
ساجده کیانوش راد که در پی یورش هم زمان به منزل خودش و منزل پدرش، دکتر محمد کیانوش راد به همراه همسرش بازداشته شد، بیش از یک ماه است که در سلول انفرادی به سر می برد و طی این مدت تنها یک تماس کوتاه تلفنی در همان روزهای اول داشته است.
به گزارش تحول سبز، خانواده او هر پنج شنبه به امید این که بتوانند او را ملاقات کنند به زندان اوین مراجعه می کنند اما تاکنون این امکان فراهم نیامده است.
این زن جوان که سابقه فعالیت سیاسی نداشته و جرمش شرکت در جلسات هفتگی قران خانواده های زندانیان سیاسی است که خود نیز به دلیل بازداشت چندماهه همسرش از آن بوده است، در حالی بیش از یک ماه در سلول انفرادی به سر می برد که همسرش روزهای سختی را می گذراند و زندگیش از هم گسیخته شده است.
مادر ساجده نگران مشکل بیماری اوست و از این که شرایط نامطلوب زندان و سلول بیماری هایش را تشدید کند هراسناک است. خانواده های زندانیان سیاسی بیش از هر چیز نگران سلامت عزیزان دربندشان هستند و متاسفانه هیچ مقام قضائی پاسخ گوی این مادران نگران و همسران مضطرب نیست و در اکثر موارد خانواده ها با بدرفتاری مواجه می شوند.
لازم به ذکر است پدر ریحانه طباطبایی نیز هر روز برای استعلام حال و وضعیت دخترش که پس از دستگیری های روزنامه نگاران روزنامه شرق در منزلش بازداشت شد، به زندان اوین مراجعه می کند که موفق به دیدار با فرزندش نشده و پس از مراجعه امروز مادر ریحانه به دادستانی و شکایت از بی اطلاعی او بالاخره امشب موفق به صحبت با عزیزدربندشان شده اند.
خانواده های زندانیان سیاسی اخیر می پرسند چرا امکان تماس تلفنی و ملاقات با عزیزانمان فراهم نمی شود و چرا مسئولین قضایی ما را وادار به مصاحبه و گفتگو با رسانه های خارج از ایران می کنند؟
دکتر شکوری راد در تماس روز دوشنبه هفته گذشته خود به همسرش اطلاع داده که در سلول چندنفره ای در بند دو الف به سر می برد و بازجویی ندارد.
به گزارش خبرنگار تحول سبز، برهمین اساس همسر ایشان از وکیلش خواسته تا درخواست تبدیل قرار نماید تا امکان آزادی از زندان فراهم شود. اما ظاهرا بازجو اعلام کرده که هنوز مراحل تحقیقات ادامه دارد.
همسر دکتر شکوری راد می گوید: با توجه به این که علت بازداشت همسرم تنها نقل قولی از سایت ها درباره آقای لاریجانی است، ادامه بازداشتش برای قوه قضائیه خوب نیست و توجیه حقوقی ندارد و بهتر است آقایان هرچه سریع تر نسبت به آزادی این پزشک متخصص اقدام نمایند تا بیش از این بیماران وی و جامعه پزشکی را دچار ابهام و شبهه نکنند و خانواده اش را در سختی و رنج قرار ندهند.
هم چنین طبق گزارشات واصله محمد نوری زاد نیز در بند دو الف در سلول انفرادی به سر می برد و خانواده اش هفته گذشته موفق به ملاقات حضوری با وی شده اند. انفرادی پس از تشکیل دادگاه و صدور حکم ظلم مضاعفی است که به بعضی زندانیان سیاسی می شود و متاسفانه کسی هم در این زمینه جوابگو نیست.
خانواده های زندانیان سیاسی هم چنان در هم بستگی با عزیزان دربندشان یک روز از هفته را روزه سیاسی می گیرند.
به گزارش تحول سبز، اعتصاب غذای بعضی از زندانیان و نیز روزه های اعتراضی آنان که به دلیل اقدامات غیرقانونی و ممنوعیت ها و محدودیت های غیرقانونی برای آنان، انگیزه این اقدام خانواده هاست.
فردا نیز خانواده های زندانیان سیاسی روزه دار خواهند بود و مراسم افطار را در منزل یکی از این خانواده ها برگزار خواهند کرد.
لازم به ذکر است طیق گزارشات واصله در برخی از شهرها افراد و خانواده هایی در هم بستگی با زندانیان سیاسی دست به گرفتن روزه سیاسی زده اند. و با استعانت به خداوند متعال برای رهایی این عزیزان دعا می کنند
در پی صدور حکم شلاق از سوی دادگاه برای مدیر مسئول روزنامه ایران، روابط عمومی جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور اطلاعیه ای در محکومیت این حکم، خواهان لغو آن شد.
به گزارش نوروز، در این اطلاعیه آمده است: خبر بهت آور صدور حکم شلاق برای یک فعال عرصه مطبوعات بیانگر آن است که متاسفانه بخشی از قوه قضاییه، کوچکترین درکی از جهان امروز و دنیای اطلاع رسانی ندارد. فارغ از خط فکری و وابستگی جناحی مدیر مسئول روزنامه ایران و ظلمی که این روزنامه در حق خیل ازاد اندیشان این مرز و بوم روا می دارد و با دروغ زنی و افترا و بهتان از همه کسانی که منتقد جناح او هستند هتک حرمت می کند، محکومیت او به چنین حکمی نه در شان نظام اسلامی و نه در شان یک فعال مطبوعاتی است.
در این اطلاعیه همچنین تاکید شده است: جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکومیت صدور چنین حکمی و غیر قابل قبول دانستن آن، خواهان لغو فوری آن می باشد.
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی *
امام زین العابدین(ع) در زمان و فضایی خاص زندگی می گذراند، زمان و فضایی که مهمترین ویژگی آن خفقان تمام عیار بود. حاکمان بیدادگر اموی نه تنها مانند همه حکومت های خود کامه و استبدادی هیچ صدای مخالفی را بر نمی تافتند و آن را در گلو خفه می کردند، بلکه به سکوت نخبگان جامعه نیز رضایت نمی دادند و هر آنکس را که آنان را تایید نمی کرد تحت تعقیب جدی قرار می دادند و تا قتل و کشتار پیش می رفتند. نمونه روشن و آشکار این روش برخوردی بود که با امام حسین(ع) شد. امام در مدینه ساکن بود و جرمش این بود که حاضر نشده بود با یزید بیعت کند و اعمال ناشایست او را تایید کند. اما یزید به والی مدینه می نویسد که از حسین(ع) بیعت بگیرد و یا اینکه او را به قتل برساند، دستوری که به حادثه جانکاه کربلا انجامید.
سیره و روش امویان این بود که از یک سو جلو صدای مخالف را می گرفتند و نمی گذاشتند هیچ سخنی که اندکی با سیاست های دستگاه حاکمه منطبق نباشد به گوش مردم برسد و از سوی دیگر مردم را با سخنانی که مبلغ دستگاه حکومت و سیاست های آن بود بمباران می کردند به گونه ای که مردم فرصت تامل و تفکر نداشته باشند. هر جا منبری وتریبونی برای سخن گفتن بود به اشغال عالم نمایانی در آمده بود که از حکومت مداحی می کردند و از هر گونه تهمت و افترایی به مخالفان کوتاهی نمی کردند. این عالم نمایان در واقع زمینه ساز سرکوب مخالفان بودند چرا که آنان ابتدا مخالفان حکومت را با سوء استفاده از کتاب خدا و سخنان پیامبر او خارج از دین و فتنه گر و منحرف معرفی می کردند و سپس حاکمان ستمگر می توانستند به راحتی با مخالف هرگونه که بخواهند برخورد کنند.
در این فضا بود که فرزندان پیامبر خدا خارجی و فتنه گر و آشوبگر خوانده می شوند و به شهادت می رسند و به اسارت گرفته می شوند و به صورتی فجیع از شهری به شهر دیگر برده می شوند. و در این حال و فضا است که امامت امام زین العابدین آغاز می شود. امام وظیفه دارد که اسلام راستین را به مردم معرفی کند و انحرافات را آشکار سازد. امام باید به گونه ای این سخن را به گوش مردم برساند که کسانی که قدرت را در دست گرفته اند و شعار دین را سر میدهند هرگز درد دین ندارند و از دین تنها به عنوان ابزاری برای قدرت خود استفاده می کنند. اینان حیله گران و مکارانی بیش نیستند که بر مرکب جهل مردم سوار گشته و دین خدا را بازیچه قدرت خود گردانیده اند و امت و ملت را به بردگانی خوار و ذلیل تبدیل کرده اند. امام برای بیان این مطلب چاره ای ندارد که راهی خاص و ویژه را برگزیند. راهی که امویان نتوانند به راحتی جلو آن را بگیرند. امام(ع) دعا می خواند و به مردم آن را آموزش می دهد. گویا گفتگوی با خدا و راز و نیاز با او هزینه چندانی برای حکومت ندارد. اما در قالب همین دعاست که امام(ع) اسلام راستین را معرفی می کند و انحرافات و سوء استفاده ها را آشکار می سازد. نمونه ای از دعاهای اینگونه دعایی است که در آن امام(ع) به وضوح تمام ستمگری ها و فتنه گری های امویان را آشکار ساخته است. در قسمت هایی از این دعا آمده است:
«بار خدایا، ما را شدت فتنه ها در بر گرفته و آشوب حیرانی احاطه کرده و ذلت و خواری در هم کوبیده است و کسانی که بر دین تو امین نیستند بر بندگانت حکمرانی می کنند و کسانی امور خاندان محمد(ص) را به زور می ربایند که دستورات تو را زیر پا می گذارند و در راه نابودی بندگان مومن تو تلاش می کنند.
آنان اموال ما را غنیمت می شمارند و امانت و عهد و پیمان ما را میراث خود می انگارند و با سهم بیوه زنان و یتیمان و بی نوایان ابزار لهو و سنج و طبل می خرند و آنان که حرمتی برای تو قائل نیستند در مال تو می چرند و…
بار خدایا، برای ستم هیچ ستونی را فرو مگذار مگر آنکه آن را در هم شکنی، و هیچ سپری را مگذار مگر آنکه آن را پاره گردانی و هیچ اجتماع بر کلمه ای مگر آنکه آن را پراکنده گردانی…
بار خدایا، خورشید ستمگر را فرو میران، و نورش را خاموش گردان، سرش را با حق فرو کوب، سپاهیانش را پراکنده ساز و در دل اطرافیانش وحشت و رعب انداز، یاوران ستم را به ما بنمایان که پس از همبستگی گسسته می گردند و پس از اجتماع پراکنده می شوند و پس از پیروزی سر افکنده می گردند»(نهج العباده «صحیفه سجادیه و دیگر دعاها و مناجات های امام زین العابدین(ع) دعای ۷۶، با اندکی تصرف در ترجمه).
* عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
منبع: وبلاگ نویسنده
علی مزروعی *
سئوال این است چرا رژیم پهلوی نتوانست انقلاب و سقوط خود را پیش بینی کند؟ یا بگونه دیگرچرا شاه نتوانست جلوی انقلاب و سقوط خود را بگیرد؟
دراینکه رژیم پهلوی همه امکانات مالی و فیزیکی و تبلیغاتی و بخش غالب نیروی انسانی کشور( اعم از سخت افزاری و نرم افزاری) را دراختیار داشت ،شکی نیست ، و دراینکه رژیم با تکیه بر درآمد نفت به ویژه پس از افزایش قیمت آن از سال ۱۳۵۰ به بعد توانسته بود یک ارتش و نیروی نظامی مدرن و سرکوبگر و یک سازمان امنیت قوی و رعب انگیز و یک نظام اداری بوروکراتیک فراهم آورد و تا حدودی روند توسعه اقتصادی کشوررا جهت دهد ، کمتر تردید می توان کرد ، و دراینکه رژیم روابط تنگاتنگ و نزدیکی با کشورهای قدرتمند غرب داشت و از همه امکانات اطلاعاتی و امنیتی و نظامی آنها برای تثبیت و بقایش استفاده می کرد و این کشورها نیز در پی حفظ این ” ژاندارم منطقه ” بودند هم هیچگونه شکی نمی توان داشت ، پس چرا این رژیم که در سال ۱۳۵۰ با تبخترجشن های پرهزینه ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را براه انداخت و در پی آن شعار رسیدن ایران به دروازه های تمدن بزرگ را مطرح کرد و با صرف هزینه کلان از درآمد نفت در پی تبدیل شدن به برترین قدرت نظامی منطقه برآمد و با همین اعتماد به نفس و جاه طلبی بود که به مناسبت پنجاهمین سال سلطنت پهلوی پدر و پسر مبداء تاریخ رسمی کشور را از هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی تبدیل کرد ، نتوانست انقلاب مردم و سقوط خود را ، آنهم در کمتر از سه سال در پی این تغییر تاریخ پیش بینی کند؟
برای پاسخگویی به این سئوال البته به تفصیل و ریز باید تمام تاریخ دوره پهلوی را مرور کرد تا بتوان جواب یافت و اینکارقطعا از توان و حوصله این مقال و نویسنده خارج است اما بنطرم برای افراد کم حوصله ای همچون نویسنده خواندن یک بار ” یادداشت های علم ” براحتی می تواند پاسخگوی این سئوال باشد ، و اینکه چگونه حاکمیت مطلقه استبدادی و فردی می تواند ویرانگر خود باشد ؟
شاه که در نقطه کانونی اداره کشور نشسته بود و سرنخ همه امور بدو باز می گشت و همه اطلاعات امنیتی و نظامی و اقتصادی و اداری در اختیار او قرار می گرفت خود را دانای کل می دانست و به نظرهرکس غیرخود ، حتی نزدیکترین کارگزارانش مثل علم توجه چندانی نداشت و به نظرات کارشناسی کارشناسان کمتر وقعی نمی نهاد . اینگونه بود که او مسیر اداره کشوررا بی اشکال در راه رسیدن به تمدن بزرگ می دید و از اینکه افرادی هستند که از عملکرد رژیم انتقاد یا با آن مخالفت می کنند تعجب می کرد؟ و نمی توانست دلیلی براین انتقاد و مخالفت بیابد . نگاهش به موضوع از قلم وزیر دربارش علم اینگونه بوده است :
“فرمودند ؛ مسئله تروریست ها البته یک مسئله خارجی است و الا چطور ممکن است عملیات و تبلیغات آنها در همه ساعات و همه روزه و همه ماه در یک ساعت معین به این صورت هماهنگ در همه دنیا علیه ماباشد؟ عرض کردم ؛ همین طور است که می فرمائید و من اخیرا می بینم که بخصوص در مورد عدم آزادی در ایران و دادگاههای نظامی و عدم آزادی زندانیان سیاسی در تعیین وکیل خودشان ، مرتبا وسیله وسائل تبلیغاتی دسته جمعی آنها تحریک و گفتگو می شود . فرمودند ؛ ما هم که تکذیب می کنیم ، ولی فائده ندارد ، مثلا می گویند ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی داریم . ما سه هزار زندانی (سیاسی و غیر سیاسی ) هم نداریم . عرض کردم ، دستگاه تبلیغات ما درست کار نمی کند ، بعلاوه در یک کشور مقتدری مثل ایران اعلیحضرت همایونی، ما چه اصرای داریم که مثلا محاکمات علنی نکنیم یا برای متهم سیاسی وکیل تسخیری بگیریم؟ بگذارید محاکمات علنی و مدافعه هم آزاد باشد . فرمودند ؛ آخر دادگاه نظامی است . عرض کردم ، دادگاه نظامی لازم نیست مخفی باشد . از این مقوله زیاد جسارت کردم .”( یادداشت های علم ، انتشارات مازیار، جلد ششم ، ص ۱۳۲ بتاریخ ۱۰/۳/۱۳۵۵)
جالب آنکه یکروز پس از این تاریخ علم نوشته است :” ضمن کارهای جاری و کارهای دانشگاهها که عرض می کردم ، یک دفعه فرمودند ؛ یک گروهبان وظیفه که در یک هنگ خارج از مرکز خدمت می کند ، گفته است چرا ما باید اسم این مردمان شجاع را تروریست بگذاریم ؟ اگر اینها نبودند دولت خون مردم را می مکید . از این آقا پسر باید پرسید ، اینکه از گهواره تا گور، دولت به شما خدمت و سرویس اجتماعی می دهد ؟ خون مکیدن است ؟ من کار به عمل تروریست ها ندارم که خود آدم کشتن را چه امتیازی می توان نامید ؟ عرض کردم ، همان طور که پریروز در گروه اندیشمندان فرمودید ، این بچه ها با خواندن یک کتاب یا گوش دادن به یک آدم بدخواه دگرگون می شوند. اشکالی ندارد و شاهنشاه اعتنا نفرمایید. البته چون در ارتش است ، شاید قوانین انضباطی شدیدی باید در باره ی او اجرا شود ، ولی به قول فوشه یا تالیران که خاطرم نیست کدام یکی است ، غر زدن از حقوق مسلم مردم است ، چه باید کرد؟ بالاخره هرکسی ، هرناراحتی از هرجا دارد ، فوری با عینک سیاه به همه چیز نگاه می کند . فرمودند ؛ آز آن خوشمزه تر، روزنامه های تایمز و گاردین ، رژیم ما را رژیمی خفقان آور ذکر کرده ، همچنین برنامه فارسی بی .بی.سی گفته ، ایران و عربستان سعودی رژیم های خفقان آوری هستند ، نباید به آنها اسلحه فروخت . از این پدرسوخته ها باید پرسید که رژیم عراق و الجزائر و لیبی از لحاظ شما آزادی خواه هستند؟ حال من اهمیتی به این حرف ها نمی دهم ، ولی تو سفیر انگلیس را احضار کن و بگو اگر روزنامه ها و رادیو و مجلس شما این طور عقیده در باره ی ما دارند ، چطور می توانیم از شما اسلحه بخریم و امید وار باشیم که در آینده اسلحه ما پشتیبانی خواهد شد؟…عرض کردم ، همچنان که پریروز هم عرض کردم ، اتهام به وجود خفقان ، به دلیل رفتاری است که می کنیم که به ظاهر چنین حسی را ایجاد می کند و این با قدرت فائقه و مطلقه که شاهنشاه دارید ، لزومی ندارد . چرا محاکمات این پدر سگ ها باید سری باشد؟ چرا با خانواده ی خود نباید ملاقات داشته باشند ؟ ما که نه ترسی و نه تزلزلی و نه حرف بی ربطی داریم . می گوئیم مخالفین رژیم و مخالفین آسایش مردم باید تعقیب شوند. سری نگهداشتن محاکمات عاملین مخالف چه معنی می دهد؟ شاهنشاه فکری کرد و دیگر چیزی نفرمودند.”(صص۱۳۵-۱۳۶)
از اینگونه فقرات در یادداشت های علم بطور قابل توجه می توان یافت اما فکر می کنم در همین حد برای دریافت نگاه شاه به مخالفان و اداره کشور کفایت می کند . شاه فکر می کرد در زیر سایه او و دولتش همه امور برمدار درست به پیش می رود چراکه هرجا پا می نهاد با استقبال انبوه جمعیت و تعریف و تمجید و شعارهای زنده باد شاه مواجه می شد ( که در همین یادداشتها بکرات توضیح داده شده) و در این شرایط نمی باید منتقد و مخالفی وجود می داشت و از همین جا بود که نمی توانست وقوع انقلاب و سقوطش را پیش بینی کند .در واقع او خود حجاب خود شده بود و درحلقه قدرت زندانی شده بود و نمی توانست بیرون از خود راببیند .او با اتکای به درآمد نفت و نیروهای نظامی و امنیتی این توان را یافته بود که صدای هرمخالفی را خاموش کند ، مخالفین را به زندان انداخته و برای زهرچشم گرفتن از مردم برخی از آنها را به بهانه تروریست بودن اعدام کند و در طی زمان خیالش راحت شده بود که دیگر جریان منتقد و مخالفی وجود دارد و از اینرو با نادیده گرفتن هرگونه منتقد و مخالف و مخالفتی با رژیم ، با نگاهی کاملا تحقیرآمیز به منتقدین و مخالفین نگاه می کرد و با زبانی بسی تحقیرآمیزتر از آنها سخن می گفت که دراین میان بخصوص می توان به نوع نگاه و تحقیرش نسبت به روحانیت که با واژه ” آخوندها ” از آنها نام می برد ، اشاره کرد . به این جملات توجه کنید:” اصولا در دنیا بساط آخوند رو به اضمحلال است .”(ص۴۴) ” عرض کردم ، مثلا چیزی که دیروز خیلی باعث تعجب من در دانشگاه پهلوی شد ، مشاهده زیادی دختر چادر به سر بود . وقتی که غلام رئیس دانشگاه بودم ، دختر چادر به سر را مسخره می کردیم ، یک نفر هم برای نمونه پیدا نمی شد . یعنی آنرا برای خود یک تحقیر حساب می کردند و حالا ده ها دختر چادری حتی در سالن سخنرانی دیدم ؛ ولی آنجا محلی نداشت که من در این باره صحبت بکنم . وبه هرحال شنیده ام که حتی بعضی دخترها با فرهنگ مهر رئیس دانشگاه دست نمی دهند که این کار حرام است . شاهنشاه خیلی تعجب فرمودند عصبانی شدند . عرض کردم ؛ بیچاره فرهنگ مهر خودش زرتشتی است و بسیار آدم مرد خوبی است ، ولی از ترس چماق تکفیر آخوندها بیشتر ازمسلمانان احتیاط می کند . فرمودند ، دیگر آخوندی نیست . عرض کردم روحیه آخوندی هنوز هست و مارکسیت های اسلامی برای هوچی گری خیلی خوب از آن بهره برداری می کنند .”(صص۶۵-۶۶)
شاه و به تبع او دستگاه و هیات حاکمه با همان اخلاق فرعونی و ندیدن و تحقیر منتقدین و مخالفین در نیافتند که سخن آن گروهبان وظیفه و وجود هرچند اندک زندانیان سیاسی و افرادی که به ترور مقامات حکومتی و مستشاران آمریکایی روی آورده بودند علائمی از یک جریان زیر پوستی نارضایتی و رشد یابنده مخالف به رهبری همان آخوندهایی بود که بساطشان رو به اضمحلال تصور می شد و اینکه اصلا دیگر آخوندی نیست! شاه چون نمی توانست غیر از خود را ببیند نمی توانست وقوع انقلاب و سقوط رژیم اش را پیش بینی کند، و اصولا این بیماری دامنگیر همه رژیم های استبدادی و دیکتاتوری است و از اینرو به رغم در اختیار داشتن و بکارگیری همه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری نمی توانند جلوی انقلاب مردم و سقوط خود را بگیرند همانگونه که رژیم پهلوی نتوانست .
اما و صد اما و مخلص کلام اینکه آدمی تعجب می کند از اینکه برخی مقامات کنونی حاکم در جمهوری اسلامی ایران ، که خود درک و تجربه دوران شاه و مبارزه با آن رژیم را دارند چگونه امروز در مسند قدرت همان شیوه رژیم سابق را در برخورد با منتقدان و مخالفان و معترضان در پیش گرفته اند . اگر به تحلیل محتوای سخنان مسئولان کشور در واکنش به اعتراضات مردمی پس از انتخابات پر مسئله سال گذشته ، به ویژه در آتش باری تبلیغاتی روزهای اخیر بپردازیم متاسفانه شباهتی تام و تمام با نگاه و سخنان شاه و هیات حاکمه رژیم پهلوی در برخورد با منتقدان و مخالفانش می یابیم . خوشمزه اینکه شاه با نادیده گرفتن و تحقیر منتقدان و مخالفان هرگز آنها را به برانداز بودن و…متهم نمی کرد اما اینان اصرار دارند همه منتقدان و مخالفان و معترضان را یک کاسه کرده و آنها را برانداز معرفی کنند درحالیکه عمده مخالفان رژیم شاه در پی براندازی آن بودند و بخشی از آنها نیزبرای تحقق براندازی به جنگ مسلحانه روی آورده بودند ولی منتقدان و مخالفان و معترضان فعلی در جمهوری اسلامی ایران خود را اصلاح طلب و نه برانداز می دانند ! اشکالی ندارد حاکمان فعلی بازهم می تواند به همین شیوه عمل ادامه دهد اما این درس تاریخ و تجربه نه چندان دور ماست که اینگونه عملکرد حاکمیت براندازی است و قطعا اسباب سقوط می شود و نه عملکرد منتقدان و مخالفان ، آنهم مخالفانی از جنس خاتمی ، موسوی ، کروبی ، تاج زاده ، نوری زاد ،…مخالفت و نقد اینان اگر شنیده شود و به اصلاحات اداره نظام منجر، نه تنها راه براندازی را بروی نظام مستقر می بندد تجربه رژیم های استبدادی و دیکتاتوری و بطور خاص رژیم پهلوی را می توان به داستان آن عقابی تمثیل کرد که در اوج پرواز و جاه طلبی و مستی قدرت ناگهان تیر انقلاب و جنبش بسویش روانه می شود و او را از اوج به زیر می کشد و عقاب آنگاه حیران و وامانده که چرا اینگونه سقوط کرد ؟ و آنگاه اگر نیک به خود نظر کند پرخویش در آن تیر می بیند اما چه سود که دیگر دیر شده و کار از کار گذشته است ؟ پیام ها و سخنان رهبران جنبش سبز در یکسال و نیم گذشته و از جمله سخنان اخیر خاتمی را اگر حاکمیت بشنود برای این کار از کار نگذشتن و اتمام حجت است وگرنه حاکمیت بازهم می تواند به راهش ادامه دهد و اوج گیرد و…تا سرانجام نتیجه کار خود بیند ، و سرانجام استعلاطلبی فرعونی و شاهی جز فروپاشی و سقوط نیست .
* عضو دفترسیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی
منبع: نوروز
محمد ایوب کاظمی محقق حوزه و دانشگاه روز گذشته هشتم دی ماه مشمول آزادی مشروط قرار گرفت و آزاد شد.
به گزارش جرس، کاظمی که اواخر سال ۸۸ توسط دادگاه ویژه روحانیت به ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، بعد از گذشت نیمی از محکومیت خود آزاد شد. کاظمی همچنین پس از ۲۵ سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش، توسط نهاد رهبری حکمی مبنی بر عدم صلاحیت تدریس را دریافت و ممنوع التدریس شد.
وی که از شاگردان آیت الله العظمی منتظری و از محققین حوزه با مدرک دکترای تعلیم و تربیت بود که پس از سرودن شعرهای منتقد آمیز سیاسی در باب مثنوی بازداشت و روانه ی زندان شد.
کاظمی صدها بیت سیاسی سروده است که از شاخص ترین آنها میتوان به مثنوی هزار بیت خاموش ، مثنوی آزادی بیان ، مثنوی کهریزک ، مثنوی انتخابات و … اشاره کرد که در وبلاگ وی دیوان شعر موجود است همچنین کاظمی پیشنهاد دهنده ی طرح اصلاح نظام آموزشی حوزه است که هم اکنون نیز مطالب وی در وبلاگ طرح نجات قابل مشاهده می باشد.
مهدی کروبی روز گذشته در تماسی تلفنی با خانواده ضیاء نبوی، زندانی در تبعید، با این خانواده ابراز همدردی کرد و وضعیت عاطفه و ضیاء نبوی را از آنها جویا شد.
به گزارش سحام نیوز، کروبی در مکالمه تلفنی با پدر و مادر سید ضیاء نبوی، ضمن دلجویی از خانوادهی این فعال دانشجویی، با اعضای خانواده نبوی ابراز همدردی کرد. در این تماس، مهدی کروبی ضمن پرس و جو دربارهی وضعیت پروندهی ضیاء و عاطفه نبوی، تولد ضیاء نبوی را به خانوادهی وی تبریک گفت و خواستار آزادی بلاشرط دو عضو خانوادهی نبوی شد.
دبیرکل حزب اعتماد ملی در ادامهی این تماس تلفنی، ضمن دعا برای سلامتی دو زندانی سیاسی دربند خانوادهی نبوی، از مقاومت این خانواده تجلیل کرد.
پدر و مادر سید ضیاء نبوی نیز در این مکالمه، ضمن تشکر از تماس و پیگیریهای مهدی کروبی نسبت به وضعیت دو عضو دربند خانوادهشان، خاطرنشان کردند که مسئولین قضایی و امنیتی خود نسبت به ناعادلانه بودن حکم صادره برای ضیاء نبوی آگاه هستند اما هیچ اقدامی برای جلوگیری از این بیعدالتی به عمل نمیآورند.
پدر سید ضیاء نبوی همچنین در پاسخ به آقای کروبی که از آخرین وضعیت این دانشجوی زندانی میپرسید، گفت: در هفته اخیر که به ملاقات فرزندم رفتم، فقط دو دقیقه ملاقات کابینی به بنده دادند.
ضیاء و عاطفه نبوی، دو عضو خانواده نبوی که در ۲۵ خرداد ۸۸ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به ترتیب به تحمل ۱۰ و ۳ سال حبس تعزیری محکوم شدند، تاکنون هیچیک پس از گذراندن ۱۹ ماه از دوران محکومیت خود، امکان نیافتهاند از حق قانونی مرخصی استفاده کنند.
حجتالاسلام دعاگو در نماز جمعه شهرستان شمیرانات، بیبصیرت واقعی را صاحبمنصبانی دانست که بیادبی و بداخلاقی سیاسی را شجاعت میدانند و در افکار عمومی ملت ایران و ملتهای جهان، ملت و کشور را در موضع کاستی و ضعف سیاسی قرار میدهند. او همچنین گفت: کسانی که به رغم امکان اظهار نظر کارشناسانه نسبت به مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، برای طرح دیدگاههایشان به حریم مرجعیت و روحانیت، گستاخانه و بیملاحظه تعرض میکنند ریاکاران فریبکاری هستند که حیات سیاسیشان را در تنشزایی و بحرانآفرینی تصور میکنند.
به گزارش آینده، دعاگو گفت: بصیرت در لغت، بینایی، روشنبینی، دانایی، دوراندیشی و تیزهوشی است (لسانالعرب، فرهنگ ابجدی، قاموس قرآن، مجمع البحرین، نخستین فرهنگ الفبای قیاسی فارسی- عربی، فرهنگ نوین). باتوجه به معانی مذکور در کتب لغت، بصیرت؛ روشنبینی برآمده از آگاهی، دقت، دوراندیشی و ژرفنگری است. واژه «بصیرت» دو مرتبه، «بصائر» پنج مرتبه، «بصیر» شصت و یک مرتبه و دیگر مشتقات «ب ص ر» جمعاً یکصد و چهل و هشت مرتبه در قرآن به کار رفته است.
وی افزود: ساختار بصیرت از حقشناسی، جبههشناسی، جهتشناسی، روششناسی، دوستشناسی، دشمنشناسی و تصمیمگیری مبتنی بر شناختهای بنیادی تشکیل میشود و بدین ترتیب انسان بصیر، حقشناس، جبههشناس، جهتشناس، روششناس، دوستشناس، دشمنشناس و تصمیمگیر و تصمیمسازی است که راه درست را در درون تاریکیها مییابد، در انبوه شبهات بر محکمات تکیه میکند و تحت تأثیر فضاسازیهای سیاسی و شعارهای جنجالی، حق را با باطل اشتباه نمیکند.
دعاگو اضافه کرد: خداوند به بندگان(آل عمران ۱۵)، اعمال بندگان(بقره ۹۶) و به همه چیز(ملک ۱۹) بصیر است، پیامبر با بصیرت مردم را به راه تکاملبخش هستی فرامیخواند(یوسف ۱۰۸)، هرانسانی نسبت به خویشتن خویش از بصیرت برخوردار است(قیامت ۱۴)، آیات الهی برای بصیرتبخشی بر پیامبران نازل شد(اسراء ۱۰۲).
حجت الاسلام دعاگو، بصیرت را از مهمترین شاخصههای حکومت دینی و ولایت را عرصه نمودارساز بصیرت سیاسی نامید و گفت: قلمرو حکومت و نفوذ ولیفقیه در حوزههای ملی، جهان اسلامی و جهانی است. ولیفقیه در حوزه ملی، قوای سهگانه را طبق قانون اساسی، مستقیم و غیرمستقیم دراختیار دارد، رهبر همه ایرانیان مسلمان و غیرمسلمان است، به منافع و مصالح ملت، وحدت و امنیت ملی و استقلال، اعتبار و اقتدار ایران اسلامی میاندیشد و با تعیین سیاستهای کلان و دفاع از اسلام و ایران در برابر بیگانگان و مزدورانشان به انجام وظیفه میپردازد. رهبری دینی، بهرهمند از نگرشی فراجناحی است و رسالتش دفاع از اسلام، نظام و حقوق اقشار ملی در چهارچوب قانون اساسی است.
ناطق جمعه شهرستان شمیرانات شاخصههای بصیرت در اقشار ملت را اطاعت، تبعیت، حریمشناسی و حرمتگذاری و دوریگزینی از گناهکاری و قانونشکنی تعریف نموده گفت: بصیران ملت از همه اقشار ملی و گروهها و گرایشهای دینی و سیاسی، کسانی هستند که براساس قانون اساسی و مبانی اعتقادی، ولایت فقیه را پذیرفتهاند و از احکام حکومتی، بیهیچ تردیدی فرمانبری میکنند. مسلمانان، پیروی از رهبری دینی را از لوازم خداباوری و خداگرایی«ایمان» و از نمادهای خدادوستی میدانند«قل ان کنتم تحبون الله فأتبعونی یحببکم الله»، حریم رهبر را میشناسند، از حرمتگذاری نسبت به حوزه و حریم رهبری دینی فروگذار نمیکنند و از گفتار، رفتار و اعمالی که به آبروی اسلام، نظام و رهبری آسیب میزند فاصله میگیرند.
آقای دعاگو ساختارشکنی را گناه قطعی و جرم قانونی و گفتار، رفتار و اعمال ناسازگار با مسلمانی و ولایتمداری را ناروایی و جفاکاری توصیف نموده گفت: براساس آموزههای دینی، حریم و حرمتناشناسی در حوزه رهبری دینی، ارزشستیزی و ناهنجارگرایی و تعرض به مرجعیت، روحانیت، دینشناسان و دانشمندان آسیبرسانی به سرمایههای دینی و ملی است. کسانی که به رغم امکان اظهار نظر کارشناسانه نسبت به مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، برای طرح دیدگاههایشان به حریم مرجعیت و روحانیت، گستاخانه و بیملاحظه تعرض میکنند ریاکاران فریبکاری هستند که حیات سیاسیشان را در تنشزایی و بحرانآفرینی تصور میکنند و در ارزیابی افکار عمومی به شگفتانگیزترین خطاهای سیاسی- اجتماعی آلوده میشوند.
وی افزود: صاحبمنصبانی که بیادبی و بداخلاقی سیاسی را شجاعت میدانند و در افکار عمومی ملت ایران و ملتهای جهان، ملت و کشور را در موضع کاستی و ضعف سیاسی قرار میدهند به جلب رضایت رهبری نمیپردازند و از فقدان بصیرت سیاسی رنج میبرند. کسانی که با تندروی به ناسزاگویی، دروغپردازی و توهین و تهمتپراکنی، آلوده میشوند حریم شرع و قانون و اخلاق را با بدگمانی و تصورات ذهنی میشکنند و نیازمند درمان بیبصیرتی و ناهنجارگرایی هستند.
خطیب جمعه شهرستان شمیرانات انتظارات ناسازگار با شأن رهبری را برآمده از ولایتناشناسی، فقدان بصیرت سیاسی، زیادهخواهی و منفعتطلبی شخصی و گروهی دانسته افزود: انتظار از رهبری دینی برای حمایت از جناحهای درگیر سیاسی و تأمین منافع و مصالح جناحی، ناروایی، حریم و حرمتناشناسی و بیتدبیری سیاسی است. کسانی که به منافع شخصی و جناحی میاندیشند ولایت را در حوزه حمایت از گروهها و گرایشهای درگیر سیاسی میپسندند، ارزشهای دینی و منافع و مصالح ملی را قربانی آزمندیهای سیاسی میکنند، در ادعای ولایتمداری از صداقت کافی برخوردار نیستند و ریاکاری و فریبکاری را ابزار کسب قدرت سیاسی میدانند.
دعاگو نقش بصیرت دینی و سیاسی رهبری دینی در سازماندهی جهان اسلام و دفاع از منافع و مصالح مسلمانان را از ممتازترین و برجستهترین شاخصههای ولایت فقیه توصیف نموده گفت: در پرتو بصیرت دینی و سیاسی ولی فقیه، جهان اسلام که از کشورهای ناتوان و وابسته به قدرتمندان شرق و غرب تشکیل شده بود به یک قطب قدرتمند تبدیل شد، مقاومت لبنان و فلسطین از توانی شگفتانگیز برای مقابله با متجاوزان و اشغالگران برخوردار گردیدند، در افکار عمومی جامعه جهانی از حمایت و مقبولیت گسترده بهرهمند شدند و از مقدسات ادیان آسمانی، آئین مدنی و منافع و مصالح جهان اسلام دفاعی جهانی، شایسته و گسترده صورت گرفت.
ناطق جمعه شهرستان شمیرانات تلاش برای جهانیسازی اسلام، دفاع از ارزشهای انسانی و آگاهیبخشی و روشنگری جامعه جهانی را از رسالتهای ولایت و زیباترین مقتضیات بصیرت تحلیل نموده گفت: اسلام آئین جهانی و رسالتش جهانیسازی آئین مدنی با هدایت جهانیان به آیات آسمانی است. قرآن کتاب هدایت انسان، خاتمالنبیین مأمور بشارت و انذار جامعه بشری است. از نگاه اسلام انسان موجود ارزشمندی است که بر بسیاری از آفریدهها فضیلت دارد و هرگز اسلام نسبت به سرنوشتش بیتوجه نیست. تعالی و تکامل همگانی به گستره جامعه جهانی و آینده جهان تا پایان زندگی انسان هدف انسانسازی و رشدآفرینی آئین مدنی است.
خطیب جمعه شهرستان شمیرانات در خطبه دوم با اشاره به مناسبت نهم دی ماه گفت: بافت عمومی جامعه ایران به دو گروه شاخص قابل تقسیم است. گروه اول ایرانیان وفادار به نظامند که اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران با عقاید دینی و گرایشهای مختلف سیاسی را تشکیل میدهند، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی را به رسمیت میشناسند و به عنوان دو میثاق ملی به آن وفادارند. گروه دوم از دشمنان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی تشکیل میشوند که در برابر استقلال، اعتبار و اقتدار ایران اسلامی و منافع و مصالح ملت ایران ایستادهاند و براندازی نظام دینی را آرمان خود میدانند.
وی ادامه داد: گروه دوم از دشمنان خارجی، مزدوران داخلی، منافقین و دشمنانی تشکیل میشود که نظام و قانون اساسی را به رسمیت نمیشناسند و در برابر عزم و اراده ملت ایران ایستادهاند. این گروه عمدتاً از اهداف دشمنان خارجی به شمار میروند و توسط سرویسهای جاسوسی دشمنان خارجی صید میشوند. دشمنان داخلی و خارجی پس از هر انتخاباتی برای بهرهبرداری از تنشها، بحرانها و نزاعهای انتخاباتی برای براندازی جمهوری اسلامی برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند و فتنههای داخلی را با آسیبرسانی به وحدت و امنیت ملی و ایجاد تفرقه و درگیری، سازماندهی میکنند.
آقای دعاگو آگاهیبخشی و جداسازی ناآگاهان فریبخورده از جبهه دشمن و نزدیکسازی آنان به جبهه وفاداران به نظام را از مهمترین رسالتهای سیاستمداران و فرهیختگان کشور دانسته گفت: متأسفانه همیشه نادانان و متعصبان تندرو از درون جبهههای درگیر در نزاعهای انتخاباتی شکار میشوند و جمعی از نادانان غافل را در صحنههای توطئهگری و فتنهسازی به کار میگیرند. یکی از بزرگترین رسالتهای سیاسی برای سیاستمداران اندیشمند و فرهیختگان دانشمند، جداسازی ناآگاهان فریبخورده از نقشآفرینی در جبهه دشمن و نزدیکسازی آنان به جبهه وفاداران به انقلاب اسلامی است.
ایشان در پایان تأکید کرد: باید ایرانیانی که در درگیریهای سیاسی جناحها و جریانهای رقیب به دلیل آزردگی از تحرک سیاسی و نقشآفرینی شایسته در عزت و اعتبار ملی، فاصله گرفتهاند به جمع وفاداران امیدوار نظام جمهوری اسلامی بپیوندند و با خطابهای منافق و ضد ولایت فقیه به فاصلهگیری بیشتر از نظام دینی تشویق نشوند.
علیخانی، عضو فراکسیون خط امام (ره) مجلس، دروغگویان و تهمت زنندگان را افرادی جاه طلب می داند که برای حذف منتقدان از آلوده کردن جامعه اسلامی به دروغ هیچ ترسی ندارند.
این نماینده اصلاح طلب در گفتوگو با پارلمان نیوز، با اشاره به منع رهبری از دروغگویی و اتهام زنی در جامعه، گفت: متاسفانه دروغگویی و اتهام زنی و غیبت برای بخشی از جامعه ما تبدیل به یک عادت و امری ضروری شده است و گویا بدون دروغ گفتن نمی توانند به اهداف خود برسند.
نماینده قزوین در مجلس با بیان اینکه خداوند دروغگو را دشمن خود می داند، گفت: اما برخی هیچ ترسی از دروغ گفتن ندارند و عذاب الهی را که در کمین دروغگویان و اتهام زنندگان است، فراموش کرده اند.
وی افزود: برخی فراموش کرده اند که یکی از مضرات گناه، قطع رحمت خداوند است. وای بر ما اگر نیامدن برف و باران دلیلش گسترش معصیت و گناه در جامعه باشد.
این عضو کمیته سیاسی و ارتباطات فراکسیون اقلیت مجلس با بیان اینکه دروغ و اتهام، لطمات جبران ناپذیری به جامعه اسلامی می زند، گفت: رهبر انقلاب این خطر را به طور جدی هشدار دادند و خواستار عدم اتهام زنی و دروغگویی دروغگویان در جامعه شدند، چرا که ایشان به خوبی از مضرات دروغ برای جامعه اسلامی آگاه هستند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه دروغگو جاه طلب است، تصریح کرد: برخی می خواهند با دروغ به مقاصد دنیوی خود برسند و برای رسیدن به اهداف شومشان از اتهام زنی به رقیب برای حذف او و آلوده کردن جامعه به دروغ دریغ نمی کنند.
وی تاکید کرد: موضع این افراد برحق نیست و به همین دلیل هم به دروغ متوسل می شوند و فراموش کرده اند که انقلاب اسلامی ایران با انگیزه و هدف حاکم شدن فضای اخلاقی و اسلامی در جامعه شکل گرفت است.
افشین کشتکاری، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز با قرار وثیقه آزاد شد.
به نوشته بامداد خبر، آزادی این فعال دانشجویی با تودیع وثیقه ده میلیون تومانی صورت گرفته است.
افشین کشتکاری از روز ۱۶ آذر و در پی برگزاری برنامه صف اعتراضی به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه صنعتی شیراز به همراه ۹ نفر از فعالین دانشجویی دیگر این دانشگاه به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به «پلاک ۱۰۰» احضار شد و علیرغم آزادی سایر دانشجویان پس از بازجویی چندساعته این فعال دانشجویی بیستوپنج روز را در زندان سپری کرد.
با وجود اینکه ایمنسازی از مصوبات سفر هیأت دولت به استان فارس بوده، اما توجه خاصی به این موضوع نشده است.
به گزارش خانه ملت، نماینده خنج و لارستان، با بیان این مطلب در گفت و گو با خبر جنوب، افزود: یکی از مشکلات ما در استان فارس وجود بافتهای فرسوده فراوانی است که متأسفانه اقدامی هم برای احیاء یا مقاومسازی آنها صورت نمیگیرد.
علی اصغر حسنی با اشاره به وقوع زلزلههای متعدد در استان میگوید: ما به طور متوسط در هر سال شاهد چند زلزله در استان هستیم که این امر ضرورت توجه جدیتر به ایمنسازی را نشان میدهد.
به گفته این نماینده، تنها نقطه قوت استان در حوادث غیرمترقبه، جمعیت هلال احمر فارس از نظر امکانات و نیروهای آموزش دیده است.
فاطمه عرب سرخی، فرزند زندانی سیاسی فیض الله عرب سرخی، روز شنبه ١١ دی ماه ٨٩، با قرار وثیقه ای ۵۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
فاطمه عرب سرخی، روز ٢٨ آذر ماه امسال، همزمان با احضار چند تن دیگر از جوانان اصلاح طلب، همچون هادی حیدری، محمد شفیعی و علیرضا طاهری به دادسرای مستقر در زندان اوین، مورد بازداشت قرار گرفته بود، که از آن جمع تنها فاطمه در بازداشت مانده بود و مابقی دستگیرشدگان طی هفته گذشته آزاد شده بودند.
به گزارش جرس، تعلل مقامات در صدور آزادی وی با قرار وثیقه، مانع از اقدام به موقع برای روز پنجشنبه گذشته شده بود و این روند به امروز موکول گردید.
گفتنی است ماموران امنیتی چندی پیش به منزل فاطمه عرب سرخی یورش برده و کامپیوتر، گذرنامه، دست نوشتهها و وسایل شخصی او را با خود برده و همان روز احضاریه را برای حضور در دادسرا به وی ارائه کرده بودند.
مقامات امنیتی، “برنامهریزی برای برگزاری برخی از جلسات” را، از اتهامات فاطمه و دیگر بازداشت شدگان اعلام کرده بودند.
گزارش گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که میزان واردات کشور از دو برابر صادرات هم جلو زده است.
به گزارش مهر، گمرک جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در نه ماهه نخست سالجاری صادرات غیرنفتی با احتساب میعانات گازی به ۲۲ میلیارد و ۴۸۳ میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۱٫۵۹ درصد افزایش نشان میدهد. وزن این میزان صادرات غیرنفتی ۵۰ میلیون و ۶۳ هزار تن بود که به لحاظ وزن نیز ۵۹/۲۶ درصد رشد داشت.
در مدت یاد شده صادرات غیرنفتی کشورمان بدون احتساب میعانات گازی به۱۹ میلیارد و ۱۴۳ میلیون دلار رسید که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۰/۲۷ درصد رشد نشان میدهد، همچنین وزن صادرات غیرنفتی بدون احتساب میعانات گازی به ۴۵ میلیون و۴۵ هزار تن رسید که در مقایسه با سال قبل ۷۲/۳۵ درصد رشد داشته است.
واردات
براساس گزارش دفتر آمار و فنآوری اطلاعات و ارتباطات گمرک ایران، واردات کشورمان درنه ماهه نخست سال جاری در مجموع به ۴۷ میلیارد و ۷۰ میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال گذشته۰۷/۲۶درصد افزایش یافته است.
شایان ذکر است، وزن این میزان کالای وارداتی درنه ماهه نخست سال جاری ۳۳ میلیون و۸۶۴ هزار تن بودکه از این نظر در مقایسه با مدت مشابه سال قبل۰۳/۳ درصد کاهش داشت.
اقلام عمده صادراتی
درنه ماهه نخست سال جاری پروپان مایع شده عمدهترین کالای صادراتی کشورمان بود. سهم این کالا از صادرات غیرنفتی کشورمان در مدت یاد شده یک میلیاردو ۶ میلیون و۰۰ ۸هزار دلار بود و ۲۶/۵ درصد از کل صادرات غیرنفتی به این کالا اختصاص داشت. جایگاه بعدی نیز بهپلی اتیلن گرید فیلم اختصاص دارد که سهم این کالا از صادرات غیرنفتی در این مدت به ۹۹۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رسید.
سنگ آهن نیز سومین کالای عمده صادراتی کشورمان در مدت یاد شده بود و با ۷۹۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلارو ۱۷/۴ در صد از کل صادرات غیر نفتی را به خود اختصاص داد.
متانول با ۷۶۳ میلیون و ۸۰۰ هزاردلار، ۹۹/۳ درصد از کل صادرات غیر نفتی را به خود اختصاص داده است که در جایگاه چهارم قرار دارد.
سایر گازهای نفتی و هیدروکربورهای گازی شکل مایع شده با ۷۱۸ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار پنجمین کالای عمده صادراتی کشورمان بود و ۷۵/۳ درصد از ارزش کل صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داد.
عمدهترین خریداران کالای ایرانی
درنه ماهه نخست سال جاری چین با واردات ۳میلیارد و ۴۰۹ میلیون دلار انواع کالای ایرانی عمدهترین واردکننده کالا از ایران بود. در این مدت ۸۱/۱۷درصد از کل صادرات غیرنفتی کشورمان به کشور چین اختصاص داشت.
عراق با خرید ۳ میلیارد و ۲۱۵ میلیون دلار انواع کالای ایرانی، دومین کشور بزرگ واردکننده کالا از ایران بود. سهم عراق از کل صادرات غیرنفتی ایران در این مدت به ۷۹/۱۶ درصد رسید. امارات متحده عربی با۲ میلیاردو ۵۵۲ میلیون دلار در جایگاه سوم قرار گرفت و تنها ۳۳/۱۳ درصد از کل صادرات غیرنفتی کشورمان به این کشور اختصاص یافت. براساس این گزارش هند با یک میلیاردو ۲۷۱ میلیون دلار و افغانستان با ۹۸۵ میلیون دلار رتبههای چهارم و پنجم را به خود اختصاص دادند.
اقلام عمده وارداتی
در نه ماهه نخست سال جاری طلای خام عمدهترین کالای وارداتی کشورمان بود و با اختصاص ۲۶/۱۰ درصد از کل ارزش واردات جایگاه نخست را به خود اختصاص داد. شمش از آهن و فولاد غیر ممزوج با ۸۸/۳ درصد سهم ارزشی در جایگاه دوم قرار گرفت و محصولات از آهن یا فولاد غیر ممزوج تخت و گرم نورد شده با ۶۴/۱ درصد سهم از ارزش، رتبه سوم را به خود اختصاص داد.
کشورهای عمده صادرکننده کالا به ایران
در مدت یاد شده امارات متحده عربی۲۳/۳۲درصد از کل ارزش واردات کشورمان را به خود اختصاص داد و به عنوان بزرگترین کشور صادرکننده کالا به ایران در رتبه نخست جای گرفت .سهم امارات از واردات کشورمان در این مدت ۱۵ میلیاردو۱۷۱ میلیون دلار بود.
چین با ۴ میلیارد و۴ میلیون دلار و ۵۱/۸ درصد سهم ارزشی رتبه دوم را به خود اختصاص داد و کشور آلمان نیز با ۳ میلیارد و ۲۸۱ میلیون دلار و ۹۷/۶ درصد در رتبه سوم جای گرفت. کشورهای ترکیه و سوییس نیز به ترتیب ۳۵/۶ درصد و۲/۶ درصد از ارزش کل واردات ایران را به خود اختصاص دادند و در رتبههای چهارم و پنجم قرار گرفتند.
نائب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه با بیان اینکه طبق مصوبه قانونی مجلس مقرر شده بود ۲۰ درصد درآمد حاصل از فروش نفت و گاز در صندوق توسعه ملی ذخیره شود از عدم واریز منابع ارزی به صندوق ذخیره ارزی خبر داد.
به نوشته اکونیوز، عباسعلی نورا نماینده زابل افزود: دولت باید در این زمینه پاسخگو باشد که پول هایی که از فروش نفت به دست می آورد در کجا و به چه صورتی هزینه شده است.
وی اظهار داشت: با توجه به قانونی که مصوب شده قرار بود دولت ۲۰درصد از پولی که از فروش نفت به دست می آورد در صندوق توسعه ملی و مازاد آن به صندوق ذخیره ارزی انتقال دهد که در عمل چنین چیزی رخ نداد.
نماینده زابل تصریح کرد: با توجه به اینکه بانک مرکزی در این زمینه استقلال کافی را ندارد بنابراین نمی تواند پاسخگوی این مسایل باشد.
یک نماینده تهران معتقد است که سران فتنه قابل جذب نیستند، در دامنه جذب حداکثری هم نمیگنجند و حتی اگر خدا و رهبری هم آنها را ببخشند، تطهیر نمیشوند!
به گزارش خبر آنلاین، علیرضا مرندی درباره سران مخالف دولت گفت: آنها اگر زودتر به فکر توبه میافتادند ممکن بود که مردم اینگونه در مقابل آنها جبهه گیری نکنند و حداکثر اگر آنها در خیابان می دیدند به آنها کم محلی کنند و رویشان را برگردانند نه اینکه به آنها حمله ور شده و در صورتشان تف بیاندازند!
وی افزود: اگر آنها توبه کنند ممکن است که رهبری گناهانشان را ببخشد ولی آنها میخواهند جذب کی بشوند؟ کسانی را میتوان جذب کرد که وقتی فهمیدند که رایشان را عوضی به این افراد دادهاند، از آنها رویگردان شدند، نه اینها که حتی احساس ندامت هم نمیکنند. اینها فقط میتوانند جذب آن طرف نظام بشوند و به اپوزیسیون بپیوندند.
نماینده تهران با بیان اینکه البته خدا بزرگ است و شاید از سر تقصیرات آنها بگذرد، ادامه داد: آقا و مردم هم ممکن است از آنها بگذرند اما اینها باعث تطهیر آنها نخواهد شد. آنها دیگر هیچ جایگاهی در فضای سیاسی کشور ندارند و با توبه کردنشان فقط ممکن است که از شدت جرمشان کاسته شود. اما آنها که از ابتدا جرم کمتری مرتکب شده بودند را ممکن است بتوان جذب کرد.
مرندی همچنین گفت: اما کسانی که به سادگی اشتباه می کنند و جذب چنین افرادی میشوند را نباید در مناسبی گذاشت. چون دیگر نمیتوان به سادگی به آنها اعتماد کرد بلکه باید اول آنها را آزمود و اگر سربلند بیرون آمدند به آنها منسبی را سپرد و در انتخاباتی شرکتشان داد.
دادگاه تجدیدنظر استان چهارمحال بختیاری، محکومیت یک سال زندان نبیالله باستان، عضو کانون صنفی معلمان در شهرکرد را تایید کرده است.
به گزارش بامدادخبر، درحالی این حکم به شعبهٔ اجرای احکام ابلاغ شده است که آقای باستان به دلیل بیماری در بیمارستان به سر میبرد و به گفتهٔ همسر وی، پس از ترخیص به زندان منتقل خواهد شد.
همزمان توفیق مرتضیپور عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان در تبریز نیز به دلیل صدور بیانیه این کانون به مناسبت هفتهٔ معلم از سوی دادگاه بدوی به دو سال حبس تعلیقی و ۹۱ روز حبس تعزیری محکوم شده است. این درحالی است که در هفتهٔ گذشته اسماعیل عبدی دیگر عضو کانون صنفی معلمان که پیشتر مدتی را در زندان سپری کرده بود نیز به دادگاه انقلاب احضار شده است.
هماکنون علی رضا هاشمی دبیر کل سازمان معلمان ایران، علیاکبر باغانی دبیر کل کانون صنفی معلمان، محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، محمود باقری از اعضای کانون صنفی معلمان در تهران و مختار اسدی از اعضای کانون صنفی معلمان کردستان نیز که در ماههای گذشته مدتی را در انفرادیهای زندان اوین گذرانده بودند منتظر برگزاری دادگاه خویش هستند.
محمد داوری، رسول بداغی، هاشم خواستار، عبدالرضا قنبری و عبدالله مومنی نیز پنج معلمی هستند که همچنان در زندان به سر میبرند.
تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی شب گذشته با حضور در منزل عادل محمد حسینی دانشجوی تازه بازداشت شده خانواده او را مورد تفقد و دلجویی قرار دادند.
به گزارش تحول سبز، عادل محمد حسینی که دانشجوی دانشگاه امام خمینی قزوین است، در حال گذراندن امتحان های میان ترم بود که مهاجمین به خانه اش ریختند و ضمن تفتیش احضاریه او را به خانواده اش دادند. وی درخواست کرده بود که بعد از امتحانات مراجعه کند که نپذیرفته بودند و به او اطمینان داده بودند که به عنوان مطلع احضار شده و مسئله مهمی نیست و زود بازمی گردد.
مادر عادل دیشب به خانواده های دیگر زندانیان سیاسی که به دیدارش رفته بودند، گفت دومین دروغ این ها که به نام اسلام فرزندم را برده اند و مرا و پدر و تنها خواهرش را آزار می دهند، این بود که گفتند فوری تماس تلفنی می گیرد ولی ۵ روز است که از او بی خبریم و در مراجعاتی که به زندان داشته ایم هیچ کس جوابی به ما نمی دهد.
در این دیدار که تعدادی از دانشجویان و جوانان اصلاح طلب هم حضور داشتند، همه کسانی که تجربه این روزهای تلخ بی خبری را گذرانده اند به مادر عادل اطمینان دادند که اگر فرزندش را به خدا بسپارد و دل قوی دارد، به زودی خبر سلامتش را خواهد شنید و به گفته آنها، اساسا دیگر کودتاگران جرأت دست درازی به روی بچه های معصوم را ندارند چون حالا حالاها باید هزینه اعمال زشت و کریه خود را در زندان ها از فردای کودتا تا همین چندی پیش که منجر به قتل بهترین جوانان ایران اسلامی شد، بپردازند.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم از تعطیلی کارخانه ایران صوف و بیکاری ۶۰ کارگر شاغل در این واحد تولیدی خبر داد.
به گزارش ایلنا، علی طالبی با اشاره به اینکه کارخانه ایران صوف در زمینه صنعت ریسندگی و بافندگی فعالیت میکرده است؛ افزود: این واحد تولیدی سابقه فعالیت زیادی داشت و شاید بتوان گفت که ۳۰ سال در عرصه صنعت نساجی کشور فعال بوده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم با بیان اینکه کارخانه صوف دارای حدود ۶۰ کارگر بوده است تصریح کرد: این واحد متعلق به به بخش خصوصی است.
این فعال کارگری استان قم نبود نقدینگی و واردات بیرویه محصولات چینی را از علل اصلی ورشکستگی کارخانه ایران صوف برشمرد.
نتیجه و دستاورد اصلی قیام سیدالشهدا (ع) شکستن بت قداست خلفای نامشروع اموی بود. قداست بخشی به این خلفا و اوامرشان عملا به مهمترین مانع مقابل مسیر هدایت انسانها تبدیل شده بود و مسلمانان با تمسک به این قداست، انواع محرمات الهی از قتل فرزند پیامبر گرفته تا شرابخواری و تخریب کعبه را به قصد قربت انجام می دادند. در واقع در آن زمان مقام خلیفه رسول خدا(ص) در چشم و ذهن مردم از خود رسول خدا بالاتر رفته بود، چرا که آنها برای اطاعت از فرمان حضرت خلیفه، اوامر قطعی خدا و رسول را زیر پا می گذاشتند.
به گزارش آینده، حجت الاسلام والمسلمین جاودان پنجشنبه شب در شب شهادت حضرت سجاد (ع) در مراسمی با بیان این مطالب، افزود: همواره وظیفه امامان شیعه(ع) تبیین مسیر درست هدایت در مقابل مردم بود و البته آنها به میزان یاورانی که داشتند، می توانستند در جامعه منشا اثر باشند. امیرالمومنین(ع) در زمان خود فرمود با ۴۰ تن می تواند قیام کند که البته ۳ یار بیشتر نداشت؛ امام حسین (ع) هم در مقابل لشگر ۳۰ هزار نفره یزید، ۷۲ یار بیشتر نداشت و البته کارکرد این ۷۲ تن نیز چیزی جز شهید شدن نبود، اما آنها با شهادت خود قداست بیجای به وجود آمده برای خلفای ناحق اموی که به واسطه آن دستورات و احکام مسلم دینی تبیین شده از سوی رسول خدا(ص) را زیر پا می گذاشتند و روشن است وقتی آنها با قصد قربت نوه پیامبر را به شهادت رساندند، شرابخواری و محرمات دیگر را راحت تر انجام می دادند.
وی گفت: حتی زمانی که لشگر یزید به مکه حمله کرد و برای آتش زدن کعبه منجنیق آوردند و قبل از پرتاب اولین سنگ آتشین چند نفر با صاعقه کشته شدند، فرمانده آنها صاعقه در آن منطقه را طبیعی و عادی دانست و خود سنگ آتشین دیگری به سوی کعبه پرتاب کرد و آنها حتی خانه خدا را آتش زدند. با این حال قیام امام حسین (ع) باعث شد تا آرام آرام این قداست جعلی ایجادشده برای دستگاه خلفا شکسته شود و با آگاهی مردم، این سد اصلی مقابل دینداری برداشته شود.
استاد جاودان این باور عمومی را ناشی از ده ها سال کار تبلیغاتی بنی امیه، لعن امیر مومنان و معرفی کردن خاندان پیامبر به عنوان اصلی ترین مانع دین دانست و با اشاره به چند مثال تاریخی افزود: به عنوان نمونه در جنگ صفین فردی از سپاه معاویه به سراغ هاشم مرقال، از بزرگان لشکر امیرالمومنین رفت و گفت، چرا در لشگر کسی رفته اید که اصلا نماز نمی خواند؟ در حالی که اولین کسی که در عالم بعد از رسول خدا نماز خواند، علی بن ابیطالب بود. اما آنها با لعن علی(ع) و خاندان پیامبر فضایی به وجود آورده بودند که افراد منسوب به خاندان پیامبر حتی از حضور در کوچه و بازار واهمه داشته باشند.
این استاد تاریخ اسلام معجزه امام سجاد(ع) را معجزه اخلاق و کاشتن بذر محبت دانست که باعث شد در ۳۵ سال دوران امامت خود، فضا را تغییر دهد و از دوران امام باقر(ع) ائمه از ابتدا آموزش احکام اسلام به مسلمانان را آغاز کردند. این در حالی بود که امام سجاد می گفتند در کل مکه و مدینه حتی ۲۰ نفر نیستند که خاندان پیامبر را دوست بدارند و به علاوه حضرت با برخی مشکلات حتی در خود خاندان اهل بیت روبرو بود.
ایشان ادامه داد: زمانی که لشگر یزید به مدینه حمله کرد و آن جنایات را انجام داد، شماری از مخالفان بنی امیه هم دست به شورش زدند. در این شرایط مروان حکم، از سران بنی امیه برای زن و خانواده اش احساس خطر کرد و بعد از آن که عبدالله بن عمر به او جواب رد داد، به سراغ امام سجاد (ع) رفت و ایشان مدتها از خانواده او در باغهای مدینه پذیرایی کردند؛ این برخورد اخلاقی امام با خانواده شخصی بود که به حاکم مدینه توصیه کرده بود اگر امام حسین(ع) بیعت نکرد، او را بکش. امام سجاد همچنین هرشب ناشناس به ایتام و فقرای شهر کمک می رساند و معجزه اخلاق ایشان و کاشتن بذر محبت خاندان نبوت وضع را تغییر داد؛ به گونه ای که چند سال بعد، زمانی که امام به حج می رفتند، علمای شهر همه منتظر ایشان می ماندند و پشت سر ایشان می رفتند و یا در شلوغی حج، زمانی که هشام بن عبدالملک، فرزند خلیفه قادر به استلام حجرالاسود نبود، مردم خود برای حضرت زین العابدین(ع) راه باز می کردند که نشانه احترام بالای آنان به ایشان بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر