-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 01/02/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



گفتگوی «الان تی‌وی» با فائزه هاشمی
 


«سیلی» ویکی‌لیکس، واکنش سپاه

به نوشته ویکی‌لیکس، در جریانات پس از عاشورای سال گذشته و در جلسه شورای عالی امنیت ملی، محمدعلی جعفری از حرف‌های رئیس کابینه دهم عصبانی شده و سیلی محکمی به گوش وی نواخته است.

این گزارش به نقل از یک منبع آگاه سفارت آمریکا در باکو می‌افزاید، محمدعلی جعفری در این جلسه به احمدی‌نژاد گفته است: «تو اشتباه می‌کنی، در اصل تو باعث و بانی این دردسرها شدی و حالا می‌گویی به مطبوعات آزادی بیشتر بدهیم؟»

این گزارش می‌افزاید، محمود احمدی‌نژاد در توجیه پیشنهاد خود که شگفتی حاضران در جلسه شورای عالی امنیت ملی را در پی داشت،  خواستار بحث و گفت‌وگو درباره گام بعدی برای مقابله با تظاهرات مخالفان شده و گفته بود به دلیل این که  مردم احساس خفگی می‌کنند و برای تلطیف اوضاع لازم است،‌ آزادی‌های فردی و اجتماعی و نیز آزادی مطبوعاتی بیشتری داده شود.

این گزارش چهره‌ای قهرمانانه و حامی مردم از رییس کابینه دهم ارائه می‌کند و اضافه کرده که مدتی بعد احمد جنتی دبیر شورای نگهبان فرمانده سپاه و رییس دولت را با هم آشتی داده است.

این گزارش واکنش سپاه را به دنبال داشته و رمضان شریف، مسئول روابط عمومی این سازمان نظامی-اطلاعاتی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، گفته است: «به نظر می‌رسد کسانی که پشت پرده ویکی‌لیکس قرار دارند، سعی می‌کنند با استفاده از شهرتی که این سایت به خاطر اخبار خود به دست ‌آورده، اقدام به جریان‌سازی‌هایی مطابق خواسته‌های خود کنند.»

وی ضمن مضحک خواندن این خبر اضافه کرده: «هرچند ممكن است برخي اسناد ويكي ليكس خصوصا اظهارات و اسنادي كه آنها درباره خودشان مطالبي را منتشر مي‌كنند، صحت داشته باشد، اما به نظر مي‌رسد گردانندگان آن به دنبال بهره‌برداري از اخبار دروغيني هستند كه در لابلاي ديگر خبرها منتشر مي‌شود.»

سند دیگری که ویکی‌لیکس منتشر کرده و مسئول روابط عمومی سپاه یا سایر فرماندهان و مسولان ارگان‌های نظامی-اطلاعاتی به آن اشاره‌ای نکرده‌اند، استفاده از رزمی‌کاران برای سرکوب‌ معترضان و مخلافان سیاسی بوده است.

بر اساس سند منتشر شده این سایت به نقل از گزارشی که در اوایل سپتامبر سال ۲۰۰۹ میلادی توسط سفارت ایالات متحده آمریکا در باکو برای وزارت امور خارجه این کشور ارسال شده، به نقل از یک فرد «مطلع» آمده است دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی از باشگاه‌های رزمی برای سرکوب مخالفان سیاسی استفاده می‌کنند.

بر اساس این گزارش، به نقل از یک مربی ورزش‌های رزمی در ایران، باشگاه‌های خصوصی ورزش‌های رزمی و مدیران آنها به شدت تحت فشار قرار دارند، تا با دستگاه‌های اطلاعاتی و سپاه پاسداران در زمینه آموزش اعضای آنها همکاری کرده و همچنین به عنوان مجری سرکوب اعتراض‌ها و قتل‌های سیاسی عمل کنند.

این گزارش می‌افزاید، مربیان و مدیران باشگاه‌های ورزش‌های رزمی در ایران «به سختی»‌ می‌توانند استقلال خود را از سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی حفظ کنند.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است، کنترل باشگاه‌های رزمی بیشتر از آن که به دلیل هراس دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی از آنان باشد، به دلیل تمایل این ارگان‌ها برای استفاده از اعضای آموزش دیده آنها برای انجام «عملیات ویژه» است.

بر اساس این گزارش دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی از این باشگاه‌ها انتظار دارند، علاوه بر آموزش اعضای بسیج و سپاه، ترساندن مردم و سرکوب تظاهرات در انجام قتل‌های سیاسی نیز همکاری کنند.


 


یارنامه اول

دزدان بهمن ۵۷ آن قدر سرمست غرور بودند که هیچ‌گاه، حتی در کابوس‌های گاه‌گاه شبانه‌شان نیز نمی‌دیدند کمر شکسته صاحبخانه نه تنها دوباره راست شود که در خرداد ۸۸ به دادخواهی و بازخواهی یاقوت انقلابشان، در برابرشان تناور پنجه در پنجه شان اندازد.


اما اندک اندک سپاهیان سیاهی و سیاهی سپاهیان پدیدار شد. دجال بر منبر خدا نشست و امر به بصیرت‌سازی در دوزخ کهریزک داد. سید سفیانی تمام اذنابش را بسیج کرد و بسیجی و با ذکاوتی شیطانی مردمان ایران‌شهر دو تکه کرد، در بالاده سرنیزه‌های آغشته به خون یاران دادخواه و عفونت تن افتخار را برافراختند و روحشان را میخکوب ترس کردند.


 در پس دیوارهای نادیدنی چشم عوام نعره‌های مست‌خندانه زدند، اما نه آنقدر بلند که خواب مردم پایین ده را برآشفته سازد. در پایین ده نقاره‌چی‌ها در جام‌جم جادویی‌شان داستان‌ها را واژگونه کردند و تیغ را بدست محکوم در فراز و گردن جلاد مظلوم را فرود آوردند.


دی و بهمن آمد و عاشورا دوباره تکرار شد:


حر بازگشته، شیخ ریش سپید و سید سبز با دست‌های بسته، ناظر رقص گردن یاران با شمشیر شمر بودند و غریو هروله عوام، سیاهی لشکر یزید به شکرانه پیروزی امیرالمومنین بر طاغیان و یاغیان بالارفت، فتنه دشمنان خدا خوابید. اسیران دربیدادگاه سید سفیانی نشسته برسرنیزه‌های بصیرت، ناگاه از خواب بیدار شدند  و گواهی دادند بر سپیدی شب و سیاهی روز.


زمین خدا تنگ شد و سقف آسمان کوتاه

دست‌های افسوس برهم مالیدیم  و در کنج ها جام‌های جگرخون را جرعه جرعه بالا کشیدیم، بغض گلویمان رابست و اشک دیدگانمان را تار. نشستیم و گریستیم  تا مشک‌های اشکمان خالی شد و سبوهای هم و همتمان پر.


از شهرخدا به دیار شیاطین چشم کبود آمدیم تا سپاهی گرد آوریم، شاید مردم شهر خدا را آزاد کنیم، خدایی که پسران آزاده ایران‌شهر را به نکاح کاهنانش می‌آورد و شهری که هیچ مردمی در آن نبود، هرچه بود فقط نام خدا بود.


دست‌های آلوده به افسوس‌مان را شستیم و دست‌های یاری به یکدیگر دادیم، به این امید که دست یاران دستیار شود.


برآن شدیم تا ارتشی گردآوریم، ارتشی نه از مردان گردان فراز و سینه‌های سترگ که از سرهایی اندیشناک و از دل‌هایی عزم آهنین.


اما این یاران را شهریارانی باید، شهریارانی که شاید در غربت غربی خود را فراموش کرده‌اند و خاتم سلیمانی از انگشت بدر آورده‌اند. بی پرده بگوییم: هریک ازما به تنهایی مرغکی هستیم برای یک وعده شام اژدهای هفت سر سفیانی.


 بیایید به هم درآمیزیم و منان مرغکان را چندی در لانه ها واگذاریم که فقط سیمرغ  هماورد اژدهاست.


تخت محاسبه و ملاحظه را ترک کنید و برخیزید که شررهای خرداد ۸۸ خاکستر شد، این شعله‌ها باید دوباره افروخته شوند که اگر خاموش شود هرگز نیارد باز روشنایی. اما نه با هیمه‌های تن مردم که با آتش زدن درمشعل‌های سر مردم.


اما سخنی با شما دانامردم ایران‌شهر. نبرد را به کوه افکار مردمان و جنگل‌های زبان‌شان ببرید که بسیج سپاهیان سید سفیانی را یارای برآمدن براین کوه‌ها نیست و در جستجوی نغمه‌های آزادی در این جنگل‌ها گم خواهند شد، شکاراین هفت سر با شمشیر مقدر نیست، او را به تالار آیینه‌ها بکشانید تا دیو دیوانه شود.


                    به بهار سوگند که رویش هر گلی بهاری‌ست و صدای هر سیره‌ای  بهاری‌...

                            پس هرگل بشکفید و هرسیره بخوانید که بهاران شمایید .


 


جریمه چهار هزار تومانی فرج‌الله سلحشور


به گزارش ایسنا، جمال خندان ‌کوچکی، وکیل خانه سینما درباره حکم صادره گفت: «شعبه ۱۰۵۷ دادگاه عمومی جزایی تهران، آقای سلحشور را به جرم توهین به اعضای خانه سینما به پرداخت چهار هزار تومان جزای نقدی محکوم کرده که پس از تجدیدنظرخواهی متهم از دادنامه مذکور، شعبه ۲۷ دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز حکم را عینا تایید کرد.»

وی افزود: «در خصوص اتهام نشر اکاذیب نیز دادگاه با لحاظ توضیحات آقای سلحشور مبنی بر ارتکاب سهو و اشتباه و مواردی از این دست، برای وی قرار منع تعقیب صادر کرد.»

پیش از این، فرج‌الله سلحشور به خاطر سرقت ادبی به سه سال زندان و پرداخت یک میلیارد و پانصد میلیون تومان محکوم شده بود.

خرداد سال جاری رسانه‌ها نوشتند: نویسنده و کارگردان «یوسف پیامبر» در پی اثبات سرقت فیلمنامه این مجموعه در دادگاه دوم که بر اساس شکایت شهاب‌الدین طاهری شکل گرفته بود، به سه سال زندان و مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. عباس بابویهی رئیس هیئت کارشناسی پرونده شکایت شهاب‌الدین طاهری (نویسنده کتاب ــ فیلمنامه دوجلدی یوسف صدیق) علیه فرج‌الله سلحشور (نویسنده و کارگردان مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر») در خصوص حکم دادگاه دوم گفت: «مرحله اول دادگاه شکایت طاهری از سلحشور به محکویت این کارگردان مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» منجر شد.»

به گزارش خبرآنلاین، وی در ادامه افزود: «براساس حکم محکومیت در سرقت فیلمنامه «یوسف پیامبر»، فرج‌الله سلحشور کارگردان این مجموعه به ۷۰ درصد مجازات کیفری محکوم شد که شامل سه سال زندان است. ایشان همچنین به میزان ۲۰ درصد از آثار تهیه و ارائه شده شاکی استفاده غیرمجاز کرده که ارزش مادی این بخش از استفاده غیرمجاز معادل یک سوم از قیمت قرارداد تحقیق و نگارش فیلمنامه متهم با صدا و سیما است که محکوم به پرداخت مبلغ یک میلیاردو پانصد هزار تومان جریمه شده‌اند.»

پس از این حکم، سلحشور در نامه‌ای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه ضمن اظهار بی‌گناهی خود و درخواست برای دادگاه علنی نوشت: «در حالي كه بنده ده‌ها مدرك بر بي‌گناهي خود دارم كه تاكنون فرصت ارائه نيافته‌ام. از آن مقام محترم استدعا دارد. اگر قصد مساعدت به بنده را داريد دستور فرماييد كه پرونده‌اي براي دادرسي به دادگاه فرستاده شود و محاكمه نيز علني و در حضور ارباب مطبوعات برگزار شود.»

در بخشی از این نامه خطاب به رییس قوه قضاییه آمده است: «عزيز بزرگوار بنده فقط دادگاه و محاكمه مي‌خواهم و لاغير. محاكمه‌اي عادلانه، نه آنگونه كه سابق توسط قاضي حسينيان در غياب بنده اتفاق افتاد. من اگر مجرم هستم بايد محاكمه‌ و مجازات شوم و اگر نيستم در دادگاه بايد تبرئه و از من اعاده حيثيت شود. اگر پرونده مسكوت بماند دشمنان فرهنگي اين نظام بر بام رسانه‌ها و ماهواره‌ها جار خواهند زد كه سلحشور با پارتي بازي و حمايت حكومت از مجازات گريخت! اين نه به نفع قوه محترم قضاييه است نه به نفع بنده.»

خبرهای مربوط به سرقت ادبی و محکومیت او بیش از این انتشار نیافت. با این حال سلحشور کماکان خود را بی‌گناه می‌داند و در وبلاگی که از سال ۸۶ راه‌اندازی کرده دیدگاه‌های خود و نیز توهین و اتهام‌زدن به اهالی هنر از جمله نوری‌زاد، مخملباف و سایر هنرمندان را در آن منتشر می‌کند.


 


آیا اظهارات اخیر آقای خاتمی دال بر شکست طرح‌شان نیست؟

فایل صوتی مصاحبه

 

شما تا کی می‌خواهید اسلام را دین چماق بکنید و دین چماق نگه بدارید، فکر نمی‌کنید که این چماق روزی برسر شما بشکند؟ از تاریخ عبرت نمی‌گیرید؟ 

 

 در دوران قبل از اسلام، ایران به خود مغ کشان(روحانی کشی) دید و چندین بار این امر در تاریخ ایران تکرار شد، هربار هم که تکرار شد وقتی بود که روحانیت دین را در بیان قدرت از خود بیگانه کرد و ابزار سلطه کرد.

 

۱- آیا اظهارات اخیر آقای خاتمی درباره کف خواسته‌های اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات دال بر این نیست که آنها در طرحشان شکست خورده‌اند و می‌خواهند خودشان را باز هم بشکلی در مواضع ماقبل جنبش جا بیاندازند؟

 

 

بنابر قاعده تجربه شده در همه جامعه‌های بشری، هرگاه شما در محدوده قدرت با او گلاویز شوید، بازنده شمایید، برای اینکه آن محدوده، محدوده حاکمیت اوست. حتی اگر بخواهید در آن محدوده با قدرت حاکم گلاویز بشوید و پیروز بگردید، محتاج نیرویی بیشتر از رژیم هستید، که این نیرو در خود آن محدوده وجود ندارد، مگر بصورت کودتا!

 

اگر هم بخواهید از خارج محدوده رژیم نیرو بیاورید، یعنی به مردم بگویید شما کمک کنید که ما در درون رژیم بر آن‌دسته ایکه ستمکارترند غلبه کنیم یا اصلا بساط ستمگری را برچینیم، این گفته با در محدوده رژیم ماندن و با آن شرط‌ها که می‌گذارید، سازگار نیست، این تغییر است.

 

 

اگر بخواهید بگویید: «فشار از پایین، معامله در بالا»، این را هم هشت سال آزمودید و نتیجه نداد و آزموده را آزمودن خطاست، پشیمانی می‌آورد. اگر فکر می‌کنید که فشار مردم در طول زمان جنبش ۸۸ بدین سو، رژیم را ضعیف و ناتوان کرده و می‌توانید این شرایط را به او تحمیل کنید، ناچار می‌باید برای آن مردم که فشار آنها بزعم شما این وضعیت را بوجود آورده، حقوق قایل بشوید، والا اگر برای خودتان حقوق و سهم در قدرت قائل بشوید، این مردم می‌گویند: «پس ما وسیله‌ایم!» به شما یاری نمی‌رسانند، اینگونه حرف‌ها سبب می‌شود که به این نتیجه برسند که سروته یک کرباسید!

 

 

 

۲-آیا نحوه برکناری آقای متکی علامت این‌استکه آقای احمدی نژاد دارد به رهبر دهن کجی می‌کند(ظاهرا آقای متکی بجای گزارش به احمدی نژاد به رهبر گزارش می‌داده است) و می‌خواهد قدرت خودش را در سطح بین المللی نشان بدهد؟ تحلیل شما چیست؟

 

 

 

۳-نقش رحیم مشایی در حاکمیت کنونی چیست؟ ایشان ایدئولوگ است یا واقعا می‌خواهد بعنوان یک شخصیت سیاسی بعد از دوره آقای احمدی نژاد سعی کند قدرت را در دست بگیرد؟

 

کارهای مشایی می‌گوید رژیم ایران از لحاظ اندیشه راهنما در بن‌بست کامل است، به‌ترتیبی که نه مقام ولایت فقیه و نه روحانیون مدافع ولایت فقیه از پس این آقای مشایی برنمی‌آیند!

 

آدمی مثل مشایی که در خود این رژیم بالیده و از ابتدا هم در خط و مشی اندیشه نبوده، در سپاه، واواک، دستگاه اداری و تبلیغات بوده است. حرف‌هایی می‌زند که در جوابش بجای اینکه بگویند این حرف به فلان دلیل غلط است، چماق بر می‌دارند، یکی نذر می‌کند برای اینکه او چه وقت عزل بشود، یکی تهدید می‌کند، یکی تکذیب می‌کند، این یعنی ناتوانی! و به جامعه ایرانی می‌گوید: جنبش کنید، تردید نکنید که پیروزید.

 

 

 


 


زلزله در سیستان و خراسان


به گزارش ایلنا، زمين‌لرزه سیستان و بلوچستان در موقعيت جغرافيايي 29.05 درجه شمالي و 60.77 درجه شرقي در عمق ۱۵ كيلومتري زمين رخ داده است. اين زلزله در فاصله ۴۰ كيلومتري سرجنگل، ۵۰ كيلومتري زاهدان و ۶۶ كيلومتري ميرجاوه، استان سيستان و بلوچستان اتفاق افتاده است.

از جزییات دو زمین‌لرزه اخیر و خسارات احتمالی ناشی از آنها هنوز اطلاعاتی منتشر نشده است.


 


تلاش برای نفهمیدن واژه‌ای به نام اصلاحات...
کلا جماعتی هستند که در صورت اعدام شدن خاتمی هم معتقدند: «خاتمی با خودشونه!» عده‌ای هستند که کلا با آخوندها مشکل دارند و برایشان مهم نیست خاتمی با چه کسیه! (عده‌ای از ایشان در خارج نشسته‌اند و تحلیل می‌کنند و علاقه‌مند هستند حکومتی در ایران تشکیل شود که قرآن را در وسط آزادی به آتش بکشند و کسی چیزی بهشان نگوید؛ کلا اسم‌شان روشنفکر است؛ اینها به حکومت برسند دهان همه نمک‌پاشی است. از همه وحشتناک‌تر همین‌ها هستند) عده‌ای خاتمی را سران فتنه می‌خوانند و شعار مرگ بر خاتمی سر می‌دهند و معتقدند خاتمی با امریکا و اسرائیله! عده‌ای (که از همه جالب‌تر هستند) در زمانی که سخن از صلح می‌گفت او را یک ترسو می‌نامیدند و حالا می‌گویند: «بگذار بگیرنش؛ مرتیکه جوون‌های مردم رو به کشتن داد!!»

 

به قول مولانا جلال الدین: «هرکسی از ظن خودش یار سید محمد شد!»، هیچ‌کس نخواست بفهمد که خاتمی می‌خواهد چه کند. همان‌قدر که تفکری مثل برادر شریعتمداری برای جریان اصلاح‌طلبی خاتمی خطرناک بود، تفکر  امثال گنجی هم برای اصلاحات مضر بود. حال شریعتمداری مشخصا دشمن این تفکر بود و گنجی‌ها در لباس دوست با این تفکر مقابله می‌کردند...پس دم شریعتمداری گرم !

 

کار خاتمی اصلاح بود. برخی در برابر اصلاح مقاومت کردند و عده‌ای شورش کردند و ایجاد بحران! تقصیر خودشان هم نیست. این‌گونه یاد گرفته‌اند. نگاه کن برادر من! خواهر من! چرا در ایران با بحث‌های سیاسی برخورد می‌شود؟ چرا ما در حکومت های‌مان باید همیشه یک چیزی مثل ساواک داشته باشیم؟ چون خودمان مشکل داریم. ما بحث سیاسی را و اصلاحات سیاسی را مترادف می‌دانیم با انقلاب... دگرگونی... فحش دادن... اینها برن؛ یکی دیگه بیاد!

 

کلا عجیب‌ترین جماعت کره خاکی خودمان هستیم.(دائم به عرب‌ها هم گیر می‌دهیم) حیف که نمی‌خواهیم باور کنیم. روزی که باور کردیم خیلی عجیبیم، شاید بشود کاری کرد!

 


 

پی نوشت:

 

اطلاح؛ یک نفر اصلاح را نمی‌فهمد؛ و این از ریش‌های ژولیده صورتش معلوم است؛ یکی هم اصلاح را اصلا نمی‌فهمد و این از زخم‌های متعدد تیغی که بر صورت کشیده! (و متاسفانه اصلاحات بین همین عده گیر کرده. بقیه که در صف دریافت یارانه هستند)

این را گفتم برای آن عده‌ای که معتقدند اصلاحات هنوز نتوانسته چهارچوب تفکرات خودش را تعریف کند. بنده عارضم که اطلاحات توانسته، شما نخواستید درک بفرمایید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته