران نيز از ادامه همکاری با اين تيم صرف نظر کرد. هدايتی و وعده های نافرجام از جمله وعده و وعيدهای هدايتی مالک باشگاه استيل آذين که هرگز رنگ واقعيت به خود نگرفت، نمونه هايی در زير آمده است. هدايتی: سهام باشگاه نيوکاسل را می خرم توضيح: اين اتفاق هرگز حتی در حد طرح خبر در رسانه های انگليسی زبان نيز رخ نداد. هدايتی: اولين تيمی هستيم که وارد بورس شديم و از ديروز (پارسال) هم سهام باشگاه دارد بين هواداران باشگاه توزيع می شود توضيح: سازمان بورس و اوراق بهادار تکذيب کرد. هدايتی: استيو بروس را می آورم. هدايتی: سولی تروم نروژی را می آورم. هدايتی: مصطفی دنيزلی را می آورم. هدايتی: فاتح تريم را می آورم. اين مربی ها نيز هرگز هدايت استيل آذين را برعهده نگرفتند. هدايتی در شرايطی که مدعی ترويج بخش خصوصی در فوتبال ايران بود، چهره های شاخص حکومتی و صاحب منصبان نظامی و مقامات قضايی را وارد ساختار اداری و اجرايی باشگاهش کرد! حضور مجموعه ای از سردارها، قاضی ها، مدير سابق صداوسيما در دفتر لندن، تجمع لژيونرهای سابق و پا به سن گذاشته، پخش زنده بازی ها از شبکه تهران با هزينه ای۲۵۰ ميليون تومانی و ساير تمهيدات نيز به جايی نرسيد. اين تيم که نماد ورشکستگی خصوصی سازی در ورزش ايران است، اينک در ته جدول رده بندی ليگ برتر فوتبال ايران قرار دارد.
روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران خبر از نهایی شدن بسته سیاستی - نظارتی نظام بانکی برای سال آینده داده است.روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران خبر از نهایی شدن بسته سیاستی - نظارتی نظام بانکی برای سال آینده داده است. به گفته حسین رحمانینیا، عضو شورای پول و اعتبار، بانک مرکزی نظرات خود را پس از سه بار ویرایش نهایی و برای تصویب و ابلاغ به شورای پول و اعتبار ارائه داده و اکنون در دستور کار شورای پول و اعتبار قرار گرفته است. به گفته آقای رحمانینیا، نرخ ارز، شناورسازی سود، نرخ تورم و نرخ سود اعم از مبادلهای مشارکتی از موضوعات مهمی هستند که در شورای پول و اعتبار به بحث گذاشته خواهد شد. به گفته این عضو شورای پول و اعتبار، باید مشکلاتی که طی سالهای گذشته در جهت دادن تسهیلات به بخش تولید ثروت وجود داشت برطرف شود و به نظر میرسد که نگاه شورای پول و اعتبار هم به سمت اعطای تسهیلات به بخش تولید باشد. بانک مرکزی امیدوار است بتواند پیشنهادات خود را به تصویب شورای پول و اعتبار برساند. هرچند که تصویب این پیشنهادات از سوی شورای پول و اعتبار هم این پیشنهادات را لازمالاجرا نمیکند. محمود احمدینژاد در سالهای پیش نشان داده است که خود شخصا تعیینکننده نهایی نرخ سود بانکی و دیگر تصمیمهای مهم پولی در کشور بوده است. بودجه بالاخره به مجلس رسید محمود احمدینژاد روز یکشنبه دوهفته پیش با حدود دو ماه تاخیر لایحه بودجه سال آینده را به مجلس داد و ویژگیهای این لایحه را چنین برشمرد: «یکی از مهمترین ویژگیهای این بودجه تاکید و توجه بر عدالت است. از دیگر ویژگیهای بودجه تاکید و توجه جدی به کاهش فاصله طبقاتی است. از ویژگیهای دیگر بودجه نگاه فرهنگی حاکم بر بودجه است. از ویژگیهای دیگر بودجه پشتیبانی و تاکید بر توانمندسازی بخش مردمی و تعاونی در اقتصاد و فرهنگ و عرصه سیاسی است. از ویژگیهای دیگر قانون بودجه سال آینده توجه به نهاد خانواده، تقویت نهاد خانواده و ارتقاء جایگاه متعالی زن در جامعه و فعالیتهای انقلابی و آرمانی است. توجه به مساجد، توجه به مدارس علمیه، توجه به کانونهای فرهنگی که تولیدکننده اندیشههای اسلامی و آرمانی و انقلابی هستند در بودجه دیده شده است. در بخش تولید به تقویت تولید داخل و ترویج فرهنگ مصرف تولید داخل توجه جدی شده است. از امر سرمایهگذاری در بخشهای گوناگون حمایت میشود. سیر فزاینده گرایش به سرمایهگذاری مولد در سال آینده با سرعت بیشتری افزایش پیدا خواهد کرد.» از فریدون خاوند، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی، پرسیدم بودجه سال آینده چه ویژگیهای اقتصادی دارد؟ فریدون خاوند: میدانیم که بودجه کل کشور از دو بخش تشکیل میشود. اول بودجه عمومی یا بودجه وزارتخانهها و دستگاههای تابعه است و دوم بودجه شرکتهای دولتی. در این لایحه حجم کل بودجه پیشنهادی دولت برای سال آینده ۵۳۹ هزار میلیارد تومان است که ۱۷۷ هزار میلیارد تومان آن بودجه عمومی است و ۳۶۲ هزار میلیارد تومان بودجه شرکتهای دولتی. مهمترین نکتهای که در این لایحه بودجه جلب توجه میکند این است که این لایحه خیلی انبساطی است، یعنی این که حجم کل بودجه نسبت به سال جاری خورشیدی حدود ۴۶ درصد افزایش پیدا کرده. یکی دیگر از نکاتی که در این لایحه دولت جلب توجه میکند، بالا رفتن بودجه شرکتهای دولتی است. در سال جاری خورشیدی ۲۵۲ هزار میلیارد تومان است و سال آینده در لایحه بودجه به ۳۶۲ هزار میلیارد تومان در سال آینده میرسد. یعنی ۴۳ درصد بودجه شرکتهای دولتی افزایش پیدا میکند و این نشان میدهد که اقتصاد ایران بیش از همیشه زیر سلطه بخش دولتی است. نکته سوم که در این لایحه بودجه جلب توجه میکند، غلبه روزافزون نفت بر بودجه است. یعنی این که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ بهای هر بشکه نفت ۸۰ دلار در نظر گرفته شده و این به این معناست که برای چرخاندن امور کشور از این پس دولت احتیاج دارد که از محل صدور هر بشکه نفت ۸۰ دلار برداشت کند. برای مثال، در لایحه بودجه ۱۳۸۳ یعنی هفت سال پیش میانگین بهای هر بشکه نفت ۲۲ دلار در نظر گرفته شده بود. بنابراین در بودجه سال آینده ما در عرصه بودجهبندی از ۲۲ دلار برای هر بشکه نفت یک دفعه جهش پیدا کردیم به ۸۰ دلار و این نشاندهنده سهم روزافزون نفت است. آقای احمدینژاد در مورد اشتغال هم به مجلس این آمار را داد: «بر اساس برآوردهایی که ما داریم حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر متقاضی شغل الان در بازار موجود است. با پیشبینیهای انجام شده تا پایان سال ۹۲ هر سال یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اضافه میشود به این جمعیت. بعد از سال ۹۲ این کاهش پیدا میکند به ۸۰۰ هزار نفر. امسال تا پایان ماه قبل یک میلیون و ۶۰۰ هزار اشتغال ایجاد شد. پیشبینی این است که تا پایان سال به یک میلیون و ۸۰۰ هزار برسیم. اگر بخواهیم تا سال ۹۲ به نرخ ۲ تا ۳ درصد که یک نرخ طبیعی است در بازار کار برسیم، سالانه چیزی حدود دو میلیون و دویست هزار تا دو میلیون و چهار صد هزار شغل باید در کشور ایجاد شود.» آیا این طور که آقای احمدینژاد میگوید در سال جاری یک میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد شده؟ ما در تمام کشورهای جهان میبینیم که نرخ اشتغال در رابطه تنگاتنگ با نرخ تولید است. هر واحدی که بر نرخ رشد کشور اضافه میشود میتواند چند ده هزار یا چند صد هزار، بستگی به کشورهای مختلف، کار ایجاد کند. چه طور امکان دارد که ایران با نرخ رشد یک تا یک و نیم درصدی توانسته باشد یک میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی در کشور به وجود بیاورد. در حالی که بر اساس برنامه چهارم که در برنامه پنجم هم تکرار شده، ایران به رشد ۸ درصدی نیاز دارد تا این که بتواند سطح بیکاریاش را ثابت نگاه دارد و بالاتر نرود. اگر ایران نرخ رشدش چنین پائین باشد چه طور امکان دارد که توانسته باشد این همه شغل به وجود بیاورد. اما نکته دیگر که آقای احمدینژاد وعده داد به مجلس مسئله رشد صادرات غیرنفتی بود. آقای احمدینژاد گفت: «به صادرات کالا و خدمات توجه جدی شده است. دوستان اطلاع دارند که سال جاری صادرات غیرنفتی ما از مرز ۳۰ هزار میلیارد تومان یعنی سی میلیارد دلار فراتر خواهد رفت که این یک انقلاب در تولید داخل است.» آیا زمینه بالا بردن صادرات غیرنفتی ایران به حدود ۳۰ میلیارد دلار فراهم است از نظر اقتصادی؟ در آمار صادرات غیرنفتی که طی چند سال گذشته از طرف جمهوری اسلامی ارائه میشود و رقم آخرش هم گویا این بوده که ۱۰ ماه اول سال جاری چیزی حدود ۲۳ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی از ایران صادر شده، اگر از این صادرات میعانات گازی را و همین طور فرآوردههای پتروشیمی را که در واقع کالاهایی هستند در ارتباط نزدیک با نفت، بیرون بیاورید، چیزی حدود ۱۰ تا ۱۳ میلیارد دلار صادرات واقعی غیرنفتی برای ایران میماند و اگر این مقدار را با صادرات غیرنفتی کشورهایی مانند ترکیه و تایلند... حالا از تایوان و کره جنوبی صحبت نمیکنیم... مقایسه کنید میبینید که ایران از لحاظ صادرات واقعی غیرنفتی با یک جمعیت ۷۵ میلیون نفری در ردیف بسیار حاشیهای قرار دارد. از طرف دیگر عوامل متعدد از تنشهایی که در روابط بینالمللی ایران وجود دارد، راه ایران را برای دستیابی به بعضی از بازارهای بسیار پر رونق مثل آمریکا و حتی اروپا تا اندازه زیادی بسته و همین طور عدم عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت و مسائل دیگر در مجموع به نظر میرسد که این ادعا که میشود ایران را از لحاظ صادرات غیرنفتی در ردیف ممتازی قرار داد، ادعایی است در مجموع به نظر من تا اندازه زیادی غیرواقعی. پس از پایان ارائه لایحه بودجه به مجلس، علی لاریجانی، رئیس مجلس، از نمایندگان و کمیسیونهای مجلس خواست سریعتر به بررسی لایحه بپردازند. «ده روز فرصت هست که نمایندگان پیشنهادشان را مطرح کنند. خواهش میکنیم که از امروز شما بحثتان را آغاز کنید. مطالعه بفرمایید. از کمیسیونهای تخصصی هم میخواهیم که از امروز کار خود را شروع کنند و آنها ۱۹ روز فرصت دارند برای رسیدگی. خواهش ما این است که با توجه به کوتاه بودن زمان فرصت را کمتر بگیرید. اگر بتوانید در ۱۲ روز کارتان را انجام دهید کمک به ما کردید که ما بتوانیم زودتر بحث بودجه را در مجلس مورد بررسی قرار دهیم.» چنان چه مجلس نتواند تا آخر سال بررسی و تصویب را تمام کند مجبور به صدور مجوز هزینههای دولت برای فروردینماه در حد فروردین سال ۱۳۸۹ خواهد بود. بررسی شاخصهای فضای کسب وکار در ایران مرکز مطالعات اقتصادی گروه پژوهشی - صنعتی آریانا که در ایران است به بررسی فضای کسب و کار در ایران دست زده و در این بررسی به این نتیجه رسیده است که به جز شاخص دریافت مجوز و شاخص شروع کسب و کار سایر شاخصهای فضای کسب و کار مانند ثبت دارایی، حمایت از سرمایهگذاری، دریافت تسهیلات بانکی، تجارت خارجی و تضمین قراردادها در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در مقایسه با چهار سال پیش بدتر شده است. از هادی زمانی، کارشناس اقتصادی در لندن، پرسیدم که چه اهمیتی این شاخصها برای اقتصاد ایران دارد؟ هادی زمانی: وقتی میخواهید کسب و کار و فعالیت اقتصادی در یک کشور آغاز کنید، موفقیت شما به مجموعهای از عوامل بستگی دارد. این عوامل را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول عواملی هستند که مربوط به خود شما هست، در حیطه اختیارات شماست. برای نمونه این که چقدر سرمایه دارید، چقدر توانایی و کارآمدی دارید، مسئول این عوامل شما هستید. اما علاوه بر این گروه دیگری از عوامل هستند که در کنترل شما نیست. مسئولش شما نیستید. برای مثال این که ثبات اقتصادی و سیاسی در کشور چقدر باشد. طبیعی است وقتی ثبات اقتصادی و سیاسی نباشد، شما هر چقدر هم سرمایه داشته باشید، هر چقدر هم با استعداد باشید و توانایی داشته باشید، موفقیتتان زیاد نخواهد بود. یا برای نمونه این که قوانین دست و پاگیر در کشور چقدر باشد. ساختارهای حقوقی و زیرساختهای اقتصادی وجود داشته باشد یا نه. وقتی این عوامل وجود نداشته باشد، انجام فعالیتهای اقتصادی دشوار و کارآمدی آن پائین خواهد بود. اینها را کلاً میگوییم فضای کسب و کار. یعنی این که بخش عمدهای از ایجاد شرایط لازم مناسب برای فضای کسب و کار خارج از حیطه سرمایهگذار است و به عهده دولت است؟ مهمترین مسئولیت دولت این است که این فضا را برای اقتصاد به وجود بیاورد. زیرساختهای مناسب را فراهم کند، قوانین مناسب به وجود بیاورد. موانع کار را حذف کند. الان نزدیک به چند دهه است که بعد از انقلاب، ایران به دلیل مناسب بودن فضای کسب و کار در رتبههای بسیار پائین جدول قرار دارد. یعنی از میان ۱۸۳ کشور، ایران در سال گذشته مقام ۱۲۹ یا ۱۳۰ را به دست آورده. این خیلی پائین است. توجه داشته باشید که در بین این ۱۸۳ کشور کشورهایی هستند که بسیار عقبافتاده هستند. یا کشورهایی هستند که دچار جنگهای داخلی و ناآرامیهای گسترده هستند. برای مثال در همسایگی ما افغانستان است. خب، افغانستان هم در این جدول است. سودان هم هست. کشورهایی در آفریقا هستند که خیلی وضعشان قابل مقایسه با ایران نیست. در واقع به لحاظ کسب و کار، پایگاه و مقام ایران تنزل کرده به چنین حدی در پائین جدول. چشماندازی هست که در آینده ایران بتواند از رتبههای بهتری برخوردار شود؟ متاسفانه باید بگویم با توجه به شرایط فعلی و وضعیت حکومت احتمالش بسیار ضعیف است. اولاً به لحاظ بینالمللی ایران در تحریم اقتصادی و انزوای اقتصادی است. این فضای کسب و کار را مناسب نمیکند. به لحاظ داخلی بیامنی سیاسی و اقتصادی وجود دارد. بیثباتی وجود دارد. این بیثباتی سیاسی هرج و مرجی که الان کل بدنه و اقتصاد کشور را و سیاست کشور را گرفته فضای مناسبی برای فعالیتهای اقتصادی و شروع اشتغال یا کسب و کار تازه نیست. همین طور نگاه ایدئولوژیکی که بر حکومت غالب است با یک برداشت اقتصادی سالم سازگاری ندارد. یک نوع عوامفریبی، سردرگمی، ندانمکاری، همه اینها بر آن مسلط است. ایدئولوژیزدگی بسیار شدید. اضافه بر اینها آن ساختار اقتصاد سیاسی ایران عمدتاً بر پایه رانتخواری، تقلب، فساد بنا دارد. آنها که منفعت میبرند و کلید کار دستشان هست منافعشان از راههای سالم نیست. همهاش ایجاد پیچ و خمها در اقتصاد در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور هست. از طریق این پیچ و خمها، رشوه گرفتن، رانتخواری و غیره هست. مجموع این عوامل را بگذارید، ساختار سیاسی کشور الان به عنوان یک مانعی در برابر توسعه اقتصادی و سیاسی کشور عمل میکند و تا زمانی که این ساختار سیاسی کشور اصلاح نشود بعید است که فضای کسب و کار مناسبی در ایران به وجود بیاید. از این بررسی میتوان این طور برداشت کرد که در دو سال گذشته ایران به رتبه بهتری در بعضی از این شاخصها دست پیدا کرده. آیا این بهبود اهمیت اقتصادی قابل ملاحظهای دارد؟ اندک پیشرفتی هم که در این دو سال اخیر در این شاخصها دیده میشود، آنها را نباید جدی گرفت. در یکی دو سال اخیر ایران به خاطر این که مانع تحریمها را دور بزند، یک سری از شرکتهایی را که عمدتاً وابسته به سپاه هستند به صورت خصوصی ثبت کرده. این شرکتها دسترسی به تسهیلات اقتصادی دارند. خیلی راحت مجوز اقتصادی میگیرند (بهشان داده میشود)، برای این اصلاً تاسیس شدهاند. در نتیجه این نوع فعالیتها که عمدتاً شبه خصوصیاند به دلایل خاصی بنا شدهاند، در این شاخصها منعکس شدهاند و شما یک مقدار بهبود نسبی در مقایسه با سال گذشته میبینید. ولی این بهبود بهبود کاذب است. به خاطر این که تصویر دقیقتری از فضای کسب و کار در ایران داشته باشید باید بروید در آن نمونه آماری که بر اساس آنها این مناسبات انجام گرفته در آن آمار این شرکتهایی را که وابسته به سپاه هستند، شرکتهای شبه خصوصی را حذف کنید و آن موقع شاخصهایی که به دست میآید و فضایی که به دست میآید، تصویری که به دست میآید، بسیار بدتر است. ناآرامیهای لیبی بازارهای جهانی در پی ناآرامیها در خاورمیانه و شمال آفریقا که یکی از حساسترین مناطق جهان است و امکان سرنگونی دولتهای استبدادی در این کشورها اکنون نگران پیامدهای این تحولات سیاسی برای اقتصاد جهان هستند. اولین تاثیر این ناآرامیها در هفتههای گذشته تلاطم در بازار نفت بوده است. از مهرداد عمادی، کارشناس اقتصادی و مشاور اتحادیه اروپا در لندن، پرسیدم این ناآرامیها چه پیامدهایی میتواند برای بازارهای جهان داشته باشد؟ مهرداد عمادی: اثری که در مرحله اول در بازار جهانی گذاشته این است که بازارها را بسیار نگران کرده. از بازار بورس گرفته تا بازارهای ارز. الان میبینیم که چند روز است دو مرتبه دلار و طلا در بورس افتادهاند. اینها عمدتاً منعکسکننده این است که بازارها نگران هستند که مدت زمانی که این جنبشها به نتیجههای مشابه در مصر و تونس برسد، ممکن است طولانی شود. این کشورها نه تنها بازارهای مصرفی هستند برای کشورهای صادرکننده چه در غرب و چه در چین و هند، در کنار آن موقعیت ژئوپولیتیک خیلی حساسی دارند در چارچوب تردد صادرات نفت و بعضیهایشان هم صادرکننده و تولیدکننده نفتاند، مثل لیبی. در این چارچوب اثر مستقیم و نگران کنندهای که وجود داشته این است که بازار نفت یک مقدار دچار تلاطم شده و خریداران نفت بیشتر شدهاند که طبیعتاً این دو اثر خواهد گذاشت. یکی این که کشورهایی که میتوانند تولید خود را افزایش دهند یک درآمد غیرمنتظره نصیبشان خواهد شد. کشورهایی مثل عربستان، کویت، قطر. کشورهای وارد کننده نفت، شروع کردهاند به ذخیرهسازی نفت و این باعث خواهد شد که در آینده نه چندان دور که این خیزشها به نتیجه برسد، شاهد این باشیم که بهای نفت به شدت پائین بیاید. چون این ذخیره باعث خواهد شد که تقاضای روز برای صادرات نفت پائین بیاید. در این چارچوب هر دوی این اثرها اثرات قابل توجهی در نقل و انتقال نفت و در نرخ تورم در بازار نفت و انرژیهای جانشین خواهند داشت. اروپا در مقایسه با آمریکا خیلی بیشتر وابسته به نفت کشورهایی مانند لیبی بوده و خواهد بود. آیا در درازمدت اروپا چه گزینهای دارد برای تامین مواد سوختی مورد نیاز خود و جایگزینی لیبی؟ حدود ۱۵ ماه پیش ارزیابی که در سطح اتحادیه اروپا شد این بود که کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که کشورهای صادرکننده نفتاند، به خاطر چارچوب حکومتهای سیاسی نامطمئن هستند و دیر یا زود اینها دچار ریزش خواهند شد و یک دوره انتقالی که باعث افزایش بهای نفت خواهد بود به وجود خواهد آمد. به این خاطر حدود ۱۵ ماه پیش اتحادیه اروپا سیاستی را در چارچوب امنیت انرژی اتخاذ کرد که پیرو آن سرمایهگذاریهای بسیار قابل توجه در کشورهایی مثل آذربایجان، ازبکستان و حتی روسیه در حوزه ساخالین دو کردند که عمدتاً نقطه تمرکز وارداتشان را از نظر منبع از شمال آفریقا و خاورمیانه منتقل کنند از نظر جغرافیایی به کشورهای شمالی دریای خزر. در این چارچوب اتفاقی که خواهد افتاد این خواهد بود که ما از حدود یک سال تا ۱۸ ماه دیگر به بعد خواهیم دید که تقاضای اتحادیه اروپا برای صادرات نفت کشورهای جنوبی حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا مثل لیبی به طرز قابل توجهی تا نزدیک ۲۸ درصد پائین بیاید که این خبر خوبی برای این کشورها نخواهد بود. برای این که این بازار مهم اتحادیه اروپا که ۲۷ کشور و نزدیک ۳۵۰ میلیون مصرفکننده انرژی بازار را به طرز قابل توجهی از دست خواهند داد. در واقع نگرانی عمده از قطع تولید نفت و صدور نفت تا خود قیمت نفت است. آیا تا چه اندازه میشود تصور کرد که در لیبی در صورت تغییر حکومت تولید نفت تضمین شده باشد. طبیعی است سر صدور و قیمتش میتوانند با اروپا چانه بزنند. ولی خود تولید نفت آیا میشود پیشبینی کرد که ادامه پیدا کند بدون وقفه؟ پیشبینی در حال حاضر زود است که بتوانیم چنین ارزیابی کنیم. ولی یک مسئله را بد نیست یادآور شویم که در چند سال اخیر بریتیش پترولیوم سرمایهگذاریهای بسیار سنگینی در حوزههای نفت و گاز لیبی کرده. الان آنجا این حوزههای نفتی یک چیزی نزدیک به ۵۵ درصد تولیدشان را بالا برده. در چارچوب این ۹۱ درصد درآمد ارزی دولت طرابلس از صادرات نفت است. ارزیابی منطقی اینها این خواهد بود که صدور نفت قبل از این که به واردکنندگان و مصرفکنندگان صدمه بزند به شهروندان لیبیایی این لطمه را خواهد زد. در این چارچوب شاید کاهش تولید نفت و حتی تولید موقتش که کم میبینم احتمالش را پیش میآید، اما این بسیار کوتاهمدت خواهد بود. به دو دلیل. یک این که متاسفانه در سه سال اخیر سیاستهای آقای قذافی ذخیرههای ارزی لیبی را به شدت کم کرد و در مرحله دوم این که پروژه بریتیش پترولیوم در آنجا بسیار از نظر توسعه نقش لیبی در اوپک اثر مثبت خواهد داشت که لیبی را میتواند به عنوان یک بازیکن عمده و اگر وارد اوپک شود به صورت فعال، بکند. این به نفع منافع استراتژیک لیبی نیست که بخواهد یک چنین پتانسیلی را به این سادگی از دست بدهد. در نتیجه من خیلی بعید میدانم که در میانمدت یعنی بالای ۱۲۰ روز شاهد تشنجهایی باشیم که این تولید و صادرات نفت را از لیبی به طور جدی زیر خطر ببرد. وقایع یک سال اخیر شاید این را وصل کنم به این مسئله، نشان داده که هرگاه دولتی سر کار نباشد که این دولت رابطهاش با شهروندان سازنده و مثبت باشد، بستن قرارداد و از نظر اقتصادی وارد قراردادهای درازمدت شدن با چنین دولتی بسیار پرهزینه و نامطمئن خواهد بود.
جين شارپ پژوهشگر ۸۳ ساله سابق دانشگاه هاروارد آثار متعددی در مورد مبارزه سياسی و مدنی مسالمت آميز نوشته است. يکی از اين کتاب ها با عنوان « از ديکتاتوری تا دمکراسی» راهنمای عمل بسياری از جنبش های سياسی صلح آميز بوده از صربستان گرفته تا آنچه که اخيرا در مصر روی داد.جين شارپ پژوهشگر ۸۳ ساله سابق دانشگاه هاروارد آثار متعددی در مورد مبارزه سياسی و مدنی مسالمت آميز نوشته است. يکی از اين کتاب ها با عنوان « از ديکتاتوری تا دمکراسی» راهنمای عمل بسياری از جنبش های سياسی صلح آميز بوده از صربستان گرفته تا آنچه که اخيرا در مصر روی داد. راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی اخيرا با جين شارپ در مورد جنبش های مسالمت آميز، انقلاب مصر و موج گسترده اعتراضات سياسی که خاورميانه و شمال آفريقا را در برگرفته مصاحبه کرده است. آثار و نوشته های شما در بسيار از جنبش های سياسی سالهای اخير مورد استفاده قرار گرفته اند. وقتيکه می بينيد بسياری از جنبش های اخير خاورميانه نيز از آموزه های شما برای گذار به دمکراسی بهره می گيرند چه احساسی پيدا می کنيد؟ بهتر است به جای کلمه « آموزه يا آموزش» از مفهوم مطالعات و تحقيقات استفاده کنيم. بسيار خوب است که مردم تحقيقات من را مفيد می دانند. ولی تمام ارزش و اعتبار انقلاب مصر به مردم آن کشور تعلق دارد و نه من. نظر شما راجع به انقلاب مصر چيست؟ خيلی شجاعانه است. مردم مصر از همان روزهای اول جنبش شجاعت خود را به نمايش گذاشتند. بسياری از خبرگزاری ها به اين نکته اشاره می کردند که مردم بر هراس خود غالب شده اند و اين غلبه بر هراس يکی از مهمترين نکاتی بود که مهاتما گاندی در مبارزات ضد استعماری هند بر آن تاکيد می کرد. اگر مردم ديگر هراسی نداشته باشند ديکتاتورها به دردسر خواهند افتاد. علاوه بر اين مردم مصر تا حد زيادی توانستند به روش غير خشونت آميز مبارزه خود وفادار بمانند حتی در شرايطی که به شدت مورد حمله قرار می گرفتند. حتی در اجتماعات يک ميليون نفری هم اين عنصر مسالمت آميز جنبش حفظ شد و اين دستاوردی بسيار بزرگ و در حقيقت کليد موفقيت آنها بود. اميد شما اين است که مصر به چه سمتی برود؟ من اميدوارم که آنها بتوانند عنصر دمکراتيک اين جنبش را حفظ کرده و هيچ گروهی نتواند با اعمال قدرت خود در دوران انتقالی زمينه های بازگشت به ديکتاتوری را ايجاد کند. چون امکان وقوع يک چنين حالتی هنوز وجود دارد. نظرتان در مورد گسترش شتابناک جنبش های اعتراضی مسالمت آميز در سراسر خاورميانه چيست؟ اگر آنها بتوانند انضباط را حفظ کنند بسيار عالی خواهد بود. ولی اگر به سمت شورش و خشونت بگرايد آنها شکست خواهند خورد. حفظ انضباط، تعمق و تقويت روش های سازماندهی برای ادامه مسالمت آميز اعتراضات تنها راه ممکن برای بنا و خلق نهادهای دمکراتيک است. در مقايسه رژيم های حاکم بر خاورميانه با حکومت های کشورهای مثل صربستان، اوکراين و گرجستان شايد بتوان گفت که رژيم های خاورميانه مثلا مصر و يا ايران با خشونت بيشتری سرکوب می کنند فکر می کنيد که مردم در خاورميانه با چالش های بزرگتری روبرو هستند؟ اين نکته را يادآوری کنم که انقلاب های کشورهايی که شما نام برديد به سادگی به انجام نرسيد و نبايد آنها را کم اهميت تلقی کرد. به نظر من گسترش اين اعتراضات در منطقه خاورميانه نکته بسيار مهمی است و بهره گيری از تجارب ملت های ديگر بسيار مفيد است. در عين حال بايد بگويم که جنبش های بی مقدمه و خودبه خودی گاهی اوقات به حرکات بسيار نيرومندی بدل می شوند. به عنوان مثال در نمونه تونس به نظر می رسد که تا حد زيادی جنبش به شکل خود به خودی و در واکنش به يک حادثه دردناک در يک شهر دور افتاده آغاز شد. اين حد از گسترش شتابناک به جنبش توان زيادی می دهد ولی در لحظات دشوار معترضان نبايد به اين فکر بيافتند که می توانند نيروهای پليس يا ارتش را شکست دهند. آنها بايد همواره حالت مسالمت آميز حرکت را حفظ کنند. به نظر شما تکنولوژی و رسانه های اجتماعی مدرن آيا به نظريات و فرضيه های شما افزوده است؟ و فکر می کنيد که اين روشهای ارتباطی جديد در مبارزه برار سرنگونی ديکتاتوری ها چه نقشی دارند؟ خيلی مشخص است که در نمونه مصر و تونس از اين رسانه های اجتماعی بهره فراوانی گرفته اند. من کارشناس اين عرصه نيستم ولی در هر حال نمی توان منکر اين نکته شد که اين رسانه های اجتماعی در حفظ ارتباط و برقراری نظم و انضباط در صفوف معترضان نقش بسيار مهمی ايفا کرده اند. آيا نکته ديگری هست که بخواهيد درمورد تحقيقات خود و يا مسائل مربوط به انقلابها خاطر نشان کنيد؟ به نظر می رسد که بخشی از نوشته های من شايد تا حدی در اين زمينه مفيد بوده است. نوشته های من محصول سال ها تحقيقات بودند که البته در زمان نگارش و چاپ کسی توجه چندانی به آنها نمی کرد. ولی تحقيقات بسيار مهم است و برای توسعه و تکميل اين روش آلترناتيو در مبارزات سياسی و مدنی بايد امکانات آموزشی و تحقيقاتی فراهم باشد. مبارزه مسالمت آميزی که ما از آن صحبت می کنيم نه فقط گزينه ای برای پايان دادن به خشونت و سرکوب بلکه آلترناتيوی برای تسليم انفعالی به قدرت های سرکوبگراست. مبارزه فعال ولی مسالمت آميز تاريخ بسيار طولانی دارد و قرنهای است که مردم از اين روش استفاده کرده اند. شايد در گذشته اين روش کمتر مورد توجه قرار می گرفت ولی اکنون به نظر می رسد که جوامع و ملت های گوناگون بيشتر به اين روش روی آورده و با آگاهی و تسلط بيشتری آن را به کار می گيرند.
نرگس محمدی، از فعالان ملی مذهبی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، درباره ناپدید شدن اسناد پزشکی اش از بیمارستانی در تهران، ابراز نگرانی کرد. خانم محمدی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته است که کارمندان بیمارستان به او اطلاع داده اند که ماموران امنیتی برخی اسناد پزشکی او را از پرونده اش برده اند و او در مورد جان خود احساس نگرانی می کند. نرگس محمدی، در جریان انتخابات ریاست جمهوری 88 در ایران مدتی در زندان بود و پس از آزادی به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شد. تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی نیز مدتی است که باردیگر زندانی شده و معلوم نیست که در کجا نگهداری می شود.
گزارش ها حاکی است محسن هاشمی، فرزند ارشد اکبر هاشمی رفسنجانی، از مديريت متروی تهران استعفا کرده است و این استعفا با موافقت محمدباقر قاليباف، شهردار تهران، روبهرو شده است.گزارشها حاکی است محسن هاشمی، فرزند ارشد اکبر هاشمی رفسنجانی، که مديريت متروی تهران را از ابتدا و برای ۱۷ سال در اختيار داشت، از سمت خود استعفا کرده و این استعفا با موافقت محمدباقر قاليباف، شهردار تهران، روبهرو شده است. وبسايت «تهران سما»، سايت رسمی شهرداری تهران، روز جمعه در گزارشی خبر استعفای آقای هاشمی را منتشر کرده است. آقای هاشمی در نامه استعفای خود به بروز برخی مشکلات اشاره کرده و گفته است: «متأسفانه هم اکنون به دليل کمبود و تجهيز ناقص واگن از نصف ظرفيت خطوط استفاده میشود، اين در حالی است که واگنها و تجهيزات آن در گمرک در حال خاک خوردن هستند.» محسن هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری، پيشتر هم چندین بار در زمان آغاز به کار محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران از مقام خود استعفا کرده بود، اما این موضوع مورد موافقت قرار نگرفته بود. متروی تهران از زمان شکلگيری توانسته حدود ۱۲۵ کيلومتر گسترش پيدا کند و در حال حاضر، شامل چهار خط با ۷۵ ايستگاه است. محسن هاشمی در نامه استعفای خود نوشته است: «هم اکنون ۱۵ کيلومتر از تونل و ايستگاههای مترو آماده ريل گذاری و نصب تجهيزات بوده و در صورت حمايت، راهاندازی حدود ۱۵ کيلومتر مترو در سال به راحتی امکانپذير خواهد بود و سرعت ساخت تونل با چهار دستگاه حفار اتوماتيک به بيش از ۲۰ کيلومتر در سال خواهد رسيد.» آقای هاشمی در نامه استعفای خود نوشته است: «متأسفانه به رغم حمايت مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران برای تأمين نقدينگی از راههای مختلف از جمله بودجه ساليانه، فاينانس (تأمين بودجه) بينالمللی، حساب ذخيره ارزی و اوراق مشارکت، به دلايل مختلف از جمله تحريم خارجی ومشکلات داخلی امکان استفاده از اعتبارات قانونی فراهم نيست و با وجود درآمد ارزی در سالهای اخير، برنامههای مهم مترو در امر توسعه خطوط با نبود همکاری دولت، دچار تأخير در تجهيز میشود.» دولت محمود احمدینژاد از بدو تشکيل، از همکاری با متروی تهران اجتناب کرده و اين سازمان که زير نظر شهرداری تهران اداره میشود، نتوانسته از روند حمايت دولتی برخوردار شود. آقای هاشمی در نامه استفعای خود گفته که فهرستی از مشکلاتی که با آن روبهرو است را آماده و ارائه کرده و حتی نوشته که اگر ممکن است به دليل حضور او اين مسائل وجود داشته باشد، ديگر نمیتواند در اين مقام حضور داشته باشد. وی نوشته است که «برخی مشکلات به وجود آمده و عدم حمايتها از مترو ممکن است به دليل حضور وی در مديريت اين شرکت باشد» و خطاب به شهردار تهران افزوده است: «به رغم اعتقاد به خدمت و اعتماد به توان جناب عالی و همکارانم خواهشمند است موافقت فرماييد فرد ديگری که امکان ايجاد هماهنگی بيشتر خواهد داشت در رأس مديريت اين شرکت قرار گيرد.» محمود احمدینژاد و متروی تهران در یک سال گذشته بحثبرانگیزترین موضوع در مورد متروی تهران، امتناع دولت محمود احمدینژاد از پرداخت بودجه تخصیصی مجلس شورای اسلامی برای گسترش قطار شهری تهران است. محمود احمدینژاد حتی تلاش کرد شرکت متروی تهران را دولتی کرده و از مجموعه شهرداری خارج کند که با مخالفتهای انجام شده، موفق نشد. محمود احمدینژاد پيشتر هم ضمن اشاره به لزوم صرفهجویی در هزينهها ، از آنچه که ميزان هزينههای بالای مترو در چندين سال گذشته خواند، انتقاد کرده بود. وی گفته بود: «از سال ۶۶ تا کنون پنج هزار و ۷۰۰ ميليارد تومان هزينه مترو شده که اگر بهترين سيستمها را از دنيا میخريديم، مبلغ آن کمتر از اين عدد میشد.» وی در ادامه با اشاره به هزينههای بالای دولت در بخش اداری افزوده بود: «از ديگران که نمیتوانيم انتقاد کنيم چون اگر يک کلمه از کسی انتقاد کنيم قيامت میشود، اما از خودمان که میشود انتقاد کنيم.» آقای احمدینژاد در زمان تصدی شهرداری تهران نیز، با روی آوردن به پروژه احداث مونوریل در تهران، قطار شهری پایتخت را برای حل معضل ترافیکی این کلانشهر ناکافی میدانست. با این حال در زمان تصدی محمدباقر قالیباف، پروژه منوریل که موضوع پایاننامه دانشگاهی محمود احمدینژاد بود، مسکوت ماند و شهرداری بار دیگر بر توسعه قطار شهری متمرکز شد. محسن هاشمی، و محمدباقر قالیباف، تا کنون بارها دولت را متهم کردهاند که بودجه کافی برای خريد قطعات و گسترش خطوط اين شبکه تخصيص نداده است. همچنين به دنبال ممانعت دولت از ابلاغ مصوبه برای تخصيص دو ميليارد دلار اعتبار از محل حساب ذخيره ارزی به متروی تهران، علی لاريجانی، رئيس مجلس، در مردادماه سال جاری شخصاً اقدام به ابلاغ اين مصوبه کرد و موسیالرضا ثروتی، عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس نيز تهديد کرد که در صورت اجرا نشدن قانون تأمين اعتبار متروی تهران، وزيران مربوطه استيضاح خواهند شد. جدال بر سر مترو زمانی بالا گرفت که محمود احمدینژاد در آبان سال ۸۸ در يک گفتوگوی تلويزيونی گفت: «ما تصميم گرفتيم که مديريت مترو را به دولت برگردانيم و برای آن مدير نيز انتخاب خواهيم کرد.» به دنبال اين اظهارات شورای شهر و رئيس مجلس شورای اسلامی ، مخالفت خود را با واگذاری متروی تهران به دولت اعلام کرده و علی لاريجانی با حمايت از محمدباقر قاليباف، شهردار تهران، از دولت خواست «به جای دنبال کردن مسائل ديگر» به حل مشکلات بپردازد. استعفای محسن هاشمی از ریاست متروی تهران در حالی است که در روزهای اخير حملات به اکبر هاشمی رفسنجانی و فرزندان او از جمله دخترش فائزه هاشمی رفسنجانی افزايش يافته است. آقای هاشمی رئيس مجلس خبرگان رهبری است و برای تمدید رياست خود بر این نهاد راهبردی جمهوری اسلامی، با مخالفت برخی روحانيون حامی دولت روبهرو است.
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی می گوید به رغم سخنان اخیرمقامهای جمهوری اسلامی که می گویند، میر حسین موسوی ، مهدی کروبی و همسرانشان زندانی نیستند، این مقام ها حاضر نشده اند وضعیت حقوقی آنها را مشخص کنند. آقای امير ارجمند، روز پنجشنبه، پس از کنفرانس خبری در پاريس به رادیو فردا گفت که روشن نکردن وضعیت حقوقی و اتهام های این افراد، به معنای آن است که «اقتدارگرایان» آنها را به گروگان گرفته اند.
محسن هاشمی در نامه ای به محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، استعفای خود را از سمت مدیرعاملی مترو تهران اعلام کرده است. به گزارش خبر گزاری مهر، محسن هاشمی در نامه خود از مصوبه جدید، برای ابقایش در این سمت قدرانی و به خدمات خود و موفقیت های مترو و سیستم حمل و نقل ریلی تهران در دوره مدیریتش اشاره کرده است. محسن هاشمی سپس با ذکر استعفاهای مکررش در طی 17 سال مدیریتش، گفته است که علی رغم حمایت مجلس ، شورای شهر و شهرداری تهران، به علت عدم همکاری دولت و تحریم های خارجی، بودجه و اعتبارات لازم برای توسعه مترو تامین نشده است.
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران درباره آنچه که ناپدید شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی، و همسرانشان توصیف شده، هشدار داده اند. مقام های قضایی ایران تایید کرده اند که ارتباطات و دیدارهای مير حسين موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، از روز ۲۵ بهمن ماه قطع شده، اما انتقال آنها به زندان حشمتیه تهران را تکذیب کرده و می گویند که آنها در منازل خود هستند. فرزندان موسوی و کروبی گفته اند که ازوالدینشان هیچ خبری ندارند.
خامنهای در سفر پنجم خود به قم پس از سفر پر سروصدای مهر ۸۹ به این شهر، به دیدار مصباح یزدی رفته است تا به تکریم وی بپردازد، چه به تعبیر ولایتمداران «تکریم حضرت آقای مصباح تکریم «راه حق» و نشان دادن «مصداق» و «الگوی شایسته» است». (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) مصباح یزدی چه اهمیتی برای حکومت خامنهای دارد؟ چه نوع رابطهای میان این دو برقرار است؟ مصباح چه در اختیار حاکمیت میگذارد و چه دریافت میکند؟خامنهای در سفر پنجم خود به قم پس از سفر پر سروصدای مهر ۸۹ به این شهر، به دیدار مصباح یزدی رفته است تا به تکریم وی بپردازد، چه به تعبیر ولایتمداران «تکریم حضرت آقای مصباح تکریم «راه حق» و نشان دادن «مصداق» و «الگوی شایسته» است». (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) مصباح یزدی چه اهمیتی برای حکومت خامنهای دارد؟ چه نوع رابطهای میان این دو برقرار است؟ مصباح چه در اختیار حاکمیت میگذارد و چه دریافت میکند؟ خلاقیت و نوآوری در مداحی قدرت محمدتقی مصباح یزدی علاوه بر تربیت شاگردان مطیع ولایت برای پر کردن مدیریتهای فرهنگی رژیم، برای مداحی خامنهای سنگ تمام گذاشته است و نه تنها همانند روحانیون درباری برای طول عمر ولی فقیه دعا میکند، بلکه وی را فراتر از نقادی نشانده و از نعمات الهی معرفی کرده است: «هیچ انسان منصفی در اصل ولایت فقیه و ولایت آیتالله خامنهای تشکیک نمیکند.... از بزرگترین نعمتهای الهی که خدا برای مسلمانان بعد از غیبت امام زمان مرحمت کرده وجود مقدس رهبر معظم انقلاب است.... آیتالله خامنهای برکات و آثار فراوانی برای جامعه اسلامی دارد.... باید در پیشگاه عظمت الهی سر به خاک بگذاریم و طول عمر بیشتر برای رهبر معظم انقلاب را درخواست کنیم.» (مصباح یزدی، خبر آنلاین، ۱۱ خرداد ۱۳۸۹) مصباح یزدی از این جهت یگانه و منفرد نیست. خامنهای اصولا دستگاهی مداحپرور دارد و مداحان در این دستگاه ارج و قرب و پاداش میبینند و منتقدان با داغ و درفش روبهرو میشوند. اما مصباح یزدی در میان روحانیون همعرض با خامنهای در مداحی وی از پنج جهت پیشگام و خلاق بوده و مداحی را در تاریخ سلطهٔ ولایت فقیه در کشور ارتقا داده است: بوسیدن پای ولی فقیه، قسم جلاله خوردن برای عظمت خامنهای، تلقی وی به عنوان برترین نعمت الهی، معرفی وی به عنوان علامهٔ دهر و همهچیزدان، و نشاندن وی در مقامی فراتر از درک عقلی. مصباح هیچ یک از این رفتارها یا توصیفات را برای خمینی به کار نبرده بود. پیش از این یک روحانی روحانی دیگری همسطح خود را نیز این چنین مدح و ثنا نگفته است. ایدئولوگ تهی از استدلال خامنهای در توصیف مصباح، وی را فیلسوف و متفکر میخواند: «من جناب آقاى مصباح را نزدیک به چهل سال است مىشناسم و به ایشان ارادت قلبى دارم؛ ایشان فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسى اسلام هستند. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مثل مرحوم علامه طباطبایى یا مرحوم شهید مطهرى استفاده کنند، اما بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر مىکنند. وجود شریف حضرت آقاى مصباح (دامت برکاته)، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزهها و بر جوانهاى ماست.» (جملات قصار رهبری، سایت آوینی/رجانیوز) اما فیلسوف رسمی یا ایدئولوگ جمهوری اسلامی در دوران خامنهای که رسانههای دولتی و شبهدولتی از وی با عنوان علامه (همهچیزدان) یاد میکنند برای بیان دیدگاه خویش در مورد وی نه به استدلال و برهان یا حتی جدل و قیاس، بلکه به سوگند متوسل میشود: «بنده برای هر مسئلهای سوگند نمیخورم، ولی با این حال؛ به خدا قسم، من نعمتی به عظمت نعمت وجودی مقام معظم رهبری در میان خود ندیدهام.... تقوا، روشنبینی، بزرگواری، دوراندیشی، حکمت و... از جمله صفاتی است که خداوند همه را یک جا در وجود مقام معظم رهبری قرار داده است.» (مصباح یزدی، تابناک، ۶ دی ۱۳۸۹) مخاطبان سپاهی و بسیجی مصباح نباید در معرض استدلال قرار گیرند تا مبادا به استدلال و استدلالطلبی عادت کنند. برابری خامنهای با همهٔ نعمتهای الهی اغراق و مبالغه در مداحی مصباح تا آنجا پیش میرود که خامنهای و در واقع استبداد دینی و منابع اقتصادی تحت تملک آن از همهٔ نعمات فراتر انگاشته میشوند: «شخصیت ایشان برای هر مسلمانی، بهخصوص مسلمان ایرانی و بهویژه مسلمان شیعه ایرانی آن قدر نعمت عظیمی است که همه نعمتهای دیگر با آن قابل مقایسه نیست؛ یعنی اگر همه نعمتهای مادی را در یک کفه بگذاریم و این نعمت را در کفه دیگر، ارزش و نفع وجود شخص ایشان بهعنوان یک نعمت برای فرد فرد ما، نه برای کل جامعه از مجموع نعمتهای مادی که خدا به هر فردی میدهد بیشتر است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹) مصباح در جایی دیگر برای این نعمت قیمت تعیین میکند: «امروز هم رهبری مقام معظم رهبری به اندازه میلیاردها دلار برای ما ارزش دارد.» (انتخاب، ۲۹ بهمن ۱۳۸۹) این اغراقها با اغراقهای شاعرانه در ادبیات مداحی ایران برابری میکند با این تفاوت که زبان شاعران صلهگیر زبانی شاعرانه بود و اغراق را برمیتابید، اما مصباح با زبان نثر سخن میگوید که ظرفیت اغراقگویی آن پایین است و دست مداح را به سادگی رو میکند. علامه دهر، جامع منقول و منقول و فنون تصور علامه بودن و همهچیزدانی یک فرد در دنیای امروز بیشتر به شوخی میماند. ثناگویان این شوخی را به منزلهٔ واقعیت به مردمانی که از بسط دانش در جهان امروز بیخبرند عرضه میکنند: «ایشان با هر گروهی که مینشینند و در هر زمینهای که صحبت میکنند، نه فقط حرفی برای گفتن دارند، بلکه گاهی بر متخصصین امر پیشی میگیرند؛ مگر در بعضی مسائل فنی و تخصصی مثل پزشکی یا فیزیک و نظایر آن که از یک شخصیت روحانی توقعی نیست از آنها اطلاع داشته باشد. اما در مسائل اجتماعی و معلومات عمومی که در جامعه مطرح است، در ادبیات، شعر، علم موسیقی ـ یعنی تمیز درست و نادرست و حق و باطل آنـ در ورزش، خطاطی، هنر و اموری از این قبیل سرآمد هستند. در مسائل مدیریتی کشور که برجستگی ایشان خیلی بارز است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹) فراتر از درک عقل مصباح برای بخشیدن جنبهٔ قدسی و آسمانی به خامنهای شخصیت وی را فراتر از عقل مینشاند. او با این امر به طور تلویحی از این موضع سخن میگوید که وقتی فیلسوفی چون وی از درک خامنهای عاجز است مردم عادی همه باید به پرستش وی بپردازند: «شخصیتهای برجسته زیادی دیدهام، ولی خصوصیاتی که این فرزند پیامبر یعنی رهبر معظم انقلاب دارند در وجود هیچ کس ندیدم و عقل من برای ارزیابی زوایا و ابعاد شخصیتی ایشان کافی نیست.» (مصباح یزدی، فرارو، ۲۴ آبان ۱۳۸۹) آیتالله ترور غیر از مداحیهای پیشتازانه و چاکرانه، «فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمانشناس بصیر» جمهوری اسلامی (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) از جهتی دیگر نیز در خدمت رژیم خامنهای بوده است. بنا به گفتهٔ مرتکبان قتلهای زنجیرهای کرمان، مصباح فتوای قتل افراد ناهمرنگ با وفاداران به رژیم را صادر کرده بود. وی همچنین از ارعاب و ارهاب (ترور) مخالفان به نحو نظری دفاع کرده است. وی همچنین مدافع نصب الهی ولی فقیه و عدم نیاز وی به مشروعیت مردمی است. پاداشها در برابر این مداحیها و خوشخدمتیها چه نصیب مصباح یزدی شده است؟ ۱- معرفی شدن به عنوان فیلسوف رسمی نظام: مصباح سخنران اصلی در مجامع نظامی و امنیتی و یکی از سخنرانان اصلی در همهٔ مجامع مهم فرهنگی نظام در عصر خامنهای بوده است. همچنین بخش دولتی از خریداران اصلی کتابهای مصباح و شاگردان وی بوده است. شاگردان وی امروز در همهٔ دستگاههای فرهنگی و سیاسی نظام حضور دارند؛ ۲- اعزام شاگردان وی بدون شرکت در هیچ آزمونی به خارج از کشور (و در مواردی بدون داشتن مدرک دانشگاهی) برای تحصیل در دورههای دکترا با هزینه وزارت علوم و آموزش عالی؛ ۳- برخورداری از امتیازات و رانتهای حکومتی؛ هزینهٔ جاری موسسات تحت نظر مصباح مانند اکثر روحانیون قم- غیر از برخورداری از کمکهای حکومتی و دولتی مستقیم- از طریق مجوزهای صادرات و واردات و کارخانهها و شرکتهای مصادرهای و منابع تخصیصی بانکی و دولتی برای شرکتهای تحت مالکیت یا تحت نظر روحانیون تامین میشود. در این میان مصباح با لطف ویژهٔ رهبری و دولت احمدینژاد مواجه بوده است. به دلیل عدم شفافیت در این گونه کمکها، تفصیل و جزئیات آنها مشخص نیست، اما روشن است که هزینههای چند ده میلیاردی این موسسات با خمس و زکات و حتی با بودجههای تخصیصی دولتی در ردیفهای بودجه قابل تامین نیست؛ امکانات مالی اختصاص یافته به موسسات تحت نظر مصباح تا حدی افزایش یافته که میگوید: «روزی کار خود را با یک اتاق و ۲۰ دانشپژوه شروع کردیم، اما امروز ملاحظه کنید خداوند چه امکاناتی را مهیا کرده است که حساب آن از دست ما خارج است.» (خبر آنلاین، ۲۲ دی ۱۳۸۹) ۴- دریافت سالانه دهها میلیارد تومان از بودجههای عمومی برای توسعهٔ تاسیسات زیر نظر مصباح بدون هیچ گونه پاسخگویی به دستگاههای نظارتی. جدول تخصیص اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی در سال ۱۳۸۸ نشان میدهد که در یک مورد پنج میلیارد تومان بودجه به موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، متعلق به مصباح یزدی، اختصاص داده شده است. این بودجه غیر از ۷. ۲ میلیارد تومانی است که دولت احمدینژاد برای احداث و تجهیز ساختمان به موسسه مصباح داده است. (آمار معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، نقل از جرس، ۶ دی ۱۳۸۹) از میزان بودجههای تخصیصی دستگاه رهبری به این موسسه اطلاعی در دست نیست. ----------------------------------------------------- نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
گزارشها حاکی است که صادرات گاز مصر به اسرائیل که از ماه گذشته قطع شده، در حال حاضر از سر گرفته نمیشود و ممکن است اسرائیل علاوه بر علاوه بر استفاده به ناچاز از ذخایر اضطراریاش، با مشکل تأمین برق نیز روبهرو شود.به گزارش رویترز و رسانههای اسرائیلی و مصری، صادرات گاز مصر به اسرائیل که از ماه گذشته قطع شده است، در حال حاضر از سر گرفته نمیشود. در دومین هفته خیزش مردمی مصر، در پی یک انفجار، و سپس، آتشسوزی در خط لوله صادراتی گاز مصر در بخش شمالی صحرای سینا، گاز مصر به لبنان، اردن و برخی از کشورهای دیگر منطقه قطع شد. مصر و اسرائیل نیز برای اطمینان از ایمنی ادامه گاز صادراتی مصر به اسرائیل، جریان گاز در لوله بین دو کشور را برای یک ماه قطع کردند. پیشتر از تاریخ هفته نخست ماه مارس برای ازسرگیری جریان گاز در لوله مصر به اسرائیل سخن رفته بود اما اکنون رسانههای اسرائیل نوشتهاند که شاید این کشور باید خود را به نبود گاز از مصر «عادت دهد». مصر تا کنون درباره دلایل انفجار پنجم فوریه، گزارش رسمی نداده است. برخی از رسانهها این احتمال را مطرح کرده بودند که اسلامگرایان مسلح منطقه، که همواره مخالف صادرات گاز مصر به اسرائیل بودهاند، عامدانه یکی ازخطوط لوله گاز را هدف قرار دادند تا سران مصر ناچار به قطع گاز به اسرائیل شوند. کنسرسیوم ای.ام.جی (گاز مدیترانه شرقی) احتمال عدم از سرگیری گاز صادراتی مصر به اسرائیل را تأیید کرده است. شرکت اسرائیلی «میرخاو» که یکی از شرکتهای صاحب سهام در کنسرسیوم ای.ام.جی است، پنجشنبه سوم مارس، دوازدهم اسفند، در بیانیهای رسمی اعلام کرد که از سایر شریکان کنسرسیوم خواسته است که از دولتهای خود؛ آمریکا، تایلند و برخی کشورهای اروپایی بخواهند دولت جدید مصر را برای از سرگیری صادرات گاز به اسرائیل تشویق کنند. سهامداران اصلی کنسرسیوم ای.ام.جی؛ حسین سالم، بازرگان مهم مصری (با ۲۸ درصد سهام)، شرکت گاز طبیعی مصر(با ۱۰ درصد سهام) ، کمپانی پی.تی.تی تایلند (با ۲۵ درصد سهام)، سام زل، بازرگان آمریکایی، کمپانی اسرائیلی-آمریکایی «امپل-آمریکن-ییسرائل» و کمپانی اسرائیلی«میرخاو» (مجموعاً با ۲۰.۶ درصد سهام) هستند و چند شرکت اروپایی و دولت اسرائیل نیز سهام اندک باقیمانده را در تصرف دارند. به گزارش رسانههای مصر، حسین سالم، اصلیترین سهامدار کنسرسیوم واز بازرگانان نزدیک به حسنی مبارک، رهبر مستعفی مصر، از زمان انقلاب کشورش گریخته و دولت جدید مصر او را به اتهام «درآمد غیرقانونی» تحت تعقیب قرار داده است. کنسرسیوم ای.ام.جی ۴۳ درصد از گاز مورد نیاز اسرائیل را برای تأسیسات برق این کشور تأمین میکرد. بقیه نیاز اسرائیل به گاز، متکی به سواحل خود این کشور است. اتکای اسرائیل به گاز مصر، از سال ۲۰۰۷ به این سو شدیدتر شد. در یک ماه اخیر اسرائیل برای جبران این ۴۳ درصد، از ذخایر اضطراری خود استفاده کرده بود. به نوشته رسانههای اسرائیل این احتمال میرود که کمبود برق، بسیار سریع اتفاق افتد، بویژه که کمپانی «نوبل انرژی»، یکی از شریکان اصلی گروه اقتصادی «یام ثتیس» (حوری دریایی) که گاز اسرائیل را از سواحل مدیترانه تأمین میکند، در بیانیهای گفته است که جریان گاز به نیروگاههای حرارتی اسرائیل در آخرهمین هفته به حالت تعلیق در میآورد. کمپانی «نوبل انرژی» تأکید کرده که آگاهانه این آخر هفته را انتخاب کرده است زیرا این روزها تقاضای زیادی برای برق وجود ندارد و مصرف پایین است. این روزها هوای اسرائیل دلپذیر است و مصرف برق به میزان چشمگیری کاهش یافته و نه به وسایل گرمازا نیاز هست و نه وسایل خنککننده فعلاً مصرفی دارند. درهمین حال، وزارت نیروی اسرائیل اعلام کرد که پس از سالها ممکن است برای جبران کمبود برق، نیروگاههای حرارتی، موقتاً با گازوئیل کار کنند. اسرائیل از سالها پیش از انرژیهای پاک استفاده کرده و مواد آلاینده مانند گازوئیل را در نیروگاههای مهم خود کنار گذاشته بود، بویژه آنکه سازمانهای مدافع محیط زیست در این کشور به شدت فعال هستند و دولتمردان از این فعالان سبز در هراس دایمی میباشند. رسانههای اسرائیلی این احتمال را مطرح کردهاند که حاکمان مصر که همچنان زیر فشار افکار عمومی کشور خود هستند، نمیخواهند در مقطع حساس کنونی، با از سرگیری گاز صادراتی به اسرائیل موافقت کنند. شورای عالی نظامی مصر که ادارهکننده امور مصر است، در این باره سکوت کرده است اما وبسایتها و رسانههای نزدیک به اخوانالمسلمین مصر گفتهاند که اسلامگرایان مصر به شورای عالی نظامی مصر لزوم به همهپرسی گذاشتن پیمان صلح مصر و اسرائیل را نیز گوشزد میکنند. قطع برق و کمبود گاز صادراتی مصر به اسرائیل اثری مستقیم و بسیار فوری نیز بر باریکه غزه خواهد گذاشت، چراکه اگر اسرائیل نتواند برق خود را تأمین کند، سریعاً از تأمین برق باریکه غزه ناتوان خواهد شد. در این شرایط به گفته ناظران، حاکمان جدید مصر و اسلامگرایان مخالف با صادرات گاز به اسرائیل باید تشدید فشارهای وارده به ۳.۵ میلیون نفر فلسطینیهای ساکن غزه را نیز لحاظ کنند. اسرائیل به تازگی منابع مهم گازی در سواحل خود کشف کرد. آقای اسحاق تشووا، صاحب کمپانی کاشف گاز، روز جمعه گفت که خوشبینانهترین موعد تا مرحله بهرهبرداری اسرائیل از این گاز، دو سال و نیم دیگر است.
امروز باردیگر چند هزار تن در بغداد و چند شهر دیگر عراق راهپیمایی کردند. حدود 2 هزار نفر در میدان تحریر بغداد و نزدیک 3هزار نفر در ناصریه و صدها تن نیز در حِله، در جنوب عراق در اعتراض به کمبود خدمات و آنچه که فساد دولتی خوانده می شود، راهپیمایی کردند. دولت عراق به تظاهر کنندگان اخطار کرده بود که به طرف منطقه سبز بغداد که محل سفارت خانه ها و ساختمان های دولتی است نزدیک نشوند.
مخالفان قذافی اعلام کردهاند پس از نماز جمعه، در طرابلس، دست به راهپیمایی میزنند. مجوز رسانههای خارجی برای پوشش اين مراسم لغو شده و به گفته شهروندان ليبی، احتمال میرود نيروهای دولتی به تظاهرکنندگان حمله کنند.مخالفان معمر قذافی اعلام کردهاند پس از نماز جمعه، در طرابلس، پايتخت ليبی، دست به راهپیمایی میزنند. مقامات دولتی مجوز رسانههای خارجی برای پوشش خبری اين مراسم را لغو کردهاند. به گزارش خبرگزاری رويترز، نيروهای امنيتی جلوی خبرنگارانی که قصد دارند به محل برپايی تظاهرات بروند را گرفتهاند و پلهای ارتباطی را هم بستهاند. حتی اجازه خروج از هتل هم به برخی خبرنگاران داده نشد. رويترز گزارش داده که پس از چند ساعت، اتوبوسهايی که رانندههای آن در استخدام دولت بودند، به مقابل هتل آمدند تا خبرنگاران را به محلهايی ببرند که برای حضور آنها «مجاز» اعلام شده است. شورشها و اعتراضهای معترضان در ليبی که بيش از دو هفته است آغاز شده هنوز ادامه دارد. معترضان بخشهايی از شرق کشور را به تصرف خود درآوردهاند و شماری از ساکنان پايتخت ليبی گفتهاند پس از اقامه نماز جمعه، در اعتراضها حضور خواهند يافت. شماری از ساکنان ليبی گفتهاند به احتمال زياد نيروهای دولتی به تظاهرکنندگان حمله خواهند کرد. اين گزارش حاکی است نيروهای دولتی با ماشينهای شخصی و در حالی که سر و صورت خود را پوشاندهاند، به ميان معترضان میآیند. مراسم نماز جمعه به طور سنتی محل اجتماع شمار زيادی از مردم است و امکان دارد شروعی برای تظاهرات باشد. هفته گذشته و جمعه پيش، حدود چند هزار تن از مردم پس از نماز جمعه در طرابلس، به خيابانها ريختند. گزارشهای زيادی از برخورد نيروهای امنيتی منتشر شد و به نوشته رويترز، گزارشهايی که قابل تأييد نبود، اعلام کردند که نيروهای امنيتی به سمت مردم شليک کرده و آنها را هدف قرار دادهاند. سخنگوی دولت ليبی گفت: «فعاليت خبرنگاران را به اين دليل محدود کردهايم که حضور آنها ممکن است نيروهای مرتبط با القاعده را به عمليات خشونتآميز ترغيب کند.» عنوان «نيروهای القاعده» و يا «مرتبط با القاعده» عنوانی است که دولت ليبی معترضان را با آن مورد خطاب قرار میدهد. معمر قذافی در گفتوگويی که چند روز پيش به طور مشترک با شبکه تلويزيونی بی بی سی، ای بی سی و روزنامه ساندی تايمز داشت، گفت که «هيچ معترضی در خيابانها وجود ندارد»، «تمامی مردم ليبی به قذافی عشق میورزند» و «تمامی اينهايی که در خيابان هستند، نيروهای القاعده هستند.» موسی ابراهيم، سخنگوی دولت ليبی به خبرنگاران گفته است: «محدوديتهايی که ما برای شما (خبرنگاران) وضع کردهايم تحت شرايط ويژه است. هرچند ما میدانيم شما داستان را تغيير داده و آن طور که دلتان میخواهد آن را تعريف میکنيد.» وی افزوده است: «ما حاضريم چنين بهايی بدهيم و جلوی فعاليت شما را بگيريم تا شما طرابلس را به بغداد تبديل نکنيد.» «نيروهای نظامی ليبی در مرز مستقر شده اند» مقامات رسمی میگويند پس از در دست گرفتن مرز توسط نيروهای مسلح ليبی، شمار پناهجويان در مرز تونس و ليبی پايين آمده است. صليب سرخ روز جمعه اعلام کرد دو آمبولانس هلال احمر ليبيايی در غرب بنغازی هدف شليک قرار گرفتند و دو تن از کارکنان داوطلب، کشته شدند. صليب سرخ میگويد يکی از آمبولانسها به طور کامل در آتش سوخته است. آژانس پناهندگان سازمان ملل میگويد در يک روز گذشته حدود دو هزار تن از پناهجويان توانستهاند از مرز ليبی و تونس گذر کنند که اين آمار پيش از اين در حدود ۱۰ هزار تا ۱۵ هزار تن بود. سخنگوی آژانس پناهندگان سازمان ملل میگويد بيشتر کسانی که توانستهاند از مرز ليبی گذر کنند، «به شدت هراسان و وحشتزده» هستند. درگيریهای ليبی هنوز ادامه دارد. شبکه تلويزيونی الجزيره روز جمعه گزارش داد درگيریهای جدیدی ميان طرفداران معمر قذافی و معترضان در راه است و در شرق طرابلس و همچنين در شهر زاويه، امکان بروز درگيری وجود دارد.
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران درباره ناپدید شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان در ایران، و همسران آنها هشدار دادهاند.فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران درباره ناپدید شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان در ایران، و همسران آنها هشدار دادهاند. همزمان درخواستهای شخصیتهای مذهبی و تشکلهای سیاسی و دینی در ایران برای آزادی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان همچنان ادامه دارد. این دو رهبر جنبش سبز در ایران از روز ۲۵ بهمن در حصر خانگی کامل قرار گرفتهاند و برخی گزارشها حاکی از انتقال آنها به نقطهای نامعلوم در تهران است. هشدار فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران در مورد ناپدید شدن میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان در شرایطی ابراز شده است که خانواده آنها نیز در این مورد ابراز نگرانی کردهاند. خانوادههای آقایان موسوی و کروبی همچنین گفتههای مقامهای قضایی جمهوری اسلامی ایران در مورد عدم بازداشت و حصر آنها را رد کردهاند. عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون جامعههای حقوق بشر، در این باره به رادیوفردا میگوید: «وقتی دادستان تهران و دادستان کل کشور میگویند آقایان موسوی و کروبی و همچنین همسرانشان دستگیر نشدهاند باعث نگرانی است، خب، آنها را ربودهاند. اشخاص عادی نمیتوانند مسئول این اقدام باشند، چون در آن صورت دادستان تهران مکلف است موضوع را از نظر قانونی تعقیب کند. بنابراین مشخص است وزارت اطلاعات، سرویسهای امنیتی، سپاه پاسداران و مقامات انتظامی و امنیتی پشت این عمل هستند و اینها را دزدیدهاند و به صورت قانونی بازداشت نکردهاند که مجبور باشند آنان را تسلیم قوه قضاییه کنند. در این شرایط بعید نیست آنها را حتی از بین ببرند.» فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران همچنین اعلام کردهاند که در حال انجام اقداماتی برای طرح شکایت نزد گروه تحقیق سازمان ملل برای ناپدید شدنهای قهری یا ناخواسته در ایران هستند. آقای لاهیجی در این مورد بیشتر توضیح میدهد: «در مورد مسئله ربوده شدهها یک کنوانسیون بینالمللی وجود دارد که بیش از ۳۰ سال از تاریخ تصویب آن میگذرد و یک گروه تحقیق در این رابطه وجود دارد که ما به این گروه شکایت میکنیم. گروه تحقیق باید از جمهوری اسلامی سوال کند بر سر این چهار نفر چه آمده است. هم خانوادهها و هم سازمانهای حقوق بشری میتوانند به این گروه تحقیق شکایت کنند. نحوه رسیدگی هم به این صورت است که شکایت به دولت جمهوری اسلامی ابلاغ میشود و جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشد.» در این میان آیتالله علیمحمد دستغیب، عضو مجلس خبرگان و مرجع تقلید حامی معترضان، با انتقاد از وضعیت حاکم بر ایران خواستار آن شده است که آقایان موسوی و کروبی در صدا و سیما حاضر شوند و مطالب خود را بیان کنند و مردم، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی با انصاف و حفظ قانون نظر دهند. وی همچنین راه حل دیگری را پیشنهاد کرد مبنی بر این که میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نزد هیئتی که طرفین قبول دارند، به طور علنی مطالب خود را بیان کنند و افزود: «آن گاه معلوم میشود که مسئولین چقدر از شرع، قانون و مردم دور شدهاند.» همچنین مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با صدور بیانیهای، از اتهامهای وارد آمده از سوی هواداران رهبر و رئیس جمهوری اسلامی ایران به میرحسین موسوی و مهدی کروبی و شمار دیگری از شخصیتهای سیاسی انتقاد کرده است. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در بیانیه خود این پرسش را مطرح کرده است که شخصیتهایی چون میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی چرا و به چه جرمی محدود و محصور و از همه حقوق شرعی و قانونی خود محروم و از دسترس علاقهمندان و خویشان و فرزندان خود دور شدهاند. این تشکل دینی و سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر لزوم بازگشت به آرمانهای انقلاب، به رسمیت شناخته شدن حقوق شرعی و قانونی ملت و اجرای کامل قانون اساسی، خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی شده است. مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بیانیهای خطاب به مردم ایران هشدار داد: «همان طور که کودتاگران آرای مردم را جابهجا کرده و به سرکوب اعتراضات مردمی ادامه دادهاند، با زندانی کردن زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و میر حسین موسوی گام دیگری در تکمیل نقض اصول قانون اساسی و قوانین آیین دادرسی که تمکین به آنها را ملت از حاکمیت مطالبه میکند برداشتند.» همچنین جمعی از فعالان و حامیان حقوق زنان در نامهای به بان گی - مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، به حبس و حصر زهرا رهنورد، فاطمه کروبی و همسران آنها، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، اعتراض کردهاند.
عصام شَرف، نخست وزیر جدید مصر در تجمع میدان قاهره سخنرانی کرد. یکی از اعضای ارشد اخوان المسلمین نیز در میان همراهان او دیده می شد. دهها هزار نفر در ادامه تجمعات در میدان تحریر قاهره در هر جمعه، همچنان خواستار برآوردن کامل مطالبات خود شدند. از جمله این مطالبات، آزادی همه زندانیان سیاسی و لغو وضعیت اضطراری است. ارتش مصر که اکنون اداره کشور را در دست دارد، روز پنج شنبه پس از کناره گیری احمد شفیق، عصام شرف، وزیر سابق راه و ترابری را مامور تشکیل کابینه جدید کرد. عصام شرف یکی از نامزدهای پیشنهادی گروه های سیاسی برای نخست وزیر ی بود.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، تاکید کرد که احتمال اعلام حریم هوایی ممنوعه در لیبی همچنان در دست بررسی است و آمریکا هیچ گزینه ای را رد نمی کند. آقای اوباما گفت این خطر وجود دارد که میان نیروهای دولتی و مخالفان توازنی ایجاد شود که به جنگ داخلی بیانجامد و او می خواهد اطمینان حاصل کند که آمریکا توانایی کامل برای اقدام در چنان شرایطی را دارد تا از بحرانی بشردوستانه جلوگیری شود.
وزارت خارجه سوئد روز چهارشنبه در اعتراض به بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سفیر جمهوری اسلامی در استکهلم را فراخواند.وزارت خارجه سوئد روز چهارشنبه در اعتراض به بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سفیر جمهوری اسلامی در استکهلم را فراخواند. در این باره رادیوفردا با مهرداد درویشپور، از فعالان سیاسی مقیم استکهلم که در جریان این اقدام دولت سوئد بوده، گفتوگویی کرده و نخست از او پرسیده است که چه طور این بار دولت سوئد در حد احضار سفیر به اقدامات دولت جمهوری اسلامی واکنش نشان داده است؟ مهرداد درویشپور: ما بعد از دو تظاهرات نسبتا بزرگی که در شهر استکهلم و در روزهای ۲۵ بهمنماه و یکم اسفندماه برگزار کردیم، هم در طی این تجمعات و هم در قطعنامههایی که صادر کردیم، خواستار آن شدیم که وزیر امور خارجه کشور سوئد نسبت به مسائل داخل ایران واکنش نشان دهد. همچنین ملاقاتی هم روز پنجشنبه گذشته با وزارت امور خارجه این کشور داشتیم و موکدا تاکید کردیم که ما سیاست دولت سوئد را مورد انتقاد قرار میدهیم و این سیاست به اعتقاد ما یک سیاست انفعالی است. ما حتی وقتی که دیدیم که دولت سوئد پیدرپی از واکنش نشان دادن خودداری میکند حتی بعد از ملاقاتی که روز پنجشنبه گذشته با وزارت امور خارجه داشتیم، دیروز هم نامهای با همین موضوع نوشتیم. در این نامه ما رسما عنوان کردیم که به نظر ما دولت سوئد در این میان دو وظیفه بر عهده دارد، یکی این که باید مستقلا عکسالعمل نشان دهد، دوم این که از دولت این کشور خواستار آن شدیم که به اتحادیه اروپا فشار وارد کند تا این اتحادیه هم نسبت به عملکرد دولت ایران عکسالعمل نشان دهد. سخنگوی وزارت امور خارجه دولت سوئد در واکنش به این احضار گفته است که سفیر ایران پاسخ قانعکنندهای نداده است و سوئد کماکان با دقت این موضوع را دنبال خواهد کرد. به نظر شما سوئد در این رابطه چه کار دیگری میتواند انجام دهد؟ به گمان من با توجه به این که سوئد از جمله کشورهایی است که در تشویق اتحادیه اروپا برای واکنش نشان دادن در برابر نقض حقوق بشر در ایران نقش مهمی دارد، گام بعدی این خواهد بود که کشور سوئد به همراه دیگر کشورهایی که مایل به نشان دادن واکنش از سوی اتحادیه اروپا هستند، این اتحادیه را تشویق به صدور یک قطعنامه در محکوم کردن خشونتهای فزاینده در داخل ایران کنند. ارزیابی من این است که اتحادیه اروپا در این زمینه عمل خواهد کرد. با توجه به این که قرار است در روزهای آتی در ژنو هم در این رابطه کنفرانسی تشکیل شود و مسئله نقض حقوق بشر در ایران بعد از سرکوب روزهای ۲۵ بهمن و یکم و دهم اسفندماه بررسی شود، احتمال واکنش اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت. به نظر شما این گونه اقدامات میتواند بر عملکرد دولت ایران در برخورد با معترضان تاثیرگذار باشد؟ قطعا. بهرغم این که دولت ایران ظاهرا ادعا میکند که فشارهای بینالمللی در این زمینه نقشی ندارد، اما من بر این باورم که از چند جهت نقش خواهد داشت. یکی این که فشارهای بینالمللی باعث میشود که مردم ایران اعتماد به نفس بالاتری به دست بیاورند و احساس کنند که در این مسیر تنها نیستند و در مبارزهای که میکنند با حمایت بینالمللی روبهرو هستند. دوم این که خود این فشارها و سایر فشارهای سیاسی و دیپلماتیک، شکاف درون حاکمیت ایران را افزایش خواهد داد. به هر حال جمهوری اسلامی ایران به ویژه با اروپا، ارتباطات بسیار گستردهای دارد. و اگر اروپا فشارهای جدیتری بر جمهوری اسلامی ایران اعمال کند، میتواند او را وادار به عقبنشینی و تعدیل رفتارهایش نماید. من فکر میکنم اگر مبارزات مردم از داخل کشور و فشارهای بینالمللی از بیرون از ایران، هر دو، دست به دست هم بدهند و تداوم یابند، جمهوری اسلامی ایران ناگزیر از این عقبنشینی است و این پیروزی بزرگی برای مردم ایران و نیروهای آزادیخواه خواهد بود.
مجلس ترحیم شهباز باهتی، وزیراقلیت های قومی و مذهبی پاکستان، در میان تدابیر شدید امنیتی در کلیسای اصلی اسلام آباد با حضور یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر برگزار شد. از رهبران حزب مسلم لیگ، شاخه نوازشریف، کسی در این مراسم حضور نداشت. شهباز باهتی ، تنها وزیر مسیحی کابینه پاکستان روز چهارشنبه براثر حمله مردان مسلح در اسلام آباد کشته شد. القاعده و حرکت طالبان در ایالت پنجاب، وزیر اقلیت های پاکستان را بارها به علت حمایتش از اصلاح قانون «کفرگویی» در این کشور تهدید به مرگ کرده بودند. دو ماه پیش نیز فرماندار پنجاب به همین دلیل ترور شده بود.
وزارت خارجه آمریکا میگوید با ونزوئلا گفتوگوهایی در مورد احتمال هرگونه نقض تحریمهای بینالمللی علیه ایران انجام داده تا اطمینان پیدا کند هیچگونه قانونشکنی در مورد ارتباطهای مالی و تجاری با ایران صورت نمیگیرد.وزارت خارجه آمریکا میگوید با ونزوئلا گفتوگوهایی در مورد احتمال هرگونه نقض تحریمهای بینالمللی علیه ایران انجام داده تا اطمینان پیدا کند هیچگونه قانونشکنی در مورد ارتباطهای مالی و تجاری با ایران صورت نمیگیرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت: «دیپلماتهای آمریکایی در سرتاسر جهان گفتوگو و مذاکرات گستردهای را دنبال میکنند و تمامی فعالیتهای تجاری و مالی به ویژه در بخش انرژی با ایران را زیر نظر دارند.» وی افزود: «تلاش ما این است که مطمئن شویم قوانین تحریمی بینالمللی و همچنین تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، شکسته نشود و تمامی آنها به درستی اجرا شود.» این گزارش حاکی است نگرانی واشینگتن از زمانی شکل گرفته که ایران و ونزوئلا در مهرماه سال جاری و در جریان سفر هوگو چاوز به ایران، ۱۱ توافقنامه متمرکز بر همکاری در حوزه انرژی امضا کردند. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز سهشنبه این هفته در جلسهای با نمایندگان سنای آمریکا گفته بود در صورتی که ونزوئلا تحریمهای ایران را نقض کند، با واکنش واشینگتن روبهرو خواهد شد. وزیر خارجه آمریکا افزوده بود که تاکنون هیچ سند و شواهدی در دست نیست که نشان دهد ونزوئلا تحریمهای ایران را نقض کرده است. پیشتر هم یکی از مسئولان ارشد وزارت خارجه آمریکا با اشاره به همکاری ونزوئلا با جمهوری اسلامی در حوزه انرژی اعلام کرد که آمریکا در حال بررسی نقض احتمالی تحریمهای بینالمللی علیه ایران از سوی ونزوئلا است. «آرتورو والنزوئلا»، دیپلمات ارشد وزارت خارجه آمریکا در امور آمریکای لاتین، ۲۶ بهمن در جلسه کنگره اعلام کرده بود آمریکا همکاریهای ونزوئلا و ایران در حوزه انرژی را «از نزدیک تحت نظر دارد» و در حال بررسی است که آیا این همکاری ناقض تحریمهای بینالمللی علیه ایران است یا خیر. بر پایه تحریمهای کنگره آمریکا که در همسویی با چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران صادر شده است، این کشور هر شرکت بینالمللی را که فرآوردههای نفتی پالايش شده به ايران صادر کند، تحريم میکند و شرکتهای بينالمللی که کالا و خدمات برای افزايش توليد بنزين به ايران بفروشند نيز تحريم خواهند شد. بر همين اساس همچنین واسطههای نفتی و کسانی که در صادرات بنزين به ايران همکاری کنند نيز در فهرست سیاه خزانهداری آمریکا قرار خواهند گرفت. پیشتر گزارشهایی منتشر شده بود که میگفت ونزوئلا محمولههایی از بنزین به ایران فروخته است. وزیر نفت ونزوئلا در اواسط بهمن ماه این خبرها را تکذیب کرد و گفت که کاراکاس در حال حاضر به ایران بنزین نمیفروشد. پیشتر نیز بر اساس توافق تهران و کاراکاس، ونزوئلا متعهد شده بود روزانه ۲۰ هزار بشکه بنزین به ایران صادر کند، اما حال وزیر نفت ونزوئلا بدون ذکر تاریخ دقیق متوقف شدن این صادرات تأکید میکند که ایران مشکلات خود در زمینه بنزین را حل کرده است و به همین دلیل ونزوئلا دیگر به این کشور بنزین صادر نمیکند.
گزارشها از تهران حاکی از آن است که فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، که در جریان راهپیمایی سبزهای ایران در روز دهم اسفند بازداشت شد، در بند دو الف زندان سپاه پاسداران نگهداری میشود.گزارشها از تهران حاکی از آن است که فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، که در جریان راهپیمایی سبزهای ایران در روز دهم اسفند بازداشت شد، در بند دو الف زندان سپاه پاسداران نگهداری میشود. به نوشته وبسایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، خانم محتشمیپور در جلسات بازجویی به سر میبرد و تاکنون امکان تماس با خانواده خود را نداشته است. علی طباطبایی، داماد آقای تاجزاده، درباره آخرین اطلاعاتخود از فخرالسادات محتشمیپور به بهروز کارونی میگوید: علی طباطبایی: ما خبری نداریم از ایشان چون نمیتوانیم ارتباطی برقرار کنیم. طی تماسهایی که داشتیم به ما اعلام کردند تا بازجوییهای خانم محتشمیپور تمام نشود امکان تماس تلفنی ندارد. چیزی که فعلا میدانیم این است که به بند ۲- الف زندان اوین منتقل شده و قاعدتا تحت بازجویی است. رادیوفردا: خانواده خانم محتشمیپور اقدامی کردهاند و با مقامات قضایی تماس گرفتهاند تا ببینند اتهام ایشان چیست؟ طی تماسهایی که ما داشتیم و پیگیریهای وکیل، متوجه شدیم تا یک هفته نباید امیدوار باشیم خبری از ایشان به دست آوریم. طبق روال معمول اینها ابتدا شروع به جمعآوری اطلاعات و بازجویی میکنند و فعلا اتهامی اعلام نکردهاند. با این یورشی هم که شب گذشته به خانه داشتند حدس ما تقویت شده که دارند پروندهسازی میکنند. شما اشاره کردید که ماموران به خانه آقای تاجزاده و خانم محتشمیپور رفتهاند. ماموران در خانه دنبال چه چیزی بودند؟ خانه که خالی بود و فقط دخترشان آنجاست که شبها در آن خانه زندگی نمیکند. ولی گویا اینها از کلید خانه که بعد از بازداشت خانم محشتمیپور به دست آوردند استفاده کرده و وارد شدهاند. البته قبلا هم دو بار به خانه رفته بودند و هر بار کامپیوتر و لپتاپ را برده بودند. این بار خانه را کاملا به هم ریخته و تمام کمدها را بیرون ریختهاند، گویا به دنبال مدارک بیشتری بودند و حتی پرینتر و اسکنر و هر چیزی به کامپیوتر وصل میشود را جمعآوری کرده و بردهاند. شما اشاره کردید ماموران به دنبال پروندهسازی برای خانم محتشمیپورهستند. در این باره بیشتر توضیح دهید. اینها بعد از انتخابات سال ۸۸ با دستگیری آقای تاجزاده میخواستند مانند بقیه اعترافات، مطلبی از آقای تاجزاده دربیاورند و ایشان را بشکنند، ولی موفق نشدند و حتی آقای تاجزاده همچنان بر روی حرفهای خود ایستاده است و هر هفته مقالات و نامههایش منتشر میشود و البته خانم محتشمیپور هم در این عرصه خیلی به آقای تاجزاده کمک کرده است و با نوشته و وبلاگ شخصی خودش در جهت اطلاعرسانی از وضعیت آقای تاجزاده و دیگر زندانیان سیاسی فعالیت میکرد. این مسئله برای اصحاب کودتا سنگین بود و تلاش میکردند چیزی در مورد این خانواده اثبات کنند. حالا احتمال میدهیم دستگیری خانم محتشمیپور برای فشار بیشتر به آقای تاجزاده باشد و یک پروندهسازی جدید.
نيروهای قذافی در ليبی، روز جمعه يک انبار مهمات در حومه شهر اجدابيا در شرق اين کشور را بمباران کردند، اما مخالفان می گويند که بمب ها به اين انبار، اصابت نکرد. در بنغازی نیز هزاران نفر پس از نماز جمعه در مخالفت با قذافی گردآمدند. مصطفی عبدالجليل، وزير دادگستری سابق که اکنون رياست شورای دولت موقت را در بنغازی در دست دارد ، از شورای امنيت سازمان ملل خواسته است با اعلام حريم هوايی ممنوعه، مانع از حملات هوايی نيروهای دولتی شود. حکومت قذافی بمباران ِ غير نظاميان را تکذيب می کند.
رئیس یک کالج معتبر دانشگاهی در انگلیس به خاطر هدایای مالیای که پیش از این از خانواده معمر قذافی گرفته است از سمت خود استعفا کرد. سِر هوارد دیویس، رئیس مدرسۀ عالی اقتصاد و علوم سیاسی لندن، در استعفانامۀ خود نوشته است که درک میکند شهرت دانشگاه در نتیجۀ ارتباط وی با قذّافی تا چه اندازه خدشهدار شده است. سازمانی که متعلق به خانواده معمر قذافی، رهبر لیبی، است پیش از این با اهدای کمکی دو و نیم میلیون دلاری به این دانشگاه موافقت کرده بود. از این مبلغ تاکنون پانصدهزار دلار در اختیار این دانشگاه قرار گرفته است. مسئولان این دانشگاه اعلام كردهاند در مورد این مبلغ، و همين طور در مورد اهدای دکترای افتخاری این دانشگاه به سیف الاسلام، پسر آقای قذّافی، که در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت تحقیقاتی را آغاز میکنند.
رئیس جمهوری آمریکا میگوید همۀ گزینهها از جمله راهحل نظامی را در مورد بحران لیبی مدّ نظر دارد. باراک اوباما روز پنجشنبه ضمن حمایت از مخالفان دولت لیبی مبنی بر کنارهگیری قذافی از قدرت، گفت معمّر قذّافی پس از دو هفته سرکوب خونبار مردم، مشروعیت خود را از دست داده است و باید برود. آقای اوباما با اشاره به احتمال بروز بحرانی انسانی در لیبی گفت: «خشونتها باید متوقف شوند. معمر قذافی مشروعیت رهبری را از دست داده و باید برود. آنها که در برابر مردم لیبی خشونت پیشه کردند پاسخگو خواهند بود و آرمان مردم برای دستیابی به آزادی، دموکراسی و کرامت انسانی باید برآورده شود». از سوی دیگر دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه روز پنجشنبه اعلام کرد تحقیقاتی را برای بررسی وقوع احتمالی جنایت علیه بشریت در جریان سرکوب شهروندان لیبیایی توسط معمّر قذّافی و اطرافیان وی از جمله پسرانش، آغاز میکند.
رئيس جمهورى آمريكا مراتب «تاسف عميق» خود را در مورد كشته شدن ۹ كودک افغان در جریان بمبارانى که توسط نيروهاى آمريكايى صورت گرفت به حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، ابراز داشت. کاخ سفید با انتشار بیانیهای اعلام کرد که باراک اوباما در تماسی از طریق ویدئو تلهکنفرانس با حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، از کشته شدن غیرنظامیان در بمبارانی که توسط نیروهای ائتلاف در استان کُونر Kunar افغانستان رخ داد ابراز تاسف کرده است. به نوشته این بیانیه، رهبران آمریکا و افغانستان در گفتوگوی خود همچنین توافق کردند برای رسیدن به راهحلی سیاسی در جنگ افغانستان، با یکدیگر همکاری کنند.
آیتالله علی خامنهای میگوید اساسىترين وظيفۀ وزارت اطلاعات « تهيه طرحهاى بلندمدت» است. به گزارش ایرنا، آيتالله علی خامنهاى، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز پنجشنبه در بازديدی شش ساعته از وزارت اطلاعات، این وزارتخانه را «پايگاه عظيم مبارزه و جهاد در عرصۀ جنگ اطلاعاتى در دنياى امروز» توصیف کرد و «اساسیترین وظیفه» آن را «تهیه طرحهای عمیقِ بلندمدت» دانست. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، هفته گذشته گفته بود که رهبران معترضان در ایران، با آمریکا و کشورهای غربی در ارتباط بودهاند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیش از این چنین اتهامهایی را «بیاساس» خوانده بودند.
پس از فراخوان شوراى هماهنگى راه سبز اميد براى برگزارى راهپيمايى در سهشنبه آتى، دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس نيز خواستار حضور مردم در تظاهرات روزهاى هفدهم و بيست و چهارم اسفند شدند. پيش از اين شيرين عبادى، حقوقدان و برندۀ جايزۀ صلح نوبل، در بيانيه اى خطاب به زنان ايرانى نوشته بود: «سهشنبه آينده، ۱۷ اسفندماه برابر با هشتم مارس، در روز جهانى زن همگام و همدوش با برادران هموطن خود به خيابانها آمده و از خواست همگانى حمايت مىكنيم». در واكنش به بىخبرى از وضعيت ميرحسين موسوى و مهدى كروبى معترضان گفتهاند در سهشنبههاى باقى مانده تا پايان سال دست به تظاهرات خواهند زد.
وزير خارجه ايران میگوید میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالفان در ایران، آزاد هستند و ممکن است به میل خود در حال حاضر در خانههایشان نباشند. علیاکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، در گفتوگويی با شبکه تلويزيونی يورونيوز که روز پنجشنبه پخش شد، گفت تا جايی که وی اطلاع دارد موسوی و کروبی «همواره آزاد بودهاند که بستگانشان را ملاقات کنند؛ بنابراين ممکن است آنها به ميل و تصميم خود در حال حاضر در خانه خود نباشند». این در حالی ست که فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام کردهاند در ۱۸ روز گذشته از والدینشان بیاطلاع هستند و از وضعیت سلامت آنها نگرانند.
اسرائيل قصد دارد پس از سالها که همواره خواستار اِعمال تحریمهایی شدیدتر علیه ایران بوده، خود نیز به جرگه کشورهای تحريم کننده عليه جمهوری اسلامی بپیوندد. ايگال پالمور، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل، روز پنجشنبه اعلام کرد دولت اين کشور در حال تهیه لایحهای است که هدف از آن تحریم شرکتهایی است که با ایران داد و ستد میکنند. به گفتۀ آقای پالمور، در قوانین اسرائیل خلأهایی در باره ایران هست که باید برای اِعمال سیاستهای جدید، آنها را بازنگری و روزآمد کرد. شرکتهای اسرائيلی با ايران داد و ستد ندارند؛ اما به گفته رسانههای اسرائيلی، تحريمهای جدید شرکتهايی را هدف خواهد گرفت که همزمان با اسرائيل، با ايران نیز معامله میکنند.
به گفته رئيس دولت انتقالى تونس، تدوینکنندگان قانون اساسی جدید در این کشور پنج ماه دیگر در یک انتخابات برگزیده خواهند شد. فواد مِبزَع، رئیس جمهوری موقت تونس، روز پنجشنبه با اعلام تاریخ ۲۴ ژوییه (دوم مردادماه) به عنوان روز برگزاری انتخابات، گفت: «قانون اساسی باید آینۀ آرمانهای مردم و اصول انقلاب باشد». رئیس جمهوری موقت تونس همچنین گفت که او و اعضای دولت فعلی دستکم تا زمان برگزاری این انتخابات بر سر قدرت خواهند بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر