ندای سبز آزادی: حادثه رانندگی و فقدان امکانات کافی پزشکی باعث مرگ یک مادر و دختر در پایتخت تجاری ایران شد.
در پی مرگ ناشی از عدم رسیدگی پزشکی یک زن و دختر هفتسالهاش در بیمارستان، جمعی از مردم عسلویه در اعتراض به نبود امکانات درمانی در این شهر در مقابل فرمانداری عسلویه اجتماع کردند.
10 سال از آغاز احداث پروژه ها در منطقه ویژه اقتصادی عسلویه می گذرد ، و صرف نظر از خسارتهای شدیدی که در دولت احمدی نژاد به آن وارد شد در مجموع به برکت عسلویه، با رشد چشمگیر صنعت و صادرات نفت و گاز به کشورهای مختلف مواجه بوده ایم به طوری که هم اکنون این منطقه بزرگ ترین منبع گازی مستقل جهان محسوب می شود. اما در کنار پیشرفت صنعت ؛ مسائل اجتماعی ، فرهنگی و همچنین امکانات رفاهی به هیچ وجه در عسلویه رشد نیافته و همین امر باعث بروز آسیبهای اجتماعی و بیش از همه ، شیوع اعتیاد در این منطقه شده است، بطوری که شهر عسلویه که محل سکونت مردم بومی آن است هنوز فاقد بیمارستان و آمبولانس است. بیمارستان تامین اجتماعی که از سالها پیش ساخت آن شروع شده، از 5 سال پیش به دلیل نبود اعتبار نیمهکاره به حال خود رها شده است.
منطقه ویژه اقتصادی عسلویه که در شرق استان بوشهر و در حاشیه خلیج فارس قرار گرفته ، برای بهره برداری از منابع نفت و گاز حوزه پارس جنوبی و انجام فعالیت های اقتصادی در زمینه نفت و گاز و پتروشیمی تاسیس شده است.
بر اساس آخرین برآوردهای انجام شده ، میزان ذخایر میدان گازی پارس جنوبی بیش از 14 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی و بیش از 18 میلیارد بشکه میعانات گازی است و گفته می شود حدود 9 درصد کل ذخایر گازی جهان از این منطقه تامین می شود و طبیعتا درآمد بسیاری از این طریق به دست می آید. این در حالی است که سهم مردم منطقه و استان از این درآمدها و امکانات ، صفر است و حتی در خود استان بوشهر نیز لوله کشی گازانجام نشده است.
براساس آمارهای موجود 98 درصد نیروهای کارگر منطقه غیر بومی و فقط 2 درصد نیروها از میان مردم بومی استان هستند بنابراین می توان گفت که پیشرفت صنعت برای مردم منطقه نه تنها سودی نداشته بلکه به ضرر آنها نیز بوده است.
همچنین وجود کشتی ها در منطقه عسلویه باعث آلودگی آب دریا شده است و بر همین اساس مردم دیگر نمی توانند به صید ماهی بپردازند بنابراین یکی دیگر از راههای کسب در آمد ، معیشت و اشتغال نیز از آنان گرفته شده است.
یکی از اهداف اجرای پروژه ها در عسلویه فراهم کردن زمینه اشتغال در منطقه و جذب نیروی کار بومی و همچنین استانهای همجوار و محرومیت زدایی بوده است، در صورتی که از زمان آغاز اجرای پروژه های اقتصادی در منطقه اکثر مردم بومی استان بوشهر که در گذشته به کشاورزی و دامداری و همچنین صید اشتغال داشتند ، زمین های خود را ازدست داده و بیکار شده اند.
اعتیاد و خرید و فروش آسان مواد مخدر در این منطقه، بالا رفتن قیمت زمین در اثر صنعتی شدن منطقه ، بیکاری ، آلودگی هوا ی ناشی از فعالیت های پالایشگاه ها و مراکز مختلف پتروشیمی، وضعیت نامناسب جاده ها و تصادفات ناشی از آن ، فقدان امکانات رفاهی و تفریحی ، از معضلات آن است.
پس از اجرای پروژه های تاسیسات نفت و گاز در منطقه قیمت زمین به حدی گران شد ( 2 برابر قیمت های فعلی تهران) که مردم بومی توان خرید و یا حتی اجاره آن را ندارند.
از سویی جمعیت عسلویه قبل از آغاز پروژه ها حدود 24 هزار نفر بوده اما امروز تعداد جمعیت این منطقه با وارد شدن نیروی کار مهاجر به حدود 100 هزار نفر رسیده است بنابراین با افزایش چندین برابری جمعیت باید امکانات این منطقه نیز همزمان با پیشرفت صنعت رشد می کرد در صورتی که عملا این اتفاق رخ نداد و امکانات رفاهی و فرهنگی موجود با 10 سال گذشته هیچ تفاوتی نداشته و به همین دلیل می توان ریشه بروز بسیاری از ناهنجاری ها و آسیبهای اجتماعی را در نبود امکانات در منطقه عنوان کرد .
در منطقه عسلویه حتی یک سینما ، مجتمع فرهنگی و یا یک ورزشگاه برای پرکردن اوقات فراغت و استفاده مردم بومی و کارگران وجود ندارد و این افراد جایی را ندارند که در حین ساعت استراحت و بیکاری خود از آن استفاده کنند ، به همین دلیل است که شاهد بروز آسیبهای مختلف در منطقه هستیم.
بیکاری مردم بومی این منطقه که به اعتیاد آنها دامن می زند نیز از معضلاتی ست که هنوز کسی به فکر حل آن نیفتاده است. بر اساس مصوبات موجود، شرکتها باید 50 درصداز نیروهای کار خود را از میان افراد بومی انتخاب کنند در صورتی که در عسلویه خلاف این عمل می شود.
در همین راستا چندی پیش مردم عسلویه با شکایت از شهرداری این شهر و امضای تومار از به کار نگرفتن نیروهای بومی گله کردند.
در حالی که دولت کودتا مدام شعار پیشرفت اقتصادی و تاسیس فازهای مختلف دومین شهر گازی جهان را در رسانه ها تبلیغ می کند، مردم بومی این منطقه به دلیل فقدان توسعه پایدار به کمترین امکانانت یک منطقه محروم هم دسترسی ندارند چه برسد به استفاده از شرایط پایتخت اقتصادی ایران.
ندای سبز آزادی: رامین هم رفت. دو روز پس از بذرپاش و چند روز پس از متکی. این یکی اما رفتنش حکایت لبخند تلخی بود که به گوشه لب اهالی واقعی قلم نشست. همانها که از این آمدن و رفتنها بسیار دیده اند. همانها که می دانند ذات استبداد عمر کوتاه مدتی را برای سینه چاکانش رقم می زند.
محمد علی رامین در شرایطی رفت که پیش از این چند باری شایعه رفتنش به بیرون از ساختمانهای ارشاد درز کرده بود و هر بار او و مدیر روابط عمومی اش با تکذیب خبر رفتنش رسانه ها را متهم به عداوت و دشمنی با اصل نظام می کردند. او در شرایطی رفت که ادبیات توهین آمیزش خطاب به اهالی رسانه زبانزد خاص و عام بود و همه می دانستند که ادب و آداب را نباید در معاونت مطبوعاتی دولت کودتا سراغ گرفت.
این بار مردی از کابینه کودتا رفته است که تمام خبرنگاران داغ و درفش دیده برای رفتنش لحظه شماری می کردند. او رفت و تنها افتخاری که با خودش برد، زنده بگور کردن مطبوعات مستقلی بود که بدترین تاوانها را برای مستقل ماندنشان پرداختند.
با رفتن رامین خیلی ها البته یاد ماجرای اهانت بی پروایش به یکی از مجریان رادیو افتادند که در یک برنامه زنده و در برابر حیرت خلایق با حالتی عصبی و پرخاشگر به گوینده بخت برگشته ای که تنها خبری را به نقل از یک رسانه می خواند گفته بود: " تو غلط می کنی که چنین خبری را می خوانی! "
خبر خوش سال برای مطبوعات
مطبوعات مستقل از زمان روی کار آمدن رامین بدترین روزهای خود را در ایران تجربه کردند و این تلخی و تلخکامی چنان بود که برخیها رفتن او را " خوش ترین خبر سال برای اهالی مطبوعات " تعبیر کردند و درباره رفتنش نوشتند: " محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی ارشاد پس از بارها تكذیب بركناریش واقعا بركنار شد تا یكی از بهترین روزهای سال برای اهالی رسانه رقم بخورد! " و گرچه سالهای سال پیش از او این سعید مرتضوی بود که لقب " جلاد مطبوعات " را یدک می کشید، اما با آمدن رامین در دهمین روز آبان ماه سال گذشته و برکناری سعید مرتضوی از مقام دادستانی تهران، آنهم بواسطه جنایات کهریزک، عملن این محمد رامین بود که بار ننگین " جلاد مطبوعات " را بر عهده گرفته بود و اگر سعید مرتضوی مطبوعات را به خاطر مطالب چاپ شده به میز محکمه و توقیف می کشاند، این بار محمد رامین که تا پیش از این ملقب به " آقای هولوکاست " بود، مطبوعات را برای چاپ نکردن مطالب مورد دلخواهش به میز مواخذه و لغو امتیاز می کشاند.
رامین ورودش در معاونت مطبوعاتی را با حضور شخصی و رودررو در مطبوعات به قول خودش مخالف آغاز کرد و تلاش کرد تا با حضور جنجالی خود در دفتر مدیران مسئول نشریات نه چندان موافق احمدی نژاد و دولت کودتائیش از خود چهره ای موجه بسازد. امری که البته بخاطر عصبی بودن و فقدان ادب در طراح تئوری " واقعی نبودن ماجرای هولوکاست در آلمان هیتلری" ، خیلی زودتر از آنچه که تصور می شد، نقاب از چهره واقعی اش برداشت و در ماجرایی که در روزنامه فرهیختگان رفت و مزدور خطاب کردن خبرنگاران در تحریریه این روزنامه و در حضور خبرنگاران از سوی معاونت مطبوعاتی! ارشاد، باعث شد تا مطبوعاتی های مستقل در ایران دریابند که با چه عجوبه ای روبرو هستند.
کارنامه تاریک یک معاونت مطبوعاتی
محمد علی رامین در حالی سکان هدایت معاونت مطبوعاتی ارشاد را به دست گرفت که کودتاچیان دفتر مرکزی انجمن صنفی مطبوعات را بدون ارائه هیچ مجوز قانونی و دلیل قانون پسندی پلمپ کرده بودند و روزنامه نگاران بسیاری در زندانهای چکمه پوشان استبداد زیر بدترین شکنجه ها و تحقیرآمیزترین رفتارها قرار داشتند. با این حال رامین برای گشایش نیامده بود و نیامده روزنامه سرمایه توسط وی در فردای آغاز بکارش در این سمت، لغو امتیاز شد. چند روز بعد روزنامه همشهری، پر مخاطب ترین روزنامه ایران، برای چند روز توقیف شد و روزنامه خبر ترجیح داد انتشار خودش را متوقف کند که البته بعد از ماهها انتشار این روزنامه دوباره آغاز شد. به فاصله سه روز بعد از این حادثه یعنی در چهاردهم آذر 1388 روزنامههای اسرار، آفتاب یزد، حیات نو و اعتماد از سوی معاونت مطبوعاتی ارشاد تذكر كتبی دریافت کردند و جرم آنها " القاء اختلاف میان مسئولان و تقطیع اظهارات ایشان " عنوان شد!
دو روز بعد از این حادثه یعنی در 16 آذر 1388، روزنامه حیات نو اجتماعی توقیف شد و پنج روز پس از آن روزنامه آفتاب یزد تذكر کتبی از معاونت مطبوعاتی ارشاد دریافت کرد. علت این تذکر به خاطر انتشار یك آگهی تبلیغاتی برای رسانههای بیگانه و ضد انقلاب در شماره پنجشنبه 19 آذر 1388 عنوان شد. یازده روز بعد از این حادثه روزنامه " اندیشه نو " از سوی معاونت مطبوعاتی ارشاد لغو امتیاز شد.
هشت روز بعد یعنی در هشتم دی ماه 1388 معاونت مطبوعاتی در اقدامی بی سابقه اطلاعیه ای علیه روزنامه اعتماد را در همان روزنامه منتشر کرد و در این اطلاعیه آمده بود: " روزنامه اعتماد طی درج گزارشی با عنوان «خبرهای رسمی درباره درگیریهای روز عاشورا در تهران ـ سخنان فرماندهان نیروی انتظامی درباره حوادث تاسوعا و عاشورا»، مرتكب تخلف شده است." 6 روز بعد، روزنامه آفتاب یزد به واسطه انتشار پیامهای مردمی از سوی معاونت مطبوعاتی ارشاد تذکر دریافت می کند! در 21 دی ماه همین سال معاونت مطبوعاتی ارشاد در مقابل چاپ گسترده توهین آمیزترین اهانات به مقامات عالی رتبه سیاسی در ایران در نشریه همت به دادن تذکری به این نشریه بسنده می کند و این بار قوه قضائیه خود وارد عمل شده و این نشریه را توقیف می کند. چند روز پس از آن روزنامه ابرار به دلیل انتشار مطلبی تحت عنوان " تهمت به جای همت " که به ماجرای توقیف نشریه همت مربوط می شد از معاونت مطبوعاتی ارشاد تذکر دریافت کرد آنهم در شرایطی که دو روز بعد همین معاونت مطبوعاتی نشریه همت را لغو امتیاز می کند!
در دهمین روز اسفند ماه 1388 تیغ توقیف به سراغ روزنامه اعتماد می رود و این روزنامه بدستور رامین به همراه هفته نامه پنجره توقیف و لغو امتیاز می شوند. فردای همان روز رامین در مجلس لگوی روزنامه تهران امروز را که مصباح یزدی به رقصیدن زنی برهنه تشبیه اش کرده بود، مصداق بارز جنگ نرم می خواند و در 30 فروردین ماه سال جاری روزنامه بهار از سوی معاونت مطبوعاتی لغو امتیاز می شود. آن هم در شرایطی که موج تذکر دادن به روزنامه هایی که چندان میانه ای با دولت ندارند به شکل بی سابقه ای ادامه دارد. تا پنجم مهرماه سال جاری روزنامه " اندیشه نو " و هفته نامه " بهار زنجان " و دو هفته نامه " مدینه گفتگو " و فصلنامه " فرهنگ آموزش " توقیف و یا لغو امتیاز می شوند. در آخرین روزهای معاونت رامین بر مطبوعات ایران هم تعداد دیگری از خبرنگاران بازداشت و روانه زندان می شوند. آنهم در شرایطی که ایران به عنوان بزرگترین زندان جهان برای روزنامه نگاران نائل آمده است و گوی سبقت را در این باره از حتی کشور کمونیستی چین ربوده است و هم اکنون روزنامه نگاران بسیاری به جرائم موهوم در زندان به سر می برند.
رامین کیست
مجتبی واحدی، سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد و یکی از روزنامه نگاران تبعیدی درباره محمد علی رامین با اشاره به اینکه یکی از فرزندان محمد علی رامین که تنها بیست و چند سال دارد در آلمان با رانت پدر مدیریت یكی از شركت های بزرگ ایران را برعهده گرفته است می گوید: " یاسین رامین مدیر یكی از شركهای بزرگ ایرانی در آلمان است. آقایان بروند در مورد سوابق او تحقیق كنند كه چطور مدیر چنین شركتی شده و ارتباط تحصیلات او با سمتی كه دارد چیست.اگر قرار باشد كسی در خارج از كشور مدیر یك شركت شود باید سابقه و مطالعات قوی در این زمینه داشته باشد، چون هم اموال دولت و ملت ایران در اختیار آن فرد است و هم نوع مدیریت فرد به حیثیت اداری كشور ارتباط دارد. انتصاب این فرد به جز استفاده از رانت پدر هیچ توجیه دیگری ندارد." این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که محمد علی رامین طراح نظریه غیر واقعی بودن ماجرای هولوکاست در آلمان در دولت اول احمدی نژاد بود و در کنفرانسی هم که به همین مناسبت در تهران گرفته شده بود تلاش او برای دعوت از سران نئونازی در آلمان زبانزد خاص و عام است.
از دیگر ماجراهایی که رامین را مشهور کرد ماجرای پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس به خلیج مسلمانان توسط اوست. در این باره مجتبی واحدی می گوید: " آقای رامین در سال ۸۳ مصاحبه ای با خبرگزاری ایسنا داشت كه به خاطر غیرت مدیر عامل ایسنا -كه هم اكنون توسط وطن فروشانی چون آقای رامین متهم به جاسوسی میشود- چند دقیقه بیشتر روی سایت ایسنا نبود. من همان موقع از آقای فاتح، مدیر عامل ایسنا، شنیدم كه آقای رامین برای رفع اختلافات پیشنهاد داده بود كه نام خلیج فارس به «خلیج مسلمانان» تغییر یابد. من خودم یك مسلمان كاملاً مقید هستم اما این كه كسی برای تظاهر به مسلمانی اسم خلیج مسلمانان را به جای خلیج فارس پیشنهاد كند، ....است نه غیرت مسلمانی."
محمد علی رامین متولد بهمن ماه 1332 در شهرستان دزفول است و تحصیلات اولیه خود را در دزفول و خرمشهر و آبادان طی کردهاست. او فارغ التحصیل دوره تخصصی کالج، آموزش فنی ـ حرفهای از دانشگاه فنی کارلسروهه آلمان است و سپس تحصیلات خود را در دانشگاه کلاوستال آلمان در رشته مهندسی روشهای صنعتی و فوق مهندسی مکانیک عمومی تا مقطع دکترای مهندسی ادامه داده ولی به علت اخراج از آلمان آنرا نیمه کاره رها کردهاست. آخرین ماجرایی که نام او را بار دیگر بر سر زبانها انداخت ماجرای گفتگوی تلفنی اش با رادیو گفتگو بود که طی آن خطاب به مجری که در مورد اظهارات پیشین رامین درباره روحانیت و مسجد سؤال پرسیده بود با عصبانیت گفت: "شما غلط میکنید از قول من این اراجیف را میگویید." او در حاشیه نمایشگاه مطبوعات با تکرار و تایید سخنان در آن برنامه گفته بود: " منظورش از عبارت غلط کردی، مجری و تهیه کننده آن برنامه بوده است نه مسئولان صداو سیما و من میخواستم با این جواب جلوی فتنه را بگیرم!"
یکی از برنامه هایی که او البته هرگز نتوانست آن را اجرا کند، اجبار معدود مطبوعات و رسانه های نیمه مستقل یا مستقل هنوز مانده در ایران به نوشتن عنوان " امام " برای خامنه ای بود که او هرگز موفق به انجامش نشد.
گرچه امشب را بسیاری از اهالی هنوز مستقل و متعهد مانده مطبوعات در کشور ممکن با لبخند به پایان ببرند اما نباید فراموش کرد که رامین و رامینها هنوز و همچنان سایه سیاه خود را بر تارک رسانه های ایران انداخته اند و برای خنده سرمستانه نهایی آن چه البته واجب و لازم است تغییر درونی و محتوایی سیستم و نظامی است که امثال او را به مقام و منصب می رساند.
ندای سبز آزادی: سعد حریری، نخستوزیر لبنان و فرزند رفیق حریری، سیاستمدار ترور شده لبنانی، در یک نشست خبری در واکنش به نظر آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، که احکام دادگاه بینالمللی پرونده حریری را «مردود» دانسته است، بر اعتبار احکام بینالمللی تأکید کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سعد حریری که ماه گذشته نیز دیداری با آیتالله خامنهای داشته روز سهشنبه در واکنش به اظهارات جدید رهبر جمهوری اسلامی گفت: «شکی نیست که تمامی طرفها در خصوص این موضوع نظرات خود را دارند اما اینجا داریم صحبت از قطعنامههای بینالمللی میکنیم.»
رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه در دیدار با امیر قطر، گفته بود که دادگاه ویژه بینالمللی سازمان ملل برای رسیدگی به ترور رفیق حریری، «دادگاهی فرمایشی است که هر حکمی بدهد، مردود است.»
سخنان آیتالله خامنهای پس از آن بیان میشود که مسئولان حزبالله لبنان گفتهاند که انتظار دارند دادگاه ویژه بینالمللی «به دروغ» اعضای حزبالله را به دست داشتن در ترور نخستوزیر پیشین لبنان متهم کند.
سعد حریری روز سهشنبه در واکنش به نظر رهبر جمهوری اسلامی گفت: «این موضع ایران است؛ ما برای آیتالله خامنهای احترام کامل داریم و به همه نظرات او احترام میگذاریم و او آزاد است که نظرات خود را داشتهباشد.»
نخستوزیر لبنان افزود: «ما در لبنان به عنوان یک دولت، دیدگاههای خود را در ارتباط با این دادگاه داریم.» وی در ادامه تأکید کرد: «ولی قطعنامه بینالمللی، قطعنامه بینالمللی است.»
اما نمایندگان پارلمان لبنان از «جنبش آیندهٔ» سعد حریری که مورد حمایت غرب است در واکنش خود به نظرات آیتالله خامنهای لحنی تندتر بهکار بردند.
عَمار حوری، نماینده پارلمان به خبرگزاری فرانسه گفت: «اینطور که پیداست هدف آیتالله خامنهای از این اظهارات این است که آرامش را در لبنان و سراسر جهان عرب به هم بزند.»
جمال الجراح، یکی دیگر از نمایندگان از «جنبش آینده»، در این پیوند گفت: «اظهارات خامنهای نشانگر پشتیبانی (ایران) از مواضع برخی از سیاسیون محلی یا دست کم از مواضع حزبالله است.»
فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، نیز روز دوشنبه اظهارات آیتالله علی خامنهای، در باره دادگاه ترور رفیق حریری، را رد کرد و گفت که این دادگاه از سوی سازمان ملل متحد برپا شدهاست و «رهبر ایران قدرت اعمال نفوذ در این دادگاه را ندارد.»
دادگاه ویژه بینالمللی رفیق حریری، یا «دادگاه ویژه لبنان»، محکمهای بینالمللی است که در پی توافق سازمان ملل متحد با جمهوری لبنان و با حمایت شورای امنیت سازمان ملل کار خود را از اول مارس ۲۰۰۹ آغاز کردهاست.
این دادگاه اعلام کرده که بهزودی نتایج بررسیهای خود در مورد ترور رفیق حریری، سیاستمدار لبنانی مخالف سوریه و ۲۲ تن دیگر که در سال ۲۰۰۵ میلادی در انفجاری در بیروت کشته شدند را اعلام میکند.
حزبالله لبنان که اسرائیل را عامل ترور رفیق حریری میداند گفته که این دادگاه قصد دارد «به دروغ» اعضای حزبالله را عامل این ترور معرفی کند و تهدید کرده که در صورت کوشش برای بازداشت افرادش دست به اقدامهایی خواهد زد که این امر باعث نگرانیهایی در لبنان شدهاست.
ندای سبز آزادی: زهرا رهنورد در یادداشت کوتاهی که برای زنان زندانی سیاسی نوشت راه و آرمان آنان را ستود و ابراز امیدواری کرد شب درازی که در آن آزادی محبوس است به سپیده مان آزادی بدل شود.
به گزارش کلمه متن یاددشت دکتر رهنورد به شرح زیر است:
آیا باید شب دراز اسطورههای منطقةالبروج (فصول و نجوم) به شب درازی در تاریخ معاصر کشورمان تبدیل شود؟ آیا سزاوار است سرزمینی که میتواند در سپیدهدمان ازادی به سر برد به شبی دراز مبتلا شود و در آرزوی دموکراسی و آزادی پشت میلههای زندان اسیر باشد؟
مهدیه گلرو و بهاره هدایت در اعتصاب غذا به سر میبرند. ریحانه طباطبایی، فاطمه عربسرخی، نازنین خسروانی، ساجده کیانوشراد، هنگامه شهیدی، عاطفه نبوی، فاطمه رهنما و سایر زنان و دختران در زندانند.
اگر آنها از آزادگی و آزادیخواهی دست بردارند، شبی سیاه تداوم خواهد یافت؟
به دختران عزیز خود که در اعتصابند، میگویم مطمئن باشید بازجویان فکر میکنند بر جسم شما سلطه دارند و با بازجوییهای سنگین خود سعی می کنند شما را به زانو درآورند و چه تلاش عبث و مذبوحانهای، اما شما با روح بلند و قوی خود، نشان دادید که هم روح و هم بدنتان در اختیار آرمانهای شماست و نه بازجویان. دستگیری شما دختران آزاده این کشور، حاکی از شکست آنها در به زانو درآوردن شماست. امیدوارم چونان گذشته سرافراز باشید.
ندای سبز آزادی: مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی نژاد با شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده وبستان هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفت و گو با کلمه با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد. ولی چگونه وبا چه هدفی؟
دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط های پنهانی که در تیم آقای احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می رسد بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب افول جایگاه ملت ایران می شود.
امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.
وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.
استادحقوق دانشگاه شهید بهشتی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روز های گذشته با بیان اینکه همه باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.
امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.
دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو امنیتی و نظامی در کشور هستند.
این استاد برجسته حقوق بشر در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر مواجه کند ضمن اینکه نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها را نادیده گرفت.
ندای سبز آزادی: قيمت انواع نان سنگک، بربری، لواش و نافتون در تهران در جلسه استانداری تهران نهايی و مصوب شد.
به گزارش آفتاب يک مقام آگاه با بيان اينكه جلسه امروز استانداری تهران براي تصويب قيمتهای جديد نان در تهران دقايقی پيش به پايان رسيد گفت: بر اساس مصوبه استانداری قيمت نان لواش 100تومان، سنگک 400تومان، بربری 350تومان و تافتون 200تومان تصويب شد.
نوع نان----------------وزن چانه/گرم-----------------قيمت نان/ريال
لواش --------------------- 160 ------------------------- 1000
سنگك--------------------- 650 ------------------------- 4000
تافتون---------------------- 300 ------------------------- 2000
بربري---------------------- 600 ------------------------- 3500
وی افزود: اين قيمتها در جلسه ديشب استانداری تهران نهايی نشده است و قرار بر اين شده تا امروز در جلسهای با فرمانداران قيمتها نهايی و به وزير بازرگانی اعلام شود.
اين منبع آگاه گفت: قيمت نان با هدفمندی يارانهها در شهرستان هاي استان تهران متفاوت خواهد بود.
سالانه در حدود 4 هزار ميليارد تومان به گندم و آرد يارانه دولتي تخصيص داده میشود كه هزار و 300 ميليارد تومان آن در راستای حمايت از كشاورز و در حدود 2هزار و 500 تا 2هزار و 700 ميليارد تومان به مصرف كنندگان نهايی پرداخت میشود.
در ابتدا براي هدفمند كردن يارانه آرد و نان 3 سناريو وجود داشت. سناريوی اول ادامه وضع موجود سناريوی دوم پرداخت كل يارانه به مصرفكننده و سناريوی سوم كه يک سناريوی بينابين و تلفيقی بود در راستای حمايت از كشاورز و مصرفكننده بود كه به تصويب رسيد و دو سناريوی اول در كارگروه تحول اقتصادی رای نياورد.
در طرح هدفمندی يارانهها و بر اساس سناريوي سوم (سناريوی تلفيقی)، يارانه حمايت از كشاورز گندم كار در جای خود باقی میماند و تنها يارانه مصرف كننده نهايی هدفمند و با باز توزيع يارانهها پرداخت میشود تا قدرت خريد خود را ازدست ندهد.
قيمت انواع نان هم اكنون با آرد دولتی و آزاد پز پيش از هدفمندی يارانهها در استان تهران به شرح زير است:
الف: دولتی
نوع نان----قيمت آرد/ريال-------وزن چانه/گرم--------قيمت نان/ريال
لواش------- 75--------------------- 190------------------- 300
لواش------- 450--------------------- 210-------------------350
بربري------- 75-------------------- 650 ------------------- 1200
بربري------- 450-------------------- 750 -------------------1500
تافتون------ 75-------------------- 225 --------------------400
تافتون------ 450------------------- 500--------------------- 900
سنگك----- 75-------------------- 750---------------------1500
سنگك----- 450------------------- 750 ------------------- 1750
ب: آزاد
نوع نان---- وزن چانه/گرم----------- قيمت نان/ريال
سنگك-------- 750------------------- 5000
تافتون--------300-------------------- 2000
بربري--------650--------------------3000
ندای سبز آزادی: پس از آنکه کار کمیته تحقیق و تفحص درباره بررسی عملکرد شرکت مخابرات ایران به پایان رسید، گزارشی از تخلفات این شرکت، 30 آذرماه، در صحن مجلس خوانده شد.
بر اساس این گزارش، تغییرات تعرفهای خلاف قانون، خصوصیسازی شبهه برانگیز، ابهام در واگذاری و عملکرد ضعیف در ضریب نفوذ، از جمله تخلفات شرکت مخابرات ایران به شمار آمده است.
بر اساس این گزارش -در بخش خصوصیسازی مخابرات- گام اول آزادسازی و ایجاد نهاد تنظیم کننده مقررات عنوان شده تا با ایجاد بازار رقابتی سیاستهای ابلاغی رهبری در اصل 44 قانون اساسی محقق شود.
این کمیته در گزارش خود تاکید کرده که با خصوصیسازی شرکت مخابرات سیاستهای ابلاغی رهبری نقض شد و یک انحصار طبیعی از حاکمیت دولت به بخش غیر دولتی که وابسته به نهادهای عمومی بود، واگذار شد؛ «ضمن اینکه در نحوه واگذاریها ابهاماتی وجود داشت و از آنجایی که بیش از 90 درصد سرمایهگذاری شرکت مخابرات از محل ودایع مردم است، باید تکلیف قطعی حقوق مردم تعیین شود».
کمیته تحقیق و تفحص در گزارش خود اعلام کرده که واگذاری سهام شرکت مخابرات در شرایطی غیر رقابتی انجام گرفته است.
در بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران که مهرماه سال 1388 انجام شد، کنسرسیوم «اعتماد مبین»، وابسته به سپاه پاسداران، 51 درصد از سهام شرکت مخابرات ایران را به ارزش هشت میلیارد دلار خرید و صاحب اصلی آن شد.
شرکت سرمایهگذاری مهر اقتصاد ایرانیان از زیر مجموعههای سپاه پاسداران و شرکت تعاونی پیشگامان کویر یزد از دیگر مشتریان شرکت مخابرات بودند که شرکت تعاونی پیشگامان کویر یزد به دلایل «امنیتی» واجد شرایط برای شرکت در این معامله شناخته نشد.
حال کمیته تحقیق و تفحص نیز در گزارش خود این موارد را از جمله تخلفات شرکت مخابرات به شمار آورده است.
در این گزارش آمده است: با وجود پذیرفته شدن هر دو شرکت تا یک روز قبل از مزایده و ابلاغ رسمی تایید صلاحیت به هر دو، در روز قبل از برگزاری مزایده، شرکت پیشگامان کویر یزد به دلایل «عدم اهلیت» حذف و برای قانونی جلوه دادن مزایده خارج از فرجه قانونی، کنسرسیوم مهر اقتصاد ایرانیان توسط سازمان خصوصیسازی، پذیرفته شد.
بر اساس گزارش کمیته تحقیق و تفحص برخی از اعضای این کنسرسیم با کنسرسیوم اعتماد مبین مشترک بودند و اساساً تنها برای قانونی جلوه دادن مزایده وارد رقابت صوری شدند.
در این گزارش تاکید شده که پیشگامان کویر یزد، یکی از سه پیمانکار شرکت زیرساخت برای ارائه خدمات تلفن بینالملل اینترنتی است که از امنیتیترین بخشهای مخابرات است.
چند روز پس از معامله سهام شرکت مخابرات در بورس تهران، شورای رقابت، این معامله هشت میلیارد دلاری را که تنها نیم ساعت طول کشید، معاملهای «در فضای غیررقابتی» دانست و با این حال آن را ابطال نکرد.
به دنبال واگذاری سهام شرکت مخابرات، مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان در مورد واگذاری سهام شرکت مخابرات در «فضای غیررقابتی» و به صورت «انحصاری» به سپاه پاسداران از وزیر اقتصاد سوال کرد.
به دنبال این ماجرا شمسالدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، روز چهارم خرداد به مجلس رفت تا با توضیحات خود دلایل رد صلاحیت شرکتهای رقیب سپاه در واگذاری سهام مخابرات در بورس را اعلام و آقای کواکبیان را قانع کند.
وزیر اقتصاد در مجلس، در توضیح چگونگی واگذاری سهام مخابرات با اشاره دلایل امنیتی رد صلاحیت رقبای سپاه پاسداران گفت: به شکل کتبی و رسمی به من ابلاغ شد که لازم است مسائل امنیتی در مورد خریداران شرکت مخابرات لحاظ شود.
در عین حال مدیران کنسرسیوم «اعتماد مبین» پس از معامله سهام مخابرات گفتند که از شرکتهای سهامی عام و بخش غیردولتی هستند و هیچ ارتباطی با سپاه ندارند و منابع مالی خود را از سایر محلها تامین کردهاند.
اصل 44 قانون اساسی که دولت را موظف به حضور بخش خصوصی در عرصه اقتصاد کرده است، در سال 1384 از سوی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ابلاغ شد.
روند خصوصیسازی در ایران همواره با انتقاد بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران روبهرو بوده است؛ بسیاری از این کارشناسان معتقدند که علیرغم شعارهای دولت، خصوصیسازی به مفهوم واقعی در ایران اتفاق نیفتاده و تنها مدیریت شرکتها و صنایع دولتی به شرکتهای شبه دولتی یا بخش اقتصادی سپاه پاسداران واگذار شده است.
سپاه پاسداران ایران، یکی از اهداف اصلی تحریم های شورای امنیت و کنگره آمریکا علیه برنامه هستهای ایران به شمار میرود.
موضوع تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت مخابرات ایران در مردادماه 1387 و با امضای 14 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی ارائه شد و سپس با کسب رای اکثریت نمایندگان، این کمیته کار خود را آغار کرد.
«اعمال تغییرات خلاف قانون روی تعرفهها»
شرکت مخابرات ایران بنابر گزارش کمیته تحقیق و تفحص، تغییراتی را بر خلاف قانون روی تعرفهها اعمال کرده که در شمار تخلفات این شرکت به حساب آمده است.
در گزارش کمیته تحقیق و تفحص، تغییر در هزینه اشتراک تلفن ثابت، تغییر هزینه اشتراک خط اینترنت پرسرعت، تغییر تعرفه اتصال مشترکان تلفن همراه و کاهش تعرفه پیام کوتاه لاتین و بار دیگر افزایش غیر قانونی از جمله تخلفات مخابرات اعلام شده است.
شرکت مخابرات ایران در حالی چنین تغییراتی را روی تعرفههای مخابراتی اعمال کرده که بر اساس ماده 3 برنامه چهارم توسعه، اصلاح شده هرگونه تغییر هزینه خدمات پستی و مخابراتی ممنوع و منوط به ارائه لایحه دولت، همراه با دلایل توجیهی اقتصادی و اجتماعی است.
پس از آنکه گزارش کمیته تحقیق و تفحص، در صحن مجلس خوانده شد، علی لاریجانی، رئیس مجلس اعلام کرد که این گزارش را به قوه قضائیه و دیگر مراجع ذیربط ارسال میکند.
علی مطهری، نماینده اصولگرا و منتقد دولت، رئیس کمیتیه تحقیق و تفحص است و این گزارش در هشت فصل تهیه شده است.
منبع: مردمک
ندای سبز آزادی: حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران، درباره نحوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها اظهار داشت: همانطور که همه اطلاع دارند طبق تصمیم مجلس قرار بود هدفمندکردن یارانهها طی ۵سال و با شیب ملایم اجرا شود اما آنچه اتفاق افتاده چیزی غیر از نظر مجلس است.
وی در گفتوگو با آفتاب ادامه داد: نظر مجلس این بود قانون بهگونهای اجرا شود که فشار وارده بر مردم کم باشد که مردم بتوانند این فشار را تحمل کنند.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس تصریح کرد: قرار بود سالانه ۲۰ درصد از قیمتها آزادسازی شود اما با اعلام قیمتهای حاملهای انرژی عملا شاهدیم که برخی قیمتها در سطح فوب خلیج فارس و برخی حتی بالاتر از آن است.
کاتوزیان گفت: قیمت گازوئیل نصف قیمت فوب خلیج فارس است یعنی ۵۰ درصد افزایش قیمت داشتهایم.
وی گفت: این اتفاق یعنی اینکه ما نیمی از راه اجرای قانون را طی یک شب رفتهایم.
رئیس کمیسیون انرژی مجلس گفت: هیچ آماری از چگونگی افزایش قیمتها به کمیسیون انرژی مجلس ارائه نشده که بدانیم بر چه اساسی اینگونه قیمتگذاری شده است.
کاتوزیان خاطرنشان کرد: ما در بررسیهایی که در مجلس هنگام تصویب قانون هدفمند کردن یارانهها داشتیم تلاش میکردیم تا قانون بهگونهای تصویب شود که آرامش هم در کشور حاکم باشد بنابراین اجرا در ۵ سال را مناسب دیدیم اما در شرایط فعلی قانون خیلی ناگهانی در حال اجرا است.
وی گفت: اینکه ما برای رسیدن به اقتصاد مناسب آزادسازی قیمتها را سریع جلو ببریم خوب است اما آیا مردم هم تحمل این فشار را دارند؟ امیدوارم مردم هم بتوانند این فشار را تحمل کنند و زندگی آنان باشوک همراه نشود
ندای سبز آزادی: متن کامل کیفرخواست متهمان کهریزک با امضای معاون دادستان نظامی تهران عباس پارساپور به شماره ۴٧٠٣/٨٨ مورخ ٢۵ آذر ۱٣٨٨در ٢٧ صفحه منتشر شد.
به گزارش جرس در این کیفرخواست نام ۱٢ نفر به عنوان متهم به چشم می خورد؛۱۱ نظامی و یک غیرنظامی از اراذل و اوباش همکار نیروی انتظامی! بالاترین متهم پرونده فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ است و اگر چه نام چند نفر از مقامات عالی رتبه قضائی در کیفرخواست ذکر شده، اما ظاهرا این آمرین به عنوان متهم به رسمیت شناخته نشده اند. این کیفرخواست تنها عاملین و مجریان را دربرمی گیرد و به لحاظ سازمانی مجاز به پرداختن به آمرین نبوده است. نکته مهم دیگر اینکه این کیفرخواست تنها بر اساس شکایت شکنجه شدگان شکل گرفته است و از شکایت دادستان کل کشور و مدعی العموم در آن خبری نیست. معنای غیبت معنی دار مدعی العموم در این کیفرخواست این است که نظام از این متهمین شکایتی ندارد، چرا که عاملین انجام وظیفه کرده اند نه خودسری و تجری. در این زمینه اسناد دیگری نیز در اختیار جرس قرار گرفته است که بتدریج منتشر خواهد شد. جرس از کلیه حقوقدانان و وکلا دعوت به تحلیل حقوق اسناد کهریزک می کند. کهریزک آینه قضاوت و عدالت جمهوری اسلامی است.
"در هنگام پذیرش در بازداشتگاه کهریزک، تمام متهمان باید در انظار سایرین عریان شده و بعضا به صورت طولانی به همان صورت نگاه داشته می شدند...لباسهای زیر آنان اخذ و دور ریخته می شد و لباس های رویشان را به صورت وارونه به تن آنان می پوشاندند... اوباش و اراذل مستقر در بازداشتگاه نیز، به صورت نیمه عریان و عریان، در میان بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات تردد می کردند و به آزار آنان می پرداختند... با دستور مقامات مافوق، یکی از بازداشت شدگان توسط ماموران به مدت ده ساعت بدون آب و غذا در گودالی تا کمر مدفون گردیده و مورد آزار قرار گرفته بود... با وجود فصل تابستان و گرمای طاقت فرسا، بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات را به ۴ دسته تقسیم کرده و در قفس های مخصوصِ نگهداری اوباش و اراذل می انداختند... طبق اسناد موجود، فضای کافی حتی برای نشستن وجود نداشت و بیشتر این بازداشت شدگان، به طور ایستاده شب را به روز می رساندند... برای تمام افراد، تنها دو دستشویی موجود بود که یکی از آنها خراب و دیگری فاقد درب بود و بازداشتی ها به صورت پابرهنه در تمام محیط از جمله دستشویی تردد می کردند... تمامی بازداشتی ها دچار بیماریهای عفونی چشم شدند... ضرب و شتم مداوم با باتوم ، مشت و لگد، لوله، و برخوردهای فیزیکی خشن در گرمای شدید تابستان، سبب آن شده بود که بسیاری از بازداشتی های حوادث اخیر، دچار ضعف و غش و از هوش رفتگی شوند..."
با گذشت بیش از ۱۶ ماه از تعطیلی بازداشتگاه «کهـــریزک» و سپری شدن چندین ماه از ارائه گزارش کمیتۀ ویژۀ مجلس پیرامون حوادث و رخدادهای آن بازداشتگاه - که منجر به جانباختن تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات بعد از انتخابات شده بود- اینک دادنامه و کیفرخواست متهمان رده های مختلفِ این پروندۀ ملی، توسط منابع خبری در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
چندی پیش معاون حقوقی و قضایی سازمان قضایی نیروهای مسلح، درباره آخرین وضعیت پرونده حادثه بازداشتگاه كهریزک گفته بود: از دیدگاه ما رسیدگی به پرونده كهریزک به اتمام رسیده و این پرونده طبق روال سایر پروندهها، در حال ارسال به دیوان عالی كشور برای تجدیدنظر است.
گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، تعداد زیادی از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۸ تیر ماه، به دستور مقامات امنیتی و قضایی وقت- چون قاضی سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران- به بازداشتگاه مخوف کهریزک (واقع در جنوب تهران) منتقل شدند که در آنجا مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفته و گروهی از آنان بر اثر شدت شکنجه ها جان باختند. مقامات ذیربط، بویژه دادستان وقت تهران، "مننژیت و بیماری" را عامل فوت آنان اعلام کردند، که این نظر قویا توسط پزشکی قانونی کشور رد شد.
سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز، ۹ تیر (۳۰ ژوئن) امسال، دو تن از ماموران نیروی انتظامی را مسئول قتل سه بازداشتی (امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی) شناخت و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم نمود. همزمان ۹ مامور انتظامی و متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل مجازات هایی چون تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم شدند. اما بلافاصله بعد از اعلام این خبر، عضو کمیته ویژه مجلس در پیگیری حوادث بعد از انتخابات اعلام اسامی متهمان و محکومان پرونده کهریزک را در مقطع فعلی خلاف قانون دانست.
در همین راستا، روز یکشنبه ٢٨ آذرماه ٨٩، پس از ماهها فراز و نشیب، منابع خبریِ توانستند دادنامه و کیفرخواست ٢٧ صفحه ای برخی از متهمان این پروندۀ ملی را در اختیار رسانه ها قرار دهند.
طی دادنامه و کیفرخواستی تنظیمی در سازمان قضایی نیروهای مسلح که تاریخ آن ٢۵ آذرماه ٨٨ ذکر شده، ضمن شرح سابقه و وضعیت غیر انسانی و اسفناک بازداشتگاه کهریزک، به گوشه هایی از عملکرد و اقدامات ۱٢ متهم پرونده - که ۱۱ تن از آنان مامور نیروی انتظامی می باشند- بر اساس اعترافات متهمین اشاره شده و خاطرنشان گردیده که خشونت، ایراد ضرب و جرح و آزار متهمان، "رویه ای جاری" در آن بازداشتگاه بوده است.
در این کیفرخواست که متهمین "بر اساس اقاریر و اعترافات"، به "قتل" و "مشارکت در قتل" از طریق ایراد ضرب و جرح، شکنجه و آزار بازداشت شدگان، محروم نمودن زندانیان از حقوق اولیه، ارائه گزارش خلاف واقع و تهدید شاکیان پرونده متهم شده اند، موقعیت سازمانی و اتهاماتِ سرتیپ عزیزالله رجب زاده، سرهنگ فرج کمیجانی، استوار محمد خمیس آبادی، استوار ابراهیم محمدیان، سرهنگ روانبخش فلاح، سرهنگ محمد عامریان، ستوان سوم سید کاظم گنج بخش، استوار اکبر رهسپار، استوار دوم حمید زندی، استوار دوم مجید وروایی و گروهبان دوم مهدی حسینی فر شرح داده شده است.
علاوه بر این افراد، لباس شخصی محمدرضا کرمی، که از اوباش و اراذل باسابقه بوده و توسط مسئولین بازداشتگاه بعنوان «مسئولِ بند» منصوب شده و در آزار و قتل بازداشتی ها نقش جدی داشته نیز، مورد اشاره قرار گرفته است.
در بند چهارم کیفرخواست، در شرح جزئیات فوتِ جانباختگان، ضمن تایید کامل ضرب و جرح های وارده، به نقل از کارشناسان پزشکی قانونی آورده است "مرحوم محسن روح الامینی ٢۵ ساله، به دنبال استرس های فیزیکی و روحی شامل ضربات متعدد جسمانی و شرایط بد نگهداری، دچار یک واکنش التهابی سیستماتیک و نارسایی در ارگان های حیاتی شده و فوت می نماید... مرحوم امیرجوادی فر ٢۵ ساله، طبق نظر گروه کارشناسان پزشکی قانونی، بر اثر ضربات ناشی از اصابت جسم سخت و مجموع صدمات وارده در راه انتقال از کهریزک به اوین فوت می کند... مرحوم محمد کامرانی ۱٨ ساله، بر اثر شدت ضربات ناشی از جسم سخت، دچار آسیب در نسوج و همچنین نارسایی کلیوی شده و بعد از انتقال به بیمارستان، فوت می کند..."
در بخش دیگری از این کیفرخواست همچنین به رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک که بعد از چندی به صورت مشکوک فوت می کند، نیز اشاره شده، که براساس اعترافات متهمین، وی و پزشک مافوقش، از امضای گزارش خلاف و اعلام مرگ متهمین به دلیل بیماری مننژیت امتناع می کنند تا درنهایت گزارش خلاف با امضایِ خودِ متهمین امضا شده و به مقامات قضایی ارسال گردید.
نکته حائز اهمیت دیگر در این قسمت از کیفرخواست، آمریت و نقش سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران می باشد که آمده است "بعد از امتناع دکتر پوراندرجانی و مافوقش (دکتر فرهمندپور) از امضای گزارش خلاف در مورد علت مرگِ بازداشتی ها، نامه ای توسط سعید مرتضوی تنظیم، دیکته و به ماموران داده می شود، که مرتضوی گفته بود بدلیل مصلحت، باید چنین گزارشی را به مراجع قضایی ارائه دهند و فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز، دستور همکاری در این زمینه صادر می کند..."
ماموران ذیربط در گزارش خلاف واقع خود آورده بودند "بر اساس اعلام بیمارستان مهر، شهدای تجریش و لقمان، هر سه متهم بر اثر بیماری مننژیت فوت نموده و هیچگونه ضرب و شتمی در خصوص آنها در بازداشتگاه صورت نگرفته است..."
همچنین موضوع آمریت و نقش «حداد»، معاون امنیت دادستانی تهران، در دستور به اعزام بازداشت شدگانِ روز ۱٨ تیر به کهریزک، مورد اشاره قرار گرفته است.
از نکات قابل توجه دیگر اینکه، برخلاف آنچه قبلا اعلام شده بود که دهها تن از بازداشت شدگانِ اعتراضاتِ ۱٨ تیر ٨٨ به کهریزک اعزام شده اند، مشخص گردید، گروه زیادی از معترضینِ حوادث بعد از انتخابات (قبل از ۱٨ تیر) به آن محل اعزام و بر اساس موارد مندرج، در بند اوباش و اراذل مورد آزار و اذیت و شکنجه های خاص قرار می گرفتند، که آزار جراحت و صدمات وارده به بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات که در کهریزک نگهداری می شدند، تا ماهها پس از آزادی و تشکیلِ این پرونده، بر روی بدن آنها باقی مانده بود.
در این کیفرخواست گوشه ای از موارد قابل تامل در مورد نحوۀ شکنجه ها و نقش متهمان و آمران نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
متن کامل این کیفرخواست به شرح ذیل است:
گفتنی است چندی پیش در جریان رسیدگی به این پرونده، شواهد و مستنداتی، نقش بارز و آمریتِ سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران، و چند مقام ارشد قضایی دیگر، در فجایع کهریزک را مشخص کرده و سبب تعلیق مرتضوی، حداد، معاونت امنیت داستانی تهران و حیدری فر، دادیار داسرای ویژۀ امنیت شده بود، که بدلیل حمایت برخی نهادهای فراقانونی و همچنین رئیس دولت، دستگاه قضایی "تا کنون" توان برخورد جدی با دانه درشت های پرونده کهریزک را نداشته است.
ماه گذشته دبیر کمیسیون اصل نود مجلس، بابیان اینکه "سعید مرتضوی به دادگاه رفته و پرونده اش در دادسرای کارکنان دولت مفتوح است و از تمام مسئولیت های قضایی نیز معلق می باشد"، خاطرنشان کرده بود "سال ٨۵ آیت الله هاشمی شاهرودی (رئیس وقت دستگاه قضایی) دستور تعطیلی کهریزک را صادر کرده بود، اما مرتضوی اجازه این کار را نمی داد."
مرتضوی هم اکنون از سوی محمود احمدی نژاد، به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا منصوب شده و در حاشیه امنیت قرار دارد.
ندای سبز آزادی: خبرگزاری مهر جزئیات افزایش کرایه حمل و نقل عمومی شامل تاکسیها، اتوبوسهای برون شهری، کامیونها و کشندههای بار را بر اساس مصوبه جلسه ویژه شب گذشته ستاد مدیریت و حمل و نقل سوخت، بدین شرح منتشر کرد:
در این جلسه افزایش ۱۵ درصدی نرخ کرایه تاکسیها در تهران مصوب شد. علاوه بر این، براساس این مصوبه، قیمت کرایه تاکسی در شهرهای بزرگ ۱۶ درصد و در شهرهای کوچک ۱۸ درصد افزایش خواهد داشت.
تغییرات قیمتی حمل و نقل عمومی
نوع وسیله حمل و نقل میزان افزایش
کرایه تاکسی در تهران ۱۵ درصد
کرایه تاکسی در شهرهای بزرگ ۱۶ درصد
کرایه تاکسی در شهرهای کوچک ۱۸ درصد
کرایه اتوبوسهای درونشهری بدون تغییر
بلیت مترو بدون تغییر
کرایه کامیونها و کشندههای بار ۱۵ درصد
قیمت بلیت اتوبوس عادی ۳۰ درصد
قیمت بلیت اتوبوسهای ویژه ۲۰ درصد
قیمت بلیت اتوبوسهای فوقالعاده ۱۵ درصد
قیمت بلیت قطار فعلابدون تغییر
قیمت بلیت هواپیما فعلا بدون تغییر
بر اساس مصوبه ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور، استاندار تهران در روزهای آینده افزایش رسمی قیمت کرایه تاکسی در تهران را ابلاغ میکند، ضمن اینکه بر اساس این مصوبه، اتوبوسهای درونشهری و مترو افزایش قیمت نخواهد داشت. همچنین افزایش قیمت حمل بار از سوی کامیونها و کشندههای بار نیز ۱۵ درصد خواهد بود.
در همین حال، مقرر شده است قیمت بلیت اتوبوس عادی ۳۰ درصد، اتوبوسهای ویژه ۲۰ درصد و اتوبوسهای فوقالعاده ۱۵ درصد افزایش یابد. البته قیمت بلیت قطار و هواپیما فعلا تغییری نخواهند داشت.
ندای سبز آزادی: آیتالله سیدعلیمحمد دستغیب در سخنان خود در شب عاشورا، به داستان خلع بیعت امام حسین (ع) از یارانش در شب عاشورا اشاره کرد و گفت: پیامبر و اهل بیت او مردم را فریب نمی دهند آنها راه خدا را در مقابل مردم باز می گذارند، هرکس خواست با اختیار خود آنرا انتخاب کند و هر که نخواست راه دیگری پیش گیرد. با زور اسلحه و پول نمی توان مردم را به راه حسین خواند. اما یاران حسین علیه السلام امتحان خود را پس داده بودند آنها، هم خود را می شناختند، هم امام خود را و هم راهی را که انتخاب کرده بودند.
به گزارش کلمه، متن سخنان این مرجع تقلید مقیم شیراز در مراسم شب عاشورای مسجد قبا که امروز در سایت این مسجد منتشر شده، بدین شرح است:
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ شَبَابِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أمِینَ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ وَ بَابَ اللَّهِ وَ الدَّلِیلَ عَلَی اللَّهِ وَ الدَّاعِیَ إِلَی اللَّهِ أشْهَدُ أنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ وَ أقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ- بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ مَنْ قُتِلَ مَعَکَ شُهَدَاءُ- أحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ وَ أشْهَدُ أنَّ قَاتِلِیکَ فِی النَّارِ أدِینُ اللَّهَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَ مِمَّنْ قَتَلَکَ وَ شَایَعَ عَلَیْکَ وَ مِمَّنْ جَمَعَ عَلَیْکَ- وَ مِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما
ترجمه: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیر المؤمنین، سلام بر تو ای ابا عبد اللَّه، سلام بر تو ای سرور جوانان اهل بهشت و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد، سلام بر تو ای کسی که رضایتت رضایت خدا است، و غضب و نارضایتیت غضب و نارضایتی خدا میباشد، سلام بر تو ای امین و حجّت و باب خدا و راهنما و نشان دهنده خدا و دعوتکننده بسوی خدا، شهادت میدهم که تو حلال خدا را بیان کرده و حرامش را روشن نموده و نماز را به پا داشتی و زکات را پرداختی و به کارهای نیک امر و از اعمال زشت و قبیح نهی فرمودی، و با بیان مصلحت و پند و اندرز نیک دیگران را به راه خدا دعوت نمودی، و شهادت میدهم که تو و آنان که در رکاب ظفر قرینت شهید شدهاید شهیدانی بوده که نزد خدا زنده بوده و روزی میخورید، و شهادت میدهم که کشنده تو در آتش جهنّم است، به واسطه بیزاری از کسانی که با تو محاربه نموده و آنان که تو را کشته و علیه تو با یک دیگر هم داستان شدند، و بیزاری میجویم از کسانی که قصد سوء علیه تو نمودند و برائت و بیزاری میجویم از آنان که صدای تو را شنیده ولی اجابتت نکردند، کاش با تو بودم پس به رستگاری عظیمی نائل میشدم.
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَی الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ؛ سلام بر تو ای کسی که خشنودیش از خشنودی پروردگار و غضبش از غضب او است. خدای تعالی در سوره زمر میفرماید: «وَ إنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ: اگر شکرگذاری کنید خدا راضی است از برای شما». (زمر/۷)
رضایت پررودگار در شکرگذاری از او است و ظهور شکر در ایمان و اعمال صالح است و ایمان چیزی جز محبت اهل بیتعلیهم السلام و دشمنی با دشمنان آنان نیست «هل الدین الا الحبّ و البغض: آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض است». (بحار، ج۶۵، ص۶۳، باب۱۵)
خشنودی حسینعلیه السلام در گرو خشنودی پروردگار است یعنی چون خدای تعالی از کسی که شاکر درگاهش باشد راضی و خشنود است، حسین بن علیعلیهما السلام نیز از او راضی است و هر کس که کفران خدای تعالی نماید؛ یعنی یا ایمان نداشته باشد یا اگر داشته باشد، فقط در ظاهر باشد و در باطنش نباشد یا آنکه ایمانش ادعائی و مطابق عملش نباشد مورد سخط و غضب پروردگار است و بتبع آن حسین بن علیعلیهما السلام نیز از او ناخشنود و ناراضی است.
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أمِینَ اللَّهِ؛ حسین بن علیعلیهما السلام امانتدار خداوند در حفظ میراث نبوت و لوای امامت است لذا قرآن و سنّت را پاس میدارد و حقیقت آن را برای مردم بازگو میکند همچنین امین خداوند است از جهت هدایت مردم به سوی پروردگار یعنی هم راهنمای آنهاست و هم در راه رسیدن به خدای تعالی همراهیشان میکند (ایصال الی اللَّه).
وَ حُجَّتَهُ؛ حسینعلیه السلام حجّت خدا بر مردم است پس هر کس کلام او را بشنود و راهش را ادامه دهد و اطاعتش کند، دلیل الهی دارد.
وَ بَابَ اللَّهِ؛ او دری است که رو به سوی خدا باز میشود و برای ورود به هر خانهای باید از در آن وارد شد؛ «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» (بقره/۱۸۹)
ائمه اطهارعلیهم السلام باب اللَّه و در خانه خدا هستند و خانه خدا قلب مؤمن است، قلبی که میتواند عرش خدای تعالی گردد؛ «لَم یَسَعَنی سَمائی و لا أرضی و وَسِعَنی قَلبُ عَبدِیَ المؤمِن: جای نگیرد مرا آسمانم و نه زمینم و جای گیردم دل بنده مؤمنم». (بجار، ج۵۵، ص۳۹، باب۴)
وَ الدَّلِیلَ عَلَی اللَّهِ؛ هر کس بخواهد به وصال پروردگار نائل شود، راهی جز دست زدن به دامن هدایت حسین و سایر ائمه اطهار ندارد.
وَ الدَّاعِیَ إِلَی اللَّهِ؛ کسی چون حسینعلیه السلام جز به خدا دعوت نمیکند و هرگز بندگان خدا را به سوی خود نمیخواند و با دعوت به خویش، میان آنها و پروردگار فاصله نمیاندازد.
أشْهَدُ أنَّکَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ؛ حسینعلیه السلام هر آنچه را که کتاب خدا و سنّت پیامبرصلی الله علیه وآله حلال یا حرام شمرده نمودار فرمود و مردم را به آنها متوجه ساخت، بیآنکه حلالی را حرام یا حرامی را حلال سازد، اگر خداوند خون مسلمانان را حرام شمرده، حسینعلیه السلام نیز آن را محترم میشمارد لذا زمانی که حرّ بن یزید ریاحی با هزار سوار در مقابل حضرت ایستاد و ایشان را از حرکت به کوفه یا بازگشت به مدینه منع کرد، زهیر بن قین پیشنهاد جنگ با آنان را داد اما حسینعلیه السلام فرمود: من ابتدا به جنگ نمیکنم، اینها مسلمان هستند و هنوز کاری نکردهاند که خونشان حلال گردد. در روز عاشورا هم تا هنوز جنگ شروع نشده بود، حضرت دست از موعظه و نصیحت برنداشت و حتی پس از آغاز جنگ و کشته شدن بعضی از اصحابش باز به عمر سعد و یارانش بعنوان مسلمان خطاب میکرد؛ چون وقت ظهر فرا رسید و هنگام به پا داشتن نماز شد، رو به عمر سعد کرد و فرمود: «یا بن السَعد أ نَسیتَ شَرایِعَ الإسلام: ای فرزند سعد آیا دستورات اسلام را فراموش کردی؟».
وَ أقَمْتَ الصَّلَاةَ؛ هم نماز خواند و هم نماز را به پا داشت. در سختترین شرایط جنگ دست از جنگ کشید و به نماز ایستاد تا به همگان بفهماند ستون دین نماز است. این تکلیفی الهی است که در هیچ حالی حتی برای ناتوانترین افراد تعطیل نمیشود، اگر کسی نمیتواند بایستد باید نشسته و اگر نمیتواند، خوابیده نماز بخواند. اگر نمیتواند هیچ یک از اعمال نماز را بجا آورد باید اشاره کند و به هر حال نماز خود را بخواند. حتی کسی که در دریا میافتد و در حال غرق شدن است به اللَّه اکبر گفتنی به نیّت نماز، اکتفا کند.
بنا به فرموده پیامبرصلی الله علیه وآله فاصله میان اسلام و کفر ترک عمدی نماز است؛ اگر نماز نباشد، دین نابود میگردد؛ «مَن تَرَکَ الصَلاةَ مُتِعَمِّداً فَقَد هَدَمَ دینُه» آخرین وصیت پیامبر و هر امام معصومی، وصیت به نماز بود؛ «انَّهُ لایَنالُ شَفاعَتَنا مَنِ استَخَفَّ بالصلاة: هر کس نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمیرسد». (کافی، ج۳، ص۲۷، کتاب الصلاة)
وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ؛ هر کس زکات مالش را نپردازد، حتی اگر به اندازه قیراطی بر عهده داشته باشد در وقت مرگ به او خواهند گفت: یهودی بمیر یا مسیحی.
وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ؛ چه معروفی بالاتر از قیام در مقابل شخص ظالمی چون یزید؟ در روز عرفه فرمود: «هر کس آماده خون دادن در راه خدا و رسیدن به لقای پروردگار است با ما همراه شود» و چه معروفی بالاتر از احیای دین خدا؟
وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ بزرگترین منکر، یزید بود و بیعت با او خداحافظی با دین خدا؛ «و عَلَی الاسلامِ السَلام». حسین بن علیعلیهما السلام در مدت حضور در مکه، مردم را به حقایق اسلام متذکر میساخت و تا آخرین دقایق عمر دست از امر به معروف و نهی از منکر برنداشت.
وَ دَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ- بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ؛ از زمان برخورد با سپاه حرّ تا آخرین ساعات روز عاشورا شخص امام و اصحاب باوفایش بارها و بارها لشکر دشمن را به راه هدایت پروردگار دعوت و با بهترین بیان آنها را موعظه میکردند. همچنانکه دستور قرآن است.
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ مَنْ قُتِلَ مَعَکَ شُهَدَاءُ- أحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّکُمْ تُرْزَقُونَ؛ شهادت میدهم که تو ای حسینعلیه السلام و آنها که در رکابت دست از جان شستند جملگی در زمره شهدا هستید و زنده در نزد رفیق اعلی روزی میخورید.
وَ أشْهَدُ أنَّ قَاتِلِیکَ فِی النَّارِ؛ هیچ شکی نیست که کشندگان تو همگی در آتش غضب الهی مخلّدند.
أدِینُ اللَّهَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَ مِمَّنْ قَتَلَکَ وَ شَایَعَ عَلَیْکَ وَ مِمَّنْ جَمَعَ عَلَیْکَ- وَ مِمَّنْ سَمِعَ صَوْتَکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ؛ دینی که ما به آن متدیّن هستیم دستور به برائت از قاتلان تو میدهد و همچنین برائت از کسانی که راه قاتلان تو را طی کردند و کسانی که صدای مظلومیت تو را شنیدند و یاریت نکردند؛ «وای بر قومی که صدای مظلومی را بشنوند و یاریش نکنند».
یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما؛ ای کاش ما هم با شما بودیم و به فوز عظیم شهادت نائل میشدیم این آرزوی همه مؤمنین و محبین حسین بن علیعلیهما السلام است که ای کاش بودند و در روز عاشورا به بهای جان از پسر پیامبر و مولا و امام خویش حمایت میکردند.
نزدیک غروب امام حسین(علیه السلام) در بیرون یکی از خیمه ها در حالی که شمشیر را روی زانوهایش گرفته و دست به روی شمشیر و سرش را روی دستش گذاشته خوابش برده بود. زینب کبری با صدای همهمه لشگر، صدای پای اسبها و بهم خوردن اسلحه ها از خیمه بیرون آمد، دید یک فوج لشگر مثل موج دریا دارد حلقه را تنگتر می کند. نزد امام حسین رفت وگفت: برادر! سر وصداها را می شنوی؟ امام حسین سر مبارکشان را بلند کردند؛ نگاهی کرد ولی بدون اینکه توجه زیادی به دشمن بکند فرمود: الان جدم پیغمبر را در عالم رویا دیدم، به من فرمود: حسینم! عن قریبٍ به من ملحق خواهی شد.امام حسین علیه السلام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروی خیمه های خود مشاهده نمود .آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس ین علی علیه السلام را طلبید و وی را به همراه بیست تن از یارانش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوی سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات کرده و علت آتش افروزی آنان را جویا گردند. حضرت عباس علیه السلام به همراه یاران امام حسین علیه السلام به سپاهیان دشمن نزدیک شد و از سرکردگان آنان پرسید :منظور شما از این حرکت بی جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده است که باید بر شما عرضه کنیم و آن این است که یا در طاعت او درآیید و با وی بیعت کنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید !حضرت عباس علیه السلام فرمود: پس قدری تامل کنید تا من این گزارش را به سرورم حسین علیه السلام برسانم.
حضرت عباس علیه السلام، پیام دشمن را به امام علیه السلام رسانید. امام حسین علیه السلام به وی فرمود: به سوی ایشان برو و از آنان مهلت بخواه که امشب را صبر کنند و کار نبرد را به فردا واگذار کنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقداری بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا میداند که من به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش ونماز و استغفار و قرآن چه قدر علاقهمندم.
حضرت عباس علیه السلام مجددا پیام امام حسین علیه السلام را به دشمن رسانید. عمر بن سعد از درخواست امام حسین علیه السلام سرباز زد و گفت: برای حسین، دیگر مهلتی نیست !لیکن برخی از فرماندهان سپاه، بر او اعتراض کرده و گفتند: اگر سپاهیان کفر و شرک از ما مهلت میخواستند، ما دریغ نمیکردیم ولی مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله دریغ میورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام حسین علیه السلام را پذیرفت.
پس همین که شب عاشورا نزدیک شد حضرت امام حسین علیه السلام اصحاب خود را جمع کرد،روایت شده که در آن شب سی و دو نفر از لشکر عمر سعد به آن حضرت ملحق شدند
حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرموده که من در آن وقت مریض بودم با آن حال نزدیک شدم و گوش فرا داشتم تا پدرم چه میفرماید، شنیدم که با اصحاب خود گفت: ثنا میکنم خداوند خود را به نیکوتر ثناها و حمد میکنم او را بر شدت و رخاء، ای پروردگار من سپاس میگذارم ترا بر اینکه ما را به تشریف نبوت تکریم فرمودی، و قرآن را تعلیم ما نمودی، و به معضلات دین ما را دانا کردی، و ما را گوش شنوا و دیده بینا و دل دانا عطا کردی، پس بگردان ما را از شکرگزاران خود.
پس فرمود: اما بعد، همانا من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود نمیدانم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر ندانم، خداوند شما را جزای خیر دهد و الحال آگاه باشید که من گمان دیگر در حق این جماعت داشتم و ایشان را در طریق اطاعت و متابعت خود پنداشتم اکنون آن خیال دیگر گونه صورت بست لاجرم بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا بهر جانب که خواهید کوچ دهید و اکنون پرده شب شما را فرو گرفته شب را مطیه رهوار خود قرار دهید و بهر سو که خواهید بروید چه این جماعت مرا می جویند چون به من دست یابند بغیر من نپردازند.
پیامبر و اهلبیت او مردم را فریب نمی دهند آنها راه خدا را در مقابل مردم باز می گذارند، هرکس خواست با اختیار خود آنرا انتخاب کند و هر که نخواست راه دیگری پیش گیرد. با زور اسلحه و پول نمی توان مردم را به راه حسین خواند. اما یاران حسین علیه السلام امتحان خودرا پس داده بودند آنها، هم خود را می شناختند، هم امام خود را و هم راهی را که انتخاب کرده بودند.
مسلم بن عوسجه برخاست و عرض کرد یابن رسول الله آیا ما آن کس باشیم که دست از تو بازداریم پس به کدام حجت در نزد حق تعالی ادای حق ترا عذر بخواهیم، لاوالله من از خدمت شما جدا نشوم تا نیزة خود را در سینههای دشمنان تو فرو برم و تا دستة شمشیر در دست من باشد اندام اعدا را مضروب سازم و اگر مرا سلاح جنگ نباشد به سنگ با ایشان محاربه خواهم کرد، سوگند با خدای که ما دست از یاری تو برنمیداریم تا خداوند بداند که ما حرمت پیغمبر را در حق تو رعایت نمودیم به خدا سوگند که من در مقام یاری تو به مرتبهای میباشم که اگر بدانم کشته میشوم آنگاه مرا زنده کنند و بکشند و بسوزانند و خاکستر مرا بر باد دهند و این کردار را هفتاد مرتبه با من بجای آورند هرگز از تو جدا نخواهم شد تا گاهی که مرگ را در خدمت تو ملاقات کنم، و چگونه این خدمت را به انجام نرسانم و حال آنکه یک شهادت بیش نیست و پس از مرگ آن کرامت جاودانه و سعادت ابدیه است.
پس زهیر بن قین برخاست و عرضه داشت به خدا سوگند که من دوست دارم که کشته شوم آنگاه زنده گردم پس کشته شوم تا هزار مرتبه مرا بکشند و زنده شوم و در ازای آن خدای متعال دور گرداند شهادت را از جان تو و جان این جوانان اهل بیت تو و هر یک از اصحاب آن جناب بدین منوال شبیه به یکدیگر با آن حضرت سخن می گفتند.
در شب عاشورا، آن چنان مناجات ملکوتی امام و یارانش در فضای کربلا پیچیده بود، که در روایات چنین تعبیر شده «و لهم دوی کدوی النحل، مابین راکع و ساجد و قائم و قاعد; صدای زمزمه ناله آنها همانند آوای بال زنبور عسل شنیده می شد، بعضی از آنها در رکوع، و بعضی در سجده، و جمعی ایستاده و گروهی نشسته مشغول عبادت بودند»
علی بن الحسین علیهالسلام میگوید: من شب عاشورا در کناری نشسته بودم و عمهام زینب نیز نزد من بود و مرا پرستاری میکرد، ناگهان پدرم برخاست و به خیمه دیگری رفت و جوین غلام ابی ذر غفاری در خدمت آن حضرت بود و شمشیر او را اصلاح میکرد، و پدرم این اشعار را میخواند:
“یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاصیل
من صاحب و طالب قتیل و الدهر لا یقنع بالبدیل
و انما الامر الی الجلیل و کل حی سالک سبیلی.”
این اشعار را پدرم دو یا سه بار تکرار کرد، من مقصود او را یافتم، پس بغض گلویم را گرفت ولی خودداری کرده و سکوت کردم و دانستم که بلا نازل گردیده است. اما عمهام زینب چون اشعار امام را شنید به خاطر رقت قلب و احساس لطیفی که داشت نتوانست خود را نگاه دارد و بپا خاست در حالی که لباسش به زمین کشیده میشد، نزد پدرم رفت و گفت: وای از این مصیبت! ای کاش مرا مرگ در کام خود میگرفت و زندگانی مرا تمام میکرد! امروز مادرم فاطمه، و پدرم علی، و برادرم حسن در کنارم نیستند، ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان. پس امام حسین علیهالسلام به سوی خواهر نگریست و فرمود: خواهرم! شکیبایی تو را شیطان نرباید! و چشمان آن حضرت را اشک فرا گرفت و گفت: اگر مرغ قطا را به حال خود گذارده بودند، میخوابید. عمهام گفت: آیا تو را به ستم خواهند کشت و این دل مرا بیشتر جریحهدار کرده و میسوزانند؟! پس به روی خود سیلی زد و گریبان چاک کرد و بیهوش افتاد. امام حسین علیهالسلام برخاست و آب بر رویش پاشید تا به هوش آمد و فرمود: ای خواهر! تقوای خدا را پیشه کن و به شکیبایی خود را تسلی ده و بدان که اهل زمین میمیرند و اهل آسمان نمیمانند و هر چیزی فانی شود مگر خدا، همان خدایی که خلق را به قدرت خود آفرید و باز آنها را برانگیزاند و باز گرداند و او خدای فرد و واحد است، پدرم بهتر از من، مادرم بهتر از من و برادرم بهتر از من بودند و رفتند، من و هر مسلمانی باید از رسول خدا سرمشق بگیریم و در بلاها و مصیبتها عنان اختیار خود را از دست ندهیم .امام علیهالسلام خواهر خود را با اینگونه سخنان تسلی داد و به او گفت: تو را به خدا که در مصیبت من گریبان خود را چاک مزن، و صورت خود را مخراش، و پس از شهادتم شیون و زاری مکن. علی بن الحسین علیهالسلام میگوید: پس از این که عمهام آرام گرفت پدرم او را در کنار من نشانید.
امام در نیمه شب بیرون آمد و خیمهها و تپههای اطراف را نگاه میکرد، نافع بن هلال هم از خیمه بیرون آمده و به دنبال حضرت حرکت میکرد، امام از نافع پرسید: چرا به دنبال من میآیی؟! نافع گفت: یابن رسول الله! دیدم که شما به طرف لشکر دشمن میروید، بر جان شما بیمناک شدم. امام فرمود: من اطراف را بررسی میکنم تا ببنیم که فردا دشمن از کجا حمله خواهد کرد. نافع میگوید که: امام علیهالسلام بازگشت در حالی که دست مرا گرفته و میفرمود: به خدا سوگند این وعدهای است که در آن خلافی نیست؛ پس به من فرمود: این راه را که در میان دو کوه قرار گرفته، مشاهده میکنی؟ هم اکنون در این تاریکی شب، از این راه برو خود را نجات بده! نافع بن هلال خود را بر قدمهای امام انداخت و گفت: مادرم در سوگم بگرید اگر چنین کنم، خدا بر من منت نهاده که در جوار تو شهید شوم. سپس امام علیهالسلام داخل خیمه زینب گردید، نافع میگوید: من در بیرون خیمه ایستاده و منتظر آن حضرت بودم، شنیدم که حضرت زینب به امام میگفت: آیا از تصمیم یارانت آگاهی؟ و میدانی که تو را فردا رها نخواهند کرد؟! امام علیهالسلام فرمود: همانگونه که کودک به پستان مادر علاقمند است، آنها نیز به شهادت علاقه دارند! نافع میگوید: چون این سخن را شنیدم نزد حبیب بن مظاهر آمده و او را از جریان امر آگاه ساختم، حبیب گفت: اگر منتظر دستور امام نبودم، همین الان به دشمن حمله میکردم. نافع میگوید: به او گفتم: امام هم اکنون نزد خواهرش زینب است، آیا ممکن است اصحاب را جمع نموده و آنها سخنی بگویند که زنها آرامش پیدا کنند؟ حبیب، یاران امام را صدا کرد، همگی آمدند و در کنار خیمههای آل البیت فریاد بر آوردند که: ای خاندان رسول خدا! این شمشیرهای ماست، قسم خوردهایم که آنها را در غلاف نکرده و با دشمن شما مبارزه کنیم، و این نیزههای ماست که در سینه دشمن قرار خواهد گرفت. پس زنان از خیمهها بیرون آمده و گفتند: ای جوانمرادان پاک سرشت! از دختران پیامبر و فرزندان امیرالمؤمنین حمایت کنید. و به دنبال این سخن، همه اصحاب گریستند.
ندای سبز آزادی: عدم تحقق مصوبات دور اول و دوم سفرهای استانی دولت تا اواسط دور سوم این سفرها، صدای روزنامه کیهان را هم درآورد. این روزنامه که حامی سرسخت احمدی نژاد است، نوشت:
در جلسه کارگروه فرهنگ و هنر مازندران از عدم تحقق مصوبات دور اول و دوم سفر ریاست جمهوری در حوزه کتابخانه های عمومی این استان انتقاد شد. مدیرکل کتابخانه های عمومی مازندران گفت: در جلسه کارگروه فرهنگ و هنر دور سوم سفر هیات دولت به مازندران، از عدم تحقق مصوبات دور اول و دوم در حوزه کتابخانه های عمومی مازندران انتقاد شد.
«محمد اسماعیل امامزاده» به خبرنگارکیهان گفت: براساس مولفه های اعلام شده از سوی معاونت راهبردی ریاست جمهوری، استان مازندران از استانهای فوق العاده فرهنگی است. وی کتاب و کتابخانه عمومی را مغز و استخوان فرهنگ دانست و افزود: استان فرهنگی مازندران در حوزه کتاب و کتابخانه های عمومی از استانهای محروم و دارای مشکلات فراوان است.
مدیرکل کتابخانه های عمومی مازندران در ادامه به تحقق مصوبات ضعیف دور اول و دوم سفر هیات دولت به مازندران در بخش کتابخانه های عمومی پرداخت و گفت: در دور اول و دوم احداث و تجهیز کتابخانه مرکزی استان به تصویب رسید که تاکنون این مصوبه حتی مراحل مقدماتی خود را پشت سر نگذارده در حالیکه زمین این کتابخانه بیش از ۳ سال است که تحویل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است.
ندای سبز آزادی: با آنکه سفر استانی دولت به استان البرز لغو شده، بیلبوردهای حاوی تصاویر بزرگ احمدی نژاد همچنان در کنار اتوبان تهران – کرج به چشم میخورد و برخی گزارشها حاکی از استفاده بودجه دولتی برای نصیب این تصاویر بزرگ و بیاستفاده است
خبرآنلاین در این باره نوشت: از شنبه هفته گذشته خودروهایی که بزرگراه تهران – کرج را به مقصد کرج طی میکردند شاهد بیلبوردها بزرگ عکس رییس جمهور با پیام خیر مقدم برای رئیس جمهور هستند.
البته نکته قابل توجه، درج نامه دستگاههای دولتی در زیر بیلبوردها، بنرها و پوسترهایی است که این روزها در سطح شهرستانهای استان البرز به چشم میخورد از قبیل اداره مخابرات، استانداری، فرمانداری، شهرداری و…. همچنین پوسترهای رئیس جمهور از دو روز گذشته در بین تاکسیهای شهر پخش شده و اغلب رانندگان آن را پشت شیشه عقب خودروی خود نصب کرده بودند.
نکته قابل توجه دیگر آنکه در برخی از این بیلبوردها و پوسترها، زمان و مکان حضور احمدینژاد و سخنرانی وی برای مردم درج شده بود که با لغو این سفر، عملا این اقلام تبلیغاتی بدون استفاده خواهند ماند.
استفاده از بنرهای تبلیغاتی آنچنان گسترده صورت گرفته است که حتی در اطراف یک میدان یا چهارراه، دو یا سه مورد نصب شده است و سازمانها و ادارات دولتی نیز پارچه نوشتهها و بنرهایی بر ورودی ساختمانهای خود نصب کردهاند. این در حالی است که دولت در ابتدای سفرهای استانی خود، اعلام کرده بود که به منظور صرفهجویی در هزینهها، دستگاههای دولتی نباید بودجه خود را صرف تهیه و نصب بیلبورد خیر مقدم نمایند.
استاندار البرز با عذرخواهی از تمامی مراکز و اداراتی که در این ایام فعالیت کردند، درباره لغو این سفر به مهر گفته است: با توجه به اینکه استان البرز استانی تازه تاسیس است و برای این سفر نیازمند برنامهریزی های بیشتری بودیم زمان سفر به تاخیر انداخته شد.
با توجه به گفتههای استاندار، لغو سفر در راستای برنامهریزی بهتر و نیازسنجیهای تکمیلی استان انجام گرفته است؛ امری که به نظر میرسد باید پیش از آغاز تبلیغات پر هزینه مد نظر مسوولان این استان قرار میگرفت.
ندای سبز آزادی: رئیس کمیسیون ویژه مجلس با اشاره به اقدام اخیر دولت در آزادسازی قیمت حامل های انرژی تاکید کرد: هدف دولت رسیدن به نقطه هدف در هدفمند سازی یارانه ها کمتر از ۵ سال مصوب مجلس است.
غلامرضا مصباحی مقدم در گفتگو با مهر، با اشاره به اقدام جدید دولت در راستای هدفمند کردن یارانه ها و از جمله افزایش قیمت بنزین به ۷۰۰ تومان گفت: در خصوص افزایش قیمت تا این میزان با کمیسیون ویژه هیچ هماهنگی نشده بود و البته طبق مصوبه مجلس افزایش قیمت در اختیار دولت بود.
وی گفت: اما پیش بینی ما این بود که در آزادسازی قیمت، دولت مبنای قیمت بنزین را ۴۰۰ تومان قرار دهد اما به هر حال از آنجا که از اختیارات دولت بود ما صرفا پیش بینی کرده بودیم.
رئیس کمیسیون ویژه یادآور شد: برنامه ما طبق مصوبه ای که داشتیم این بود که آزادسازی قیمت ها ظرف ۵ سال انجام شود تا به نقطه هدف برسیم اما دولت با اقدامی که اکنون انجام داده هدفش این است که سریعتر اصلاح قیمت ها را به نقطه هدف برساند.
وی در پاسخ به این سئوال که نظر کمیسیون ویژه مجلس در این خصوص چیست، توضیحی ارائه نکرد و بیان نظر خود را به جلسه غیر علنی مجلس در صبح روز چهارشنبه (فردا) و در حضور وزیر موکول کرد.
به گزارش مهر، بر اساس گفتگوی تعدادی از نمایندگان مجلس با خبرنگار مهر، یکی از مواردی که قرار است در جلسه غیر علنی به وزیر اقتصاد یادآوری شود نحوه افزایش قیمت حامل های انرژی به شیوه فعلی است.
نمایندگان مجلس علیرغم ابراز خرسندی از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و انعکاس آن با صدور یک بیانیه، نسبت به افزایش بالای قیمت حامل های انرژی دچار ابهام شده اند که قرار است درجلسه غیر علنی فردا که با حضور وزیر اقتصاد برگزار می شود نسبت به این قضیه سئوال کنند زیرا نمایندگان معتقدند این شیوه افزایش قیمت بر خلاف مصوبه مجلس است.
ندای سبز آزادی: سایت الف وابسته احمد توکلی در یادداشتی با انتقاد شدید از عزل متکی و “پروژه مشائیزه کردن دولت” نوشت:
روز گذشته خبر برکناری یکی دیگر از یاران غار و رفقای گرمابه و گلستان رئیس جمهور منتشر شد. این خبر به فاصله یک هفته پس از برکناری جنجالی پرسابقه ترین وزیر احمدی نژاد روی خروجی رسانه ها قرار گرفت. برکناری و انتصاب حق قانونی رئیس جمهور است.طبیعی است که مدیریت کشور نیاز به همراهی بدنه پائین دستی دارد. از سوئی این تغییر و تحولات در برخی موارد به جابجائی قدرت و گردش نخبگان می انجامد که این نیز در جای خود مایه مباهات است.اما چرا برخی تغییرات و جابجائی های مدیریتی در دولت سوال برانگیز و در موارد ی نگران کننده است؟ پاسخ به این سوال را باید در انگیزه این تغییرات و افراد برکنار شده و مدیران جدید جستجو کرد.
رئیس سازمان ملی جوانان یک هفته بعد از متکی برکنار شد.برکناری متکی به شیوه ای جنجالی ناشی از مقاومتش در برابر کارهای موازی در سیاست خارجی کشور و عملکرد شواری ایرانیان خارج از کشور بود. فارغ از عملکرد خوب یا بد متکی، برکناریش ارتباط عمیقی به اختلاف او با نزدیکان چپ و راست رئیس جمهور دارد. این مساله یک روز بعد از برکناری وی و در دیدار رئیس دفتر رئیس جمهور با ۲ نماینده از کشورهای خارجی بیشتر نمایان شد.
برکناری رئیس سازمان ملی جوانان نیز فارغ از عملکرد این سازمان، از همین حیث حائز اهمیت است. برکناری فردی که گفته می شود در موارد مختلف، به عملکرد برخی از نزدیکان رئیس جمهور انتقاد داشته و نسبت به حضور این افراد در نزدیکی احمدی نژاد اظهار گلایه کرده است، از پروژه خالص سازی-بخوانید مشائی سازی ـ خبر می دهد که با برنامه ریزی قبلی و حساب شده در دولت کلید خورده است.
اما چرا باید از این ماجرا نگران بود ؟
۱-رئیس جمهور از همان سالهای اولیه دولت نهم همواره از مدیریت های زنجیره ای و اتوبوسی اظهار گلایه می کرد و یکی از سیاست های شایسته دولت نیز برچیدن بساط چند دهه ای همین مدیران بود.اما آنچه در حال اتفاق افتادن است، پیدایش نسل جدیدی از مدیریت های طائفهای و محفلی است که نگرانی از این دست مدیریت ها کمتر از مدل اختاپوسی سابق ندارد.
در مدل جدید به دلیل رابطه شبکه ای و عاطفی ایجاد شده و هم سود و هم زبان شدن مدیران جدید، اعمال هر اصلاحی که به دلایل مختلف با با منافع جریان حاکم در تضاد باشد غیر ممکن است.
نفوذ و چراغ انداختن در لایه های زیرین این نوع مدیریت، تقریبا به دلیل رابطه های مالی-عاطفی و انگیزه ای سخت و در مواردی با هزینه های اجتماعی و اقتصادی بالائی همراه خواهد بود.
۲-تشکیل این جبهه از مدیریت ها در شبکه های پائین دستی به سرعت گسترش می یابد و رسوب آن باعث می شود در دولت های بعدی نیز فرصت اعمل نفوذ و اثرگذاری از خارج دولت فراهم شود. این نگرانی وقتی جدی تر می شود که برخی ارکان تولید ثروت نیز در اختیار این طبقه از مدیران قرار می گیرد.
آنچه که به نام کارگزارن سازندگی در سالهای اولیه دهه ۷۰ شکل گرفت و به پیوند قدرت و ثروت منجر شد، ناشی از همین آسیب مدیریتی بود.چه آنکه پیوند مسائل مالی با انگیزهای اعتقادی می تواند دژ فساد را مستکم تر کند.
۳-در این سبک مدیریت قبیله ای ، معیار تعهد و تخصص کاملا کنار گذاشته می شود و بنای اصلی انتخاب مدیران نزدیکی و سرسپردگی و در مواردی هم کاسه لیسی و چاپلوسی می شود.
در این مدل جدید مدیری لایق تر است که متملق تر و بله قربان گو تر باشد. بستری شکل می گیرد که از درون آن امتیاز بیشتر به گردن کج تر، قامت نیمه راست و رنگ رخساره غیرعادی باشد و “بله قربان گویان” و “حلقه به گوشان” و “چرب زبانان” و “کاسه لیس ها” و “مجیزگویان” جای “خادمین واقعی” و “دلسوزان اصیل” را خواهند گرفت.
۴-تمرکز فعالیت ها دولتی خارج از نظارت های قانونی از دیگر آثار این پروژه جدید است.مطابق این مدل افرادی انتخاب می شوند که هیچ اراده ای از خود ندارند.حقوق می گیرند که سکوت کنند.وظایف وزارت خانه ها و سازمان عملا به جائی منتقل می شود که قابل ردیابی و نظارت نباشد.
مجلس هم نمی تواند ورود کند.نمونه این مدل، همایش ایرانیان خارج از کشور و برخی از سیاست های فرهنگی دولت است.وزیر خارجه در مقابل سوال نمایندگان مجلس درباره ابهامات همایش ایرانیان خارج از کشور تنها یک پاسخ دارد؛”من در جریان نیستم”.اما چه کسی در جریان است؟ مهم نیست.مهم این است که مجلس نمی تواند ورود کند.سیاست های فرهنگی دولت کجا برنامه ریزی می شود؟ جائی که قابل نظارت نیست.جالب این است که بودجه هم در اختیار همین بخش نظارت ناپذیر قرار می گرد.وزارت امور خارجه محدود می شود تا “مشاورین در حد معاونت” بار دیپلماسی کشور را به دوش بکشند.
۵-فعال شدن جلسات حاشیه ای و محفلی از دیگر نگرانی های ناشی از اجرای این سیاست است.جلسات هیات دولت ممکن است به میدان ونک و قیطریه و ویلا یا هر جای دیگری منتقل شود.تصمیم سازی در غبار و تاریکی ممکن است حتی رئیس دولت را هم دور بزند.همگان سازی تصمیم ها در این مدل، بستر یک خودکامگی ظاهرا مشروع را ایجاد می کند.قدرت مدیران طائفه ای کمتر از خود دولت نیست. نگرانی از خودرائی و عبور از قانون به روش دور زدن آن با همکاری مدیران زنجیره ای تقریبا سهل و ممکن می شود.
به این لیست دهها مورد و آسیب دیگر را هم می توان اظافه کرد.اما همین ۵ مورد به اندازه کافی در اعمال و اجرای این پروژه که طی ۱۰ روز ۲ قربانی گرفته ، نگران کننده است.امید است رئیس جمهور محترم هر چه زودتر مانع پیش روی این سناریوی خطرناک شود.
ندای سبز آزادی: خبرگزاری فارس فاش کرد که مصاحبه خبرگزاری ایلنا با فرد منصوب به عناون جانشین بذرپاش از اساس دروغ و جعلی بوده و ترکستانی قصد ندارد حکم احمدی نژاد را بپذیرد.
این خبرگزاری نوشت: یک منبع آگاه از خودداری فرحناز ترکستانی در پذیرش حکم مسئولیت جدید خود خبر داده است. منبع آگاه در گفتوگو با فارس گفت که ترکستانی هیچ تمایلی برای حضور در سمت جدید ندارد. این منبع آگاه همچنین به نقل از فردی که تلفن همراه وی را پاسخ میدهد یادآور شد: ترکستانی از انتشار گفتوگویی مبنی بر پذیرش حکم ریاست جمهوری برای تصدی ریاست سازمان ملی جوانان در یکی از خبرگزاریها انتقاد کرده و آن را کذب محض خوانده است.
این در حالی است که در پی انتشار خبر واگذاری مسئولیت سازمان ملی جوانان به فرحناز ترکستانی، وی در گفتوگویی با خبرگزاری فارس از عدم پذیرش حکم ریاست سازمان ملی جوانان به دلیل بیماری و ناتوانی از کار اجرایی خبر داده بود.
اما تنها چند ساعت بعد، خبرگزاری ایرنا به نقل از وی گفتوگویی را منتشر کرد که خود را سرباز خدمتگزار رئیسجمهوری خوانده و از پذیرش این حکم سخن گفته بود!
به نوشته عصر ایران، این موضوع، دستمایه اظهار تعجب ها و حتی طنزهایی درباره ترکستانی شد که نوشتند آیا خانم ترکستانی ،چند ساعته حالش خوب شد و توان کار اجرایی پیدا کرد؟!
با این اوصاف که یکی در میان اخبار مبنی بر پذیرش یا عدم پذیرش حکم احمدی نژاد منشر می شود، باید منتظر بود و دید که سرانجام بالاخره می پذیرد یا نمی پذیرد؟
ندای سبز آزادی: بیست نماینده مجلس طی نامه ای از علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی درخواست کردند که به برکناری سوال برانگیز وزیر سابق امور خارجه رسیدگی کند و نتایج آنرا به مجلس گزارش دهد.
به گزارش الف، متن این نامه بدین شرح است:
برادر گرامی جناب آقای دکتر لاریجانی
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام؛
عزل وزیر خارجه حین مأموریت در سنگال برای رساندن پیام رئیس جمهور محترم، به وضوح برای حیثیت و جایگاه وزارت خارجه جمهوری اسلامی و دیپلماسی خارجی زیانبار بوده است. این پدیده بی سابقه پرسش ها و ابهامات زیادی را برانگیخته است. به ویژه آنکه موضوع مذاکرات وزیر خارجه در سنگال امری مربوط به امنیت ملی بوده است. آسیبی که به آبروی شخص وزیر سابق در این ماجرا وارد شده، گرچه مهم است، در قبال آن خسارت ها ناچیز به نظر می رسد.
ما امضاء کنندگان زیر تقاضا می کنیم وفق بند ۶ ماده ۳۳ قانون آئین نامه داخلی، کمیسیون محترم امنیت ملی و سیاست خارجی به موضوع رسیدگی کند و در اسرع وقت گزارشی از کم و کیف ماجرا، علل وقوع و نتایج داخلی و خارجی آن به مجلس تقدیم نماید.
امضا کنندگان:
احمد توکلی نماینده (تهران) – الیاس نادران (تهران) – حمیدرضا کاتوزیان (تهران) – حمیدرضا فولادگر (اصفهان)- علی مطهری (تهران) – حمید سعادت (اصفهان) – سیدرضا اکرمی (تهران) – محمدرضا سجادیان (خراسان رضوی) – مسعود پزشکیان (تبریز) – محمد دهقان (طرقبه) – جعفر قادری (شیراز) – جواد جهانگیرزاده (ارومیه) – نادر قاضیپور (ارومیه) – حسین علی شهریاری (زاهدان) – علیرضا محجوب (تهران) – سیدمحمد جواد ابطحی (خمینی شهر) – عباس رجایی (اراک) – عباسعلی نورا (زاهدان)– محمدحسین فرهنگی (تبریز) – جاسم ساعدی (شوش)
ندای سبز آزادی: شش سال پیش جناح اقتدارگرای امروز، با رد صلاحیت و حذف گسترده اصلاح طلبان و در انتخاباتی که از سوی برخی تحلیلگران اصلاح طلب، اولین انتخابات مهندسیشده توصیف شد، اکثریت مجلس هفتم را به دست آوردند. آنها در اولین سال فعالیت خود، برای فشار آوردن به دولت اصلاح طلب وقت و نیز با هدف فضاسازی سیاسی به نفع خود در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم، طرحی را با عنوان “تثبیت قیمتها” به تصویب رساندند که هدف آن را جلوگیری از فشار بر اقشار ضعیف عنوان میکردند.
همان کسانی که امروز داعیهدار هدفمند کردن یارانهها و اصلاح الگوی مصرف جامعه شدهاند، در آن سال برخلاف برنامه توسعه پنج ساله، جلوی افزایش تدریجی قیمت برق، بنزین و دیگر اقلام سوختی را گرفتند تا خود را طرفدار مستضعفان جلوه دهند.
اما آن طرح به هرحال تصویب شد و در بودجه سال ۸۴ اعمال شد. دولت خاتمی که با چند سال تلاش، افزایش تدریجی قیمت سوخت بدون فشار آوردن ناگهانی به مردم را جا انداخته بود، به شدت با طرح اکثریت راستگرای راهیافته به مجلس هفتم مخالف بود، اما عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات اعلام کرد که دولت با وجود مخالفت اولیه با این طرح، چون از تصویب مجلس گذشته و به صورت قانون درآمده، آن را اجرا میکند.
نتیجه را چند ماه پیش وزیر نیروی دولت احمدی نژاد اعتراف کرد. او گفت که طرح تثبیت قیمت ها، با ثابت نگه داشتن قیمت برق، این وزارتخانه را با مشکل شدید تامین منابع رو به رو کرد و باعث فرسوده شدن مضاعف شبکه توزیع برق کشور شد، به طوری که به گفتهی وی، حدود یکپنجم برق تولیدی کشور در این شبکه توزیع فرسوده، هدر میرود. شبیه همین اتفاق در حوزههای دیگر از جمله صنایع نفت و گاز نیز رخ داد.
اکنون در اولین روزهای اجرای طرح حذف یارانهها توسط دولتی که اصلاح طلبان به وضوح در کفایت و تدبیر آن تردید دارند، بازخوانی سخنان دو چهره شاخص اکثریت وقت مجلس در آن زمان، به ویژه از این لحاظ جالب است که هر دوی این چهرههای راستگرا، در طول سالهای پس از تثبیت قیمتها، از بانیان و تصویبکنندگان طرح های سهمیهبندی بنزین و هدفمند شدن یارانهها بودهاند.
این سطور را به نقل از روزنامه همشهری روز ۲۳ دی ماه ۸۳ بخوانید:
غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: لایحه بودجه ۸۴ که دو روز پیش توسط رئیس جمهور به مجلس تقدیم شد، آخرین بودجه دولت فعلی و اولین بودجه مجلس هفتم در اولین سال برنامه چهارم است که در دستور کار مجلس قرار گرفته است.
وی با تاکید بر اینکه مجلس هفتم به مردم قول داده با فقر و فساد مبارزه کند، تصریح کرد: حال باید صداقت خود را در کاهش فقر و تبعیض نشان دهیم و واضح است در اولین قدم نمی توان به مقصد رسید ولی نخستین قدم را در مسیر درستی می توان برداشت. البته مجلس با طرح تثبیت قیمت ها نخستین قدم را برداشته است و حال که قیمت گاز، برق و تلفن افزایش نمی یابد، مردم می توانند نفس راحتی بکشند.
وی در پاسخ به برخی افراد که این اقدام مجلس را سیاسی می دانند، گفت: اگر انتخابات رئیس جمهوری در پیش نبود، آیا مجلس باید اجازه می داد که بنزین از لیتری ۸۰ تومان به ۳۰۰ تومان افزایش یابد و ناگهان طوفانی از قیمت ها برپا شود؟ آیا چنین وضعی به سود مستضعفان است؟ به هر حال ما مصمم هستیم که با بی انضباطی مالی مبارزه کنیم، چرا که هیچ چیز بیشتر از تبعیض مردم را رنج نمی دهد.
به گزارش خبرنگار پارلمانی، محمدرضا باهنر در روزهای قبل در نامه ای به اعضای فراکسیون اکثریت مجلس با اشاره به این که در جلسات قبلی پیشنهادات شورای مرکزی این فراکسیون برای اصلاح تبصره ۲ طرح تثبیت قیمت ها تصویب نشده، تصریح کرده بود: الزام دولت به سهمیه بندی فرآورده های نفتی به خصوص بنزین در سال ۸۴ به هیچ وجه به مصلحت دولت کنونی، دولت آینده و مجلس شورای اسلامی نیست.
منبع: گروه اقتصادی کلمه
ندای سبز آزادی: غلامحسین عرشی، ۳۱ساله و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از یک سال پیش در زندان اوین به سر می برد. او در هفته های اخیر و پس از اعتراض به شرایط نامناسبش در بند ۳۵۰ به سلول انفرادی منتقل شد. او پس از این اقدام مسوولان زندان دست به اعتصاب غذا زد و سه هفته نیز در اعتصاب غذا به سر برد. این دومین باری است که عرشی در مدت بازداشتش دست به اعتصاب غذا می زد. هرچند او دیروز به اعتصاب غذایش پایان داده اما همچنان شرایط جسمانی بسیار نامناسبی دارد.
او بارها از مسوولان زندان خواسته است او را به بهداری زندان اوین انتقال دهند اما هربار آنها از این کار سر باز زده اند. علی عرشی، برادر غلامحسین عرشی بعد از این اعتصاب غذای سه هفته ای در گفتوگو با کلمه درباره علت اعتصاب غذای برادرش توضیح می دهد:
آقای عرشی، از آخرین وضعیت برادرتان برایمان بگویید؟
دیروز او را ملاقات کردیم. وضع جسمانی اش خوب نبود ولی از نظر روحی خوب بود. سه هفته در سلول انفرادی و در اعتصاب غذا به سر برده اما پریروز به بند عمومی بازگشته است. برادرم در زندان دچار دیسک کمر شده است. این در حالیست که مرداد ماه گذشته هم اعتصاب غذا کرد و آن هنگام هم به خون ریزی کلیه مبتلا شد. خون ریزی کلیه او درمان نشده و الان هم ادامه دارد. چند هفته پیش هم دچار گرفتگی شدید کمر شده که بعد از مراجعه به بهداری زندان، پزشک تشخیص دیسک کمر داده است ولی مسوولان با درخواست مرخصی یا انتقال وی به بیمارستان موافقت نکرده اند و هیچ اقدامی برای درمان او صورت نگرفته است و نهایتا ازچند هفته پیش هم دوباره اعتصاب غذا کرد. غلامحسین از نظر جسمی بیمار است و با توجه به شرایط زندان و انفرادی از نظر روحی هم تحت فشار است.
تنها ارتباط شما با برادرتان به ملاقاتهای هفتگی کابینی محدود می شود؟
بله. ماه ها است که با برادرم تماس تلفنی نداشته ایم. چون تلفن بند ۳۵۰قطع است و امکان تماس وجود ندارد. پس از دستگیری برادرم هم ماه ها نه تماس تلفنی داشته ایم نه موفق به دیدارش شدیم.ولی پس از چند ماه توانستیم ملاقات کابینی داشته باشیم. در مرداد ماه هم حدود دو ماه ملاقاتهایمان قطع شد اما دوباره اجازه ملاقات پیدا کردیم. آخرین ملاقات ما دیروز بود که برادرم را بعد از سه هفته اعتصاب غذا رنجور و ضعیف دیدیم.
آقای عرشی می خواهم بدانم علت دو دوره اعتصاب غذای برادرتان در این مدت چه بوده است؟
در مردادماه به دلیل برخوردهای بد زندانبانان و وضعیت بهداشتی بند ۳۵۰ و همینطور وضعیت نا مناسب ملاقاتها و مرخصی ها دست به اعتصاب غذا زد. در دوره دوم هم همان برخورد بد زندانبانها و ضرب وشتم او در زندان و اینکه با وجود وضعیت بد جسمی اش اور ا به بیمارستان نبرده اند.
برادر شما دقیقا چه زمانی بازداشت شد و دلیل بازداشت اش چه بود؟
نحوه بازداشت و محکومیت برادر من بسیار دردناک است. مدتی از عاشورای هشتاد و هشت گذشته بود که متوجه شدیم ماموران امنیتی با مراجعه به محل کار برادرم در مورد او تحقیق کرده اند. برادر من در یک شرکت خصوصی کار می کرد. نهایتا روزی برادرم پس از مراجعه به محل کارش متوجه این موضوع شد که ماموان امنیتی یا پلیس امنیت مدیر شرکت را با بازداشت کرده و به همکاران برادرم گفته اند تا عرشی خودش را معرفی نکند مدیر شرکت را آزاد نمی کنیم.
با توجه به اینکه یکی دو روز مدیر شرکت در بازداشت پلیس امنیت ملی به سر برد و برادر من هم اصلا سابقه فعالیت سیاسی نداشت و می دانست خلافی از او سر نزده، نهایتا در تاریخ هفده اسفند ماه سال گذشته خودش را به دفتر پلیس امنیت ملی معرفی کرد. پس از چند روز بی خبری از او و مراجعه های مکرر به ما گفتند به اوین منتقل شده است و در اردیبهشت ماه در دادگاه انقلاب و به قضاوت قاضی صلواتی به جرم اقدام علیه امنیت ملی و با استناد به عکسی که از او در روز عاشورا گرفته اند به چهار سال زندان محکوم شد که این حکم بعد از تجدید نظر به یک سال کاهش پیدا کرد. غلامحسین در حال حاضر در حال گذرندان دوران محکومیت اش است. ولی در تمام این مدت همه ماجرا برای خانواده ما مثل یک کابوس بوده است. نمی دانم آیا یک عکس که او را فقط در حال راه رفتن در خیابان نشان می دهد و نه در حال تخریب یا هر چیز دیگر مستحق چنین حکمی است.
او پیش از این هیچ گونه فعالیتی نداشت؟
خیر. غلامحسین هیچگونه سابقه فعالیت سیاسی نداشته است و در دوران قبل و بعد از انتخابات هم هیچ فعالیتی نکرده است. اویک جوان سی و یک ساله است و مثل هر آدم دیگری در این کشور از صبح تا شب تلاش می کرد که یک لقمه نان در آورد. روز عاشورا هم طبق عادت هر ساله اش برای شرکت در مراسم حسینی راهی خیابان جیحون بوده و ظاهرا در طی مسیر توسط نیروهای امنیتی از او عکسی گرفته می شود عکس او و بقیه عکسها در روزنامه امین الجامعه به عنوان اغتشاشگر چاپ شد و بعد هم محل کارش را پیدا کردند و زندانی اش کردند. در زندان هم چنان شرایط نا مساعدی دارد که مجبور شده دو بار اعتصاب غذا کند و این گونه بیمار شود.
آیا شما در ده ماه گذشته اقدام قانونی جهت بهتر کردن وضعیت برادرتان انجام داده اید؟
پارسال پس از بازداشت غلامحسین و وقتی پی بردیم یک مساله معمولی یعنی حضور در مراسم عاشورا کار غلامحسین را به اوین و دادگاه انقلاب کشانده است برایش وکیل گرفتیم. در جریان چند جلسه دادگاه وکیل به دفاع از غلامحسین پرداخت و برای قبل از تجدید نظر هم لایحه دفاعیه ای تنظیم کرد. متاسفانه پس از صدور حکم وکیل همکاری های لازم را با ما نداشت و حتی تلفنهای ما به دفتر وکالتش هم بی پاسخ می ماند. خودمان هم چند بار برای آقای دولت آبادی دادستان تهران نامه نوشتیم و به دفترش مراجعه کردیم اما از هیچ یک پاسخی نگرفتیم. غلامحسین از اسفند سال گذشته تا کنون نه از مرخصی استفاده کرده، نه حتی توانسته با پدر و مادرم ملاقات حضوری داشته باشد و تمام ملاقاتهایش هم کابینی بوده است. حتی پدرو مادرم شانس تماس تلفنی با او را ندارند چون تلفنهای بند ۳۵۰ اوین ماه هاست که قطع شده است.
و صحبت پایانی تان آقای عرشی؟
من امیدوارم برادرم صحیح و سالم به جمع خانواده بپیوندد. او انسان بی آزار و سر به راهی است. علت اینکه خیلی راحت و با پای خودش به پلیس امنیت مراجعه کرد این بود که می دانست بی گناه است و هیچ عمل خلافی از او سرنزده است. ما وقتی فهمیدیم صرفا به خاطر عبور از یک خیابان و عکسی که از او گرفته شده، بازداشت شده است و سر از اوین در آورده بسیار شوکه شدیم. نمی دانم آیا واقعا شرکت در مراسم امام حسین جرم است و یک انسان بی گناه باید سرنوشتش اینطور تغییر کند؟ و سلامتش به خطر بیفتد. تحمل زجری که غلامحسین در زندان می کشد برای من و دیگر خواهر و برادرانم بسیار سخت است. ولی پدر و مادرم در این ده ماه بسیار تکیده و پیر شده اند و لحظه ای از فکر غلامحسین خارج نمی شوند. و اینکه آرزوی آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله غلامحسین را دارم.
آرش حسینی پژوه: بالاخره انتظار ها به پایان رسید شنبه شب رئیس دولت در گفتگویی با شبکه یک سیما خبر داد که حذف رایانه ها یا به قول دولت همان هدفمند کردن یارانه ها در راه است ، احمدی نژاد در این گفتگو از تغییر قیمتها با شیب ملایم و قابل تحمل برای مردم صحبت کرد و سعی داشت تاکید کند که قیمتها نه آزاد شده و نه واقعی.
اما نیم نگاهی به اتفاقی که در زمینه تغییر قیمتها افتاد ، این شیب ملایم را بیشتر عمودی و روند تغییر قیمتها را دارای افزایش چند صد درصدی نشان میدهد. افزایشی که طبق وعدههای بیحاصل قبلی، قرار بود تدریجی باشد، در طول پنج سال اتفاق بیفتد و فشار زیادی به اقشار ضعیف وارد نکند.
غیر از بنزین که با ارائهی سه نرخی و دامنهی تفاوت قیمتی از ۱۰۰ تا ۸۰۰ تومان، به همراه پنجاه لیتر جدا از این سهمیهها ، میزان واقعی تغییر قیمت آن پنهان نگه داشته شده، در مورد بقیه اقلام میتوان تغییرات را با اعداد واقعی تری اندازهگیری کرد. هرچند در خصوص بنزین نیز به طور نسبی، میتوان به طور متوسط، از افزایش سه برابری آن صحبت کرد.
در مورد قیمت گازوئیل، شیب ملایم مورد ادعای احمدی نژاد بیش از هر کالای دیگری خود را نشان میدهد! چرا که قیمت هر لیتر گازوئیل از شانزده تومان یکباره به ۱۵۰ تومان سهمیهای و ۳۵۰ تومان آزاد رسیده است؛ یعنی حتی برای گازوئیل سهمیهای هم شاهد افزایشی بیش از ۹ برابری هستیم.
در مورد برق خانگی، قیمت هر کیلووات ساعت از ۷۵ ریال به ۲۲۰ ریال رسیده که حدودا افزایش ۳ برابری را نشان میدهد. در عین حال تاکیده شده که قیمت برق تجاری و اداری با شیب تندتری افزایش یافته است. قیمت گاز خانگی هم شاهد افزایش حدودا ۴ برابری بوده و قیمت گاز مصرفی خودروها نیز حدود ۱۰ برابر افزایش داشته است.
قیمت آب هم، با آنکه گفته شده در مرحلهی اول هدفمند شدن قرار نیست افزایش یابد، به نوشتهی خبرگزاری فارس به ۲۵۰ تومان برای استفادهی خانگی و ۴۰۰ تومان برای استفادهی صنعتی افزایش یافته است.
قیمت آرد جالب تر از همه است ، تاکنون آرد به صورت یارانهای و با قیمت ۷۵ ریال در اختیار نانواییها قرار میگرفت، اما قیمت جدید آن ۲۸۰ تا ۳۰۰ تومان تعیین شده است که به معنای افزایش چهل برابری قیمت آن است.
با این حال، دولت به نانوایان هشدار داده که فعلا حق افزایش قیمت را ندارند و در صورت گران شدن نان، با آنها برخورد میشود! احمدی نژاد هم در مصاحبه تلویزیونی شنبه شب خود از اهدای چهار هزار تومان یارانهی نقدی اضافی به مردم بابت افزایش قیمت نان خبر داده بود؛ چهار هزار تومانی که اگر تقسیم بر چهل (نسبت افزایش قیمت آرد) شود، میتوان آن را به معنای تحویل یک نان صد تومانی به هر ایرانی دانست!
و جالبتر از اینها، پیشبینی احمدی نژاد از نرخ تورم است که گفت: پیشبینی ما این است که افزایش و جهشی که در این دهک اتفاق میافتد حدود ۱۰ درصد است و ۱۳ درصد به هزینههای فعلی آنها اضافه میشود. بنابراین ۱۵۰ هزار تومان از پول واریزی دولت برای خرجهای دیگر آنها باقی میماند. هر چه به دهکهای بالاتر میرویم این فاصله کمتر میشود و با محاسبات ما تا دهک ششم وضعیت مثبت است.
به عقیده کارشناسان، افزایش قیمت اقلام سوختی، برق و … همانند تاثیری که بنزین و گازوئیل از طریق افزایش هزینههای حمل و نقل بر کالاهای دیگر خواهند گذاشت، لاجرم بر سطح عمومی قیمتها تاثیر دارند و از این رو در روزهای آتی باید منتظر تکان خوردن قیمتها در خصوص کالاهایی که به طور غیرمستقیم با این اقلام هدفمند شده در ارتباط هستند، باشیم.
خداوند به همه ما رحم کند
منبع: هفته نامه گذر
ندای سبز آزادی: استاندار اصفهان در خصوص صدای انفجاری که در اصفهان شنیده شده است گفت: انفجاري که در استان اصفهان رخ داده است مربوط به انجام رزمايش در منطقهاي از اصفهان بوده است بنابراين مشكل خاصي وجود ندارد.
عليرضا ذاكراصفهاني در گفتوگو با ايسنا، خاطرنشان كرد: صداي انفجاري كه در اصفهان شنيده شده است مربوط به رزمايشي ميشود كه از طرف پايگاه هشتم شكاري اصفهان در شمال شرق اصفهان كنار فرودگاه انجام شده، ولي در اين رابطه به ما اطلاعي نداده بودند كه بايد اطلاعرساني ميشد.
وي درباره برخي گمانهزنيها مبني بر اينكه برخي تاسيسات هستهيي در استان اصفهان در اين انفجار آسيب ديده است نيز، گفت: به هيچوجه چنين مسالهاي وجود نداشته و صداي اين انفجار تنها مربوط به انجام همان رزمايش است و هيچ مشكل خاصي در حال حاضر وجود ندارد.
با توجه به سخنان استاندار اصفهان شایان ذکر است که پایگاه هشتم شکاری در اصفهان یک پایگاه هوانیروز است و اصولا در یک پایگاه هوایی مانور ها همراه با انفجار انجام نمیشود و اگر دشمن فرضی هم در ایم مانور ها مورد اصابت قرار بگیرد طبق روال همیشه بیابان ها به عنوان هدف فرزی مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و نه خود پایگاه ، باید یاد آور شد روال همیشگای اینگونه مانور ها فقط پرواز بوده است و شلیک هیچگاه جزو این مانور ها به شمار نمی آمده است.
نکته دیگری که باید در این رابطه به آن اشاره کرد این است که همواره در خصوص مانورها قبل از برگزاری اطلاع رسانی میشود در حالی که با توجه به ادعای استاندار اصفهان مبنی بر انجام مانور در این پایگاه هیچگونه خبری مبنی بر برگزاری مانور هوایی منتشر نشده بود ، با توجه به بی خبری استاندار از برگزاری مانور و با وجود شواهد مبنی بر دروع بودن برگزاری مانور هوایی در این پایگاه ، گمانه زنی ها حاکی از آن است که رزمایشی در این پایگاه برگزار نشده بوده است ، در همین حال باید پرسید که چه اتفاقی رخ داده است و صدای انفجاری که در اصفهان شنیده شده است ناشی از چه بوده است که مسئولین بدون در نظر گرفتن پرسش گری افکار عمومی ، صدای انفجار ها را ناشی از مانور هوایی اعلام کزده اند.
ندای سبز آزادی: شب گذشته آیة الله موسوی خوئینی ها به همراه خانواده اش برای احوال پرسی از سید مصطفی تاجزاده و همسرش در منزل او حضور یافت.
به گزارش ندای سبز آزادی ، آیة الله موسوی خوئینی ها رئیس کمیته سیاسی مجمع روحانیون مبارز با حضور در منزل تاجزاده از وضعیت او و نیز اخبار مبنی بر دستگیری غیرقانونی همسرش کسب اطلاع کرد. همسر این شاکی از کودتاگران انتخاباتی و نظامی که مانند چهار تن دیگر از شاکیان مزبور در زندان اوین است، گفت: متاسفانه پس از این که مدعیان قانون مداری، بیش از چهارماه است که همسرم را تنها به دلیل یک شکایت قانونی در قرنطینه نگاه داشته و حق گرفتن تماس تلفنی را از او سلب کرده اند، ابن بار برای خوش آمد کودتاچیان و مردان خطاکاری که از مصونیت کامل قضائی برخوردارند، حق ملاقات و دیدار ما را هم سلب کرده اند و در این زمینه هیچ پاسخی نمی دهند چون می دانند اقدامشان غیرقانونی و توجیه ناپذیر است. محتشمی ادامه داد: من که همسرم ماه هاست در اعتراض به شیوه های غیرقانونی اعمال شده علیه خودش و دیگر زندانیان مظلوم سیاسی روزه دار است به همراه خانواده آقای نوری زاد که نزدیک یک هفته در اعتصاب غذا به سر می برد بعدازظهر عاشورا به مقابل زندان اوین رفتیم تا خبری از آنان بگیریم یا لااقل با خواندن دعا در جوار عزیزانمان آرام بگیریم که با حمله وحشیانه نیروهای اطلاعاتی و لباس شخصی مواجه شدیم. وی افزود رفتار زشت و کثیف و وحشیانه ای که با ما درروز عاشوراشد با بازداشت غیرقانونی در کارنامه نظامی که خودمان بر علیه ظلم پایه گذاری اش کردیم و متاسفانه توسط نااهلان و نامحرمان به بیراهه رفته، خواهد ماند و لطمات وارده بر روح فرزندان و خانوده ما جبران ناپذیر است و این در حالی است که هیج مقام مسئولی تا کنون مسئولیت این اقدام غیرانسانی و غیرشرعی را نپذیرفته و ما به واقع نمی دانیم از کدام نهاد قانونی باید شکایت کنیم.
آیة الله موسوی خوئینی نیز از شرایط بوجود آمده پس از انتخابات به شدت ابراز تأسف کرد و گفت متأسفانه شیوه های غلط به کار گرفته شده ادامه دارد و این اقدامات هرگز به نفع کشور و نظام نیست. وی هم چنین از برخورد غیرشرعی و غیر انسانی با خانواده های مظلوم زندانیان بی گناه ابراز انزجارنمود. محتشمی پور نیز با تاکید بر انتظار متدینین از مراجع و علمای بیدار که در برابر ظلم ظالم سکوت نکنندو اسلام را از زشتی ها و پیرایه هایی که مدعیان مسلمانی بر آن می بندند، منزه کنند، گفت ما برای احقاق حق خود و اثبات مظلویتمان همه توان خویش را به کار می بندیم و از ارعاب کودتاگران و عربده کشان قداره بند باکی نداریم و روحانیت هم باید برای دفاع ازاسلام عزیز و مظلوم همت کنند.و فرزندان ما پوسته ای را که ملاحسین های مرید طالبانیسم برایشان از اسلام باقی گذاشته اند باور نخواهد کرد و منتظر معرفی آئین رحمانی توسط روحانیت اصیل مستقل هستند که مردم هنوز با همه ظلمی که به نام دین و شریعت بر آنان رفته، به آن امیدوارند.
لازم به ذکر است براثر حمله وحشیانه به خانواده های نوری زاد وتاجزاده همسر محمد نوری زاد دچار صدمه شدید شده در بخش سی سی یو بیمارستان مدرس بستری است
تقديم به احمد بورقاني كه يادش درزندان همواره با ما بود.
من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن. در بعد سلبی همه اتهامات عليه ما عملاً پس گرفته شد. اگر متن کیفرخواست عليه متهمان فعالیت های انتخاباتی كه حكم بازداشت آنها در 19خرداد 88 صادر شد و در فرداي انتخابات بازداشت شدند با حكم دادگاه مقایسه شود، به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود. یعنی در حالی که "محاربه"، "براندازي" و «برپايي انقلاب مخملي» یا به تعبیر تصحیح شده بعدی «کودتای مخملی» محور اصلی متن کیفرخواست را تشکیل می دهد، در رأی دادگاه آقايان بهزاد نبوي، ميردامادي، صفايي فراهاني، رمضان¬زاده، امين¬زاده، عرب¬سرخي و من اتهامي تحت عنوان "معاونت درمحاربه و افساد في الارض" و"فتنه و توطئه عظيم كه در راستاي براندازي نظام" و به اصطلاح «كودتاي مخملی» به میان نیامده است. به علاوه در حكم محكوميت من، جنبش اعتراضي مردم ایران به نام خود یعنی «جنبش سبز» آمده است. من این را یک پیروزی ، نه برای خويش، که برای ملت ایران محسوب می کنم که اتهام زنندگان، نامگذاری خود را كه براساس آن ما را بازداشت کردند پس گرفتند و ناچار شدند بعد از آن همه سرمایه گذاری های گزاف و به پا کردن جنگ روانی پرهزینه با مشارکت جویان در انتخابات و پس از آن¬همه سركوب هاي اعتبارسوز، اتهام انقلاب صربستانی و گرجستانی را کنار گذارند و اصالت ایرانی جنبش سبز را اعتراف كنند. البته گذار و عبور از متن پرمدعای کیفرخواست به متن رأی دادگاه درخصوص جنبش سبز به نحو خاموش و بی سر و صدا صورت گرفته است. يعني در حالی که دوربین «رسانه ميلي» با آن طمطراق و جنجال، درباره دادگاه نمايشي اثبات «كودتای مخملی» به روی صحنه آمد و به آن حالت سريالي بخشيد، دفاعيات روشنگر محكومان سرافراز و نيز عدم ارائه دفاعيه من به عنوان اعتراض به "آپارتايد قضايي" موجود و همچنين رأی دادگاه من و دوستانم، به سکوت برگزار شد و اعتراف نامه دادگاه درباره اصالت ایرانی جنبش سبز دوربینی و نمایشی نشد.
در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اكثر قريب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاه¬هاي امنيتي، اطلاعاتي و نظامي به رغم همه فشارهايي كه عليه ما اعمال كردند، نتوانستند حتي يك سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهديدات و احكام سنگين و ظالمانه قضايي، نتوانستند اتهامات خود را ثابت كنند و ناکام ماندند. متن کیفرخواست دادستاني و متن رأی دادگاه درخصوص اینجانب و دیگر دوستانم سند آن تلاش بی¬حاصل است. به اين ترتيب مردم در زیر بمباران آن اتهامات دروغ به وضوح مشاهده کردند که اصلاح اندیشان این دیار نه فقط امین رأی ملت بودند بلکه امانت دار صدیق بیت المال نيز بودند و اگر کوچک ترین خدشه ای در این امانت وجود داشت، بی تردید در صدا و سيما به ابعاد مضاعف در معرض بزرگ نمایی قرار می گرفت. در واقع خلاء اسنادی و فقدان کمترین دلیل محکمه پسند باعث شد تا کمبودهای حقوقی و قضایی کیفرخواست عمومی با انبوهی از مدعیات گزاف و شبیه سازی های بی محتوا بین ایران و صربستان پر شود. اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاش¬هاي سه بازجوي اولم را كه بيست و هفت روز پس از بازداشت اينجانب تهيه كرده و به عنوان گردش كار ماموران قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران براي تمديد قرار بازداشتم من تحويل مقام قضايي دادند و در پرونده اينجانب ثبت است (پيوست 1) و نيز متن كيفرخواست عليه ما را كه در دادگاه نمايشي قرائت و در رسانهها منتشر شد، در مقايسه با رأی دادگاه من بخوانند (پيوست 2) و این سه متن سیاسی (گردشكار، كيفرخواست دادستاني تهران و حكم دادگاه) را با یکدیگر مقايسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شكست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذيرش شكست شده باشند.
به این ترتیب كساني که اصلاح اندیشان و فعالان جنبش سبز را به تغذیه مادی و معنوی از آمریکا متهم میکردند، اکنون بايد پاسخگوی حاتمبخشيها و سفره¬پروری هاي ايام فعاليت هاي انتخاباتي از يك سو و به هرز دادن طلایی ترین فرصت های سیاسی و اقتصادی ملي از سوي ديگر باشند. درحقیقت در زندان¬ها سلامت مالي، اخلاقي و سياسي بازداشت¬شدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهاي سه گانه مالی، اخلاقی و سياسي علیه اصلاح¬طلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بي كفايتي در اداره كشور و هرز دادن فرصت ها بايد به ملت حساب پس دهد و هم بايد پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.
سرانجام آنكه در دوران انفرادی و بازجویی های بعدي شاهد دگرگونی در مواضع بعضي بازجویان بودم. یعنی اگر در روزها و مراحل نخستین، علاوه بر اتهام محاربه و براندازي و آشوبگري، متهم به آن می شدم که چرا دغدغه سازگاری ولایت فقیه و دموکراسی را دارم و به فرمول «ولایت فقیه به اضافه حقوق شهروندی» معتقدم و چرا خواهان داخل نمودن یک عنصر «ناسازگار»، «غربي» و «بیرونی» به نام دموکراسی در ولایت فقیه هستم و می خواهم خلوص و اصالت اسلامي - شيعي آن را به حقوق شهروندی و دموکراسی آلوده کنم، در مراحل بعد قضیه کاملاً برعکس شد. این بازجوها بودند که مدعای دموکرات بودن خود و دیکتاتور بودن ما را فریاد می کردند! اگر بازجويي ما با گفتمان و ادبيات كيهان آغاز شد، در پايان اين «روش كيهان» بود كه مورد نقد بعضي بازجوها قرار گرفت كه تكصدايي را نفي و از تعامل دو جناح دفاع مي كردند و به ضرورت حضور دو بال پا مي فشردند.
هنگامي كه از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگي و سياسي يك¬سال اخيرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی می¬توانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اكثريت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوين عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشت¬كنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اكثريت ملت ایران مدعای خود را در زمينه عدم سازگاري انديشه امام با دموكراسي تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوشش¬های فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوارفت!
من در سالگرد بازداشت خود، ابتدا مقاله «پدر، مادر، ما باز هم متهميم!» را منتشر كردم. اكنون به ياري خداوند متن گردش كار قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران (مورخ 19/4/88) را كه بيانگر روحيه حاكم بر اوين و سلول هايش در ماه اول بازداشت ها بود، به همراه متن كامل حكم دادگاه، بدون هيچ گونه توضيحي براي استحضار ملت ايران منتشر مي كنم.
پيشاپيش از بذل توجه هم ميهنان خود به اين مقالات و نقد و ارزيابي آنها سپاسگزارم.
سيد مصطفي تاج زاده
18 مرداد
گردش كار قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران درباره آقاي تاج زاده
(27 روز بعد از بازداشت، در تاریخ 19/4/1388)
گردش كار پرونده آقاي تاج زاده در تاريخ 19/4/88
جرائم منتسب به آمرين و محركين اين خيانت عظيم عبارتند از :
1- مباشرت در اجتماع و تباني در ارتكاب جرائم بر ضد امنيت داخلي و خارجي كشور موضوع ماده 610 قانون مجازات اسلامي .
2- تشويق افراد وگروه ها به تجمعات غير قانوني و انجام اعمال غير متعارف و ايجاد اغتشاش و بلوا موضوع ماده 618 ق.م.ا.
3- معاونت در محاربه و افساد في الارض از طريق تشويق گروهها و افراد به انجام اقدامات مذكور موضوع ماده 687 ق.م.ا.و تخريب و تحريق و اتلاف وسايل و تاسيسات مورد استفاده عموم و اخلال در نظم و امنيت جامعه موضوع مواد 671 الي 675 ق.م.ا.
4- تبليغ عليه نظام از طريق ايراد الفاظ ركيك و مطالب سخيف نسبت به نظام اسلامي و بيانيه هاي مجرمانه و انتساب موضوعات كذب و آلوده به افترا نسبت به اركان رسمي كشور و فراهم نمودن خوراك تبليغاتي كذب براي شبكه هاي خبري بيگانه و رسانه هاي معاند نظام اسلامي موضوع ماده 500 ق.م.ا .
5- ايراد تهمت و افترا و توهين و اهانت و انتساب مطالب مجرمانه و كذب نسبت به مسوولين نهادهاي رسمي كشور از جمله اعضاي شوراي نگهبان و نشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي با تهيه و انتشار نامه هاي محجول به منظور مخدوش نمودن نتيجه انتخابات و القاي شبهه جعل وتقلب در جريان دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري موضوع مواد 697 ، 698 ، 609 ق.م.ا.
در اين پرونده سيد مصطفي تاج زاده فرزند سيد مظفر متولد 1335 كارمند رياست جمهوري كه در مورخ 23/3/88 دستگير شده است و در راستاي جرائم مذكور و اقدامات مجرمانه فوق الذكر فعاليت موثر داشته و تا اين مرحله از تحقيق به پاره اي از موارد مذكور اعتراف نموده كه برخي ازدلايل انتساب بزه بشرح ذيل مي باشد .
1- ايراد سخنراني هاي تحريك آميز قبل از برگزاري انتخابات در بين مردم آذري زبان و بوشهر و القاي شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ايجاد بدبيني و بي اعتمادي عمومي نسبت به مسوولين برگزاري انتخابات . برگ شماره پرونده 11، 36 ، 37 ، 51.
2- شركت مستقيم در صدور بيانيه تحريك آميز بخصوص نحوه برگزاري انتخابات و نتايج آن و عنوان نمودن كودتاي انتخاباتي در ايران.برگ شماره پرونده صص 3 ، 26 ، 25 ، 18 ، 88 ، 200 ، 201 ، 202 .
3- تبليغ عليه نظام از طريق به كار بردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسوولين و نهاد هاي رسمي كشور و زير سوال بردن اقدامات قوه قضايه و دولت،ص 19 پرونده.
4- توهين، اهانت، نشر اكاذيب و ايراد افترا بر عليه مسوولين شوراي نگهبان، صص 33 ، 199 .
5- تشويش اذهان عمومي، القا وجود فساد و دروغ گوييهايي فراوان دولت نهم، صص 21 ، 48 ، 97 .
6- نگهداري غير مجاز اسناد طبقه بندي شده وزارت كشور در منزل صص، 22 ، 46.
7- كشف اسناد، توزيع و تكثير شب نامه در جهت تخريب دولت نهم در منزل متهم كه تقاضاي تكثير شب نامه در آن ذكر شده است، ص 47 .
8- تشكيل ستاد گروه 88 و سازمان راي و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در نظم و امينت كشور، صص207 ،206 ، 54.
9- پذيرش مسووليت خود در تدوين جزوه تاملات راهبردي در حزب مشارکت و تدوين 2 بحث از چند بحث جزوه مذكور ص 141،140.
10- اقرار به اشتباه و خطا درچند مورد در تدوين جزوه تاملات راهبردي از قبيل موضوع عزل رهبري پس از رسيدگي به شكايت در قوه قضاييه، ص 160 .
11- پذيرش مسووليت حقوقي كليه بيانیه هاي حزب مشاركت ايران اسلامي، ص 25 .
12- پذيرش مسووليت حقوقي كليه بيانیه هاي سازمان مجاهدين، ص 25 .
13- كسب خبر از درون سپاه از طريق يكي از اعضاي سابق سپاه به نام تركاشوند و سوء استفاده از آن در سخنراني ها و نوشته ها به منظور تشويش اذهان عمومي، صص 148 ،149 .
14- طرح اخبار خيلي محرمانه بيت رهبري در جلسات شوراي مركزي حزب مشاركت كه متهم اذعان مي دارد از بهزاد نبوي گرفته است و سوء استفاده از آن، ص 144 .
15- شركت در جلسه بعد از ظهر ستاد قيطريه كه در آن طرح تجمع در پارك لاله توسط گروه 88 مطرح كه عده اي موافق ليكن متهم طرح تجمع را منوط به تصميم مير حسين موسوي براي روز شنبه موكول مي كند ،صص 224 ، 225 ، 226 .
16- متهم شركت فعال خود در جلسات شوراي مركزي حزب مشاركت كه بمنظور تهيه و تدوين استراتژي حزب مشاركت در حوزه سياست تحت عنوان تاملات راهبردي برگزار مي گرديد را پذيرفته است .
تاملات راهبردي حزب به شرح پيوست،مطالبي به شرح ذيل مي باشد :
وضعيت گذار جمهوري اسلامي به يك نظام سلطاني
تدوين راهبردهاي اساسي براي اين گذار از طريق تحریك بخشي و توانمند سازي اجتماع ، جنبش ها و پويش ها در ايران ، محدود كردن اختيارات رهبري و ..
توجه : نتايج منطقي و قطعي جزوه تاملات راهبردي جبهه مشاركت اين است :
تحريك و اغوا و انحراف در جامعه پيرامون وضعيت موجود از طريق سخنرانيها و مقالات در پوشش فعاليت هاي انتخاباتي .
فراهم شدن شرايط اجرايي انقلاب رنگي از طريق مقاومت مدني ، اغتشاشات و نا آرامي هاي اجتماعي و نهايتاً كسب مقبوليت و مديريت بحران پس از دگرگوني اساسي .
بنا به مراتب مذكور و اهميت جرايم ارتكابي و خسارات سنگين مادي و معنوي نسبت به حيثيت و امنيت داخلي و خارجي كشور و با لحاظ اينكه جرائم فوق به صورت سازماندهي شده و گروهي ارتكاب يافته، تقاضاي استمرار باز داشت موقت و جلوگيري از تباني با ساير متهمين تا زمان تكميل تحقيقات و كشف اين فتنه و توطئه عظيم كه در راستاي بر اندازي نظام و به اصطلاح كودتاي مخملي تدارك گرديده مورد استدعا است .
حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران درباره آقای سید مصطفی تاج¬زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران بر اساس ابلاغ شماره 100/19232/9000 مورخ 10/4/88 ریاست محترم قوه قضائیه و مستنداً به ماده 212 ق.آ.د.ک. در مورخ 25/1/89 جهت رسیدگی به پرونده کلاسه 88/1542/ط د اتهامی آقای سید مصطفی تاج¬زاده فرزند سید مظفر تشکیل شده است. با عنایت به تحقیقات به عمل آمده و اخذ آخرین دفاع از متهم ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص اتهام آقای سید مصطفی تاج¬زاده فرزند سید مظفر به شماره شناسنامه 3109 صادره از اصفهان متولد 1335 دارای سابقه محکومیت، متأهل، کارمند ریاست جمهوری، باز داشت موقت از تاریخ 24/3/88 حسب کیفر خواست صادره دائر بر:
1( اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور از طریق شرکت در جلسات حزبی و صدور بیانیه های تحریک آمیز.
2)توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه
3) فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی
4) نگهداری اسناد طبقه بندی شده
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری که خلق حماسه ای بی نظیر را در پی داشت و برگ زرین دیگری به سابقه مردم سالاری دینی در تاریخ پر افتخار ایران افزود، مشارکت 85 درصدی مردم در این انتخابات و رأی 40 میلیونی آنان موجب عظمت و مایه مباهات انقلاب اسلامی نزد جهانیان گردید، در این حماسه جاوید سران و اعضای فعال برخی از گروه های سیاسی با زیر پا نهادن بدیهی¬ترین اصول اخلاقی و قانونی از طریق اقدامات مجرمانه به تحریص و تحریک مردم و هوادارانشان پرداختند که به تجمعات غیر قانونی و تظاهرات خیابانی منتهی به خسارات جبران ناپذیر مالی ،جانی و حیثیتی به کشور گردیده و با القای شبهه جعل و تقلب در انتخابات و ایراد خدشه به نتیجه آن به وسیله اوراق جعلی و تهیه و توزیع نامه های مجعول و منتسب به وزارت کشور که القای جعل و تقلب را در انتخابات می نمود، نسبت به تشویق افراد و اغوای آنان و تحریک احساسات طرفداران کاندیدای ناکام به شورش و اغتشاش جمعی پرداخته که با سؤ استفاده برخی افراد فرصت طلب و اراذل و اوباش منتهی به تخریب اموال عمومی و خصوصی و ضرب و جرح و قتل مردم بی گناه گردید.
متهم عضو مشترک و یکی از اعضاء اصلی و تأثیر گزار در سیاست ها و مواضع حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب می باشد که نقش مؤثر و مستقیم در صدور بیانیه های تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان کودتای انتخاباتی ،جعل و تقلب گسترده و تشویق به آشوب و اقدامات علیه امنیت کشور و بلوا و شرکت در تجمعات غیر قانونی و استمرار آن تا حصول نتیجه انتخابات داشته است.
مهمترین محورهای اقدامات و فعالیت های غیر قانونی مشار الیه در جریان انتخابات که منجر به درگیری آشوب و اغتشاش و ... گردیده است عبارت است از:
-ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسئولین برگزاری انتخابات.
- ارائه ایده های محرک در جنبش سبز در راستای وحدت آفرینی به منظور مقابله با نظام جمهوری اسلامی.
-تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق به کاربردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسئولین و نهادهای رسمی کشور و زیر سؤال بردن اقدامات قوای سه گانه.
- تشکیل ستاد گروه 88 و سازمان رأی و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در امنیت.
- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن تجمع در پارک لاله توسط گروه 88 مطرح گردیده است.
ایشان به عنوان عضو فعال و اصلی تاثیر گذار هر دوحزب در مصاحبه ها و سخنرانی ها و مقالات خود با طرح مسائلی علیه امنیت کشور از طریق تشویق افراد و گروه ها به تجمعات غیر قانونی و ارتکاب جرائمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام با القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به فرایند قانونی انتخابات داشته که به برخی از آنها اشاره می گردد.
- عده ای در صدد حاکم کردن مناسبات حاکم بر حکومت شاه به نام اسلام هستند .ملت بار دیگر خواهد دید که هنگام رسیدگی به صلاحیت ها ، مشکل شورای نگهبان ساواکی هاست یا انقلابیون واقعی؟ شجاع ترین و صالح ترین فرزندان ملت رد صلاحیت خواهند شد.
- در یک نظام استبدادی اولین کاری که صورت می گیرد محدود کردن حقوق سیاسی و در مرحله بعد حذف نیروهایی است که در درون قدرت هستند ... به دنبال خانه نشین کردن سیاسیون هستند ... شاید مجامع بین المللی بیایند و مشکل را حل کنند.
- امروز بعد از 20 سال تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دو مرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند. البته به نام دین و روحانیت است اما به کام مافیای قدرت و ثروت است ... بنابراین تصور اینکه حکم عادلانه ای درباره رد صلاحیت این افراد صادر شود شوخی است... اگر این ملت فریب خوردنی بود از شما حرفه ای تر چه کسی بود.
- این نظارت استصوابي به معنای آن است که ما پذیرفته ایم که این ملت عقیم است و نمی تواند کار کند ... اگر کاندیداهای ما در انتخابات رد صلاحیت شوند عدم شرکت،رأی سفید،رأی سیاه،تحریم و مشابه آنرا انجام خواهیم داد.
- باشروع مشروطیت کسانی امثال شیخ فضل الله نوری برخاستند و گفتند حکومت باید مشروعه باشد که باعث نزاع شد.شیخ فضل الله می گفت اساس اسلام تبعیض است نه عدالت... حکومت اسلامی استبدادی است... پيروان كنوني شيخ فضل¬ا... چون شجاعت ندارند بگویند اسلام معادل استبداد است می¬گویند دموكراسي با اسلام سازگار نیست ... بنام بسیج هر کاری می کنند وهر بلایی بر سر مردم می آورند.
- آیا سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ممکن است یا نه؟ آیا ما می توانیم به دموکراسی برسیم یا نه؟عده ای می گویند اگر اصلاح پذیر است که هیچ ،اگر اصلاح پذیر نیست باید حساب خودمان را از نظام جدا و شفاف کنیم و برویم جامعه مدنی را تقویت کنیم که اگر اتفاقی افتاد یک نیروی آلترناتیوی که تشکیلات و برنامه حرفه ای داشته باشد وجود داشته باشد.
- ما یک بحث نظری داریم در دموکراسی که آیا ولایت فقیه و قانون اساسی با آنها می خواند یا نه، روشن است که با تفسير اقتدارگراها با اینها نخواهد خواند .اگر دموکراسی می خواهیم از نگاه نظری روی چه مولفه هایی باید تکیه کنیم.عده ای می گویند آیا این نظام اصلاح پذیر هست یا نه؟ اصلاح پذیر از دید ما یعنی توسعه دموکراتیک در این چارچوب ... اینکه سیاست ورزی ممکن است یا نه.
- اولین قدم ،گفتن یک نه بزرگ به مدیریت فعلی حاکم بر کشور است.
- گروه های سازماندهی شده در صیانت از آرا در این انتخابات اگر مطمئن می شدند که در انتخابات تقلب شده است علی القاعده رسماً و علناً مردم را به انجام یک اجتماع بزرگ مسالمت آمیز اما اعتراضی دعوت می کردند.
- انشاءالله مردم بیدار باشند و در صحنه باشند تا هیچ کسی نتواند به آرای مردم خیانت کند. مهمترین راه مبارزه با تقلب حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی است.
- آن زمان احتمال تقلب افزایش می یابد که ناظر و مجری رویکرد یکسانی داشته باشند... در نتیجه برای برخورد با هر گونه تقلب در انتخابات باید در انتخابات حضور گسترده داشت.
- عدم تلاش برای این کار و حتی کار شکنی و عصبانیت در برابر تشکیل کمیته صیانت از آراء بیانگر این است که انتخابات سالم نیست یا حداقل دولتی ها قصد ندارند انتخابات سالمی را برگزار کنند.
- فلسفه وجودی ولایت فقیه اقتدارگراها صد سال عقب ماندگی و تکرار سلطنت رضاخان پهلوی است. ولایت فقیهی که امام خمینی می گفت تصورش موجب تصدیق بود اما ولایت فقیهی که اقتدارگرایان می گویند تصورش موجب تکذیب و انکار است . ولایت فقیه آنان با عقل سلیم سازگار نیست زیرا تعریف اینان یعنی نهادهای استصوابی و صد سال عقب ماندن است.
- ما اگر بتوانیم تلاش کنیم یک مقدار حکومت را دموکراتیک تر و پاسخ گو بکنیم این حرکت اصلاحی است و این را به جامعه اعلام می کنیم. ما باید به این استراتژی برگردیم.
- راه چهارم هم شد سلاح آمریکا و انقلابی مخملی که من موافقم که این راه چهارم باشد... مدلی که کشورهای مخملی بود و دوتا کار می کنند ،لکن اینکه شما در جامعه چکار کنید و چطوری NGO و اینها بزنید... دوم اینکه آمریکا چه کمک هایی می تواند برای گسترش روند دموکراسی به شما بکند.
- راه حل ها یک خرده چیز است باید تکلیف با روحانیت یک خرده روشن بشود و این راه حل ها خیلی در نمی آید.
- معتقدم این باید جایگزین سلطانیزم و اینها بشود یعنی بگوئیم ساخت قدرت و جامعه مدنی در ایران چگونه است.
- انتخابات در این جامعه یک پتانسیلی دارد. در این جامعه می توانیم تحصن برای انتخابات کنیم که مجلس کرد ولو مردم نیامدند. در این جامعه برای رد صلاحیت خاتمی مردم به تظاهرات می آیند و من دفاع می کنم از اینکه مردم را باید دعوت کرد در میدان آزادی و گر نه هیچ کار دیگری نمی توان کرد . برای اولین بار 50 نفر اسم بنویسیم و رسماً از دانشگاهيان دعوت کنیم که اگر جنتی صلاحیت خاتمی را رد کرد ،دانشگاه ها تحصن بکنند و سر کلاس نروند . می خواهیم یک روز دانشگاه را در اعتراض به اقدام غیر قانونی آقای جنتی تعطیل کنند.
- در این قسمت به بخش هایی از مصادیق سخنرانی های تحریک آمیز و القای شبهه جعل و تقلب در زمان قبل از برگزاری انتخابات و به قصد تشویش اذهان عمومی،که از سوی متهم صورت گرفته اشاره می گردد:
آقای تاج زاده طی اظهاراتی فضا را برای اتخاذ سیاست تهاجمی در برابر سیاست های نظام مناسب دانسته می گوید:
- این قدرت بسیار ضعیف شده است و ما باید کم کم شروع کنیم و حرفهایی را بزنیم تا طرف مقابل مجبور به موضع گیری شده و ما را از موضع تدافعی خارج کند...<< باید در دوجهت به صورت تبلیغاتی کار را شروع کنیم و در سخنرانی ها و مصاحبه ها شروع به انتقاد کردن کنیم... ماباید تک تک شروع به صحبت کردن کنیم و هر وقت گرفت می فهمیم خط قرمز آنجاست اگر نگرفت از خط قرمز هم عبور می کنیم...>>
تاج زاده در همین راستا طی مقاله ای راه کارهایی را برای مقابله با آنچه که وی از آن بعنوان ساختار شکنی استصوابیون نام می برد ارائه نموده و می نویسد:
- اتخاذ سیاست صبر و انتظار تا بی کفایتی مدیریتی و اختلافات داخلی اصولگراها آنقدر زیاد و آشکار شود که احتمال بروز بحران برای میهن و ملت همه را نگران کند. در آن صورت مراکز قدرت از اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات دعوت و سلامت انتخابات را نیز تضمین خواهد کرد.
تاج زاده در ادامه ارائه راه کار های خود از ایجاد جنبش های سبز اجتماعی سخن گفته و می نویسد:
- تلاش برای ایجاد جنبش اجتماعی در تقابل با کانون قدرت و عند الزوم بر پائی انقلاب مخملی در صورت رد صلاحیت نامزد اصلاح طلبان یا انجام تقلب وسیع انتخابات. اتخاذ مشی فوق زمانی موجه خواهد بود که بسیج و سازماندهی اکثریت شهروندان ممکن باشد و حکومت نتواند در برابر خواست آنها مقاومت کند.
نامبرده در قسمت دیگری از مقاله خود با نگاهی تهدید گونه می نویسد:
- در صورت وقوع، جز هرج و مرج و نا امنی نخواهد بود، کنار بگذاریم و بکوشیم بازی برد-برد انتخابات آزاد را همه از جمله اقتدارگراها به اضطرار یا به مصلحت بپذیرند تا از وقوع نزاع های طاقت فرسا و خدای ناکرده خونین پیشگیری کنیم.
مصطفی تاج زاده در جمع فرهنگیان حامی موسوی در تبریز می گوید:
- هیچ کس نمی تواند رأی مردم و حق ملت ایران و آذربایجان را نادیده بگیرد زیرا مردم آذربایجان و تبریز از گذشته ناجی ایران بوده اند و امیدواریم با حضور گسترده مردم ایران و آذربایجان هر چه سریعتر عمر دولت دروغ به پایان برسد... آذربایجان و تبریز نه فقط باید رأی اول را به موسوی بدهند بلکه باید ایران را به چالش بکشند و همچون زمان مشروطه ایران را نجات دهند. اگر مردم آذربایجان با تمام قوا به صحنه بیایند پشت استبداد طلبان می لرزد وبه وحشت می افتند.
مصطفی تاج زاده در جمع شاخه جوانان حزب مشارکت با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در انتخابات گذشته كه دو جناح را به دو بال یک پرنده تشبیه کرده بودند، می گوید:
- در گذشته جمهوری اسلامی به پرنده ای تشبیه می شد که دوبال دارد که یک بال اصلاح طلبان و بال دیگر اصول گرایان بودند اما در شرایط حاضر برای اولین بار این تشبیه متفاوت شده و پرنده جای خود را به اتوبوس داده است. اتوبوس یک راننده دارد و بقیه هم در اتوبوس می نشینند و به میزانی که مسیر جاده خطرناک باشد باید سکوت بیشتری داشته باشند.شرایط هر چه خطیرتر باشد بیشتر خفه شوند برای اینکه راننده حواسش جمع باشد و ما را به مقصد برساند .حداکثر اتوبوس یک شاگرد می خواهد که چای و چیزی بدهد که راننده خوابش نبرد .اینها در حال گذار از جمهوری اسلامی به دولت اسلامی هستند.دردولت اسلامی انتخابات نقشی ندارد. بیعت است .فقط یک راننده هست که مسیر را می رود و دیگران نقشی ندارند.
آقای تاج زاده در جلسه ای رسمی تغییر در ساختار حاکمیت را تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی خوانده و انتخابات را وسیله ای برای رسیدن به این مهم می داند و می گوید:
- یک را ه باقی مانده برای اینکه این قدرت بی شاخ و دم را مهار کند و آن هم تغییر در ساختار حاکمیت است... در این کشور هرکس که بیاید برای دیکتاتور شدن وسوسه می شود. بنابراین باید یک راه دراز مدت را بپیمائیم.
مصطفی تاج زاده طی اظهاراتی با اشاره به این که مردم تا اوایل مشروطه باید بین استبداد و یا جنگ داخلی یکی را انتخاب می کردند می گوید:
- اگر ما صد سال پیش بودیم استبداد را انتخاب می کردیم و به همین دلیل 2400 سال در ایران استبداد حاکم بود. حال اتفاق مهمی که حادث شده این است که در انتخابات آتی مردم باید بین هرج و مرج و دموکراسی یکی را انتخاب کنند.
وی سپس در یک نظریه پرداری سکولاریستی برای توجیه ضرورت جدایی دین از سیاست گفت:
- در کشورهائی که کلیسا در آن با سلطنت هماهنگ و توأم بود می بینیم که کلیسا آسیب دیده زیرا افراد فحش و شعارشان را اول نثار کلیسا کردند بعداً به سلطنت نفرین کردند... ولی در کشوری همچون انگلیس که کلیسا حساب خود را از سلطنت و حکومت جدا کرده می بینیم که دین و کلیسا آسیبی ندیده است و احترامشان کاملاً محفوظ مانده است .
مصطفی تاج زاده در جمع گروهی از اصلاح طلبان در شهرستان سقز می گوید:
- 30 سال گذشته گاهی جریانی که به سمت ایجاد انسداد پیش می رفته حاکم شده است ... من اسم اینها را شاهنشاهی اسلامی گذاشته ام همان نگاه احیاء مناسبات شاهنشاهی است بدون مشروبات الکلی ... تبار ما تبار مشروطه طلبان است و فکر می کنیم اگر ما در دوره مشروطه بودیم در صف مشروطه طلبان می بودیم . همچنان که فکر می کنیم اگر مشروطه طلبان اکنون زنده بودند در صف اصلاح طلبان می بودند.
در ادامه با توجه به حجم بالای سخنرانی های نامبرده در مرا کز مختلف بصورت تیتر و برگزیده ای از مطالب مطرح شده بیان می گردد.
- مردم شریف ایران باید توجه کنند تنها 30 سال طول کشید تا خلافت پس از رحلت پیامبر اکرم به سلطنت مطلقه و موروثی تبدیل شد.اگر جامعه ی ما هوشیار نباشد هیچ بعید نیست که اصولگرایان بنام دولت اسلامی استبداد دینی ایجاد و اساساً برگزاری انتخابات را منتفی کنند.اگر دولت به ارائه آمار دروغ ادامه دهد دولت نهم را دولت دروغ نامگذاری می کنیم.
- در نظام قضائی جمهوری اسلامی نوعی آپارتاید و مصونیت مطلق برای عده ای وجود دارد . به نظر من یکی از شعارهای مهم و تأمل برانگیز مردم شعار "جمهوری اسلامی آزاد باید گردد" است که نشان دهنده این امر است که وضعیت موجود از نظر بسیاری از مردم جمهوری اسلامی نیست و باید برای رسیدن به آن تلاش کرد. واژه انتخابات نمایشی و مجلس فرمایشی که مربوط به رژیم شاه بود ،بعد از رحلت امام در ادبیات سیاسی ما دوباره مطرح شد.
- معتقدم کسانی مردم را به ایجاد آشوب و تنش دعوت می کنند که اعتقاد دارند با بهانه قرار دادن این مسئله فضای سیاسی کشور را امنیتی و نظامی کنند و به این بهانه منتقدین مسلمان خود را حذف کنند.
متهم در روزنامه توسعه مقاله ای با عنوان <<به ناامیدی کامل نرسیده ایم>> اعلام می کند در جامعه به دلیل جدایی جامعه و دولت ازهم، وقتی جامعه منفعل می شود، دولت همچنان به کار خود ادامه می دهد. همین مسئله باعث استبدادی شدن جامعه می شود. به نظر می آید که در حال حاضر ما به نا امیدی کامل نرسیده ایم. ما دچار نوعی خود زنی و انفعال شده ایم که سود آن برای تفکرات استبدادی است.
متهم در مطلبی دیگر بیان می کند آن سال توطئه ای شکل گرفت که شکست خورد و به نظر می رسد این توطئه دوباره شکل گرفته است و اینکه توطئه پیروز شود یا نه، به عملکرد شما نمایندگان و ملت بستگی دارد.این فتنه خوابیده ،ولی امروز بعد از بیست سال ،تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دومرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند.البته به نام دین و روحانیت است ،اما به کام مافیای قدرت و ثروت است.وی در ادامه بیان می کند به نظر می رسد عده ای مصمّم هستند در آستانه 25 امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی این نظام را از جمهوریت تهی سازند.
متهم سید مصطفی تاج زاده در تهیه و تنظیم و انتشار بیانیه های حزب و سازمان که همگی دلالت بر پیش داوری در برگزاری و نتایج انتخابات و تشویش اذهان عمومی و به صحنه کشاندن افراد نقش موثری داشته که قسمتی از بیانیه ها بشرح ذیل می باشند:
در بیانیه 21/1/88 سازمان مجاهدین انقلاب پیشاپیش نسبت به سلامت انتخابات ایجاد تردید شده و تصریح گردیده که <<دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی نيست>> با استفاده از عبارتهایی چون حاکمان کنونی وجریان حاکم کنونی، حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران مورد خدشه و سیاه نمائی قرار مي گیرد و اقرار بر غیر دموکراتیک بودن ساختار قدرت و حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران و عدم پاسخ گو بودن قدرت می باشد.
همچنین در بیانیه فوق نظام به تحجر ،قشریگری ،ترویج بدعت و خرافه و رویکردهای فرقه ای متهم گردیده است. دربیانیه مورخ 28 /2/88 با عنوان هشدار مجاهدین انقلاب نسبت به خرید رأی در انتخابات ریاست جمهوری دهم تلاش شده است که انتخابات در سالهای پس از رحلت امام غیر واقعی نشان داده شود:
با این همه در سالهای پس از رحلت امام ،در کنار تلاش برخی جریانهای سیاسی برای محدود کردن قدرت انتخابات مردم و تبدیل انتخابات به انتخاباتی دو درجه ای که د ر آن گروهی خود را محق می دانند قبل از مردم ،فهرست داوطلبان را بر اساس معیارها و سلایق فردی و جناحی غربال کنند و با کمال تأسف باید اذعان نمود این تلاش در برخی ادوار اخیر منجر به ایجاد انحراف درمسیر تحقق انتخابات واقعی در کشور شده است.
در بیانیه 30 ام شهریور 1387 سازمان مجاهدین انقلاب بحث عدم اعتماد به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را آغاز و اعلام می دارند:
حضور پر رنگ و معنی دار عناصر نظامی و اطلاعاتی در تمامی سطوح مدیریت وزارت کشور از جمله معاونت های سیاسی و ... و سپردن امر انتخابات کشور به احزاب پادگانی به روشنی بیانگر رویکرد منفی و ناسازگاری حاکمیت کنونی به مردم سالاری و آزادی های سیاسی است.
در پنجمین بیانیه سازمان که در مورخ 3/3/88 با عنوان دخالت نیروهای مسلحی در امور سیاسی و انتخاباتی منتشر شد . بدون ارائه سند و مدرکی سخن از دخالت نظامیان در عرصه رقابت سیاسی به میان آمده است.
در بیانیه 25/3/88 حزب مشارکت آمده :
حضور با شکوه دوران ساز شما در انتخابات نشانه عزمی ملی برای ایجاد تغییر و نجات ایران از پرتگاهی بود که دولت نهم پیش روی کشور، قرار داده بود ولی با کمال تأسف اعلام نتیجه شگفتی آور انتخابات حکایت از سناریوئی از پیش طراحی شده است که به هیچ وجه برای مردم قابل تصور نبود و کودتائی انتخاباتی را نشان می داد... جبهه مشارکت از آن جهت که علیرغم همه تمهیدات به سبب قانون شکنی های دست اندرکاران انتخابات نتوانست از رأی شما صیانت و حفاظت کند اعلام می دارد از نظر این حزب انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تماماً مخدوش و غیر قابل دفاع است و لذا از متصدیان امر خواستار ابطال انتخابات، برخورد قانونی با متخلفان و ... داریم.
لذا با عنایت به گزارشات معاونت اطلاعات قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اقاریر صریح و ضمنی متهم در سپاه پاسداران و دادسرا و محتویات پرونده بیانیه های صادره از حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش محرز است و با رعایت ماده 47 ق.م.ا. مستنداً به مواد 610 و 500 ق.م.ا. نامبرده را در مورد اتهام ردیف اول (اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور ) به تحمل 5 سال حبس و در مورد اتهام ردیف سوم (فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی) به یک سال حبس محکوم می نماید. در مورد اتهام ردیف 2 (توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه) باتوجه به محتویات پرونده و فقد ادله کافی و به استناد ماده37 ق.اساسی رأی برائت صادر می نماید و پرونده در مورد اتهام ردیف 4 (نگهداری اسناد طبقه بندی شده ،مفتوح است و به استناد ماده 19 ق.م. ا. به عنوان تتمیم حکم تعزیری نامبرده 10 سال از فعالیت در احزاب و مطبوعات ممنوع می گردد، ایام بازداشت به استناد تبصره 295 ق .آ.د.ک کسر و محاسبه گردد. حکم صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر تهران است.)
رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی و دادسرای دادگاه عمومی تهران
صلواتی 25/1/1389
* * * * * * *
اين بيانيه بعد از دستگيري مصطفی تاج زاده تهيه و منتشر شده است و تاج زاده به علت انتشار آن محاكمه مي شوم.
ندای سبز آزادی: كانون مدافعان حقوق كارگر اطلاعیه را درباره دستگيري فريبرز رييس دانا منتشر کرده است.
متن کامل این اطلاعیه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:
نيمه شب شنبه 27 آذر 89، ماموران امنيتي با ورود به منزل فريبرز رييس دانا،اقتصاددان ، يار ديرين كانون مدافعان حقوق كارگر، به بازرسي منزل مسكوني و ضبط كامپيوتر و دست نوشته هاي وي مبادرت كرده، و پس از يك ساعت او را بازداشت و به مكان نامعلومي منتقل كردند.
اين دستگيري چند ساعت پس از آن صورت گرفت كه رييس دانا در اقدامي شجاعانه اعلام كرده بود كه اجراي هدفمند سازي يارانه ها فشردن گلوي كارگران و زحمتكشان و حمله همه جانبه به سفره ي خالي آنان است.
دستگيري وي بيانگر آن است كه حمله كنندگان به سفره ي خالي مزدبگيران و كارگران مي خواهند اعلام كنند كه هيچ گونه اعتراضي را تحمل نخواهند كرد وبا ايجاد فضاي قبرستاني مي خواهند هر گونه اجحافي را بر مردم روا دارند.
كانون مدافعان حقوق كارگر ضمن حمايت همه جانبه از نظرات قاطع اين اقتصاددان دردفاع از زندگي كارگران وزحمتكشان، خواهان آزادي بي قيد وشرط و فوري اوست. رييس دانا هيچ جرمي جز بيان خواسته هاي كارگران و زحمتكشان مرتكب نشده است. زبان و قلم گوياي او خواسته هاي واقعي ميليونها انسان زحمتكشي است كه در زير خط فقر زندگي مي كنند.
كانون مدافعان حقوق كارگر بار ديگر هشدار مي دهد كه نشان دادن قدرت به كارگران و زحمتكشان ودستگيري روشنفكران مدافع آنان مشكلات مردم مارا نه تنها حل نخواهد كرد بلكه بر شدت وحدت آن خواهد افزود وكارگران و زحمتكشان و مردم تحت ستم را در مسير احقاق حقوق از دست رفته خود مصمم تر خواهد كرد .
كانون مدافعان حقوق كارگر
سلام مهربان عزیزتر از جان
ببخش که دیر به دیر برایت نامه می نویسم. ببخش که زیباترین واژه هایی که در رویا و بیداری پشت هم قطار می کنم در اندیشه ام برای نگارشی زود در پس روزانه ها و شبانه هایی ساخته دست کودتاگران، طراوت و تازگی اش را از دست می دهد و من آن ها را در گوشه ای از ذهن بایگانی می کنم تا وقتی دیگر که بازسازی شوند و تروتازه به دست تو برسند. به دست تو که عمر عزیزت را داری در تنهایی منفوری که اقتدارگرایان قدرت پرست برایت تدارک کرده اند می گذرانی و حسرت شنیدن یک خواهش را بر دل سیاهشان گذاشته ای. به دست تو؟ آه چگونه باید به دست تو برسد این نامه و دیگر پیام های عشق و محبت من این سوی دیوارهای بلندی که سربازان جوانی بر بالای آن سلاح گرم حکومتی را که برخاسته از خواست مردم نیست به رخ ما می کشند، هر روز که می آییم آن طرف ها به امید ملاقات. سربازان جوانی که مادرانشان آن ها را از زیر قرآن رد کرده اند و به خدایشان سپرده اند تا بروند خدمت با نگاه هایی مبهوت ما را می نگرند که جای مادرشانیم. خدمت به که؟ خدمت به سرزمینی که دوستش دارند و به مردمی که دوستشان دارند. سربازها دوره ای چند ماهه را می گذرانند و بعد تقسیم می شوند و عده ای شان باید در زندان ها خدمت کنند. جوانان پاک دل پاک نیت که می خواهند خدمت را بگذرانند تا تکلیف زندگیشان معلوم شود. اشتغال و ازدواج و فردایی که باید روشن باشد برایشان و نیست. من همه این سربازها را که می روند خدمت دوست دارم. من همه خدمتگزاران را دوست دارم و تو را دوست دارم که مجسمه خدمتی و خدمتگزار مجسم.
عزیزدلم!
گاه پیش خود فکر می کنم بهترین دوران عمر نزدیک به پنجاه ساله ام، همان دوران پرستاری بود در بیمارستان آتیه و خاتم و در منزل خواهرت و منزل خودمان. همان دورانی که وقتی همه دوست دارانت و دوست داران حق و حقیقت و صداقت و راستی و خدمت می رفتند سر خانه وزندگیشان من و تو تنها می شدیم. من می نشستم کنار تو و تو برایم از روزهایی می گفتی که مانند شب سیاه بود اما در دل همان سیاهی محض تو سپیدی ها را می دیدی و کشف و شهود می کردی. تو معنی سیب را و زندگی را که از دل همان غربت دست ساز بشر و از دل همان نکبت دست ساز کودتاگران یافته بودی به من یاد دادی. معنی سیب را که خودِ زندگی است. همان سیب که بعد از مدت ها تنهایی شده بود هم دم تو در سلول انفرادی. من حالا چقدر سیب را دوست دارم و ایمان را که در دل تو موج زد و موج زد و مستقیمت نگاه داشت.
بهترین روزهای عمرم روزهای پرستاری است. همان روزها که تو بودی و من بودم و انگار خدا تو را از چنگ دژخیمان کودتاگر فرستاده بود بیرون، پیش من تا این ایمان یخ زده را در دلم دوباره گرم کنی و زنده کنی و از عشق برایم بسرایی محبوبم. از عشق، اکسیرحیات که آدم های بی روح بی دل آن را نمی شناسند و نامش را به سخره می گیرند و نیشخند می زنند بر عاشقان دلداده که همه زجرهای عالم را به یک جمله جادویی «دوستت دارم» می خرند. من آن روزهای خوب در کنار تو می نشستم و تیمارداریت می کردم و چشم به دهانت می دوختم تا واژه واژه گفتنی هایت را از دهانت بیرون نیامده بربایم و بفرستم در یک نقطه امن برای به یاد ماندن، برای روز مبادا. تو برایم از سختی هایت کم گفتی می دانستی که تاب نمی آورم. من در اولین تماس تلفنی در روز چهل و ششم و در اولین ملاقات حضوری پس از ماه ها انتظار، اولین چیزی که پرسیدم این بود: با تو چه کردند مصطفای من؟؟؟ و تو سکوت کردی و هیچ نگفتی حتی در روزهای اول آزادیت از زندان هولناک مأموران گمنام امام زمان! تو مرا در انتظار گذاشتی تا آن سفر شیرین زیارتی در همسایگی هشتمین امام که عاقبت دلت رضا داد که دلم را بشکنی با گفتن شمه ای از آن چه برتو گذشت و از آن پس دیگر سفره دل گشوده شد برای برون ریختن همه رازهایی که دیوارهای انفرادی تنها شاهدش بود و آن سیب! همه رازها؟ نه گمان نمی کنم تو هنوز رازهای مگو زیاد داری که حتی مرا قابل شنیدنش ندانسته ای. مرا امتحان کردی و دیدی تاب نمی آورم شنیدنش را.
مصطفای من! امشب باز یک یلدای بدون تو را تجربه می کنم. یک شب بلند سیاه را که عزیزانی دیگر باید در سلول انفرادی بگذرانند و ما باید این سوی دیوارها دلمان از غصه بترکد برای دیدن این همه نامردمی و قساوت قلب از کسانی که خود را برادر و هم کیش و هم وطن می دانند و ما را ملزم به پذیرش همه ستم هایشان می دانند. آنان که می گویند ما حتی اگر دژخیم باشیم هم وطنیم و شما حق ندارید با بیگانگان از دردهایتان بگویید و مادرها در جوابشان می گویند: مو از بیگانگان هرگز ننالم. مادرها در چهره این آشناها دیگر هیچ نشانی از آشنایی و وفا نمی بینند. ما چشم هایمان را می بندیم تا تجلی همه رذالت های شیطانی را در چهره این آشناها نبینیم. ما یلدائیان شب زنده دار که احیای هر شبمان با ذکر امن یجیب توأم است و دل های دردمندمان تنها مأوای خدایی است که روز به روز بیشتر و بهتر می شناسیمش و روز به روز بیشتر چهره های واقعی بندگانش را به ما نشان می دهد. بندگان دوست و بندگان دشمن. ما خدای را سپاس می گوییم که دوستی بهترین دوستانش را به ما عطا کرد و دشمنی بدترین دشمنانش را و ما را در میدان امتحانی قرار داد که پیش از این دوستانش را محک زده بود و تا روز واقعه این میدان گشوده خواهد ماند تا مقربین و صالحین و صادقین مقام گاه ابدی شان را خود تعیین کنند و کاخ ها بسازند از آجرهایی از پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک!
عزیز زندانی هوس ظلم ستمگران!
عزیز زندانی شهوت قدرت کودتاگران!
عزیزمن!
من امشب در یلدایی ترین شب عمرم نامت را در بلندای شب فریاد خواهم کرد. نام تو را که برگزیده منی مصطفای منی و منش محمدیت خاک ذلت بر سر دشمنانت ریخته و می ریزد. با هر کلامت و با هر سکوتت حتی. تو در زیر فشار دژخیمان سکوت کن عزیزم من همه تن فریادم. فریاد. مرا شنیدی در آن بعدازظهر عاشورا که آمده بودم از حالت باخبر شوم با خانواده نوری زاد هم سلولی و مصاحب چهارماهه ات؟ مرا شنیدی وقتی یا حسین و یا زینب می گفتم و شکوه حال می کردم و نام تو را از عمق جان فریاد کردم؟ مرا شنیدی مهربانم؟ کاش نشنیده باشی آن فریاد استغاثه وقتی که دستان تو را بسته اند جز دردی دیگر بر دلت چه می تواند باشد؟ کاش نشنیده باشی همه آن چه بر ما گذشت. بر من که هرگز از تو کمک نخواستم در برابر همه سختی های روزگار اما آن روز در هجوم اجنبی نامحرم نااهل نامت را فریاد کردم مصطفی! تو شنیدی؟ خدا کند نشنیده باشی فریادهای مرا که از سر ضعف نبود و بود. از سر تسلیم نبود اما ضعف چرا. انگار من در آن لحظه همه آرمان های بزرگی را که از نوجوانی برایش بی وقفه زندگی کرده بودم، برسردستان نامحرمان چپاول گر به یغما رفته دیدم و نتوانستم نجاتشان بدهم. همه امید من برای تفهیم اتهام مردانی که همه زورشان را به مصاف دردمندی کاروان اسرا آورده بودند، ناگهان به باد رفت. اتهام دزدی آرمان های یک ملت شهیدپرور صلح طلب عدالت خواه، برای آن غریبه های خشن که انگار به استشمام بوی خون عادت کرده اند، تفهیم نشد همراه همیشگی من. و کمر ما شکست و خمیده شدیم. نه در برابر ظالم بلکه در برابر سرنوشتی که برای آن ها تقدیر شده و ما به آن رضا نداشته و نداریم. من دلم می خواست اجنبی ها که ادعای خودی بودن دارند همان دم عاشورایی در همان مکانی که به وجود چون شماهایی تقدیس شده ناگهان به خود آیند و به درک درست نائل شوند اما نشدند و دردهای آن روز ما معادل دردهایی بود که از موشک باران شهرها و خانه هایمان توسط همسایه مسلمان برجانمان می ریخت و معادل دردهایی که فرزندان فریب خورده مان فراری در پایگاه های دشمن مستکبر بر جانمان می ریزند. حالا برای ما منافق فقط اصحاب فریب خورده رجوی نیستند این نامردمانی که به نام نامی اسلام و دین و شریعت شمشیر بر سر ما و عزیزانمان گرفته اند مصداق همه آیات عذاب پروردگارند. ما خودمان را به خدایمان سپرده ایم مرد شب های یلدایی من. و شمایان را نیز.
ما در صدر همه دعاهایمان شما را نشانده ایم و به پاکی دلتان و به حقانیت راهتان خدا را سوگند می دهیم که نگهبانتان باشد. شما هم ما را به عاقبت به خیری و استقامت در راه خدا دعا کنید. این یلدا و همه یلداهایی که برای شما در خلوت و تنهاییتان تکرار می شود.
همه زندگی من!
در آن عصر عاشورا وشامگاه غریبان همه امید من حقانیت راهمان بود. همه امید من استقامت تو بود و دل دریایی ات که حتی اخبار بد تکانش نمی دهد. تو امید منی و همه هستی ام و دیگر برایم از وظایفی که انجام داده و می دهم به لطف یاد نکن. لطف بسی فراتر از وظیفه است و من هنوز در انجام تکالیف مانده و حیرانم. عزیزم! گفته بودی که نیازمند تبسم شیرین منی؟ من همه لبخندهای عالم را از آغازین لبخند مادرمان حوا تا لبخند مریم و آسیه و خدیجه و زهرا(س) راهی کویت می کنم. من لبخند همه مادران دردمند و همه فرزندان پاک سرزمین قهرمانان را به سوی تو گسیل می دارم. من لبخند رسول خدا و اولیاء او را بروی زیبایت می بینم و لبخند خدا را. لبخند بزن عزیزم که تبسم شیرین همسر و یار همراهت در گرو لبخند توست.
مهربانم! گفتی که مشتاقی تا بدانی من در این زندان بزرگتر بدون تو چه می کنم؟ می دانی آری خود می دانی که روزها سرگردان و شب ها حیرانم در عجایبی که هر روز برایمان عرضه می کنند. بگیر و ببندهای کور و حمله به خانه ها و دفاتر و روزنامه ها و برخوردهای ناجوانمردانه با خانواده های زندانیان سیاسی هم چنان دلم را به درد می آورد خوب می دانی. این دردها تمامی ندارد انگار و ما زینب وار در هر کوی و برزین پیام رسانیم. ما تا زنده ایم و جانی و رمقی باقی است پیام رسان باقی خواهیم ماند. بگذار از خاکستر سوخته ما ققنوس ها سربرآورند و مظلومیت ما و حقانیت شما را حک شده بر لوح زرین بر بال هایشان به پرواز درآورند. نازنینم! درخشش خورشید حقیقت را نابکاران مکار توان پوشاندن ندارند. شما آن سوی دیوارها و ما این سو تنها وسیله هایی هستیم که خداوند برای افشای تردستی های دغلکاران قرار داده است. ما نقش هایمان را آن گونه که مرضیّ خداست ایفا می کنیم. زمان پایان این نمایش را او خود بهتر می داند.
والله بصیر بالعباد
همه گل های عالم را به پایت می ریزم به پاس استقامت و پایداری ات و به خدایت می سپارم که بهترین نگهبان است.
فخری تو در آستانه یلدای 89 دومین یلدای بی تو
ندای سبز آزادی: سایت آینده در گزارشی نوشت:
در حالی که با حذف یارانه آرد گندم و پرداخت نقدی قیمتهای جدید نان یمعمولی که سه برابر قیمتهای سابق است اعلام شده وقیمت نان آزاد پز فعلی نیز ۲۰درصد بیشتر از نان معمولی تعیین شده است ، گمانهزنی های مختلفی درباره سرنوشت نان با قیمت غیریارانه ای مطرح شده است، آینده در گزارش ابهامات این موضوع را بررسی کرده است.
با ارائه نان آزادپز در سالهای اخیر بخشی از مردم با خرید این نوع نان از کیفیت آن راضی هستند. ارائه نان سنگک با قیمت ۵۰۰ و۷۰۰ تومانی آزاد به مردم در حالیکه اندازه کمی بزرگتر وکیفیتی بمراتب بهتر از نان معمولی دارد واستقبال از این نوع نان که حتی به تشکیل صف مقابل نانوایی های آزاد پز نیز منجر شده است این ذهنیت را در مسئولان بوجود آورده است که با آزاد شدن قیمت نان مشکلی بوجود نخواهد آمد اما این موضوع تا چه حد صحیح است.
خبرنگار آینده با پرسش از تعدادی از نانوایی های آزادپز به نکات جالبی درباره این شیوه دست یافته است.
نکته اول اینکه برخلاف دستور العمل رسمی که نانوایی های یارانهای حق فروش آرد را ندارند تقریبا یک سوم آرد مورد نیاز نانواییهای آزادپز از محل فروش آرد یارانه ای به نانواییهای آزاد پز تامین می شود نانوایی های آزاد پز یک سهم آرد یارانهای را با دوسهم آرد با کیفیت آزاد مخلوط می کنند.واین اقدام هم بخشی از هزینههای نانواییهای یارانهای را تامین می کند وهم بخشی از هزینه های نانواییهای آزاد پز را کاهش می دهد.بنابراین با یکسان شدن قیمت نان نانواییهایآزادپز نه تنهاقادر به کاهش قیمت خود نخواهند بودبلکه بخشی از هزینه های آنان نیز اضافه می شود.
نکته دوم کیفیت نانهای نانواییهای آزادپز است که بدلیل استفاده از آرد مرغوب سه ستاره می توانند نانی با کیفیت را به مردم تحویل دهند اما نانوایی های یارانهای بخشی از نازل بودن کیفیت خود را ناشی از آرد نامرغوب می دانند که در شرایط جدید با توجه به عدم تغییر شرایط نگهداری گندم وآرد کردن آن بخش عمده آرد تولیدی کشور همچنان نامرغوب بوده وبنابراین آرد تحویلی به نانواییهای آزادپز نیز کاهش کیفیت شدید داشته و آرد نانواییهای معمولی نیز تفاوت آنچنانی نخواهد داشت ، همچنین هنوز در ایران شیوه مخلوط کردن مناسب آردحاصل از آسیاب گندم های مختلف وجود نداشته وبخشی از نازل بودن کیفیت نان نیز ناشی از همین ناتوانی است بنابراین انتظار از مردم که با پرداخت مبلغ ۴۰۰ یا ۵۰۰ تومانی برای یک نان همان نان یارانهای بیکیفیت فعلی را بخرند تاحدود زیادی غیرمنطقی وموجب نارضایتی مردم خواهد شد.
نکته سوم به افزایش سایرهزینههای نانوایی غیر از آرد برمی گردد در محاسباتی که برخی از رسانهها درباره نان غیریارانهای انجام دادهاند تنها قیمت آرد را محاسبه کرده اند در حالیکه بخش قابل توجهی از هزینه نانوایی به تامین انرژی حرارتی لازم برای گرم نگاه داشتن تنور اختصاص می یابد وبا افزایش شدید قیمت گاز ونفت کوره هزینههای نانوایی نیز بشدت افزایش می یابد و همچنین موضوع دستمزدها که براثر اجرای طرح هدفمندی افزایش می یابد و مهمترین بخش هزینه نانوایی ها را تشکیل می دهد.
نکته چهارم هم پارامترهای غیر مستقیم موثر در کسب وکار نانوایی است، مسائلی چون ارزش دهها میلیون تومانی ارزش جواز نانوایی ومسایل مربوط به کاربری مغازههای که به صورت نانوایی اداره می شود و روابط میان صاحب ملک واداره کنندگان نانوایی که با آزادشدن قیمت نان، کاهش مصرف و کاهش درآمد غیررسمی نانوایی ها از محل فروش آزاد آرد یارنهای میباشد که موجب بروز بحرانهای بخشی در این صنعت خواهد شد.
نکته پنجم شرایط زمانی اجرای این طرح است که در۴ فصل سال پایین ترین کیفیت آرد در فصل زمستان است وبدلیل سستی آرد وکیفیت نازل آن نانوایان یارانهای از انواع افزودنیها مجاز وغیرمجاز برای بعمل اوردن نان استفاده می کنند ودر این شرایط فروختن این نان باقیمت سه برابر به مردم موجب نارضایتی خواهد شد، همچنین شرایط روانی هدفمندی نان که بدون تبلیغات ، تعامل وحمایت لازم از صنف نانوایان در مقایسه با رانندگان که علاوه برتقدیر وحمایت معنوی از تسهیلاتی نظیر خطوط اعتباری قرض الحسنه هم بهره می بردند شرایط اجرا را دشوار ساخته وامکان ورشکستگی بسیاری از واحدهای نانوایی معمولی بخصوص در مناطق محرومتر شهرها را جدی کرده است.
ندای سبز آزادی: فخرالسادات محتشمی پور در نامه جدید خود به دادستان به بازداشت های جدید پرداخته است. متن عریضه چهلم او به دادستان تهران پیش روی شماست:
به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ۸۹،همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول ولاقوة الا بالله مفوضا امری الی الله ملجأ ظهری الی الله متوکلا علی الله و اقول حسبی الله و کفی
سلام آقای دادستان
من در چهاردهم محرم الحرام دارم چهلمین عریضه ام را خطاب به شما که باید دادستان مردم باشید و دادستان مردم نیستید می نگارم. شب شده و من تازه از وظیفه مهمان داری فارغ شده ام. این شب ها خانه مصطفی فرزند زهرا(س) مهمان های عزیزی دارد. مهمان هایی که از یاران و نزدیکان امام بوده اند و امین او. کسانی که هنوز بعد از یک سال و نیم که از کودتا و تبعات آن می گذرد هاج و واج مانده اند که به راستی چگونه چنین شد و نااهلان و نامحرمان چگونه میراث خواری را چنین سهل و ساده آغاز کردند جلوی چشم نسل اول انقلاب که هنوز آرمان های والایی را که برای آن خون ها داده شد، فراموش نکرده اند. من دارم چهلمین عریضه ام را خطاب به شما می نویسم که دادستانید و جانشین دادستان کودتائید و قرار بود خوب دادستانی کنید و قانونی دادستانی کنید و مرّ قانون را به چشم ما بیاورید و به عمل خودتان. راستی از دادستان کودتا چه خبر؟ ترفیع و تشویق و دلجویی ها هنوز ادامه دارد یا بالاخره تاریخ مصرفش تمام تمام شد؟ پشت پرده چه خبرهاست آقای دادستان؟ در همه جای دنیا گاهی برای خالی نبودن عریضه یک گوشه پرده ها را کنار می زنند تا مردم باورشان بیاید که دادخواهی واقعی است و حق به حق دار می رسد. این پرده های زمخت مخملین کودتا در کشور اسلامی ما چرا کمی بالا نمی رود تا گوشه ای از کراهت ها نمایان شود نه برای سبزهای غیرتمند که تاریخ خوانده اند و ختم کار می دانند، برای مخاطبین رسانه میلی که در آن دور دست ها هی خدا خدا می کنند که دست قدرتش را از آستین همین بندگان دونش بیرون آورد برای افشای ستم گران و نابودی شان.
آقای دادستان!
من دادخواه همسر مظلومم بودم تا روز عاشورای ۸۹ و در سی و شش عریضه رمضانی و چند عریضه محرمی شما را مورد پرسش های بی پاسخ قرار داردم. مخاطب چراهایی که چون جوابش سخت بود از عهده اش برنیامدید. اما از روز عاشورا علاوه بر دادخواهی ظلمی که بر همسر مظلومم رفته دادخواه ستمی که برخودم توسط نیروهای مهاجم خدانشناس و بی دین امنیتی رفته نیز هستم. می شنوید آقای دکتر؟ اگر این عریضه ها را که برای ثبت در تاریخ نگاشته می شود نمی خوانید، گزارش مأموران امنیتی را که می خوانید همان ها که تلاش کردند از یک یک دستگیر شدگان به قول خودشان در آن تجمع غیرقانونی!!! بخواهند که یکی را که دیوارش کوتاه کوتاه است، هماهنگ کننده و تدارک کننده و مقصر معرفی کنند و ببینند و بروند پی کارشان. گزارش ها را بخوانید آقای دادستان و فیلم هایی که خودشان از وحشی گری هایشان گرفتند را ببینید. خوب دقت کنید آقای دادستان. آن زن حدود ۵۰ ساله که به دیواره کیوسک نگهبانی جلوی درب اصلی اوین آویزان شده بود تا خود را از شر مزاحمت های مردان اجنبی حفظ کند و فریاد یا زینب سرداده بود منم! فخرالسادات محتشمی پور. همان یار در گهواره روح الله. من از حال طبیعی خارج شده بودم انگار در همان ابتدای هجوم و خدا خواست که همه آن صحنه های هول انگیز تنها به صورتی محو در پس ذهن من بماند ولی شما خوب دقت کنید. آن مردان زشت خوی زشت کردار را می شناسید؟ مسلمانند؟ ایرانی اند؟ از کدام تبار و قوم و قبیله و فرهنگ و مذهب بودند؟ می دانستند با که طرفند؟ ما را می شناختند؟ آن ها که مرا با دستان کثیف گناهکارشان به داخل ماشین انداختند و وقتی سرم به کف ماشین کوفته شد پیکرم را که از ماشین آویزان بود مچاله کردند با فشار وضربی خصمانه و درب را کوفتند بر تن و روح آسیب دیده ما؟ ما را می شناختند؟ مرا، بسیجی سال های آغازین جنگ و معلم قرآن و بینش دینی و تاریخ دبستان و راهنمایی و دبیرستان و مشاور وزیر کشور دوره اصلاحات و مدیرکل امورزنان. زنانی که قرار بود در نظام اسلامی همه وجود عزیزشان به بار بنشیند و به بار بنشانند و حرمتشان حفظ شود و حقشان ادا. ما را می شناختند؟ مرا و خواهرم فاطمه ملکی را معلم و فرهنگی و ادیب و شاعر و همسر یک رزمنده واقعی در جبهه های جهاد و دفاع؟؟؟ آری ما را می شناختند آن نامحرمان و همه کینه های سال های انزوای تفکر ارتجاعی را یک جا بر سرمان کوفتند و خواهرم بیهوش شد و من بی حال کف ماشین افتادم. شما که قرار نیست ما را بشناسید چون کودتائیان نمی خواهند بشناسید. کودتائیان می خواهند شما همان نامی را بر ما بنهید که آنان می پسندند. و همان مرامی را بر ما الصاق کنید که آنان مصلحت می دانند. آنان می خواهند برای ما هم چنان پرونده سازی کنند و انبوه کنند صفحات آن را. مهم نیست آنان چه می خواهند اما نمی دانم هنوز چرا برایم مهم است که دکتر جعفری دولت آبادی مرد صادق روزهای دفاع مقدس ته دلش چه می خواهد؟! می خواهد مرا به خانواده ام بشناساند؟ به دوستانم؟ به فرزندانم که فرزندان پاک ایرانند. او هم چون فرماندهان ستاد کودتا آرزو دارد یکی از همین روزها مرا بنشاند در جعبه جادو بگوید آهای ایهاالناس آهای ای جماعت فریب خورده سبز یا سرخ یا هر رنگ دیگر بیایید تماشا این زن به معجزه دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ما برای شما گفتنی ها دارد. این خرس سپید طفلکی می خواهد اعتراف کند که خرگوش است. به لطف برادرها فخرالسادات می خواهد روند میلیشیا شدنش را با ذکر همه عوامل مؤثر در این روند گزارش دهد طبق خواسته ارگان کودتا. می خواهد همه کذب نبشته های بازجوها را قرائت کند بیایید تماشای این شهر فرنگ و توفیقات دجال دوران کودتا را نظاره کنید.
چه دارند می کنند با ما آقا؟ نکند شما هم بی خبرید از پشت پرده ضخیم کودتا. شما که جانشین دادستان کودتائید و ظاهراً سوابق بدی نداشته اید تا زمان انتصاب جدیدتان. پشت پرده چه خبر است و سردار مشفق ها در چه کارند؟ این فیلم ها که از روز اول حاکمیت کودتاگران بلکه از قبل از آن گرفته شده و هنوز گرفته می شود کدام کارناوالی را در عصر عاشورا ساخته است و به کجاها رفته و می رود؟ آن روز شوم، دوربین ها ما را لحظه به لحظه دنبال کردند حتی در حال عبادت . گزارش تصویری را ببینید تا اگر نمی دانید بدانید با ما چه کردند. من از روز عاشورا هم دادخواهی ظلمی که بر همسرم رفته می کنم هم تظلم خواهی ستمی که بر خودم رفت سخت و گران و درهم شکننده. اما من دوباره برخاستم آقای دادستان. من این راه صعبی که تا حاکمیت حق و عدالت پیش رویم است با اتکال به خدای مظلومان طی خواهم کرد. من در آستانه نیم قرن عمر هنوز چشم به افق های روشن دارم و هنوز فرزندانم را فرزندان پاک ایران را به سپیده به صبح بشارت می دهم. الیس صبح بقریب؟
آقای دادستان!
من در چله نشینی عریضه نگاری هایم دارم ذکر می گویم و مست می شوم و رقصان می شوم به سبکی نسیم و برگ گل. دارم روز الست را به یاد می آورم و بلی که گفتم و کار دست خود دادم. من در چله نشینی عریضه نگاری هایم خدای مظلومان را شاهد می گیرم که تا زنده ام از گفتن حق دست برنمی دارم و همه تهدیدها و آزارها را به جان می خرم تا به نسل سوم بباورانم که ما یاران در گهواره امام عافیت طلبی و گوشه نشینی اختیار نکرده و نمی کنیم و تا هستیم از حق می گوییم و می نویسیم و چون می گوییم و می نویسیم پس هستیم وگرنه بوی تعفن روزمرگی هایمان همه پیرامونمان را می آکند. ما نسل اولی ها هرگز شاهد و نظاره گر باقی نمی مانیم برای تاراج میراث انقلاب و امام وشهیدان. ما نظاره گر انکار مردم و خواست و اراده شان نمی مانیم و نظاره گر پاک کردن همه آثار ستمی که بر شهروندان مظلوم این دیار رفت با ارعاب و تهدید نمی مانیم. پیراستن این نظام از همه کژی ها و پیرایه های سخت و به راه آوردنش از جاده های انحرافی به راه وظیفه ماست بخواهید یا نخواهید. بپسندند یا نپسندند. و اگر دادخواهی می کنیم در همین راستاست و اگر تظلم خواهی می کنیم هم از این روست.
سمع الله لمن دعی. لیس لی وراء الله.
فخرالسادات محتشمی پور
چهاردهم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با بیست و نهم آذرماه ۱۳۸۹
ندای سبز آزادی: دبیر اجرایی خانه کارگر خرمدره، از تعطیلی کارخانه ذوب فلزات خرم دره با حدود ۲۰۰ کارگر خبر داد.
به گزارش ایلنا، کاظم خلجی با بیان اینکه ذوب فلزات متعلق به بخش خصوصی است افزود: این واحد حدود ۱۰ سال سابقه فعالیت داشت.
وی گرانی مواد اولیه را علت اصلی تعطیلی این واحد ذوب فلزات دانست و تصریح کرد: این واحد درگذشته نیز چندین مورد تعطیل و مجددا بازگشایی شده بود.
دبیر اجرایی خانه کارگر خرمدره با اشاره به اینکه بسیاری از کارگران ذوب فلزات خرم دره مشمول دریافت بیمه بیکاری نیستند، گفت: علت این مهم تغییر مکرر کارگران از سوی مدیریت این واحد است.
روز گذشته هم خبر تعطیلی شرکت چینی نور در همین شهر و بیکاری ۱۴۰ کارگر منتشر شده بود.
ندای سبز آزادی: احمدی نژاد با وجود نظر صریح رهبری مبنی بر پرهیز از موازی کاری در سیاست خارجی و به رغم عزل ظاهری نمایندگان ویژه، حمید بقایی را به عنوان نماینده ویژه خود به یمن فرستاد.
به نوشته خبرگزاریها، حمید بقائی به عنوان فرستاده ویژه احمدی نژاد دیروز دوشنبه وارد صنعا شد تا پیام رئیس دولت ایران را تسلیم همتای یمنی وی “علی عبدالله صالح” وی کند.
بقائی هم اکنون علاوه بر تصدی پست معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، مشاور ویژه رئیس جمهور در امور منطقه آسیا نیز هست.
پیشینه انتصاب نمایندگان ویژه
محمود احمدی نژاد در مرداد گذشته در احکامی جداگانه چندین نفر را به عنوان نمایندگان ویژه خود در مناطق مختلف جهان منصوب کرد که از آن جمله برای اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر رئیس دولت) و بقایی به ترتیب احکام نمایندگان ویژه در امور خاورمیانه و آسیا صادر شده بود.
این اقدام با مخالفت منوچهر متکی وزیر خارجه وقت و با انتقاد مستقیم شخص رهبری از موازی کاری با وزارت خارجه رو به رو شد. در نتیجه احکام نماینده ویژه به مشاور ویژه تغییر کرد.
با این حال رحیم مشایی پس از انتصاب به عنوان نماینده ویژه و سپس مشاور ویژه ، به کویت و اردن سفر کرد تا پیام احمدی نژاد را به سران این کشورها منتقل کند.
به نظر می رسد با وجود تغییر حکم از نماینده به مشاور ویژه ، کارکرد این افراد تغییری نکرده و همچنان فعالیت های موازی با وزارت خارجه ادامه دارد.
در هفته پیش نیز اسفندیار رحیم مشایی نیز به عنوان فرستاده ویژه احمدی نژاد پیام و دعوتنامه وی را برای عبدالله دوم پادشاه اردن منتقل کرد. رحیم مشایی نیز هم اکنون با حکم احمدی نژاد مشاور ویژه در امور خاورمیانه است.
ندای سبز آزادی: در جلسه دیشب ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور کرایه جدید حمل و نقل عمومی تعیین و تصویب شد.
به گزارش مهر، در جلسه ویژه شب گذشته ستاد مدیریت و حمل و نقل سوخت که با حضور مقامات ارشد اجرایی کشور برگزار شد، کرایه جدید حمل و نقل عمومی تصویب شد. مقرر شده است ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور به زودی قیمتهای جدید را ابلاغ کند تا در استانهای مختلف کشور اعمال شود.
در همین حال، شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی تصویب کرایه جدید حمل و نقل عمومی در جلسه دیشب ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور را تائید کرد. حسینی افزود: استانها پس از دریافت ابلاغیه جدید می توانند با در نظر گرفتن این قیمتها و همچنین باتوجه به اختیارات خود، آن را اعمال کنند.
به گزارش مهر، گفته می شود افزایش کرایه حمل و نقل عمومی بین ۶ تا ۱۸ درصد در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، متوسط افزایش کرایه ها در بخش حمل و نقل عمومی حدود ۱۰ درصد خواهد بود.
ندای سبز آزادی: بهاره هدایت و مهدیه گلرو، اعتصاب غذا کردند.
به گزارش کلمه، این دو فعال دانشجویی زندانی همزمان با اعتصاب غذا، ممنوعالملاقات شدهاند و به همین خاطر اطلاع دقیقی از وضعیت آنها در دست نیست.
این گزارش حاکی است بهاره هدایت از سه روز پیش در اعتصاب غذا بوده و مهدیه گلرو هم از امروز به او پیوسته است.
بهاره هدایت به ۹ و نیم سال زندان و مهدیه گلرو نیز به ۲ سال زندان محکوم شده است. این دو دانشجو در آستانه ۱۶ آذر پیامهایی خطاب به دانشجویان منتشر ساخته بودند.
ندای سبز آزادی: عصرآنلاین در گزارشی با انتقاد از دروغگوی مفرط مسئولان دولتی، نوشت:
به نظر می رسد برخی مسوولان ارشد دولت ترجیح می دهند در قبال عملکردهایشان، نه تنها توضیحی به مردم ندهند بلکه آدرس های غلط نیز به افکار عمومی ارائه دهند.
روز گذشته، پس از عزل ناگهانی مهرداد بذرپاش از معاونت رییس جمهور و ریاست سازمان ملی جوانان ، دو مقام ارشد دولتی برای توجیه این برکناری وارد گود شدند و توضیحاتی (!) ارائه دادند.
اولی اسفندیار رحیم مشایی بود که مدعی شد بذرپاش برکنار نشده، بلکه خود کناره گیری کرده است.
دومی نیز میرتاج الدینی، معاون پارلمانی رییس جمهور بود که گفت: چون بذرپاش می خواست ادامه تحصیل بدهد به کنار رفت.
بلافاصله بعد از این سخنان، یک منبع نزدیک به مهرداد بذرپاش سخنان میرتاج الدینی را تکذیب کرد و روابط عمومی سازمان ملی جوانان نیز اعلام کرد که بذرپاش برکنار شده است.
این دومین مسوولی است که بلافاصله بعد از برکناری اش، مسایل غیرواقعی از سوی مسوولان باقی مانده در قدرت، درباره اش مطرح می شود.
چند روز پیش نیز محمدرضا رحیمی در خصوص برکناری متکی، مدعی شد که رییس جمهور قبل از سفر سنگال او را در جریان برکناری قرار داده و نیز مذاکراتی نیز با او برای پست جدیدش به عمل آورده است.
این اظهارات نیز بلافاصله از سوی متکی به شدت تکذیب شد و وزیر خارجه سابق، آقایان دولتی را به راستگویی توصیه کرد.
به نظر می رسد اگر مسوولان توصیه متکی به لزوم رعایت صداقت را نمی پذیرند، بهتر است سکوت کنند و اگر نمی خواهند راستش را به مردم بگویند لااقل بی صداقتی پیشه نکنند که فرموده اند: دروغ کلید تمام گناهان است.
ندای سبز آزادی: مهدی کروبی در پیامی به مناسبت تولد ۶۵ سالگی دکتر سروش، نوشت: ملاصدرا که امروز ظاهرا به متفکری مقبول برخی روحانیون حاکم تبدیل شده است، در روزگار خود از اتهام کفر، آزار و تبعید رنج می برد.
کروبی این پیام را برای ویژه نامه تولد دکتر سروش در روزآنلاین ارسال کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران به عنوان حرکتی برآمده از مطالبات ملت ایران در سال ۱۳۵۷ نهضتی با دو بال بود: روحانیون مبارز و روشنفکران متدین؛ با رهبری امام خمینی و همراهی اقشار مختلف مردم. مبارزه سیاسی که از حوزه های علمیه دور افتاده بود به متن آن آمد و نسلی از روحانیان آگاه و متعهد به جامعه مانند آیات عظام مرحوم منتظری، طالقانی، مطهری و ربانی شیرازی را پدید آورد و از سوی دیگر در دانشگاه های جدید که به نظر می رسید مقابل حوزه و دین بنا شده اند گروهی از روشنفکران متدین ظهور کردند که در برابر این پندار باطل ایستادند. افرادی مانند مرحوم بازرگان و شریعتی و ید الله سحابی.
همین دو جریان فکری پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی قرار بود عهده دار رهبری اجتماعی و فکری شوند که متاسفانه با شهادت مطهری و بهشتی و باهنر و مفتح و دامن زدن به تضاد روحانی- دانشگاهی، چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای سیاسی، سبب کم رنگ شدن وحدت این نیروها و حتی کنار رفتن روشنفکران از حیطه اجتماعی و حکومتی شد و گرچه همچنان برخی چهره ها در صحنه ماندند اما به تدریج و به خصوص در دهه دوم انقلاب، نظام سیاسی، خود را از جمع قابل ملاحظه ای از نیروهای اصیل انقلاب و روشنفکران محروم کرد. در این میان وجود چهره ها و متفکرانی مانند آقای دکتر سروش البته مانع از بسته شدن تمام عیار این باب شد.
دکتر سروش که پیش از انقلاب اسلامی حضور افرادی مانند شهید مطهری را از نزدیک درک کرده بود و با اندیشه های مرحوم شریعتی هم آشنایی کافی داشت پس از انقلاب اسلامی به دلیل تحقیقات ارزشمندش در فلسفه اسلامی، این نهضت را ادامه تفکر ملاصدرا می دانست، نقش مهمی در استواری پایه های تفکردینی ایفا کرد.
نقد او بر مارکسیسم و جریانهای معارض با اندیشه اسلامی عالمانه بود و در جریان انقلاب فرهنگی سعی بسیاری در بازگشایی دانشگاهها و بخصوص رهایی علوم انسانی از چنگال بدگمانی جریان متحجری داشت که همچون امروز این علوم را با انبر در دست می گیرند.
پس از آن نیز وی شاگردانی را پرورش داد که از وفاداران حقیقی آزادیخواهی در ایران شدند و در زمینه سازی فکری برای حرکت اصلاحات نقش بسیار داشتند.
تلاش نظری او برای جمع دموکراسی و دینداری، به تدریج و به صورت طبیعی مخالفان جدی یافت که گروهی از مغرضان سیاسی و متحجران دینی بودند و گروهی دیگر البته دغدغه های درست مذهبی داشتند. گروه اول با فشار و آشوب مانع از حق آزادی بیان این متفکر شدند و گروه دوم اکثرا جانب ادب و انصاف نگه داشتند.
آرای دینی سروش در باب وحی و قرآن و پیامبر اسلام نه بی سابقه است و نه بی پاسخ. تاریخ اسلام پر است از مسالههای که سبب رونق بازار دین و دانش شده اند و جواب های درست و قانع کننده ای یافته اند و سروش یکی از طراحان این مسئله هاست.
ملاصدرا که امروز ظاهرا به متفکری مقبول برخی روحانیون حاکم تبدیل شده است، در روزگار خود از اتهام کفر، آزار و تبعید رنج می برد. اما اسلام هرگز از آزادی بیان حتی بیان کفر در محضر امام صادق(ع) آسیب ندیده است.
متفکری مانند سروش که اینک در ۶۵ سالگی حیات فکری خویش رسیده است، نه تنها از این جهت که پاسخ های عالمانه ای به دغدغه های نسل جوان مسلمان داده، بلکه از این لحاظ که سوال های خوبی هم طرح کرده است، باید مورد احترام باشد. هنوز از یاد نبرده ایم که سوال های ایشان از فقیه عالیقدر مرحوم آیت الله منتظری در حوزه فقه چه مباحثه پر ثمری را رقم زد.
از سوی دیگر حضور مداوم سروش در عرصه سیاسی و دفاع از آزادی های سیاسی سبب شد این باور که مسلمانی ملازم با دفاع از حقوق انسانهاست معنای روشن تری بیابد. سروش هرگز نویسنده ای گوشه نشین نبوده و بدیهی است که مورد حمله قرار گیرد. اما اگر به سوال های مهمی که او حداقل در سی سال گذشته طرح کرده، بیش از پاسخ های او توجه کنیم و با ایجاد رابطه مناسب میان علمای حوزه مانند فیلسوف و فقیه بزرگوار حضرت آیت الله جوادی آملی و بزرگان دانشگاه فرصت طرح این سوال ها و جواب ها را ایجاد کنیم، همواره از اینکه افرادی مانند او در جامعه امروز ایران حضور ندارند افسوس خواهیم خورد و سعی می کنیم که در اوج پختگی این متفکران آنان را به وطن بازگردانیم و نسل جوان را بیش از این در دریای شبهات بی پاسخ رها نکنیم.
این زادروز را مغتنم می شمارم و برای ایشان سعادت، سلامت و آینده ای توأم با توفیق و نصرت الهی آرزو می کنم.
ندای سبز آزادی: گزارش تحقیق و تفحص مجلس از شرکت مخابرات منتشر شد؛ گزارشی که از تخلفات گسترده این شرکت خبر میدهد و تاکید میکند که تشریفات قانونی برای واگذاری سهام مخابرات مراعات نشده و واگذاری آن غیررقابتی بوده است. در این گزارش، هیچ اشارهی مستقیمی به نام سپاه پاسداران نشده و تنها از “واگذاری سهام به یک مجموعه خاص که بیشتر تحت مدیریت نهادهای عمومی قرار دارد” سخن به میان آمده است. رئیس مجلس خاطرنشان کرده که گزارش این تخلفات برای دستگاه قضایی ارسال شده، اما آیا قوه قضاییه به تخلفات این «نهاد خاص»رسیدگی خواهد کرد؟
به گزارش ایلنا، بررسی کمیته تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت مخابرات ایران به پایان رسید، مطابق گزارش این هیات شرکت مخابرات ایران در موارد متعدد تخلفات قابل توجهی دارد که در این گزارش به بخشی هائی از آن اشاره می شود.
بر اساس اصل ۷۶ قانون اساسی و ماده(۱۹۸) آئین نامه داخلی مجلس، موضوع تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت مخابرات ایران درمورخ ۱۳/۵/۱۳۸۷ با امضاء چهاردهنفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی ارائه شد. پس از رای گیری در مجلس و رای اکثریت نمایندگان کار این کمیته آغاز شد و نتیجه بررسیهای خود را درباره عملکرد شرکت مخابرات اعلام کردند.
تغییرات تعرفهای خلاف قانون
در بخش اول این گزارش با اشاره به مقایسه عملکرد شرکت مخابرات با سند بالادستی برنامه چهارم توسعه آمده است: بررسی عملکرد احکام مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات در قانون برنامه چهارم توسعه حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، دارای بیش از ۴۰ حکم است.
در ادامه به ماده (۳) این برنامه که در مورد تثبیت قیمت خدمات مخابراتی است اشاره شده و آمده است: بنا بر ماده (۳) اصلاح شده هرگونه تغییر هزینه خدمات پستی و مخابراتی ممنوع و منوط به ارائه لایحه دولت، همراه با دلایل توجیهی اقتصادی واجتماعی شده است .اما در طی سالهای اجراء برنامه، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وشرکت مخابرات ایران در چهار مورد تغییراتی را اعمال کردند که بر خلاف قانون برنامه بوده است:
- کاهش تعرفه پیامک غیر لاتین از ۱۴۷ ریال به ۸۹ ریال و افزایش تعرفه پیامک لاتین از ۱۴۷ ریال به ۲۲۲ ریال.
- تغییر هزینه اشتراک تلفن ثابت از ۵۰ هزار ریال به ۵۰۰ هزار ریال
- تغییر هزینه اشتراک خط اینترنت پرسرعت
- تغییر تعرفه اتصال مشترکان تلفن همراه
عملکرد ضعیف در فناوری
در این گزارش به نقش شرکت مخابرات در موضوع فناوری نرم افزاری اشاره شده و تاکید شده است که از مهمترین مصادیق فناوریهای پیشرفته، فناوری نرمافزار است در صنعت نرم افزار با وجود ایجاد نظامصنفی رایانهای و وجود مزیت های فراوان نیروی انسانی، حجم دلاری صادرات محصولات نرم افزاری در سال ۱۳۸۸ به کمتر از ۶۰ میلیون دلار و در سالهای قبل از آن به ۴۰ و ۲۰ میلیون دلار رسید که نشانه عدم تحقق برنامه توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است.
کوتاهی در اجرا سند راهبردی
در گزارش کمیته تحقیق و تفحص با اشاره به اجرای سند راهبردی در این بخش آمده است: بند(ج) ماده (۴۴) قانون برنامه چهارم در مورد تهیه و تصویب سند راهبردی برقراری امنیت در فضای تولید و تبادل اطلاعات کشور حداکثر تا پایان سال اول برنامه چهارم است این سند در سال ۱۳۸۴ تهیه شد لیکن با تأخیر سه ساله در ۷/۱۲/۸۷ به تصویب رییس جمهور رسید اما گزارشی از عملکرد دولت در رابطه با اجراء آن، به مجلس شورای اسلامی واصل نشد.
عملکرد شرکت مخابرات در حوزه ضریب نفوذ
مطابق برنامه چهارم توسعه، ارتقاء ضریب نفوذ ارتباطات ثابت، سیار و اینترنت کشور حداقل به ترتیب پنجاه درصد (۵۰%)، سی و پنج درصد (۳۵%)، و سی درصد
(۳۰%) باید باشد.
در همین حال در ارتباط با تلفن ثابت نظر به اینکه میزان توسعه در این بخش بستر را برای واگذاری به روز به مردم فراهم کرده است لذا کوتاهی در انجام وظیفه مشاهده نمیشود.
در زمینه تلفن همراه در بخشهای دولتی و خصوصی در مجموع ضریب نفوذ ۷۰ درصد رخ داد که بیش از هدف برنامه در پایان سال یاد شده است.
در خصوص ضریب نفوذ اینترنت مرکز آمار ایران با نمونهگیری در انتهای سال ۱۳۸۸ ضریب نفوذ کاربران اینترنت کشور را ۱۱ درصد اعلام شده است که آمار ارائه شده وزارتخانه بیش از این بوده لیکن نحوه محاسبه آن ایرادات زیادی دارد و فرمول آن مدتها است که درحال اصلاح توسط خود وزارتخانه است .
خصوصی سازی شبهه برانگیز
در فصل دوم گزارش کمیته تحقیق و تفحص به موضوع خصوصی سازی در شرکت مخابرات پرداخته شده و از جهات مختلف این واگذاری مورد بررسی قرار گرفته است در بخشی از این گزارش آمده است:
اگرچه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات پیشتاز در اجرا اصل چهل و چهارم(۴۴) قانون اساسی بوده است و فارغ از اشکالات مترتب بیش از دیگران در این مسیر حرکت کرده است لیکن گام اول برای خصوصیسازی مخابرات آزادسازی و ایجاد یک نهاد تنظیمکننده مقررات مستقل است تا با واگشایی ظرفیتهای زیرساختی کشور ایجاد بازار رقابتی را که یکی از مهمترین اهداف ذکر شده در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسی است تحقق بخشد.
عدم توجه به این مهم باعث ابهامهایی در خصوصیسازی شد زیرا در آن، یک انحصار طبیعی از حاکمیت دولت به بخش غیر دولتی که بیشتر به نهادهای عمومی وابسته است، واگذار شد و ماحصل آن نقض اکثر اهداف منظور شده در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری بود.
برخی تخلفات و ابهامات در واگذاری
در ادامه این گزارش به برخی از این تخلفات و ابهامات اشاره شده که مهمترین مسائل قابل طرح درباره خصوصیسازی شرکت مخابرات ایران به شرح زیر است:
۱- عدم تفکیک صحیح شبکه مادر و عدم واگشایی زیرساخت سیم مسی: انحصار موجود در تلفن ثابت و تسلط شرکت مخابرات ایران بر شبکه دسترسی از طریق سیم مسی، باعث انحصار در سایر خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعاتی نظیر اینترنت پرسرعت شده است بهطوریکه هر اقدامی برای ارائه خدمات از طریق سیم نیازمند گذر از شبکه انحصاری در اختیار مخابرات ایران است.
۲- عدم تعیین تکلیف ودایع مشترکین: از آنجایی که بیش از ۹۰ درصد سرمایه گذاری شرکت مخابرات ایران از محل ودایع مردم است تا تعیین تکلیف قطعی برای حقوق عمومی، واگذاری شرکت به بخش خصوصی دارای اشکال اساسی در تضیع حقوق مردم است.
۳- عدم برآورد دقیق داراییها و بدهیهای شرکت قبل از واگذاری
۴- پروانه انحصاری اپراتور اول: پروانه صادر شده برای شرکت مخابرات ایران بدون ملاحظات جلوگیری از انحصار بوده است.
۵- عرضه در بورس قبل از اصلاح اساسنامه
۶- اشکال در واگذاری ۶درصد سهام شرکت به سازمان تأمین اجتماعی: بهنظر میرسد هدف از واگذاری ۶درصد پرداخت دیون دولت به تأمین اجتماعی بوده است لیکن ضوابط بودجهای آن رعایت نشده است این مبلغ باید به خزانه واریز میشد و در موارد مشخص شده در قانون اجرا سیاستهای کلی اصل چهل وچهارم (۴۴) قانون اساسی در چهارچوب قوانین بودجه هزینه آن صورت میگرفت.
۷- عدم تعیین تکلیف فرودگاه پیام:۵۰درصد شرکت فرودگاه پیام متعلق به مخابرات ایران است که واگذاری فرودگاه به بخش خصوصی برخلاف قانون است و در مصوبه واگذاری پیشبینی نشده است.
ماجرای واگذاری غیر رقابتی
در ادامه با اشاره به واگذاری غیررقابتی شرکت مخابرات آمده است: مزایده سهام بلوکی، دو رقیب اصلی داشت: یکی کنسرسیوم پیشگامان کویر یزد و دیگری کنسرسیوم اعتماد مبین.
با وجود پذیرفته شدن هر دو شرکت تا یک روز قبل از مزایده و ابلاغ رسمی تأیید صلاحیت به هر دو شرکت، در روز قبل از برگزاری مزایده شرکت پیشگامان کویر یزد به دلایل عدم اهلیت حذف و برای قانونی جلوه دادن مزایده خارج از فرجه قانونی، کنسرسیوم مهر اقتصاد ایرانیان توسط سازمان خصوصیسازی، پذیرفته شد و مورد تأیید صلاحیت قرار گرفت، در حالیکه برخی اعضاء این کنسرسیوم با کنسرسیوم اعتماد مبین مشترک بودند و اساساً تنها برای قانونی جلوه دادن مزایده وارد رقابت صوری شدند. نکته جالب توجه این است که پیشگامان کویر یزد خود یکی از سه پیمانکار شرکت زیرساخت برای ارائه خدمات تلفن بینالملل اینترنتی است که از امنیتیترین بخشهای مخابرات است. بنابر شرایط فوق، برگزاری مزایده بلوک مدیریتی، با رعایت ظاهری مقررات و کاملاً غیر رقابتی بهمنظور واگذاری سهام به یک مجموعه خاص که بیشتر تحت مدیریت نهادهای عمومی قرار دارد، انجام گرفت.
تخلف در تعیین تعرفه ها
در فصل دیگر این گزارش درباره تعرفهها و قیمت تمام شده مخابراتی به تخلف آشکار دیگری اشاره شده و آمده است: تغییر تعرفههای مخابراتی علیرغم مصوبه دولت با توجه به عدم اختیار قانونی خلاف قانون برنامه چهارم توسعه بوده است .
همچنین علی رغم مکاتبات مکرر در ارتباط با قیمت تمام شده خدمات تلفن ثابت و همراه تا زمان تهیه گزارش اطلاعاتی واصل نشده است ولی طی رسیدگیهای انجام پذیرفته در ارتباط با محاسبه قیمت تمام شده خدمات تلفن همراه و ثابت هیچ سابقه مدونی که به تصویب مرجع ذیصلاح رسیده باشد مشاهده نشده است. و مدارک مستندی که سازوکار تاثیر قیمت تمام شده را بر تعرفه های مربوط تعیین کند، در دست نیست.
ندای سبز آزادی: با وجود تعیین وثیقه برای آزادی عبدالرضا تاجیک و تامین آن از سوی خانواده این روزنامه نگار زندانی، به خانواده او اعلام شده که تصمیم دادگاه تغییر کرده و او باید تا زمان محاکمه اش در زندان بماند.
به گزارش کلمه، خانواده عبدالرضا تاجیک که معادل ۵۰۰ میلیون تومان وثیقه را برای آزادی او تودیع کرده بودند، صبح روز دوشنبه مطلع شدند مسئولان قضایی تغیر نظر دادهاند و قصد آزاد کردن او را ندارند.
آزادی این روزنامهنگار در حالی به زمان تشکیل دادگاه موکول شده که تاکنون دو بار برای محاکمه او تعیین وقت شده، اما به بهانه عدم حضور نماینده دادستان، دادگاه برگزار نشده است.
پروین تاجیک، خواهر عبدالرضا تاجیک، چندی پیش به علت مصاحبه درباره وضعیت برادرش، به تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان متهم و به یک سال و نیم حبس محکوم شد.
ندای سبز آزادی: صبح امروز ماموران زندان اوین از ملاقات همسران بهاره هدایت و مهدیه گلرو دانشجویان زندانی با ایشان ممانعت کردند.
به گزارش میزان خبر، دلیل این امر نیز از سوی ماموران ممنوع الملاقات بودن این دو دانشجوی زندانی عنوان شده است.
بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به نه و نیم سال زندان و مهدیه گلرو نیز به دوسال زندان محکوم شده اند.
این دو دانشجو در آستانه ۱۶ آذر پیامهایی خطاب به دانشجویان منتشر ساخته بودند.
ندای سبز آزادی: با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، قیمت هر کیلو آرد به نسبت قیمت دولتی آن ۳۳ برابر افزایش یافت و به دنبال آن نرخ نانهای لواش و بربری در نانواییها بیش از دو برابر گران شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، قیمت هر کیلوگرم آرد نان سنگک ۲۷۰ تومان، قیمت آرد نان لواش ۲۹۰ تومان و قیمت هر کیلوگرم آرد برای پخت نان بربری ۳۰۰ تومان تعیین شده است.
خبرگزاری مهر در محاسبات خود پیشبینی کرده است که قیمت نان لواش از ۳۵ تومان به ۷۵ تومان و قیمت نان بربری از ۱۳۵ تومان به ۳۱۰ تومان خواهد رسید.
همزمان خبرگزاری فارس قیمتهای پیشنهادی انواع نان را پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها اعلام کرد.
این خبرگزاری به نقل از «یک منبع آگاه» در استانداری تهران نوشت: در اجرای هدفمندسازی یارانهها، قیمت نان لواش ۱۰۰ تومان، سنگک ۴۰۰ تومان، تافتون ۲۰۰ تومان و بربری ۳۵۰ تومان پیشنهاد شده است.
پیش از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها و با نرخ آردهای دولتی، قیمت نان لواش بین ۳۰ تا ۳۵ تومان، بربری ۱۲۰ تا ۱۵۰ تومان، تافتون ۴۰ تا ۹۰ تومان و نان سنگک ۱۵۰ تا ۱۷۵ تومان بود.
قیمت نان در شرایطی گران شده است که پیشتر سخنگوی طرح تحول اقتصادی گفته بود پس از هدفمند شدن یارانهها افزایش زیادی در قیمت نان رخ نخواهد داد.
ندای سبز آزادی: در حالیکه چند روز از عزل جنجالی منوچهر متکی از وزارت خارجه می گذرد برخی منابع خبری در مجلس شورای اسلامی از ناگفته های جدیدی درباره این ماجرا خبر می دهند .
این برای اولین بار است که گفته می شود متکی به هنگام دیدار با رئیس جمهور سنگال از وی شنیده است که از سمتش عزل شده است . در همین حال روز گذشته در راهروهای مجلس گفته می شد که وزارت خارجه سنگال به اطلاع متکی رسانده است که چون دیگر وزیر خارجه دولت ایران نیست ، تشریفات تدارک دیده شده برای یک وزیر خارجه را برای وی در نظر نمی گیرند و لذا بدون گارد امنیتی و با یک ماشین غیر تشریفات متکی را به هتل محل اقامتش هدایت کرده اند ! چرا که از دیدگاه آنان عزل وزیر خارجه حامل پیام در حین انجام ماموریت یک توهین به کشورشان تلقی شده است .
در همین حال نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با انتقاد از شیوه عزل آقای متکی از وزارت امور خارجه تصریح کرد: عزل وزیر امور خارجه در حین ماموریت و سفر به خارج از کشور امر غیر اخلاقی است و از لحاظ عرف کاری پسندیده نیست.
حسین ابراهیمی نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی شفاف در خصوص عزل متکی از وزارت خارجه، اظهارداشت: عزل و نصب از اختیارات دولت و رییس جمهور است و هرزمانی که رییس جمهور اراده کنند می توانند وزیر را برکنار کنند و قانون نیز این اجازه را داده است.
وی با بیان اینکه رییس دولت اختیار عزل و نصب وزرا را دارد ،تاکید کرد: اما در نوع برداشت ها ملاحظاتی داریم و هیچ مشکلی وجود نداشت که آقای متکی از این سمت برکنار شود و باید محترمانه تودیع می شدند.
این نماینده مجلس روش عزل متکی را مناسب ندانست و خاطر نشان کرد: به این صورت که متکی برای رساندن پیام رییس جمهور از کشور خارج شود و به ماموریت برود و در حالت مذاکره با رییس جمهور سنگال متوجه عزل خود شود این امر غیر اخلاقی و از جهت عرف کاری پسندیده نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر