-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

Latest News from Koocheh for 03/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

حامد دهقان

شاید امروز در کم‌تر جامعه‌ایی شاهد این باشیم که زنان نمی‌توانند از حقوق انسانی خود دفاع کنند و مورد تبیعض قرار می‌گیرند اما متاسفانه در کشور ایران شاهد این هستیم که زنان مورد پست‌ترین تحقیر‌ها و تبیعض‌ها و خشن‌ترین سرکوب‌ها قرار گرفته‌اند و از حقوق مدنی خود بدور هستند ، جامعه‌ایی که از زن به عنوان یک ابزار برای بهره‌گیری منافع مرد‌ها استفاده می‌کند و حقوق برابری برای زنان قائل نم‌یشود امیدی برای دست‌یابی به دموکراسی در آن نیست‌.

ریشه‌های ظلم و ستم و تبیعض حقوق بر علیه زنان در ایران ریشه در تاریخ دارد و باید به‌طور اساسی ریشه‌یابی شود اما چیزی که نمود بیش‌تری پیدا کرده است در این برهه از زمان که رسانه‌ها و ارتباطات باعث رشد فرهنگ عمومی جامعه و بالا رفتن سطوح مردم نسبت به حقوق مدنی و اجتماعی شده و به‌خصوص پرداختن به بحث زنان و داشتن حقوقی برابر و مساوی با مردان‌، اما شاهد این هستیم که هیچ راه‌کار عملی برای ایجاد این حقوق اجرا نمیشه و نظام حکومتی که خود در راس نقض حقوق زنان قرار داره با وضع قوانین نادرست سعی در حفظ روند موجود داره و اساسن بر این معتقده که احقاق حقوق مدنی زنان در ایران برابر با سقوط نظام حکومتی اسلامی هست که با اسم دین بدترین ظلم‌ها را نسبت به زنان اعمال کرده …

مشکلات و آسیب‌ها و فساد‌ها اخلاقی که همه‌ی این‌ها گریبان‌گیر یک جامعه می‌شوند و حتا مشکلات به وجود آمده در درون خانواده‌ها رابطه مستقیمی با زن‌ها دارند و هرچقدر زنان نتوانند از حقوق خود دفاع کنند زیر سلطه مرد‌سالاری چه از نوع حکومتی و چه از نوع فردی از رشد و تعالی باز خواهند ماند و مسیری برای زندگی بهتر و جامعه‌ایی سالم نخواهیم داشت‌.

مشکلات و آسیب‌ها و فساد‌ها اخلاقی که همه‌ی این‌ها گریبان‌گیر یک جامعه می‌شوند و حتا مشکلات به وجود آمده در درون خانواده‌ها رابطه مستقیمی با زن‌ها دارند و هرچقدر زنان نتوانند از حقوق خود دفاع کنند زیر سلطه مرد‌سالاری چه از نوع حکومتی و چه از نوع فردی از رشد و تعالی باز خواهند ماند و مسیری برای زندگی بهتر و جامعه‌ایی سالم نخواهیم داشت‌.

تبیعض زنان در جامعه اجتماعی ایران مشکلی بس فراتر از مشکلات سیاسی است که در حال مشاهده آن هستیم‌‌، تبیعض‌ها‌، محرومیت‌ها و به رسمیت نشناختن حقوق زنان مشکلی عظیم برای جامعه ایران خواهد بود و مشکل فراتر زمانی به وجود می‌آید که مشاهده می‌کنیم بخش اعظمی از زنانی که در کشور ایران زندگی می‌کنند از حقوق طبیعی خود آگاهی ندارند و تعریف درستی از زن بودن برای خودشان ندارند و این زمینه سازه برخورد‌هایی است که از طرف حکومت با زنان می‌شود‌.

مردم روشن‌بین ایران که در مسیر درستی برای برقراری عدالت و آزادی در جامعه دست به اعتراض زده‌اند باید در کنار اعتراضات مدنی و اجتماعی خود تلاش مضاعفی برای لغو تبیعض‌ها و محرومیت‌ها علیه زنان انجام دهند که خود مهم‌ترین رکن برای برقراری دموکراسی در جامعه است‌.

هشت مارس – روز جهانی زن فرصت بسیار مناسبی است که جنبش زنان ایران هم پای با مردم ایران که خواسته‌های دموکراتیک خود را فریاد خواهند زد در اعتراض به تبیعض علیه زنان و هم‌چنین تلاش برای به‌دست آوردن حقوق برابر نسبت به مردان به خیابان‌ها بیایند و اعتراظات علنی خود را به گوش حاکمان جامعه برسانند‌، از مهم‌ترین خواسته‌های جنبش زنان ایران می‌توان به چند مورد زیر نام برد که همیشه دغدغه ی زنان ایران بوده است‌.

1- لغو همه قوانین و مقررات ضد زن و کلیه قوانین تبعیض‌آمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل زن و مرد

2- لغو جداسازی جنسیتی و آپارتاید جنسی

3- لغو حجاب اجباری زنان و ممنوعیت حجاب کودکان و به رسمیت شناسی کامل آزادی پوشش

زنان ایران باید بدانند که مهم‌ترین نکته برای به‌دست آوردن حقوقی برابر تعریف درستی از آزادی زنان و آگاهی بخش در بین خودشان است و زمانی به این مهم دست خواهند یافت که در جامعه حقوق تمامی انسان ها محترم شمرده شود و هیچ تفاوتی میان جنسیت‌ها و حتا قومیت‌ها وجود نداشته باشد‌

4-  ممنوعیت صیغه و تعدد زوجات. حق بیقید و شرط جدایی (طلاق) برای زن و مرد. لغو کلیه قوانینی که حقوق مدنی زنان (نظیر حق مسافرت، معاشرت، شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و غیره) را به کسب اجازه از شوهر، پدر، و یا سایر مردان خانواده مشروط می‌کند. برابری کامل حقوق و وظایف زن و مرد در امر تکفل و سرپرستی فرزندان پس از جدایی

5- لغو کلیه احکام و قوانین وحشیانه و ضد انسانی سنگ‌سار و اعدام و قصاص و سایر مجازات‌های اسلام

زنان ایران باید بدانند که مهم‌ترین نکته برای به‌دست آوردن حقوقی برابر تعریف درستی از آزادی زنان و آگاهی بخش در بین خودشان است و زمانی به این مهم دست خواهند یافت که در جامعه حقوق تمامی انسان ها محترم شمرده شود و هیچ تفاوتی میان جنسیت‌ها و حتا قومیت‌ها وجود نداشته باشد‌.

به امید روزی که زن میراثی برای برابری انسان‌ها باشد‌.

شنبه 14 اسفند 1389


 


کمیته گزارش‌گران حقوق بشر

جمعی از فعالان جنبش زنان در آستانه فرا رسیدن هشت مارس روز جهانی زن، با انتشار بیانیه‌ای ضمن پافشاری بر حقوق جنسیتی‌شان، اعلام کرده‌اند که سه‌شنبه هفدهم اسنفند برای ایشان روز اعتراض است.

این بیانیه که با امضای محفوظ فعالان داخل کشور منتشر شده به شرح زیر است‌:

آزادی بدون برابری ممکن نیست

8 مارس‌، روز جهانی زنان است. روز ما. روزی به نام برابری و آزادی. برابر با 17 اسفند 89، سه‌شنبه اعتراض. 8 مارسی دیگر برای ما زنانی که هر سال در این روز برای سخن گفتن از ساده‌ترین حقوق انسانی و طبیعی خود با خشن‌ترین و غیر‌منصفانه‌ترین برخوردهای امنیتی حکومت روبه‌رو بوده‌ایم.

برای زنان ایران، برخلاف بسیاری از کشورها روز زن، روز گل دادن و شادی و پای‌کوبی نیست. روز تهدید و نا‌امنی است. روز اعتراض است، سال‌هاست 8 مارس را در پستوی خانه‌هایمان، در گوشه و کنار پارک‌های شهر، در سالن‌های در بسته، و بالاخره در خیابان ها و مکان های عمومی‌تر به پچ پچه یا به فریاد، نه به تبعیض گفته‌ایم و هزینه داده‌ایم.

آن‌چه از این گذار به دامانمان نشسته است، مشتی خاطره یا قانونی تغییر نیافته نیست. بلکه ما تاریخی ساخته‌ایم که در آن سکوت و تسلیم، ارزش نیست. تاریخی که به نسل جوانش مقاومت در برابر خشونت را آموخته است. تاریخی که به زنان و مردانش نه گفتن به زور و جور را یاد داده است. تاریخی که برگ برگ آن تلاشی مستمر برای زندگی بهتر است.

ما، جمعی از فعالان جنبش زنان ایران، ضمن ابراز هم‌بستگی با زنان و مردانی که صدایشان برای آزادی و دموکراسی در خیابان‌های شهر جاری است در پی بیانیه خانم شیرین عبادی و ضمن تایید آن، تکرار می‌کنیم که «مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که ‌«تساوی حقوق‌» است فراموش کنیم. پس در این روز هم‌گام و هم‌دوش با برادران هم‌وطن خود به خیابان‌ها آمده و از خواست همگانی حمایت می‌کنیم زیرا که دست‌رسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان‌پذیر نیست.»

ما هم‌صدا با خواهرانمان که صدای اعتراضشان در ایران حتا در روز جهانی زن، با انعکاس صدای مهیب سرکوب روبه‌روست، و هم‌کلام با زنانی که در زندان‌ها هزینه سنگین آزادی را با دقیقه دقیقه عمرشان پرداخت می‌کنند، هم‌نفس با مادرانی که داغ فرزندانشان، گلی همیشه سرخ بر سینه‌هایشان کاشته است، از سوی دختران و زنانی که در ازای نه گفتن به ستم‌، جانشان ستانده شد، هم‌دل با دخترانی که هیچ قانونی آن‌ها را از تعصب‌های کور مردانه پاس نمی‌دارد تا قربانی خشم قتل‌های ناموسی نشوند، ما به جای فریاد خاموش شده زنانی که قربانی خشونتند و نیز دوش به دوش خواهرانمان در تونس و مصر و لبنان و … که در این روز، هم‌چون ما ندای برابری جنسیتی سر داده‌اند، خیابان‌ها را از آن خود می‌کنیم و می‌دانیم که برادران برابری خواهمان نیز در این راه در کنار ما خواهند بود.

آزادی و رفع هرگونه تبعیض، از قانون گرفته تا فرهنگ و سنت، خواسته‌های همیشگی ما بوده است. اکنون بسیاری از خواهران و بردارانمان به خاطر اندیشه‌شان در بندند. آزادی همه زندانیان اندیشه از مطالبات همیشگی ما بوده است‌. ما براین باوریم که هیچ قانونی نمی‌تواند برای ما عدالت و دموکراسی- به ارمغان بیاورد مگر این‌که در بند بندش حقوق برابر زن و مرد دیده شود. بنابراین تعییر قانون، شروع حرکت ما به سمت دموکراسی و برابری جنسیتی و رعایت حقوق همه مردم کشورمان خواهد بود و بدون شک تا آن روز هر 8 مارسی برای ما روز اعتراض خواهد بود.

امضا کنندگان

فعالان جنبش زنان

آزاده دواچی‌، آسیه امینی‌، اکرم خیرخواه‌، امید کوهی‌، امیر رشیدی‌، آیدا سعادت‌، آیدا قجر‌، آینده آزاد‌، بنفشه جمالی‌، بهار افقهی بهارک قهرمان ، بهناز مهرانی‌، پرتو نوری علا ، پروین اردلان، پگاه ابراهیمی، پویا عزیزی‌، تارا سپهری‌فر‌، حسین قاضیان‌، حمید حمیدی‌، حمیده نظامی‌، خدیجه مقدم‌، خسرو تجربه‌کار‌، رادین صالحی‌، رضا کریمی‌، رضوان مقدم‌، روجا بندری‌، روحی شفیعی‌، رویا صحرایی‌، رویا کاشفی‌، ریحانه جدیدفرد‌، ژیلا گلعنبر‌، سارا توکلی‌، ساقی قهرمان‌، سپیده یوسف‌زاده، سعید پورحیدر‌، سوده راد‌، سودی فرخ‌نیا‌، سولماز آزاد‌، شادی صدر‌، شقایق کمالی‌، شهاب‌الدین شیخی، شهلا ابقری، شیوا نوجو‌، صبری نجفی‌، صدیقه فخرآبادی‌، طایفی علی‌، عسل اخوان، عفت ماهباز، علی عبدی‌، فاطمه حقیقت‌جو‌، فاطمه رضایی ، فاطمه فرهنگ‌خواه، فتحیه زرکیش‌، فرحناز محمدی‌، فرزانه پارسایی‌، فرشته طوسی‌، فرشته فراهانی‌، فرشته قاضی‌، فریده گوسمن‌، فیروزه رمضان‌زاده ، محبوبه حسین‌زاده‌، محبوبه عباسقلی‌زاده ، مرضیه بخشی‌زاده‌، مریم امی‌، مریم اهری‌، مریم حسین‌خواه‌، مژگان ثروتی‌، منصوره شجاعی‌، منظر عقدایی‌، منیره برادران‌، منیره کاظمی‌، مهرانگیز کار‌، مهری جعفری‌، مهسا شکرلو‌، مهسا صارمی‌، مهشید راستی‌، نازی عظیما‌، ناهید حسینی‌، نریمان رحیمی‌، نسرین افضلی‌، نگار سماک‌نژاد‌، نیره توحیدی‌، نیکا بهشتی‌، الهام قیطانچی‌، الهام ملک‌پور‌، هانا دارابی‌،

حامیان

ابراهیم رومی‌، ابراهیم مهتری‌، ابراهیم وصال‌، ابراهیم حیدری‌، احسان شرفی‌، احمد اندریاری‌، احمد بیگلو‌، احمد متقیان‌، احمد مشعوف‌، احمد ناظریه‌، اذر محمدی‌، آراز آذری‌، اردشیر زارع‌زاده‌، اردشیر ساسانی‌، آرزو آزادی‌، آرش ایرانی‌، آرش جعفری‌، آرش حافظی‌، آرش حسینی‌پژوه‌، آرش عظیمی‌، آزاده ایرانی‌، آزاده فرهنگ‌، آزاده هیربد‌، اسما ایرانی‌، اسماعیل بهمن‌، آسیه کاظمی‌، اشکان منفرد‌، اکبر کوهی‌، اکرم خیرخواه‌، انوشه مشعوف‌، الاهه شکرائی‌، ایراندخت شاداب‌، ایسان میران‌بیگ‌، بابک عظیمی‌، بایز افروزی‌، بهاره پرهیزکاری، بهاره مانی، بهرام شفیعی‌، بهرام اسماعیل‌بیگی، بهروز قلیزاده‌، بهروز نوری‌، بهزاد مهرانی‌، بهنام سار‌، بیژن پیرزاده‌، پرستو ایمانی‌، پروانه وحیدمنش‌، پروین هیربد‌، پور شیرین‌قلیچی‌، پیام فتوحیه‌پور‌، توران ناظمی‌، تورج محمودی‌، جمشید انواری‌، جمشید بامیری‌، حامد رضایی‌، حسن عربزاده‌حجازی‌،حسن نایب‌هاشم‌، حسین اردکانی‌، حسین قدسی‌، حمید‌رضا مسیبیان‌، حمید صفائی‌، خرسند ستوده‌، داوود نوائیان‌، راشین آبادی‌، رامین امن‌گستر‌، رامین محمدی‌، رضا احمدی‌، رضا بیابانی‌، رضا جعفریان‌، رضا گوهرزاد‌، رضا مهروان‌، رضوان احمدی‌، رها شاد‌، روح‌اله سوری‌، روژین محمدی‌، روشنک آسترکی‌، رویا ص. ایرانی ، زهرا تاران‌، زویا نامی‌، سارا زاعر‌، ساسان نوروززاده، سالومه رحیمی‌، سپهر عاطفی‌، سپیده پورآقایی‌، ستاره الیاسی‌، سعید اسماعیلی‌، سعید جلالی‌فر‌، سعید رحمانی‌، سعید رفیعی‌، سلمان سیما ، سمانه ایرانی ، سمیه اغنیانژاد‌، سمیه ذاکری‌، سمیه متقی‌، سهیلا پورعابدین ، سوفیا صدیق‌پور‌، سوگل ایرم‌، سونیا میرزاجان‌، سید‌میثم گلستانی‌، سیفا آزاد‌، سیمین شریفی‌، شاهین کلهری ، شراره امیرحسنی‌، شقایق زعفری‌، شهرام تهرانی‌، شهره آیین‌، شهریار محمدی‌، شیوا تقوی‌، شیوا نهاوندی‌، صدیقه فخرآبادی‌، صفورا الیاسی‌، عاطفه ایرانی‌، علی افشاری‌، علی‌اکبر قنبری‌، علی امینیان‌، علی ایرانی‌، علی باقیان‌، علی عباسی‌، علی کلائی‌، علی وحید‌، علیرضا احمدیان‌، علیرضا کاظمی‌، فاطمه جعفری‌، فاطمه رضایی‌، فائزه نیک خاکیان‌، فرح شیلاندری‌، فرشاد محمدی‌، فرشید فاریابی‌، فرشید یاسائی‌، فرهاد دفتری‌، فرهاد روحی‌، فرهاد صدقی‌، فرید اشکان‌، فریده موسوی‌، فریده یزدی‌، قاسم شیرزادیان‌، کیان امانى‌، کاظم علمداری‌، کورش لی‌، کوروش ایرانی‌، کوروش پارسا‌، کوهیار گودرزی‌، گلتا مسیحا‌، گلوریا یزدانی‌، گوقطای سعادت‌، لیلا سعادتی‌، لیلا کاظمی‌، مازیار صیرفی‌، مجید دانشور‌، محبوبه مالک‌، محبوبه محبی‌، محمد اریایی‌، محمد بهبودی‌، محمد حسین نیری‌، محمد سعادتی‌، محمد شیرزاد‌، محمد فاضل‌، محمد محسنی‌، محمدجواد طواف‌، محمود صفی‌، مرضیه باقری‌، مرمر مشفقی‌، مریم ایرانی‌، مریم ایزانلو‌، مریم ایزدی‌، مریم بهادران‌، مزدک بامدادان‌، مسعود اکبری‌راد‌، مسعود سام‌، منصور اردبیلچی‌، منصوره مسعودی‌، منوچهر فاضل‌، منیژه مرعشی‌، مهدخت صنعتی‌، مهرآفرین ثابتیان‌، مهسا صارمی‌، مهناز خرمى‌، میترا یوسفی، مینا کلانتری‌، مینا محبوبی‌، نادر فیروزی‌، نادیا ترابی‌، ناهید باقری‌، ندا سلیمی، ندا فرخ‌، نسرین ابراهیمی‌، نسیم عباسی‌، نگین بهکام‌، نورایر باباخانی‌، نیکی ایرانی‌، نیما بردیا‌، نیما مشعوف‌، نیما نظری‌، هایده فهیم‌، هوشفر ادیبی‌، وحید رضایی‌، وحید رنجبر افشار‌، یاسمن نیلفروشان‌، یلدا صبری‌،


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس اخبار منتشر شده، تعدادی از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات و قبل از آن که در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برند با صدور پیامی در اعتراض به برخورد ماموران امنیتی با  معترضان به دولت و ایجاد محدودیت‌ها در داخل زندان از چند روز پیش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده‌اند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، 59 تن از زندانیان سیاسی در پیامی اعلام کرده‌اند از روز سه‌شنبه، 10 اسفند «به دلیل سرکوب گسترده زندانیان سیاسی ، محدودیت‌های فراوان در داخل زندان، قطع کلیه ارتباطات زندانیان سیاسی با خانواده‌هایشان، بدرفتاری، توهین و بی‌احترامی به زندانیان، و هم‌چنین در اعتراض به سرکوب مبارزات حق‌طلبانه مردم ایران و بازداشت رهبران سیاسی» دست به اعتصاب غذای نامحدود زده‌اند.

آن‌ها در پیام خود از جمله محدودیت‌ها و اقداماتی در در بند 4 و سالن ویژه امنیتی تازه تاسیس در زندان رجایی‌شهر به «ضرب و شتم، محدودیت ملاقات حضوری، قطع کامل تماس‌های تلفنی، تهدید به اعدام‌های مخفیانه، تهدید به انتقال به سلول‌های انفرادی، عدم ارایه خدمات مناسب درمانی و حتا تهدید به تجاوز جنسی» اشاره کردند.


 


خبر / رادیو کوچه

صبح روز سه‌شنبه، 10 اسفند، پیکر یکی از دانش‌جویان دانش‌گاه صنعتی شریف در خواب‌گاه این دانش‌گاه یافت شده است.

این در حالی است که مرگ مشکوک این دانش‌جوی ۲۳ ساله در خواب‌گاه دانشگاه شریف، بازپرس و پلیس جنایی در محل حاضر کرده است.

به گزارش ایسنا، ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه طی تماسی با تلفن هم‌راه قاضی حسین روشن بازپرس کشیک قتل پایتخت، ماموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان وی را در جریان مرگ مرموز دانش‌جویی ۲۳ ساله به نام حمیدرضا عبدی در خواب‌گاه دانش‌گاه صنعتی شریف قرار دادند.

پس از اعلام این گزارش، بازپرس ویژه‌ی قتل تهران در صحنه‌ی مرگ این دانش‌جو حضور یافت و تحقیقات خود را آغاز کرد.

در گزارش بازپرس آمده است «در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد که این دانش‌جو تا ساعات پایانی شب گذشته با دوستان خود بوده و به بهانه‌ی مطالعه به طبقه‌ی پایین رفته است اما صبح هنگام جسد وی را در حیاط خواب‌گاه پیدا کرده‌اند.»

هم‌چنین در این گزارش ادعا شده است «در بررسی‌های بیش‌تر وصیت‌نامه‌ای از متوفی با این مضامین به دست آمد که: «من می توانستم رشته‌ی بهتری قبول شوم اما در رشته‌ی فیزیک مشغول به تحصیل شدم. مسایلی که باید حل کنیم مسایل بسیار پیچیده‌ای است و جواب‌های شیرینی دارد اما متاسفانه حل‌المسایل‌هایی که وجود دارد باعث می‌شود پاسخ تمام این سوالات پیچیده را به راحتی کپی کنیم و به استادان خود تحویل دهیم. این‌جا مثل مدرسه همه به درس خواندن فکر می‌کنند و فضای دوستی حاکم نیست.»

از سوی دیگر اعلام شده «تحقیق از دوستان حمید نشان داد که وی با کسی درگیری خاصی نداشته و فرد گوشه‌گیری بوده است.»

به گزارش خبرگزاری‌های داخلی ایران، با توجه به آن‌که به‌نظر می‌رسد این دانش‌جو به وسیله‌ی سم اقدام به خودکشی کرده است، جسد با دستور بازپرس جنایی تهران جهت کالبد شکافی و کشف علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و بررسی‌ها جهت کشف زوایای پنهان این حادثه در دستور کار ماموران انتظامی قرار گرفت.

لازم به ذکر است تاکنون از گزارش کالبد شکافی گزارشی ارایه نشده است.

از سویی دیگر روابط عمومی دانش‌گاه صنعتی شریف از درگذشت یکی از دانش‌جویان دانش‌کده فیزیک دانش‌گاه صنعتی شریف به دلیل اقدام به انتحار در شام‌گاه روز پنج‌شنبه دوازدهم اسفند ماه خبر داد.

به گزارش برخی دیگر از رسانه‌های داخلی ایران، مهدی علی‌آقایی دانش‌جوی کارشناسی ارشد ورودی سال 1387 دانش‌گاه صنعتی شریف بوده که تاکنون علت مرگ وی نیز نامشخص مانده است.

هم‌چنین در گزارش دانش‌گاه شریف آمده است «مهدی علی‌آقایی که بنا به اظهارات خانواده‌ وی، علی آقایی در هفته‌های اخیر دچار برخی مشکلات عاطفی شده بود. در عین حال وی هرگز تماسی با مرکز مشاوره دانش‌گاه نداشته است. چند تن از اعضای هیت رییسه‌ دانش‌گاه تا لحظات آخر در بیمارستان به امید بهبود این دانش‌جو حضور داشته‌اند و با قلبی آکنده از درد و اندوه شام‌گاه پنج‌شنبه این بیمارستان را ترک نمودند.»

این در حالی است که مشخص شدن هویت اصلی و زمان درگذشت دانش‌جوی دانش‌گاه شریف در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. تاکنون مشخص نشده است که آیا دو دانش‌جو دست به این اقدام زده یا تنها یک فرد بوده اما گزارش‌های ارایه شده دارای تناقض است.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت فعال دانش‌جویی دانش‌گاه شریف»


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

ابراهیم نبوی

منبع: وب سایت نبوی

سرانجام معمر القذافی رفت. امام موسی صدر بعد از سی و چند سال که از همه چیز بی‌خبر بوده، به ایران برگشت. در فرودگاه روسای سه قوه، به استقبال او رفتند و گروهی از اعضای خانواده‌اش از جمله صادق طباطبایی، حسن خمینی، علی اشراقی، زهرا اشراقی منتظرش شدند و صدها حزب‌اللهی که شعار لبنان پیروز است، اسراییل نابود است، می‌دادند، اجتماع کردند. بعد از پایان مراسم استقبال، امام موسی صدر که قرار بود، توسط نماینده رهبری به دیدار او برود، به حسن خمینی گفت قبل از هر چیز می‌خواهد با خانواده‌اش دیدار کند و به دیدن دوستانش برود.

حسن خمینی: حاج آقا موسی! دلت می‌خواد کی رو ببینی؟

موسی صدر: حاج آقا بهشتی، دلم براش تنگ شده.

حسن خمینی: خدا بیامرزدش، ایشون در انفجار منافقین کشته شد.

موسی صدر: عجب! پس بریم به پسرش و خانمش تسلیت بگیم.

حسن خمینی: پسرش تازه از زندان آزاد شده و ممنوع‌الملاقاته، نمی‌تونیم بریم خونه شون.

موسی صدر: واسه چی؟ خب بریم پیش احمد آقا خمینی، اون دستور بده می‌ذارن بریم ملاقاتشون.

حسن خمینی: خدا ابوی رو رحمت کنه، بابا احمدم هم کشته شد.

موسی صدر: اونم توی انفجار منافقین کشته شد؟

حسن خمینی: نه، اون رو وزارت اطلاعات کشت.

موسی صدر: وزارت اطلاعات یعنی همون ساواک؟ یعنی ساواک هنوز قدرت داره که انقلابیون رو از بین ببره؟

حسن خمینی: نه، ساواک از بین رفته، خودمون یکی درست کردیم به اسم وزارت اطلاعات که اون‌ها حاج‌احمد آقا رو کشتن.

موسی صدر: خب بریم پیش حاج آقا کروبی از وزارت اطلاعات شکایت کنیم؟ نمی‌شه که مملکت خرتوخر باشه، راستی چرا آقای کروبی نیومد فرودگاه. چقدر باهاش خوش می‌گذشت.

حسن خمینی: هیس! حاج آقا کروبی توی خونه‌اش زندانی‌یه. صداشو در نیار که خیلی ضایعه.

موسی صدر: ببینم، این اسراییل و آمریکا این‌جا هم نفوذ دارن؟ آقای کروبی رو حتمن اسراییلی‌ها زندونی‌اش کردن، چرا آزادش نمی‌کنین؟ پسرش علی هم توی خونه است؟

حسن خمینی: نه، پسرش علی به اتهام جاسوسی تحت تعقیبه و اون یکی پسرش فراریه.

موسی صدر: راست می‌گی؟ یعنی کی جاسوس کجاست؟ نفهمیدم. باید بریم پیش یک آدم قوی که بتونه پسر آقای کروبی رو آزاد کنه، مثلن بریم پیش حاج آقا بهزاد نبوی که یادش بخیر اون موقع چه تلاش‌هایی می‌کرد، حتمن اون می‌تونه دستور بده علی رو آزاد کنند. لابد الآن یا نخست وزیره یا رییس جمهوری.

حسن خمینی: نه آقا موسی، حاج آقا بهزاد نبوی خودش زندونه و حق ملاقات هم نداره.

موسی صدر: من شنیدم میرحسین موسوی رییس کابینه شده بود، نکنه اونم از کار برکنار شده.

حسن خمینی: نه، اون برکنار نشده، اون رو دیروز بردن زندان خانه امن. مجلس هم درخواست اعدام اون رو کرده و توی قم تظاهرات کردن علیهش که زودتر بکشنش.

موسی صدر: نکنه از اون میلیاردرهاست که پول مملکت رو دزدیده؟

حسن خمینی: نه حاج آقا موسی، اتفاقن هیچی از مال دنیا نداره، ولی تا دلت بخواد وزیر میلیاردر توی کابینه فعلی است.

موسی صدر: پس چرا آسد محمد خاتمی جلوی این‌ها نمی‌ایسته، اون که خیلی آدم خوبی بود؟

حسن خمینی: آقای خاتمی هم خودش هم تحت تعقیبه.

موسی صدر: چه حرف‌هایی می‌زنی، پس کی تحت تعقیب نیست؟ البته باید بریم سراغ مقامات بالا. ببینم، بعد از این‌که امام خمینی به رحمت خدا رفت حتمن هاشمی رهبر شد، آره؟

حسن خمینی: نه، هاشمی فعلن حق نداره از خونه‌اش بیرون بیاد. بچه‌هاش هم یکی فراریه یکی رو تازه کتک زدن، نوه‌شم بازداشت بود.

موسی صدر: لابد موسوی اردبیلی رهبر شد؟

حسن خمینی: نه، اونم توی خونه‌اش هست و به رهبری اعتراض کرد.

موسی صدر: نکنه می‌خوای بگی حاج آقا صانعی رهبر انقلاب شده؟

حسن خمینی: نه بابا، اون که احتمالن خلع لباس می‌شه و حق خروج از خونه‌شون رو نداره.

موسی صدر: ببینم، یعنی هیچ کسی از مراجع مثل آقای منتظری به این کارها اعتراض نکرد؟

حسن خمینی: چرا، اتفاقا اون اعتراض کرد، به همین دلیل بیست سال توی خونه‌اش زندانی بود.

موسی صدر: ببین، راست و حسینی بگو، پس رهبر انقلاب الآن کیه؟

حسن خمینی: آیت‌اله خامنه‌ای رهبر انقلاب شده.

موسی صدر: کدوم خامنه‌ای؟ یه موسوی خامنه داشتیم که گفتی فعلن زندانی‌یه. دیگه خامنه‌ای نداشتیم. هادی هم بود، مشهدیه.

حسن خمینی: بابا جون، همونی که توی مشهد بود، تار می‌زد و شعر می‌خوند و شاگرد شریعتی بود.

موسی صدر: خب، اون مگه طلبه بود؟

حسن خمینی: پوه، طلبه چیه، الآن رهبر شیعیان جهانه، رهبر جمهوری اسلامی هم اونه.

موسی صدر: خب چرا بهش نمی‌گین که هاشمی و موسوی و کروبی و خاتمی و بهزاد نبوی رو آزاد کنه؟

حسن خمینی: خودش گفته این‌ها رو زندونی کنن.

موسی صدر: خب این که مجتهد نبود، چرا مجتهدین کشور بهش چیزی نمی‌گن؟

حسن خمینی: مجتهدین الآن بیش‌تر توی کار تجارت لاستیک و کره و شکر و چایی هستند.

موسی صدر: مگه این کارها رو قبلن تاجرها نمی‌کردن، الآن تاجرها کجان؟

حسن خمینی: تاجرا الآن فرمانده سپاه هستند و اقتصاد کشور رو اداره می‌کنن.

موسی صدر: پس کی ارتش رو اداره می‌کنه و به پلیس دستور می‌ده؟

حسن خمینی: الآن پلیس زیر نظر اراذل و اوباش هست.

موسی صدر: ببینم، مگر قبلن اراذل و اوباش زندونی نبودن و مجازات نمی‌شدن، پس الآن توی زندان کیه؟

حسن خمینی: الآن استادان دانش‌گاه و روزنامه‌نگاران و دانش‌جویان زندانی‌اند.

موسی صدر: پس کی توی دانش‌گاهه؟

حسن خمینی: توی دانش‌گاه بسیج سپاه و بعضی دانش‌جوها که هنوز دستگیر نشدن. جمعه‌ها هم نماز می‌خونن.

موسی صدر: توی دانش‌گاه نماز می‌خونن؟ پس توی مسجد چی کار می‌کنن؟

حسن خمینی: توی مسجد ساندیس که یه جور آب‌میوه است و کیک پخش می‌کنن و مردمو با اتوبوس می‌برن به استقبال رییس جمهوری.

موسی صدر: اگر آب‌میوه و کیک رو توی مسجد پخش می‌کنن، مغازه‌ها چی کار می‌کنن؟

حسن خمینی: مغازه‌ها یواشکی عرق می‌فروشن، چون غیرقانونیه.

امام موسی صدر فکری می‌کند و می‌گوید: تو مطمئنی که قذافی از لیبی رفته و قضیه تموم شده.

حسن خمینی: چطور مگه؟

موسی صدر: من دارم فکر می‌کنم اگر برگردم همون‌جا خیلی بهتره، چون این‌جا هم بمونم، احتمالن تا دو ماه دیگه زندونی می‌شم.

حسن خمینی: ولی فکر نکنم بتونی بری.

موسی صدر: چرا؟

حسن خمینی: حدس می‌زنم ممنوع‌الخروج باشی.


 


شهره شعشعانی/ رادیو کوچه

ghesseha@koochehmail.com

بعضی تم‌ها در آثار «لوئیجی پیراندلو» تکرار می‌شوند مانند تم درد و رنج یا عشق. شخصیت «ماراستلا» در داستان «شب اول» نمونه بارزی از کاراکترهای پیراندلویی است. قربانی عدم توانایی به ابراز افکارش، قربانی انزوای احساساتش و بی‌تفاوتی گاه خصمانه دیگران.

طی سال‌های 1844 و 1911 از میان صد و سی داستانی که پیراندلو تا آن زمان نوشته بود، پنجاه و یک داستان به تم عشق می‌پردازند. عشق عاری از عشق، عشق عاری از امید، عشق آلوده به خیانت، عشق توام با بدرفتاری به خاطر حسادت یا بی‌پیرایه در انزوای خاطره‌ها. در داستان «شب اول» «ماراستلا» و «دن لی یزی» نخستین عشق‌های گم‌شده، غیر قابل جای‌گزینی و بی‌همتای خود را می‌گریند‌، نزدیکی این دو موجود تنها و زخم خورده که تا این حد در رنجی که می‌کشند به یک‌دیگر نزدیکند، به رغم ازدواج به نظر ناممکن می‌رسد.

از پیراندلو دویست و پنجاه داستان به جا مانده است. داستان‌هایش از نظر کیفیت با آثار چخوف و موپاسان برابری می‌کنند. چه معرفی به‌تر از آن‌که بیوگرافی او را از زبان خودش که برای نخستین بار در 1924 در مجله «لو له تره» (Le Lettere) به چاپ رسید ضمیمه کنیم:

«من در 28 ژوئن 1867 در سیسیل، یا به‌طور مشخص در ده‌کده‌ای در نزدیکی جیرجنتی به دنیا آمدم. در 1886 برای نخستین بار به رم آمدم و دو سال در این‌جا ماندم. در اکتبر 1888به آلمان رفتم و آن‌جا نیز دو سال و نیم ماندم. در همان جا بود که تزم را در دانش‌گاه بن در رشته ادبیات و فلسفه گذراندم. سپس در 1891 به رم برگشتم و دیگر این شهر را ترک نکردم. اکنون متاسفانه پانزده سال است که در «موسسه آموزش عالی زنان» سبک‌شناسی تدریس می‌کنم. می‌گویم متاسفانه نه تنها به این دلیل که تدریس بار‌گرانی است بر دوشم بلکه به این خاطر که آرمان واقعی من این است که برای کار در خارج از شهر زندگی کنم. در رم تا آن‌جا که ممکن است در انزوا زندگی می‌کنم. در طول روز تنها چند ساعت بیرون می‌روم و آن هم در شب، برای کمی پیاده روی، گاه هم‌راه دوستی، «جوستینو فری» یا «اوگو فلرس». به ندرت به تاتر می‌روم. هر شب ساعت ده به رختخواب می‌روم. صبح زود از خواب برمی‌خیزم و معمولن تا ظهر کار می‌کنم. ساعت دو و نیم بعدازظهر اغلب به میز کارم بازمی‌گردم و تا ساعت پنج و نیم همان‌جا می‌مانم. بعد‌ازظهر‌ها دیگر نمی‌نویسم، مگر آن‌که الزامی فوری در کار باشد، اغلب مطالعه می کنم. غروب بعد از شام کمی با خانواده سر می‌کنم، عنوان مقالات یا حوادث متفرقه را می‌خوانم و بعد به رختخواب می‌روم.

همان‌طور که شاهدید در زندگی من هیچ چیزی که ارزش افشاگری داشته باشد وجود ندارد، زندگی من تمامن درونی است، در کارم و در افکارم که…شاد نیستند.

معتقدم زندگی یک کمدی عمدتن اندوه‌ناک است زیرا ما در خود بی‌آن‌که بدانیم چگونه یا چرا یا توسط چه کسی، لزوم خود آزاری را بی وقفه  احساس می‌کنیم، با آفریدن فی‌البداهه‌ی یک واقعیت دیگر، (واقعیتی ویژه‌ی هر‌کس که هرگز برای همه یکی نیست) و گه‌گاه آن را بیهوده و گم‌راه کننده می‌یابیم.

آن‌کس که بازی را درک کرده باشد دیگر نمی‌تواند خود آزاری کند، هر‌چند آن‌کس که دیگر نتواند خود آزاری کند دیگر نمی‌تواند تمایل به زندگی داشته باشد و یا از آن لذت ببرد.

این‌چنین است.

هنر من مملو است از عطوفت تلخ برای تمام آن‌هایی که خود را آزار می‌دهند. اما این عطوفت نمی‌تواند بخشی از احساس طنز بی‌حد سرنوشت نباشد که بشر را محکوم به بد رفتاری با خود می‌کند. در واقع این دلیل تلخی هنرمن و نیز زندگی من است.»

مطلب بالا بار دیگر در سال 1938، سال درگذشت پیراندلو به چاپ رسید.

داستان «شب اول» از کتاب «نویسندگان معاصر ایتالیا» انتخاب و توسط «فیروزه مهاجر» به فارسی ترجمه شده است.

موسیقی متن:

Alfredo Casella: Siciliana e Burlesca, Op.23b (I. Siciliana)

Francesco Cilea: Lamento di Frederico (Pavarotti)


 


رضا افتخاری/ رادیو کوچه

r.eftekhari@koochehmail.com

از هفته‌ی گذشته آغاز کردیم بررسی و خواندن کتاب ارزش‌مند سیاست‌نامه یا سیرالملوک، اثر خواجه نظام‌الملک توسی وزیر مسلط و قدرت‌مند در عهد سلجوقیان را. شرح مختصر احوال و زندگانی نویسنده را خواندیم و در این برنامه و هفته‌های آینده به متن کتاب و حکایات آن خواهیم پرداخت.

چنین گویند «بهرام گور» را وزیری بود، او را راست روشن خواندندی. بهرام گور همه مملکت به دست وی نهاده بود و بر او اعتماد کرده، و سخن کس بر وی نشنودی، و خود شب و روز به تماشا و شکار و شراب مشغول بودی. و یکی را خلیفه بهرام گور بود، این راست روشن او را گفت که: «رعیت بی‌ادب گشته است از بسیاری عدل ما، و دلیر شده‌اند، و اگر مالش نیابند ترسم تباهی پدید آید و پادشاه به شراب و شکار مشغول گشته است و از کار رعیت و مردمان غافل است. تو ایشان را بمال، پیش از آن‌که تباهی پدید آید، و اکنون بدان که مالش بر دو روی بود: بدان را کم کردن و نیکان را مال ستدن، هر که را گویم بگیر، تو همی گیر.» پس هر که را خلیفه گرفتی و بازداشتی، راست روشن خویشتن را، رشوتی بستدی و خلیفه را فرمودی که: «این را دست بازدار.» تا هر که را در مملکت مالی بود و اسپی و غلامی و کنیزکی نیکو بود و یا ملکی وضیعتی نیکو داشت، همه بستد، و رعیت درویش گشتند، و معروفان همه آواره شدند. و در خزانه چیزی گرد نمی‌آمد.

و چون بر این حدیث روزگاری برآمد، بهرام گور را دشمنی پدید آمد. خواست که لشکر خویش را بخششی دهد و آبادان کند و پیش دشمن فرستد، در خزانه شد. پس چیزی ندید، و از معروفان و رییسان شهر و رستاق پرسید، گفتند: «چندین سال است که فلان و فلان، خان و مان بگذاشته‌اند و به فلان ولایت شده‌اند.» گفت: «چرا؟» گفتند: «ندانیم» هیچ‌کس از بیم وزیر، با بهرام گور نمی‌یارست گفت.

بهرام گور آن روز در آن اندیشه همی بود. هیچ معلوم نگشت که این خلل از کجاست. دیگر روز، از دل مشغولی، تنها بر نشست و روی به بیابان نهاد. اندیشان اندیشان همی رفت تا روز بلند شد مقدار شش هفت فرسنگ رفته بود که خبر نداشت. گرمای آفتاب زور برآورد و تشنگی بر او غلبه کرد و به شربتی آب حاجت‌مند گشت. در آن صحرا نگاه کرد. دودی دید که همی برآمد. گفت: «به همه حال آن‌جا مردم باشد.» روی بدان دود نهاد. چون نزدیک رسید، رمه‌ای گوسفند دید خوابانیده و خیمه‌ای زده و سگی را بر دار کرده. شگفت ماند.

رفت تا نزدیک خیمه. مردی از خیمه بیرون آمد و بر او سلام کرد و مر او را فرود آورد و ما حضری چیزی که داشت پیش آورد و نشناخت که او بهرام است. بهرام گفت: «نخست مرا از حال این سگ آگاه کن پیش از آن‌که نان خورم، تا این حال را بدانم.» جوان‌مرد گفت: «این سگ امینی بود از آن من، با رمه گوسفند، و از هنر او بدانسته بودم که با ده مرد برآویختی و هیچ گرگی از بیم او گرد گوسفندان من نیارستی گشت، و بسیار وقت، من به شهر رفتمی به شغلی، دیگر روز باز آمدمی. او گوسفندان را به چرا بردی و به سلامت باز آوردی. بر این روزگاری برآمد. روزی گوسفندان را بشمردم چندین گوسفند کم آمد. و هم‌چنین هرچند روز نگاه کردمی، چندین گوسفند کم بودی، و این‌جا کس هرگز دزد به یاد ندارد، و هیچ‌گونه  نمی‌توانستم دانستن که این گوسفندان من از چه سبب هر روز کم‌تر می‌شود. حال رمه من از اندکی به جایی رسید که چون عامل صدقات بیامد و از من بر عادت گذشته صدقات خواست تمامی رمه را، آن بقیتی که مانده بود از رمه من، در سر کار صدقات شد، و اکنون من چوپانی آن عامل می‌کنم.

«مگر این اسب با گرگی ماده دوستی گرفته بود و جفت گشته و من غافل و بی خبر از کار او. و قضا را روزی به دشت رفته بودم به طلب هیزم. چون بازگشتم از پس بالایی برآمدم و رمه را دیدم که می‌چریدند و گرگی را دیدم که روی سوی رمه آورده، می‌پویید. من در پس خاربنان بنشستم و از پنهان نگاه می‌کردم. چون سگ گرگ را دید پیش او باز آمد و دم جنبانیدن گرفت، و گرگ خاموش بایستاد. سگ بر پشت او شد و با او گرد آمد و به گوشه‌ای رفت و بخفت، و گرگ در میان رمه تاخت، یکی را از گوسفندان بگرفت و بدرید و بخورد و سگ هیچ آواز نداد. و من چون معاملت سگ با گرگ بدیدم، آگاه شدم و بدانستم که تباهی کار من از بی‌راهی کار سگ بوده است. پس این سگ را بگرفتم و از بهر خیانتی که از وی پدیدار آمد، بردار کردم.»

بهرام گور را این حدیث عجب آمد. چون از آن‌جا بازگشت، همه‌ی راه در این حال تفکر می‌کرد، تا بر اندیشه او بگذشت که: «رعیت ما رمه ما اند و وزیر ما امین ما، و احوال مملکت و رعیت سخت آشفته و باخلل می‌بینم، و از هر که می‌پرسم با من به راستی نمی‌گویند و پوشیده می‌دارند. تدبیر من آن است که از حال رعیت و راست روشن بپرسم.»

چون به جای خویش باز آمد، نخست روزنامه‌های بازداشتگان را بخواست. سرتاسر روزنامه‌ها همه شناعت راست روشن بود. بدانست که او با مردمان نه نیک رفته است و بیدادی کرده است. گفت: «این نه راست روشن است که دروغ و تاریک است.» پس مثل زد که:  «راست گفته‌اند دانایان که هر که به نام فریفته شود به نان درماند، و هرکه به نان خیانت کند به جامه اندر ماند.» و من این وزیر را قوی‌دست کرده‌ام تا مردمان او را بر این جاه و حشمت می‌بینند، از ترس او سخن خویش با من نمیارند گفت. چاره من آن است که فردا، چون وزیر به درگاه آید، حشمت او پیش بزرگان ببرم و او را باز دارم، و بفرمایم تا بندی گران بر پای وی نهند، و آن‌گاه زندانیان را پیش خود خوانم و از احوال ایشان بررسم، و نیز بفرمایم تا منادی کنند که: «ما راست روشن را از وزارت معزول کردیم و بازداشتیم و نیز او را شغل نخواهیم فرمود. هر که را از او رنجی رسیده است و دعوی دارد بیاید و حال خویش را معلوم کند، تا انصاف شما از او بدهیم.» لابد چون مردمان این بشنوند و چنان‌که باشد معلوم ما گردانند، اگر با مردمان نیکو رفته باشد و مال ناحق نستده باشد و از او شکرگویند، او را بنوازم و باز به سر شغل برم، و اگر به خلاف این رفته باشد او را سیاست فرمایم.

پس دیگر روز بهرام گور بار داد. بزرگان پیش رفتند و وزیر اندر آمد و به جای خویش نشست. بهرام گور روی سوی او کرد، گفت: «این چه اضطراب است که در مملکت مــا افگنده‌ای! و لشکر ما را بی‌برگ می‌داری و رعیت ما را زیروزبر کرده‌ای؟! تو را فرمودیم که ارزاق مردمان به وقت خویش می‌رسان، و از عمارت ولایت فارغ مباش، و از رعیت جز خراج حق مستان، و خزانه را به ذخیره آبادان دار. اکنون نه در خزانه چیزی می‌بینم و نه لشکر برگی دارد و نه رعیت بر جای مانده است. تو پنداری بدان‌که من به شراب و شکار خود را مشغول کرده‌ام  از کار مملکت و احوال رعیت غافلم!»

بفرمود تا او را، بی‌حشمتی، از جای برداشتند و در خانه‌ای بردند و بندی گران بر پای او نهادند، و بر در سرای منادی کردند که «ملک، راست روشن را از وزارت معزول کرد و بر او خشم گرفت و نیز او را شغل نخواهد فرمود. هر که را از وی رنجی رسیده است و تظلمی دارد بی‌هیچ بیمی و ترسی، به درگاه آیند و حال خویش بازنمایند، تا ملک داد شما بدهد.» و سپس، هم در وقت، فرمود تا در زندان بازکردند و زندانیان را پیش آوردند و یک یک را می‌پرسید که: «تو را به چه جرم بازداشتند؟»… زیادت از هفت‌صد مرد زندانی بودند. کم از بیست مرد، خونی و دزد و مجرم برآمد، دیگر، همه آن بودند که وزیر ایشان را به طمع محال و ظلم و به ناواجب به زندان کرده بود. و چون خبر منادی فرمودن پادشاه، مردمان شهر و ناحیت بشنودند، دیگر روز چندان متظلم به درگاه آمدند که آن را حد و منتها نبود.

پس، چون بهرام گور حال خلق و بی‌رسمی‌ها و بی‌دادی‌ها و ستم وزیر بر آن جمله دید، با خویشتن گفت: «فساد این مرد بیش از آن می‌بینم در مملکت، که بتوان گفت. این دلیری که او با خدای و خلق خدای، عزوجل، و بر من کرده است، بیش از آن است که اندر او رسد اندیشه من. در کار این، ژرف‌تر از این نگاه باید کرد.» بفرمود تا به سرای راست روشن روند و خریطه‌های کاغذ او همه بیارند و خانه‌های او را مهر برنهند.

معتمدان برفتند و هم‌چنین کردند. چون خریطه‌های کاغذ او همه بیاوردند، فرومی نگریستند. در آن میان، خریطه‌ها یافتند پر از ملطفه‌ها که آن پادشاه به راست روشن فرستاده بود که خروج کرده بود و قصد ملک بهرام گور کرده، و به خط راست روشن ‌ملطفه‌ای یافتند که بدو نوشته بود که: «این چه آهستگی است که ملک می کند؟ که دانایان گفته‌اند که غفلت دولت را ببرد، و من در هواخواهی و بندگی هر چه ممکن گردد به جای آورده‌ام: چندین کس را چون فلان و فلان و فلان را که سران لشگرند سربرگردانیده‌ام و در بیعت آورده‌ام، و بیش‌تر لشکر را بی‌ساز و برگ کرده‌ام، و بعضی را به محالی نامزد کرده‌ام و به بیگاری فرستاده، و رعیت را بی‌توش و ضعیف حال و آواره کرده‌ام و هرچه در همه روزگار به دست آورده‌ام به سوی تو و خزینه تو ساخته‌ام، که امروز هیچ ملکی را چنان خزینه نیست، و تاج و کمر و جامه مرصع ساخته‌ام که مثل آن کس ندیده است، و من از این مرد به جان ناایمنم. و میدان خالی است و خصم غافل، هرچه زودتر شتابد، پیش از آن‌که مرد از خواب غفلت بیدار شود.»

چون بهرام گور این نبشته‌ها بدید، گفت: «زه! این خصم را او بر من آورده است و به غرور او می‌آید و مرا در بدگوهری و مخالفی او هیچ شک نماند.» بفرمود تا هر چه او را از خواسته بود به خزانه آوردند و بندگان و چهارپایان او به دست آوردند، و هرچه از مردمان به رشوت و به ظلم و ناحق ستده بود، بفرمود تا ملک‌ها و ضیاع‌های او فروختند و به مردمان و مدعیان باز دادند، و سرای و خان و مان او را با زمین راست کردند. و آن‌گاه فرمود تا بر در سرای او داری بلند بزدند و سی دار دیگر را پیش آن دار بزدند. اول او را بر دار کردند هم‌چنان‌که آن کرد مرد آن سگ را بر دار کرده بود، پس موافقان او را و کسانی را که در بیعت او بودند همه را بر دار کردند و هفت روز فرمود تا منادی می‌کردند که: «این جزای کسی است که با ملک بد اندیشد و با مخالفان او موافقت کند و خیانت را بر راستی برگزیند و بر خلق ستم کند و بر خدای و خدایگان دلیری کند.»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در بیست و چهارمین برنامه سایه‌ای هراسان در شبستان عتیق لازم به یادآوری‌ست، ما در این سلسله برنامه‌ها که مربوط به روحانیون و نقش آنان در تاریخ ایران است، از ابتدا به چگونگی ورودشان به فرهنگ و جامعه ایرانی تا اکنون که به بالاترین مسند قدرت تکیه داده‌اند پرداخته‌ایم، سعی شده آنان مانند سایر گروه‌های دیگر تنها به صورت مستندات تاریخی روایت شوند و بی‌هیچ دخل و تصرف و اعمال سلیقه‌ای تنها قسمت‌های فراموش شده و یا در ابهام آهسته و صادقانه تاریخ بیش از پیش دریابد .

در سخن‌رانی معروف روز 12 بهمن 1357 در بهشت زهرا و جمله معروف‌تر آقای خمینی «من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن این دولت می‌زنم» در شام‌گاه 14 بهمن طی جلسه‌ای که با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامت‌گاه خمینی در دبستان علوی شماره 2 برگزار شد، مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت تعیین شد. حکم نخست وزیری بازرگان در تاریخ 15 بهمن 1357 ابلاغ شد و در تاریخ 16 بهمن 1357 در آمفی‌تاتر مدرسه علوی به او اعطا شد.

آیت‌اله خمینی در مراسم اعطا حکم به بازرگان در سخن‌رانی خود بازرگان را پیشنهاد شورای انقلاب خواند و به بختیار نخست‌ وزیر دولت شاهنشاهی اخطار کرد تا با دولت موقت مخالفتی نکند، اما در روز چهاردهم آبان 1358، یک روز پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانش‌جویان پیرو خط امام، دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا کرد، البته بازرگان بعد از استعفا از نخست وزیری در دوره اول مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد، او تا پایان عمر خود در تمام دوره‌های انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ثبت نام کرد، اما پس از دوره اول مجلس همواره از سوی حاکمیت رد صلاحیت می‌شد.

رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری ایران 1364 برای رقابت با علی خامنه‌ای منجر به آن شد که برخی مراجع ازجمله سید محمدکاظم‌ شریعتمداری، سید شهاب‌الدین ‌مرعشی‌نجفی و محمدصادق روحانی انتخابات را تحریم کردند. هم‌چنین در نتیجه فشارهای مختلف و بازداشت مکرر اعضای نهضت آزادی ایران، فعالیت‌های نهضت آزادی که وی یکی از موسسان آن بود نیز تا حدود زیادی محدود شد. نهضت آزادی در دوران جنگ ایران و عراق، مخالفت خود را با ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اعلام کرد که این امر بر فشارها افزود، او در 30 دی 1373 درضمن سفر درمانی، در ژنو درگذشت و بعد از انتقال پیکر او به تهران و تشییع از مقابل حسینیه ارشاد، در قم دفن شد.

آیت‌اله خمینی در مراسم اعطا حکم به بازرگان در سخن‌رانی خود بازرگان را پیشنهاد شورای انقلاب خواند و به بختیار نخست‌ وزیر دولت شاهنشاهی اخطار کرد تا با دولت موقت مخالفتی نکند، اما در روز چهاردهم آبان 1358، یک روز پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانش‌جویان پیرو خط امام، دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا کرد، البته بازرگان بعد از استعفا از نخست وزیری در دوره اول مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد

همان‌گونه که همه مطلع هستیم در روز  12 فروردین 1358 در نهایت بی‌توجه‌ای به اصول دموکراسی جمهوری‌اسلامی به عنوان تنها گزینه مورد انتخاب مورد همه‌پرسی قرار گرفت که با توجه به شور انقلابی در آن دوره و مقبولیت رهبری آقای خمینی میان تمامی افراد و گروه‌ها «که در برنامه‌های قبلی مورد اشاره قرار گرفت» 98,2 درصد شرکت‌کنندگان به آن رای آری دادند و بدین ترتیب نظام حاکم بر ایران از شاه‌نشاهی به جمهوری اسلامی تغییر یافت و قرار بر این شد که اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا شود، جمهوریت همان رای و اراده مردم در اداره امور کشور است و اسلامیت یعنی مطابقت داشتن قوانین با دین اسلام، و بر طبق نام آشنای جمهوری اسلامی کاملن مشهود است که ابتدا جمهوریت و سپس اسلامیت باید مورد اعتنا قرار گیرد .

مدتی بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان، ابوالحسن بنی‌صدر با حمایت جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شد و در پنجم بهمن ماه 1358 با به دست آوردن یازده میلیون رای به عنوان اولین رییس جمهوری تاریخ ایران انتخاب گشت. او دراین انتخابات، 76درصد آرا را کسب کرد. رقبای وی در این انتخابات آقایان حسن‌ حبیبی، احمد مدنی، صادق‌ طباطبایی، داریوش ‌فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم ‌سامی، محمد مکری،حسن غفوری‌فرد و حسن ‌آیت بودند و تعداد آرای این افراد مجموعن بیست و سه درصد آرای باقی‌مانده را تشکیل می‌داد.

کابینه دولت موقت (ایستاده از راست) احمدزاده «وزیر صنایع»، تاج «وزیر نیرو»، مبشری «وزیر دادگستری»، اسلامی«وزیر پست و تلگراف»، میناچی«وزیر ارشاد»، یزدی «وزیر امورخارجه»، یداله سحابی وزیر «طرح‌ها و برنامه‌های انقلاب»،شریعتمداری «وزیر علوم»، امیر انتظام«معاون نخست وزیر و سخن­‌گو»، حاج سیدجوادی «وزیر سابق کشور»، مهندس بازرگان «نخست وزیر»، فروهر «وزیر کار»، شکوهی «وزیر آموزش و پرورش»، طاهری «وزیر راه»، اردلان «وزیر دارایی»، صباغیان «وزیر کشور»، بنی اسدی «معاون نخست وزیر»، محمد تقی ریاحی «وزیر جنگ» (نشسته از راست) حکیمی «دفتر نخست وزیری»، ایزدی «وزیر کشاورزی»، رستگارپور «رییس دفتر»، معین فر «وزیر نفت»، سامی «وزیر بهداری»

بنی‌صدر پس از احراز پست ریاست جمهوری، اهدافی چون دوباره‌سازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاس‌داران، دادگاه‌های انقلاب و کمیته‌ها و ادغام آن‌ها در سایر سازمان‌های دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و هم‌چنین ایجاد طرحی برای به‌سازی و توسعه اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داد بود. بر خلاف خواست حزب جمهوری‌اسلامی، خمینی به بنی‌صدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در ماه بهمن 1358 با ادای سوگند حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند. او هم‌چنین یک ماه پس از پیروزی در انتخابات، با حکم خمینی به ریاست شورای انقلاب که هیت سیاست‌گذار و نظریه‌پرداز ایران محسوب می‌شد، منصوب گشت و خمینی هم‌چنین به منظور تثبیت موقعیت او، سمت فرماندهی کل قوا را نیز به او محول کرد. با این‌حال کوشش بنی‌صدر در جهت متمرکزتر کردن قدرت در دست خویش و مسئله وجود مراکز چندگانه قدرت، او را مانند نخست وزیر پیشین مهدی بازرگان، در رویارویی با روحانیون و فعالان حزب‌جمهوری‌اسلامی چون علی‌ خامنه‌ای و علی‌اکبر ‌هاشمی رفسنجانی که می‌کوشیدند تا او را عاملی تشریفاتی و بی‌نفوذ جلوه دهند، قرار داد و این منازعات، بر فضای سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری او تاثیر بسیار نهاد.

بنی‌صدر در انحلال دادگاه‌های انقلاب، سپاه پاس‌داران، کمیته‌ها و هم‌چنین تحت کنترل درآوردن قوه قضاییه و رادیو و تلویزیون شکست خورد. خمینی شخصن، مقام ریاست دیوان عالی کشور را به بهشتی و دادستانی کل را به موسوی اردبیلی که از اعضای بلندپایه حزب جمهوری اسلامی بودند محول کرده بود.

نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب در روز 24 اسفند 58 «و دور دوم آن 19 اردیبهشت  1359» در میان اتهاماتی مبنی بر وجود تقلب در آن، برگزار شد. با اعلام نتایج رسمی انتخابات، نامزدهای حزب جمهوری اسلامی، 130 کرسی از مجموع 241 کرسی را از آن خود کردند و نامزدهای مورد حمایت بنی‌صدر و بازرگان نیز هرکدام تعدادی هر چند اندک از کرسی‌ها را تصاحب کردند.

در اواخر فروردین ماه سال 1359 شورای انقلاب با تایید خمینی و با هدف تصفیه دانش‌گاه‌ها از اساتید و دانش‌جویان دگراندیش، به اپوزیسیون یا گروه‌های سیاسی منتقد و مخالف نیروهای مذهبی حاکم در جمهوری اسلامی که عمدتن خاست‌گاه دانش‌جویی داشته و دانش‌گاه را فضای امن سیاسی و کانون فعالیت‌های خود به شمار می‌آوردند، برای تخلیه دفاتر خود در دانش‌گاه‌ها مهلتی سه روزه داد. در طی این روزها درگیری و خشونت در دانش‌گاه‌های ایران به ویژه در دانش‌گاه تهران به اوج خود رسیده و چند تن کشته و صدها نفر مجروح شده و این سرآغاز روی‌دادی شد که از آن به عنوان «انقلاب فرهنگی» یاد می‌شود.


 


حامد فرمند / رادیو کوچه

مهم‌ترین اخبار اقتصادی هفته منتهی به ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ ٬ چهارم  مارچ ۲۰۱۱

سپاه٬ جای‌گزین بلامنازع بخش خصوصی

باز هم واگذاری دو پروژه بزرگ در حوزه نفت و گاز٬ به قرارگاه خاتم‌الانبیا٬ خبر ساز هفته گذشته شد. این قرارگاه که بازوی مالی سپاه و حتا به تعبیری٬ جای‌گزین شرکت‌های دولتی در قالبی شبه دولتی شده است٬ راه خود را از میان تحریم‌ها و با حمایت دولت٬ در اقتصاد ایران باز می‌کند.

حضور این نهاد شبه دولتی٬ در مناطقی مانند عسلویه و ماهشهر که برای فعالیت آزادانه بخش خصوصی و رشد و توسعه اقتصاد آزاد طراحی شده بودند٬ گام مهم دیگری است از در اختیار گرفتن تمامی شاخه‌های تولید و صنعت٬ در دستان قدرتی که پشت‌گرمی نظامی هم دارد.

پروژه‌های نفتی و گازی اخیر واگذار شده به سپاه٬ به گفته مقامات رسمی٬ بدون تشریفات مناقصه در اختیار این نهاد قرار گرفته‌اند. به این ترتیب جنجال بر سر حذف رقبای نیم‌بند خصوصی آن که طی‌ مناقصه‌های پیشین و واگذاری سهام در بازار بورس٬ هم‌راه با طرح نام شرکت‌هایی از زیر مجموعه‌های سپاه پیش کشیده شد٬ دیگر مطرح نخواهد شد.

کاهش احتمالی درآمد‌های سال آتی دولت٬ و کسری قطعی برای پرداخت یارانه‌ها

چنان‌چه انتظار می‌رفت٬ موضوع افزایش بیش از ۴۰ درصدی درآمد‌های دولت از محل حذف یارانه‌ها٬ به یکی از اولین جدال‌های مجلس و دولت تبدیل شده است. در صورتی که مجلس٬ این درآمد‌ها را تعدیل کند٬ کسری دولت برای پرداخت یارانه به خانوارهای مشمول٬ قطعی خواهد بود.

دولت٬ برای پرداخت یارانه به خانوارهای ایرانی٬ حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز خواهد داشت.

کنترل به جای نظارت٬ در بسته جدید سیاستی پیشنهادی بانک مرکزی

با توجه به محتوای منتشر شده از سوی خبرگزاری فارس در مورد بسته سیاستی پیشنهادی بانک مرکزی برای کنترل و نظارت بر بازار پولی٬ به نظر می‌رسد نقش دخالت‌های دولت باز هم افزایش یافته است. از تعیین نرخ‌های دستوری برای سرمایه‌گذاری٬ پس‌انداز و اخذ وام تا تعیین تکلیف برای ممنوعیت پرداخت انواع وام توسط بانک‌ها – از جمله ممنوعیت پرداخت وام مسکن توسط تمامی بانک‌ها غیر از بانک مسکن – هر‌کدام به نوعی٬ بدون توجه به شرایط بازار و سایر متغیر‌های اقتصادی٬ سعی در کنترل مصنوعی بازار پولی کشور دارند.

کارشناسان عقیده دارند با دستوری کردن شرایط کار نظام بانکی کشور٬ علایم مهم اقتصادی٬ از میان برداشته می‌شوند. در عین حال٬ به دلیل محدود شدن منابع مالی بانک‌ها٬ به علت فشار تورمی از یک سو و رکود حاکم بر اقتصاد از سوی دیگر٬ باز هم شاهد پرداخت نشدن وام به مراکز تجاری و صنعتی و مانع تراشی‌های بانک‌ها خواهیم بود.

بیم انفجار در قیمت نفت

اکونومیست٬ در آخرین گزارش خود٬ با اشاره به افزایش قیمت جهانی نفت به دلیل تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا٬ به خصوص ناآرامی‌های گزارش شده از لیبی٬ احتمال داده است که بحران نفتی دیگری چنان‌چه بعد از انقلاب ایران و جنگ کویت شاهد بودیم٬ اتفاق افتد. در حال حاضر قیمت نفت ایران به بالاتر از ۱۱۰ دلار رسیده است.

هر‌چند فروش نفت ایران با قیمت‌های توافق شده قبلی و در برخی موارد برای دور زدن تحریم‌ها٬ با قیمت‌هایی کم‌تر از عرف بازار٬ صورت می‌گیرد٬ اما تاثیر خود را در بودجه دولت٬ انتظارات درآمدی آن و هم‌چنین قیمت ارز و هزینه واردات٬ خواهد گذاشت.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

مازیار مهدوی‌فر

حدود بیست شبانه‌روز ازقطع ارتباط موسوی و کروبی و همسرانشان با دنیای خارج می‌گذرد. در محافل مختلف و وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی بحث روز این‌ست که آیا آن‌ها دستگیر شده‌اند؟ یا در حصر خانگی قرار گرفته‌اند؟ این سوال به‌ قدری اهمیت پیدا کرده که حتا از مسوولین حکومتی هم پرسیده می‌شود و هر کدام از آقایان هم در پاسخ به این سوال موضع خاص خود را دارند. حتا سایت‌های اینترنتی حکومتی هم طی روزهای اخیر بسیار به این سوال می‌پردازند و دستگیر و زندانی شدن آقایان و همسرانشان را تکذیب یا تایید می‌کنند. اما آن‌چه که اهمیت دارد و همه  بر آن اذعان دارند این‌ست که طی دو هفته اخیر هیچ‌کس حتا فرزندان این چهار نفر موفق به دیدار آن‌ها یا حتا مکالمه تلفنی با این افراد حتا در حد یک دقیقه نشده‌است. اما سوالی که در این گفتار مطرح است این‌ست که به راستی چه تفاوتی میان حصر خانگی وزندانی شدن در مکانی معلوم یا نا معلوم  وجود دارد. پاسخ این سوال را بهتر است با توجهی به عمل‌کرد و وظیفه این دو شخصیت به‌عنوان رهبران یک جنبش دریابیم.

کاربرد آقایان موسوی و کروبی به‌عنوان رهبری جنبش مردمی ایران چیست؟

آیا چانه‌زنی بر سر این‌که در این لحظه‌ رهبران جنبش در چه مکانی حضور دارند یک نیرنگ از سمت  حاکمیت نیست تا مانع تمرکز اعضا‌ جنبش و تجمع انرژی آن‌ها در جهت اهداف جنبش شود

اگر بخواهیم به صورت خلاصه وظایف رهبر یا رهبران یک جنبش سیاسی اجتماعی را بیان کنیم باید به دو موضوع اساسی اشاره کنیم. یکی رهبری خردورزانه است و دیگری رهبری پیشاهنگی. در بخش اول وظیفه رهبر، تحلیل وقایع موجود در درون و بیرون جنبش و ارایه پیشنهادات و راه‌کارها در جهت نیل به مقاصد از پیش تعیین‌شده جنبش است. کاری که موسوی و کروبی طی دو سال گذشته با اعلام موضع خود در قبال مسایل مختلف سیاسی اجتماعی و ارایه گاه‌به‌گاه بیانیه‌ها و مصاحبه‌های مختلف تا حد زیادی انجام داده‌اند. اگرچه محدودیت‌های موجود برای این افراد تا حدی و در بعضی مواقع مانع این موضوع شده‌است. محدودیت‌هایی که در حال حاضر امکان ادامه این بخش را به‌صورت مستقیم به صفر کاهش داده‌است. بخش دوم از وظیفه رهبر جنبش را رهبری پیشاهنگی نام نهاده‌ایم که به معنای حضور مستقیم رهبر در راس و پیشاهنگ فراخوان‌های حضور سیاسی اجتماعی اعضاء جنبش است. متاسفانه جز چند مورد خاص در ابتدای شکل‌گیری جنبش، رهبران آن موفق به انجام این بخش از وظیفه خود نشده‌اند و در حال حاضر نیز امکان انجام وظیفه در هر شرایطی چه حبس و چه حصر از آنان سلب شده‌است.

حال با علم به این جای‌گاه، آیا واقعن فرقی میان حصر و بازداشت خانگی و یا انتقال به مکانی معلوم یا نامعلوم به نام  زندان یا هرجای دیگر وجود دارد؟

آیا چانه‌زنی بر سر این‌که در این لحظه‌ رهبران جنبش در چه مکانی حضور دارند یک نیرنگ از سمت  حاکمیت نیست تا مانع تمرکز اعضا‌ جنبش و تجمع انرژی آن‌ها در جهت اهداف جنبش شود؟  به‌راستی برنامه جنبش درصورت حذف آقایان موسوی و کروبی (به‌هرشکلی) چه باید باشد؟ آیا غیر از این‌ است که در حال حاضر حضور فیزیکی و مستقیم موسوی و کروبی برای رهبری جنبش سبز به هر دلیل منتفی است؟ حال به علت حصر خانگی یا انتقال به مکانی نامعلوم و یا زندان؟ در هر حال واکنش یکیست. بیایید به‌جای تمرکز بر روی رهبران جنبش، بر روی اهداف جنبش تمرکز کنیم، اگرچه در حال حاضر  یکی از خواسته‌های اصلی مبارزین، آزادی بی‌چند و چون دو تن از رهبران آن است. یادمان باشد موسوی و کروبی قبل از رخ‌دادن اتفاق، آن را پیش‌بینی کرده‌ و برای خود نمایندگانی را برگزیده‌اند. نمایندگانی که با هوش‌مندی فراوان انتخاب شده‌اند و از حرف‌هایشان پیداست که آشنایی و قرابتشان با موسوی و کروبی بسیار طولانیست و همین‌طور آمادگی آن‌ها برای بیان دیدگاه‌های رهبران نشان می‌دهد که مدت طولانیست که خود را برای این موقعیت سخت آماده کرده‌اند. اگر واقع‌بین باشیم، امروز شرایط رهبری جنبش برای مبارزین خارج از کشور مهیاتر است و شاید این نکته را موسوی و کروبی ماه‌هاست می‌دانند.


 


آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه

آمار کشتهشدگان سربازان خارجی در دو ماه اول سال 2011 در افغانستان به بیش از هفتاد تن رسید.

به گزارش سایت (icasualties) از آغاز سال روان میلادی تا کنون 73 سرباز خارجی در افغانستان کشته شده‌اند که 47 تن شان سربازان آمریکایی می‌باشند.

این وب سایت که تلفات سربازان خارجی را در افغانستان و عراق را ثبت می‌کند، 10 تن از کشته شدگان را سربازان بریتانیایی و 16 سربازان دیگر را مربوط به کشورهای عضو ناتو ثبت کرده است.

در سال روان بیش‌تر نیروهای افغانی و بین‌المللی در اثر انفجار مین کارگذاری شده در کنار جاده و حملات انتحاری کشته شده‌اند.

«جوزف بلاتز» سخن‌گوی نیروهای آیساف در کابل گفت به دلیل افزایش فشار بر طالبان آنان توانایی نبرد رو‌به‌رو را ندارند و به همین دلیل به حملات تروریستی و مین‌گذاری اکتفا می‌کنند.

وی افزود با گرم شدن هوا جنگ در افغانستان افزایش خواهد یافت و تلفات نیز بیش‌تر می‌شود.

این در حالی‌ است که بر اساس آمار سایت (icasualties) آمار تلفات نیروهای خارجی در سال گذشته میلادی در افغانستان 711 نفر ثبت شده بود و احتمال می‌رود این ارقام در سال روان افزایش یابد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، دهم اسفندماه، سام محمودی‌سرایی دبیر سرویس کتاب روزنامه شرق توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شده است.

به گزارش هرانا، سام محمودی‌سرایی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

گفتنی است این ششمین عضو از روزنامه‌نگاران روزنامه شرق است که طی ‌ماه‌های اخیر بازداشت شده‌اند.

پیش از این نیز غلامحسین روستایی، ریحانه طباطبائی، مازیارخسروی و نزهت امیرآبادی از اعضای روزنامه شرق بازداشت شده بودند که از این جمع خانم نزهت امیر‌آبادی هم‌چنان در بازداشت به سر می‌برد.

شایان ذکر است که سام محمودی سرایی، در پی حوادث ۶ دی ماه سال گذشته نیز بازداشت شده بود. وی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه سال ۸۸ به قید وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

بیشتر بخوانید:

«آزادی خسروی، دبیر گروه بین‌الملل روزنامه شرق»


 


مه‌شب‌ تاجیک/ رادیو کوچه

«نورالدین ‌زرین‌کلک» انیماتور و تصویرگر کتاب‌های کودکان و نوجوانان ۲۰ فروردین سال ۱۳۱۶ در مشهد زاده شد. او اولین اثر خود را در سال دوم دبیرستان به چاپ رساند و از آن پس کار حرفه‌ای خود را آغاز کرد. تصویرگری حرفه‌ای زرین‌کلک با نقاشی برای قصه‌ی ‌ طنز ایرج پزشکزاد با نام «ماشااله خان در بارگاه هارون‌الرشید» آغاز شد. تصویرگری در مجله‌ی «کیهان بچه‌ها» و «اطلا‌عات جوانان» و هم‌کاری با موسسه‌ی انتشاراتی فرانکلین، تصویرگری کتاب‌های درسی کلاس‌های اول تا چهارم دبستان و راه‌‌اندازی نخستین ‌مدرسه‌ی انیمیشن در ایران در دو مقطع فوق دیپلم و فوق‌لیسانس جز پیشینه‌ی کاری زرین کلک است.

او از سال ۱۳۵۰ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ساختن فیلم‌های انیمیشن پرداخت که اولین آن‌ها «تداعی»‌ و بعدی «اتل متل توتوله‌» بود. سپس «دنیای دیوانه دیوانه» و فیلم بلندی به نام «امیرحمزه» را ساخت. «زال و سیمرغ»، «قصه گل قالى»، «قصه کرم ابریشم»، «نوروزها و بادبادک‌ها»، «کورش شاه»، «وقتى که من بچه بودم»،« زال و رودابه»،«افسانه‌هاى آسیایى»، «اگر مى‌توانستم»، «آ‌‌ اول الفباست»، «کارخانه‌ی همه کاره»، از جمله آثار زرین کلک در زمینه ی تصویرسازی برای کتاب کودک و نوجوان است. زرین کلک برای آثار تصویرگری و پویانمایی خود جایزه‌های پر شماری دریافت کرده است، جواهر قرن بیستم از فستیوال بین‌المللى فیلم «آنسى» فرانسه  براى فیلم «دنیاى دیوانه‌ی دیوانه»، لوح تقدیر نمایش‌گاه کتاب بولونیا براى کتاب «آ اول الفباست» از جمله‌ی این جوایز‌ند.

نورالدین زرین‌کلک همیشه عشق به انیمیشن داشته است. او به گردن این آب و خاک حق زیادی دارد.  و فصل نویی در انیمیشن ایران باز کرده است. چند سال پیش نورالدین زرین‌کلک سر کلاس درسش چند تارمو از دختر جوانی را نشان داد و به کلاس گفته است که این دختر کچل نیست، دلیل این‌کار زرین کلک این بوده است که بحثی سر کلاس او در گرفته بوده است مبنی بر این‌که فرشته‌ی کچل زیبا نیست. و این دختر گفته بوده است که کچلی باعث زشتی و زیبایی نیست. دانش‌جویان بسیجی در مقابل دانش‌گاه دست به راه‌پیمایی و اعتراض زدند و به او لقب استاد آمریکایی دادند و با شعارهایی مانند این‌که دانش‌گاه باید از لیبرال‌ها و کمونیست‌ها پاک شود خواستار اخراج او شدند و او اخراج شد. با اتهام این‌که او موی دانش‌جویان دختر خود را به دیگران نشان می‌دهد و از ایشان هتک حرمت می‌کند.

مدتی بعد استاد دیگری در دانش‌گاهی دیگر به دختری دیگر برای نمره پیشنهاد روابطی را می‌دهد که این نوع پیشنهاد تفاوتی با تجاوز ندارد، تجاوزی که زوری که در آن به کار برده می‌شود کمی ملایم‌تر است و بهانه‌ای دارد و حربه‌ای است برای استفاده‌ از موقعیت، این استاد همیشه در عکس‌های دانش‌جویان بسیجی حضور داشته است، چندی بعد دوستان دختر دانش‌جو از مکالمات رد و بدل شده صدا ضبط می‌کنند و فیلم می‌گیرند، استاد انکار می‌کند و آن را توطئه‌ای می‌خواند که این‌دفعه آن را به آمریکا و انگلیس نسبت نمی‌دهند، چندی پیش  هم در اینترنت مطلبی منتشر شد که دوباره همین ماجرا تکرار شد و در آن استادی چند نمره را دستاویزی قرار می‌دهد تا از دختری سو استفاده کند. من این‌جا به این بحث نمی‌پردازم که تا چه میزان دانش‌جو مقصر است و چقدر استاد، ولی می‌گویم اگر توطئه‌ای بوده و در آن هریک از طرفین مورد ظلمی قرار گرفته‌اند بیایند و دلایل خود را مطرح کنند، و در محکمه‌ای از خود دفاع کنند، بحث من دوگانگی همیشگی در این نظام است که وقتی استاد بزرگی فقط به این جرم که تار موی دختری را نشان داده از دانش‌گاه اخراج می‌شود و فریاد «وااسفا» سر می‌دهند، ولی وقتی دانش‌جویی از طرف استادی خودی هتک حرمت می‌شود، ایمان و امان به باد نمی‌رود که مسلمانانی برسند و وااسفا و واحیرتا سر دهند و  عدالتی را بخواهند که اگر از آن دختر حتا هتک آبرو شده، آن را برگردانند، هر چند در مملکتی که با فائزه هاشمی که هنوز پدرش در قدرت است، ولی دیگر خودی نیست در روز روشن چنان می‌کنند، و در تاریک‌خانه‌های‌شان چنان به روز جوانان این سرزمین می‌آورند، چه توقعی می‌شود داشت، فریاد وااسفا، واحیرتا، فقط زمانی بلند می‌شود که بخواهند کسی را که خودی محسوب نمی‌شود از میدان بدر کنند.

بر سر در کاروانسرایی   تصویر زنی به گچ کشیدند

ارباب عمایم این خبر را   از مخبر صادقی شنیدند

گفتندکه وا شریعتا خلق   روی زنی بی‌حجاب دیدند

آسیمه سر از درون مسجد   تا سر در آن سرا دویدند

ایمان و امان به سرعت برق    می‌رفت که مومنین رسیدند

این آب آورد آن یکی خاک       یک پیچه ز گل بر او بریدند

ناموس به باد رفته‌ای را        با یک دو سه مشت گل خریدند

چون شرع نبی از این خطر جست     رفتند و به خانه آرمیدند


 


خبر / رادیو کوچه

شهر‌بانو امانی، نماینده  مجالس پنجم و ششم، روز چهارشنبه، بعد از دو هفته بازداشت، با سپردن قرار وثیقه از زندان آزاد شده است.

به نقل از روزنامه مردمسالاری،  با نظر مراجع قضایی قرار بازداشت این فعال اصلاح‌طلب، شکسته و تبدیل به قرار وثیقه شد که پس از تامین وثیقه و طی شدن مراحل اداری، وی از زندان آزاد شد.

بر اساس گزارش فوق، شهربانو امانی با قرار وثیقه‌ای مبلغ یک‌صد و پنجاه میلیون تومان آزاد شده است.

این نماینده مجلس شورای اسلامی در زمان آخرین انتخابات ریاست جمهوری از فضای رسانه‌ای ناعادلانه انتخابات گله کرده و گفته بود: «هیچ دولتی به اندازه دولت نهم از حمایت‌های ویژه نهادهای مختلف برخوردار نبوده است.»

بیشتر بخوانید:

«بازداشت نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی»


 


خبر / رادیو کوچه

در پی حمله تظاهرکنندگان مصری به مقر نیروهای امنیتی در شهر اسکندریه و تیراندازی پلیس، چند نفر مجروح شده‌اند. تظاهرکنندگان زمانی به مقر نیروهای امنیتی حمله کردند که گزارش‌هایی درباره تلاش ماموران امنیتی برای از این بین بردن اسناد و مدارک محرمانه منتشر شد.

به گزارش الجزیره، روز جمعه و پس از حمله تظاهرکنندگان به مقر نیروهای امنیتی، ارتش مصر وارد عمل شد و ساختمان را در اختیار گرفت.

شاهدان عینی گفتند که نیروهای امنیتی پیش از حمله در حال از بین بردن مدارک محرمانه بودند.

نیروهای امنیتی مصر به نقض گسترده حقوق بشر و بدرفتاری با بازداشت‌شدگان و مخالفان سیاسی متهم هستند.

یکی از خواسته‌های معترضان مصری، انحلال نیروهای امنیتی این کشور بوده است.

عصام شرف، نخست وزیر جدید مصر روز جمعه در جمع تظاهرکنندگان در میدان تحریر قاهره حاضر شد و به آن‌ها وعده داد به خواسته‌هایشان برای ایجاد تغییر در سیستم سیاسی کشور عمل خواهد کرد.

او همچنین گفت اگر نتواند اصلاحات دموکراتیک را به اجرا بگذارد، از سمت خود کناره‌گیری خواهد کرد.

دولت انتقالی مصر همچنین در روز جمعه اعلام کرد همه پرسی قانون اساسی این کشور در نوزدهم مارس، چهارده روز دیگر، برگزار خواهد شد.

انتخابات ریاست جمهوری و عمومی مصر نیز قرار است شش ماه دیگر برگزار شود.

بیشتر بخوانید:

«همه‌پرسی موارد اصلاحی قانون اساسی مصر»


 


شنبه 14 اسفند  89/ 5 فوریه 2011

note3اجرا: اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات شنبه ایران

note3دایره‌ی شکسته- «موهایت را پنهان کن ای فرشته‌ی کچل»- مه‌شب تاجیک

note3بخش اول خبرها

note3اوراق زرین- «بهرام گور و وزیر خاین»-  رضا افتخاری

note3روز ‌نگاشت- «لوکزامبورگ انقلابی محبوب»- محبوبه

note3مهم‌ترین اخبار اقتصادی هفته- «سایه سنگین سپاه بر اقتصاد راکد اما دولتی»-  حامد فرمند

note3پس‌نشینی تند- «حکایت بلندی‌های بی‌باغ و بی‌نسیم»- اکبر ترشیزاد

note3بخش دوم خبرها

note3مجله جاماندگان- «من توی دهن این دولت می‌زنم»- شراره سعیدی

note3مجله خبری کابل- «آمار کشته شدگان نیروهای خارجی در افغانستان از مرز هفتاد گذشت»- آرین

note3هشتم مارس روز جهانی زن مبارک- «روز جهانی زن بر زنان میهنم مبارک»- آذین

note3قصه‌های ما، از رویا تا واقعیت- «شب اول»- شهره شعشعانی

note3بخش سوم خبرها


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

بعضی واژه‌ها آن‌قدر وارونه می‌شوند و کارکردشان تغییر می‌کند که آدم باورش نمی‌شود. برخی چیزها که زمانی فقط یک خاطره‌ی خوش بوده‌اند برای خیلی‌ها، بعدها تبدیل به افتخار جمعی می‌شوند که خودشان بیش از آن‌که سبب تفاخر باشند، موجب سرافکندگی‌اند. «شمیران» برای من و شاید بسیاری دیگر یکی از همین واژه‌هاست.

نمی‌دانم از چه زمانی و برای چه کسانی این واژه که بیش از یک منطقه‌ی جغرافیایی نیست، تبدیل به یک افتخار شده است، اما خوب می‌دانم که این منطقه‌ی سردسیر در شمال شهر قدیم تهران، روزگاری تنها جایی بوده که بسیاری از اهالی ادب و هنر این مملکت که در تهران غریب بوده‌اند و دست‌شان به دهان مبارک‌شان نمی‌رسیده، می‌توانستند آلونکی به پا کنند به نام خانه. و همین است که نیم قرن قبل که این منطقه جای گاه از ما به تران شود، شمیران را پر می‌بینید از نام‌های بزرگانی که موقت یا دایم ساکن آن بوده‌اند، از «نیما‌یوشیج» و «جلال‌آل‌احمد» بگیرید تا «مهدی‌ اخوان‌ثالث» و «ناصر تقوایی».

نام شمیران از دو بخش «شمی» یا «سمی» یا «شم» به معنی «بلند»، و «ران» به معنی «جای» تشکیل شده‌ است که روی هم، «بلندجای» را گویند

شمیران که روزگاری کوچه باغ‌های زیبا و مشهورش الهام‌بخش خلق آثار هنری بزرگی بودند و آب و هوای خوشش پناه‌گاه مردمان‌ گریزان از تهران و شلوغی‌هایش، اکنون فقط نامی شده است برای کسب اعتباری احمقانه برای جمعی نوکیسه‌ی بی‌هویت، که خود را با افتخار شمیرانی بخوانند، یعنی که باکلاس.

نام شمیران از دو بخش «شمی» یا «سمی» یا «شم» به معنی «بلند»، و «ران» به معنی «جای» تشکیل شده‌ است که روی هم، «بلندجای» را گویند در مقابل «تهران» (ته + ران) به معنی «پایین‌جا».  در متون قدیمی این منطقه را «قلعه‌شمیران» هم گفته‌اند. «احمد ‌کسروی» اما ریشه لغوی نام این منطقه را چنین دانسته‌ است، «ران» به معنی جای‌گاه و سرزمین است، و «سمی» یا «شمی» به معنای سرد است و لذا شمیران و دیگر واژه‌های ساخته شده با آن هم‌چون شمیرام، شمیرم، شمیلان، سمیران و سمیرم، به معنای جای سرد یا سردسیر است.» نکته‌ای که بر مطلب بالا می‌توان افزود این است که این اسم به حالت جمع و به صورت «شمیرانات» که امروزه مصطلح شده ‌است، نادرست است زیرا شمیران نام عمومی این منطقه ‌است که دارای چندین روستاست و از میان آن‌ها سی روستا در کوهستان قرار دارند و آب و هوای هفده قریه به‌طور کامل سردسیری است. جالب است که بدانید، منطقه‌ای به نام شمیران با آب و هوای مشابه شمیران تهران در «بیت‌المقدس» نیز وجود دارد.

شمیران روستاهای کهن و زیبای فراوانی داشته‌ است. نام‌های بسیاری از این روستاها زیبا و گوش‌نوازند و بسیاری از این نام‌ها از ریشه زبان «تاتی» که تا چیزی در حدود دویست سال پیش، زبان چیره در شمیران بوده‌ است، گرفته شده‌اند. نام‌هایی هم‌چون «گلابدره»، «شیان»، «چیذر»، «ولنجک» و «ازگل». گرچه به سختی اما اکنون نیز هنوز می‌توانید بسیاری از پیرمردان و پیرزنان را در شمیران بیابید، که از واژه‌ها و ضرب‌المثل‌هایی بهره می‌گیرند، که مختص منطقه‌ی شمیران است. برخی مراکز دیدنی این شهرستان عبارت‌اند از: دریاچه‌ی سد لتیان، آبشار دوقلو، آبشار اسون، آبشار پسنگ، آبشار سوتک، آبشار منظریه، پیست دربندسر، پیست شمشک، پیست توچال، امام‌زاده قاسم، بقعه سلطان، آرام‌گاه‌های خواجه‌احمد، موسا، سیدمیرسلیم و مکان‌های تاریخی چون مسجد «امام‌حسن‌عسگری»، قلعه دخترضحاک، قصرضحاک، گورستان زردشتیان، گورستان ظهیرالدوله، تپه کله‌قندی، قبر تاج‌الدین و تپه حصارک.

یکی دیگر از جاذبه‌های قدیم شمیران که اکنون به سختی می‌توان نشانی از آن یافت باغ‌های زیبای شمیران بوده است که توسط بزرگان و اهل ذوق و هنر در جای جای آن بنا شده بود و از یک سو سبب لطافت هوای این منطقه می‌شد و از سویی دیگر هویت خاصی به آن می‌دا‌د. دست بازی‌گر روزگار همگی این باغ‌ها را تبدیل به برج‌هایی کرده‌ است که با جای‌دادن آپارتمان‌هایی کوچک در دل خود، محل زندگی کسانی شوند، که فخر زندگی در منطقه‌ای را به دیگران می‌فروشند، که روزگاری بیش‌تر ساکنینش از فرودستان جامعه بوده‌اند.


 


خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، علی مروی، از دراویش نعمت‌الهی معترض به برخورد دادستانی شهرستان گناباد با دراویش این شهرستان، برای اجرای حکم به دادسرای گناباد احضار شده است.

به گزارش خبرنگارسایت مجذوبان نور، آقای مروی که هم‌راه 23 درویش گنابادی دیگر در اعتراض به تعرض‌ نیروهای اطلاعاتی و قضایی به حقوق قانونی دراویش، مقابل دادستانی آن شهرستان حاضر شده بود، از سوی ماموران امنیتی به سازمان‌دهی این گروه بیست و چهارنفره متهم شد و سرانجام  دادگاه او را به 5 ماه حبس، 50 ضربه شلاق و یک سال  تبعید محکوم کرد.

متهمان دیگر این پرونده‌ نیز به تحمل شلاق و حبس محکوم شده‌اند.

بیشتر بخوانید:

«بیست‌وچهار درویش نعمت‌اللهی محکوم شدند»


 


خبر / رادیو کوچه

جمعه و در روز نخست هفته بیست و پنجم لیگ برتر فوتبال ایران، استیل آذین پس از هفته‌ها ناکامی سه بر یک مقابل صبای قم پیروز شد و یک پله از قعر جدول رده‌بندی فاصله گرفته است.

هم‌چنین شاهین بوشهر با یک گل سایپا را شکست داد و ملوان انزلی با همین نتیجه راه آهن را پشت سر گذاشت.

دیدار تیم‌های فولاد خوزستان و صنعت نفت آبادان هم با برتری ۴ بر ۱ فولاد به پایان رسید.

رقابت‌های این هفته روزهای شنبه تا دوشنبه دنبال خواهد شد.

بیشتر بخوانید:

«آغازهفته بیست‌وپنجم با قعرنشین لیگ»


 


خبر / رادیو کوچه

بهداد سلیمی روز جمعه در رقابت‌های دسته فوق‌سنگین وزنه‌بردای قهرمانی ایران در حرکت یک‌ضرب با رکورد 214 کیلوگرم، یک کیلوگرم رکورد دنیا را افزایش داده است.

به گزارش ایسنا، او در حرکت دو ضرب نیز پس از آن‌که وزنه 245 کیلوگرم را بالای سر برد دو بار پیاپی در مهار وزنه 260 کیلوگرم ناکام ماند. او در صورتی که می‌توانست این وزنه را بالای سر ببرد حد نصاب جدیدی در حرکت مجموع جهان با رکورد 474 کیلوگرم به ثبت می‌رساند.

به طور کلی سلیمی روز گذشته با رکورد مجموع 459 کیلوگرم قهرمان ایران شد.


 


آن‌چه در این بخش می‌آیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

م.مینایی/ مطلب وارده

تظاهرات اعتراضی و مطالباتی 25 بهمن ماه سال جاری (‌1389) در حمایت از قیام‌های مردمی تونس و مصر عملن و به دنبال آن تظاهرات اول اسفند توانست با حمایت گسترده مردم کشور روبه‌رو شده و هم‌دلی و هم‌راهی قلبی میلیون‌ها تن از ستمدیدگانی را که به دلایلی نتوانسته بودند حضور مستقیم در اعتراضات پیدا کنند، به خود جلب کند. دلیل من برای این ادعا پی‌گیری مشتاقانانه اخبار اعتراضات توسط مردم از منابع خبری مختلف است که موجب پخش  پارازیت از سوی حکومت اسلامی بر روی امواج شبکه‌های خبری شد.

‌در حقیقت اعتراضات  چریکی‌- مدنی و رادیکال- مسالمت‌آمیز اخیر در کشور بخشی از انرژی خود را از جنبش جاری در شمال آفریقا و خاورمیانه گرفته‌ که بررسی  دلایل شکل گیری، گسترش ناگهانی‌، نقاط ضعف و موفقیت نسبی آن‌ها ضرورت تام دارد.

انقلاب تونس جنبشی بود که در طی 29 روز رژیمی 23 ساله را به زیر کشید. خیلی‌ها نمی‌دانند  این انقلاب چگونه پدید آمد. تونس حاکمیتی مستحکم، اقتصادی نسبتن سرپا و مردمانی نسبتن مرفه و تساهل‌گر از نظر دینی داشت. درآمد سرانه آن در منطقه از همه همسایگان‌اش بالاتر بود و در سراسر آفریقا پایین‌ترین میزان فقر را داشت. مهم‌ترین شرکای تجاری آن فرانسه و آلمان و ایتالیا بودند. بعد از استقلال از فرانسه در 1956 نظامی سکولار بر آن حاکم بود که بر جمعیت مسلمان متساهل حکم می‌راند‌[1]. در هیچ یک از بولتن‌های ادواری‌ بحران‌سنج جهانی چه در آمریکا و چه در اروپا اثری از نام تونس به عنوان کشوری آبستن بحران ذکر نشده بود. اما همیشه آمار و ارقام راست نمی‌گویند. انقلاب تونس تاییدی بر این ادعا است.

گرچه میزان بی‌کاری در تونس نسبت به همسایگان‌اش کم‌تر بود اما بحران اقتصادی جهانی اخیر پیش از سایرکشورها‌ بر تونس تاثیر گذاشت. بی‌کاری افزایش یافت و قیمت مواد غذایی بالا رفت

اجازه بدهید موضوع را ورای داده‌های ژورنالیستی‌ بررسی کنیم‌: «گرچه میزان بی‌کاری در تونس نسبت به همسایگان‌اش کم‌تر بود اما بحران اقتصادی جهانی اخیر پیش از سایرکشورها‌ بر تونس تاثیر گذاشت. بی‌کاری افزایش یافت و قیمت مواد غذایی بالا رفت. در نتیجه فساد دولتی که قبلن به دلیل رفاه نسبی  و برخی آزادی‌ها از سوی مردم تحمل می‌شد به یک‌باره به مرکز توجه توده‌ها منتقل شد. در این اثنا مرگ محمد بوعزیزی جوان تحصیل‌کرده بی‌کار سبزی‌فروش در اثر خود‌سوزی خشم عمومی را شعله‌ور کرد و قبل از این‌که جهان به خود بجنبد زین‌العابدین بن‌علی بعد از سرپیچی ارتش از فرمان شلیک به روی مردم‌، مجبور به فرار از کشور و پناهندگی به عربستان شد.

از آن‌جا که این انقلاب با پرچم‌داری طبقه کارگر و نمایندگان آن‌ها انجام نگرفت لاجرم از سوی لیبرال‌ها در طیف انقلابات‌ رنگی طبقه بندی شد که به زعم آن‌ها ‌صرفن به خواست‌های دمکراتیک محدود می‌شود.

در حالی‌که انقلاب تونس در جریان بود مردم مصر، حتا قبل از سرنگونی دولت تونس، ‌در خیابا‌ها جمع می‌شدند و پرچم‌های تونس را تکان می‌دادند و به نفع مردم تونس شعار می‌دادند. این تنها یک هم‌بستگی خشک و خالی و تعارف‌آمیز نبود. مردم مصر در پی همان چیزهایی بودند که مردم تونس می‌خواستند. با حمله پلیس به تظاهر‌کنندگان مصری شعارها بر علیه رژیم سی‌ساله تغییر جهت داد و مردم مبارزه بر علیه رژیم خودی را در اولویت قرار دادند. به تدریج منابع خبری جهانی با توجه به اخبار انقلاب مصر گزارش دادند که انقلاب جاری در مصر مردمی و با شرکت همه طبقات ستمدیده و ناراضی انجام می‌گیرد و فرقه‌ای و مذهبی و قومی نیست [2].

برای مقابله و فرونشاندن آتش اعتراضات مبارک اقدام به برکناری عناصر ارشد دولت خود  و ترمیم کابینه نمود. اقدامی که بسیار دیر بود. اعتراضات شدت گرفت و ارتش اعلام بی‌طرفی نمود. مبارک خواستار مذاکره شد اما طرف‌های مذاکره مشخص نبودند. در این میان پابه‌پای «تظاهرات میلیونی« اتحادیه‌ها‌ی کارگری فراخوان اعتصاب عمومی دادند.‌

در شرایطی‌ که تونس در مسیر تحولات رادیکال و مصر در آستانه انقلاب ایستاده بود هزاران تظاهر کننده در پایتخت یمن، ‌متحد دیگر غربی‌ها، ‌به میدان آمدند و در الجزایر، لبنان، لیبی، ایران، بحرین، اردن و سوریه سران کشورها با نگرانی منتظر اتفاقات نا‌معلوم هستند. در یمن تظاهر‌کنندگان با اعلام «روز خشم» خواستار پایان دادن به دوران 30ساله علی عبداله صالح اتوکرات شدند. موضوع انقلاب همان موضوعات تونس و مصر بود: «فساد، بی‌کاری و حقوق سیاسی. این‌جا هم تظاهرکنندگان با تکان دادن پرچم‌ها اصلاح‌طلبان را کنار می‌زنند.»

اراده مردم

سرعت گسترش انقلابات نه تنها نشان‌گر نارضایتی کل مردم منطقه از سیاست‌ها اقتصادی و اجتماعی و سرکوب‌گرانه حاکمیت‌هایی با سیاست‌های اقتصادی لیبرال و نولیبرال و سیاست‌های اجتماعی خودکامه وابسته به امپریالیسم است بلکه به روشنی چهره جنبش‌های سیاسی مشارکتی و تساوی‌طلب  را در قرن بیست و یکم نشان می‌دهد. آغاز طلیعه دنیای دیگری است که ساختن‌اش با اراده مردم امکان‌پذیر است. گرچه احزاب و گروه‌های سیاسی در برانگیختن اعتراضات سهیم بودند اما به جرات می‌توان گفت هیچ یک از جنبش‌های تاکنون پیروز منطقه پرچم حزب و سازمان و فرقه خاصی را در برابر خود نیافراشته‌اند. بسیاری از تظاهر‌کنندگان سابقه مبارزاتی و شرکت در احزاب و سازمان‌ها را ندارند. بسیاری از آن‌ها حتا تا روز‌های قبل از هواخواهان حاکمیت‌ها بوده‌اند [‌3]. دولت‌ها و مشاوران گمان می‌کردند و می‌کنند اگر با نمایندگان احزاب و سازمان‌های اپوزیسیون چانه بزنند قادرند اعتراضات را خفه و یا منحرف کنند. بعضی‌ها هم مثل دولت ایران اگر فکر می‌کنند با سرکوب، بگیر و ببند و حتا توسل به اعدام‌ کوشندگان ‌سیاسی موفق به سرکوب جنبش خواهند شد بی‌شک اشتباه می‌کنند‌.

اینک شبح انقلاب در بالای جهان در گشت و گذار است و و خودکامگان و استثمار‌گران با هراس نظاره‌گر اوضاع هستند.

واقعیت این است که مردم از هر امکان و مجرایی برای سازمانیابی، کسب و ارسال خبر، تجمع و اعتراض استفاده می‌کنند. من در این‌جا می‌کوشم از سویی ماهیت یک‌سان و تاکتیک‌های متفاوت حاکمیت‌های دیکتاتور سکولار و مذهبی منطقه و از سویی دیگر ماهیت کمابیش یک‌سان خواست‌های مردم  را در کشورهایی که خیزش‌های مردمی در آن‌ها رخ داده نشان دهم. در این کشورها مردم از مساجد برای سامانیابی، سازماندهی و تبادل اطلاعات استفاده می‌کنند‌. نماز جماعت برگزار می‌کنند و بعد به خیابان‌ها می‌ریزند اما ترکیب جمعیت و نوع شعارها آشکارا سکولار و غیر‌مذهبی است. در ایران هر چند مساجد در قرق حاکمیت بوده و ‌حکومت از آن‌ها برای سازماندهی  و تسلیح افراد خود به چوب و چماق و سلاح و مقابله با اعتراضات استفاده می‌کند اما مردم از امکانات دیگر برای سازمان‌یابی و اعتراض استفاده می‌کنند. آن‌ها نه در مساجد بلکه در خیابان هم‌دیگر را پیدا می‌کنند، در محلات سازمان می‌یابند که می‌تواند سنگ بنای شورای محلات باشد و در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و خدماتی  نطفه‌های کمیته‌های اعتصاب و مبارزه بسته می‌شود.

در این‌جا نیز مانند مصر و تونس مردم به تدریج به قدرت خود پی می‌برند. آن‌ها در عمل متوجه می‌شوند که قدرت‌شان بسیار بیش‌تر از سرکوب‌کنندگان‌شان است. مردم در هر گامی که با جسارت بر می‌دارند بیش‌تر به امکان تغییر جهان پی می‌برند و آشکارا در می‌یابند که جهان دیگری ممکن است. روند حوادث به هرکجا که ختم شود یک چیز مسلم است: اداره جهان و به ویژه خاورمیانه به شکل سابق امکان نخواهد داشت. سقوط مبارک امری سمبلیک است. رژیمی که با نهاد اطلاعات و امنیتی پنج میلیون نفری‌اش بی‌تزلزل نشان می‌داد و با اتکا به پشتیبانی بی‌حد و حصر امپریالیسم جهانی از نظر روانی توده‌ها را سال‌های سال متقاعد کرده بود که امکان سرنگونی‌اش با انقلاب توده‌ای وجود ندارد و مردم لزومن باید به اصلاحات فرمایشی دل‌خوش کنند. انقلاب مصر این معادله را در هم ریخت و به عینه به جهانیان نشان داد که با اراده مردم هر ناممکنی ممکن است.‌

اینک شبح انقلاب در بالای جهان در گشت و گذار است و و خودکامگان و استثمار‌گران با هراس نظاره‌گر اوضاع هستند. حالا با اجازه مولوی باید گفت:

نردبان قدرت استثمارگران افتادنی است

ابله آن را دان که آن بالا نشست

استخوانش زودتر خواهد شکست

آغاز افول طالبانیزم نئوکانی، مسیحی، اسلامی و یهودی

موج انقلابات مردمی و مشارکتی در منطقه‌ای که عرصه تاخت و تاز نابردباران مذهبی بود و هر روز بیش‌تر از روز پیش جوامع را به سوی جنگ مذهبی می‌راند، نوید از آغاز دوران جدیدی می‌دهد که در آن طالبانیزم فرقه‌ای و مذهبی جایی نخواهد داشت. اسلام‌، مسیحیت و یهودیت سیاسی به علاوه سکولاریسم اقتدارگرا پای‌گاه‌های توده‌ای خود را از دست خواهند داد دیکتاتورهای پوپولیست مجبور به تمکین در برابر اراده مردم خواهند شد. موجی که با عروج اسلام سیاسی در سی و اندی پیش از ایران شروع شد

ناسیونالیسم عربی

سقوط رژیم مبارک نوع جدیدی از ناسیونالیسم عربی را احیا کرده است. ناسیونالیسم از پایین. ناسیونالیسمی که بر دوش توده‌های فقیر قرار گرفته و با ایجاد کمیته‌های دفاع از همسایه‌، سایت‌های شبکه ارتباطی اجتماعی اینترنتی، سازمان مستقل کارگری و ارتباط مستقیم و رودر رو نضج یافته است. ناسیونالیسم از پایین آشکارا اشکال گذشته کار سیاسی سازمان‌ها و احزاب مخالف را اعم از وفد و ناصری‌ها و اخوان‌المسلمین نفی و از بالای سر آن‌ها اقدام کرده است. در این ناسیونالیسم توده‌ها‌ی مصری پرچم‌های تونس را در دست گرفته‌اند  و بالعکس. اینک دیگر پرچم نماد یک کشور نیست بلکه نشانه اتحاد عموم توده‌های عرب است.‌ غرور ملی مبتنی بر تقدس پرچم سلاحی بود که حاکمان ستمگر برای سرکوب ملل تحت ستم از آن به بهترین وجهی سود برده‌اند. حتا در کشور خودمان پس از سال‌ها موعظه اسلام ایدئولوژیک به تدریج تشبث به ناسیونالیسم افراطی برای جلب توده‌ها و برانگیختن پوپولیسم آغاز شده است. ناسیونالیسم از بالا می‌گوید ملل دیگر در سطح پایین‌تری از تمدن و دانش و آگاهی و توسعه فرهنگی قرار دارند و لایق هیچ‌گونه هم راهی و هم‌دردی نیستند.

سقوط رژیم مبارک نوع جدیدی از ناسیونالیسم عربی را احیا کرده است

نمود خارجی این ناسیونالیسم عملن در تضاد با ناسیونالیسم الیت عربی است. ناسیونالیسم سال‌های 1952 که با سو‌استفاده از تحرکات و قیام‌های اجتماعی نظامیان را به عنوان مدافع ملت عرب بر سرنوشت ملت مصر حاکم کرد. ملتی که به ام‌العرب مشهور است و در آن دوران صنعتی‌ترین کشور دنیای عرب محسوب می‌شد.‌

اینک شورای عالی نظامیان مصر با بهره‌گیری از روح ناسیونالیسم از بالا می‌خواهد هم‌چنان در عرصه سیاسی مصر دست بالا را داشته باشد.

نقش وسایل ارتباط جمعی

وقتی مبارزات مردم در خیابان‌های تهران بلافاصله در فیس‌بوک و تویتر و یوتیوب منتشر می‌شود، وقتی الجزیره اتفاقات تونس و مصر را به بهترین شکل پوشش می‌دهد‌، وقتی رژه تانک‌های چین در لهاسا در معرض دید جهانیان قرار می‌گیرد و جنایت‌های گوانتانامو افشا می‌شود اهمیت کامپیوترهای شخصی و دوربین  گوشی‌های هم‌راه آشکار می‌شود. در برابر این خبرنگاران صادق و بی‌ادعا خیل عظیمی از خبرنگاران رسمی با تحصیلات آکادمیک و در عین حال محافظه‌کار و دودوزه باز وجود دارند که با نعل وارونه زدن هم‌چنان می‌خواهند در را بر پاشنه سابق بچرخانند. انقلابات تونس و مصر و جنبش‌های چاری در منطقه نقش ارتباط مشارکتی اجتماعی را در برابر مطبوعات رسمی طبقات و نهادهای حاکم نشان دادند.  در حالی‌که مطبوعات رسمی وانمود می‌کردند بعد از فرار بن‌علی و مبارک کارها به خوبی و خوشی پایان یافته و اوضاع به حالت عادی برگشته است مجددن اخباری از تداوم مبارزات و تعمیق معنادار آن‌ها به اطلاع جهانیان رسید. بی‌شک پس‌لرزه‌های این مبارزات هم‌چنان بنای لرزان و شکاف برداشته لیبرالیسم و نولیبرالیسم را  در منطقه و کل جهان خواهد لرزاند.

ارتش چرا اعلام بی‌طرفی کرد؟

قبل از پاسخ به این سوال بیایید از خود بپرسیم چرا در این‌جا سپاه پاسداران و در چین ارتش در میدان تیانامن اعلام بی‌طرفی نکرد و خصوصن در ایران فرماندهان سپاه به نیابت از کلیت دولت هم‌چنان بر طبل ارعاب و سرکوب می‌کوبند؟

یک بار دیگر قبل از پاسخ به سوالی که از خود پرسیده‌ایم موضع ارتش تونس و مصر را بررسی کنیم. ارتشی که در مصر به مدت حدود پنجاه سال هسته اصلی سرکوب و ارعاب بود این‌بار خود را از مقابله با تظاهر‌کنندگان دور نگه‌داشت و حاضر نشد لوله تفنگ خود را به سوی مخالفان نشانه رود؟

پاسخ همه سوالات فوق در این حقیقت نهفته است که تاثیر اقتصادی اعتراضات مردم بسیار شکننده و غیرقابل تحمل بود. در ایران و چین تظاهرات دانش‌جویان و مردم هنوز مراکز اقتصادی و شریان‌های تولیدی جامعه را نشانه نرفته است. از آن‌جا که در مصر همانند ایران مقامالت نظامی به‌طور گسترده اقتصاد را تحت اختیار خود در آورده بودند از این‌رو  تاب تحمل فشارهای اقتصادی را نداشتند. همین امر موجب شد در مرحله کنونی آن‌ها از بین راه حل تمکین به خواست‌های اولیه مردم و گزینه تیانامن مورد نخست را انتخاب کنند. اما چنان‌چه من‌بعد مقاومت مراکز اقتصادی تداوم یابد خواهید دید که ارتش به اصطلاح مردمی چگونه در استفاده از زور درنگ نخواهد کرد و کارگران را به خاک و خون خواهد کشید.

این درست است که جرقه‌ای می‌تواند خرمنی را به آتش بکشد اما خیلی‌ها از قبل آماده‌اند تا از حریق ایجاد شده به نفع گرم کردن خود بهره‌گیری کنند

واکنش امپریالیسم جهانی

در حالی‌که مجموعه امپریالیستی  از یک سو قیام مردم را در منطقه بنام دفاع از دمکراسی و آزادی مورد تایید ضمنی قرار می‌داد از سوی دیگر اوباما دست‌اندرکاران اطلاعاتی کشور را گرد هم می‌آورد تا با توپ و تشر از کم‌کاری آن‌ها در پیش‌بینی وقایع انتقاد کند و از آن‌ها بخواهد منبعد بیش‌تر چشم و گوش خود را باز کنند تا غافل‌گیر نشوند. گرچه میزان غافل گیری در انقلاب‌های رنگی سال‌های گذشته در مجموعه سابق بلوک شرق به اندازه خاورمیانه نبود و طبق تئوری پایان تاریخ لیبرال دمکراسی برای همیشه به موفقیت نایل امده بود و عصر انقلابات خاتمه یافته بود اما در مجموع غافل‌گیری هم‌زاد امپریالیسم است و ظاهرن هیچ‌گاه بنا ندارند از تاریخ درس بگیرند. همان‌گونه که دیکتاتورها هم از سرنوشت اسلاف خود درس نمی‌گیرند و بنای استبداد و غارت خود را ابدی می‌پندارند.

‌نکته جالب دیگر در واکنش امپریالیست‌ها در قبال مبارزات مردم این بود که در عین ریا‌کاری و اظهار هم‌دلی با جنبش‌های مردمی از قیام‌کنند‌گان می‌خواستند «خویشتن‌داری» کرده و به اصطلاح پا را از گلیم خود فراتر نگذارند. خویشتن‌داری در قاموس امپریالیست‌ها یعنی عدم تعرض به سیستم مبتنی بر کارمزدی. آیا حق نداریم از این‌ها بپرسیم چرا وقتی غارت‌گران و استثمار‌کنندگان در سراسر جهان به ابتدایی‌ترین حقوق زحمت‌کشان حمله می‌کنند از آن‌ها نمی‌خواهید خویشتن‌داری کنند. آیا رژیم‌های غارت‌گری چون اسراییل و کلمبیا و مصر که در صدر دریافت‌کنندگان کمک‌های مالی و تسلیحاتی و آموزش نظامی و پلیسی آمریکا هستند در سرکوب و یورش به زحمت‌کشان خویشتن‌داری کرده‌اند؟

سازماندهی

این درست است که جرقه‌ای می‌تواند خرمنی را به آتش بکشد اما خیلی‌ها از قبل آماده‌اند تا از حریق ایجاد شده به نفع گرم کردن خود بهره‌گیری کنند. نمونه‌های زیادی را می‌توان برشمرد که در صورت نبود آلترناتیوی مردمی رهبران فاسد و غارت‌گرانی که دندان برای دریدن مردم تیز کرده‌اند از فرصت استفاده کرده و جای خالی قدرت را پر خواهند کرد. این خطر به‌طور عینی و واقعی تونس و مصر و در آینده نزدیک کشور ما را تهدید خواهد کرد. قبل از هرچیز نبود تشکلات سراسری و فراگیر کارگریاز یک سو‌، و وجود سازمان‌ها و احزاب چپ زمین‌گیر شده که از فرط بی‌عملی توان مانور در میان توده‌ها را از دست داده‌اند و نیز رهبرانی که حتا در خارج از کشور قادر به توافق بر سر حداقل ها نیستند و هر روز نوای  تازه‌ای کوک می‌کنند، مشکلات رودرروی ما هستند. بیایید صادقانه و هم‌دلانه راهی برای برون رفت از این بن‌بست شوم پیدا کنیم. همه معترفیم که در شرایط تاریخی ویژه‌ای به سر می‌بریم. حتا قبل‌تر از سرنگونی بن‌علی و مبارک مردم ما بر علیه نظام امنیتی حاکم قد علم کردند و به‌طور میلیونی خیابان‌ها را به تسخیر خود در آوردند اما نبود سیاست درست در قبال توده‌های کارگر، ملیت‌ها و مشکلات اقتصادی و نیز نبود اراده سرنگونی همه را به سرگیجه انداخت و حاکمیت با بهره‌گیری از این فرصت به قلع و قمع مردم پرداخت.


 


محبوبه‌ شعاع/ رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

پنجم مارس برابر با زادروز «رزالیا لوکزامبورگ»، انقلابی و رهبر سوسیالیست و کمونیست آلمانی،  لهستانی‌ تباراست. وی که زاده سال 1870 بود، از مهم‌ترین چهره‌های سوسیالیستی در آغاز قرن بیستم و از اصلی‌ترین بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان و اتحادیه اسپارتاکیست  که بعدها حزب کمونیست آلمان شد، بود. لوکزامبورگ سرانجام در سال 1919 کشته شد. مهم‌ترین و مشهورترین اثر کتاب «انقلاب روسیه» است.

«رزالیا لوکزامبورگ» در پنجم می ۱۸۷۱ در «زاموش»، لهستان زاده شد. او کوچک‌ترین فرزند خانواده یهودی خود بود و پس از نقل مکان خانواده‌اش به ورشو، تحصیلات خود را در این شهر آغاز کرد و همین‌جا بود که به گروه «پرولتاریا» پیوست و به فعالی سیاسی بدل شد. رزالیا در سال ۱۸۸۹، در حالی که تنها هجده سال داشت، برای جلوگیری از دست‌گیر شدن، از لهستان گریخت و به سوییس رفت.

و در آن‌جا علاوه بر ادامه فعالیت‌های انقلابی، تحصیلات خود را در رشته علوم طبیعی و اقتصاد سیاسی در «دانش‌گاه زوریخ» ادامه داد. در این دوره و پیش از انشعاب در حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه، او با بسیاری از سوسیال دموکرات‌های روسی آشنا شد. این آشنایی‌ها قبل از آن بود که لوکزامبورگ اختلافات نظری شدید خود با حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بر سر مسایلی هم‌چون حق تعیین سرنوشت لهستان را ابراز کند.

رزالیا با حق تعیین سرنوشت ملل، به این علت که این امر جنبش بین‌المللی سوسیالیستی را تضعیف می‌کند، مخالف بود

رزالیا با حق تعیین سرنوشت ملل، به این علت که این امر جنبش بین‌المللی سوسیالیستی را تضعیف می‌کند، مخالف بود و به خاطر همین اختلاف دیدگاه، از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه و حزب سوسیالیست لهستان جدا شد و ابتدا از بنیان‌گذاران نشریه‌ای به نام «آرمان کارگران» بود و در نهایت حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان را بنیان گذاشت.

او در سال ۱۸۹۸ با پایان‌نامه‌ای با عنوان «توسعه صنعتی لهستان» مدرک دکترای خود را دریافت کرد و پس از آن به آلمان مهاجرت کرد و با ازدواج با یک کارگر آلمانی، ملیت این کشور را به دست آورد و در برلین به «حزب سوسیال دموکرات آلمان» پیوست و تنها کمی پس از پیوستن به حزب، نوشته‌ها و فعالیت‌های پر شور و انقلابی وی آغاز شد.

در این دوران او یکی از کتاب‌های معروفش با نام «اصلاح یا انقلاب» را نوشت. در این کتاب رزالیا به طرح محوری‌ترین موضوع مباحثات سوسیال دموکراسی آلمان پرداخت و علیه جنبش تجدیدنظرطلبی که توسط «ادوارد برنشتاین» رهبری می‌شد، به پا‌خاست.

در حین انقلاب ۱۹۰۵ روسیه، لوگزامبورگ برای کمک به انقلابیون به ورشو رفت و همان‌جا زندانی شد. یک‌سال بعد از وقوع انقلاب این انقلاب، رزالیا نظریه اعتصاب عمومی را پی‌ریزی کرد و از آن به عنوان «مهم‌ترین سلاح انقلابی پرولتاریا» نام برد. این نظریه او دعواهای جدی را در حزب سوسیال دموکرات آلمان ایجاد کرد.

در این دوره، به خاطر شور و هیجان آرام ناپذیرش، به او لقب «رزای خون‌ریز» داده شد. او پس از آزاد شدن مجدد به آلمان بازگشت و مشغول به تدریس در مدرسه حزب سوسیال دموکرات آلمان در برلین، شد و یکی از آثار معروفش «انباشت سرمایه» را در همین سال‌ها نوشت. این کتاب توصیفی است از حرکت سرمایه‌داری به سمت امپریالیسم.

اما پس از مدتی به خاطر مخالفت آشکار و علنی او با جنگ، رزا دوباره زندانی شد. او در زندان، «جزوه یونیوس» و «انقلاب روسیه» که شاید مشهورترین کتاب‌های او هستند را نوشت. در سال ۱۹۱۸، دولت آلمان، پس از پایان جنگ، او را آزاد کرد و رزالیا بلافاصله شروع به ادامه فعالیت‌های خود کرد.

و سرانجام رزالیا لوکزامبورگ، که از سران شورش اسپارتاکیست‌ها علیه دولت آلمان در ژانویه ۱۹۱۹ بود. پس از شکست این شورش، به هم‌راه دوست هم‌رزمش «کارل لیبکینشت» دست‌گیر شد و توسط یگان‌های آزاد در پانزدهم ژانویه همان سال به قتل رسیدند. کوچک‌ترین مدرکی حاکی از آن که سران حکومت خواهان قتل او باشند یا این قضیه را تایید کرده باشند وجود ندارد.

در واپسین سال‌های عمرش، رزا با تلاش‌های دولت تازه تاسیس شوروی برای برقراری صلح در تمام جبهه‌ها و امضای قرارداد «برست لیتوسک» با آلمان به مخالفت برخاست. او این مخالفت را در کتاب «تراژدی روسی» ابراز کرده ‌است.

دولت «آلمان شرقی» نام بعضی مکان‌ها در برلین را به افتخار او به نامش تغییر داده بود که پس از سقوط آلمان شرقی و اتحاد دوباره دو آلمان این نام تغییر نیافته ‌است. برخی از مهم‌ترین کتاب‌های رزالیا به این شرح‌اند: «توسعه صنعتی لهستان، ۱۸۹۸»، «اصلاح یا انقلاب، ۱۹۰۰»، «بحران سوسیالیستی در فرانسه، ۱۹۰۱»، «اعتصاب عمومی، ۱۹۰۶»، «مساله ملی، ۱۹۰۹»، «نظریه و عمل، ۱۹۱۰»، «انباشت سرمایه، ۱۹۱۳»، «انقلاب روسیه، ۱۹۱۸».

آرام‌گاه رزالیا لوکزامبورگ و کارل لیبکینشت، این دو سوسیالیست مبارز در برلین تبدیل به زیارت‌گاه چپ‌گرایان آلمان شده است و هر ساله روز اول ماه می بر مزار آن‌ها مراسمی بر پا می‌شود.

منبع‌ها:

گوگل

ویکی‌پدیا


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

آذین / رادیو کوچه

روز جهانی زن بر زنان دربند این دیار مبارک، ‌زهرا رهنورد، ‌فاطمه کروبی‌، نسرین ستوده‌،‌‌ مهسا امرآبادی‌، فخرالسادات محتشمی‌پور‌،‌ نازنین خسروانی‌،‌ فاطمه مسجدی و ده‌ها عزیز دیگر که این روزها در اسارتید روزتان مبارک .

روز زن بر مادران عزادار مبارک، زنان شجاع و خونین‌دلانی  که به سوگ فرزند نشسته‌اند‌،‌ مادران ندا‌،‌ سهراب‌، فرزاد‌، ‌صانع‌، ‌محمد و مادران دیگر شهیدانمان .

روز زن بر زنانی که نا‌جوان‌مردانه به چوبه دار کشیده شدند مبارک باد  شیرین علم هولی‌، ‌زهرا بهرامی، شهلا جاهد‌، دلارا دارابی  وهمه  آنان که سی و دو سال است  به نا‌حق جانشان  ستانده شد  و چوبه دار پایانشان شد‌،‌ آن‌ها که امروز  دیگر بین ما نیستند .

روز جهانی زن بر ندا و نداهایی که به خون خود غلطیدند مبارک .

روز جهانی زن بر مام وطن مبارک او که خونین‌دل است این روز‌ها .

روز جهانی زن بر زنانی که از حقوق خود اگاه نیستند مبارک باد و  بر آن‌ها که برای حقوق از دست رفته زنان می‌کوشند نیز .

گرامی‌داشت هشتم مارس بارقه‌ای است برای ما  تا ارج نهیم قدرت بزرگ زنان را،‌ یادمان باشد آرمان‌ها،‌ رویا‌ها ‌و هدف‌هایمان را. هشتم مارس به یادمان می‌آورد مبارزه پی‌گیر است و دایم و نمی‌توان از پای نشست که برای رسیدن باید رفت‌، ‌درنگ جائز نیست .

عرصه سیاست‌، اجتماع، عشق‌،‌ نبرد، فرهنگ‌، هنر‌ و مهر‌،‌ همه را از آن خود می‌دانیم و پیش می‌رویم   به امید برابری و آگاهی از حقوق برابر تا عبور کنیم از از این گذر سخت تاریخ و برای احترام به هویت زن ایرانی و به رسمیت شناختن حقوق برابر با مردان که هدف با هم‌دلی زنان و مردان آزادی‌خواه دور نیست‌،‌ که آزادی بدون برابری سرابی بیش نیست.

اگر صد سال پیش زنانی در گوشه‌ و کنار دنیا با ایستادگی موفق به دست‌یابی به حقوق برابر حق رای‌،‌ حق طلاق‌،‌ حق سقط جنین‌، ‌تامین شغلی‌،‌ منع آزار  جنسی‌،‌ ضدیت با هرزه‌نگاری‌،‌ کاهش ساعت کار و حقوق برابر با مردان شدند ما هم می‌توانیم. زنانی  که نیمی از جمعیت ایرانند و دیگر نمی‌خواهند   نادیده گرفته شوند.

ما هستیم‌،‌ نیمی از جمعیت کشور بزرگ ایران‌ که ‌خواهان حقوق برابر بوده و  قوانین مرد‌سالارانه واحکام اسارت بار را نمی‌پذیریم و خواهان برابری زنان و مردان در همه اشکال حقوقی‌،‌ اقتصادی و اجتماعی  هستیم‌ و از مطالبات خود عقب نخواهیم نشست .

هشت مارس  روز هم‌بستگی برای احقاق حقوق زن، در سراسر دنیا بر جنبش زنان ایران و پبش‌روانش مبارک باد.


 


خبر / رادیو کوچه

امیرعلی محمدی‌لباف، از دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی که در سال 1387 توسط اداره‌ اطلاعات بازداشت و با صدور حکمی از سوی دادگاه‌ قم به «شهر بابک» تبعید شده بود، از سوی دادستانی ‌این شهر  احضار شده است.

به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، آقای لباف در سال 1387، به دلیل اقامه نماز جماعت توسط ماموران اداره اطلاعات قم بازداشت و با صدور حکم دادگاه آن شهرستان، پس از تحمل نه ماه حبس، با اتهام تشویش اذهان عمومی، تشویش اذهان مراجع و مقامات رسمی و توهین به مقدسات اسلام، به تحمل 74 ضربه شلاق، پنج سال زندان و 10 سال تبعید محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر از اتهام توهین به مقدسات تبرئه و نسبت به اتهام نشر اکاذیب، ‌علاوه بر 74 ضربه شلاق به 5 سال اقامت اجباری در شهر بابک محکوم شد‌.

دلیل احضار آقای لباف که سومین سال تبعید‌ خود را در شهربابک می‌گذراند، به دادستانی  این شهر  مشخص نشده است.


 


رادیو کوچه

1235 خورشیدی- با میانجی‌گری ناپلئون سوم، معاهده پاریس در 14اسفند بین سفیر ایران در پاریس، «فرخ خان امین‌الملک» و سفیر انگلیس در فرانسه، «لرد کاولی» در 15 فصل بسته شد.

طی این عهدنامه انگلیسی‌ها متعهد شدند قوای‌شان را در مدت کوتاهی از خاک ایران خارج سازند در مقابل دولت ایران با خروج نیروهایش از منطقه مورد مناقشه، از هرگونه حق حاکمیت بر هرات و افغانستان صرف‌نظر کرد. معاهده پاریس همانند دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای محدودیت ارضی ایران را در این دوره از تاریخ ایران افزایش داد .

1966 میلادی- «آنا آخماتووا» (Anna Akhmatova) با نام اصلی «آنا آندرییوا گارینکو» (Anna Andreyevna Gorenko) شاعر و نویسنده اهل روسیه، در این روز درگذشت. او یکی از بنیان‌گذاران مکتب شعری آکمه‌ئیسم (اوج‌گرایی) است. او همسر «نیکولای گومیلیف»(Nikolay Stepanovich Gumilev) شاعر و مادر «لف گومیلیف» (Lev Nikolayevich Gumilev) نویسنده و مردم‌شناس است.

بن‌مایه‌های اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواری‌ها و تلخی‌های زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل می‌دهد.

آنا در  ژوئن ۱۸۸۹ در نزدیکی بندر ادسا به دنیا آمد. خواندن را با کتاب الفبای تالستوی آموخت.

1907 در کی‌یف، تحصیلات متوسطه را تمام کرد و همان‌جا به دانش‌گاه رفت. در دانش‌کده حقوق آموزش‌گاه عالی زنانه، حقوق خواند. نخستین شعر آخماتووا با نام «بر انگشتان دست او حلقه‌های درختان است» در همان سال در نشریه روسی زبان «سیریوس»‌ که در پاریس منتشر می‌شد، چاپ شد.

«شام‌گاه»، «تسبیح»، «گلستان یا باغ گل»، «فوج پرندگان سفید» مجموعه اشعار او هستند.

1359 خورشیدی- حادثه چهاردهم اسفند دانش‌گاه تهران‌ روی داد. دکتر «سیدابوالحسن بنی‌صدر» رییس جمهوری وقت در ۱۴ اسفند، سال روز درگذشت دکتر مصدق بر آرام‌گاه وی در روستای احمدآباد نسبت به او ادای احترام می‌کند‌ و پس از دیدار با خانواده دکتر مصدق برای حضور در مراسم سخن‌رانی به تهران باز می‌گردد‌. هنگامی که رییس جمهوری وقت به دانش‌گاه می‌رسد، به اتفاق هم‌راهانش به اتاقی در کتاب‌خانه مرکزی می‌رود و سپس به سخن‌رانی می‌پردازد.

سخن‌رانی با اعتراض انقلابیون مواجه می‌شد. که پس از این ماجرا عده‌ای دستگیر شدند. خبرنگار روز انقلاب اسلامی ارگان بنی‌صدر، در گزارش خود عده‌ای را توصیف می‌کند که از ظهر با در دست داشتن عکس و پلاکارد به دادن شعارها مشغول بوده‌اند.

آقای بنی‌صدر در خصوص این حادثه گفته بود: «زمانی که من رییس جمهوری بودم، در 14 اسفند 1359، برای بزرگ‌داشت مصدق در دانش‌گاه بنا شد که رییس جمهوری در‌باره آن خدمت‌گذار ایران سخن بگوید و او را بزرگ بدارد برای این‌که جامعه ایرانی آن روز، حواسش جمع بشود که در تاریخ معاصر ایران، دو خط وجود داشته و هنوز هم دارد. یکی خط استقلال و آزادی است که نمادهای خودش را دارد که یکی از آن‌ها مصدق است، یکی هم خط استبداد و وابستگی است که در ایران معروف است به خط سید ضیا به‌خاطر کودتای ۱۲۹۹، و نقش سید ضیا‌ طباطبایی در آن کودتا و این‌که تا امروز استبداد وابسته همان خط و ربط را داشته است. در ۱۴ اسفند، این دو خط روی یا روی شدند. در آن روز جامعه ایرانی می‌خواهد از یک خدمت‌گذار خود قدردانی کند، رییس جمهوری حاضر می‌شود در دانش‌گاه برای این‌که از آن خدمت‌گذار صحبت بکند، ناگهان می‌بینیم که چماق به دست‌ها سیم بلند‌گو قطع می‌کنند، سنگ می‌پرانند، شعار می‌دهند… اول دیدند عده‌شان کم است، بعد از دیوارهای دانش‌گاه نیرو جمع کردند و در دانش‌گاه وارد کردند. خوب ما با این‌ها چه باید می‌کردیم؟ یک رفتار این است که می‌گذاشتیم این اجتماع را بر هم بزنند. این اجتماع را بر هم زدن یعنی خط سید ضیا پیروز شده است. در سطح مردم، یعنی مردمی حاضرند ولی نمی‌توانند به عنوان جامعه‌ای دارای حق حاکمیت حتا یک اجتماع را ترتیب بدهند. این است که از مردم خواستم که این‌ها را با آرامش از دانش‌گاه بیرون کنند. در جریان بیرون کردن از دانش‌گاه، اوراق هویت این‌ها را از جیب‌شان بیرون آورده بودند و عده‌ای از آن‌ها را هم دستگیر کرده بودند.»

1512 میلادی- «گراردوس مرکاتور» (Gerardus Mercator) جغرافی‏دان بلژیکی‌، در چنین روزی به دنیا آمد. وی از جوانی به جغرافیا و مسایل جغرافیایى علاقه‏مند بود. مرکاتور در همان سال‏های جوانی تصمیم گرفت نقشه‏هایى برای دریانوردان تهیه کند. وی با همین فکر و تصمیم، در سال 1534، موسسه عالی جغرافیایى را تاسیس کرد و با استفاده از وسایل مهندسی که شخصن ساخته بود، به تهیه مجموعه‏ای از نقشه‏های جغرافیایى صحیح و دقیق پرداخت.

مرکاتور هم نخست تحت‌تاثیر نفوذ عقاید بطلمیوس قرار گرفت. با این حال، بزرگ‏ترین پیش‌رفت او در سال 1568 رخ داد. وی کوشید تا سطح کروی زمین را روی سطحی صاف و مستوی بکشد. بدیهی است که ضمن انتقال از سطح کروی به سطح مسطح، تغییر شکل‏هایى روی می‏داد که اجتناب‏ناپذیر بود. مرکاتور به این فکر افتاد که از تصویر استوانه‏ای استفاده کند. بدین ترتیب که وی استوانه‏ای در نظر گرفت که مقیاس شعاع قاعده آن برابر شعاع کره زمین بود. وی چراغی را در مرکز زمین فرض کرد که نور این چراغ، سایه قسمت‏های مختلف زمین را بر سطح استوانه می‏افکند. حال اگر استوانه، گسترش یافت، نقشه از سطح کروی بر صفحه مستوی و صاف به وجود می‏آمد. این همان است که به «تصویر مرکاتور» تعبیر می‏شود.

از ویژگی‏های این نقشه این که، نصف‌النهارها به صورت عمودی و موازی یک‏دیگر هستند. این نصف النهارها از دو طرف بر سطح کره به تدریج به یک‏دیگر نزدیک شده و در قطبین به هم ملحق می‏شوند. امروزه بیش‌تر نقشه‏های جغرافیایی بر طبق اصول تصویر مرکاتور ترسیم می‏شود. مرکاتور سال‏های آخر عمر خود را به تهیه مجموعه‏ای از نقشه‏های مختلف اروپا گذرانید.

1342 خورشیدی- 9 ماه پس از قیام خرداد، محاکمه دسته‌ای از مخالفان «محمد‌رضا پهلوی» از جمله آیت‌اله «سید محمود طالقانی»، مهندس «مهدی بازرگان» و دکتر «یداله سحابی» در محکمه تجدید نظر نظامی که ریاست آن را ژنرال «عباس قره‌باغی» (آخرین رییس ستاد مشترک ارتش در دوران پهلوی در سال ۱۳۵۷) برعهده داشت، آغاز شد. پیش از آغاز محاکمه، حکومت نظامی در تهران و اصفهان تمدید شده بود تا تظاهراتی صورت نگیرد.

——————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1345 خورشیدی - درگذشت «محمد مصدق»، دولت‌مرد و نخست‌وزیر ایرانی.

1953 میلادی- درگذشت «جوزف استالین» کمونیست معروف و رهبر اتحاد شوروی.

1870 میلادی- زادروز «رزا لوکزامبورگ» انقلابی و لیدر سوسیالیست و کمونیست آلمانی و لهستانی‌تبار.


 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

منبع: دویچه‌وله

بر اساس گزارش سایت‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، دفتر آیت‌اله‌خامنه‌ای نقش اصلی را در «بازداشت و حصر» رهبران معترضان داشته است. این سایت‌ها از «آقای وحید» به عنوان مسوول اجرای «عملیات بازداشت» آقایان کروبی و موسوی نام می‌برند.

پای‌گاه اطلاع‌رسانی حزب اعتمادملی، سحام‌نیوز، در گزارشی مدعی شد که فردی از اعضای دفتر آیت‌اله خامنه‌ای به نام «وحید حقانیان» فرماندهی بازداشت و انتقال مهدی کروبی و همسرش را بر عهده داشته است.

این سایت مخالفان آقای حقانیان مشهور به وحید را «معاون اجرایی دفتر رهبری» معرفی کرده و می‌افزاید: «وحید به هم‌راه چندین نفر دیگر با حضور در منزل آقای کروبی، شخصن فرماندهی اصلی این کار را به عهده داشته و آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی را از منزل بیرون نموده و به مکان نامعلومی منتقل کردند.»

پیش از این سایت خبری کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، در گزارشی از انتقال میرحسین موسوی و مهدی کروبی به هم‌راه همسرانشان به زندان حشمتیه تهران خبر داده بود. زندان حشمتیه در پادگانی متعلق به ارتش به همین نام قرار دارد و محل نگه‌داری زندانیانی با سابقه هم‌کاری و یا اشتغال در نهادهای نظامی است.

سحام‌نیوز در گزارش خود به نقل از یکی از اعضای خانواده مهدی‌کروبی با اشاره به این‌که «مسوولیت این آدم‌ربایی سیاسی بر عهده شخص رهبری» تصریح می‌کند: «نیروهای تحت فرمان وحید تمامی کتاب‌ها، اسناد شخصی، داروها و حتی برخی اجناس و اسباب‌های منزل را نیز خارج نموده و به تاراج بردند. هم‌چنین این نیروها شروع به تعویض تمامی قفل‌های منزل نمودند.»

میرحسین موسوی و مهدی کروبیپس از حضور خیابانی معترضان به حکومت ایران در ۲۵ بهمن ماه حملات هواداران دولت به آقایان موسوی و کروبی افزایش یافت. مسوولان مختلف حکومتی خواستار برخورد قاطع با رهبران معترضان شدند.

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران از مسوولان قضایی خواست تا همه راه‌های ارتباط میان آقایان موسوی و کروبی و هوادارنشان قطع شود.

با این وجود مقامات قضایی جمهوری اسلامی، انتقال و یا بازداشت رهبران مخالفان را رد می‌کنند و مدعی هستند که آن‌ها تحت حفاظت نیروهای امنیتی در خانه‌های خود در حصر نگه داشته شده‌اند.

دختران میرحسین موسوی می‌گویند چندبار به درب خانه‌ی والدین‌شان مراجعه کرده‌اند اما هیچ‌کس را برای پاسخ‌گویی در مورد وضعیت پدر و مادران نیافته‌اند.

یکی از اعضای خانواده مهدی کروبی نیز با رد ادعای مقامات قضایی به سحام‌نیوز گفته است: «‌چندین مرتبه به منزل آقای کروبی مراجعه نمودیم. هرچقدر درب زدیم هیچ شخصی پاسخ‌گو نبود. از همسایگان در مورد رفت و آمد‌ها پرس و جو نمودیم و آن‌ها به ما گفتند چراغ‌های ساختمان طی این مدت همیشه خاموش بوده است و مشخصا کسی در آن سکونت ندارد.»

سایت‌های مخالفان از آقای وحید به عنوان «دست راست و مباشر اصلی» رهبر جمهوری اسلامی یاد می‌کنند. این سایت‌ها نخستین حضور وی در رسانه‌های را مربوط به مراسم تنفیذ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می‌دانند.


 


خبر / رادیو کوچه

پلیس بین‌المللی، اینترپل، روز جمعه 4 مارس اعلام کرد حکم بازداشت معمر قذافی رهبر لیبی و 15 تن از نزدیکانش را صادر کرده است.

به گزارش العربیه، این حکم در پی تصمیم دادگاه جنایی بین‌المللی مبنی بر پی‌گرد قذافی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و نیز قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه رهبر لیبی و فرزندان و نزدیکانش صادر شد‌.

اسامی افرادی که اینترپل حکم بازداشت آن‌ها صادر کرده است:

1-معمر محمد ابو منار قذافی‌، رهبر انقلاب، فرمانده کل قوا.

2-دکتر عبدلقادر محمد البغدادی‌، رییس دفتر ارتباط کمیته‌های انقلابی.

3-ابوزیاد عمر دوردا، مدیر سازمان امنیت خارجی لیبی.

4-سرلشکر ابوبکر یونس، وزیر دفاع.

5-عایشه معمر قذافی، دختر معمر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

6-هانیبال معمر قذافی، پسر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

7-معتصم قذافی، پس قذافی و مسوول امنیت ملی و هم‌کاری با رژیم.

8-سعدی قذافی، پسر قذافی و فرمانده عملیات سرکوب تظاهر‌کنندگان.

9-سیف الاسلام قذافی، پسر قذافی و مدیر بنیاد قذافی.

10عبدالقادر یوسف دیبری، رییس محافظت قذافی.

11-معطوق محمد معطوق، دبیر واحد‌های جوانان کمیته‌های  انقلاب (‌بسیج).

12- محمد سعید الدام قذاف، پسر عمو ی قذافی مسوول خرید اسلحه و کشتار مخالفین رژیم در اروپا.

13-خمیس معمر قذافی، پسر قذافی و فرمانده واحد سرکوب.

14- سیف العرب قذافی، پسر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

15- سرهنگ عبداله السنوسی ، برادر زن قذافی و رییس سازمان امنیت نظامی

به موجب قطع‌نامه شورای امنیت که توسط فرانسه و بریتانیا تهیه شده است سرکوب معترضین در لیبی جنایات ضد بشری به شمار آمده و باید به دادگاه جنایی بین‌المللی ارجاع شود.

در همین حال گزارش های دریافتی از لیبی حاکی است که درگیری‌ها میان نیروهای هوادار قذافی و انقلابیون این کشور، از شهر البریقه در شرق تا الزاویه در غرب هم‌چنان ادامه دارد و پایتخت این کشور نیز شاهد تظاهرات مخالفان رهبر لیبی بود و نیروهای ضد شورش با استفاده از گاز اشک آور وشلیک هوایی آنان را متفرق کردند‌.

انقلابیون در شرق لیبی اعلام داشتند که شهر نفتی راس لانوف کاملن در اختیار آنان است و نیروهای طرف‌دار قذافی را از شهر بیرون کرده‌اند‌.

بر اساس گزارش های رسیده از شهر زاویه در غرب لیبی که در نزدیکی پایتخت این کشور قرار دارد نیروهای دولتی این شهر را به شدت گلوله باران کردند که در نتیجه آن شماری از شهروندان کشته و یا زخمی شدند‌.

هم‌چنین مخالفان قذافی توانستد روز جمعه شهرک العقیله در نزدیکی شهر نفتی البریقه در شرق لیبی را به کنترل خود در‌آورند‌.

بیشتر بخوانید:

«مذاکره با دولت پس از استعفای قذافی صورت می‌گیرد»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

رسالت

1) سلیمی رکورد رضازاده را جابجا کرد

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56577

قهرمان فوق سنگین ایران در جریان رقابت‌های وزنه‌برداری قهرمانی بزرگ‌سالان ایران توانست در حرکت یک ضرب رکورد رضازاده را ارتقا ببخشد. بهداد سلیمی در این مسابقات توانست با رکورد 214 کیلوگرم امتیاز قبلی رضازاده را که 213 کیلوگرم بود یک کیلو بهبود بخشد.

‌2) ده‌ها کشته و زخمی در تظاهرات دیروز یمن

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56561

حمله دیروز نیروهای امنیتی یمن به تظاهرات‌کنندگان علیه رژیم صنعا‌ ده‌ها کشته و زخمی برجای گذاشت.

به گزارش فارس به نقل از شبکه خبری «العالم»، در پی یورش نیروهای امنیتی یمن به تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در استان «عمران» ده‌ها نفر کشته و زخمی شدند. بر اساس این گزارش، مزدوران علی عبداله صالح به تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در منطقه «حرف سلیمان» در استان عمران حمله کردند که طی آن ده‌ها نفر قربانی شدند.

خراسان

1) خطیب جمعه تهران: «هتاکی و فحشی که حد شرعی دارد در شان یک حرکت انقلابی نیست»

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=14&id=622023

به گزارش ایسنا، آیت‌اله سید احمد خاتمی در خطبه‌های‌ نماز جمعه این هفته تهران، با اشاره به اقدام اخیر اتحادیه اروپا در قرار دادن نام 80 تن از شخصیت‌های ایرانی در لیست تحریم‌های خود گفت: «یکی از آن 80 نفر این طلبه ناچیز هستم که باید بگویم بنده به عنوان کم‌ترین خدمت‌گزار و هم‌راه این مردم می‌بالم که مورد نفرت و بغض استکبار باشم.»

وی هم‌چنین با مورد توجه قرار دادن مسئله اعتدال در جامعه و مسایلی که در جامعه اتفاق می‌افتد، گفت: «هیچ‌کس حق ندارد از حدود شرع و قانون تخطی کند، بگذارید نعمت آزادی را پاس داریم. نعمت آزادی این است که فضای کشور، فضای انتقاد سازنده باشد و فضای پرخاش و فحش نباشد که نه خدا راضی است و نه به مصلحت این کشور انقلابی است.»

2) واکنش علی لاریجانی به اظهارات هیلاری کلینتون درباره تاثیر ایران در قیام‌های منطقه

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=14&id=622000

علی لاریجانی رییس مجلس طی سخنانی در ایلام با اشاره به اظهارات اخیر وزیر امور خارجه آمریکا که گفته بود ایران انقلاب‌های منطقه را تحریک می‌کند، اظهار داشت: «ما ارتباط پنهانی نداریم و علنا اعلام می‌کنیم که از انقلاب‌های منطقه حمایت کرده و در قبال دیکتاتورهای منطقه و آمریکا موضع داریم و این زندگی عزت‌مندانه‌ای است که امام راحل و انقلاب اسلامی به ما آموخته است.» به گزارش ایسنا وی هم‌چنین افزود: «آمریکا غلط می‌کند که بخواهد داخل ایران را به هم بریزد.»

کیهان

1) ولایتی: «ماهیت موسوی و کروبی نمایان شده، خواص باید به صراحت موضع‌گیری کنند»

http://www.kayhannews.ir/891214/2.htm#other205

علی‌اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل در گفت‌وگو با فارس در خصوص نقش خواص در مقابله با فتنه و لزوم موضع‌گیری به موقع آن‌ها اظهار داشت: «خواص باید به موقع و به صراحت موضع‌گیری کنند و از مواضع دوپهلو پرهیز کنند.»

2) وزارت اطلاعات در دنیای امروز پای‌گاه عظیم جنگ اطلاعاتی است

http://www.kayhannews.ir/891214/3.htm#other302

رهبر معظم انقلاب اسلامی بیداری اسلامی کنونی در منطقه را الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران و نتیجه ایستادگی ملت ایران دانستند و تاکید کردند که این تحولات را باید فعالانه رصد و ابعاد مختلف آن را بررسی کرد. حضرت آیت‌اله خامنه‌ای هم‌چنین تاکید کردند: «وزارت اطلاعات به همت نیروهای باایمان، متعهد، متخصص، دل‌سوز و انقلابی خدمات بزرگی برای انقلاب انجام داده است و اکنون پای‌گاه عظیم مبارزه و جهاد در عرصه جنگ اطلاعاتی در دنیای امروز است.»

آفرینش

1) اطلاعات سقوط هواپیما در ارومیه کامل شد

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=78830

عضو کمیسیون عمران مجلس، با بیان این که اطلاعات به‌دست آمده از جعبه سیاه هواپیمای بویینگ 727 که در ارومیه دچار سانحه شد، کامل شده است، گفت: «هیت بررسی علت وقوع این حادثه، هفته آینده در نشستی، گزارش رسیده از 11 تیم کارشناسی را بررسی می‌کنند و احتمالن تا قبل از پایان سال جاری گزارش نهایی را به کمیسیون عمران مجلس ارایه می‌کنند.»

2) ادغام وزارت‌خانه‌ها از سال آینده

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=78825

دست‌یار ارشد رییس جمهوری در مورد برنامه‌های دولت برای ادغام وزارت‌خانه‌ها، گفت: «این موضوع در هیت دولت در حال پی‌گیری است.» سید مجتبا ثمره هاشمی با اشاره به این‌که مجلس به دولت تکلیف کرده است که تعداد وزارت‌خانه‌ها را کم کند، خاطرنشان کرد: «در حال حاضر مطالعات کارشناسی در این زمینه در حال انجام است که سال آینده برنامه دولت در این زمینه مشخص و اعلام خواهد شد.»

تهران امروز

1) انتخاب فردوسی‌پور به عنوان مجری برتر

http://www.tehrooz.com/

پنج‌شنبه گذشته مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما در برنامه‌ای با عنوان تجلیل از مجریان برتر سیما میزبان چهره‌هایی بود که در میان مردم جای‌گاه خاصی دارند. در این مراسم علی دارابی معاون سیمای رییس سازمان صدا و سیما به‌رغم تمام انتقادات سیاسی – ورزشی که متوجه عادل فردوسی‌پور و برنامه «90»‌ اش بود از او به عنوان مجری برتر و برگزیده شبکه سه تجلیل کرد تا به نوعی نشان دهد حاشیه امنیت برای فعالیت فردوسی‌پور و برنامه جنجالی‌اش در سیما هم‌چنان فراهم است.

2) طرح مبهم چاوز برای پایان بحران لیبی

http://tehrooz.com/1389/12/14/TehranEmrooz/567/Page/1/

بیم آن می‌رود که با تداوم بحران این کشور وفرو افتادن در دام جنگ داخلی، این کشور استراتژیک شمال آفریقا به افغانستان، سومالی یا سودان دیگری بدل شود.

طرح چاوز بر این مسئله تکیه دارد که هیتی از نمایندگان کشورهای آمریکای لاتین، اروپا و خاورمیانه به لیبی سفر کنند تا مقدمات حل مسالمت‌آمیز تنش‌ها میان مخالفان و رژیم قذافی را به وجود آوردند.»

دنیای اقتصاد

1) انتقاد لاریجانی از نحوه تنظیم بودجه عمرانی 90

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245678

علی لاریجانی که روز پنج‌شنبه به ایلام سفر کرده بود، در جلسه شورای اداری استان ایلام با اشاره به این‌که در توزیع منابع عمرانی بودجه سال 90 نگاه چندان عادلانه‌ای وجود ندارد، گفت: «اگرچه دولت نیز قطعن دلیل‌هایی برای تدوین بودجه به این شکل دارد، اما نشست مشترک هیت رییسه مجلس و کمیسیون تلفیق با هدف عادلانه کردن تخصیص منابع انجام گرفته و طرح‌هایی نیز در این باره تدوین شده است.»

2) شکایت کوچک‌زاده از علی مطهری

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245738

سایت جهان نیوز، وابسته به علی‌رضا زاکانی نوشت: «بعد از شکایت علی مطهری، نماینده تهران از هتاکان به فائزه ‌هاشمی، مهدی کوچک‌زاده، دیگر نماینده تهران از علی مطهری به قوه‌ قضاییه شکایت کرد.» به گزارش جهان نیوز، در بخشی از شکایت نامه سرگشاده کوچک‌زاده خطاب به رییس دست‌گاه قضایی آمده است: با توجه به تذکر آقای مطهری در فراز آخر شکایتی که برای شما ارسال نموده مبنی بر این‌که «اگر امروز کوتاهی شود، این پدیده شوم (منظور فحاشی) دامن همه را خواهد گرفت و این لکه ننگ بر دامان انقلاب اسلامی‌باقی خواهد ماند» این شکایت را تنظیم و به محضرتان تقدیم می‌دارم.

کوچک زاده افزوده است: «امید است به موازات دستوری که برای رسیدگی به شکایت ایشان صادر می‌فرمایید امر فرمایید تا به شکایت این‌جانب «مهدی کوچک‌زاده»‌، که به‌رغم ارادت قلبی به بزرگان و بزرگزادگان واقعی هیچ نسبتی اعم از سببی و نسبی با هیچ بزرگ و بزرگ‌زاده‌ای ندارم، نیز رسیدگی نمایند تا بی‌طرفی دست‌گاه قضا بر همگان اثبات شود و نتوانند ادعا کنند که در این کشور برخی بزرگ‌زادگان از همه قید و قانونی آزادند و این فقط ضعفا و غیرمرتبطین با بزرگ‌زادگانند که به خطاهای‌شان رسیدگی می‌شود.»


 


خبر / رادیو کوچه

سیدمحمد خاتمی در دیدار با فاطمه تاجزاده فرزند کوچک سید‌مصطفی تاجزاده و فخرالسادات محتشمی‌پور که اینک هر دو در بازداشت نیروهای امنیتی هستند ضمن اظهار تاسف و تاثر از بازداشت فخرالسادات محتشمی‌پور گفت‌: «اعتقاد دارم این‌گونه برخوردها و بازداشت‌ها هیچ اثری ندارد.»

وی در ادامه عنوان کرد: «این بازداشت‌ها جز آن‌که به زیان جمهوری اسلامی تمام می‌شود و باعث سو‌استفاده کسانی می‌شود که با اصل نظام موافق نیستند.»

به گزارش تحول سبز، رییس جمهوری سابق ایران در این دیدار افزود‌: «انتظارمان این بود که در آستانه سال نو زندانیان سیاسی از جمله سیدمصطفی تاجزاده عزیز را آزاد کنند نه آن‌که همسرش را نیز بازداشت کنند.»

وی از فخرالسادات محتشمی‌پور به‌عنوان فردی ثابت‌قدم که همواره غم‌خوار و هم‌راه خانواده‌های زندانیان سیاسی بوده نام برد و ابراز امیدواری کرد او و همه زنان آزاده دربند و زندانیان سیاسی قبل از آغاز سال جدید آزاد شوند.

در این دیدار فاطمه تاجزاده از نحوه دستگیری مادرش و تفتیش شبانه منزل مسکونی‌شان توسط ماموران امنیتی بدون حضور خودش یا کسی از بستگان‌شان گزارش داد و خبر داد که هنوز به طور رسمی اطلاعی از وضعیت فخرالسادات محتشمی‌پور ندارد و به مادرش اجازه تماس تلفنی نیز داده نشده است.

بیشتر بخوانید:

«ورود به منزل تاجزاده و ضبط وسایل شخصی»


 


سیدمحمد خاتمی:

«بازداشت فعالان مدنی و سیاسی به زیان دولت است»

خبر / رادیو کوچه

سیدمحمد خاتمی در دیدار با فاطمه تاجزاده فرزند کوچک سید‌مصطفی تاجزاده و فخرالسادات محتشمی‌پور که اینک هر دو در بازداشت نیروهای امنیتی هستند ضمن اظهار تاسف و تاثر از بازداشت فخرالسادات محتشمی‌پور گفت‌: اعتقاد دارم این‌گونه برخوردها و بازداشت‌ها هیچ اثری ندارد.»

وی در ادامه عنوان کرد: «این بازداشت‌ها جز آن‌که به زیان جمهوری اسلامی تمام می‌شود و باعث سو‌استفاده کسانی می‌شود که با اصل نظام موافق نیستند.»

به گزارش تحول سبز، رییس جمهوری سابق ایران در این دیدار افزود‌: «انتظارمان این بود که در آستانه سال نو زندانیان سیاسی از جمله سیدمصطفی تاجزاده عزیز را آزاد کنند نه آن‌که همسرش را نیز بازداشت کنند.»

وی از فخرالسادات محتشمی‌پور به‌عنوان فردی ثابت‌قدم که همواره غم‌خوار و هم‌راه خانواده‌های زندانیان سیاسی بوده نام برد و ابراز امیدواری کرد او و همه زنان آزاده دربند و زندانیان سیاسی قبل از آغاز سال جدید آزاد شوند.

در این دیدار فاطمه تاجزاده از نحوه دستگیری مادرش و تفتیش شبانه منزل مسکونی‌شان توسط ماموران امنیتی بدون حضور خودش یا کسی از بستگان‌شان گزارش داد و خبر داد که هنوز به طور رسمی اطلاعی از وضعیت فخرالسادات محتشمی‌پور ندارد و به مادرش اجازه تماس تلفنی نیز داده نشده است.

………………………………………………………….

از سوی دادستانی شهربابک صورت گرفت،

«احضار یکی از دراویش گنابادی در تبعید»

خبر / رادیو کوچه

امیرعلی محمدی‌لباف، از دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی که در سال 1387 توسط اداره‌ اطلاعات بازداشت و با صدور حکمی از سوی دادگاه‌ قم به «شهر بابک» تبعید شده بود، از سوی دادستانی ‌این شهر  احضار شده است.

به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، آقای لباف در سال 1387، به دلیل اقامه نماز جماعت توسط ماموران اداره اطلاعات قم بازداشت و با صدور حکم دادگاه آن شهرستان، پس از تحمل نه ماه حبس، با اتهام تشویش اذهان عمومی، تشویش اذهان مراجع و مقامات رسمی و توهین به مقدسات اسلام، به تحمل 74 ضربه شلاق، پنج سال زندان و 10 سال تبعید محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر از اتهام توهین به مقدسات تبرئه و نسبت به اتهام نشر اکاذیب، ‌علاوه بر 74 ضربه شلاق به 5 سال اقامت اجباری در شهر بابک محکوم شد‌.

دلیل احضار آقای لباف که سومین سال تبعید‌ خود را در شهربابک می‌گذراند، به دادستانی  این شهر  مشخص نشده است.

………………………………………………………….

از سوی دادسرای گناباد فراخوانده شد،

«احضار یک درویش برای اجرای حکم حبس»

خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، علی مروی، از دراویش نعمت‌الهی معترض به برخورد دادستانی شهرستان گناباد با دراویش این شهرستان، برای اجرای حکم به دادسرای گناباد احضار شده است.

به گزارش خبرنگارسایت مجذوبان نور، آقای مروی که هم‌راه 23 درویش گنابادی دیگر در اعتراض به تعرض‌ نیروهای اطلاعاتی و قضایی به حقوق قانونی دراویش، مقابل دادستانی آن شهرستان حاضر شده بود، از سوی ماموران امنیتی به سازمان‌دهی این گروه بیست و چهارنفره متهم شد و سرانجام  دادگاه او را به 5 ماه حبس، 50 ضربه شلاق و یک سال  تبعید محکوم کرد.

متهمان دیگر این پرونده‌ نیز به تحمل شلاق و حبس محکوم شده‌اند.

………………………………………………………….

رقابت‌های وزنه‌بردای قهرمانی ایران‌،

«‌بهداد سلیمی رکورد وزنه‌بردای دنیا را شکست»

خبر / رادیو کوچه

بهداد سلیمی روز جمعه در رقابت‌های دسته فوق‌سنگین وزنه‌بردای قهرمانی ایران در حرکت یک‌ضرب با رکورد 214 کیلوگرم، یک کیلوگرم رکورد دنیا را افزایش داده است.

به گزارش ایسنا، او در حرکت دو ضرب نیز پس از آن‌که وزنه 245 کیلوگرم را بالای سر برد دو بار پیاپی در مهار وزنه 260 کیلوگرم ناکام ماند. او در صورتی که می‌توانست این وزنه را بالای سر ببرد حد نصاب جدیدی در حرکت مجموع جهان با رکورد 474 کیلوگرم به ثبت می‌رساند.

به طور کلی سلیمی روز گذشته با رکورد مجموع 459 کیلوگرم قهرمان ایران شد.

………………………………………………………….

لیگ برتر فوتبال ایران،

«برد استیل آذین با سلطان»

خبر / رادیو کوچه

جمعه و در روز نخست هفته بیست و پنجم لیگ برتر فوتبال ایران، استیل آذین پس از هفته‌ها ناکامی سه بر یک مقابل صبای قم پیروز شد و یک پله از قعر جدول رده‌بندی فاصله گرفته است.

هم‌چنین شاهین بوشهر با یک گل سایپا را شکست داد و ملوان انزلی با همین نتیجه راه آهن را پشت سر گذاشت.

دیدار تیم‌های فولاد خوزستان و صنعت نفت آبادان هم با برتری ۴ بر ۱ فولاد به پایان رسید.

رقابت‌های این هفته روزهای شنبه تا دوشنبه دنبال خواهد شد.

………………………………………………………….

پلیس بین‌المللی،

«صدور حکم بازداشت معمر قذافی رهبر لیبی»

خبر / رادیو کوچه

پلیس بین‌المللی، اینترپل، روز جمعه 4 مارس اعلام کرد حکم بازداشت معمر قذافی رهبر لیبی و 15 تن از نزدیکانش را صادر کرده است.

به گزارش العربیه، این حکم در پی تصمیم دادگاه جنایی بین‌المللی مبنی بر پی‌گرد قذافی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و نیز قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه رهبر لیبی و فرزندان و نزدیکانش صادر شد‌.

به موجب قطع‌نامه شورای امنیت که توسط فرانسه و بریتانیا تهیه شده است سرکوب معترضین در لیبی جنایات ضد بشری به شمار آمده و باید به دادگاه جنایی بین‌المللی ارجاع شود.

در همین حال گزارش های دریافتی از لیبی حاکی است که درگیری‌ها میان نیروهای هوادار قذافی و انقلابیون این کشور، از شهر البریقه در شرق تا الزاویه در غرب هم‌چنان ادامه دارد و پایتخت این کشور نیز شاهد تظاهرات مخالفان رهبر لیبی بود و نیروهای ضد شورش با استفاده از گاز اشک آور وشلیک هوایی آنان را متفرق کردند‌.

انقلابیون در شرق لیبی اعلام داشتند که شهر نفتی راس لانوف کاملن در اختیار آنان است و نیروهای طرف‌دار قذافی را از شهر بیرون کرده‌اند‌.

بر اساس گزارش های رسیده از شهر زاویه در غرب لیبی که در نزدیکی پایتخت این کشور قرار دارد نیروهای دولتی این شهر را به شدت گلوله باران کردند که در نتیجه آن شماری از شهروندان کشته و یا زخمی شدند‌.

هم‌چنین مخالفان قذافی توانستد روز جمعه شهرک العقیله در نزدیکی شهر نفتی البریقه در شرق لیبی را به کنترل خود در‌آورند‌.

اسامی افرادی که اینترپل حکم بازداشت آن‌ها صادر کرده است:

1-معمر محمد ابو منار قذافی‌، رهبر انقلاب، فرمانده کل قوا.

2-دکتر عبدلقادر محمد البغدادی‌، رییس دفتر ارتباط کمیته‌های انقلابی.

3-ابوزیاد عمر دوردا، مدیر سازمان امنیت خارجی لیبی.

4-سرلشکر ابوبکر یونس، وزیر دفاع.

5-عایشه معمر قذافی، دختر معمر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

6-هانیبال معمر قذافی، پسر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

7-معتصم قذافی، پس قذافی و مسوول امنیت ملی و هم‌کاری با رژیم.

8-سعدی قذافی، پسر قذافی و فرمانده عملیات سرکوب تظاهر‌کنندگان.

9-سیف الاسلام قذافی، پسر قذافی و مدیر بنیاد قذافی.

10عبدالقادر یوسف دیبری، رییس محافظت قذافی.

11-معطوق محمد معطوق، دبیر واحد‌های جوانان کمیته‌های  انقلاب (‌بسیج).

12- محمد سعید الدام قذاف، پسر عمو ی قذافی مسوول خرید اسلحه و کشتار مخالفین رژیم در اروپا.

13-خمیس معمر قذافی، پسر قذافی و فرمانده واحد سرکوب.

14- سیف العرب قذافی، پسر قذافی و هم‌کاری با رژیم.

15- سرهنگ عبداله السنوسی ، برادر زن قذافی و رییس سازمان امنیت نظامی

………………………………………………………….

با تودیع قرار وثیقه،

«‌آزادی نماینده اصلاح‌طلب دوره پنجم و ششم»

خبر / رادیو کوچه

شهر‌بانو امانی، نماینده  مجالس پنجم و ششم، روز چهارشنبه، بعد از دو هفته بازداشت، با سپردن قرار وثیقه از زندان آزاد شده است.

به نقل از روزنامه مردمسالاری  با نظر مراجع قضایی قرار بازداشت این فعال اصلاح‌طلب، شکسته و تبدیل به قرار وثیقه شد که پس از تامین وثیقه و طی شدن مراحل اداری، وی از زندان آزاد شد.

بر اساس گزارش فوق، شهربانو امانی با قرار وثیقه‌ای مبلغ یک‌صد و پنجاه میلیون تومان آزاد شده است.

این نماینده مجلس شورای اسلامی در زمان آخرین انتخابات ریاست جمهوری از فضای رسانه‌ای ناعادلانه انتخابات گله کرده و گفته بود: «هیچ دولتی به اندازه دولت نهم از حمایت‌های ویژه نهادهای مختلف برخوردار نبوده است.»

………………………………………………………….

توسط نیروهای اداره اطلاعات صورت گرفت،

«بازداشت سام محمودی از اعضای روزنامه شرق»

خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، دهم اسفندماه، سام محمودی‌سرایی دبیر سرویس کتاب روزنامه شرق توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شده است.

به گزارش هرانا، سام محمودی‌سرایی پس از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

گفتنی ست این ششمین عضو از روزنامه‌نگاران روزنامه شرق است که طی ‌ماه‌های اخیر بازداشت شده‌اند.

پیش از این نیز غلامحسین روستایی، ریحانه طباطبائی، مازیارخسروی و نزهت امیرآبادی از اعضای روزنامه شرق بازداشت شده بودند که از این جمع خانم نزهت امیر‌آبادی هم‌چنان در بازداشت به سر می‌برد.

شایان ذکر است که سام محمودی سرایی، در پی حوادث ۶ دی ماه سال گذشته نیز بازداشت شده بود. وی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه سال ۸۸ به قید وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

………………………………………………………….

شورای هماهنگی راه سبز امید:

«روز زن، روز حمایت از همسران موسوی و کروبی»

خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، سیزدهم اسفندماه، شورای هماهنگی راه سبز امید، که پیش از این فرخوان‌های مربوط به جنبش مردمی ایران موسوم به جنبش سبز را اعلام کرده است در آستانه روز جهانی زن، 8 مارس، بیانیه‌ای را منتشر کرده است.

متن این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

مشارکت پرشور مردم در اعتراض به زندانی کردن رهبران جنبش سبز و همسرانشان از سوی حاکمیت در روز 10 اسفند در خیابان‌های تهران و شهرستان‌ها پویایی و زنده بودن این جنبش مدنی و حقوق محور را به رغم فضای پلیسی و امنیتی حاکم و تمهید هزاران نیروی نظامی و شبه نظامی برای جلوگیری از این حضور به نمایش گذاشت‌.

جنبشی که بیش از بیست ماه است به رغم همه سرکوب‌ها و زندان‌ها و شکنجه‌ها با صبر و استقامت راه به‌سوی آزادی و عدالت و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و نفی هرگونه استبداد و خود‌کامگی را به مدنی‌ترین وجه هم‌پای رهبران خود پیموده و در رسیدن به این اهداف لحظه‌ای تردید به‌خود راه نداده است و قطعن تا دست‌یابی به نتیجه از پای نخواهد نشست‌. شورای هماهنگی راه سبز امید وظیفه خود می‌داند از این‌ همه احساس وظیفه و شور نسبت به وضعیت رهبران جنبش آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حضور خیابانی سبزها تقدیر و تشکر نموده و براین امر تاکید نماید که تا آزادی این رهبران باید به اعتراضات به هر شیوه‌ای که ممکن است ادامه داد تا حاکمیت در‌یابد که فکر و اندیشه آنان در ذهن و دل ما جاری است و به بند کشیدن آن‌ها جز این‌که برگ سیاه دیگری بر کارنامه حاکمیت اقتدارگرا اضافه کند اثر دیگری ندارد و فقط یک مطالبه دیگر بر فهرست مطالبات تاریخی جنبش سبز می‌افزاید و آن‌هم آزادی رهبران جنبش است که درستی راه و انگیزه پای‌داری سبزها را در برابر وضعیت نامطلوب کنونی دامن می‌زند‌.

در روزهای پیش روی « روز جهانی زن » را داریم‌. حضور فعال زنان در جنبش سبز را می‌توان با شهادت «‌ندا آقاسلطان‌» در روزهای آغازین و در پیشانی آن شناسایی کرد به‌گونه‌ای که به نماد این جنبش در سراسر جهان تبدیل شد‌، و این حضور را در همه روزهای سخت پشت سر گذاشته شده می‌توان در همه جا دید‌، از کهریزک تا اوین‌، از صبوری مادران وهمسران هزاران زندانی‌، و از هم‌راهی دکتر زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هم‌پای رهبران جنبش میرحسین موسوی و مهدی کروبی‌، که این‌ روز به همین دلیل به بند اسارت و زندان گرفتار آمده‌اند‌.

این دو بانوی سبز جلوه‌ای نو به جنبش داده و آن‌را از همه جنبش های تاریخ معاصرمان متمایز ساخته‌اند و این‌که این جنبش در پی دست‌یابی به جامعه‌ای است که در آن زنان هم‌پای مردان از همه حقوق انسانی و منزلت اجتماعی و سیاسی برخوردار شوند و هیچ‌گونه تبعیضی آن‌ها را از حضور فعال درعرصه عمومی محروم نکند.

در ویراست دوم منشور جنبش که به امضای دو رهبر زندانی رسیده‌، تصریح شده است‌: «حضور موثر زنان در جنبش سبز را باید فرصتی برای برداشتن گام‌هایی بلندتر در جهت رفع تبعیض‌های جنسیتی و تحقق مطالبات برحق آنان شمرد. جنبش سبز حمایت همه جانبه و هم‌راهی با جنبش زنان را در زمره اولویت‌های بنیادین خویش می‌داند و معتقد به این ضرورت تاریخ اجتماعی ایران است که زنان علاوه بر ایفای نقش مهم خود در خانواده، به‌عنوان هویتی مستقل، جای‌گاه بایسته خویش را در جامعه بازیابند. «روزسه‌شنبه 17 اسفند(8 مارچ) فرصت دیگری برای پیوند «‌روزجهانی زن‌» با جنبش سبز مردم ایران در پی‌گیری مطالبات جامعه زنان ماست‌، از این‌رو شورای هماهنگی راه سبز امید هم‌راهی و همگامی خود را با برنامه‌های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاس‌داشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع‌های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت می‌نماید و از هم‌راهان سبز می‌خواهد که فعالانه در برنامه‌های این روز شرکت نمایند.»

………………………………………………………….

فرمانده سپاه صاحب‌الامر قزوین:

«موسوی و کروبی سامری و حامیان آن‌ها گوساله‌اند»

خبر / رادیو کوچه

فرمانده سپاه صاحب‌الامر قزوین، شام‌گاه پنج‌شنبه، در اظهار نظری رهبران معترضان به دولت را سامری و حامیان آن‌‌ها را «گوساله» خوانده و اظهار داشت که «اگر نتیجه انتخابات مجلس نتیجه‌ای نباشد که در راستای ارزش‌های ما باشد سال 91 سالی بسیار خطرناک و حتا خونین است.»

به گزارش خبرگزاری فارس، سالار آبنوش، فرمانده سپاه صاحب‌الامر استان قزوین در همایش ناظران شورای نگهبان استان که در سالن مطهری قزوین برگزار شد، گفت: «در عصر حضرت موسی کسانی منحرف و گوساله‌پرست شدند در حالی که خورشید تابانی چون موسی وجود داشت و این گوساله‌پرستی ننگی است که پاک نمی‌شود.»

وی در ادامه عنوان کرد: «در آن زمان با وجود حضرت موسی و آن همه نشانه و دلیل مردم گوساله ‌پرستیدند و در عصر ما نیز آدم‌هایی مانند موسوی و کروبی سامری ما بودند که عده‌ای گوساله آن‌ها را پرستیدند.»

آبنوش در خصوص تحرکات مخالفان اعلام کرد: «ما مسوولیت خطیری داریم، باید مواظب باشیم که این انقلاب به انحراف کشیده نشود، تا چند روز قبل وحشت‌مان از فتنه بود، البته فتنه واقعی و عمیقی بود و خداوند متعال عنایت کرد و در سایه مدیریت و صفای وجود موسای زمان، فتنه خاموش شد.»

آبنوش، با اشاره به دوران اصلاحات خاتمی، دوم خردادی‌ها را طرف مقابل خود دانسته و تاکید کرد‌: «ما گروهی داشتیم که با عناوین اصلاحات، دوم خرداد و فتنه که همه یکی بود طرف مقابل ما بودند و امروز چیزی وسط به نام انحراف درست شده که باید با چشمان تیز و ارتباط صاف با خدا از پروردگار مدد بخواهیم زیرا پیچیدگی آن‌قدر بالاست که تشخیص دادن بسیار سخت است.»

فرمانده سپاه صاحب‌الامر قزوین در بخش مهمی از سخنان خود بدون اشاره به برخورد نیروهای امنیتی و انتظامی با معترضان تصریح کرد: «اگر نتیجه انتخابات مجلس نتیجه‌ای نباشد که در راستای ارزش‌های ما باشد سال 91 سالی بسیار خطرناک و حتا خونین است به طوری‌که صاحب‌نظرانی که قدرت تحلیل دارند و تاکنون مسایل را به درستی پیش‌بینی کردند، بیان داشتند که اگر مجلس بعد مجلس سالمی نباشد سال 91 فتنه، خونین است زیرا با هم می‌جنگیم و جریان انحراف سردرمی‌آورد.»

این فرمانده سپاه ضمن دستور به ناظران شورای نگهبان برای دقت بیش‌تر تاکید کرد‌: «اسناد و مدارک و اطلاعات صحیح در این خصوص جمع شود و کسی که باید پذیرفته نشود، رد شده و به کسی که باید تذکر داده شود نیز تذکر داد.»

………………………………………………………….

در اعتراض به عدم تحقق وعده‌های داده شده،

«اعتصاب کارگران در تهران و تبریز»

خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌ها از ایران، کارگران مجتمع پتروشیمی تبریز و کارخانه لاستیک البرز تهران دست به تجمعی اعتراضی زده‌اند. حدود ۱۸۰۰ کارگر پیمان‌کار مجتمع پتروشیمی تبریز به قراردادی نشدن خود از سوی مدیران این مجتمع دست به اعتراض زده‌اند.

به گزارش ایلنا، این اقدام مدیریت مجتمع پتروشیمی تبریز، برخلاف مصوبه هیت دولت در زمینه تبدیل وضعیت استخدام کارگران متخصص و فنی پیمانی به وضعیت قراردادی بوده است.

بر اساس این گزارش، ۱۸۰۰ کارگر مجتمع پتروشیمی تبریز در روزهای گذشته اقدام به تجمع در مقابل این واحد تولیدی کرده‌اند.

بر اساس برخی گزارش‌های غیر رسمی، کارگران مجتمع پتروشیمی تبریز هم‌چنین خواستار افزایش دست‌مزد متناسب با رشد تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات و برخورداری از امکانات رفاهی و بیمه شده‌اند.

تاکنون خبری در مورد واکنش مقام‌های دولتی و نیز مدیریت مجتمع پتروشیمی تبریز در قبال این اعتراض کارگران منتشر نشده است.

هم‌زمان، به گفته یک فعال کارگری در تهران، صدها تن از کارگران کارخانه لاستیک البرز، کیان تایر سابق، روز چهارشنبه در مقابل این کارخانه، در حاشیه آزاد راه آیت‌اله سعیدی تجمع و تحصن کردند.

این اقدام دو روز پس از تحصن صدها کارگر این کارخانه هم‌راه با خانواده‌هایشان در مقابل این کارخانه صورت گرفت.

به گزارش سحام نیوز، به دلیل جمعیت زیاد تحصن‌کنندگان در روز دهم اسفند، نیروهای پلیس و یگان ویژه از درگیر شدن با آن‌ها خودداری و تنها از پیوستن مردم به آن‌ها جلوگیری کردند.

پیشتر نیز به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، بیش از ٣۰۰ نفر از کارگران لاستیک البرز روز هفتم اسفند در مقابل بخش‌داری چهاردانگه در اعتراض به شرایط خود دست به تجمع اعتراضی زدند و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند.

این اعتراض ها در واکنش به پرداخت نشدن حداقل ۵۰ درصد عیدی و نیز حقوق معوقه کارگران صورت گرفته است.

لازم به اشاره است در ماه‌های اخیر، گزارش‌های بسیاری در مورد اعتراض‌ها و اعتصاب‌های کارگران در آبادان، کرمانشاه، رشت، اهواز، اصفهان و شیراز انتشار یافته است.

………………………………………………………….

در اسکندریه روی داد،

«حمله تظاهرکنندگان مصری به نیروهای امنیتی»

خبر / رادیو کوچه

در پی حمله تظاهرکنندگان مصری به مقر نیروهای امنیتی در شهر اسکندریه و تیراندازی پلیس، چند نفر مجروح شده‌اند. تظاهرکنندگان زمانی به مقر نیروهای امنیتی حمله کردند که گزارش‌هایی درباره تلاش ماموران امنیتی برای از این بین بردن اسناد و مدارک محرمانه منتشر شد.

به گزارش الجزیره، روز جمعه و پس از حمله تظاهرکنندگان به مقر نیروهای امنیتی، ارتش مصر وارد عمل شد و ساختمان را در اختیار گرفت.

شاهدان عینی گفتند که نیروهای امنیتی پیش از حمله در حال از بین بردن مدارک محرمانه بودند.

نیروهای امنیتی مصر به نقض گسترده حقوق بشر و بدرفتاری با بازداشت‌شدگان و مخالفان سیاسی متهم هستند.

یکی از خواسته‌های معترضان مصری، انحلال نیروهای امنیتی این کشور بوده است.

عصام شرف، نخست وزیر جدید مصر روز جمعه در جمع تظاهرکنندگان در میدان تحریر قاهره حاضر شد و به آن‌ها وعده داد به خواسته‌هایشان برای ایجاد تغییر در سیستم سیاسی کشور عمل خواهد کرد.

او همچنین گفت اگر نتواند اصلاحات دموکراتیک را به اجرا بگذارد، از سمت خود کناره‌گیری خواهد کرد.

دولت انتقالی مصر همچنین در روز جمعه اعلام کرد همه پرسی قانون اساسی این کشور در نوزدهم مارس، چهارده روز دیگر، برگزار خواهد شد.

انتخابات ریاست جمهوری و عمومی مصر نیز قرار است شش ماه دیگر برگزار شود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته