-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

Latest News from Iran Free for 03/09/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



آزادی بیان- کارتون تازه ای از کیانوش رمضانی با مضمون هشتم مارس، روز جهانی زن

روز جهانی زن- کیانوش رمضانی
سایر کارتون ها و نوشته های کیانوش رمضانی در آزادی بیان

 

نقل و بازانتشار مطالب و محتوای سایت آزادی بیان تنها با ذکر منبع مجاز است.


 


پریسا ساعدخیزش جنبش سبز علیه استبداد مذهبی بویژه حضور گسترده و پیشتازانه زنان در این جنبش ماهیت و هویت متفاوت جامعه جوان، اگاه و ازادیخواه ایران را با حکومتی عقب مانده، سرکوبگر و انسان ستیز بر جهانیان اشکار نمود . چالش گسترده و چشمگیر زنان ایران در مبارزات خونین ۸۸ با حکومتی که ماهیتا با حق خواهی و آزادی زنان خصومتی تاریخی دارد بدعتی تاریخ ساز بود.

تصاویر زنان آزاده، و رزمنده ایران که با دادخواهی سمبولیک رای من کو، در رسانه های بین المللی به نمایش گذارده شد، هویت مبارز و آزادیخواه زنان  ایران را در جهان به ثبت رساند. برخورد توحش آمیز  حکومت ترور با زنان رزمنده ایران ، مقاومت،جسارت و پایداری انان، علیرغم زندان ، ترور و شکنجه ،جامعه جهانی را به تحسین واداشت و  جایگاه مبارزات حق طلبانه زنان ایران را در سطح جهان شاخص و متمایز نمود .

زنان ایران می دانند زبان تساهل و تعامل با حکومتی که با هیچ زبانی جز زبان خشونت اشنا نیست، نه عقلانی است و نه متمدانه.  زمان این زبان نیز با حکومت های خودکامه بپایان رسیده است ، بنابراین  نمیتوان در بن بست اصلاحات نیرو و انرژی جمعی را بیش از این به هرز داد و در لابلای قوانین فقهی به جستجوی تغییر گشت.

خیزش حق طلبانه و تاریخ ساز زنان ایران بر علیه حکومت ترور، فرایندیست ویژه که تا کنون نیز در هیچ یک از جنبشهای موجود در مناطق دیگر که به دادخواهی علیه رژیمهای دیکتاتوری برخاسته اند به چشم نخورده است . جنبش ضد استبدادی مصر بعنوان نمونه، و حضور کمرنگ و حاشیه ای قشر خاصی از زنان , خود ملاکی است از رشد , اگاهی و شجاعت زن ایرانی که در  خط مقدم جنبش مدنی ایران , در برابر خشونت مرگ زای و ویرانگر دستگاه سرکوب نقشی تعین کننده و جهت دهنده ایفا نمود و عملانیز تاکنون نقشی پیشتازانه و سمت و سو دهنده بعهده دارد.

در ابن میان رنجنامه مبارزات زنان ایران , در طول ۳۱ سال گذشته  حکایتی است از چالشگری خستگی ناپذیر  زنانی که با دردها ، رنجها و جانباختگی ها در صحنه  حضوری مقاوم داشته ، و شیوه های گوناگون دادخواهی ها و حق طلبی های بر حق خود را در خطوط درهم پیچیده مبارزات سیاسی ـاجتماعی با قامتی بلند پیموده اند. اگر چه هنوز همچنان در پیچ وتاب این مسیر ناهموار در چالش اند اما حضور قاطع و خلاق و پایدارشان انچنان دستگاه حاکمه را هراسمند ساخته است که  ستم علیه زنان , اعمال زور و قوانین زن ستیز،  گستره ای روز افزون پیدا کرده است.

از سویی دیگر گذر از تجربیات و سویه های گوناگون مبارزه، بویژه  عبور  از مسیر بی حاصل رفرم،   و بها دادن به نظریه ناکارامد و بن بست زای اصلاحات ، واقعیی غیر قابل انکار را در برابر زنان بویژه زنان  رفرمیست به نمایش می گذارد .با درک تجربی این اصل که تغییر و رفرم  قوانین زن ستیز در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، حتی در بهترین شکل  ان صوری و مقطعی است و نه بنیادی و ماهوی،  در شرایطی که «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی‌، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی باید بر اساس موازین اسلامی  باشد»، چگونه میتوان با خوش خیالی و رویا پروری  و با اصرار به حفظ قانونی‌ که ماهیتاً بر تبعیض، شهروند ستیزی، و استبداد مطلقه ولایی استوار است، از تغییر ، اسلام رحمانی و حقوق بشر سخن گفت؟ آن هم با چشم پوشی آشکار از تناقص و تضاد دو مکتب متفاوت که همواره در تقابل با یک دیگر بوده‌اند.

واقعیت این است که ساختارگرایانی که  امروز علیه قانون شکنی حاکمیت به مخالفت برخاسته اند ، علیرغم شعارهای انسان دوستانه مبتنی بر حاکمیت مردم ، تلاش در تحکیم نظام  و تحمیل وقوانینی  دارند  که حقوق شهروندی درج شده در آن، حتا در بهترین شکل ممکن، ضمانت اجرایی ندارد. .

این واقعیت تلخ تاریخی را  میتوان در عملکرد و حاکمیت خشونت بار فقها و پیروان سرکوبگر انان در ۳۱ سال گذشته ,  مورد ارزیابی قرار داد. آنچه شاخص است حکومت ولایی حکومتی است بر خواسته از تعصب و آمیخته با خرافات مذهبی‌، که به رحمانیت اسلامی پشت کرده و مفاهیم دینی را تنها در چرخهء معیوب خشونت مقدس معنا می‌کند. این نظام تشنه قدرت ، سلطه گری و زن ستیزی است  و در این راه با جزمیت و سبوعیت حتا  دگر اندیشان روحانی را به اسارت، زندان، شکنجه و مرگ کشیده است چه رسد به حق و حقوق زنان که تحقق انرا بمثابه خطری بر علیه ماهیت و تمامیت خود تلقی مینماید.

بدیهی است که ازمونهای چهارده سال مبارزه گام به گام ، این اصل  اشکار را به تثبیت رسانده است که  نه تنها رژیم ولایی گامی بسمت ترمیم و تصحیح مواضع ضدانسانی خود برنمیدارد ، بلکه عوامل سرکوب با اختیارات تام قادرند ،که با تعابیر و تفاسیر فقهی و دخل و تصرف در قانون،خودسرانه و عامرانه، خشونت بر علیه زنان را بیش از پیش تعمیم دهند.

تجلی این قدرت مطلقه  بر علیه  حق خواهی زنان را میتوان در لابلای  قوانین خانواده و اجتماع که هر روز سخت تر و محدود تر میشود مشاهده نمود. در چنین شرایطی ایا امید بستن به وعده های اصلاحی این و ان ، تضمین اجرایی در تداوم قوانین اصلاحی مورد نظر دارد ؟ در عین حال تجربیات  تاریخی مبارزات اصلاح طلبانه  نه تنها خصلت انعطاف ناپذیر و تمامیت خواه  رژیم ولایی  را برای  بسیاری از زنان که در خط رفرم مبارزه میکردند اشکارتر ساخته است ، بلکه  عبث بودن تئوریهای رفرمیستی را,  بیش از پیش شاخص نموده است. .

ذهنیت صیقل یافته زنان پس از گذر از تجربیات بهامند تاریخی و عبور از شیوه ها و سویه های گوناگون مبارزاتی  بویژه در سالهاِی اخیر، اینک ضرورت تغییر  بسمت یک دگرگونی بنیادی را مطلبد ، و نه ماندگاری در مطالبات   حداقلی غیرقابل تحقق ، آن هم با پرداخت هزینه های بزرگ.

زنان ایران امروز با این آگاهی که دادخواهی های بر حقشان ،با طرح شعارهای شفاف و قاطع ، و رویکرد به تغییرات  اساسی در مشی مبارزات سیاسی- اجتماعی ،( در این برهه حساس تاریخی که همزمانی با خیزش  ازایخواهانه جوامع دربند پیدا کرده است)  امری است تعین کننده  و سرنوست ساز، در برابر حکومت سرکوب ایستاده اند.

آنان می دانند زبان تساهل و تعامل با حکومتی که با هیچ زبانی جز زبان خشونت اشنا نیست، نه عقلانی است و نه متمدانه.  زمان این زبان نیز با حکومت های خودکامه بپایان رسیده است اگر این چنین نبود دنیا همچنان با مبارکها و قذافیها با چنین زبانی همچنان  به نرد گفتمان می نشست .  بنابراین  نمیتوان در بن بست اصلاحات  نیرو و انرژی جمعی را بیش از این به هرز داد و در لابلای قوانین فقهی به جستجوی تغییر گشت . بلکه  تغیر بنیادین همانا  حذف کلیت قوانین و نظامی است که با حقوق شهروندی دنیای امروز سر ستیز دارد..

با دریافت این اصل تجربی-تاریخی ،  همبستگی فراجناحی و فراگیر زنان  ازادیخواه، بزرگترین راهکار در برابر گسست های موجود است . اتحاد تشکلهای پراکنده زنان ، سازماندهی و انسجام نیروهای ازایخواه، بدیلی ست    راهگشا  جهت دهنده در رویارویی با دستگاه سرکوب. ارتباط‌ همه سویه ، ارگانیک و فراجناهی زنان در قالب نیرویی سازمان یافته و منسجم،  نه تنها بزرگترین حربه رهایی از چنگال استبداد مذهبی است بلکه هموارساز تغییری بنیادی در مشی مبارزه بسمت سکولاردمکراسی خواهد بود.

در این میان  بازنگری تاریخی و نقدی شفاف از موانع بازدارنده شیوه های ازمون شده امریست ضروری. ازسوی دیگر بهره وری از نیروی اندیشه ، تخصص، و ظرفیت‌ها ی متفاوت  نیروهای ارادیخواه در تعیین و تبیین راهکارهای اثرگذار و ثمربخش  ، جنبش رهایی بخش زنان ایران را به یک کلّ قدرتمند و اثرگذار تبدیل خواهد کرد. بخت وری زنان امروز عبور از تجربیات تاریخی و هشیاری در شناخت نقش شاخص و تعین کننده خود در ایجاد تغییر است .  فرایند این دریافت تاریخی، ذهنبتی است که نوع مبارزه امروز زنان را با مبارزات دیروز متمایز مینماید.

دکتر پریسا ساعد

نوشته های پریسا ساعد در سایت آزادی بیان


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranfree-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranfree@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته