-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

Posts from Khodnevis for 03/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



تنهایی یک رئیس مجلس خبرگان در روزهای قبل از انتخابات هیات رئیسه
 


آقای مهاجرانی، شیر خر خوردن را آدابی است



حرکت‌های اعتراضی بعد از انتخابات در ایران،  نگارنده را در دو مورد بسیار شرمنده کرد.


شرمندگی اول من مربوط شجاعت دختران و پسران ایران بود که با دست خالی، با روحیه قوی و با منشی مدنی در برابر نظام ایستادند و فریاد آزادگی سر دادند، حال آن که امثال بنده در خارج از مرزهای کشور نشسته‌ایم و مدام برای آنها نسخه می
پیچیم.


شرمندگی دوم از آن عطا الله مهاجرانی است. چرا که از دوران دبیرستان خواننده نوشته‌هایش بودم و وقتی در دوران دانشجویی‌ام وزیر ارشاد شد، از طرفدارانش. بعد از دیدن سخنرانی اخیر آقای مهاجرانی در کتابخانه کنزینگتون به شدت از خودم شرمنده شدم.


 یادم نمی‌رود روزی را که مهاجرانی را استیضاح کردند و او در مجلس گفت که وزیر شده چون در کودکی شیر خر خورده و با چه شعفی این سخن و البته سایر حرف‌های او را برای دوستان و آشنایان تعریف می کردم.


همان موقع حسین، کفاش دوره گرد افغانی محله ما چیزی گفت که تا دیروز، پریروز جدی نگرفته بودم. حسین می گفت نوشیدن شیر خر برای وزارت خوب است، اما آدابی دارد. جرعه اول را برای دفع سیاه سرفه تجویز کرده‌اند. جرعه دوم برای قوه باه خوب است و جرعه سوم برای وزارت. اما اگر پس از جرعه سوم، بقیه کاسه را یک نفس بالا بکشی، عوارضی دارد که کم کم در دهه پنجم زندگی نمایان می‌شود.


آقای مهاجرانی در صحبت های خود در لندن به دو نکته اشاره کرد که برایم جالب بود. اول این که جنبش سبز ایران با قیام مردم مصر تفاوت دارد و وجه تفریق آن هم در سلامت مالی رهبر ایران است. دوم تاکید بر ملی بودن جنبش سبز و بیزاری جستن از قدرت های سلطه گر با تاکید ویژه بر آمریکا.


صحبت های مهاجرانی درباره تفاوت داشتن حرکت های اعتراضی مصر و ایران جدید نیست. شرایط اجتماعی و سیاسی دو کشور تفاوت های کلان دارد. اما نقطه مشترکی وجود دارد که در به پا خاستن مردم در ایران، مصر، تونس، لیبی و دیگر کشورهای منطقه یک محور اساسی داشته است و آن هم اعتراض بی عدالتی و فقدان آزادی.


مهاجرانی می‌گوید رهبر ایران از فساد مالی منزه است. سوال اینجاست که آیا فساد مالی تنها خوردن مال مردم و بالا کشیدن پورسانت معاملات و رشوه گرفتن و این طور کارهاست؟  دزدیدن رای مردم پس چیست؟ 


راستی، آقای مهاجرانی که صحبت از جان به لب شدن مصری‌ها از فساد مالی مبارک کرد، چرا از فساد اطرافیان هاشمی رفسنجانی حرف نزد؟ چرا فقط  به احمدی‌نژاد و اطرافیانش اشاره کرد؟ آیا فراموش کردن این موضوع عمدی بود یا سهوی؟ شاید این فراموشی از آثار شیر خر خوردن باشد.


صحبت های مهاجرانی من را به یاد صحبت‌های سال گذشته آقای کدیور انداخت که گفته بود مردم ایران فریاد «هم غزه و هم لبنان» سر داده بودند. کدیور خود را به نشنیدن زد و مهاجرانی هم همین طور. گویی شعار «مبارک، بن علی، نوبت سید علی» را نشنیده که این طور خلط مبحث می‌کند.


اما درباره اهمیت استقلال جنبش سبز و تمامیت ارضی ایران:

آقای مهاجرانی عزیز، فرزندان شجاع ایران که در تظاهرات مختلف سینه خود را سپر گلوله های نظام قرار می‌دهند، آن لحظه که به خیابان ها می‌آیند چشم طمع به کمک هیچ کس ندارند، نه آمریکا و نه سیاستمداران سست عنصری که نه برای خودشان خیر دارند و نه دیگران. شما نگران نباشید، بچه‌های ایران بهتر از هر کسی بلدند که چگونه از استقلال مام میهن دفاع کنند.

در ضمن بهتر است آقای مهاجرانی دو خط توضیح دهند که چطور با این روحیه استکبارستیزی و ضدآمریکایی خود به واشنگتن سفر کرد تا در موسسه مطالعات خاورنزدیک در جمع نیوکان ها و مقام های اطلاعاتی و نظامی اسراییل درباره جنبش سبز سخنرانی کند. علاوه براین چرا آمریکا و صدای آمریکا برای آقای مهاجرانی بد است ولی  او اشاره‌ای به بی‌بی‌سی و سیاست های بریتانیا نکرد؟ آیا این فراموشی از آثار شیر خر خوردن است؟ شاید هم منافع محفلی این طور اقتضا کرده؟

صحبت‌های مهاجرانی یک ضرورت مهم را گوشزد کرد: نیاز به ویرایش جدید جنبش سبز. ویراست جدید باید تکلیف جنبش سبز مردم ایران و فریاد عدالت طلبی آن را از جنبش سبز مغز پسته‌ای و عافیت‌طلبی آن جدا کند. تا زمانی که سره از ناسره جدا نشود، این جنبش راه به جایی نخواهد برد.


 


جناب مهاجرانی شما که رنگ شناسید، می‌شه بگید این نقاط در زندگی خامنه‌ای چه رنگی دارد؟

چند نکته در مورد صحبت‌های مهاجرانی:

۱- هیچ کسی نمی‌تونست در موقعیت حساس کنونی که همگان در برنامه‌ریزی برای سه شنبه‌ها هستند تیتر خبر‌ها را به نفع دولت ایران تغییر بده و این تغییر درخبرها و انحراف در خبر رسانی بهترین خدمتی است که شخص مهاجرانی به اربابان خود یعنی خامنه ای انجام داد‌.


۲- ایشان سعی کرده‌اند خامنه‌ای را مبرا از هر گونه انحراف اقتصادی در زندگی شخصی خود کنند و... با دفاع از خامنه‌ای می‌خواهند برای معامله با خامنه‌ای از در دیگری وارد شوند که البته با واکنشهای مردم در سایتهای اجتماعی و همچنین دیگر تشکلهای آزادی خواه مواجه شدند از جمله : هشدار کمپین سفارت سبز به پیشگاه ملت ایران در خصوص رفتارها و اقدامات ضد ملی میهنی برخی از اصلاح طلبان حکومتی که در نهایت مشخص شد که مردم دیگر گول افرادی چون مهاجرانی را نخواهند خورد.


۳- با توجه به تجربه قبلی احتمالا چون ایشان مثل همیشه خیلی ضایع شدند برادر زن ایشان جناب کدیور در آنسوی دنیا در آمریکا همین روزها سخنرانی خواهد کرد که خرابکاری های داماد عزیز ش را ماست مالی کند 


۴- مطلب آخر اینکه سوالی از آیت‌الله مهاجرانی داشتم: جناب مهاجرانی شما که رنگ شناسید می‌شه بگید این نقاط در زندگی خامنه‌ای چه رنگی دارد؟


 اسم این لکه‌ها، لکه ننگ است، دردی است در سینه من و بقیه ملت ایران تا ابد خواهد ماند‌، داغی است در دل مادران ایران زمین نشسته و همه ما را بر علیه خامنه‌ای شورانده‌. 


اینها کسانی هستند که به دستور شخص خامنه‌ای کشته شدند، نماز جمعه بعد از انتخابات که یادتونه...

حالا میشه تشخیص بدین این لکه‌های ننگ چه رنگی است که بر دامان خاندان خامنه‌ای و ولایت فقیه نقش بسته؟ 


لکه های ننگ بر دامان خامنه ای جلاد


متاسفانه تعداد شهدای اینقدر زیاد هستند که نمیشه همه را در یک عکس جا داد ولی همین‌ها هم برای ازبین بردن کور رنگی شما کافی‌است جناب مهاجرانی که لکه های قرمز را با رنگ دیگر اشتباه نگیرید


 


خلع سخنگوی کمپین سفارت سبز

 

این کمپین در بیانیه‌ای که به امضای چهار نفر از اعضایش رسیده است ضمن هشدار نسبت به عملکرد گروه «موج سبز»، برقراری رابطه میان محمد رضا حیدری با این تشکیلات را خودسرانه خوانده است: «متأسفانه جریانی موسوم به «موج سبز»، اخیراً با اعلام برقراری ارتباط با آقای محمدرضاحیدری سخنگوی سابق کمپین مدعی شده که موج سبز مسئول گسستن دیپلمات‌ها بوده است. با کمال تأسف آقای حیدری نیز بدون اطلاع اکثریت اعضاء‌، ارتباط سازمانی نزدیکی با تشکل مذکور برقرار نموده است. اقدام خودسرانه‌ی نامبرده تا آنجا موجبات نگرانی را فراهم آورده که برخی از شخصیت‌های صاحب نام اپوزیسیون داخل و خارج از کشور از سر دلسوزی نسبت به خدشه دار شدن حیثیت و اعتبار کمپین هشدارهای جدی داده‌اند، که نتیجه‌ی آن صدور بیانیه کمپین مورخ ۸ اسفندماه سال جاری بوده است.»

یکی از اعضای این کمپین در گفتگو با خودنویس اعلام کرد که آقای حیدری فقط از سخنگویی این کمپین خلع شده است و بیانیه‌های این گروه بدون ذکر نام اکثریت اعضای کمپین فاقد اعتبار است. این بیانیه به امضای درویش رنجبر، ابوالفضل اسلامی ، حسین علیزاده ، فرزاد فرهنگیان رسیده است.

 بیانیه پیشین این کمپین که دیروز منتشر شد، فاقد امضای اعضای کمپین بوده است.

 

 


 


بازتاب‌های سخنان اخیر مهاجرانی

بخش تحلیل خودنویس: استقبال سایت‌های اصول‌گرا از سخنان عطا‌الله مهاجرانی کماکان ادامه دارد. اما در فضای وبلاگستان و روزنامه‌نگاری شهروندی و شبکه‌های اجتماعی، نگاه‌ها اکثرا منفی بوده است.

با توجه به شناخت بسیار دقیق دکتر مهاجرانی از کارکرد رسانه‌های دو طرف، بعید به نظر می‌رسد که سخنان طرح شده در جلسه ۱۳ اسفند به‌دقت و بدون محاسبه گفته شده باشد. سابقه این نویسنده و محقق تاریخ در سخنرانی‌هایی بشدت حساب شده، می‌تواند تفسیرهای بسیار زیادی به‌دنبال داشته باشد.

اما در روزهای گذشته، انتشار فیلم دفاعیات مهاجرانی در مجلس و نگاهش نسبت به رهبری نظام، خوشحالی کمتری به اردوی منتقدین رهبری آورده است.

تاکید ویژه برخی وبلاگ‌ها به رابطه ویژه وزیر ارشاد خاتمی با رهبری نیز بسیار جالب توجه است، اما سوال اینجاست که چرا بسیاری از این واقعیت‌ها پیش از این عرضه نشده است؟

واکنش «کمپین سفارت سبز» در میان گروه‌های حامی جنبش سبز اما جذابیت‌های ویژه‌ای دارد؛ این گروه نسبت به «رفتارها و اقدامات ضد ملی میهنی برخی از اصلاح طلبان حکومتی» هشدار داده است.

در بیانیه ایه گروه آمده است: «هموطنان شجاع،قهرمان و همواره سبز در صحنه مبارزات رهایی بخش ایران،همانطور که استحضار دارید:در آستانه پیروزی شما در مقابل رژیم ستمگر،فاسد و تا دندان مسلح ولی فقیه،برخی از اصلاح طلبان حکمومتی، همچون آقای عطاءالله مهاجرانی و اعوانش در خارج،از یک سو و آقای حسین شریعتمداری و انصارش در داخل از سوی دیگر،به فرمان ولی فقیه،توأمان در صدد بر آمده اند،با هدفی مشترک،اما ادبیات مختلف،همچون دو لبه قیچی، جنبش سبز ملت ایران را، به نفاق آلوده و نهضت ملی رهایی بخش ملت ایران را، به نابودی بکشانند.  اظهارات اخیر مهاجرانی در کتابخانه کنزینگتون لندن و مقالات هم زمان شریعتمداری در کیهان،برای پوشاندن لباس قدیسین به سید علی خامنه ای و سعی در برائت ایشان از هرگونه فساد مالی،ستم ملی و ودیکتاتوری،حکایت از شنیدن بوی سقوط رژیم و دست پاچگی هر دو در ائتلاف ،بمنظور بیراهه کشاندن جنبش سبز، ونابودی نهایی آن ،تحت پوشش اصلاحات بظاهر ریشه ای دارد.» این گروه معتقد است که این رفتارها برای به انحراف کشاندن جنبش است.

واکنش قابل توجه دیگر از سوی دکتر مهدی خزعلی بود که خواستار «توبه» مهاجرانی شده است. دکتر خزعلی  در وبلاگش چنین می‌نویسد: «وزیر اسبق فراری لندن نشین برای ما منشور جنبش تبیین می‌کند،  آقای مهاجرانی شما اول کسی بودید که طرح مادام العمری ریاست جمهوری را هم دادید، و اگر هاشمی مخالفت نمی کرد، امروز رئیس جمهورمان هم مادام العمر شده بود! دوران اصلاحات هم، تساهل و تسامح شما کمر اصلاحات را شکست، بی انظباطی مالی شما در ارشاد روی جناح انحصار طلب را سفید کرد. فراموش نکرده‌اید خاصه خرجی برای نشریات اصلاح طلب و محدودیت برای مخالفان را! شما کارنامه اصلاحات را هم سیاه کردید و سید خندان از دست شما گریست! هر چند گله ما از سید هم جای خود دارد! اما او کجا و شما کجا!»

خزعلی ادامه می‌دهد: «درست است که جناح انحصار طلب از مهسا یوسفی و علیزاده و ... استفاده ابزاری و خلاف مروت و مردانگی کردند، اما علت فرار شما هم سیاسی نبود، مشکل شما چیز دیگری بود، من فرمایشات شما را به عرض آقایان رسانده‌ام، می فرمایند، پرونده او سنگین تر از این حرف هاست، با این مختصر پاچه خاری از راه دور حل نمی‌شود! لازم است که بلیط یکسره تهیه فرموده و به تهران بیایید و شخصاً ملازم رکاب حاج منصور یا حاج سعید شده و لخت شوید و در میانه گود، با فریاد رسا هفت بار بفرمایید: " مرگ بر سران فتنه " و سپس رو به قبله شش بار بگویید: " زید و عمر اعدام باید گردند! "  شاید افاقه کند، آنوقت می توانید با جناب عطریانفر شب شعر داشته باشید و حالش را ببرید!»

خزعلی در پایان از مهاجرانی می‌خواهد که بابت گذشته‌اش توبه کند: «بیایید از گذشته خویش توبه کنید، از دورانی که راست راست بودید، تا دورانی که چپ کردید، و امروز هم به دنبال بازگشت به جاهلیت نباشید، فرزانگان بیدارند، نخبگان هوشیارند، و دیگر گذشت آنزمان که تاریخ را فاتحان می نوشتند، امروز تاریخ در لحظه واقعه نگاشته می شود و تاریخ را فرزانگان می نویسند، تاریخ را ندای شهیدان رقم می زند و چون ژاله بر مردمان می بارد و چون ماه بر راه بشریت می تابد، هر چند سگان عوعو کنند " مه فشاند نور و سگ عو عو کند».

اما سایتی که مخاطبانش بدون توجه به مطالب در آنجا آزادانه و بدون نظارت سردبیرانش کامنت می‌گذارند، «مردمک» است. این سایت توانسته تعدادی از منتقدان  بدون نام مهاجرانی و یارانش را گرد هم بیاورد تا کامنت‌هایی بگذارند که خواندن‌شان برای هواداران مهاجرانی چندان جالب نخواهد بود.

- سایت الف

- رجا نیوز

- روزنامه کیهان

 


 


سخنان اخیر مهاجرانی: اصلاح‌طلبان از خیزش انقلاب سبز به هراس افتاده‌اند

سخنان خیانت‌بار اخیر مهاجرانی که سرانجام چهره واقعی او را بر مردم ایران آشکار کرد یک امر را آشکارا نشان می‌دهد. اصلاح‌طلبانی از قماش خاتمی و مهاجرانی از خیزش انقلاب سبز به هراس افتاده‌اند. تا وقتی که می‌توانستند این خیزش ملیونی را در حیطه «رای من کجاست» محدود کنند و مردم را به زور به خانه‌ها بازگردانند و با پشتیبانی نیروی مردمی با حکومت چانه بزنند تا سهمی از جمهوری اسلامی به آنان نیز برسد، جنبش را قبول داشتند اما اکنون که جنبش سبز به تدریج تبدیل به انقلاب سبز می‌شود و خواهان سرنگونی کل نظام است اصلاح طلبان به هراس افتاده‌اند.

ببر از قفس بیرون آمده و دیگر از ضربات شلاق آنان اطاعت نمی‌کند بلکه اراده خود را به منصه ظهور می‌رساند. جنبش سبز در حال بیرون آمدن از زیر چادر اصلاح‌طلبان است،  رادیکالتر می‌شود و و به زودی تبدیل به یک انقلاب راستین خواهد شد: انقلاب سبز.

  در روزها و ماه‌های آینده به تدریج که انقلاب گسترده‌تر میشود باید منتظر برافتادن نقاب از چهره سایر اصلاح‌طلبان نیز باشیم. وقتی مطمئن شوند که دیگر سکاندار این کشتی نیستند همه یک یک مانند مهاجرانی به صف جمهوری اسلامی خواهند پیوست یا حداقل اینکه کنار خواهند کشید. آیا از خاتمی که در ختم جلاد جمهوری اسلامی لاجوردی حاضر شده بود انتظار دارید تا پایان با  انقلاب سبز بماند؟


 


دیگر بوی الساندیست بلند شده برادر!

 

 تصاویر را نگاه می کردم و جز آخ یا همون آه چیزی برای کشیدن نـــداشتم (چی؟؟؟  سیگار؟؟؟) ، میگم آخ چون با درد همراه بود ... !

 

ای رهبر... تا آخر!

 

خونی که .... ماست!

 

احمدی ... احمدی ... می‌کنیم!

 

و خیلی شعارهای دیگه که نمی‌دونم کی، یعنی چه کسی وَ کِی یعنی چه زمانی وَ چگونه یعنی چطوری و در چه وضعیت روحی آنها را ساخته بود!

 

همیشه با خودم می‌گفتم، آخه چطوری ممکنه؟؟؟ کلۀ این جماعتِ همیشه در صحنه به کجا خورده که تو سرما و گرما و ... میان در صحنه و تِستِ صدا می‌دن ؟؟؟

 

بعد ها دیدم که اُ لَ لَ ( صوتی است از اصواتِ تعجب ، یعنی دیگه  الآن خیلی متعجبم) ... شابولی جان ایـــنه داستان ... به لطفِ دستانِ هنرمندِ دوستانِ جلوه های ویژه وَ استفاده از فن +  “Ctrl+C  “Ctrl+Vیا همون کنترل ، پیستِ خودمون که از آن به اقراقِ تظاهراتی یا انقلابی هم نام برده شده، و نیز همکاریِ بی دریغِ یه سری عناصر همیشه بیکار و همیشه پایه (مثل  بسیجیِ دهن گشاد که معرِّفِ حضور همگان هست)  این مراسم بیش از آن چیزی که می بود ، رُخ می نمـــایاند.

 

اما  باز  ، با همۀ این تفاسیر به خودم می گفتم ... نــــه ،یه چیزِ دیگه ای هم باید باشه !

اینجا بود که به لطفِ یزدان و بچه ها و همکاریِ بی دریغِ تکنولوژی ، دوربین های فیلم برداری سر از داخلِ گـــوشی های موبایل در آوردند و  کار و کاسبیِ برادران ِ عرضشی شاغل در «فالس نیوز» - و بدتر از اون ،  خدا رحمت کنه رفتگانِ شما رو مرحوم «رجا نیوز» -  را که کساد کردند ، هِچ (همان هیچِ خودمان است، با لهجۀ حسن آقا ، بقّال سر کوچۀ ما) پرده از رازی بزرگ برداشتند و آن هم مراسمی بود سنتی و حکومتیِ از طرف ج.ا. با نام «ساندیس خورونِ انقلابی»!

مراسمی که فقط ،جمعیتی  از توده اقشارِ امتِ حزب اللهی و ساندیس طلب در آن شرکت میکردند ! تشنگان ولایت که عطش و نیازشان به ساندیس ، به مراتب بیش از عطشِ ولایی آنها بود ! لب تشنگانی که بوسه بر لبانِ ساندیس گونِ  ولایت را  با دنیا دنیا فـــهم ، شعور ، بینش و از همه مهتر آزادی تعویض نمیکردند و گاهاً دیده شده  که در ره منزل ساندیسِ خویش ، خطر ها را به جان خریده و حتی در موردی ساندیسِ پرتاب شده در آسمان را با عنبیۀ چشم خود دریافت کردند (ای بترکه چشمت ، نه همون کارد بخوره اون شکمت)

 

 

 

اینجا و بدین گونه بود که مجبور شدم یک بارِ دیگه با خودم بگم اُ لَ لَ ... پس اینه ماجرا!

 

آمــــــــــــــــــا ... آی جماعت حزب اللهی ، برادرانِ عرضشی ، تشنگان ساندیسِ ولایت و غریقانِ دریای مواجِ «آبِ میوه»،  جون مادرتون چشاتونُ باز کنید و یه نگاهی به اطراف بندازید و ببینید که چه خبره و  دنیا دست کیه! بنده از همین جا به صراحتِ تمام اعلام میکنم ، اگه فلان نفر صدایِ الرحمانش به گوش میرسه، اگه یه بابایی غزل خداحافظی را داره زمزمه میکنه ... بنده خدا تو بسکه ساندیس زدی بر بدن بوی الساندیست آنچنان بلند شده که تا هفت تا کوچه اون طرف تر هم میره و کسی حتی زیر تابوت تورو هم نمی‌گیره!

 

باز کن چشمانت را ، تا حقایق را آنگونه که هست ببینی، نه آنگونه که در ذهن متوهم خود با چشمان بسته ، تجسم می‌کنی!

 

 


 


فالس نیوز به نقل از جرس [...]: مهاجرانی با سلمان رشدی در ضیافت خصوصی ملکه انگلیس روبوسی کردند


 در این میهمانی که در تالار اصلی قصر باکینکهام برگزار شد رجال و کارگزاران  ملکه در سراسر دنیا به سلامتی ملکه انگلیس شامپاین میل نمودند.

ملکه انگلیس با دعوت سلملن رشدی و عطا الله مهاجرانی  زمینه اشتی این دوتن را فراهم نمودند. الیزابت با فراخواندن  سلمان رشدی و مهاجرانی از انها خواست با یکدیگر دست بدهند وکدورتها را فراموش کنند.

مهاجرانی  وسلمان رشدی  درخواست ملکه انگلیس را عجابت  نموده و یکدیگر را در اغوش کشیدند و روبوسی کردند.

مهاجرانی در همین باره گفت: «امام خمینی شخصی نیرنگ باز و خدعه گر بود که برای بقای  قدرت و نفوذ خود در بین مسلمین جهان اقدام به صدور فتوای قتل سلمان رشدی کرد که تقریبا با صدور این فتوا  به گور رفت، ولی من  با معرفی  کتابی تحت عنوان "نقد ایات شیطانی" منتشره در موسسه اطلاعات  هدفم  تبلیغ این کتاب ارزشمند در ایران  بود. من توانستم با مکر و فریب زمینه تبلیغ ایات شیطانی  برادرم سلمان رشدی را فراهم کنم و هیچ مشکلی با دوست عزیزم سلمان رشدی ندارم.»

سلمان رشدی گفت: «امام خمینی مامور خوب  علیا حضرت ملکه انگلیس بود ولی در زمینه صدور فتوای قتل من موجب شهرت بین المللی من شد و موجبات چاپ گسترده‌تر کتابم شد و از اینکه چنین تدبیری بیست سال پیش برای فروش کتاب در نظر گرفته شد از ملکه الیزابت دوم  ممنون هستم و قول می دهم  سهم بیشتری از افست کتاب در ایران  به مهاجرانی بدهم.»

 گفته می‌شود مهاجرانی گفته است من مسلمان هستم و سپس  با لیوانی مملو از اب معدنی و سلمن رشدی با یک گیلاس شامپاین سلامتی ملکه انگلیس را گرامی داشتنند.

ملکه انگلیس در اخر گفت: «امام خمینی  بهترین سرباز من در دهه ۸۰ میلادی بود که جیمز باند و صدام نیز به گرد پایش نمی‌رسیدند  حیف که سید علی خامنه‌ای سرباز لایقی برایم نیست!!!»

در هیمن حال ملکه نشان شوالیه را به عطا‌الله مهاجرانی به پاس خدمات بی نظیرش  تقدیم کرد
-----

یک توضیح: این نوشته را سه ماه پیش نوشته بودیم و امروز منتشر کردم و  ربطی به مواضع اخیر اقای عطاالله مهاجرانی ندارد.


 


نقطه آغاز بایستی از ابتدا تغییر قانون اساسی باشد

اخیرا پس از بازداشت آقایان موسوی و کروبی، ویرایش دوم منشور جنبش سبز منتشر گردیده است. در این منشور یک نکته وجود دارد و آن قرار دادن قانون اساسی فعلی به عنوان نقطه آغاز و میثاق ملی است. بر اساس وجود مواردی در همین قانون اساسی نمی‌توان آن را به عنوان نقطه آغاز قرار داد زیرا قانون اساسی فعلی ناقض دموکراسی و کاملا دیکتاتوریست.‏


شاید بیشتر افراد وجود اصل ولایت فقیه را ناقض دموکراسی بدانند که جواب حاکمیت به آن انتخاب رهبر به وسیله مجلس خبرگان و برگزیدن مجلس خبرگان به وسیله مردم است و تفسیر حکومت این است که رهبر غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می‌شود، اما اشکال در این قانون از همین نقطه آغاز می‌شود. در قانون اساسی ایران یک نقطه کور و یا یک دور باطل وجود دارد و همین امر رهبر را غیر منتخب و دیکتاتور کرده است .

رهبر حق انتخاب ۶ عضو از ۱۲  عضو شورای نگهبان که به فقیهان مشهورند را دارد و ۶ عضو دیگر یعنی حقوق‌دانان توسط رئیس قوه‌قضاییه که باز او نیز توسط رهبر منتصب شده است، به مجلس ارائه می‌شود. یعنی انتصاب ۱۲  عضو شورای نگهبان به دست رهبری است و شورای نگهبان حق دادن صلاحیت یا عدم صلاحیت در کاندیداتوری افراد برای مجلس خبرگان را دارد. ساده‌تر یعنی رهبر خود انتخاب می‌کند که چه افرادی بایستی ناظر بر کردار او باشند و همین قضیه مجلس خبرگان را فرمایشی می‌کند.به همین ترتیب قانون اساسی فعلی غیر دموکراتیک و کاملا دیکتاتوری است و همین امر راه را برای اصلاح بسته است و خود این قانون به واسطه این قضیه پرورش دهنده دیکتاتور است. نقطه آغاز بایستی از ابتدا تغییر قانون اساسی باشد و لا غیر. ‏


 


مهاجرانی تقدیم می‌کند
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته